روزه بدن را روغن كاري مي كند

متخصصان بر اين باورند كه روزه داري كمك شاياني به ارتقاي سلامت عمومي بدن مي كند. بيماري افسردگي نيز از مواهب و مزاياي اين معجزه بزرگ بي نصيب نمانده است. محققان از بين بسياري از درمانهاي رايج براي افسردگي روزه را مفيدترين مي دانند. چون روزه علاوه بر پيشگيري از هجوم سلسله افكار منفي به ذهن منافع بسيار ديگري نيز دارد: اول اينكه روزه تركيبات شيميايي مغز را تغيير مي دهد و يك تاثير ضدافسردگي از خود بجا مي گذارد. بعلاوه روزه براي مداواي بسياري از بيماري هاي رايج ديگر مثل فشارخون و ناراحتيهاي قلبي مفيد است و به اين شكل حال عمومي فرد را بهتر مي كند و نهايتا اينكه روزه انسان روزه دار را از درون منقلب مي كند و براي او يك تجربه بي نظير به جا مي گذارد.
در حين روزه داري تمام اندامهاي بدن از جمله دستگاه گوارش فرصت استراحت پيدا مي كنند. ذهن انسان روزه دار منزه و مبرا از هر نوع ناخالصيست و تمام تندخوييها و كج خلقيها از ذهن پاك مي شوند. با روزه مي توان آرامش و آسودگي خاطر گمشده را بازيابي كرد. پزشكان بر اين باورند كه روزه تنها ابزاريست كه بدن ما با كمك آن خود را از شر سموم انباشته شده به بي خطرترين راه و راحت ترين شكل خلاص مي كند. روزه دستگاه ايمني بدن را تقويت مي كند و بالطبع مقاومت بدن را در برابر بيماريها افزايش مي دهد. روزه موثرترين روشي است كه به ياري آن مي توان سلولهاي مغزي را كه پيش از اين تنبل شده بودند به فعاليت مجدد واداشت- دوباره به آنها برنامه داد و قدرت و خلاقيت آنها را چندبرابر كرد. محققين دريافته اند كه در حين روزه داري در تمامي دستگاه هاي بدن تغييرات شگرف جسمي و روحي رخ مي دهد و اين بدان علت است كه روزه سلولهاي بدن را به فعاليت مجدد وامي دارد. آزمايشات متعددي كه روي بيماران مبتلا به اختلالات روحي مثل افسردگي-اضطراب و حتي اسكيزوفرنيا انجام گرفته گوياي اين حقيقت است در جايي كه داروهاي شيميايي قادر نيستند در روند بهبودي اين بيماران درمان قطعي به بار بياورند روزه ثابت شده كه مي تواند يك جايگزين طبيعي مفيد باشد و بدون هيچ هزينه و عارضه جانبي سلامت رفته را به اين بيماران بازگرداند. چرا كه روزه را موثرترين وسيله رويارويي با فشارهاي زندگي و بحرانهاي روزمره دانسته اند. از قديم مي گفتند روزه «درمان هر درد بي درمان» است. از همان ابتداي روزه داري سلولهاي بدن بخصوص سلولهاي خوني اقدام به تجديد و بازسازي خود مي نمايند. دانشمندان روزه را براي بدن انسان همانند روغنكاري و نگهداري از يك اتومبيل دانسته اند. تصور كنيد اگر اتومبيل شما رسيدگي و تعمير نشود قادر به ادامه كار كردن نيست. بدن انسان هم مثل اتومبيل سالي يك بار نياز به پاكسازي و به اصطلاح خانه تكاني دارد.
دانشمندان معتقدند روزه يك اقدام درماني مفيد در «خودروان درماني» است. طبق گفته آنان تاثير درماني قوي روزه بدليل دگرگوني و تحول دروني است كه در فرد ايجاد مي كند.
روزه راه حلي سودمند و در عين حال كاربردي است. چرا كه مي تواند به تنهايي يا همراه با درمان دارويي- براي كوتاه مدت يا زمان طولاني تري بكار گرفته شود. نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه داروهاي ضدافسردگي عوارض جانبي زيادي اعم از خودكشي- شدت يافتن افسردگي و تغييرات غيرطبيعي رفتاري در كودكان- نوجوانان و ميانسالان بجاي مي گذارد. و اين حقيقت نقش درمانهاي تكميلي و جايگزين مثل روزه را در بيماراني كه به داروهاي ضدافسردگي پاسخ نداده اند و يا از عوارض جانبي داروها گريزان هستند پررنگتر مي كند.
بعلاوه روزه روح انسان را تعالي مي بخشد و ارتباط بين جسم و روح و ذهن را آنچنان كه روانشناسان تاكيد دارند مستحكم نگه مي دارد. چرا كه روح و جسم و ذهن فرد روزه دار همزمان با هم اوج مي گيرند و به تعالي مي رسند.
در بدن فرد روزه دار تغييرات فيزيولوژيكي همزمان با تغييرات روانشناختي اتفاق مي افتد. در اوائل دهه 1970 روانشناسان موفق شدند روزه درماني را براي ريشه كن كردن برخي اختلالات رواني نظير اسكيزوفرنيا بكار گيرند. همزمان دانشمندان دريافتند برخي مكانيسمهاي زيست شناختي ممكن است پاسخي براي اين سوال باشد كه چگونه روزه علائم بسياري از آسيبهاي رواني همچون افسردگي را بهبود مي بخشد. مثلا روزه به مداواي فشار خون بالا و ديابت كمك مي كند و نارساييهاي قلبي و عروقي را كاهش مي دهد. از آنجا كه اين بيماريها احتمال وقوع افسردگي را بشدت بالا مي برند با مداواي آنها ريسك ابتلا به افسردگي نيز پايين مي آيد.
تحقيقات در مورد تاثير روزه در سلامت روح و روان همچنان دانشمندان و تئوريسينهاي بسياري را بر آن داشته تا پرده از اين معجزه بزرگ بردارند و فوائد بيشمار آنرا در بهبود بسياري از بيماريهاي جسمي و روحي برملا كنند.
روزه اي كه همراه با نيايش و عبادت خاشعانه انجام بگيرد قدرتي بي بديل و شگفت انگيز در انسان مي آفريند و او را با آغوشي باز به پيشواز و مقابله با مشكلات زندگي مي فرستد. اين عزت نفس ما را به آن ذاتي كه خداوند از بندگانش انتظار دارد نزديك و نزديكتر مي كند. فكر ما را و ديد ما را شفافتر مي كند. و اين زلال فكر و زلال چشم مهم ترين قدم در غلبه بر افسردگيست.

