ستاره بي فروغ امپراتوري آمريكا
اشاره نشريه آلماني «اشپيگل» طي گزارشي در مورد وضعيت اقتصادي و اجتماعي آمريكا و افزايش فاصله طبقاتي در اين كشور، ستاره امپراتوري آمريكا را در حال افول دانسته است. اين گزارش كه با آمار نيز همراه است، در پي مي آيد. سرويس خارجي طي روزهاي اخير در حالي كه آمريكايي هاي پولدار كمك هاي ميلياردي خود را به مؤسسات خيريه جشن مي گيرند، بقيه مردم اين كشور در وضعيتي بدتر از هر زمان ديگر به سر مي برند. شهروندان آمريكايي به ندرت در يك دوره طولاني بيكار بوده اند و فاصله بين فقيرترين و پولدارترين مردم در اين كشور به اين صورت، فاحش و زياد نبوده است. وضعيت ساكنان شهرك «كونتشورا» در شمال «لس آنجلس» با وجود آنكه از نظر مالي خوب است، ولي حدود 20 درصد جمعيت اين شهر در معرض بي خانمان شدن قرار دارند. يك گروه خيريه در تابستان سال پيش در اين شهرك خواستار مجاز شدن خوابيدن در خودروها شده بود، درخواستي كه عمل به آن، در سراسر آمريكا ممنوع است. اين درخواست بعد از آن مطرح شد كه مردم متوجه شدند افرادي كه در خودروها مي خوابند، در خودروهاي قديمي نمي خوابند؛ بلكه در خودروهاي نو و امروزي استراحت مي كنند و اين افراد از كارگران مكزيكي و يا بي خانمان نيستند، بلكه همسايه هاي قديمي خود آنان هستند. اين گروه همچنين متوجه دو برابر شدن شمار اشخاص مراجعه كننده به مراكز خيريه براي گرفتن غذا شد. بعضي از اين اشخاص با خودروي «بي ام و» مي آيند و براي خيلي از مردم آمريكا، اين خودروها يادآور دوران خوب اقتصادي است. «ويليام سينلي» كارشناس امور اجتماعي و رفاهي و رئيس امور خيريه اين شهرك گفت: اين فقيران جديد اشخاصي هستند كه هيچ وقت فكر نمي كردم با آنها در خيريه رو به رو شوم؛ اينها اشخاصي از طبقه مرفه بوده اند، ولي اكنون بيكار شده و در معرض بي خانمان شدن قرار دارند. امروز ما اشخاصي را در خيريه ها مشاهده مي كنيم كه خودروهاي آنها تا 50 هزار دلار هم ارزش دارد و تا چندي قبل صاحب خانه بوده اند. شمار ميليونرها در آمريكا در سال 2009 حدود 17 درصد افزايش يافته است دو هفته قبل نيز 40 نفر از ثروتمندان آمريكا از جمله بنيانگذار «مايكرو سافت» اعلام كردند كه بعد از مرگ، نصف ثروت آنها براي امور خيريه صرف شود. كارشناسان از اين نگران هستند كه اقتصاد آمريكا براي سال ها ضعيف بماند، اين نگراني زماني افزايش يافت كه كمك هاي دولتي نه تنها در كليت وضعيت جامعه آمريكا تغييري ايجاد نكرده است بلكه درست بر عكس، شرايط را براي خيلي از مردم بد و بدتر كرده است. بنابريك نظرسنجي، حدود 70 درصد جمعيت آمريكا هنوز بر اين باورند كه ركود اقتصادي اين كشور ادامه پيدا مي كند؛ اين ركود اقتصادي اين بار نه فقط اشخاص فقير، بلكه اشخاصي با تحصيلات و درآمد خوب طبقه متوسط را نيز مورد هدف قرار داده است و آنان نيز از آينده خود احساس نگراني مي كنند. هم اكنون از هر 10 آمريكايي حدود چهار نفر، كه جايگاه اجتماعي متوسط خود را بيش از اين نمي توانند حفظ كنند. «آريانا هافينگتن» روزنامه نگار معروف آمريكايي، طي مطلبي در اين باره مي نويسد: آمريكا در معرض خطر ورود به جهان سوم قرار گرفته است. وي مي افزايد: در كنار مشكلات ملكي و اقتصادي و بدهي ها در آمريكا، فاصله طبقاتي نيز در اين كشور رو به گسترش است؛ وضعيتي كه اين كشور از بحران اقتصادي اواخر دهه 1920 تاكنون با آن مواجه نشده بود. پس از جنگ جهاني دوم تاكنون براي اولين بار آمريكايي ها با مشكل بيكاري درازمدت مواجه شده اند و شمار بيكاران درازمدت نيز سه برابر مواقع بحراني قبلي در اين كشور است و انتظار مي رود كه اين روند افزايش پيدا كند. رقم بيكاري بعد از ركود اقتصادي در آمريكا، 9/5 درصد بود، و اگر اشخاصي را كه جستجو براي كار جديد را رها كرده اند و يا دست به فعاليت هاي مقطعي براي كسب چند صددلار در ماه مي زنند و از حساب پس انداز خود زندگي مي كنند، را هم به آن بيفزائيم اين رقم به 17 درصد كل جامعه كاري آمريكا مي رسد.