مروري بر رواج پديده رمالي و فالگيري در جامعه
گره كور زندگي درتارهاي عنكبوتي رمالان -بخش نخست

صديقه توانا
زن مستأصل و درمانده چادر مشكي بورش را از زير دست و پاي بچه ها جمع كرده روي سرش مي اندازد و بي اعتنا به گريه و زاري آنها، از فلكه چهارم تهرانپارس راهي منطقه فرمانيه مي شود تا طبق قرار و وقت قبلي كف دست خود را در برابر ديدگان فردي از جنس خودش قرار دهد تا آينده اش را بخواند، تا شايد با گرفتن فال قهوه، تاروت، شمع يا ورق زندگي اش را زيرورو كند و مهر و محبتي كه خود به خاطر ظن و گمان واهي از همسرش دريغ مي كند، به آشيانه كوچك خانواده برگرداند و او را از تارهاي عنكبوتي كه خود به دور زندگي ساده اش تنيده، رها سازد و اگر همه اينها افاقه نكرد پيش آقا سيد، دعانويس معروف مي رود تا شايد به خيال خام و واهي گره كور زندگي اش را دستان شفابخش! و نفس گرم اين رمالان و فالگيران باز كند خود را به حرف هايشان دلخوش كند كه سفري در پيش داري، بزودي زندگيت روبراه مي شود، سايه زني كه به زندگي تو افتاده را با طلسم و جادو از بين مي بريم و هزاران دوز و كلك ديگر براي شيادي و كلاهبرداري غافل از اينكه آنها نه تنها قادر نيستند گره اي را باز كنند، بلكه كلاف زندگي ها را برهم مي ريزند و چه بسا آشيانه ها را از هم بپاشند.
فالگيري، سر كتاب، كارگشايي، رزق و روزي، مهر و محبت، بخت گشايي و... كليد واژه هايي است كه براي باز شدن قفل مشكلات افراد به ظاهر درمانده از سوي برخي افراد سودجو پيشنهاد مي شود، به طوري كه برخي از اين افراد با تصور اين كه تنها روش هاي غيرمعمول گره از كارشان باز مي كند به خوشبختي در آينده اميدوار مي شوند.
توزيع كارت هايي با عناوين كف بيني، فال قهوه، دعانويسي فال شمع و تاروت و ورق و نمك و... چند وقتي است كه همچون بسياري از كارهاي روزمره در خيابان ها، محافل زنانه، آرايشگاه ها و حتي اتوبوس هاي شهري جلب نظر مي كند، اما موضوع به اين سادگي ها نيست. زماني كه پشت اين باورهاي به ظاهر راه گشا، سايه جرايمي همچون تجاوز، اغفال و... آرميده است و تأسف بارتر از همه اينكه بسياري از افراد تحصيلكرده و روشنفكر اسير تفكرات واهي و پوچ رمالان و شياداني مي شوند كه حاضرند با پرداخت هزينه هاي گزاف و رقم هاي ميليوني، نه تنها جيب گشاد اين افراد را پرپول تر كنند، بلكه مشوق اصلي براي ادامه جرم اين مجرمان مي شوند. هيچ انديشيده ايد كه چرا عده اي به راحتي تحت تأثير دنياي عجيب و گسترده فالگيران قرار مي گيرند، آنهايي كه به راحتي به پستوهاي زندگي فردي و اجتماعي افراد سرك مي كشند و هر آنچه را از ذهن و ضميرشان مي تراود، به عنوان آينده بيني و راه حل مشكلات پيش روي مخاطب قرار مي دهند و نسخه هاي عشق و عاشقي مي پيچند و در زندگي زناشويي مداخله مي كنند و بعضا نقش محوري را به غلط در برخي جدل هاي خانوادگي ايفا مي كنند. به راستي چرا برخي از افراد به جاي توسل به خداوند، آيات الهي و دعا و رازونياز با پروردگار يكتا دست به دامان اين كلاهبرداران مي شوند و دواي دردهاي خود را در صندوقچه ريا و فريب و ورد و جادوي رمالان جست وجو مي كنند؟ پاسخ پرسش هاي فوق و دلايل استقبال برخي از مردم به ويژه زنان و جوانان به سحر و جادو و دعانويسي و رمالي را در دو شماره گزارش پيش رو بررسي مي كنيم.
