(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 17 مهر 1389- شماره 19759

مروري بر كتاب «اسلام و هنر» نوشته دكتر محمود البستاني
رهيافت هاي طلايي تأثير هنري - بخش اول
اي كتاب هدايت...
مخالف
اخبار كوتاه ادب وهنر
به مناسبت 16 مهر روز جهاني كودك دنياي كودك و نوجوان در ادبيات
احمد شاكري : نفوذ انديشه غربي در حوزه ادبيات، خاستگاه هاي توحيدي را به انزوا كشانده است



مروري بر كتاب «اسلام و هنر» نوشته دكتر محمود البستاني
رهيافت هاي طلايي تأثير هنري - بخش اول

محمدباقر رضايي (رجبعلي)
چندي قبل، بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، كتابي منتشر كرد از دكتر محمود البستاني به نام «اسلام و هنر».
خواندن اين كتاب براي من سعادتي بود كه اين روزها دوباره نصيب شد. در آشفته بازار نظريه هاي نو، كه جز ايجاد سرگيجه، حاصل ديگري ندارند، چنين سعادتي كمتر نصيب عاشقان نظريه هاي ادبي مي شود، علي الخصوص نظريه هاي متعهد، كه واضعان انگشت شمار دارد. پس بايد ممنون مترجم آن، جناب صابري بود و به ايشان دست مريزاد گفت.
در وانفساها، آرامشي كه بعد از خواندن چنين كتاب هايي ايجاد مي شود را نبايد دست كم گرفت.
از اين رو، در جست وجوي آن كيمياي كمياب، حاصل تحقيقات ارزشمند البستاني و برگردان استادانه آن را مي گشائيم تا بهره لذت از آن را، با عاشقان اين وادي، تقسيم كنيم.
هنر چيست؟
در بخش اول كتاب كه عنوان «بررسي عمومي هنر» را بر پيشاني دارد، نويسنده با دو مقاله كوتاه به تعريف هنر و تعهد در هنر پرداخته. سپس در شش فصل خواندني زمينه هاي تاريخي، و اشكال گوناگون هنر و ادبيات را از ديدگاه خود براي خوانندگان كتاب تشريح كرده است.
بخش دوم نيز با عنوان «هنر و ادبيات اسلامي»، در دو فصل، به ساختار هندسي سوره، داستان در قرآن، ساختار داستان هاي قرآني، غافلگيري و تعليق و تشويق، زمان ذهني، قهرمان يا شخصيت در داستان، تصوير در قرآن، آهنگ در قرآن، و همچنين ديگر آثار اسلامي مانند: خطبه، وصيت، خاطره، دعا، زيارت و حديث هنري پرداخته است. در اولين مقاله با عنوان هنر چيست؟ مي خوانيم: هنر در تجربه انساني روش خاصي از بيان حقايق زندگي است. يعني اگر زبان علمي يا عادي كه ما آن را در زندگي روزمره خود به كار مي گيريم، داراي اين ويژگي است كه بيان مستقيم حقايق مي باشد، زبان هنر نيز اين ويژگي را دارا خواهد بود كه بيان غيرمستقيم همين حقايق است. تفاوت اين دو زبان آن است كه زبان نخست بر نقل حقايق به صورت واقعي خود استوار است، آن گونه كه مي گوئيم: «يك به اضافه دو مساوي است با سه» درحالي كه زبان هنر بر عنصر تخيل استوار است، همان عنصري كه در ايجاد رابطه جديد ميان حقايقي كه بايستي به ديگران منتقل شود، متبلور است.
اولين مقاله كتاب اسلام و هنر، به دنبال اين تعريف موجز از هنر، هدف چنين فعاليتي را عمق بخشيدن و محكمتر كردن مفهوم و مقصود مورد نظر در ذهن مخاطب مي داند اما تأكيد مي كند كه بديهي است فقط گاهي اوقات در راستاي تأمين و برآوردن هدف فوق الذكر، امثال چنين تعابير هنري به كار مي آيد، درحالي كه گاهي نظير چنين تعبيرهايي پسنديده نيست. به عنوان مثال اگر هنرمندي بخواهد آب يا هر حقيقت علمي يا عادي را به چيز ديگري تشبيه كند، كمتر موفق خواهد بود.
طبيعي است كه گاهي علم، در عمق بخشيدن به مفاهيم خود، به عنصر تخيل نياز پيدا مي كند. مثلا هنگامي كه مي خواهيم ميزان احتياج انسان به غذا را براي ادامه زندگي براي خواننده تشريح كنيم (يا لااقل به ذهن او نزديك سازيم) نوعي تشبيه ميان انسان و موتور يك وسيله نقليه از نظر نياز به سوخت برقرار مي كنيم.
گاهي نيز علم، زبان تخيل را به عنوان يك بيان براي پاره اي از مسائل خود به كار مي گيرد، چنان كه اين واقعيت در مورد دستگاهي به نام مغز الكترونيكي مشهود است. زيرا اين نام گذاري از آن جهت كه عنصر تخيل را به كار گرفته، خود يك هنر است البته با توجه به اين حقيقت كه تفاوت ميان هنر و علم يا زبان عادي از يك سو در ضعف و قوت نسبت تخيلي، و از سويي ديگر در تكيه نخست هنر بر عنصر ذاتي و دروني و تكيه دوم علم بر عنصر خارجي يا واقعي نهفته است.
به عنوان مثال تشبيه يك قهرمان به عقاب يا شير، بر يك عنصر دروني يا عاطفي يا وجداني استوار است، درحالي كه تشبيه غذاي انسان به سوخت ماشين بر عنصر خارجي استوار است و احساسات ما، در آن دخالتي ندارد.
