(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 16 شهريور 1389- شماره 19735

كنكاشي در آسيب اجتماعي طلاق نبود مهارت هاي زندگي = خزان آرزوهاي مشترك - بخش پاياني



كنكاشي در آسيب اجتماعي طلاق نبود مهارت هاي زندگي = خزان آرزوهاي مشترك - بخش پاياني

پريسا جلالي
چگونه عواطف را كنترل كنيم؟
چطور ابراز علاقه كنيم؟
چگونه با يك فرد ديگر و با نظرات متفاوت او زير يك سقف زندكي كنيم؟
چرا بايد انسان ها را به همان شكل كه هستند بپذيريم؟
چگونه خود را به جاي ديگران بگذاريم و با جابجايي ايجاد شده تحليل بهتري از رفتار ديگران داشته باشيم؟
چرا بايد اشتباهات شخصي مان را بپذيريم و جرات عذرخواهي داشته باشيم و تا چه ميزان با اين موضوع آشنا هستيم و درصدد اجرايش برآمده ايم؟
پاسخ به اين سوالات توانايي خاصي با عنوان مهارت هاي زندگي است كه ناآگاهي از آن اعتياد، تنهايي و طلاق و ديگر آسيب هاي اجتماعي را رقم خواهد زد.
از نظر جامعه شناسان، طلاق جزء آسيب هاي اجتماعي تلقي مي شود اما آنها هميشه طلاق را محصول جامعه نمي دانند بلكه عوامل ديگري را در اين زمينه موثر مي دانند كه از آن جمله
مي توان به روحيه و توانايي خود اشخاص در رفع مشكلات اشاره كرد.
وقتي رابطه زوجين امكان استمرار ندارد و آرامش، محبت و احترام جاي خود را به نزاع، خصومت و برخوردهاي نامناسب مي دهد، در نتيجه جو متشنجي در خانواده حاكم مي شود كه زمينه رشد افراد خانواده را سلب مي كند و در اين بزنگاه طلاق به عنوان آخرين راه حل پيشنهادي مطرح مي شود.
اعتياد محصول بي اطلاعي از مهارت ها
با پرداختن به علل معنوي و خلاء هاي ديني همچنين ضرورت آموزش مهارت هاي زندگي بهتر است يكي از حلقه هاي مفقوده اصلي خوشبختي و سعادت در زندگي را بررسي كرد.
مي گويد وقتي بيكارم و شغلي پيدا نمي كنم بايد چه كار مي كردم؟ خب اعتياد بهترين! وسيله اي بود كه بتوانم در مقابل داد و فرياد همسر از نداشتن خرجي خانه رها شوم.
اين اظهارات جوان 30 ساله اي است كه به تازگي از همسرش جدا شده و اعتياد را نه تنها عامل طلاق بلكه مسبب ديگر مشكلات از جمله بيماري و مصائب ديگري عنوان مي كند.
به اعتقاد دكتر غلامرضا عليزاده جامعه شناس و عضو هيات علمي دانشگاه در
گفت و گو با گزارشگر كيهان در صورتي كه جوانان با مهارت هاي زندگي آشنا باشند كمتر به اين دام خواهند افتاد.
وي مي گويد: وقتي مي آموزيم چگونه عواطف را كنترل كنيم و چطوردر مقابل شرايط دشوار زندگي بايستيم و راه حل منطقي و عقلايي پيدا كنيم هرگز با بوجود آوردن يك مشكل بزرگتر سعي نمي كنيم صورت مساله قبلي را پاك كنيم.
قبول اشتباهات و جرات عذرخواهي و تعهد به عدم تكرار آن مرحله ديگر است. اگر جوانان را به اين رفتارها عادت دهيم مشكلي ايجاد نمي شود.
همانطور كه دكتر حسين باهر جامعه شناس هم اظهار مي دارد: اعتياد با وارد شدن به زندگي، به دو دليل خانواده را از هم مي پاشد: اول پرستيژ خانواده را از هم مي پاشد چون همسر و اعضاي ديگر خانواده حاضر به پذيرش آن نيستند و از طرف اقوام و فاميل مورد سرزنش قرار مي گيرند.
دليل ديگر بالا رفتن مخارج و هزينه ها است كه حتي در خانواده هاي متمول هم رفته رفته توان مالي كاهش يافته و فقر مي تواند مفاسد اجتماعي پديد آورد.