سارقان كوچولو

وقتي يك كودك يا نوجوان دست به دزدي مي زند طبيعتا والدين او نگران مي شوند. آنها به دنبال يافتن دليل اين كار فرزند خود هستند و مي خواهند بدانند آيا صرفا يك «اشتباه كودكانه» بوده يا خير. براي يك كودك كم سن و سال برداشتن چيزي كه مورد توجه او قرارمي گيرد طبيعي است. تنها زماني بايد نگران شد كه كودكان سه سال به بالا دست به اين كار بزنند، زيرا آنها بايد بدانند برداشتن اموال ديگران كار اشتباهي است. والدين بايد به كودكان خود بياموزند كه به حقوق ديگران احترام بگذارند. آنها در ضمن الگوي فرزندان خود هستند. اگر شما خودكاري را از اداره به منزل بياوريد يا در مورد اشتباه فروشنده لاف بزنيد كودك نمي تواند معناي حرفهايتان را درك كند. هرچند كودكان ياد گرفته اند كه دزدي كار اشتباهي است ولي به علل مختلف دست به اين كار مي زنند.
گاهي تبعيض قائل شدن ميان فرزندان باعث اين كار مي شود، گاهي كودكان مي خواهند شجاعت خودرا به رخ دوستانشان بكشند، گاهي مي خواهند به دوستان خود هديه بدهند و گاهي نيز براي اينكه مورد توجه قراربگيرند اين كار را انجام مي دهند.
همچنين ممكن است كودكان براي نشان دادن استقلال خود دزدي كنند. آنها نمي خواهند به هيچكس وابسته باشند و به همين دليل چيزهاي مورد نياز خود را مي دزدند!
وقتي كودكان براي جلب توجه دزدي مي كنند در واقع مي خواهند نارضايتي خود را به والدين نشان دهند و از آنها انتقام بگيرند. از نظر كودكان شيء سرقتي مي تواند جايگزين عشق و محبت والدين شود. دراين گونه موارد والدين بايد اهميت بيشتري براي فرزند خود قائل شوند.
اگر والدين اقدامات لازم را انجام دهند به تدريج كودكان اين عادت را ترك مي كنند. آنها بايد توصيه هاي زير را به كار ببندند:
1- به كودك خود بگويند كه دزدي كار اشتباهي است.
2- به فرزند خود كمك كنند شيء سرقتي را به صاحبش برگرداند يا پول آنها را بپردازد.
3- مراقب باشند كه كودكان به هيچ عنوان از آن شيء استفاده نكنند.
4- از موعظه كردن بپرهيزند و فرزند خود را «دزد» خطاب نكنند.
5- به كودك خود خاطرنشان كنند كه برطبق اصول حاكم بر خانواده و جامعه دزدي به هيچ وجه قابل قبول نيست.
وقتي كودك شيء سرقتي را پس داد و يا پول آن را پرداخت كرد ديگر نبايد اشاره اي به اين موضوع شود. او بايد بتواند از صفر شروع كند.
اگر دزدي ادامه يافت يا مشكلات رفتاري ديگري پيش آمد مسئله را جدي بگيريد، زيرا اين كار مي تواند نشانه مشكلات جدي در كودك يا محيط خانواده باشد.
بچه هايي كه به طور مكرر دست به دزدي مي زنند ممكن است در اعتمادكردن به ديگران و برقراري رابطه دوستانه، مشكلاتي داشته باشند.
آنها به جاي اينكه خود را مقصر بدانند ديگران را سرزنش مي كنند؛ «چون بزرگترها چيزي را كه احتياج دارم به من نمي دهند خودم آن را برمي دارم!»
مشورت با كارشناسان مي تواند بسيار مفيد باشد. براي مداواي كودكاني كه به طور مكرر دست به دزدي مي زنند كارشناسان بايد عوامل پنهاني را كشف كرده و براي حل آن برنامه ريزي كنند.
مسئله مهم اين است كه كودكان طريقه درست برقراري ارتباط با ديگران را بياموزند و والدين نيز آنها را دراين راه ياري كنند.
آذر شايان

امكان نگهداري غذا در يخچال24ساعت است

براي حفظ ماده غذايي بايد بعد از پخت غذا سريع مصرف شود و اگر مورد مصرف قرار نگرفت، سريع سرد شود و حداكثر تا 24ساعت در داخل يخچال نگهداري شود.كپك يا آلودگي محيطي است كه سطح ماده غذايي ايجاد مي شود. با برطرف كردن خود كپك تا عمق يك سانتي متر و اطراف آن مي توان ماده غذايي را مصرف كرد.
كپك به صورت طبيعي در سطح مواد غذايي وجود دارد. وقتي شرايطي محيطي رطوبت و ماده غذايي براي كپك، شروع به رشد و تكثير مي كند. باعث آلوده شدن ماده غذايي مي شود.
براي حفظ ماده غذايي بايد بعد از پخت غذا سريع مصرف شود و اگر مورد مصرف قرار نگرفت، سريع سرد شود و در داخل يخچال گذاشته شود. حداكثر تا 24ساعت در داخل يخچال امكان نگهداري غذا وجود دارد. بنابراين توصيه مي شود كه قبل از مصرف، غذا گرم شود و اگر آلودگي پيدا كرده از بين برود.
سبزي هاي برگ پهن مثل كاهو و كلم به دليل داشتن برگ پهن به سرعت رطوبت خود را از دست مي دهند و زود پژمرده مي شوند و افراد رغبتي به خوردن آنها ندارد. توصيه مي شود كه سبزي ها در داخل يخچال نگهداري شود رطوبت از آن خارج نشود.به وسيله بلانچنگ (آنزيم زدايي) آنزيم هايي كه در سبزي فعال است را غيرفعال مي كنند. آنزيم زدايي سبب مي شود كه مدت نگهداري سبزي و ميوه طولاني تر شود و رنگ سبزي ديرتر تغيير رنگ دهد.اگر مواد خوراكي كه براي تهيه غذا در يخچال نگهداري مي شوند، پس از گذشت يك مدت طولاني مورد مصرف قرار بگيرند، مي توانند موجب فاسد شدن غذايي كه ما مصرف مي كنيم شوند و در نهايت خطرات و مشكلات بسيار جدي براي سلامت ما ايجاد مي كنند.