نويسنده كتاب در توجيه انگيزه و هدفي كه براي نگارش تحقيق خود داشته، مي نويسد: «زبان هنر در تمام اشكال و انواع، داراي مشخصات بياني مخصوص به خود است، همان گونه كه داراي اسباب و اهداف خاص خود نيز هست، و از همين جاست كه مي گوئيم بررسي اين زبان از اهميت خاصي برخوردار است.»
وي سپس با ايمان به اين حقيقت آشكار كه كلمات يا رمزهاي جانشين آنها در هنر، بايد اساسا براي انجام آن وظيفه ديني كه خداوند به ما واگذار كرده است به استخدام درآيند، و تاكيد بر اين نكته مهم كه: «امروزه تجربه انسان در زمينه هنر با انحرافات گوناگوني همراه شده»، نتيجه مي گيرد: «بر يك محقق لازم است كه ديدگاه اسلام را در اين زمينه - از تعريف هنر و عناصر آن گرفته تا ديگر مسائلي كه به آن مربوط مي شود و نيز مشكلات گوناگوني كه دست اندركاران امور آن را مطرح مي كنند- ارائه دهد.»
كتاب اسلام و هنر، با اين هدف نوشته شده و نويسنده در بخشها و فصل هاي گوناگون اثر خود سعي در ارائه چشم اندازي گسترده از ديدگاه هاي اسلام درباره زمينه هاي پيدايش هنر و مكاتب ادبي و هنري و اشكال گوناگون اين زبان همگاني و جهاني دارد.
انسان و ادبيات
چرا انسان به وجود آمده است؟ وظيفه اش در زندگي چيست؟ رابطه او با آفريدگار و با زندگي اخروي چگونه است؟
اينها مسائلي است كه اكثر اديبان غيرالهي آنها را به فراموشي سپرده اند. شايد بالاترين آگاهي و دركي كه اين گروه از متعهدان بريده از انديشه الهي به آن رسيده اند، اين باشد كه هنر بايد در خدمت توده ها به كار گرفته شود. البته چنين تعهدي كه مبتني بر مباني فلسفي بريده از انديشه الهي است، نمي تواند هدف والاي انساني را برآورده سازد، زيرا نسبت به ماهيت وجودي انسان و هدف ديني كه به خاطر آن آفريده شده است هيچ گونه آگاهي ندارد. اينان مسائل انساني را به پايين ترين حد خود تنزل مي دهند و معتقدند كه: اهميت هنر در ميزان صداقت عاطفي هنرمند نهفته است و بدين سان از عنصر اخلاقي كه گاه با اين صداقت عاطفي همراه مي شود و گاه با آن تنافر دارد چشم پوشيده اند. آنها مي گويند: هنرمند، تنها موظف است با راستي و با حرارت، عاطفه خود را بيان كند و آن را در كار هنري منعكس سازد، هرچند اين عاطفه از نيازهاي نامشروع برخاسته باشد. دلايلي كه برخي از اينان براي اثبات نظريه خود ارائه مي دهند، بر پاره اي انديشه ها استوار است كه از جانب تمامي جوامع بشري (از خانواده گرفته تا يك اجتماع كوچك و حتي بزرگ) طرد شده است، چه رسد به مكتب اسلام كه خود صاحب انديشه و عقيده خاصي در مورد نيازهاي ذاتي انسان و راههاي برآورده كردن اين نيازهاست.
اصل نسبي بودن ارزشها در جوامع مختلف، از جمله دلايلي است كه بعضي از اينان ارائه مي دهند. براساس اين اصل، ارزشها در هر جامعه اي نسبت به جامعه ديگر تفاوت دارد و بنابراين، قابل قبول نيست كه از هنرمند خواسته شود تا موضع اخلاقي خاصي را در پيش گيرد، زيرا هر فرد يا هر جامعه اي داراي ديدگاه خاصي نسبت به زندگي است، و در پيش گرفتن يك مبنا و موضع خاص از سوي هنرمند، و ارائه كار هنري براساس اين موضع خاص، او را در معرض زياني بزرگ - يعني از دست دادن بخش بزرگي از خوانندگاني كه با ديدگاه خاص او در مورد زندگي موافق نيستند- قرار خواهد داد.
نويسنده كتاب اسلام و هنر، در توجيه نظرات خود مبني بر رد اين ديدگاه، در مقاله «هنر و تعهد» مي نويسد: از نقطه نظر اسلامي (و حتي از نقطه نظر انديشه بشري) پذيرفتن مبناي ذكر شده امكان پذير نيست، زيرا مخاطب يك اثر هنري تا آن جا كه فقط يك مخاطب است و در جست وجوي برآوردن نيازهاي خاص خويش، نزد خداوند ارزش نخواهد يافت، بلكه ارزش او به همان اندازه خواهد بود كه از اصول آسماني كه خداوند برايش ترسيم كرده است، بهره جويد. به عبارت ديگر، تعهد اسلامي در هنر، بيش از آن كه به كميت اهميت دهد، به كيفيت توجه مي كند. يعني بيش از آن كه در پي سود و زيان در كميت خوانندگان اثر هنري باشد، در پي ساختن و بالا بردن كيفيت اسلامي آنهاست. نگارنده كتاب به دنبال اين سخنان، اين راهم اضافه مي كند كه او نمي خواهد بگويد نويسنده بايد نسبت به خواننده (و رغبت يا بي رغبتي او) بي اعتنا بماند، بلكه مقصود وي آن است كه وظيفه نويسنده را اصول انديشه آسماني مشخص مي كند و وي بايد در كار هنري خويش، اين وظيفه را پيش گيرد و به انجام برساند.

