(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 30  شهريور 1389- شماره 19745

اردوهاي جهادي دانشجويان ، فضاي فرهنگي كشور را تحت تاثير قرار مي دهد
گفت و گوي اختصاصي كيهان با نخبه علمي كشور
بعداز ديدن شرايط آمريكا و غرب به جمع فدايي هاي آقا پيوستم
جرمي كه گاهي جرم است!
دانشگاه اسلامي زنده است
سخني در باب دانشگاه علوم پايه زنجان و مديريت جديد
نگراني در ميان پذيرفته شدگان دانشگاه آزاد



اردوهاي جهادي دانشجويان ، فضاي فرهنگي كشور را تحت تاثير قرار مي دهد

هر چند حركت هاي جهاد سازندگي از ابتداي انقلاب بين بخش هاي مختلف رواج داشت اما ازسال 1383چند گروه دانشجويي از دانشجويان بسيجي دانشگاه هاي اميركبير سمنان و امام صادق (ع) بناي اردوها ي جهادي را نهادند كه با گسترش آن به طرح هجرت شهرت يافت
اردوهاي جهادي با هدف محروميت زدايي بر پا شد تا با درك محروميت ، شاهد بزرگ ترين محروميت زدايي از فكر و دل انسان به وجود آيد.
انسانها به قدري در نعمت و رفاه غرق شده اند كه تمام اهداف و برنامه هاي زندگي اشان در راستاي كسب رفاه بيشتر قرار گرفته است لذا نمي تواند معناي فقر و محروميت را بفهمند چه رسد به اين كه براي بر طرف كردن آن تلاش كنند .در اين ميان دانشجويان ، كساني كه مقررات كشوردر دست آنان است يا در دست آنان قرار خواهد گرفت ، اگر در د فراموش شدن ،درد فقر و محروميت را بچشند براي زدودنش جهاد مي كنند .
در اردوي جهادي مهم ترين قشري كه براي آنها برنامه ريزي صورت مي گيرد خود دانشجويان هستند چراكه دانشگاه و محيط دانشجويي ،بيش از ديگر محيط ها نيازمند كار فرهنگي است كه اگر چندين مسؤل در راستاي محروميت زدايي تلاش كنند بهتر از اين است كه خود به تنهايي براي آنها تلاش كنيم لذا ايجاد ديد مناسب در دانشجويان مهم ترين هدف و الويت است .
همچنين بايد اين نكته را مدنظر قرار داد كه يكي از اركان اردوها ي جهاد، هجرت است .
جدايي از زندگي روز مره و حضور در محيطي با شرايط اوليه زندگي ، اين بسته را فراهم مي آورد تا شركت كنندگان بيش از پيش ضعف هاي فردي و تعلقات به زندگي روز مره را درك كنند .
محيط اردوهاي جهادي بسته مساعدي براي تمرين ترك تعلق است در نتيجه از اين بسته تنها كساني مي توانند استفاده كنند كه آن راشناخته و به اهميت آن پي برده باشند .
امام خميني رهبر كبير انقلاب اسلامي فرمودند : تنها كساني با ما تا آخر مي مانند كه درد فقر و محروميت را چشيده باشند براين مبنا اردوهاي جهادي مي توانند مقدمه اي باشند بردرك حقيقي مستضعفان و آماده شدن براي ظلم ستيزي .بدين ترتيب » آمادگي براي مبارزه راه آرمان هاي انقلاب » از ديگر دستاوردهاي اين اردو ها است .
همچنين در اين راستا مقام معظم رهبري حضرت
آيت الله خامنه اي فضاي كنوني محيط هاي دانشگاهي را از جهات مختلف كاملاً مساعد، مناسب و برجسته دانستند و تأكيد كردند: پيشرفتها و حركتهاي علمي دانشگاهها، اردوهاي جهادي بي نظير دانشجويان، بينش و بصيرت سياسي دانشگاهيان و حضور در صحنه و مواقع حساس، فضاي ديني حاكم بر دانشجويان، و تعداد زياد اساتيد مؤمن و علاقه مند به سرنوشت كشور، واقعيات درخشان محيط هاي دانشگاهي كشور هستند.
در نهايت از ديگر اهدافي كه در اردو ها ي جهادي پي گيري مي شود ؛خدمت رساني به مردم است .
اين خدمت رساني شامل كارهاي عمراني ،فرهنگي ، مذهبي ، ورزشي است گرچه وجود كار عمراني براي تحقيق مابقي اهداف اردوها ي جهادي امري لازم است اما نبايد اين نكته را فراموش كرد كه اثر بخش در حوزهاي فرهنگي به شرط رقم زدن تعاملي اسلامي با محرومان از پتانسيل ها بالقوه فضاها ي دانشجويي است .
