(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 3 آذر 1389- شماره 19796

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
تيتر اول: ولايت علي(ع) (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
تراكتور (گفت و شنود)
اشتون نماينده انگليس و ساورز مامور تخريب مذاكرات
امضاي 11 يادداشت تفاهم همكاري ميان ايران و الجزاير
اشتون: مذاكرات ايران با 1+5 احتمالا در ژنو برگزار مي شود
اپوزيسيون نبايد افتضاح عاشوراي سال گذشته را تكرار كند (خبر ويژه)
MI6 از آشوب نتيجه نگرفت بزنيد به سيم قرتي بازي! (خبر ويژه)
تايمز: از ايران كمك بخواهيد زمان در افغانستان به زيان غرب پيش مي رود (خبر ويژه)
تحليل تحقيرآميز اشپيگل از 7 سال جنگ ناكام آمريكا در عراق (خبر ويژه)
تاريخ مصرف كروبي و موسوي از نگاه اصلاح طلبان تمام شده است (خبر ويژه)



تيتر اول: ولايت علي(ع) (يادداشت روز)

در ميانه جنگ صفين هنگامي كه هاشم مرقال فرمانده شجاع لشكر امير مومنان(ع) به شهادت رسيد، پسر وي پرچم پدر را برداشت و وجدان و فطرت لشكر را خطاب قرار داد: «حتي اگر ثواب و عقاب و بهشت و دوزخي نبود، جنگيدن در كنار علي بر همراهي با معاويه پسر هند جگرخوار فضيلت داشت».(1) با همين استدلال بايد گفت حتي اگر ماجراي غدير و ابلاغ رسالت الهي هم نبود، شخصيت و حيات علي بن ابيطالب(ع) جهت ترجيح او براي زعامت و حكومت و «معماري سياست تراز كرامت انسان» كفايت مي كرد؛ سياستمداري كه قول و عملش يكي بود. كدام سياستمدار را مي توان همپاي او جست كه خطاب به والي خود بنويسد «هرگز هوا و هوس بر من چيره نخواهد شد تا به حرص و آز در گزيدن خوراك وادارم سازد در حالي كه ممكن است در حجاز يا يمامه، كسي حسرت گرده ناني برد يا سير نخورد، و يا من سير بخوابم حال آن كه پيرامون من شكم هايي گرسنه و جگرهايي سوخته باشد؟... آيا به اين بسنده كنم كه گويند امير مومنان است و در ناگواري هاي روزگار شريك آنان نشوم يا در سختي زندگي الگويي براي آنها نباشم؟ من آفريده نشده ام تا مانند چارپايي بسته كه به علف پردازد، مشغول سورچراني باشم».(2)
علي عليه السلام اين جملات را در حالي مي گفت كه چندي پيش از آن، جمعيت مشتاق عدالت، به خانه او هجوم آورده بودند. دو پهلوي او در ازدحام جمعيت فشرده شد و نزديك بود حسنين عليهماالسلام زير دست و پا بمانند. تشنگان عدالت گفته بودند از اين جا نمي رويم جز با بيعت؛ «طفره نرو! دستت را پيش آر تا بيعت كنيم». راه عذر بر علي بسته شد. همان جا بود كه تسليم شد اما در همان موضع تسليم، سيماي سياست علوي و حد و مرز حكومت خود را ترسيم كرد؛ «به خدايي كه دانه را شكافت و جان را آفريد سوگند! اگر حضور حاضران نبود و ياران به واسطه ياري حجت را بر من تمام نمي كردند و اگر خداوند از دانايان و عالمان پيمان نستانده بود كه بر سيري ستمگر و گرسنگي ستمديده تاب و قرار نداشته باشند، افسار شتر خلافت را پشت كوهانش مي افكندم كه دنياي شما نزد من از آب بيني بز باارزش تر است».(3) هريك از اين جملات طلايي و تيتر اولي! لابد صد تكبير به نشانه تأييد داشت. براي علي، بار امانت و سنگيني مسئوليت همان است كه به عثمان بن حنيف نوشت «آيا به اين بسنده كنم كه گويند امير مومنان است و در ناگواري هاي روزگار شريك آنان نشوم يا در سختي زندگي الگويي براي آنها نباشم». و تاريخ جاذبه و دافعه هاي بلند علي، دوباره از همين جا سرفصل گرفت. آنچه از تلخي و غصه در جان «مرتضي» ريخت- به تعبير استاد شهيد مرتضي مطهري- جريمه روح و شخصيت بزرگ بود. «والله معاويه زيرك تر و سياستمدارتر از من نيست اما او خيانت و نيرنگ و گناه مي كند. و اگر زشتي غدر و خيانت نبود، من سياستمدارترين مردم بودم اما هر غدر و نيرنگي، گناه است و هر گناهي، كفر. و براي هر نيرنگ باز خيانتكاري در روز قيامت پرچمي است كه با آن شناخته مي شود».(4)
اين كه چرا علي با آن همه فضيلت بلارقيب، دشمن پيدا كرد، پاسخ را بايد در همين روح با كرامت و امانتدار او جست وجو كرد. امام درباره كسي شنيد كه مي گويند همه از او راضي هستند و شهادت داد كه قطعا او به جفا و نه به عدل رفتار كرده وگرنه با عدالت نمي توان همه را راضي كرد. و نيز سيره خويش را همان قرار داد كه به حارث همداني نوشت «بپرهيز از هر عملي كه صاحب خود را خشنود سازد اما براي عامه مسلمين ناخوش و زشت آيد. و بپرهيز از هر عملي كه در پنهان انجام گردد و در آشكار، باعث شرمندگي شود. و پرهيز كن از هر عملي كه وقتي از آن بپرسند، صاحب عمل انكار كند يا عذر بخواهد... و به صلاح آر هر نعمتي كه خداوند به تو ارزاني داشته و آن را تباه مكن. و بايد اثر نعمتي كه خداوند به تو داده در عمل تو ديده شود. و بدان كه برترين مومنان، برترين آنها در تقديم و بذل جان و مال و خاندان خويش است...».(5) غير از دنياطلبان، حتي دوستان به ظاهر مصلحت انديش امام از او مي خواستند فعلا با صاحبان امتياز و قدرت مدارا كند و عدالت را درباره غارت آنها از بيت المال جاري نسازد تا به پيروزي رسد. پاسخ امام به اين دو گروه متفاوت هم يكي بود. «آيا مرا فرمان مي دهيد كه پيروزي را در ستم بر كساني كه ولايت مرا پذيرفته اند، طلب كنم؟! به خدا سوگند تا دنيا دنياست و ستاره اي از پس ستاره اي مي آيد، هرگز چنين نخواهم كرد. اگر مال از آن من بود، همه را به مساوات تقسيم مي كردم چه رسد به اين كه مال قطعا و منحصرا مال خداست».(6)
