(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 15 مهر 1389- شماره 19758

اخراج تصويرساز ديزني به دليل افشاي حقايق 11 سپتامبر
مديريت خانه سينما با انتقاد شديد سينماگران مواجه شد
سياست بازان و ديوار كوتاه سينما
نگاهي به هفدهمين جشنواره تئاتر كودك و نوجوان جاي خالي الگوسازي
شهريار بحراني و سينماي قرآني
برجي، مادران سربنيتسا و آلفرد يعقوب زاده
سرباز فرهنگي و دلزدگي از دنياي بازيگري
در جمع دانش آموزان هنرستان پويانمايي تهران مطرح شد
پويانمايي را در جنگ نرم دست كم گرفته ايم
انجمن اسلامي تركيه فيلمي برضد رژيم صهيونيستي مي سازد
استقبال از مختارنامه درجنوب عراق



اخراج تصويرساز ديزني به دليل افشاي حقايق 11 سپتامبر

هفته نامه امريكن فري پرس در گزارشي به بيان چگونگي كشف حقايق پشت پرده حملات 11 سپتامبر توسط يكي از تصويرسازان مشهور شركت ديزني و اخراج وي از سوي شركت هاي انيميشن سازي به دليل افشاگري هايش، مي پردازد.
به گزارش فارس، رالف فوربس نويسنده آمريكايي طي گزارشي براي هفته نامه امريكن فري پرس با اشاره به حملاتي كه از سوي منابع قدرت عليه يكي از كاريكاتوريست هاي 11سپتامبر وارد مي شود، مي نويسد: يك تصوير به اندازه هزار كلمه مي ارزد. و يكي از كاريكاتورهاي ديويد ديز هم به اندازه يك ميليون تصوير ارزشمند است. چه كاريكاتورهاي او را دوست داشته باشيد و چه از آن ها متنفر باشيد، كارهاي او برانگيزاننده هستند و مردم را وادار به فكر كردن مي كنند.
اما ديز در رابطه با حوادث 11سپتامبر 2001 مي گويد: وقتي مركز تجارت جهاني سقوط مي كرد من در لس آنجلس مشغول تماشاي تلويزيون بودم و بعد از آن نيز مثل اكثر مردم كاملا داستاني را كه دولت بيان كرد باور كردم. اما در سال 2003 و هنگامي كه مشغول مطالعه عكس هاي حمله پنتاگون بودم، حقيقت پشت پرده 11 سپتامبر را كشف كردم. و كل ديدگاه من نسبت به دنيا تغيير كرد.
وي ادامه مي دهد: اما اولين باري كه عقيده ام در رابطه با اسرائيل و صهيونيست ها را از طريق يك كار هنري بيان كردم، شركت «سي سيم استريت» با ارسال اخطاريه اي از من خواست تا اين كار را متوقف كنم. البته من به حرف آن ها توجهي نكردم و در نتيجه اخراج شدم. در واقع اين همان راهي است كه آن ها به وسيله آن مردم را ساكت نگه مي دارند. يعني اگر حرف بزنيد، بيرون مي شويد.
ديز با اشاره به آنكه مجله تايم كودكان نيز وي را به دليل فعاليت هاي ضدصهيونيستي اخراج كرد مي نويسد: در حقيقت من متوجه شدم كه منابع سرگرمي و نشر، همگي در مالكيت صهيونيست ها هستند و در نتيجه من هم به ليست سياه اين مراكز وارد شدم.
اين هنرمند آمريكايي كه به زودي كتاب جنجالي خود را نيز در مورد 11 سپتامبر منتشر خواهد كرد مي نويسد: به زودي متوجه شدم كه از طريق اينترنت مي توانم صداي خود را به گوش جهانيان برسانم. همچنين بواسطه اينترنت مقالات وكتاب هاي زيادي را از منابعي كه تحت كنترل صهيونيست ها نيستند پيدا كرده و مطالعه كردم تا با تاريخ حقيقي، نه تاريخي كه صهيونيست ها تعريف كرده اند، آشنا شوم.
وي با تاكيد بر آنكه حملات 11سپتامبر طرحي ازسوي صهيونيست ها بوده است مي نويسد:
وقتي كه مجرحان خود كنترل جريان اطلاعات را به دست دارند، پنهان كردن يك جرم از افكار عمومي بسيار راحت است. اما هم اكنون بسياري از مردم ازحقايق پشت پرده 11سپتامبر آگاه شده اند.
ديز افزود: حقيقت اين است كه روايت دولتي از 11سپتامبر كاملا دروغ است و همچنان كتاب ها و فيلم هاي زيادي توليد مي شوند كه از افسانه 19 هواپيما ربا حمايت مي كنند. كتاب هاي تاريخي نيز توسط همين دروغگوها و تحت كنترل صهيونيست ها نوشته مي شود و بايد كاري كرد تا اين تراژدي متوقف شود.