 



اي كتاب هدايت...

نصرت الله بيگي درباغي
اي كتاب هدايت انسان
وي بزرگ آيت خداي جهان

اي تسلاي سينه احمد(ص)
وي تجلاي خالق سبحان

تو شرفنامه خداوندي
كه بود نام قدسيت قرآن

خود تو دارالشفاي اسلامي
كه كني درد خلق را درمان

ز تو سبع المثانيت كافيست
كه دهد بر جهانيان سامان

ابتدايت نويد رحمت حق
انتهايت عنايت رحمن

نكته در نكته آيه در آيه
همه اعجاز و حكمت و عرفان

ظاهرت فوق دانش بشري
و ز بطون تو عقلها حيران

رهنمود تو داد بر عالم
علم و انديشه منطق و برهان

بركاتت چو مهر رخشنده
نور بخشد بر عالم امكان

جاهلي گر تو را هدف بگرفت
نپذيرد شكوه تو نقصان

كي ز نفرين اهرمن گردد
كاخ توحيد و معدلت ويران

پنجه با بحر كي توان انداخت
خس بي اعتبار و سرگردان

كي بيالايد آب دريا را
دهن ملحد گسسته عنان

استوار است پايه شرفت
چون خداوندگار جاويدان

آتشي را كه اهرمن افروخت
دل ما سوخت يا امام زمان(عج)

آتش دل نمي شود خاموش
تا نگيري به كف زمام جهان

توبيا تا به ما ببخشايي
عشق و آسايش و اميد و امان

بيگي آيد چو آن هماي شرف
پشه كوركي دهد جولان

 



مخالف

محمد كاظم كاظمي
اي قوم ! با قيام نشستن مخالفم
با غير تيغ،هر چه كه آهن ،مخالفم
گفتيد :«گريه است تنها سلاح ماست»
گيريم كه اين درست ولي من مخالفم
با حلق ،اگر نه در پي تكبير دشمنم
با سنگ ،اگر نه سنگ فلاخن، مخالفم
اين سر سلامت است ،ولي كاشكي نبود
من با سري كه بر سر گردن ،مخالفم

 



اخبار كوتاه ادب وهنر

انتشارات سوره مهر 10 عنوان كتاب جديد منتشر كرد. «شرحه شرحه ست صدا در باد» دفتر شعر علي معلم دامغاني، كتاب سه جلدي «سير غزل تركي» به كوشش صالح نجفي، «اقبال گلي كه در جهنم مي رويد» ترجمه محمد بقايي (ماكان)، چاپ جديد «شنام» خاطرات خودنوشت كيانوش گلزار راغب، «سايه ملخ» از محمدرضا بايرامي، «آشنايي با فلسفه هنر» تاليف دكتر حسن بلخاري قهي، «بختك» مجموعه داستان جوانان، «ترنم» تاليف رضا مهدوي، «صدا و صدابرداري» از فتحعلي روشن، مجموعه رباعي «آخر شخص مفرد» از عارفه دهقاني و چاپ جديد «تركش ها گرايم را گرفتند» خاطرات شفيع شكوهي نوشته محمود مهدوي عنوان كتاب هاي تازه منتشر شده سوره مهر است.
& آخرين مهلت ارسال آثار - هنرمندان - براي شركت در جشنواره جهاني مقاومت تا 15 آبان ماه مهلت دارند اين جشنواره خردادماه سال 1390 برگزار مي شود.
& سرود «روح جوانمردي» با صداي عليرضا افتخاري شعر پرويز بيگي حبيب آبادي ، با آهنگ سينا جهان آبادي در ستايش روحيه ايثارگران و رزمندگان دوران دفاع مقدس به سفارش صدا و سيماي مركز استان اصفهان ساخته شد .