عدم اعتماد و اطمينان به سياستمداران و هراس از خيانت آنها، همواره نگراني بشر در طول تاريخ بوده است. آنچه از علي ابن ابيطالب عليه السلام اسطوره سياست ساخت، عزت(نفوذناپذيري) او بود. روح علي بزرگ بود و روح بزرگ را نمي شد خريد و فروخت و معامله كرد. او چون جان خويش را ارزاني رضايت حق كرده بود، شان نزول اين آيه شريفه شد كه «و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله والله رئوف بالعباد. و از مردم كسي است كه جان خويش را براي كسب خشنودي پروردگار معامله كرده و خدا نسبت به بندگان مهربان است».(7) او حاضر نبود جان گرامي را ارزان و به هر ناكسي بفروشد. «آيا آزاده اي نيست كه اين ته مانده غذا زير دندان(دنيا) را فرو گذارد؟ بدانيد كه براي جان هاي شما بهايي جز بهشت نيست، پس جان خود را جز به همان نفروشيد».(8) آنها كه به دوستي علي گرويدند، براي جهاد و مجاهدت سبكبار و مهيا بودند وگرنه، فربه شدگان و سنگين شدگان از دنيا و «طعمه» قدرت و بيت المال، يا نتوانستند او را همراهي كنند و يا روياروي او ايستادند در حالي كه به فضيلت هاي بي همانندش شهادت مي دادند. امام مرز كشيد ميان جان هاي گرامي همطراز رضوان خداوند با فرومايگان مسلمان نما و اهل خدعه، آنجا كه فرمود «كجايند برگزيدگان و شايستگان و آزادگان و بزرگواران شما؟!... فساد آشكار شد اما كسي كه آن را زشت شمارد و بازدارد و تغيير دهد، نيست. آيا اين چنين مي خواهيد مجاور خداوند در عالم قدس شويد و عزيزترين اولياي او باشيد؟ هرگز! با خدا و رضوان او خدعه نتوان كرد و به رضايت او جز با طاعتش نمي توان رسيد. لعنت خدا بر آنها كه امر به معروف مي كنند و خود، آن را فرو مي گذارند، و از منكر بازمي دارند و خود به آن عمل مي كنند».(9)
گروه خوني «ابوتراب»- آن افلاكي خاك نشين- نمي توانست با جماعت دنيازده، زراندوز، طرفدار تبعيض، رياست طلب، خائن به امانت، عافيت طلب، منافق، ميانه نما، مقدس مآب آلوده و مستعد سواري دادن به جبهه جور و فساد و تبعيض سازگار باشد كه او در روز بيعت، با خدا و خلق هر دو عهد بسته بود خيانت در امانت نكند و حق خدا و خلق را ارزاني زياده خواهان نكند. بنابراين جبهه اي مقابل او آراسته شد كه يك سر آن معاويه و عمروعاص و وليد و مروان و همه امويان ذاتا كافر بودند و سر ديگر آن، ياران بيعت شكني چون زبير و طلحه، و ميانه اين صف، مقدس مآبان دنيازده و اهل حسادتي چون ابوموسي اشعري و سعد ابي وقاص. و سياهي لشكر آنها جماعت ساده لوح حيرت زده اما مغرور و لجوجي از تيره خوارج. بيگانه و دوست هريك جدا- و گاه با هم ساخته!- دل مولا را شكستند و جان او را خستند تا يكي از پاك دست ترين و قدرتمندترين سياستمداران تاريخ، مظلوم ترين آنها شود.
علي مغضوب واقع شد و در كانون انواع هجمه ها از جمله ترور شخصيت قرار گرفت، چون نقطه اطمينان صيانت از سلامت سياست شده بود. بر او خشم گرفتند و آشكار و پنهان، رشته هاي اقتدار و سياست ورزي او را گسيختند چون نفوذناپذير و غيرقابل معامله بود و به تعبير حضرت زهرا(سلام الله عليها) امامت او مي توانست «امان از تفرقه» باشد. از او انتقام كشيدند چون با حق آميخته و پرچم شاخص عدالت شده بود. او علم جهاد را در برابر همه امتيازطلبي ها و برتري جويي ها برافراشته بود و تا اين پرچم برپا بود، به بردگي گرفتن مردم امكان پذير نبود. همه مسئله اين بود كه با حضور علي، سياست گرد مدار حق و عدالت مي گشت و اين محوريت و حكميت بايد از علي ستانده مي شد. چنين بود كه حكميت پيش هر كس جز علي بردند، در حالي كه فرمان داده شده بودند به طاغوت كافر شوند. ايمان ها را موريانه خورد و پايه هاي امارت امير مومنان و امام عدالت شكاف برداشت. در بحبوحه يكي از ناكامي هاي صفين بود كه امام ابياتي با اين مضمون خواند «اگر اطاعت مي كردند آنها را با امنيت و آسايش در جنت الهي پناه مي دادم اما چگونه محكم كنم امري را كه در آن از من مي خواهند انديشه فرومايگان بي سر و پا را پيروي كنم». و گره در كار امام افتاد وقتي از او نشنيدند و نپذيرفتند كه «تا پيروزي بيش از يك نفس نمانده»، حتي اگر مالك اشتر علي به نزديكي خيمه معاويه رسيده بود و غمگسارانه فرياد مي زد «تا پيروزي به اندازه يك كمان باقي نمانده است». بدن هاي كنار هم با سوداهاي پراكنده از يكديگر- همان ها كه حضرت مي فرمود كلامتان صخره سخت را نرم مي كند اما عمل شما دشمنان را به طمع مي اندازد(10)- امير عدالت را زمينگير كردند.
با اين اوصاف درباره سيره سياسي امير مومنان چگونه بايد قضاوت كرد؟ آيا او آرمانگرايي بود كه شكست خورد و بنابراين بايد سياست را به مفهوم حقيقي سكولاريزه كرد و «زهر ماري» عمروعاص بازي و ماكياوليسم را بدان آميخت؟ ادعاي شكست منطق علوي، يك مغالطه بزرگ است. اين منطق، منطقي به غايت انساني و شدني است و اگر تمام و كمال حاكم نشد، اشكال نه در ذات اين منطق بلكه در كم كاري و نقض غرض و ناهمراهي حاملان(برخي همراهان امام) بود. در كارآمدي و ماندگاري سيره علوي همين بس كه 14 قرن بعد، انقلابي بزرگ با الهام از آن رويكرد علوي به پيروزي رسيد و زنجيره اي از پيروزي هاي جهاني مستضعفان را در پي آورد. جهان، در حال انقلابي بزرگ است اما نه به نام معاويه و عمروعاص و اصحاب سقيفه و جمل. پرچمدار اصلي اين نهضت(عج) انسان كاملي است از نسل علي كه امير مومنان در بشارت آمدن و پيروزي اش فرمود «جهان پس از سركشي رو به ما اهل بيت خواهد كرد، همچون ماده شتر بد خو كه با طفل خود مهربان شود. و نريد ان نمنّ علي الذين استضعفوا في الارض...».
1421 سال پس از ماجراي غدير، جهان آبستن حوادث و جنبش بزرگي است كه كانون آن در پايتخت محبت مولا(ايران) قرار گرفته است. اكنون در ايران مردماني باليده و برآمده اند كه پشت در پشت هم و زير پرچم ولايت فقيه به مولاي متقيان و امير عدالت(ع) اقتدا كرده اند. عزم جزم آنها «علوي» شدن است چندان كه بشارتش را رسول خدا ذيل آيه شريفه «يا ايهاالذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف ياتي الله بقوم يحبّهم و يحبونه...»(11) داده است؛ فروتن با مومنان، نفوذناپذير و سرسخت در برابر كافران، مجاهد در راه خدا و نترس در برابر ملامت سرزنش كنندگان. و اين هنوز از نتايج سحر غدير است، تا صبح دولت حق بدمد، ان شاءالله.
طالع اگر مدد كند، دامنش آورم به كف
گر بكشم زهي طرب، ور بكشد زهي شرف
حافظ اگر قدم زني در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
محمد ايماني
1- فروغ ولايت، آيت الله جعفر سبحاني، صفحه 1.63
2- نامه 54 نهج البلاغه.
3- خطبه 3.
4- خطبه 5.19
5- نامه 96 نهج البلاغه.
6- خطبه 6.12
7- آيه 720 سوره بقره.
8- نهج البلاغه، حكمت 6.45
9- خطبه 9.12
01- خطبه 9.2
11- آيه 45 سوره مائده.

