تا ثريا... نه تا انته ليثران (يادداشت روز)

دانشمندان مي گويند از زمين تا ثريا (خوشه پروين) حدود 400سال نوري راه است.درست به همين دليل هم هست كه ستارگان خوشه پروين (ثريا) نماد فاصله و بعد مسافت و دوردستي شده اند. پيامبراعظم صلي الله عليه وآله وسلم براي آن كه ميزان اهتمام قوم سلمان فارسي به دين و دانش را در افق آينده نشان دهد فرمود اگر دين (يا دانش) به «ثريا» آويخته باشد، مرداني از قوم اين مرد (سلمان) به آن دست پيدا مي كنند. ظاهراً اين كلام شريف يكبار ذيل آيه54 سوره مائده و بار ديگر ذيل آيه38 سوره محمد(ص) و در تفسير اين آيات عنوان شده است آنجا كه خداوند خطاب به برخي ياران اهل ترديد و ارتداد تصريح مي كند اگر رويگردان شويد خداوند قومي را جانشين شما مي كند كه دوستدار آنان است و آنها هم او را دوست دارند و در راه او مجاهدت مي كنند بي آن كه از سرزنش ملامتگران بهراسند. و نيز امام جعفرصادق عليه السلام در تكريم شرح صدر و حق طلبي و حق پذيري همين مردمان فرمود «اگر قرآن بر عجم نازل شده بود عرب به آن ايمان نمي آورد ولي قرآن به عرب نازل شد و عجم به آن ايمان آورد و اين فضيلتي براي آنهاست.»
اين گوهر و جوهره نسل سلمان فارسي است؛ سخت كوشي در راه دين و دانش به موازات فروتني در برابر حق و معارضه با جهل و تبعيض و ستم و استيلا. درخت اين قوم در برابر تندباد تهاجم ها خم شد اما نشكست و اگر شكست، خشك نشد و دوباره باليد و سر برآورد. نه، ما نژادپرست و ناسيوناليست نيستيم كه اگر چنين بود نه در طول تاريخ برابر حق فروتني مي كرديم و نه ضعف ها و نقص هاي امروز خود را مي ديديم و مي پذيرفتيم. مقصد موعود تكاپوي دينداري و دانش دوستي ما تا دور دست ثرياست اگر هنوز پا بر زمين داريم. و اين بي قراري به آرامش نخواهد رسيد اگر ثرياي دانش را زيرپا نيابيم. تاريخ ما با همه فرودها و نشيب ها و سقوط ها، گواه اين روح بزرگ و بيقرار است. و اگر امروز به سان هزاره اخير در معرض تهاجم و تطاول قرار گرفته ايم، همين خود شاهد بزرگي است بر اينكه ملت ما روحي بزرگ دارد و لاجرم براي روح بزرگ، جريمه هاي بزرگ است. ملت ايران اراده كرده به جايگاه درخور خويش در عرصه عزت و استقلال و پيشرفت و دانش برسد و به همين جرم بزرگ مغضوب قدرت هايي قرار گرفته كه مهربانانه ترين! عكس العملشان «تحريم» بوده است.
ملت ايران و دانشمندان و فرزانگان آن براي همين يك قلم معارضه و عداوت، ممنون قدرت هاي زورگو هستند كه اگر اين تحريم كينه توزانه- به قصد فلج كردن و نابود كردن ايران- نبود ما كجا باور مي كرديم كه بايد خود را از شير خصم بگيريم و خوش يا ناخوش، سرپاي خود بايستيم؟ اگر قرار بود آلماني و فرانسوي يا آمريكايي و روس با مهرباني و وفاي به عهد براي ما نيروگاه بسازند و سوخت اتمي آن را نيز تدارك كنند و به ثمن گزاف به ما بفروشند، ما كجا به ساخت تأسيسات UCF اصفهان و سايت غني سازي 5/3درصد نطنز و فردو فكر مي كرديم، چه رسد كه راه به اين تصور ببريم؟ اگر قرار بود رآكتور تهران روي انگشت غربي ها بگردد و سوخت آن جهت توليد محصولات دارويي و پزشكي تأمين شود، ما كجا به غني سازي 20درصد راه مي برديم؟ و اصلاً ايراني تو سرخور دهه 30 را كه «نمي تواند آفتابه و لولهنگ بسازد و كارخانه سيمان را اداره كند» چه به شكافتن اتم و راه بردن به دل ذرات و نانوتكنولوژي و بيوتكنولوژي و شبيه سازي؟
اينها ديگر خيال و رؤيا نيست- كه روزگاري حتي جرئت نداشتيم در خيال خود نيز به مرزهاي اين فنون و دانش ها نزديك شويم- بلكه قله هاي دانشي است كه يكي پس از ديگري زيرپاي دانشمندان و نخبگان ملت ما مي آيد و خوشه هاي معرفتي است كه يكي پس از ديگري در دست رس قرار مي گيرد. اين تعبير الهي است كه «آيا كافران مي خواهند مكر بورزند؟ پس آنها در دام مكر خود مي افتند.» (آيه42 سوره طور). اما با همه اين دستاوردها، راه ناپيموده بسياري تا ثرياي دانش و دين داريم. فاصله وضع موجود تا مطلوب و آرمان را بايد با همت مضاعف، جهاد علمي، جنبش نرم افزاري و برنامه ريزي براساس «نقشه راه» و نقشه جامع علمي پيمود.
اين باور ماست كه «ما كان للّه ينمو. هر آنچه براي خداوند باشد، رشد و نمو مي كند». اين هنر مردان خداست كه هر روز به كار نو همت بگمارند و هر روز دانه اي بيفشانند و نهالي بكارند و آن خوشه و نهال نورس را چون باغباني دلسوز- با اميد و اهتمام و دلواپسي توأمان- بدارند تا به طراوت و برگ و بار رسد. و جنبش نرم افزاري و جهاد علمي در كشور ما از اين جنس است. مستكبران عالم، علم و فناوري را سلاح قدرتمند و تعيين كننده در زورآزمايي خود مي دانستند و طراحي كردند كه از جمله با راه انداختن تندباد تهاجم و بي ثباتي و تهديد و تحريم و حاشيه هاي بسيار اين تلاطمات، مراكز علمي و دانشگاهي ايران را از هدفگذاري «قدرت علمي» غافل كنند و هنر رهبر فرزانه ايران اين بود كه در كوران همين تندبادها و معارضه ها كه بايد راه دشمن از جهات گوناگون سد مي شد، از باغباني نهال علم و فناوري- با وجود انبوه تيغ ها و علف ها و حرف هاي هرز و موريانه هاي يأس و وادادگي و مرعوبيت و شيفتگي در برابر غرب- غافل نماند. او نهالي را كه روح خدا خميني(ره) در خاك حاصلخيز ما كاشته بود 20 سال پاس داشت تا به بار نشست. كلام و كلمه براي خدا كه شد- چندان كه دعاي هميشه مقتداي انقلاب است- به بار مي نشيند. «كلمه طيبه كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها في السماء... كلام پاكيزه مانند درخت پاكيزه، ريشه اي استوار و شاخه بر آسمان دارد و هر زمان به اذن پروردگار ميوه مي دهد» (آيه 42 سوره ابراهيم). ذات كلام پاكيزه صعود و بالا رفتن است. «اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه... كلمه طيبه به سوي پروردگار بالا مي رود و عمل شايسته آن را به اوج مي برد».(آيه 01 سوره فاطر)