بدبيني هاي سنين جواني

جوان ها همه چيز را سفيد و يا سياه مي بينند. آنها يا همه چيز را با هم مي خواهند ويا هيچ چيز نمي خواهند و اين نوع تفكر آنها را به شدت شكننده و آسيب پذير مي كند.
جدل، گفت وگو و تمركز بر روي برخي مسائل اجتماعي و فلسفي كه بزرگسالان براحتي از كنار آنها مي گذرند، از ديگر خصايص جوانان است. جوان ها همواره خود را در يك مجلس خيالي تصور مي كنند كه دراين مجلس همه به او توجه مي كنند و همين امر باعث حساسيت زياد آنها بر روي تيپ و آرايشي كه دارند مي شود و خانواده ها بايد اين موضوع را درك كنند.
جوان ها پس از طي دوران نوجواني و مسائل بلوغ مربوط به آن دوره به دنبال يك هويت براي خود مي گردند. جوان پس از اين دوره از خود مي پرسد من كي هستم و چه هدفي دارم؟ در واقع او به دنبال يك معيار فكري و تعهد دروني و سرسپردگي به هدفي خاص است تا ادامه زندگي اش را با آنها سر و سامان بدهد.
نقش اطرافيان از جمله خانواده در تشكيل هويت جوان از هويت هاي كسب شده، ضبط شده و به تعويق افتاده و آشفته به عنوان انواع هويت بسيار موثر است. درهويت كسب شده جوان پس از طي مسائل، سختي ها و حل كردن مشكلات به يك استقلال فكري و شخصيت پذيرفته شده در جامعه مي رسد.
جواني كه هويت ضبط شده دارد جواني است كه بيشتر اطرافيان براي او تصميم گرفته اند و او عقايد را از اطرافيان خود بدست آورده و همين امر باعث مي شود كه در آينده اگر مشكلي براي شخص پيش بيايد به تنهايي قادر به حل كردن آن نيست.
هويت تعويق افتاده مربوط به كساني است كه بحران را طي كرده اما هيچ فكر و ايده اي كسب نكرده و از هنجارهاي اجتماعي نظير اشتغال و ازدواج عقب افتاده اند و هويت آشفته هم مختص به افرادي در جامعه است كه هنوز بحران ها را طي نكرده اند و همان تفكرات و ويژگي هاي دوران نوجواني را با خود به همراه دارند.
بزرگسالان براي ارتباط با جوانان بايد دنيا را از دريچه چشم آنها نگاه كنند. آرمان ها و عقايد جوانان با بزرگسالان تفاوت دارد و اين وظيفه افراد بزرگسال است كه با جوان ها با زبان جواني حرف بزنند.
جوان ها دغدغه هاي زيادي دارند و نبايد با آنها زياد جر و بحث كرد بلكه بايد به اين قشر حساس جامعه اجازه نظردادن، حرف زدن و تصميم گرفتن بدهيم.
بايد نظرها و ديدگاههاي خوب و مفيد جوانان را بپذيريم و به يك شخص جوان اجازه حرف زدن بدهيم، حتي اگر حرفهايش درست نباشد خود او در زمان مطرح كردن عقايدش به اين نتيجه مي رسد و همين مسئله باعث خواهدشد كه نظر خود را تغيير دهد.
جوان ها بسياري از عادات و آرمان هاي خود را از محيط همسالان مي گيرند. گاهي آرمان ها و خواست هايي به جوان القا مي شود كه خانواده توانايي برآورده كردن همه آنها را ندارند و اين وضعيت خانواده ها را دچار مشكل مي كند.
براي تربيت يك جوان موفق بايد تربيت درست را از كودكي آغاز كرد.
در علم روانشناسي از انسانيت، اخلاق، فرهنگ و دين به عنوان ترمزهاي دروني ياد مي شود و اگر اين چهار مورد از كودكي به خوبي در فرد نهادينه شده باشد ديگر او دچار انحراف نمي شود.
والدين نمي توانند هميشه ناظر بر اعمال فرزندان خود باشند بلكه يك پاسبان دروني آنهاست كه در صورت تثبيت شدن به خوبي افراد اجتماع را از رفتن به سوي انواع انحرافات دور مي كند.

