بازي ، بازيگر و بازيگردان (يادداشت روز)

بيش از 6 ماه تلاش بي وقفه دنيس راس و دوستانش در شوراي امنيت ملي آمريكا براي تدوين يك استراتژي جديد درباره ايران، به نتيجه اي كاريكاتوري انجاميده است.
باراك اوباما با مشاهده ناآرامي هاي خياباني سال گذشته در تهران و دقيقا به اين دليل كه قادر نبود درك درستي از اين پديده و اساسا مجموعه مناسبات پيچيده درون جامعه ايران پيدا كند -و هنوز هم نكرده است- تيم امنيت ملي خود را مامور كرد تا استراتژي اين كشور در مقابل ايران را بازنگري كنند. احساس اوباما اين بود كه فرصت جديدي ايجاد شده كه نبايد از كنار آن آسان بگذرد. از ديد او، قلب اين بازنگري بايد «لحاظ كردن تحولات داخلي ايران بويژه جريان سبز درون استراتژي دولت آمريكا» و « ايجاد تلفيقي بهينه از اهرم هاي داخلي و خارجي» مي بود با اين تفاوت مهم نسبت به گذشته كه، اين بار از ديد اوباما اهرم هاي داخلي نسبت به ابزارهاي بيروني اعمال فشار مانند اقدامات ديپلماتيك، عمليات هاي اطلاعاتي، تحريم و حمله نظامي در اولويت بسيار بالاتري قرار مي گرفت. هدفگذاري اين بازنگري هم شايد براي اولين بار ديگر اين نبود كه ايران از طريق فشار خارجي و «به كمك» عوامل داخلي متوقف شود، بلكه كاملا برعكس، هدف اين بود ايران از طريق فرايندهاي داخلي و «به كمك» اهرم هاي بيروني وادار به تجديد نظر در مسيري شود كه در حال پيمودن آن است. بنابراين آنچه تغيير كرده دقيقا اين است كه كدام اهرم اصلي است و كدام اهرم كمك كننده، بي آنكه ماهيت مسئله دگرگون شده باشد.
مجموعه خدمات جريان فتنه به غرب در حدود يك سال گذشته، موجب شده آمريكايي ها همه اهرم هاي ديگر خود را در قياس با مدد رساندن به آن،كمكي و فرعي تلقي كنند. حمايت از ناآرامي هاي داخلي ايران اكنون قلب استراتژي آمريكاست نه يك عامل در كنار ديگر عامل ها و درست به همين دليل است كه تلاش آمريكا براي فهم اينكه درون ايران روي چه كسي مي توان سرمايه گذاري كرد از هميشه بيشتر شده است.
در پاسخ به درخواست آمريكا، دنيس راس و ويليام برنز تمام تلاش خود را كردند تا استراتژي اي تدوين كنند كه در آن اهرم هاي خارجي به بهترين و موثرترين شكل ممكن، با فرايندهاي داخلي ايران خصوصا تحركات جريان فتنه تركيب شده و آن را تقويت كند. در سال اول دولت اوباما، سوال اصلي درباره ايران درون دولت آمريكا اين بود كه چه بايد كرد تا ايران متوقف شود؛ اما در استراتژي بازنگري شده جديد سوال اين است كه چه بايد كرد تا دوستان داخلي آمريكا چنان قدرتمند شوند كه بتوانند نظام را از درون متوقف كنند؟ اين تفاوت بسيار مهمي است چرا كه نشان مي دهد ملاك هاي آمريكا براي تعيين نوع به كارگيري اهرم هايش عليه ايران تغيير كرده است.
تا همين يك سال پيش، هر اهرمي براي آمريكا داراي ارزش مستقل بود و تنها معيار براي تعيين به كار گرفته شدن يا وانهادن آن اين سوال بود كه روي اراده «كسي كه در ايران تصميم مي گيرد» چه اثري خواهد گذاشت. حالا ديگر آمريكايي ها اينطور محاسبه نمي كنند. دستگاه محاسباتي جديد سياستگذاران امور ايران در آمريكا اين است كه وقتي به سبد گزينه هاي خود مراجعه مي كنند (البته اگر فرض كنيم در اين سبد گزينه اي باقي مانده باشد) براي تصميم گيري در اين باره كه اكنون بايد از كدام گزينه استفاده كرد از خود مي پرسند كدام گزينه جريان معترض در ايران را تقويت مي كند تا اين جريان بتواند بر اراده نهاد تصميم گيرنده در ايران تاثير بگذارد؟ در واقع، چند ماهي است از ديد آمريكايي ها همه پرسش ها درباره ايران به اين پرسش تقليل يافته كه چه چيز به هم ريختگي هاي سياسي در ايران را بيشتر مي كند و جريان هوادار غرب را در موقعيت بهتري براي اثرگذاري بر رفتار مردم و چانه زني و امتياز گيري از حاكميت قرار مي دهد؟ تا آنجا كه به آمريكا مربوط مي شود، همه راه ها به خانه سران فتنه ختم مي شود. اين قلب استراتژي جديد آمريكا درباره ايران است، استراتژي اي كه اگر نبود حوادث سال 88 در ايران اساسا مجال شكل گيري نمي يافت.