معارضه و چالش كم نيست. از تحريم و تهاجمات آشكار قدرت ها كه بگذريم، ملت ما به ويژه در سده اخير با موريانه هاي وطني عليه «فكر و اميد و جرئت و خلاقيت» مواجه بوده است. همان ها كه به تعبير ژان پل سارتر «چند روزي در آمستردام و لندن و بلژيك و پاريس مي چرخانديم و روابط اجتماعي تازه اي ياد مي گرفتند و آرزوي اروپايي شدن را در دلهايشان به وجود مي آورديم. بعد اينها را به كشورهايشان مي فرستاديم كه در آنها براي هميشه به روي ما بسته بود. ما در آنها راه نداشتيم، ما نجس بوديم، ما دشمن بوديم. و روشنفكرهايي را كه درست كرده بوديم فرستاديم به كشورهايشان. بعد از آمستردام و بلژيك و پاريس فرياد مي زديم برادري، انسانيت، بعد مي ديديم پژواك صوت ما از دهان همين روشنفكرها عين سوراخ آب حوض پس مي آيد... هر وقت ساكت مي شديم آن ها هم ساكت مي شدند. هر وقت حرف مي زديم، انعكاس وفادارانه و درست صوت خودمان را از حلقوم هايي كه ساخته بوديم مي شنيديم. مطمئن شده بوديم اين روشنفكران هرگز كوچك ترين حرفي براي زدن جز آنچه در دهانشان گذاشته ايم ندارند بلكه حتي حق حرف زدن را هم از مردم خودشان گرفته اند» (مقدمه سارتر بر كتاب « فرانتس فانون» با عنوان مغضوبين روي زمين).
اين رنج ديرين دانشگاه و علوم انساني ما- پايه و مايه هر دانش و دانشمند و دانشگاه- تا به امروز است كه در آغاز قرن حاضر بر زبان خان ملك ساساني و در توصيف فضاي «مدرسه علوم سياسي»- يكي از نخستين مراكز تربيت روشنفكري و دانشگاهي- آمده است «روزي جناب سيد ولي الله خان نصر كه تشريح درس مي دادند فرمودند ايران مثل خزه اي است كه به ديوار استخر چسبيده باشد و دولت انگليس به منزله ديوار آن است كه اگر نباشد، خزه وجود خارجي ندارد. در ميان فارغ التحصيلان مدرسه كمتر باسواد پيدا شد و سطح معلوماتشان اساسا از سيكل اول مدرسه بالاتر نبود يعني همان اندازه كه انته ليژان ]اينتليجنت[ سرويس از مستعمرات مايل است اما اكثر آنها به واسطه تلقينات و تبليغات مديران به نوكري خارجي تن درداده و به جاسوسي اجنبي رفتند...».(حسين فردوست، «ظهور و سقوط سلطنت پهلوي»، جلد دوم، صفحه041).
اگر قرار است دانشگاه موتور پيشرفت كشور باشد كه هست، اين موتور را بايد با تراز «ايران جديد» و «انقلابي» باز تعريف و باز مهندسي كرد. حس اعتماد به نفس و اميد و جرئت مناقشه با گفتمان سيطره طلب ليبرال- دموكراسي است كه مي تواند روح در كالبد واژه روشنفكري بدمد وگرنه اين چه روشنفكري شترمرغ نمايي است كه هرچه در برابر فرهنگ و تمدن بومي- اسلامي پرخاشگر، شورشگر، بدگمان- و دست كم منتقد- است، در برابر فرهنگ متعدي بيگانه، تصويري تماماً مطيع و نرم و خوش گمان و تسليم از خود برجاي مي گذارد؟! اين حس مجادله و منازعه با خويشتن، و شيفتگي و رعب در برابر دشمن، هيچ ملتي را به رشد و پيشرفت و عزت نرسانده است تا چه رسد به ملتي كه با انقلاب اسلامي 75 از خواب و رخوت طولاني مدت برخاست. با ترديد و تناقض و ترس نمي توان قدم از قدم برداشت و بر چالش ها فائق آمد.
شبه روشنفكراني كه همواره و منحصرا خطاها و ضعف ها و زمين افتادن ها را به رخ ملت ايران كشيده اند مي دانند اما پنهان مي كنند كه اينها عوارض جرئت و حركت است وگرنه آن كه درجا مي زند يا مي نشيند دچار عارضه ديگري هم نمي شود جز همان درجا زدن و عقب افتادن و از قافله تمدن و پيشرفت گم شدن. جرئت و جسارت «نقادي» غرب از يك سو و «توليد ايده و فكر» از طرف ديگر است كه مي تواند استارت پيشرفت علمي را بزند. اين روحيه بايد در 3 ركن مديريت، اساتيد و دانشجويان تزريق شود وگرنه آن كه «نخواهد» به طريق اولي «نمي تواند». با جرئت بايد گفت كه بخش قابل توجهي از علوم انساني رايج در دانشگاه هاي ما تزريق روحيه «نخواهيم چون نمي توانيم»! است و اگر چنين باشد دانشگاه از فلسفه وجود خود ساقط خواهد شد، همچنان كه افراط در سياست زدگي و علم گريزي يا تفريط در سياست گريزي و بي بصيرتي دانشگاه را از نقطه طلايي تعادل دور و تبديل به قربانگاه «جنگ نرم» مي كند.
دانشگاه تراز «ايران جديد» مستلزم «توسعه هدفمند» است و هدفمندي غير از وسعت بخشي آماري و توأم با سردرگمي است. ارتقاي هدفمند دانشگاه مستلزم داشتن راهبرد و نقشه راه و نيازمند دورانديشي و آينده نگري است. و اين يعني 1-شناسايي اهداف، نياز و ضرورت ها 2-شناسايي آسيب ها و ضعف ها 3-شناسايي ظرفيت ها و استعدادها 4-شناسايي رقبا و معارضين و مزاحمين و موانع 5-طراحي چشم انداز بلندمدت به صورت گام ها و ايستگاه هاي مرحله اي.
شوراي عالي انقلاب فرهنگي قرار است اتاق فكرو مديريت «تحول و اصلاحات در دانشگاه» باشد. لازمه اين مهم، اهتمام قواي سه گانه- حاكميتي- به اعتبارافزايي بلامنازع «شورا» مي باشد و البته شايسته است كه اين اهتمام از درون اين شورا هم بجوشد. تدبير استوار، اجراي قاطع، و ارزيابي و ارتقاي تصميم سازي ها، شرط توفيق شوراي عالي انقلاب فرهنگي است.
محمد ايماني