 



مديريت خانه سينما با انتقاد شديد سينماگران مواجه شد
سياست بازان و ديوار كوتاه سينما

حسين كارگر
رفتارهاي سياسي مديريت خانه سينما با واكنش اعتراض آميز هنرمندان و سينماگران متعهد و دغدغه مند نسبت به هويت هنر هفتم در كشورمان مواجه شد. برخلاف اقدامات تفرقه افكنانه و تخريبي مسئولان خانه سينما، نتيجه به بار آمده اتحاد بيش از پيش سينماگران كشورمان بر سر هويت و آرمان هاي فرهنگي خويش است.
نكته قابل توجه در اين ميان، عدم انتقادپذيري مديرعامل خانه سينما و فقدان تحمل نظر مخالف نزد وي است. او در حالي در نامه تند خود خطاب به وزير ارشاد از مسئولان خواسته كه به خاطر بي كفايتي هايشان عذرخواهي كنند كه خودش- به عنوان يك مسئول- نه تنها به خاطر مشكلات به وجود آمده معذرت خواهي نكرده كه از عذرخواهي جواد شمقداي نيز عصباني شده است!
نكته جالب توجه اين است كه مديرعامل خانه سينما خود از جمله مسئولان سينمايي كشور در دوره موسوم به اصلاحات بود. مسئولاني كه موجب انزواي بخش زيادي از سينماگران و تحديد و تهديد امنيت شغلي در اين عرصه شدند. نكته اي كه «محسن علي اكبري» از تهيه كنندگان سينما به آن اشاره كرده است. وي در گفت وگو با هنر نيوز گفت: محمدمهدي عسگرپور، مديرعامل فعلي خانه سينما حتي در زمان مديريت خود در فارابي هم عملكرد درستي از خودش به جا نگذاشت و صرفاً جناحي عمل كرد و همگان شاهد بودند كه در آن مقطع به هيچ عنوان فيلمي توسط فيلمسازان انقلابي توليد نشد و صرفاً فيلم هايي كه با نوع تفكر ايشان هماهنگي داشت مورد حمايت قرار مي گرفت. من نمي دانم آيا آقاي عسگرپور عملكرد خودش را در زمان مسئوليت دولتي از ياد برده كه اگر چنين است من خواهش مي كنم اگر ايشان اين مطلب را خواندند لطف كنند عملكرد دوره مديريت خود را در فارابي اعلام كنند كه چه فيلم هايي را چه اشخاصي ساختند؟ آيا در آن مقطع فقدان فيلم هاي دفاع مقدس براي ايشان مشخص نبود؟ آيا فيلم هايي كه ساخته مي شد مباني ارزش هاي انقلاب در بسيار از آنها زير سؤال برده نمي شد؟ آيا به صرف نگاه به جشنواره هاي خارجي توليداتشان انجام نمي شد؟
نقد عملكرد سياسي خانه سينما نيز بخش ديگري از صحبت هاي علي اكبري را تشكيل مي دهد. او در اين باره هدف اين نهاد صنفي را مقابله با دولت عنوان كرد و گفت: آقاي عسگرپور از روز اول كه اين اتفاق افتاد مخالفت خودش را خيلي واضح و روشن اعلام كرد و با خواستن نماينده خانه سينما از شوراي پروانه ساخت و مجبور كردن آن به استعفا و پس از آن احضار دومين نماينده خانه سينما آن هم به زور به كارشكني اقدام كرد كه به نوعي جرم محسوب مي شد، اما معاونت سينمايي با سعه صدر از اين موضوع گذشت اما پس از احضار دو نماينده خانه سينما از شوراي پروانه ساخت تصور مي كرد كه شوراي پروانه ساخت دچار مشكل خواهد شد اما متوجه شد كه اين اتفاق رخ نداد لذا تصميم گرفت دولت را در مضيقه قرار دهد و در كارهاي دولتي كارشكني كند كه اين اتفاق هم با درايت معاونت سينمايي رخ نداد بنابراين اينها بازي هايي بود كه آقاي عسگرپور در آورد تا در كارهاي سينمايي دولت كارشكني ايجاد كند كه البته دستش براي همه هنرمندان رو شد.
يك بام و دو هوا
از نگاه اميرحسين شريفي نيز تقابل خانه سينما و برخي سينماگران با دولت تناقض آميز و يك بام و دو هواست. اين تهيه كننده سينما و تلويزيون در مصاحبه با ايرنا گفت: بسياري از كساني كه رفتار سؤال برانگيزي در جشن خانه سينما از خود انجام دادند در بسياري از كارهاي تلويزيوني و سينمايي فعاليت و از بودجه دولتي استفاده مي كنند. جالب آنكه اين افراد با تمام وجود نيز بر دولت مي تازند. به راستي اين سياست يك بام و دو هوا چه تعريفي مي تواند داشته باشد؟
تهيه كننده فيلم «اشك سرما» با اشاره به اتفاقات اخير در چهاردهمين جشن سينماي ايران گفت: مخملباف و افرادي همچون وي، هنرمند ايراني نيستند و بهتر است نام اين افراد را وطن فروش بگذاريم.
وي افزود: مخملباف ديگر هنرمند نيست، زيرا وطن خود را به بهاي دعوي روشنفكري داشتن فروخته و جايگاهي در ميان هنرمندان ما ندارد كه برخي آرزوي بازگشتش به كشور را در جشن سينماي ايران مطرح مي كنند.
شريفي خاطر نشان كرد: افرادي همچون وي بايد مسايل شخصي خود را پيگيري كنند. بهتر است به جاي پيشنهاد پهن كردن فرش قرمز براي چنين افرادي بدانيم آنان وطن فروش هستند.
تهيه كننده سريال خانه بي پرنده تصريح كرد: سينماگران ما اساساً سياسي نيستند. بهتر آنكه به جاي حرف زدن، سخنان خود را در قالب آثارمان بيان كنيم.
وي گفت: دامن زدن به اتفاقات پس از جشن سينماي ايران و صدور بيانيه در دفاع از اين حركت به صلاح سينماي ايران نيست.
شريفي افزود: نخست آنكه آرزو براي بازگشت يك ضدانقلاب به كشور به راستي چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ آيا اين حرف به معناي زير سؤال بردن نظام مقدس جمهوري اسلامي نيست.
تهديد منافع جمعي سينماگران
