(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 17 آذر 1389- شماره 19810

راز يك ارادت
سياست بومرنگي
يك تحليل از بنياد كارنگي روس ها چگونه به ايران نگاه مي كنند؟



راز يك ارادت

مهدي سعيدي
وقتي چند روز پيش خبر اعطاي جايزه خانواده مخملباف (كه از جشنواره كذايي زنان آلمان كسب كرده بود) به زهرا رهنورد با آن تعريف و تمجيدهاي غلوآميز انتشار يافت براي اهل فن خيلي تعجب برانگيز نبود، چرا كه پيش از اين نيز خانواده مخملباف جوايزي را كه از چنين جشنواره هاي بي هويتي كسب كرده بود به فتنه گراني چون مهدي كروبي، حسينعلي منتظري، محمد نوري زاد و عباس امير انتظام اهدا نموده بود!
از سوي ديگر علاقه و ارادت مخملباف به رهنورد چيز جديدي نبوده و قبل از انتخابات سال گذشته به خوبي ظهور و بروز يافت. مخملباف كه سالها بود به گفته خود عرصه سياست را ترك كرده و سراغ كار هنري رفته بود، در آستانه انتخابات دهم رياست جمهوري به طور مشكوكي به سياست بازگشت و با صدور اطلاعيه اي به حمايت از موسوي پرداخت. در بخشي از اين اطلاعيه مخملباف دلائل حمايت خود از موسوي را چنين بيان مي دارد:
«مهندس موسوي با آن كه مرد است، اما در كنار او زني است كه مدام حقوق زنان را به ياد او مي آورد. ما ايراني ها 70ميليون جمعيت هستيم. نيمي از ما ايراني ها را زنان ايراني تشكيل مي دهند. آن ها راي مي دهند. آن ها در رنج هاي ما حتي بيش از ما رنج مي برند. اما هيچ گاه در سطح كلان سياسي، نقشي براي خود نمي بينند. براي شرايط كشور ايران، اين نقش نمادين بانوي اول ايران، آن هم در كشوري كه به نهاد خانواده مي بالد، يك گام آغازين براي حل مشكل حضور زنان در عرصه سياسي است. و اين فرصتي است كه با وجود رهنورد در كنار موسوي مي تواند ايجاد شود!»
اما آنچه تا حدي تعجب همگان را به همراه داشت، تعابير عجيب و غريبي است كه همسر موسوي در وصف خانواده مخملباف ايراد داشته است. وي با صدور پيامي ضمن تشكر از خانواده مخملباف به خاطره اهداء جايزه مذكور به وي در توصيف مخملباف و فرزندانش مي نويسد: «كيست كه نداند وفاداري و عشق شما به ملت، چگونه الهام بخش بزرگي در درك زيبايي شناسي و خلاقيت هنري تان بوده است. تا آن حد كه شما را به هنرمنداني نه فقط براي ايران بلكه به هنرمنداني براي بشريت دردمند تبديل كرده است به ويژه آن كه تبعيض ها و سركوب ها نسبت به تمام ملت و به خصوص زنان را با ابزار سحرانگيز سينما، متعهدانه بيان مي كنيد.»
عمق فاجعه تعريف و تمجيد اين چنيني از مخملباف آن گاه مشخص خواهد شد كه مروري بر سير تحولات مخملباف و فيلم هايش در سه دهه اخير داشته باشيم تا مشخص گردد كه رهنورد از چه كساني ستايش مي كند!