رمالي با شيوه هاي مدرن
طي دهه اخير شاهد تغيير شكل و نحوه فعاليت فالگيران و رمالان هستيم به گونه اي كه اگر تا چند سال قبل اين افراد در خيابان ها پرسه مي زدند و ضمن اينكه برخي از زنان كولي بساط سيخ و بادبزن فروشي راه مي انداختند و با التماس از مردم مي خواستند كه اجازه دهند فالشان گرفته شود و با چند دانه نخود و مهره مار برايشان آينده نگري كنند يا با عجز و ناله مي گفتند دستت ببينم، فالت بگيرم، امروزه اين مردم هستند كه براي دريافت خدمات اين افراد بايد وقت قبلي بگيرند و ساعتها در انتظار بمانند. طبق قرار قبلي ساعت 2 بعدازظهر به منزل سيد دعانويس مي روم. در گوشه اي از سالن چند مشتري ديگر هم نشسته اند. سيد اولين مشتري كه دختري جوان است را به مقابلش فرامي خواند او روي صندلي مقابل سيد مي نشيند. نيت مي كند و سوره حمد مي خواند. سيد قرآن را در دست گرفته و روي قلبش قرار مي دهد و دست راست را به علامت سوگند بالا مي برد. سپس قرآن را مي گشايد و آيات الهي را به سختي مي خواند و شروع به ترجمه و تفسير مي كند درنهايت خطاب به دختر مي گويد: «نسبت به همسرت سوءظن نداشته باش و دائم در كارهاي او تجسس نكن.»
نگاه دختر كه ظاهرا تحصيلكرده و خيلي هم با پرستيژ به نظر مي آيد به دهان سيد خيره مانده و هيچ نمي گويد. سيد دستش را به قوطي هاي پلاستيكي كه روي ميز قرار دارد، دراز مي كند و چند بسته كاغذ كوچك و نسخه از پيش نوشته شده بيرون مي آورد و دوباره مي گويد: اين را براي رفع سوءظن همراهت نگه دار، اين دعا را در آب بجوشان و براي مهر و محبت به شوهرت بده و دختر كه مات و مبهوت مانده با لحني آرام به سيد مي گويد: «اما من مجرد هستم و براي بخت گشايي خدمت رسيده ام.»
دست و پايش را كمي جمع و جور مي كند، روي درهم مي كشد و خطاب به ما مي گويد: «خانم من كه به شما گفتم اول شما بنشينيد.
به خانم ديگري كه كنار دستم نشسته اشاره مي كند و از او مي خواهد نيت كند و... قرآن را باز مي كند و رو به زن چنين مي گويد: «شوهرتان نسبت به عقايد ديني، فقه و اصول و احكام اسلامي بي تعهد شده، به مسائل اخروي بي قيد و بند است، ايمان شما از او بيشتر است خيلي هم به شما وفادار نيست، بهتر است در اين مورد بيشتر دقت كنيد و تا دير نشده به فكر چاره اي باشيد، اگر بخواهيد مي توانم برايت قلم بزنم كه از او جدا شوي.» و زن كه به ايمان و اعتقادات همسرش كاملا يقين دارد، با جرأت حرفهاي سيد را رد مي كند و مي گويد: «چطور ممكن است كه همسرم، سيداولاد پيغمبر كه اين همه اهل نماز و روزه و كار خير است، نعوذبالله در اعمال ديني اش دچار شك و ترديد شود.» و سيد دعانويس كه براي بار دوم تيرش به خطا رفته است دست پاچه صفحه اي ديگر از قرآن را مي گشايد و با استغفار و استغفار كردن و انگشت سبابه به دندان گرفتن، سعي در توجيه كار اشتباه خود دارد كه مي گويد: «بله خواهرم، حق با شما بود من ترجمه را اشتباه خواندم، به شوهرتان تهمت بي ديني مي زنند، اما در مورد بقيه صحبتهايم مطمئنم و اصلاً شك نكنيد.»
دعاها را لاي موهايت بگذار!
سيد كه همزمان مي خواهد مشكل چند نفر را حل كند، هر دقيقه دم از كار خير مي زند و اينطور وانمود مي كند كه با افراد رده بالا در ارگانها و سازمانهاي مختلف در ارتباط است و براي حل مشكلات مردم و دعانويسي هم اصلا پولي دريافت نمي كند. او پوشه دعاهايش را باز مي كند و چند نسخه براي دختر جوان كه همچنان روي صندلي نشسته و از گيج بودن سيد در حيرت است، مي پيچد. جوان با صداي سيد به خود مي آيد، متوجه شدي دخترم اين دعا را لاي موهايت بگذار، اين دعا را با زعفران و گلاب بنويس و اين سوره را بر آب بخوان و بخور و... رو به فرد ديگر مي گويد: «خانم شما را سحر و جادو كرده اند، زانو درد، ريزش مو، دندان درد، و سردرد همه نشانه هايي از سحر و جادوست و من مي بينم كه همه شما را سحر و جادو كرده اند.»
