(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 19 دی 1389- شماره 19835

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
پايان بازي دوجانبه (يادداشت روز)
شكسته نفسي ! (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
حجت الاسلام پناهيان: نمايندگان ملاقات كننده با سران فتنه قصد نبش قبر داشته اند
تشكيل جلسه فوق العاده مجمع تشخيص براي حل اختلافات مجلس و شوراي نگهبان
وزيرخارجه برزيل از تلاش متكي براي توسعه مناسبات دوجانبه تقدير كرد
المنار : سرنگون كردن دو هواپيماي جاسوسي سيلي محكم ايران به صورت غرب بود
پيگيري محاكمه زهرا رهنورد در فراكسيون زنان مجلس
اعتراف مي كنم كيهان راست مي گفت كه گنجي منافق است (خبر ويژه)
آموزش روش جديد خودكشي در اپوزيسيون (خبر ويژه )
فارين پاليسي: براندازي «آن لاين»پروژه بديعي بود كه سوخت (خبر ويژه )
كشيدن ترمزدستي وسط بزرگراه براي اقامه نمازميت بر موسوي!(خبر ويژه )
جمهوري اسلامي واقعاً ديگر نيازي به اصلاح طلبان ندارد (خبر ويژه )



پايان بازي دوجانبه (يادداشت روز)