مخملباف كه كار فيلمسازي را در ابتداي دهه 60 با آثاري چون توبه نصوح، دو چشم بي سو و استعاذه آغاز كرده بود چنان شخصيت پرخاشگر و افراطي بود كه همه مخالفين را به انحراف متهم مي كرد! اما اين چهره به ظاهر سوپرحزب اللهي! چنان زود از ريل انقلاب خارج مي شود كه تعجب همگان را به همراه دارد. هر چند بزرگان تيزبيني چون سيدالشهداء اهل قلم خيلي پيش از اين هويت وي را كشف كرده بودند. سيدمرتضي آويني مي نويسد: «از همان اول با كمال تاسف معلوم بود كه مخملباف از آن تب هاي تند است كه زود سرد خواهد شد، اما همان تندي و داغي مانع از آن بود كه اين برودت قريب الوقوع را باور كنند اما امروز ديگر در وجود او، بايد «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد»
تحولات شخصيتي مخملباف در اواخر دهه 60 با سفر چندروزه وي به اروپا آغازشد و تا بدانجا پيش رفت كه آثار انحرافي چون نوبت عاشقي، سكس و فلسفه و فرياد مورچگان كه مروج اباحي گري است در كارنامه وي ثبت گرديد. و حال سازنده فيلم «فرياد مورچگان» كه با صراحت تمام براي اولين بار در سينماي ايران صحنه عريان شدن يك زن را در برابر دوربين به تصوير كشيده است، دراين تقديرنامه خانم رهنورد به عنوان مدافع حقوق زنان معرفي مي شود! معلوم نيست اين دفاع چگونه صورت گرفته و آيا ترويج بي بندوباري و عرياني از نگاه همسر موسوي ارتقاء جايگاه زن در جامعه است!؟ و آيا مشاور ارشد آقاي موسوي در صورت موفقيت در انتخابات دهم رياست جمهوري در تلاش بوده تا چنين تفكراتي انحرافي در حوزه مسائل زنان را در عرصه فرهنگ و سينماي ايران بسط و گسترش دهد!؟ همچنين نظر خانم رهنورد در مورد كشف حجاب خانواده مخملباف مشخص نيست و معلوم نيست كه آيا وي پوشش چنين خانواده نمونه اي! را مي پسندد يا خير؟
البته در وراي اين اظهارات علت اصلي تعريف و تمجيد رهنورد از مخملباف را بايد درحمايت بي دريغ مخملباف از سران فتنه در ماجراي فتنه88 دنبال نمود. مخملباف از ابتداي كليدخوردن سناريوي كودتاي مخملين خود را سخنگوي موسوي در خارج از كشور معرفي كرد (ادعايي كه هيچگاه توسط موسوي تكذيب نشد!) و تمام وقت خود و خانواده خود را در خدمت خيانت به كشور و حمايت از فتنه قرار داد! وي در كنار ضدانقلاب فراري چون محسن سازگارا به تبليغ عليه نظام اسلامي پرداخته و با صدور بيانيه هاي متعدد مشترك تلاش كرد تا فضاي كشور را ملتهب نگه داشته و به زعم خود نام خاندان موسوي و فتنه سبز را زنده نگه دارند!؟ وي با سفر به نقاط مختلف اروپا و آمريكا تلاش كرد تا ضدانقلاب خارج نشين را در دفاع از موسوي بسيج نمايد.
به همين خاطر است كه رهنورد امروز خود و خانواده موسوي را وامدار خانواده مخملباف مي داند و درتلاش است به نحوي جبران نمايد و چنين تعابير بي پايه اي را در مورد خانواده مخملباف بسرايد و خانواده مخملباف را به عنوان دوست خطاب كرده و هنرمندي اين خانواده را مورد ستايش قرار دهد!
پيش از اين شهيد بزرگوار سيدمرتضي آويني در وصف مخملباف گفته بود: «مخملباف فقط شعار مي دهد و از همان آغاز هم همين بوده است... وقتي بادكنك مي تركد صداي آن تا مدتها در گوش زنگ مي زند.» و اين تعبيري است كه امروز بيش از مخملباف مي تواند برازنده شريك زندگي آقاي موسوي باشد.

 



سياست بومرنگي

عاطفه صادقي دره بيدي
خبر ترور دو دانشمند هسته اي كشور در هفته گذشته، بار ديگر كينه دشمن را در قلب تمامي ايرانيان تازه كرد. اين نتيجه مهم ترين خبر هفته گذشته بود؛ يادآوري عناد دشمن و بغض ما نسبت به آنان.
اگرچه شنيدن اين خبر براي هر ايراني تأسف انگيز و ناراحت كننده است ولي خبري تازه نبود!
از زمان شكل گيري انقلاب اسلامي در اين كشور، دشمن براي مقابله با آن يا حداقل سنگ اندازي و متوقف كردن مسير پيشرفت آن، هزاران روش دشمني را اعمال كرده است يكي از اين روش ها در ارتباط با اليت يا نخبگان اين انقلاب است.
