سبد پارادوكس ها در اتاق اوباما (يادداشت روز)

راهبرد اخيرا تدوين شده آمريكا براي آنچه خود مهار ايران مي خوانند، هنوز به طور كامل اجرا-و برخي معتقدند حتي تدوين- نشده ولي اشكالات آن به روشني تمام در حال آشكار شدن است. در ادبيات استراتژيك معروف است كه مي گويند حمله به دشمن، حمله به استراتژي دشمن است. در مورد آمريكا اين جمله بسيار معنادارتر است چرا كه تنها زماني كه يك برداشت درست از مباني رفتار دشمن با همه ريزه كاري هايش پيدا كرده باشيم مي توان به يك طرح ريزي موفق در مقابل آن اميدوار بود. تيم امنيت ملي اوباما انرژي فراواني براي لحاظ كردن درس هاي فتنه 88 در استراتژي اوليه اوباما درباره ايران (دست دراز شده) صرف كرده و اكنون آن استراتژي را به طور تقريبا كامل بازنويسي كرده است. ما حصل اين بازنويسي چيزي است كه مي توان آن را در يك جمله «تركيب 3 عنصر مذاكره، تحريم و حمايت صريح از جريان غربگراي داخل ايران» به اضافه روي ميز نگهداشتن يك تهديد صريح به درگيري نظامي، خواند (اين بحث مهمي است؛ ولي در اينجا به اين تذكر فوق العاده مهم توجه كنيد كه آمريكا اين ايده اسراييل را كه بدون تهديد به درگيري نظامي اميد چنداني به موثر واقع شدن تحريم ها نيست، جدي گرفته است). آمريكايي ها عقيده دارند اگر به اين استراتژي زمان كافي داده شود، يعني چيزي بين 5-3 سال، مي تواند ايران را وادار به تغيير در محاسبات و در نتيجه تصميمات استراتژيك خود بكند. طرحي كه منابع غربي از اين استراتژي ارائه كرده اند و راقم اين سطور ماه ها مشغول بررسي دقيق آن بوده، كم و بيش منسجم است اما اگر دقيق شويم اشكالات آن به سرعت خود را نشان مي دهد. حقيقت اين است كه آمريكايي ها تعدادي سوال بي جواب درباره ايران دارند كه تا جواب آنها را پيدا نكنند هيچ نوعي از طرح ريزي استراتژي موفق در مقابل ايران امكانپذير نخواهد بود. علاوه بر اين، بدفهمي هاي آمريكا از فضاي داخلي ايران و مهم تر از آن الگوهاي تصميم گيري شكل دهنده به افكار مقام هاي ايراني دردسر بزرگتري است كه تا حل و فصل نشود، كاركرد ادعاي مهار استراتژيك ايران، از حد فراهم آوردن اسباب تفريح اين و آن فراتر نخواهد رفت. تركيب اين دو عامل به اضافه كودني تاريخي كه كاخ سفيد در ارزيابي و تحليل مسائل ايران دچار آن است، باعث شده استراتژي جديد آمريكا هم گرفتار پارادوكس هايي باشد كه مي توان پيش بيني كرد به زودي آن را زمين خواهد زد. اين يادداشت صرفا به عنوان يك مقدمه تلاش مي كند فهرستي از اين پارادوكس ها عرضه كند.
1- اولين تناقض آن است كه آمريكايي ها تمركز فشار خود را روي سپاه قرار داده اند، اما هنوز در نيافته اند -يا شايد هم فهميده اند و عمدا تجاهل مي كنند- كه فشار به نهادي مانند سپاه به جاي اينكه آن را تضعيف كند، آن را قدرتمندتر خواهد كرد. براي سپاه (و همه نهادهاي انقلابي ديگر در ايران) هيچ چيز با ارزش تر از آن نيست كه به آن بگويند: «ضد آمريكايي»! و بعد متهمش كنند كه هر جا دستش رسيده منافع آمريكا را تهديد كرده است. اينها براي سپاه مايه افتخار است و شادمان خواهد شد اگر ببيند دشمن هم به آنها اذعان و اعتراف دارد. وقتي اينگونه صريح و عريان اعلام مي شود كه سپاه حريف اصلي آمريكا در منطقه است، محبوبيت سپاه در منطقه اي كه آمريكايي ها خوب مي دانند از هر زمان ديگري ضد آمريكايي تر است صد چندان مي شود و همين، امكانات و ظرفيت هاي بسيار بيشتري براي سپاه ايجاد مي كند تا ضرباتي كاري تر به آمريكا وارد آورد. آمريكا درك نمي كند كه فشار سپاه را ارعاب نمي كند بلكه به آن انگيزه بيشتري براي ضربه زدن خواهد داد چرا كه باز بر خلاف تصور آمريكايي ها سپاه هيچ شباهتي به بقيه نيروهاي نظامي كه آمريكايي ها اين طرف و آن طرف دنيا با آنها مواجه شده اند ندارد و در حالي كه نظامي ها عموما عملگرا هستند، سپاه كاملا ايدئولوژيك عمل مي كند و هرگز اهداف خود را به سبب مواجه شدن با تنگناهاي عملگرايانه تعديل نكرده است.
2- پارادوكس دوم اين است كه آمريكايي ها عمليات در محيط مجازي را به يكي از اركان استراتژي جديد خود در مقابل ايران تبديل كرده اند بي آنكه هيچ برآورد روشني از ضريب نفوذ اينترنت در ايران داشته باشند. فرضا اگر بپذيريم اينترنت ابزاري مناسب و قدرتمند براي عمليات نرم است، آن وقت تازه نوبت به اين مي رسد كه ببينيم اين ابزار تا چه حد توانسته در تمامي اركان جامعه هدف رسوخ كند. يك مراجعه سطحي به اطلاعات رسمي نشان مي دهد كه اينترنت را در ايران مي توان ابزار ايجاد درگيري ها و دغدغه هاي محدود براي نظام تصور كرد و گاهي ممكن است در اين حوزه ها كارايي هم داشته باشد، ولي توقع براندازي يا تغيير رفتار نظام از ابزاري كه همچنان بسياري در ايران نگاهي فراتر از يك سرگرمي به آن ندارند، بسيار ساده دلانه است.