درباره اصلاح طلبان چگونه بايد قضاوت كرد؟ فرمول و قاعده مواجهه با آنها كدام است؟ آيا آنها مي توانند به عرصه سياست و حاكميت برگردند؟ اين طيف را بايد در كجاي نقشه سياسي كشور جست وجو كرد، دوست يا دشمن، خودي يا اپوزيسيون؟ آيا مي توان به ويژه پس از فتنه و آشوب 8 ماهه سال 88 باب دوستي و آشتي يا عفو و اغماض را به روي آنان گشود؟ آيا آنها جناحي از جناح هاي درون حاكميت هستند يا در جبهه اپوزيسيون جاگيري كرده اند؟
1- مهربان تر و عطوف از پيامبر رحمت حضرت محمد(ص) در طول تاريخ نمي توان جست. پس از جنگ بدر، يكي از اسيران بازداشت شده به نام «ابوعزه جمحي» را نزد پيامبر(ص) آوردند. آن مرد از تنگدستي و عيال مندي خود ناليد و از رسول خدا تقاضاي عفو كرد. پيامبر هم از او پيمان گرفت كه ديگر با مسلمين دشمني نكند و كسي را هم در اين راه كمك ننمايد. اما ابوعزه مجددا در جنگ احد شركت كرد و مشركان را عليه مسلمانان برانگيخت. او را هنگامي كه براي دومين بار دستگير شد، نزد پيامبر(ص) آوردند. شروع به عذر آوردن كرد كه من به ميل خود نيامدم، بر من منت بگذار و مرا عفو كن كه چندين دختر دارم. رسول خدا اين بار فرمود: «وعده اي كه كردي چه شد؟ نه، به خدا سوگند اين بار از تو نمي گذرم و الا در مكه خواهي گفت كه من محمد را دوباره مسخره كردم». پيامبر آن گاه دستور مجازات ابوعزه را صادر كرد درحالي كه مي فرمود: «لا يلدغ المؤمن من حجر واحد مرتين. مؤمن از يك سوراخ دو بار گزيده نمي شود».
حاكميت ديني و ملت مسلمان ايران چند بار بايد از روزنه خوش بيني و غمض عين، از روزنه جبهه كذايي اصلاحات گزيده شوند؟ چند بار مي توان به طيف اصلي صحنه گردان در اين مجموعه فرصت داد كه براي عبور و شبيخون دشمنان قسم خورده و آشتي ناپذير ملت ايران معبر باز كنند، خدمات ويژه بدهند و با آنها در پروژه هاي مشترك معارضه با اصل نظام و انقلاب همكاري كنند؟ آشوب تيرماه 78 و اغتشاشات زنجيره اي پس از آن كه پنهان و آشكار، مورد حمايت جبهه استكبار قرار گرفت، براي شناسايي بخش كارگردان و فعال (و نه منفعل) در ميان جبهه ياد شده كفايت نمي كند؟ پروژه خروج از حاكميت و تهديد به استعفاي زنجيره اي نمايندگان مجلس ششم و استانداران و معاونين وزرا و برخي وزيران دولت اصلاحات چطور؟ آيا تهديد نظام در سال82به اينكه انتخابات مجلس هفتم را برگزار نمي كنند، درحالي كه آمريكا و اتحاديه اروپا پيشاپيش اعلام كرده بودند به خاطر رد صلاحيت اصلاح طلباني چون بهزاد نبوي و رضا خاتمي و...، انتخابات مجلس ايران را مشروع نمي دانند، جرم و خيانت كوچكي در مقابله با جمهوريت و مردم سالاري بود؟
از همه اينها بگذريم. كاري هم به اين سؤال نداشته باشيم كه آقاي خاتمي چه اصراري داشت با راسموسن دبيركل ناتو و نخست وزير سابق دانمارك (حامي كاريكاتورهاي موهن عليه پيامبر اعظم صلوات الله عليه) ملاقات كند و درحالي كه دست راست وي شكسته و بر گردن آويخته بود، دست چپ او را به نشانه دوستي بفشارد؟ با همه اينها از يك حقيقت بزرگ نمي توان چشم پوشيد، حقيقتي كه هيچ تأويل و توجيهي را برنمي تابد و الي الابد به نشانه سرافكندگي، به گردن خاتمي و سياست پيشگان توجيه گر وي آويخته است. 16 آذر 1383 وقتي اوباش تربيت شده 7 سال روزگار اصلاحات، خاتمي را وسط دانشكده فني دانشگاه تهران هو كردند، او براي معدود دفعات سر غيرت آمد و گفت كاري نكنيد كه دستور بدهم شما را بيندازند بيرون و بعد خبر مهمي داد: «متأسفانه از اردوگاه اصلاحات صداي دشمن به گوش مي آيد». آيا براي مقابله با حلول و رسوخ دشمن در اردوگاه اصلاحات كوچك ترين حركت اصلاحي صورت گرفت؟
خروجي اين جبهه در 6 ساله بعدي تا به امروز شهادت مي دهد كه جبهه اصلاحات مطلقا «اصلاح ناپذير» است. در اين دوره دوم هر چه جلوتر آمديم، انحلال نام بي مسماي «اصلاح طلبان» در جبهه اپوزيسيون برانداز آشكارتر شده و به همين دليل حمايت هاي گسترده تر مثلث آمريكا، انگليس و اسرائيل را از آنها شاهد بوده ايم. شخص خاتمي در انتخابات سال گذشته با گفتن «يا من مي آيم يا موسوي» و سپس تقديم ستاد خويش، تمام حيثيت و سرمايه خود را خرج جرياني كرد كه اساسا براي تعطيلي جمهوريت و اسلاميت نظام به ميدان آمده بودند و تا سرشان در برابر صخره غيرت ملت شكسته نشد، دست از آتش افروزي نكشيدند. آيا خاتمي و مجمع روحانيون و مدعيان اطلاح طلبي در اين 18 ماه اخير جز در كنار آشوبگران و محاربين و عمله سرويس هاي جاسوسي بيگانه ايستادند و جز بلندگوي دشمن شدند؟! اگر هنوز انسان صادق و با وجداني در ميان اصلاح طلبان باقي مانده، با اين ننگ كه علي الدوام از دولت بوش و دولت اوباما و مقامات ارشد اسرائيل و انگليس شنيد «اصلاح طلبان سرمايه ما هستند» و «ما از اصلاح طلبان در ايران حمايت مي كنيم»، چه مي كند؟ آيا پشيماني از خيانت و جبران آن و تصميم به بازنگشتن به جرم، شرط اول توبه و اصلاح نيست؟ اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمول كاملا مشخصي را براي پيمان شكنان و خروج از حاكميتي ها و آشوبگران ارائه كرده اند. «انّ اول عدلهم للحكم علي انفسهم. اولين كاري كه براي عدالت بايد بكنند و نشانه عدالت خواهي آنان باشد اين است كه عليه خويش حكم كنند.» (خطبه 137 نهج البلاغه).
2- دست اندركاران فتنه سال گذشته كه سزاوار مؤاخذه و ملامت و مجازاتند، در انتخابات آينده و در حاكميت جايي نمي توانند داشته باشند چرا كه اساساًمسئله آنها در سال گذشته هم مسئله انتخابات و وفاداري به مكانيزم هاي قانوني آن نبوده است. 5آبان سال88 درحالي كه فتنه گران، ماجراي سياه روز قدس(27 شهريور) را به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي رقم زده و ضمن تظاهر به روزه خواري، روي عبارت «اسلامي» در شعار جمهوري اسلامي خط كشيده بودند، يكي از اعضاي جوگير شده حلقه كيان از ماهيت جنبش سبز سخن گفت. مجيد محمدي (مستخدم دون پايه سازمان سيا) در نوشته اي كه باعنوان «اسلامگرايي: جدي ترين مانع جنبش سبز» از سوي راديو فردا منتشر شد و تأكيد مي كرد «جنبش سبز با مشكلات جدي و بنيادين در جامعه و فضاي سياسي ايران مواجه است اما هيچ يك از اين مشكلات، مخاطره انگيزتر از اسلامگرايي نيست. ريشه هاي فرهنگي و اجتماعي اسلامگرايي كه به تأسيس و تداوم جمهوري اسلامي منجر شدند هنوز در جامعه ايران زنده اند. آنچه خطر جدي در برابر جنبش سبز است، نام جمهوري اسلامي نيست، نقطه حساس، ايدئولوژي اسلامگرايي است.» اين عضو حلقه كيان همان كسي است كه 12 دي ماه جاري و درپي اعدام يك جاسوس رژيم صهيونيستي در ايران با وقاحت نوشت «جاسوسي در دنياي امروز يك شغل و پيشه است و نه يك عمل غيراخلاقي. غيراخلاقي اعلام كردن جاسوسي رياكارانه است. در بازار اطلاعات همه درپي عرضه و كسب اطلاعاتند.»
اكنون آيا حق نداريم بپرسيم ده ها اصلاح طلب بعدي كه در دولت خاتمي به مناصب بلندپايه گمارده شدند، در حلقه كيان با نظاير اين مواجب بگير سازمان جاسوسي آمريكا و دشمن صريح اسلامگرايي مردم ايران چه مراوده و قول و قراري داشتند؟ طرح صورت مسئله با اين مضمون كه آيا خاتمي و امثال وي حق دارند در انتخابات آينده به صحنه بيايند يا نه، خلاف منطق و نوعي مغالطه است چراكه افرادي نظير خاتمي بازيگرند نه كارگردان، منفعل و منقادند نه فاعل و فرمانده. مگر كساني در اوج قدرت خاتمي به وي طعنه نزدند كه ما تو را از انزواي كتابخانه ملي بيرون آورديم و خودمان هم مي توانيم تو را از قطار اصلاحات پياده كنيم؟ از خاطر نبرده ايم كه عماد باقي 19بهمن 87 و در مصاحبه با روزنامه اعتماد ملي، ضمن اشاره به جلسات «اصحاب چهارشنبه» و ذكر نام آنان تأكيد كرد «اين جلسات تصادفاً از يك جايي به بحث هاي انتخابات سال 76 وصل شد و امثال آقاي حجاريان و امين زاده و عرب سرخي اين حلقه را به آقاي خاتمي وصل كردند. در انتخابات سال 76 وقتي آقاي خاتمي نامزد شد، آقاي پورعزيزي كه يكي از اعضاي جلسات بود ]از اعضاي بعدي دفتر رئيس جمهور[ سؤال هايي را كه از مطبوعات و رسانه ها براي آقاي خاتمي فرستاده مي شد، براي چند نفر از جمله خود من مي فرستاد تا پاسخ بدهيم و اين جواب ها به رؤيت ايشان مي رسيد و به رسانه ها ارسال مي شد. ايشان آن ايده ها را كه در اين جلسات مطرح مي شد در شعارهاي انتخاباتي بر زبان مي آورد» و نيز به خاطر داريم كه 31 ارديبهشت 88 روزنامه كلمه سبز وابسته به موسوي و ستاد وي، درباره هادي خانيكي (عضو ديگر حلقه كيان و معاون وزير علوم در دولت اصلاحات) تأكيد كرد وي بسياري از سخنراني هاي خاتمي پس از دوران رياست جمهوري را در زمينه هاي داخلي و خارجي نوشته است. خانيكي 18 روز پيش از انتخابات سال88 در جمع حاميان موسوي در بجنورد جمله قابل تأملي گفت «همان طور كه خاتمي از كنج كتابخانه ملي به عرصه سياست آمد، موسوي هم از كنج فرهنگستان آمده است».
وقتي قرار شد قاعدين و حاشيه نشين هاي دوره سخت مبارزه نظام با مستكبران، با مهار و مديريت كامل آن هم از سوي جريان هاي آلوده به دشمن و گروهك ها به بازي گرفته شوند، نمي شد از آنها انتظار استقلال رأي و شخصيت و وفاداري به چارچوب هاي اسلامي و حقوقي و مردمي نظام را داشت.
3- سياست كشور در آغاز دهه چهارم انقلاب، در شفافيت مطلق است و هيچ گوشه مبهمي كه بتوان در آن نقش دوگانه بازي كرد ندارد. عرصه واقعي سياست، مجلس تعزيه خواني نيست كه به تعبير قديمي ها اگر پرده بر افتاد و ديديم بازيگر نقش صحابي امام حسين(ع) و شمر دارند باهم چاي مي خورند يا قليان مي كشند، بگوييم خب! طوري نيست، بعد از نمايش مي توان چنين صحنه اي را تصور كرد. جبهه دوست و دشمن، امروز كاملاً روشن است. آنها كه با خيانت هاي خود، اعقاب شمر را گستاخ كردند تا به حرمت شكني عاشوراي 88 دست بزنند و پس از آن هم با وجود خروش بي سابقه ملت ايران، كوچك ترين عذري نياوردند، هرگز در اردوگاه خودي قابل تعريف نيستند. هيچ جاي دنيا هم- از رژيم هاي كمونيستي و ديكتاتوري تا دموكراتيك- اجازه نمي دهند اپوزيسيون برانداز و خروج عليه حاكميت پا بگيرد. مطلقاً! مغالطه اي كه اين وسط درباره اپوزيسيون صورت مي گيرد از جنس اشتراك لفظ است. اپوزيسيون در كشورهاي دموكراتيك، صرفاً با احزاب حاكم بر دولت يا مجلس مخالفت مي كند آن هم در چارچوب قوانين عادي و قانون اساسي. نه در آمريكا و نه در انگليس و آلمان و فرانسه، هرگز اجازه نمي دهند حتي نطفه پديده اي به اسم «اپوزيسيون حاكميت» منعقد شود چه رسد به اينكه وارد عرصه سياست و تشكيل حزب و حضور در رقابت هاي سياسي و حاكميت شود. كدام حزب قانوني يا نامزد انتخاباتي در اين كشورها مي تواند بگويد من بخشي از قانون اساسي آن هم مباني آن را قبول ندارم يا در عمل با آن مخالفت كند؟ قانون اساسي كه جاي خود دارد، محققاني در كشورهاي مذكور به صرف اينكه پرسش هايي را درباره هولوكاست مطرح كردند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، محاكمه و مجازات شدند و اگر هم مثلاً در پارلمان يا حزبي حضور داشتند بلافاصله اخراج شدند. زنده زنده سوزاندن فرقه داويديان در آمريكا كه جاي خود دارد.
عبارت «اصلاح طلبان» سالبه به انتفاي موضوع است. اين نام به اعتبار اوراق تاريخ، نامي دستمالي شده و هتك حيثيت شده است. اما اگر كساني مي خواهند ذيل اين نام فعاليت كنند اولاً كه بايد در خيانت هاي 13سال گذشته جبهه اصلاحات، هيچ نقشي ايفا نكرده باشند ثانياً از اين خيانت ها به طور علني بيزاري بجويند و ثالثاً هيچ نسبت و ارتباطي ميان آنها با صحنه گردانان خيانت و فتنه برقرار نباشد. سياست كشور به مناسبات قبل از سال88 باز نخواهد گشت، امثال خاتمي هم مهره هايي سوخته و خرج شده محسوب مي شوند. راه توبه بركسي بسته نيست. اما اقتضاي توبه پشيماني و شرمندگي و عقوبت است نه طلبكاري به سياق گروهك ها.
محمد ايماني

