(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 3 آذر 1389- شماره 19796

آلودگي براي هر جست وجو
تبديل سلولهاي پوست به خون
ابر رايانه هايي در ابعاد يك حبه قند
كوچولوهاي قدرتمند!
نقص ژنتيكي علت اوتيسم و اسكيزوفرني
تشخيص پوسيدگي دندان با ليزر فلورسنت و اشعه مادون قرمز
پلاستيكها واقعا خطرناكند
علت خودكشي دلفين ها
ديابت بيماري شيريني كه زندگي را تلخ مي كند
مادراني كه كودكان خود را مجرم مي كنند



آلودگي براي هر جست وجو

به گفته پژوهشگران دانشگاه هاروارد، انجام دو جست وجو در وب سايت اينترنتي گوگل به اندازه جوشاندن يك كتري، كربن دي اكسيد توليد مي كند.
به گزارش بي بي سي هر جست وجوي معمولي اينترنتي در گوگل، با استفاده از رايانه هاي خانگي حدود 7گرم كربن دي اكسيد توليد مي كند. اما خود شركت گوگل چنين رقمي را قبول ندارد. به گفته اين شركت هر جست وجوي معمول تنها دو درصد گرم كربن دي اكسيد توليد مي كند. گفتني است پژوهش هاي اخير دانشمندان نظر گارتنر را تاييد مي كند كه گفته است هم اكنون 2 درصد از انتشار جهاني گازها به دليل فناوري اطلاعات است. پژوهش دكتر وايزنر گراس نشان مي دهد دو جست وجوي گوگل در كامپيوترهاي خانگي 14گرم كربن دي اكسيد توليد مي كند كه تقريبا هم اندازه گاز حاصل از جوشاندن يك كتري الكتريكي است.
به گفته پژوهشگران هاروارد، اين ميزان گاز كربن دي اكسيد از برق مصرف شده توسط پايانه هاي كامپيوتري و توان مصرفي مراكز بزرگ داده هاي گوگل كه در سراسر جهان مستقرند، حاصل مي شود. اگرچه شهرت اين موتور جست وجوي امريكايي در آن است كه سريع نتيجه جست وجو را اعلام مي كند، دكتر وايزنر گراس مي گويد تنها دليل سرعت عمل گوگل آن است كه همزمان از چندين بانك اطلاعاتي استفاده مي كند. به گفته وي مجموعه شبكه ها، سرورها و كامپيوترهاي خانگي كاربران باعث مي شود در هر جست وجو مقدار زيادي انرژي مصرف شود.
به گفته گوگل براي هر جست وجو 0003/0 كيلو وات ساعت انرژي مصرف مي شود كه برابر 2/0 گرم كربن دي اكسيد كربن است.

 



تبديل سلولهاي پوست به خون

گروهي از دانشمندان كانادايي براي اولين بار موفق شدند از سلولهاي فيبروبلاست پوست سلولهاي خون را به دست آورند.
محققان دانشگاه مك مستر و مدرسه پزشكي مايكل جي. د- گروت در اونتاريو موفق شدند براي اولين بار بدون عبور از مرحله واسط تبديل سلولهاي بزرگسال به سلولهاي بنيادي، گروهي از سلولهاي بزرگسال را مستقيما به گروه ديگري از سلولها تبديل كنند. نتايج اين كشف مي تواند فصلي نو در درمان برخي بيماريها به ويژه سرطان بگشايد.
دراين روش جديد، دانشمندان كانادايي از سلولهاي فيبروبلاست پوست يك فرد بزرگسال استفاده كرده و اين سلولها را به سلولهاي خون همان فرد تبديل كردند بدون آنكه از مرحله تبديل فيبرو بلاستها به سلولهاي بنيادي جنيني عبور كنند.اين روش جديد نه تنها فرايند تبديل سلولها را تسهيل مي كند، بلكه مي تواند مانع توسعه خطر توليد سلولهاي توموري شوند.اين دانشمندان موفق شدند هم سلولهاي بنيادي خون و هم سلولهاي بزرگسال خون را از اين روش به دست آورند. هر دو نوع اين سلولها براي درمان بيماري هاي مختلف بسيار مفيدند و مي توانند تحولي در انتقال خون ايجاد كنند.به اين ترتيب در آينده اي نه چندان دور مي توان در انتقال خون به جاي استفاده از خون اهدا كننده از سلولهاي پوست خود بيمار خون تهيه كرد.اولين آزمايشات باليني اين سلولهاي خون از سال 2012 بر روي انسان آغاز خواهد شد.براساس گزارش نيچر، سلولهاي پوست انسان مي توانند وابستگي به بانك خون را كاهش دهند.