3- تناقض سوم ساختاري تر است. آمريكايي ها از يك سو، مي گويند هدف آنها از اعمال تحريم ها فشار آوردن به مردم ايران نيست و از سوي ديگر مي دانند كه تا وقتي فشار به مردم ايران وارد نشود قادر به نتيجه گيري از طراحي هايي كه كرده اند نخواهند بود. واقعيت اين است كه آمريكا هيچ وقت مردم و نظام را در ايران جز در سطح تبليغاتي از هم تفكيك نكرده است. آنچه آمريكايي ها تحريم هوشمند مي نامند در واقع چيزي جز بسته اي از ابزارهاي ايذايي براي مقابل قرار دادن دولت و مردم در ايران نيست و مستقيما آرامش داخلي و زندگي ايرانيان را هدف گرفته است. اين درست است كه به دليل تنوع ابزارهاي ايران و تدابير هوشمندانه اي كه از ماه ها قبل طراحي و اجرا شده تحريم ها پيشاپيش خنثي شده و هيچ فشاري به مردم ايران وارد نخواهد آمد، اما اين مانع از آن نمي شود كه دقت كنيم هدف آمريكايي ها در واقع جز انتقام گيري از مردم ايران به سبب استقامتي كه در دفاع از ارزش هاي انقلاب مي ورزند نيست.
4- تناقض بعدي هم بسيار كليدي است. آمريكايي ها از يك سو مي گويند در مقابل ايران گرفتار تنگناي زماني هستند و به قول خودشان «وقت ندارند» و از سوي ديگر مكررا تاكيد كرده اند كه استراتژي آنها براي مهار ايران اگر هم بنا باشد اثر كند در كوتاه مدت نتيجه نخواهد داد و شرط موفقيت آن ، اين است كه -همانطور كه گفتيم- در بلند مدت با ابزارهاي ديگر تركيب شود. چگونه آمريكايي ها انتظار دارند مسئله اي را كه به گفته خودشان در كوتاه مدت فوريت دارد، با يك استراتژي زمان بر و اساسا بلند مدت مديريت كنند؟ اين سوال جوابي ندارد مگر اينكه بتوان استدلال كرد آمريكايي ها درباره يك سوي اين پارادوكس دروغ مي گويند و مسئله ايران از ديد آنها واقعا يك مسئله فوري و اضطراري نيست. عمل آمريكايي ها نشان مي دهد خودشان هم آنچه را كه به زبان درباره «ارزيابي ايران به عنوان مسئله اول امنيت ملي آمريكا» مي گويند، قبول ندارند. راهبرد جديد آمريكا در مقابل ايران بهترين سندي است كه نشان مي دهد آمريكا درباره «خطر ايران» به جهان دروغ مي گويد و به خود حق مي دهد كه لااقل خودش دروغ هاي خودش را باور نكند!
5- پارادوكس بعدي مربوط به مقوله هدف گذاري استراتژي است. آمريكا بايد يك بار از خودش بپرسد كه هدفش در مقابل ايران دست يابي به راه است يا مجازات ايران؟ درست است كه آمريكايي ها بيش از 5 سال است تلاش مي كنند در چارچوب آنچه خود استراتژي دو مسيره مي نامند اين دو موضوع را با يكديگر تلفيق كنند، ولي تجربه اين سال ها اين موضوع را ، اين گزاره قطعي را تثبيت كرده است كه سيستم تصميم سازي ايران به گونه اي است كه در آن مجازات هرگز نمي تواند بخشي از راه حل تلقي شود. مبناي استراتژيك اين مسير، آن است كه ايران با استفاده از اهرم هاي فشار به سمت مذاكرات دلخواه غربي ها سوق داده شود ولي متقابلا ايران سعي كرده -و مي توان گفت موفق شده- ثابت كند كه هر نوع فشار و مجازات فرايند دست يابي به راه حل را -كه در مواردي كاملا هم در دسترس بوده - از بيخ وبن مختل مي كند. بسياري از اختلالات مذاكراتي در طول سال هاي گذشته ناشي از همين بوده است كه آمريكايي ها هرگز نخواسته اند اين حقيقت ساده را بفهمند كه فشار مسير مذاكره را نابود مي كند به جاي اينكه آن را تقويت كند چرا كه اساسا روحيه مذاكراتي ايران اينگونه است كه نمي تواند مذاكره تحت فشار را بپذيرد ولو اينكه گزينه هاي خوبي هم پيش رو داشته باشد.
اين فهرست به طور اساسي قابل تكميل و تعميق است. در واقع تناقضات راهبرد جديد آمريكا آنقدر زياد است كه رفع و رجوع آنها به منهدم شدن كل استراتژي مي انجامد. امريكايي ها سعي مي كنند وانمود كنند كه تصميمشان را در مقابل ايران گرفته اند ولي واقعيت اين است كه اين پارادوكس ها نشان مي دهد آنها هنوز خودشان هم نمي دانند دقيقا چه كار بايد بكنند و چرا؟ ولي اين مقدار را با قاطعيت مي توان گفت كه فرار از مواجه شدن با واقعيتي به نام ايران پيروز، منشا همه اين سرگيجه هاست. آمريكايي ها براي مدتي شايد، اما تا ابد نمي توانند از رويارو شدن با اين حقيقت فرار كنند.
مهدي محمدي

