وحدت به روايت علي(ع) (يادداشت روز)

دوره كرده اند او را به طعن و تمسخر. يهودي اند. ماجراي سقيفه را مي دانند. مي دانند پيكر پيامبر(ص) هنوز در آغوش علي(ع) بود كه ديگران پي نزاع قدرت رفتند. مي دانند داغ علي(ع) تازه است. مي دانند اگر علي صبوري كرده، شكيبايي كسي بوده كه خار در چشم و استخوان در گلو و تلخ تر از حنظل بر جگر دارد. دوره كرده اند علي را يهوديان و يكي از آن ميان به تمسخر مي گويد «شما مسلمانان هنوز جنازه پيامبرتان را به خاك نسپرده بوديد كه درباره جانشينش اختلاف كرديد.» اينجا فقط صبر و بصيرتي به ژرفاي ايمان علي بن ابيطالب است كه مي تواند در برابر غريبه ها و نامحرمان خويشتنداري كند و بگويد «ما فقط در جانشين پيامبر و نه در پيامبري او دچار اختلاف شديم اما شما يهوديان هنوز پايتان از خيسي دريا خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد(1) اي موسي همان گونه كه براي آنان خداياني است براي ما نيز خدايي قرار ده. موسي گفت به راستي كه شما مردماني نادان هستيد».(2)
اين كلمات را مردي گفت كه باور داشت «به خدا سوگند فلاني جامه خلافت را برتن كرد حال آن كه مي دانست جايگاه من به خلافت، جايگاه قطب به سنگ آسياب است. سيل از من جاري مي شود و پرنده نمي تواند به بلنداي من پرو بال گيرد. پس پرده اي ميان خود و خلافت آويختم و روي از آن برگرداندم» (3) و اين كلام عين كلام رسول خدا(ص) بود كه «علي مع الحق و الحق مع علي يدور حيث ما دار». حق با علي يكي است و گرد او هرجا كه بگردد، مي گردد. و علي فرمود؛ ديدم در برابر حادثه اي تيره و تار كه بزرگسال در آن فرتوت و خردسال در آن پير مي شود و انسان مؤمن آرزوي ديدار پروردگار مي كند، صبر خردمندانه تر است، پس صبوري كردم حال آن كه خار در چشم و استخوان در گلويم بود. ديدم كه ميراث من به يغما مي رود...».(4) قريش مي گفتند يا با غم و اندوه صبر كن يا از سر تأسف بمير! «پس خار در چشم خليده، چشم پوشيدم و استخوان در گلو جرعه جرعه نوشيدم و شكيبايي ورزيدم در خوردن خشمي كه از حنظل تلخ تر و زجرآورتر از زخم تيغ براي قلب بود.(5) 25سال از مشورت و معاضدت و همراهي خلفا دريغ نكرد چندان كه بارها از آنان شنيد «اگر تو نبودي، هلاك مي شديم.» براي اين بيعت و همراهي تنها يك ملاك داشت چندان كه هنگام بيعت با خليفه سوم فرمود: «همانا مي دانيد كه سزاوارتر از ديگران به خلافت منم. به خدا سوگند گردن مي نهم مادام كه مرزهاي مسلمين ايمن باشد و كسي را جز من ستمي نرسد. من خود اين ستم را پذيرفته، فضيلت اين گذشت را انتظار مي كشم و به زر و زيوري كه بر سر آن رقابت مي كنيد، ديده نمي گمارم».(6)
او از اختلاف- به هر قيمت- گريزان بود ولو بر سر حق مسلم خود. علي عين عدالت و پرچمدار حق بود. علي استوار و خشن بود در اقامه امر خدا. اما هيچ كدام از اين بهانه هاي مشروع نتوانست او را حتي به مرز اختلاف سوق دهد چه رسد به اينكه وارد تيرگي هاي فتنه اندود آن شود. كه اگر ريسك و معامله اي هم بايد، با خدا بايد. او توانسته بود قاطعيت و عزم و حركت و صلابت را با بصيرت و صبر و سكوت در نقطه «وحدت» به هم بياميزد تا آن هنگام كه جماعت امت با اشتياق تمام- چونان اشتياق ماده شتر به طفل خود- گرد او آيند و مطالبه عدالت كنند. قمار و معامله اي كه علي مي فهميد چنين مختصاتي داشت: «انسان مسلمان مادام كه به پستي آشكار تن ندهد- آن پستي كه اگر سخن از آن به ميان آيد، احساس ذلت و خواري كند و مردم فرومايه به وسيله آن فريب خورند و گمراه شوند- مانند آن قمار زننده برنده اي است كه در انتظار نخستين برد از تير و ابزار خويش است و همين، سود را براي او قطعي كند و زيان و غرامت را از او بردارد. و چنين است كه انسان مسلمان از خيانت مبرّاست... از خداوند جايگاه شهدا و همزيستي با اهل سعادت و همراهي با پيامبران را مسئلت مي كنيم.(7) در نقطه مقابل جريان هايي به ظاهر گوناگون ايستاده بودند كه يك ويژگي مشترك داشتند. آغوش آن جريان ها، كانون جوجه كشي و پرورش شياطين بود. «شيطان را براي كار خود ملاك و تكيه گاه گرفتند و او هم آنها را دام ها و شريكان خود قرار داد. پس در سينه آنها تخم گذاشت و جوجه درآورد و در درونشان لانه كرد و بر دامنشان پرورش يافت. پس آنگاه از چشم آنها نگريست و از زبان آنها سخن گفت و آنها را سوار و مرتكب لغزش ها كرد و فساد و انحراف را براي آنان زينت داد، رفتار كساني كه شيطان آنها را شريك قدرت خود كرد و از زبان آنان به باطل سخن گفت».(8)