نكته قابل توجه ديگري كه درمورد عملكرد سياسي خانه سينما مطرح است، واكنش هاي صورت گرفته به اين مسئله است. مديرعامل محترم خانه سينما، احتمالاً اين سخن امام خميني (ره) را شنيده يا خوانده اند كه مضمون آن به اين نكته اشاره دارد كه هرگاه دشمنان از ما تمجيد كردند، كارمان ايراد دارد. مديرعامل محترم خانه سينما اگر به فرمايشات بنيانگذار جمهوري اسلامي اعتقاد دارند. كه حتماً دارند - چرا از خود نمي پرسند كه چرا دشمنان و آنان كه به خون اين ملت تشنه هستند، در وقايع اخير خانه، سينما،جانب مديريت اين نهاد را گرفتند؟ و برعكس، چرا دلسوزان و زحمت كشان عرصه فرهنگ و هنر تا اين حد دچار نگراني شده اند؟
همچنانكه يك كارگردان مي گويد: متاسفانه امروز خانه سينما به جاي بررسي و رفع معضلات فيلمسازان ما به محلي براي جدل با معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تبديل و خاكريز كساني شده است كه به دنبال ضربه زدن به نظام هستند.
حميد بهمني متذكر شد: خانه سينما در حال حاضر در مسيرصحيحي حركت نمي كند و به بيراهه مي رود.
وي ادامه داد: بيانيه «جواد شمقدري» معاون سينمايي ارشاد را خواندم و بسيار ناراحت شدم. درجايي كه خانه سينما از اتفاقات رخ داده در چهاردهمين جشن سينماي ايران عذرخواهي نمي كند، شمقدري از ملت شريف ايران عذرخواهي مي كند.
اين كارگردان سينما تاكيد كرد: خانه سينما بايد از برخي باندبازي ها و سياسي بازي ها فاصله بگيرد و به جاي اين حركات به حل مشكلات هنرمندان بپردازد.
وي افزود: خانه سينما و مسئولان اين نهاد سينمايي به جاي اين حاشيه ها از خود بپرسند تاكنون چه فعاليت هايي براي بهبود وضعيت معيشت بازيگران پيشكسوت انجام شده و در اين راه چه قدم هايي برداشته اند.
كارگردان فيلم «شب حورا» نيز گفت بسيار متاسفم از اينكه از يك محفل هنرمندانه شاهد نوعي رفتار ناشايستي هستيم كه درشان نام هنرمند نيست به نظر من مديرعامل خانه سينما بايد جاي توهين به مسئولان به حل مشكلات صنوف خانه سينما بپردازد.
شهاب ملتخواه افزود: تاكي بايد درعرصه هنر شاهد اين رفتار باشيم، درحالي كه هنرمند و به ويژه مديرعامل خانه سينما مسئوليت بزرگي را در قبال اخلاق و شانيت انساني مخاطبين خود دارد.
بازيگر، كارگردان و تهيه كننده سينما نيز گفت: سياسي شدن خانه سينما باعث ايجاد بحران توسط اين نهاد صنفي شده و از نظرحقوقي اين مساله مي تواند نوعي سوء استفاده از موقعيت تلقي شود.
هوشنگ توكلي خودخواهي مديران خانه سينما را يكي از دلايلي دانسته كه مشكلات ما بين اين نهاد صنفي و معاونت سينمايي را فراهم آورده است.
او درگفت وگو با شبكه ايران تصريح كرد: دخالت دادن اصناف هنري به يك موضوع سياسي به خصوص زماني كه اعضاي اين اصناف رغبتي به حضور درآن نداشته باشند، كار نادرستي است و طبيعتا بحران زا است.
يك كارشناس فرهنگي هنري هم گفت: اعضاي خانه سينما تكليف خود را با مديران سياسي خود مشخص كنند.
محمد حسين نيرومند طي گفتگويي اظهار داشت: بايد چند هزار نفري كه درخانه سينما عضو هستند تكليف خود را با يكسري از افراد اين خانه كه تمايل به كارهاي سياسي دارند و متاسفانه درجريان بعد از انتخابات هم خيلي فعال بودند مشخص كنند.
نيرومند اضافه كرد: خانه سينما طبق اساسنامه خود يك مكان صنفي است و بايد كار صنفي بكند نه كارسياسي اما هنگامي كه خانه سينما از وظيفه صنفي خود خارج مي شود و وارد كارهاي سياسي آن هم به صورت افراطي مي شود به صورت طبيعي بايد شاهد چنين اتفاقاتي نيز باشيم؛ اما احساس من اين است كه بايد بدنه خانه سينما به حرف هاي مديرعامل خود معترض شوند تا فضاي تعامل خراب نشود چرا كه دود اين مباحث بيشتر به چشم اعضاي ضعيف خانه سينما خواهد رفت.
يك تهيه كننده وكارگردان درنامه اي با عنوان «آقاي شمقدري! درمبارزه با فتنه سينمايي تنها نيستيد» نوشت: سكوت در برابر اين حرمت شكني ها را جفا درحق انقلاب اسلامي مي دانم.
صالح دلدم دراين يادداشت كه نسخه اي از آن در اختيار كيهان قرار گرفته نوشت:اينجانب به عنوان يكي از اعضاي جامعه سينمايي كشور ضمن اعلام برائت از خانه سينما و محكوميت وقايع قبيح جشن خانه سينما اعلام مي دارم كه درسال گذشته دربرابر اقدامات عده اي فتنه گر سينماي كشور كه براي مطامع سياسي خود به دنبال نابودي سينماي كشور و ناكارآمد نشان دادن دولت برخاسته از راي ملت درحوزه فرهنگ و هنر بودند (كه براي اين امر از قبل برنامه ريزي كرده بودند)سكوت كردم تا خداي نكرده باعث شعله ور شدن اين آتش اختلاف نگردم. اما اكنون سكوت در برابر اين حرمت شكني ها و فتنه انگيزي ها را جفا درحق انقلاب اسلامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي و خون شهدا مي دانم.
مهدي فيوضي ديگر كارگرداني است كه خاطرنشان كرد:بنده معتقدم كه ماجراي خانه سينما به همين جا ختم نخواهد شد و مقدمه اي براي برنامه هاي بعدي آنها خواهد بود؛ لذا بيانيه آقاي شمقدري كه بيانيه بسيار عالي اي بود به قصد اعتراض و هشدار به عملكرد خانه سينما، تا ديگر شاهد برنامه هاي بدتر از آن نباشيم.
كارگردان فيلم «نفوذي» تصريح كرد:« بايد اعضاي خانه سينما بيشتر به فكر نظام و مردم خودشان باشند؛ نه اينكه نگاه شان را به افرادي معطوف سازند كه با نظام دشمن هستند.