همسراني كه همفكر نيستند
وقتي علي، كارمند يكي از ادارات خصوصي همه هم و غم خود را يافتن همسري پول دار عنوان مي كند تنها به اين بهانه كه بتواند در گرفتاري هاي مالي زندگي كمك خرجش باشد و يا سميه با مدرك تحصيلي پايين خود در انتظار شاهزاده اي با مدرك تحصيلي عاليه است و همه معيارهايش را در انتخاب چنين زوجي خلاصه مي كند بدون توجه به اخلاق و ديگر معيارها، نياز به فرهنگ سازي دوچندان مي شود تا عواقب چنين معيارهايي به جوانان شناسانده شود.
هرچند جوانان زيادي هم هستند كه صرفا مهريه هاي بالا، ظاهر مناسب، ميزان درآمد و توقعات زياد از طرفين براي تشكيل مراسم عروسي و جهيزيه و در كل خواسته هاي مادي را به كناري گذاشته و تنها توقع خود را از شخص مقابل و خانواده او در اخلاقيات، وفاداري، معنويت و توجه به ارزش هاي معنوي در كنار حداقل توانايي مادي براي تشكيل يك زندگي مناسب خلاصه مي كنند.
اما يكي از بزرگترين عللي كه مي تواند زمينه ساز بروز اختلافات ميان زوجين شود و در نهايت منجر به طلاق گردد عدم همكاري زن و مرد و عدم همفكري آن ها در جنبه هاي مادي و معنوي است كه البته اين را هم مي توان نشانه اي از بي اطلاعي نسبت به مهارت ها دانست.
در واقع مساعدت فكري نياز ضروري در اين فرض تلقي مي شود و بي ترديد زندگي اجتماعي براي سلامت، دوام و آرامش به روابط خاصي نياز دارد كه بي توجهي به آن سستي و متلاشي شدن را در پي خواهد داشت.
ايثار، صبر، تحمل، رعايت حقوق افراد و احترام همه مولفه هاي اصول اخلاقي هستند و جامعه اي كه اخلاقي تر باشد با هنجار و آسيب هاي اجتماعي برخورد مناسب تر و خانواده هاي مستحكم تري خواهد داشت.
به همين دليل است كه دكتر محمد مهدي گلمكاني مدير كل دفتر سلامت شهرداري تهران جامعه اي را پيشرفته مي داند كه آگاه تر و اخلاقي تر باشد.
به تاكيد وي زماني كه بسياري از اصول اخلاقي مانند صداقت در جامعه نهادينه شود اگر فردي به خواستگاري مي رود صادقانه برخورد خواهد كرد.
به طور حتم و به اعتقاد وي، يكي از دلايلي كه بحث طلاق را جدي تر مي كند همين
بي توجهي به ارزش هاي اجتماعي و معنوي و گرايش به سمت مدرنيته و تمايل برخي به ماديات، مصلحت گرايي فردي، سودجويي و ابزار گرايي و در يك جمله فراموشي اعتقادات معنوي است.
منزوي شدن ارزش هاي ديني حين انتخاب زوج در برخي جوانان عامل مهمي در متلاشي شدن آن خانواده است.
مهارت هاي زندگي يك خلأ جدي
در صورت وجود فضاي اخلاقي در خانواده تعامل مثبت ميان زوج ها ارتقا پيدا مي كند و بسياري از مشكلات نيز حل خواهد شد .
در كلان شهرهاي ايران مانند تهران با توجه به تحريك پذيري جوانان از محيط پيرامون، نياز به آموزش مهارت هاي زندگي شديدا احساس مي شود .
ضريب نفوذ شبكه هاي ماهواره اي در بين خانواده ها، افزايش نفوذ اينترنت، فضاي
اس ام اس و تلفن همراه اين ضرورت را ايجاب مي كند تا اطلاعات صحيح در مورد شناخت جنس مخالف از طريق مربيان مجرب و از مجاري صحيح داده شود.
دكتر غلامرضا عليزاده يكي از مهمترين
راه هاي جلوگيري از طلاق را آموختن مهارت هاي زندگي به جوانان به ويژه افرادي كه در سنين ازدواج قرار دارند، عنوان مي كند.
وي در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: در ايران همه تلاش مسئولان براي تربيت نسلي انديشمند و متخصص است اما بيش از پيش بايد از ضروري ترين آموزش ها يعني آشنايي با اولين مهارت هاي زندگي آگاه شوند. تعدادي از جوانان هنوز حدود توقع از زوج خود را نمي دانند و تصور مي كنند مي توانند از طريق ازدواج به روياهايي كه دارند جامه عمل بپوشانند اما اين چشم انداز غير واقع بينانه بعد از ازدواج به روي جوانان گشوده مي شود و پس از مدتي درك مي كنند با ازدواج مشكل حل نمي شود چون نه تنها روياها تحقق نيافته بلكه هزاران مشكل ديگر به روي آنها نمود پيدا مي كند.