اردوهاي جهادي وسيله اي براي رساندن پيام انقلاب به اقصي نقاط كشور
حجت الااسلام و المسليمن عليرضا پناهيان مسؤل فكر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها بر آثار مهم حركت اردوها ي جهادي اشاره كرد و يادآور شد : آثار مهم حركت اردوهاي جهادي رامي توان به سه بخش تقسيم كرد واز سه بعد مهم به آن نگاه كرد از جهاتي حركت دانشجويان ارزش بيشتري نسبت به اردوهاي راهيان نور دارد چرا كه اردوهاي راهيان نور آثار شان تك بعدي تر از حركت اردوها ي جهادي است و در حال حاضر به حركت اردوهاي جهادي بيش از حركت ارزشمند راهيان نور نيا زمنديم
وي ادامه داد : بهترين مبلغان درترويج كنندگان اين حركت ،دانشجويان هستندكه بايد اين نعمت را به دست ديگران بسپارند و در جانها جريان دهند .پناهيان اظهار داشت : يكي از مهم ترين ابعاد حركت هاي اردوهاي جهادي اثري است كه بر خود دانشجودارد ، اساسا اشتباه است كه طلبه يا دانشجو در دوران تحصيل خود به اردوهاي جهادي نرفته باشد البته منظور از اردوهاي جهادي اين چنين كار سازماندهي شده اي نيست.
بلكه مثلا دانشجو با كارهايي از چنين دست از جمله ارتباط با محرومين و كمك به آنان و امورمثل ساخت مسجد و حمام و غيره آشنا باشد و اين شرايط را نيز از نزديك حس كند در غير اين صورت دانشجو موجودي تك بعدي و سلطه پذير بار خواهد آمد كه به طور كامل به درد مردم نمي خورد و نمي تواند شخصيت خود را كامل كند.
اگر روح دانشجودراردوهاي جهادي پرورش نيابد كارهايشان در آينده با خطا مواجه خواهد شد.
مسئول اتاق فكر نهاد رهبري در دانشگاه ها با اشاره به اين كه اين اردوها مي تواند عامل واسطه اي براي رساندن پيام انقلاب اسلامي به روستاها و اقصي نقاط كشور باشد خاطر نشان كرد:اين اردوها بهانه اي است كه انقلاب و پيام آن توسط دانشجو به روستاها برسد و شرط اساسي براي رساندن اين پيام، انقلابي بودن وجود دانشجو است.
پناهيان تصريح كرد: عرصه سينما و رسانه يكي از عرصه هاي مهمي است كه نيازمند حركت جهادي دانشجويان بوده و بايد عده اي جهادگر وارد آن شده و دست به كار شوند.
حسين شاهمرادي دبير واحد تشكيلات جامعه اسلامي دانشجويان اردوهاي جهادي را فاكتوري اساسي براي افزايش وسعت ديد دانشجويان دانست و اذعان داشت:حضور دانشجويان در اردوهاي جهادي نه تنها براي روحيه و نوع ديد آنان موثر است بلكه تاثيرات قابل تاملي بر فضاي فرهنگي جامعه خواهد داشت.
وي ادامه داد: اردوهاي جهادي يكي از مهمترين عواملي است كه مي تواند منجر به توزيع متعادل فرهنگ در اقصي نقاط كشور شود اين در حالي است كه اين امر به نوبه خود تاثير بسزايي در نشان دادن خلاء فرهنگي مختلف افراد در مناطق محروم دارد.
شاهمرادي با بيان اين كه اردوهاي جهادي از مهمترين عواملي است كه مي تواند تاثير بسزايي در تغيير ديدگاه اشتباه برخي دانشجويان داشته باشد عنوان كرد: برخي دانشجويان نگاه و تصور صحيحي از مناطق محروم ندارند و اردوهاي جهادي مي تواند منجر به تغيير نگاه ها و ايدئولوژي ها داشته باشد در حالي كه بسياري از دانشجويان با تبليغ اشتباه رسانه ها نگاهي غير از آنچه كه گفته شد دارند. دبير واحد تشكيلات جامعه اسلامي دانشجويان اذعان داشت: با اردوهاي جهادي منيت ها از بين مي رود و ديدگاه ها در فضاي دانشجويي به شكل مثبتي تغيير مي يابد.




