(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 11 آبان 1389- شماره 19779

قابي كه فقط اندازه ميكروب ها «جا» داشت!
بازخواني سيزده آبان ريشه ها و دستاوردها
گزارش كيهان از سومين ميز تخصصي استادان ادبيات
بايد از شتابزدگي در ايجاد گرايش هاي ادبيات خودداري كنيم
بازگشت به كتاب، اصلاح كننده ساختار رسانه و ايجاد كننده انقلاب علمي



قابي كه فقط اندازه ميكروب ها «جا» داشت!

حوريه حسامي
رسانه ها در نقل و انتشار پيام و خبر از تكنيك هاي مختلفي استفاده مي كنند تنها خبر آن گونه كه موردنظر منتشركننده آن است به مخاطب القا شود. از آن جمله «تكرار» پيام است. در اين روش، تكرار پيام از سوي متقاعدسازان تا حدي ادامه پيدا مي كند كه آنان مطمئن شوند همه مخاطبان، آن را شنيده و پردازش كرده اند؛ از سوي ديگر تكرار بيش از اندازه پيام نيز موجب «اشباع» مي شود و انزجار و تنفر مخاطب را برمي انگيزد. روش ديگر در القاي يك پيام، ماساژ آن به كمك روش هايي مانند «حذف» و «پاره حقيقت گويي» است . در روش «حذف»، قسمت هاي مهمي از خبر به دلايلي از پيش طراحي شده و به شكلي هدفمند، حذف مي شود تا زمينه براي پخش شايعه مهيا شود. گاهي هم حادثه يا خبر يا سخني مطرح مي شود و در حالي كه مجموعه اي به هم پيوسته است، بخشي از آن نقل و بخش ديگري حذف مي شود؛ نتيجه آن كه جهت و نتيجه پيام، منحرف مي گردد. اين روش «پاره حقيقت گويي» است و به طور خاص و ويژه در انتشار نظريات رهبران سياسي در مطبوعات و رسانه ها به كار گرفته مي شود.
از طرفي يكي از عوامل اثرگذاري رسانه هاي جمعي بر مردم، عنصر «جا» است در پرداختن به اخبار و آن عبارت است از اهميتي كه در رسانه هاي ارتباط جمعي به يك پيام يا رويداد داده مي شود. به عبارت ساده تر، هر اندازه يك رويداد، در رسانه هاي ارتباط جمعي جاي بيشتري اشغال كند، به همان اندازه از طرف مردم مهم تر تلقي مي شود. اين تعاريف را در ذهن نگه داريد.
سفر به هنگام و تاريخي حضرت آقا به قم و استقبال گسترده مردم و علماي عظام و ديگرحواشي اين سفر، آن قدر مهم و بزرگ بود كه همه پيش فرض ها و تصورات رسانه هاي غربي را درهم ريخت و موجب بهت زدگي گردانندگانشان شد؛ طوري كه ظرفيت پوشش اين رويداد را در خود نديده و مجبور به سكوت شدند! لذا براي شكستن اين سكوت و بهت، راهي جز خدشه وارد كردن و كوچك نمايي آن نيافتند تا مگر بتوانند آن را در قاب محدودشان «جا» دهند! و غافل ماندند از اين كه عنصر «جا» در مورد ولي امر مسلمين جهان، مغلوب خواهد شد! چرا كه تناسبي بين بزرگي رويدادهاي پيرامون اين شخصيت و «جا»ي قاب آنها وجود ندارد! لذا براي فرار از اين وضعيت به حذف و تحريف و پاره گويي سخنان معظم له روي آوردند و حتي عده اي از گماشتگان خويش در داخل كشور را نيز به جلب توجه از طريق جيغ كشي- به سبك روشنفكرانه و با نامه نگاري- واداشتند!
در جريان فتنه سال 88 و پس از آن نيز عده اي به خيال همه گيري ايده ها و انديشه هايشان- ولو آنكه احمقانه باشد- به اشتراك گذاري آنها در سطح جامعه پرداختند و با اين توهم سرخوش بودند كه چون همه مي بينند، پس همه مي پذيرند! و چون نمي خواستند ساده لوح تلقي شوند، دروغ ها و توهمات خويش را عين واقعيت تلقي كرده و مي كنند!! اشتراك گذاري توهم و دروغ بزرگ وقوع تقلب، توهم تجاوز به زندانيان، توهم برتري جنبشي پوشالي در مقابل تفكر انقلابي مردم! و يا جعل و انتشار نامه هايي با امضاهاي مجهول و گاه معلوم به منظور حقيقت نمايي اين توهمات، شاهد اين مدعاست.
غافل از اينكه تكرار بيش از حد اين توهمات، موجب ناكارآمدي اين شيوع و اشباع مخاطب ايراني و انزجار و ناديده گرفتن اين گونه پيام ها شده است.
رهبر معظم انقلاب در اولين روز حضور در شهر مقدس قم و در جمع مردم پرشور و انقلابي اين شهر فرمودند: «فتنه ي سال 88 كشور را واكسينه كرد، مردم را برضد ميكروب هاي سياسي و اجتماعي اي كه مي توانند اثر بگذارند، مجهز كرد.» گويا اين بخش از سخنان معظم له به مذاق عده اي معلوم الحال خوش نيامده و آن را مستمسكي براي ابراز وجود با هوچي گري قرار داده اند، از اين رو ذكر چند كلامي درباره اين جملات خالي از لطف نيست.
