تزراديو فردا براي راه اندازي اعتراضات صنفي در دانشگاه ها

فضاي سياسي آرام دانشگاه ها كه هرگونه جولان سياسيون را جهت استفاده ابزاري از دانشجويان گرفته است، موجب شده تا جريان هاي معارض نظام و حاميان برون مرزي شان رويكرد توسل به مسائل صنفي را در پيش گيرند.سايت راديو فردا (ارگان سيا) در تحليلي، نبود تشكل هاي صنفي در دانشگاه هاي ايران را ريشه يابي كرده و از اين جهت فعاليت دانشجويي در ايران را با اروپا مقايسه كرده و نوشت: «]در دانشگاه هاي ايران[ تشكل هاي دانشجويي بيشتر نمايندگان احزاب و نيروهاي سياسي در داخل دانشگاه بوده اند. زماني هم كه اين گروه ها با پوشش اتحاديه وارد ميدان مي شدند بيشتر شاخه حزبي در دانشگاه بودند تا يك گروه صنفي دانشجويي. در برابر، در كشورهاي اروپايي بيشتر تشكل هاي فعال دانشجويي از زمان هاي بسيار دورتر صنفي و سنديكايي هستند.» تحليل گر راديو فردا سپس از حاشيه اي بودن فعاليت صنفي در ايران انتقاد كرده و افزود: «دانشگاه هاي ايران با وجود مشكلات پرشمار تحصيلي و رفاهي و سياست هاي دولتي كه به كيفيت آموزش لطمه مي زند، شاهد فعال شدن جنبش صنفي نيست و ما با نوعي افكار عمومي ناراضي ولي خاموش دانشجويي روبرو هستيم. در سال هاي گذشته انجمن هاي صنفي كه مي توانستند شايد بصورت هسته هاي اوليه جنبش صنفي عمل كنند بتدريج به حاشيه رانده شدند.» راديو فردا در پايان و در يك خط دهي استراتژيك، راه كار ايجاد ناآرامي در دانشگاه هاي ايران را راه اندازي «جنبش صنفي بزرگ» عنوان كرده و راه حل خود را اين گونه شرح داد: «جاي خالي جنبش صنفي كه بتواند گروه هاي گسترده دانشجويي را براي دفاع از حقوق دانشجويان و طرح مطالبات آموزشي و مدني به ميدان آورد سبب شده وزارت علوم در دست اندازي بي سابقه خود به زندگي دانشگاهي و دانشجويي با مقاومت جدي و گسترده و همه گير مواجه نشود.
مداخلات روزافزون و آمرانه وزارت علوم و حراست در مسائل مربوط به هيئت هاي علمي و يا برنامه هاي درسي و سياست هاي جديد اداره دانشگاه ها با كيفيت و آينده علمي و آموزشي دانشگاه ارتباط دارند. اينها مواردي هستند كه مي توانستند در صورت وجود يك جنبش صنفي بزرگ به دغدغه بخش بزرگي از افكار عمومي دانشجويي و يا استادان تبديل شوند.»

جنجال رسانه اي براي جابجايي مديريتي در دانشگاه زنجان

در هفته گذشته بركناري يوسف ثبوتي، رئيس دانشگاه علوم پايه زنجان با واكنش گسترده گروه ها و جريان هاي ضدانقلاب مواجه شده و عملاً به خوراك بسياري از رسانه هاي معارض نظام تبديل گرديد. برخي از رسانه ها، اين بركناري را حمايت اين فرد از مهدي كروبي در انتخابات دهم ارتباط دادند و جالب اين كه دانشجو نيوز نوشت حمايت ثبوتي از كروبي باعث شد وي رأي بالايي در زنجان داشته باشد. كروبي در انتخابات دهم در بين 4نفر رتبه پنجم (كمتر از آراي باطله) را كسب نمود- هرچند كه مسئولين وزارت علوم براي اين بركناري، همانند ديگر جابجايي هاي مرسوم دلايل اداري و كارشناسي خاص خودشان ارائه مي دهند، اما توجه ويژه جريان ها، چهره هاي سياسي و رسانه هاي معارض به اين جابجايي، به گونه اي كه مهدي كروبي بيانيه اي در نكوهش اين اقدام صادر نمود، علت ديگري دارد. از قرار معلوم اين دانشگاه در زمان مديريت فرد مذكور، به پايگاه سكولارها و لائيك ها تبديل شده بود، به گونه اي كه حتي از حضور نهادهاي ديني و انقلابي در آنجا جلوگيري مي شده است. بي بي سي فارسي در اين مورد نوشت: «دانشگاه تحصيلات تكميلي علوم پايه زنجان كه در ميان اهالي اين شهربه «علوم پايه» شهرت دارد، تفاوت هاي كوچك و بزرگي با ديگر دانشگاه ها دارد كه شايد مهمترين شان عدم حضور نهادهاي حكومتي در آن باشد. نه نماينده رهبر ايران، نه بسيج دانشجويي و كارمندي، و نه حتي حراست هيچكدام جايگاهي در اين دانشگاه ندارند.» به نظر مي رسد راز اجماع ضدانقلاب داخل و خارج كشور در راه اندازي جنگ رواني هم در همين نكته نهفته است و به دليل از دست دادن چنين پايگاه استراتژيكي، برآشفته اند.

دانشگاه هاي غيرانتفاعي بنگاه مي شوند !

حذف كلمه »غيرانتفاعي » از عنوان مؤسسات آموزش عالي غيرانتفاعي آنها را تبديل به مؤسساتي تجاري مي كند كه نتيجه آن جز افت كيفيت آموزش و شبيه شدن اين مؤسسات به بنگاه فروش مدرك نيست .
