(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 30  آذر 1389- شماره 19819

اعتراف جديد به نگاه ابزاري اصلاح طلبان به جنبش دانشجويي
قطع چندباره افشاگري هاي دانشجوي مضروب انگليسي در BBC
توزيع كتابچه تحريك آميز در دانشگاه تبريز
گزارش تحليلي كيهان از وضعيت اعتراضات دانشجويي در اروپا
اروپا در آتش خشم دانشجويان
گزارشي براي ملاقات هاي خياباني پاسخ مراجع عظام تقليد درباره گفت و گو با نامحرم در پارك و رستوران
5 اصل كليدي جنبش دانشجويي



اعتراف جديد به نگاه ابزاري اصلاح طلبان به جنبش دانشجويي

در پي شكاف هاي جديد در جريان برانداز زاييده فتنه 88- جريان موسوم به جنبش سبز-به نظر مي رسد بدنه دانشجويي اين جريان هم از اختلاف، شكاف و سرگرداني رنج مي برد.نمونه بارز اين اختلاف و ها سردرگمي ها در 16آذر روز دانشجو مشاهده شد كه جريان هاي برانداز به دليل رويگرداني دانشجويان از تشكل هاي اسم و رسم دار آنها، به عناوين بي نام ونشاني مانند جمعي از فعالين و... تمسك جستند. اخيرا هم سايت وابسته به سازمان ادوار تحكيم وحدت در تحليلي با عنوان «گام بزرگ جنبش دانشجويي»،با بازخواني تاريخي،اختلاف نظر جريان هاي دانشجويي معارض با اصلاح طلبان و سبزها را به نمايش گذاشت.در تحليل ادوار نيوز با مرور «سواري رايگان» اصلاح طلبان بر روي موج هاي جنبش دانشجويي آمده است:«دولتيها و مجلسي هاي اصلاح طلب علاوه بر اين كه هيچ توجهي به خواسته هاي دانشجويان ننهادند، بلكه سعي نمودند تا حوزه هاي كنترل دانشجويان را بيشتر به تصرف خود در بياورند .آنها با تصويب قوانين جديدتر و سپردن اختيارات به كميته هاي انضباطي و حراست دانشگاه ها تلاش مضاعفي را در برخورد با دانشجويان آغاز كردند ابلاغ قوانين جديد به دانشگاه ها به اين منظور صورت گرفت كه رسيدگي به پرونده هاي دانشجويي به جاي قوّه قضائيه در اختيار كميته هاي انضباطي كه وابسته به دولت و در دانشگاه ها مستقر بودند صورت بگيرد.پس از ابلاغ اين قوانين پرونده سازي براي تك تك دانشجويان آغاز شد و يك يك فعالان دانشجويي ستاره دار شدند .هر كدام از آنها دچار تعليق آموزشي شدند يا احكامي ديگر از طرف وزارت خانه هاي دولتي براي آنان صادر شد. بدعت جديدي كه در آن زمان گذشته شد تا به امروز دانشجويان را تحت فشار مضأعفي گذشته است.يعني هم محروميت هاي تحصيلي و آموزشي و دانشگاهي و هم تحمل مجازات هاي قضايي.»اعتراف به رويكردهاي ضد دانشجويي اصلاح طلبان از سوي اين سايت وابسته به اين جريان ، در واقع هم هشداري به دانشجويان براي پرهيز از دام هاي جديد اصلاح طلبان وسبزهاست و هم اختلاف نظر بين طيف دانشجويي و سياسيون اين جريان را آشكار مي سازد.


 



قطع چندباره افشاگري هاي دانشجوي مضروب انگليسي در BBC

به گزارش «خبرنامه دانشجويان ايران»؛به دنبال پخش خبر و فيلم برخورد خشونت آميز پليس انگليس با يك دانشجويي معلول، رسانه هاي امنيتي-دولتي انگليس مجبور به ثبت عكس العمل شدند. در اين برخورد غيرانساني،پليس انگليس «جودي مكنتاير» دانشجوي معلول را از روي صندلي چرخ دار به زمين انداخته و در طول خيابان به زمين مي كشد.شبكه خبري شبهه دولتي BBC هم براي پوشش اين خشونت پليس عليه دانشجويان، پس از دو يا سه روز، تصميم به مصاحبه با اين دانشجوي معلول گرفت..هر چند متن اين مصاحبه نشان مي دهد قصد شبكه بي بي سي از دعوت وي به مصاحبه، خيرخواهانه نيست، اصرار بي بي سي بر نشان دادن تصوير نه چندان خوش آيند اين دانشجو، با اندازه بزرگ و معرفي او بعنوان «سخنگوي دانشجويان» جهت تحقير و تخفيف وجه جنبش معترض انگليسي به نظر مي رسد.طي اين مصاحبه « جودي مكنتاير» كه با اختلال شديدي در حركات صورت و دست و پا مواجه است، ضربه هاي منطقي و فكري سهمگيني به شبكه BBC وارد مي سازد. دانشجويان انگليسي فيلم اين مصاحبه را بانضمام كليدواژه (بي شرمانه) و (خيطي) از شبكه BBC در شبكه يوتيوب قرار داده اند . بي بي سي كه بخش فارسي آن در ايران رفتار افراد غيروابسته و سرخود در كوي دانشگاه را بدون هيچ دليل مشخصي، فورا به مراجع رسمي و رؤوس حاكميت ايران، مرتبط مي ساخت، اين بار در مرزهاي خود، به توجيه خشونت پليس رسمي انگليس مي پردازد . از منظر دست اندركاران اين شبكه انگليسي در ايران مجرم جنايات كوي دانشگاه يا كهريزك «اشخاص» نيستند، بلكه جرم مستقيما متوجه حكومت است. اما در انگليس يا اصولا جنايتي رخ نداده، يا مجرم « حوادث»، پيش از همه، يك معلول جسمي است و بعد شايد، احتمالا، ظاهرا، فقط چندتا افسر پليس هستند كه خطائي كرده اند و آن هم قابل پيگيري در مراجع قضائي محترم است، و حكومت انگليس تنها مرجعي است كه اين وسط اشاره اي بدان نمي شود و در جايگاه پاسخ گوئي قرار نمي گيرد . حملات پليس و آثار جرم آن به دانشجويان در انگليس (حادثه -incident) خوانده مي شود، اما در ايران، حتي دفاع پليس از خود نيز جنايت و ناحق جلوه داده مي شود.
گفتني است؛مجري بي بي سي اين جوان معلول را در طول 10 دقيقه سوال پيچ مي كند و به طرز مضحكي تلاش مي كند يك معلول را كه حتي قدرت فرار از حمله پليس نداشته، خطرناك جلوه دهد! وهر جا لازم ديد به قطع سخنان وي مي پردازد.