براي فهم دقيق تر اين بحث مي توان دوباره سر وقت يك پرسش قديمي رفت؛ چرا آمريكا به ايران حمله نمي كند؟ زماني پاسخ اين سوال از دل بحثي مفصل در باره انبوه مشكلات اطلاعاتي و عملياتي بيرون مي آمد كه آمريكا براي ورود به هرگونه رويارويي نظامي با ايران، ناچار از رويارو شدن با آنهاست. آن بحث ها، هنوز هم صحيح و به جاي خود قابل اتكاست ولي اين سوال پس از بازنگري استراتژيك دولت اوباما در سياستش درباره ايران، پاسخي بسيار سرراست تر پيدا كرده است. آن پاسخ اين است: آمريكا به ايران حمله نمي كند، چون حمله نظامي كمكي به تقويت جريان فتنه در ايران نخواهد كرد. آمريكايي ها اين يك مورد را استثنائا خوب فهميده اند كه هرگونه حمله نظامي چه به شكل گسترده و چه به شكل محدود، مستقيم يا با واسطه، و با هدف ضربه زدن به برنامه هسته اي ايران يا با هر هدف ديگر، مستقيما و بدون كوچكترين ترديد به نابودي كامل تمامي سران فتنه و شبكه هاي آنها در ايران خواهد انجاميد. آمريكايي ها مي دانند تحت آن شرايط، يعني زماني كه موجوديت ايران در معرض تهديد نظامي يك دشمن خارجي قرار گرفته است ديگر بي معناست كه يك گروه اپوزيسيون به عنوان متحد دشمن خارجي و ستون پنجم آن همچنان اجازه ادامه حيات در داخل كشور پيدا كند و طومار آن در دم، پيش از آنكه نوبت به نظام برسد توسط خود مردم در هم پيچيده خواهد شد. حمله نظامي براي آمريكايي ها يك گزينه نيست، به اين دليل كه هر چند امروزه همه زحماتي كه آنها براي ايجاد شبكه اپوزيسيون داخلي در ايران پس از انتخابات 88 كشيده بودند دود شده و به هوا رفته است ولي بايد براي مهره هاي بازيگر بعدي اميد و اعتماد ايجاد كرد.بنابراين حمله فقط زماني تبديل به يك گزينه خواهد شد كه آمريكايي ها فكر كنند -يا به سمت اين فكر سوق داده شوند- كه حمله نظامي سنگي از پيش پاي دوستانشان در ايران برخواهد داشت.
اين فرمول دقيقا و جزء به جزء درباره گزينه تحريم هم صادق است. چرا آمريكايي ها فكر مي كنند تحريم در شرايط فعلي براي آنها يك گزينه است و ممكن است بتواند بر اراده ايران تاثير بگذارد؟ پاسخ اين سوال اين نيست كه غربي ها توانسته اند اين بار تحريم هاي سنگين تري عليه ايران اعمال كنند يا اجماع جهاني قدرتمندتري براي اجراي آنها ايجاد نمايند. آمريكايي ها خود بهتر از هر كسي مي دانند كه اينها شوخي هاي رسانه اي است. نه 1929 آنقدرها كه آمريكايي ها مي گويند پرملات و براي ايران زحمت زا است و نه كشورهاي جهان در نگاه خود به تحريم، به عنوان يك فرصت اقتصادي براي حضور در بازارهاي ايران تغييري داده اند. پاسخ درست فقط زماني آشكار مي شود كه به داخل ايران مراجعه كنيم. همه هدف غربي ها اين بود كه دست دوستان داخلي شان را براي تاختن به نظام پر تر كنند و مردمي را كه از دروغ گويي ها و دردسرسازي هاي پي در پي فتنه گران به ستوه آمده بودند دوباره دچار ترديد نمايند. نوشته اي كه ديروز به نام ميرحسين موسوي در استقبال از قطعنامه 1929 منتشر شد بهترين سندي است كه نشان مي دهد ضمير مرجع خود را يافته است و پروژه طبق تقسيم كار قبلي جلو مي رود؛ آمريكايي ها قطعنامه شان را داده اند حالا نوبت موسوي و كروبي است كه از آن بهره خويش را ببرند. موسوي در شبه مقاله خود كه در واقع چيزي بيش از خلاصه اي سر هم بندي شده از تحليل هاي منابع خارجي در مورد محتوا و تبعات قطعنامه 1929 نيست، يك كار بيشتر نمي كند و آن هم اينكه به لطائف الحيل و به بهانه تحريم هاي جديد مردم را در مقابل نظام قرار دهد. جالب است كه مهدي كروبي هم درست چند روز قبل از موسوي سعي كرده بود از همين روش استفاده كند. فهم اينكه فتنه گران داخلي به طور آشكار و البته ناشيانه در حال ارتزاق از ناني هستند كه دوستان خارجي شان در سفره آنها گذاشته اند و در زميني بازي مي كنند كه توسط كساني در واشينگتن و تل آويو طراحي و آماده شده، حالا ديگر فقط به دو چشم نياز دارد نه چيزي بيشتر. مردم ايران تحريم مي شوند فقط به اين دليل كه آمريكايي ها مي خواهند از دوستان داخلي شان حمايت كنند و مردم ايران هم البته اين صحنه ها را به خوبي نظاره مي كنند و به خوبي مي توانند بفهمندكه بازي چيست، بازيگر چه كسي است و بازيگردان كدام است.
وقتي فتنه سبز آمريكايي و اسراييلي خوانده مي شود، حضرات -و برخي خودي ها- بر مي آشوبند كه: «تند نرويد». آيا تبديل شدن به مركز و هسته استراتژي آمريكا و اسراييل عليه انقلاب اسلامي، براي آمريكايي و اسراييلي خواندن يك جريان كافي نيست؟!
مهدي محمدي

ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323
كيهان و خوانندگان
دولت روسيه درباره توقيف كشتي و تجهيزات نيروگاه اتمي بوشهر توسط آلمان دروغ مي گويد. اين اقدام يك برنامه ساختگي براي به تعويق انداختن راه اندازي آن نيروگاه است. از مسئولان مربوطه تقاضا مي شود با تدابيري اين توطئه را خنثي نمايند.
فيروزنيا
¤ جا دارد نهادهاي مسئول، از جمله سازمان تبليغات اسلامي، به مناسبت چهلم درگذشت علامه فضل الله مراسمي در كشورمان برگزار كنند.
كاشاني
¤ پيشنهاد مي شود براي اجراي طرح عفاف و حجاب، افراد بدحجاب شاكي خصوصي هم داشته باشند. يعني مردم بتوانند از كساني كه عفاف و حجاب را رعايت نمي كنند شكايت كنند.
محمدي از اهواز
¤ چرا در شرايطي كه فرانسه به گروهك هاي تروريستي و از جمله منافقان پناه داده است، مراودات اقتصادي ما با آن ها همچنان برقرار است؟
عليمرداني
¤ مشكل اقليت ليبرال مآب و سرمايه دار در ايران اين است كه همه مردم ايران را همچون خودشان مي دانند. اما واقعيت اين است كه اكثريت مردم ايران، ولايتمداراني هستند كه طي 31سال اخير، با تكيه بر رهبري امام خميني(ره) و جانشين برحقش مقام معظم رهبري، از سهمگين ترين هجوم ها و فتنه ها به سلامت عبور كردند. ملاك محبوبيت افراد نزد قاطبه مردم ايران، ولايت پذيري آنها است.
ضيايي از كردستان
¤ سازمان تامين اجتماعي در ارديبهشت ماه اعلام كرد كه حقوق بازنشستگان اين سازمان 15درصد افزايش مي يابد و از خرداد ماه نيز پرداخت مي شود. پس از آن نيز اعلام كردند كه اين ميزان 20درصد افزايش يافته و بعد از آن نيز چند مرتبه از افزايش حقوق بازنشسته ها سخن گفتند. اما هيچ گاه اين وعده ها عملي نشده چرا؟
جمالي
¤ نمي دانيم چه دستاني دركار است تا وزيري خبر مسرت بخش به مردم مي دهد يكي دو روز بعد درست مخالف گفته وزير در جامعه نمود پيدا مي كند. وزير نيرو اخيرا گفت امسال قطعي آب و برق نداريم امادر تاريخ 15/4 ساعاتي آب منطقه ولنجك قطع شد و كسي هم پاسخگو نبود. برق منطقه نيز طبق سنوات گذشته هر دو هفته يكبار قطع مي شود.
جمعي از اهالي محل
¤ در هنگام مسابقه برزيل- هلند، وقتي داور اشتباه كرد، گزارشگر محترم اين روش داوري را «آسيايي» توصيف كرد. آيا گزارشگران حق تحقير فرهنگ و مليت ما را دارند؟ لطفاً به گزارشگران محترم تذكر لازم داده شود.
سيدعلي ابراهيمي از تهران
¤ با اين كه گرماي هوا در استان قم بيداد مي كند، اما هزينه مصرف برق همچنان مثل مناطق عادي حساب مي شود. اين در حالي است كه در ساير استان هاي گرمسير، هزينه برق در فصل تابستان كمتر محاسبه مي گردد.
جهانگيري از قم
¤ به دستور وزير كار تمام شركت هاي خدماتي حذف و كارگران آن ها بايد جذب ارگان مربوطه شوند. اما متأسفانه اين موضوع در برخي مراكز اجرايي نشده است. لطفاً رسيدگي شود.
كارگر شركت خدماتي دانشگاه علم و صنعت
¤ در برنامه «يك جهان، يك جام» از لپ تاپ توليد شده به وسيله يك شركت آمريكايي استفاده مي شد و مارك آن نيز از نزديك به نمايش درمي آمد. چرا به رغم محو مارك شركت هاي داخلي، در برنامه هاي تلويزيوني اين مارك بيگانه محو نشد؟
يك شهروند
¤ در تاريخ 6/9/88 ميني بوس خود را جهت اسقاط تحويل دادم. به رغم اين كه قرار بود بعد از يك ماه خودروي جديد بدهند، هنوز هيچ اقدامي نشده است.
سعيد زارع
¤ دستورالعمل بانك مركزي به تمام بانكهاي عامل براي پرداخت وام سه ميليوني براي خريد كالا از ابتداي سال 89 ارسال شد ولي بانك كشاورزي به اين دستورالعمل پايبند نيست و مي گويد سقف وام ما دوميليون تومان است. از مسئولين امر درخواست مي شود اين اختلاف يك ميليوني را حل كنند.
عليزاده
¤ بسياري از مردم خواسته هايي را توسط ستون كيهان و خوانندگان به اطلاع مسئولين مي رسانند ولي متأسفانه برخي از روابط عمومي وزارتخانه ها پاسخي به اين خواسته هاي به حق نمي دهند. از وزراي متعهد درخواست مي شود روابط عمومي هاي خود را ملزم به پاسخگويي نمايند.
طاهري
¤ به كاركنان ارتش كه در 8 سال دفاع مقدس حضور داشته اند كارت ايثار داده شده و مدت حضور در جبهه نيز قيد شده است ولي اين كارت در برخي جاها پذيرفته نمي شود و حتي به عنوان رزمنده هم حساب نمي شود لطفا مسئولين امر پاسخ دهند .
يك هموطن
¤ در سال 83 يك باب آپارتمان 68 متري از بنياد مستضعفان خريداري نمودم و قرار شد ظرف 18 ماه يعني سال 85 تحويل نمايند ولي با گذشت 6 سال هنوز خبري از تحويل آپارتمان نيست وقتي اعتراض كرديم نامه فسخ قرارداد بدون خسارت به ما تحويل دادند و مدعي شدند چون دولتي هستيم شما نمي توانيد خسارت از ما بگيريد؟! از سازمان بازرسي كشور تقاضاي عاجزانه داريم كه به اين مشكل ما رسيدگي نمايند.
5823--0916
¤ با وجود اعلام دولت مبني بر بيمه كارگران ساختماني متاسفانه تامين اجتماعي از اين امر اظهار بي اطلاعي مي كند. خواهشمنديم فكري به حال اين قشر آسيب پذير بكنيد.
1128--0912
¤ از شبكه سوم سيما به خاطر پخش مستقيم تمام بازي هاي جام جهاني تشكر مي كنم.
گوازي از تكاب
¤ 6 ماه است كه اقدام به تعويض خودروي خود نموده ام. اما شركت ايران خودرو هنوز ترتيب اثري به صدور پلاك اين خودرو نكرده و اين باعث شده كه بنده امكان تامين معاش خود را از دست بدهم لطفاً رسيدگي شود.
محمدرضا زائري
¤ اعلام شده كه در سال جديد، ساعت تحصيلي دانش آموزان در مقطع ابتدايي 4 ساعت در هفته كاهش مي يابد اما توضيح داده نشده كه اين كاهش به چه صورت است. از مسئولان آموزش و پرورش تقاضا مي شود كه در اين باره توضيح دهند.
كريم زاده از تهران
¤ پيشنهاد مي شود در هنرستان هاي زيرمجموعه آموزش و پرورش، از تحصيل كردگان همين هنرستان ها كه داراي تحصيلات عاليه همچون كارشناسي و كارشناسي ارشد هستند به عنوان مربي و دبير استفاده شود.
الهي از كرمان
¤ برخي نقاط و به خصوص فضاهاي سبز در تهران، تبديل به محل اسكان معتادان شده كه چهره شهر را زشت ساخته است. از مراكز مربوطه خواهشمند است كه نسبت به جمع آوري معتادان اقدام شود.
رجب پور
¤ از شهرداري منطقه 10 كرج خواهشمند است كه نسبت به ترميم آسفالت كوچه بهروزي واقع در خيابان اداره برق اقدام شود.
مهدي شعباني
جوابيه شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه
در پاسخ به مطلب مندرج در تاريخ 23/3/1389 پيرامون «نحوه فعاليت اتوبوس هاي ريالي و صرف زمان زياد در انتهاي خطوط به دليل پرداخت كرايه مسافران» ضمن آن كه اعلام مي دارد بررسي موضوع مطروحه مستلزم ارائه مشخصات دقيق همچون نام خط مربوطه مي باشد، به اطلاع مي رساند: تمامي اتوبوس هاي اين شركت طبق برنامه زمانبندي مشخص از ايستگاه هاي مبدا و مقصد حركت نموده و نظارت لازم نيزدر اين زمينه توسط عوامل نظارتي اين شركت اعمال مي شود و در شرايط عادي مشكلي در اين زمينه وجود ندارد.
ضمن آن كه گاهي اوقات امكان دارد ترافيك موجود در سطح شهر، موجب كندي حركت اتوبوس ها و بروز اختلالاتي در نحوه خدمت رساني شود كه امري اجتناب ناپذير است.
در خاتمه يادآور مي شود با تمهيدات انديشيده شده و نصب دستگاه هاي كارت بليت در تمام اتوبوس هاي شركت واحد از جمله اتوبوس هاي ريالي، مشكل مربوط به دريافت كرايه به شكل فعلي از سوي راننده و اتلاف وقت مسافران، مرتفع خواهد شد.