به گزارش فارس، اخبار چند سال گذشته حاكي است كه بحث حذف كلمه «غيرانتفاعي » با افزايش تعداد اين گونه مؤسسات و كاهش تعداد كنكوري ها شدت گرفته است كه مي توان از آن نتيجه گرفت در گذشته وزارت علوم روش صحيحي درباره تعيين تعداد و نحوه توزيع اين مؤسسات در سطح كشور نداشته است. چرا كه به فرض اگر در گذشته قرار بود 2000 نفر تصميم به ثبت نام در مؤسسه غيرانتفاعي بگيرند اين تعداد بين 100 مؤسسه تقسيم مي شد ولي هم اكنون اين 100 مؤسسه تبديل به 268 مؤسسه شده است، به علاوه تعداد كنكوري ها نيز در حال كاهش است. بديهي است در اين صورت درآمد مؤسسات غيرانتفاعي كاهش يافته و دخل و خرج آنها مانند گذشته نخواهد بود .
پايه اصلي موضوع حذف كلمه غيرانتفاعي از اساسنامه مؤسسات آموزش عالي غيردولتي غيرانتفاعي، بحث هاي مالي است. اين كه بخش خصوصي، سرمايه اي را وارد آموزش عالي كرده و با آن فعاليت مي كند ولي در نهايت به دليل غيرانتفاعي بودن سهمي از منافع مالي آن نمي برد كه البته در جاي خود بحث درستي است و پاسخ دارد. ولي متأسفانه كسي به اين پاسخ ها توجه نمي كند. براي روشن تر شدن موضوع به صورت خلاصه مي توان به مواردي اشاره كرد .

گزارش كيهان از اقدام شجاعانه وزارت علوم در تغيير بافت
مديريتي دانشگاه ها آغاز تحول بنيادين در دانشگاه ها

نيما مجد
كامران دانشجو از زماني كه سكان وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري را در دست گرفته است، رأس مديريتي 13 دانشگاه تحت پوشش اين وزارتخانه را تغيير داده و رؤساي بيش از 50 دانشگاه هم چنان از زمان دولت هاي هفتم، هشتم و نهم به كار خود ادامه مي دهند. براساس آئين نامه مديريت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي، رئيس هر دانشگاه يا موسسه آموزش عالي، برحسب مورد از جانب وزير علوم يا وزير بهداشت به شوراي عالي انقلاب فرهنگي پيشنهاد خواهد شد و پس از تأييد شورا با حكم وزير به مدت چهار سال به اجراي وظايف خود خواهد پرداخت؛ همچنين تمديد اين مدت بلامانع است.
اما يك واقعيت وجود دارد، نيمي از اين 50 رئيس دانشگاه در پايان فرصت چهار ساله اي قرار دارند كه در آئين نامه مديريت دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي براي آن ها در نظر گرفته شده است. به اين ترتيب طبيعي است كه اين رؤسا با پايان يافتن اين فرصت 4 ساله، دو راه دارند؛ يا براي ادامه فعاليت و ابقا برنامه ريزي كنند و يا آماده معرفي فرد جديدي براي سرپرستي دانشگاه باشند.
وزارت علوم، تحقيقات و فناوري اخيرا طي اطلاعيه اي هرگونه تصميم كلي براي تغيير رؤساي دانشگاه ها را تكذيب كرده است، لذا در صورتي كه تغييرات قابل توجهي در انتظار رؤساي دانشگاه ها نيست به زودي شاهد ابقاي رؤساي فعلي كه حكم چهار ساله آن ها پايان يافته است، خواهيم بود؛ اين درحالي است كه بسياري از صاحب نظران، اين اقدام وزارت علوم، تحقيقات و فناوري را صحيح دانسته و معتقدند براي اين كه دانشگاه ها به شكوفايي مورد نظر در راستاي پيشرفت علم برآيند، بايد از افرادي كه صاحب نظر هستند و در عين حال نيز از چارچوبي اخلاقي و ديني پيروي مي كنند، بهره جست.
«دكتر سيد ابوالحسن موسوي»، استاد دانشگاه شهيد بهشتي، جوان بودن رؤساي دانشگاهي را ملاك برتر تحول در دانشگاه هاي كشور دانسته است.
به گفته وي جوان بودن يكي از ملاك هاي تحول در دانشگاه هاي كشور است، اما بايد اولويت هاي ديگري چون اولويت هاي علمي را نيز مدنظر قرار داد.
وي دو ويژگي براي مديران در بخش هاي فرهنگي و آموزشي برشمرده و خاطرنشان كرد:
«آشنايي و التزام به معارف ديني دو تا از مهمترين خصوصيات مديران آموزشي است كه رؤساي جوان دانشگاه ها بايد آن را مدنظر قرار دهند.»
موسوي با اشاره به اين كه اين دو ويژگي، بصيرت را نيز به دنبال خواهد داشت، اذعان كرد:
«رؤساي جوان دانشگاهي بايد صاحب فكر باشند؛ چرا كه مديراني كه صاحب فكر هستند نوآوري دارند و به دنبال آن تحرك را در دانشگاه ايجاد مي كنند و اين به نوبه خود سرعت تحصيل علم و دستيابي به اهداف در دانشگاه ها را سرعت مي بخشد.»
سهولت دستيابي به پيشرفت هاي علمي با حضور رؤساي جوان در دانشگاه ها
«دكتر علي بهاري فر»، استاد دانشگاه پيام نور، با بيان اين كه براي انتخاب رؤساي جوان دانشگاهي بايد شاخص هايي را در نظر گرفت، خاطرنشان كرد:
«اگر شاخص هايي براي انتخاب رؤساي جوان مدنظر قرار بگيرد، طبيعتا در انتخاب اين رؤسا دقت هاي لازم صورت گرفته و تغيير و تحول در دانشگاه ها تسريع مي يابد.»
وي با بيان اين كه مديريت، بالاخص در دانشگاه ها نيازمند ثبات نسبي است، افزود:
«ثبات رؤساي دانشگاه از 4 تا 6 سال معمول است، اما متأسفانه در دانشگاه هاي كشور خلاف اين ثبات نسبي ديده شده و اين موضوع اگر ادامه يابد، دانشگاه ها را دچار مشكل خواهد كرد.»