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ در ارتباط با عيد غدير چند بيت شعر سروده ام كه تقاضا دارم در اين ستون چاپ كنيد.
ساغي بيار باده كه عيد غدير شد
سلطان جان به حكمت حق بر سرير شد
آن بي نظير عالم امكان وزير شد
عالم زفيض نصب علي دلپذير شد
ساقي بيار باده كه جانم به لب رسيد
مطرب بزن كه نوبت عيش و طرب رسيد
آمد غدير عالم هستي قرار يافت
نفس فلك از او نفس پايدار يافت
يك هموطن
¤ پخش سخنراني هاي حضرت امام خميني(ره) مثل سال 88 كه در رو كردن دست فتنه گران بسيار موثر واقع شد بايد ادامه داشته باشد و متوقف نشود چرا كه امام و كلام امام براي هر دوره اي چراغ راه است.
5013---0914
¤ مهار افزايش قيمت ها در آستانه اجرايي شدن طرح هدفمند كردن يارانه ها توسط دولت نگراني مردم را از بين برد اما جاي يك گلايه هست كه چرا مسئولين اين اقتدار را در آغاز هر سال براي مهار گراني ها نشان نمي دهند. اميدواريم اين اقتدار در مبارزه با گران فروش و جلوگيري از افزايش بي رويه قيمت ها همچنان تداوم داشته باشد.
محمودي
¤ به راي دادگاه حادثه سعادت آباد اعتراض داشتم. مي خواهم آن را به گوش مسئولين قضايي برسانيد. آيا در حادثه اي كه يك زن با روشهاي غيراخلاقي دو مرد را به بدترين شكل به جان يكديگر مي اندازد و در نهايت هر دو نفرشان را به زير خاك مي فرستد بايد به اين راحتي براي او حكم تبرئه و آزادي صادر كرد آيا واقعا مجازات چنين كاري فقط 100ضربه شلاق است.
رضا-ك
¤ ضمن تشكر از دستگاه قضايي كشور بخاطر رسيدگي سريع به پرونده حادثه ميدان كاج تهران، انتظار اين است كه به پرونده هاي مشابه مثل زورگيري با چاقو در داخل تونل سه راه امين حضور نيز با همين سرعت رسيدگي شود. در كنار اين پرونده موضوع كوتاهي نيروي انتظامي در اين حادثه نبايد به فراموشي سپرده شود.
اخلاقي
¤ در اخبار آمده بود كه صهيونيست ها در كردستان عراق اقدام به خريد زمين از مردم منطقه كرده اند. بايد مجلس، دولت و ملت عراق دست در دست يكديگر بدهند و نگذارند صهيونيسم موفق به تشكيل اسرائيل دوم در آن منطقه بشود.
عليمرداني
¤ در بخش مراسم اهداي جوايز كشتي در چين رئيس سازمان تربيت بدني ايران در كنار دو خانم چيني نشان داده شد كه بلوز با شورت به تن داشتند چرا صداوسيما اين صحنه ها را سانسور نمي كند. خلاصه عملكرد مسئولين محترم صداوسيما در طول دو هفته اخير در ارتباط با پخش مراسم اهداي جوايز مسابقات مثبت نيست.
فاضل نژاد از قم
¤ بازنشستگان مستمري بگير از صندوق بازنشستگي جهاد چه گناهي كرده اند كه حقوقشان از حقوق افراد مشابه در صندوق بازنشستگي تامين اجتماعي كمتر است. اميدواريم مسئولين امر عدالت را برقرار كنند.
1843---0912
¤ از آنجا كه محيط زيست ميراثي است براي نسل هاي آينده لذا از مسئولان ذيربط تقاضا مي كنم كه با اختصاص بودجه مناسب و آموزش مردم از دوران تحصيلات ابتدايي به اين امر مهم توجه جدي داشته باشند. مثلا اخيرا كه جنگل هاي گلستان به خاطر يك آتش سوزي ساده در حال نابودي بود، فقط يك هواپيما تلاش مي كرد تا آتش را خاموش كند.
مجيد بيدار- مشهد
¤ دولت قول داده بود كه از نيمه دوم سال 89 وام ازدواج را به 2 ميليون و 500 هزار تومان افزايش دهد ولي متأسفانه هنوز اين قول محقق نشده است.
سيدسجاد موسوي- تهران
¤ ديدن سريال مفيد و ديدني مختار و همچنين فيلم ملك سليمان بهترين فرصت براي كساني است كه به هر دليل فرصت مطالعه تاريخ اسلام را ندارند.
سليمان بلغار
¤ براي مهاجرت معكوس پيشنهاد مي شود در مناطق دور از مراكز استان ها شهرهايي با جمعيت و امكانات شهري ولي داراي فعاليت اقتصادي روستايي مثل دامداري راه اندازي و ساخته شود.
ايراني
¤ با اينكه دولت خدمتگزار تأكيد دارد در جلسات و همايش ها براي جلوگيري از اسراف بيش از دو نوع ميوه خريداري و استفاده نشود ولي در جلسه توجيهي يارانه ها در مورخ 24/8/89 كه از اخبار 30/20 نشان داده مي شد چهار نوع ميوه روي ميزها گذاشته بودند. چرا به دستورالعمل هاي دولت عمل نمي كنند.
8770---0915
¤ دولت و مسئولين مقداري از بودجه تفريحي - رفاهي تهران و تهراني ها را خرج شهرستان هاي محروم كنند. در حال حاضر شهرهايي وجود دارند كه در آنها خبري از سينما و مراكز تفريحي نيست.
8516---0919
¤ اهالي محترم محله ايثارگران فرحزاد با مشكل هميشگي آنتن دهي تلويزيون مواجه هستند. از مسئولان خواهش مي كنم كه به اين مسئله رسيدگي بكنند.
زاهدي
پاسخ روابط عمومي شركت آب و فاضلاب شهر تهران
در پاسخ به مطلب مندرج به تاريخ 16/8/89، به شماره 19785در خصوص «اخذ 10ميليون تومان براي طرح پيش فروش فاضلاب» به آگاهي مي رساند: «با پيگيري هاي به عمل آمده مشخص شد كه هزينه هاي حق انشعاب فاضلاب آپارتمان ها براساس تعداد واحدها، منطقه شهرداري و تعرفه هاي ابلاغي محاسبه مي شود و همچنين افزايش يا كاهش تعداد واحدهاي موجود در هر كوچه تاثيري در نحوه محاسبه هزينه هاي ذكر شده ندارد. لازم به ذكر است هزينه حق انشعاب فاضلاب هر واحد مسكوني در شهر تهران هيچگاه بالغ بر 10ميليون تومان نمي شود.»
پاسخ روابط عمومي ناجا
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخه 25/7/89 روزنامه تحت عنوان «آموزشگاه تعليم موتورسواري» به اطلاع مي رساند: پليس راهور ناجا اعلام نموده پس از واگذاري مراحل آموزش و تعليم رانندگي گواهينامه هاي ب1 و ب2 به آموزشگاه هاي تعليم رانندگي، در آينده نزديك بعد از فراهم شدن شرايط و بسترهاي لازم متقاضيان دريافت گواهينامه موتورسيكلت نيز بايد به آموزشگاه هاي رانندگي مراجعه نمايند.»
پاسخ روابط عمومي ناجا
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخه28/6/89 روزنامه تحت عنوان «مواد مخدر در شهر فومن» به اطلاع مي رساند: فرماندهي انتظامي استان گيلان اعلام نموده با توجه به گردشگرپذير بودن شهرستان فومن بويژه در فصل تابستان و وجود جاذبه هايي چون شهرك ماسوله و منطقه تاريخي قلعه رودخان، فرماندهي انتظامي شهرستان فومن با تلاش مضاعف در گشت هاي سواره و پياده توانسته است جرائم را به نسبت جمعيت، مسافر و گردشگران كنترل و در سال جاري عده اي كه در تهيه و توزيع مواد مخدر فعاليت داشتند را دستگير و تحويل مراجع قضايي نمايد. عليهذا چنانچه شهروند محترم موارد خاصي را مدنظر دارد مراتب را به فرماندهي انتظامي شهرستان اعلام تا مورد رسيدگي قرار گيرد.»
پاسخ روابط عمومي ناجا
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخه20/8/89 روزنامه تحت عنوان «اراذل و اوباش در اهواز» به اطلاع مي رساند موضوع مطرح شده بصورت كلي عنوان شده و قابليت رسيدگي به آن مقدور نمي باشد. لذا چنانچه شهروند محترم اطلاعاتي در مورد موضوع فوق و مكان تجمع افراد متخلف دارد مي تواند با تماس و ارائه آن به پليس ما را ياري نمايد.