 



گفت و گوي اختصاصي كيهان با نخبه علمي كشور
بعداز ديدن شرايط آمريكا و غرب به جمع فدايي هاي آقا پيوستم

حميد، وحيد و محمد بازارگان، سه قلوهايي كه آبان ماه 1362 با دو دقيقه فاصله از يكديگر متولد شدند. هر سه نخبه علمي و دانشجوي دكترا هستند و در كانادا و آمريكا تحصيل مي كنند.
برادر بزرگتر، حميد بازارگان، مهندسي برق و نفت را همزمان در مقطع كارشناسي در دانشگاه صنعتي شريف خوانده و حدود 5 سال پيش بورسيه دانشگاه استنفورد سانفرانسيسكو شده و به آمريكا رفته، طي اين 5 سال تجربه هاي زيادي كسب كرده، هم برق خوانده هم نفت و انرژي و حالا دانشجوي دكتراي انرژي در همان دانشگاه است. به خاطر شرايط درسي و كاري، حين تحصيل به اسپانيا، پرتغال و فرانسه سفر كرده و مدتي را در هر كدام از اين كشورها تنها زندگي كرده است؛ به قول خودش تنهايي اولش سخته، به مرور عادت ميشه و نهايتا فرد رو معتاد مي كنه و ديگه حوصله جمع هاي بالاي 4 نفر رو نداره. با تاريخ ايران و غرب و مباني ايدئولوژي غرب خيلي خوب آشناست و تحليل توأم با بصيرتي نسبت به شرايط ايران و كشورهاي دنيا دارد. با تمام وجود از نظام و مقام معظم رهبري، حمايت مي كنه؛ آنقدر كه ميگه قبل از رفتن طرفدار آقا بودم ولي حالا فدايي آقا هستم. قبل از ماه مبارك كه ازش پرسيدم تا كي تهران مي مانيد، گفت تا نماز عيدفطر روپشت سر آقا نخونم، نميرم.
وقتي بهش زنگ زدم و آدرس رو دادم، گفت اگر دير رسيدم بدونيد كه آدرس روگم كردم! بهش گفتم خوبه كه فقط 5 سال هست كه تهران نيستيد، گفت من 5 سال پيش هم خيلي خوب تهران روبلد نبودم. گرچه با كمي تأخير به جلسه رسيد ولي خدارو شكر آدرس رو گم نكرده بود.
طبق معمول چند باري كه ديدمش با رويي گشاده و لبخند به لب نشست و بعد يك سري صحبت از مسائل روز و شكوه نماز عيد، سرحوصله به سؤال ها جواب داد:
- وضعيت اسلام و اسلام گرايي را در دنيا چطور ارزيابي مي كنيد؟
دوره اسلام گرايي با پيروزي انقلاب اسلامي و حضور مفيد و مؤثر روحاني هاي روشنفكري مانند شهيد مطهري، شهيد بهشتي و آقا آغاز شده و درحال رشد و بلوغ در دنياست. يكي مي گفت كه با هر بمبي كه در عراق فرود مياد، اسلام گرايي افول مي كند ولي من معتقدم كه اسلام گرايي درحال رشد و پيشرفت است و سال هاي آينده تحولات بزرگي رخ خواهد داد. علي رغم تمامي تمهيداتي كه غرب جهت جلوگيري از گسترش اسلام و سركوب آن به كار گرفته مانند جنگ، تحريم و...نه تنها مانع پيشرفت اسلام و فراگير شدن گفتمان اسلام گرايي نشده بلكه روز به روز اسلام درحال نفوذ در ميان كشورها و انسان هاست. رشد گفتمان اسلام گرايي به جايي رسيده كه آمريكا و غرب را به زانو درآورده و آنها نمي دانند در مقابل پيشرفت آن چه كنند، مثلا آمريكا از دست حزب الله لبنان و كارها و فعاليت هاي آن ذله شده، هركاري كه براي به زانو درآوردن حزب الله به كار مي گيرد، عليه خودش نتيجه مي دهد.
-سطح علمي دانشگاههاي ايران از نظر شما چگونه است؟
با توجه به ظرفيت هاي فراواني كه دانشگاهها و دانشجويان ايران دارند، سطح علمي مطلوب نيست و به خاطر شرايط نامطلوب فرهنگي كه در جامعه وجود دارد، رشد علمي دچار افول شده و متاسفانه اكثر دانشجويان درگير مسائل غيردرسي و باطل هستند كه مانع از درست و خوب درس خواندن آنها مي شود. معتقدم كه ما مي توانيم رشد علمي بيشتري از اين رقم هايي كه اعلام مي شود داشته باشيم. تنها بايستي فضاي فرهنگي دانشگاه را عالمانه و صحيح نگه داريم، تا در شرايطي آرام امكان درس و تحقيق براي دانشجويان فراهم شود.
- باتوجه به اينكه الگوهاي زندگي غربي را خوب ديده ايد، نظرتون درباره الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت مدنظر مقام معظم رهبري چيست؟