آپارتمان نشيني تهديدي براي سلامت كودكان

به گفته متخصصان اطفال دريافت نور مستقيم خورشيد از نيازهاي حياتي كودكان به خصوص در دوران شيرخوارگي است.
نورخورشيد يك منبع مهم در تامين ويتامين D است و برخلاف آنچه مردم تصور مي كنند، استفاده از نور خورشيد از پشت پنجره نياز كودكان را برآورده نمي كند.
با تغيير شيوه زندگي درقالب آپارتمان نشيني نمي توان انتظار داشت همه مراحل زندگي روال سابق خود را طي كند، چرا كه محدوديت هاي اين شيوه زندگي مانند كاهش تحرك و عدم دريافت نور خورشيد، استفاده از مكمل ها را ضروري مي سازد.
از آنجا كه ويتامين D دررشد و تكامل استخوان هاي بدن كودك نقش حياتي را دارد، كمبود آن زمينه ساز بروز مشكلاتي مانند تاخير در سينه خيز رفتن، حركات چهار دست وپا، نشستن و جوانه زدن دندان هاي كودك، ايجاد پاهاي پرانتزي و نرمي استخوان جمجمه است.بيماري تغيير شكل پاها به صورت پرانتزي يكي ديگر از علائم راشيتيسم است.دراين بيماري اسكلتي، استخوان ها و مفاصل زانو به هم نزديك يا از هم دور مي شوند.تشخيص زود هنگام و تغيير روش زندگي در بهبود اين بيماري بسيار موثر است.تشخيص و درمان اين بيماري قبل از 10 الي 12ماهگي موجب مي شود كه تغييرات زيادي در اسكلت اندام تحتاني ايجاد نشود.با افزايش سن كودك و وارد آمدن فشار بيشتر به اندام هاي اسكلتي، تحتاني، روند تخريبي اين بيماري سرعت بيشتري به خود مي گيرد.