از آنجا كه ميكروب- برخلاف باكتري و ويروس- در همه جا وجود دارد، اصطلاح «ميكروب سياسي و يا اجتماعي» اصطلاحي صحيح و به جاست. همچنين از اين حيث كه ميكروب مي تواند منتشر و موجب تخريب سلول هاي پيرامونش شود نيز صحت اصطلاح «ميكروب سياسي و اجتماعي» مورد تاييد است؛ چرا كه ميكروب سياسي و اجتماعي نيز مي تواند افكار ديگر افراد اجتماع را درگير و معيوب كند؛ لذا پيش از انتشار آنها نيز مي توان از واكسيناسيون استفاده كرد. به كمك واكسيناسيون رواني، مي توان مقاومت افراد را در برابر پيام هاي متقاعدسازي دشمن افزايش داد. منظور از مقاوم سازي هم اين است كه جامعه مخاطب با شكل خفيفي از حادثه يا پيام مواجه شود تا در برابر حملات بعدي مصونيت پيدا كند. با اين توصيف مي توان گفت: «ميكروب هاي سياسي و اجتماعي در هر جامعه اي، ايده ها و انديشه هاي مغاير با اهداف و افق فراروي ملت ها هستند كه از فرضيه تا نظريه به دست افرادي كه توان جريان سازي و اقناع افكار را دارند، صورت دهي و منتشر مي شوند.»
پس از انتشار اين سخنان و ناتواني رسانه هاي غربي از نمايش اقتدار رهبري در ايران و «جا» نشدن بزرگي تصاوير اين اقتدار در قاب شكسته شان، طراحان و مجريان فتنه 88 بار ديگر به اشتراك گذاري توهمات خويش در سطح جامعه پرداخته اند و درك مخاطبان سخن رهبري عزيز را ناديده گرفتند- البته انتظاري نيست چرا كه كافر همه را به كيش خود پندارد- و با اين اشتراك گذاري مجدد، سعي در مظلوم نمايي و فرار از تناسب دقيق اين اصطلاح (ميكروب هاي سياسي و اجتماعي) با خودشان داشتند! و پيشتر، از خودشان نپرسيدند كه اگر مصداق اين اصطلاح نيستيم، چرا آن را به خود نسبت دهيم؟!
هرگونه مغايرت با آرمان هاي انقلاب، امام و رهبري عزيز و در يك كلام ايستادگي در برابر «اسلام ناب» و ناديده گرفتن اصول، همان ميكروبي است كه ملت ايران با شكل خفيفي از آن مواجه و در برابر حملات احتمالي بعدي مصونيت يافته است؛ لذا توسل به تكنيك هاي سوخته رسانه اي نمي تواند تمركز اين ملت را از درك سخنان مقتدايشان منحرف كند.
برو اين دام بر مرغي دگرنه
كه عنقا را بلند است آشيانه
¤ كارشناس رياضي دانشگاه آزاد اسلامي

 



بازخواني سيزده آبان ريشه ها و دستاوردها

سيزدهم آبان ماه يادآور سه رويداد بسيار مهم مي باشد. سالروز تبعيد حضرت امام خميني به تركيه، شهادت جمعي از دانش آموزان توسط رژيم شاهنشاهي و فتح لانه جاسوسي آمريكا. اين رخدادها از يك سو نقش مؤثري در شكل گيري انقلاب و استمرار آن داشته و از سوي ديگر ماهيت و هويت هر سه واقعه مبارزه با استكبار، نظام دست نشانده آن و مخالفت با مداخله آمريكا در امور داخلي ايران بوده است.
رخداد اول:
سيزده آبان 1343 مصادف با تبعيد حضرت امام خميني به تركيه مي باشد. در اين روز امام عظيم الشأن راحل توسط عوامل رژيم شاه از قم به تهران منتقل شدند و در سحرگاه همان شب توسط يك هواپيماي نظامي به تركيه تبعيد گرديدند. اعتراض حضرت امام به قانون كاپيتولاسيون (مصونيت قضايي براي اتباع آمريكايي در ايران) مهمترين دليل اين اقدام رژيم طاغوت بود. امام خميني در چهارم آبان طي مراسمي كه به مناسب ولادت حضرت زهرا(س) در منزلشان برگزار شد، مفاسد اين قانون استعماري را افشاء نمودند و متعاقب آن، حكومت دست نشانده پهلوي از ترس دامنه دار شدن اعتراضات، تصميم گرفت تا ايشان را از كشور تبعيد كند.
رخداد دوم:
شهادت جمعي از دانش آموزان توسط رژيم شاهنشاهي، رويداد دوم مي باشد. در سيزده آبان 1357 با دستور دولت به اصطلاح آشتي ملي شريف امامي، تعدادي از دانش آموزان به شهادت رسيدند. اين جنايت پس از حادثه 17 شهريور، يكي از بزرگترين فجايع رژيم شاه بود. به صورتيكه باعث سقوط كابينه 70روزه شريف امامي شد. از اين رو روز سيزده آبان، روز دانش آموز نيز ناميده مي شود.
رخداد سوم:
تسخير لانه جاسوسي شيطان بزرگ، رخداد سوم در اين روز مي باشد. در سيزده آبان 1358 ساختمان سفارت آمريكا در تهران توسط جمعي از دانشجويان كه بعدها به پيروان خط امام مشهور شدند، تصرف گرديد. سفارت آمريكا تا قبل از تصرف، با انجام اقدامات زير، مركز طراحي و هدايت اقدامات آمريكا عليه انقلاب اسلامي بود.
1- حمايت و هدايت شبكه هاي كودتا و براندازي انقلاب در داخل كشور.
2- تأمين منابع مالي گروهكهاي ضدانقلاب در غرب و جنوب كشور.