اينديپندنت : پذيرش ايران هسته اي بهتر از ديگر گزينه هاست

يك روزنامه غربي در گزارشي با اذعان به صلح آميز بودن برنامه هسته اي تهران نوشت: حمله به تاسيسات هسته اي ايران نتايج خطرناك و بدتري را در مقايسه با زندگي با ايراني ها و قابليت هاي هسته اي اين كشور دارد.
به گزارش مهر، اينديپندنت در گزارشي با اشاره به خطرناك بودن گزينه نظامي عليه ايران به قلم «پائول ولي» نوشت: پيش از اين در افغانستان و عراق سناريويي مشابه وجود داشت. افغانستان را به عنوان تهديدي استراتژيك محكوم كردند، فرض بر اين بود كه «اسامه بن لادن» رهبر القاعده در اين كشور پنهان شده است.
اين روزنامه انگليسي در ادامه مي نويسد: هنگام حمله به عراق نيز اين طور فرض مي شد كه «صدام حسين» داراي سلاح هاي كشتار جمعي است و هم اكنون اين ادعا وجود دارد كه ايران در حال ساخت بمب هسته اي است و به همين دليل تحريم هايي عليه اين كشور اعمال شد و اكنون صحبت از ماجراجويي است.
به نوشته اينديپندنت، ايران در حال توسعه برنامه هسته اي خود براي دستيابي به انرژي است. تهران اخيرا به كمك روس ها سوخت گذاري اولين نيروگاه هسته اي خود را در بوشهر آغاز كرده است.
اين روزنامه انگليسي با بي اعتنايي به تاكيد بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي بر موضع شفاف هسته اي ايران و در مقايسه اي نابرابر ميان برنامه صلح آميز هسته اي تهران و كلاهك هاي هسته اي رژيم صهيونيستي مدعي مي شود: تهران همواره گزارشها را در خصوص ساخت بمب هسته اي رد كرده، اما مي توان حدس زد كه چرا ايراني ها همواره بر استفاده از انرژي هسته اي تاكيد داشته اند. روسيه كه همسايه شمالي ايران است، بمب هسته اي دارد، هند و پاكستان نيز كه همسايه شرقي اين كشور هستند، بمب هسته اي دارند. تل آويو كه در غرب ايران است، 400 كلاهك هسته اي دارد و از زماني كه رژيم صهيونيستي از پيوستن به معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي امتناع ورزيده و اجازه بازرسي از تاسيسات هسته اي خود را به بازرسان آژانس ندادند، هيچ كس شمار دقيق بمب هاي هسته اي اين رژيم را نمي داند.
اينديپندنت در ادامه اين مطلب بر اساس ادعاي غربيها درباره برنامه اتمي ايران مي نويسد: بدون شك، دست نيافتن تهران به سلاح هسته اي بهتر است چرا كه اين موضوع مي تواند باعث بي ثباتي و ايجاد مسابقه تسليحاتي در منطقه با عربستان سعودي، كشورهاي حوزه خليج فارس، مصر و تركيه شود.
اين روزنامه انگليسي با اذعان به تاكيد رئيس سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي به صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران مي نويسد:اما بيشتر كارشناسان استراتژيك حتي در رژيم صهيونيستي بر اين باورند كه ايران در صورت دارا بودن از سلاح هسته اي از آن براي مقابله به مثل استفاده خواهد كرد نه حمله. در همين حال «محمد البرادعي» رئيس سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي سال گذشته تاكيد كرد كه هيچ مدرك معتبري در اين خصوص كه ايران در حال ساخت بمب هسته اي است، وجود ندارد.
همچنين پنتاگون اعلام كرده كه حمله به تاسيسات هسته ي ايران نتايج خطرناك و بدتري را در مقايسه با زندگي با ايراني ها و قابليت هاي هسته اي اين كشور در بر دارد.
اين روزنامه انگليسي در پايان مي نويسد: اقدام نظامي عليه ايران باعث بي ثباتي در جهان مي شود.

