(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 17 مهر 1389- شماره 19759

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
سبد آرزوها !(يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
شناسايي (گفت و شنود)
آمريكا ناقض حقوق بشر است يا ايران افكار عمومي قضاوت كند
حجت الاسلام والمسلمين رحيميان:
سخنان مطرح شده در خانه سينما دل خانواده شهدا و ايثارگران را به درد آورد
جنبش كيسه كش ها براي پوست اندازي در فتنه سبز (خبر ويژه)
ترور به قصد خدمت به جامعه به روايت يك حامي جريان فتنه! (خبر ويژه)
جيغ شيطان در آستانه سفر رهبرمعظم انقلاب به قم (خبر ويژه)
پالون درازگوش لو رفته كت و شلوار حقوق بشر بپوشيد! (خبر ويژه)
محبوبيت جهاني ايران به خاطر قد علم كردن مقابل آمريكاست (خبر ويژه)



سبد آرزوها !(يادداشت روز)

گام نهادن در يك فرايند جديد مذاكراتي با غرب -كه احتمالا به زودي رخ خواهد داد- بدون مطالعه دقيق تجربه گذشته و استخراج درس هاي كليدي آن، داراي مخاطرات بزرگي است. اگر فرض كنيم ايران مذاكره را براي مذاكره نمي خواهد، كه دقيقا همينطور است به اين دليل كه ايران استراتژي خود را «دست يابي به راه حل» قرار داده نه «خريد زمان»، آن وقت درس آموختن از گذشته اهميتي صدچندان پيدا مي كند چرا كه تجربه 7 سال مذاكره هسته اي به خوبي نشان داده برخي از طرف هاي مذاكراتي ايران اصلا نمي خواهند مسئله حل شود و برخي ديگر راه حلي براي آن در نظر مي گيرند كه معنايي جز پاك شدن صورت مسئله ندارد. به طو رمشخص آمريكايي ها در پي آن هستند كه انتهاي مذاكرات با ايران ايجاد رويه اي جديد در مناسبات بين المللي باشد كه با نفي تمامي معاني صلح آميز غني سازي اورانيوم، آن را صرفا به مثابه «بخشي از مسير سلاح» تعريف و لذا ممنوع مي كند. در نتيجه، براي آمريكا تا زماني كه توان تحميل چنين موضوعي را به ايران ندارد، بهترين حالت آن است كه مذاكرات را آنقدر كش بدهد تا شايد امكان آنچه مي خواهد فراهم شود. مورد ديگر مربوط به روس هاست. رويه روس ها در 5 سال گذشته -از سال 2006 به اين سو- همواره اين بود كه تلاش كند هيچ كدام از دو طرف (ايران و آمريكا) برنده نباشند. خاصيت اين وضعيت براي روس ها اين است كه مي توانند به چانه زني با هر دو طرف بپردازند و از هر دو طرف بابت انعطاف هايي كه به خرج مي دهند -يا نمي دهند- امتياز مطالبه كنند. به اين ترتيب، روس ها هم دركش پيدا كردن موضوع نفع دارند و تا همين جا توانسته اند از طريق «بازي در گسل هاي مذاكراتي» برخي از مهم ترين مسائل خود را با غرب را اگر نگوييم حل كنند، لااقل مسكوت بگذارند.
تحت اين شرايط و تا زماني كه موقعيت طرفين به طور راهبردي تغيير نكند، انتظار دست يابي به راه حل و متقاعد شدن همه بازيگران به اينكه اين بازي ديگر تمام شده، كار آساني نخواهد بود. با اين حال به نظر مي رسد نشانه هايي هست كه تغييراتي در اين روند طولاني در حال وقوع است.
پس از حوادث سال 88 در ايران، آمريكا، چنانكه پيش از اين به تفصيل گفته ايم، راهبرد «تركيب گزينه ها» را در مقابل ايران در پيش گرفت. پيش فرض اين راهبرد آن است كه 1- هيچ راهبرد تك گزينه اي قادر به تاثير بر ايران، آنطور كه غرب مي خواهد، نيست. معني اين جمله آن است كه آمريكا پذيرفته ايران نيرومندتر از آن است كه بتوان محاسبات استراتژيك آن را صرفا با اعمال -ولو قدرتمند- يك گزينه مانند تحريم يا ايجاد ناآرامي داخلي در كوتاه مدت تغيير داد. 2- پيش فرض دوم آن است كه غرب احساس مي كند در موقعيتي است كه گزينه هاي مختلفي عليه ايران در اختيار دارد يا به عبارت بهتر سبد گزينه هاي آن خالي نيست. تحت اين شرايط، آمريكايي ها به اين تحليل رسيدند كه بهتر است به جاي استفاده از يكي از اين گزينه ها، تركيبي از همه آنها را با هم به كار بگيرند. كدهايي وجود دارد كه نشان مي دهد نتيجه تيم مسئول پرونده ايران در دولت اوباما به اين تحليل رسيد كه در پيش گرفتن يك استراتژي تركيبي مي تواند اولا باعث شود كه گزينه هاي مختلف همديگر را تقويت كرده و بر تاثير يكديگر بيفزايند و ثانيا تنها در صورتي كه چند اهرم فشار همزمان بر ايران فشار بياورد، اين احتمال وجود دارد كه ايران بازنگري در محاسبات خود راجع به برنامه هاي هسته اي و منطقه اي اش را آغاز كند!
كل آنچه را كه از بهار 88 به اين طرف در محيط امنيت ملي ايران بويژه در بحث هسته اي رخ داده مي توان با اين مدل توصيف كرد. ابتدا با استفاده از روش هاي رسانه اي، اطلاعاتي و مالي فتنه اي سياسي در داخل ايران ايجاد شد، بعد ابزارهاي سياسي، اطلاعاتي، مالي و ديپلماتيك به كار گرفته شد تا اين فتنه در زماني كوتاه هر چه نيرومندتر شود. به محض اينكه سرويس هاي اطلاعاتي غربي به اين نتيجه رسيدند فتنه داخلي در ايران براي تيره كردن روابط مردم با نظام در ايران بي تاثير بوده است، اعمال تحريم هاي جديد در دستور كار قرار گفت. درست است كه غربي ها همواره با رياكاري و حتي بايد گفت بي چشم و رويي ادعا كرده اند كه در تحريم ها نظام را هدف گرفته اند نه مردم را، با اين حال نگاهي ساده به محتواي تحريم ها