(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 23 تير 1389- شماره 19691

بيلدربرگ چگونه «مارگارت تاچر» را بركناركرد؟

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




بيلدربرگ چگونه «مارگارت تاچر» را بركناركرد؟

لاتوخا 1، اسپانيا
بيلدربرگ تصميم گرفت آن سال، با استفاده از نفوذ زياد خود، مارگات تاچر را از اريكه نخست وزيري انگليس پايين بكشد. آنها از او خشمگين بودند كه دربرابر واگذاري استقلال و حاكميت ملي به اتحاديه اروپا مقاومت كرد. جان ميجر2 از حزب محافظه كار كه تاچر نيز عضو آن بود، جانشين وي شد.
كاشف به عمل آمد كه گروه بيلدربرگ كه درآخر هفته منتهي به 14-11 ماه مه دراين جزيره درساحل اسپانيا در اقيانوس اطلس نزديك پونته ودرا، 3 پنهان مي شود و توطئه ترور سياسي مارگارت تاچر، نخست وزير انگليس، را مي كشد.
خبر اين نشست را ميگوئل گارزن،4، از سفارت اسپانيا در واشنگتن تأييد كرد. گارزن گفت پادشاه خوان كارلوس و فليپه گونزالس 5 نخست وزير اسـپانيا، دراين نشست شركت مي كنند. اما سخنراني نمي كنند.
اين نشست را يكي از دستياران كيسينجر تاييد كرد. وي از تكذيب برگزاري اين نشست سري امتناع كرد.
كيسينجر، يكي از اعضاي ارشد گروه بيلدربرگ و كميسيون سه جانبه، موفق شد سكوت خبري مطلق را براين نشست اعمال كند. آن سال، جست وجوي رايانه اي كلمه بيلدربرگ نشان داد درخلال 15 روز اول مه، اسوشيتدپرس، يونايتدپرس اينترنشنال، نيويورك تايمز، لس آنجلس تايمز، واشنگتن پست و هيچ كدام از مجلات خبري عمده از اين كلمه استفاده نكرده اند.
نشريات خبري عمده ايالات متحده، در خلال سال ها، مديران خود را با اين قول در جلسات مخفي شركت داده اند كه هيچ چيز دراين باره چاپ نشود.
منابع داخل اين انجمن سري، متشكل از سرمايه گذاران بين المللي و رهبران سياسي، گفتند در نشست سري آنها درسال جاري تاكيد شد خانم تاچر به علت خودداري از واگذاري استقلال ملي به ابردولت اروپايي، كه قراربود درسال 1992 ايجاد شود، بايد ساقط شود.
خانم تاچر به علت «كوته بيني» و «ملي گرايي» و اصرار براين كه انگليس ورود افراد به اين كشور را كنترل مي كند و گذرنامه اين ابردولت را نمي پذيرد و استقلال سياست پولي و ساير مسائل را به اين ابردولت واگذار نمي كند، تقبيح شد.
به رهبران سياسي درانگليس، كه در نشست بيلدربرگ شركت داشتند، توصيه شده بود از نظر سياسي به خانم تاچر حمله كنند تا اراده «خانم آهنين» را درهم بشكنند. گفته شد به اندازه اي فشار عمومي وارد شود كه وي مجبور شود براي حفظ دولت خود، استقلال ملت خود را واگذار كند.
سال ها بود كه نقشه يك ابردولت اروپايي، بدون هيچ گونه موانع تجاري يا مسافرتي بين كشورهاي اروپاي غربي و انگليس و نهايتا يك واحد پولي مشترك- يورو، در دستور كار بيلدربرگ قرار داشت. اين نقشه گامي بزرگ در راه تحقق هدف آنها مبني بر تشكيل دولت جهاني محسوب مي شد. به علاوه، اين طرح فضاي مناسبي ايجاد مي كرد تا بانك هاي بزرگ، بانك هاي كوچك را ببلعند و شركت هاي بزرگ بين المللي، شركت هاي كوچك را جذب كنند.
به غيراز آن، نشست بيلدربرگ، همانطور كه رسم است، سياست هاي كميسيون سه جانبه در نشست آوريل را پيگيري كرد كه در پاريس تنظيم شده بود.
كميسيون سه جانبه طرحي را تدوين كرده بود كه براساس آن ميخائيل گورباچف و برخي از كشورهاي بلوك شرق «اصلاحات» درخواستي غرب را اجرا مي كردند تا از نظر سياسي براي آمريكايي ها پذيرفتني باشد كه با ارسال دلارهاي حاصل از ماليات براي تقويت نظام كمونيستي، آن را از فروپاشي نجات دهند.
