كميت انقلاب لنگ مي ماند اگر ... (يادداشت روز)

هفته بسيج يادآور دلاور مردي مردان بزرگي است كه زرين ترين صفحات تاريخ ايران را رقم زده اند. نيروي عظيمي كه با دم مسيحايي حضرت روح الله(ره) از ميان امت اسلامي برخاست و برپايه مردم نهادترين پديده بعد از انقلاب، آنچنان در عرصه مبارزه، جهاد و شهادت پاي در ميدان دفاع از نظام و كشور گذاشت كه حيرت همه جهانيان را برانگيخت.
بسيج لطف جليه و بركت الهي است و به تعبير ملكوتي و بي نظير امام(ره) «شجره طيبه و درخت تناور و پرثمري است كه شكوفه هاي آن بوي وصل و طراوت يقين و حديث عشق مي دهد. بسيج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش بر گلدسته هاي رفيع آن، اذان رشادت و شهادت سر داده اند. بسيج ميقات پابرهنگان و معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن نام و نشان در گمنامي و بي نشاني گرفته اند. بسيج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكيل آن را همه مجاهدان از اولين تا آخرين امضا نمودند.»
بسيجيان، جوانان و پيران جوانمردي هستند كه روزگاري در روزهاي سخت و پرمخاطره دفاع مقدس كه دشمن با تكيه بر دنياي استكبار موجوديت و حيثيت ايران را نشانه گرفته و روز و شب بر آن مي تاخت، جانانه ايستادند و جنگيدند و سلحشورانه پيروز ميدان شدند و امروز نيز در صف مقدم دفاع از آرمانهاي انقلاب و ولايت قرار داشته و در مسير پيشرفت و سازندگي ايران اسلامي گام هاي بسيار موثري برمي دارند.
بسيجي مرد ميدان عمل است. امروز كساني كه دغدغه انقلاب و نظام داشته و واقع گرايانه و بدون حب و بغض سياسي به مسايل جاري كشور نگاه مي كنند، همه اذعان دارند كه شاهراه رسيدن به اهداف بلند انقلاب، بازگشت به فرهنگ بسيجي و حاكميت تفكر بسيجي بر همه عرصه هاست. خدا بر درجات امام راحل(ره) بيفزايد كه مي فرمود؛ «اگر بر كشوري نواي دل نشين تفكر بسيجي طنين انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دور خواهد شد و الّا هر لحظه بايد منتظر حادثه ماند.»
بسيج را بايد به جد مهمترين بازوي اجرايي نظام در مسير رسيدن به اهداف و برنامه هاي آن دانست. به طور حتم اهداف چشم انداز ايران 1404بدون بسيج امكان تحقق نخواهند داشت.
به همين دليل بايستي بسيج مركز تجمع باانگيزه ترين، مؤمن ترين، پرشورترين و كارآمدترين نيروهاي كشور باشد تا بتواند در برهه هاي مختلف و عرصه هاي گوناگون ماموريت هاي خود را چه در عرصه نظامي و چه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي به انجام برساند.
اين روزها دولتمردان دست به تيغ جراحي برده و در پي نجات اقتصاد بيمار كشورند. طرح تحول اقتصادي و اجراي قانون هدفمندي يارانه ها كار بزرگي است كه دولت مي تواند بخش عمده اي از آن را بر دوش پرتوان بسيجيان بگذارد. جوانان برومند ايران اسلامي از ابتداي پيروزي انقلاب و شكل گيري بسيج بارها و بارها امتحان خود را در عرصه هاي مختلف به خوبي پس داده اند و چون دل در گرو انقلاب و كشور دارند، مؤمنانه و بدون كمترين چشمداشت نه تنها عمل بلكه مجاهدت جانانه مي كنند.