نشان مي دهدكه هدف اصلي مردم ايران بوده اند. اين البته عجيب هم نيست چرا كه آمريكا يي ها و صهيونيست ها تا امروز هم بارها گفته اند مشكل اصلي در ايران مردم ايران هستند و همه انرژي كه در پس استراتژي مقاومت نظام جمهوري اسلامي وجود دارد از ايماني نشأت مي گيرد كه در جان هاي تك تك مردم جاي گرفته است. فتنه88 در آغاز اين توهم را براي غرب بوجود آورد كه توان تدبير متقابل نظام و انگيزه مقاومت مردم ايران در مقابل فشار خارجي همزمان كاهش پيدا كرده است. به تعبير يكي از استراتژيست هاي صهيونيست در كنفرانس سال گذشته هرتزليا، غرب به اين نتيجه رسيده بود كه «نظام در ايران درست تصميم نمي گيرد، مردم هم درست عمل نمي كنند». اين نوع نگاه به وضع داخلي ايران، باعث شد غربي ها در كنار گزينه ايجاد ناآرامي در داخل ايران، گزينه تحريم را هم وارد صحنه كنند. تيم امنيت ملي اوباما تصور مي كرد اگر تحريم ها در زمان مناسب اعمال شود و محتواي آن هم زندگي روزمره مردم را هدف گرفته باشد، آن وقت تركيب دو گزينه تحريم و ناآرامي داخلي -كه انتظار داشتند اولي دومي را هم تقويت كند- به همراه تشديد دو گزينه عمليات اطلاعاتي و رسانه اي، مي تواند وضعيتي در داخل ايران بوجود بياورد كه يا كنترل به طور كامل از دست نظام خارج شود و يا اينكه لااقل اوضاع آنقدر به هم بريزد كه كه ايران براي جمع و جور كردن حاضر به واگذار كردن امتيازهايي در پرونده هاي هسته اي و منطقه اي باشد. علت اينكه بنيامين نتانياهو دوست اسراييلي سران فتنه، آن همه اصرار مي كرد كه «اگر الان وقت تحريم نيست، پس كي وقت تحريم است» (؟!) دقيقا همين بود كه اسراييلي ها فكر مي كردند دوستان داخلي شان در ايران فرصتي طلايي بوجود آورده اند كه به هيچ قيمتي نبايد آن را از دست داد. گزينه بعدي كه با صحنه گرداني اسراييل و بازي البته نه چندان ماهرانه آمريكايي ها به اين فرايند تزريق شد، تهديد به حمله نظامي بود كه تقريبا به يك باره از جانب برخي آمريكايي ها آغاز شد. براي كساني در داخل ايران كه كل اين وقايع را از يك منظر راهبردي رصد و تحليل مي كردند، وارد شدن اين گزينه جديد به صحنه اصلا غير منتظره نبود؛ بلكه بايد گفت آن را پيش بيني هم كرده بودند. اسراييلي ها از مدت ها قبل گفته بودند كه تركيب 4 گزينه تحريم، ناآرامي داخلي، عمليات رسانه اي و عمليات اطلاعاتي بدون روي ميز بودن يك «تهديد نظامي» قادر به تحت تاثير قرار دادن ايران نخواهد بود. تعبير اوزي آراد مشاور امنيت ملي اسراييل اين است كه ايران تنها زماني كه تصور كند گزينه هاي فعلي ممكن است منجر به بالفعل شدن يك گزينه نظامي شود، ممكن است از اين گزينه ها تاثير بپذيرد! اكنون ظاهرا نوبت آن رسيده كه حلقه آخر اين زنجيره به آن متصل شود و آن گزينه مذاكره است. آمريكايي ها از قبل گفته اند اين گزينه را زماني فعال خواهند كرد كه احساس كنند ايران آمادگي نشستن پشت ميز مذاكره « آنطور كه آنها مي خواهند» را پيدا كرده باشد. تيم اوباما علي رغم ناكامي هاي آشكاراصرار دارد به متحدانش بقبولاند كه حالا آن زمان فرا رسيده است!
كل اين فرايند را بايد نه به عنوان مجموعه اي از واقعيات بلكه به عنوان مجموعه اي از آرزوها در نظر گرفت. ما در اينجا استراتژي آمريكا را به شكلي مجمل تصوير كرديم تا فاصله اي كه بين طراحي و واقعيت وجود دارد، خود را به خوبي نشان دهد. آمريكايي ها در 2 سال گذشته اولا نتوانستند گزينه هايي از آن نوع كه توقعش را داشتند ايجاد كنند و مهم تر از آن، در تركيب اين گزينه ها با هم شكست هاي روشني خوردند. وقتي تحريم ها اعمال شد، توقع غربي ها اين بود كه نخبگان و مردم يكپارچه روبروي نظام بايستند و با تحريك امثال موسوي و كروبي ناآرامي هاي خياباني دوباره احيا شود. انصافا موسوي و كروبي همه سعي شان را كردند اما تحريم ها به جاي اينكه مردم را مقابل نظام قرار دهد اجماع داخلي در ايران در مورد ريشه هاي آمريكايي سران فتنه را كامل كرد و فرصتي ديگر بوجود آورد تا نظام توانايي هاي مهار بحران خود را به رخ جهانيان بكشد.
مورد بنزين را در نظر بگيريد. مي توان كتاب ها نوشت درباره اميدي كه آمريكايي ها و دوستانشان چه اميدهايي به فشار ناشي از تحريم بنزين ايران بسته بودند. در ميان طيف هاي راديكال ضد ايراني دراروپا و آمريكا اجماع وجود داشت كه تحريم بنزين تنها ابزاري است كه در زماني بسيار كوتاه «مسئله ايران» را «به طور ريشه اي» حل خواهد كرد. اكنون نتيجه پيش چشم همه است. ايران با يك تاكتيك صنعتي، همه بنزين مورد نياز خود را در داخل توليد مي كند در عين حال كه واردات بنزين به هيچ وجه صدمه جدي نديده است.
اكنون آمريكايي ها پاي ميز مي آيند در حالي كه همه گزينه هاي خود را سوزانده اند و به همين دليل ايران هم تصور مي كند كه حالا بهترين وقت مذاكره است. واقعا غرب ديگر مي خواهد با چه چيزي ايران را تهديد كند؟ آيا گزينه ديگري هم باقي مانده؟ مذاكره، نه آخرين حلقه از يك زنجيره به هم پيوسته بلكه ابزاري از سر ناچاري است كه آمريكا تصور مي كند مي تواند با آن از هم گسيختگي هاي استراتژي «تركيب گزينه ها» را رفو كند.
مهدي محمدي