 



توزيع كتابچه تحريك آميز در دانشگاه تبريز

به گزارش «خبرگزاري دانشجو»، به تازگي كتابچه اي با محتوايي قوميت گرايانه و با هدف تحريك دانشجويان آذري زبان در دانشگاه تربيت معلم تبريز توزيع شده است. اين كتاب كه «علل و نتايج قيام ملت آذربايجان در خرداد 85» نام دارد، به بازخواني حوادث ناشي از درج يك كاريكاتور در روزنامه ايران و اغتشاشات پس از آن كه با نقش آفريني مستقيم عوامل جاسوسي و مزدور امريكارخ داد، مي پردازد.اين كتاب مي كوشد با مرور حوادث سال85 در مناطق آذري زبان، عواطف و احساسات دانشجويان را تحريك كرده و زمينه اعتراض دانشجويان را فراهم آورد. در بخشي از اين كتابچه با استفاده از ادبيات و اصطلاحات پان تركيستي و تجزيه طلبانه مانند «آذربايجان جنوبي» آمده است: «پس از قيام حوادث خرداد 85 ، سازماندهي در بين مردم آذربايجان بيش از گذشته شده و گفتمان حركت ملي آذربايجان جنوبي گسترده شده است، صحت آن را مي توان در مبارزات زير زميني سال هاي اخير و حضور مردم در مسابقات فوتبال تيم تراكتورسازي دانست و تجمع 13 فروردين سال جاري آذربايجان را در آينده با خردادهاي خونين ديگري همراه خواهد كرد.... انتظاري كه از مردم آذربايجان مي رود، شكستن جو خفقان و اختناق و ادامه مبارزات مدني و ملي نسبت به شهيدان خرداد 85 و محبوبين حركت ملي آذربايجان است». همچنين در اين كتابچه تلاش شده است با اهانت به روحانيت و تاكيد بر «كمرنگ شدن اعتقادات ديني و مذهبي در مردم اذري زبان» ميان بدنه اجتماعي آذربايجان و روحانيت اختلاف ايجاد شود.اميد است عوامل تفرقه افكن و تجزيه طلب اين كتابچه شناسايي و مجازات شود.

 



گزارش تحليلي كيهان از وضعيت اعتراضات دانشجويي در اروپا
اروپا در آتش خشم دانشجويان