حذف فيزيكي، به ترور و كشتن نخبگان جامعه اطلاق مي شود، اين روش درمورد بسياري از بهترين ياران انقلاب از ابتدا تاكنون اعمال شده است. حجت الاسلام مجتبي ذوالنور در تجمع دانشگاهيان دانشگاه شهيدبهشتي در محل مسجد اين دانشگاه درپي شهادت استاد مجيد شهرياري عضو هيئت علمي دانشكده مهندسي هسته اي دانشگاه شهيد بهشتي، تعداد شهيدان ايران در عمليات هاي تروريستي را، 16هزار نفر عنوان كرد كه از بهترين سياستمداران مانند شهيد رجايي و بهشتي تا متفكريني چون شهيد مطهري و سرداران و دانشمندان بزرگ ايران اسلامي را شامل مي شود. اگرچه ترور و حذف نخبگان به ايجاد زمينه هاي بسيار و استفاده رذيلانه از خلاهاي امنيتي كشور برمي گردد ولي درهر حال از تغيير، به مراتب سهل الوصول تر است.
تغيير به معناي حذف معنوي، تغيير مسير و رويكرد نخبگان جامعه از همراهي با انقلاب و ياري رساندن به آن تا سكوت و مخالفت را شامل مي شود اگر حذف فيزيكي به جان گرفتن و تزريق رسالت شهيد در جامعه منجر مي شود آسيب هاي حذف معنوي يا تغيير نخبگان جامعه، نگران كننده و يأس آفرين است.
در تاريخ صدر اسلام شخصيت زبير سيف الاسلام شخصيتي ويژه است. وي كه حاضر به بيعت با خليفه نخست نشده بود با وسوسه قدرت و ثروت چنان تغيير كرد كه بعدها نه تنها با شمشير خود به ياري اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب نرفت بلكه خود مدعي خلافت شد!
اين قبيل تغييرات در ميان نخبگان و پيشاني هاي يك جامعه سبب ايجاد ترديد و يأس در مباني و اصول انقلاب مي شود و تنها جامعه اي مي تواند از آن عبور كند كه مشروعيتي فراگير و مباني اي قدرتمند داشته باشد.
دشمن در سال گذشته با زمينه چيني و فراهم كردن شرايطي ويژه تا حدودي توانست بخشي از نخبگان سياسي جامعه ايران را- اگر نگوييم به تغيير موضع- به سكوت و انفعال در قضاياي فتنه بكشاند. در آميختن حق و باطل و تلاش براي ايجاد انقلابي نرم و مخملين به منظور تغيير سيستم حكومتي و تضعيف نظام جمهوري اسلامي سناريويي بود كه توسط دشمن طراحي شد و متأسفانه بخشي از نخبگان جامعه با اتخاذ رويكردي منفعل يا متضاد با آرمان هايي امام(ره) و رهبري، در اين امتحان مردود شدند.
البته به دليل ظرفيت بالاي نظام جمهوري اسلامي در تحمل مخالف و مشروعيت بالاي آن در ميان اقشار و گروه هاي مختلف، توطئه تغيير يا سكوت نخبگان با هوشياري تمامي مردم به بهترين شكل مديريت شد. اين بدان معناست كه مردم در غياب نخبگان خويش به ميدان آمده و با بصيرت تمام رهنمودهاي ولايت را فصل الخطاب قرار داده و نخبگان جامعه را با خويش همراه كردند. رهبر معظم انقلاب، ضمن تأكيد بر اين نكته كه در آينده زواياي اين فتنه بهتر تبيين مي شود در ديدار با دانش آموزان در آستانه 13 آبان 89 اين مسئله را چنين كالبدشكافي مي كنند:
«در ميدان سياسي، فتنه سال 88 را جوان هاي ما خواباندند. بيش از عوامل گوناگون ديگر، جوان هاي ما، همين شما دانش آموزها، همين شما دانشجوها نقش داشتيد؛ والا فتنه، فتنه بزرگي بود. من به شما عرض كنم؛ چند سالي كه بگذرد، آن وقت قلم هاي بسته شده آگاهان بين المللي روان خواهد شد، باز خواهد شد، خواهند نوشت. ممكن است من آن روز نباشم، اما شماها هستيد؛ خواهيد شنيد، خواهيد خواند كه چه توطئه بزرگي پشت فتنه سال 88 بود. اين فتنه خيلي چيز مهمي بود، قصدشان خيلي قصد عجيب و غريبي بود؛ درواقع مي خواستند ايران را تسخير كنند. اينهائي كه عامل فتنه بودند- توي خيابان، يا بعضي از سخنگويانشان- اغلب ندانسته وارد اين ميدان شده بودند؛ اما دست هائي اينها را هدايت مي كرد، نمي فهميدند. حالا اين كه چطور بعضي ها وارد اين ميدان شدند، چطور ندانسته به دشمن كمك كردند، خودش تحليل هاي دقيق روانشناختي دارد؛ اما واقعيت قضيه اين است كه عرض كردم، اين مسئله خيلي كار بزرگي بود؛ اين كار را شما جوان ها به سامان رسانديد.»