تضاد ميان رويكرد دو جبهه چنان بود كه نمي توانستند با هم كنار بيايند. «استقمنا و فتنتم». امام در پاسخ معاويه كه مدعي الفت و وحدت جماعت شده بود نوشت «اما بعد، به يقين ما و شما بر الفت و جماعت بوديم همان گونه كه يادآور شدي. اما ديروز ميان ما و شما جدايي انداخت اينكه ما ايمان آورديم و شما كافر شديد، و امروز جدايي انداخت اينكه ما بر حق استقامت ورزيديم و شما ]منافقين مسلمان نما[ به كجي فتنه و گمراهي مايل شديد».(9) و چنين بود كه جاذبه و دافعه علي عليه السلام، جامع الاضداد شد. مي ديد و چشم مي پوشيد- ولو خار در چشم- تا آنجا كه حجتي از جانب مردم براي قيام نداشت و امر خدا كمابيش اقامه مي شد و اتحاد امت محفوظ بود. اما از آن هنگام كه مردم بر در خانه او هجوم آوردند و حجت تمام كردند، از آن روز كه تشنگان عدالت، التماس او را كردند و از آن زمان كه «انقلابيون پيمان شكن»، «ستمگران» و «از دين بيرون شدگان» هر يك سر به شورش گذاشتند تا به گونه اي «حاكميت اسلامي» را دوگانه و تجزيه كنند، روزگار پس از 52 سال، دوباره برق ذوالفقار درخشان در بدر و احد و خندق و خيبر را ديد. علي در 36 سالگي همان «لافتي»يي بود كه در 5-42 سالگي در بدر و احد. در بحبوحه همين آشوب ها بود كه فرمود «پهلوي باطل را چنان بشكافم كه حق از آن خارج شود.» هنگامي كه گفتند طلحه و زبير را تعقيب نكن، فرمود «چون كفتار نباشم كه با آهنگ ملايم خوابش كنند تا صياد بر او دست يابد و كمين كننده فريبش دهد و شكار كند» (01) و بعداز سركوب شورش جمل فرمود «همواره منتظر خيانت شما بودم و آثار فريفتگي را در سيماي شما مي ديدم. لباس دين شما را از من مي پوشاند و صدق باطنم مرا بر شما بصير و بينا مي ساخت... امروز بر سر دو راهي حق و باطل ايستاده ايم. و هركس كه به آب اطمينان كند، هرگز تشنه نخواهد ماند».(11)
تا گفت «بيت المال را باز مي گردانم حتي اگر با آن، زناني به عقد درآمده و كنيزاني خريداري شده باشند، كه در عدل گشايش و وسعتي است و هركس كه عدالت بر او تنگ آيد، تنگناي جور و ستم بر او بيشتر است».(21)، شماري از صحابه با سردمداران اشرافيت و تبعيض به هم پيوستند و بيعت شكستند و سر بر شورش گذاشتند، حال آن كه پيشاپيش با آنها شرط كرده و فرموده بود: «مرا واگذاريد و ديگري را بخواهيد كه به استقبال امري گونه گون و رنگارنگ مي رويم، امري كه قلب ها در آن برجاي نماند و عقل ها ثبات و قرار نگيرد. و كران تا كران افق را ابر فتنه پوشانده و راه راست ناشناس گرديده است. و بدانيد اگر دعوت شما را براي خلافت اجابت كنم با شما چنان كنم كه خود مي دانم و به ملامت سرزنش كننده گوش ندهم...».(31)
پرچم عدالت پس از 52 سال غربت، هنوز بر فراز نيامده بود كه كجروي و خودسري و آسايش طلبي و خيانت ياران آغاز شد. خيانت شماري، بي طاقتي و سست عنصري شماري ديگر و سردرگمي و حيرت دسته سوم، دست به دست هم داد تا صاحب ذوالفقار درماند. بارها فرمود مي خواهم خود را با شما درمان كنم و زخم و درد من شماييد، مانند كسي كه بخواهد خار را با خار از تن بيرون كشد و آن خار بشكند و بيشتر در تن او فرو رود. بارها فرمود: «به جانم سوگند جماعت دشمن بر شما پيروز مي شوند نه بدان خاطر كه آنها به حق سزاوارترند بلكه به خاطر شتابشان به سوي باطل امير خود و كندي شما در حق خويش. و امت ها از ستم حاكمان خود مي ترسند و من از ستم رعيت خويش مي ترسم... اي كساني كه بدن هاشان حاضر است و