مهدي مهدوي
دانشجويان به عنوان قشر فرهيخته يك جامعه، همواره جزء نخستين معترضان به سياست هاي ناعادلانه دولت ها هستند. اعتراض به ناعدالتي ها و سياست هاي نادرست و جنگ طلبانه در مورد دانشجويان دانشگاه هاي اروپايي نيز صادق است. در حقيقت دولت هاي اروپايي هر ازچندگاهي شاهد اعتراض دانشجويان در قبال عملكرد سياستمداران بوده اند. اخيرا اين مسئله به شدت در اروپا بحران زا شده است. دولت هاي اروپايي مجبور شده اند براي مقابله با موج اعتراضات دانشجويان از خشونت استفاده كنند. سركوب خشن دانشجويان، نارضايتي روزافزوني را به دنبال داشته است. اما براي درك بهتر موضوع بايد نگاهي هرچند مختصر به تاريخچه اين نوع حركات دانشجويي بيندازيم. فرض ما اين است كه مي توان تظاهرات دانشجويي ماه هاي اخير در انگليس، فرانسه و ايتاليا را در راستاي ظهور مجدد؛ هر چند كم فروغ جنبش دانشجويي تحليل كرد. به همين سبب بايد اشاره اي به جنبش دانشجويي ماه مه 1968 پاريس داشته باشيم.
اساساً جنبش دانشجويي ماه مه 1968 پاريس را سرآغاز جنبش دانشجويي مي دانند. هر چند اين جنبش صرفا دانشجويي نبود اما دانشجويان فرانسوي آن را در اعتراض به سياست هاي ژنرال دوگل آغاز كردند كه بسط و گسترش آن، حضور ديگر اقشار اجتماعي و به ويژه كارگران را درپي داشت. اين جنبش ماهيتي پلوراليستي داشت و تعدد خواست هاي معترضان از ويژگي هاي آن بود. از لحاظ نظري نيز جنبش دانشجويي 1968 را پدرخوانده جنبش هاي دانشجويي در سراسر دنيا مي دانند. چه آن كه پس از آن بود كه جنبش دانشجويي به عنوان راهي براي مبارزه با كاپيتاليسم در ديگر كشورها به كار گرفته شد.
در سال هاي اخير حركت هاي اعتراضي دانشجويي در فرانسه مجدداً مشاهده شده است. در سال 1386 اعتراضات فراواني عليه قانوني موسوم به قانون پكرس كه جهت اصلاحات دانشگاهي پيشنهاد شده بود، انجام گرفت. در همان تاريخ جهان نيوز با اشاره به تشكيل اتحاديه دانشجويان ويژه «مقابله با اصلاحات دانشگاهي فرانسه» گزارش داد: «براساس آخرين اطلاعاتي كه اتحاديه هاي دانشجويي فرانسه ارايه داده اند، هم اكنون بيش از 45واحد دانشگاهي از مجموع 85دانشگاه در اعتصاب بسر مي برند كه بر اثر آن بطور كامل تعطيل يا نيمه تعطيل هستند.» اين آمار نشان مي دهد كه اعتراضات دانشجويان گسترده بوده است.
البته اعتراضات دانشجويي در فرانسه به آن سال محدود نمانده است. در آبان ماه سال جاري هم دانشجويان به تظاهرات مردمي در فرانسه پيوستند. اين اعتراضات كه به دليل تصويب لايحه اصلاحات در قوانين بازنشستگي صورت گرفت، همبستگي شديدي را ميان دانشجويان و ديگر اقشار اجتماعي نشان داد. به گزارش ايرنا «صدها دانشجوي فرانسوي با دردست داشتن پلاكاردها و دست نوشته هايي و با سردادن شعارهاي اعتراض آميزي مخالفت خود را با مصوبه مجلس سنا در خصوص لايحه نظام بازنشستگي اعلام كردند. اين دانشجويان كه در پاسخ به فراخوان اتحاديه دانشجويي موسوم به Unef در محل تجمع كرده بودند، شعارهايي با مضامين لزوم ايستادگي در مقابل دولت سردادند.»
در همين حال برخي معتقدند اين اعتراضات را صرفا نبايد يك اعتراض ساده صنفي دانست بلكه نقش تضادهاي دروني نظام سرمايه داري در اين اعتراضات برجسته است. براي نمونه بايد به مقاله يكي از نويسندگان معروف غربي در اين باره اشاره كرد. به گزارش قدسنا «دايانا جانستون در مقاله اي با عنوان «فروپاشي تأمين اجتماعي: كارگران فرانسوي در برابر سياستگذاران نئوليبرال» در نشريه گلوبال ريسرچ (Global Research) درباره تظاهرات اخير فرانسه مي نويسد: (اعتراضات فرانسه) از يك نظر انعكاس خشم عمومي عليه حكومت (ساركوزي) است كه وقيحانه منافع ثروتمندان را بر مردم كارگر و كارمند كه اكثريت فرانسه را تشكيل مي دهند ترجيح داده است.» وي در ادامه مي نويسد كه شعار آغازين ساركوزي كه مي گفت «كار بيشتر، درآمد بيشتر» اكنون تبديل شده است به «كار سخت تر، درآمد كمتر.»
وي آنگاه با طعنه به نظام سرمايه داري مي نويسد: در فرانسه مثل آمريكا صندوق بيت المال را براي تأمين منافع طبقه ثروتمند خالي كرده اند و در مقابل، بنا دارند كل نظام فعلي تأمين اجتماعي را به بهانه آنكه دولت نمي تواند از عهده اش برآيد برچينند. جانستون آنگاه متذكر مي شود كه ربط دادن اعتراضات اخير به «افزايش سن بازنشستگي» دروغي است كه بچه ها هم باور نمي كنند. وي خاطر نشان مي شود كه دعوا در فرانسه بر سر برنامه هاي جديد نظام كاپيتاليستي براي سوءاستفاده بيشتر از طبقه كارگر و ريختن بيت المال به جيب ثروتمندان است.»
از سوي ديگر ايتاليا هم دست خوش اعتراضات دانشجويي بوده است. در ايتاليا دانشجويان در اعتراض به سياست هاي برلوسكوني نخست وزير ايتاليا، به خيابان ها ريخته اند. دانشجويان نسبت به كاهش بودجه آموزشي اين كشور معترض هستند. آن ها با تجمع در برابر پارلمان ايتاليا خواستار استعفاي برلوسكوني شده اند. همزمان با اعتراض دانشجويان به برلوسكوني در شهرهاي رم و فلورانس، فارس گزارش داد: «چهار تن از وزراي كابينه دولت ايتاليا در اعتراض به سياست هاي سيلويو برلوسكني نخست وزير اين كشور از سمت خود استعفا داده اند. اين چهار عضو كابينه ايتاليا كه پيش از اين استعفاي برلوسكوني را خواستار شده و اعلام كرده بودند در صورت كناره گيري نكردن وي استعفا خواهند داد به «جيان فرانكو فيني» رئيس پارلمان اين كشور كه زودتر استعفا كرده بود، پيوستند.»