خوشبختي را تصور كنيد

اگر بخواهيد خوشبختي را تصور كنيد بايد هميشه به دنبال پيشرفت و توسعه شخصي باشيد. بعضي از مردم وقتي مي خواهند خوشبختي را تصور كنند، خود را در كنار ساحل دريا يا در يك دشت پر از گل مي بينند، درحالي كه در آرامش كامل هستند، هيچ مشكل و دغدغه فكري ندارند و در حال لذت بردن از اين آسايش فكري اند. براساس اين طرز تفكر، خوشبختي فقط بر پايه و اساس لذت ها بنا مي شود، آن هم لذت هايي كه ما در به وجود آمدن شان نقشي نداشته ايم. البته اين احساس خوشبختي لذت محور، بخشي از احساس خوشبختي كامل است ولي به تنهايي كافي نيست.
محققان ژاپني معتقدند نوع ديگري از احساس خوشبختي وجود دارد كه بسيار مهمتر و تأثيرگذارتر است. براساس اين طرز تفكر، هرچه بيشتر براي رشد و شكوفايي استعدادها و قابليت هاي دروني مان بكوشيم، بيشتر احساس خوشبختي و شادي خواهيم كرد. در زمان قديم، يوناني ها بر اين باور بودند كه هر كودكي كه متولد مي شود، يك الهه نيرومند در وجودش دارد. اين الهه، تجسم تمام نيروها و توانايي هاي بالقوه آن كودك است و او بايد در طول زندگي خود سعي كند اين نيروها را آزاد و استعدادهاي خود را شكوفا كند و به بالاترين حدي كه مي تواند برسد. تصور آنها از اين الهه درون مانند يك مجسمه طلايي بود كه درون يك كوزه سفالي قرار دارد. تا كوزه سفالي با تلاش و كوشش ترك برندارد و نشكند، مجسمه طلايي درون آن هم نمايان نخواهد شد.
تلاش براي شناختن خود و بالفعل كردن تمامي استعدادها و قابليت هاي دروني مان چيزي جز تلاش براي رشد و توسعه شخصي نيست. لازم نيست براي خوشبخت بودن به صورت منفعل در موقعيتي باشيم كه لذت هاي گوناگون زندگي ما را دربر بگيرند يا هيچگونه درگيري ذهني و دغدغه فكري نداشته باشيم. خوشبختي واقعي اين است كه به طور دائم و پيوسته در زندگي مان با مشكلات دست و پنجه نرم كنيم و با دنبال كردن و رسيدن به هدف هايمان احساس رضايت و شادي داشته باشيم.
زماني كه احساسات مثبت و افكار سازنده همراه مي شوند و از آنها براي رسيدن به اهداف مهم استفاده مي شود، فرد احساس خوشبختي پايداري را تجربه مي كند كه بسيار بادوام تر و قوي تر از احساس خوشبختي لذت محور است. اين شيوه تفكر اثرات مثبتي روي بدن دارد. زناني كه زندگي هدفمندي دارند و در پي رشد و شكوفايي شخصي هستند، وزن كمتري دارند، بهتر مي خوابند، استرس كمتري دارند و كمتر به بيماري هاي قلبي مبتلا مي شوند.
محققان ژاپني مي گويند زندگي تان را طوري طراحي كنيد كه شاد و لذت بخش باشد.
ولي اكثر مردم زمان كافي براي فكر كردن در مورد نحوه زندگي شان صرف نمي كنند. آنها هيچ وقت به طور جدي فكر نمي كنند كه زندگي و عمرشان را چگونه مي گذرانند و چند درصد كارهايي كه انجام مي دهند لذت بخش و شادي آور است.