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ مردم با اجراي طرح هدفمندي يارانه ها مشكل ندارند آنچه باعث ايجاد نگراني در جامعه گرديده اطلاع رساني كم و بعضاً ابهام انگيز و پاسخگويي هاي چند پهلويي است كه برخي مسئولين مي دهند و در كنار آن شايعات و ابهام آفريني هايي كه بدخواهان نظام به جامعه القا مي كنند و معضل برخي گراني ها نيز به اين التهاب مي افزايد. كوچكترين اقدام دولت در حال حاضر مقابله با گراني ها و برخورد جدي تر با عوامل آن است تا مردم اطمينان بيشتري به اجراي طرح پيدا كنند و سودجويان نيز فضا را براي آتيه خود امن احساس نكنند.
محمودي
¤ براي اين كه عده اي سودجو با اجراي طرح هدفمند كردن يارانه ها اقدام به سوءاستفاده نكنند پيشنهاد مي كنم دولت همزمان با اجراي طرح اقدام به برپايي نمايشگاههاي عرضه مستقيم كالا در شهرهاي مختلف كشور بكند.
ايراني
¤ ضمن تشكر از يادداشت روز 14/7/89 مدير مسئول كيهان از دولت و قوه قضائيه درخواست مي شود ضمن مصادره اموال اين 6 نفر نسبت به سير مراحل صدور حكم اين مفسدين اقتصادي اقدام نمايند.
حسيني و چند تلفن مشابه ديگر
¤ مقاله روشنگرانه مديرمسئول محترم روزنامه در مورد مسائل پشت پرده قضيه مقاومت طلا فروشان در مقابل قانون ماليات بر ارزش افزوده را خواندم و خيلي روشن شدم. عرضم اين است كه اين يادداشت و نظير آن بايد در بيشتر روزنامه هاي سراسر كشور پوشش داده شود تا عرصه فعاليت سودجويانه بر افراد فرصت طلب تنگ گردد.
موسوي
¤ توجه ويژه مقام معظم رهبري به جوانان كشور كه بي شك سرمايه هاي عظيم نظام به شمار مي روند با تلاش مضاعف آنان در ساختن ايران اسلامي روبرو خواهد شد. بعنوان يك جوان آذري زبان آذربايجان آمادگي خودم را براي پيشبرد اهداف مقدس انقلاب اعلام مي كنم و مي گويم تا آخر ايستاده ايم.
5156---0914
¤ با توجه به اين كه برنامه بلندمدت رژيم صهيونيستي به خيال خود محو اسلام و مسيحيت از جهان است، لازم است كه دولت كشورمان مردم دنيا را نسبت به اين مسئله و به خصوص تلاش صهيونيست ها براي تسلط بر همه جهان آگاه نمايد.
داوودي
¤ علي رغم به اينكه هنوز برخي افراد در كشور به دليل مشكلات مالي در فقر و تنگدستي به سر مي برند شايسته نيست كه مسئولين تربيت بدني اينچنين با بخشش هاي ملوكانه و ميلياردي آن هم از جيب ملت بر دردهاي ما بيفزايند.
2717---0918
¤ در بانك ... مبلغ يك ميليون تومان سپرده گذاري كردم دو ماه بعد مبلغ 3 ميليون تومان وام گرفتم در طول 4 سال بايد مبلغ چهارميليون تومان به بانك برگردانم. جالب اينكه به يك ميليون تومان بنده كه در نزد بانك به امانت نگهداري مي شود هيچ سودي تعلق نمي گيرد. مسئولين امر توضيح بدهند جايگاه عدالت در اين نوع تسهيلات بانكي كجاست؟
9562---0917
¤ همسرم از فرهنگيان جديدالاستخدام آموزش و پرورش استان خوزستان است كه هنگام آزمون اهواز را بعنوان محل خدمت انتخاب كرده ولي برخلاف قانون تابعيت شغلي زن از همسر و با وجود داشتن فرزند شيرخوار محل خدمت او را شهر مسجد سليمان تعيين كرده اند. چرا به راحتي قانون زير پا گذاشته مي شود؟
1860---0916
¤ دولت هنوز طرح هدفمند كردن يارانه ها را به اجرا نگذاشته بعضي از شركت هاي توليدكننده قيمت محصولات خود را افزايش داده اند. مثلاً ظرف اين چند روز قيمت روغن از 1700تومان به 2200رسيده است. چرا مسئولين برخورد نمي كنند؟
برهاني
¤ پيشنهاد مي شود مالكيني كه چندين خانه دارند و اين منازل را با اجاره كم در اختيار افراد مستاجر نيازمند قرار مي دهند دولت آنان را با پرداخت تسهيلات بانكي با سود كم مورد تشويق قرار بدهد.
گودرزي از اصفهان
¤ خودرو فرسوده ام را آذرماه 88 تحويل يكي از مراكز اسقاطي داده ام. قرار بود حداكثر تا دو ماه بعد وام اعلام شده را بدهند ولي با گذشت 9 ماه هيچ خبري نشده است. لطفا مشكل ما را كه تعداد زيادي هستيم مطرح كنيد بلكه جواب بگيريم.
9063---0913
¤ خودرو پژو 405 خود را كه از شركت ايران خودرو تحويل گرفتم پس از چند روز باطري آن خراب شد. براي تعويض آن به نمايندگي شهرستان اروميه مراجعه كردم گفتند موجود نمي باشد و پيشنهاد دادند به جاي سردرگمي و بلاتكليفي باطري را با هزينه شخصي تهيه بكنم و قيد گارانتي را بزنم!
9686---0914
¤ به وضعيت ناهنجار داخل قطارهاي مترو تهران مثل گدايي، دستفروشي، آوازخواني و... با تشكيل ستاد ويژه رسيدگي شود.
7632---0912
¤ مدت دو سال است سهام پتروشيمي لردگان را خريداري و هيچ خبري از روند اجرايي آن پروژه نيست. لطفا مسئولين امر اطلاع رساني نمايند.
0702---0913
¤ حكم متخلفين آزمون دستياري پزشكي تنها سه ماه حبس است در صورتي كه فرزندانمان 2 سال در اطاق حبس هستند تا در اين آزمون موفق شوند و با ابطال آزمون يكسال ديگر به حبس فرزندمان اضافه شد آيا اين سزاواراست؟ از كيهان درخواست مي شود با توجه به تاثير گذار بودن مطالب آن گزارشي در اين خصوص چاپ نمايد.
قديري
¤ در تاريخ 2/6/89 با دريافت وام ده ميليون توماني و سود 14% از بانك ملي و واريز آن به حساب ايران خودرو قرار شد ظرف ده روز سمند دريافت نمائيم و در صورت ديركرد هر روز 5/1% برگردانند در صورتي كه ما به بانك 14% مي دهيم اولا چرا اين قدر تفاوت ثانيا چرا ايران خودرو خيلي راحت تعهد مي پذيرد ولي به تعهد خود عمل نمي كند و كسي هم پاسخگو نيست؟ 12/6/89 قرار بود خودرو تحويل شود و تا به حال كه 15/7/89 است هيچ خبري نيست و كسي هم پاسخگو نيست چرا؟
حسين اخلاقي- خراسان شمالي
پاسخ روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در شماره مورخ 3/7/89 آن رسانه با عنوان «خاموشي معابر» خيابان 64 غربي يوسف آباد كه در ستون ارتباطات مردمي درج شده است به آگاهي مي رساند: مشكل خاموشي محدوده مذكور مرتفع و در حال حاضر محل از روشنايي كافي برخوردار مي باشد.
پاسخ روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در شماره مورخ 17/6/89 آن رسانه با عنوان «خاموشي معابر» محدوده پل روشندلان كه در ستون ارتباطات مردمي درج شده است به آگاهي مي رساند: با توجه به آسيب ديدن خطوط زميني و روشنايي شبكه توزيع به هنگام تعريض خيابان انقلاب به منظور احداث پل مذكور، طرح جامع روشنايي معابر در دست اقدام مي باشد.