 



ابر رايانه هايي در ابعاد يك حبه قند

دانشمندان IBM اعلام كردند با حضور در پروژه تحقيقاتي بزرگي قصد دارند ابر رايانه اي به اندازه يك حبه قند بسازند.
براي ساخت چنين ابزاري تعداد زيادي پردازشگر بر روي يكديگر قرار گرفته و جريان آب از ميان هر يك از دو پردازشگر وظيفه خنك كردن آنها را به عهده دارد هدف از اجراي اين پروژه، كاهش دادن مصرف انرژي در رايانه ها است تا تلاش براي كوچكتر ساختن آنها.
حدود 2درصد انرژي كل جهان به واسطه ساخته شدن و استفاده از تجهيزات رايانه اي مصرف مي شود به گفته برونو ميشل در لابراتوار زوريخ شركت IBM، هزينه هاي رايانه هاي آينده بيشتر از اينكه به ميزان سرعت پردازش ارتباط داشته باشند، با پاك بودن و كم مصرف بودن آنها در ارتباط خواهد بود.
وي تاكنون نمونه اي آزمايشي از طرح اوليه حبه قندهاي پردازشگر خود را ساخته تا بتواند توانايي جريان آب را در ميان پردازشگرها به نمايش بگذارد، البته اين ابر رايانه فضايي برابر يك يخچال را اشغال كرده است. به گفته ميشل ابر رايانه ابداعي وي كه «آكواسار» نام دارد نسبت به برترين ابر رايانه هاي جهان 50درصد كم مصرف تر و بسيار كم هزينه تر است.
در حال حاضر هزينه ساخت نسل جديد ابررايانه ها مشكل اصلي نيست، بلكه آنچه براي مهندسان از اهميت ويژه اي برخوردار است هزينه اي است كه براي فعال سازي و استفاده از رايانه ها صرف خواهند شد. زيرا به گفته آنها در آينده قيمت رايانه ها تحت تأثير هزينه انرژي قرار خواهد گرفت و هزينه فعاليت يك مركز داده ها بسيار بيشتر از ساختن آن خواهد شد و بيشترين بخش اين هزينه نيز به واسطه هزينه تأمين انرژي مورد نياز براي خنك سازي رايانه ها به وجود مي آيد، زيرا حرارت يكي از محصولات جانبي در رايانه ها به شمار مي رود.
به گفته دانشمندان در گذشته 500ابر رايانه برتر جهان براساس قدرت و سرعت محاسباتي آنها دسته بندي مي شدند اما اين ليست در آينده به 500ابر رايانه سبز جهان تغيير وضعيت خواهد داد. در حال حاضر برترين ابر رايانه جهان از قدرت محاسباتي 770ميليون فعاليت رايانه اي در يك وات انرژي برخوردارند. در حالي كه قدرت محاسباتي آكواسار با نيمي از اين ميزان مصرف حدود 1/1ميليارد است.
مهندسان IMB اميدوارند طي 10تا 15سال آينده بتوانند آكواسار را در ابعادي به اندازه يك حبه قند بگنجانند و براي خنك سازي آن به جاي فن هاي الكتريكي از جريان آب استفاده كنند. به گفته مهندسان جريان آب مي تواند نسبت به فن هاي الكتريكي گرما را تا چهار هزار بار بيشتر از هوا جذب كند.
با اين همه ابعاد تجهيزات هنوز بسيار بزرگ است و با توجه به تكنولوژي هاي موجود، يك تراشه معمولي حاوي يك ترانزيستور يك ميلي گرمي، به ابزاري يك كيلوگرمي نياز دارد تا به دماي حرارت مورد نياز دست پيدا كند. استفاده از جريان آب يكي از راه حلهايي است كه براي خنك تر شدن و كوچك تر شدن تراشه هاي رايانه اي و ابررايانه ها مطرح شده است.
براساس گزارش بي بي سي، از اين رو مهندسان قصد دارند پردازشگرها را به گونه اي بر روي يكديگر قرار دهند كه شبكه اي از آب خنك به ضخامت يك تار مو از ميان آنها عبور كرده و با كاستن از فاصله ميان تراشه ها مشكل سرعت محاسباتي، ابعاد و هزينه هاي مصرفي آنها را كاهش دهد.

 



كوچولوهاي قدرتمند!