رهبر معظم انقلاب نيز بسيج را يك حركت منطقي، اسلامي و منطبق بر نيازهاي دنياي اسلام توصيف كرده و حفظ فضيلت هاي انقلاب اسلامي را در گرو حضور بسيجيان در ميدان دانسته اند.
يكي از آفات جدي عرصه هاي اجتماعي و اقتصادي ما، نگاه كاسب مآبانه و دنيازده آدمهاست. وقتي وارد مغازه اي مي شوي و نهايتاً در قبال اجحاف فروشنده و صرف هزينه هاي گزاف، متاع قابل و مناسبي نصيبت نمي شود. وقتي به اداره اي مي روي و دست آخر، كارت راه نمي افتد. وقتي ساعتها و روزها پشت در اتاق رئيس فلان اداره معطل مي ماني و باز هم كارت راه نمي افتد. وقتي كه «كلنگ»ها مرتب به زمين زده مي شوند و اعتبارات جاري مي شود و تو مي بيني كه جلوي چشمانت پولها هزينه شده، اما آجر روي آجر نمي آيد! وقتي مسئولي پيدا مي شود كه صد برابر آنچه عمل مي كند، حرف مي زند و قول هاي پياپي مي دهد و تو آخر مي بيني كه از اين همه حرف، آبي گرم نمي شود و ... همه به خاطر آن است كه آن كاسب، حبيب خدا نيست و چرب و شيرين دنيا چشم و دلش را كور و پر كرده و آن كارمند اداره اعتقادي به ارايه خدمت بي منت به نيت جلب رضايت الهي ندارد. آن آقاي رئيس به مسئوليتش به عنوان فرصتي براي خدمت به خلق نگاه نمي كند و به جاي كار، دائماً دندان خود را براي پست هاي بالاتر تيز مي كند. آن آقاي مسئول هم رفع نيازهاي مردم و خدمت به آنان را از پنجره گشايش رحمت الهي نمي بيند و اساساً باب تعهد و مسئوليت را تعطيل كرده است.
همه اينها يعني خدمت بدون منت، تلاش براي رفع حوائج مردم، مسئوليت پذيري نه از دريچه تنگ دنيا بلكه به عنوان معبري براي عبادت و خدمت، نظم در امور و وجدان كاري، رعايت تقوي و تعهد در قول و عمل و... در فرهنگ بسيجي جمع اند.
مسئولان ما بايد بپذيرند كه حلقه مفقوده عرصه مديريت و اداره كشور، همين فرهنگ بسيجي است. هفته بسيج بايد براي مسئولان كشور و حتي فرماندهان بسيجي ما در حد يك «بهانه» باشد و الّا بايد هر هفته و هر روز ما روز و هفته بسيج باشد كه كشورمان به سامان برسد.
بياييم اعتراف كنيم كه دشمن اين موضوع را بهتر از خود ما فهميده كه نجات كشور و انقلاب و نظام در دست چه كساني است! چرا كه هر از گاهي با هر بهانه اي كه بتواند به آن متمسك شود، شديدترين حملات را عليه بسيج انجام مي دهد. ماجراي فتنه 88 و حمله عليه بسيجيان و دفاع مردانه و جانانه آنان در حفظ حريم ولايت و انقلاب كه يادتان هست؟ اما ما در مقابل اين همه دشمني، ضديت و حمله بيگانه و خودي عليه بسيج هيچگاه به فكر فرو نرفتيم و يا لااقل صداي قدمهاي مصممي كه بخواهد «فرهنگ بسيجي» را در اين كشور نهادينه كند، كمتر به گوشمان خورده است. رهبر معظم انقلاب بارها بر اين ضرورت تاكيد فرموده اند كه «اگر بسيج در دوران پس از جنگ نبود و اگر امروز هم نباشد، كميت اين انقلاب و اين نظام و همه حركت هاي سازنده اين كشور، لنگ است.»
بايد كاري كرد كه نور انديشه و تفكر بسيجي بر دل يك يك مردم بتابد، كه اگر چنين شود افقهاي سعادت و پيشرفت اين كشور روشن تر، نزديك تر و دست يافتني تر شده، دوستان خدا افزون و از دشمنان دينش كاسته مي شود. آنگاه همه بر سبيل عدل قدم برمي دارند و آن مي شود كه... رضي الله عنهم و رضوا عنه.
حميد اميدي