 



شكسته نفسي ! (گفت و شنود)

گفت: يكي از مدعيان اصلاحات كه به كانادا گريخته و پناهندگي گرفته خطاب به اكبر گنجي نوشته است؛ «حق با كيهان بود كه از چند سال قبل گفته بود اكبر گنجي منافق است».
گفتم: كيهان از چند سال قبل هم بارها نوشته و دليل آورده بود كه بسياري از مدعيان اصلاحات منافق هستند و حالا براي همه اثبات شده كه در اين زمينه هم حق با كيهان بوده است.
گفت: پس چرا اين يارو فقط به اكبر گنجي بند كرده؟!
گفتم: براي اين كه اكبر گنجي اعتراف كرده در انتخابات تقلب نشده و موسوي و خاتمي و كروبي دروغ گفته اند.
گفت: خب! اكبر پونز كه تا فرق سرش توي لجن موساد فرو رفته براي چي اين اعتراف رو كرده؟
گفتم: براي اينكه به خيال خودش حالا كه كار فتنه به رسوايي كشيده، ادعاي تقلب را، به سران فتنه نسبت بدهد و موساد و سيا و MI6 كه مديريت فتنه را برعهده داشته اند، تبرئه كند.
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: از يارو پرسيدند «خر» بهتره يا «گاو»؟ جواب داد «گاو»، يكي از دوستانش بهش گفت؛ حالا چرا گفتي «گاو»؟! و يارو گفت؛ نمي خواستم خودمو بهتر از ديگران معرفي كنم!

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان

¤ جلسه تعدادي از اعضاي فراكسيون اقليت مجلس با خاتمي بعد از گذشت يك سال از شروع فتنه حاكي از تلاش مذبوحانه ديگري است كه همچنان در همراهي اصحاب فتنه صورت مي پذيرد. اگر چه چنين تلاش هايي مانند روشن كردن كبريت در باد است اما ما نيز بايد حواسمان جمع باشد.
سيدعلي ابراهيمي- تهران
¤ نقش رهبري در دفع فتنه 88 از انقلاب نقش بسيار بزرگي است كه بايد در جاي خودش به آن پرداخته بشود.
1206---0913
¤ سخنگوي قوه قضائيه خبري منتشر كردند كه حاكي بود از تكميل پرونده بزرگترين قاچاقچي سوخت اما ايشان اذعان كردند كه اين قاچاقچي با قيد وثيقه فعلاً آزاد است مي خواستم بپرسم آيا درست است از چنين كساني كه از آن به عنوان بزرگترين قاچاقچي ياد مي شود وثيقه قبول كرده و آزادشان نمود.
روحي- تهران
¤ از قوه قضائيه به خاطر اجراي حكم در خصوص قاتل ميدان كاج سعادت آباد تقدير و تشكر مي كنم.
يك شهروند
¤ مگر قرار نبود كه آقاي جاسبي از رياست دانشگاه آزاد بركنار شده و كس ديگري جايگزين وي شود پس چرا اين جابجايي انجام نمي شود ؟
حسيني- نجف آباد
¤ ضمن تشكر از دست اندركاران مترو مي خواستم تقاضا كنم كه به مواردي از قبيل برقي كردن پله هاي برخي ايستگاه ها، افزايش تعداد صندلي ها براي نشستن سالمندان در سالن انتظار و ايجاد سرويس هاي بهداشتي و نمازخانه در تمامي ايستگاه ها توجه جدي داشته باشند.
مهدي محمدي
¤ از كارمندان رسمي سازمان تامين اجتماعي هستم. اين سازمان از سال 87 تا به امروز براي ما حكم حقوقي صادر نكرده است خواهشمندم منعكس كنيد تا شايد رسيدگي شود.
مهدي رجبي- تهران
¤ از هم وطنان گرامي تقاضا مي كنم كه مواظب فروشنده هاي سكه هاي تقلبي باشند. چون اخيراً عده اي با فريب مردم سكه هاي تقلبي را با قيمت ارزان تر از سكه هاي اصلي مي فروشند.
سرلك
¤ با توجه به كم بودن فشار آب علاوه بر پول آب هزينه برق پمپ آب را هم بايد تقبل كنيم. از مسئولان امر درخواست رسيدگي و اصلاح شبكه آبرساني اين منطقه را داريم.
صيادي از رباط كريم
¤ بنده فكر مي كنم كه جاي آقاي نادر طالب زاده در شوراي عالي سينما خالي است و بايد از ظرفيت هاي ايشان هم در اين شورا استفاده شود.
يك هم وطن- زنجان
¤ از فرماندار لاهيجان تقاضا مي كنم كه بازديدي هم از جاده سردار جنگل كه به سمت روستاهاي كوي زماني، بوجايه و سادات محله امتداد پيدا مي كند با توجه به اينكه اين منطقه توريستي است وضع جاده در اين مسير بسيار نامطلوب بوده و براي تردد خودروها و عابرين بسيار خطرناك است.
حميد اميني- لاهيجان
¤ از مسئولين امر مي خواهم كه به جهت صرفه جويي در مصرف برق نسبت به جمع آوري لامپ هاي قوي كه دستفروشان كرج ابتداي جاده ملارد شبها روشن مي كنند اقدام نمايند.
9195---0919
¤ يكي از مربيان حرفه آموزي و آموزشيار فرد به فرد در نهضت سوادآموزي استان ايلام هستم با وجود نياز شديد به رشته كامپيوتري ولي حاضر به بكارگيري بنده نيستند و در شهرهاي تابعه استان بدنبال چنين نيرويي مي گردند از مسئولين آموزش و پرورش درخواست حل مشكل خود را دارم.
اسم محفوظ
¤ از وزير محترم آموزش و پرورش درخواست مي شود نسبت به پرداخت پاداش خدمت فرهنگيان به صورت يكجا اقدام نمايند نه به صورت فعلي كه خرد خرد پرداخت شود و دردي از ما را دوا نمي كند.
3219---0918
¤ ضمن تشكر از كاركنان بيمارستان ساسان در رسيدگي به امور جانبازان متاسفانه برخي پزشكان پس از عمل جراحي و ويزيت بيمار كه از استانهاي محروم نيز مثل كردستان و... در بين آنها هستند، آدرس مطب شخصي را به بيمار مي دهند كه مثلا فردا براي ادامه كارت به مطب من بيا كه اكثر بيماران و جانبازان فاقد منزل مسكوني در تهران هستند و ماندن در تهران برايشان بسيار سخت است. شايسته است مسئولين بيمارستان و متولي امور جانبازان تمهيداتي فراهم نمايند كه نيازي به حضور مجدد در مطب پزشكان نباشد و يا مشكل اقامت يك شب در تهران را حل نمايند.
حيدري
¤ مسئولين امر پاسخ دهند علت قطع فوق العاده ايثارگري هنگام بازنشستگي چيست و پرداخت آن به عهده چه نهاد و ارگاني است؟
7256---0918
¤ متاسفانه بودجه قابل توجهي از بيت المال صرف فوتباليست هايي ميشود كه حتي عرق ايراني بودن نيز ندارند. آخرالامر مي شنويم كه بعضي از آنها سر از پارتي هاي شبانه درآورده و دستگير شده اند.
8214---0919