براي انجام تحقيقي از زناني كه كار بيرون از خانه داشتند خواسته شد تمام كارها و فعاليت هايي را كه روز گذشته انجام داده بودند روي كاغذ بنويسند. سپس از آنها خواستند كه نوشته هايشان را مرور كنند و بگويند در حين انجام دادن هر يك از اين كارها چه احساسي داشته اند. وقتي اين كار را كردند تازه متوجه شدند كه چه زمان و انرژي زيادي را صرف كارهايي كه دوست نداشتند كرده اند. آنان به شدت احساس تأسف و اندوه كردند و حتي اشك در چشمان بعضي از آنها حلقه زد. در صورتي كه نمي دانستند شادي و خوشبختي مقوله اي است كه مي توان با برنامه ريزي آن را وارد زندگي كرد و بر آن كنترل داشت.
تحليل زندگي يك فرد و ارزيابي ميزان حس شادي و خوشبختي در آن، كار ساده اي نيست و نيازمند بررسي بسياري از باورها و اعتقادات حاكم بر زندگي فرد است. پس نمي توان با يك نگاه مقطعي و كلي، خود يا ديگران را خوشبخت يا بدبخت قلمداد كرد. موقعيت شغلي خوبي كه در آرزويش هستيم ممكن است در طولاني مدت خسته كننده و ملال آور شود و ازدواج با فردي خاص كه تمام خوشبختي خود را در گرو آن مي دانيم، ممكن است نتايج دلخواه ما را نداشته باشد.اغلب ما وقتي به آرزوهايمان دست پيدا نمي كنيم، نمي توانيم فراموش شان كنيم و احساس ياس و افسردگي وجودمان را دربرمي گيرد.
خوشبختانه براي به وجود آوردن شادي در زندگي مان لازم نيست تغييرات بزرگي به وجود بياوريم. اگر بتوانيد طوري برنامه ريزي كنيد كه يك ساعت از روز را به جاي انجام كارهايي كه دوست نداريد، مانند شستن ظرف ها به انجام كاري كه دوست داريد مانند مطالعه، فيلم ديدن و ورزش اختصاص دهيد، بسيار بيشتر از گذشته احساس شادي خواهيد كرد.
مهم اين است كه براي لذت بردن از زندگي خودتان دست به عمل بزنيد. در يكي از دانشگاه هاي آمريكا تحقيقي بر روي دو گروه از دانشجويان انجام شد. گروه اول خود به صورت آگاهانه تغيير مثبتي در زندگي شان به وجود آورده بودند مثلا براي ورزش به باشگاه مي رفتند و يا سعي مي كردند بهتر از گذشته درس بخوانند. گروه دوم، بدون اين كه خودشان كاري انجام داده باشند، تغيير مثبتي در زندگي شان به وجود آمده بود مثلا بورس تحصيلي گرفته بودند يا از دست يك هم اتاقي بد راحت شده بودند. هر دو گروه در كوتاه مدت احساس شادي مي كردند، ولي با گذشت زمان، اين احساس در گروه اول كه خودشان براي به وجود آوردن اين تغيير مثبت دست به كار شده بودند، پايدارتر بود.
بسياري از مردم در پيش بيني اين كه چه چيز ما را خوشحال مي كند بسيار بد عمل مي كنند. از طرف ديگر، وقتي مشكلي پيش مي آيد و در زمينه اي خاص احساس كمبود مي كنيم، همه فكر و ذكرمان را روي همان مشكل متمركز مي كنيم و از توجه به ساير زمينه ها غافل مي شويم.