خردهايشان غايب، هواهايشان پراكنده و مختلف، و اميرانشان مبتلا به آنان! امير شما خدا را اطاعت مي كند و شما نافرماني او مي كنيد. و امير مردم شام نافرماني خدا مي كند و آنها اطاعت او را مي كنند. به خدا سوگند دوست داشتم معاويه مانند سوداي دينار با درهم، با من معامله مي كرد و 01 تن از شما مي گرفت و مردي از آنها به من مي داد». (41) فرمود جنگاوران بدي هستيد «براي شما نقشه مي كشند و شما كيد نمي كنيد. از نيرو و قلمروتان كاسته مي شود اما آزرده و خشمگين نمي شويد. دشمن شما از كمين شما نخوابيده و شما در غفلت غوطه وريد. به خدا سوگند تن به پستي سپردگان مغلوب شدند».(51) «آنها چيره مي شوند بر شما به خاطر اجتماعشان بر باطل و تفرقه و نافرماني شما از امام خود در مسير حق» (61) «با هيچ قومي در خانه اش نجنگيدند مگر اينكه خوارشان ساختند».(71)
تا روز آخر به وحدت فراخواند اما نه اينكه فريب منافقين را بخورد. به خوارج مقدس نما فرمود «شما مردماني هستيد كه شيطان تيرهايش را به واسطه آنها مي اندازد و با آنان به هدف مي زند... بهترين مردم كسي است كه در حب و بغض نسبت به من ميانه روي كند. همراهي كنيد ميانه روي را و همراهي كنيد سياهي جمعيت امت را كه دست خدا همراه جماعت است. بر شما باد پرهيز از جدايي و تفرقه كه جدا شده از مردم، سهم شيطان است همچنان كه جدا مانده از گله، سهم گرگ».(81) اما خط مقدم حرمت امام را پيشاپيش ياران پيمان شكن شكسته بودند و پس از آن شاميان توانسته بودند ميان «قرآن ناطق»- امام- و «پوستين قرآن» كه وارونه هم شده بود فاصله بيندازند. و ديگر اين دو برهم منطبق نشدند و شيطان، امام قاسطين و مارقين شد.
كجايي عمار؟ كجاييد ابن تيهان و ذوالشهادتين؟ كجايند مانندهاي آنها از برادرانشان كه با يكديگر پيمان مرگ بستند و سرهاي آنها را نزد قاجران هديه بردند.(91) گريه كن مرد خلوت ها! در جلوت گريه كن! مرد گريه مي كند. اما گريه تو در جلوت، آيت عذاب امت است. نزديك است شقي ترين مردم، زخمي زهرآلود بر پيشاني علي زند كه عقده ديرين دل پراندوه او را بگشايد. آنك وصال دوباره فاطمه و علي است. آنك شب قدر است و هنگام وصال اميرمؤمنان به حقيقت شب قدر، فاطمه زهرا سلام الله عليها. به نام خدا، با خدا و بر دين رسول خدا... به خداي كعبه سوگند كه رستگار شدم... نه دروغ گفتم و نه به دروغ گفته شد، به خدا سوگند اين همان شبي است كه رسول خدا وعده داد... «به خدا سوگند با مرگ چيزي كه از آن كراهت داشته باشم سراغ من نيامد. من نبودم مگر مانند تشنه اي كه در ظلمت شب ناگهان به آب رسد و جوينده اي كه مطلوب خود را بيابد. و آنچه نزد خداوند است براي ابرار و نيكان بهتر است».(02)
الله الله في الايتام! بدرود اي يتيمان و خاك نشينان! دل بوتراب هنوز پيش شما و نگران شماست. بپاييد آنها را! بدرود اي كوخ نشينان و ضعيفان و مستضعفان! بدرود اي همه آنها كه تا نهايت تاريخ، عدالت برايشان عقده و غصه گلوگير خواهد شد!... و درود بر هر آن كس كه در هجوم طوفان بي عدالتي براي حق برمي خيزد. شما مانند علي نمي توانيد زهد و پارسايي و ساده زيستي پيشه كنيد اما «فاعينوني بورع و اجتهاد و عفه و سداد. مرا ياري كنيد با اجتناب از محارم، و مجاهدت و سخت كوشي، و دامن چيدن از همه شهوات، و درستكاري و محكم كاري.(12) بدانيد هركس - تا نهايت تاريخ- دل و اراده و سودايش با ماست با ما در جنگ جمل بوده است.(22) علي، مشتاق و خريدار چنين دل ها و اراده هايي است. و چه سوداي پرسودي!
ما پيروان علي، با عدالت، با وحدت، بامجاهدت، و با صبر و مصلحت و بصيرت و همت، چگونه معامله كرده ايم؟ آن قدر جانمان صيقل و تراش خورده كه اميرمؤمنان در حق ما نيز «اين عمار» و «اين ذوالشهادتين» بگويد يا در شمار آنانيم كه مي ارزد 01تايشان را بدهي و يكي از اردوگاه مقابل بگيري؟! راستي مي داني چرا خزيمه بن ثابت انصاري «ذوالشهادتين» شد و شهادت او به اندازه گواهي2 شاهد عادل پذيرفته بود؟
محمد ايماني