گزارش اختصاصي كيهان
2 پيشنهاد آلمان در ليسبون خلع سلاح اتمي و خروج بمب ها از اروپا

سرويس سياسي-
منابع غربي گزارش مي دهند در سطوح كمتر آشكار اجلاس ناتو در ليسبون، بحثي جدي ميان آلمان و بقيه اعضاي ناتو درباره گنجانده شدن بحث «خلع سلاح هسته اي» در برنامه پيمان آتلانتيك شمالي جريان داشته است.
اگرچه منابع غربي اجازه ندادند اين بحث بيش از اندازه رسانه اي شود، ولي اطلاعات موجود نشان مي دهد آلمان در يك طرف و بقيه اعضاي ناتو بويژه فرانسه در طرف ديگر هفته ها سرگرم بحث و جدل هاي جدي در اين باره بوده اند كه ماهيت شيوه دفاع دستجمعي ناتو بايد بر چه دكتريني مبتني باشد؛ بازدارندگي هسته اي، بازدارندگي متعارف يا تركيبي از اين دو؟
ظاهرا آلماني ها عقيده داشته اند توافق در مورد نصب سپر دفاع موشكي به عنوان يك اهرم بازدارنده متعارف بسيار قوي، زمينه هاي لازم را براي طرح اين بحث كه دكترين بازدارندگي ناتو بايد آرام آرام بر سلاح هاي متعارف تمركز كرده واز سلاح هاي هسته اي فاصله بگيرد فراهم كرده است. به همين دليل، آلمان ها كه خود فاقد سلاح هسته اي هستند، خواستار آن بوده اند كه بحث خلع سلاح هسته اي در سند راهبردي 10 ساله ناتو كه روز شنبه تصويب شد گنجانده شود.
در سوي مقابل، فرانسه به شدت با اين ايده مخالفت كرده است. پاريس در جريان اين گفت وگوها بحث سپر موشكي را صرفا مكملي براي بازدارندگي هسته اي قلمداد مي كرد و بر نقش محور بازدارندگي مبتني بر سلاح هسته اي در دكترين دفاع دستجمعي ناتو تاكيد داشت.
آنطور كه برخي منابع غربي گزارش داده اند آلمان نهايتا از ايده خود در مورد جايگزيني تدريجي سپر دفاع موشكي به جاي بازدارندگي هسته اي كوتاه آمده ولي نفس در گرفتن اين بحث حاكي از آن است كه آلماني ها عزم خود را جزم كرده اند تا به هر شكل ممكن محروميت تاريخي تحميل شده بر خود پس از جنگ جهاني دوم را پشت سر بگذارند و اگر اجازه پيدا نمي كنند كه سلاح هسته اي داشته باشند بقيه اعضاي ناتو را براي خلع سلاح هسته اي تحت فشار بگذارند.
گيدو وستروله وزير امورخارجه آلمان كه پيشتر به شدت براي خلع سلاح هسته اي تلاش مي كرد، طي سخناني در حاشيه نشست ليسبون گفت: «آلمانيها احتمالا از متن برنامه راهبردي ده ساله ناتو رضايت خاطر خواهند داشت.»
آنطور كه خبرگزاري فرانسه روز 29 آبان از ليسبون گزارش داده، وي در ماه فوريه 2010 خواستار اين شده بود كه امكان خارج كردن حدود ده ها بمب اتمي آمريكايي كه هنوز در آلمان و ديگر كشورهاي اروپايي انبار شده اند هم در نشست ليسبون، فراهم شود.
آن چيزي كه نهايتا در سند راهبردي ناتو آمده همچنان بيشتر به ديدگاه فرانسه و آمريكا نزديك است تا آلمان. در اين سند آمده است: «اين سازمان مصمم است تا با توجه به سخنان باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا در آوريل دو هزار و نه در پراگ شرايط را براي دستيابي به جهاني عاري از سلاح هسته اي فراهم كند اما اوباما بصورت شفاف تاكيد كرده بود آمريكا تا هر زماني كه سلاحهاي هسته اي در ديگر نقاط جهان وجود داشته باشد تسليحات هسته اي خود را حفظ خواهد كرد.»
بخش ديگري از اين سند مي گويد: «تا زماني كه سلاح هسته اي در دنيا وجود داشته باشد ائتلاف هسته اي بين اعضاي ناتو نيز برقرار باقي خواهد ماند.»
همچنين در يك بخش ديگر از سند راهبردي ناتو براي 10 سال آينده آمده است: «هرچند سپر دفاع موشكي يكي از عناصر محوري و كليدي دفاع جمعي به شمار مي رود و هر چند توسل به سلاح هسته اي در شرايط كنوني كاملا غيرمحتمل به نظر ميرسد اما دست كم زرادخانه هاي آمريكا فرانسه و انگليس به عنوان الگويي از بهترين تضمين براي امنيت كشورهاي عضو ناتو در نظر گرفته خواهد شد.»
رابرت برنز در گزارشي براي خبرگزاري آسوشيتدپرس از ليسبون كه روز شنبه 29 آبان منتشر شد، كل اين مجادله را چنين توصيف كرده است: « از ديگر مسائل مورد مناقشه اي كه در اجلاس ناتو در ليسبون لاينحل باقي ماند مسئله نقش آينده تسليحات هسته اي در راهبرد ناتو است. در سند راهبردي كه ديروز سران ناتو در اجلاس ليسبون درباره آن به توافق رسيدند بر حفظ يك تركيب مناسب از ظرفيتهاي هسته اي و متعارف به عنوان نيرويي بازدارنده در برابر متجاوزان بالقوه تاكيد شده است. اين در حالي است كه آلمان و برخي اعضاي ديگر ناتو خواهان آن هستند كه آمريكا تسليحات هسته اي خود را از اروپا خارج كند.»
اندرس فوگ راسموسن، دبيركل ناتو هم جمع بندي خود از اين بحث را چنين توضيح داده است: «سند جديد راهبردي ناتو را به هدف ايجاد شرايطي براي داشتن دنيايي بدون تسليحات هسته اي متعهد مي كند اما تاييد مي كند تا زماني كه تسليحات هسته اي در دنيا وجود دارد ناتو بايد يك ائتلاف هسته اي باقي بماند. ناتو همه كشورهاي عضو را به اهداف مشترك ناتو متعهد مي كند اما همه اعضاي ناتو قبول دارند كه فعاليت ناتو دفاعي است و در دنياي هسته اي اين فعاليت بايد بازدارندگي را هم شامل بشود.»
با وجود اينكه آلمان موفق به پي گيري ديدگاه خود در اجلاس ليسبون نشد، اما كارشناسان عقيده دارند، آلمان به همراه بسياري ديگر از كشورهاي اروپايي به تدريج به يك اپوزيسيون هسته اي در اروپا تبديل خواهد شد و مناقشه درباره ضرورت خلع سلاح قدرت هاي بزرگ از اين پس مدعياني هر چه نيرومندتر پيدا خواهد كرد.

بيانيه! (گفت و شنود)

گفت: موسوي باز هم بيانيه صادر كرده!
گفتم: يارو از بيكاري حوصله اش سر رفته بود هر چند ساعت يك بار محكم مي زد پس كله خودش و داد مي زد؛ چه خبرته اينقدر محكم در ميزني؟ و بعد با خودش مي گفت؛ حالا برم در و باز كنم ببينم كيه! مثل اينكه خيلي عجله داره!
گفت: اتفاقاً بعضي از گروههاي اپوزيسيون هم با تمسخر بهش گفته اند؛ آخه براي كي بيانيه ميدي؟ مگه ديگه هواداري باقي مونده؟!
گفتم: يارو يتيم خونه تاسيس كرده بود، روز اول اعلام كرد؛ فردا جلسه انجمن اولياء و مربيان داريم!