 



نگاهي به هفدهمين جشنواره تئاتر كودك و نوجوان جاي خالي الگوسازي

منوچهر اكبرلو
هفدهمين جشنواره تئاتر كودك و نوجوان در مقايسه با دوره قبلي اين جشنواره و ساير جشنواره هاي موضوعي داراي كاستي ها و نقاط قوتي بود.
درباره كيفيت آثار جشنواره هيچ تفاوتي با دوره قبل نديدم و مثل همه جشنواره ها معدود آثار عالي، تعداد زيادي آثار متوسط و تعداد كمي هم آثار ضعيف را شاهد بوديم.
يك نكته اين است كه كيفيت آثار جشنواره هيچ ارتباطي با خود آن نداشتند. چون توليد اين آثار براساس عوامل خارج از جشنواره است. يعني عواملي چون ميزان حمايت ها، حق الزحمه ها، وجود سالن ويژه تئاتر كودك و نوجوان، انگيزه نمايشگران و... از جمله عواملي هستند كه باعث افزايش يا كاهش اجراهاي تئاتري و همچنين كيفيت كارها مي شوند. اما خود جشنواره در همه دوره هاي آن هيچ تاثيري از لحاظ كيفي بر تئاترهاي بيرون از جشنواره و نمايش هايي كه سال بعد اجرا مي شوند نداشته است. زيرا اين جشنواره هيچ هدفي براي الگوسازي نداشته است.
در مورد پذيرايي و استقبال از هنرمندان شركت كننده بسيار بسيار بهتر از دوره قبلي بود و تمامي هنرمندان و مهمانان شركت كننده اعم از گروه هاي تئاتري ايراني و خارجي و دست اندركاران به طور مناسبي در جشنواره حضور پيدا كردند.
اين مورد اصلا قابل مقايسه با دوره قبلي نبود. چون سال گذشته شكل اجراي جشنواره بسيار انقباضي بود و ميزبانان تفاوت اجراي يك جشنواره با حضور هنرمندان و جوانان را با برنامه هاي رسمي و تشريفاتي متوجه نشده بودند. اما امسال با توجه به اينكه بسياري از ميزبانان از اهالي تئاتر همدان انتخاب شده بودند، درك بهتري از روحيات هنرمندان داشته و نوع برخوردشان بسيار بهتر بود.
البته در زمينه استقبال و بخش اسكان مشكلاتي پيش آمد؛ به دليل ناهماهنگي ها بعضي از افراد محل اسكانشان شخص نبود. اما بسيار تلاش شد تا اين مشكل حل شود.
مشكلي كه در دوره پيش و به طوركلي در شهرستان ها وجود دارد عدم تجهيز سالن هاست. سالن ها البته امسال بهتر از دوره قبل بودند. اما از آنجايي كه اين سالن ها اساسا براي اجراي تئاتر تجهيز نشده بودند هنرمندان براي اجراي كامل و هنرمندانه اثرشان دچار مشكلاتي مي شدند. اميدوارم اگر قرار است اين جشنواره در همدان استمرار يابد، مسئولان آن به فكر ساخت وساز و تجهيز حرفه اي سالن ها باشند. نه فقط براي جشنواره بلكه براي خود هنرمندان تئاتر استان همدان.
در چند سال گذشته كه اين جشنواره در استان برگزار مي شد، شاهد حمايت مديران اصفهاني از گروه هاي تئاتر كودك و نوجوان بوديم.
نتيجه اين بود كه هميشه بين 10 تا 20 گروه نمايشي آمادگي حضور در جشنواره را داشتند. امسال كه محل جشنواره تغيير كرد، تعداد اين گروه ها نيز بسيار كاهش يافت. اگر به صورت بدبينانه نگاه كنيم، مديران نگاهي ابزاري و ويتريني به جشنواره داشتند. يعني چون جشنواره در شهر خودشان برگزار مي شد، حمايت مي كردند و به گروه هاي تئاتري كودك و نوجوان انگيزه مي دادند تا حضور داشته باشند و آمار شركت كنندگان جشنواره بالا برود. اين اتفاق امسال درباره همدان افتاد. به اين ترتيب كه 10، 15 گروه نمايشي از اين استان در جشنواره حضور داشتند. جاي نگراني است كه همان اتفاق مربوط به اصفهان، براي همدان هم پيش بيايد. اميدوارم كه چنين اتفاقي نيافتد.
در اين جشنواره نوع تبليغات و حضور مردم هنوز به روش هاي بسيار سنتي انجام مي شود.
يعني اين گونه تلقي مي شود كه جهت دعوت مردم به جشنواره بايد از بنر، پوستر و پارچه نوشته استفاده شود. درحالي كه تجربه نشان مي دهد كه اين گونه تبليغات به كار كساني مي آيد كه اهل تئاتر هستند و ديدن يك بنر يا يك پوستر به آن ها اين آگاهي را مي دهد كه قرار است جشنواره اي برگزار شود. اما براي مردمي كه عادت به تئاتر رفتن ندارند بايد شيوه هاي تبليغاتي و اطلاع رساني ديگري را اتخاذ كند. اما در هيچ جشنواره اي اين اتفاق نمي افتد و بيشترين حاضران و شركت كنندگان جشنواره، هنرمندان آن شهري هستند كه آن جشنواره در آن برگزار مي شود به همين دليل هم شعارهايي چون تئاتر براي همه و اين مهم كه تئاتر براي عموم مردم است، متأسفانه هنوز به ثمر نرسيده است.
آسيب ديگري كه هرساله در جشنواره تكرار شده و دراين جشنواره هم اتفاق افتاد اين است كه به دلايل مختلف حداكثر استفاده از گروه هاي خارجي شركت كننده كه اجراهاي آن ها جنبه آموزشي دارد. اين گروه ها در يك يا دو نوبت اجرا مي كنند و در مقايسه با هزينه كلاني كه صرف حضور آن ها مي شود، ميزان استفاده مردم و هنرمندان از آن ها بسيار اندك است. به نظر مي رسد كه بايد تمهيداتي انديشيده شود كه از اين گروه ها حداكثر استفاده به عمل آيد.
نقطه ضعف ديگر جشنواره در زمينه كارگاه هاي آموزشي بود. تجربه نشان داده كه به دليل فشردگي اجراها و درگير بودن هنرمندان شركت كننده با تدارك اجراي نمايش خودشان و نيز تمايلشان براي ديدن آثار ديگران، از ورك شاپ هاي آموزشي كمتر استفاده مي شود.
در واقع برگزاري اين ورك شاپ ها كه بسيار مفيد است و باعث اعتلاي دانش هنرمندان جوان مي شود، بهره بري چنداني ندارد.
به نظر مي رسد همان گونه كه در برخي از جشنواره ها چنين كرده اند، راه حل اين مسئله اين باشد كه برگزاري نشست هاي تخصصي، ورك شاپ ها و دوره هاي آموزشي جداي از جشنواره و در يك فرصت آزادتري كه گروه ها درگير اجراي نمايش خودشان نيستند برگزار شود تا با فراغ بال بتوانند حضور پيدا كنند و از هزينه اي كه در قبال حضور گروه ها، مدرسين و مكان اين برنامه ها مهيا شده حداكثر استفاده شود.

 



شهريار بحراني و سينماي قرآني

اين روزها بزرگترين اتفاق در سينماي كشورمان، نمايش يك فيلم قرآني به عنوان بزرگترين پروژه سينمايي تاريخ سينماي ايران است؛ ملك سليمان به كارگرداني شهريار بحراني.
بحراني فيلمسازي است كه در آغاز آثاري را با موضوع دفاع مقدس توليد مي كرد، اما در سال هاي اخير بر موضوعات و قصه هاي قرآني متمركز شده است.
او پس از توليد موفقيت آميز «مريم مقدس» و مشاركت در ساخت مجموعه «يوسف پيامبر» فيلم عظيم و قرآني «ملك سليمان» را توليد كرد كه اين روزها اكران شده است. وي همچنين قصد دارد تا بخش دوم اين فيلم را در آينده اي نزديك خلق كند.
اما اثر جديد بحراني يك فيلمنامه بر مبناي آيات 27 تا 30 سوره مباركه فجر است كه نگارش آن را به تازگي آغاز كرده. اين فيلمنامه «به بهشتم وارد شو» نام دارد و موضوع آن بهشت فاطمي و نفس مطمئنه است.فيلمنامه جديد بحراني با هدف تبديل شدن به يك فيلم سينمايي و ارايه به اولين جشنواره ملي فيلم قرآن و عترت «تسنيم» درحال نگارش است.