ترورهاي اخير و شهادت استاد شهرياري بار ديگر ما را متذكر اين نكته كرد كه چه در روش حذف فيزيكي و چه در روش تغيير نخبگان اين جامعه به امداد الهي و با وجود نعمت واكسينه است.
در اين ارتباط دو سال پيش روزنامه انگليسي ديلي تلگراف فاش كرد: «اسرائيل به عنوان بخشي از يك جنگ غيرمستقيم و پنهاني عليه برنامه هسته اي ايران، در حال ترور دانشمندان هسته اي ايران است.»
يك پايگاه اطلاع رساني نيز در گزارشي با اشاره به ترور دو دانشمند ايراني و با يادآوري ترور دكتر مسعود علي محمدي در اوايل سال جاري ميلادي به روشي مشابه افزود: براساس دستورالعمل سال 2005 دولت بوش به سازمان سيا، اين سازمان موظف شد كه به ناامن سازي ايران مبادرت ورزد. اين سند كه توسط «سيمور هرش» روزنامه نگار نيويورك تايمز فاش شده، نشان مي داد كه بودجه اي معادل 500 ميليون دلار براي تخصيص به گروه هاي جدايي طلب ايراني در نظر گرفته شده است. بنابراين گزارش، اي بي سي نيوز هم گزارش كرد كه تلاش هاي مرتبط با بي ثبات سازي ايران شامل تبليغات رسانه اي مسموم، سرمايه گذاري در عمليات تروريستي و ناامن ساختن مرزهاي ايران مي شود.ترور دانشمندان ايراني درست در روزهايي صورت مي گيرد كه اتحاديه اروپا از ايالات متحده آمريكا خواسته است كه گروهك سازمان مجاهدين خلق (منافقين) را از ليست سازمان هاي تروريستي خود خارج كند. در همين حال تعداد زيادي از نمايندگان كنگره آمريكا نيز بر درخواست اتحاديه اروپا مهر تأييد زده بودند. سازمان منافقين سابقه اي طولاني در كشتار مردم بي گناه ايران و عراق دارد و اگر چه هيچ كس ترديدي در تروريستي بودن اين سازمان مخوف ندارد اما امروز كه همه راه ها براي توقف ايران به بن بست رسيده است، استفاده از ترور، شايد بهترين چاره براي حاكمان واشنگتن، لندن و تل آويو باشد.
در توطئه حذف فيزيكي، باور به مفهوم «شهادت» نه تنها توطئه را خنثي ساخته بلكه آن را از امري شر و تأسف انگيز، تبديل به خير مي كند در همين ارتباط مردم ايران اسلامي به فرموده بنيانگذار انقلاب اسلامي معتقدند: «بكشيد ما را، ملت ما بيدارتر مي شود».در واقع «شهادت» به تعبيري ناقص، همانند يك تبديل كننده قوي عمل مي كند. در مرحله اول به اثبات حقانيت شخص و مسير وي مي انجامد و در مرحله بعد امكان تكثير و هموار كردن مسير را عملي مي كند. از اين رو سياست شكست خورده ترور را مي توان بومرنگي دانست كه درنهايت گريبان پرتاب كننده اش را مي گيرد.