نايب رئيس اول مجلس : برخورد قاطع ملت با جريان فتنه نشانه وحدت ملي است

نائب رئيس اول مجلس شوراي اسلامي گفت: ملت ايران در 9 دي استخوان هاي جريان فتنه را خرد كرد.
حجت الاسلام ابوترابي فرد در گردهمايي ائمه جماعات مساجد استان تهران افزود: بهترين دليل بر وحدت ملي ما جريان فتنه است، جرياني كه هر رژيمي را از پا درمي آورد، ولي ملت ما در 9 دي استخوان هايش را خرد كرد و در 22 بهمن بر جنازه آن راهپيمايي كرد. اين انسجام در مقابل انبوه توطئه ها و دشمني ها كار كوچكي نيست، من فكر مي كنم همانطور كه نظام سلطه بعد از دفاع مقدس به قدرت ما پي برد، بعد ازاين جريان يك بار ديگر به اين قدرت و پيوند مردم با رهبري پي برد.
جريان اصلاح طلب
به دنبال آمريكا بود
اين نماينده اصولگراي مجلس در بخش ديگري از سخنانش خاطرنشان كرد: هنگامي كه آمريكا بعد از حادثه 11 سپتامبر منطقه خاورميانه را جولانگاه نيروهاي نظامي اش قرار داد در گام اول افغانستان و بعد عراق را فتح كرد، تحليل هاي سياسي بسياري حتي از سوي دوستان انقلاب اين بود كه آمريكا با استقرار در اين دو نقطه حساس اراده نموده است كه جمهوري اسلامي را ميان يك گاز انبر قرار دهد و با فشار آن نظام را در معرض يك خطر جدي قرار دهد.
ابوترابي فرد افزود: حتي آن روز جريان اصلاحات كه در مجلس ششم قدرت را در دست داشت در جلسه هاي غيرعلني كه مقام هاي ارشد حضور داشتند بيان مي كردند كه اگر آمريكا براي ورود به عراق چند هفته صبر كرد براي ورود به ايران اين مانع هم روبرويش نيست. آمريكا با اين انديشه در منطقه ورود پيدا كرد ولي امروز افغانستان به كشتارگاه نيروهاي نظامي مبدل شده است.
وي ادامه داد: هرگونه عقب نشيني نتيجه اي جز آسيب جدي به نظام سلطه و دست نشانده هاي آن ندارد و هر مقاومت و حضوري نيز نتيجه اي براي آنها ندارد و هرچه مي گذرد موقعيت آن ها تضعيف مي شود.
تفكر امام و رهبري
در خاورميانه حاكم است
به گزارش ايسنا ابوترابي تصريح كرد: امروز حضور جمهوري اسلامي، تفكر امام(ره) و انديشه رهبري در عراق يك حضور پررنگ است. اگر مي بينيد مرجعيت شيعه، نيروهاي اسلامي و انقلابي امروز نقش محوري را در عراق ايفا مي كنند به بركت اقتدار و ظرفيت و توانايي نظام اسلامي است كه بعضي ها مي گويند صدور قطعنامه 1929 بيشتر ناظر به مسئله عراق است.
نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي افزود: شكل گيري يك نظام مردمي اسلامي در كشور بزرگي مثل عراق يك خطر جدي براي نظام سلطه است. امروز آمريكايي كه يكي از نقاط اقتدارش لبنان و بيروت بود، بيروت و لبنان را نماد تفكر امام(ره) و اسلام مي بيند. مگر ترديدي است كه اگر مقاومت 33 روزه لبنان نبود هرگز مقاومت غزه تولد پيدا نمي كرد.
وي با اشاره به اين كه تركيه قبلا به صورت كامل در قبضه آمريكا بود، اظهار كرد: امروز جريان قدرتمند اسلامي مجلس تركيه را اداره مي كند، براي اولين بار رئيس جمهوري دارند كه با روسري همسرش راي جمع كرده است. دولت تركيه خوب مي داند حضور موثر خودش را در سايه انقلاب اسلامي دارد.
ابوترابي خاطرنشان كرد: آمريكايي ها امروز در عراق با سه لشكر حضور دارند و به گل نشسته اند.
اين واقعيتي است كه آمريكا با آن روبروست، كدام افول روشن تر از اين كه اسرائيل كه تا ديروز شش روزه دنياي عرب را فتح مي كرد امروز مقابل ملت غزه به زانو درآيد.