دزد (گفت و شنود)

گفت: كروبي در ملاقات با خانواده هاي برخي از بازداشت شدگان فتنه 88 بدجوري به تته پته افتاده است.
گفتم: چطور مگر؟!
گفت: چند تن از اعضاي خانواده بازداشت شدگان از كروبي پرسيده اند، اينهمه سر و صدا چه نتيجه اي داشت؟ و چرا ديگر هيچ اثري از جنبش سبز(!!) ديده نمي شود؟! چرا فرزندان ما را فريب داديد و خودتان در خانه هاي لوكس و اشرافي زندگي مي كنيد و...
گفتم: خب! كروبي چه پاسخي داده است؟
گفت: كروبي گفته كه جنبش سبز نمرده بلكه ما با هوشمندي آن را از كف خيابان ها به سايت ها و فضاي سايبري منتقل كرده ايم!
گفتم: حضور در سايت ها كه نشانه زنده بودن نيست! در سايت ها به آساني مي توان ادعاهاي خلاف مطرح كرد و لاف گزاف زد.
گفت: اتفاقا يكي از حاضران هم با پوزخند به اين ادعاي كروبي پاسخ داده است.
گفتم: پسري از پدرش پرسيد؛ دزد چگونه وارد خانه مي شود؟ پدرش گفت؛ نيمه شب بي سر و صدا وارد مي شود. نصفه هاي شب، پسرك با عجله پدرش را صدا كرد و گفت، چه خوابيده اي؟! كه دزد آمده! پدر پرسيد از كجا فهميدي؟ و پسرك گفت؛ آخه هرچي گوش كردم ديدم هيچ صدايي نمي آيد!