 



به مناسبت 16 مهر روز جهاني كودك دنياي كودك و نوجوان در ادبيات

به زبان كودك و نوجوان نوشتن هميشه جذاب و از طرفي بسيار سخت است. زيرا نويسنده بايد از وجود خودش بيرون بيايد، از روحياتش فاصله بگيرد و خود را كودكي فرض كند تا بتواند بنويسيد. شايد بتوان گفت، كتابهاي هر نويسنده مانند فرزندان او هستند. هر داستاني كه خلق مي كند تا مدتها با شخصيت آن داستان ارتباط دارد و با آن زندگي مي كند. از آنجائي كه ماحصل دسترنج اين گروه نقش بسزايي در پاسخگويي به نيازها و رفع مشكلات كودكان و نوجوانان خواهد داشت چه بسا كه اين گروه سني با خواندن كتابهاي مناسب بتوانند وجه اشتراكي بين احساسات، توانمنديها يا مشكلات خود با شخصيت هاي داستان پيدا كنند؛ شناخت بهتري نسبت به آن حالتها بدست آورند، و در صورت بروز مشكل بتوانند به حل آن بپردازند. پژوهش ذيل ضمن مطرح نمودن نيازهايي همچون باز عاطفي و اجتماعي، اعتماد به نفس، دوستي و عشق به ديگران، آشنايي با ناملايمات زندگي من جمله جدايي والدين از يكديگر و غلبه بر چالشهاي زندگي، نياز به د انستن و ارضاي حس كنجكاوي و همچنين شكوفايي تخيلات كودكانه- به معرفي و نقد آثار تني چند از نويسندگان شهير خارجي كه در حوزه ادبيات كودك و نوجوان- كه محتواي آثارشان شامل اين نيازهاست خواهد پرداخت.
جورج شوبنيگر، نويسنده و روان درمانگر سوئيسي و برنده 2008 مدال هانس كريستين آندرسن، قصه گويي باريك بين است. آثارش به همان اندازه كه شاعرانه و فلسفي است، خنده آور نيز هست. در داستانهايي كه براي كودكان مي نويسد، پرسشها، تأملات و احساسات خود را در نهايت ايجاز و باگسترده ترين مفهوم بيان مي دارد. مختصر شوكي كه از اين طريق به مخاطبانش وارد مي سازد، آنها را به توجه و دقت وامي دارد. آخرين كتاب تصويري وي «خرس سياه و سفيد» است كه به خردسال فرصت مي بخشد در محيطي امن كه والدين برايش كتاب مي خواند، با ترس هاي شبانگاه خود كنار بيايد. متون شوبنيگر بي آنكه نخبه گرا باشد، دقيقاً دربردارنده اين مفهوم است و كودكان به راستي از داستانهايش لذت بسيار مي برند. يكي از جذاب ترين داستانهايش، در مورد كيكي است كه به شكلي عجيب بزرگ مي شود و بعد ناگهان مي تركد. در كنار اين داستان، فهرست بلندبالايي از ديگر قصه ها گفته مي شود. اين شگرد و نحوه گفتن چيزها، باعث مي شود كودك و بزرگسال، بيشتر جذب داستان شود و آن را دنبال كند. چنين انديشه شاخصي به مراتب بيشتر از خود داستان، باعث جذابيت متن مي شود. او به سرچشمه هاي اسم حيوانات، اشيا و انسانها علاقمند است. در برخي داستانها ارتباط ميان اسامي و اشياء، به حوادث بامزه و جذابي منجر مي شود؛ مثلاً وقتي پدري سه پسر به نام هاي جان، جاناتان، جاناتان جان دارد، موضوعي خنده دار و مضحك پديد مي آيد. حتي صدا كردن پسرها نيز موضوعي بسيار پيچيده مي شود. در داستان (مادر، پدر، من و او) تصويري روان شناختي و ظريف از شخصيت هاي نسل هاي مختلف ارائه مي شود. از سويي اين داستان خانوادگي است كه در آن برادري از خواهر كوچك تازه متولد شده اش دلخور است و در عين حال بزرگترها را به نقد مي كشد و از طرف ديگر، كتابي قابل تأمل است؛ بچه، راوي اول شخص، پسري است كه افكاري حيرت انگيز و دور از انتظار در مورد زندگي روزمره دارد. اين نويسنده براي كودك و هم براي بزرگسال مي نويسد و معيارهاي هنري بينامتني را ناديده مي گيرد. از نظر او، هر دو نوع ادبيات، شكلي هنرمندانه از نوشته محسوب مي شوند.