1- سوره اعراف، آيه831 2- نهج البلاغه، حكمت 713 4و3- خطبه 3 نهج البلاغه
5- خطبه 712 6- خطبه 47 7- خطبه 32 8- خطبه 7 9- نامه 46 نهج البلاغه 01- خطبه 6 11- خطبه 4 21- خطبه 51 31- خطبه 29 41- خطبه 79 51- خطبه 43 61- خطبه 52 71- خطبه 72 81- خطبه 721 91- خطبه 281 02- نامه 32 نهج البلاغه 12- نامه 54 22- خطبه 21

سخنگوي وزارت امور خارجه خبر داد
آغاز انگشت نگاري از اتباع انگليسي در ايران

سخنگوي وزارت امور خارجه از آغاز انگشت نگاري از اتباع انگليسي در ايران خبر داد.
رامين مهمانپرست سخنگوي وزارت امور خارجه ديروز در يك نشست خبري در قم تاكيد كرد: از اين پس ايران در يك اقدام تلافي جويانه از اتباع انگليسي انگشت نگاري صورت خواهد گرفت.
وي افزود: در سفارت ايران در لندن و در همه سفارتخانه هاي ما در قبال رفتار متقابل از اتباع انگليسي انگشت نگاري مي شود.
مقامات آمريكايي
هنوز آمادگي مناظره را ندارند
وي درباره حضور رئيس جمهور در اجلاس عمومي سازمان ملل اظهار داشت: رئيس جمهور طبق برنامه به نيويورك سفر كرده و در مجمع عمومي سازمان ملل نيز سخنراني مي كند.
سخنگوي وزارت خارجه با اشاره به ديگر برنامه هاي سفر آتي رئيس جمهور به آمريكا گفت: رئيس جمهور مطرح كرده بود كه ما آمادگي داريم كه با آقاي اوباما در جمع رسانه ها به صورت زنده صحبت كنيم و منطق خود را مطرح كنيم، اين پيشنهاد با عكس العمل هاي متفاوت مقامات آمريكايي روبه رو شده است و اينگونه مشخص است كه آمادگي براي رودررو شدن با مقامات ما براي طرح سوالات درباره مسائل جهاني را ندارند. مهمانپرست با اشاره به سياست هميشگي غرب براي ايجاد تفرقه بين شيعه و سني گفت: بايد به گونه اي عمل شود كه رويكرد هم گرايي، همكاري، مشاركت و نزديكي بين كشورهاي اسلامي شكل بگيرد و اين مهم رشد و توسعه را به دنبال خواهد داشت.
سخنگوي وزارت خارجه تاكيد كرد: ما با هيچ ملتي سرجنگ و درگيري نداريم و ملت آمريكا نيز اجازه ندهند كه رفتار مقامات دولتي اين كشور چهره آنها را منفور كند.
جنگ نرم اولويت اول برنامه هاي استكبار است
مهمانپرست با اشاره به اينكه دشمنان نظام اسلامي پس از جنگ تحميلي توطئه هايي نظير تحريم و مقابله اقتصادي را به كار گرفتند، ادامه داد: امروز جنگ نرم به اولويت اصلي برنامه ها و فعاليت هاي استكبار تبديل شده است و در اين جنگ ما شاهد طراحي، نيرو و فرماندهي هستيم و البته اين موارد همه در قالب جنگ نرم است.
وي با اشاره به اينكه رسانه ها به عنوان ابزاري در جنگ نرم از سوي غرب مورد استفاده قرار گرفته و حمايت جدي مي شوند، گفت: رسانه هايي كه در عرصه جنگ نرم عليه ايران فعاليت مي كنند از سوي صهيونيست ها حمايت مي شوند و آنها مطالب غيرواقعي را براي انحراف افكار عمومي برجسته مي كنند.
غرب در جنگ نرم
هنر را به خدمت گرفته است
سخنگوي وزارت خارجه ادامه داد: در جنگ نرم غير از رسانه ها، غرب هنر را نيز به خدمت گرفته است و توليدات هاليوود به گونه اي است كه ذهن مردم را به سمت خود مي كشد و فيلم هاي مختلفي درباره ايران اسلامي ساخته شده و موارد خلاف واقع را به تصوير كشيده اند.
وي با اشاره به اينكه استكبار حتي از مراكز مطالعاتي و تحقيقاتي در مسير جنگ نرم استفاده مي كنند، تاكيد كرد: در شرايط فعلي ما در اوج جنگ نرم قرار داريم و غربي ها ايجاد اختلاف را بين ما دنبال مي كنند.
مهمانپرست با اشاره به حوادث پس از انتخابات سال گذشته و جريان فتنه گفت: در اين جنگ نرم، غرب از همه ابزارها استفاده كرده و تلاش كردند كه مطالب غيرواقعي را القا كنند.
وي با تاكيد بر اينكه رسانه ها بايد همواره مراقب باشند تا در دام نقشه هاي دشمنان نيافتند، اظهار داشت: رسانه ها بايد در پرداختن به سوژه ها هوشياري لازم را داشته باشند.
مهمانپرست با بيان اينكه ما بايد نقاط ضعف، رفتارهاي غيرانساني و ديگر مشكلات غرب را شناسايي كرده و به آنها ايراد وارد كنيم، تصريح كرد: رسانه ها چرا نبايد سوال كنند كه كساني كه دم از حقوق بشر مي زنند، چرا وقتي كه 50 هزار زن و كودك بي گناه كشته شدند، هيچ حرفي نزدند.
وي با اشاره به برنامه ريزي غرب براي هدايت افكارعمومي تاكيد كرد: غربي ها وقتي مي خواهند اقدامي را انجام دهند، ابتدا افكارعمومي را هدايت كرده و سپس تصميم خود را اجرا مي كنند.
مهمانپرست گفت: در جنگ نرم نيز بايد همه در كنار هم در برابر دشمن ايستادگي كنند و ديپلماسي عمومي بايد در كنار ديپلماسي رسمي فعاليت كند.
احمدي نژاد براي دلجويي
از سيل زده ها به پاكستان مي رود
مهمانپرست در پاسخ به سوالي درخصوص ارزيابي از سفر رئيس جمهور به كشور سيل زده پاكستان گفت: كشور پاكستان دوست و همسايه ما بوده و در شرايط فعلي دچار فاجعه اي بزرگ شده اند.
وي تاكيد كرد: 20 ميليون نفر گرفتار اين فاجعه شده اند و رئيس جمهور براي آگاهي از عمق فاجعه به زودي عازم اين كشور مي شود.
سخنگوي وزارت خارجه گفت: اينكه رئيس جمهور شخصاً ابراز تمايل براي سفر به كشور پاكستان كرده است، اوج توجه مسئولان نظام اسلامي را نشان مي دهد و قطعاً در اين سفر با مقامات كشور پاكستان، راه هاي چگونگي كمك رساني مورد بررسي قرار مي گيرد.
براي احقاق حقوق هسته اي كوتاه نمي آييم
مهمانپرست با اشاره به وضعيت اعتمادسازي در زمينه انجام فعاليت هاي هسته اي اظهار داشت: در گذشته به مدت دو سال فعاليت هاي هسته اي ما متوقف شد و هرچه ما همراهي مي كرديم توقعات آنها بيشتر مي شد و كار به جايي رسيد كه به ما گفتند كه شما اجازه استفاده از چند سانتريفيوژ را هم نداريد.
مهمانپرست با اشاره به اينكه موضع گيري خصمانه غرب به دليل فعاليت هاي هسته اي است، يادآور شد: مگر چند سال است كه فعاليت هاي هسته اي ايران جديت گرفته و دنبال مي شود، آنها 30 سال است كه عليه نظام توطئه چيني مي كنند و اگر ما در مسئله دستيابي به انرژي هسته اي كوتاه مي آمديم، آنها سپس به دنبال اجرا كردن حقوق بشر و دموكراسي مورد نظر خود مي رفتند و كار را به جايي مي رساندند كه روي اصول و اعتقادات پا مي گذاشتند.
وي تاكيد كرد: ما اگر در يك مقطع زماني از حقوق خود كوتاه بياييم، آنها تا آخر ادامه مي دهند، بنابراين بايد در راه احقاق حقوق خود تلاش لازم را داشته باشيم و به رهبري تكيه كنيم.

