(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 9 شهريور  1389- شماره 19731

ليبراليسم و ولنگاري جنسي
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد
دموكراسي مخملي براي ايران
دست هاي نامرئي -13

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




ليبراليسم و ولنگاري جنسي
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد

نوشته : مهدي جمشيدي
15- اخلاق جنسي مدرن غربي، مبتني بر آزاد انگاري بشر و طرد قيود اخلاقي و ارزشي است. از اين رو، اخلاق جنسي كنوني درمغرب زمين، برخاسته از بستر معرفتي و فكري ليبراليسم است. اين نوع نظام اخلاقي، حداقل داراي سه اصل زيربنايي است:
اول،آزادي هر كسي تا آن جا كه مخل به آزادي ديگران نباشد، بايد محفوظ بماند.
دوم، سعادت بشر درگرو پرورش تمام استعدادهايي است كه در وجود وي نهاده شده است. خودپرستي و بيماري هاي ناشي از آن مربوط، به آشفتگي غرايز است. آشفتگي غرايز از آن جا ناشي مي شود كه ميان غرايز، تبعيض برقرار شود؛ يعني بعضي ارضاء و اشباع شوند وبعضي ديگر همچنان ارضاء نشده باقي بمانند. براين اساس، براي اين كه انسان به سعادت در زندگي نايل آيد، بايد تمام استعدادهاي او را به صورت برابر پرورش داد.
سوم، رغبت بشر به يك چيز، دراثر اقناع و اشباع كاهش مي يابد و دراثرامساك و منع فزوني مي گيرد. از اين رو، براي اينكه بشر را از توجه دائم به امور جنسي و عوارض ناشي از آن منصرف كنيم، يگانه راه صحيح آن است كه هرگونه قيد و ممنوعيتي را از جلوي پايش برداريم و به او آزادي بدهيم.
علامه مطهري، بحث كوتاه اما پرفايده وكم نظيري را در رابطه با بررسي نقد اين اصول مطرح ساخته اندكه در ذيل به آن مي پردازيم.
نقد اصل اول- استاد مطهري درباره ريشه هاي فلسفي و انسان شناختي «حق آزادي» و «حد آزادي» مي نويسد:
«برخلاف تصور بسياري از فلاسفه غرب، آن چيزي كه مبنا و اساس حق آزادي و لزوم رعايت و احترام آن مي گردد، ميل و هوا و اراده فرد نيست، بلكه استعدادي است كه آفرينش براي سيرمدارج ترقي و تكامل به وي داده است؛ اراده بشر تا آنجا محترم است كه با استعدادهاي عالي و مقدسي كه درنهاد بشر است هماهنگ باشد و او را درمسير ترقي و تعالي بكشاند، اما آنجا كه بشر را به سوي فنا و نيستي سوق مي دهد و استعدادهاي نهائي را به هدر مي دهد، احترامي نمي تواند داشته باشد. بسيار اشتباه است اگر خيال كنيم معني اينكه انسان آزاد آفريده شده اين است كه به او ميل و خواست واراده داده شده است و اين ميل بايد محترم شناخته شود مگر آن جا كه با ميل ها و خواست هاي ديگران مواجه و معارض شود و آزادي ميل هاي ديگران را به خطر اندازد. ما ثابت مي كنيم كه علاوه بر آزادي ها و حقوق ديگران، مصالح عاليه خود فرد نيز مي تواند آزادي او را محدود كند.» 69
ايشان سپس نظريه اسلام را درمورد حدود آزادي جنسي بدين صورت تبيين مي كند:
«اسلام اصرار فراواني دارد كه محيط خانوادگي، آمادگي كامل براي كاميابي زن و شوهر از يكديگر داشته باشد.
زن و مردي كه در اين نظر كوتاهي كند، مورد نكوهش صريح اسلام قرارگرفته است. اسلام اصرار فراواني به خرج داده كه محيط اجتماع بزرگ، محيط كار وعمل وفعاليت بوده و از هر نوع كاميابي جنسي درآن محيط خودداري شود.» 70
وي دراين بحث، دو دليل از دلايل اين ديدگاه را بيان مي كند و مي نويسد:
الف-«اتحاد روح زن و شوهر و عواطف صميمانه اي كه احياناً تا آخرين روزهاي پيري كه غريزه جنسي فعاليتي ندارد باقي است، براي زندگي ارزش بيشتر و بالاتري دارد نسبت به لذت هاي حاصل از روابط جنسي آزاد و بي مهار.» 71
ب-« ازدواج وتشكيل كانون خانوادگي، ايجاد كانون پذيرايي نسل آينده است، سعادت نسل هاي آينده،بستگي كامل دارد به وضع اجتماع خانوادگي . دست تواناي خلقت براي ايجاد و بقا و تربيت نسل هاي آينده، علايق نيرومند زن و شوهري را از يك طرف، و علايق پدر و فرزندي را از طرف ديگر به وجود آورده است عواطف اجتماعي و انساني درمحيط خانوادگي رشد مي كنند. اينگونه عواطف دركانون هايي با صفا و صميمي و پرمهر خانوادگي رشد مي كند، اما در اروپا چنين صفا و صميميت و وحدت و يگانگي ميان زنان و شوهران وجود ندارد.
چرا اين يگانگي كه معمولاً درمشرق زمين ميان زنان و شوهران وجود دارد، درآنجا وجود ندارد؟ براي اينكه درآنجا، عواطف جنسي زن و مرد به يكديگر اختصاص ندارد؛ هر كدام به طور نامحدود مي توانند لااقل از تمتعات نظري و لمسي در اجتماع بزرگ بهره مند شوند.» 72
درقرآن كريم مي خوانيم:
«ومن اياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده و رحمه...» 73
« ويكي از نشانه هاي خداوند اين است كه از جنس خود شما براي شما همسر آفريد تا با او آرام گيريد و ميان شما صميميت و محبت قرار داد...»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.69 اخلاق جنسي در اسلام و جهان غرب، ص .31
.70 همان، ص .34
.71 همان، ص .35
.72 همان، صص 36- .35
.73 سوره روم، آيه .21
پاورقي