3- ايجاد ناامني و بي ثباتي در كشور از طريق بقاياي ساواك و گروهك هاي ضدانقلاب (انفجار خطوط لوله نفت در جنوب و ايجاد ناامني در غرب كشور)
4- برقراري ارتباط با جريانهاي سازشكار و غرب گرا (ملي گراها، نهضت آزادي و...) و تلاش براي ايجاد انحراف در انقلاب توسط جريانهاي مذكور.
بعدها نقش آفريني سفارت آمريكا در موضوعات فوق، در اسناد لانه جاسوسي به اثبات رسيد و بعضاً نيز در خاطرات برخي از جاسوسان و مقامات آمريكايي مورد اشاره قرارگرفت.
حضرت امام خميني در شانزدهم آبان 1358 ضمن تأييد اقدام استكبار ستيزانه دانشجويان، از سفارت آمريكا به عنوان لانه فساد ياد كردند و براي اطمينان بخشي به ملت ايران در برابر آمريكا و جنگ رواني جريانهاي مرعوب و سازشكار (ملي گراها، نهضت آزادي و...) فرمودند: «آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند.»
در مجموع مي توان گفت رخداد اول زمينه ساز انقلاب بود. واقعه دوم پيروزي انقلاب اسلامي را تسريع كرد و رخداد سوم نيز زمينه تثبيت و استمرار انقلاب را فراهم نمود. با توجه به ابعاد گسترده و تأثيرات عميق واقعه سوم كه امام عظيم الشأن راحل از آن به عنوان انقلاب دوم تعبير نمودند، در ادامه بحث به ريشه يابي و تبيين دستاوردهاي تسخير لانه جاسوسي آمريكا به عنوان منظور و هدف اصلي نوشتار پرداخته مي شود.
بررسي ريشه هاي تسخير لانه جاسوسي آمريكا:
در ريشه يابي اقدام انقلابي دانشجويان پيرو خط امام، حداقل مي توان به چهار عامل اشاره داشت:
1- اقدامات مداخله گرايانه آمريكا و سفارتخانه آن عليه نظام جمهوري اسلامي ايران.
2- پذيرش شاه از سوي آمريكا.
3- اقدامات سازشكارانه و غيرانقلابي دولت موقت بازرگان.
4- ملاقات بازرگان و ابراهيم يزدي (نخست وزير موقت و وزير خارجه وقت) با برژينسكي.
پذيرش شاه از سوي آمريكا و به بهانه معالجه وي، با واكنش اعتراضي حضرت امام خميني در نهم و دوازدهم آبان 1358 مواجه شد. حضرت امام در دوازده آبان طي پيامي خطاب به دانشگاهيان، دانش آموزان و طلاب علوم ديني اعلام داشتند: «با قدرت تمام مبارزه خود را عليه آمريكا گسترش دهند.» اعتراض بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در حالي صورت مي گرفت كه دولت موقت هيچگونه اعتراضي نسبت به اين اقدام آمريكا انجام نداد.
جريان فكري حاكم بر دولت موقت به لحاظ مباني، دلبستگي به انقلاب و گفتمان امام عظيم الشأن نداشتند. از اين رو در انتصابات و مواضع دولت، عملكرد انقلابي مشاهده نمي شد. در نگرش دولت موقت، مبارزه با آمريكا و نظام سلطه جهاني مفهومي نداشت. دولت موقت، مخالف مشاركت مردم در امور انقلاب و كشور بود. با محاكمه و بركناري عناصر وابسته به رژيم گذشته مخالفت مي نمود. عناصر دولت موقت ضمن مخالفت با دادگاههاي انقلاب، جهاد سازندگي، كميته انقلاب اسلامي، خواستار عدم برخورد با گروهكهاي ضدانقلاب تجزيه طلب بودند. اقدامات مذكور باعث اعتراض افراد و جريانهاي معتقد به گفتمان انقلاب و امام شده بود. دراين راستا حضرت امام خميني در
7 آبان 1358 نسبت به قراردادها و مناسبات ايران وآمريكا اعتراض مي نمايند، اما دولت موقت، بدون توجه به اين اعتراض ها، درپي رابطه با آمريكا بود.
دراين ميان ملاقات مهدي بازرگان و ابراهيم يزدي با برژينسكي اعتراضات جريانهاي انقلابي و مردم را نسبت به دولت موقت به نقطه اوج رسانيد. زبيگنيو برژينسكي مشاور امنيت ملي كارتر رئيس جمهور آمريكا بود و به اتخاذ مواضع بسيار تند عليه انقلاب اسلامي مشهور بود. وي برخلاف سايرس ونس(وزير خارجه وقت آمريكا) همواره خواستار سركوب شديد نظامي مردم ايران بود. برژينسكي به شدت از انجام كودتاي نظامي براي پيشگيري از پيروزي انقلاب اسلامي درايران حمايت مي كرد. از اين رو طراحي كودتاي 21 بهمن با هدايت او صورت پذيرفت. همچنين وي درپناه دادن آمريكا به محمدرضا پهلوي نيز نقش به سزايي داشت.
ملاقات با برژينسكي با درخواست بازرگان وهماهنگي قبلي با سفارت آمريكا درتهران دريازدهم آبان 1358 درالجزاير صورت گرفت. اين ملاقات يك ساعت و نيم طول كشيد و جزئيات آن هم منتشر نگرديد.
دستاوردهاي انقلاب دوم:
تسخير لانه جاسوسي آمريكا دستاوردهاي بسيار مهمي درعرصه هاي داخلي و خارجي به همراه داشت. اين رويداد سرآغاز فصل جديدي درمناسبات بين المللي و چالش بين جمهوري اسلامي و نظام سلطه گرديد. به گونه اي كه با گذشت سي سال از وقوع آن، پيامدها و آثارش همچنان اثرگذار است.
