راهي باز هم به سوي ايران (يادداشت روز)

«همه راه ها به ايران ختم مي شود»؛ همه آنچه غربي ها درباره مذاكرات سازش در واشينگتن گفته اند را مي توان در همين يك جمله خلاصه كرد. ظاهر قضيه اين است كه طرف هاي مذاكره كننده در كاخ سفيد مشغول گفت وگو درباره موضوعي ديگر يعني سازش با غاصبان قدس شريف بوده اند ولي در واقع آنچه گفته شده چيزي غير از اين نبوده كه «آيا مي توان راهي جديد براي مواجه شدن با مسئله ايران از خلال پرونده هاي منطقه اي بويژه موضوع فلسطين يافت»؟ حقيقت مذاكرات واشينگتن تنها زماني آشكار مي شود كه اين موضوع به دقت بررسي شود. ابومازن كه عددي نيست، ولي نتانياهو دقيقا براي يافتن پاسخي براي اين سوال به آمريكا رفته است.
مدت هاست ميان آمريكا و اسراييل بحثي در جريان است كه از ميان دو موضوع ايران و فلسطين كدام اولويت دارد. اسراييلي ها عقيده دارند مسلما مسئله ايران داراي اولويت بيشتري است چرا كه كل مسئله مقاومت در منطقه زير سر ايران است و تا وقتي مسئله مقاومت حل نشود هيچ راه حلي براي موضوع فلسطين پيدا نخواهد شد. به اين ترتيب اسراييلي ها توصيه مي كنند كه آمريكا به جاي اينكه انرژي خود را براي راه انداختن مذاكرات بي حاصل ميان آنها و فلسطيني ها تلف كند، بايد روي پرونده ايران متمركز شود. در مقابل آمريكا يي ها -لااقل بخشي از آنها- عقيده دارند موضوع برعكس است و اولويت را بايد به مسئله فلسطين داد. استدلال كلاسيك آمريكا يي ها در اين مورد اين است كه ايران اساسا به اين دليل يك قدرت منطقه اي است كه چيزي به نام موضوع فلسطين و اشغال بيت المقدس به دست صهيونيست ها وجود دارد. نتيجه اي كه آمريكا يي ها مي گيرند اين است كه اگر بتوان به هر شكل ممكن راه حلي براي مسئله فلسطين يافت و سازشي ميان اعراب و اسراييل ايجاد كرد آن وقت ايران از مهم ترين منبع الهام و اقتدار خود در منطقه يعني مسئله فلسطين بي بهره خواهد شد و اين خود مستقيما منجر به از ميان رفتن آن چيزي مي شود كه تا كنون محور مقاومت خوانده شده است. آمريكايي ها مي گويند وقتي اين اتفاق افتاد مسئله ايران خود به خود حل شده است و اگر هم نشده باشد، حل كردن آن دشوار نخواهد بود!
در اين باره كه كدام يك از اين دو ديدگاه اكنون غلبه كرده ارزيابي دقيقي نمي توان كرد. آنچه واضح است اين است كه آمريكا و رژيم صهيونيستي تصميم گرفته اند دو مسئله را به طور موازي جلو ببرند. نوعي تقسيم كار صورت گرفته است. اسراييلي ها بر خلاف آنچه به آن تظاهر مي كنند اعتقادي به اين ندارند كه مي توانند برنامه هسته اي ايران را با حمله نظامي خنثي يا حتي كنترل كنند. اسراييل واقعا كوچكتر از آن است كه بتواند حتي چنين حمله اي را طراحي كند، چه رسد به اينكه در انديشه اجراي آن باشد. برآورد امنيتي مشتركي كه موساد و شاباك براي سال 2010 نوشته اند به صراحت مي گويد اسراييل بايد از فكر حمله به ايران خارج شود. اينكه اسراييلي ها دائما مي گويند ايران مسئله تمام جهان است نه مسئله اسراييل به تنهايي، اگر درست فهميده شود، معنايي جز اين ندارد كه اسراييل اعتراف مي كند از رويارويي انفرادي با ايران عاجز است. با اين حال بنا شده سر و صدا ها درباره ناگزير بودن اقدام نظامي عليه ايران ادامه پيدا كند به اين دليل كه اسراييل احساس مي كند اين تنها راهي است كه مي تواند برخي كشورها را به همراهي با تحريم ها عليه ايران مجبور كند. در واقع برنامه پيش رو «حمله نظامي» نيست بلكه«تهديد به حمله نظامي» است با اين هدف كه تحريم ها تقويت شود. اصل استراتژيك جمع و جوري كه اين وضعيت را توصيف مي كند اين است كه بگوييم: اسراييل مي خواهد از ارعاب نتيجه بگيرد نه از اقدام.
آمريكا هم دقيقا از همين استراتژي تبعيت مي كند. آمريكايي ها هم خوب مي دانند كه انتهاي برنامه هسته اي ايران نمي تواند تسليحاتي باشد چرا كه سلاح هسته اي چيزي به برتري استراتژيك فعلي ايران در منطقه يا توان دفاعي آن در مقابل تهاجم خارجي اضافه نمي كند و فقط دردسرهايي غير ضروري براي ايران به دنبال خواهد داشت. ايران خوب مي داند كه آمريكايي ها با «توان» هسته اي ايران مخالف هستند و «قصد» ساخت سلاح را صرفا بهانه كرده اند والا در طول بيش از 6 سال مذاكره چرا حتي يك بار حاضر به مذاكره درباره تضمين هاي عدم انحراف -كه ايران همواره آماده واگذاري آنها بوده- به جاي موضوع تعليق نشده اند؟!