 



برجي، مادران سربنيتسا و آلفرد يعقوب زاده

رضا برجي عكاس و مستندساز جنگ جديدترين فيلم مستند خود را آماده كرد. اين فيلم «مادران سربنيتسا» نام دارد و با موضوع فجايع جنگ بوسني و هرزگوين در جشنواره فيلم سينما حقيقت به نمايش درخواهد آمد.
رضا برجي همچنين در اعتراض به دروغ بافي هاي آلفرد يعقوب زاده درباره دفاع مقدس خطاب به او نوشت: آقاي يعقوب زاده! ما مثل شما نبوديم كه جيبمان پر از پول باشد... امثال شما را در زمان جنگ ديدم كه در سوسنگرد به دنبال صحنه سازي از مقاومت 45 روزه خرمشهر بودند و الان عكس ها را مي بينيم كه بازسازي شده اند. شما اين گونه فكر و كار مي كنيد. يعني دو سال بعداز خرمشهر در سوسنگرد به بازسازي آن مي پردازد و به عنوان مقاومت خرمشهر معرفي مي كند. امثال آقاي آلفرد يعقوب زاده، اگر غيراز حرف هايي كه BBC گفتند را مطرح مي كردند جاي تعجب داشت.
او در بخش ديگري از اين نامه نوشته كه: آقاي يعقوب زاده من و شما ايراني هستيم ولي با هم فرقي داريم. تو براي آژانس عكس فلان كار مي كني، من براي آرمان هاي امام(ره). تو عجله مي كني تا عكست زودتر به روزنامه برسد، من براي آگاهي مردم از جنايت هاي اسرائيل عجله دارم. تو مي گويي جنگ لبنان با تروريست هاي حزب الله بوده، من مي گويم جنگ بين صهيونيست هاي اشغالگر فلسطين با نيروهاي حزب اللهي بود كه امام(ره) رهبر آنهاست.

 



سرباز فرهنگي و دلزدگي از دنياي بازيگري

معمول است كه پيشكسوتان و بازيگران كهنه كار سينما از حواشي و مسائل ناشايست سينما آزرده خاطر و خسته شده اند. اما اين روزها يك ستاره جوان سينما نيز اعلام كرده كه از بازيگري دلزده شده و قصد دارد تا مدتي خودش را بازنشسته كند.
شهاب حسيني كه چندي پيش در ديدار با رهبر معظم انقلاب خودش را سرباز عرصه فرهنگ معرفي كرده بود خيلي زود به پختگي رسيده و نگاهي كاملا متفاوت به عرصه بازيگري دارد. او برخلاف بسياري از تازه به دوران رسيده ها مي گويد كه بازيگر نبايد در هنگام تماشاي فيلمش روي پرده خودش را ببيند و از خودش تعريف كند.بازي در نقش شهيد بابايي در مجموعه تلويزيوني «شوق پرواز» يكي از آخرين كارهاي شهاب حسيني است. او در مراسم اختتاميه جشنواره فيلم هاي تلويزيوني نيز جايزه خود را به همسر آن شهيد اهدا نمود.حسيني قصد دارد پس از اتمام پروژه هايي كه نسبت به آن ها متعهد شده مدتي در فعاليت خود به عنوان يك بازيگر وقفه ايجاد كند.

 



در جمع دانش آموزان هنرستان پويانمايي تهران مطرح شد
پويانمايي را در جنگ نرم دست كم گرفته ايم