1- به محاق رفتن گفتمان انحراف وجريان نفوذ:
افشاء ماهيت خط نفوذ آمريكا و به محاق رفتن گفتمان انحراف، اولين دستاورد فتح لانه فساد شيطان بزرگ بود. در 14 آبان 1358 دولت موقت در اعتراض به اقدام انقلابي دانشجويان دريك ترفند سياسي، استعفا داد و حضرت امام خميني نيز در 15آبان اين استعفاء را پذيرفتند و پس از 268 روز به عمر دولت موقت خاتمه دادند.
با افشاگري هاي اوليه دانشجويان پيرو خط امام و برملا شدن اسناد همكاري برخي از اعضاء دولت موقت، بازرگان در واكنشي انفعالي اعلام كرد. «اسم خودشان را مي گذارند خط امام، خط شيطانند... اينهايي كه مي گويند ما راه را كج رفتيم و راه سازش رفتيم، اينها ضد انقلابند.»
دولت موقت با ترفند استعفاء سعي نمود از اين اهرم فشار براي تثبيت گفتمان انحراف و جريان سازش استفاده نموده و براي پذيرش مجدد مسئوليت دو شرط را به امام عظيم الشأن تحميل نمايد. آزادي جاسوسان آمريكا و عدم مخالفت نيروهاي انقلابي با اقدامات سازشكارانه آنان، دو شرط دولت موقت بود.
دراين رابطه مرحوم حاج سيد احمد خميني مي گويد:«من درنخست وزيري، دراتاق بازرگان و سحابي بودم كه از قم با من تماس گرفتند و گفتند كه امام استعفاء دولت را پذيرفته است. من پس از بازگشت به اتاق، به روي خود نياوردم، سحابي و بازرگان مي گفتند معلوم است كه يكي از آنها، آزادي آمريكايي هاست.»
بنابر اين با استعفاء دولت موقت، تلاش آمريكا براي ايجاد ائتلافي از ليبرال هاي سياسي نهضت آزادي، چهره هاي به اصطلاح ديني غير انقلابي، سكولارها و ملي گراها براي ايجاد انحراف در انقلاب وحذف تدريجي معتقدان به گفتمان انقلاب و امام با شكست مواجه شد.
2- بازگشت مردم به صحنه و حاكميت گفتمان انقلاب:
دومين دستاورد سيزده آبان 1358، بازگشت مردم به صحنه سياسي و دفاع از نظام و همچنين ميدان دار شدن نيروهاي انقلابي بود. اين ره آورد، حاكميت گفتمان انقلاب و امام را رقم زد و زمينه ساز تثبيت جمهوري اسلامي در برابر توطئه گروهك هاي ضد انقلاب، مقابله با كودتاها و دفع تجاوز رژيم بعثي صدام شد.
به عبارت ديگر با ايجاد وحدت درنيروهاي انقلاب و انسجام اجتماعي درجامعه، قدرت ملي توليد گرديد و اين مهم پشتوانه اي عظيم براي بقاء و استمرار انقلاب اسلامي شد.
3-خاتمه دادن رابطه سلطه جويانه:
قطع روابط سياسي آمريكا با تهران سومين دستاورد تسخير لانه جاسوسي بود. درحقيقت با قطع روابط سياسي، رابطه استعماري و سلطه جويانه آمريكا در قبال ايران خاتمه يافت و در ادامه نيز با اعمال تحريم هاي اين كشور عليه جمهوري اسلامي، فصل جديدي در ايجاد خودباوري و روحيه ما مي توانيم درجامعه بوجود آمد كه امروزه شاهد نتايج آن به ويژه در عرصه هاي صنعتي مي باشيم.
4- افشاء ماهيت گروهك هاي مدعي مبارزه با امپرياليسم:
رخداد سيزده آبان 1358 ماهيت واقعي گروهك هاي قارچ گونه مدافع خلق و مبارزه با امپرياليسم را افشاء نمود. اين گروهكها كه تا قبل از اين، نيروهاي انقلابي را به سازشكاري در مقابل آمريكا متهم مي كردند، با اين رويداد به يكباره در شرايط بن بست سياسي قرارگرفتند. و بدين ترتيب جامعه از ستيزه هاي فزآينده اين گروهكهاي بي هويت درحال تكثير رهايي پيدا كرد. ستيزه هايي كه مي توانست بي ثباتي و چالش طولاني را در فضاي داخلي عليه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بوجود آورد.
5- توجه يافتن به خطر و تهديد اصلي عليه انقلاب:
پنجمين ره آورد اين واقعه، توجه يافتن افكار عمومي و نيروهاي انقلابي به خطر و تهديد اصلي عليه جمهوري اسلامي و دسيسه ها و توطئه هاي شيطان بزرگ بود. سيزده آبان 1358 از اين منظر تأثيرات زيادي بر ساخت سياسي و فرهنگي جامعه برجاي گذارد كه اوج گيري مبارزه با استكبار و ستيزه جويي با نظام سلطه، از جمله تأثيرات سياسي و فرهنگي آن مي باشد.
6- افشاء ماهيت شيطاني و مداخله جويانه آمريكا در جهان:
آمريكا پس از ارتكاب جنايات جنگي در ويتنام سعي داشتند چهره اي مقبول از خود به نمايش بگذارند و زرادخانه هاي قدرت نرم خود را توسعه بدهند. از اين رو سردمداران كاخ سفيد خود را پشت نقاب حقوق بشر و دموكراسي خواهي، به ويژه در دوره كارتر، پنهان نموده بودند. با افشاء اسناد مداخله سفارت و ديپلمات هاي آمريكا، ماهيت واقعي اين قدرت سلطه گر براي افكار عمومي جهان، بيش از پيش نمايان گرديد.