هانس گئورك نواك از موفق ترين و پرخواننده ترين نويسندگان معاصر آلمان قلمداد مي شود، به طور تخصصي در زمينه ادبيات نوجوانان قلم زني مي كند. نواك معتقد است: «ما بايد ادبيات نوجوانان را فقط از دنياي امروز الهام بگيريم؛ به شرطي كه هركاري از دستمان برآيد، انجام دهيم تا آن را درخدمت آينده اي بهتر قرار دهيم؛ آينده اي بدون جنگ و هراس و تبعيض، بدين ترتيب، شايد به نحو ثمربخشي دنيا را اندكي بهتر سازيم؛ زيرا فردا به نوجوانان امروز تعلق دارد.»
رمان «لبه پرتگاه» از آثار اين نويسنده است كه در زمره ادبيات نوجوانان قرار دارد كه نويسنده سيماي جامعه برآمده از جنگ جهاني دوم را بازتاب مي دهد. به طور مشخص دراين رمان، ضمن پرداختن به موضوعاتي مانند بزهكاري نوجوانان، وضعيت پرورشگاهها، كانونهاي بازپروري، اعتياد، مهاجرت و بيكاري، به مسائل اجتماعي- انتقادي مي پردازد. داستان سرگذشت نوجواني به نام يوخن14-15 ساله است كه پس از جدايي از والدين، او را به يك پرورشگاه سپرده اند، پسر نمي تواند شرايط را تحمل كند، بناي ناسازگاري مي گذارد و از پرورشگاه اخراج مي شود... يوخن نشاني پدرش را بدست مي آورد و متوجه مي شود كه او ازدواج كرده، رفتار سرد پدر، سبب سرخوردگي و نااميدي يوخن مي شود. بعد از يك هفته پرسه زدن، خوابيدن در ايستگاه هاي مترو و انبارهاي كاه، برآن مي شود تا خودش را به پليس معرفي كند...
اگر مهمترين ارزش ادبيات، لذت وسرگرمي باشد، «خرسي به نام پدينگتن» براي والدين يا مربياني كه دوستدار خواندن كتاب براي كودكان هستند، نمونه جذاب و خوبي است كه ساعتي پر از لذت فراهم مي آورد و خواننده را مجذوب و دلشاد مي كند. مخاطب با شخصيت اين كتاب، يعني پدينگتن كه ساخته و پرداخته ذهن نويسنده است، به دنيايي سفر مي كند كه تجربه هاي مبني بر تخيل او مي افزايد. داستان يك فانتزي است، اما نه از نوع كلاسيك و سنتي آن. شخصيت اصلي، با اينكه يك خرس است، دردنياي واقعي انسانها، بي دغدغه و بسيار عادي، سير و سلوك مي كند و حوادثي كه برايش رخ مي دهد، براي هر موجود انساني ديگر نيز مي تواند اتفاق بيفتد. امروزه بسياري از نويسندگان جديد، دنياي جانوران را بدون هيچ نشانه پردازي واكنش هاي جانوري، كاملا منطبق با دنياي انساني مي كنند. خواننده ممكن است دچار شوك بشود، چرا كه اين داستانها موجود حيواني، بدون هيچ حركت فانتاستيك قابل توجهي، وارد فضاي انساني مي شود و به زندگي خود ادامه مي دهد. مايكل باند، نويسنده معروف در بركشاير درسال 1926 متولد شد. او الهام بخش مشهورترين مخلوق خود را در يك عصر پربرف روز كريسمس پيدا كرد. در يك فروشگاه با يك خرس عروسكي كه روي قفسه ها به جا مانده بود، روبرو شد. اين خرس، منبع الهام كتاب خرسي به نام پدينگتن بود كه نخستين بار درسال 1958 منتشر شد.
اووه تيم درسال 1940 در هامبورگ متولد شد. كتاب «رودي راسل، خوك درنده» درسال 1990 نويسنده را به دريافت جايزه بهترين كتاب كودك و نوجوان آلمان نايل كرد. از ديگر آثار كتاب «راه دور و دراز خانه» داستان يك موش خانگي به اسم اشتفان است، اما همه او را بيدسته صدا مي كنند. در ادامه، شخصيت هاي داستان معرفي مي شوند. خانه قديمي در خيابان بهشت خراب مي شود و درخانه نوساز، جاي موشها نيست، اولين برخورد بچه موشها با تله موش از بخش هاي جذاب، ساده و صميمي و كودكانه داستان است. اشتفان به اميد رسيدن به بهشت موشها (سوئيس) با قطار به سفري مي رود و سفر شازده كوچولووار را آغاز مي كند. او با موشي به نام ويلم آشنا و به همراه او به پاريس مي رود و با پي ير- موش فرانسوي آشنا مي شوند. طمع بازگشت به وطن، آن دو را وادار مي دارد خود را در جعبه اي شيشه اي محصول كنند، طناب بازي ياد مي گيرند. سرانجام فرار مي كنند و به وطن اشتفان برمي گردند ولي خانواده اشتفان از آنجا رفته و جستجو دوباره آغاز مي شود.