كدو (گفت و شنود)

گفت: در محافل گروه هاي ضدانقلاب در لندن، اين خبر منتشر شده كه چند تن از نمايندگان مجلس انگليس به MI6- اداره جاسوسي و اطلاعات خارجي انگليس- به خاطر انتخاب مهاجراني و كديور اعتراض كرده اند.
گفتم: اين حيوونكي ها كه شب و روزشان را در خدمت دولت انگليس سپري مي كنند، ديگر چه انتظاري از آنها دارند؟!
گفت: به پركاري آنها اعتراض ندارند، اعتراضشان اين است كه مهاجراني و كديور توان و كارايي لازم را ندارند و نتوانسته اند انتظارات دولت انگليس را برآورده كنند.
گفتم: تقصير اصلي بر گردن كيان تاجبخش و هاله اسفندياري است كه اين دو نفر را به سرويس جاسوسي انگليس معرفي كرده اند.
گفت: آره راست ميگي! مخصوصا معروف است كه هاله اسفندياري و شوهرش شائول بخاش در معرفي مهاجراني و كديور اغراق كرده بودند!
گفتم: به يارو گفتند؛ يك ميوه شيرين و آبدار نام ببر، گفت؛ كدو. به او گفتند كدو كه شيرين و آبدار نيست! يارو گفت؛ اختيار دارين! با چاي شيرين بخورين تا متوجه بشين چقدر شيرين و آبداره؟!

حجت الاسلام رهبر: ريش سفيدي براي وحدت با سران فتنه لازم نيست

عضو كميسيون حقوقي قضايي مجلس شوراي اسلامي گفت: ريش سفيدي براي وحدت با سران فتنه نه لازم است و نه مفيد.
حجت الاسلام محمدتقي رهبر عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس، در گفت وگو با ايلنا، پيرامون محورهاي ايجاد وحدت بر مبناي اصول و نيز موانع وحدت در ميان اصولگرايان گفت: اصول موردنظر ما همچون آرمان هاي حضرت امام(ره) و نيز خط مستقيمي كه حضرت امام(ره) براي ما در مسائل مختلف داخلي و خارجي ترسيم كرده است، بايد به عنوان محور وحدت در نظر گرفته شود. ضمن اين كه بايد توجه داشت كه همين موضوعات در ولايت فقيه هم استمرار دارد.
نماينده اصفهان اضافه كرد: قانون اساسي فصل الخطاب همه اختلافات است و تمكين در برابر قانون وحدت را تضمين مي كند.
وي با بيان اين كه اگر كسي با ولايت فقيه معارضه داشته باشد، خارج از حوزه خودي هاست متذكر شد: ما با آنهايي كه خارج از نظامند اميد وحدت نداريم. به اصولگرايان هم به عنوان حزب و تشكيلات نگاه نمي كنيم. بلكه اگر كسي بگويد من اصلاح طلب هستم، اما بر مدار قانون و رهبري حركت كند او را هم از خود مي دانيم.
وي افزود: با بسياري از كساني كه اصولگرا نيستند اما ايده هاي نظام را قبول دارند هم مي توانيم به وحدت برسيم و نيازي نيست همه را از خود بدانيم. حجت الاسلام تقي رهبر درباره اصلاح طلبان نيز گفت: با اصلاح طلبي كه خواهان اصلاحات هستند نه فساد، هم مي توانيم به وحدت برسيم.
عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس با اشاره به پيشنهادات مطرح شده مبني بر ريش سفيدي و حكمت برخي چهره هاي اصولگرا تصريح كرد: در اختلافاتي كه بوجود آمده مثلا ميان دولت و مجلس يك كميته مشترك مي تواند اين اختلافات را حل كند. اين امر غير از آن ريش سفيدي است كه برخي مي گويند.
وحدت با فتنه گران
غيرمفيد است
نماينده اصفهان ادامه داد: اين كه بعضي ها ريش سفيدي و وساطت آيت الله مهدوي كني را مطرح كرده اند، من از منظور آنها اين طور فهميده ام كه ظاهرا منظورشان وحدت با همان جريان هايي است كه فتنه را به راه انداختند. حال يك نفر بيايد وساطت كند آنها هم توبه كنند و به آغوش نظام بازگردند. من اين امر را مفيد و لازم نمي دانم و موضع من هم در قبال آنها «لكم دينكم ولي دين» است و آشتي با آنها را تجديد حياتشان مي دانم.
وي ادامه داد: اگر منظور از وحدت و ريش سفيدي وحدت با اين افراد است، كار بي خودي است. اگر هم منظور ريش سفيدي براي ايجاد وحدت ميان خود اصولگرايان است كه باز هم نيازي نيست. چون اختلافات ما اختلافاتي حقوقي است و راه حل حقوقي هم دارد.
نماينده مردم اصفهان در مجلس يادآور شد: ريش سفيدي مربوط به مواردي است كه دو نفر با هم دعوا داشته باشند. در حاليكه ما با هم دعوايي نداريم. مشكلات قانوني است و از طريق قانون هم حل مي شود.
عضو كميسيون حقوقي قضايي مجلس در پايان با برشماري عوامل مخل وحدت، گفت: آوانس دادن به بيگانگان و يا ايستادن در مقابل قانون از اين موارد است. ضمن اين كه دولتمردان و سياست مداران ما در هر رده اي كه هستند بايد مراقب باشند در رفتار و گفتار خود سوژه به بيگانگان ندهند و كلامي نگويند كه در جامعه باعث ايجاد وسواس و شك مي شود.
رحيميان: محور وحدت
پيروي از ولايت فقيه است
حجت الاسلام محمدحسن رحيميان نماينده ولي فقيه در بنياد شهيد و امور ايثارگران هم در گفت وگو با فارس با اشاره به بحث وحدت و محورهاي آن گفت: وحدت هميشه بايد حول محور اصول، ارزش هاي ثابت و ولايت فقيه محقق شود لذا خارج از اين مدار تحقق وحدت امكان پذير نخواهد بود.
وي افزود: امام راحل نيز در دوران تنهايي در نجف اشرف، در حالي كه جريان هاي نفاق و مدعيان ظاهري مبارزه با آمريكا، سرمايه داري و حتي مدعيان مبارزه با شاه مخلوع تلاش مي كردند كه به امام يك قدم نزديك تر شوند، امام (ره) هرگز به آنها راه نمي داد.
نماينده ولي فقيه در بنياد شهيد و امور ايثارگران تصريح كرد: امام همواره در طول مبارزه در قبل و پس از پيروزي انقلاب اسلامي به ما آموختند كه وحدت فقط حول محور ارزش هاي ثابت اسلام و قرآن تحقق پذير است.
رحيميان ادامه داد: در حال حاضر هم نماد اصلي و عصاره اين ارزش ها، پيروي از ولايت فقيه است و وحدت فقط در زير چتر ولايت فقيه معنا مي يابد.