در واقع سيزده آبان 1358 به چالشي عميق براي آمريكا در حوزه قدرت نرم، ديپلماسي عمومي و ديپلماسي رسمي تبديل شد.
7- شكسته شدن ابهت و هيمنه آمريكا در جهان:
سيزده آبان 1358 آمريكا را در جهان تحقير كرد و ابهت و هيمنه اين قدرت سلطه گر را شكست. در اين رابطه هاميلتون جردن، رئيس ستاد انتخاباتي كارتر در سال 1980 در خاطرات خود مي نويسد: «آمريكائي ها كه در مقابل سفارت ايران در آمريكا به شدت عليه ايران شعار مي دادند، مي گفتند ما نمي توانيم اين تحقير را تحمل كنيم» در ادامه نيز با طولاني شدن اين واقعه و عدم توانايي آمريكا براي مديريت بحران و همچنين شكست در عمليات نظامي طبس، ابهت و هيمنه آمريكا بيش از پيش شكسته شد.
8- قرار گرفتن انقلاب اسلامي در كانون توجهات جهانيان:
تسخير لانه جاسوسي دستاورد ديگري را به ويژه در عرصه خارجي به همراه داشت. اين رويداد، ايران و انقلاب اسلامي را در كانون توجهات مسلمانان، مستضعفان و آزادگان جهان قرار داد. در حقيقت جمهوري اسلامي عملا 444 روز، رسانه ها و افكار عمومي جهان را در اختيار گرفت و توانست در حوزه مديريت بحران استراتژيك، تهديد را به فرصت تبديل نمايد. ايران در طي اين مدت نه تنها از ترفند منزوي ساختن انقلاب اسلامي توسط آمريكا خود را رهانيد، بلكه در عرصه توليد قدرت نرم و ديپلماسي عمومي، فرصت هاي فراواني را براي خود ايجاد نمود.
9- خلع سلاح شوروي سابق و بلوك شرق در مبارزه با امپرياليسم:
تبعات سيزده آبان 1358 تنها متوجه آمريكا نگرديد، بلكه اين رخداد به اعتبار و قدرت نرم شوروي سابق نيز لطماتي را وارد نمود. اين ابرقدرت تا پيش از اين واقعه توانسته بود تحت عنوان مبارزه با امپرياليسم نفوذ خود در برخي از نقاط جهان را توسعه دهد. اما تسخير لانه جاسوسي و پرچمداري ايران در مبارزه با قدرت هاي سلطه گر، شوروي سابق را در ادعاي مبارزه با امپرياليسم خلع سلاح نمود و تا حدودي قدرت نرم آن را رو به افول برد.
10- ظهور جمهوري اسلامي ايران به عنوان بازيگر سلطه ناپذير:
تغيير معادلات حاكم بر مناسبات بين المللي كه با پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شده بود، در انقلاب دوم (فتح لانه جاسوسي آمريكا) روند پرشتاب تري پيدا كرد. اين ره آورد بسيار مهم، جمهوري اسلامي را به نماد استقلال و پايداري و بازيگر سلطه ناپذير در جهان تبديل نمود.
همچنين اين واقعه باعث نضج گرفتن بيداري اسلامي و سلطه ناپذيري در جهان گرديد كه اكنون نظاره گر آثار و دستاوردهاي آن در عرصه بين المللي مي باشيم.
سخن پاياني
تسخير لانه جاسوسي آمريكا يكي از منحصر بفردترين وقايع، در تاريخ انقلاب هاي مردمي در جهان مي باشد.
اين واقعه به دليل گستره تأثيرات ملي- بين المللي كه به آنها اشاره شد، از اهميت و جايگاه ويژه اي در تاريخ انقلاب اسلامي برخوردار است. از اين نظر ايجاد خدشه و يا تخطئه 13 آبان 1358، مقابله با يكي از مهمترين مقاطع تاريخ ساز انقلاب اسلامي مي باشد.
اما متأسفانه در سالهاي پس از رحلت بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، ابتدا خط ايجاد خدشه به اين رخداد بسيار مهم، از سوي برخي از انقلابيون دهه 60 كه به تجديدنظرطلبان دهه 70 تبديل شده بودند، در دستور كار قرار گرفت و در ادامه روند خدشه به اين واقعه، در جريان فتنه سال گذشته به خط تخطئه منتهي شد.بر اين اساس ضرورت دارد كه نسل سوم انقلاب، هوشياري بيشتري نسبت به تاريخ انقلاب و وقايع افتخارآفرين آن از جمله 13 آبان داشته باشد.
منبع : خبرگزاري نسيم

 



گزارش كيهان از سومين ميز تخصصي استادان ادبيات
بايد از شتابزدگي در ايجاد گرايش هاي ادبيات خودداري كنيم

دكتر قبادي رئيس پژوهشگاه علوم انساني جهاد دانشگاهي: مشكل ادبيات ما با ايجاد گرايش هاي جديد حل نخواهد شد زيرا ما زير ساخت هاي مناسبي نداريم و حتي در سياست هاي خرد مثل تصميم گيري در تنوع واحدهاي درسي هر دانشگاه نيز دست دانشگاه ها را بسته ايم.
سومين ميز تخصصي «بررسي گرايش هاي رشته ادبيات»، با حضور استادان و صاحب نظران اين رشته به همت مركز هم انديشي استادان و نخبگان دانشگاهي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها برگزار شد.
به گزارش كيهان در ابتداي اين نشست دكتر اسماعيل آزر دبير علمي اين جلسه با توضيح كوتاهي از جلسات قبل، تعدادي از گرايش هاي پيشنهادي براي رشته ادبيات فارسي از جمله ادبيات تطبيقي، نقد ادبي، ادبيات غنايي، ادبيات كودك، ادبيات و فرهنگ آموزشي، ادبيات داستاني و ادبيات نمايشي را نام برد.
عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي با اشاره به اينكه ما نبايد به خاطر آنكه بزرگان رشته ادبيات فارسي اين رشته را با اين سر فصل ها تاسيس كرده اند دچار شك و ترديد براي تغيير بشويم افزود: گسترش علوم و فنون جديد ما را ملزم به تغيير و ايجاد مباحث جديد مي كند.
دكتر حسينعلي قبادي ديگر استاد حاضر در اين نشست با اشاره به اين كه ما بدون پشت سر گذاشتن متدولوژي و روش هاي منطقي نمي توانيم وارد ايجاد گرايش ها بشويم گفت: اولين نكته اي كه ما بايد به عنوان معيار در نظر بگيريم، شناخت دقيق و درست از وضع موجود است. يعني ما بايد يك نگاه آمايشي به ادبيات داشته باشيم نه صرفاً يك نگاه آماري.
رئيس پژوهشگاه علوم انساني جهاد دانشگاهي با تاكيد بر اينكه وزارت علوم در حال حاضر مشغول به انجام كار حاشيه اي، فرعي و غيرروشمند است گفت: ما بايد تجربه و ديدگاه بنيان گذاران اين رشته را كه افرادي صالح، عالم و مرتبط با فرهنگ و تمدن ايراني بودند بار ديگر بررسي كنيم.
وي در ادامه افزود: متاسفانه در حال حاضر كساني كه نمي خواهند در رشته ادبيات ملا بشوند، به دنبال گرايشي كردن اين رشته هستند و مرحوم دكتر شهيدي نيز يكي ازمخالفان سرسخت گرايش بندي رشته ادبيات بود.
دكتر قبادي با اشاره به لزوم بررسي تطابق رشته هاي درسي با آرمان هاي انقلاب تصريح كرد: قبل از ايجاد يك رشته ما بايد اقتضائات بين رشته اي و اهداف كار را بررسي كنيم يعني دقيقاً مشخص كنيم كه اين تغيير با تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله نظام هماهنگي دارد يا نه.
وي به لزوم درك درست ميان مرزهاي علم و فناوري نيز اشاره كرد و گفت: ما بايد مرزهاي دقيق بين موضوع و فن را به دانشجويان خود ياد بدهيم. ما نبايد بين موضوع و فن و تكنيك اختلاط و تخليط نكنيم.
دكتر قبادي با اشاره به اينكه همه ما دوست داريم فقط حرف نو بزنيم گفت: سؤال اصلي اينجاست كه آيا حتما مشكل ما با ايجاد گرايش هاي جديد حل خواهد شد. شايد اين بخاطر آنكه ما زيرساخت هاي درستي نداريم و حتي در سياست هاي خرد مثل تصميم گيري در تنوع واحدهاي درسي هر دانشگاه هم دست دانشگاه ها را بسته ايم، مشكل ما را بيشتر كند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود بر جدا كردن آموزش دانشجوياني كه قصد تدريس ادبيات را دارند از ديگر دانشجويان تاكيد كرد.
دكتر سهيلا صلاحي مقدم ديگر استاد حاضر در اين نشست با اشاره به لزوم ايجاد گرايش هاي رشته ادبيات از دوره كارشناسي ارشد و دكتري گفت: مرحوم دكتر شهيدي مخالف ايجاد گرايش ها نبودند بلكه معتقد بودند كه ما بايد با احتياط جلو برويم و من فكر مي كنم كه ما الان آمادگي ايجاد اين گرايش ها را داريم اما شديدا تاكيد مي كنم كه نبايد دوره كارشناسي را گرايش بندي كنيم.
عضو هيئت علمي دانشگاه الزهرا با تاكيد بر اينكه ما نيازي به آوردن استاد جديد نداريم گفت: استادان حاضر در ايران جوابگوي تدريس دروس جديد هستند ولي ما مي توانيم از اساتيد خارج از كشور نيز دعوت كنيم و از تجربياتشان استفاده كنيم.
دكتر صلاحي مقدم به 24 واحد درسي اختياري جديدي كه وزارت علوم به دانشگاه ها ابلاغ كرده است نيز اشاره كرد و آن را اتفاق مباركي براي تخصصي كردن آموزش ها دانست.
در ادامه اين نشست دكتر محمود بشيري با اشاره به لزوم داشتن يك برنامه بلندمدت براي ايجاد گرايش ها و پرهيز از شتاب زدگي در اين امر گفت: ما نياز به يكسري كارهاي كوتاه مدت مثل متمركز كردن امتحان دوره دكتري و متمركز كردن جذب استادان نيز داريم.
عضو هيئت علمي دانشگاه علامه در ادامه افزود: ما نياز به جذب استادان جديد داريم و استادان فعلي ما توانايي تدريس گرايش ها و تخصصات جديد را ندارند. ما نياز به ايجاد زيرساخت هاي ويژه قبل از ايجاد گرايش ها داريم.
وي با اشاره به اينكه درس هاي دوره كارشناسي در كارشناسي ارشد و دكتري مجددا تكرار مي شود گفت: يكي از مشكلات موجود جذب اساتيد غيرمتخصص در دانشگاه ها است. دوره دكتري ما نبايد دوره آموزشي باشد بلكه بايد تحقيق و پژوهش محض باشد.
دكتر بشيري با اشاره به ايجاد يك تحول مثبت در دوره كارشناسي بدون ايجاد گرايش هاي جديد گفت: من معتقد به تغيير درس هاي اصلي در دوره كارشناسي نيستم بلكه معتقدم ما نياز به درس هاي اختصاصي اختياري داريم. دانشجوي ما در حال حاضر فقط 4 واحد اختياري مي تواند بگيرد و ما بايد اين را به 15 تا 20 واحد اختياري برسانيم.