به نظرم در بطن آمريكا اصلا روحيه عدالت جويي وجود ندارد مثلا به عنوان يك نمونه عرض كنم كه، سالانه هزاران نفر در اثر سياه شدن دندان (!) در آنجا مي ميرند و هيچ كدام از متمولين آمريكا اين مسئله اصلا برايشان مهم نيست، حتي وقتي اوباما يك طرحي عنوان كرد كه تسهيلات بيمه اي به فقرا و محتاجين داده شود، پولدارها به شدت اعتراض كرده، طرح را بايكوت كرده اند و تا آنجا كه مي توانستند نگذاشتند طرح در مجلس سنا رأي بياورد. افراد پولدار آمريكا فقط به اين فكر مي كنند كه تعطيلات آخر هفته خود را در كجا بگذرانند و وقتي از آنها بپرسيد كه نمي خواهيد كمي از پول خود را به فقرا بدهيد، ممكن است در ظاهر اظهار دلسوزي كنند ولي در واقع مي گويند اصلا مهم نيست كه چه بر سر آنها مي آيد من در اين مدت اصلا نديدم كه رسانه و خبرگزاري هاي آنجا حتي يك برنامه كه متعلق به مردم فقيرباشد را نشان دهند و در حقيقت همه چيز در انحصار پولدارهاست.
فلسفه ليبرال و سكولار موجود در غرب خيلي براق و جذاب است ولي با روح عدالت سازگاري ندارد و به درد مردم عقب مانده نمي رسد. رسانه ها طوري فضا را ساخته اند كه انگار درآمريكا مهمترين دغدغه مردم، مسئله ازدواج همجنس گرايان است و واقعا در برخي مناطق فساد اخلاقي بيداد مي كند، آنقدر كه در سانفرانسيسكو پانزده درصد از جمعيت مردم، همجنس باز هستند. در فرانسه هم عليرغم اينكه روحيه عدالت جويي در حد مختصري وجود دارد ولي از حيث فساد اخلاقي بدتر از آمريكاست.
غرب و ظواهر آن مانند فرد پولداري است كه در بهترين نقطه شهر زندگي مي كند و بهترين خانه و ماشين و امكانات و... را دارد و همه فكر مي كنند آن فرد خيلي خوشبخت است ولي وقتي وارد زندگي او مي شويد مي بينيد كه از درون كاملاً شكسته و بيمار است و هزاران مشكل دارد و اصلاً از ثروت و امكاناتي كه دارد نمي تواند بهره ببرد.
به نظر من سيستم متعالي اسلام برترين الگو براي زندگي بشر است و اگر قرار باشد كه من يك نفر را فقط در حوزه مسائل دنيوي به عنوان الگو براي زندگي انتخاب كنم، قطعاً امام خميني(ره) را انتخاب مي كنم، چون او به عنوان يك متفكر اسلامي در حوزه مسائل دنيايي نيز علاوه بر مسائل اخروي الگوي كاملي است.
- پيشرفت هاي متعدد علمي، نظامي و... ايران را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
ايرانيان به خاطر داشتن ثروت نفت و بهره وري از آن تا حدي تنبل هستند، مانند بچه اي كه از پدرش ارث فراواني برده است و مي داند كه حتي اگر كار هم نكند، تا مدت ها پول پدرش هست كه زندگي را بگذراند. در ايران هم علي رغم پيشرفت هاي متعدد در حوزه مسائل بيولوژيكي، هسته اي و... بازهم به دليل وابستگي به سرمايه نفت، اين روحيه تنبلي وجود دارد و البته قشر دانشجو فعال هستند و كمتر تنبلي مي كنند.
البته من خيال مي كنم الان در جامعه ما اثرات و بركات جنگ دارد نمود پيدا مي كند، در جنگ فرمانده نظامي، اقتصادي و... تربيت شد و به همين دليل الآن سپاه در عرصه هاي مختلف پيشتاز است چون در زمان جنگ در شرايط سخت تربيت شده و اكنون در مرحله بهره وري از توانمندي ها و تجربيات سال هاي جنگ هستند و در حوزه هاي مختلف اقتصادي، عمراني، نظامي و... موفق عمل مي كنند.
ايران الآن دارد بهره واقعي را از فرماندهان جنگ و روحيه اي كه در اثر جنگ ايجاد شده، مي برد وگرنه روشنفكران غرب گراي طرفدار ليبرال كه هرگز هيچ خيري براي ايران نداشته اند. من شعري يادم هست از مرحوم سيدحسن حسيني، كه: امروز لفظ پاك حزب الله/ گويا كه در قاموس روشنفكر اين قوم، دشنام سختي است!/ اما من خوب يادم هست/ روزي كه روشنفكر/ در كافه هاي شهر پرآشوب/ دور از هياهوها عرق مي خورد/ با جان فشاني هاي جانبازان حزب الله/ تاريخ اين ملت ورق مي خورد...
- درباره وجود يا عدم وجود آزادي بيان و عقيده در غرب و آمريكا نظرتون چيست؟