اشاره: به مناسبت هفته دفاع مقدس دانش آموزان هنرستان پويانمايي در نشستي به بررسي كاركرد اين هنر - صنعت در جنگ نرم پرداختند.
در اين نشست محمدتقي فهيم، نويسنده، منتقد سينما و سردبير ماهنامه تخصصي انيميشن «پيل بان» سخنراني كرد و در انتها به پرسش هاي دانش آموزان پاسخ گفت. آنچه مي خوانيد، متن خلاصه شده اين نشست است.
اهميت، جايگاه و موقعيت نسل كودك و نوجوان باعث شده كه در دنياي امروز، پويا نمايي يا همان انيميشن نقش ممتازي ايفا كند.
انيميشن در رقابت با سينماي زنده موفق شده و حتي به زودي بر سينماي زنده غلبه خواهد كرد. به طوري كه امسال در ميان 10 فيلم پرفروش سينماي جهان، نام چهار پويانمايي به چشم مي خورد.
اما در كنار مباحث اقتصادي و بحث هاي تكنيكي و تخصصي آنچه بيش از هر مقوله اي آمريكا و غرب را وادار مي كند تا از اين قالب استفاده كنند - به ويژه در ارسال اين آثار به كشورهاي مختلف دنيا - تغيير اذهان مردم به سمت اهداف استراتژيك شان است. شما ممكن است به لايه هاي زيرين اين آثار در اين شرايط توجه نكنيد، اما واقعيت اين است كه هر پديده توليدي در بخش فرهنگي كشورهاي كمپرادور و بزرگ غربي به ظاهر سرگرم سازي است، اما آنچه خيلي به آن اهتمام مي شود اين است كه چقدر مي توانند با توليد انبوه سياست هاي خود را در ذهن مردم دنيا نهادينه كنند تا آنچه مورد نظرشان است را برداشت نمايند. يكي از تاثيرگذارترين قالب هاي سينمايي براي تبليغ و ترويج مقاصد جنگ طلبانه در اذهان مردم داخل كشورهاي قدرتمند و هم در فرامرزها، استفاده از انيميشن است. اتفاقا هم در جنگ و هم پس از جنگ آن ها به خوبي توانسته اند از اين پديده استفاده كنند و حتي به اين وسيله انيميشن خود را شكوفا نمايند. اما در كشور ما اين اتفاق نيافتاده است.
وقتي به پديده انيميشن و جنگ نگاه كنيم مي بينيم، اغلب كساني كه در دنيا وارد حوزه توليد انيميشن براي جنگ شدند جوان هاي بسيار آرمانخواه و بلندپرواز بودند.منتها در چارچوب سياست هاي كشور خودشان. منظورم اين است كه انيميشن هم مثل هر پديده هنري ديگري نمي تواند منفك از پيام باشد. همه آن هايي كه در حوزه سينما و انيميشن جنگ موفق شدند، افرادي بودند كه به پيام توجه ويژه اي داشته اند.
البته در قالب، فيزيك و ساختار اثر نيز موفق بوده اند، مثلا والت ديزني، بعد از توليد چند اثر درباره جنگ به يك قالب و ساختار مشخصي دست پيدا كرد.
اما ديزني از آنجايي توانست به اوج موفقيت برسد كه وارد حوزه پيام دهي براي توفيق نيروهاي كشورش در جنگ شد. اين كمپاني فيلم و انيميشن تعداد زيادي كار خلق كرد تا بتواند پيام نيروهاي خودي در آمريكا را در قالبي جذاب در دنيا منتشر كند. به طوري كه در دهه هاي 30، 40 و در نهايت 50 كه اوج شكوفايي انيميشن دنيا بود، برخي مثل ديزني، اين اهميت را در ژانر جنگي به دست آوردند. چرا؟ براي اين كه نياز به تبليغ و ترويج انديشه هاي ميليتاريستي كشوري چون آمريكا در آن مقطع حائز اهميت بود. به عنوان مثال در جنگ جهاني دوم سربازان متحدين به شكل تمسخرآميزي در آثار انيميشن ترسيم شدند تا يك فضاي مفرح براي تهييج بيشتر سربازان در جبهه فراهم شود. از اين رو اگر به مضمون و محتوا بي توجه باشيم، هيچ گاه موفق نخواهيم شد. الان افراد زيادي از ايران در كشورهاي غربي و در عرصه انيميشن در حال فعاليت اند؛ به رغم اين كه حرفه اي و متخصص هستند، اما چون نگاه آرمانخواهانه نداشته اند و فاقد انديشه هاي مترقي اجتماعي اند، در همان رده هاي پايين و در حد سوپروايزر مانده اند. اما برخي از همان ها وقتي به كشورمان برگشتند، چون داراي نگاه و انديشه بومي اسلامي و ايراني بودند و گرايش آرمانگرايانه داشتند، خوشبختانه به موفقيت هاي خوبي دست يافته اند. به طور واضح بگويم؛ اگر شما مي خواهيد فقط توليدكننده اي باشيد كه صرفا سرگرم كننده باشيد، رشد نخواهيد كرد.