 



شناسايي (گفت و شنود)

گفت: اخيراً مقامات امنيتي انگليس به مهاجراني و كديور توصيه كرده اند كه بيشترين فعاليت سايت جرس را به نقض حقوق بشر در ايران اختصاص بدهند.
گفتم: چطور مگه؟! چي شده؟!
گفت: يكي از بهائيان فراري و همكار سايت جرس مي گويد؛ موسوي و خاتمي و كروبي ديگر جايگاهي ندارند و دولت انگليس معتقد است كه اپوزيسيون بايد روي موضوع ديگري تمركز كند.
گفتم: حيوونكي بهاءالله و كديور افندي، با پيشنهاد درازگوش تراوا، حسابي سنگ روي يخ شده اند و حالا بايد به دستور انگليسي ها پالون خر «تراوا» را كنار بگذارند و كت و شلوار حقوق بشر بپوشند!
گفت: ظاهرا مقامات امنيتي انگليس هم فهميده اند كه ماموران بي عرضه آنها بدجوري لو رفته اند.
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو با پدرخوانده اش براي دزدي وارد خانه اي شده بود. صاحبخانه كه بر اثر سر و صدا از خواب پريده بود، به تعقيب آنها پرداخت و خطاب به آنها گفت؛ گوساله! وايستا ببينم! و يارو به پدرخوانده اش گفت من لو رفتم! تو فرار كن!
 



گزارش مستند فارين پاليسي
آمريكا ناقض حقوق بشر است يا ايران افكار عمومي قضاوت كند

آمريكا با تمركز نگاه خود به ايران، تلاش مي كند سابقه حمله نظامي غيرقابل توجيه به دو كشور خارجي افغانستان و عراق و آدم ربايي و شكنجه هزاران نفر در گوانتانامو، بگرام و ابوغريب را ناديده بگيرد.
ماهنامه آمريكايي «فارين پاليسي» در آخرين شماره خود، ادعاهاي آمريكا درباره نقض حقوق بشر در ايران را به چالش كشيده و در گزارشي مستند به نمونه هايي از نقض حقوق بشر در آمريكا و نيز، ناديده گرفتن ابتدايي ترين حقوق انسان ها از سوي سربازان و نظاميان آمريكايي در كشورهاي ديگر اشاره كرده و اين موارد را به آنچه در جمهوري اسلامي ايران مي گذرد به مقايسه نشسته است.
فارين پاليسي در ابتداي گزارش خود با كنايه از تحريم هاي يكجانبه آمريكا عليه جمهوري اسلامي ايران ياد كرده و مي نويسد: «عصر روز چهارشنبه بود كه در يك كنفرانس خبري مشترك، هيلاري كلينتون وزيرخارجه آمريكا و تيموتي گايتنر، وزير خزانه داري ايالات متحده آمريكا، اعلام كردند كه تحريم هاي جديدي از جمله لغو سفر و مسدود كردن دارايي ها عليه برخي مقامات رسمي و حكومتي جمهوري اسلامي، به دليل نقض فاحش حقوق بشر در جريان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري ايران، به اجرا گذاشته شده است. اين در حالي است كه همين چهارماه پيش بود كه شوراي امنيت سازمان ملل دور چهارم تحريم ها عليه ايران را تصويب كرد.
به قول خانم كلينتون، اين نخستين باري است كه آمريكا به دليل نقض حقوق بشر، تحريم هايي را عليه ايران به اجرا مي گذارد. از زمان دولت كارتر به بعد، تمامي تحريم هاي آمريكا عليه ايران به دليل مقابله با منافع آمريكا وگسترش و حمايت از تروريسم و گسترش برنامه اتمي بوده است. ولي اين بار آنگونه كه خانم كلينتون گفت، هشت مقام دولتي و حكومتي در ايران هدف تحريم ها قرار گرفته اند چرا كه به گفته وي اين عده عامل مرگ، دستگيري، كشتار، زندان، شكنجه شهروندان ايران بوده اند»!
اين ماهنامه در ادامه گزارش خود، اظهارات هيلاري كلينتون و تصميم آمريكا در اعمال تحريم هاي يكجانبه عليه ايران را كه به بهانه نقض حقوق بشر صورت گرفته به زير سوال مي كشد و مي نويسد: «البته سابقه خود آمريكا در حمله نظامي به دو كشور خارجي و آدم ربايي و شكنجه هايي كه در مورد هزاران تن در گوانتانامو، بگرام و ابوغريب (كه زندانيان توسط سربازان آمريكايي شكنجه و تجاوز شدند) مهم نيست چرا كه توجه و نگاه ها به ايران است. زنداني هايي كه در افغانستان و گوانتانامو با دستبند از سقف آويزان مي شوند و تا سر حد مرگ كتك مي خورند.»
فارين پاليسي درباره پانزده نظامي آمريكايي كه جرم آنها در شكنجه وحشيانه زندانيان به اثبات رسيده بود مي نويسد: «فقط يكي از 15 نظامي آمريكايي كه به جرم نقض حقوق بشر و شكنجه زندانيان بازداشت شده بود در دادگاه هاي نظامي آمريكا مجرم شناخته شد و غير از 3 نظامي ديگر بقيه تبرئه شدند و اين سه نظامي كه مجرم شناخته شده بودند هم فقط در حد اخطار كتبي جريمه شدند!! و اين در حالي است كه فيلم ها و تصويرهاي ارائه شده به دادگاه پيش از آن در بسياري از رسانه ها منتشر شده و رفتار نظاميان آمريكايي در زندان هاي گوانتانامو، ابوغريب و بگرام به رسوايي بزرگي عليه آمريكا تبديل شده بود.»
فارين پاليسي سپس اين برخورد آمريكا با نظاميان آمريكايي نقض كننده حقوق بشر را با برخورد ايران با متخلفان در زندان كهريزك مقايسه كرده و آورده است؛
اما در جمهوري اسلامي ايران پس از اعلام شكنجه و قتل سه زنداني در بازداشتگاه كهريزك دولت ايران به سرعت به سمت تعطيلي اين بازداشتگاه رفت و به اين اندازه هم اكتفا نكرد بلكه پرونده اي براي بررسي آمران و عاملان اين مسئله تشكيل داد و در همان زمان 140 تن از افرادي كه دستگير شده بودند به دستور رئيس قوه قضائيه و رئيس مجلس از زندان اوين آزاد شدند. به گزارش فايننشال تايمز در تاريخ 25 ژوئن 2009 شماري از دانشجوياني كه در اعتراض خشونت بار به نتايج انتخابات بازداشت شده بودند، آزاد شدند تا به ساير دانشجويان براي شركت در امتحانات دانشگاهي بپيوندند و بازداشت آنها مانع ادامه تحصيل آنان نشود.
در دسامبر سال 2009، مقامات ايران اعلام كردند 12 تن از مقامات كهريزك دستگير و به دليل نقض انجام مسئوليت و اتهام قتل، به دادگاه خوانده شده اند. و حتي دو تن از اين ميان به مرگ محكوم شدند و همانگونه كه اين هفته اعلام شد، خانواده سه تن از كشته شدگان، از خون آنها گذشتند. فارين پاليسي خطاب به دولتمردان آمريكايي مي نويسد: «آمريكا در حالي به نقض حقوق بشر در ايران مي پردازد كه سربازانش براي تفريح آدم مي كشند و براي سرگرمي افراد را قطعه قطعه و مثله مي كنند».
گفتني است دو هفته قبل روزنامه واشنگتن پست با استناد به مدارك و اسناد نظامي كه به دست آورده بود فاش كرد كه تعدادي از نظاميان آمريكايي در افغانستان افراد غيرنظامي و شهروندان افغاني را بدون آن كه جرمي مرتكب شده باشند به قتل مي رسانند و به عنوان سرگرمي(!) و تفريح(!) جسد آنها را قطعه قطعه مي كنند.
فارين پاليسي در ادامه گزارش خود به نمونه ديگري از نقض حقوق بشر در آمريكا كه نشانه دروغ بودن ادعاي دولتمردان آمريكايي درباره حمايت از حقوق بشر است، پرداخته و مي نويسد؛
خانم كلينتون در كنفرانس خبري خود گفت كه وخيم شدن وضع حقوق بشر در ايران، آمريكا را مجبور كرد بار ديگرقدمي بردارد و از همين لحاظ است كه اين قدم بار ديگر برداشته شده و ابراز نگراني آمريكا از نقض حقوق بشر در ايران اعلام مي شود. خانم كلينتون در ادامه گفت: «اين نگراني آمريكا بابت رفتاري است كه دولت حاكم در تهران با وكلا، بلاگرها، خبرنگاران و فعالان حقوق زنان دارد.»
اين اعلام فقط پنج روز پس از برنامه جديد پليس فدرال آمريكا، اف بي آي براي مبارزه با مخالفان و ناراضيان بود كه در آن به خانه ها حمله شده و درها شكسته شده و با يك حكم قضايي مدارك و عكس ها و ويدئوها و داشته ها و كتاب ها و مدارك و موبايل ها و كامپيوترها ضبط شده و مورد بازرسي و ضبط قرار مي گيرد.
معترضان ضد جنگ با سن بالا و دانشجويان و دانشمندان اعصاب و وكلاي حقوق مدني سال هاست به دلايل و اتهامات مبهم در آمريكا در زندان به سر مي برند.
ضمن اين كه آن اتهامي كه آمريكا به آن استناد مي كند و اسمش را «شفافيت» گذاشته، به شكل عميقي متضاد و دوگانه است. با توجه به علاقه دولت آقاي اوباما براي فاش كردن اسناد سري و جلوگيري از اقدامات غيرقانوني و شنودهاي نادرست و روش هاي شكنجه در مورد شهروندان آمريكا مي توان نتيجه گرفت كه ادعاي اوباما به مسئله اي وارونه تبديل شده است.
فارين پاليسي مي نويسد؛ اگر مقامات آمريكايي مشغول اعلام مقابله خود با جريان آزاد اطلاعات در اينترنت هستند و از آزادي و جريان گردش آزاد اطلاعات حمايت مي كنند كه حتي آقاي اوباما هم در جريان سخنراني خود در شوراي امنيت سازمان ملل به آن اشاره كرد، بايد گفت كه هنوز هم نوعي كنترل شنود و جريان گردش اطلاعات در آمريكا و عليه شهروندان آمريكايي وجود دارد. حتي در تابستان گذشته هم كميته اطلاعات و امنيت سناي آمريكا طرحي را آماده كرد كه طي آن و در مواقع اضطراري و حساس، بخش عمده اي از اينترنت از كار بيافتد. همين هفته هم نيويورك تايمز گزارش داد كه طي طرحي جديد، دولت آمريكا تمامي روابط اينترنتي با واسطه در بلك بري، فيس بوك و اسكايپ را مانيتور و كنترل مي كند.