مذاكرات سازش واشينگتن بناست از دل اين فضا، راهي براي مواجهه دوباره با مسئله ايران ايجاد كند. از همين حالا مي توان به سادگي گفت هر 3 طرف آمريكايي، اسراييلي و فلسطيني مي دانند اين مذاكرات حاصلي نخواهد داشت اما هر كدام به دليلي مذاكره را به قهر ترجيح داده اند. هدف نتانياهو اين است كه از جانب اوباما به كارشكني در مسير (به اصطلاح) صلح متهم نشود چرا كه فكر مي كند در آن صورت ممكن است آمريكا در مقابله با موضوع ايران كوتاهي كند. ابومازن هم كه اساسا جز نشستن سر ميزهايي از اين دست كار و كسب ديگري ندارد. نشان طلايي مقاومت را مرداني لايق تر خيلي پيش از اينها از چنگ امثال او بيرون آورده اند. تنها كاركرد سياسي او و تنها دليلي كه اسراييلي ها و آمريكا يي ها او را بر سر كار نگه داشته اند اين است كه كسي از تبار فلسطيني باشد تا پاي پيمان سازش را امضا كند والا همه مي دانند مردي كه عرفات هم او را سازشكار مي خواند(؟!) به هيچ درد ديگري نمي خورد. هدف هاي اوباما اما كمي پيچيده تر است. نخست اينكه اوباما مي خواهد چهره خود را به عنوان يك رييس جمهور «جمع كننده» (جمع كننده آنچه بوش پهن كرده بود و ديگر همه را كلافه كرده) تثبيت كند. خروج نيروهاي نظامي از عراق، اعلام راهبرد جديد در افغانستان و حالا مذاكرات سازش درباره سرزمين هاي اشغالي گام هايي است كه او در اين مسير برداشته است. اوباما به جا افتادن اين تصوير از خود نياز دارد تا دموكرات ها در انتخابات نوامبر شانسي داشته باشند والا واضح است كه جمهوري خواهان لااقل مجلس نمايندگان را از آن خود خواهند كرد.
و دوم، تلاش هاي 2 ساله اوباما براي فشل كردن محور مقاومت در منطقه از طريق ايجاد اختلاف بين اجزاي آن به وضوح شكست خورده و اوباما مسلما به اين فكر مي كند كه چگونه بايد آن تلاش ها را از سر بگيرد. در مقطعي آمريكايي ها سعي كردند با واسطه گري تركيه مذاكراتي ميان اسراييل و سوريه تدارك كنند به اين اميد كه دمشق در ازاي بازپس گرفتن بلندي هاي جولان همكاري با ايران و حزب الله را قطع كند. سوري ها در آن مقطع خوب فهميدند كه اگر اسراييل و آمريكا در مقابل آنها نرمشي به خرج مي دهند فقط به دليل پيوندي است كه با محور مقاومت دارند و لذا تصميم گرفتند اين پيوند را حفظ كنند. حالا ديگر اسراييلي ها هم مي گويند كه سوريه ولو مايل به بهبود روابط با غرب باشد، دست از همراهي با ايران و حزب الله نخواهد كشيد. اتفاق بدتر براي آمريكا اين بود كه تركيه هم به دلايلي كه اينجا جاي بحث درباره آن نيست، تصميم گرفت مشاركت خود را در محور مقاومت تقويت كند. به اين ترتيب نه فقط سوريه از محور مقاومت حذف نشد بلكه تركيه هم به آن پيوست. حالا كار به جايي رسيده كه اسراييلي ها جدا كردن سوريه از ايران با واسطه گري تركيه را پاك فراموش كرده اند و صبح تا شب به اين فكر مي كنند كه تركيه را چگونه بايد از ايران جدا كنند؟! شكي در اين نيست كه در اينجا پيچيدگي هاي زيادي وجود دارد ولي اصول كلان حاكم بر صحنه بدون شك همين هاست. اوباما تصور مي كند كه با به راه انداختن پانتوميم هايي از آن دست كه در واشينگتن ديديم مي تواند با حمله به ضعيف ترين حلقه محور مقاومت به كليت آن صدمه بزند و به همين دليل هم هست كه كل اعتبار سياسي خود را پاي اين پروژه گذاشته است.
اشكال كل فرايند اين است كه آمريكا نمي خواهد بفهمد سازش با سازشكاران مسئله فلسطين را حل نمي كند، سازش با محور مقاومت هم كه مي تواند به قضيه فيصله بدهد امكانپذير نيست چرا كه مقاومت چيزي براي سازش نمي بيند و حاضر نيست فراموش كند اين سرزمين زماني اشغال شده است ولو سال ها از آن گذشته باشد. محور همه تلاش ها براي سازش اين است كه پديده اشغال فراموش شود و به مسلمين بقبولانند اسراييل واقعيتي است كه بايد به نحوي با آن كنار آمد. اين چيزي است كه ابومازن و مبارك و عبدالله اردني هيچ مشكلي با آن ندارند. اما آنها نبودند كه در سال 2006، 33 روز، و دو سال بعد 22 روز جلوي صهيونيست ها ايستادند و پسران خوب خانم گلداماير را گوشمالي دادند. مشكل جاي ديگري است. مشكل اين است كه مقاومت حاضر به فراموش كردن خاطره 1948 نيست و اين را با هيچ فرمولي جز آنكه صهيونيست ها به همان جايي برگردند كه از آن آمده اند، نمي توان حل كرد. آمريكا مي تواند نه يك سال كه ده ها سال با امثال ابومازن و مبارك مذاكره كند و نه يك توافق كه ده ها توافق با آنها امضا نمايد، اما در كوچه پس كوچه هاي الخليل و رام الله و پشت ديوارهاي محنت زده غزه و البته در سراسر ايران، چشم هايي مي درخشد كه براي ايستادن در مقابل صهيونيست ها، براي تنها چيزي كه ارزش قائل نيستند قول و قرار هاي روباه ها با دم هايشان است. مسئله فلسطين البته روزي حل خواهد شد ولي آن وقت ديگر چيزي به نام اسراييل وجود نخواهد داشت كه سخن گفتن از مذاكره با آن معنايي داشته باشد.
مهدي محمدي