بهاري فر يادآور شد:
«با تغيير و تحول كه يكي از آن حضور رؤساي جوان در دانشگاه ها است، مي توان تغيير و تحول را شاهد بود؛ چرا كه رؤساي جوان حامل افكار جديد و ايدئولوژي هاي صحيح تر هستند.»
استاد دانشگاه پيام نور با بيان اين كه از رؤساي مسن تر مي توان در پست ها و سمت هاي ديگر استفاده كرد، يادآور شد: «رؤساي دانشگاه ها با ايدئولوژي هاي صحيح و افكار جديد مي توانند در مدت زمان 5 الي 6 ساله اهداف خود را محقق كنند و پيش از آن فقط مشكلاتي به وجود خواهد آمد كه به صلاح دانشجويان و دانشگاه نيست.»
بهاري فر ضمن اشاره به عملكرد دانشگاه هاي پيشرفته دنيا به كمبودهاي دانشگاه هاي كشور كه نتيجه مديريت بيش از 6 سال است، اشاره كرد و اذعان داشت:
«بسياري از دانشگاه هاي كشور با برنامه ريزي هاي استراتژيك 3الي 5 ساله گام برداشته و براساس تحولات محيطي حاكم به پيشبرد اهداف مورد نظر اقدام مي كنند، لذا رؤساي جواني كه مديريت دانشگاهي را برعهده مي گيرند بايد با نوآوري اقدام به برنامه ريزي كنند تا كمترين مشكلات را در دستيابي به اهداف موردنظر داشته باشند.»
با نگاه سياسي به تغيير مديريت در دانشگاه ها نگاه نكنيم
عضو شوراي سياست گذاري مركز مطالعات جنبش دانشجويان مسلمان گفت: «تغيير رؤساي دانشگاهي را از بعد سياسي نگاه نكنيم.»
«علي خضريان»، عضو شوراي سياستگذاري مركز مطالعات جنبش دانشجويان مسلمان، تصريح كرد:
«جابجايي رؤساي دانشگاه ها و جايگزيني اساتيد جوان تر به عنوان رئيس دانشگاه ها به جاي اساتيد مسن تر، از نكات كارآمد علمي است كه بايد به آن توجه كرد.»
وي خاطرنشان كرد:
«به طور حتم بايد افرادي جايگزين رؤساي دانشگاه ها شوند كه در سطوح مختلف فعاليت كنند.»
خضريان در ادامه با اشاره به اينكه دانشگاه هاي كشور به دليل حضور جوانان داراي محيطي با نشاط اجتماعي و علمي است، اذعان داشت: «اگر رؤساي دانشگاه ها تغيير نكنند و طي مدت طولاني در يك دانشگاه باشند، در اين صورت دانشگاه كارآمدي و نشاط علمي و اجتماعي خود را از دست مي دهد.»
عضو شوراي سياست گذاري مركز مطالعات جنبش دانشجويان مسلمان يادآور شد:
«بهترين مديران علمي بيش از 4 سال مدير نبوده اند و آن چه كه بيش از هر چيزي از اهميت قابل توجهي برخوردار است، به كاربردن شيوه و متدهاي علمي و آموزشي ثابت در دانشگاه ها است.»
وي با بيان اين كه برنامه هاي علمي بايد در دانشگاه ها ثابت باشد، يادآور شد:
«اما بايد مديران علمي يا رؤساي دانشگاهي تغيير يابند تا انسجام و نشاط دانشگاه دچار مشكل نشود.»
خضريان با اشاره به اين كه طي چند ماه اخير، وزارت علوم اقدام به تغيير رؤساي دانشگاهي كرده است، اين امر را في النفسه خوب ارزيابي كرد و اذعان داشت:
«به رغم اين كه اين اتفاق، فرخنده و امري صحيح است اما بايد مانع هرگونه آسيب در اين اقدام باشيم؛ چرا كه با جابجايي مديران دانشگاه ها بايد افرادي انتخاب شوند كه داراي ظرفيت علمي و آموزشي بالايي هستند و از رؤساي قبلي در راستاي استفاده از ظرفيت هاي علمي استفاده شود.»
به گفته وي ظرفيت هاي موجود در رؤساي قبلي دانشگاه ها تجربه هاي سنگين و بسيار با ارزشي را به دنبال دارد و سرمايه هاي دانشگاه ها محسوب مي شوند.
عضو شوراي سياست گذاري مركز مطالعات جنبش دانشجويان مسلمان از اساتيد به عنوان ظرفيت هايي كه مي توانند مانع جلوگيري از هر آسيبي در سطح علمي شوند، نام برده و اذعان داشت:
«از نكات مهمي كه بايد مدنظر قرار گيرد، اين است كه نبايد به اين تغييرات با نگاه سياسي نگريست؛ چرا كه دانشگاه ها داراي ظرفيت علمي بالا و محل بروز و ظهور تفكرات مختلف در دايره گفتمان انقلاب اسلامي است و بايد حضورمديران دانشگاهي را با هر رويكرد سياسي در شرايطي كه در راستاي گفتمان انقلاب اسلامي باشد، بپذيريم.»
وي مقبوليت رئيس دانشگاه را از سوي دانشجويان يك امر ضروري دانست و يادآور شد:
«بايد تغيير رؤساي دانشگاهي مورد قبول همه دانشجويان در دانشگاه مورد نظر باشد تا از اين طريق حلقه هاي ارتباط دانشجويان با رؤسا بيش از پيش قوت گيرد.»
تحرك جدي در ارتقاي نظام آموزشي با رؤساي جوان دانشگاه ها
به گفته عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت، حضور رؤساي جوان در دانشگاه ها مي تواند تأثير مثبتي در ارتقاي نظام آموزشي داشته باشد.