 



حجت الاسلام پناهيان: نمايندگان ملاقات كننده با سران فتنه قصد نبش قبر داشته اند

استاد حوزه و دانشگاه گفت: نمايندگاني كه با سران فتنه ملاقات كرده اند مي خواهند افراد مرده را نبش قبر كنند و نبايد در مقابل آنها سكوت كرد.
به گزارش فارس ، حجت الاسلام والمسلمين عليرضا پناهيان در همايش بصيرت كه در سالن همايش هاي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم برگزار شد، در سخناني اظهار داشت: يكي از وظايف مهم ما شناخت اقتضائات زمان است، درباره فتنه ما نگراني عميقي نداريم، ما دل شير داشته و از فتنه ها هراسي نداريم، خيالمان راحت است چون جامعه مسير خود را در برابر فتنه ها پيدا كرده است.
وي با بيان اينكه حق با تمام وجودش نمي تواند از ريزش ها در فتنه هاي آخرالزمان جلوگيري كند، بيان داشت: ما بايد تلاش كنيم تا زمان شناسي برايمان حاصل شود، البته نيروهاي مذهبي و انقلابي اين شرايط را دارند كه وضعيت برايشان مشخص شده است ولي از برخي نمايندگان مجلس بايد بپرسيم كه چرا بعد از وضوح حق با سران فتنه جلسه مي گذارند.
استاد حوزه علميه قم با بيان اينكه در برابر اين اقدام نبايد سكوت كنيم، تصريح كرد: در فتنه هاي اخير ما افتخار داشتيم كه برخي از علما در مجامعي حضور پيدا كردند كه حتي فتنه گران در آنجا پايگاهي داشتند اما مواضع خوبي اتخاذ كردند، ولي كوتاهي هايي نيز از اين طرف شاهد بوديم.
وي ادامه داد: اگر از بسياري حق كشي ها و خون كشته شدگان مظلوم بگذريم، از رفتارهايي كه امروز شاهديم نمي توانيم بگذريم، امروز بايد از نمايندگان مجلسي كه با سران فتنه ملاقات مي كنند بپرسيم چرا زماني كه حق واضح شد در برابر باطل حرفي نزديد.
پناهيان با بيان اينكه هيچكس تضمين نكرده است كه كساني كه با راي مردم وارد جايي مي شوند تا ابد اين پست را بر عهده داشته باشند، خاطرنشان كرد: چرا برخي ها كساني كه دفن شده اند را نبش قبر كرده و آنها را احيا مي كنند، آنها اگر به همين روال بخواهند ادامه دهند هيچ جايگاهي نخواهند داشت.
وي با بيان اينكه ما اگر به جايي برسيم كه نفاق موجب ريزش نشود، مشكل برطرف خواهد شد، عنوان داشت: امروز به دودستگي مومنان در مقابل منافقان رسيده ايم، متاسفانه بعد از فتنه ما انواع شفاعت را مشاهده كرده ايم.
استاد حوزه علميه قم با بيان اينكه ما براي گذشتن از فتنه هاي آخر الزمان به صفات خاصي نياز داريم، تصريح كرد: ما بايد گذشتن از كساني كه دچار ريزش شدند را ياد بگيريم، چرا نمايندگان ما بايد با كساني كه اقدام اشتباهي انجام داده اند، ديدار كنند.
وي با اشاره به برخي فتنه هاي اول انقلاب بيان داشت: امام خميني (ره) نگران آقاي منتظري بودند، ولي زماني كه نفاق انكار مي شود امام به سختي برخورد مي كنند و اي كاش در همان ابتدا برخي اطرافيان امام با دردمندي و پا به پاي ايشان حركت مي كردند، نبايد نقل محافل ما اختلاف نظر درباره منافقان شود بلكه موضع گيري هاي ما بايد يكپارچه باشد.
 