طرح نظارت بر نمايندگان همچنان در پيچ و خم راهروهاي مجلس

سرويس سياسي-
با گذشت قريب به 90 روز از توصيه رهبر معظم انقلاب به نمايندگان مجلس مبني بر تهيه طرحي براي نظارت برخود، متأسفانه هنوز اين طرح در پيچ و خم راهروهاي مجلس معطل مانده است.
به گزارش خبرنگار امور مجلس كيهان، هيجدهم خرداد ماه گذشته هنگامي كه رهبر فرزانه انقلاب در ديدار نمايندگان خانه ملت تأكيد كردند «مجلس يك شأن نظارتي هم براي خودش و عملكرد نمايندگان تعريف كند» بسياري از حاضران در آن ديدار يكصدا نداي لبيك سرداده و تكبير گفتند كه همين امر نيز خرسندي رهبر انقلاب را در پي داشت.
بعد از آن ديدار، تعدادي از نمايندگان دست به كار تهيه طرحي براي نظارت مجلس برعملكرد خود شدند، اين طرح به صحن علني هم رسيد اما قبل از بررسي نهايي هيأت رئيسه اعلام كرد كه چون كميسيون اصل 90 پيش از اين طرحي را در دست بررسي داشته است لذا بهتر است طرح فعلي هم به كميسيون مذكور برود و پس از چكش كاري كارشناسانه به صحن علني بازگردد. از آن زمان هفته ها مي گذرد اما هنوز طرح مزبور حتي در كميسيون اصل 90 نيز تصويب نشده و آخرين خبرها نيز حكايت از ادامه بررسي ها دارد. البته در اين ميان برخي نمايندگان ضمن ابراز خوشبيني از آينده اين طرح معتقدند بايد فضاي مجلس را براي ارائه طرح آماده كرد و سپس آن را به صحن علني آورد.
اما سوالي كه اينجا مطرح مي شود اين است كه اولاً تاكي بايد منتظر مهيا شدن فضاي مجلس ماند و ثانياً در شرايطي كه اعضاي يك كميسيون مجلس هنوز به جمع بندي واحدي درباره اين طرح دست نيافته اند آيا مي توان اميدوار بود كه طرح فوق در ميان بيش از 280 نماينده مجلس توفيقي كسب كند؟
بهرحال آحاد مردم منتظرند مجلس ولايت مدار بيش از اين در عملياتي كردن فرمايش رهبر معظم انقلاب زمان را از دست ندهد و با اتخاذ تدابير لازم طرح نظارت بر عملكرد نمايندگان را به صحن علني بياورد.
دهقان: طرح خوبي
تهيه شده است
محمد دهقان عضو هيأت رئيسه مجلس شوراي اسلامي در گفت و گو با فارس بدون اينكه به زمان بررسي طرح نظارت بر نمايندگان در صحن علني اشاره كند گفت: برخي نمايندگان از جمله اعضاي كميسيون اصل 90 طرح خوبي را در اين زمينه تهيه كردند كه اين طرح نسبت به طرح اوليه كه درمجلس هفتم تهيه شد ولي به ثمر نرسيد، بسيار دقيق تر، كامل تر و پخته تر است.
وي ادامه داد: از آنجا كه مجلس بر دستگاه هاي ديگرنظارت مي كند نيازمند سيستمي نظارتي بر عملكرد خود است.
عضو هيئت رئيسه مجلس با اشاره به تأكيدات مقام معظم رهبري در اين خصوص، گفت: ما از مجلس هفتم نيز به دنبال طراحي ساز و كاري نظارتي بر عملكرد نمايندگان بوديم.
اين نماينده مجلس هشتم با بيان اينكه يك طرح براي به ثمر رسيدن نيازمند اراده جمعي در مجلس است، خاطرنشان كرد: ايجاد اين اراده جمعي به راحتي امكان پذير نيست چرا كه هر بحثي كه موجب محدوديت نمايندگان شود، نگراني آنها را به دنبال دارد.
عضو كميسيون عمومي و قضايي مجلس با اشاره به ضرورت وجود اين نظارت بر عملكرد نمايندگان، يادآور شد: حتي اگر يك نفر در بين نمايندگان تخلفي مرتكب شود؛ اين موضوع به حيثيت 290 نماينده و در واقع مجلس لطمه مي زند.
فضاي مجلس هشتم آماده نبود اما الان...
وي افزود: در ابتدا در مجلس هشتم زمينه براي مطرح شدن اين موضوع آماده نبود ولي پس از تأكيدات مقام معظم رهبري فرمايشات ايشان نقطه عطفي شد و همان جا نمايندگان با تكبير خود بر اين فرمايشات رهبري تأكيد كردند.
نماينده طرقبه و چناران در ادامه گفت: در حال حاضر كه بالاترين شخصيت نظام به اين موضوع توصيه كرده اند زمينه در مجلس فراهم است كه اين ساز و كار نظارتي فراهم شود تا هم جلوي برخي اتهامات ناروا به نمايندگان گرفته شود و هم به برخي تخلفات نمايندگان رسيدگي شود.
برخي جزئيات طرح
دهقان سپس با تأكيد بر اينكه اصل وجود اين نظارت ضروري است، خاطرنشان كرد: در اين طرح يك كميته نظارتي پيش بيني شده كه هيئت رئيسه مجلس، اعضاي كميسيون اصل 90 و اعضاي كميسيون قضايي سه ركن اين كميته نظارتي هستند تا اگر گزارشاتي به اين كميته رسيد به صورت محرمانه بررسي شودو اگر گزارشات نشان دهنده تخلف و اقدام خلاف شأن نمايندگان بود به آنها تذكر داده شود.
وي يادآور شد: بحث مالي نمايندگان از ديگر مواردي است كه در اين طرح پيش بيني شده تا اموال آنها در ابتدا و انتهاي كار نمايندگي شان بررسي شود. همچنين در اين طرح تصريح شده كه نيازهاي نمايندگان براي خدمتگزاري از سوي مجلس تأمين شود.