درعوض، دست كم 17 سرمايه گذاري مشترك چند ميليارد دلاري با اتحاد شوروي به جريان افتاد كه در آن از فناوري، دانش فني مديريتي و سرمايه غربي براي تامين مالي، ساخت و راه اندازي كارخانجات استفاده شد. شوروي ها نيروي انساني را تامين و عوايد را تقسيم كردند.
يك هفته پس از نشست كميسيون سه جانبه در پاريس، بوش قول داد كمك هايي به ارزش يك ميليارد دلار، براي پاداش حركت به سوي «آزادي» به لهستان بدهد. به كرملين تضمين داده شد كه كنترل مجلس قانون گذاري ملي جديد را، كه قرار بود در لهستان «انتخاب» شود، در اختيار بگيرد.
اين طرح را راكفلر، كيسينجر و ساير رهبران بيلدربرگ در ماه ژانويه به گورباچف و در ماه مارس به رهبران لهستان و مجارستان عرضه كردند. طرح ياد شده در نشست كميسيون سه جانبه، در آوريل، تاييد نهايي شد.
اين طرح كاملا مطابق برنامه ابردولت اروپايي بود كه بيلدربرگ بر آن تاكيد داشت، زيرا حجم تجاري عظيمي را بين شركت هاي بزرگ و صنايع جديد در پشت پرده آهنين ايجاد مي كرد.
معلوم شد كه چارلز متاياس، سناتور سابق (جمهوري خواه از ايالت مريلند)، از شركت كنندگان دايمي در اين نشست، حاضر بود. ملكه بئاتريكس هلند براي دومين بار در نشست بيلدربرگ شركت كرد. وي نخستين بار در جلسه اينسبروك در اتريش درسال 1988 شركت كرده بود. همسرش، شاهزاده برنارد، نخستين رئيس هيئت مديره گروه بيلدربرگ بود.
تلاش هاي بيش از حد براي حفظ پنهان كاري مطلق، نه فقط درباره نشست ها بلكه درباره موجوديت گروه، ماهيت شرارت بار اين توطئه گران بين المللي را نشان مي داد.
15مه همان سال، يعني يك روز پس از آنكه نشست بيلدربرگ به پايان رسيد، مولر، مدير اداري بيلدربرگ در ايالات متحده، به گزارشگران در واشنگتن گفت كه هيچ اطلاعاتي در اختيار ندارد.
درخواست كسب اطلاعات از اعضاي كنگره نيز ازسوي موكلان آنها مكرراً رد شد.
اين حقيقت كه آنها اكنون به ندرت در آمريكاي شمالي ديدار مي كنند، نشان دهنده تلاش ها براي برقراري مجدد سكوت خبري كامل است، كه در دهه هاي 1950 و 1960 وجود آنها را مانند يك راز نگاه داشته بود. گروه بيلدربرگ عادت داشت هر سه سال يكبار در ايالات متحده با كانادا ديدار كند. براساس رويه قبلي، آنها درسال 1998 به جاي اتريش بايد در آمريكا ديدار مي كردند.
اما از زماني كه ماه مه 1985 به نشست بيلدربرگ در نزديكي وايت پلينز در ايالت نيويورك رخنه كردم، آنها بيشتر گردهمايي هاي خود را در كشورهاي ديگر برگزار كرده اند.
گلن كوو6، لانگ آيلند7
درسال 1990، بيلدربرگ پس از غيبت بي سابقه پنج ساله، به ايالات متحده بازگشت و رئيس جمهور، جورج اچ دبليو بوش، را زيرفشار گذاشت تا وعده معروف خود را درباره وضع نكردن ماليات جديد زيرپا بگذارد. وي اين قول خود را شكست و در انتخابات 1992 شكست خورد.
بيلدربرگ بار ديگر فشار قابل توجه خود را متوجه بوش رئيس جمهور كرد تا ماليات ها را افزايش دهد. اين گروه مطمئن بود كه وي تمكين خواهدكرد- هرچند كه دراظهارنظرهاي عمومي از خود اكراه نشان مي داد.
شركت كنندگان در كنفرانس ساليانه بيلدربرگ در سال 1990 كه در پناه نگهبان هاي مسلح در مركز هريسون8، مكاني مجلل و دورافتاده برگزارشد، مكررا اطمينان مي دادند كه ماليات پردازان آمريكايي به زودي بار پرداخت ماليات بيشتر را به دوش خواهند گرفت.
شركت كنندگان بيلدربرگ از روز 9 مه، يعني يك روز پيش از آغاز رسمي نشست سري سه روزه، دائماً از فوريت افزايش ماليات براي «كاهش كسري بودجه» صحبت مي كردند.