تيرآهن (گفت و شنود)

گفت: يك سايت ضد انقلابي با اشاره به فتنه 88 نوشت، نبايد خودمان را بيشتر از اين گول بزنيم! بايد بپذيريم كه شكست سختي خورده ايم.
گفتم: ديگه چي؟!
گفت: خطاب به سران فتنه نوشته؛ مشكل آنها اين است كه هم مي خواهند به عنوان مسلمان شناخته شوند و هم با اپوزيسيون كه اساساً به دين اعتقادي ندارد، پيوند داشته باشند.
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: نوشته است، فعاليت گروه هاي اپوزيسيون هم به سوژه اخبار ويژه كيهان تبديل شده و زمينه تمسخر و استهزاء از سوي حاكميت را فراهم مي آورد.
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: همين سايت با اشاره به سالگرد انتخابات 22 خرداد و روز قدس امسال نتيجه گرفته كه جنبش سبز مرده است و نبايد به موسوي و كروبي و... دل خوش كرد.
گفتم: يارو با عجله وارد قهوه خانه شد و در حالي كه گريه مي كرد به دوستش گفت؛ تيرآهن از روي كاميون افتاد روي سر پدرت و فوت كرد. دوستش گفت؛ چقدر خوب شد كه تيرآهن به چشم پدرم نخورد وگرنه كور مي شد!!

مشكلات تهران در ديدار نمايندگان با رئيس جمهور بررسي مي شود

يك عضو مجمع نمايندگان تهران از برگزاري نشست مشترك اعضاي اين مجمع با رئيس جمهور خبر داد.
زهره الهيان به فارس گفت: پنجشنبه اين هفته نمايندگان تهران با دكتر احمدي نژاد نشست مشترك خواهند داشت.
وي سپس با اشاره به سفر آتي هيئت دولت به استان تهران ابراز اميدواري كرد در نشست فوق كه با مشاركت فعال نمايندگان ملت برگزار مي شود مصوبات استان به سمتي جهت گيري شود كه نيازهاي واقعي تهران با توجه به مركزيت شهر تهران تامين شود. وي تصريح كرد اعضاي مجمع نمايندگان شهر تهران پيشنهاداتي در خصوص حل مشكلات پايتخت و حومه دارند كه به رئيس جمهوري ارائه خواهند داد.
نشست مشترك نمايندگان تهران با قاليباف و رويانيان
نشست مشترك مجمع نمايندگان شهر تهران با قاليباف و رويانيان با موضوع اختصاص بودجه به مترو، عصر روز گذشته برگزار شد.
محمد كوثري عضو مجمع نمايندگان تهران در مجلس هشتم در گفت وگو با فارس درباره جلسه اخير اين مجمع با شهردار تهران اظهار داشت: در اين جلسه درباره موضوع اختصاص بودجه مترو و اقدامات شهرداري تهران در اين زمينه و پيگيري هاي دولت بحث و تبادل نظر شد. وي خاطرنشان كرد كه در اين جلسه قرار شد كه نمايندگان كمك كنند تا اين نوع بودجه ها به موقع از سوي دولت در اختيار شهرداري قرار گيرد. عضو مجمع نمايندگان تهران در مجلس همچنين گفت كه در جلسه مذكور مقرر شد شهرداري تهران در زمينه كاهش مدت زمان حضور قطارها در ايستگاه هاي مترو تلاش كند و رويانيان كه از طرف دولت در اين جلسه حضور داشت نيز اعلام كرد دولت به تسريع در تامين واگن هاي مترو و فعال تر شدن خطوط، كمك خواهد كرد.
كوثري افزود: آقاي قاليباف هم در اين جلسه نيازها، مسائل و مشكلات متروي تهران را بيان كرد و خواستار اختصاص بودجه قانوني شركت قطار شهري تهران و حومه شد.
وي در پايان خاطر نشان كرد: در اين جلسه علاوه بر آقايان قاليباف و رويانيان، نمايندگاني از وزارت كشور نيز حضور داشتند.

در دانشگاه تهران نماز عيد فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اقامه مي شود

نماز عيد فطر به امامت حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در دانشگاه تهران اقامه خواهد شد.
حجت الاسلام سيد يدالله شيرمردي رئيس ستاد نماز جمعه در گفت وگو با فارس، با بيان اينكه نماز عيد فطر امسال در دانشگاه تهران اقامه خواهد شد، گفت: اگر جمعه به عنوان عيد فطر اعلام شود، ديگر نماز جمعه برگزار نخواهد شد.
بر اساس اين گزارش، نماز عيد سعيد فطر امسال نيز طبق سنوات گذشته به امامت حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي اقامه خواهد شد.