غلط (گفت و شنود)

گفت: برو تو فضاي مجازي و سايت هاي ضدانقلاب، ببين چه خبره! و چه سر و صدايي راه انداخته اند؟!
گفتم: چرا؟ چه خبره؟!
گفت: پشت سر هم به يكديگر هشدار مي دهند كه مبادا روز قدس در خيابان ها آفتابي شوند كه لت وپار خواهند شد.
گفتم: خب! راست ميگن، فكرش رو بكن، مردم با خشمي كه از جنايات اسرائيل دارند وقتي نوچه هاي اسرائيل را ببينند چه حالي از آنها خواهند گرفت.
گفت: اتفاقاً يكي از همين سايت هاي حامي فتنه نوشته كه مردم با ديدن ما به ياد عاشوراي پارسال و نفي امام زمان و... مي افتند و محض رضاي خدا هم كه شده، حسابي كتكمان مي زنند.
گفتم: ولي اينها كه آنهمه رجز مي خواندند و مي گفتند تا پاي جان ايستاده ايم؟!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: خرگوشه توي جنگل راه مي رفت و عربده مي كشيد كه پلنگ تيكه تيكه مي كنم! شكم شير پاره مي كنم! و... در همين حال شيري با غرش پيداش شد، خرگوش حيوونكي كه حسابي خودشو باخته بود به لكنت زبون افتاد و گفت؛ البته همه مي دونن كه من بعضي وقت ها غلط زيادي هم مي كنم!

هدايت خواه اعلام كرد
تصويب افزايش تعطيلات عيد فطر به 3 روز در كميسيون فرهنگي مجلس

سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس از تصويب افزايش تعطيلات عيد سعيد فطر به 3 روز در اين كميسيون خبر داد و گفت كه در اين جلسه مقرر شد 12 فروردين و 29 اسفند، غيرتعطيل اعلام شوند و در عوض تعطيلات عيد فطر افزايش يابد.
ستار هدايت خواه نماينده مردم كهگيلويه و بويراحمد و سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در گفت وگو با فارس، به جلسه عصر ديروز اعضاي كميسيون متبوعش اشاره كرد و بررسي طرح يك فوريتي اختيار دولت براي تعيين ساعت كار در ماه مبارك رمضان و افزايش تعطيلي عيد سعيد فطر را دستور كار اين جلسه عنوان كرد.
وي افزود: اين طرح داراي دو بخش بود؛ يكي كاهش ساعات كاري ادارات در ماه مبارك رمضان كه در طرح اوليه تعدادي از نمايندگان سقف آن را حداكثر 15 ساعت در هفته پيش بيني كرده بودند اما در كميسيون مصوب شد، اين سقف برداشته و در اختيار دولت گذاشته شود تا دولت متناسب با فصل، شرايط اقليمي و ساير شرايط اين سقف را تعيين كند.
سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس در ادامه يادآور شد: در ارتباط با تعطيلات عيد سعيد فطر نيز كميسيون فرهنگي مصوب كرد كه تعطيلات عيد سعيد فطر به 3 روز افزايش يابد و در عوض روزهاي 12 فروردين و 29 اسفند غيرتعطيل اعلام شود اما در طرح اوليه نمايندگان 15 خرداد و 29 اسفند را مطرح كرده بودند كه كميسيون با اين نظر موافقت نكرد و 12 فروردين را به جاي 15 خرداد پيشنهاد داد.

سند كه درست است اما انتشار آن درست نبود ! (خبر ويژه)

يكي از عناصر نفوذي در جبهه اصلاحات اذعان كرد ويدئوي اظهارات تاج زاده مبني بر اينكه در انتخابات تقلب نشده واقعي است اما انتشار اين ويدئو در يوتيوب اخلاقي نبوده است.
تظاهر سعيد رضوي فقيه به اخلاق در حالي است كه جريان نفوذي با همراهي فتنه گران و با استفاده از فضاي ملتهب القاي تقلب باعث 8 ماه آشوب، خسارت به مردم و قرباني شدن چند ده نفر شدند و هرگز نگفتند كه فريب گروهي از مردم و بازي با جان آنها و سرنوشت كشور كاري ضداخلاقي و ضد انساني است.
رضوي فقيه از اعضاي آشوب طلب دفتر تحكيم در دهه 70 بود كه به حزب مشاركت نزديك شد و به مأموريت از اين حزب تندرو در انتخابات سال گذشته وارد ستاد اصلي كروبي شد تا در حلقه اي با حضور عناصري چون سحرخيز، عبدي، كرباسچي، ابطحي، مهاجراني، كروبي را براي القاي تقلب و انتشار شايعه و ايجاد تشنج مديريت كنند.
رضوي فقيه روز گذشته در سايت بدنام «روزنت» نوشت: طي دو هفته اخير رسانه هاي جريان حاكم با شور و شوقي به ماجراي پخش اظهارات تاج زاده در باب عدم امكان تقلب گسترده در انتخابات پرداخته اند. اين اظهارات كه در گفت وگو با چند تن از ديگر اعضاي شوراي مركزي حزب مشاركت در يك سلول دسته جمعي زندان اوين بيان شده با دوربين هاي پنهان ضبط و روي پايگاه اينترنتي يوتيوب انتشار يافته و سپس مورد استناد گسترده و مكرر روزنامه ها و سايت هاي وابسته به جناح حاكم قرار گرفته است.
اصل ماجرا به اختصار از اين قرار است كه آقاي تاج زاده عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه در نخستين دولت اصلاحات معاون سياسي وزارت كشور بود، پس از گذراندن دوران طولاني مدت بازداشت انفرادي با برخي ديگر از همراهان حزبي خود به يك سلول دسته جمعي انتقال مي يابد و بالطبع در انجام بحث هاي متفاوتي در باب انتخابات و حوادث پس از آن صورت مي گيرد. در خلال اين بحث ها آقاي تاج زاده بر اساس شناخت و تجربيات خود در زمينه مسائل انتخاباتي ايران اظهار مي دارد كه اساساً وقوع تقلب و جابجايي آرا بيش از يك ميليون تقريباً امكانپذير نيست. همين اظهارات است كه از طريق دوربين هاي پنهان كار گذاشته شده در سلول ضبط و در سايت هاي اينترنتي پخش شده است.
وي با حاشيه روي و بدون پرداختن به محتواي سخن صريح تاج زاده نوشت: حتي اگر كار گذاشتن دوربين با اطلاع و آگاهي ايشان، امري اخلاقي و قانوني باشد انتشار صداها و تصاوير ضبط شده در سايت هاي اينترنتي تأسف آور است. يا انتشار اين تصاوير با اطلاع مسئولان مربوط صورت گرفته و يا با سوء استفاده از اهمال و سهل انگاري ايشان سرقت و به بيرون درز كرده كه در هر صورت باعث تأسف است.
وي اذعان كرد سخنان تاج زاده سنديت دارد و او نه در زندان و تحت فشار بلكه فرداي انتخابات و قبل از بازداشت نيز با توجه به برگزاري انتخابات در وزارت كشور احتمال بروز تقلبي بدان بزرگي را منتفي مي دانست اما ايشان بلافاصله پس از انتخابات بازداشت شد و فرصتي نيافت تا پرده هاي ديگر نمايش كودتاي انتخاباتي را به چشم ببيند. گيريم كه تقلبي در انتخابات صورت نگرفته اما مسئله اين است كه افكار عمومي جامعه ايراني ]!؟[ با توجه به حوادث يك سال گذشته، خود را در برابر تقلبي بزرگ مي يابد.
يادآور مي شود تاج زاده در ويدئوي منتشر شده خطاب به صفايي فراهاني و رمضان زاده تصريح مي كند «براي بنده كه تجربه انتخابات رو دارم مي دونم كه تقلب نشده. ممكنه يكي دو ميليون عقب جلو بشه ولي ما نتيجه انتخابات رو باختيم. حالا به جاي 25 ميليون و 14 ميليون، شده باشه 24 ميليون و 15 ميليون مثلاً. ما انتخابات رو باختيم.»