 



حجت الاسلام والمسلمين رحيميان:
سخنان مطرح شده در خانه سينما دل خانواده شهدا و ايثارگران را به درد آورد

حجت الاسلام محمدحسن رحيميان با محكوم نمودن خانه سينما گفت: سخنان مطرح شده در آن جشن كثيف دل خانواده شهدا را به درد آورد و لازم است كه ايثارگران كشور در مقابل اين عمل ناپسند موضع گيري خود را اعلام كنند.
به گزارش فارس- حجت الاسلام محمدحسن رحيميان در سيزدهمين جلسه كميسيون موارد خاص مجلس ايثارگران كشور كه به منظور بررسي پيش نويس آيين نامه انتخابات اين مجلس پنجشنبه گذشته در مجتمع شهيد رسول زاده برگزار شد، با اشاره به حوادث چند روز اخير خانه سينما گفت: معلوم است فيلمي كه توسط اين افراد ساخته شود جز سياه نمايي و نقض فرهنگ شهادت و دفاع مقدس نخواهد بود.
نماينده مقام معظم رهبري در بنياد شهيد و امور ايثارگران اظهار داشت: البته معاون سينمايي وزارت ارشاد در اين خصوص اعلام موضع كرده و اين حركت را محكوم نموده كه كافي نيست.
وي گفت: لازم است خانواده شهدا و ايثارگران به عنوان صاحبان اين نظام در مقابل اين حركت به هر ترتيبي بايستند و اين خانه فساد را بر سر آنان خراب كنند تا ديگر كسي جرات نكند براي براندازي نظام جمهوري اسلامي شعار دهد و عده اي هم براي آنان كف و سوت بزنند.
حجت الاسلام رحيميان تاكيد كرد: لازم است خانواده معظم شهدا و ايثارگران در مقابل چنين اعمال كثيف و ناپسندي موضعگيري كنند و اعلاميه بدهند و حتي اگر لازم بود تجمعي عليه آنان راه بيندازند.
لجن پراكني
به نام فيلم دفاع مقدس
حجت الاسلام رحيميان با بيان اينكه در اين سالها به نام دفاع مقدس و فرهنگ ايثار و شهادت فجايعي رخ داده است، اضافه كرد: آن شيخ كه نمي دانم چه صفتي را بايد براي او به كار برد- آقاي زم را مي گويم كه مسئول سابق حوزه هنري سازمان تبليغات بود- در سال گذشته فيلمي ارائه داد به نام «دموكراسي در روز روشن» كه به صراحت مسئله ايثار و شهادت را زير سؤال برد و لجن پراكني كرد؛ اين فيلم يكي از كثيف ترين و زشت ترين فيلم هايي بود كه به اساس بنياد شهيد و امور ايثارگران توهين كرد.
وي با اشاره به فيلم «پاداش سكوت» نيز اظهار داشت: در اين فيلم نيز نقش شهيد و شهادت و پدر شهيد زير سؤال مي رود و سؤال اينجاست كه واقعا ساختن فيلم با چنين سوژه هايي چه ضرورتي دارد.
حجت الاسلام رحيميان با اشاره به ماجراي شهادت شهيد زرندپور اظهار داشت: وقتي كه تركش به كوله پشتي اين شهيد والامقام اصابت مي كند و او احساس مي كند كه اگر كوله پشتي اش كه پر از مواد منفجره است، آتش بگيرد ممكن است براي گردان و عمليات مشكل پيش آيد، از فرمانده اش مي خواهد چفيه را در دهان او قرار دهد تا مبادا سر و صدايش موجب هوشياري دشمن و لو رفتن عمليات شود. آن وقت ببينيد در فيلم هايي كه به اسم دفاع مقدس ساخته مي شود چه فجايعي به بار مي آيد و چگونه فرهنگ ايثار و شهادت را وارونه جلوه مي دهند.
وي خاطرنشان كرد: اين فجايع و لجن پراكني ها از دوره اصلاحات شروع شد و متاسفانه هنوز هم ادامه دارد و ما غافل هستيم.
مجلس ايثارگران
بايد بازوي قدرتمند باشد
نماينده ولي فقيه در بنياد شهيد و امور ايثارگران در ادامه با اشاره به اهداف تشكيل مجلس ايثارگران كشور اظهار داشت: مجلس ايثارگران كشور بايد پشتيبان و بازوي قدرتمند بنياد شهيد و امور ايثارگران باشد و در تحقق وظايف بنياد شهيد نكات مهمي است كه بايد در شكل گيري اين مجلس نيز رعايت شود.
وي ادامه داد: افرادي كه مي خواهند به عنوان كانديدا در انتخابات مجلس ايثارگران شركت كنند بايد حتما از فيلترهاي قانوني عبور كنند و مسئولان اين مجلس و بنياد شهيد نبايد در اين خصوص انفعالي عمل كنند.
گفتني است سيزدهمين جلسه كميسيون موارد خاص مجلس ايثارگران كشور با دستور بررسي پيش نويس آيين نامه انتخابات اين مجلس طي دو روز با حضور روساي كميسيون ها و اعضاي شوراي هماهنگي مجلس ايثارگران در مجتمع شهيد رسول زاده برگزار شد.