جنگ (گفت و شنود)

گفت: بعد از حضور كم نظير مردم در روز قدس، سايت ها و گروه هاي ضد انقلاب بدجوري به جان هم افتاده و علاوه بر فحاشي عليه يكديگر، سران فتنه را هم به باد فحش و تحقير گرفته اند.
گفتم: از قديم و نديم گفته اند اسب هاي درشكه وقتي به سربالايي مي رسند و توان حركت ندارند، همديگر را گاز مي گيرند.
گفت: به سران فتنه اعتراض مي كنند و مي گويند، شما كه عرضه نداريد چند نفر را عليه جمهوري اسلامي ايران به خيابان ها بياوريد، چرا بيانيه مي دهيد و براي كيهان سوژه درست مي كنيد؟!
گفتم: حيوونكي ها حق دارند!
گفت: يكي از همين سايت ها خطاب به موسوي و كروبي نوشته است؛ آنهمه شعار داديد و گفتيد هواداران زيادي داريد پس چرا روز قدس يك نفر از آنها در خيابان ديده نشد؟!
گفتم: شخصي به يكي از نقاش ها سفارش داد كه برايش يك تابلو از صحنه جنگ را نقاشي كند و چند روز بعد كه براي تحويل گرفتن تابلو مراجعه كرد، مشاهده كرد كه نقاش تصوير يك كوه را كشيده است. با عصبانيت پرسيد؛ پس صحنه جنگ چي شد؟ و نقاش گفت؛ اين كوه را مي بيني؟ پشت اين كوه جنگ سختي در جريان است!

حجت الاسلام والمسلمين صديقي: كيهان راه سوءاستفاده دشمنان را سد كرد

حجت الاسلام والمسلمين كاظم صديقي، استاد اخلاق و امام جمعه موقت تهران، در حاشيه مراسم شب قدر در مسجد ازگل و در ديدار با يكي از نويسندگان «كيهان» گفت: روزنامه كيهان به حق پاسدار حريم ولايت است. من بارها گفته ام كه هميشه دعاگوي مديرمسئول كيهان و همه نويسندگان اين روزنامه هستم.
امام جمعه موقت تهران با اشاره به يادداشت حسين شريعتمداري در روز 6 شهريور 1389كه پيرامون سخنان ايشان در نمازجمعه تحرير شده بود، افزود: انتشار به موقع اين سرمقاله در روزنامه كيهان سبب شد تا دشمنان اسلام و رسانه هاي خارجي نتوانند هيچ گونه سوءاستفاده اي انجام دهند. نوشتن اين مطلب، اقدام زيبا و به موقعي بود. بايد از اين هوشياري تشكر كنم. ان شاء الله كه كيهاني ها از ياران امام زمان(عج) باشند.
آقاي صديقي همچنين در سخنراني خود در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان در مسجد ازگل ضمن پرداختن به موضوع برخورد نظام با فتنه گران گفت: وقتي مي گوييم كه برويد سراغ آن هايي كه از نظام جدا شده اند، قهر كرده اند و راهشان را گم كرده اند، نبايد برداشت شود كه نظام از موضع ضعف چنين پيشنهادي مي دهد، بلكه اين موضع از موضع اقتدار است، اما رسانه هاي خارجي مي خواهند وانمود كنند كه نظام ضعفي دارد كه چنين پيشنهادي مي دهد، اما اين چنين نيست.
امام جمعه موقت تهران در مراسم شب هاي احياء بارها براي نابودي فتنه گران داخلي و دشمنان خارجي اسلام دعا كرد و اظهار داشت: حساب كساني كه عليه اين ملت، عليه اين جوانان پاك، عليه اين كشور امام زمان (عج) توطئه مي كنند و نقشه مي كشند و برنامه ريزي دارند، از حساب كساني كه لغزيده اند و راهشان را گم كرده اند جداست. خدايا! شر اين فتنه گران داخلي و خارجي را به خودشان بازگردان و آنان را نابود كن. اما برويد آن هايي را كه لغزيده اند به راه بياوريد. آن هايي را كه به هر دليل قهر كرده اند، آشتي دهيد. اين سيره پيامبر اسلام(ص) است كه هم اقتدار داشت و هم رأفت.