«زهرا احمدي»، عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت، گفت: «با توجه به اينكه رئيس دانشگاه نقش هماهنگ كننده بين نقش هاي مختلف دانشگاه را برعهده دارد لذا بايد داراي درجات علمي قابل قبولي باشد.»
وي خاطرنشان كرد:
«بايد تمام مشخصات مورد نظر از جمله درصد انطباق برنامه رؤساي دانشگاه ها با اهداف وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري و سياست هاي جامعه علمي كشور بوده و طي برنامه ريزي هاي بلندمدت اهداف آموزشي محقق شود.»
احمدي در ادامه عنوان كرد كه مديران جوان دانشگاه ها مي توانند اهداف علمي دانشگاه ها را محقق سازند و در راستاي توسعه گام بردارند.
وي رفع نيازهاي علمي كشور را از ديگر وظايف رؤساي جوان دانشگاه ها دانست و اذعان داشت:
«مديران جوان در شرايطي كه بتوانند با پيشرفت هاي زمان منطبق شوند، نوآوري هايي را به ارمغان خواهند آورد كه در جامعه آموزشي تأثير مثبتي خواهد داشت.»
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت با بيان اين كه با حضور مديران جوان در دانشگاه ها تحرك جدي در ارتقاي نظام آموزشي دانشگاه ها صورت مي گيرد ادامه داد:
«رؤساي جوان در دانشگاه ها بنيان گذار نوآوري ها و ارتقاي نظام آموزشي توانمند خواهند بود و اميد است بتوان از رؤساي گذشته دانشگاه ها به عنوان فاكتوري براي رفع موانع بهره جست.»
پيشرفت دانشگاه هاي كشور با رؤساي جوان امكان پذير است
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت، پيشرفت دانشگاه هاي كشور را با رؤساي جوان امكان پذير دانست.
«مهدي عباس مهر»، عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت، تغيير سيستم مديريتي دانشگاه ها را طي 50 سال گذشته سليقه اي دانست و اذعان داشت:
«با توجه به اين كه تغيير رؤسا و مديران دانشگاه ها طي 50 سال گذشته جنبه سليقه اي داشته، لذا فراز و فرودها در سيستم آموزشي و مديريتي دانشگاه ها طبيعي است.»
وي خاطرنشان كرد:
«در طول 30 سال پس از انقلاب اسلامي، شاهد نظرات و ديدگاه هاي گوناگوني در زمينه انتخاب رؤساي دانشگاه ها بوديم اما نقش فرد به عنوان رئيس و محور دانشگاه از مهم ترين مسائل عقلاني است كه بايد از جنبه هاي مختلف به آن توجه كرد.»
به گفته وي نوع گرايي از ديگر مسائل مهمي است كه بايد در مقايسه دانشگاه ايران با ساير دانشگاه هاي برتر در دنيا مورد توجه قرار گيرد.
عباس مهر با بيان اين كه دانشگاه ها بايد در يك سطح معقول و مقبول در سطح بين المللي گام بردارند، يادآور شد:
«اين امر با برنامه ريزي و مديريت صحيح از سوي رؤساي دانشگاه ها محقق مي شود.»
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت با بيان اين كه وجود مديران جوان و نخبه در رأس دانشگاه ها مي تواند يك حركت مثبت و گامي بلند در راستاي پيشرفت دانشگاه ها باشد عنوان كرد:
«تبليغات غربي عليه ايران و فراز و فرودهايي كه كشورمان طي سال هاي پس از انقلاب اسلامي پشت سرگذاشته، منجر به وارد آمدن آسيب هايي بر پيكره علمي كشور شده، اين در حالي است كه ايران همچنان در ميان كشورهاي ديگر رتبه برتر علمي را به خود اختصاص مي دهد و با وجود مديران جوان و كارآمد در رأس دانشگاه ها مي توان به سرعت به اهداف بلند علمي دست يافت.»
وي حضور مديران بيش از 4سال در سمت رئيس دانشگاه را امري ناپسند تلقي كرد و خاطرنشان ساخت:
«در صورتي كه تغييرات مديريتي اعمال نشود و مديران بيش از زمان مورد نظر برسر سمت هاي خود باشند، سيكل آموزشي و مديريتي دچار مشكل مي شود.»
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت استفاده از نظرات نخبگان و اساتيد برجسته را در راستاي تغيير مديريتي و جايگزيني مديران جوان به جاي مديران مسن را از فاكتورهاي اصلي مديريتي دانست و افزود:
«بايد رياست با مديريت دانشگاه ها تفكيك شود و الزاما كساني كه رئيس دانشگاه ها هستند بايد يا مديران خوبي هم باشند يا در حوزه رياست فعاليت كرده و مديراني را تربيت كنند تا با 2وظيفه جداگانه راه هاي توسعه علمي و آموزشي در دانشگاه ها فراهم شود.»
جوان گرايي بهترين گزينه دولت براي انتخاب رؤساي دانشگاهي
به گفته دبير واحد آموزش، تحقيقات و فن آوري انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، جوان گرايي بهترين گزينه براي انتخاب رؤساي دانشگاهي است.
«محمد زعيم زاده»، دبير واحد آموزش و تحقيقات انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور، اقدام وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري را راهي براي توسعه علم و فن آوري در دانشگاه ها دانست.
وي رؤساي دانشگاه ها را داراي سه ويژگي دانست و گفت:
«استقلال دانشگاه به اين معني كه وابسته به گفتمان هاي وارداتي نباشند، تعامل و ارتباط خوب و مثبت با نخبگان دانشگاهي و خلاقيت از مهم ترين ويژگي هاي رؤساي دانشگاه هاست.»
زعيم زاده اذعان داشت:
«اين سه ويژگي ياد شده بيشتر در جوانان به چشم مي خورد، لذا اقدامات وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري مبني بر جوان گرايي از اقدامات حائز اهميتي است.»