از سوي شوراي نگهبان صورت گرفت
تاييد برگزاري همزمان انتخابات شوراها و رياست جمهوري

شوراي نگهبان مصوبه مجلس در خصوص تمديد فعاليت دوره فعلي شوراها را تأييد كرد.
محمد دهقان نماينده مردم طرقبه و چناران و عضو هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي در گفت وگو با فارس اظهار داشت: شوراي نگهبان مصوبه مجلس شوراي اسلامي در خصوص تمديد 2 ساله فعاليت دوره سوم شوراها را مغاير قانون اساسي تشخيص نداد و پس از تأييد، آن را براي ابلاغ به مجلس ارسال كرد. وي افزود: براساس اين طرح انتخابات دوره چهارم شوراها با انتخابات دوره يازدهم رياست جمهوري همزمان با هم برگزار خواهد شد.
عضو هيئت رئيسه مجلس در توجيه حقوقي اين نظر شوراي نگهبان تصريح كرد: اگر چه قانون تجميع انتخابات مصوب مجمع تشخيص مصلحت نظام بود و علي القاعده شوراي نگهبان مصوبات مجلس در خصوص اصلاح مصوبات مجمع تشخيص مصلحت نظام را رد مي كند تا در مجمع رسيدگي شود ولي طبق تشخيص اين شورا زمان قابل اعتنا از مصوبه مذكور سپري شده لذا مصوبه مجلس خلاف قانون اساسي تشخيص داده نشد.

امارات اظهارات ضد ايراني سفير خود را تكذيب كرد

معاون وزير خارجه امارات اظهارات تامل برانگيز و نسنجيده سفير كشورش در واشنگتن عليه فعاليت هاي هسته اي ايران را رد كرد.
به گزارش مهر به نقل از خبرگزاري امارات، «طارق الهيدان» معاون وزير امور خارجه امارات به طور رسمي سخنان «يوسف العتيبه» سفير امارات در واشنگتن را تكذيب كرد.
در مصاحبه اخير روزنامه واشنگتن تايمز با العتيبه، سفير جوان امارات در سخناني تامل برانگيز و در خوش خدمتي به آمريكا و صهيونيستها از ماجراجويي عليه ايران حمايت كرده بود.
وي مدعي شده بود: اين موضوع يك ارزيابي سود و زيان است؛ قطعاً حمله به ايران پيامدهاي اقتصادي خواهد داشت اما حقيقت آن است كه ما نمي توانيم در كنار يك ايران هسته اي زندگي كنيم. در واقع سودهاي ناشي از بمباران سايت هاي هسته اي ايران بر زيان هاي زودگذر آن ارجحيت دارد.
معاون وزير امور خارجه امارات با غير دقيق دانستن مصاحبه منتشر شده از سفير اين كشور در روزنامه واشنگتن تايمز گفت: مخالف هرگونه گزينه نظامي عليه ايران هستيم.
الهيدان تصريح كرد: سخنان العتيبه در بحث و گفتگوهاي عمومي مطرح شده و جنبه غيررسمي داشته است.
وي با تأكيد بر تغيير ناپذير بودن موضع امارات در قبال موضوع هسته اي ايران اظهار داشت: امارات به حاكميت كشورها احترام مي گذارد و به هيچ وجه در امور داخلي آنها دخالت نمي كند.
معاون وزير امور خارجه امارات در ادامه افزود: امارات كاملاً مخالف استفاده از گزينه نظامي در حل موضوع هسته اي ايران است و خواستار بهره گيري از روش هاي ديپلماتيك با پايبندي به موازين بين المللي و شفاف در اين مسئله است.
اظهارات سفير امارات
جاهلانه بود
وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح با جاهلانه خواندن اظهارات سفير امارات در آمريكا گفت: برخي اظهارات تحت تاثير دستگاه هاي جاسوسي اسرائيل و آمريكا است.
سردار احمد وحيدي، در حاشيه جلسه هيئت دولت در مورد اظهارات اخير سفير امارات در آمريكا در ارتباط با ايران گفت: اين اظهارات جاهلانه اي بود از سوي كسي كه به نظر مي رسد حتي هيچ توجهي به منافع ملي كشور خودش نيز ندارد و اين اظهارات توسط مقامات بالاتر در آن كشور رد شد و گفتند كه اين اظهارات را قبول نداريم.
وزير دفاع ادامه داد: اين نشان دهنده اين است كه كشورها بايد مواظب باشند كه دستگاه هاي جاسوسي اسرائيل و آمريكا روي ديپلمات هاي آنان كار نكنند و اظهاراتي از آن ها نگيرند كه در واقع صهيونيستي تر از حرف هايي باشد كه صهيونيست ها مي زنند.

رونويسي مشترك سران فتنه از انشاي اسرائيل (خبر ويژه)