اين استعفاها بيانگر ايجاد شكاف عميقي در حكومت ايتاليا است. اگر وضع به همين منوال پيش رود قطعاً شاهد استعفاي خود برلوسكوني هم خواهيم بود. البته در گزارش هاي اخير انعطاف برلوسكوني نسبت به استعفا آشكار شده است و استعفاي او تعجب برانگيز نخواهد بود.
البته اين اعتراضات با درگيري همراه بوده است. گزارش ها از درگيري ميان پليس و دانشجويان معترض حكايت دارد. به گزارش ايرنا «هفته گذشته اين اعتراضات با راهپيمايي سراسري دانشجويي و دانش آموزي آغاز شد و با حمله به مجلس سنا ايتاليا شكل جديدي به خود گرفت و در زد و خورد بين پليس ضد شورش و دانشجويان، شماري از دانشجويان مجروح و جمعي نيز بازداشت شدند.»
علاوه بر فرانسه و ايتاليا، انگلستان نيز شاهد اعتراض دانشجويان به سياست هاي دولت بوده است. در انگلستان دانشجويان نسبت به افزايش شهريه دانشگاه ها اعتراض كرده اند. اين اعتراضات كه بخش وسيعي از دانشجويان را در برگرفته است و حتي دانش آموزان نيز به دانشجويان پيوسته اند، به مراتب گسترده تر از اعتراضات دانشجويي در فرانسه و ايتاليا است. در تظاهرات چند ده هزار نفري صورت گرفته در انگليس دانشجويان با به همراه داشتن دست نوشته هايي اعتراض شديد خود را به افزايش شهريه دانشگاه ها اعلام كرده اند. اين تظاهرات با سركوب خشن پليس همراه بوده است و پليس از حمله دانشجويان به اتومبيل حامل وليعهد ابراز نگراني كرده است. جالب است كه همه رسانه هاي انگليسي سعي دارند دانشجويان را شورشي جلوه دهند و هيچ يك از آن ها از ريخته شدن خون دانشجويان ابراز ناراحتي نكرده اند.در همين حال، مديران تشكل هاي دانشجويي انگلستان از خشونت پليس اظهار نگراني مي كنند و اقدامات خشونت آميز پليس را غيرقابل توجيه و جهت تحريك دانشجويان مي دانند.
به گزارش ايرنا يكي از مديران تشكل موسوم به «مبارزه ملي با افزايش شهريه ها و كاهش اعتبارات خدمات عمومي» گفت: دستگيري تظاهركنندگان توسط پليس غيرقابل توجيه است و پليس مي خواهد جنبش دانشجويي را سركوب كند.
«سايمون هاردي» روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ايرنا افزود: اين تشكل كه تظاهرات دانشجويي هفته هاي اخير در انگليس را تدارك ديده بود، تاكنون قادر نبوده است اطلاع دقيقي از سرنوشت دانشجوياني كه توسط پليس دستگير شده اند، كسب كند.
هاردي گفت: ما مي دانيم كه اين دستگيري ها غيرقابل توجيه هستند و اقدامات پليس بويژه در تظاهرات روز پنجشنبه (18 آذر) گذشته براي اين منظور بود كه آنها بتوانند دانشجويان را تحريك و سپس دستگير كنند.»
پليس انگليس سعي مي كند با انتشار تصاوير دانشجويان معترض به سياست هاي لندن، آن ها را تحت فشار قرار دهد و از ادامه تظاهرات در روزهاي آتي جلوگيري كند. علاوه بر آن، پليس با به كارگيري خشونت شديد سعي در مقابله با دانشجويان را داشته است.
با توجه به سكوت سازمان هاي حقوق بشري غربي در مقابل خشونت هاي پليس انگليس و به خاك و خون كشيده شدن دانشجويان معترض، كميسيون حقوق بشر اسلامي انگليس با محكوم كردن خشونت پليس انگليس عليه دانشجويان، سياست هاي دوگانه پليس و دولتمردان انگليسي را مورد انتقاد قرار داد. «مسعود شجره» رئيس كميسيون حقوق بشر اسلامي انگليس كه در مصاحبه اختصاصي با ايرنا سخن مي گفت، روش هاي پليس انگليس را مورد نكوهش قرار داد و از حق قانوني دانشجويان براي بيان ديدگاه هايشان سخن گفت.
وي اظهار داشت: متأسفانه پليس انگليس براي مقابله با اعتراضات و تظاهرات مختلف، از سوي سياستمداران اين كشور تحت فشار قرار مي گيرد و به همين دليل دست به خشونت هاي بي مورد مي زند.
وي با انتقاد از تاكتيك هاي پليس انگليس در برخورد با تظاهرات دانشجويي افزود: استفاده از تاكتيك هايي نظير «كتلينگ» كه براساس آن معترضان را براي مدت طولاني در فضاي محدودي در محاصره قرار مي دهند و يا هجوم بي هدف با پليس اسب سوار به سوي توده مردم باعث تشديد خشونت ها مي شود.
شجره با اشاره به برخورد شديد پليس و بويژه دستگاه قضايي انگليس با تظاهركنندگان ضداسرائيلي كه حدود دو سال پيش و در اعتراض به حمله رژيم صهيونيستي به غزه به خيابان هاي لندن آمده بودند، گفت: پليس و دستگاه قضايي با ايجاد ترس و وحشت در ميان شركت كنندگان در اين گونه تظاهرات ها، تلاش مي كند مانع از حضور مجدد آنان در چنين اجتماعاتي شود.
رئيس كميسيون حقوق بشر اسلامي انگليس در پاسخ به اين سؤال كه آيا اينكه گفته مي شود تعداد زيادي از دانشجويان مجروح از ترس بازداشت به مراكز درماني مراجعه نمي كنند، درست است يا نه؟ گفت: اين موضوع صددرصد صحت دارد، پليس در جريان تظاهرات گذشته هم به گونه اي برخورد كرده است كه مردم واقعا مي ترسند پا پيش بگذارند.
در نهايت بايد گفت نحوه برخورد پليس با تظاهركنندگان عكس العمل شديد آن ها را به دنبال داشته است. با توجه به عدم توجه دولت انگليس به خواسته هاي دانشجويان بعيد به نظر مي رسد اعتراضات در انگليس پايان پذيرد. از طرفي وضعيت دولت ايتاليا نيز به ويژه با اعتراضات صورت گرفته دانشجويي رو به وخامت مي رود و محبوبيت سياسي ساركوزي رئيس جمهور فرانسه نيز شديدا كاهش يافته است. به نظر مي رسد روزهاي آتي روزهاي خوبي براي اين دولت هاي اروپايي نخواهد بود.