شهادت در فرهنگ تشيع ولايت پذيري، كينه خصم را در دل ها زنده و مسير حركت را روشن مي سازد.بنابراين ترور و حذف فيزيكي نه تنها هيچ آسيبي به اين ملت وارد نمي كند بلكه آن را در درازمدت پوياتر و فعال تر مي نمايد.
اينكه پس از مسائل سال گذشته دشمن براي زمين زدن فعاليت هسته اي ايران اسلامي به روش هاي پوسيده و تكرار شده قبلي خويش از جمله ترور دانشمندان ايراني دست زده است از يك طرف نشانه عجز وي در مرحله عمل و اقدام سياسي عليه ايران است و از سوي ديگر نشانه اوج كينه و رذالت دشمن كه از هر اقدامي براي مهار فعاليت هسته اي كشور دريغ نمي كند.و در هر حال برنده اين بازي نظامي است كه با اتكاي به خداوند قادر متعال و به تبعيت از آرمان هاي امام و رهبري تمامي خطرات را پشت سر گذاشته و مسير پيشرفت را با اتخاذ الگويي بومي و بدون وابستگي طي مي كند.

 



يك تحليل از بنياد كارنگي روس ها چگونه به ايران نگاه مي كنند؟

دو تحليلگر روس بنياد آمريكايي كارنگي با نگارش گزارشي مفصل به تحليل مناسبات ايران و روسيه و نقش آمريكا در آن پرداخته اند. با وجود آنكه ابعاد مختلف اين تحليل قابل مناقشه جدي است، بخش هاي اصلي اين گزارش براي استفاده خوانندگان منتشر مي شود. اين مقاله به قلم ديميتري ترنين و الكسي مالاشنكوف نوشته و متن كامل آن در پايگاه اينترنتي بنياد كارنگي منتشر شده است. آنچه مي خوانيد ترجمه خلاصه اي از اين گزارش است.
¤ اهداف هسته اي ايران از نگاه روس ها
مي توان هدف اصلي ايران را در زمينه هسته اي اينگونه برشمرد. ايجاد چرخه كامل سوخت هسته اي در داخل ايران از منظر ايران مصالحه قابل قبول در اين زمينه با جامعه بين المللي بايد تامين كننده همه اهداف فوق باشد و در عين حال امكان دسترسي كامل ايران به فناوري هاي پيشرفته را فراهم كند و ايران بار ديگر به صورت كامل به جامعه بين المللي بپيوندد. جريان آزاد سرمايه براي ايران فراهم شود و ايران به بازارهاي جهاني و منطقه اي دسترسي پيدا كند. شايد ايران قبول كند كه از نظر فني غيرهسته اي بماند و از اين طريق به متن معاهده منع تكثير هسته اي پايبند بماند اما ايران تاكيد خواهد كرد كه برنامه هسته اي اش در حد آستانه هسته اي شدن باشد يعني همانند الگويي كه ژاپن در پيش گرفته است. اينكه جامعه بين المللي چنين وضعي را بپذيرد يا خير به نوع نگاه جامعه جهاني به حاكميت ايران بستگي دارد. شايد جامعه جهاني اعتماد كند كه توان هسته اي در اختيار ايراني باشد كه دوست غرب باشد يعني همان حكومتي كه شبيه رژيم شاه مخلوع باشد يا اينكه حكومتي كه برخي از تغييرات دموكراتيك در آن حادث شده باشد اما ايراني كه خوي خصمانه داشته باشد مشمول محدوديتها و تحريم هاي جامعه بين المللي خواهد بود.
¤ هيچ دولتي در ايران درباره غني سازي معامله نمي كند
بايد توجه داشت كه هيچ دولتي در ايران حتي يك دولت خيالي دموكراتيك درباره برنامه هسته اي ايران و برچيده شدن آن به مذاكره نخواهد پرداخت. از آنجا كه دموكراسي ها به سمت ملي گرايي حركت مي كنند ايران دموكراتيك احتمالا به برنامه هسته اي اش به چشم نمادي از تولد مجدد در داخل و تثبيت جايگاه بين المللي اش نگاه خواهد كرد.