محسن رضايي خبر داد
تشكيل جلسه فوق العاده مجمع تشخيص براي حل اختلافات مجلس و شوراي نگهبان

دبير مجمع تشخيص مصلحت از تشكيل جلسه فوق العاده اين مجمع براي بررسي مواد اختلافي مجلس و شوراي نگهبان درباره برنامه پنجم در روز سه شنبه هفته جاري خبر داد.
محسن رضايي روز شنبه درنشست خبري گفت: درباره برنامه پنجم كه شوراي نگهبان ايراداتي به لايحه گرفته و مجلس هم برخي از آنها را اعمال و برخي ديگر را نپذيرفته بود موارد اختلافي طي نامه اي رسمي روز پنجشنبه به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارائه شد.
به گزارش فارس، وي افزود: برهمين اساس تصميم گرفتيم كه جلسه اي فوق العاده در روز سه شنبه هفته جاري تشكيل دهيم؛ البته تا روز سه شنبه هفته جاري كميسيون اقتصادي كلان مجمع با دعوت از نمايندگان دولت و مجلس موارد اختلافي را بررسي خواهد كرد.
دبير مجمع تشخيص مصلحت تصريح كرد: كميسيون اقتصادي كلان مجمع تشخيص مصلحت نظام پس از بررسي موارد اختلافي بين مجلس و شوراي نگهبان درمورد برنامه پنجم، آن مواد را براي تصويب نهايي به صحن مجمع مي آورد.
رضايي ادامه داد: صبح امروز ]شنبه[ پيش از تشكيل جلسه مجمع تشخيص، كميسيون اقتصاد كلان با تشكيل جلسه يكي از موارد اختلافي درمورد برنامه پنجم را طرح و بررسي كرد.البته بقيه موارد نيز تا روز سه شنبه بررسي خواهد شد.
وي خاطر نشان كرد: علت فوريت بررسي موارد اختلافي شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي درمجمع تشخيص اين است كه دولت اعلام كرده تا برنامه پنجم به دستش نرسد نمي تواند لايحه بودجه را ارائه دهد. از اين رو مجمع نيز با تشكيل جلسه فوق العاده موارد اختلافي را بررسي خواهد كرد.

 



با ارسال نامه اي
وزيرخارجه برزيل از تلاش متكي براي توسعه مناسبات دوجانبه تقدير كرد

وزير امورخارجه برزيل با ارسال نامه اي به منوچهر متكي، با اشاره به نقش سازنده وي در امضاي بيانيه تهران، از تلاش هاي او براي توسعه مناسبات دوجانبه تقدير كرد.
متن كامل پيام سلسو آموريم به اين شرح است:
جناب آقاي وزير
همزمان با توديع جنابعالي از وزارت امورخارجه و نيز پايان دوران مسئوليت اينجانب در وزارت روابط خارجي برزيل، ضمن عرض صميمانه ترين تعارفات خود، اقرار مي نمايم در طول سال هاي پرمشغله اخير شاهد موفقيت در سطح روابط دوجانبه و روند بي سابقه حجم مناسبات تجاري بوده ايم.
بطور قطع و يقين مي توان گفت در طول دوران تصدي جنابعالي در مقام وزارت امورخارجه، دو كشور برزيل و ايران سطح مناسبات خود را افزايش داده اند و از تاريخ اولين ديدار ما در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد در سپتامبر سال 2008 ميلادي، خود شاهد تعهدات حرفه اي، بلندنظري و الطاف جنابعالي نسبت به اينجانب و كشورم بوده ام. استقبال بسيار دوستانه اي كه در طول ديدار رئيس جمهور برزيل در ماه مي 2010 و نيز چهار سفر خود به ايران كماكان به وضوح در ذهن ماندگار گرديده است.
خاطرنشان مي سازد، جنابعالي در امضاي سند تاريخي «بيانيه تهران» نقش سازنده اي ايفا نموديد كه در طي آن، براي اولين بار كشورهاي ما به عنوان جريان هاي غيرسنتي در عرصه برقراري صلح و امنيت جهاني توانستند در كنار هم و با احترام متقابل در روند گفتگو و اعتمادسازي پيرامون چنين موضوع حساسي گام بردارند.
موضع دلسوزانه جنابعالي همواره در يادها و اذهان خواهد بود كه در آن هوش و ذكاوت فردي و عشق به ميهن حضرتعالي همواره مشوق و محرك تلاش در جهت دستيابي به برون رفتي از چالش هاي پيش رو بوده است.
در بدو شروع فصل جديد زندگي جنابعالي، صميمانه ترين و بهترين آرزوها را تقديم مي نمايم.
با احترامات دوستانه
سلسو آموريم
وزير روابط خارجي جمهوري فدراتيو برزيل

 



المنار : سرنگون كردن دو هواپيماي جاسوسي سيلي محكم ايران به صورت غرب بود

اعلام سقوط دو هواپيماي جاسوسي غرب به دست ايران بر روي آب هاي بين المللي خليج فارس سيلي جديدي به صورت غرب بود، به ويژه آنكه اين خبر مصادف شد با تصميم آمريكا جهت پرواز هواپيماهاي جاسوسي پيشرفته اي كه قادر است به طور كامل از شهرهاي افغانستان تصويربرداري كنند.
پايگاه خبري المنار در مقاله اي به قلم «نادر عزالدين »، ضمن پرداختن به اخبار اخير سقوط دو هواپيماي جاسوسي به دست ايران در آبهاي خليج فارس، به بررسي اوضاع وخيم كنوني آمريكا در منطقه مي پردازد و تمامي اين سر و صداها را ناشي از بحراني مي داند كه آمريكا با آن روبرو است.
به عقيده نويسنده اين مقاله، اعلام سقوط دو هواپيماي جاسوسي غرب به دست ايران برروي آب هاي بين المللي خليج فارس سيلي جديدي به صورت غرب بود، به ويژه آنكه اين خبر مصادف شد با تصميم ايالات متحده جهت پرواز هواپيماهاي جاسوسي پيشرفته اي كه قادر است به طور كامل از شهرهاي افغانستان تصويربرداري كنند؛ اين جريان نشان مي دهد پيام هاي ايران ابعاد و معاني مختلفي دارد، به ويژه آنكه هواپيماهاي ساقط شده مجهز به سيستم پيشرفته ضد راداري هستند كه به همين علت گفته مي شده هدف قرار دادن آن در پيشرفته ترين كشورها نزديك به محال بوده است.
از سوي ديگر تاثيرات اين موضوع در عرصه درگيري هاي سياسي پيرامون پرونده هسته اي ميان ايران و غرب نيز قابل تأمل است. اعلام اوليه اين موضوع كمي پيش از آغاز دور جديد مذاكرات كه قرار است در تركيه برگزار شود مطرح شده و به نوبه خود مصادف است با تلاش هاي سعودي- سوري پيرامون دادگاه بين المللي حريري كه بازخوردهاي آن در عرصه سياسي لبنان آغاز شده است.
يك روز پس از اين حوادث، اعلاميه دوم مطرح شد كه عبارت است از تجهيز نيروهاي دريايي ارتش به نسل جديد موشك هاي كروز ساخت داخل در مراسمي با حضور سرلشگر «احمد وحيدي » وزير دفاع. با اين اقدام شك ها به يقين تبديل شد و پس از سلسله مانورهاي نظامي سال گذشته اين پيام به دوست و دشمن ارسال شد كه امروز ايران بيش از هميشه آماده رويارويي با هرگونه درگيري است؛ مانورهاي صورت گرفته تنها مانور ص رف نبوده بلكه نشان مي دهد نبايد توان نظامي ايران در عرصه هاي زميني، هوايي و دريايي را ناديده گرفت.