نوعي غم و تلخي دراين قصه موج مي زند كه آن را به فضاهاي كافكايي تشبيه مي كند. اين ويژگي، ممكن است بعضي خوانندگان را خوش آيد و بعضي را نه. به هرحال «راه دور و درازخانه» به كودكان، آگاهي و آمادگي هايي مي دهد كه در آينده به كارشان خواهد آمد و احتمالا بلوغ فكري زودرسي را براي گروه هاي سني «ب» و «ج» به ارمغان خواهد آورد.
پائولا دانزيگر، نويسنده كودك آمريكايي است كه به تازگي كتابهاي او به نام «آمبر براون» منتشر شده است. پائولا براي نوشتن كتابهايش از مكالمه تلفني با دختر هفت ساله برادرش الهام گرفته است. در نتيجه اين گفتگو، كتابي مي نويسد به نام «آمبر براون مداد شمعي نيست.»
شخصيت اصلي دختركي نه سالي كه كتاب با معرفي او و صميمي ترين دوست اش، جاستين دانيلز آغاز مي شود. آنها در حساب و ديكته به هم كمك مي كنند وسايل شان را به هم قرض مي دهند. اما روزي كه جاستين به خاطر كار پدرش مجبور است از آن شهر برود، ناگان همه چيز به هم مي ريزد. داستان هاي اين نويسنده كودك محورند و كودكان هشت تا 12 ساله مي توانند مخاطب آثار او باشند. دانزيگر طرح هايي ساده اما سرگرم كننده را در داستان هاي خود پياده سازي كرده است و ماجراهايي را درباره موضوع هاي مورد علاقه و مسائل دشوار زندگي براي كودكان تعريف مي كند. نويسنده دل نگراني هاي دخترانه و آشفتگي هاي كودكانه فرزندي را بيان مي كند كه پدر و مادر او از هم جدا شده اند دانزيگر مي داند نوشته او بر ذهن حساس مخاطب اثر فوري و قوي دارد. بنابراين سعي مي كند به كمك شخصيت «آمبر براون» اعتماد به نفس، دوستي و عشق به ديگران را در كودكان تقويت كند. نويسنده در خلق جهاني داستاني خويش هنرمندانه و هوشمندانه حمل كرده و موفق شده است همان شگفتي و ابهامي را كه كودك در واقعيت تجربه مي كند بصورت مكتوب نشان دهد.
معروف ترين نويسنده كودك و نوجوان هلندي قرن بيستم، آني ام. جي. اشميت در طول عمر ادبي خود گل سر سبد و ملكه واقعي هلند به حساب مي آيد.
از آثار شاخص او، «ابل» و «ا براي ابل» را مي توان نام برد. مابل پسر كسي است كه در بالابر انبار شركت نات كار مي كند. داخل بالابر او دكمه مرموزي وجود دارد و به محض اينكه دكمه را فشار مي دهد، اتفاقات وحشتناكي رخ مي دهد. بالابر به سرعت بالا مي رود و با تمام مسافرانش در آسمان به پرواز درمي آيد. اين اتفاق آغاز سفر پرماجراي ابل، دوستش لاور، آقاي تومپ و خانم كلاترهون است. آنها به دور دنيا سفر مي كنند و قاطي انقلاب در پروجينو مي شوند...
در كتاب بعدي، ا براي ابل، چهار مسافر بازهم باهم ملاقات مي كنند و به دام ماجراهاي ديگر مي افتند. از ديگر آثار اين نويسنده مجموعه پنج جلدي «ييپ ويانكه» از داستانهاي كوتاه است كه بچه ها علاقه فراواني به آنها دارند. خوانندگان اين مجموعه بي درنگ افسون خودانگيختگي، شفافيت و شوخ طبعي داستان هايي مي شوند كه به ماجراهاي روزمره ولي به شدت پرمخاطره زندگي دوبچه مهدكودكي به نام هاي ييپ و يانكه مي پردازند.
رمان «بدترين پسر دنيا» اثر
يوين كالفر نويسنده ايرلندي مي باشد. رمان با شكايت كودك از نواختن فرصت اعتراض و نيز تحميل حضور وجود برادرانش آغاز مي شود كه از لحاظ پيرنگي بهانه و گلايه كودكانه و سياسي است و مي تواند از لحاظ روانشناختي علت اوليه و بنياديني براي برون فكني و برون نمايي ذهنيات و حالات روحي كودكي باشد؛ كودك با رقابت جويي بر آن است كه در جلب محبت مادر بر برادرانش پيشي گيرد و خود را به او نزديك كند. رويكرد نويسنده آكنده از شوخ طبعي است و از همان آغاز داستان شيريني و جذابيت داستان حس مي شود و فضايي عاطفي و كودكانه خلق مي كند كه خوانندگان را به دوران كودكي فرامي خواند. رمان «بدترين پسر دنيا» به طرز پارادوكس دار و متناقضي در اصل داستان يكي از «بهترين پسر دنياست» و نويسنده كه مي تواند همان كاراكتر محوري رمان