اين حرف به مفهوم اين نيست كه حتما بايد كار سياسي توليد كنيد. همين كه همه ما به دنبال اين باشيم كه براي اين كشور كار توليد كنيم و اثري بسازيم كه ظرف و قالبي شود تا پيام اين مملكت را ارائه كند، در آن صورت جايگاه خودمان را خواهيم يافت.
اين روزها بحث جنگ نرم خيلي داغ است؛ موضوعي كه غربي ها سال هاست در حال كار روي آن هستند. آن ها به اين معتقدند كه فقط با ابزار و حربه هاي فرهنگي مي توانند كشورهاي مختلف را زير سلطه خود ببرند. در عمل هم با اتفاقاتي نظير آنچه در اروپاي شرقي رخ داد يا فروپاشي شوروي و... آن را ثابت كردند.
انيميشن هم از جمله ابزارهاي كارآمد در اين زمينه است. زيرا سرو كارش عموما با كودكان و نوجوانان است. دوره اي كه شخصيت آدم ها شكل مي گيرد و بنابراين تاثيرگذاري اين قالب نمايشي در اين طيف ها هم بيشتر است.
الان جنگ و نبرد فقط فيزيكي و نظامي نيست. هرچند حمله نظامي، هميشه يك روند بالقوه در سياست هاي آمريكاست، اما وجود غالب حركت آن به سمت اشغال كشورها، اشغال فرهنگي و سياسي است كه انيميشن هم يكي از وسايل آن ها در اين جنگ است.
در راس نظام ما، رهبر انقلاب بسيار هوشمندانه اين زوايا را مدنظر دارد و همواره نيز هشدار مي دهد. اما متاسفانه مديران مياني كشور حداقل توجه را به اين بخش نداشتند، كما اين كه رهبر انقلاب حدود 10 سال پيش درباره اهميت انيميشن تذكر دادند. اما در اين مدت، ژاپن به شدت پيش رفته و به جايگاهي برتر رسيده و حتي كشوري چون سنگاپور به مراحل بالايي دست يافته. اما كشور ما هنوز پيشرفت چنداني نداشته است. البته در چند سال اخير با آشكار شدن استفاده غربي ها از انيميشن در جنگ نرم، آقايان اندكي به فكر افتاده اند.
امروز صدها شبكه ماهواره اي در حال بمباران فرهنگي كشور ماست. از جمله عربستان داراي حدود 100 شبكه ماهواره اي است كه در اين ميان، دو شبكه به طور شبانه روزي كارتون پخش مي كند.
جالب است بدانيد كه ماه رمضان گذشته تعداد زيادي انيميشن از سوي شبكه هاي وابسته به وهابيون در راستاي تحريف تاريخ اسلام و مباني مذهب شيعه پخش شد.
امروز استفاده از انيميشن عليه ايران بسيار افزايش يافته است. البته ايران تنها نيست، بلكه ملل مختلف دنيا كه با ايران همراه هستند، آماج اين گونه آثار هستند. درست است كه بسياري از دولت ها با آمريكا متحدند اما مردم محروم و آزادي خواه دنيا از آمريكا متنفرند. چون جز جنگ و فساد هيچ ارمغاني براي ملت ها نداشته است. همچنان كه افشاگري اخير رئيس جمهور ايران درباره 11 سپتامبر با استقبال چشمگير مردم دنيا مواجه شد. لذا هدف آن ها فقط ايران نيست، بلكه جبهه گسترده اي در دنيا، همچون آمريكاي لاتين، آفريقا و به خصوص آسيا و كشورهاي مسلمان است كه در همراهي با ايران مقابل آمريكا صف آرايي كرده اند. از اين رو نقش انيميشن در جنگ نرم قابل انكار نيست.
كشور ما با استعدادهاي فراوان انساني جغرافيايي و فرهنگي كه در اين زمينه دارد مي تواند به موفقيت هاي بزرگي در انيمشن دست يابد. خوشبختانه امروز فضاي كار در اين عرصه براي نسل جديد فراهم است؛ برخلاف دوره نوجواني نسل ما كه به دليل فقر و محروميت و عدم حمايت هاي لازم، دشواري هاي بسياري موجود بود. مهم اين است كه شما راه و مقصد را پيدا كنيد. بايد به اين برسيد كه اگر قرار است هنرمند پويانمايي و خالق آثاري در بدنه هنر كشورتان باشيد، مگر مي شود به فرهنگ و دغدغه هاي اجتماعي خود بي توجه بود؟ مگر هنرمند مي تواند نسبت به بي عدالتي هاي اجتماعي يا حوادث ناگواري كه در كشورهاي همسايه ما مثل عراق و افغانستان مي گذرد بي تفاوت باشد؟ اگر ما چنين آرمان هايي نداشته باشيم چيزي نخواهيم شد.
كشور ما امروز به سربازان فرهنگي نياز دارد. ما امروز يك جبهه بزرگ در مقابل آمريكا و چپاولگران جهان هستيم. همان طور كه آمريكا از حوزه فرهنگ براي اهداف خود بهره مي برد، ما هم در حوزه فرهنگ بايد در برابرش بايستيم. بنابر اين انيميشن گزينه و ظرفي بسيار مؤثر است كه در صورت درك و حمايت مسئولين و انگيزه و استعداد شما، ايران صدرنشين ارايه هنر ناب به مردم دنيا خواهد شد.