¤ نگاه چين به ايران
در اين ميان بايد به نقش چين و الگوي رفتار روسيه نيز توجه داشت. چين به صورت فزاينده اي به بازيگر اصلي در منطقه خاورميانه و مسائل مربوط به ايران تبديل شده است. چين عملگرا به ايران نه تنها به چشم يك تامين كننده اصلي انرژي نگاه مي كند بلكه ايران را كشوري مي داند كه منابع نفت و گاز آن مي تواند از طريق زميني به مناطق غربي چين برسد و در نتيجه احتمال خرابكاري در مسير دريايي توسط نيروي دريايي آمريكا و هند براي محموله هاي انرژي چين از بين برود. روسيه بازيگر حاشيه اي مهمي در بازي ايران است. روسيه نمي تواند به صورت مستقيم بر رفتار ايران تاثير بگذارد و در عين حال نمي تواند در نقش واسطه ميان ايران و آمريكا عمل كند. اما روسيه در مقام همسايه ايران و شريك آن در همكاري هاي نظامي و حوزه انرژي هسته اي و يكي از اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل متحد اين موقعيت را در اختيار دارد كه شخصيتهايي را در ايران تشويق كند كه تقابل با آمريكا را دنبال مي كنند يا از كساني در ايران حمايت كند كه به دنبال مصالحه و سازش هستند. تاكنون روسيه هيچ انتخاب روشني در اين زمينه انجام نداده است. روابط روسيه با ايران بسيار مبهم است. در طول تاريخ روابط روسيه با ايران آميخته با روابط تجاري دوجانبه، رقابتهاي تلخ منطقه اي و رقابت ژئوپليتيك روسيه با كشورهاي ديگر براي كسب سلطه بر ايران بوده است.
¤ برقراري توزان ميان تهران و واشينگتن
مسكو به گونه اي عمل كرده است كه در مناسباتش با ايران از يك سو و روابطش با آمريكا از سوي ديگر نوعي توازن را حفظ كند. روسيه فناوري هاي پيشرفته را به ايران نداده است تا غرب را راضي نگاه دارد و از سوي ديگر با ايران همكاري هاي نزديكي داشته و به همين خاطر خشم آمريكا را به جان خريده است.
¤ تاريخچه بوشهر
نيروگاه اتمي بوشهر كه به صورت رسمي در اوت 2010 وارد چرخه هسته اي شد نمونه همكاري هاي ايران و روسيه در حوزه اقتصادي است اما همين پروژه گوياي محدوديتهاي مطرح در مسير چنين همكاري هايي است. ارزش اين قرارداد حدود يك ميليارد دلار است. روسها درباره تاخير ايران در پرداخت وجوه اين قرارداد شكايت دارند. ايران نيز از روند كند احداث اين نيروگاه شكايت دارد. از نظر سياسي پروژه نيروگاه اتمي بوشهر بسيار آسيب پذير است. روسيه هر از چندگاهي اجراي اين پروژه را متوقف كرده و مشكلات فني را علت اين كار عنوان كرده است. البته در واقع روسيه به حساسيتهاي آمريكا در اين زمينه واكنش نشان داده است.
البته در اين ميان ايران با پيشنهاددادن پروژه هاي پولساز به روسيه و اروپا اين كشورها را وسوسه كرده است. پيشنهاد احداث نيروگاههاي اتمي ديگر از جمله اين پيشنهادهاي وسوسه كننده ايران بوده است.
¤روابط نظامي ايران و روسيه
روسيه از اوايل دهه1990 مقادير قابل توجهي از تسليحات و تجهيزات نظامي را به ايران فروخته است. تجهيزات نظامي از قبيل تانكهاي تي72 خودروهاي رزمي پياده نظام و نفربرهاي زرهي از جمله اين تجهيزات فروخته شده به ايران هستند. هواپيماهاي جنگي از قبيل اس يو 24 و زيردريايي ها از جمله جديدترين فروشهاي نظامي روسيه به ايران به شمار مي روند. ايران مي تواند از زيردريايي هاي روسي براي حمله به نيروهاي دريايي آمريكا در خليج فارس استفاده كند. در اين ميان مقامات ]رژيم[ اسرائيل مي گويند بخشي از منابع مالي براي انعقاد قراردادهاي جديد تسليحاتي روسيه با سوريه از جمله ميگ29 را ايران تأمين كرده است و قرار است در نهايت اين تجهيزات نظامي به ايران داده شود. البته برنامه فروش جتهاي جديدتر روسي از قبيل تي يو 204 به ايران بخاطر مخالفت روسيه با تحويل دادن سامانه دفاع هوايي اس سيصد به ايران متوقف شده است.