باشد، در سراسر اثر چه در پرداختن به والدين و برادران و چه به هنگام توصيف دنياي عاطفي «ويل» و پدربزرگش، همواره مي كوشد همه روابط را به قياس درآورد و در حقيقت نوعي «نقد و بررسي» را همه درون رمان جاي مي دهد كه براي اين اثر يك ويژگي بديع محسوب مي شود. اين رمان صرف نظر از ايرادي كه به تناقض پيش گفته، يعني بزرگ نمايي رفتار و كوچك نمايي سن كاراكترها مربوط مي شود و نهايتا به عدم تناسب رخدادها، حالات عاطفي و رفتاري با سن و سال كاراكترها مي انجامد ولي در كل اثري جذاب و خواندني است.
«دخالت هاي آقاي سوت صورتي» به نام داستان هاي بسيار كوتاهي است از ايندبلايتون كه در يك مجموعه گرده آمده اند. بلايتون نويسنده اي انگليسي كه در نيمه اول قرن بيستم زندگي كرده و فضاي داستان هاي او در اين مجموعه از نظر فضا و شخصيت هاي فانتزي، به آثار هانس كريستين آندرسن نزديك است. سوت صورتي اين شخصيت در ريشه شناسي عاميانه، به عنوان يار و ياور مظلومان شناخته شده است. آقاي سوت صورتي يك نيمه پريزاد و نيمي انسان و جن است. در همه داستان هاي اين مجموعه حضور دارد و به شكل هاي مختلف به مردم كمك مي كند. داستان با اين پيش زمينه آغاز مي شود و در ادامه با شهري مواجه مي شويم كه يكي از مشكلات اساسي و شايد هم اساسي ترين مشكلش كم فروشي و تقلب زن و مردي فروشنده است. تويستي و همسرش به راحتي و به كرات سر مردم كلاه مي گذارند مردم به اين آزارهاي مالي و شخصيتي عادت كرده اند و نه اميد به تغيير دارند و نه به يك منجي دل بسته اند تا اينكه سروكله آقاي سوت صورتي پيدا مي شود و او نه براي نجات مردم، بلكه براي گرفتن انتقامس شخصي دست به كار مي شود و از روش غيب شدن استفاده مي كند. داستان از فضاي فانتزي، صميمي و ساده اي برخوردار است و كنش هاي داستان، يكي پس از ديگري به سوي نقطه اوج پيش مي رود. شخصيت ها تيپيك هستند، پيچيدگي هاي رواني ندارند و با سادگي و معصوميتي كودكانه در داستان انجام وظيفه مي كنند. آمدن اين داستان به عنوان اولين داستان، خوانندگان را به خواندن داستان هاي ديگر تشويق مي كند و با پايان شاد و اميدواركننده اش لذت انساني به مخاطب هديه مي دهد. شايد بتوان داستان هاي اين مجموعه را شكل گسترش يافته و داستاني شده اين شعر سعدي دانست كه مي گويد:
درشتي و نرمي به هم در به است
چوفاصد كه جراح و مرهم نه است
ناهيد زندي پژوه
منابع:
1- انتظاريان، شهلا، مدال آندرسن براي فيلسوف زوريخي، جورج شوبنيگر، برنده جايزه هانس كريستين اندرسن .2008 كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 139-138، فروردين و ارديبهشت .1388
2- راد، فريدون. رقابت هاي كنش مند داستاني نقد و بررسي رمان كودك «بدترين پسر دنيا». كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 146، آذر .1388
3- فرهادپور، علي. اين همه وقت كجا بودي؟ كتاب هاي كودك و نوجوان، شماره 139- 138، ارديبهشت .1388
4- فرهادپور، علي. سوت صورتي پريزاد مهربان. كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 145، آبان .1388
5- كاندي، شهره. امپراتوري خرس. كتابهاي كودك و نوجوان، شماره 139-138، فروردين و ارديبهشت .1388
6- محمدي رفيع، شايا. با پريانه هاي اندرسن در سرزمين عجايب: نگاهي به زندگي و آثار آني.ام.جي. اشميت. كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 149، اسفند .1388
7- مهدي پورعمراني، روح اله. تمام نان گندم دستم ردم. كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 139- 138، فروردين و ارديبهشت .1388
8- ميرغياثي، سيده ربابه. اين دختر نمي داند از دست پدر و مادرش چه كند؟. كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 149، اسفند .1388