منصفانه اگر بنگريم، در غرب رسانه به تفكرات مردم خط مي دهد و دسترسي مردم به حقيقتي كه رسانه ها آن را منعكس نمي كنند، محدود است. از حدود 30الي 40سال پيش تاكنون فقط BBC وCNN هستند كه حرف اول را مي زنند و ساير رسانه ها مجال عرض اندام پيدا نمي كنند. مثلاً براي جلوگيري از حضور برخي ماشين ها در اين خيابان حتماً لازم نيست كه شما خيابان را با چند تا پليس ببنديد و راهشان ندهيد، كافيست خيابان را به طريقي آسفالت كنيد كه ماشين هاي ارزان و معمولي ليز بخورند و نتوانند حركت كنند؛ سيستم رسانه اي غرب هم اينگونه است، شرايط به گونه ايست كه جز BBC و CNN، بقيه مجال ماندن نمي يابند. بنابراين آزادي تفكر واقعي به دليل خط دهي رسانه در جوامع غربي وجود ندارد.
- وقايع سياسي چند سال اخير ايران، خصوصاً جريانات پس از انتخابات سال گذشته چه تأثيري در شرايط شما در آمريكا داشته است؟
من پيش از رفتن به خارج طرفدار آقا بودم و ايشان را به عنوان يك رهبر روشنفكر و موفق قبول داشتم ولي طي اين چند سال با توجه به وقايعي كه در آمريكا و فرانسه ديدم، خودم را فدايي آقا مي دانم و معتقدم كه رهبري و مديريت ايشان بي نظير است و با همه كساني كه منتقد و مخالف ايشان هستند هم بحث مي كنم و به دفاع از آقا مي پردازم. پس از وقايع پارسال 200 نفر از دوستان فيس بوكي كه داشتم، من را از ليست خود حذف كردند و كلي بدوبيراه بهم گفتند. يكي از دوستانم پرسيد كه برات مهم نيست كه اين افراد طردت كردند، گفتم نه اينكه اصلا مهم نباشد، من كه مثل امام نيستم كه بگويم اگر تمام كساني كه در جماران دورد بر خميني مي گويند، مرگ بر خميني بگويند، اصلا براي من مهم نيست؛ ولي حمايت از نظام و آقا برايم مهم است.
اصلا از نظر من به اصطلاح جنبش سبز، جنبش نبود، چون نه ايدئولوژي مشخصي داشت، نه فكر درخشاني پشت سر آن، نه فعاليت صادقانه اي، نه پويايي حق طلبانه اي و نه... حتي هسته اصلي درست و حسابي كه همفكر باشند هم نداشت، موسوي كه بدون هواي نفسش معنا ندارد، ديگري مهاجراني است كه طرفدار نظام بود ولي برگشته، كديور كه ضد جمهوري اسلامي ولي طرفدار اسلام است! كه قبل از انتخابات طي سفري كه به آمريكا داشت، گفت كه من از تفكرات سروش به خدا پناه مي برم. سروش يك ضدجمهوري اسلامي است كه مشكل اش با قرآن بيشتر است تا نظام! اين افراد با هم مي خواستند يك جنبش ايجاد كنند كه همان طور كه ديديم نشد. به نظر من جنبش واقعي، مردم هستند كه شب احيا از هر طرف به مراسم احيا مي روند و دعا مي كنند.
- براي كساني كه شيفته غرب هستند و فكر مي كنند زندگي، خوشي، لذت، تحصيل و ... در غرب مهياست و مي خواهند به هر طريق ممكن از ايران بروند، چه حرفي داريد؟
كلا آدم بايد براي نظر بقيه زندگي نكند. درباره خودم كه مي توانم بگويم: بيشترين دلخوشي ديده ام منظره كوه دماوند بود! در ميان شهرهايي كه در آمريكا، اسپانيا، پرتغال و فرانسه ديده ام، هيچ جا برايم تهران نمي شود و هر كس منصف باشد و شهرهاي ديگر دنيا را ديده باشد، برمي گردد و در تهران زندگي مي كند. البته تهران دو تا عيب دارد: يكي گرما و ديگري ترافيك كه البته ترافيك از معضلات شهرهاي بزرگ است و من در پاريس و لس آنجلس هم ترافيك شديد ديده ام.
در خارج 5 سال زندگي مثل 5 روز مي گذرد، اصلا وقايع معنا ندارند، زندگي معنا ندارد ولي در ايران همه چيز با معناست مثلا من در چند سال گذشته اصلا رمضاني مثل امسال نداشتم.
اگر كسي براي خودش زندگي كند، نه براي بقيه در همين جا مي ماند، چون بهترين جا ايران است ولي مانعي ندارد كه كسي برود خارج، البته با هدف و به قصد درست برود، اگر كسي با قصد اشتباه برود، بيچاره مي شود. در سن ميانسالي دچار بحران و مشكلات فراواني مي شوند، مثلا من كسي را مي شناسم كه استاديار دانشگاه است و از نظر مادي و شرايط زندگي در وضعيت بسيار مطلوبي است ولي خوب كه نگاه مي كني انگار يك چيزي در زندگي وي كم است. روابطش با ديگران در مرحله اي از ابهام است و حتي با دو فرزندش كه در آمريكا متولد شده اند نمي تواند ارتباط خوبي برقرار كند.
اگر افراد براي مدت كوتاهي بروند و تحصيل كنند و بيايند و به كشور و مردمشان خدمت كنند، خيلي ارزش دارد، مثل چمران.