¤هراس روسيه از رقابت گازي با ايران
ايران پس از روسيه بزرگترين منابع گازي جهان را در اختيار دارد. علاقه روسيه به منابع گاز طبيعي ايران دوسويه است. روسيه از يك سو مي خواهد در توليد گاز طبيعي در ايران سهم داشته باشد و از سوي ديگر در انتقال گاز ايران به كشورهاي آسياي جنوبي درگير باشد. آنچه روسيه با آن مخالف است انتقال گاز طبيعي ايران به اروپاست. اروپا پولسازترين بازار گازي براي شركت ملي گاز روسيه، «گازپروم» است. عملياتي بودن احداث خط لوله «ناباكو» كه پروژه اي جايگزين خطوط انتقال گاز شركت گازپروم است به اين بستگي دارد كه ايران گاز خودش را در اختيار مجريان اين پروژه قرار بدهد. با آنكه ايران با روسيه و قطر در اجلاس كشورهاي توليدكننده گاز همكاري كرده است مسكو از هرگونه تحولي بيم دارد كه به صورت قابل توجهي آزادي عمل آن را در بازار گازي جهان محدود كند. بنابراين بعيد است كه گروه گازي جهان به سازماني همانند اوپك تبديل شود.
¤نگراني هاي روسيه از هسته اي شدن ايران
بي ترديد روسيه به هيچ وجه علاقه ندارد ايران به جنگ افزارهاي هسته اي و ابزار لازم براي استفاده از اين جنگ افزارها دست پيدا كند. اگر چنين اتفاقي رخ بدهد توازن راهبردي و سوق الجيشي منطقه از قفقاز گرفته تا آسياي ميانه به شدت برضد مسكو تغيير خواهد كرد. روسيه از اوايل قرن نوزدهم بر اين مناطق مسلط بوده
است و حتي پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق موقعيت قوي در اين مناطق حفظ كرده است. مسكو درباره مسائلي از قبيل رژيم حقوقي درياي خزر و مرزهاي منطقه كه مسائل مشكل ساز با ايران هستند نگاه هاي خاص خودش را دارد. اگر ايران به توان هسته اي دست پيدا كند روسيه ديگر نمي تواند به اختلاف هايي كه در اين زمينه با تهران دارد به راحتي بي توجهي كند. در واقع ايران هسته اي رقيب منطقه اي بسيار جدي تري براي روسيه در مناطقي از قفقاز گرفته تا تاجيكستان خواهد بود. قابليت هسته اي مي تواند فضايي در اطراف ايران ايجاد كند به طوري كه كشورهاي همسايه اي از قبيل تركمنستان مجبور باشند سياست هاي مطلوب تهران را در پيش بگيرند. اين وضع مي تواند بر مسائل سوق الجيشي انرژي در اطراف درياي خزر تاثير بگذارد.