دن كويل، معاون رئيس جمهور، كه روز 11 مه براي اولين ديدار خود با دولت سايه جهان در بيلدربرگ وارد اين نشست شد، با توصيه افزايش ماليات مواجه شد.
وقتي از كيسينجر خواسته شد برخي از گفته هاي چند شركت كننده بيلدربرگ را تأييد كند، طفره رفت. وي ساعت 7 صبح روز 11 مه در تماسي تلفني گفت: «هر كسي آزاد است هر موضوعي رامطرح كند.»
و آنها همين كار را كردند.
من سه بار جداگانه به مركز كنفرانس هريسون نفوذ كردم و هربار صحبت از افزايش ماليات بود. بوش اخيراً موافقت كرده بود كه در ديدار مقامات كاخ سفيد با رهبران كنگره به منظور بحث درباره بودجه، كه براي 15 مه 1990 يعني دو روز پس از پايان نشست سري بيلدربرگ برنامه ريزي شده بود، همه مسائل مطرح شود و بيلدربرگي ها اين موافقت را حاصل تلاش هاي خود مي دانستند.
آنها به علاوه درباره «تنبيه» ايالات متحده در نشست اقتصادي سران هفت كشور مهم صنعتي صحبت مي كردند كه در ماه ژوئن همان سال برگزار مي شد. قرار بود در اين اجلاس كسري بودجه ايالات متحده عامل تمام مشكلات اقتصادي جهان قلمداد شود و تقاضا براي افزايش ماليات بخش اصلي درخواست هاي جهاني از ايالات متحده باشد.
شركت كنندگان بيلدربرگ همچنين صحبت مي كردند كه چگونه رئيس جمهور در ديدار خود با گورباچف در واشنگتن در ماه ژوئن همان سال، موشك هاي هسته اي دوربرد و گران قيمت و نيز طرح بسيار سودده «جنگ ستارگان» را حفظ خواهد كرد.
گروه بيلدربرگ، مانند كميسيون سه جانبه، موضوع تخريب محيط زيست را كشف كرد. بيلدربرگي ها از گزارش آن سال كميسيون سه جانبه درباره محيط زيست استقبال كردند، زيرا پاكسازي آلودگي ها منافع بالقوه عظيمي را دربرداشت.
در حقيقت، جان سنانو9، رئيس وقت كاركنان كاخ سفيد كه صراحتاً با صرف ميلياردها دلار به دست آمده از دريافت ماليات براي اجراي طرح هاي زيست محيطي در كشورهاي ديگر مخالفت مي كرد، براي اولين بار به نشست بيلدربرگ احضار شد تا مشخصاً براي تغيير موضع خود زير فشار قرار بگيرد.
تام فولي 10 (نماينده دمكرات از ايالت واشنگتن)، كه در سال 1990 رئيس مجلس نمايندگان بود و در نشست كميسيون سه جانبه در واشنگتن در اوايل ماه آوريل شركت كرده بود، نيز به نشست بيلدربرگ فراخوانده شد تا درباره راهبردهاي افزايش ماليات ها توجيه شود.
بيلدربرگي ها قوياً از افزايش شديد ماليات بردرآمد فدرال حمايت مي كردند، اما متوجه بودند كه اين امر براي بوش، كه در مقام يكي از اعضاي كميسيون سه جانبه، يكي از خودشان محسوب مي شد، مشكلات سياسي اي به همراه خواهد داشت.
يك شركت كننده بيلدربرگ كه قدبلند، لاغر و موسفيد بود، در مركز هريسون گفت: «جورج عملكرد خوبي در زمينه محيط زيست خواهد داشت- بايد فعلاً قدري به خاطر جناح راست مقاومت كند.»
مرد موسياه متوسط قامتي، كه حدوداً 50 ساله به نظر مي رسيد، پاسخ داد: «صرف نظر از اينكه اين پول از جانب بانك جهاني يانهاد ديگري تأمين شود، ايالات متحده سهم خود را ] براي پاك سازي محيط زيست جهان[ پرداخت خواهد كرد.»
هر دو نفر متفق القول بودند كه «ديك» براي كسب حداكثر بودجه براي ابتكار دفاع راهبردي و موشك هاي دوربرد از خواست هاي آنها تبعيت خواهد كرد. منظور آنها ريچارد چني، وزير دفاع وقت بود كه وعده هايي از اين دست به كميسيون سه جانبه داده بود.
مرد موسياه گفت: «و وي سربازان خود را در اروپا - به تعدادي كه بتواند - حفظ خواهد كرد.»