 



دموكراسي مخملي براي ايران
دست هاي نامرئي -13

نويسنده: محمد عبدالهي
بهانه قراردادن فعاليت هاي هسته اي ايران
يكي از مهم ترين طرح هاي غرب به رهبري آمريكا در طول يك دهه اخير بر پايه تهديدات و تبليغات گسترده به بهانه فعاليت هاي هسته اي ايران قرار داشته است. اين طرح ها كه تا مرز عملي شدن طرح حمله به تأسيسات هسته اي ايران نيز پيش رفته است، تنها به دليل وحشت غرب از پيامدهاي اين اقدام ابلهانه، متوقف شدند. غربي ها سرانجام در سال 1383 پس از طراحي و زمينه سازي براي آغاز جنگ سخت عليه ايران باز هم به اين نتيجه رسيدند كه بهترين گزينه براي براندازي نظام ايران تمسك به شيوه هاي نوين براندازي نرم است و البته تهديدهاي نظامي به عنوان ابزارهاي بازدارنده در اين راستا مفيد خواهند بود. براساس اطلاعات منتشر شده از منابع غربي، طرح حمله به ايران كه در آن سال مطرح شد شامل فعاليت هم زمان در سه جبهه گوناگون بود كه به تصور آنان، در صورت اجراي موفقيت آميز آن، دولت بوش در برابر دو گزينه قرار مي گرفت: نخست آن كه اسرائيل به سايت هاي هسته اي ايران حمله كند و ديگر اين كه به رژيم صهيونيستي اجازه داده شود با حمايت هاي بين المللي و پشتيباني آمريكا، اقدام به حمله كند. اين منابع افزودند: طرح مذكور شامل چند بخش زير بود:
1- آغاز تحركي مطالعه شده در داخل كنگره و با هماهنگي نزديك ترين نماينده آمريكا به اسرائيل در پارلمان و كنگره، به منظور اعمال فشار به كاخ سفيد تا جايي كه هيچ گونه ترديدي براي دولت آمريكا درباره پيروي از سياست جنگ طلبانه در برابر برنامه هاي هسته اي ايران باقي نماند؛
2- آغاز حمله تبليغاتي موازي و هم زمان و آماده سازي افكار عمومي آمريكا و قانع ساختن مردم اين كشور مبني بر خطرناك بودن ايران؛ به گونه اي كه خطرآفرين بودن برنامه هاي هسته اي ايران و تهديد امنيت آمريكا و خاورميانه از سوي آن، به مسلمات تبديل شود؛
3- سومين بخش اين طرح نيز تحريك برخي نومحافظه كاران و حاميان اسرائيل در دولت آمريكا و خارج آن بود، به گونه اي كه حمله به تأسيسات هسته اي ايران در نظر مقام هاي آمريكايي به هدفي والا و مأموريتي مهم براي محافظت از امنيت ايالات متحده تبديل شود.
در اين باره سايت خبري «دبكافايل»119 نيز فاش ساخت:
«آخرين مدل شبيه سازي پنتاگون براي دفع تهديد اتمي ايران، نشان دهنده ضرورت سرنگوني رژيم ايران به شكل هم زمان با حمله به تأسيسات اتمي است. اولين بخش حمله، بمباران مركز سپاه پاسداران، و در مرحله دوم، نابودي مراكز اتمي شناخته شده و مخفي خواهد بود و اين، بخش مشكلي است؛ چرا كه برخي از اين مراكز، در زير زمين ساخته شده اند. در حال حاضر، پايگاه هوايي براي انجام مراحل دوم و سوم وجود ندارد و فراهم كردن نيروهاي زميني كافي براي حمله به ايران نيز مشكل خواهد بود.»
سايت مذكور پس از اذعان به مشكلات فراوان در مسير اجراي طرح ابلهانه حمله به ايران و يا براندازي نظام جمهوري اسلامي، ابراز اميدواري مي كند كه آمريكا از طرح حمله نظامي به ايران كاملاً نااميد نشده باشد و مقامات پنتاگون بايد حمله نظامي را به عنوان يك عامل بازدارنده، درنظر داشته باشند!
طرح براندازي نظام جمهوري اسلامي از طريق حمله نظامي، به حدي خام و حساب نشده بود كه به محض افشاي آن، با واكنش تند بسياري از تحليل گران غربي روبرو شد. نشريه نيويورك تايمز به نقل از «نيكلاس دي كريستوف»120 در 30 ارديبهشت سال 1383 ضمن تأكيد بر لزوم براندازي رژيم جمهوري اسلامي، اجراي اين سياست را از طريق حمله نظامي، غير ممكن خواند و نوشت:
«هدف اصلي ما بايد براندازي رژيم در تهران باشد؛ اما اگر آقاي بوش يا آقاي كري در مورد سلاح هاي هسته اي بيش از اندازه به ايران فشار آورند، ما نه از شر اين رژيم رهايي خواهيم يافت و نه از شر برنامه هسته اي!»
وي در ادامه، ابراز اميدواري كرد كه از طريق پي گيري سياست «چانه زني» و برقراري روابط ديپلماتيك با ايران و هم چنين انجام سرمايه گذاري تجاري، گردشگري و مبادلات آموزشي با اين كشور، در آينده نه چندان دور شاهد يك «دموكراسي اسلامي طرفدار آمريكا» به صورت الگويي در خاورميانه در تهران باشيم.121
2-پرده برداري از طرحي با عنوان «دموكراسي براي ايران»:
در بهار 1384 برخي از سناتورهاي آمريكايي از طرحي با عنوان «دموكراسي براي ايران»122 در راستاي راهبرد «انقلاب آرام در ايران» پرده برداشتند. آن طور كه «سام براون بك»123 سناتور آمريكايي تدوين كننده اين طرح گفت؛ طراحان اين سياست توانستند در لايحه بودجه سال 2004 مبلغي را براي كمك به ساختار جامعه مدني و برقراري دموكراسي در ايران اختصاص دهند و همين سياست راهبردي را در سال 2005 نيز ادامه دادند. به گمان براون، دولت آمريكا با اين اقدام همان گام ها و اقداماتي را كه براي اروپاي شرقي و اتحاد جماهير شوروي سابق برداشته بود، براي ايران نيز برمي داشت. يعني تشويق مردم به توسعه جامعه مدني و دموكراسي.124 «نيكولاس اسپرنس»125 يكي از معاونين وزارت خارجه آمريكا نيز چنين اقداماتي(كمك مالي به مخالفان) را خطي موازي با ابتكارات ديپلماسي توصيف مي كرد كه هم اكنون در مورد تروريسم و برنامه هسته اي ايران در جريان است. به گفته وي:
«دولت آمريكا در مورد ايران همانند اوكراين و گرجستان عمل مي كند.»126
در اواخر بهار 1384 دولت آمريكا اعلام كرد كه دست به حمايت از پروژه هايي خواهد زد كه به گسترش دموكراسي در ايران كمك مي كنند. در اين اوضاع كنگره آمريكا بودجه اي بالغ بر سه ميليون دلار براي پشتيباني مالي از گروه هاي مدافع حقوق بشر، نهادهاي آموزشي، سازمان هاي غير دولتي و هم چنين افرادي كه در زمينه پيشبرد دموكراسي و حفظ حقوق بشر در ايران فعاليت دارند تعيين نمود.127 اين اقدام آمريكا در حمايت مالي رسمي از اپوزيسيون براي نخستين بار بود كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اتفاق مي افتاد آن طوركه روزنامه انگليسي فايننشال تايمز128 گزارش داد اين اقدام قسمتي از طرح دراز مدت بوش براي گسترش دموكراسي در ايران بود كه در آن زمان مبلغ 3 ميليون دلار را دربرمي گرفت، اما برخي از نمايندگان كنگره تصريح كردندكه اين بودجه به تدريج به 50 ميليون دلار بالغ خواهد شد129. اختصاص بودجه 50 ميليون دلاري كنگره آمريكا براي پيشبرد طرح دموكراسي در ايران نيز دراين چارچوب صورت گرفته است. به اعتراف مقامات بلندپايه آمريكايي، رسالت راديوهاي بيگانه و تلويزيون هاي فارسي زبان پيشبرد طرح هاي آمريكا واپوزيسيون براي تغيير نظام اسلامي است. وزير امور خارجه در يكي از اين جلسات كنگره آمريكا در سال 2006 و در جريان نشست پرسش و پاسخ نمايندگان تصريح كرد كه جرج بوش تصميم گرفته است در سال جاري ميلادي مبلغ 75 ميليون دلار را از كنگره آمريكا براي تقويت برنامه تلويزيوني فارسي زبان دولتي آمريكا دريافت كند. آن گونه كه رايس در نطق خود ادعا كرد، مبلغي از اين كمك نيز براي تقويت برنامه هاي راديو فردا و بخش دولتي راديو آمريكا اختصاص يافته و بخش ديگري براي كمك به اپوزيسيون ايران هزينه شده است.