 



جرمي كه گاهي جرم است!

سيدمحمدصادق سيدي- دانشجو
چندي پيش يك كشيش آمريكايي اعلام كرد كه قصد دارد در روز 11 سپتامبر تعدادي قرآن را به آتش بكشد. اما طولي نكشيد كه از تصميم خود منصرف شد، با اين حال افراد ديگري در سالروز 11 سپتامبر اين حركت شنيع را در برابر دوربين هاي خبري و پليس آمريكا انجام دادند. اين در حالي است كه آن كشيش آمريكايي با انصراف خود در آخرين لحظات جان خود را نجات داد چون او چهره شناخته شده اي در جهان شده بود و اگر اين حركت را انجام مي داد قطعا زندگي اش در خطر قرار مي گرفت. اما افراد ديگري كه ناشناس ماندند اين اهانت بزرگ را مرتكب شدند تا اهداف شوم اين جريان تحقق يابد.
اما اهداف اين حركت چه بود؟ آن كشيش آمريكايي در ابتدا هدف خود را از اين حركت مسئول بودن مسلمانان در قضيه 11 سپتامبر اعلام نمود و اين كه مسلمانان بودند كه فاجعه 11 سپتامبر را بوجود آوردند و حالا بايد كتاب آسماني آنان به آتش كشيده شود. اين موضوع خشم تمام مسلمانان در سراسر جهان را برانگيخت اما نكته اي كه مي بايست در اين جا بدان توجه كرد اين است كه به گونه اي رفتار شد كه گويا واقعا سبب اصلي بوجود آمدن قضيه 11 سپتامبر مسلمانان بوده اند و همه آن را پذيرفته اند. در حالي كه به هيچ وجه اين موضوع صحيح نيست و اين فاجعه ربطي به مسلمانان ندارد. اگر افرادي به اسم اسلام مرتكب جنايتي شوند اين بدان معنا نيست كه تمام مسلمانان نيز اين گونه هستند. وقتي چنين اتفاقي در جهان چنين عكس العمل منفي را به بار مي آورد و نفرت جهاني را به همراه دارد واضح است كه براي تخريب طرح ريزي شده است. چرا كه هر عقل سليمي آن را به ضرر خود و كيش خود مي داند، چگونه است كه فردي به ضرر كيش خود عمل كند؟!
از طرفي بر فرض مثال اگر يك فرد مسيحي مرتكب جرمي شود، آيا اين بدان معني است كه مسيحيت اين جرم را تأييد مي كند؟ يقينا نه و بايد ديد در تعاليم مسيحيت اين عمل تأييد شده است يا نه؟ در اين رابطه نيز بايد ديد تعاليم اسلام چه مي گويد؟ اسلام به هيچ وجه كشتن انسان هاي بي گناه را تأييد نمي كند و اين اعمال را جنايت مي داند. اسلام دين دوستي و مهرباني است نه خشونت و كشتار. در نتيجه اين گونه اعمال نمي تواند از يك مسلمان واقعي سر بزند.
نكته ديگري كه در اين قائله حائز اهميت است عكس العمل سردمداران كاخ سفيد مي باشد. هم آقاي اوباما رئيس جمهور آمريكا و هم خانم كلينتون وزير امور خارجه آمريكا اظهار داشتند.

 