¤نزديكي روسيه به آمريكا
با آنكه ايران به نظر روسيه عامل راهبردي با اهميت منطقه اي است، روسيه به نظر ايران ابزاري براي تضعيف سياست هاي آمريكا به شمار مي رود. محافل حكومتي ايران در محافل خصوصي و در برخي مواقع در محافل نه چندان خصوصي به شدت از روسيه ابراز انزجار مي كنند به همين خاطر صبر روسيه در قبال ايران پايان يافته است. حضور باراك اوباما رئيس جمهور امريكا در كاخ سفيد سبب شد فرصت بهتري براي مسكو فراهم شود تا رويكرد كلي اش را درباره نظم بين المللي به مناسباتش با آمريكا و ايران مرتبط كند. باراك اوباما دكمه آغاز مجدد روابط آمريكا با روسيه را فشار داده است و در روند حذف برخي از عوامل ناراحت كننده اصلي براي روسيه از قبيل توسعه ناتو و عضويت اوكراين و گرجستان در آن و حذف سامانه دفاع موشك هاي بالستيك آمريكا در اروپا حركت كرده است. ظاهرا او براي روسيه رئيس جمهوري است كه مسكو مي تواند با وي به تعامل بپردازد. مسكو كه از موضع باراك اوباما مبني بر پرهيز از گزينه تغيير رژيم در ايران و حمله نظامي به اين كشور رضايت داشت در نوامبر 2009 ژوئن و 2010 با اعمال تحريم هاي اقتصادي محدود بر ضد ايران موافقت كرد. در اواسط سال 2009 روسيه قرارداد تحويل پنج سري از سامانه دفاع هوايي «اس-300» به ايران را لغو كرد. يك سال بعد نيز روسيه به قطعنامه 1929 شوراي امنيت سازمان ملل متحد بر ضد ايران راي داد كه اساسا صدور تسليحات سنگين به ايران را ممنوع كرده است. ارزش قرارداد موشك هاي «اس-300» حدود يك ميليارد دلار است. اينكه اين قرارداد در زمان به اوج رسيدن تنش هاي آمريكا و روسيه منعقد شد و زمان كاهش تنش مسكو و واشنگتن متوقف شد به روشني گوياي آن است كه مناسبات آمريكا و روسيه چگونه بر سياست گذاري هاي مسكو در خصوص ايران تاثير مي گذارد. در ژوئيه سال 2010 محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران از ديميتري مدودف رئيس جمهور روسيه به شدت انتقاد كرد و او را به دنباله روي از سياست خارجي آمريكا و تبديل شدن به ابزاري در تبليغات آمريكا بر ضد ايران متهم كرد. از منظر ايران، روسيه به اردوي دشمنان تاريخي ايران ملحق شده است. شدت اتهامات مقامات ايراني بر ضد روسيه گوياي عمق نارضايتي تهران از تغيير سياست هاي مسكو است كه سبب شده آنها از بازي ديپلماتيك محبوبشان يعني استفاده از روسيه براي ايجاد شكاف در داخل شوراي امنيت سازمان ملل متحد و جلوگيري از سياست هاي آمريكا محروم شوند.
¤ روسيه كاملا به جبهه غرب نمي پيوندد
روسيه به ايران به چشم كشور در حال افزايش موقعيت و قدرت با بلندپروازي هاي زياد نگاه مي كند و نه اينكه ايران را كشوري بداند كه بخواهد دشمن روسيه باشد. بنابراين روسيه با هيچ گونه اقدام نظامي بر ضد ايران همراهي نخواهد كرد. رهبران روسيه نه تنها به افزايش تعداد مسلمانان در روسيه و مرزهاي جديد آن توجه دارند بلكه پيامدهاي فاجعه بار ائتلاف مسكو با جبهه فرانسه و بريتانيا را در اوايل قرن بيستم به خاطر دارند كه سبب شد روسيه به دامن جنگ جهاني اول بيفتد و زمينه براي انقلاب بلشويكي سال 1917 مهيا شود. روسيه ديگر همانند گذشته متحدي ندارد كه با خطري موجوديتي مواجه باشد يعني همان وضعيتي كه در سال 1914 در صربستان با آن مواجه بود. بنابراين روسيه تلاش مي كند در مناقشه هاي اصلي جهان امروز مواضع خنثي اتخاذ كند. اين سخن به معناي آن است كه هرگونه اقدام نظامي احتمالي آمريكا يا ]رژيم[ اسرائيل برضد ايران سبب خواهد شد روسيه خودش را از عاملان حمله دور كند و هرگونه استفاده از قوه قهري را بدون مجوز شوراي امنيت سازمان ملل متحد محكوم كند. البته اين سخن به معناي آن نيست كه روسيه در چنين شرايطي ايران را به آغوش خود خواهد كشيد بلكه روسيه خود را براي مواجهه با موجهاي شوكي آماده خواهد كرد كه حمله احتمالي به ايران در منطقه خاورميانه به وجود خواهد آورد.
منبع: پايگاه مطالعات استراتژيك ايران هسته اي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14