«داريوش همايون»، فعال سياسي مقيم خارج، در همين راستا تصريح كرد كه حجم زيادي از مبلغي كه كاندوليزا رايس از كنگره درخواست كرده صرف تبليغات عليه جمهوري اسلامي خواهد شد و براين اساس حمايت ويژه اي از برنامه هاي راديويي- تلويزيوني مخالف نظام جمهوري اسلامي انجام خواهدپذيرفت. 130
3- اپوزيسيون داخلي ، گروه پيشرو براي هدايت هدفمند راهبرد انقلاب آرام در ايران
اختصاص بودجه از سوي آمريكا براي حمايت از گسترش دموكراسي در ايران در راستاي سازماندهي گروه پيشرو براي هدايت هدف مند راهبرد انقلاب آرام صورت مي گيرد. اما اپوزيسيون داخلي و خارجي به عنوان گروه به اصطلاح پيشرو براي پيشبرد راهبرد انقلاب آرام در ايران دچار واگرايي و از هم گسيختگي است. حتي برپايي نشست هايي با عنوان همبستگي براي يكپارچه سازي آنان نيز در سال هاي گذشته ناموفق بوده است و چندپارگي آنان كماكان ادامه دارد. اين مسأله به تدريج نااميدي آمريكا از اپوزيسيون خارج از كشور و توجه ويژه به اپوزيسيون داخلي را به دنبال داشته است. روزنامه فايننشال تايمز به نقل از برخي تحليل گران هيئت حاكمه بوش مي نويسد:
«ايالات متحده به اين نتيجه رسيده است كه بعيد به نظر مي رسد از جانب تبعيديان مخالف دولت تهران اقدام قابل ملاحظه اي عليه جمهوري اسلامي صورت گيرد، از اين رو واشنگتن به دنبال راه هايي است كه رژيم اسلامي را از داخل متزلزل سازد.» 131
ناكارآمدي ضد انقلاب مقيم خارج در چندسال گذشته موجب شد كه محافل سياسي و امنيتي آمريكا به حمايت از گروه هاي اپوزيسيون داخل كشور براي پيشبرد و هدايت حركت به اصطلاح آزادي خواهانه در ايران بپردازند. اين مسأله در اظهارات رئيس جمهوري سابق آمريكا و وزير امور خارجه سابق اين كشور به وضوح نمايان شد.132 در سال هاي افول جريان اصلاحات و همزمان با پيروزي اصول گرايان در ايران، نااميدي شديدي بر محافل خارج نشين حاكم گرديد. در آن سال ها «هوشنگ امير احمدي»، استاد دانشگاه در آمريكا، در همين زمينه تصريح كرد:
«اعتقاد دارم هم اكنون آمريكا نگاهش به نيروهاي داخل ايران است نه به نيروهاي خارج.»
وي همچنين به تشريح برخي ابعاد اين حمايت پرداخته و از جمله تأكيد كرد؛
«آمريكا درصدد تحريك فكري مخالفان حكومت با توسل به پروپگاندا(روزنامه، راديو و تلويزيون) و تشكيلات داخلي و ايجاد بي ثباتي داخلي همراه با انزواي بين المللي است.»133
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
119 Debkafile
120 Nicholas DKristof
121 . نيويورك تايمز( wwwnytimescom )،30/2/83
122 Iran Democracy Plan
123 Sam Brown Back
124 .سناتور سام بروان بك در گفت و گو با راديو آمريكا( voanewscom www )، 23/3/84
125 Nicolas Esperance
126 . راديو فردا( wwwradiofardacom )،8/3/84
127 . فايننشال تايمز (wwwftcom) ،16/2/84
128 Financial Times
129 . راديو كلن (wwwradiokoelnde) ، 23/1/84
130 . راديو فردا،16/1/85
131 . راديو آمريكا،27/11/84
132 . راديو آمريكا، 30/11/84
133 . راديو فرانسه( wwwrfifr )،2/12/84
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14