دبير واحد آموزش و تحقيقات انجمن هاي اسلامي مستقل عنوان كرد كه اين تغييرات رخ داده كه بسياري از رؤساي دانشگاهي بيش از چندين سال در رأس دانشگاه فعاليت كردند و اين امر به نوبه خود منجر به جمود در فضاي دانشگاه و نوعي يكنواختي شده كه براي محيط با نشاط دانشگاه متناسب نيست.
وي با بيان اين كه در برخي از دانشگاه ها شاهد وضعيت اسفبار فرهنگي و اجتماعي هستيم، يادآور شد:
«وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري تمام راه كارهاي مورد نظر در راستاي بهينه سازي دانشگاه ها را انجام داد اما متأسفانه اتفاقات مثبتي در اين دانشگاه ها صورت نگرفته و ظرفيت دانشگاه ها در اختيار جبهه معارض گفتمان انقلاب اسلامي قرار گرفته است.»
زعيم زاده با بيان اين كه اقدام دولت در راستاي تغيير رؤساي دانشگاه ها مورد حمايت دانشگاهيان است، خاطرنشان كرد: «از رويكردهاي جديدي كه وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري مدنظر قرار داده، حضور اساتيد مجرب و هيئت هاي علمي بالاخص در بخش علوم انساني است كه همسو با انقلاب اسلامي حركت مي كنند، لذا بايد به طور حتم تغييراتي در اين راستا صورت مي گرفت.»
تزريق شيوه هاي علمي جديد با حضور رؤساي جوان دانشگاه ها
به گفته دبير سياسي جامعه اسلامي دانشجويان، با ورود رؤساي جديد و جوان به دانشگاه ها، روش و شيوه هاي علمي جديدي به اين دانشگاه ها تزريق مي شود.
«حامد تيموري»، دبير واحد سياسي جامعه اسلامي دانشجويان، ضمن بيان مطلب فوق تصريح كرد:
«هر مجموعه و ارگاني براي دستيابي به اهداف و پيشرفت هاي مورد نظر نيازمند مدير مناسب و نحوه اجراي صحيح مديريت است.»
وي خاطرنشان كرد:
«دانشگاه ها به عنوان قطب علمي كشور، افرادي را تربيت مي كنند كه به عنوان آينده سازان جامعه و كشور از اين امر مستثني نيستند.»
وي ضمن با اهميت بر شمردن دانشگاه به عنوان آخرين اجتماع آموزشي و تربيتي در جامعه، گفت:
«بسياري از رؤساي دانشگاه ها از سطوح علمي صحيح و مناسبي برخوردار نبوده و ساختار دانشگاه ها را دچار مشكل مي كردند كه اين به نوبه خود معضلاتي براي دانشگاه به دنبال داشت.»
دبير واحد سياسي جامعه اسلامي دانشجويان خاطرنشان كرد:
«اقدامات وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري از مهم ترين اقدامات در راستاي رشد علمي دانشگاه ها بوده و به كارگيري افراد جوان تر به شور و نشاط در دانشگاه ها مي انجامد.»
تيموري با بيان اين كه تابستان فرصت بسيار مناسبي در راستاي وفق رؤساي جديد با دانشگاه ها است، افزود:
«تابستان در شرايطي كه دانشگاه ها از تعطيلي موقت برخوردارند، فرصت مناسبي به رؤساي جديد مي دهد تا با محيط جديد يا دانشگاه موردنظر وفق يابند.»
وي با بيان اين كه معيار انتخاب رؤساي جوان دانشگاه ها بايد براساس تعهد و تخصص باشد، اذعان داشت:
«رؤساي جوان تر بايد از تجربيات رؤساي گذشته استفاده كرده و به اين شكل نباشد كه رؤساي قبلي به طور كامل كنار گذاشته شوند.»
تيموري از مزاياي مهم حضور رؤساي جديد و جوان در دانشگاه ها را تزريق علمي در اين دانشگاه ها دانست و خاطرنشان كرد:
«با رؤساي جوان تر ارتباط دانشجويان با اساتيد هم تغيير يافته و معمولا گزينش سني اساتيد از سوي رؤساي جوان منجر به تعامل بيشتر با دانشجويان مي شود.»
دبير واحد سياسي جامعه اسلامي دانشجويان بيان نمود كه با رؤساي جوان، زبان علم براي دانشجويان قابل فهم تر خواهد بود و اين در حالي است كه با ورود اين افراد شيوه هاي جديدي به دانشگاه ها تزريق مي شود.

روايتي ديگر از ديدار دانشجويان با مقام معظم رهبري ميهماني چشمان تو

نازنين فاطمي
اين ديدار كه به ديدار صميمي و جمع پدر و فرزندي معروف شده است، معمولا حاشيه هاي شيرين و جذابي دارد. حاشيه هايي كه به مقتضاي خاصيت اين جمع، در متن آن اتفاق مي افتد. در اين جمع ها اشتباهات و نپختگي هاي كلامي و بياني و جوانانه خيلي به چشم مي آيد، مخصوصا وقتي كه در برابر مردي باشد كه سال هاي سال است سياست گذاري هايش، پايه هاي سياست استكبار جهاني را به لرزه درآورده است. ما، در ديدارهايي كه ايشان با مسؤولين دارند، نگاه و توجهي برادرانه نسبت به حضار را در چهره شان شاهديم. حال آن كه در ديدار با دانشجويان، شاهد نگاه پرمحبت و پدرانه ايشان هستيم كه در اين نگاه ها، امواج عاطفه و گذشت و شوق پدرانه بيش از پيش نمود پيدا مي كند. آن گاه از آن سو شاهد امواج متراكم احساس و شور و هيجان در بين صفوف به هم فشرده حاضرين هستيم كه هر بيننده اي را براي دنبال كردن اين برنامه به وجد مي آورد. برنامه ديدار دانشجويان با مقام معظم رهبري، يكي از وقايع جذابي است كه در ماه مبارك رمضان هرساله اتفاق مي افتد.