بسياري از پزشكان اغلب براي انجام جراحي هاي بسيار ظريف مانند ترميم رگ هاي خوني، پيوند بافت ها يا اتصال دوباره اعضاي جداشده از بدن، با چالش هاي جدي روبه رو مي شوند.
اين فرايندها بسيار پيچيده است و غالبا جراحي نمي تواند موثرترين راه حل باشد، زيرا ممكن است مخرب و انجام آن دشوار باشد. به زودي بسياري از جراحان مي توانند به نانوتكنولوژي روي بياورند و كارهاي ظريف پزشكي را به وسيله روبات هاي بسيار كوچكي كه از دور كنترل مي شود، انجام دهند. اين روبات ها به اندازه دانه برنج هستند و به راحتي مي توانند درون بدن انسان حركت كنند.
در دانشگاه توهوكو ژاپن، يك مهندس برق به نام «گازوشي ايشي ياما» به همراه گروه خود پيچ هاي چرخان كوچكي را طراحي كرده است كه مي تواند درون رگ هاي بدن شنا كند. اين پيچ هاي بالقوه به داخل تومورها نقب مي زنند تا آنها را بكشند يا داروهايي را به بافت مشخصي تحويل دهند.
به دليل آنكه اين پيچ ها بسيار ريز هستند، مي توان آنها را با استفاده از يك سوزن زيرپوستي به داخل بدن تزريق كرد. هنگامي كه درون بدن قرار گرفتند، مي توان به صورت مغناطيسي و با استفاده از يك ميدان مغناطيسي سه بعدي و كنترل كننده آن، پيچ هاي مزبور را در بدن هدايت كرد. مهندس ايشي ياما عقيده دارد اين قطعات ريز به ويژه براي جداكردن تومورهاي مغزي كه انجام عمل جراحي روي آنها بسيار دشوار است، مفيد هستند.
برخي پژوهشگران به جاي تكيه بر يك ميدان مغناطيسي، درحال توليد ميكروروبات هايي هستند كه به وسيله تومورهاي بسيار كوچك راه اندازي مي شود، تا بتوانند درون بدن حركت كرده و به تشخيص و معالجه بيماري هاي مشخصي كمك كنند.
دكتر جيمز فرند و گروهي از مهندسان مكانيك شاغل در دانشگاه موناش استراليا، به تازگي موفق شده اند يك موتور كشتي بسازند كه به اندازه يك دانه بلوار نمك است. آنها اكنون به شدت درحال فعاليت هستند تا موتوري توليدكنند كه حتي از مورد قبلي كوچكتر و فقط به اندازه دوتار موي انسان ضخامت داشته باشد.مكانيسم نيروي محركه اين موتور شبيه چيزي است كه باكتري E.coli براي شناورشدن در بدن انسان استفاده مي كنند. يك موتور چرخان دورشاخكي كه پيرامون محور آن قرار دارد و شبيه شلاق دسته دار است، پيچ مي خورد. هنگامي كه اين موتور در يك مايع قرار گرفته باشد، مسير خود را با چرخيدن طي مي كند.
ماشين هاي زنده؛ ساير ميكروبات هايي كه توليد شده اند صرفا ماشين نيستند. چند مؤسسه مشغول فعاليت بوده اند تا بافت زنده ارگانيك را با اجزاي غيرارگانيك پيوند دهند تا قطعات تركيبي (هيبريد) به وجود آورند كه بخشي از آن ماشين و بخشي ديگر ارگانيسم باشد. نخستين مورد از اين گونه قطعات، روبات هاي خيلي كوچك بود كه نيروي محركه آنها از ماهيچه هاي قلب موجود زنده تامين مي شد. اين روبات ها به وسيله مهندسان دانشگاه كاليفرنيا در لس آنجلس(UCLA) ساخته شده است. هر روبات كوچك داراي قوس نازكي از طلا است كه به پوشش ماهيچه قلبي (كه از سلول هاي بدن موش گرفته شده و رشد يافته است) وصل مي شود. هنگامي كه اين روبات در بدن رها شود، از گلوكز موجود در خون تغذيه مي كند تا انرژي لازم براي حركت خود را تامين نمايد. پژوهشگران براي آزمايش اين ميكروروبات ها، آنها را در يك محلول شكر و پروتئين كه شباهت زيادي با شرايط داخل بدن دارد، فرو بردند. هنگامي كه ماهيچه قلب منقبض و سپس رها مي شد، ميكروروبات مي توانست به جلو حركت كند.
از اين روبات هاي خيلي كوچك مي توان در جراحي هاي بسيار ظريف استفاده كرد مثلا براي جلوگيري از تشكيل پلاك ها در سرخرگ هاي بدن. فناوري نوين اين قابليت را نيز دارد كه انگشتان يا پاهاي جديدي براي افرادي كه اين اعضاي بدن خود را از دست داده اند، توليد كند. براي اين منظور بايد سلول هاي ماهيچه اي جديدي روي استخوان هاي مصنوعي پرورش داد. البته پژوهش دراين روش هاي متنوع هنوز در ابتداي راه است و همچنان كاستي هايي دارد.
مشكلات زيادي براي دستيابي به اين هدف وجود دارد كه دانشمندان بايد برآنها غلبه كنند. روبات هايي كه به وسيله محققان دانشگاه UCLA ساخته شده اند تنها در يك جهت مي توانند حركت كنند و كنترل آنها نيز كار آساني نيست.
اكنون پژوهشگران مي خواهند بدانند اگر به جاي ماهيچه قلب از ماهيچه هاي اسكلتي استفاده كنند، مي توان به روبات ها كمك كرد تا به صورت آزادانه تري حركت كنند؟ ماهيچه قلب مي خواهد با ريتم طبيعي خودش ضربان داشته باشد، لذا كنترل آن دشوار است. استفاده از جريان الكتريكي براي تحريك ماهيچه اسكلتي مي تواند به پژوهشگران اجازه دهد روبات ها را هنگام لزوم روشن و خاموش كنند و كاربري آنها را به وسيله منابع تغذيه مختلف براي اعضاي كوچك بدن يا مولدهاي كوچكي كه تراشه هاي كامپيوتري را راه اندازي مي كنند، گسترش دهند.
قطعاتي كه در دانشگاه موناش توليد مي شوند، بيش از حد بزرگ است و نمي توانند با آسودگي در تمام بدن انسان گردش كنند، زيرا طول اين قطعات در بعضي موارد به قدري زياد است كه نمي توان آنها را با حفظ امنيت بدن در اطراف برخي پيچ وخم هاي رگ ها به گردش درآورد و ممكن است باعث گرفتگي رگ ها شوند.