دانشگاه اسلامي زنده است

فاجعه دردناك اهانت به ساحت قرآن كريم توسط عوامل صهيونيستي مسيحي نما، از مصاديق بارز «عدو شود سبب خير، اگر خدا خواهد» شد؛ از آن روي كه اين حادثه نه تنها حماقت دشمنان اسلام را رو كرد، بلكه يكبار ديگر صداي واحد مسلمانان را- علي رغم همه اختلاف هاي قومي و مذهبي- به گوش جهانيان رساند، اتفاقي كه شايد پس از مدت ها برنامه ريزي و فراخوان، به اين عظمت رخ نمي داد. در درون جامعه ايران اسلامي هم اين حادثه، يكبار ديگر حلقه هاي اتحاد ديني و انسجام ملي را پيوسته تر كرد. يكي ديگر از بركات اين فاجعه نمايان شدن پويايي جنبش دانشجويي مسلمان در ايران بود. به دنبال اين اهانت گستاخانه به معجزه جاويدان پيامبر اكرم(ص)، موجي از اعتراضات دانشجويي به صورت خودجوش در ايران اسلامي به راه افتاد. دانشجويان سراسر كشور در اعتراض به اين رفتار گستاخانه دو كشيش آمريكايي، با صدور بيانيه ها و برپايي تجمعات و حتي با ابتكارهايي مانند راه اندازي سايت و... اين اقدام را محكوم كردند:
1- سازمان ها، تشكل ها و جريان هاي دانشجويي در بيانيه هاي صادره ضمن محكوم نمودن رفتار كفرآميز جاهلان دنياي مدرن، بر موارد زير تأكيد نمودند:
سازمان بسيج دانشجويي كشور: مسلمانان بايد خود را براي يك مبارزه بزرگ عقيدتي و سياسي آماده كنند.
دفتر تحكيم وحدت: اقدام چند آمريكايي افسار گسيخته و لاابالي در سوزاندن و هتك حرمت قرآن كريم، بيانگر عمق استيصال و درماندگي جريان افراطي مسيحيت صهيونيستي از بسط و گسترش روزافزون اسلام در جهان است.
جنبش عدالتخواه دانشجويي: صهيونيسم جهاني و دولت آمريكا، بخصوص شخص اوباما مسئول اين اتفاق است.
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران: ما را غمي در سوزاندن قرآن نيست كه حقيقت را چه نگاهباني بالاتر و برتر از حقيقت كه «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون».
سازمان بسيج اساتيد: اين حادثه، بيش از پيش از نفاق حاكم بر قدرت هاي سلطه غربي كه از يك طرف بر طبل آزادي انديشه و تفكر و مذهب مي زنند و از يك سو براي مقابله با انديشه ناب اسلامي به بدترين شيوه ممكن دست مي زنند را فاش خواهد كرد.
بسيج دانشجويي دانشگاه شاهد: امت اسلام در برابر اين دسيسه شيطاني كه برخاسته از توطئه هاي شيطان بزرگ و صهيونيسم خبيث براي جلوگيري از نفوذ اسلام ناب محمدي در جهان است، با قاطعيت تمام بايستند.
بسيج دانشجويي دانشگاه تربيت مدرس: اين اقدامات شنيع و سست، نشان از حقانيت، سرزندگي و حركت رو به تعالي انديشه اسلامي و زوال تفكر ليبرال دموكراسي مورد حمايت غرب و انديشه هاي صهيونيستي دارد.
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه الزهرا(س): كشيش آمريكايي نمي داند آن كسي كه بازي كرد، با آتش خود زودتر از هر كسي طعمه حريق خواهد شد.
اساتيد و دانشجويان و بسيجيان دانشكده خبر: مسئولان آمريكايي نيز بايد پاسخگوي اين نوع اقدمات باشند.
دانشجويان بسيجي دانشگاه آزاد كرج: ما انجيل و تورات سوزي راه نمي اندازيم. چرا كه شما ابلهان مدرن مدت هاست كه آنها را به موزه هاي تاريختان سپرد ه ايد.
2- دانشجويان سراسر كشور پا به پاي ملت انقلابي و هوشيار ايران و حتي گاهي آماده باش تر و پيش تازتر، با راه اندازي تجمعات و راه پيمايي هاي اعتراض آميز، سرزندگي و پويايي «جنبش دانشجويي» اسلام گرا را به منصه ظهور گذاشتند:
تهران: بيش از 2 هزار نفر از دانشجويان دانشگاه هاي تهران تجمع اعتراض آميزي مقابل سفارت سوئيس- دفتر حافظ منافع آمريكا- برپا نمودند.
قم: دانشجويان قمي نيز با برگزاري راهپيمايي و تجمع هاي اعتراض آميزي هتك حرمت به كتاب آسماني مسلمانان را محكوم كردند. دانشجويان قمي علاوه بر تجمع اعتراض آميز در مقابل دفتر بسيج دانشجويي، در مقابل بيوت مراجع عظام آيت الله علوي گرگاني و آيت الله نوري همداني نيز حاضر شده و اهانت به قرآن كريم را محكوم كردند.
مشهد: جمع كثيري از دانشجويان دانشگاه هاي مشهد هم در اقدامي خودجوش در اعتراض به اقدام شنيع هتك حرمت قرآن كريم كه در آمريكا صورت پذيرفت، تظاهرات كردند. اين تجمع اعتراضي كه به سمت حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار شد. با صدور بيانيه اي دانشجويي خاتمه پيدا كرد.
3- جمعي از دانشجويان هم در اعتراض به هتك حرمت قرآن كريم، پايگاه اينترنتي جمع آوري امضاء با آدرس http:// WWW condemnworld com راه اندازي كردند.
نكته قابل توجه اين است كه يكي از تاكتيك هاي ثابت دشمنان نظام جمهوري اسلامي در حوزه دانشجويي، بزرگ نمايي از اقدامات و فعاليت هاي جريان هاي معارض نظام جمهوري اسلامي است. يكي از شعارهاي چندين ساله اين طيف، شعار «دانشگاه زنده است» مي باشد. اما جوش و خروش تاريخي دانشجويان مسلمان ايراني در دفاع از ساحت اسلام و قرآن نشان داد: «دانشگاه اسلامي زنده است»، نه دانشگاه سكولار.

 