 



جنبش كيسه كش ها براي پوست اندازي در فتنه سبز (خبر ويژه)

«زمان پوست اندازي در جنبش سبز فرارسيده و ما بايد درد اين تغيير را به جان بخريم.»
سايت صهيونيستي بالاترين با درج اين تحليل، خواستار عبور از موسوي و كروبي و خاتمي شد و نوشت: بعد از گذشت 16ماه از جنبش و فراز و نشيب ها و تلخي هاي آن و از دست دادن بسياري از دوستان، زمان پوست اندازي رسيده است.
نويسنده- احتمالا خارج نشين- بالاترين ادامه مي دهد: قصد ندارم براي كسي تعيين تكليف كنم ولي آيا هنوز چشم و گوشمان به موسوي و كروبي (و تا حدودي خاتمي) است تا بيايند و نامه اي يا بيانيه اي بدهند و زبان به تشويق و انتقاد بگشاييم؟ آيا ظرفيت جنبش تا آنجا محدود است كه تبديل به يك حركت واكنش شود؟ آيا هنوز آمادگي آن را نداريم كه از موسوي و كروبي بخواهيم با انتقاد از اساس نظام و زير سؤال بردن آنچه آن را «انديشه هاي حضرت امام» مي نامند، با اهداف واقعي جنبش همداستان شويم؟ چه باك اگر اين آقايان را ياراي آن نيست كه صراحتا عملكرد 31 ساله جمهوري اسلامي را به چالش بكشند و سهم خود را پذيرفته و بر اشتباه بودن آن پاي بفشارند؟ مگر هدف مخالفان بازگشت به دوران خميني است؟ چرا نبايد عليه آن دوران فرياد بكشيم؟ ما براي پوست اندازي بايد درد اين تغيير را به جان بخريم.

 



ترور به قصد خدمت به جامعه به روايت يك حامي جريان فتنه! (خبر ويژه)

رئيس گروه موسوم به «مجمع محققين و مدرسين حوزه» مي گويد ترور و آدم كشي نيز اگر با قصد خدمت به جامعه انجام گيرد، در زمره جرم سياسي است! افراطيون مدعي اصلاح طلبي از زمان مجلس ششم، با پيش كشيدن بحث «جرم سياسي» تلاش كردند براي خود و هم قطارانشان درعرصه براندازي، حاشيه امنيت ايجاد كنند و ضمن جا زدن برخي جرائم امنيتي به عنوان «خطا و جرم سياسي» از مجازات بگريزند.
اكنون حسين موسوي تبريزي -كه درجريان فتنه سال گذشته از فتنه گران حمايت مي كرد- در گفت وگو با روزنامه شرق مي گويد: «زماني كه فرد در عمل سياسي جرمي مرتكب مي شود، مرتكب جرم سياسي شده و اين جرم نيز با جرائم عادي متفاوت است چرا كه شخصي نيست و به دليل مسائل سياسي صورت گرفته است. البته ممكن است فرد به واقع براي خدمت به جامعه و مردم بخواهد كانديدا شود اما اقداماتي انجام مي دهد كه برخلاف امنيت جامعه است. به طور مثال اسلحه در دست مي گيرد و ترور مي كند يا با تهمت و افترا سعي مي كند رقيب را از صحنه خارج كند. اين فرد دنبال منافع شخصي نيست، شخصي نيز عمل نمي كند و مي خواهد به جامعه خدمت كند و همچنين به دليل آنكه اين جرائم را به دليل انجام عمل سياسي انجام داده پس مرتكب جرم سياسي شده و بايد در دادگاه هاي ويژه مورد رسيدگي قرار گيرد.»
براساس اين اظهارات توجيه آميز هر فرد دزد و آدم كش و قاچاقچي و مفسد سياسي و اقتصادي مي تواند مرتكب جرائم بزرگ شود و هنگامي كه بازداشت شد با ادعاي اينكه قصد خدمت سياسي داشته، خواستار تخفيف ها و اغماض هاي ويژه جرم سياسي شود! همچنان كه بسياري از مفسدان گردن كلفت با ايجاد پوشش ها و مصونيت هاي «مطبوعاتي» و «حزبي» و «انتخاباتي» به انواع جنايت ها، زد و بندها، كلاهبرداري ها و تهديد منافع و امنيت ملي دست يازيده اند اما به هنگام تنگ شدن عرصه و گرفتار آمدن در پنجه قانون، مدعي شده اند قصد خير و اصلاح جامعه داشته اند و تنگ نظري ها! نمي گذارد آنها اصلاح گري كنند.
موسوي تبريزي در مصاحبه با شرق به موضوع «جرم سياسي در كشورهاي مترقي» اشاره كرد و گفت: «آنها به اين امر دقت كرده اند كه ممكن است در جرم هاي سياسي دست هايي در كار باشد كه مواردي را كه جرم نيست جرم نشان داده يا با نفوذ خود از شدت جرائم بكاهند و آنها را كوچك جلوه دهند زيرا در جرم سياسي معمولاً يك طرف حاكميت است و جرم هاي سياسي معمولاً عليه قدرت است و همين قدرت اگر بخواهد اينها را محاكمه كند ممكن است حقوق مردم را ضايع كند».
وي در اينجا هم متعرض اين حقيقت نمي شود كه در بسياري از همين كشورهاي ظاهراً مترقي، اساتيد صاحب نظر دانشگاه يا حتي عضو پارلمان صرفاً به خاطر پرسش و ترديد در ادعاي هولوكاست، به اخراج از موقعيت شغلي و مجازات و زندان محكوم شده اند، بي آن كه موضوع محل مناقشه ربطي به كشورهاي مذكور داشته باشد. يا مثلاً در موضوعات شنود و آدم ربايي و شكنجه و تهديد آزادي هاي خصوصي و ده ها جرم از اين دست، كسي متعرض مجرمان در آمريكا و انگليس و نظاير آنها نشده است. و از طرف ديگر اساساً در اين كشورها، به هيچ شخص يا گروهي اجازه نمي دهند كه حتي به مرزهاي براندازي و آشوب و ترور نزديك هم بشود و او را از فرسنگ ها دورتر سركوب و منكوب مي كنند چه رسد به اينكه مانند جريان فتنه مدعي اصلاحات با جريان هاي سرنگوني طلب و ترور و آشوب در خارج هماهنگ شود و اقدام به اردوكشي خياباني و آتش افروزي و تخريب و ترور كند.