در آغاز، ايشان پس از خوش آمدگويي، اولين نكته اي كه به آن اشاره كردند، ابراز خرسندي از به كار بردن عبارت «افسران جوان» توسط مجري برنامه بود و در ادامه با گفتن اين جمله كه « از بن دندان به آن(عبارت) اعتقاد دارم» رضايت مندي خاص خود را از برگزاري اين جلسه كه به قول ايشان «پر نشاط و شيرين و پرانگيزه بود» ابراز كردند و وقتي كه در ادامه، آن را يكي از مطلوب ترين و شيرين ترين جلسات خود عنوان مي كردند، قلب هايي را به دست مي گرفتند كه گوش دلشان در اين ماه معنويت، براي شنيدن اوامر معظم له شنواتر شده بود. هر يك از دانشجويان مي آمدند و پشت تريبون مي ايستادند تا مسايلشان را مطرح كنند. اما حضار حاضر دراين جمع، بيشتر از اين كه به سخنان او توجه كنند، چشم هايشان به پيام هاي غير مستقيمي بود كه از نگاه ها و لبخند رهبري دريافت مي كردند و وقتي با آن نشانه هاي پيري كه بر چهره شان سايه افكنده، لبخندي از مزاح جوانانه برآن مي شكفت، برق شادي را مي ديدي كه در چشم هاي مخاطبانش موج مي زد. اينجاست كه كساني كه از دور به اين جمع نگاه مي كنند، آن را به ديداري صميمي و گفتگو را به گفتگوي پدر و فرزندي تشبيه مي كنند. جمعي كه در آن خبري از بحث هاي مربوط به اختلاف نسل ها نيست وآن جمع به هم فشرده و متراكم، مدينه فاضله اي شده كه شهروندانش را گرد هم آورده و آن را به جايي تبديل كرده كه همه در آن حرف هم را مي فهمند و گلايه ها و شكايت ها با وجود اختلاف سليقه ها، با رضايت مندي از هم حل مي شود. شايد اينجا خدا اولين حرف را مي زد و صداقت و راستي، سابقه ديرين ودرخشان خود را به رخ مي كشيد، كه فضايي عطرآگين از صفا و خلوص را مقابل ديدگان همه به تصوير مي كشيد. اين صفا و صميميت در اجراي اين مراسم در لحظات خاصي نمود بيشتري پيدا مي كرد. مخصوصا وقتي دريكي ازموارد، ايشان به خاطر جلوگيري از اتلاف وقت، شعار بي موقعي را متوقف مي كردند، با لبخندهاي بزرگوارانه ونگاه هاي زهرايي، نه تنها كسي را ناراحت نمي كردند، كه همان فرد خوشحال ازاين بود كه محبوب او با شكستن سبوي ارادت او، توجهي خاص به او كرده وحتي به اندازه يك كلام، اختصاصي با او سخني گفته است. جمع واقعا صميمي بود واين صميميت را حتي در مورد لحن متن هايي كه خوانده مي شدند، مي شد ديد. مثلا متن هايي كه رسمي نوشته شده بودند، اما خواننده با نيم نگاهي به آن، به زبان ساده ومحاوره اي و صميمانه به توضيح آن مي پرداخت و از سوي ديگر، كساني كه پشت تريبون قرار مي گرفتند، آنقدر به گفته هايشان تسلط و به خودشان اعتماد داشتند كه فكر مي كردي، سخنوري توانا و مديري كاردان و با تجربه كه متصدي مسؤوليتي بزرگ است، در حال سخنراني است و اين در حاليست كه ما بعضا شاهديم كه سخنوراني بسيار توانا، كه در سخنوري شهره رسانه اند، در حضور آقا، حتي هنگام خواندن از روي متن هم صدايشان به لرزه مي افتد.
ايشان بخش اول سخنانشان را به پاكسازي روح و جان از انواع لغزش هاي نفساني دعوت كردند و افزودند كه پالايش و طهارت معنوي كاري بس دشوار است كه براي جوان به اقتضاي جوان بودن و بي آلايشي دوران جواني، بسيار راحت تر از دوره هاي بعدي زندگي است و با اين سخن خود، به طور غيرمستقيم، ذهن هاي آماده را متوجه جمله معروف امام(ره) كردندكه فرموده بودند:
« جوانان به ملكوت نزديكترند.»
ايشان در ادامه صحبت هايشان همه را به پيوند دل به منبع لايزال معرفت الهي توصيه كرده و با اشاره به قله هاي معرفت و افرادي كه به اوج آن رسيده اند، فرمودند:
«رسيدن به اوج اين قله، كار رمزآلود و پيچيده اي نيست، اما كاري هم نيست كه با يك حركت غيرعادي و غيرمعمولي بتوان به آنجا رسيد...»
ايشان در ادامه افزودند هركسي با كنار گذاشتن گناهان و عمل به كارهاي شايسته مي تواند به آن اوج برسد كه البته پرهيز از اولي را سخت تر دانستند و به تبع آن، گذشتن از دروغ گويي و كنار گذاشتن لغزش هاي گوناگون جنسي و شهواني را كاري بس دشوار دانستند و با تأكيد بر فضيلت اول وقت بودن و داشتن حضور قلب در اقامه نماز، آن را مهم تر از واجبات ديگر دانستند و منشأ تمام كارهاي انسان را طبق فرمايش حضرت امير(ع)، ناشي از نماز افراد دانستند وداشتن حضور قلب را در آن، در يك جمله اين طور معني كردند:
«يعني بدانيد كه داريد با يكي حرف مي زنيد...»