گزارش جديد آژانس: آمانو : غني سازي اورانيوم ايران تحت نظارت است

مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي اعلام كرد كه تمام فعاليت هاي غني سازي اورانيوم در ايران تحت نظارت بازرسان آژانس قرار دارد.
«يوكيا آمانو» عصر ديروز تازه ترين گزارش خود درباره برنامه هاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران و سوريه و همچنين فعاليت هاي هسته اي نظامي رژيم صهيونيستي را در اختيار 35 عضو شوراي حكام آژانس قرار داد.
وي در اين گزارش، همانند 24 گزارش قبلي آژانس بار ديگر اذعان كرد كه هيچ انحرافي در فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران مشاهده نشده است.
آمانو در ادامه اين گزارش تصريح كرد كه تمام مواد و فعاليت هاي هسته اي اعلام شده ايران تحت نظارت آژانس قرار دارد و بازرسان آژانس هيچ مشكلي براي بازرسي از تاسيسات اين كشور ندارند.
وي همچنين از تحت نظارت بودن تمام فعاليت هاي غني سازي اورانيوم در ايران خبر داد.
مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي در عين حال مدعي شد كه آژانس همچنان نسبت به صلح آميز بودن مواد و فعاليت هاي احيانا اعلام نشده ايران نمي تواند، اطمينان حاصل كند.
تحليلگران سياسي معتقدند كه بحث هاي مطرح شده در گزارش جديد آژانس پيرامون برنامه هسته اي صلح آميز ايران در واقع تكرار گزارشات قبلي است اما، آنچه كه اين گزارش را از ديگر گزارش هاي آژانس متمايز كرده، اشاره به برنامه هسته اي نظامي رژيم صهيونيستي است.
آژانس بين المللي انرژي اتمي براي اولين بار طي 50 سال گذشته به برنامه رژيم صهيونيستي پرداخته است. موضوعي كه در اجلاس اخير بازنگري معاهده ان.پي.تي، آژانس ملزم به اين كار شده بود.

يك مقام آگاه در وزارت خارجه: اظهارات متكي درباره مذاكرات سازش نادرست منعكس شد

يك مقام آگاه در وزارت خارجه گفت كه اظهارات وزير امور خارجه كشورمان در خصوص مذاكرات سازش در خاورميانه توسط برخي سايتها و خبرگزاريهاي داخلي به صورت نادرست و تحريف شده منعكس شده است.
يك مقام آگاه در وزارت امورخارجه كشورمان اعلام كرد كه اظهارات منوچهر متكي وزير امور خارجه كشورمان در خصوص مذاكرات سازش در خاورميانه توسط برخي سايتها و خبرگزاريهاي داخلي به صورت نادرست و تحريف شده منعكس شده و دقت لازم در انتقال صحيح اظهارات وي صورت نگرفته است.
اين مقام آگاه در وزارت امور خارجه اضافه كرد: القاء نكات اشتباه و بي دقتي در اطلاع رساني در حوزه مهم و حساس سياست خارجي نتيجه اي جز ضربه زدن به تصميمات و اقدامات دستگاه ديپلماسي كشورمان نداشته و زمينه سوء تفاهم با ساير كشورها را فراهم مي آورد و مي تواند تبعات جبران ناپذيري براي سياستهاي نظام و منافع ملي كشورمان داشته باشد.
وي گفت: دستگاه سياست خارجي انتظار دارد رسانه ها با رعايت اصول اخلاقي، دقت نظر كافي و مراعات همه ظرافتهاي مربوط به روابط خارجي در جهت همگامي با مجريان سياست خارجي به منظور تحقق اهداف مقدس نظام جمهوري اسلامي ايران گام بردارند كه غالباً هم اينگونه رفتار مي كنند.

شما هم؟! بر منكرش لعنت! (خبر ويژه)