 



تراكتور (گفت و شنود)

گفت: خاتمي به موسوي و كروبي اعتراض كرده كه چرا با ساختارشكني هاي خود آبروي اصلاحات را برده ايد؟!
گفتم: مگر خودش در تمام مراحل فتنه با آنها دستش توي يك كاسه نبود؟!
گفت: البته كه بود، ائتلاف با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و ماركسيست ها، اهانت به ساحت مقدس امام حسين(ع) در روز عاشورا، شعار به نفع اسرائيل در روز قدس، شعار به نفع آمريكا در روز 13 آبان، ادعاي تقلب، همكاري با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه، ملاقات و دستور گرفتن از جرج سوروس صهيونيست و...
گفتم: اتفاقاً يكي از سايت هاي حامي موسوي و كروبي خطاب به خاتمي گفته است ؛ اگر پيروز مي شديم باز هم انتقاد مي كردي يا سهم بيشتري مطالبه مي كردي؟
گفت: چه عرض كنم؟! خاتمي اومده بود شعر بگه حالا توي قافيه اش مونده.
گفتم: يارو كه خيلي دلش مي خواست مدرن بشه، الاغش رو فروخته بود و يك تراكتور قسطي خريده بود، اما بلد نبود خاموشش كنه ، اونو بست به درخت!