ميرحسين موسوي يك متن رونويسي شده از تحليل هاي رسانه هاي صهيونيستي درباره قطعنامه 1929 را به عنوان تحليل خود از اين قطعنامه منتشر كرد.
موسوي در اين متن كه سايت كلمه آن را منتشر كرده نوشت: «سرانجام و متأسفانه قطعنامه 1929 شوراي امنيت صادر شد. قطعنامه و قطعنامه هايي كه مي توانست با تدبير و عقلانيت بر كشور ما تحميل نشود. تأكيد بر اين واقعيت نمك پاشيدن روي زخم نيست؛ بلكه از آن روست كه تجاهل در اين زمينه پيامدهاي آن را وخيم تر خواهد ساخت. اينكه بگوئيم اين قطعنامه چون يك دستمال استفاده شده است مصائب ناشي از سياستهاي پرهياهو و عوامفريبانه را تخفيف نخواهد داد. البته در اين ميان، فحش و توهين به كشورهاي ديگر ممكن است مصرف داخلي براي عده اي كم اطلاع داشته باشد اما در واقعيت بيروني جز بدتر كردن اوضاع تأثيري نخواهد داشت». وي سپس در حالي كه گويي از يك پروژه مشترك ميان خود و غربي ها سخن مي گويد، اضافه كرد: «براي اينجانب مانند روز روشن است كه اين قطعنامه بر امنيت و اقتصاد كشور ما اثر خواهد گذاشت». ميرحسين موسوي كه اسرائيلي ها در بحبوحه فتنه 88 از وي به عنوان بزرگترين سرمايه خود در ايران ياد مي كردند، در ادامه با حمله به سپاه در استدلالي درخشان گفته است كه سپاه و دولت علاقمند به تحريم ايران هستند چون از اين موضوع سود مي برند. اينكه ميرحسين موسوي پس از حدود يك ماه از صدور قطعنامه 1929 به فكر تحليل آن افتاده قبل از هر چيز نشان دهنده آن است كه اصل صدور 1929 فاز اول از يك پروژه دو مرحله اي بوده كه در فاز دوم بايد توسط مواجب بگيران غرب در ايران تكميل مي شده است. با توجه به بي محتوا بودن قطعنامه 1929 و اعتراف مقام هاي عالي رتبه غربي به اينكه چنين تحريم هايي قادر به متوقف كردن ايران نخواهد بود، به نظر مي رسد سرويس هاي اطلاعاتي غربي چاره اي جز اين نديده اند كه فاز دوم پروژه را كه «عمليات رواني روي مردم توسط عناصر داخلي درباره محتواي تحريم ها»ست را زودتر از موعد مقرر كليد بزنند. به عبارت ديگر داستان از اين قرار است كه موسوي و دوستانش اكنون مأموريتي به عهده دارند كه شكست سياسي آمريكا و اسرائيل در اعمال تحريم هاي قوي عليه ايران را با سر و صداي رسانه اي بپوشانند. با اين وجود آنچه غربي ها از آن غفلت كرده اند اين است كه امثال موسوي ديگر در ايران اعتباري ندارند كه حرف هاي آنها درباره قطعنامه يا هر چيز ديگر خريداري داشته باشد.
گفتني است اشاره موسوي به بهره گيري سپاه از تحريم ها، دقيقاً برگرفته از تفسير راديو اسرائيل و سايت وابسته به وزارت خارجه رژيم صهيونيستي است. اين به اصطلاح ديدگاه از سوي مهدي كروبي نيز مطرح شده و از طريق خبرگزاري آلماني دويچه وله و سايت هاي ضد انقلاب انعكاس يافته است.

پيرزن پرحرف باز هم آبروريزي كرد (خبر ويژه)

زهرا كاظمي(رهنورد) همسر و به تعبير برخي آگاهان مرشد ميرحسين موسوي كه با سايت ضد انقلابي روزآنلاين گفت وگو مي كرد ادعاي خود در مورد محور بودن قانون اساسي در مطالبات جريان فتنه را به محض مواجه شدن با پرسش خبرنگار روز آنلاين پس گرفت.
رهنورد كه در محافل خصوصي فتنه گران به گنده گويي درباره خود شهرت دارد، دراين مصاحبه مي گويد: « بلكه من به عنوان كسي كه تئوري پردازي جزو كارهاي اصلي ام است، معتقدم تمام كساني كه در جنبش سبز هستند روي وجه توافق هايشان است و اين توافق ها فرصتي است كه همه ما را با همه اختلافات سليقه اي و عقيده اي كه داريم، دور هم جمع كرده و تفاوت هايمان هم سر جاي خودش است. به طور مثال در همين جنبش سبز، ممكن است يك كسي خيلي مذهبي باشد و كس ديگري نباشد و كسان ديگري در درجات متفاوت از علايق و عقايد مذهبي باشند؛ تفاوت هايمان سر جاي خودش است اما سر چيزهايي كه توافق داريم با هم هستيم. ميخواهم بگويم ما در جنبش سبز با وجود همه تفاوت هايمان، روي توافق هايي كه بر جريان تحول داريم در كنار هم هستيم». در اين هنگام مصاحبه كننده از رهنورد سوال مي كند: «اما بخشي از سبزها به همين قانون اساسي نيز اعتراض دارند. آيا مي توانيم بگوييم آنها سبز نيستند»؟ و اينجاست كه پيرزن تئوري پرداز بي درنگ كل ادعاي خود را پس مي گيرد. رهنورد در پاسخ مي گويد: «ما حول محور قانون اساسي دور هم جمع شده ايم و نكته توافق ما همين است، اما اين بدان معنا نيست كه قانون اساسي وحي منزل است و نمي توان تغييري داد. در حقيقت ما مي گوييم الان توافق همه ما اجراي بدون تنازل و صحيح همه اصل هاي قانون اساسي است اما وقتي به موفقيت و پيروزي دست يافتيم مي توان روي آن بحث كرد و مورد بررسي و بازنگري قرار داد»!
گفتني است برخي از عوامل فتنه مصاحبه هاي رهنورد و اظهار نظرهاي وي را باعث «تحقير» خود مي دانند و از او با عنوان «پيرزن پرحرف» ياد مي كنند كه- به اصطلاح- جنبش سبز را وسيله اي براي خودنمايي يافته است.