پت و مت كار مي كنند كه بلانسبت مثل... كتك بخوريم (خبر ويژه)

محافل ضدانقلاب مقيم خارج سران و بازيگران داخلي فتنه را به خاطر سردرگمي و استيصال طولاني مدت با طنزهاي تمسخرآميز و تلخ مي نوازند.
يكي از رسانه هاي ضدانقلاب در اين زمينه خطاب به موسوي نوشت: عده اي كه كله شان بوي آبگوشت بزباش مي دهد بدجوري هوس باتوم كرده اند و دلشون لك زده از لج يه بنده خدايي در كاروليناي شمالي (حيف كه به صلاح جنبش تغيير فاز دادنمون نيست وگرنه هزار بار مي نوشتم كديور، كديور...) هم كه شده فرياد بزنند نه غزه نه لبنان. وظيفه خودمان ديديم از مهندس درخواست كنيم راهپيمايي ما را لغو نكند.
نويسنده خودنويس در ادامه مطلب خود نوشت: بنده از همين سايت كه با حفظ سمت ضدانقلاب بودن و معاند بودن، سايتي تفرقه انگيز و كيهاني هم هست! طي اين نامه از مهندس موسوي نازنين كه مثل بنده فقط عضوي از جنبش سبز هستند و هيچ ادعايي ندارند جز رهبري جنبش بي رهبر سبز! درخواست صدور مجوز براي راهپيمايي دارم. هيچ شعاري هم نمي ديم جز «هم غزه هم لبنان جانم فداي ايران» (با شيرين كاري هاي برادر كديور يهو ديدي بدترش رو هم داديم!)
سايت مذكور اضافه كرد: مسيرهارو دولت مشخص مي كنه. فقط يه مشكلي داريم با اين آقاي كروبي كه هر دفعه يه جاي پرت رو اعلام مي كنه ميگه من از اونجا ميام ما هم به احترام همين شجاعتش مي ريم اونجا بلانسبت مثل ...كتك مي خوريم بعدم كروبي رو اجازه نمي دن بياد ما هم برمي گرديم همون مسير اصلي! مهندس!جان مادرت لغو نكن، محض خنده هم كه شده همين جوري الكي بگو من هم ميام، ما كه مي دونيم نمي ذارن بياي!
ظاهرا موسوي در قبال تحريكاتي از اين دست گفته كه فراخوان بي موقع موجب سركوب مي شود و بايد ببينيم كه چه مي شود كرد.

آفتابه لگن هفت دست، فدايي خلق هيچي! (خبر ويژه)

گروهك فدائيان خلق شاخه اكثريت براي چندمين بار دچار انشعاب شده است. اين گروهك به ويژه پس از فروپاشي بلوك شرق دچار بحران هويت گسترده شده و برخي اعضاي آن ترجيح داده اند جذب گروه هاي نوظهورتر و ناشناخته تر شوند.
انشعاب كنندگان جديد كه نام «فراكسيون كمونيستي سازمان فدائيان خلق ايران (اكثريت)» را براي خود انتخاب كرده اند در بيانيه اي ضمن غيرقانوني خواندن تصميمات مركزيت فعلي اين سازمان خواسته اند كه هواداران اين سازمان به آنها بپيوندند.
در اين اطلاعيه آمده است: همه كنگره هاي سازمان برخلاف مفاد اساسنامه سازماني و عرف رايج برگزار شده و تمام مصوبات و قرارهاي آنها، فاقد اعتبار حقوقي هستند، رهبري غيرمنتخب و خودسر سازمان، بلحاظ ماهيت و برنامه بورژوائي خود، نمي تواند بعنوان يكي از ميراث داران سازمان چريكهاي فدائي خلق ايران شمرده شود.
در بخش ديگري از اين اطلاعيه انشعاب آمده است: «بخش اصلي رهبري سازمان اكثريت كه خاستگاه فئودالي- بورژوائي دارند، عدم پايبندي به منشأ طبقاتي خود را بتدريج نشان داده و بصورت بطئي از آماجها و آرمانهاي اوليه سازمان چريكهاي فدائي خلق ايران كاملاً فاصله گرفتند، نظريه ماركسيستي- لنينيستي را كنار گذاشته و به منظور نفي تضادهاي طبقاتي موجود در جامعه ايران، آن را با عنوان شكاف بين سنت و تجدد در برنامه خود گنجانيدند.»
انشعاب كنندگان كه خود را «كمونيست واقعي» مي دانند، تأكيد كرده اند: «گروه حاكم (فرخ نگهدار-فتاپور) كه هنوز در رأس رهبري هستند، بعد از خروج از ايران سازمان را به جولانگاه سوداگران تبديل كردند. آنها به جاي تلاش براي حفظ جان رفقاي باقي مانده در زير فشار جمهوري اسلامي، اعضاء، هواداران و كادرهاي سازمان را به معاملات تجاري مشغول نمودند.
به گزارش پارسينه، حداقل هفت گروه همزمان خود را ادامه دهنده و مدعي سازمان چريك هاي فدايي مي دانند كه بعضي از اين سازمانها از اين قرارند:
سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران، سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران (جريان حسين زهري)، سازمان چريك هاي فدايي خلق ايران (جريان مهدي سامع)، سازمان فداييان (اقليت)، چريك هاي فدايي خلق ايران (جريان اشرف دهقاني)، سازمان اتحاد فداييان كمونيست، سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)
در ميان گروهك ها معروف است كه 3 نفر نشده انشعاب مي كنند! فرخ نگهدار سركرده گروهك فدائيان خلق مدت هاست جذب MI6 انگليس و سازمان جاسوسي سيا شده و به عنوان چپ آمريكايي با حلقه ماسوني لندن (مهاجراني) همكاري مي كند.