 



آليا مطرح كرد
پيگيري محاكمه زهرا رهنورد در فراكسيون زنان مجلس

اعضاي فراكسيون زنان و خانواده مجلس شوراي اسلامي خواستار پيگيري نامه خود خطاب به رئيس قوه قضاييه در خصوص محاكمه زهرا رهنورد شدند.
«فاطمه آليا» عضو فراكسيون زنان مجلس در گفت وگو با مهر با اشاره به جلسه ديروز اين فراكسيون گفت: يكي از مواردي كه در اين جلسه مطرح شد، اصلاح و تدوين تمامي مواردي بود كه در برنامه پنجم توسعه به طور مستقيم و غيرمستقيم به جايگاه زنان و خانواده مربوط مي شد.
وي ادامه داد: در ارتباط با تحكيم بنياد خانواده و جايگاه زنان تنها يك مصوبه مستقيم داشتيم اما به صورت غيرمستقيم موضوعات زنان و خانواده از طريق وزارتخانه هاي مختلف پيگيري شده و مصوباتي نيز به تصويب رسيده است كه اين مصوبات حمايتي به صورت يكجا گردآوري شده تا مراجعه به آن آسان شود.
آليا يادآور شد: مكاتبه اي نيز با معاونت راهبردي رياست جمهور داشته ايم تا در بودجه سال 90 اعتبارات اين مصوبات مورد توجه قرار گيرد.
نماينده مردم تهران با اشاره به نامه فراكسيون زنان خطاب به رئيس قوه قضاييه گفت: در اين جلسه با تاكيد بر اين نامه خواستار محاكمه زهرا رهنورد در ادامه موضوع محاكمه فتنه گران بوديم.

 



اعتراف مي كنم كيهان راست مي گفت كه گنجي منافق است (خبر ويژه)

يك عضو خارج نشين حزب مشاركت، اكبر گنجي را به اعتبار تناقض هاي متعدد، سمبل واقعي نفاق توصيف كرد.
آرش غفوري عضو كميته اطلاع رساني حزب مشاركت و همكار نشريات اين حزب كه مدتي است در بوستون آمريكا اقامت دارد، در سايت ضد انقلابي مردمك نوشت: زماني گنجي خود را به «السابقون السابقون، اولئك المقربون» ارجاع مي داد اما «الذين في قلوبهم مرض» با قول و فعل ديروز و امروز او بسيار نزديك تر است.
وي با اشاره به سابقه ارادت خود به گنجي در دوره اصلاحات مي نويسد: در گرماگرم انتخابات رياست جمهوري سال 84، مشاركت و مجاهدين انقلاب از مصطفي معين با برند «اصلاح طلبي پيشرو» حمايت كرده بودند. همايشي در استاديوم تربيت معلم كوي دانشگاه تهران برگزار شد. بعد از پايان مراسم، من و بسياري از جوانان همسن و سال من در آن سال ها در حالي كه از استاديوم خارج مي شديم شعار مي داديم: «عاليجناب سرخپوش، ما همه گنجي شديم.» عاليجانب سرخپوش نام مستعار هاشمي رفسنجاني بود در آن سال ها. هنوز گنجي به خارج نيامده بود و هنوز هم چند سالي از حضورش در خارج از كشور نگذشته بود كه بگويد منظورش از «عاليجناب سرخپوش»، هاشمي رفسنجاني نيست.
وي مي افزايد: آن زمان فكر مي كرديم اكبر گنجي با اصل نظام و انقلاب و خط امام مشكلي ندارد. حتي وقتي كه روزنامه كيهان پس از كنفرانس برلين در سال 79 متن گفت وگويي از گنجي را منتشر كرد كه مدعي بود «خميني به موزه تاريخ رفته است» ما، اكثر ما، اين را بازي تبليغاتي كيهان براي بدنام كردن اصلاح طلبان و كساني مثل اكبر گنجي مي دانستيم. گنجي البته آن ادعاي كيهان را انكار كرد اما به محض آنكه پايش به خارج از كشور باز شد به تكرار همان ادعاهايي پرداخت كه زماني در روزنامه كيهان تكذيبش مي كرد. او پس از حوادث منتهي به انتخابات صاف و پوست كنده به مقابله با خط امام پرداخت. در اين آخرين مصاحبه اش هم با بي بي سي علناً تمام ميراث امام و انقلاب را به حراج گذاشت و نسبت ]...[ به امام داد. او در پس تمام اين كلمات براي من ابهامي انداخته است كه از درك آن عاجز هستم و آن اين است كه اكبر گنجي از چه زماني به اين نتايج رسيده است. حال چه مي شود كه بعد از اين همه سال و آن همه پنهان كاري، آقاي گنجي به اين نتيجه مي رسد كه امام به جمهوريت و دموكراسي به هيچ وجه اعتقاد نداشت.
همكار نشريات زنجيره اي ادامه مي دهد: آقاي گنجي! من و بسياري از هم سن و سال هاي من به خصوص در احزاب و روزنامه هاي اصلاح طلب بارها و بارها به خاطر شما با خيلي ها درگير شديم كه گنجي است و حرف درست مي زند و بر مواضعش مي ايستد اما با توجه به مواضع امروز شما با عرض معذرت نمي توانم بگويم كه منافقانه عمل نكرديد. مگر نفاق چيزي جز تفاوت قول و عمل است و مگر شما جز اين عمل منافقانه در آن سالها داشته ايد؟ ما آن روزها شما را نمي شناختيم كه در تندروي و راديكاليسم تا چه اندازه تند و بي منطق مي تازيد و از نفاقي كه نتيجه اين بي آبرويي است هراسي نداريد.
اين همكار سابق حزب مشاركت به اين حقيقت اذعان نكرده كه مطابق استدلال وي اغلب مشاركتي ها و سازمان مجاهديني ها و... در جبهه اصلاحات منافق محسوب مي شوند چه در نسبت با خط امام و قانون اساسي و اسلام و موضوع ولايت فقيه، و چه در ماجراهاي كوچك تري نظير ترور شخصيت و حمايت انتخاباتي بعدي از هاشمي رفسنجاني.

 



آموزش روش جديد خودكشي در اپوزيسيون (خبر ويژه )

«برنامه هسته اي با توجه به ماهيت آن تبديل به يكي از برگ هاي برنده رژيم شده و مخالفت علني اپوزيسيون با آن به منزله يك خودكشي سياسي است».
پايگاه ضد انقلابي بالاترين با اشاره به خوش خدمتي هاي علني برخي محافل گروهكي به غرب در تخطئه برنامه هسته اي ايران نوشت: اپوزيسيون در اين مورد بخصوص چاره اي جز در نظر گرفتن نظر اكثريت مردم نخواهد داشت. از آنجا كه فراهم آوردن پيش شرط هاي لازم براي مخالفت با ادامه اين پروژه ها، امكان پذير نمي باشد(پيش شرط هايي از جمله اثبات قصد ساخت سلاح هسته اي و...) به نظر مي آيد كه مخالفت با آنها، به مانند يك خودكشي سياسي براي اپوزيسيون خواهد بود. همنوا شدن با سياستمداران غربي، همراهي با تحريم است و اين طور نيز از ديد مردم تعبير خواهد شد.