حبيب الله عسگر اولادي: وحدت اصولگرايان مهمترين وظيفه در شرايط امروز است

دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري وحدت مسئولان و همگرايي اصولگرايان را مهمترين وظيفه در شرايط امروز دانست.
حبيب الله عسكراولادي در گفتگو با فارس با اشاره به بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با كارگزاران نظام و نيز ديدار هيئت دولت گفت: آنچه مقام معظم رهبري از همه ما مي خواهند اين است كه مسائل را اصلي و فرعي كنيم و مسائل فرعي ما را از انديشيدن پيرامون مسائل اصلي و اساسي انقلاب باز ندارد.
وي توصيه رهبر انقلاب به سعه صدر و نقدپذيري را از نكات مهم دانست و افزود: تصحيح فكر و عمل يك فرصت استثنايي در ماه مبارك رمضان و ليالي قدر بود. اميدواريم همگي ما و دوستانمان از اين فرصت ان شاءالله خوب استفاده كرده باشيم. وي وحدت مسئولان و همگرايي اصولگرايان را مهمترين وظيفه در شرايط امروز دانست و گفت: فرمول وحدت جذب حداكثري و دفع حداقلي، كنترل هواي نفس و فرو بردن خشم هنگام داوري، اصلاح ذات البين و مقابله با آتش افروزيهايي است كه طراحان نبرد نرم از خارج كشور عليه ملت ايران به وسيله عواملشان هر روز در جامعه ما انجام مي دهند.
وي گفت: رهبر انقلاب در ديدار با مسئولان دو وظيفه كليدي را از اصولگرايان و مسئولان نظام خواستند، وحدت بين كساني كه اصول را قبول دارند، كوشش در جذب آنهايي كه در بين ما بودند و الان نيستند. لذا ما بايد در لبيك به رهبري پيشگام باشيم.
دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري افزود: آنهايي كه از خط قرمز نظام عبور كردند و با ضد انقلاب و شيطان بزرگ يعني آمريكا همكاري مي كنند و هيچ حد و مرزي براي اين همكاري نمي شناسند مشمول اين عنايت مشفقانه رهبري نيستند، ما آنها را كه اصرار بر جدائي دارند بايد جزو ريزشهاي انقلاب بدانيم. اما كساني كه در جمع بندي حوادث سال گذشته به اين نتيجه رسيده اند كه برگردند و با دشمن مرزبندي داشته باشند، نبايد راه بر آنها ببنديم بلكه كساني كه در اثر اشتباه و غفلت، كاري كرده اند با نصيحت و دلالت بايد آنها را به راه انقلاب و امام و اسلام برگردانيم.
وي شرايط امروز كشور را حساس و خطير دانست و گفت: بايد از شرايط فشار، تحريم و تهديد با فكر و تدبير و برنامه ريزي عبور كنيم. ما بيش از هر زماني بايد در دشمن شناسي دقيق عمل كنيم. لذا مذاكره با آمريكاي لجوج بر تهديد و تحريم و تخريب را در شرايط كنوني به صلاح كشور نمي دانيم و نبايد ساده انديشي داشته باشيم.

به همراه وزير كشور پاكستان صورت گرفت
بازديد نماينده رهبر انقلاب و وزير كشوراز مناطق سيل زده پاكستان

وزير كشور و نماينده ويژه مقام معظم رهبري كه در پاكستان بسر مي برند از بخش هايي از مناطق سيل زده پاكستان بازديد كردند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني وزارت كشور، در اين بازديد كه با استفاده از بالگردهاي ارتش اين كشور صورت گرفت وزير كشور پاكستان نيز هيئت عالي رتبه ايراني را همراهي مي كرد.
در بازديد از مردم سيل زده پاكستان، مصطفي محمد نجار و حجت الاسلام محمدحسن رحيميان در جريان مشكلات مردم و همچنين خسارت هاي ناشي از سيل قرار گرفتند.

سردسته مافياي ايتاليا به باند دفاع از خيانت و جنايت پيوست (خبر ويژه)

بعد از افتضاح همسر بدكاره رئيس جمهور فرانسه در حمايت از يك زن بدكاره و قاتل ايراني، نخست وزير فاسدالاخلاق ايتاليا هم به اين كلوپ پيوست.
به دستور سيلويو برلوسكوني كه سمبل انحطاط اخلاقي و اعتياد به فساد جنسي در ايتاليا به شمار مي رود، عكس بزرگ «س-م» (زن جنايتكاري كه پس از ارتكاب زناي محصنه، شوهرش را نيز با سبعيت تمام به قتل رساند) بر سردر ساختمان نخست وزيري نصب شد! حمايت برلوسكوني از اين زن جنايتكار از آن جهت عبرت آموز است كه شخص وي از سردسته هاي مافيا در ايتاليا به شمار مي رود و هر چند هفته يك بار، سند و تصوير و گزارش تازه اي از رسوايي هاي اخلاقي او در مطبوعات ايتاليايي و اروپايي منتشر مي شود. هرزگي اخلاقي برلوسكوني و ارتباطات گسترده وي با فواحش خياباني بارها باعث جنجال در ايتاليا شده و كار را به آنجا كشانده كه ورونيكا لاريو همسر دوم وي، خواستار طلاق و جدايي شده است. همسر دوم برلوسكوني پس از 10 سال ارتباط با وي اقدام به ازدواج با نخست وزير ايتاليا كرده بود. برلوسكوني بيماري اخلاقي خويش را تا مرز تأثيرگذاري در چينش اعضاي كابينه هم گسترش داده و براساس گزارش مطبوعات ايتاليايي، انتخاب شماري از اعضاي زن كابينه، هيچ دليل ديگري جز بيماري نخست وزير ايتاليا ندارد.
در همين حال برخي گزارش هاي رسانه ها حاكي است برلوسكوني از يك باشگاه فوتبال تحت نفوذ خود خواسته در حمايت از «س-م» نوار سبز به مچ و لباس خود ببندند! حزب سبز ايتاليا هم تجمعي 30 نفره را با مشاركت گروهك تروريستي منافقين در شهر رم و در حمايت از «س-م» ترتيب داد.
پيش از برلوسكوني، كارلا بروني همسر بدكاره و ايتاليايي الاصل ساركوزي رئيس جمهور فرانسه، از خيانت «س-م» به همسر خويش دفاع كرده بود. با اين اوصاف پيش بيني مي شود كاندوليزا رايس وزير خارجه سابق و بيل كلينتون رئيس جمهور اسبق آمريكا، ليوني وزير خارجه سابق اسرائيل، و هيگ وزير خارجه فعلي انگليس هم به تيم برلوسكوني و بروني بپيوندند و كلكسيون هرزگي را در حمايت از كسي كه خيانت و جنايت را يكجا مرتكب شده، كامل كنند.
شايان ذكر است در پي انتشار گزارش كيهان - مستند به گزارش رسانه هاي غربي- درباره هويت همسر ساركوزي، چندتن از عناصر گروهكي آشوبگر و بازداشت شده در نامه اي خطاب به كارلا بروني، از نامبرده تمجيد و نسبت به مواضع كيهان عذرخواهي كردند كه به نظر مي رسد اين اقدام در راستاي جلب حمايت طرف فرانسوي و همچنين ابراز دلخوري است نسبت به اينكه به اندازه «س-م» هم آدم حساب نشده است. پاي اين نامه كه در «بالاترين» منتشر شده، اسامي طبرزدي، اصانلو، بداقي، مجيد توكلي و رفيعي فروشان ديده مي شود. توكلي در جريان اغتشاشات روز 16 آذر در حال فرار با لباس مبدل (چادر!) بود كه دستگير شد.