رئيس جمهور سه شنبه به زنجان سفر مي كند

در ادامه دور سوم سفرهاي استاني و همزمان با هفتاد و نهمين سفر رئيس جمهور و هيئت دولت به استان زنجان، هفت عضو كابينه به شهرها و مناطق مختلف اين استان سفر مي كنند.
به گزارش مهر در زنجان، همزمان با آغاز دور سوم سفر استاني هيئت دولت به استان زنجان، شماري از اعضاي دولت از روز سه شنبه (2 آذر ماه) با سفر به شهرهاي مختلف استان ضمن بررسي روند پيشرفت مصوبات دور اول و دوم سفرهاي استاني دولت نهم و دهم، مشكلات، كمبودها و راه هاي تسريع در روند اجراي مصوبات را در مناطق مختلف استان زنجان پيگيري خواهند كرد.
در اين سفر مصطفي محمدنجار؛ وزير كشور به زنجان و علي اكبر محرابيان؛ وزير صنايع و معادن به شهرستان ابهر سفر مي كنند و در جريان مسائل و مشكلات اين شهرستان ها قرار خواهند گرفت.
براين اساس، صادق خليليان؛ وزير جهاد كشاورزي نيز ديگر عضو كابينه دولت است كه در شهرستان طارم حضور خواهد يافت.
همچنين سيدمسعود ميركاظمي؛ وزير نفت و محمد عباسي؛ وزير تعاون در شهرستانهاي خدابنده و خرمدره حضور مي يابند.
براين اساس، مرضيه وحيد دستجردي، وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و رضا تقي پور؛ وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات هم به شهرستان هاي ايجرود و ماهنشان سفر مي كنند و در جريان مسائل و مشكلات اين شهرستان ها قرار مي گيرند.
براساس اين گزارش، افتتاح طرح هاي عمراني و پيگيري مصوبات دور اول و دوم سفرهاي استاني از جمله برنامه هاي سفر استاني دولت به شهرستانهاي استان زنجان است.
همچنين از جمله برنامه هاي رئيس جمهوري در هفتاد و نهمين سفر استاني به استان زنجان، سخنراني در جمع مردم اين شهر، شركت در كارگروه فرهنگ و هنر استان، تشكيل جلسه استاني هيئت دولت، ديدار با خانواده شهدا و ايثارگران، ديدار با مديران اجرايي، نخبگان و برگزيدگان استان خواهد بود.

معاون وزيرخارجه ايتاليا: دود تحريم ايران به چشم اتحاديه اروپا رفت

معاون وزير خارجه ايتاليا با نگارش مقاله اي تاكيد كرد كه اتحاديه اروپا و بيش از همه ايتاليا هزينه سنگيني را از ناحيه اعمال مجازات عليه ايران متحمل شده اند.
خانم كراكسي معاون وزير خارجه ايتاليا در اين مقاله كه در روزنامه «ايل فوليو» در آبان گذشته با عنوان موضوع اهميت جمهوري اسلامي ايران و ضرورت تعامل غرب با تهران به چاپ رسانده است نوشت: بايد با تهران گفت وگو و همكاري كرد. همكاري با تهران براي خروج از بحران افغانستان، خنثي كردن تهديدات تروريستي افراط گرايانه، مبارزه با موادمخدر و برقراري ثبات و تعادل بيشتر در منطقه ضروري است. تعلل در اين زمينه جايز نبوده و بايستي از موقعيت استثنايي فراهم آمده براي گفت وگو و مصالحه بوجود آمده، بهره برداري شود.
به گزارش فارس، در ادامه اين مقاله آمده است: ترديدي نيست كه ده ها سال تنش و سوءتفاهم بر روابط ايران و آمريكا سايه افكنده است و مقامات ايراني بايد با صراحت، شرايط منحصر به فردي را كه براي ايفاي نقش متناسب با تاريخ و جايگاه ايران در مبادلات منطقه اي فرا روي كشورشان وجود دارد، دريابند. امروز از مقامات ايراني درخواست مي شود از خود شجاعت و اعتماد نشان دهند.
در اين مقاله با اشاره به مسئله هسته اي كه ايران را بر سر يك دو راهي قرار داده است، يادآورمي شود: با اينكه ايران از ابهامات موجود كماكان به عنوان ابزار مهار دشمنان بالقوه استفاده مي كند و يا اينكه به درخواست هاي تكراري آژانس بين المللي انرژي هسته اي و شوراي امنيت توجه كرده و صلح آميز بودن برنامه هسته اي اش را به اثبات برساند. بايد به صراحت اعلام كرد كه ايران از حق دستيابي به فن آوري صلح آميز هسته اي به منظور تضمين آينده و توسعه جامعه خويش برخوردار است.
اين مقاله با اشاره به هزينه سنگين تحميل شده به اتحاديه اروپايي و بيش از همه ايتاليا، از ناحيه اعمال مجازات بر عليه ايران، يادآور مي شود: اين اعمال مجازات با هدف تنبيه صورت نگرفته و ما قويا اين ايده را رد مي كنيم كه بايد تهران در شرايط خفت بار انتخاب بين چماق و هويج قرار گيرد.