اپوزيسيون را آنقدرها هم بي شعور تصور نكنيد! (خبر ويژه)

دروغ پراكني سايت هاي ضدانقلاب درباره تجاوز به يك دختر جوان و قتل وي توسط 3 تن از بسيجيان با اعتراض برخي از جريانات اپوزيسيون روبرو شد كه اين دروغ بافي ها را بي احترامي به شعور مخاطبان دانسته اند.
چند روز قبل وب سايتي با نام «هرانا» از قتل يك دخترجوان در تبريز خبر داده و نوشت: خبرهاي رسيده نشان مي دهد اين دختر جوان تبريزي را سه تن از اعضاي بسيج ربوده و به قتل رسانده اند! اين خبر با آب و تاب فراوان از سوي ساير سايت هاي حامي فتنه و از جمله سايت وابسته به سازمان منافقين منتشر شد.
بعد از انتشار اين خبر، خانواده مقتوله در تماس يكي از كاربران سايت بالاترين، اخبار منتشر شده را كذب محض دانسته و اعلام مي كنند كه دختر جوان خانواده توسط يك سارق مسلح به قتل رسيده است.
«م-س» دراين باره مي نويسد: «روز گذشته خبري منتشر شد در وب سايت «هرانا» با عنوان «قتل يك دختر جوان در تبريز پس از تجاوز نيروهاي بسيج به وي»، نحوه تنظيم خبر و استفاده از مسائلي كه مردم روي آن حساس هستند (مثل اين كه يك بسيجي گفته حكم خدا را اجرا مي كنم و مساله تجاوز)، از ويژگي هاي اخباري است كه به كرات در اين وب سايت و وب سايت هايي مشابه مثل «آژانس ايران خبر» (وابسته به مجاهدين ]منافقين[) و... استفاده مي شود. از همان لحظه درج خبر به آن مشكوك بودم. تنها شاهد آن بودم كه منتشر كنندگان خبر خودشان به سرعت در بالاترين پشت سر هم لينك اين خبر را با استفاده از دامين هاي مختلف شان مي گذارند و اصرار هم در مورد پخش خبر دارند. با اين حال زمزمه مشكوك بودن اين خبر و غير واقعي بودن آن كم كم در فيسبوك و برخي منابع پيچيد. در همين حال خبر تكميلي اين خبر هم كه در واقع همان خبر اول بود باز هم در روي اين وب سايت قرار گرفت. با جدي تر شدن مساله با دوستان پيگير خبر شديم كه اول فيسبوكي وابسته به خانم (ب) به دست آمد. از طريق دوستان بالاخره به شماره منزل خانه «ب» دست پيدا كرديم. صبح امروز در ابتدا، دوستي با خانه تماس گرفت كه خانمي با بغض چنين اتفاقي را تكذيب كردند و گفتند كه خانم «الف-ب» توسط يك سارق مسلح كشته شده است و اين خبرها كه منتشر شده كذب است باز هم در مورد قتل اين خانم پرسيدم كه گفتند يك سارق مسلح بوده و اين كه «بسيجي» بوده است و به بهانه « برخورد با بدحجابي» بوده است و «پسر يك پاسدار» بوده و از اين مسائل را تكذيب كردند». وي در ادامه مي افزايد؛ « اين ماجرا به شدت شبيه ماجراي ترانه موسوي است. بدون اين كه خبر منبع موثقي داشته باشد، به سرعت در حال رشد است. منتشركنندگان خبر هم بنابر عادت مرسوم و مسبوق هيچ توضيحي نمي دهند و در مورد چگونگي دريافت خبر هم حرفي نمي زنند. از اين دست شايعات و از اين دست خبرها در اين ماه ها كم نداشته ايم. جامعه ما هم به سرعت هيجان زده از اين خبرها مي شود. كافي است بگوييد كه يك بسيجي چنان كرد، كار ديگر تمام است. دست كم پنجاه سايت مي توان الان معرفي كرد كه اين خبر را كپي -پيست كرده اند، بدون اين كه از صحت و سقم آن خبري داشته باشند يا تلاشي براي دريافت صحت خبر كرده باشند فقط كپي اند پيست! همين.» اشاره به اين نكته ضروري است كه «جين شارپ» يكي از معروفترين نظريه پردازان انقلاب هاي مخملي، از پخش شايعه عليه نيروهاي وفادار به نظام حكومتي حريف به عنوان حربه اي موثر ياد مي كند و توضيح مي دهد كه افشاي بي اساس بودن اينگونه شايعات اگرچه به حيثيت دست اندركاران كودتاي مخملي آسيب مي رساند ولي تكرار انبوه شايعه در يك جمع جبري بر تكذيب آن غلبه دارد و ماجرا نيز در كش و قوس چالش هاي طرفين به فراموشي سپرده مي شود. گفتني است كه نيروهاي سپاه و بسيج بيشترين آماج اينگونه تهمت ها از سوي سران و مديران بيروني فتنه هستند.

گلايه از ديكتاتورهاي كوچولو (خبر ويژه)