 



پيش بيني يك سايت روسي از آينده مذاكرات ايران و 1+5
اشتون نماينده انگليس و ساورز مامور تخريب مذاكرات

يك پايگاه اينترنتي روسي كه به طور تخصصي در زمينه امور ايران فعاليت مي كند، اطلاعات مبسوطي از پشت صحنه يك پروژه انگليسي براي تخريب مذاكرات ايران و 1+5 منتشر كرد.
به گزارش «سايت ايران هسته اي» پايگاه خبري تحليلي iranru تحليل خود را با تمركز بر مواضع جان ساورز، رئيس سازمان اطلاعات خارجي انگلستان (MI6) آغاز كرده و نوشته است: «جان ساورز پيش از انتصاب به عنوان رئيس سازمان جاسوسي انگليس سفير اين كشور در سازمان ملل بوده و نقش بسيار مهمي در افزايش تشنج در مورد برنامه هسته اي ايران داشته است. وي در دولت توني بلر مبتكر اصلي سياست ضد ايراني و ضد اسلامي لندن بود و در حمله به عراق به منظور نابودي سلاح هاي كشتار جمعي نقش مهمي داشت. تصور مي شود كه وي علاوه بر نقطه نظرات ضد ايراني خاص خودش تحت تاثير شديد لابي صهيونيستي آمريكا و انگليس قرار داشته باشد و به همين علت وقتي وي پيشنهاد انتقال پرونده هسته اي ايران را به شوراي امنيت مطرح كرد هيچ كس متعجب نشد و اين نخستين گام در مسير اعمال تحريم عليه ايران بود».
اين پايگاه خبري در ادامه نوشته است: «جان ساورز پيش از اين در سفارتخانه هاي انگليس در يمن، سوريه و مصر فعاليت كرده و در زمان همكاري با كابينه بلر به عنوان مدير سياسي وزارت خارجه و نماينده ويژه نخست وزير در زمينه عراق به خاطر نوشتن نامه سري به اعضاي آمريكايي فرانسوي و آلماني گروه 1+5 براي به شكست كشاندن گفت وگوها و مقصر دانستن ايران مشهور شد. متن اين نامه محرمانه به طرز غيرقابل باوري به دست روزنامه تايمز انگليس افتاد و منتشر و در نتيجه راهبرد ساورز فاش شد كه قرار بود با كمك آن گفت وگو با ايران شكست بخورد و در عين حال حمايت روسيه و چين هم كسب شود».
اين پايگاه روسي زبان سپس به توضيح يكي از تاكتيك هاي اصلي ساورز براي به شكست كشاندن مذاكرات پرداخته و نوشته است: «وي همچنين با مطرح كردن درخواست هاي غيرقابل اجرا براي ايران خواستار تصويب قطعنامه عليه اين كشور به منظور توقف كامل برنامه هسته اي شد. وي انتظار داشت كه ايرانيها از عمل به قطعنامه خودداري كنند تا زمينه به كارگيري تحريم و نيروي نظامي عليه آنها فراهم شود. اين راهبرد ساورز مستلزم تشديد قابل توجه سياست دولت توني بلر در مورد ايران بود كه با نقطه نظرات و اظهارات رسمي جك استراو وزير خارجه وقت انگليس تناقص داشت و وي ضمن مخالفت با ساورز عمليات نظامي عليه ايران را غيرممكن ناميد و تاكيد كرد كه مناقشه با تهران بايد از راه ديپلماتيك حل و فصل شود و همين سخنان به قيمت سمتش تمام شد».
Iranru در ادامه با اشاره به روابط نزديك ساورز و لابي صهيونيستي نوشت: «جان ساورز كه نماينده ويژه بلر در عراق بود با تمام قوا از اعضاي گروهك هاي ضد انقلاب منافقين مستقر در اين كشور حمايت كرد كه قصد باز گرداندن رژيم شاه به ايران و روي كار آوردن شاهزاده رضا پهلوي را دارند. وي دائماً از آمريكا به لندن سفر و با رهبران لابي يهودي از جمله لرد جان توماس اولداردايس عضو مجلس اعيان كه برادرش عضو فعال حزب ليكود اسرائيل است ديدار مي كند».
اين پايگاه روس سپس در توضيح روابط ساورز و اشتون مي نويسد: «امروز جان ساورز به عنوان رئيس سازمان جاسوسي انگليس در كنار كاترين اشتون در گفت وگوهاي مربوط به برنامه هسته اي ايران شركت مي كند و به همين دليل مي توان اطمينان داشت كه اين گفت وگوها هم توسط دشمنان سرسخت ايران يعني آمريكا و انگليس با شكست روبرو خواهد شد چون بيشتر خواسته ها و شرايطي كه گروه 1+5 مطرح مي كند تحقيرآميز و غيرقابل اجرا هستند و حتي اگر تهران به طور اتفاقي با آنها موافقت كند بدون شك خواسته هاي جديدي مطرح خواهند شد».
Iranru با تاكيد بر اينكه «اشتون نماينده انگليس است نه 1+5» مي نويسد: «با اين كه كاترين اشتون به عنوان نماينده اتحاديه اروپا در گفت وگو با ايران شركت دارد و بايد از منافع اين سازمان حمايت كند شكي نيست كه منافع لندن را بيشتر مدنظر قرار خواهد داد و اظهارات خصمانه وي در مورد تهران و دشواري انتخاب تاريخ و محل برگزاري گفت وگوها توسط وي يعني ساده ترين مسائل فني اين گفته را تاييد مي كند. هدف وي كاملاً روشن است. وي مي خواهد حتي پيش از ديدار با نمايندگان ايران آنها را در وضعيت دشواري قرار دهد تا از اتحاديه اروپا براي شركت در گفتگو با گروه 1+5 اجازه بخواهند».
اين پايگاه روسي زبان سپس به موضوع مبادله اورانيوم و علت مخالفت ايران با پيشنهاد وين پرداخته و مي نويسد: «همين موضع خصمانه در مورد ايران را خاوير سولانا مسئول سابق سياست خارجي اتحاديه اروپا اتخاذ كرده بود و پس از خودداري ايران از عمل كردن به پيشنهاد وي در خصوص تحويل اورانيوم با غناي 5/3 درصد ايران به روسيه و فرانسه و دريافت اورانيوم با غناي 02 درصد، گفت وگوها به شكست انجاميد. چون اولا ايران امكان غني سازي اورانيوم را از دست مي داد و دوما روسيه نمي توانست تحويل اورانيوم با غناي زياد را به اين كشور تضمين كند».
Iranru با بيان اينكه ايران حق داشته با اين پيشنهاد مخالفت كند، تاكيد مي كند: «طبيعي است كه هر كشور ديگري به جاي ايران بود از اين طرح خودداري مي كرد چون به هيچ وجه با منافع آن سازگار نبود و علاوه بر اين كشور به طور كامل به فرانسوي هاي غيرمطمئن وابسته مي شد. يكي ديگر از دلايل مخالفت تهران اين بود كه روسيه و فرانسه تحت فشار شديد واشنگتن مي توانستند در هر زمان كه بخواهند تحويل اورانيوم را به آن متوقف سازند اين در حالي بود كه همان موقع مسكو به فرمان آمريكا از تحويل موشكهاي اس003 به ايران و پاريس كمي پيش از حمله آمريكا به عراق از تحويل قطعات يدكي تانك به اين كشور خودداري كرده بود».
اين پايگاه اينترنتي درباره واكنش غربي ها به موضع ايران درباره مبادله و نحوه شكل گيري بيانيه تهران تصريح مي كند: «آمريكا و انگليس در پاسخ به مخالفت تهران با اين طرح آن را باعث شكست گفت وگوها ناميدند ولي وقتي ايران با تركيه و برزيل در مورد تبادل 0021 كيلو اورانيوم با غناي كم با 021 كيلو اورانيوم با غناي زياد به توافق رسيد گروه 1+5 اين توافق را رد كرد و اين اقدام خيلي عجيب بود چون در واقع آنها قبلاً همين درخواست را مطرح كرده بودند. تنها تفاوت اين بود كه تركيه بازگرداندن اورانيوم را به ايران تضمين كرده بود ولي روسيه نتوانسته و فرانسه نخواسته بود چنين مسئوليتي را به گردن بگيرد. در واقع آمريكا و انگليس متوجه شدند كه مجبور كردن برزيل و تركيه سرسخت به خودداري از تحويل اورانيوم به تهران غيرممكن خواهد بود و در نتيجه كل راهبرد آنها براي سرنگوني رژيم تهران ناكام مي ماند».
اين پايگاه اينترنتي در بخش پاياني گزارش خود با انتقاد از همراهي غرب با روسيه عليه ايران مي نويسد: «بي اساس بودن ادعاهاي غرب در مورد توانايي ايران براي توليد بمب اتمي هيچ جاي ترديدي ندارد ولي رسانه هاي غربي با فرمان سياستمداران آمريكايي و انگليسي اورانيوم زير 02 درصد ايران را با غناي بالا مي نامند تا افكار عمومي را فريب دهند. ضمناً آنها تاكيد مي كنند كه ايراني ها با كمك نيروگاه اتمي بوشهر ساخته شده توسط روسها مشغول ساخت سلاح اتمي هستند در حالي كه اين نيروگاه به هيچ وجه چنين امكاني ندارد. كاملا مشخص است كه تمامي ادعاهاي غرب درخصوص نزديك بودن ايران با ساخت سلاح هسته اي فقط يك هدف دارد و آن تحت كنترل گرفتن اين كشور و منابع آن به هر روش ممكن است. متاسفانه روسيه در اين زمينه به آمريكا و انگليس كمك مي كند. هر چند در صورت جنگ با ايران و تغيير رژيم اين كشور روسيه نخستين كشوري خواهد بود كه ضرر خواهد كرد. چون در آن صورت شركت هاي مشغول ساخت نيروگاه هاي اتمي از اين كشور اخراج خواهند شد تا كشورهاي جهان سوم با كمك فناوريهاي روسي به اين تاسيسات دست پيدا نكنند».
 