4تن از زنان عضو كابينه برلوسكوني به تبعيت از نخست وزير ايتاليا اعلام كردند از يك زن خيانتكار در ايران كه همسر خود را نيز با سبعيت تمام به قتل رسانده حمايت مي كنند.
مارا كارفانيا، ماريا استلا جلميني، جورجا ملوني و استفانيا پرستيجا كومو در مصاحبه با يك نشريه ايتاليايي ضمن حمله به كيهان به خاطر روشنگري درباره سوابق انحطاط سياسي و خيانت هاي اخلاقي كساني چون كارلا بروني (همسر ساركوزي رئيس جمهور فرانسه) و برلوسكوني، گفته اند ما همه سكينه ]م...[ هستيم و از تندروهاي تهران نمي هراسيم.
كيهان البته اصراري ندارد كه اعتراف اين چند عضو كابينه عليه خود را مورد مناقشه و ترديد قرار دهد به ويژه اينكه پيش از اين گزارش هاي مستند بسياري در مطبوعات ايتاليايي منتشر شده كه نشان مي دهد برلوسكوني اغلب اين مخدرات را صرفاً از سربيماري جنسي و اختلالات حاد اخلاقي به كابينه خوانده و در واقع نوعي حرمسراي دموكراتيك!؟ وسط كابينه ايتاليا دست و پا كرده است.
مارا كارفانيا وزير فرصت هاي برابر! در كابينه برلوسكوني ضمن آويختن عكس سكينه-م بر سر ساختمان وزارتخانه مزبور مي گويد من موضع سياسي مشتركي با كارلا بروني در فرانسه ندارم اما امروز؛ زير يك پرچم براي حمايت از ]س-م[ ايستاده ايم و براي همين اعلام مي كنيم همه ما يك ]س[ و يك كارلا بروني هستيم.
نزديكي زياده از حد نامبرده با برلوسكوني كار را به تهديد ورونيكا همسر نخست وزير ايتاليا كشانده كه مي گويد اگر اوضاع به همين روال پيش برود طلاق مي گيرد. كارفانيا رقاصه مبتذلي است كه از 10 سال پيش در يك تلويزيون وابسته به برلوسكوني فعاليت مي كرد. او مي گويد علت ناراحتي و اعتراض همسر برلوسكوني را متوجه نشده است. نامبرده رئيس جنبش زنان! در حزب برلوسكوني (ايتاليا به پيش) هم هست.
يادآور مي شود همزمان با حمايت برخي عناصر بدنام فرانسوي و ايتاليايي از «س-م» - كه ضمن ارتكاب زناي محصنه، اقدام به بيهوش كردن همسر خود و قتل وي توسط اتصال برق كرده است- سخنگوي واتيكان (پاپ) هم وارد گود اين نمايش رسوا شده و گفته است: پاپ موضوع خانم «س» را از مجاري ديپلماتيك دنبال مي كند زيرا ما مخالف اعدام هستيم و مي خواهيم او را نجات دهيم.
اين موضع گيري در حالي است كه حد زناي محصنه در تمام كتاب هاي آسماني اعدام است چه رسد به آن كه مرتكب زناي محصنه دست به قتل هم زده باشد. اما همان گونه كه در قرآن نيز آمده پيروان برخي اديان آسماني ابتدا به تحريف حكم الهي دراين باره و سپس تعطيل رسمي پرداختند به نحوي كه هر چند وقت يك بار خبري حاكي از فساد اخلاقي برخي كشيشان اروپايي منتشر مي شود.
اين خبر را هم بايد متذكر شد كه شيرين عبادي وكيل سلطنت طلب و فراري هم طي سخناني در ايتاليا، از زن جنايتكار مورد اشاره در اين خبر جانبداري كرده و مي گويد: اگر دنيا بدانند در ايران چه مي گذرد براي حمايت از ايراني ها به پا مي خيزند! وكيل مدافع برگزيده منافقين اشاره اي به خيانت و جنايت انجام گرفته عليه همسر مقتول «س-م» نكرده است.
شايان ذكر است بي بي سي انگليس در پي گزارش هاي مستند روزنامه كيهان درباره ماهيت و سوابق حاميان غربي اين جنايتكار، حملات گسترده اي را با به خدمت گرفتن برخي عناصر ضدانقلاب فراري نظير حسين باستاني و سراج ميردامادي عليه كيهان ترتيب داد. كيهان البته اميدوار است گردانندگان بي بي سي، اعترافاتي از جنس وزراي كابينه برلوسكوني عليه خود منتشر نكنند. كه گفته اند سنخيت، تجانس مي آورد!

كار از شير درازگوش گذشته، افندي!(خبر ويژه)

بهاءالله مهاجراني و كديور افندي گردانندگان سايت جرس پس از چند ماه تظاهر به مخالفت با رژيم صهيونيستي و ادعاي شعار «هم غزه هم لبنان»، مجدداً ماهيت صهيونيستي و ضدفلسطيني خود را آشكار كردند.
سايت جرس طي چند روز گذشته در اقدامي بي سابقه در ميان رسانه هاي ضدانقلاب تلاش كرد حضور كم سابقه ملت ايران در راهپيمايي روزقدس را، كمرنگ نشان دهد. اين سايت ضمن توهين به شعور مخاطبان خاص خود مدعي شد تمام خيابان هاي اطراف دانشگاه تهران، روزجمعه خالي از جمعيت بود و تمام پاركينگ ها هم خالي و محل پارك ماشين ها به آساني در دسترس بود. اين ادعاي گزاف در حالي است كه انبوه جمعيت روزه دار- با وجود سپري كردن شب مبارك قدر- از يك سو به بلوار كشاورز امتداد يافته بود و در سمت شرق نيز تا نزديكي هاي تقاطع خيابان آيت الله طالقاني- حافظ رسيده بود. تصاوير هوايي نيز كه جناب بهاءالله علاقه ويژه اي به آن دارد! همين شكوه و گستردگي حضور ملت ايران را نشان مي داد. مهاجراني 22بهمن سال گذشته نيز پس از آن كه زيربار پروژه مضحك درازگوش تروا ماند و براي دومين بار از درازگوش ضربه خورد، مدعي شد جمعيت آن قدر كم بود كه تصويربرداري هوايي صورت نگرفت!
البته گويا اين ويژگي اغلب عناصر فراري است كه پس از چند مدت كه از خروجشان از كشور مي گذرد دچار توهم حاد مي شوند. سايت جرس ادعا كرده 2هزار اتوبوس براي انتقال جمعيت به دانشگاه تهران هماهنگ شده بود كه 1200 دستگاه آن خالي مانده است!
ياران حلقه درازگوش به اين ميزان از بلاهت هم بسنده نكرده و با جانبداري از مذاكرات يكطرفه سازش، به جمهوري اسلامي حمله كرده اند كه چرا از مقاومت اسلامي فلسطين و دولت منتخب و مردمي حماس حمايت مي كند. لحن اين مقاله منتشره در جرس نيز مطلقاً اسرائيلي است گويا كه منوشه امير آن را نوشته و با اسم مستعار در جرس منتشر كرده است.
مهاجراني چندماه پيش به موسسه صهيونيستي واشنگتن رفت و در جمع شماري از عناصر صهيونيست سخنراني كرد. اين اقدام وي حتي با اعتراض برخي محافل آبرودار تر! ضدانقلاب مواجه شد كه معتقد بودند مهاجراني براي حضور در اين نشست پول كلاني گرفته است.
مهاجراني البته تا همين اواخر هر جا افتضاحي به بار مي آورد ادعا مي كرد به خاطر شير درازگوشي است كه در كودكي خورده است اما با زنجيره رسوايي هاي اخير بايد به او و جناب افندي كديور يادآور شد كه نه خير آقا، اين قدر بلاهت و... يت ديگر از شير درازگوش برنمي آيد.