سفير ژاپن در تهران: ژاپن خواستار توسعه همكاري ها با ايران است

سفير ژاپن در كشورمان از تمايل توكيو براي توسعه همكاري ها با ايران خبر داد و جمهوري اسلامي را كشوري موثر در منطقه دانست.
«كين ايچي كومانو» سفير ژاپن در تهران در گفت وگو با فارس عنوان كرد: ژاپن خواستار توسعه همكاري ها با ايران است، اما در شرايط حاكم بر جهان اين كار تا حدودي مشكل است كه از پتانسيل موجود در روابط با ايران حداكثر استفاده را ببريم. ايران كشوري با پتانسيل بالا و كشوري موثر در اين ناحيه است اما شرايط موجود در جامعه بين المللي همكاري با ايران را دشوار كرده است.
ژاپن به عنوان يك كشور بزرگ در دنيا در شوراي امنيت، سازمان ملل و سازمان هاي بين المللي نقش فعالي را بر عهده دارد و از اين نظر ما بايد در چارچوب حاكم بر جامعه بين المللي رفتار كنيم و سياست خود را تحت تاثير چنين جوي پيش ببريم. محدوديت هايي براي توسعه روابط با ايران وجود دارد.

حواست كجاست آقاي موسوي؟! با حكم خميني بايد چند بار تو را دار بزنند(خبر ويژه)

بيانيه تكراري و بي خاصيت موسوي باعث ملال و نااميدي بيشتر محافل ضدانقلاب شد.
سايت ضد انقلابي و تندرو «خودنويس» با اشاره به اين بيانيه نوشت: پيام اخير و نه جديد آقاي ميرحسين موسوي به مناسبت روز دانشجو منتشر شد. پيام استخري است از حرف هاي قشنگ و البته طبق معمول، با چند حفره گشاد در ته استخر تا آن حرف هاي قشنگ را به سرعت ببلعند. از يك طرف بر اهميت «آگاهي» تاكيد مي كند و از طرف ديگر براي چندمين بار و اين بار با خط قرمز به ما يادآوري مي كند كه خميني الگوي اوست. نمي دانم آيا واقعاً فكر مي كند با نقل قول از خميني به سخن خود اعتبار مي بخشد؟! از يك طرف خود را همراه جنبش سبز مي داند و نه رهبر آن و از طرف ديگر از قول جنبش سبز مي گويد كه اجراي بدون تنازل قانون اساسي خواسته اين جنبش است. از يكطرف خواهان اجراي بدون تنازل قانون اساسي است و از طرف ديگر به ولي فقيه كه قانون اساسي او را عملاً فصل الخطاب مي داند معترض است. موسوي نشانه نازايي اپوزيسيون و مخالفان است.
اين رسانه ضد انقلابي در متن ديگري نوشت: درست بعد از انتخابات بود كه يك سلسله از صحبت هاي خميني در تلويزيون شروع به پخش شد. آن قدر اين صحبت ها باب ميل حكومت بود كه انگار امام راحل، جناب موسوي و كروبي رو گذاشته جلوش و با همون لحن خاص داره ميگه «ليكن شما غلط مي كنيد...». امروز وقتي بيانيه موسوي را كه سعي داشت تاييدي از زبان امام راحل براي حرف هاش بياره رو ديدم ناخودآگاه ياد اون مصاحبه ها افتادم. خواستم به آقاي موسوي يادآور شوم كه خميني رو عده بسيار بسيار قليلي در جنبش سبز قبول دارند پس آوردن آياتي از امام راحل شما رو توجيه نمي كنه اگر هم صحبت از خميني براي بي دفاع كردن حاكميته كه اون ها با توجه به اون مصاحبه هايي كه من ديدم دلايل خيلي خوبي از زبان امام راحل دارند كه براي هر كدوم از اون دلايل ميشه يك بار شما رو بالاي دار فرستاد. پس خواهش مي كنم، جان من، جان من جان من اسم خميني رو در بيانيه هاتون نياريد و ما رو سرخورده نكنيد!

واگذاري خاموش «بالاترين» به كيهان براي 100 سال! (خبر ويژه)