 



جيغ شيطان در آستانه سفر رهبرمعظم انقلاب به قم (خبر ويژه)

سفر قريب الوقوع رهبرانقلاب به شهر مقدس قم، محافل ضدانقلاب دخيل در فتنه سال 88 را به شدت سراسيمه و هراسان ساخته است.
اين محافل و رسانه هاي وابسته به آنها طي هفته اخير پروژه وسيعي را به اجرا گذاشتند تا پيشاپيش - به خيال خود- از ابعاد مبارك اين سفر بزرگ بكاهند. در اين ميان «حلقه لندن» كه رسماً خود را اتاق فكر فتنه سبز در خارج از كشور معرفي كرده و ارتباطات وسيعي با لابي صهيونيست ها در آمريكا و سازمان هاي جاسوسي MI6 و CIA دارد، بيش از همه نسبت به اين سفر تاريخي ابراز نگراني كرده و به انتشار انبوه تبليغات و شايعاتي كه از سوي مقامات مافوق در سرويس هاي جاسوسي لندن و واشنگتن ديكته مي شود، دست يازيده است. «جرس» ارگان رسانه اي حلقه ماسوني لندن در حالي ژست مذهبي در تبليغات اخير خود گرفته كه پيش از اين برخي اعضاي آن، به انكار امام زمان«عج» پرداخته، كلام الله مجيد را -نعوذبالله- تجربه شاعرانه پيامبر و آميخته به خطا توصيف كرده و فقه و مرجعيت را باعث طالباني گري در ايران معرفي كرده اند! ادعاي برخي اعضاي اين حلقه، هيچ تفاوتي با سران گروهك بهائيت ندارد.
آنچه اين حلقه را نگران كرده، از سويي پيش بيني استقبال گرم و كم سابقه مردم، حوزه هاي علميه، علما و مراجع از رهبرانقلاب است كه مي تواند در كمتر از چند ساعت تمام فضاسازي هاي قالبي و شايعه پراكني ها و شعبده بازي هاي رسانه اي فتنه گران را نابود كند و از سوي ديگر فصلي نو در تقويت حوزه هاي علميه و نقش آفريني عميق تر علما و مراجع در دهه چهارم انقلاب بگشايد.
آنچه در تحركات وسيع حلقه لندن (مرتبط با باند مهدي هاشمي در قم و فتنه گران نفاق جديد در تهران) قابل توجه است حركت طابق النعل بالنعل اين جريان در سناريوي لو رفته آمريكايي-انگليسي است همچنان كه دكتر مايكل برانت از مقامات سابق سازمان سيا در زمينه شيعه شناسي چندي پيش در خاطرات خود تصريح كرد؛ ما پس از پيروزي انقلاب ايران، جلسه اي را با مشاركت MI6 انگلستان كه در مسائل منطقه خاورميانه، بااطلاع تر بودند تشكيل داديم و راز شكست خود را بررسي كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه غير از بي كفايتي رژيم شاه، دو عامل «خون حسين]ع[ نواده پيامبراسلام(ص)» و «نقش روحانيت و رهبري» موجب پيروزي انقلاب اسلامي شده است. بنابراين تصميم گرفتيم به جاي سياست قديمي و انگليسي «تفرقه بينداز و حكومت كن»، سياست «تفرقه بينداز و نابود كن» را در درون جريان شيعه و روحانيت مذهبي به اجرا بگذاريم و 900 ميليون دلار هم بودجه براي اين امر اختصاص داديم.
يادآور مي شود حلقه لندن توسط عناصري چون عطاءالله مهاجراني، محسن كديور، سروش و... مديريت مي شود. اين حلقه به خاطر پيش كشيدن پيشنهاد «درازگوش تروا» در 12 بهمن سال 88 از سوي محافل ضدانقلاب به شدت شماتت و سرزنش شد. اما گويا آقاي مهاجراني باز هم هوس كرده- به اعتبار شير درازگوشي كه مي گويد در كودكي خورده- باز هم همان خبط و خطاهاي قبلي را تكرار كند.
در هر صورت بايد به اعضاي حلقه لندن متذكر شد كه اگر چند روزي صبر كنيد پاسخ همه بافته هاي خود را از سوي مردم، علما و مراجع دريافت مي كنيد.
گفتني است حضرت امير عليه السلام مي فرمودند وقتي آيات قرآن بر رسول خدا(ص) نازل مي شد، صداي نعره شيطان را مي شنيدم كه از عصبانيت جيغ مي كشيد.

 



پالون درازگوش لو رفته كت و شلوار حقوق بشر بپوشيد! (خبر ويژه)