سايه سنگين ايران بر سر مذاكرات سازش(خبر ويژه)

رسانه هاي آمريكايي با ابراز نااميدي نسبت به مذاكرات دروغين صلح تصريح مي كنند سايه نفوذ و قدرت ايران بر راهبرد واشنگتن در منطقه خاورميانه سنگيني مي كند.
روزنامه لس آنجلس تايمز در اين زمينه نوشت: پس از 2 سال رفتارهاي عجيب و غريب و امتناع دولت خودگردان و اسرائيل از مذاكره، طرفين تمام تلاش خود را به كار گرفتند تا ادب ديپلماتيك را رعايت كنند و پشت يك ميز بنشينند و درباره صلح سخنراني كنند و مثل دو دوست رفتار نمايند. ما از اين قبيل نشست ها و مراسم را پيش از اين هم بسيار ديده ايم. عقل سليم حكم مي كند كه اين ديدار هم در حقيقت نمايشي باشد براي خوشحال كردن باراك اوباما كه از نخستين روز حضور در قدرت بارها و بارها از آرزوي خود براي تحقق صلح ميان اسرائيل و فلسطين سخن گفته بود. دو طرف همچنان در مسيري بسيار دور از هم ايستاده اند و اختلافاتي كه نيم قرن قدمت دارند. لس آنجلس تايمز آنگاه به ناكامي راهبرد آمريكا در مهار برنامه هسته اي ايران اشاره كرده و مي نويسد: ايران با وجود تحريم هاي بي شمار به روند غني سازي ادامه مي دهد.
اين روزنامه سپس به مذاكرات صلح باز مي گردد و تاكيد مي كند: نبايد فراموش كرد كه نتانياهو نيامده تا همه چيز را ببازد يا شهرك سازي را متوقف كند. محمود عباس و اوباما هم بايد براي رسيدن به اين توافقنامه نهايي از بسياري از مطلوب هاي خود بگذرند. عباس بايد مردمان خود را به رضايت دادن به حداقل ها راضي كند. هر چه عباس از مطلوب هاي بيشتري بگذرد، در داخل بيش از پيش منفور مي شود و البته بايد انتقادهاي حماس را هم بر جان بخرد. اوباما بايد پاسخگوي آمريكايي هايي باشد كه ترجيح مي دهند او را در جامه مردي ببينند كه مشكلات اقتصادي آنها را برطرف مي كند و نه رئيس جمهوري كه خود را درگير مسائل خاورميانه كرده است. هيچ دليلي براي خوش بيني صرف به پايان اين مذاكرات وجود ندارد.
در همين حال روزنامه وال استريت ژورنال ضمن تحليلي با بيان اينكه صلح (سازش) در خاورميانه بدون متوقف ساختن ايران هسته اي امكانپذير نيست، نوشت: كساني كه مذاكرات صلح اخير را تحسين مي كنند اما بياييد خودمان را فريب ندهيم. صلح در خاورميانه با وجود ايران هسته اي امكانپذير نيست.
اسكات براون عضو جمهوري خواه مجلس نمايندگان آمريكا در روزنامه وال استريت ژورنال مي نويسد: ماه پيش با سلام فياض و نتانياهو در اسرائيل ملاقات كردم. به محض بازگشت من، وقتي احمدي نژاد در برابر دوربين درباره بمب افكن هاي دوربرد بدون سرنشين ايران سخن گفت، تمام گفتگوهاي ديپلماتيك (صلح) در سايه چشم اندازي شوم قرار گرفت. وقتي كه وي از آن 5 بمب افكن ها، با عبارت «سفير مرگ» دشمنان ايران ياد كرد، مقصودش زياد مشخص نبود. در تمام جلسات من در اسرائيل و اردن، آنچه كه بر ذهن مقامات امنيتي و سياسي سنگيني مي كرد چشم انداز يك ايران هسته اي بود. وقتي عده اي با كمپين نفرت عليه اسرائيل، حزب الله و حماس را پشتيباني و تشجيع مي كنند، اين امر، به نوبه خود، جسارت افراطيون و بنيادگرايان را در سراسر جهان بيشتر مي كند.
يادآور مي شود روز گذشته حسني مبارك ديكتاتور دست نشانده مصر طي سخناني از نفوذ ايران در منطقه ابراز نگراني كرده و گفته بود: ايران از گروه هاي تندرو در لبنان و فلسطين حمايت مي كند كه مخالف مذاكرات صلح هستند. من نگران نفوذ ايران در منطقه هستم. علاوه بر مشكلات در افغانستان، پاكستان، عراق، لبنان، سودان و سومالي، خطرات تازه اي پديدآمده كه ثبات منطقه را تهديد مي كند.
رژيم مبارك در جريان جنگ 22 روزه عليه مردم مظلوم غزه به طور كامل از رژيم صهيونيستي جانبداري كرد.
سخنان مبارك در حالي است كه آويگدور ليبرمن وزير خارجه رژيم صهيونيستي روز گذشته اعلام كرد: اميدي به مذاكرات نيست و حتي در نسل هاي آينده هم نمي توان به انعقاد توافقنامه دست يافت.
او مي گويد: هيچ كاري از دست ما برنمي آيد، ما شاهد صلحي نخواهيم بود. اين امري محال و ناممكن است. ما با توقف شهرك سازي موافقت نخواهيم كرد.