 



گزارشي براي ملاقات هاي خياباني پاسخ مراجع عظام تقليد درباره گفت و گو با نامحرم در پارك و رستوران

اگر پدر و مادر از روابط خبر داشته باشند و بدانند پسر مقابل، شرايط لازم براي ازدواج را ندارد، مي توانند با شيوه هاي مناسب، مانع تشكيل يا ادامه اين روابط شوند.
حامد حسن زاده خراساني
رسول اكرم (ص) وقتي جواني را مي ديدند كه «كان يعجبه» و از اندام و سلامت و جواني او خوششان مي آمد، از او 2 سوال مي كردند و مي پرسيدند: ازدواج كردي و آيا شغلي داري يا نه؟ اگر آن جوان مي گفت ازدواج نكردم و شغلي ندارم، پيامبر مي فرمود: «سقط من عيني» اين جوان از چشمم افتاد. ايشان اين گونه بر همت و تلاش و تشكيل خانواده تأكيد مي كردند.
ازدواج از مراحل مهم و تاثيرگذار زندگي هر فردي است و به همين جهت براي انتخاب همسر و شروع زندگي مشترك بايد قبل از آن، دختر و پسر نسبت به هم و خانواده هاي يكديگر شناخت لازم را داشته باشند.
اسلام قوانين جامع و كاملي را براي ازدواج در نظر گرفته تا بنيان خانواده محكم و استوار باقي بماند و يكي از اين قوانين شناخت طرفين از يكديگر و عدم ازدواج اجباري است.
اسلام هرگونه ازدواج اجباري دخترها كه بدون رضايت و شناخت انجام مي گيرد را غيرشرعي مي داند و در اين رابطه رهبر فرزانه انقلاب نيز دفعات متعددي در سخنراني شان به اين نكته اشاره كرده اند: «گاهي اراده و خواست زنان درمسائل مربوط به ازدواج نديده گرفته مي شود. اينها همه بر خلاف اسلام است»، «به نظر اسلام، زن در انتخاب همسر آزاد است و هيچ كس نمي تواند در مورد انتخاب همسر، بر هيچ زني چيزي را تحميل كند. يعني حتي برادران زن، پدر زن - خويشاوندان دورتر كه جاي خود دارند - اگر بخواهند بر او تحميل كنند كه تو حتما بايد با شخص مورد نظر ازدواج كني، نمي توانند و چنين حقي را ندارند. اين نظر اسلام است.»
ايجاد شرايط جهت شناخت دختر و پسر نيز از وظايف اصلي والدين در ازدواج است و به همين جهت در مراسم هاي خواستگاري دختر و پسر در گوشه اي از مراسم، شرايط و خصوصيات خودشان را براي فرد مقابل بيان مي كنند و پس از آن خانواده زوج ها جهت آشنايي بيشتر به تحقيقات و بررسي پيرامون خانواده طرف مقابل مي پردازد.
اما متاسفانه گاه مشاهده شده است كه برخي از دختران و پسران به طور ناآگاهانه اي جهت آشنايي يكديگر در بيرون از منزل با يكديگر ملاقات مي كنند. دكتر هادي پور شافعي، مدرس دانشگاه و كارشناس مسايل خانواده در اين باره مي گويد: براي آنكه ازدواج موفق باشد، بايد با آشنايي و شناخت هاي قبل از ازدوج همراه شود. اما ارتباط و ابراز علاقه هاي قبل از ازدواج بيشتر كاذب هستند و اگر موجب تشكيل خانواده گردد، قدرت تحكيم و تداوم زندگي را ندارد. بيشتر مواقع نيز اين روابط و ابراز علاقه ها دور از نظر پدر و مادرها انجام مي گيرد. اگر اين آشنايي ها تحت نظارت پدر و مادر نباشد، مي تواند مشكلاتي را ايجاد كند.
متاسفانه ارتباط هايي كه در جامعه از طريق ايميل، چت و موبايل بين دختر و پسر انجام مي گيرد، در سايه بي اطلاعي، عدم كنترل و نظارت خانواده ها انجام مي گيرد.
شايد بيش از 95 درصد اين ارتباط ها تحت نظارت خانواده ها نباشد.
آگاهي پدر و مادر نسبت به ارتباط، از سوي والدين دختر، بيشتر بايد مورد توجه قرار گيرد. پدر و مادر، هر دو بايد از اين روابط آگاهي داشته باشند. گاهي مادرها از روابط دخترشان با يك پسر خبر دارند، اما پدر دختر خبر ندارد، اين درست نيست. «به نظر اسلام، زن درانتخاب همسر آزاد است و هيچ كس نمي تواند در مورد انتخاب همسر، بر هيچ زني چيزي را تحميل كند».
معمولا وقتي والدين متوجه مي شوند كه دختر و يا پسرشان با جنس مخالف ارتباط دارد، شيوه برخوردشان مناسب نيست. مثلا در يك مورد مشاوره اي؛پدر، دخترش را به نحو وحشتناكي كتك زده بود. اين شيوه درستي نيست و نبايد پدر و مادرها از شيوه هاي خشن استفاده كنند.
اگر ارتباط و ابراز علاقه قبل از ازدواج، بدون نظارت پدر و مادر باشد، قطعا مسائل و مشكلاتي را ايجاد مي كند و ادامه زندگي مشكل مي شود. شايد زوج ها در يك، يا دو ماه اول پس از ازدواج، احساس رضايت كنند. اما پس از آن مشكلاتي به وجود مي آيد. مثلا به ياد دوست قديمي خودشان مي افتند و اين مسئله، زندگي را با مشكلاتي مواجه مي كند و تفاهم و صميميت ها را كم مي كند. در آن زمان مطمئنا زن و مرد ديگر حرف جديدي را نمي توانند به هم بگويند. ديگر نمي توانند نيازهاي عاطفي يكديگر را برآورده كنند، چون اين نيازها را قبل از ازدواج برآورده كرده اند. نظارت و آگاهي پدر و مادر مي تواند از ايجاد چنين شرايطي جلوگيري كند.
اگر پدر و مادر از روابط خبر داشته باشند و بدانند پسر مقابل، شرايط لازم براي ازدواج را ندارد، مي توانند با شيوه هاي مناسب، مانع تشكيل يا ادامه اين روابط شوند. مشكل اين است كه اين آگاهي در خانواده ها وجود ندارد و پس از مدتي كه باخبر مي شوند، راه برگشتي براي آنان وجود ندارد كه مطمئنا نتايج آن منفي خواهدبود.
جلوي اين ارتباط ها را نمي توان گرفت، نمي توان تلفن و اينترنت را جمع آوري كرد. كنترل و نظارت پدر و مادر مهم است. اگر شرايط تربيتي و اعتماد در خانواده باشد، فرزندان مي توانند خانواده و بخصوص مادر را از اين ارتباط آگاه كنند. پدر و مادرها مي توانند در همان ابتداي شروع اين ارتباط، جلوي توسعه آن را بگيرند. بيشترين آسيبي كه خانواده ها قبل از ازدواج متحمل مي شوند، ارتباطات بي حدي است كه بدون نظارت انجام مي گيرد.
درهمين رابطه حكم فقهي اين مسئله را خبرنگار خبرگزاري برنا از مراجع عظام تقليد سؤال كرده كه مي توانيد سؤال و جواب را در ادامه بخوانيد.
سؤال: گفت وگو در رستوران و پارك با دختري كه نامحرم است، اما تصميم به ازدواج دارد چه حكمي دارد؟
رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (مدظله العالي): ارتباط با نامحرم كه مستلزم مفسده و يا خوف ارتكاب گناه در آن باشد، جايز نيست؛ و بر هر زن و مرد مكلفي شرعا واجب است در تماس و نشست و برخاست با جنس مخالف حريم ضوابط شرعي و مقررات اسلامي را دقيقا مراعات نمايند و از هرگونه عمل و رفتاري كه آميخته به ريبه و يا موجب ترتب فتنه و فساد باشد، جدا احتراز نمايند.
حضرت آيت الله مكارم شيرازي: در مورد گفتگو و مراودت دختر و پسر، در صورتي كه به قصد ازدواج باشد به مقداري كه جهت ازدواج لازم است اشكالي ندارد؛ البته با رعايت شرايط و ضوابط شرعي و گفتگوهاي براي ازدواج بايد با اطلاع والدين انجام شود.
حضرت آيت الله سيستاني: نظر به اينكه دراين نحو ملاقاتها بيم افتادن به گناه هست جايز نيست.
حضرت آيت الله وحيد خراساني: جايز نيست.
همچنين يكي از مجتهدين و استادان حوزه علميه اين چنين پاسخ داده اند:
آيت الله علوي گرگاني: با هماهنگي پدر و مادر و در زمينه زندگي و بدون سخنان تحريك آميز و با رعايت مسائل ديني مانعي ندارد.
پي نوشت:
1- بيانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در جمع مردم اروميه در استاديوم تختي 27/6/1375
2- بيانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در اجتماع زنان خوزستان 20/12/1375
منبع : برنا