عضو گروهك تروريستي منافقين از سران فتنه در داخل كشور خواست براي جلب حمايت غرب در پوشش «حقوق بشر» وارد شوند و تحريم ايران را با اين بهانه دنبال كنند. وي تصريح كرد تحريم ايران به خاطر فعاليت هاي هسته اي صرفا باعث انسجام و اتحاد ملت ايران شده است.
«حسين-ب» در سايت «ايران امروز» (سايت وابسته به گروهك اتحاد جمهوري خواهان كه از تجمع چند گروهك منحله چپ ماركسيستي در خارج كشور تشكيل شده) نوشت: اقدام آمريكا در تحريم 8 مقام جمهوري اسلامي به دليل نقض حقوق بشر بي سابقه و نامنتظره بود. جهان غرب سالهاست كه براي فشار بر ايران به دلايل سياسي تلاش مي كند. آمريكا از ماه هاي اول انقلاب سلسله تحريم هايي را وضع كرده اما مورد اعتراض مردم قرار گرفته است، البته انگيزه هاي غرب براي تحريم قابل درك است]![ سياست هسته اي و خارجي جمهوري اسلامي در منطقه خاورميانه بسياري از جوامع غربي را نگران كرده است. اما اين تحريم ها نتوانسته نتيجه مطلوب غرب را به بار آورد.
اين منافق فراري اضافه مي كند: علاوه بر بي نتيجه بودن تحريم ها، رژيم توانسته فعاليت هسته اي را به عنوان يك مسئله ملي مطرح و حمايت بخش وسيعي از مردم را در اين زمينه به دست آورد و بنابراين تحريم هاي غرب عليه مردم و منافع ملي تلقي شده و به احساسات ضدغربي دامن زده است. به همين دليل هم تحريم هاي مذكور از سوي كمتر كسي در ايران يا نيروهاي اپوزيسيون مورد تاييد قرار گرفته است.
وي با وجود اذعان به سياسي كاري و غرض ورزي غرب در تحريم هاي مذكور، خواستار تغيير پوشش و توجيه تحريم ها شد و نوشت: تحريم و فشار بر ايران در زمينه حقوق بشر نه تنها وظيفه اخلاقي جهان آزاد و دموكراتيك است بلكه به لحاظ عملي هم به تحقق اهداف غرب عليه برنامه هسته اي ايران يا كاهش تشنج در خاورميانه كمك مي كند. اعلام تحريم هاي جديد از سوي آمريكا نشانه آن است كه نداي حقوق بشر و دموكراسي به گوش غرب رسيده و به آن توجه شده است. بسياري از فعالان سياسي ايراني مستقر در خارج هم از اين عمل استقبال كرده اند ولي از سران جنبش در داخل سخني شنيده نشده است چون ممكن است متهم به جاسوسي و مزدوري براي غرب بشوند. ولي اگر غرب كار درستي انجام داد بايد از آن استقبال كرد.
عضو مركزيت گروهك منافقين با بيان اين كه «سران جنبش بايد از حركت آمريكا استقبال كنند» نوشت: اين وظيفه سران جنبش است كه وارد تعامل با غرب شوند و از انگ هاي ضدغربي نهراسند و صريحا جامعه جهاني را به اعمال تحريم هاي حقوق بشري تشويق كنند.
اين تروريست فراري- البته به دلايل كاملا روشن- توضيح نداده كه آمريكا به رغم انجام فجايع گسترده و بي نظير طي 62 سال گذشته- از بمباران اتمي هيروشيما و ناكازاكي گرفته تا انجام جنايت و كودتا در كشورهايي چون ايران و شيلي و... سرانجام اشغال عراق و افغانستان و حمايت از جنايت هاي ضدحقوق بشري رژيم صهيونيستي- چگونه مي تواند پرچمدار حقوق بشر باشد و فتنه گران چگونه مي توانند جرأت علني كردن نوكري و همراهي با آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي را داشته باشند؛ كاري كه منافقين كردند و به زباله داني تاريخ پيوستند.
اما درباره لزوم هماهنگي فتنه گران با قدرت هاي خارجي در عرصه تحريم - چه به بهانه فعاليت هسته اي و چه در پوشش حقوق بشر- سران فتنه منتظر توصيه هاي منافقين نبوده و در ارتباطات پنهان با مقامات غربي كه با واسطه هايي نظير مهاجراني، عبادي، هاشمي، سازگارا و... صورت گرفته، از آنها خواسته اند فشار تحريم عليه ايران را شدت بخشند تا جريان فتنه و براندازي بتواند در داخل از آنها به عنوان اهرم فشار بر جمهوري اسلامي استفاده كند.
اين را هم بايد يادآور شد كه ملت ايران دشمنان مستكبر و استعمارگر خود را شناخته اند و از اين جهت فرقي نمي كند كه غرب پالان درازگوش تحريم را برداشته و كت و شلوار (حقوق بشر) بر تن آن كند!

 



محبوبيت جهاني ايران به خاطر قد علم كردن مقابل آمريكاست (خبر ويژه)

معاون اسبق شوراي اطلاعات داخلي در سازمان سيا تاكيد كرد: اوباما به نسبت بوش سخنران خوبي است اما نمي تواند در سياست هاي كلي آمريكا آن چنان كه شعارش را داد، تغيير ايجاد كند.
گراهام فولر در گفت وگو با راديو فردا و درباره شعار تغيير كه از سوي اوباما نسبت به عملكرد دولت بوش داده شد، گفت: اوباما مي تواند به نسبت بوش سخنراني هاي خوبي ايراد كند حال آن كه بوش در اين زمينه الكن بود ولي مشكل اينجاست كه ما داريم از يك قدرت بزرگ در آمريكا سخن مي گوييم كه سازمان هايي توانمند و گروههاي فشار در اختيار دارد و به نظر مي رسد تغيير يك شبه يا حتي چند ساله در آن عملي نخواهد بود. ايالات متحده عملا پس از سقوط شوروي نقش يك قدرت مطلقه را به عهده گرفته است. از سوي ديگر پيامدهاي 11 سپتامبر هم به نومحافظه كاران كمك كرد. من فكر مي كنم با وجود اين نهادهاي قدرت، به همراه عظيم ترين ماشين نظامي در تاريخ جهان، سامانه پيچيده نظامي صنعتي، و وجود رسانه هايي كه اطلاعات درستي در اختيار مردم نمي گذارد مانند شبكه فاكس كه مشخصا براي نومحافظه كاران تبليغ مي كند، دگرگون كردن اوضاع بسيار سخت است.
وي افزود: بايد اذعان كنم كه اوباما نمي تواند و نخواهد توانست اوضاع را دگرگون كند. با سه و حتي چهار برابر شدن سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا و نهادهاي امنيتي، چنين تغييري بسيار دشوار شده است و من نسبت به آن خوشبين نيستم. نكته ديگري هم بيافزايم و آن اينكه اوباما مي د اند كه عراق يك فاجعه بود و مي داند كه افغانستان هم يك شكست و فاجعه است. اما واقعيت اين است كه شروع جنگ ساده است و پايان دادن به آن و ترك جنگ به راحتي عملي نيست حتي وقتي نيت و قصد آن هم باشد.
وي درباره محبوبيت جمهوري اسلامي ايران در خاورميانه و جهان اظهار داشت: اينكه چرا ايران در ديگر كشورها چنين مورد حمايت قرار مي گيرد، به دليل اظهارات احمدي نژاد درباره هولوكاست و 11 سپتامبر نيست، بلكه به باور من دليلش اين است كه ايران از معدود كشورهاي مسلمان در جهان است كه در برابر ايالات متحده قد علم كرده و در خاورميانه بر عليه آن برخاسته است. از همين رو مسلماناني كه در برابر نيروي نظامي سياسي و اقتصادي آمريكا احساس ناتواني مي كنند، طبيعتا از كساني كه در برابر اين قدرت قد علم كرده اند حمايت مي كنند. فكر مي كنم اين بخشي از دلايل محبوبيت احمدي نژاد در ايران و بيرون از ايران است.
اين مقام اسبق سازمان جاسوسي آمريكا درباره آشفتگي هاي نظام سرمايه داري گفت: امروزه اقتصاد سرمايه داري آزاد نه تنها از زاويه عملي كه از زاويه تفكري نيز دچار چالش جدي است. نه براي اينكه اين ايده ها ارزش ندارند، بلكه براي اينكه به كار بستن آنها در عمل با مشكلاتي روبه رو شده است. براي نمونه به گمان من انديشه آزادي مطلق تجاري و اقتصادي در آمريكا سبب بحران فاجعه بار اقتصادي شد كه نه تنها آمريكا كه اقتصاد جهان را فرو ريخت.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14