در نظرسنجي ديگري در دانشگاه توكيو از زناني كه مجرد بودند دوسؤال پرسيده شد. «شما به طور كل در زندگي چقدر احساس خوشبختي مي كنيد» و «در ماه هاي اخير چند نفر از شما خواستگاري كردند» وقتي سؤال مربوط به خواستگاري اول پرسيده مي شد، افراد در جواب سؤال دوم بخش زيادي از خوشبختي و رضايت از زندگي را مربوط به زندگي مشترك و ازدواج موفق مي دانستند. ولي وقتي سؤال ديگر را اول مي پرسيدند، افراد به موفقيت در ساير جنبه هاي زندگي براي خوشبخت شدن اهميت بيشتري مي دادند.
در واقع شروطي كه ما براي خوشبختي مان مي گذاريم براساس تفكر خوشبختي لذت محور است، ولي با گذشت زمان احساس شادي به دست آمده از اين لذت ها كم رنگ تر مي شود.براي مثال اگر شما خانه رويايي و دلخواه تان را بخريد احساس شادي و شعف بسيار زيادي خواهيد كرد ولي بعد از يك سال سكونت در آن خانه، اين احساس شادي بسيار كمتر مي شود، يا اگر بتوانيد با فرد ايده آل تان ازدواج كنيد، بعداز گذشت مدتي از زندگي مشترك، همه چيز برايتان عادي خواهد شد. انسان هاي شاد اين موضوع را به خوبي مي دانند بنابراين هرگز حسرت چيزهايي كه ندارند را نمي خورند، در عوض سعي مي كنند زندگي شان پر از تجربه هاي تازه و جديد باشد، حتي اگر اين تجربه ها جديد به سادگي انجام يك ورزش جديد يا از سرگرفتن يك سرگرمي قديمي باشد.
همواره داشتن روابط اجتماعي موفق و لذت بخش يكي از راه هاي افزايش حس شادي و خوشبختي در افراد است. سعي كنيد گاهي اوقات زماني را در كنار دوستان صميمي تان بگذرانيد. براي اين كار لازم نيست حتما موضوع خاصي براي بحث كردن داشته باشيد يا مهماني هاي مفصل بگيريد. فقط با هم باشيد و از اين كه در كنار هم هستيد، لذت ببريد. مي توانيد با هم به خريد يا سينما برويد.
همه ما خواهان شادي بيشتر در زندگي هستيم ولي بعضي وقت ها در اعماق وجودمان احساس مي كنيم شاد بودن كار غلطي است. در برخي موارد، جامعه، فرهنگ و يا خانواده اي كه در آن بزرگ شده ايم، اين طرز تفكر را به ما القا مي كنند. بسياري از افراد شادي را بي خيال بودن تلقي مي كنند و ما چون دوست نداريم ديگران چنين تصوري درباره ما داشته باشند، سعي مي كنيم شاد و سرزنده به نظر نياييم.
بعضي ها فكر مي كنند با وجود اين همه فقر و بدبختي و جنگ و بيماري كه انسان هاي ديگر را درگير كرده است، چطور مي توانيم به خودمان اجازه بدهيم كه شاد باشيم. در حقيقت اين دو بايد مكمل يكديگر باشند. اگر اجازه بدهيد شادي به قلب تان راه پيدا كند آن وقت مي توانيد بهتر و موثرتر به افرادي كه مشكل و ناراحتي دارند كمك كنيد. انسان هاي شاد و خوشبين معمولا در زندگي بسيار موفق هستند، ازدواج موفق تري دارند و براي فرزندان شان والديني نمونه هستند. خوشبيني، مثبت انديشي، دوري از اضطراب هاي بيهوده و افسردگي، حتي مي تواند باعث افزايش طول عمر شود.
ترجمه: سزاوار