 



نقص ژنتيكي علت اوتيسم و اسكيزوفرني

پژوهشگران آمريكايي در بررسي هاي خود كشف كردند كه يك نقص ژنتيكي بر روي كروموزوم 17 مي تواند خطر توسعه دو بيماري اوتيسم و اسكيزوفرني را افزايش دهد.
تيم تحقيقاتي«دنيل مورنو- لوكا» از دپارتمان ژنتيك انساني دانشگاه اموري ژنوميك DNA بيش از 23 هزار بيمار مبتلا به اوتيسم و اسكيزوفرني را با هدف شناسايي دوتايي شدن DNA يا نقص هايي چون «دگرگوني در تعداد رونويسي ها» (CNV) مورد بررسي قرار دادند.
اولين نتايج حائز اهميت اين تحقيقات نشان داد كه بر روي كروموزومهاي 17 و 24 بسياري از بيماران نقصCNV وجود دارد.
در حالي كه نقص CNV در52هزار و 448 فرد گروه كنترل مشاهده نشد كه كسب اين نتيجه از نظر آماري بسيار حائز اهميت بود.
نتايج اين بررسي ها نشان داد كه حاملان اين نقص نسبت به گروه افراد عادي با احتمال 58/13 برابر خطر توسعه اوتيسم يا اسكيزوفرني مواجهند.
براساس گزارش ديلي تلگراف، ژني كه در اين تحقيق شناسايي شد HNF1B نام دارد. اين ژن در منطقه كروموزومي 17q12 واقع شده و يكي از 15 ژن حاضر در اين منطقه است.
پژوهش هاي حاضر بر روي اين ژن همچنين مي توانند با كيست هاي كليوي و سندروم ديابت مرتبط باشند و اغلب كساني كه از اين بيماري ها رنج مي برند با خطر بروز اختلالات تاخير توسعه نوروني (اوتيسم) و اسكيزوفرني نيز روبرو هستند.

 