سخني در باب دانشگاه علوم پايه زنجان و مديريت جديد

در زنجان علاوه بر دانشگاه زنجان، دانشگاهي به نام دانشگاه تحصيلات تكميلي در علوم پايه وجود دارد كه محيطي بسيار مناسب و مساعد براي انجام تحقيقات و مطالعات علمي است. علت آن است كه هم از امكانات گسترده برخوردار است و هم بودجه كلاني به آن اختصاص يافته است. و از سوي ديگر كمك هاي شايان توجه مردم دانش دوست و متعهد زنجان نيز زمينه پيشرفت و گسترش بيش از پيش آن را فراهم ساخته است. اما آنچه توجه جدي مديريت جديد اين دانشگاه را مي طلبد رفع نگراني در مورد محيط و فضاي فكري و فرهنگي سكولار اين دانشگاه است. امري كه دقت، همت و تلاش مضاعف مسئولان را در سال همت مضاعف و كار مضاعف نيازمند است.
حال كه مديريت جديدي بر اين دانشگاه درحال حاكم شدن است مواردي را از باب تذكر پيشنهاد مي كنم شايد برخلاف آنچه در سال هاي پيش از مديريت جديد تاكنون ملاحظه شده است، جهت گيري و فضاي فكري و فرهنگي حاكم بر دانشگاه سمت و سوئي درخور اسلام و انقلاب اسلامي پيدا كند و بتواند تا حدي از موارد نامناسب و مغاير با شئونات يك دانشگاه اسلامي مطلوب و مورد نظر انقلاب و اسلام بكاهد.
1- نهادهاي فرهنگي و ديني وجود و حضوري چشمگير در فضاي دانشگاه بيابند و با شيوه هاي نوين دانشگاه را چهره اي اسلامي ببخشند.
2- متأسفانه عليرغم پروژه هاي عمراني و پيشرفت سريع آنها در سال هاي قبل، جايگاهي براي مسجد اين پايگاه معنويت بخش و انقلابي در دانشگاه در نظر گرفته نشده است.
مديريت جديد اين نقيصه جدي را با همت و هماهنگي خود رفع كند و اكتفا به يك اتاق كوچك منشعب از كتابخانه نكند.
3- نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه شكل بگيرد و تشكل دانشجويي بسيج نيز اجازه فعاليت داده شود.
4- علاوه بر تعظيم شعائر اسلامي، فعاليت هاي فكري اعم از برگزاري نشست هاي اعتقادي و سياسي با حضور و دعوت چهره هاي فكري و سياسي آغاز و تقويت گردد.
متأسفانه در گذشته گاه مي شد كه به هر دليلي حتي يك پارچه نوشت نيز براي مراسم عاشورا و عيدغدير چهره دانشگاه را زينت نمي داد. و حتي صداي گلبانگ اذان نيز شنيده نمي شد. و دانشجويان و اساتيد خوب دانشگاه را به سمت خالق هستي دعوت نمي كرد.
5- از بازرسي كل كشور و قسمت بازرسي و رسيدگي به شكايات وزارت علوم انتظار مي رود گروه هاي بازرسي به دانشگاه اعزام كنند تا با نكته سنجي هاي خود و تهيه گزارش از وضعيت گذشته و موجود، پيشنهادهاي سازنده براي آينده دانشگاه مطرح سازند.

 



نگراني در ميان پذيرفته شدگان دانشگاه آزاد

جمعي از پذيرفته شدگان آزمون ورودي دانشگاه آزاد، به دنبال بي نظمي به وجود آمده در نحوه پذيرش و ثبت نامشان سر درگم و بلا تكليف هستند.
به گزارش مشرق، پس از اعلام ديرهنگام زمان ثبت نام پذيرفته شدگان تحصيلات تكميلي دانشگاه آزاد، روز پنج شنبه 18 شهريور ماه، زماني كه تعدادي از پذيرفته شدگان به واحدهاي مختلف دانشگاه براي ثبت نام مراجعه كردند، متوجه شدند كه اطلاعات فردي و علمي آنان مبني بر قبولي در رشته مورد نظر در سايت واحد دانشگاهي موجود نيست.
پس از بررسي هاي به عمل آمده، مشخص شد كه اين مسأله كه باعث نگراني پذيرفته شدگان و سرگرداني آنها شده، يك اشكال نرم افزاري از سوي مركز آزمون اين دانشگاه است. بر اين اساس اسامي و مشخصات پذيرفته شدگان به صورت كامل و جامع به واحدها ارجاع نشده است.
اين بي نظمي در ثبت نام و نيز مشكل نرم افزاري مذكور سبب نگراني پذيرفته شدگان مقاطع مختلف و اتلاف ساعت ها وقت و انرژي آنها در رفت و آمد بين واحدهاي اين دانشگاه و ساختمان مركز آزمون شده كه متأسفانه هنوز اين مشكل برطرف نشده است.
بر اساس اين گزارش، در حالي كه دانشجويان كماكان ثبت نام نشده اند، از طرف مركز آزمون به مراجعين اعلام شد كه برطرف شدن مشكل، يك تا دو هفته طول خواهد كشيد. همين طور به برخي از قبول شدگان مقطع كارشناسي كه دچار اين مشكل شده اند نيز گفته شده كه در صورت برطرف نشدن زودهنگام اشكال نرم افزاري، ثبت نام آنها به ترم دوم سال در بهمن ماه موكول خواهد شد!
اين در حالي است كه نتايج نهايي كنكور كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد روز دوشنبه 15 شهريور در سايت مركز آزمون منتشر شد و سپس روز سه شنبه 17 شهريور، طي خبري در سايت اين مركز اعلام شد كه مهلت ثبت نام 16 لغايت 18 شهريور ماه است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14