آب شاهي ضدسرطان

محققان مي گويند مصرف روزانه اندكي آب شاهي از ابتلا به سرطان پيشگيري مي كند.
به گزارش تلگراف، دانشمندان دانشگاه ساوت همتون دريافته اند داوطلباني كه روزانه 80 گرم آب شاهي مصرف مي كردند چند ساعت پس از خوردن آن، ميزان مولكول هاي ضدسرطاني در خون آنها افزايش يافت.
آب شاهي جديدترين غذا در فهرست طولاني «ابرغذا»هاست كه تاثيرات مفيد و حفاظتي بسياري براي سلامتي دارد.
همچنين عصاره شاهي له شده مانع از رشد سلول هاي سرطان سينه مي شود.
بررسي هاي دانشمندان حاكي از آن است كه مصرف آب شاهي مي تواند از ابتلا به سرطان سينه جلوگيري كرده و به بهبود اين بيماري در مبتلايان به اين سرطان كمك كند.

كم خوني نوجوان را گوشه گير مي كند

در نوجوانان مبتلا به كمبود آهن و كم خوني تغييرات رفتاري به شكل بي حوصلگي، بي تفاوتي و گوشه گيري ديده مي شود.
عادات و رفتارهاي غذايي خاص در دوران بلوغ موجب مي شود كه نوجوانان به جاي مصرف غذاهاي خانگي، از غذاهاي غيرخانگي مانند انواع ساندويچ هاي سوسيس و كالباس، پيتزا و تنقلات غذايي تجاري مثل چيپس، پفك، شكلات و نوشابه هاي گازدار استفاده كنند.
اين غذاها اغلب از نظر آهن فقيرند و مصرف مداوم آنها موجب بروز كمبود آهن و كم خوني ناشي از آن مي شود.
تشويق نوجوانان به مصرف منابع غذايي حاوي آهن در برنامه غذايي روزانه مانند گوشت قرمز و سفيد، مغزها (پسته، بادام، گردو و فندق)، انواع خشكبار مثل برگه هلو، آلو، آلوزرد، انجير، كشمش، خرما در ميان وعده ها، سبزي هاي برگ سبز تيره مثل جعفري و كاهو آهن مورد نياز بدن تامين مي شود.
همچنين منابع غذايي ويتامين C براي جذب آهن غذايي لازم است. خودداري از مصرف چاي و قهوه بلافاصله پس از غذا در پيشگيري از كمبود آهن بسيار موثر است.
اصولا توصيه مي شود كه چاي و قهوه يك تا 2 ساعت پس از غذا مصرف شود. دانش آموزان و نوجوانان مي توانند از انواع خشكبار و مغزها به عنوان ميان وعده هاي سالم كه بخشي از موادمغذي موردنياز بدن به خصوص ريزمغذي هايي مثل آهن را تامين مي كند، استفاده كنند.