عقب نشيني گردانندگان سايت ضد انقلابي بالاترين از اهانت علني به مقدسات اسلامي كه يكي از نتايج شكست فتنه و آشوب سال گذشته به شمار مي رود، باعث مجادلات جدي در محافل ضد انقلاب شده است.
برخي از اين محافل با عصبانيت گفته اند اتفاق جديد نشانه شكست و واگذاري «بالاترين» به كيهان و حاكي از تسخير اين رسانه ضد انقلابي توسط قدرت سايبري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است.
چند روز پيش يحيي نژاد- از گردانندگان بالاترين- در گفت وگو با دويچه وله آلمان تصريح كرد«لينك هاي توهين آميز كم كم باعث شده بود، كاربران مذهبي را از دست بدهيم ما صرفاً تغييرات كوچكي خواهيم داد و لينك هايي را كه مستقيماً توهين آميز و تمسخرآميز هستند به صفحه اول راه نمي دهيم اما قرار نيست لينك هاي ضد مذهب فيلتر شوند». اين خبر در كيهان با عنوان «كاربران ريزش كردند، بالاترين دنده عقب گرفت» منتشر شد.
به دنبال اين عقب نشيني از سر ناچاري يكي از كاربران ضد انقلاب و ضد دين بالاترين، خطاب به يحيي نژاد نوشت: ملت ايران، تقدس زده است و اين زندگي من را سياه مي كند. من نمي خواهم اثرات مخرب مذهب را برايتان برشمارم كه خودتان واقفيد. متوجهيد؟ شما به مذهبيون القا مي كنيد كه كسي نبايد به چيزهاي مقدس آنها توهين كند، كاري كه سال هاي سال به دوش ملاهاي منبر و فدائيان اسلام و شريعتمداري ها بوده است. و چه مضحك كه حتي حسين شريعتمداري هم كار جديد بالاترين را «دنده عقب» مي داند. مدير بالاترين! ما را به عقب نرانيد و بر سر اين نوزاد مجازي نكوبيد.
يكي ديگر از اين كاربران- كه اغلب هم خارج نشين هستند- با عصبانيت نوشته است: قرار است در مزايده اي كه به زودي برگزار مي شود سايت بالاترين براي 100 سال به روزنامه كيهان واگذار شود. اين عهدنامه احتمالاً سند برادري لاينفك يحيي نژاد با حسين شريعتمداري است.
اما سايت ضد انقلابي ايران گلوبال- از حاميان رسواي حمله رژيم صهيونيستي به ايران- در واكنش به سردرگمي و انفعال گردانندگان بالاترين ادعا كرد: بالاترين به تسخير سپاه پاسداران درآمده است. رفتارها و تصميمات اخير مديران بالاترين در حد حيرت آور و غير قابل توضيحي، عجيب و خلاف جهت طبيعي رفتارهاي گذشته و روح سايت بوده است. آنچه اين رفتارها را حيرت آورتر مي كند اين است كه مجموعه اين تصميم ها در جهتي صورت گرفته كه برآيند آن تصميم ها با خواست هاي رژيم در تطابق كامل است. همين جا بايد روشن كرد حتي خيال اينكه مديران و صاحبان بالاترين به دلخواه و تمايل قلبي، حركت در چنين جهتي را برگزيده باشند، مردود و غيرقابل باور است.
سايت مذكور ادامه مي دهد: يك نگاه گذرا به صفحات داغ بالاترين نشان مي دهد كه وزن سياسي و اجتماعي بالاترين، بخصوص لينك هاي تحليلي مربوط به حوادث پس از انتخابات، در بسياري از ساعات به نحو بسيار محسوس و نگران كننده اي سبك و كمرنگ شده است. نكته قابل طرح، در موازات با اين رويداد در بالاترين، تحولات استراتژيكي است كه توسط رژيم به ويژه سپاه پاسداران انجام گرفته است. اين تحول استراتژيك، مجموعه اي از عمليات مختلف سياسي و اطلاعاتي و اجتماعي را شامل مي شود. آنها در جنگ نرم، بيشتر به روش هاي نرم روي كرده اند كه يكي از آنها اجراي يك موج گسترده «فعاليت و ضد فعاليت» رسانه اي به انحاء مختلف و متنوع است.]...[ آنها قدم هاي بسيار حساب شده، عميق و موفقي در جهت تسخير و تسلط كامل بر فضاي اطلاعاتي، خبري و رسانه اي برداشته اند.
«ايران گلوبال» اضافه مي كند: بالاترين يكي از رسانه هاي در دسترس جنبش سبز بوده و بدون شك مي توان نتيجه گرفت كه سپاه پاسداران در طرح عملياتي خود براي تسلط بر فضاي اطلاعاتي و رسانه اي، كنترل محتواي سايت بالاترين را هم هدف قرار داده است. هنوز مدت زيادي از حمله بسيار جدي و با ابعاد حيرت انگيز نيروهاي سايبري سپاه به بالاترين نگذشته است، حمله اي كه بسيار پيچيده بود و تمام اطلاعات كاربران را جمع آوري كرد. سپاه اكنون در حال تسلط كامل بر فضاي اطلاعاتي و رسانه اي ديجيتال ايران است.