بنا به آماري، حدود 50 ميليون آمريكايي به غذاي كافي دسترسي ندارند و يك هشتم بزرگسالان و يك چهارم كودكان آمريكايي از كوپن هاي غذاي مراكز خيريه استفاده مي كنند اين رقم باور نكردني متعلق به كشوري است كه به اصطلاح ثروتمندترين كشور دنيا محسوب مي شود. چيزي كه براي آمريكايي ها از همه خطرناكتر است، از دست رفتن خوش بيني و اميد به آينده است؛ كشوري كه مردم آن به خوش بيني معروف بودند، اكنون اكثر شهروندانش فكر مي كنند زندگي كودكان آنها از زندگي خودشان بدتر خواهد شد. امروز خيلي از آمريكايي ها به اين نكته رسيده اند كه يك زندگي خوب براي آنها از اين پس در حد يك رؤيا خواهد بود. اكنون در اين كشور از تعداد فرصت هاي شغلي كاسته شده و درآمدها نيز كم است و نابرابري هاي فزاينده در جامعه حاكم است. اكنون آمريكا با يك بحران ساختاري مواجه است و اگرچه اين بحران از خيلي پيش شروع شده است، ولي آنها تازه متوجه آن شده اند؛ رونق سهام، افزايش بدهي ها و تب مصرف گرايي، اين نكته را مخفي نگهداشته كه 30 سال رشد اقتصادي، هيچ تاثيري روي جامعه آمريكا نداشته است. در سال1978 ميانگين درآمد مردها در آمريكا 45 هزار و 879 دلار در سال بود. اين رقم در سال 2007 با محاسبه تورم حدود 45 هزار و 113 دلار بوده است. اين رقم در سال 2007 با محاسبه تورم حدود 45 هزار و 113 دلار بوده است. تمام اين درآمدها شامل منافع كلان سهامداران و شركت هاي بزرگ و بازارهاي مالي بوده است و اين منافع به اشخاصي مي رسيد كه هميشه پولدار بوده اند.در 30 سال اخير با آنكه توليد ناخالص داخلي آمريكا 110 درصد افزايش يافته است، ولي درآمد 90 درصد آمريكايي ها از سال 1973 فقط افزايش بسيار اندكي داشته، در حالي كه تعداد اشخاص پولدار در آمريكا تقريبا سه برابر شده است. در سال 1979 يك سوم سود كل جامعه آمريكا، به طبقه ثروتمند مي رسيد، در حاليكه امروز 60 درصد اين سود به اشخاص پولدار مي رسد. در سال 1950 يك رئيس شركت به طول ميانگين 30 برابر يك كارگر ساده حقوق مي گرفت، در حالي كه امروز اين مدير حدود 300 برابر يك كارگر ساده حقوق مي گيرد.امروز يك درصد آمريكايي ها 37 درصد دارايي كل اين كشور را در اختيار دارند و اين نابرابري به اندازه زمان ركود اقتصادي آمريكا در اواخر ده 1920 رسيده است.آمارها نشان مي دهند كه شانس يك آمريكايي براي وارد شدن به طبقه متوسط بالا، حدود چهاردرصد است كه اين پايين ترين حد در بين كشورهاي صنعتي ديگر است. سياستمداران آمريكايي جوابي براي تشديد بحران ها ندارند و مقامات واشنگتن از اشتغال هايي دم مي زنند كه هنوز ايجاد نشده اند. «پاول كروگمن» برنده آمريكايي جايزه نوبل اقتصاد، با اشاره به اينكه مردم خيلي از شهرهاي آمريكا در آستانه ورشكستگي قرار دارند و حتي پول پرداخت هزينه نگهداري از خيابان ها را هم ندارند، گفت: در آمريكا مشكل اصلي اين است كه مردم ديگر نمي توانند مصرف كنند، چون پس اندازي ندارند و ارزش خانه هاي آنان نيز به نصف رسيده است، آنها ديگر وام هاي ارزان دريافت نمي كنند و درآمدشان هم كاهش يافته و يا بيكار شده اند. اين اقتصاددان مي افزايد: آنان ديگر قادر به پرداخت ماليات نيستند و براي همين هم خيلي از ايالت ها و شهرها با شكاف هاي بزرگ در بودجه هايشان رو به رو شده اند؛ در ايالت «هاوايي» مدارس در برخي روزها تعطيل مي شود تا هزينه ها كاهش يابند، در منطقه اي از ايالت «جورجيا» اتوبوس هاي شركت واحد را از جريان كار خارج كرده اند، در شهر «كلرادو» با حدود 380 هزار نفر جمعيت، يك سوم چراغ هاي خيابان براي صرفه جويي خاموش شده اند و خيلي از آمريكايي ها خانه هاي خود را از دست داده اند و خيلي از آنها يا در شهرها چادرنشين هستند و يا در بين بي خانمان ها زندگي مي كنند. وي مي افزايد: 61 درصد آمريكايي ها هيچ ذخيره مالي ندارند و هزينه هاي اين ماه را به ماه بعد مي رسانند. آنها اگر با يك صورتحساب بيمارستاني روبرو شوند، حيات و زندگي شان به خطر مي افتد. در شرايط فعلي خيلي از مردم حتي پول ثبت نام كودكانشان را در كودكستان ها ندارند و ديگر در آمريكا حتي كارهاي ساده اي مانند فروشندگي و دستياري نيز پيدا نمي شود. منبع: شبكه العالم
|