 



بازگشت به كتاب، اصلاح كننده ساختار رسانه و ايجاد كننده انقلاب علمي

مريم نجيمي
پنج ماهي است كه به دنبال موضوع پايان نامه به هركجا دسترسي داشته ام سرزده و بارها و بارها صفحات اينترنتي و منابع موجود را مرور كرده ام. ظهر جمعه كه براي هزارمين بار واژه «رسانه» را در موتور جستجوگر گوگل جستجو كردم؛ با ميليون ها عنوان روبرو شدم و پس از خواندن تيترها آنهايي كه به نظر مرتبط و مفيد مي آمد را باز كردم. در يكي از صفحات كه متعلق به دفتر مطالعات وبرنامه ريزي رسانه ها بود، برنامه نشست هاي تخصصي هفد همين نمايشگاه مطبوعات را يافتم كه به همت مركز با موضوعاتي مرتبط با مطبوعات و بالتبع رسانه برگزار مي شد. از ميان موضوعات برنامه سخنراني دكتر «ابراهيم فياض»، عضو هيئت علمي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، با موضوع «آسيب شناسي مطبوعات ايران» از ساعت 30/15 تا 17 نظرم را جلب كرد. به سرعت عازم مصلي امام خميني(ره) شدم تا از سخنان ايشان استفاده كنم. ساعت تقريبا 30/15 به مصلي رسيدم و جلسه با 15 دقيقه تأخير در ميان همهمه سالن شبستان مصلي آغاز شد.
پيش از اين دكتر فياض را با ديدگاه هاي مردم شناسانه شان مي شناختم ولي موضوع جلسه «آسيب شناسي مطبوعات ايران» بود كه به خواست خودشان به «نقد وضعيت رسانه در ايران» تغيير يافت.
فرهنگ پويا عامل پيشرفت؛ پردازش دانش عامل پويايي فرهنگ
ايشان در ابتداي كلام خود به ماهيت رسانه از آنجا كه وسيله ارتباط است و ابزار پويايي فرهنگ، اشاره كرد و يك لحظه توقف در فرهنگ را توقف در زندگي ناميد و از پردازش دانش به عنوان مهم ترين مكانيسم پويايي فرهنگ ياد كرد و عامل موفقيت كشورهاي توسعه يافته و پيشرفته را فرهنگ پوياتر دانست.
با خود گفتم چگونه مي توان فرهنگ را از طريق پردازش دانش پويا كرد؟ به اعتقاد دكتر فياض تحول در نظام شناختي و بالتبع متنوع كردن و تحرك دادن به آن در پردازش دانش، در نتيجه رابطه و تعامل با رسانه كه عنصري پوياست ايجاد مي شود. وي وجود مشكلات شناختي و نبود اين تعامل در دانشگاه ها را عامل اصلي عدم پردازش دانش خوانده و رسانه را علت فاصله گرفتن نسل ها از يكديگر در دوره هاي بسيار كوتاه حتي يك ساله مي داند. دكتر فياض در ادامه صحبت هاي خود به ناديده گرفتن خلاقيت دانش آموزان و دانشجويان در نظام آموزشي كشور اشاره كرد و ويرانگري فرهنگي و دانشي را در نتيجه عدم سازماندهي و طراحي چارچوب و ساختار درست آموزشي، امري قطعي در آينده برشمرد كه مهمترين اثر آن از بين رفتن نسل جوان خواهد بود.
صحبت هاي دكتر فياض كه گويي برخاسته از دل و اشراف به شرايط جامعه بود، جرقه هايي در حفره هاي تاريك ذهنم روشن مي كرد كه با ادامه بحث ايشان قوت بيشتري گرفت و همچون آتش، دل سرد و نااميد مرا از يافتن موضوع پايان نامه، گرم و اميدوار كرد.
كتاب ايجاد كننده پل ارتباطي
ايشان با ترسيم خط سير رسانه از دوران ماقبل رواج كشاورزي كه دوراني مبتني بر تصويرگرايي و ماهيت عرفاني رسانه ها بود و سپس زمان پس از آن يعني شكل گيري شهرها و رواج عقلانيت و ديوان سالاري كه الزاما نيازمند چارچوب هاي متعين در قالب فلسفه و حقوق بود؛ به دوران كتابت به عنوان نقطه سرآغاز پيدايش خط و تنظيم كتيبه هايي نظير منشور كوروش كه اولين نظام حقوق بشري است، اشاره كرد و كتاب را مهم ترين رسانه اين دوران و ايجادكننده تعين ارتباطي برشمرد و نزول اديان ابراهيمي را در دوره كتابت دانست.
به اعتقاد ايشان انقلاب صنعتي، جامعه را به عنصري سيال تبديل مي كند كه درآن پيشرفت علم و تكنولوژي پا به پاي هم و رشددهنده يكديگر است و بالتبع بر اثر پـيشرفت فن آوري، رسانه جديد با نام «مطبوعات» پا به عرصه حيات مي گذارد. درواقع درجوامع شهري صنعتي با ساختار متعين و قانونمند چون افكار عمومي مهم تر از دانش است، مطبوعات غالبا با دو شكل كتاب و اينترنت به روز شده و اهميت مي يابند.