يك مقام آمريكايي: مذاكره 1+5 با ايران از ماه آينده آغاز مي شود

يك منبع وزارت خارجه آمريكا از احتمال آغاز مذاكرات هسته اي ايران با گروه 1+5 در ماه آينده ميلادي خبر داد.
يك منبع در وزارت خارجه آمريكا به روزنامه كويتي الانباء گفت كه نشانه هايي جدي وجود دارد كه از احتمال آغاز مذاكرات ميان ايران با كشورهاي 1+5 در ماه آينده ميلادي خبر مي دهد.
براساس اظهارات اين منبع كه خواست نامش فاش نشود، اين مذاكرات در دو زمينه گفت وگو با گروه وين شامل آمريكا، روسيه و فرانسه و گفت وگو با آنچه كه اين منبع جامعه جهاني ناميده است، انجام خواهد شد.
وي ادامه داد: من اعتقاد دارم كه تحولات جديدي در هفته هاي اخير بويژه در زمينه گفت وگوهاي «كاترين اشتون» هماهنگ كننده سياست خارجه اتحاديه اروپا با ايران به وجود آمده است كه بايد پي گيري شود.
اين منبع آمريكايي ادامه داد كه موارد قابل توجهي وجود دارد كه ايجاد راه حلي مبتني بر آغاز مذاكرات را در برمي گيرد.
راديو ملي و عمومي آمريكا با استناد به گزارش آمريكا مذاكرات اتحاديه اروپا و تهران در سفر اشتون به ايران را مثبت ارزيابي كرده است.
درخواست مجدد آمريكا
براي مذاكره با ايران
در همين حال پايگاه خبري وزارت خارجه آمريكا در گزارشي از درخواست مجدد آمريكا براي مذاكره با ايران از طريق سخنگوي آن خبر داد.
به گزارش اين پايگاه خبري «پي جي كرولي» سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در نشست خبري پنجشنبه خود ابراز اميدواري كرد كه نشست هاي بين گروه شش، آژانس بين المللي انرژي هسته اي همراه با ايران در هفته هاي آتي تدارك ديده شود.

ايران 60، آمريكا زير 30 عربستان صفر! (خبر ويژه)

رئيس ائتلاف سياسي طرفدار آمريكا و رژيم سعودي در عراق تاكيد كرد نفوذ ايران در اين كشور 2 برابر نفوذ آمريكاست.
اياد علاوي رئيس ائتلاف العراقيه به روزنامه كويتي الجريده گفت: نفوذ و پايگاه آمريكا در عراق زير 30درصد است در حالي كه نفوذ ايران تا 60درصد مي رسد.
وي در مورد نفوذ سعودي ها هم گفت: آنها هيچ نفوذي در عراق ندارند.
علاوي چند ماه پيش سفري به عربستان سعودي داشت و از طرف آمريكايي ها حمايت و هدايت مي شود. وي در سالهاي اوليه اشغال عراق براي مدتي و با انتخاب آمريكايي ها، موقتا نخست وزير شد اما از زمان برگزاري انتخابات و سپرده شدن سرنوشت تقسيم قدرت به مردم عراق، نتوانسته نخست وزيري خود را تجديد كند. اين چهره سكولار طي چند ماه گذشته و پس از نااميدي از اثرگذاري آمريكا و رژيم سعودي در معادلات عراق، به طور مكرر ابراز علاقه كرده كه ضمن سفر به ايران با مقامات جمهوري اسلامي ايران رايزني كند. علاوي در جريان انتخابات اخير عراق با جريان هاي بعثي ائتلاف كرده بود.
هفته پيش جو بايدن معاون باراك اوباما گفته بود درباره نفوذ ايران در عراق اغراق شده است.
ذكر اين نكته ضروري است كه جمهوري اسلامي ايران برخلاف رژيم هاي آمريكا و سعودي، داراي روابط عميق و برادرانه، محترمانه و دوستانه با ملت عراق و جريان هاي سياسي اين كشور است و امنيت و پيشرفت و ثبات همسايه مسلمان را امنيت و ثبات و پيشرفت خود مي بيند.
يادآور مي شود 2 روز پيش، جيمز جفري سفير مستاصل آمريكا در عراق براي تخريب وجهه و كمرنگ كردن نقش سازنده جمهوري اسلامي در حل مسائل امنيتي اين كشور ادعا كرد يك چهارم 4400 نظامي آمريكايي كه در عراق كشته شده اند، توسط گروههاي مورد حمايت ايران از پا درآمده اند!