با عقبه خالي و سبزهاي نا آگاه كه نمي شود به خيابان آمد (خبر ويژه)

سايت صهيونيستي بالاترين در آستانه روزجهاني قدس به فحاشي عليه ملت ايران پرداخت. اين سايت مديريت شده از خارج كشور كه طي يك سال گذشته مي كوشيد از مناسبت ها و مراسم ملي براي ايجاد اغتشاش حاشيه اي بهره گيرد، با نااميدي از همراهي ملت ايران اقدام به فحاشي و اهانت كرد.
بالاترين نوشت: جنب وجوش محدودي در فضاي مجازي وجود دارد. يكي نوشته كساني كه حاضر نيستند براي آزادي بهايي بپردازند، لياقت آزادي را ندارند. قصد، مناقشه نيست. البته تبليغات اين چنيني براي به خيابان آمدن خوب است. حتي اگر ايمان داشته باشيم كه كسي به خيابان نخواهد رفت، باز هم ترس كشنده و پنهان در درون رژيم ولوله مي كند]!؟[ اما آيا به راستي درد ما با آمدن به خيابان درمان مي شود؟ آيا در حالي كه خيلي ها در لجن زار متعفن جهل غلت مي زنند و حداقل آگاهي را ندارند، آمدن چندهزار نفر ]چند ده نفر[ به خيابان نتيجه قابل اعتنايي در بر دارد؟ راست است كه ما به حمايت توده مردم نياز داريم حتي براي حضورهاي اعتراضي در خيابان اما چگونه مي توان به حمايت با دوام كساني اميدوار بود كه راه ما را نمي شناسند و به سادگي فريب مي خورند؟ فرض كنيد اين توده ناآگاه را هم به خيابان كشانديم آنوقت چه؟ چه حاصلي براي كشور و تاريخ ما حاصل خواهد شد؟ اعتقاد دارم كه به خيابان آمدن خوب است اما نه با دستاني خالي و عقبه اي خالي تر.
بالاترين در ادامه اهانت هاي خود نوشت: «اين حقيقت عميق قابل انكار نيست كه عام مردم ما از نظر هوشي زير متوسط هستند]؟![ ضمن اينكه همين امروز هم بسياري از مردم از برنامه من و شما براي روز قدس بي اطلاعند. اشتباه نكنيد شهرهاي دور افتاده را نمي گويم منظورم همين تهران خودمان است. ضمناً نه اينكه صرفا اطلاع ندارند حتي به اين آگاهي و تحليل هم نرسيده اند كه نسبت به فراخوانها حساس باشند. فراموش نكنيم مبناي تحليل قرار دادن رفتار اعتراضي پس از انتخابات هم اصولي نيست. يادتان هست كه براي يك حضور نيم بند هم مجبور بوديم چه انرژي طاقت فرسايي را صرف كنيم. چرا همان اوضاع دوام نياورد؟ آيا همه اش به خاطر ترس از تفنگ بود؟ قطعا نه! واقعاً من و شما به عنوان يك عنصر پرشور و حال چند نسخه از نامه هاي نوري زاد را به بسيجيان و يا سمپاتهاي آنها داده ايم!؟ اين كه كم هزينه تر و اثرگذارتر از جنجال موسمي براي دعوت مردم به راهپيمايي است. اين بدي را هم ندارد كه اگر مردم نيامدند افسرده شوي و گوشه نشيني كني جنجال براي به راهپيمايي آوردن مردم گرفتار جهل و ناآگاهي چه نتيجه اي دربر دارد؟ راهپيمايي را هم سركوب كردند و باز هم مي كنند.»
برخلاف اين گزافه گويي بالاترين- كه معمولا به خاطر سوختگي نسبتاً عميق است- ملت ايران هوشياري و حضور در صحنه خود را همواره نشان داده اند و راهپيمايي روز قدس امسال نيز به لطف خدا جزو كم سابقه ترين راهپيمايي هاي ضدصهيونيستي و ضد آمريكايي خواهد بود.
يكي ديگر از عناصر ضدانقلاب با نااميدي تصريح كرده است «سهم ما غير از رأي مثبت و منفي دادن در بالاترين چيست؟ شعار مي نويسيم؟ با مردم صحبت مي كنيم؟ يا همه اينها را كنار گذاشته ايم و فيلم مي بينيم و موسيقي گوش مي كنيم؟ انگار همه چيز را به ديگران واگذار كرده ايم.»