امضاي 11 يادداشت تفاهم همكاري ميان ايران و الجزاير

جمهوري اسلامي ايران و جمهوري الجزاير در پايان سفر دو روزه نخست وزير الجزاير به تهران، 11 يادداشت تفاهم همكاري امضا كردند.
به گزارش ايسنا اين 11 يادداشت تفاهم در حضور محمدرضا رحيمي معاون اول رئيس جمهور و احمد اويحيي نخست وزير الجزاير و وزرا و مقامات دو كشور در نهاد رياست جمهوري امضا شد.
يادداشت تفاهم هاي همكاري قضايي در زمينه هاي مدني و تجاري، همكاري كشاورزي، همكاريهاي بهداشتي، همكاريهاي آموزش عالي و پژوهشهاي علمي براي سالهاي 1389 تا 1392، خواهرخواندگي بندر امام خميني و بندر بجايا، تشكيل شوراي مشترك بازرگاني، تشكيل كميته مشترك سرمايه گذاري، صندوق مشترك سرمايه گذاري و برنامه اجرايي ميان سازمان تربيت بدني ايران و وزارت ورزش و جوانان الجزاير، به امضاي وزراي دادگستري، جهاد كشاورزي و مسكن و شهرسازي، رئيس اتاق بازرگاني ايران، مديركل بنادر و كشتيراني و رئيس سازمان سرمايه گذاري خارجي ايران و همتايان الجزايري آنان رسيد.
همچنين معاون اول رئيس جمهور و نخست وزير الجزاير سند اولين اجلاس كميته عالي مشترك ايران و الجزاير را امضا كردند. اين 11 يادداشت تفاهم به منظور گسترش روابط و ارتقاي سطح همكاريهاي اقتصادي ميان ايران و الجزاير امضا شد.

 



اشتون: مذاكرات ايران با 1+5 احتمالا در ژنو برگزار مي شود

رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا اعلام كرد كه مذاكرات ميان ايران و گروه 1+5 به احتمال بسيار زياد 14 آذرماه در ژنو برگزار خواهد شد.
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، «كاترين اشتون» روز دوشنبه به خبرنگاران اعلام كرد كه مذاكرات متوقف شده ميان ايران و كشورهاي گروه 1+5 به احتمال بسيار زياد در 5 دسامبر (14آذرماه) در ژنو برگزار خواهد شد.
وي به خبرنگاران اعلام كرد كه از ايران درباره تاريخ و مكان گفت وگوها، تاييديه هاي غيررسمي دريافت كرده است اما منتظر تاييديه رسمي از جانب مقامات ايران است.
براساس اين گزارش، ايران و كشورهاي گروه 1+5 آمريكا، روسيه، چين، فرانسه و انگليس بعلاوه آلمان) چندي پيش موافقت كردند كه براي اولين بار از اكتبر 2009 تاكنون به ميز مذاكرات بازگردند.
چندي پيش ايران پيشنهاد داد كه مذاكرات در تركيه برگزار شود اما كشورهاي 1+5 با اين پيشنهاد مخالفت كردند و پيشنهاد دادند كه مذاكرات در سوئيس يا اتريش برگزار شود.
اشتون اعلام كرد: براي من، محور اصلي دستور كار بسيار واضح و روشن است ما بايد درباره قابليت هسته اي صحبت كنيم و مذاكرات واضحي درباره آن داشته باشيم اما در مسير مذاكرات ما، بدون شك، فرصت هايي براي مطرح كردن موضوعات ديگر نيز نبايد از دست رود و اين دليلي است كه من مي خواهم براي آن زمان صرف كنم تا اينكه بتوانيم اين كار را انجام دهيم اما من مي دانم كه درباره چه چيزي مي خواهم بحث كنم.