با عروسي و عكس يادگاري كه نمي شود جنبش درست كرد (خبر ويژه)

رئيس گروهك نهضت آزادي اوضاع رقت باري را پيش روي جريان فتنه سبز تصوير كرد. وي در جمعي خصوصي با برخي دانشجويان همسو گفت: جنبش سبز در حال حاضر وضعيت خوبي ندارد و بايد قبول كنيم كه به خاطر نداشتن رهبري و استراتژي واحد شكست خورده است.
ابراهيم يزدي با بيان اينكه «اين جنبش از همان ابتدا فاقد انسجام رهبري بود و به همين دليل شكست خورد» اظهار داشت: «ما از ابتداي تشكيل اين جنبش داد زديم كه بياييد دور هم بنشينيد و استراتژي خودتان را تعيين كنيد كه چه مي خواهيد و قرار است تا كجا پيش برويد. اما آقايان سرمست جمعيت داخل خيابانها بودند و اصلاً توجهي به اين نقيصه بزرگ نكردند». به گزارش «مشرق» وي همچنين يكي ديگر از دلايل شكست جنبش سبز را لج بازي هاي خاتمي، موسوي و كروبي دانست و افزود: اينها با لج بازي هاي خود باعث شدند كه اين جنبش نوپا زمين بخورد.
وي ادامه داد: خاتمي بيشترين ضربه را به اين جنبش زد. او به درد رهبري نمي خورد و خودش هم اين را مي دانست. خاتمي آدم فرهيخته اي است اما نخواست رهبري اين جنبش نوپا را برعهده بگيرد. چرا كه مي دانست اين جنبش بي سر، سرانجامي نخواهد داشت.
به گفته يزدي، خاتمي مي دانست كروبي و موسوي زير پرچم او نخواهند آمد. ضمن اينكه او معتقد بود بايد بين جنبش سبز و اصلاحات تفاوت قائل بود و آنها را از هم تفكيك كرد.
وي اضافه كرد: وقتي جنبش شكل گرفت آقايان بايد مي دانستند كه اگر استراتژي مشخصي نداشته باشند ديگر كروبي، موسوي و خاتمي كنترل كننده آن نخواهند بود و نيروهاي ديگري كه آنها از آن غفلت كرده بودند وارد مي شوند.
ابراهيم يزدي با انتقاد از علني شدن اختلافات موسوي، كروبي و خاتمي گفت: وقتي كه اختلافات آقايان به بيرون درز پيدا مي كند كمترين نتيجه اش سرخوردگي و نااميدي هواداران و روحيه گرفتن رقيب مي شود.
وي تصريح كرد: با گرفتن چند عكس يادگاري در عروسي نمي توان اين اختلافات را كتمان كرد. رهبري اين جنبش نمي تواند فردي باشد بلكه رهبري بايد جمعي باشد. ما چندين بار پيشنهاد كرديم كه يك جبهه فراگير از همه نيروها و گروهها براي رهبري اين جبهه درست شود تا بتوان اين جنبش را دوباره احيا كرد.
يزدي در پاسخ به اعتراض يكي از حاضرين مبني بر اينكه جنبش سبز هنوز زنده و پوياست تصريح كرد: كدام جنبش؟ جنبشي كه فقط نامي از آن باقي مانده و بايد آن را در شبكه هاي اجتماعي و اينترنت پيدا كرد. نبايد از واقعيت فرار كرد. بعد از 22 بهمن سال گذشته چه حركت منسجم و مدني از اين جنبش ديده ايد؟ با نوشتن بيانيه و مصاحبه هاي تكراري كاري از پيش نمي رود.
يادآور مي شود يزدي بنابر اذعان خودش از دوم خرداد 76 به بعد- طي 13 سال و به نيابت از آمريكايي ها- دنبال «لولا» براي به هم رساندن جريان هاي اپوزيسيون ضدانقلاب مي گردد اما باز هم به تصريح خود وي هيچ كدام از اشخاص نشان شده نظير خاتمي، معين، عبداله نوري و ميرحسين موسوي نتوانسته اند كار لولاي موردنظر را انجام دهند.