فارين پاليسي: فشارهاي غرب باعث وحدت بيشتر مقامات ايراني مي شود (خبر ويژه)

غرب نبايد اختلاف ها در داخل نظام ايران را جدي بگيرد. نشريه فارين پاليسي با تاكيد بر اين مطلب نوشت: اين اشتباه است كه تصور شود اختلاف هاي موجود، به علت تحريم ها يا احساس درماندگي است بلكه اين امر مثل هميشه صرفا نشان دهنده شيوه كار دستگاه سياسي ايران است.
فارين پاليسي اضافه كرد: تحريم ها، مقامات ايران را از هم جدا نمي كند و آنها در مسير آيت الله خامنه اي حركت مي كنند. البته اختلاف و مشاجره هميشه وجود دارد اما نوعي مشغوليت است نه درماندگي يا تاثيرپذيري از فشار خارج. همچنين خود اين مشاجره ها نشان مي دهد نظام ايران آن گونه كه در غرب گفته مي شود ديكتاتوري نيست.
اين نشريه نوشت: اگر رهبري ايران خواستار پايان مشاجرات علني سياستمداران شد، به خاطر جلب توجه اين اختلافات بود. آيت الله خامنه اي مي داند كه دشمنان ايران مشتاقانه دنبال نشانه هاي ضعف جمهوري اسلامي هستند و به همين دليل با تاكيد بر اتحاد مي خواهد در دوره حساس فعلي، تصوير قدرتمندي از ايران در سطح بين الملي ايجاد كند.
فارين پاليسي در پايان تصريح كرد: برخلاف ادعاها، تحريم هاي خارجي همواره منجر به اتحاد و نه جدايي مقامات ايران مي شود. فراخوان رهبر ايران براي پايان دادن به مشاجرات، ناشي از اين نگراني است كه مبادا ايران در تله غرب بيفتد و خود را گرفتار جنگ نرم قدرت هاي غربي ببيند. از نظر آيت الله خامنه اي اكنون وقت كشمكش هاي داخلي كم اهميت نيست.

شانس شكست آمريكا در خاورميانه همواره بالاست (خبر ويژه)

يك روزنامه آمريكايي با اشاره به مذاكرات سازش و عقب نشيني اشغالگران از عراق نوشت: شانس شكست براي آمريكا در خاورميانه به طور سنتي بيش از شانس پيروزي است.
وال استريت ژورنال مي نويسد: اوباما زماني كه از بازسازي رابطه با كشورهاي حاضر در خاورميانه سخن گفت و عزم خود را در افغانستان، عراق و مسئله صلح جزم كرد در حقيقت به دنبال يك چيز بود و آن هم مقابله با ايران بود و متحدانش در منطقه. بي توجه به ضريب موفقيت اوباما در منطقه، در تمامي حركت هاي مارپيچ وي در افغانستان، عراق و مبحث صلح خاورميانه يك چيز هويدا بود و آن ايران است. ايران دوستاني جان بركف در لبنان و فلسطين دارد.
روزنامه مذكور مي نويسد: هر آنچه آمريكا در منطقه خاورميانه انجام مي دهد يك هدف غايي دارد و آن ايران است. ايران و كاستن از نفوذ اين كشور بر منطقه. در عراق تلاش هاي آمريكا تلاشي است براي حذف فضايي كه تهران بتواند از آن استفاده كند. در افغانستان هياهو براي به روي كار آوردن ميانه روها تقلايي است براي علم كردن مسلمانان معتدل در برابر طيف تندي كه به نفع ايران در حال شكل گيري است. در ماجراي فلسطين- اسرائيل، تلاش ها يك هدف آشكار دارد و آن هم گرفتن بهانه از كشورهاي عربي براي عادي سازي رابطه با اسرائيل است. رهبران عرب ادعا مي كنند كه رنج و درد فلسطيني ها و بازتاب آن در افكار عمومي منطقه در حقيقت نقش بازدارنده اصلي را در بازسازي رابطه همسايگان با اسرائيل ايفا مي كند. اعراب به همين دليل نمي توانند مقابل ايران و دوشادوش ايالات متحده و اسرائيل در منطقه بايستند. اوباما اميدوار است كه موفقيت در مذاكرات صلح، بتواند از تاثير ايران بر گروههاي مقاومت فلسطيني مانند حماس بكاهد.
وال استريت ژورنال اضافه كرد: يك سناريو وجود دارد و آن هم شكست تمامي تلاش هاي اوباما در منطقه است. در شرايطي كه سربازان آمريكايي از عراق بروند و پشت سر خود سرزميني با دولتي نه چندان مقتدر را باقي بگذارند، فضا براي اعمال نفوذ ايران بيش از پيش مهيا مي شود. مذاكرات صلح خاورميانه مي تواند با ادامه شهرك سازي هاي اسرائيل مهر شكست را بر پيشاني داشته باشد. ريسك استراتژي اوباما در منطقه بسيار بالا است، همانگونه كه فرصت هاي پيش روي او هم كم نيستند ]!؟[
گفتني است هيلاري كلينتون روز گذشته در گفت وگو با شبكه دوم تلويزيون رژيم صهيونيستي تصريح كرد ايران يك مشكل بزرگ و چالش اصلي در خاورميانه است اما مذاكرات صلح ارتباطي به مسئله ايران ندارد.