وقتي به او مي گويم سيد اين همه اطلاعات را شما از كجا به دست آورده ايد و چگونه متوجه مي شويد ما اين همه درد و رنج و مصيبت داريم در پاسخم مي گويد: «من از بچگي آدم شروري بودم و مادرم هميشه برايم دعا مي گرفت، اما من دنبال اين بودم كه حق مظلوم را از ظالم بگيرم، طاقت ديدن بي احترامي به نواميس مردم را نداشتم، براي اين كار شمشيري تهيه كرده بودم كه الان هم آن را دارم و براي اينكه پا به ركاب آقام امام زمان(عج) باشم نگه داشته ام.»
وي كه دائم در حال تعريف و تمجيد از خود است در ادامه ضمن اينكه مثلا در حال نوشتن حروف ابجد و رمزگشايي است، چنين مي گويد: «هر جا حقي ناحق مي شد به ياري مي شتافتم تا اينكه دوستي در حقم دشمني كرد و به جرم نكرده، راهي زندان شدم، اما جدم مرا متحول كرد و به ياري مولايم، برگزيده شدم و منتخب گرديدم و الان هم در خدمت خلق الله هستم و بي هيچ چشم داشتي گره از كار شماها باز مي كنم.»
به او مي گويم اگر كسي به شما دروغ بگويد متوجه مي شويد؟ با قاطعيت ادعا مي كند: بله به من الهام مي شود، من از نگاه مشتريانم مي خوانم، اما به خاطر اينكه خجالت نكشند چيزي به آنها نمي گويم و در اين ميان نمي دانم چرا از نگاه من نخواند كه حرفهايم واقعيت نداشت و...
او كه مشغول كشيدن چند جدول مشابه مثلا براي بخت گشايي و حل اختلافات خانوادگي و باطل كردن سحر و جادوهاست دوباره اينطور وانمود مي كند كه در حق آقايان موسوي و كروبي و خاتمي و حتي شارون هم ايشان نفرين كردند و با دعاي ايشان فتنه هايشان نقش بر آب شده است. وقتي از او مي پرسم روزي چند مشتري و ماهانه چقدر درآمد داريد، ابرواني درهم مي كشد و مي گويد: «پولي براي دعانويسي نمي گيرم، اگر كسي دوست داشته باشد شماره حساب يك مؤسسه خيريه را تقديم مي كنم و پولها صرف امور خيريه مي گردد. البته اگر كسي دوست داشته باشد مستقيماً به خودم پول بدهد آن هم در صورتي كه مشكلش حل شود قبول مي كنم و دستش را رد نمي كنم. مثلا همين چند وقت پيش خانمي با رضايت خاطر سي ميليون تومان بابت حل مشكلش به من و خيريه كمك كرد، در قبال كارم فقط مي خواهم مردم برايم دعا كنند تا مشكل پسرم حل شود.»
به او مي گويم. شما كه حلال مشكلات همه هستيد و مدعي مي شويد كه كليد همه گرفتاريها با دستان شما باز مي شود چطور نمي توانيد براي خودتان كاري كنيد، با لحني تند كه شما چقدر سؤال مي كنيد، اينطور پاسخم را مي دهد. «نه خير خانم منظورم اين نيست كه نمي توانم براي خودم كاري كنم، البته كه تمام مشكلات را حل مي كنم اما در اين بين احتياج به دعاي شما هم دارم.»
حل مشكلات از طريق ماورايي
برخي دوست دارند گرفتاريها و مشكلات خود را از طريق ماورائي حل كنند و چون احساس مي كنند، عده اي توانايي حل مشكلاتشان را از طريق رموز و اعدادي كه با حروف تركيب مي شود را دارند، به سراغ آنها مي روند شايد اين موضوع جانيفتاده است كه اين گونه كارها يك كار شيطاني و انحرافي در دين است.
خانم تركمن كه 41 سال سن دارد و با مدرك تحصيلي فوق ليسانس در يك شركت خصوصي مشغول به كار است دختر 16 ساله خود را به همراه مادربزرگ و خاله براي آينده نگري به يكي از شهرهاي اصفهان نزد پيرزن فالگير جنوبي فرستاده است. وقتي از او سؤال مي كنم انگيزه شما از اين كار چه بود، مگر آينده انسانها را جز خدا كسي ديگر مي تواند برايشان رقم بزند مكث كوتاهي مي كند و سپس مي گويد: «من اصلا اعتقادي به حرف اين پيشگوها و دعانويسها ندارم اما فقط از روي كنجكاوي و براي دلخوشي، دخترم را نزد اين پيرزن فرستادم چون خيلي تعريفش را شنيده بودم.»
به او مي گويم اين همه هزينه فقط براي دلخوشي! و او در توجيه كارش مي گويد: «البته مدتي در محيط كارم با همكاران درگير بودم و اينكه آينده دخترم چه مي شود برايم خيلي مهم بود، براي اينكه به آرامش برسم اين كار را كردم.»