مرد موسفيد گفت: «در ارتباط با كارزار جهاني محيط زيست، جورج بايد اكنون در مورد بودجه اختصاصي آمريكا، تبليغ كند. و شما دليل آن را مي دانيد، مگر نه؟»
مرد مو سياه گفت: «بله، وي مي خواهد ماليات ها را به نوعي بالا ببرد- چيزي كه مدت ها خواهان آن بوده ايم. وي، در اين زمينه بامشكلات زيادي از جانب جناح راست روبه رو خواهد شد. در اين باره به ما خبر داده اند.»
بار بعد كه به نشست بيلدربرگ نفوذ كردم، توانستم يادداشتي از يك شركت كننده خطاب به ديگري پيدا كنم كه دور انداخته بودند. روي آن نوشته بود: «بايد بر افزايش ماليات ها تأكيد كنيم.»
اما نگهبان هاي بيلدربرگ اين يادداشت را گرفتند.
اعضاي بيلدربرگ در گفت وگو ميان خودشان خاطرنشان مي كردند كه با تلاش هاي آنها صندوق بين المللي پول سهميه كشورهاي عضو را، روز 8 مه 1990، 50 درصد افزايش داد - يعني يك روز پيش از آنكه اين توطئه گران سري نشست خود را آغاز كنند.
سال ها بود كه اين سرمايه داران، بانك داران، رهبران سياسي بين المللي و رؤساي شركت هاي چندمليتي صندوق بين المللي پول را در اختيار داشتند.
بيلدربرگي ها در جريان نشست سال 1983، در نزديكي مونترال، توانستند از دولت ريگان پرداخت 50 ميليارد دلار را، در خلال هشت سال زمامداري پيش بيني شده وي، وعده بگيرند. اين نكته را پيرترودو11، نخست وزير وقت كانادا، در اجلاس اقتصادي، كه بعداً در ويليامزبورگ12 در ويرجينيا برگزار شد، تأييد كرد. با گذشت سال ها، ريگان به تعهد خود كاملاً عمل كرد.
افزايش سهميه صندوق بين المللي پول باعث شد كه ايالات متحده 20 درصد يا معادل 12 ميليارد دلار بپردازد. 151 كشور ديگر عضو، بقيه سهميه را مي پرداختند و در قبال هر دلار آمريكا فقط مبلغ ناچيزي هزينه مي كردند.
كشف موضوع محيط زيست توسط بيلدربرگ تعجب آور نبود. كميسيون سه جانبه گزارشي را، كه قبلاً ذكر شد، منتشر كرده بود كه در آن از اعضا خواسته شده بود دولت هاي متبوع خود را زير فشار بگذارند تا مبالغ زيادي از پرداختي هاي ماليات پردازان را براي طرح هاي زيست محيطي جهاني صرف كنند. اين طرح ها براي دلالان، بانك داران و ساير فعالان عرصه مالي، كه اتفاقاً بخش اعظم اعضاي اين دو گروه سري را تشكيل مي دادند، بسيار سودآور بود.
در گزارش كميسيون سه جانبه، از اعضا درخواست شده بود با استفاده از قياس وضعيت موجود با وضعيت جنگي، زمينه را براي اختصاص سريع مقادير هنگفت پول فراهم كنند. براساس اين گزارش، همان طور كه وقتي امنيت كشوري از نظر نظامي به خطر بيفتد، كشورها به سرعت تمام منابع خود را بسيج مي كنند، در مبارزه جهاني براي نجات محيط زيست نيز بايد چنين كنند.
آن سال، سكوت خبري درباره كل نشست كامل بود. طبق معمول، مسئولان بلندپايه امپراتوري هاي بزرگ نيويورك تايمز و واشنگتن پست در نشست حضور داشتند.
خبر اين نشست فقط از چند پاراگراف فدايت شوم تشكيل و در قعر اخبار محلي در نشريه لانگ آيلند نيوزدي13 درج شده بود. نويسنده با خوشحالي از مولر نقل قول كرده بود: «هيچ بيانيه اي صادر و مصاحبه مطبوعاتي برگزار نخواهد شد.»
مولر به نيوزدي گفت مكان نشست به «دلايل امنيتي» انتخاب شده بود.
حتي در اثنايي كه اين نشست سري جريان داشت، نشريات مهم دست نشانده بيلدربرگي ها كارشان را انجام مي دادند: نيويورك تايمز و واشنگتن پست در سرمقاله هاي خود خواستار افزايش ماليات ها شدند و دولت آمريكا را محكوم كردند كه از قول پرداخت ميلياردها دلار براي كمك به كشورهاي فقير، به منظور حل مشكلات زيست محيطي، خودداري مي كند.
1-La Toja
2-John Major
3-Pontevedra
4-Miguel Garzon
5-Felipe Gonzalez
6-Glen Cove
7- Long Island
8- Harrison Center
9-John Sununu
10- Tom Foley
11- Pierre Trudeau
12- Williamsburg
13- Long Island Newsday
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14