 



احمد شاكري : نفوذ انديشه غربي در حوزه ادبيات، خاستگاه هاي توحيدي را به انزوا كشانده است

احمد شاكري گفت كه نفوذ انديشه غربي در حوزه فكري ادبيات عملا خاستگاه هاي ديندارانه و توحيدي را به انزوا كشانده است.
اين نويسنده در گفت وگو با فارس عنوان كرد: نگاهي گذرا به كتاب هاي منتشره در آموزش مباني نظري داستان و نقد ادبي، گوياي آن است كه اغلب اين آثار ترجمه اي بوده و تعداد اندكي از آنها توسط نويسندگان داخلي تاليف شده اند، همين تعداد اندك آثار تاليفي نيز عموما بر مبناي نتايج تحقيقات نويسندگان گذشته تكرار شده است؛ اغلب كتاب هاي منتشره توسط برخي نويسندگان روش علمي و نظري نداشته و تنها به مجموعه تجربيات نويسندگي آنان محدود مي شود.
دبير جشنواره قلم زرين اظهار داشت: نفوذ انديشه غربي در حوزه فكري ادبيات عملا خاستگاه هاي ديندارانه و توحيدي را به انزوا كشانده است؛ در اين مسير موضوعات تكراري براي پايان نامه ها، كم اطلاعي اساتيد دانشگاه از ادبيات داستاني نوين، پرداخت به چهره هاي نسل اول ادبيات داستاني و شتابزدگي در تحقيق، عمده ويژگي هاي پايان نامه هاي دانشگاهي در اين زمينه هستند؛ از اين رو، پروژه هاي تحقيقاتي كه در قالب پايان نامه هاي دانشگاهي انجام گرفته است، واقع بينانه، نو و كارآمد نبوده، بلكه به دليل كمبود منابع نظري، عموم دانشجويان از تحقيقات گذشته استفاده كرده، انگيزه و توان علمي لازم براي تحقيقات ميداني و كتابخانه اي در اين زمينه را نداشته اند.
وي در ادامه سخنان خود تصريح كرد: اما در خارج از فضاي دانشگاه، مي توان از آثار سه محقق در اين زمينه ياد كرد: ميرعابديني، سرشار و فعله گري، معدود افرادي هستند كه كتاب هاي مستقل و البته قابل توجهي در اين زمينه تاليف كرده اند؛
حجيم ترين اين تحقيقات از آن ميرعابديني است كه گستره وسيع زماني را در بر مي گيرد.
شاكري افزود: اما جهت گيري فكري روشنفكرانه و فقدان بنيان انتقادي مستقل و علمي، اين پژوهش پرحجم را به مجراي نظريات ديگر منتقدان و نه ميرعابديني بدل ساخته است؛ مرور بر اين كتاب بيانگر آن است كه محقق در انتخاب موضوعات، اشخاص و آثار، گزينشي عمل كرده است و با حذف يا كمرنگ كردن بخشي از نويسندگان و آثار داستاني، عملا اين عده پرتلاش را از گردونه تعاملات ادبي در طول
سه دهه خارج ساخته است، در نقطه مقابل، با ورود شخصيت هاي گمنام و همفكر محقق و بزرگنمايي سليقگي برخي رخدادهاي ادبي براي جريان شبه روشنفكري دست به تاريخ سازي زده است.
داور چندين جايزه ادبي در ادامه چنين عنوان كرد: آمارها نشان
مي دهد در كشور حداقل ده مركز عمده براي استخراج اطلاعات در حوزه ادبيات داستاني وجود دارد، در حقيقت اين مراكز حمايتي، نظارتي،
رسانه اي، قضايي و مديريتي برخاسته از نوع نيازهاي خود، با صرف
هزينه هاي قابل توجه از بيت المال، آثار منتشره در حوزه ادبيات داستاني را در قالب برگه هاي ارزيابي و اطلاعات عمومي و تخصصي درمي آورند؛ اين موازي كاري مفرط در اين بخش، در حالي است كه هيچ كدام از اين مراكز برنامه هدف گذاري شده، روشمند، علمي و قابل استفاده اي در تحليل آمار استخراج شده ندارند و عملا دست معدود كساني كه در حوزه تاريخ نگاري و تحليل فرآيندهاي ادبي كشور
كار مي كنند از اين اطلاعات خالي است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14