 



فارين پاليسي: براندازي «آن لاين»پروژه بديعي بود كه سوخت (خبر ويژه )

يك مجله آمريكا دولت هاي بوش و اوباما را به خاطر بر باد دادن پروژه «براندازي از طريق اينترنت و رسانه» مورد سرزنش قرار داد.
مجله فارين پاليسي در هيجان سال گذشته غربي ها تا آنجا پيش رفت كه براي شارژ روحي دست اندركاران فتنه، كساني چون موسوي و كروبي و رهنورد را به عنوان شخصيت هاي متفكر جهاني!! معرفي كرد. اين مجله به تازگي در گزارشي به بررسي نقش اينترنت و رسانه در سناريوي براندازي پرداخته و مي نويسد: مقامات آمريكايي گمان مي كردند در جاهايي كه اقدامات آف لاين به بن بست رسيده، مي توان از امكانات آن لاين بهره گرفت. آشوب ها در ايران، مولداوي و چين كه در آنها فناوري هاي ارتباطي تاثير قابل فهمي داشت، اين برداشت را تقويت كرد. اما اقدامات وزارت خارجه آمريكا در اين زمينه كه گاه تيتر رسانه ها هم شد، نتيجه بخش نبود. اين طرحي بود كه از زمان بوش و تحت عنوان دموكراتيزاسيون خاورميانه آغاز شد. وزارت خارجه آمريكا براي پيشبرد منظور خود در زمينه آزادي اينترنت ميليون ها دلار هزينه كرد كه از جمله آن كمك به پروژه نرم افزاري رهي استك (انبارگاه) جهت حمايت از مخالفان در ايران بود. اما بعدها معلوم شد اين ابزارها ضعف هاي اساسي دارد و ناامن است.
يوگني موروزوف تحليلگر فناوري اطلاعات در دانشگاه امنيتي-اطلاعاتي «استنفورد» در ادامه تحليل فارين پاليسي تاكيد مي كند: «كلينتون، ديپلماسي ديجيتال و ديپلمات هاي مسئول آن در وزارت خارجه ايالات متحده با قرار گرفتن در كنار كمپاني ها و سازمان هاي برجسته اينترنتي، دشمنان خارجي خود را متقاعد كردند كه اينترنت هم اسب تروا (تروجان) ديگري است كه بر ساخته امپرياليسم آمريكا است و در خدمت براندازي استفاده مي شود».
موروزوف مي گويد: «دولت اوباما بايد از سرنوشت طرح «دستور كار آزادي» درس مي گرفت. در فاصله سال هاي 2003 تا 2005 «انقلاب هاي رنگي» در كشورهايي نظير گرجستان، اوكراين و قرقيزستان به ثمر نشست و جرج بوش علناً از آنها استقبال كرد و قول داد كه با كمك به اين دموكراسي خواهان نوظهور، زمينه گسترش آنها به ديگر نقاط جهان را فراهم كند، اما بلافاصله نتايج معكوس اين اقدام پديدار شد.
به اعتقاد نويسنده فارين پاليسي «اشتباه بوروكرات ها و ديپلمات هاي طراح و حامي گسترش اينترنت» در اين بود كه فكر مي كردند كه اينترنت فضايي مهارنشدني، نظارت گريز و نامحدود است. اينترنت نبايد به طور علني تبديل به مامور ديجيتال ديپلمات هاي واشنگتن مي شد. اعتقاد به اين كه دولت ايالات متحده با تاكيد پرسروصدا بر تعهدش به آزادي اينترنت مي تواند به تحقق آن كمك كند- آن هم در حالي كه همين دولت تمام تلاش خود را به كار گرفته تا پروژه اي نظير ويكي ليكس را متوقف كند- چيزي جز توهم نيست.شايد بهترين دستور كار اين مي توانست باشد كه دستور كاري ]علني[ نباشد.
خاطر نشان مي شود استفاده از فضاي مجازي براي ارتباط گرفتن، راهنمايي و حمايت از جريان هاي برانداز در ايران و ديگر كشورهاي مخالف آمريكا، در دولت بوش آغاز شد به نحوي كه وي با شماري از وبلاگ نويسان ضدانقلاب ايراني ملاقات كرد. پس از آن هم دفتري در دوبي براي ترويج اين پروژه تاسيس شد. وزارت خارجه دولت اوباما همين روند را ادامه داد و بودجه هاي جديدي با كمك كنگره اختصاص داد. هيلاري كلينتون در اوج آشوب هاي راه اندازي شده در ايران تاكيد كرد ما كمك هاي ويژه اي به مخالفان از جمله در فضاي اينترنت و رسانه انجام داده ايم كه همه آن كمك ها را نمي توانيم فاش كنيم. شبكه هايي چون فيس بوك، تويتير، بالاترين و صدها پايگاه اينترنتي در كنار حاشيه هاي ماهواره اي به تحريك و هدايت آشوبگران در فتنه سال گذشته مشغول بودند.

 



كشيدن ترمزدستي وسط بزرگراه براي اقامه نمازميت بر موسوي!(خبر ويژه )