 



5 اصل كليدي جنبش دانشجويي

از همان آغاز تأسيس دانشگاه تهران، جنبش دانشجويي خود را در ميان مسئوليت هاي خطيري ديد. جنبش دانشجويي بايد در راهي گام مي نهاد كه، علاوه بر مسئوليت هاي سنگين، هزينه هاي فراواني را نيز بر آن تحميل مي كرد. اين مسئوليت در كنار آن هزينه ها، سرآغاز سختي هاي جنبش دانشجويي در اوج مبارزات قبل از انقلاب اسلامي بود و تاريخ نشان داد كه جنبش دانشجويي، هزينه هاي عمل به رسالت هاي خود را باشهادت اعضاي خود در مبارزات با حكومت طاغوت و از جمله 16 آذر 1332 به خوبي پرداخت. اگر جنبش دانشجويي جرأت اين هزينه كردن را در راه آرمان هاي خود و ملت مسلمان ايران، در جهت مقابله با حكومت شاهنشاهي و قدرت هاي استكباري نداشت، هيچ گاه نمي توانست در جايگاهي بنشيند كه در پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي نقش بارزي ايفا نمايد.
اگر نيك بنگريم به وسطه همين تاريخي كه پيش رويمان قرار دارد، مي توانيم رسالت هاي جنبش دانشجويي را در عرصه فعاليت هاي سياسي برشماريم. اين رسالت ها اگرچه در اواخر دهه 70 شمسي به شكلي وارونه نمايانده شدند اما اين مسئله به خودي خود تغييري در حقيقت رسالت هاي جنبش دانشجويي ايجاد نكرد. كما اينكه در اعتقاد راسخ دانشجوي مومن وانقلابي ما نسبت به نظام جمهوري اسلامي و راه پرافتخار امام خميني(ره) نيز تغييري ايجاد نكرد. نكته اساسي در اين مهم نهفته است كه به واقع جنبش دانشجويي از چه ديدگاهي بايد به مسائل بپردازد؟ آيا بايد راه خود ساخته و بي هدفي را بپيمايد يا اينكه چون از كانون جامعه اسلامي- دانشگاه- برخاسته است، نمايانگر ديدگاه هاي جامعه و پيگير مطالبات آن باشد؟ طبيعي است كه پاسخ اين سوال در بطن جامعه اسلامي نهفته است. هيچ يك از مردم ما از جنبش دانشجويي انتظار ترويج مكاتب غربي يا اجراي عملي آن ها را ندارند. مردمي كه جوان خود را به دانشگاه مي فرستند، از او به عنوان چكيده جامعه اسلامي انتظاري جز پرداختن به آنچه در راهش هزاران شهيد و جانباز داده اند، ندارند. بدين سان پرداختن به رسالت هاي جنبش دانشجويي با اين پيش زمينه دست يافتني تر است. رسالت هاي جنبش دانشجويي را در پنج نكته كلي برمي شماريم:
1- اسلام خواهي و اسلام گرايي: جنبش دانشجويي ما بايد اسلام خواه و اسلام گراه باشد. بايد نخستين هدفش به كار بستن تمامي آموزه هاي اسلامي، ابتدا در دانشگاه و سپس جامعه باشد. چنانچه پيش تر نيز اشاره كرديم، اين امر استلزام منطقي نقش نمايندگي جنبش دانشجويي از سوي عموم جامعه است. از سويي، جنبش دانشجويي در آغاز كار بايد به تهذيب خود بپردازد. اصلاح خود اولين مرحله در اسلام خواهي و اسلام گرايي است. جنبش دانشجويي نمي تواند و نبايد سخني بگويد كه خود بدان عمل نمي كند. چگونه مي توان رسالت اسلام خواهي را برعهده داشت.
و خود بدان عمل نكرد. اگر جنبش دانشجويي بخواهد بي محابا به فعاليت سياسي بپردازد و اسلام گرايي در عمق جانش نفوذ نكرده باشد، به بيراهه خواهد رفت. اين مسئله در سال هاي پيشين دفتر تحكيم وحدت قابل مشاهده بود. اگر تحكيم وحدت به اصلاح خود مي پرداخت و اگر متصف به صفات اسلامي بود، اجازه رخنه عناصر فرصت طلب را به درون خود نمي داد. از اين مورد نكته ديگري نيز درباره نحوه عملكرد جنبش دانشجويي در ارتباط با افراد بيرون از جنبش، نمايان مي شود. اينكه جنبش دانشجويي نبايد در تساهل و مدارا از حدود اسلامي خارج شود. تساهل و مدارا تا جايي مثبت و سازنده است، كه به استحاله جنبش از درون نينجامد. ضمن آن كه عملكرد اخلاق مدارانه از ديگر الزامات اسلام گرايي جنبش دانشجويي است. اخلاق گرايي جنبش دانشجويي در عرصه سياست، به بهبود سريع فضاي سياسي جامعه از نظر اخلاقي، اميدآفريني در ميان مردم و عملكرد بهتر مسئولان كمك خواهد كرد.