ما كه عرضه براندازي نداريم آمريكا هم بدبخت تر از آن است كه كمك كند(خبر ويژه)

ارگان گروهك هاي ماركسيستي سرگردان با اذعان به گرفتاري و درماندگي آمريكا اعلام كرد: براندازي در ايران امكان ندارد و اين در حالي است كه انجام چنين كاري بدون كمك خارجي امكانپذير نيست.
«اخبار روز» كه در ارتباط با گروهك هايي نظير فدائيان خلق، اتحاد جمهوري خواهان، برخي عناصر توده اي و روند جدايي فعاليت مي كند، در تحليلي نوشت: هيچ تغييري كه پايه هاي اصلي قدرت را در ايران جابجا كند، در آينده نزديك رخ نخواهد داد. شانس و انگيزه اي براي تغيير مدار گردش ايران در سطح جهاني وجود ندارد. حمله نظامي آمريكا به منطقه، تلاش ديوانه وار براي جلوگيري از حذف آمريكا از مديريت بلامنازع جهان بود. اقدامي كه هرچه مي گذرد، بيشتر مشخص مي گردد كه نه تنها با ناكامي در رسيدن به هدف مواجه گرديد، بلكه خود به عامل تسريع فروپاشي هژموني ابرقدرت تبديل شد. سناريوي حمله به خاورميانه براساس تئاتر 11 سپتامبر، ريسكي بود كه به سادگي در بين محافل اصلي تصميم گيري در آمريكا پذيرفته نشد. آمريكا در عراق و افغانستان با شكست روبرو شد. اوباما آمد، اوضاع بدتر شد و او انتخابات مياندوره اي را باخت. اينك آمريكايي ها باز بر سر يك دوراهي قرار گرفته اند؛ مشت آهنين جمهوري خواهان را نشان دهند و يا با اوباما همچنان از نردبان پايين تر آيند؟ در حالي كه نتيجه لشكركشي و نيز تهديدات توخالي بوش و چني، در دو سال آخر، در مورد حمله به ايران، اعتبار و آبرويي براي «مشت آهنين» باقي نگذاشته است، معلوم نيست كه اين عرض اندام جديد جمهوري خواهان، چه كسي را مي خواهد بترساند؟
اين سايت ضد انقلابي اضافه مي كند: جمهوري اسلامي بدون حضور قدرتمند آمريكا در منطقه قادر به حفظ سكان قدرت است. «انقلاب هاي رنگين» هم با كمك مستقيم آمريكا معنا داشت و با كسالت هاي ابرقدرت، اين پروژه متوقف شده و در گرجستان و اوكراين هم رنگ باخته است. بنابراين، اين امر در ايران هم دست يافتني نيست. اين ساده انديشي است كه در ايران با حذف عوامل خارجي، مي توان تغييرات ساختاري به وجود آورد و كساني هم كه دل به حمله نظامي آمريكا بسته اند، توجه نمي كنند كه آمريكايي ها در وضعيتي به مراتب وخيم تر از آن قرار دارند كه قادر به انجام چنين كاري با عواقب نامعلومش باشند. اسرائيلي ها اگر در بمباران خاصيتي مي ديدند، لحظه اي در آزمودن شانس خود درنگ نمي كردند.

ويكلي استاندارد: ايران بازي را برد آمريكا بايد دست خالي از عراق برگردد(خبر ويژه)

رسانه هاي آمريكا و اروپا ايران را برنده اصلي تشكيل دولت ملي در عراق و آمريكا و رژيم سعودي را بازندگان اصلي ماجرا معرفي مي كنند.
هفته نامه نومحافظه كار ويكلي استاندارد درباره تشكيل دولت جديد عراق نوشت: دولت سعودي چندي پيش از سران گروه هاي عراقي خواسته بود براي يافتن راه حل به رياض بروند و اين نشان مي دهد كه آنها هم فهميده اند يا بالاخره به اين نقطه رسيده اند كه تشخيص دهند سياست هاي فاجعه بار آمريكا در عراق به بن بست رسيده است. پيشنهاد عربستان، پس از نمايان شدن نشانه هاي قدرت برتر ايران بود، زماني كه نوري المالكي نخست وزير عراق به تهران سفر كرد. حالا همه شاهد هستيم كه توصيه هاي فاجعه بار گروه تحقيق و مطالعاتي بيكر- هميلتون (2006) چگونه جواب مي دهد، آن هم با دولت حاكم در كاخ سفيد. طبق اين سياست تمامي همسايگان عراق دعوت شده اند و ايران سياستي واقع گرايانه تر از همه دنبال كرده و به نتيجه دلخواه رسيده در حالي كه عربستان سعودي هيچ موفقيتي نداشته است. آنها هراسان از موقعيت و نفوذ ايران، عقب نشسته اند و تمايلي به همكاري با مالكي كه مورد تأييد ايران است، ندارند. دولت سعودي از سال گذشته و برخلاف تمايل مالكي تلاش كرد به سمت تخريب سياسي وي برود. تصميم رياض نشان داد كه آنها چه قدر اوضاع سياسي عراق را بد فهميده اند. مالكي كه تمام شده تلقي مي گرديد، دوباره به قدرت بازگشت در حالي كه شانس علاوي از اول هم پايين بود. آمريكا هم اين را فهميد. سعودي ها با دور نگه داشتن و فشار به مالكي، باعث نزديكي بيشتر او به ايران شدند.
ويكلي استاندارد معتقد است: ايراني ها برخلاف مسير سعودي ها، عملگرايانه رفتار و بازي كردند. ايران اكنون مي تواند كارهاي آمريكا را بي اثر كند. يا دولت اوباما، تخريب گري هاي سعودي را تشويق كرده و درك ننموده و يا شايد حتي بدتر، نتوانسته خط رياض را كنترل كند. گروه مطالعات عراق (بيكر- هميلتون) تمركز خود را بر خروج نيروها از عراق گذاشته بود اما نفهميد كه با اين كار قدرت چانه زني آمريكا از دست مي رود. اكنون هيچ چيز از عراق براي ما (آمريكا) نمانده و بايد دست خالي از اين كشور برگرديم.
روزنامه فرانسوي ليبراسيون هم در گزارش مشابهي نوشت: اگرچه آمريكا، عراق را اشغال كرده اما متوجه ناتواني سياسي خود درعراق شده، جايي كه نماينده مورد حمايت آنها اياد علاوي در برابر نوري مالكي شكست خورد. پس از 8 ماه تنش، تغييري در حاكميت سياسي عراق ايجاد نشد و مجدداً نوري مالكي در رياست دولت باقي ماند و جلال طالباني هم رياست جمهوري را حفظ كرد. اينها نشانه پيروزي و صحنه گرداني ايران است.