و در ادامه، اين نماز را نمازي دانستند كه كاري به بزرگي »تنها عن الفحشاء والمنكر« را انجام مي دهد و معني آن را در گذاشتن مانعي جلوي انسان براي انجام نشدن گناه ندانستند، بلكه معناي اصلي آن را در تلقين و تحريضي دانستند كه از درون انسان را به دوري از گناه تشويق مي كند. ايشان در ادامه صحبت هايشان به استفاده از قرآن و نهج البلاغه و صحيفه سجاديه و انس با دعاها و نافله ها، در كنار مبارزه با گرسنگي و تشنگي و سختي هاي ماه رمضان تأكيد كردند.
هرچه از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند. ايشان در قسمتي از سخنان خود درباب نورانيت دل و پاكيزگي آن، اظهاراتشان را اينطور تكميل كردند:
«. . . نه اينكه من بخواهم براي خوشامد شما حرف بزنم، نه، جوان هاي عالم كه فقط شما نيستيد، جوان خاصيتش اين است. دلتان پاكيزه است . . . »
و آن ها را در مراقبت از آلوده نشدن به شهوات نفساني در دوران جواني سفارش كردند تا در ميان سالي، غبارها و زنگارها و لجن ها آن را نپوشاند.
ايشان در همين راستا در بخشي از سخنانشان در تأييد پالايش نفس، به قضيه جنگ احد اشاره كردند و علت به وجود آمدن آن وقايع تلخ و تمامي اشتباهات و خطاها را ناشي از گناهاني دانستند كه افرادي از قبل مرتكب آن ها شده بودند و خيلي از لغزش ها و خطاها را كه بعدها در پست هاي مديريتي، درميدان جنگ وآزمون هاي مالي و اقتصادي پيش مي آيد را مربوط به چنين عقبه اي اعتقادي دانستند. ايشان پس از توصيه به تقواي الهي و انجام عبادات بيشتر در ماه مبارك رمضان، درباره بعضي از موضوعات مطرح شده توسط دانشجويان اينطور ادامه دادند:
در ابتدا با پاسخ به سئوال يكي از دانشجويان درباره سئوال از مسؤولين درخصوص ايراداتي كه به كارشان وارداست، فرمودند:
«مي توانيد سئوال كنيد به شرط اينكه قضاوت نكنيد»
و بهترين روش سئوال و پاسخ را در قرار گرفتن مسؤولين مربوطه در جمع هاي دانشجويي عنوان كردند و اظهارداشتند كه طرح سئوال را با معارضه مخلوط نكنيد. ايشان طرح سئوال از مسؤولين و استدلال كردن در خصوص آن و مطالبه پاسخ مناسب از آن ها را امري مطلوب ارزيابي كردند، اما وارد معارضه شدن با دستگاه متولي امر و متصدي اداره كشور را خطا دانستند.
در ادامه بياناتشان در خصوص چگونگي جمع بين تلاش براي خلوص بخشي به نظام و وحدت حداكثري بين نيروهاي انقلاب كه نياز امروز كشور است، با اشاره به شرايط جامعه صدر اسلام و انجام نشدن عمل خالص سازي در آن جامعه چند هزار نفري تحت حكومت پيامبر اكرم (ص) كه تبعاً آسانتر از كشور 70 ميليوني ماست، فرمودند:
«اينجوري نيست كه شما بياييد افراد ضعاف الايمان را از دايره خارج كنيد، به بهانه اين كه مي خواهيم خالص كنيم، نه، شما هرچه مي توانيد، دايره خلصين را توسعه بدهيد . . . »
و وقتي گفتند:
«كاري كنيد كه افراد خالصي كه بتوانند جامعه شما را خالص كنند، در جامعه بيشتر شوند، اين خوب است . . .»
در واقع اشاره به كار فرهنگي و تربيتي و در حدي فراتر از آن اشاره به فراگير شدن خودسازي در جامعه داشتند كه به گفته ايشان، بايد از خودمان و اطرافيانمان آغاز كنيم. يعني به جاي پاكسازي مجموعه ها و نهادها و اجتماعات از افراد ضعاف الايمان به پاكسازي پليدي ها و آلودگي هاي نفساني از ذهن ها و دلها كمك كنيم. ايشان در پاسخ به بخش ديگري از اين سئوال كه وحدت حداكثري حول چه محوري بايد باشد ؟ فرمودند:
«منظور من اتحاد برمبناي اصول است. بنابراين وحدت با كيست؟ با آن كسي كه اين اصول را قبول دارد . . . »
و در ادامه اينطور تصريح كردند كه:
« آن كسي كه اين اصول را قبول ندارد، نشان مي دهد كه اصول را قبول ندارد يا تصريح مي كند كه اصول را قبول ندارد؛ او قهراً از اين دايره خارج است. بنابراين با اين تفصيل و توضيحي كه عرض شد، هم طرفدار وحدتيم، هم طرفدار خلوصيم .»
پس از مشخص شدن حد و مرزهاي وحدت و خلوص بخشي به نظام، ايشان در رابطه با مواضع روشن رهبري در خصوص مسايل مختلف كه گاهاً از سوي افراد ولايت مدار هم مورد ترديد واقع مي شود، با دست صراحت، پرده هاي ابهام را از ذهن ها كنار زدند و فرمودند :
«مبادا كسي تصور كند كه رهبري يك نظري دارد كه برخلاف آن چه كه به عنوان نظر رسمي مطرح مي شود، در خفا به بعضي از خواص و خلصين، آن نظر را منتقل مي كند كه اجرا كنند، مطلقاً چنين چيزي نيست . . . »
و خطاب به اين افراد فرمودند:
«اگر كسي چنين تصور كند، تصور خطايي است، اگر نسبت بدهد، گناه كبيره اي انجام داده. نظرات و مواضع رهبري هميني است كه صريحاً اعلام مي شود . . . »
و در اين راستا به ماجراي قتلي اشاره كردند كه چند سال پيش، دشمنان و رسانه هاي دروغ پراكني قصد داشتند انجام آن را به فتواي رهبري در آن خصوص ربط دهند. ايشان گفتند:
«اگر من يك وقتي اعتقاد پيدا كنم كه يك نفري واجب القتل است، اين را توي نمازجمعه و علني خواهم گفت... »
و در ادامه آن اعلام كردند كه براي رهبري جايز و شايسته نيست كه مواضعي غير از مواضع علني و صريح داشته باشند و علت به وجود آمدن چنين ترديد يا تفكري در اين موارد را در تفاوت كيفيت اجراي فعاليت ديني و اجتماعي جوانان در مقايسه با خودشان عنوان كردند.