ژنرال مولن: مشكل آني آمريكا بحران اقتصادي است نه ايران (خبر ويژه)

رئيس ستاد كل فرماندهي ارتش آمريكا اعلام كرد: مشكل كنوني ما ايران نيست، بلكه افزايش بدهي ها و وضعيت نابسامان اقتصادي، معضلي است كه در حال سوزاندن ريشه آمريكاست.
به گزارش آنتي وار، مولن طي سخناني در ديترويت تصريح كرد: بزرگترين تهديد براي امنيت ملي ما، بدهي هاست. اين بسيار مهم است كه ما اقتصاد را به جهتي سوق دهيم كه بودجه نظامي ما تامين شود.
وي گفت: منابع مورد نياز ارتش، با شكوفايي اقتصادي در ارتباط است. مولن در واكنش به اين گفته اوباما كه ماليات 600 ميليارد دلاري پاسخگوي بدهي ها در سال 2012خواهد بود، گفت: اين رقم تنها معادل بودجه يك سال دفاعي آمريكاست.
شايان ذكر است جنگ 7 ساله آمريكا فقط در عراق يك هزار ميليارد دلار براي واشنگتن هزينه و خسارت دربر داشته است.
به تازگي روزنامه فايننشال تايمز در گزارشي اعلام كرد: مردم آمريكا از ترس بازگشت بحران اقتصادي، به اعتصاب مصرف دست زده اند و به جاي خريد ترجيح مي دهند بيشتر پس انداز كنند. بانك فدرال آمريكا معتقد است چشم انداز اين كشور به شكل غيرمعمول و بي سابقه اي «نامطمئن» است.
طفره رفتن ژنرال مايك مولن از تهديد اصلي معرفي كردن ايران براي آمريكا در حالي است كه روز گذشته سايت صهيونيستي دبكا فايل فاش كرد: اوباما معتقد است توان نظامي ايران بالاست و ديگر نمي توان با هيچ روشي جلوي پيشرفت برنامه هسته اي اين كشور را گرفت.
براساس اين گزارش، بروس ريدل از ماموران اسبق سيا و از افراد نزديك به اوباما مي گويد حمله به ايران يك فاجعه براي آمريكاست و در صورتي كه اسرائيل با ايران درگير شود، مستقيما منافع آمريكا به خطر خواهد افتاد.

از درازگوش تروا به رفقا! -خياباني شدن تا اطلاع ثانوي ممنوع! (خبر ويژه)

ارگان حلقه موسوي از سران فتنه خواست با دعوت به حضور در روز قدس نيروها را هدر ندهند.
جرس نوشت: معترضان خياباني به مرور كم شدند. دعوت سران جنبش به تظاهرات ميداني نظير روز قدس ممكن است به سرخوردگي و افسردگي بدنه بينجامد. چرا كه حكومت سردرگم نيست و تجربه اش بيشتر شده است. بايد مواظب بدنه از ابتلا به افسردگي و سرخوردگي بود. نه تنها با بيانيه دعوت به تظاهرات، جرقه انفجار حادث نمي شود بلكه ممكن است نتيجه معكوس هم بدهد.
توصيه جرس از آن جهت قابل تامل است كه بهاءا... مهاجراني سركرده حلقه لندن و «ا.ن» نوچه وي، در آستانه راهپيمايي 22 بهمن سال گذشته خواستار اجراي سناريوي مضحك اسب تروا (درازگوش تروا) شدند و جز افسردگي و سرخوردگي حاصلي براي فتنه گران تدارك نكردند.
جرسي ها كه بيشترين حلقه ارتباطي را با فتنه گران در داخل دارند طي 3 ماه گذشته با انفعال و سردرگمي شديد مواجه شده اند و سايت ياد شده نيز به حالت نيمه تعطيل درآمده است. اين حلقه بلافاصله پس از حوادث روز عاشورا و در حالي كه فتنه سبز ماهيت رسواي خود را بيش از هر زمان ديگر نشان داده بود- در بدترين زمان ممكن- اعلام كرد اتاق فكر جنبش سبز در خارج از كشور است و كساني چون مهاجراني، كديور، سروش و گنجي، ابوذرهاي جنبش هستند!

مادرمان مريض بود... پدرمان مرده بود دفترمان را جوي آب برد...! (خبر ويژه)