دكتر عليزاده ضمن توضيح اين موضوع كه جوانان چون مهارت هاي زندگي را نياموخته اند، روحيه شكست روياها در آنها ايجاد نشده است، مي گويد: برخي آمادگي برخورد با مشكلات را نيز ندارند پس راه هاي برون رفت از مشكلات را در طلاق جستجو مي كنند. پس زير ساخت هاي طلاق در كلان شهرها عمدتا اقتصادي نيست بلكه مهارت هاي اجتماعي و زندگي هنوز به عده اي از جوانان در سن ازدواج آموخته نشده است. مانند كسي كه شنا بلد نيست و او را به استخر بياندازيم مدتي دست و پا مي زند و چون شنا نمي داند مجبوريم براي نجات، او را بيرون بكشيم .
مهارت هايي كه بايد آموزش داد
به نظر مي رسد در جامعه عوامل جامعه پذير، آژانس هاي تربيتي اجتماعي اعم از مدرسه و دانشگاه تا چندي پيش افراد را براي ايفاي نقش هاي همسري تربيت نمي كردند اما چندي است اين مراكز به همراه خانواده عهده دار آموزش مهارت هاي زندگي به جوانان و زوج هايي شده اند كه تشنه مهارت آموزي اخلاقي و رفتاري در رفع مشكلات زندگي مشترك هستند اما ميزان كارايي اين اقدامات از آنجا كه در آغاز راه است مورد انتقاد قرار دارد.
محسن زنگنه مدير سازمان ملي جوانان استان تهران آموزش مهارت هاي زندگي براي جلوگيري از طلاق را مغفول مي داند و در اين خصوص تصريح مي كند: با توجه به افزايش سيستم هاي ارتباطي، فضاهاي اجتماعي، سطح آگاهي هاي نوجوانان و جوانان همچنين پايين آمدن سن بلوغ در نوجوانان بايد مباحثي پيرامون ازدواج، انتخاب همسر و قبل از آن مسايلي در رابطه با دوستي هاي دختر و پسر به نوجوانان ارايه شود.
آشنا كردن نوجوانان با مباحث و مشاوره هاي مربوط به انتخاب همسر و ازدواج همواره از سوي برخي جامعه شناسان مورد بحث بوده است.
دكتر مجيد ابهري متخصص علوم رفتاري و آسيب شناس اجتماعي آغاز آموزش اين مهارت ها را براي تاثير بهتر بر استحكام خانواده ها از دوره دبيرستان مي داند كه در وهله نخست بايد نسبت به انتخاب صحيح شريك زندگي جوانان را آگاه كرد سپس دختران و پسران را از زيان هاي دوستي خياباني، اينترنتي و غيره آشنا ساخت.
اما زنگنه برخي آموزش ها را مناسب دوران دبيرستان نمي داند و معتقد است: اگر بعضي آموزش ها زودتر از موعد مقرر ارايه شود باعث بروز آسيب هايي مي شود. به عنوان مثال ملاك هاي همسر مناسب با آداب خواستگاري مباحثي است كه بايد در همان سنيني كه فرد تصميم به تشكيل خانواده دارد آموزش داده شود، چرا كه با گذر زمان و تغيير شرايط فايده و تاثيرگذاري خود را از دست خواهد داد.
در بندهايي از قانون تسهيل ازدواج كه در گذشته به تصويب رسيده است، قانونگذار پيرامون مباحث آموزش مهارت هاي زندگي براي سازمان هايي مانند آموزش و پرورش و وزارت علوم وظايفي تعيين كرده است كه انتظار مي رود مباحث ارايه شده در سيستم آموزشي كشور مهارت افزا باشد و اگر ما نتوانيم مهارت هاي درست زندگي كه ازدواج يكي از آنها است را به فرد آموزش دهيم با مشكل روبه رو خواهيم شد.
اما حامد نظرنيا مدير سازمان ملي جوانان استان لرستان اجراي اين برنامه ها را از سوي سازمان ملي جوانان مورد تاكيد قرار مي دهد كه در دو محور اشتغال و ازدواج مهارت آموزي مي شود.
وي در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: ايجاد كارگاه هاي آموزشي با حضور اساتيد برجسته، مهارت آموزي ارتباط، تشويق به آغاز زندگي مشترك ساده و تعيين مهريه هاي كم همچنين آموزش مهارت هاي زندگي براي انتخاب و زندگي مشترك از جمله اقداماتي است كه از سوي سازمان انجام شده و آمار زيادي از طلاق را در استان كاهش داده است. اميدوارم اين اقدام بتواند در تمامي استان ها انجام شود و مسبب رفع مشكل ازدواج و باعث استحكام پيوند زندگي هاي مشترك شود.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14