تشخيص پوسيدگي دندان با ليزر فلورسنت و اشعه مادون قرمز

پوسيدگي دندان به كمك «ليزر فلورسنت» و «اشعه مادون قرمز»، در مراحل اوليه قابل تشخيص است.
دكتر علي نوذري از سخنرانان كنگره هنر و تكنولوژي دندانپزشكي مدرن تا سال 2020 با اعلام اين خبر گفت: پوسيدگي دندان در صورتي كه در مراحل اوليه تشخيص داده نشود از نسج ميناي دندان عبور كرده و به سرعت در نسج عاج انتشار مي يابد.
وي با اشاره به دشوار بودن تشخيص پوسيدگي ميناي دندان در مراحل اوليه، يادآور شد: 60 تا 70 درصد اين پوسيدگي ها بدون ابزارهاي تشخيصي مدرن توسط دندانپزشك قابل تشخيص نيست.
سخنران كنگره هنر و تكنولوژي دندانپزشكي مدرن دندانپزشكي تا سال 2020 افزود: روش هاي پيشگيري جديد مانند «فلورايد تراپي»، سبب تبديل ميناي آسيب ديده دندان به نسج سالم مي شود.
وي اظهار داشت: به دليل نفوذپذيري بيشتر نسج عاج نسبت به ميناي دندان، پوسيدگي در سطح عاج بسيار سريع تر گسترش مي يابد؛ به همين دليل در صورتي كه بتوانيم، پوسيدگي را در همان مراحل ابتدايي كه لايه ميناي دندان دچار آسيب شده است، تشخيص دهيم، مي توان اين روند را متوقف كرد.
وي افزود: تاكنون تشخيص پوسيدگي به شيوه هاي متداول رضايتبخش و امكانپذير نبوده و وروش هاي جديد «ليزر فلورسنت»، «لايت فلورسنت»، استفاده از اشعه «مادون قرمز» و روش «راديوگرافي» ديجيتال، طي چند سال اخير، تحولي عظيم در امر تشخيص به موقع پوسيدگي ايجاد كرده اند.
دكتر نوذري تصريح كرد: از ميان روش هاي فوق، بهره گيري از ليزر فلورسنت و مادون قرمز به عنوان جديدترين روش هاي تشخيص پوسيدگي شناخته مي شوند.
وي ادامه داد: با وجود اينكه تهيه دستگاه هاي تابش اشعه هزينه چنداني دربرندارد، هنوز اين شيوه ها در كشور متداول نشده است.
سخنران كنگره هنر و تكنولوژي دندانپزشكي مدرن تا سال 2020 گفت: مراجعه مداوم به دندانپزشك به تشخيص زودرس پوسيدگي دندان در مراحل نخست كمك كرده و به كمك استفاده از روش هاي مختلف پيشگيري از جمله فلورايدتراپي، مي توان به بازسازي نسج از دست رفته بدون نياز به شيوه هاي مرسوم ترميمي از طريق تراشيدن ميناي دندان و به كارگيري مواد دنداني اقدام كرد.
وي يادآور شد: براي تشخيص بهتر پوسيدگي و انجام روش هاي پيشگيري مي بايست، كودكان را هر 4 تا 5 ماه يكبار نزد دندانپزشك برد. همچنين افراد بزرگسال هر 6 ماه يكبار بايد به دندانپزشك مراجعه كنند.

 



پلاستيكها واقعا خطرناكند

پزشكان هشدار دادند: ماده شيميايي و خطرناك موجود در پلاستيك ها حتي مي توانند از پوست هم عبور كرده و وارد بدن شوند.
اين ماده شيميايي چالش برانگيز موسوم به بيسفنول A يا BPA دوباره مورد توجه متخصصان قرارگرفته است.
اين متخصصان در آزمايشات خود نشان داده اند كه BPA مي تواند ازطريق پوست هم جذب شود به طوري كه لمس كردن پلاستيك هاي حاوي اين ماده شيميايي، مقدار آن را در بدن افزايش مي دهد.
به گزارش مجله نيچر، آزمايشات بر روي حيوانات تاييد كرده است كهBPA واقعا مضر است. اين ماده از اثرات هورمون استروژن در بدن تقليد مي كند. بنابراين نگراني متخصصان بهداشتي بيشتر براي زنان باردار است. به ويژه برخي كارشناسان توصيه مي كنند كه حتي از شيشه هاي شيرنوزادان كه حاوي اين ماده هستند، نبايد استفاده كرد.
BPA به طور معمول در بسته بندي هاي غذايي و نوشيدني ها هم استفاده مي شود.

 



علت خودكشي دلفين ها

پژوهشگران در تحقيقاتي علت آنچه كه «خودكشي دلفين ها» در دريا مي دانستند را كشف كردند.
پژوهشگران دانشگاه فلوريداي جنوبي با اشاره به علت نامعلوم خودكشي دلفين ها، با تاكيد بر نتايج تازه ترين تحقيقات در نواحي ساحلي سراسر جهان اعلام كردند حس شنوايي مانند حس بينايي از اهميت زيادي براي دلفين ها برخوردار است و دلفين هايي كه نتوانند از امواج صوتي براي شناسايي جاي غذا يا پيدا كردن خانواده خود استفاده كنند؛ دچار ضعف جسماني و بي رمق مي شوند و در نتيجه از بقيه جدا مي افتند و دليل از بين رفتن آنان همين امر است.
پژوهشگران مي گويند اغلب دلفين هايي كه مرده در كنار سواحل پيدا مي شوند تقريبا ناشنوا هستند يا قدرت شنوايي آنها كم شده است.
به طور ميانگين سالانه حدود يك هزار و 200تا يك هزار و 600وال و دلفين در سواحل آمريكا به گل مي نشينند و بررسي ها نشان داده است اغلب اين جانوران كر شده اند يا از قدرت شنوايي آنها كاسته شده است.
به گفته پژوهشگران دلفينها بدون توانايي شنيدن امواج صوتي، بي دفاع و بي رمق مي شوند. برخي دانشمندان علت بروز اين مشكل را تركيبي از بالا رفتن سن، نقص مادرزادي يا ابتلا به بيماري مي دانند، ولي برخي ديگر آلودگي صوتي ناشي از فعاليت هاي بشر در اكوسيستم درياها را علت نقص شنوايي دلفينها ذكر مي كنند.
صداي موتور قايق هاي تندرو و كشتي هاي پهن پيكر اقيانوس پيما، اكوسيستم آبهاي آزاد را آلوده مي كند. به اين عوامل ايجاد آلودگي صوتي، بايد سر و صداي ناشي از آزمايش هاي لرزه نگاري براي اكتشاف نفت و گاز در بستر درياها و نيز آلودگي صوتي ناشي از اجراي رزمايش هاي دريايي مختلف را اضافه كرد.
اين حيوانات به گونه اي خلق شده اند كه حس شنوايي در آنها بسيار حساس است، ولي امروز اين جانوران مجبورند سر و صداهايي را بشنوند كه اجدادشان هرگز تجربه نكرده اند.