يك روزنامه نگار اصلاح طلب سبزها را به اعمال خشونت كلامي عليه خود متهم كرد.
محمدرضا نسب عبداللهي در نامه اي سرگشاده به ميرحسين موسوي كه سايت گويانيوز آن را منتشر كرده از موسوي خواست حالا كه اينقدر از ضرورت تحمل و مدارا و فوايد نقد سخن مي گويد، اندكي هم طرفداران اينترنتي خود را نصيحت كند تا با كساني كه انتقاداتي به اين جريان دارند، چنين با خشونت برخورد نكنند.
وي در نامه خود نوشته است: «بند دوم از راهكارهاي بنيادين منشور سبز مي گويد كه «ديده باني سير حركت و تحول جنبش از سوي همه فعالان و به خصوص صاحبان انديشه و عمل امري حياتي است كه مي تواند جنبش را از لغزش به ورطه تماميت خواهي و فساد بر حذر دارد.» اما سايت هاي سبز، نقدهاي درون جنبش سبز را اصلاً منتشر نمي كنند. اساساً نقد نكردن رهبران جنبش در سايت هاي سبز به «قاعده» تبديل شده است. هر منتقدي هم كه در جاي ديگري موفق شود تا جنبش سبز و رهبران آن را مورد نقد قرار دهد با انواع اتهام ها و انگ ها از سوي برخي از هواداران جنبش روبرو مي شود. اين رفتارها برخلاف ديده باني جنبش سبز است». عبداللهي همچنين در نامه خود آورده است: «اكنون در شبكه هاي اجتماعي بالاترين و فيس بوك، به نام شما عليه منتقدان تان كينه توزي و دشمني مي شود. شما در بخش ارزش هاي منشور سبز از «پرهيز از خشونت» سخن گفته ايد اما در شبكه اجتماعي بالاترين، انواع خشونت كلامي عليه منتقدان به كاربرده مي شود. آستانه تحمل هواداران جنبش سبز در اين شبكه اجتماعي آن قدر پايين آمده كه بسياري از نقدها را در اين سايت با موج آراي منفي حذف مي كنند».
گفتني است سايت بالاترين از سوي منوشه امير، مدير بخش فارسي راديو اسرائيل اداره مي شود. اين سايت با عطاءالله مهاجراني مدير سايت جرس به طور مستقيم و با سران فتنه از طريق يك واسطه ساكن لندن در ارتباط است.

صد آفرين موساد به كروبي! (خبر ويژه)

حقوق بگير رسمي موساد از مهدي كروبي به سبب جديتي كه در نقض خطوط قرمز نظام دارد تمجيد كرد.
مجيد محمدي كه وابستگي خود به موساد و سفرش به اسرائيل را نشانه روشنفكري بي تعصب! مي داند در مقاله اي ضمن مقايسه موسوي و كروبي مي نويسد؛ «كروبي برخلاف موسوي، خود را در مقام يك رهبر اپوزيسيون مي بيند به همين لحاظ مرتبا ديدگاه هايش را علاوه بر سايت خود(سحام نيوز) در مصاحبه با رسانه هاي خارجي در ميان مي گذارد و متهم كردن كروبي به عامل خارجي بودن نيز هيچ تاثيري در رفتار سياسي وي نداشته است».
محمدي در ادامه مقاله خود تاكيد كرد: «او نيازي نمي بيند تا شعارهاي مردم مثل «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» را به «هم غزه، هم لبنان، جانم فداي ايران» تغيير دهد تا به حاكميت بقبولاند او ضداسرائيلي است. او نيازي نمي بيند در مصاحبه با شبكه هاي تلويزيوني فارسي زبان خارج از كشور به مجري مودب و متين برنامه توهين و وي را به خاطر يك نقل قول به كيهان منتسب كند، حضور خود را در رسانه هاي خارجي با مواضع ضدامپرياليستي توجيه كند، يا به اسرائيل بد و بيراه بگويد تا از سوي حاكميت به عنوان عامل اسرائيل يا آمريكا متهم نشود».
گفتني است سرويس هاي غربي مدت هاست به اين نتيجه رسيده اند كه كروبي به لحاظ روانشناختي فاقد توان تشخيص خير و صلاح خود از تحريكات ديگران است و بنابراين هر از چندگاه با تحريك او از اين عنصر تاريخ مصرف گذشته حداكثر بيگاري را مي كشند.

كروبي: اگر مرده بوديم كه در سايت ها نبوديم! (خبر ويژه)

«جنبش مردمي ايران جاي خود را از خيابان ها، هوشمندانه و معقولانه به درون خانه ها، مدارس، دانشگاه ها و به ميان نسل ها و لايه هاي مختلف اجتماعي برده و اين بر آگاهي روز به روز مردم خواهد افزود»!
اظهارات فوق از مهدي كروبي است كه در ديدار با خانواده هاي برخي از بازداشت شدگان فتنه 88 و به منظور دلجويي از آنان ايراد شده است. در اين ديدار چند تن از اعضاي خانواده بازداشت شدگان از كروبي مي پرسند؛ جنبش سبز چه نتيجه اي داشت؟ و اگر به گفته شما اين جنبش ماندني بوده است چرا هيچ نشانه اي از آن ديده نمي شود؟ و كروبي كه ظاهرا از اين ديدار انتظار ديگري داشت به جاي اعتراف به مرگ فتنه، از حضور آن در فضاي مجازي سخن مي گويد!! و اين در حالي است كه گردانندگان سايت هاي حامي فتنه 88 از مدت ها قبل طبل ناكامي اين فتنه را به صدا درآورده اند و در مراجعه به اين سايت ها آنچه بيش از همه توجه مراجعه كنندگان را جلب مي كند، تفسيرها و تحليل هايي است كه از مرگ فتنه خبر مي دهد.
گفتني است چند ماه قبل و در پي اعتراف صريح مقامات آمريكايي و اسرائيلي به شكست فتنه 88 هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا از اختصاص بودجه 400 ميليون دلاري كشور متبوعش براي حمايت سايبري از فتنه سبز خبر داده و اعتراف كرده بود كه ادامه حيات- به قول او- جنبش سبز تنها در فضاي مجازي امكان پذير است چرا كه فضاي مجازي، ميدان ادعا و لاف هاي گزاف است و براي اثبات حيات فتنه به حضور هوادار نيازي ندارد!