از سوي ديگر، اسلام خواهي اصلي ترين و نيرومندترين مولفه جنبش دانشجويي است. طبيعي است كه جنبش دانشجويي با توجه به خاستگاه اجتماعي خود كه درواقع متن و بطن جامعه اسلامي است، خواستار اجراي احكام و قوانين اسلامي در جامعه باشد. نكته اساسي و قابل توجه اين است كه اسلام خواهي جنبش دانشجويي صرفا به اجراي احكام اسلامي محدود نمي شود بلكه خواستار دخالت اسلام در تمامي سياست گذاري ها و جاري شدن تفكر اسلامي در همه شئون مملكتي اعم از سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است. چنين بينشي درواقع برخاسته از روح اسلام و انديشه هاي امام خميني(ره) است. جنبش دانشجويي هم اكنون با بهره گيري از عبرت هاي تاريخي و گذشته پرتلاطم ايران اسلامي، نيك مي داند كه تنها رمز پيروزي، عزت، برتري و رفع ظلم و ستمي كه در طول تاريخ، نه تنها بر ملت ايران بلكه بر تمامي ملت هاي مسلمان جهان رفته است، تكيه بر اسلام به عنوان مكتبي مترقي در مقابل مكاتب مادي و الحادي غرب است.
2- آرمان گرايي: جنبش دانشجويي بايد آرمان گرا باشد. طبيعت جوان، آرمان گرايي را در خود نهفته دارد. دانشجو به دليل روح جوان، بالنده، پرشور و مشتاق خود همواره به دنبال آرمان گرايي است. طبيعي است كه جنبش دانشجويي نيز به دليل خاستگاه دانشجويي خود در جهت نيل به اهداف آرماني انديشيده و گام بردارد. علت اساسي اينكه جنبش دانشجويي مي تواند پيشگام تر از ساير اقشار جامعه، در جهت پيشرفت گام بردارد، همين آرمان گرايي جوان و دانشجو است. جنبش دانشجويي به شدت بايد از غلتيدن در دام واقع گرايي بپرهيزد. واقع گرايي، افراد را محافظه كار، قدرت طلب، فرصت طلب، عمل گرا (pragmatist) و منفعت طلب، و در نهايت راضي به وضع موجود بار مي آورد و اين، سم مهلكي براي جنبش دانشجويي است. جنبش دانشجويي نبايد به وضع موجود راضي باشد و قطعاً بايد حركت به سمت وضع مطلوب را مدنظر قرار دهد. البته منظور اين نيست كه جنبش دانشجويي نبايد به واقعيات فراروي خود بي توجه باشد بلكه درعين توجه به واقعيات بايد آن نقطه آرماني را همواره در پيش چشمان خود داشته باشد. آرمانگرايي به جنبش دانشجويي تحول خواهي، حق طلبي، نشاط، نيرو، اميد، تفكر صحيح و سرانجام، حركت به سمت وضع مطلوب را مي بخشد و اين ويژگي ها اساس هر حركتي است كه خواهان تأثيرگذاري در آينده و سرنوشت يك كشور است. در نهايت جنبش دانشجويي به دنبال آرمان هايي است كه در اهدافي همچون تحقق دانشگاه اسلامي، استقرار عدالت اسلامي، احياي تمدن اسلامي و تشكيل حكومت جهاني اسلام تبلور يافته است.
3- استكبارستيزي: نقطه عطف رسالت هاي جنبش دانشجويي در مفهوم استكبارستيزي نهفته است. جنبش دانشجويي همواره بايد به استكبارستيزي به عنوان عنصري مهم در رسالت هاي خود توجه داشته باشد. جالب توجه است كه پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامي برخي به دنبال حذف اين رسالت مهم از مجموعه رسالت هاي جنبش دانشجويي هستند و دموكراسي و حقوق بشر! را به عنوان رسالت جنبش دانشجويي مطرح مي كنند. اين عده نمي دانند يا نمي خواهند بدانند كه اگر جنبش دانشجويي در قبل از انقلاب اسلامي به دليل سفر نيكسون به ايران، دست به اعتراض مي زند و در راه اين مبارزه شهيد مي دهد، مبارزه با استكبار جهاني مدنظرش بوده است و نه دموكراسي و حقوق بشر آمريكايي! يا اگر دانشجويان پيرو خط امام(ره) لانه جاسوسي را به تسخير خود درمي آورند، روح استكبارستيزي در وجودشان جريان داشته است. استكبارستيزي به معناي نفرت از مستكبران عالم است كه نماد مشخص آن ها آمريكا و اسرائيل هستند. اين نفرت، صرفاً نفرت نظري نيست، بلكه اين نفرت بايستي در عمل ابراز شود. شيوه هايي همچون صدور بيانيه عليه مستكبران و ايادي آن ها، شركت در راهپيمايي ها عليه آن ها و آتش زدن پرچم آمريكا و اسرائيل، و حمايت از ملت هاي مظلوم در برابر استكبار جهاني نمود بارز اين استكبارستيزي است.