 



ديابت بيماري شيريني كه زندگي را تلخ مي كند

حدود 7 ميليون نفر از جمعيت كشور را افرادي تشكيل مي دهند كه مبتلا به ديابت (قند خون) هستند يا اينكه در معرض ابتلا به اين بيماري قرار دارند اين در حالي است كه حدود 3 ميليون و 500 هزار نفر از اين بيماران هنوز از عواقب تلخ اين بيماري شيرين خبر ندارند.
ديابت شامل گروه ناهمگوني از بيماريهاي متابوليك است كه با افزايش مزمن قند خون و اختلال در سوخت و ساز كربوهيدرات، چربيها و پروتئينها در بدن مشخص مي شود. اين بيماري ناشي از نقص در ترشح انسولين (هورمون كاهش دهنده قند خون پس از صرف غذا) يا نقص در عملكرد آن يا هر دو اين موارد همزمان با يكديگر است. بالا بودن قند خون دليل عوارض كوتاه مدت و ديررس اين بيماري مزمن بوده كه بر تمام اعضا و دستگاه هاي بدن تأثيرات سوء و بسيار جدي مي گذارد.
بررسيها نشان مي دهد در ايران 8 تا 20 درصد افراد بالاي 20 سال ديابتي هستند. همچنين تخمين زده مي شود كه 5/3 تا 4 ميليون ديابتي در كشور وجود داشته باشند و 4 تا 5 ميليون نفر هم در معرض ابتلا به ديابت در سالهاي آينده قرار بگيرند.
ديابت نوع 1 كه وابسته به انسولين است با تخريب سلولهاي پانكراس كه مسئول ترشح هورمون انسولين هستند، بروز مي كند و 5 تا 10 درصد افراد مبتلا را شامل مي شود. افراد مبتلا به ديابت نوع 1 براي جلوگيري از اغما و مرگ به انسولين تزريقي نياز دارند. اگرچه اين بيماري مي تواند در هر سني حتي در دهه هاي نهم و دهم زندگي به وجود آيد، ولي بيشترين موارد در افراد جوانتر از 30 سال ديده مي شود.
از بين 10 كشوري كه بيشترين ميزان شيوع ديابت را دارند كشورهاي امارات متحده عربي، عربستان سعودي، بحرين، كويت و عمان در اطراف ايران قرار دارند. در زمان حاضر كشور امارات متحده عربي بيشترين ميزان شيوع را در مقايسه با چهار كشور ديگر دارا است كه ميزان آن به 7/18 درصد در جمعيت بالغين مي رسد.
ديابت نوع 2 يا غيروابسته به انسولين به طور معمول 90 تا 95 درصد موارد تشخيص داده شده را شامل مي شود.
اگرچه بيشتر جمعيت مبتلا به ديابت نوع 2 چاق هستند ولي ديابت نوع 2 مي تواند در افراد غيرچاق نيز به ويژه در دوران سالمندي رخ دهد. پژوهشي كه در تهران انجام شد نشان داد كه در شروع دهه80 در طول مدت سه سال با افزايش شيوع اضافه وزن و چاقي به ميزان 5 درصد در تمام سنين رو به رو شديم و اين امر با افزايش شيوع ديابت به ميزان 5/1 درصد همراه بوده است.
افراد مبتلا به ديابت نوع 2 براي بقا به تزريق انسولين نياز ندارند ولي در برخي موارد براي كنترل مناسب قند خون نياز به تزريق انسولين پيدا مي كنند. اين حالت در افرادي اتفاق مي افتد كه در كنترل قند خون خود موفق نبوده اند.
دكتر كامران نيكوسخن، مديرعامل انجمن ديابت با عنوان اين مطلب كه به ازاي هر يك كيلوگرم اضافه وزن احتمال ابتلا به ديابت در فرد به ميزان 5درصد افزايش مي يابد، گفت: چاقي، سابقه خانوادگي ابتلا به بيماري ديابت، بي تحركي، استرس، چربي خون و مصرف سيگار از جمله عواملي است كه خطر ابتلا به ديابت را افزايش مي دهد.
مديرعامل انجمن ديابت افزود: متاسفانه شيوع ديابت در ايران بين جمعيت 45 تا 60 سال است كه بايد حتماً اقدامات پيشگيرانه براي آن انجام شود.
افسردگي مي تواند به هر شخصي آسيب بزند ولي افراد مبتلا به ديابت با احتمال بيشتري به افسردگي دچار مي شوند. به علاوه پيشرفت ديابت در افراد افسرده بيشتر است درمان افسردگي به بيماران كمك مي كند علائم هر دو بيماري افسردگي و ديابت را كنترل كنند و بتوانند كنترل و كيفيت زندگي شان را بالا ببرند.