 



اپوزيسيون نبايد افتضاح عاشوراي سال گذشته را تكرار كند (خبر ويژه)

يك سال پس از حماقت جريانات ضدانقلاب در روز عاشورا، بقاياي گروهك هاي منحله به آشوب آفريني و رسوايي مذكور انتقاد مي كنند.
سايت ضدانقلابي روزنت در مقاله اي به قلم مليحه-م (عضو گروهك منحله فدائيان خلق) نوشت: شعارهايي عليه ولايت فقيه يا تغيير قانون اساسي يا شعارهاي راديكال تر در سال گذشته، از همان آغاز نه تنها كليت حكومت بلكه بخشي از جامعه را مقابل نيروهاي ترقي خواه [!؟] قرار داد و خطوط متمايز را پررنگ كرد. شعارهاي سازمان ها و احزاب راديكال ممكن است بر مبناي همه اصول كلي درست باشد اما موفق به جذب نيرو نمي شود و بدنه اجرايي معيني - چه بالقوه و چه آماده - در جامعه ندارد. از اين دست است شعار سرنگوني جمهوري اسلامي يا حذف ولايت فقيه و قانون اساسي، اين شعارها را فقط در خارج كشور يا به صورت ضربتي و محدود و در صورت وجود شرايط شورشي نظير عاشوراي سال گذشته مي توان مطرح كرد و از صحنه خارج شد. يعني افق آن تنها زندان و بازداشت است و هزينه اش را ديگر كسي تحمل نمي كند.
اين عنصر گروهكي اضافه كرد: شعار تغيير قانون اساسي به خاطر موازنه قوايي كه به سمت جمهوري اسلامي است، اهرم اجرايي ندارد و مي تواند مانع ريزش در حكومت و نزديكي به اصلاح طلبان و اپوزيسيون شود.
وي همچنين با دفاع از شعار منافقانه موسوي در زمينه «اجراي بدون تنازل قانون اساسي» نوشت: امروز توازن قوا به نفع حكومت و عليه اپوزيسيون است. با اين شعار بايد دنبال ريزش در حكومت بود چون بهانه آشكاري براي سركوب نمي دهد درست برخلاف شعار عليه ولايت فقيه يا تغيير قانون اساسي يا ديگر شعارهاي راديكال كه كليت حكومت و بخشي از جامعه را مقابل جنبش سبز قرار داد.

 



MI6 از آشوب نتيجه نگرفت بزنيد به سيم قرتي بازي! (خبر ويژه)

تلويزيون مبتذل «من و تو» توسط شماري از عناصر فراري و بعضا بهايي مديريت مي شود.
اين شبكه تلويزيوني ماهواره اي كه گردانندگان آن در لندن مستقر شده اند، ظاهرا توسط يك خواننده مبتذل (خانم گ) به راه افتاده اما زيرنظر برخي همكاران شبكه بي بي سي اداره مي شود و جهت گيري آن از سوي سرويس اطلاعات خارجي انگليس (ام آي6) تدوين شده است.
به گزارش «البرز»، سوابق برخي مجريان و تهيه كنندگان اين تلويزيون به خوبي حاكي از حمايت گروهك بهائيت مستقر در لندن با كمك سرويس هاي اطلاعاتي انگلستان و در راستاي ضربه فرهنگي به انقلاب اسلامي است.
همچنين شبكه تلويزيوني بي بي سي فارسي از اين شبكه و عناصر بهايي آن پشتيباني مي كند.
براساس اين گزارش «سالومه-س» يكي از تهيه كنندگان شبكه مبتذل مذكور، پيش از اين در دوره اصلاحات با روزنامه هاي زن (فائزه هاشمي) و ايران همكاري مي كرد و مدتي مدير روابط عمومي خانه سينما بوده است. همچنين «ندا-ج» در دوران دانشجويي با برخي گروههاي غيرقانوني همكاري داشته و مدتي با تلويزيون بي بي سي به عنوان گزارشگر همكاري كرده است. «اميرعلي-م» مجري ديگر شبكه ياد شده از عناصر بهايي به شمار مي رود. و «رها-الف» مجري و تهيه كننده ديگر شبكه مذكور است كه در آشوب هاي خياباني سال گذشته مشاركت داشت و عكس نقاب بسته خود در بحبوحه آتش افروزي خياباني را در فيس بوك خود به نمايش گذاشته است. وي نيز از وابستگان به گروهك انگليسي بهائيت است.
يادآور مي شود در حوادث جنايت آميز عاشوراي سال گذشته برخي وابستگان به گروهك بهائيت و منافقين بازداشت شده بودند.
شبكه من و تو بيشتر مي كوشد به ترويج رقص و آواز و ابتذال بپردازد و در عين حال در اين پوشش فعاليت سياسي و ضدانقلابي را ترويج كند.

 



تايمز: از ايران كمك بخواهيد زمان در افغانستان به زيان غرب پيش مي رود (خبر ويژه)