به او مي گويم مگر پيرزن رمال چه گفته كه ظاهرا آبي بر آتش شده است؟ مي گويد: «از اتفاقاتي كه در گذشته برايم افتاده، مطلع بود و درست گفت و در مورد دخترم هم خبر داد كه شوهر خوبي برايش پيدا مي شود و وضعش در آينده خيلي خوب مي شود.»
سحر و جادو كاري شيطاني است
حجت الاسلام محمدي، كارشناس مسائل فرهنگي در گفت وگو با گزارشگر كيهان با تاكيد بر اين مسئله كه در دين مبين اسلام بخت گشايي و طلسم كردن كار شيطاني است و از نظر اسلام جايز نيست، خاطر نشان مي كند: «انسانها بايد براي حل مشكلات خود به سوي خدا توجه كنند و دعا را واسطه فيض قرار دهند و صلاح امور را با توجه به حقانيت پروردگار از ائمه اطهار«ع» درخواست كنند.»
اين كارشناس مسائل فرهنگي با اشاره به اينكه رمالان و دعانويسان عنكبوتان دكان دار دنيا هستند كه با استفاده از چند كتاب دعا و فالگيري براي همه نسخه مي پيچند مي گويد: «اين شيادان گاه با طلسم و گاه با اعمال و مناسك ناصحيح فرد را وادار به گناه مي كنند كه مثلا آياتي از قرآن را بر روي بدنشان بنويسند و يا در برابر نامحرم، قسمتي از حجاب خود را بردارند و... كه اين كارها و سوءاستفاده از آيات الهي نه تنها از نظر شرع حرام است بلكه از نظر قانوني هم جرم محسوب مي شود.»
حجت الاسلام محمدي با بيان اين مطلب كه حكم ساحران و جادوگران اعدام است به نقش يهود در ترويج اين خرافه ها اشاره مي كند و مي گويد: «صهيونيست ها سالهاست كه وارد اين كار شده اند و به اين مسائل دامن مي زنند تا جامعه و افكار مسلمانان را با فرضيات غيرشرعي مخلوط نمايند و عده اي از يهوديان تعدادي از افراد سست اراده و بي ايمان را تحت تاثير قرار داده و به آنها بخت گشايي يا طلسم كردن را آموزش مي دهند و ما مطمئن هستيم كه دست يهوديان در اين كار است تا دين ما را خرافي جلوه دهند و مردم را به سوي اين گونه كارها تشويق كنند. مي خواهند از اخلاق و دين دور شوند و به سوي خرافات روز به روز گرايش بيشتري پيدا كنند و به سحر و جادو كه كاري كاملا شيطاني است، علاقه مند شوند.» وقتي به او مي گويم براي شناسايي و جلوگيري از فعاليت اين افراد چه اقداماتي صورت گرفته است مي گويد: «يهود اساسا به صورت مخفي حركت مي كند همان طور كه انجمن سري يهود از قبل هم در ايران و در كشورهاي ديگر فعاليتهايي عليه ايران انجام مي داده است، آنها معمولا به افراد مستعد ولو بيسواد آموزش مي دهند و معمولا شناخته شده نيستند، ضمن اينكه براي دستگيري آنها خلأ قانوني داريم و بايد شاكي خصوصي داشته باشند تا بتوانيم وارد عمل شويم».
80 درصد مراجعه كنندگان به رمالان، تحصيلكرده هستند
«80درصد افرادي كه به رمالها مراجعه مي كنند تحصيلكرده هستند.»
سرهنگ عبدالله قاسمي، معاون اجتماعي پليس آگاهي ناجا در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان مطلب فوق و با اشاره به اينكه اين روزها افرادي براي انجام اين شيوه ها اخيرا كارت ويزيت هم چاپ مي كنند، يكي از شيوه هاي كلاهبرداري را رمالي عنوان مي كند و مي گويد: «افرادي مدعي مي شوند كه مي توانند آينده افراد را بازگو كرده و تغيير دهند، در نتيجه با اين شيوه اقدام به كلاهبرداري از طعمه هاي خود مي كنند و طبق پرونده هاي موجود بيشتر افرادي كه به دعانويس ها و رمالها مراجعه مي كنند، افراد متمول هستند، چون طبقات پايين به راحتي نمي توانند هزينه گزافي كه اين افراد در نظر دارند پرداخت كنند، اين در حالي است كه اغلب تحصيلكرده ها مشتريان اين رمالان هستند.»
سرهنگ قاسمي در ادامه به آمار پرونده هاي رمالي در ناجا طي سال گذشته اشاره مي كند و مي گويد: «طي سال گذشته 120 فقره پرونده در رابطه با رمالي به پليس آگاهي ارجاع داده شده كه در اين راستا 93 تن توسط پليس دستگير و براي 57 تن قرار صادر شد كه از اين تعداد 39 تن مرد و 18 تن زن بودند.»
گزارش روز