همزمان با بدتر شدن ديابت شانس ابتلا به افسردگي بالاتر مي رود. تحقيقات نشان مي دهد كه افسردگي منجر به كاهش عملكرد جسماني و مغزي مي شود و لذا فرد افسرده با احتمال كمتري به دنبال رفع نيازهاي غذايي و دارويي خودش مي رود. مطالعات نشان داده كه در مبتلايان به ديابت كه سابقه افسردگي دارند مشكلات ديابتي بيش از آنهايي است كه افسردگي ندارند. افرادي كه ازهر دو شكل ديابت و افسردگي رنج مي برند هزينه درماني و مراقبتي بالايي نياز دارند.
فشار خون بدترين عارضه ديابت
عضو هيئت علمي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي گفت: فشار خون يكي از مهمترين عوامل خطر بروز سكته مغزي و قلبي و بدترين عارضه ديابت محسوب مي شود.
شهين ياراحمدي افزود: درمان نكردن ديابت موجب تنگي عروق بدن شده كه اين تنگي شراين به مرور زمان فشار خون را به همراه دارد.به گفته وي افزايش فشار خون تحت تأثير عواملي از جمله افزايش سن، عوامل محيطي مانند ميزان مصرف نمك خوراكي، فشارهاي رواني، كم تحركي و وراثت بروز مي كند.عضو هيئت علمي وزارت بهداشت با توجه به اينكه در افراد ديابتي فشار خون بالا بسيار شايع است، افزود: ديابتي ها تقريبا دو برابر بيشتر از غيرديابتي ها دچار افزايش فشار خون مي شوند و همراه شدن پرفشاري خون و ديابت، باعث افزايش خطر بروز بيماري قلبي- عروقي و همچنين سكته مغزي و قلبي خواهد شد.
ياراحمدي تأكيد كرد: ديابت اگر درمان نشود، ممكن است به عروق كليه آسيب برساند و در پي آن نارسايي كليه را نيز در پي داشته باشد.اين كارشناس اداره غدد و متابوليك وزارت بهداشت افزود: بهتر است فشارخون افراد ديابتي پايين تر از 80/130 ميلي متر جيوه باشد زيرا با بالا رفتن فشار خون ميزان حوادث قلبي- عروقي و مخاطرات جاني افزايش مي يابد.
وي تصريح كرد: براي درمان پرفشاري خون در افراد ديابتي درمان غيردارويي توصيه مي شود، كه در اين درمان، برنامه غذايي مناسب، تحرك كافي، قطع مصرف دخانيات و رژيم غذايي مناسب مورد توجه است.
ياراحمدي افزود: اگر با درمان غيردارويي فشار خون كنترل نشود مي توان از دارو كمك گرفت و بديهي است تجويز دارو به عهده پزشك بوده و با صلاحديد وي انجام مي شود.
اتلاف 300 هزار سال عمر
به خاطر ديابت
فوق تخصص غدد و متابوليسم با يادآوري اينكه ديابت هزينه غيرقابل جبراني به خانواده ها و اجتماع تحميل مي كند، گفت: حدود 300هزار سال عمر مفيد ايرانيان به علت ابتلا به ديابت از بين مي رود.
دكتر محمدرضا مهاجري تهراني در نشست تخصصي پژوهشكده علوم غدد و متابوليسم دانشگاه علوم پزشكي تهران افزود: در كشورهاي توسعه يافته، شيوع بيماري حداكثر در 64سالگي است اما اين آمار، در ايران بين 45تا 64سالگي كه بهترين سالهاي شكوفايي و توانمندي هر فرد محسوب مي شود، اتفاق مي افتد.
عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران خاطرنشان كرد: وقتي فردي در سنين توانمندي و اوج تلاش به دليل ابتلا به ديابت و عوارض ناشي از آن ناتوان يا ناكارآمد شود، بار مالي زيادي را به خانواده و جامعه تحميل خواهد كرد.
وي ادامه داد: از هر يكصد ايراني، 20 نفر يا معادل يك پنجم جمعيت، قند خون طبيعي ندارند يا به عبارت ساده تر، به ديابت مبتلا هستند و سطح قند خون آنان بيش از سطح نرمال است.
مهاجري تهراني، ديابت را شايع ترين دليل بروز نارسايي كليه و دياليز، كوري، مشكلات عصبي و زخم و قطع پا عنوان كرد.