تاكتيك فتحعلي شاهي كروبي و موسوي در روز قدس! (خبر ويژه)

دوي علي گلابي... زلزله 12 ريشتري... بن بست راهپيمايي... رفتار فتحعلي شاهي...
اينها تعابيري است كه در بگومگوي بقاياي فتنه سبز و اپوزيسيون خارج نشين پس از سپري شدن روز قدس و نمايش مجدد مرگ فتنه رد و بدل مي شود.عناصر ضدانقلاب معتقدند فتنه گران طي چندماه گذشته فقط خالي بسته و باعث سردرگمي و يأس بيشتر شده اند. سايت صهيونيستي بالاترين كه خود يكي از معركه گيران اصلي هفته هاي اخير بود، اكنون از قول عليرضا-ر (يكي از عناصر فراري) مي نويسد «من به اندازه و سهم خود فقط يك خواهش از بدنه جنبش دارم: برادر جان اينهمه شعارهاي بالاترين پسند نده كه روز قدس تهران را زير پايمان 12 ريشتر زلزله مي كنيم. نگو كه 13آبان سفارت آمريكا را ميگيريم دوباره پس ميدهيم به خودش. نگو اگر كروبي تهديد بشود ايران را جهنم ميكنيم. (كه ديدي كه شد و هيچكاري هم نكردي). حالا كه كروبي اينطور تهديد شد دوباره بلند نشو نگو كه پس حالا كه اينطوري شد اگر كروبي را بكشيد پس من آنوقت دنيا را گل افشون ميكنم. من از امروز آن شكل خياباني جنبش را كلاً فراموش مي كنم.
ذيل اين نوشته، شماري از اظهارنظرهاي عناصرضدانقلاب به اين شرح آمده است «اين حرف ها كه اله مي كنيم و بله مي كنيم بيشتر از ناحيه كاربران وزارت اطلاعاتي است تا با انجام نشدن تجمع و تظاهرات، تخم يأس بكارند... 4 تا جوون 16 ساله ميشن همه كاره و پيام صادر مي كنن و قرار تظاهرات مي گذارن... اينجا در بالاترين اگه بگي تا آزادي ايران فقط 12 روز مونده، سريع مي بيني همه ميان كلي تعريف مي كنن و كلي حال ميكنند. سر همين قضيه كروبي، من به تو قول ميدم اگر كروبي دستيگر بشه و يا حتا اگر كشته بشه هيچ كس نه مياد تو خيابون و نه كاري مي كنه، ولي اينجا تو بالاترين يارو تيتر مي زنه «واي اگر تار مويي از سر شيخ ما كم بشه ايران را كربلا مي كنيم» بعدش ميري پروفايلشو مي بيني كه اصلا از ايران نيست! من نميتونم بگم كه اين تيترا و كارا همه مال عوامل اطلاعاتي هستش. بايد قبول كنيم كه بعضيها كه مخصوصا از ايران دور هستن از نظر درك سياسي در توهم به سر ميبرن. خود من هم خارج از ايران هستم. اينو گفتم كه به كسي الكي بر نخوره».
سايت ضدانقلابي خودنويس هم كه از خارج كشور مديريت مي شود با اشاره به حضور شكوهمند ملت ايران در راهپيمايي روز قدس و ناپيدايي فتنه گران نوشت: صحبت از ايجاد تفرقه يا ريختن آب به آسياب جمهوري اسلامي نيست. صحبت از واقعيتي شديداً تلخ و گزنده است كه بسياري از ما از بيان آن هراس داريم. آنچه در روز قدس اتفاق افتاد يكبار ديگر گمانه زني ها درباره غلبه كامل جمهوري اسلامي بر جنبش سبز را تاييد مي كند. هر قدر هم فضاي اينترنت پرجوش و خروش باشد آنچه تعيين كننده مسير اوضاع است واقعيت واقعي است كه در خيابان ها روي مي دهد. امسال حكومت با شتاب فراوان عوامل خود را به خيابان ها ريخت و نفس معترضان را گرفت و به خانه كروبي حمله كرد]!؟[ تا باز هم موسوي فقط بتواند «بيانيه» بدهد. بيانيه هايي كه به هيچ دردي نمي خورد و فقط و فقط امتياز كاربري كاربران بالاترين را بالا مي برد. روز قدس امسال درست در نقطه مقابل مراسم پارسال برگزار شد. برخلاف سال قبل دنيا اهميتي به اين موضوع نداد. چون صدايي از مخالفان نشنيد. به نظر مي رسد كسي ديگر براي جار و جنجال هاي فضاي مجازي اينترنت هم اهميتي قائل نيست و آنچه كه قرار بود به اطلاع رساني درست تبديل شود به بازيچه اي كودكانه براي كسب امتياز بيشتر در سايت ها بدل شد. برخلاف بسياري از گمانه زني ها مبني بر اينكه ريزش از درون حكومت آغاز شده است درست در نقطه مقابل ريزش در ميان معترضان شروع شد. عده اي گفتند سركوب ها كارساز نبوده است ولي اشتباه مي كردند چون اگر كارساز نبود همان معترضان سال قبل را دوباره در خيابان ها مي ديديم.