آمريكا و اروپا بايد بيش از تضعيف كامل موقعيت خود در افغانستان، چاره انديشي كنند و با دعوت از همسايگاني چون ايران بر بحران فائق آيند.
روزنامه تايمز اين تحليل را به قلم پدي اشداون از سياستمداران انگليسي منتشر كرد. اين روزنامه مي نويسد: براي حصول صلحي توام با پيروزي در افغانستان بايد همسايگان اين كشور به ويژه ايران را دخالت داد وگرنه دورنماي خوبي براي اين بحران پس از خروج ناتو وجود نخواهد داشت.
تحليلگر تايمز معتقد است: متاسفانه غرب در جنگ افغانستان موضع برتر را ندارد. دليل اصلي اعلام زمان خروج نيروهاي بين المللي از افغانستان، به خاطر ضرورت هاي سياست داخلي و افكار عمومي در خود كشورهاي غربي است. در حال حاضر 70درصد افكار عمومي در اين كشورها موافق خروج هرچه سريع تر نيروهاي نظامي از افغانستان هستند. به اين ترتيب يك بار ديگر ضرورت هاي سياست داخلي به دشمن استراتژي و سياست خارجي بدل شده است.
روزنامه تايمز مي افزايد: حامد كرزي تاكنون يك متحد وفادار به جامعه بين المللي بوده است اما در دوره اخير شاهد اختلاف نظرهايي بين وي و حاميان غربي دولت افغانستان بوده ايم و به نظر مي رسد كه شكاف و انتقادهاي دو طرف از يكديگر شديدتر شده است. اكنون بسيار بعيد و غيرمنطقي به نظر مي رسد كه ما از حامد كرزي انتظار داشته باشيم سياست متوازن و مستمري داشته باشد. بنابراين وقتي كرزي از وجود آلترناتيو ديگري به جاي حضور ناتو صحبت مي كند شايد حق با اوست. ممكن است ما اين نكته را نپذيريم ولي حقيقت دارد كه وارد كردن همسايگان افغانستان مثل ايران، پاكستان و هند و حتي بازيگران منطقه اي مثل روسيه و چين ممكن است صلحي را كه ناتو نتوانسته، در افغانستان به ارمغان آورد.
تايمز در پايان خاطرنشان كرد: تمركز بايد روي راه حل هاي سياسي و نه صرفا نظامي باشد. دولت انگليس اين نكته را به خوبي مي داند ولي دولت آمريكا هنوز نمي خواهد اين واقعيت را بپذيرد. آمريكا هرچه سريع تر بايد واقعيت را بپذيرد چرا كه تاخير در آن باعث خواهد شد موضع غرب در افغانستان هرچه بيشتر تضعيف شود و فرصتي براي راه حل هاي سياسي هم باقي نماند. اين بدترين حالت ممكن است.

 



تحليل تحقيرآميز اشپيگل از 7 سال جنگ ناكام آمريكا در عراق (خبر ويژه)

مجله آلماني اشپيگل در ارزيابي دستاوردهاي آمريكا از جنگ عراق، اين جنگ را احمقانه و نابودكننده حيثيت آمريكا توصيف كرد.
اشپيگل با اشاره به گسترش ناامني و جنايت پس از اشغال عراق نوشت: اين جنگ 7 سال- يعني بيشتر از جنگ جهاني دوم- طول كشيده است. 4426 سرباز آمريكايي كشته شده اند و دست كم چند صد غيرنظامي عراق جان خود را از دست داده اند. نتيجه اين جنگ چه بود؟ آمريكا براي اين جنگ و سرنگوني صدام، حقوق ملت عراق را پايمال نمود و به متحدانش ضرر زد و ملت ايالات متحده را نيز مورد تمسخر همگان قرار داد. بيش از يك بيليون دلار هزينه كرد و در آغاز پيروزي اش را جشن گرفت و در يك چشم به هم زدن قطع اميد نمود و سپس تا حد يك شكست تاريخي سقوط كرد و بعد مجدد تلاش نمود نه براي اينكه پيروز شود برعكس براي اينكه زير بار قرباني هاي سنگين، جلوي شكست را بگيرد. آيا ارزشش را داشت؟
مجله آلماني تاكيد مي كند: حالا وقت آن است كه آمريكا پس از 7 سال، بيلان جنگ را ارائه دهد. اولين بخش جنگ يعني خلع سلاح صدام، كوتاه ترين بخش ماجراست. صدام تسليحات كشتار جمعي نداشت. زماني عكسي از بوش چاپ شد كه زير كمد دفتر كارش را نگاه مي كند و مي گويد يك جايي بايد تسليحات كشتارجمعي پنهان شده باشند. در واقع از دست دادن اعتبار، فاجعه اي بود كه آمريكا و سرويس هاي جاسوسي اش در اين رسوايي دچار شدند. تروريست ها بعد از اشغال عراق، سروكله شان پيدا شد كه فقط در سال 2006، سه هزار نفر را كشتند.
اشپيگل اضافه مي كند: گناه بزرگ آمريكا با زندان ابوغريب بيرون افتاد. سربازان آمريكايي كه به نام فرشته نجات و آزادي وارد عراق شده بودند، در اين شكنجه گاه در بخش غربي بغداد، انسانها و حقوق بشر را زير پا له و لورده كردند و در بربريت روي صدام را سفيد نمودند. آيا ارزشش را داشت؟ در انتخابات هم كه يك آتوكرات شيعه چون مالكي با ابراز علاقه ايران روي كار آمده و نه رقيب سكولار وي اياد علاوي. آمريكا ايران را از شر صدام خلاص كرد و ايران تنها برنده اين جنگ است.

 



تاريخ مصرف كروبي و موسوي از نگاه اصلاح طلبان تمام شده است (خبر ويژه)

كروبي و موسوي براي اصلاح طلبان تمام شده محسوب مي شوند و كساني چون خاتمي سعي دارند از آنها عبور كنند.
سايت ضد انقلابي خودنويس با اشاره به برخي تحولات در درون جريان مدعي اصلاح طلبي مي نويسد: خاتمي مي خواهد با علم كردن اصلاح طلبي، دوباره به نظام راه يابد. او براي اين كار بايد هر چه بيشتر بر فاصله خود و اصلاح طلبان از موسوي و كروبي تأكيد كند. سايت پارلمان نيوز وابسته به اقليت مجلس نامه مهدي هاشمي را كه متهم به انواع اتهامات مالي و سياسي ]و...[ است خطاب به محسني اژه اي منتشر و از او حمايت كرد اما بيانيه اخير موسوي را منتشر نكرد. عدم انتشار اين بيانيه را نبايد ساده گرفت. با كروبي و موسوي نمي توان وارد نظام شد و از قدرت هم نمي توان گذشت. جنبش سبز تقويت اصلاح طلبي نبود، حركتي بود كه اصلاح طلبان را به محاق برد.
خودنويس بدون اشاره به نقش آفريني شخص خاتمي در فتنه سال گذشته و همراهي وي با آشوب طلبان مي نويسد: خاتمي اينك احساس مي كند جنبش سبز كاملاً شكست خورده و تمام شده است. او فرصت را مناسب ديده تا آستين ها را بالا زده و اصلاح طلبي را بدون موسوي و كروبي و سبزها فعال سازد شايد وارد مجلس شوند.
نقدهايي كه اخيراً از طرف عباس عبدي، تقي رحماني، رضا عليجاني، حسين قاضيان، اكبر گنجي، علي افشاري و... شماري ديگر از سبزها بر جنبش سبز وارد شده بر اميدواري خاتمي افزوده است. شايد اينها طرفدار خاتمي نباشند، اما نقدهاي آنها به سود خاتمي و به زيان موسوي و كروبي تمام شده است. جنبش سبز اينك از جهات گوناگون مورد نقد قرار دارد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14