در ادامه در رابطه با مسأله مطرح شده در خصوص برخوردهاي انضباطي و امنيتي صورت گرفته در دانشگاه ها اظهار داشتند كه:
«من نمي دانم چه جور برخورد تندي از لحاظ انضباطي و امنيتي شده اما بالاخره دانشگاه هم انضباط و امنيت لازم دارد.»
و در حالي كه دانشگاه را محيطي مي دانستند كه آماج توطئه هاي دشمن است، دانشجويان را افرادي ذكر كردند كه در اين محيط با داير اي قرمز از سوي دشمن مشخص شده اند تا با منحرف كردن دانشجويان، آن ها را نسبت به سرنوشت كشور و مصالح انقلاب بي خيال كنند. در ادامه وقتي كه دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل، ضمن حمايت از دولت عدالتخواه، گفت كه دلشان از دست چپ و راست رييس جمهور خون است، در پاسخ اين طور فرمودند:
«يكي از دوستان گفتند: ما از دست چپ و راست رييس جمهور دلمان خون است. خوب، حالا دل شما خون -كه خدا نكند خون باشد - اما به شما عرض بكنم اينها جزء مسايل تعيين كننده و اصلي نيست. ممكن است ايراد و اشكال باشد ـ من در اين مورد هيچ قضاوتي نمي خواهم بكنم ـ ممكن است كسي به يك شخصي يا به يك كاري ايراد داشته باشد، منتهي بايد توجه كنيم كه مسائل را اصلي، فرعي كنيم«
ايشان تأكيد كردند كه مسايل درجه دوم جاي مسايل اصلي را در انگيزه و همت و صرف انر ژي ما نگيرد و در ايرادي كه دانشجويان به علني شدن اختلافات مسؤولين گرفتند، فرمودند:
«اشكالاتتان وارد است، بنده هم اين اشكال را به آقايان دارم و به آنها گفته ام، اوقات تلخي هم با آنها كرده ام.»
و در صحبتي كه به تجمع در مقابل مجلس اشاره داشتند، ضمن توصيه دانشجويان به نقدپذيري، هيچ اظهارنظري درباره آن تجمع نكردند و در ادامه ضمن استقبال از نقشه جامع علمي كه تهيه شده بود، تشكل هاي دانشجويي را به پرهيز از اختلاف سليقه هايي دعوت كردند كه خداي نكرده منجر به انشعاب از درون و يا اصطكاك و تصادم بين آن ها مي شود و وحدت اين تشكل ها را يكي از مصاديق برجسته وحدت دانستند و منشأ تقويت اين وحدت را نزديك شدن آراء و عقايد دانشجويان در اصول و مباني معرفتي دانستند و تأكيد داشتند كه اگر در اصول و مباني معرفتي اختلاف وجود نداشته باشد، اختلاف سليقه ها تأثيري در اين وحدت نخواهد داشت. ايشان در سخنان پاياني خود توصيه اي هم در مورد مسايل سياسي و وقايعي كه در سطح بين المللي اتفاق مي افتد داشتند و فرمودند:
«درمسايلي كه با سرنوشت كشور ارتباط پيدا مي كند، حتماً تحليل و موضع داشته باشيد.»
و به مواردي از قبيل بيانيه تهران و قطعنامه 1929 شوراي امنيت عليه جمهوري اسلامي و تحريم هاي يك جانبه آمريكا و اروپا عليه ايران اشاره داشتند و از دانشجويان خواستند كه در مواردي از اين قبيل كه با سرنوشت كشور ارتباط پيدا مي كند، اعلام موضع كنند و وقتي به تعبير ايشان دشمن در جايي چهره سگي از خود نشان مي دهد، در جايي اخم مي كند و در جايي تهديد به كتك مي كند، چه موضعي دارند؟ و در حالي كه اين ها را جزئي از محاسبات دنياي امروز ذكر كردند، از دانشجويان خواستند كه در برابر شرايط مختلف اعلام موضع كنند. و در همين بخش از سخنانشان بازهم به تقويت اصول و مباني معرفتي تأكيد كردند و با استقبال از اردوهاي ضيافت كه در ماه مبارك رمضان برگزار شد، خواستار ادامه اين ارتباط در طول سال با بدنه دانشجويي و اساتيد ارزشي شدند. در همين بخش از سخنانشان در باره علوم انساني و تحقيق و پژوهش در اين زمينه به اساتيد، صاحب نظران و پژوهشگران و محققين در اين حوزه توصيه كردند تا به دنبال تدوين علوم انساني منطبق برمباني اسلام بروند و اشاره كردند:
«اگر علوم سياسي، اقتصادي و فلسفه يا مديريت و بقيه علوم انساني مبتني بر نگرش مادي بنا شده باشند، طبعاً نمي توانند خواسته ها و آرمان هاي جامعه اي را كه مسلمان و مؤمن به معارف اسلامي است، برآورده كنند.»
در پايان با توجه به روند پيشرفت در كشور در زمينه هاي مختلف و همه گيرشدن تفكر عدالت محور، منحني كشور را رو به قوت و در مقابل منحني دشمن و نظام طاغوتي و نظام سرمايه داري متجاوز و ظالم را كه مظهرش ايالت متحده است، رو به ضعف ارزيابي كردند و اظهار داشتند كه هيچ شواهد و مداركي هم دال بر بازگشت آن به روند صعودي وجود ندارد.
مثل هميشه اين ديدار پر شور و هيجان هم با دعاهاي پر مهرشان پايان يافت.