سايت بالاترين هم در مطلبي تحميق آلود و تحريك آميز خطاب به كروبي نوشت: ما ]!؟[ را ببخشيد كه دست و زبانمان خشكيده است و راحت در خانه نشسته ايم. ما را ببخشيد كه به خيابان نرفتيم و به شما خيانت كرديم. ما را ببخشيد اگر ترسيديم و نيامديم. ببخشيد كه فقط بلديم حرف بزنيم و شما را قرباني كرديم. ما بي معرفتيم و پشت به شما كرديم. ما را ببخشيد، ما مي ترسيم. ما را ببخشيد كه انقلاب كرديم ]!؟[ و ايران را به اين روز انداختيم. ما را ببخشيد كه شما را جلو انداختيم و از پشت به شما خنجر زديم. اي شيخ شجاع ]![ وضعيت همين است كه مي بيني. از دست ما كاري برنمي آيد. همين نامه را هم كه نوشتم فردا شب بايد در اوين بخوابم ]نويسنده مطلب مقيم خارج كشور است![ باور كن كه آن روزهاي خوب كه به خيابان مي آمديم، گذشته است. ما امروز توان فتح كوچه شما را هم نداريم. من يا فردا مهمان خانه شما مي شوم و اين وضع را مي كنم يا از شرمساري و غصه، همين فردا دق مي كنم و راحت مي شوم حتي اگر به جهنم بروم»!
اما «دوي علي گلابي چه بود». نويسنده وبلاگ محسن كردي با ابراز ناراحتي از هياهوي توأم با هيچ فتنه گران مي نويسد «كروبي در يك پيام كوتاه بر حفظ جان و امنيت مردم تاكيد كرده و از آنان درخواست نمود كه از حركت به سمت منزل ايشان خودداري كنند. والله خوب شد آقاي كروبي اين پيام را دادند اگر نه سيل سانديس خورها و خانه ايشان را با هم برده بود.
اين گونه مواضع حضرات سبز مرا بياد ماجرايي مياندازد؛ فتحعلي شاه پيش از امضاي قرارداد درباريان را به نزد خويش فرا خواند. آنگاه با اعتماد به نفسي مثال زدني گفت اگر شمشير شاهنشاهي ام را از غلاف سمت راست بيرون كشم چه مي شود؟ همه درباريان جملگي گفتند بدا به حال روس، بدا به حال روس! آنگاه فتحعلي شاه با لحني سرشار از غرور گفت اگر خنجر شاهنشاهي ام را از غلاف سمت چپ بيرون كشم چه مي شود؟ همه درباريان جملگي گفتند بدا به حال روس بدا به حال روس! او هم دست بر غلاف برد و كمي شمشير را بيرون آورد كه ناگاه درباريان دست به دامان قبله عالم شدند در حالي ملتمسانه مي گفتند قبله عالم رحم كن به حال روس. اين بار را رحم كنيد! آنگاه فتحعلي شاه شمشير را به طور كامل درون غلاف كرد و سپس با اعتماد به نفسي مثال زدني قرارداد را امضا كرد».
اين وبلاگ اضافه مي كند: در فرهنگ اهل دعوا و بزن بزن تهروني اين گونه جهت گيري ها به «دوي علي گلابي» معروف است. ميگويند فلاني براي فلاني «دوآمد»، يعني بطور تهديدآميزي دويد طرف حريف فكر مي كنم كه جريان سبز سنگين تر است اگر واقعيت را بپذيرد كه كسي حاضر نيست جانش را بخاطر اين جنبش به خطر بيندازد.
در همين زمينه سايت خودنويس در تحليل ديگري تصريح كرده است« تاكتيك راهپيمايي به بن بست رسيده است. اين مسئله در روز قدس باز هم اثبات شد. رژيم بالاخره كارآزموده شده است. ديگر لزومي به پافشاري روي اين كار نيست. آيا جنبش شكست خورده است؟» وبلاگ «انقلاب سبز هم نوشت: در سايت هايي مثل بالاترين، عده اي نااميد شده اند و حتي به مردم فحش و بد و بيراه مي گويند. خب مردم عقل دارند و به دعوت اين و آن كه به خيابان نمي ريزند.
اماسايت صهيونيستي ايران گلوبال مشكل را نه در سايت هايي نظير بالاترين بلكه دو رگه بودن كساني چون موسوي و كروبي مي داند كه هنوز تظاهر به اسلام مي كنند. اتفاق روز قدس بيش از آن كه نشان شكست باشد نشانه بلوغ است. وقتي سران خودخوانده جنبش، سكولارها را سانسور و سركوب مي كنند قابل پيش بيني است كه آنها هم به خيابان نمي آيند. اصلاح طلبان معامله گر و غيرقابل اعتمادند. آنها مي گفتند اين بار بياييد شعار هم غزه هم لبنان بدهيد.
سايت بالاترين در تاييد ضد دين بودن آشوبگران، خطاب به موسوي و كروبي نوشت: آقايان موسوي و كروبي! از شما مي خواهم ديگر در مورد راهپيمايي در زمان راهپيمايي دولتي سخن نگوييد خود ديديد كه امسال بازيچه رژيم نشديم و نيامديم. اصلا خيلي ازما به اين گونه راهپيمايي ها اعتقادي نداريم.
مگر جنبش راهش با حكومت يكي است؟
اما پايان يك ماه چشم بندي و سياه بازي رسانه اي، شايد خبري باشد كه خودنويس درباره بالاترين نوشت: پارسال در 22 بهمن، بالاترين 12 هزار كاربر داشت اما اكنون اين رقم به 3 هزار نفر رسيده است. آنها واقعا خسته شده اند.