تهران؛ دهات بزرگ
دكتر فياض در ادامه جامعه ايران را فاقد فاكتورهاي نيازمند به مطبوعات اعلام كرد و گفت:«جامعه ما هنوز جامعه كشاورزي است و نياز به مطبوعات نداريم. تهران يك دهات بزرگ است؛ به اين دليل كه در ايام تعطيل همه به شهرها و روستاهاي خود باز مي گردند. ساختار مطبوعاتي ما نيز فاقد روزنگار واقعي است. مطالب مندرج در مطبوعات ما يا رونويسي از كتاب هاست يا برگرفته از اينترنت. به همين دليل است كه مردم مقابل باجه هاي روزنامه فروشي غالبا به خواندن تيتر روزنامه ها اكتفا مي كنند و باجه هاي روزنامه فروشي به مكاني براي فروش آدامس، سيگار و خوراكي جات تبديل شده است؛درحالي كه مطبوعات در اروپا با توجه به افكار عمومي و واقعيت هاي اجتماعي با نقد و بررسي انديشه ها، كتاب هاي موجود را پردازش كرده و ايدئولوژي ها را شكل مي دهند. دراروپا مطبوعات ابزار قدرت است و قدرت آفرين.»
شركت هاي هرمي، عرفان هاي مجازي و گروه هاي اينترنتي؛ نتيجه سيال شدن رسانه
به گفته ايشان درواقع گذار جامعه امروز از صنعتي به فراصنعتي، نتيجه اي جز سيال شدن آن و سيال شدن رسانه ها در برنداشته است. دراين دنياي سيال، سايت ها با قابليت نظردهي و نظرپردازي، رقيب سرسخت روزنامه ها شده و مخاطب بدين ترتيب وارد فضاي رسانه اي مي شود. درعصر امروز مبناي اساسي رسانه ها تصوير است نه خط؛ گويي به دوران ماقبل از رواج كشاورزي بازگشته ايم. جهان مبتني بر تصوير سيال است و ساختار سيال در وضعيت فراصنعتي فراشهري ساختارهاي اعتباري اقتصادي را به همراه دارد و بي شك نتيجه آن خلق شركت هاي هرمي، عرفان-هاي مجازي و گروه هاي هنجاري اينترنتي جهاني و گسترده است.
خرد بيني نتيجه سردرگمي در فضاي گسترده و مملو از اطلاعات تكراري اينترنت
به اعتقاد دكتر فياض جايگاه ما دراين ساختار بي نهايت گسترده اينترنت و مملو از اطلاعات در فضاي علمي جايگاه انساني است كه در اقيانوسي به عمق يك سانتيمتر گم شده و ترس و واهمه از پيش رفتن او را درجاي خود ميخكوب كرده است؛ درنتيجه به تكرار و رونويسي رو مي آورد و از توليد علم جديد و نوسرباز مي زند. وي راه كار اين معضل را پردازش اطلاعات مي داند نه خود اطلاعات و رمز موفقيت كشورهاي پيشرفته نظير آمريكا را در سيستم پردازش و گزينش اطلاعات آنها مي داند و نتيجه اين سردرگمي در فضاي مملو از اطلاعات اينترنت را خردبيني و عدم پيشرفت به سوي كلان نگري بيان مي كند.
جانا سخن از زبان ما مي گويي؛ اين واقعيت متأسفانه امروزه گريبان بسياري از دانشجويان را گرفته و مانع پيشرفت و كاهنده سرعت آنها در حركت رو به جلو شده است.
وابستگي به اينترنت عامل ايجاد بحران در ساختارهاي اجتماعي
عامل ديگري كه دكتر فياض به آن اشاره كردند، وجود بحران در ساختارهاي اجتماعي ماست كه به زعم ايشان وابستگي به اينترنت، مهم ترين عامل در ايجاد اين بحران است. به اعتقاد وي دولت الكترونيك نه تنها مشكلي از مشكلات ما را برطرف نمي كند بلكه به علت عدم تطابق ساختاري كه با ساختارهاي ما دارد مشكل را بيشتر مي كند. وي همچنين رسانه را عنصر تحميلي به ساختار جامعه ايراني و ويران كننده آن مي داند.
دكتر فياض عمده ترين علت اين نابساماني را عدم سياست گذاري كلان، عدم پردازش اطلاعات و نبود دانش ارتباطي دانسته، بازگشت به كتاب و كتاب خواني را مهم ترين عامل اصلاح ساختارها عنوان كرد و گفت: «اگر كتاب مبدأ رسانه اي ما شود، تمام مشكل ما حل خواهد شد.»
وي به اهميت دادن به تعداد مقاله به عنوان ملاكي براي رشد علمي در دانشگاه ها انتقاد كرد و علم را زاييده كتاب دانست و كتاب را عامل ايجاد انقلاب علمي.
پس از اتمام سخنان دلنشين ايشان كه از دل پردرد و دغدغه مند استاد حكايت مي كرد؛ با خود انديشيدم چرا كتاب و كتاب خواني در ايران به سمت فراموشي مي رود و به قول استاد كتابخانه دانشگاه ها خاك مي خورد ولي سايت ها با انبوهي از جمعيت از صبح تا عصر يك لحظه آرامش به خود نمي بينند؟ چرا محك دانشگاه تعداد مقاله است و مقاله نوشتن برابر با تدوين آثار پيشينيان؟
آنچه در اين بين حائز اهميت است شتاب روزافزون جهان به سمت پايان تاريخ است و مادر اين فرآيند مورد هجمه رسانه ها قرار گرفته ايم! رسانه هايي كه غالبا به تقليد و تبليغ مي پردازند تا هر روز منافع صاحبان خود را تامين كنند و متأسفانه غالب رسانه هاي خودمان نيز همين هدف را دنبال مي كنند؛ هدفي كه نه تنها با شالوده و ساختارهاي اجتماعي مردم ما سازگار نيست بلكه تعاليم انساني و اسلامي را نيز به دست فراموشي سپرده است.
فأين تذهبون؟!
¤ دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت مدرس


 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14