2 زن و مرد كلاهبردار و شايعه ساز كه با داستان تخيلي «ترانه موسوي» پناهندگي گرفتند، به دنبال اعتراف يك همدست خود به دروغ بودن كل داستان در مخمصه شديد قرار گرفته اند.
رضا والي زاده- همكار فعلي بي بي سي- و ليلا ملك محمدي كه از چند ماه پيش از كشور گريخته اند، شايعه شكنجه و تجاوز و سوزاندن ترانه موسوي را براي اولين بار از طريق اميد حبيبي نيا(روزنامه نگار ضد انقلاب خارج نشين) منتشر كرده و كميته تحقيق وابسته به كروبي و موسوي(الويري و بهشتي) را نيز بازيچه خود قرار داده بودند.
چند روز پيش اميد حبيبي نيا با انتشار گزارشي مفصل، روند اين شايعه سازي و انتشار آن را روايت كرد و توضيح داد كه با پيگيري هاي متعدد چند ماهه باخبر شده كه تمام ماجراي ادعايي والي زاده و ملك محمدي از اساس دروغ بوده است. او البته از انتشار نام اين دو نفر خودداري كرده و صرفا به عنوان «ر.و» و «ل.م» از آنها ياد كرده بود. وي توضيح داده بود كه به شيوه هاي مختلف با افراد گوناگون و دوستان خود در تهران تماس گرفته بود تا ابعاد شايعه منتشره را بررسي كند اما سرانجام معلوم شده كه نه محل سكونت ادعا شده از سوي والي زاده و ملك محمدي واقعيت دارد و نه هيچ نشانه اي از خانواده، دوستان و بستگان «ترانه موسوي» ادعايي وجود دارد. حبيبي نيا تاكيد كرد «من اعلام مي كنم فريب منابعم را خوردم و ماه هاست مطمئنم ترانه موسوي وجود خارجي ندارد».
به دنبال انتشار اين گزارش مفصل، والي زاده و ملك محمدي كه همه رشته هاي خود براي كلاهبرداري و دريافت پناهندگي را پنبه شده مي ديدند، مجبور به واكنشي جالب توجه شدند. آن دو در توجيه فقدان سند نوشته اند: گروهي از كساني كه در خبر ترديد كرده اند، مسئولانه خبر را كالبدشكافي و اجزاء آن را تحليل مي كنند اما چنان به تئوري هاي توليد و انتشار خبر متكي هستند كه نمي توانند فرايند توليد يك خبر در شرايط خاص]!؟[ را از تئوري هاي خبر كه در دانشكده هاي خبر گفته مي شود جدا كنند. ماجراي ترانه موسوي نخستين بار توسط هم بندان او]!؟[ براي ما روايت شد و اين خبر به شهادت شاهد ديگري]!؟[ نيز موكد شد. كامپيوتر ترانه پر بود از عكس هاي تجمعات انتخاباتي و راهپيمايي هاي اعتراضي؛ خانواده او هيچ يك از اين عكس ها را جز همان يك عكس در اختيار ما قرار ندادند. پس از انتشار خبر، ارتباط ما با خانواده سه نفره او قطع شد. از اين خانواده 3 نفره تنها مادري سال خورده مانده بود چرا كه پدرش دو هفته پس از كشته شدن ترانه درگذشت]![ تماس هاي تلفني ما با يكي از نزديكان اين خانواده كم كم از صراحت گفتار تهي شد و به كلمات رمز آميخته به دلهره گراييد تا آن كه كاملا و به صورت يكطرفه قطع شد]![
گفتني است همكاري رضا والي زاده با شبكه BBC پس از فرار از كشور خود مي تواند سرنخ گويايي درباره ريشه هاي پردازش پروژه سراسر دروغ ترانه موسوي باشد.

نگراني سايت صهيونيستي از بي رمقي فتنه گران در آستانه روز قدس (خبر ويژه)

صهيونيست هاي هدايت كننده سايت بالاترين پس از چند ماه تزريق مطالب هتاكانه و سخيف عليه باورهاي ديني ملت ايران، دچار سرگيجه شده اند و اكنون ادعا مي كنند اين كار، سناريويي از سوي حاميان جمهوري اسلامي براي به حاشيه انداختن روز قدس بوده است!
بالاترين در تحليلي نوشت: شش روز بيشتر تا روز قدس نمونده اما بالاترين پر شده از لينك هاي بي ربط. همه ]كاربران[ يادشون افتاده دونه دونه حديث هاي جعلي رو بخونند و سوژه خنده بكنند. يه عده هم دورشون جمع بشن و كف بزنند و هورا بكشند. يادشون افتاده كه بايد عقده بزرگ شدن تو مملكت اسلامي رو تو همين چند روز خالي كنند. خلاصه خيلي ها خيلي چيزها يادشون افتاده. كم كم باور مي كنم حرف نظام رو وقتي كه گفت ما با جنبش سبز به روش سايبري مي جنگيم.
بالاترين افزود: نصف اين آدم هايي كه ميان اينجا به محمد و علي و امام زمان ]عليهم السلام[ فحش مي دن كساني هستند كه به زور سر زنهاشون روسري مي ذارن و هر شب تو مهموني هاي افطار شركت مي كنند. از اين آدم ها دور و بر خودمان زياد ديديم!
اين سايت صهيونيستي افزود: 6 روز مونده به 12 شهريور و خبري از لينك داغ براي روز قدس نيست! 6 روز مونده به 12 شهريور و حدود 20 روزه هر روز بهترين لينك ها، لينك فحش هاي چارواداري به حديث هاي دينيه، حرف، حرف مبارزه با حجاب اجباري و قوانين ضدزن و مرد نيست. چه، زهرا رهنورد هم حرفي در اين مورد زد و مورد استقبال كسي اينجا واقع نشد. حرف، حرف دموكراسي و آزادي و سكولاريسم نيست. چه، رهبران جنبش بارها اين روزها در اين مورد گفتند و كسي به اين همه تغيير توجهي نشون نداد. حرف معركه گيري و سياه بازيه و چه بسا خيلي ها هم دور اين معركه ها جمع مي شن و كف مي زنن و هلهله مي كنند به جاي اين كه به فكر كاري باشن. اين جوري تا 100 سال ديگه هم رژيم سر جاشه. ما گرفتار بازي كثيفي شده ايم و خودمون هم خبر نداريم. چه بدتون بياد چه خوشتون بياد، مطمئناً فرستندگان اين لينك هاي ضددين هركدومشون سه سانت ريش يا چادر عربي گذاشته اند(!)
خاطرنشان مي شود در حاشيه تظاهرات روز قدس سال گذشته، گروهي از آشوبگران تحريك شده به نفع رژيم صهيونيستي، شعار نه غزه نه لبنان سر دادند.