چه كسي به هاشمي ظلم مي كند دادگاه يا جنايت هاي تو؟! (خبر ويژه)

يك متهم پولشويي و فتنه انگيزي مي گويد مشغول گذراندن دوره دكترا در دانشگاه آكسفورد انگليس است و تنها به شرطي براي پاسخگويي به اتهاماتش به ايران برمي گردد كه «دادگاه مستقل» باشد!
مهدي هاشمي در نامه اي كه سايت هاي اينترنتي منتشر كرده اند ادعا مي كند احضار وي براي رسيدگي به اتهامات عديده اش شخص وي نيست «بلكه هدف، پدر مظلوم من است»! او همچنين خود را جانباز شيميايي معرفي كرده و نوشته است: از زماني كه چشم باز كرده ايم تا امروز در معرض آسيب هاي ناشي از مبارزات خانواده ]![ و آثار تصميمات دشمن شكن بوده ايم.
مهدي هاشمي همچنين خطاب به محسني اژه اي دادستان كل كشور نوشته است: علي رغم مسئوليت نظارت بر دانشگاه هاي آزاد خارج از كشور، مشغول تحصيل در دانشگاه آكسفورد هم هستم كه براي تهيه پايان نامه دكترايم مي باشد، آماده حضور در محكمه مي باشم و شرط هاي من را هم مي دانيد كه هيچ درخواست غيرقانوني در آن نيست. مهمترين آنها دادگاه مستقل و مصون از تحميل نيروهاي امنيتي با همه حقوق دادگاه و متهم ونيز توجه به شكايات متهم است.
وي در عين حال ادعا كرد احضاريه اي كه براي وي صادر شده قانوني نبوده است.
سخنگوي قوه قضائيه اخيراً اعلام كرد اتهامات مهدي هاشمي اعم از مالي و غيرمالي است و منحصر به اغتشاشات پس از انتخابات نمي شود. پولشويي ميلياردي، سوءاستفاده از اموال دانشگاه آزاد براي فعاليت هاي غيرقانوني، راه اندازي سايت ضد انقلابي، توليد و انتشار شايعه عليه نظام، زمينه سازي براي القاي تقلب و ايجاد اغتشاش و... از جمله اتهامات مهدي هاشمي است. اسناد به دست آمده از دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد كه مهدي هاشمي رياست آن را بر عهده داشته به همراه اعترافات مستند برخي متهمان و محكومان ديگر، وسعت تخلفات را بيشتر نشان مي دهد و به همين دليل هم مهدي هاشمي در نامه اخير خود نسبت به مراجعه ماموران امنيتي به دفتر هيئت امنا و ضبط اسناد ابراز نگراني كرده است. او در عين حال توضيح نداده كه چگونه مي توان با پنهان شدن پشت آيت الله هاشمي رفسنجاني و هزينه كردن از حيثيت وي، از مسئوليت تخلفات و خيانت به كشور و ملت گريخت و نام خيانت در امانت و سوءاستفاده و پولشويي را «آسيب ناشي از مبارزات خانواده» و «تصميمات دشمن شكن» گذاشت؟! يا از جايگاه متهم، براي قوه قضائيه تعيين تكليف كرد كه كدام قاضي و چگونه و در چه حدي به پرونده اتهامات متهم رسيدگي كند!
به يقين اگر اطلاق صفت «مظلوم» براي آقاي هاشمي جايز باشد، يكي از آن موقعيت هاي مجاز، همين مظلوم واقع شدن از جانب مهدي و فائزه هاشمي است كه به انواع فتنه گري ها و سوءاستفاده از موقعيت آلوده شده و در هنگام سخت شدن عرصه، حيثيت پدر را ملكوك ساخته اند و به خاطر همين جفا، پدر را در موضع اتهام قرار داده اند.
آيت الله هاشمي رفسنجاني چندي پيش در ديدار با اسدالله بادامچيان نماينده تهران و عضو مركزيت حزب مؤتلفه اسلامي درباره مسائل مربوط به فرزندان تصريح كرده بود: «اين مسائل خصوصي است و در هيچ جاي دنيا چه در حقوق اسلام و ديگر كشورها، پدر را به جاي پسر محاكمه نمي كنند، البته بلاتشبيه عرض مي كنم امام دهم هم فرزندشان جعفر كذاب بود اما كسي به اين دليل ايشان را مؤاخذه نمي كند».