 



انجمن اسلامي تركيه فيلمي برضد رژيم صهيونيستي مي سازد

انجمن اسلامي تركيه براساس حمله رژيم صهيونيستي به كشتي حامل كمك به مردم مظلوم غزه فيلمي را برضد رژيم صهيونيستي تهيه و توليد مي كند.
سخنگوي انجمن اسلامي تركيه روز گذشته به خبرنگار پايگاه خبري اسوشيتدپرس گفت كه بر اساس حمله خونخواهانه رژيم صهيونيستي به كاروان آزادي مردم مظلوم غزه كه درتاريخ 10خرداد سال جاري رخ داده بود، اين انجمن اسلامي فيلمي ضد صهيونيستي را تهيه و توليد مي كند.
بنابر گزارش سينما پرس به نقل از پايگاه اطلاع رساني اسوشيتدپرس، در ماه مي ميلادي سال جاري ارتش رژيم غاصب قدس به يك ناوگان دريايي حامل كمك هاي بشردوستانه (ناوگان آزادي) حمله كرده است.

 



استقبال از مختارنامه درجنوب عراق

قسمت اول مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» با استقبال گسترده مردم جنوب عراق مواجه شد.
منصوركاظم علي از هنرمندان نمايشي بصره درگفتگو با رجانيوز گفت: تيتراژ آغازين اين سريال بي اختيار ذكر يالثارت الحسين(ع) و اشك را ميهمان خانه هاي مردم بصره كرد.
وي افزود: مردم بصره با علاقه فراوان سريال ها و فيلم هاي ايراني را تماشا مي كنند و بدليل ريشه هاي فرهنگي عميق با ايران با زبان فارسي انس گسترده اي پيدا كرده اند.
كاظم علي افزود : در بصره نام مختار و از همه مهمتر نام اهل بيت عليهم السلام كافي است تا همگان را دركنار اين سريال ميخكوب كند.
وي پيش بيني كرد اين سريال به زودي با زيرنويس عربي در خيابان ها و مغازه هاي عراق عرضه شود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14