مصطفايي و كلاهبرداري كشدار(خبر ويژه)

پيرو انتشار مطلبي در صفحه 14 كيهان روز سه شنبه 9 شهريور با عنوان «شريك دزد و وكيل قافله» مطلع شديم زن «محمد مصطفايي» وكيل پناه برده به دشمن نيز با خروج از كشور به وي پيوسته است.
در مقاله ذكر شده اشاره كرده بوديم كه مصطفايي در كلاهبرداري هاي پدرزن خود نقش مهمي داشته و با اطلاع از قوانين در حق موكلين خود خيانت كرده است.
وي با شهادت دروغ، كتمان واقعيات و نيز خيانت در حق موكلين باعث شده است كه امروز چندين نفر با شكايت از نامبرده وي را از وكالت خود عزل كنند.
اسناد و مدارك موجود نشان دهنده اين واقعيت بسيار مهم است كه مصطفايي به همراه پدرزن خود در چندين مورد كلاهبرداري نقش ايفا كرده است كه اسناد اين كلاهبرداري ها در كيهان موجود است.
جديدا نيز مطلع شديم با خروج مصطفايي و خانواده اش از كشور يوسف-ح پدرزن نامبرده نيز با فروش املاك غصبي قصد دارد از كشور فرار كند.
هوشياري نهادهاي قضايي و امنيتي كشور مي تواند وي را در رسيدن به مقاصد خود ناكام گذارد.

اصلاح طلبان به ته خط رسيده اند ما هم كه سوژه اخبار ويژه كيهان شده ايم(خبر ويژه)

«آيا اصلاح طلبان به پايان راه رسيده اند». يك سايت ضد انقلابي با طرح اين پرسش نوشت: تجربه روز قدس آزمون بزرگ و ارزشمندي براي ارزيابي ميزان مقبوليت اصلاح طلبان در ميان اقشار مختلف جامعه بود.
خودنويس درمطلبي با امضاي دارا ايراني نوشت: همه امروز تجربه روز قدس سال گذشته را به ياد دارند و برخي انتظار داشتند همان سناريو مجددا تكرار شود. اما اين اتفاق نيفتاد. در عوض مهدي كروبي كه مي خواست در راهپيمايي روز قدس شركت كند در بازداشت خانگي باقي ماند و از ميان اين همه هواداران اينترنتي اش كه فرياد «شيخ شجاع!» سر مي دهند و خواستار كمك رساني به او بودند يك نفر هم پيدا نشد كه دل به دريا بزند و با معترضان در بيفتد. موسوي هم مطابق معمول مقابل كامپيوترش نشست و بيانيه داد تا يك بار ديگر ناتواني اصلاح طلبان در بازپس گرفتن قدرت از دست رفته را به همگان نشان دهد!
اين پايگاه اينترنتي مي نويسد: مشكل بزرگ اصلاح طلبان تناقض عميق در موجوديت آنها است. تفكر اصلاح طلب به طور خيلي خودماني و با استناد به يك ضرب المثل معروف «هم خدا را مي خواهد و هم خرما را» هم مي خواهد به حكومت وصل باشد و از منافع و مزاياي ماندن در قدرت استفاده كند و هم با مخالفان طرفدارش دمخور باشد. اين شدني نيست. چطور مي توان به سمت حكومت دست آشتي دراز كرد و همزمان اپوزيسيون را با پروژه «آشتي ملي» از خود نراند؟ اصلاح طلبان براي بسياري از پرسش هاي پيش رو در برابر پيشينه رهبرانشان پاسخي ندارند. پرونده هاي مالي كروبي كه يك مورد آن يعني رابطه با شهرام جزايري عرب در جريان مناظرات انتخاباتي مورد بحث قرار گرفت و كروبي هم هرگز آن را رد نكرد و نظاير آن نكاتي هستند كه اصلاح طلبان هميشه از پاسخ دادن به آنها گريزانند و يا با طرح همان كليشه «در شرايط حساس فعلي وقت اين حرف ها نيست» باعث شد افراد بيشتري از آنها روگردان شوند.
به نوشته خودنويس «چه بسا اگر پيشينه آنها با صراحت بيشتري مورد كندوكاو قرار مي گرفت كار به اينجا نمي كشيد. در عوض اصلاح طلبان به تقديس موسوي و كروبي اقدام كردند. قداستي كه هرچند يك بار در مناسبت هايي مانند روز قدس شدت مي گيرد و باز فروكش مي كند. همين تناقض بزرگ مهمترين عامل در سقوط تدريجي اصلاح طلبان به شمار مي رود و آشتي ملي نيز كمكي به حفظ موجوديت آنها نخواهد كرد. پناه بردن به شبكه هاي اجتماعي نيز دردي را از اصلاح طلبان دوا نمي كند. فضاي مجازي آيينه تمام نماي واقعيت هاي جامعه نيست. بسياري از واقعيات جامعه به خاطر ملاحظات شخصي يا جناحي و گروهي و يا عرف حاكم بر فضاي اينترنت مطرح نمي شود و اتفاقا همان نكاتي كه پوشيده مي ماند بيشترين تاثير را برجا مي گذارند».
نويسنده در پايان خاطرنشان مي كند: يك نگاه به فضاي مجازي بياندازيد و در آن فضايي التهابي و احساسي و جدا افتاده از واقعيات را درخواهيد يافت. به خصوص كه بسياري از مطالب منتشر شده در «بالاترين» و اتفاقا نوشته هاي اينجانب در خودنويس در نهايت سر از ستون «خبرهاي ويژه» كيهان درمي آورند و موجبات تمسخر و استهزا توسط حاكميت را فراهم مي نمايند. اينجاست كه مي بينيم حتي پناه بردن به فضاي مجازي و گريز از واقعيات نيز دردي را از اصلاح طلبان دوا نمي كند و شايد بهتر باشد بپذيريم كه آنها به پايان راه رسيده اند.