4- عدالت خواهي: يكي از مهم ترين رسالت هاي جنبش دانشجويي عدالت خواهي است. عدالت مفهومي است كه همواره ذهن فيلسوفان را در سراسر عالم به خود مشغول داشته است. اما آنچه كه جنبش دانشجويي به دنبال آن است، عدالتي بر پايه اسلام و با الگو برداري از نمونه اعلاي آن يعني عدالت متبلور در حكومت حضرت علي(ع) است. بدين ترتيب عدالت خواهي نه تنها جزء رسالت هاي جنبش دانشجويي محسوب مي شود بلكه به تنهايي، يك هدف متعالي و مشخص براي جنبش دانشجويي است. اين عدالت خواهي بايد در دو عرصه داخلي و جهاني ابراز شود.در عرصه داخلي؛ عدالت خواهي در معناي تلاش براي ايجاد عدالت علوي در همه زمينه هاي زندگي مردم است. نقطه اصلي در اين عدالت خواهي مربوط به عدالت اقتصادي است. جنبش دانشجويي بايد به اين مسئله بپردازد كه چگونه مي توان عدالت اقتصادي را در جامعه اسلامي برقرار ساخت؟ در واقع وظيفه جنبش دانشجويي در اين عرصه، مطالبه عدالت از مسئولان و تلاش براي ارائه راهكارهاي مناسب براي برقراري چنين عدالتي است. اگرچه آشكارا در راه برقراري عدالت اقتصادي سنگ اندازي خواهد شد و مفسدان اقتصادي به دليل از دست دادن منافع خود در صورت برقراري كامل عدالت اقتصادي، نه تنها به مقاومت در برابر خواسته هاي بر حق جنبش دانشجويي دست خواهند زد بلكه تخريب و تضعيف جنبش دانشجويي نيز مورد توجه خواهد بود. بايد اشاره كرد كه عدالت اقتصادي تنها نوع از عدالت نيست هر چند مهم ترين آن ها است. در اين زمينه توجه به عدالت فرهنگي نيز اولويت دارد. نگاهي به فيلم هاي سينمايي اكران شده در سينماها مي تواند گوياي عدم توازن در برقراري عدالت فرهنگي باشد كه پيگيري آن ها نيز برعهده جنبش دانشجويي است.
در عرصه جهاني نيز عدالت خواهي بايد به عنوان رسالت مهم جنبش دانشجويي مدنظر باشد. هر چند ميزان تأثيرگذاري جنبش دانشجويي در اين مورد، قابل مقايسه با عرصه داخلي نيست اما مهم ترين مسئله مي تواند به تلاش هاي نظري در باب عدالت در صحنه جهاني مربوط باشد. جنبش دانشجويي مي تواند از لحاظ تئوريك ساختارهاي سياسي و اقتصادي نظام ناعادلانه بين المللي را به چالش بكشد و از طرفي اين امكان را براي دولتمردان و مسئولان دستگاه سياست خارجي فراهم آورد كه از نظرات جنبش دانشجويي در به چالش كشيدن اين ساختارهاي ناعادلانه و غيرقابل دفاع استفاده نمايند.
5- آزادي خواهي: بي ترديد منظور ما از آزادي خواهي متفاوت از مفاهيم ليبراليستي است. آن آزادي بايد مورد توجه جنبش دانشجويي باشد كه زمينه را براي رشد و شكوفايي ارزش هاي انساني، كرامت انساني و اسلام ناب محمدي(ص) فراهم مي آورد. اگر با ظرافت طبع نگريسته شود، شكست آزادي غربي در برپاداشتن كرامت انساني نمايان خواهد شد. آزادي غربي طبق اعتراف متفكران غربي به نابودي بنيان خانواده در غرب منجر شده است. آزادي غربي نه تنها نتوانسته است از حقوق بشر پاسداري نمايد بلكه حقوق انسان هاي ديگر را به مسلخ نابودي و جنگ كشانده است. آزادي غربي نه تنها منجر به آزادي از يوغ كاخ نشينان و مستكبران نشده است، بلكه بيش از پيش، ملت هاي مظلوم دنيا را به كام ابرقدرت ها كشانده است. با اين اوصاف چگونه مي توان خواهان آزادي غربي بود؟! تمامي جنبش هايي كه در غرب شكل گرفته اند، داد آزادي خواهي سر داده اند اما تمامي آنها در نهايت به اباحه گري كشيده شده اند. نكته اساسي در مورد آزادي خواهي اين است كه جنبش دانشجويي، نه به دنبال اباحه گري بلكه به دنبال آزادي در چارچوب اسلام است. آن آزادي كه اسلام از آن سخن مي گويد و مورد تأكيد امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري (مدظله العالي) نيز قرار گرفته است، نه تنها انسان را از چنگال ستمگران آزاد مي سازد بلكه وي را از چنگال نفس خويش نيز مي رهاند و بدين ترتيب روح بندگي پروردگار عالميان و توحيد را در او تقويت مي نمايد و اين آزادي است كه جنبش دانشجويي بايد به دنبال آن باشد.
محمد صيادي
دانشجوي علوم سياسي دانشگاه تربيت معلم

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14