«خاتمي مانند كسي است كه با اهداف سياسي صرف، سوداي حضور دوباره در عرصه قدرت را در سر دارد. او خود را در مقام هدايت فرض كرده و ترمز دستي را در بزرگراه شرايط كشيده و دل در گرو بازگشت به عقب دارد».
اين مطلب را محمدرضا شكوهي از عناصر ضدانقلاب مقيم فرانسه خطاب به ميرحسين موسوي نوشت. وي در اين نوشته كه از سوي گويانيوز منتشر شده، به سخنان اخير خاتمي در ديدار شماري از اعضاي اقليت مجلس مي پردازد و مي نويسد: اين سخنان با چه توجيهي بود؟ و براساس كدام عينيت كدام بسترها در حاكميت يا در ميان مخالفان؟ پس از آن همه هزينه، خاتمي بر چه اساسي چنان سخناني را بر زبان مي آلايد كه برخي از جملاتش تصوير تمام زشت اخلاقي در جامه سياست ورزي است. اما سخنم رو به سوي موسوي است، يك همراه صادق و مومن و مخلص ]!![ اكنون آيا وقت آن نيست كه مرز خود را با آنها كه سوداي قدرت دارند و ترمزدستي را در بزرگراه شرايط كشيده و دل در گرو بازگشت به عقب دارند، روشن كنيد؟
نويسنده همچنين با تاكيد بر ارادت خود نسبت به موسوي مي نويسد: «بايد با صراحت بگوييم، اعتماد شما به برخي از باندها و جريان ها اشتباه بوده، باندهايي كه اهل انصاف و مسئوليت نيك آگاهند در پي چه هستند و جنبش سبز در خوشبينانه ترين حالت دكان ايده پردازي محفلي شان است. بي تعارف بگوييم شما مسئوليد كه راه خويش را از منفعت گرايان و بازيگران بي كفايت و فرومايه سياسي در هر شان و جايگاه و ملبس به هر لباس سياسي كه هستند جدا كنيد. ما در مورد بسياري مطالب كه شايد لازم بود پيشتر صادقانه به عرض و نظر شما برسد سكوت كرديم و اندكي را نيز ارسال كرديم و نيك مي دانم كه بيش و كم از چيستي و ماهيت اغلب آنها مطلعيد. ما در مورد لزوم رهيدن از قوالب تعريفي كاذب و غيرواقعي و غيراصيل براي هويت هاي چندگانه جنبش سبز سكوت كرديم و در نهان به سمع و ديده انتقال داديم. گفتيم هويت اقتصادي دروغين و بس مضري براي جنبش تعريف شده و مشخصاً بايد گفت برش تحميل شده است (هويتي كه بخشي از معايب و آسيب ها و مضراتش را آنان كه اين سو و جبراً بيرون از گود ايفاي نقش و اداي وظيفه و مسئوليت نشسته اند، در تزريق مبالغ خاص از سرمنشاء جرياني خاص در فلان شهر جنوب خليج فارس ]دوبي[ تا بروكسل و لندن و ... لمس كرده و ضربه اي كه بر صداقت و راستي در عرصه تقويت جنبش با توسل جبري به ابزار رسانه اي وارد آمده را به نظاره نشسته ايم). شما مرز جنبش را همچون مرز فكري و سياسي خود با همراهان و دلبستگان نظر آقاي خاتمي همچنين دفتر رئيس مجمع تشخيص صراحتاً عيان كنيد. كوتاه آن كه جمعي از عناصر شناساي سياسي در پي سمت و سوي ديگري گزيدن هستند. راقم براي آقاي خاتمي و جمعي از بزرگان در مجمع روحانيون و... حرمت قائل است اما نيك مي دانيد ايشان علي رغم تصوري كه برخي دارند يار واقعي جنبش سبز نيست. شما خود تا حدودي بر اين امر واقفيد. كمي تأمل كنيد. وقت واكنش است.
اين تحليل در حالي منتشر مي شود كه اغلب تحليلگران در جبهه ضدانقلاب، اظهارات اخير خاتمي را نشانه بن بست جنبش(فتنه)سبز و باعث نااميد كردن مخالفان جمهوري اسلامي عنوان كرده اند. اين محافل مي گويند سخنان خاتمي متضمن اعلام مرگ جنبش سبز است. به تازگي ارگان حلقه لندن (جرس) درباره سخنان خاتمي نوشت «سخنان خاتمي آن هم يك سال پس از افول جنبش سبز، بيشتر به شاخ و شانه كشيدن يك بازنده زير تيغ برنده مي ماند. او سعي در باز كردن راه ديگري دارد كه لاجرم پيش نياز آن، خواندن نمازميت بر جسد جنبش سبز است!».

 



جمهوري اسلامي واقعاً ديگر نيازي به اصلاح طلبان ندارد (خبر ويژه )

نظام در سال هاي گذشته نياز به حضور اصلاح طلبان در انتخابات داشت اما اكنون حس مي شود كه ديگر نيازي به حضور آنها ندارد.
«نيك آهنگ-ك» كاريكاتوريست خارج نشين نشريات زنجيره اي ضمن ارائه اين تحليل به نقل از يك منبع مطلع نزديك به اصلاح طلبان، يادآور شد: سخنان كساني چون جنتي كه مي گويند ديگر نيازي به اصلاح طلبان در انتخابات نيست، نشانه اخراج حاكميت آنهاست. من همان تير ماه 82 گفتم كه انتخابات مجلس هفتم و رياست جمهوري نهم و مجلس هشتم را همين اصولگرايان مي برند، هر چند كه خاتمي هنوز در قدرت بود. اطرافيان خاتمي در همان سال 82 بلاتكليف بودند در حالي كه طرف مقابل اعتماد به نفس داشت. بسياري از دوستان اصلاح طلب خيال مي كردند وقتي در مجلس تحصن كنند با حمايت و تجمع ميليوني مردم پشت مجلس مواجه خواهند شد. خيال كردند حاكميت كوتاه مي آيد. براي يك كاريكاتور ناقابل كه من كشيدم، چند هزار نفر از طلاب و اساتيدشان در قم سه شب متحصن شدند، بعد كار به نماز جمعه هاي سراسر كشور رسيد. اما براي حمايت از «نمايندگان مردم» چند نفر از خود شهر تهران (كه سي نماينده در مجلس دارد) براي دل گرمي نمايندگان و دفاع از دموكراسي «تجمع» كردند، تجمعي كه حتماً مجوز هم مي گرفت! در انتخابات رياست جمهوري نهم هم بسياري از اصلاح طلبان فكر مي كردند هر كسي كانديداي «خاتمي محبوب» باشد رأي خواهد آورد. اما دكتر معين كه اول رد صلاحيت شد و بعد تأييد شد، از سوي مردمي كه به گفتمان خاتمي رأي ندادند، رد اعتبار گرديد. در مسابقه تنها دو نفر ماندند، سردار سازندگي و شهردار تندخوي تهران. اطرافيان هاشمي اما خيال كردند اعتبار هاشمي در سراسر كشور نتيجه را به نفعش تغيير خواهد داد. نامه عباس عبدي را وقتي عطريانفر به هاشمي داد، اطرافيان هاشمي خنديدند. عبدي پيش بيني كرده بود كه هاشمي مي بازد و بايد به نفع كروبي كنار بكشد، چرا كه هر كسي مقابل هاشمي قرار بگيرد پيروز خواهد شد اما به هم زدن بازي توسط هاشمي و حمايت از كروبي نمي توانست به نفع كانديداي جناح راست تمام شود. هاشمي، رئيس مجمع تشخيص مصلحت، مصلحت خودش را به دست اطرافيان سپرده بود و آنها هم طبيعتاً با اين ايده كنار نمي آمدند. عدم شناخت جامعه از سوي اين جماعت، شايد بزرگ ترين ضربه را به هاشمي وارد كرد. انتخابات. شوراها و بعدش انتخابات مجلس هشتم... انتخابات رياست جمهوري و... باز هم هيزم انتخابات اما اين بار بازي اندكي تغيير كرده؛ خاتمي، رهبر اصلاح طلبان براي مشاركت در انتخابات شرط هايي تعيين كرده است. شرط هايي كه البته از سوي حاكمان، محكوم شد. وقتي احمد جنتي خيلي راحت مي گويد كه ديگر به اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات نيازي نيست، حس مي كني كه انگار در سال هاي گذشته نيازي بوده، اما ديگر نيست. ماجرا چيست؟ يك منبع مطلع نزديك به اصلاح طلبان مي گويد كه حاكميت از همين الان مطمئن است براي داغ كردن تنور نيازي به حضور بقاياي طرفداران خاتمي هم ندارد. به عبارت ديگر تاريخ مصرف آنها از نظر حاكميت هم پايان يافته است. زماني عبدي مي گفت پيش از اخراج حاكميت، بايد از حاكميت خارج شد. آيا حرف هاي جنتي نشانه اخراج كامل از حاكميت است؟
لازم به يادآوري است اصلاح طلبان هم نقش خروج از حاكميت را بازي كردند و هم با رأي متواتر ملت در 7 انتخابات، از حاكميت اخراج شدند و سرانجام در فتنه سال گذشته نشان دادند كه اساساً در پروژه دشمن و تروربازي دموكراسي و انتخابات ايفاي نقش مي كنند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14