آقاي محتشمي! مشرك نبودند، مزدور و ستون پنجم بودند (خبر ويژه)

علي اكبر محتشمي پور كه اواخر سال گذشته به خاطر دفاع از شعار انحرافي فتنه گران، از رياست كميته حمايت از انتفاضه فلسطين بركنار شده بود، تلويحاً به انتقاد از شعار مذكور پرداخت.
وي در انتقاد از شعار صهيونيستي نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران، تصريح كرد: «معناي حديث حب الوطن من الايمان عشق و علاقه به سرزمين اسلامي است و در غير اين صورت اگر مسائل ناسيوناليستي مطرح شود، شرك است. لذا اگر عشق به وطن اسلامي را كه از آفريقا تا چين را دربرمي گيرد پايه گذاري كنيم فلسطين وطن همه ما خواهد بود».
آشوبگران تحريك شده از سوي فتنه گران سال گذشته در روز جهاني قدس عليه آرمان فلسطين شعار داده و ضمن خط زدن مرگ بر اسرائيل و آمريكا روي جمهوري اسلامي هم خط كشيده و مدعي جمهوري ايراني شده بودند.
به گزارش ايلنا محتشمي پور در جمع شماري از دانشجويان فعال در زمينه مسائل فلسطين تصريح كرد: در صورت برگزاري مذاكرات صلح فلسطين و اسرائيل، چيزي جز خسارت براي مردم فلسطين باقي نمي ماند.
محتشمي پور تصريح كرد: مذاكرات صلح به اين خاطر انجام مي شود كه از مذاكره كنندگان فلسطين امضاء گرفته شود تا بحث قدس و آوارگان مسكوت بماند و در مقابل چيزي به آنها تعلق نگرفته و فقط محمود عباس بر سر كار بماند. لذا در صورت برقراري مذاكرات صلح جز خسارت چيزي براي فلسطينيان باقي نمي ماند.
وي با بيان اينكه مردم فلسطين به نمايندگي از جهان اسلام به اهداف خود عمل مي كنند و اجازه نمي دهند اسرائيل وارد قدس شود، گفت: متاسفانه ملت هاي مسلمان زير سلطه هستند و پادشاهانشان نيز به دامن آمريكا رفته اند. لذا موضوع فلسطين در جهان اسلام در كمال غربت قرار دارد كه اين موضوع وظيفه مسلمانان را بيشتر مي كند.
يادآور مي شود محتشمي پور تا اواخر سال گذشته رياست كميته حمايت از انتفاضه فلسطين را برعهده داشت اما به اعتبار همراهي با فتنه گران در ستاد القاي تقلب در انتخابات و سپس دفاع لجوجانه از فتنه انگيزي مزدوران رژيم صهيونيستي در روز قدس، با درخواست 140 نماينده مجلس از رياست كميته حمايت از انتفاضه بركنار شد. برخي گمانه زني ها حاكي از بازي خوردگي محتشمي پور در ماجراي انتفاضه فلسطين است اما برخي تحليل هاي ديگر معتقد است اعضاي مجمع روحانيون با عنايت به رسوايي بزرگ فتنه گران در روز قدس 88 ترجيح مي دهند خود را از اين ماجرا تبرئه كنند.
شيمون پرز و نتانياهو سران رژيم صهيونيستي بارها اعلام كردند فتنه سبز را سرمايه اصلي خود مي دانند و از اين جريان به عنوان پياده نظام جنگ با جمهوري اسلامي از درون ايران حمايت مي كنند. بنابراين بايد يادآور شد فتنه گران روز قدس سال 88 مشرك نيستند، مزدور و ستون پنجم رژيم صهيونيستي هستند.

پيشنهاد معامله پس از پرونده سازي براي «البشير» (خبر ويژه)

آمريكا به دولت سودان پيشنهاد داده بود اين كشور رژيم صهيونيستي را به رسمت بشناسد تا در مقابل تمام اتهامات عليه رئيس جمهور اين كشور حل شود!
سفير سودان در تهران ضمن اعلام اين مطلب گفت: جنگ و ناآرامي هاي سودان ناشي از دخالت هاي رژيم صهيونيستي و مسلح كردن شورشيان و تجزيه طلبان است.
سليمان عبدالتواب در گفت وگو با «قدسنا» تصريح كرد: در واقع صهيونيست ها نه فقط سودان را، بلكه سعي دارند امنيت تمام كشورهاي اسلامي را با تجزيه آنها به خطر بيندازند. از جمله اين كشورها مصر و عربستان هستند كه اسرائيل مي خواهد هركدام آنها به چند كشور تقسيم شوند.
وي افزود: رژيم صهيونيستي اقدام به مسلح كردن شورشيان جنوب سودان كرد و خود ارتش متجاوز اين رژيم، كار آموزش و به كارگيري اسلحه براي رسيدن به اين هدف را برعهده گرفته است.
سليمان عبدالتواب زين يكي ديگر از دخالتهاي رژيم اشغالگر قدس در امور داخلي كشور سودان را حمايت از عبدالواحد محمد نور رهبر شورشيان سودان و راه اندازي يك دفتر براي اين شورشي در سرزمينهاي اشغالي براي بر هم زدن امنيت داخلي كشور سودان دانست.
وي اتهامات دادگاه بين المللي به رئيس جمهور اين كشور را ناشي از همين حمايتها و كمكها به فلسطيني ها دانست و افزود: كشورهاي غربي و آمريكا طرحي به شخص حسن البشير رئيس جمهور سودان پيشنهاد كردند كه به موجب آن و در صورتي كه مورد قبول قرار مي گرفت تمام اتهامات وارد شده به كشور و رئيس جمهور سودان حل خواهد شد. پيشنهاد كشورهاي غربي اين بود كه كشور سودان، به اصطلاح كشور «اسرائيل» و حاكميت آن را در سرزمينهاي اشغالي فلسطين به رسميت بشناسد اين در حالي است كه ملت و دولت سودان هيچ وقت اين پيشنهاد را نخواهند پذيرفت.