 



مادراني كه كودكان خود را مجرم مي كنند

مادراني كه حين بارداري سيگار مي كشند ممكن است رشد مغزي نوزادشان را دچار اختلال كرده و آنها را تبديل به مجرمان خطرناك كنند.
تحقيقات نشان مي دهد فرزندان مادراني كه در دوره بارداري بيش از 20 نخ سيگار مي كشند با احتمال بيشتري تبديل به مجرمان و خلافكاران خطرناك مي شوند و براي ديگران ايجاد مزاحمت مي كنند.
محققان آمريكايي فاكتورهايي مانند سلامت ذهني و محروميت هاي اجتماعي را كه از مهمترين عوامل سوق دادن كودكان به سمت كارهاي مجرمانه مي شود بررسي كردند. با درنظرگرفتن اين فاكتورها، آنها متوجه شدند كودكاني كه مادرشان بيش از اندازه سيگار مي كشند با احتمال يك سوم بيشتر از ديگران ممكن است در سنين نوجواني و جواني به سمت جرم و جنايت بروند.
دانشمندان معتقدند جنين هايي كه حين رشد درمعرض دود سيگار قرارمي گيرند در رشد قسمت هاي بسيار مهمي از مغزشان دچار اختلال مي شوند. اين قسمت ها وظيفه كنترل رفتار، توجه و خشم را دارند. انتقال مواد شيميايي درمغز كه نقش مهمي در كنترل اين قسمت ها دارند در اثر دود سيگار مختل مي شود.
اين مطالعات روي 4 هزار نفر انجام شد كه زندگي آنها از دوره كودكي تا سنين بين 30 تا 40 سالگي به دقت تحت نظر قرارگرفته بود.
اين تحقيقات بخشي از پروژه هاي مطالعاتي بزرگتري بود كه تاثير برخي عوامل را در دوران بارداري روي رشد جنين مورد مطالعه قرار مي داد.
در بين سالهاي 1959 تا 1966 مطالعاتي روي مادران اين افراد انجام شد و سؤالاتي در مورد ميزان سيگاركشيدن حين دوره بارداري پرسيده شد.
در بين سالهاي1999 تا 2000 كه اين كودكان به سنين بين 33تا 40 سالگي رسيده بودند، محققان اطلاعات پليسي و امنيتي را بررسي كردند تا متوجه شوند كدام يك از اين افراد دست به جرم و جنايت زده بودند و ميزان ارتكاب جرم آنها تا چه ميزان بوده است.
اين تحقيقات نشان داد كودكاني كه مادران آنها در دوره بارداري بيش از 20 نخ سيگار مي كشيدند با بيش ترين احتمال نسبت به ديگران سراغ جرم و جنايت مي رفتند.
اين كودكان با احتمال30 درصد بيشتر از ديگران در اثر ارتكاب به جرم دستگير شده و به زندان افتاده بودند. جالب اينجاست كه با وجود آنكه زنان با احتمال كمتري نسبت به مردان دست به جرم مي زنند، اما دراين مورد خاص ميزان ارتكاب به جرم درهردو جنس مرد و زن تقريبا برابر بود.
اين موضوع نشان مي دهد كه بدون توجه به جنسيت، مردان و زنان به يك اندازه از اثرات مخرب دود سيگار آسيب مي بينند و رشد مغزي آنها دچار اختلال مي شود. هرچه ميزان سيگار كشيدن يك مادر در دوره بارداري بيشتر باشد به همان اندازه فرزند او بيشتر دست به ارتكاب جرم مي زند و جرائم خود را تكرار مي كند.
دكتر آنجلا پاراديس از مدرسه سلامت عمومي هاروارد كه اين تحقيقات را انجام داده است دراين باره گفت: نمي توان با قطعيت گفت كه هر مادري كه در دوره بارداري خود بيش از اندازه سيگار كشيده است حتما در آينده صاحب يك فرزند مجرم مي شود، اما مطالعات ما نشان مي دهد بين اين دو موضوع ارتباطاتي وجود دارد.
شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد نيكوتين مي تواند اثرات بيولوژيكي روي رشد مغز داشته باشد. مطالعات قبلي هم نشان داده جنين هايي كه در دوره رشد خود درمعرض دود سيگار قرار داشتند درآينده دچار مشكلاتي مانند كاهش توجه، بيش فعالي و برخي ناهنجاري هاي رفتاري ديگر مي شوند.
كارشناسان معتقدند پزشكان بايد مادران را تشويق كنند از سيگاركشيدن پرهيز كنند. شايد بهتر باشد زنان قبل از تصميم براي فرزنددارشدن سعي كنند اين عادت مضر خود را كنار بگذارند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14