(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 6 بهمن 1389- شماره 19849

100 گام اساسي براي رسيدن به مرجعيت علمي ايران در جهان
بازشناسي تحليل رهبر معظم انقلاب اسلامي از فتنه 88
شنبه پس از انتخابات و امتحان عظيم
عمليات هاي محرمانه سيا در ايران چگونه شكست خورد؟



100 گام اساسي براي رسيدن به مرجعيت علمي ايران در جهان

علي قاسمي- حسين بابايي
انقلاب اسلامي براي تحقق آرمان هاي خود و دست يابي به اجتماع جهاني و تشكيل تمدن عظيم اسلامي نياز به سازوكارهاي هماهنگ و مناسب جهت ايجاد ساختار تمدني دارد و بديهي است براي عملي شدن و استمرار آرمان هاي انقلاب و تحقق اهداف آن لزوما نيازمند ظرفيت علمي توانا، آن هم متناسب با اهداف و آرمان هاي خود مي باشد كه باعث ايجاد وضعيت مطلوب گردد. چرا كه رشد و توسعه علمي در ايران سبب تقويت قدرت اقتصادي، سياسي و نظامي مي شود و دشمن نيز از اين مسئله نگران مي باشد و با بهانه گيري ها و تهديدات مختلف در صدد جلوگيري از پيشرفت علمي جمهوري اسلامي ايران است؛ گواه و مصداق اين موضوع نيز مخالفت و جلوگيري از رشد و توسعه فناوري صلح آميز هسته اي در كشور است. بر همين اساس دستيابي به مرجعيت علمي براي تحقق جامعه ديني بالنده و پيشرو نيازمند شناسايي راهكارها و برداشتن گام هاي اساسي براي رسيدن به اين هدف ملي كه به تعبير مقام معظم رهبري بازگشت مرجعيت علم به ايران و فارسي زبانان است خواهد بود.
از اين رو مرجعيت علمي و فناوري ايران در پنجاه سال آينده طرح موضوعي همراه با خيال پردازي و روياسازي نيست بلكه ترسيم واقعيتي است كه براساس سند چشم انداز و با عزمي راسخ و استوار از مردم و مسئولين كشور در آينده اي نه چندان دور براي اين مرز و بوم بوجود خواهد آمد. مقام معظم رهبري نيز موضوع مرجعيت علمي كشور و دستيابي به افق هاي بلند را براي اين كشور و خواسته و اراده ملت شدني و دست يافتني بيان نموده اند. ايشان با تأكيد بر توسعه كشور و رسيدن به مرجعيت علمي و فناوري ضرورت اين مسئله را روشن مي سازد كه نياز مهم كشور حركت در مسير علمي و كسب اقتدار علمي است و در اين باره مي فرمايند: «ما اين طرف دنيا حرف هاي حق زيادي داريم... اما احتياج به يك چيز ديگري هم داريم و آن، عبارت است از «قدرت بين المللي» تا بتوانيم اين راه را بي دغدغه، درست، به طور كامل، همه جانبه و بي كم و كاست ادامه دهيم و به اهداف و آرمان هايمان برسيم. اين قدرت را (قدرت اقتصادي، سياسي و نفوذ فرهنگي) چطور به دست آوريم؟ پايه و مايه همه اينها، قدرت علمي است يك ملت، با اقتدار علمي است كه مي تواند سخن خود را به گوش همه افراد دنيا برساند. با اقتدار علمي است كه مي تواند سياست برتر و دست والا را در دنياي سياسي حائز شود. اقتصاد هم به دنبال اينها به دست مي آيد. پول تابع توانايي هاست. امروز اين طوري است: علم را مي شود به پول تبديل كرد و از لحاظ اقتصادي هم قوي شد. اين، جايگاه علم است. (بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه امام صادق عليه السلام 29/10/84)
به همين منظور حركت براي كسب مرجعيت علمي، و واكاوي گام هاي اساسي در اين مسير مهمترين گزينه براي خروج كشور از انفعال و دستيابي به تمدن عظيم ايراني و اسلامي است. موضوعي كه مقام معظم رهبري نيز بر آن تأكيد داشته و در اين باره فرموده اند: كشور بايد در علم، در دانش و بالطبع در علم و دانش، در آنچه كه مترتب بر علم است، در رتبه اول جهان قرارگيرد. نمي گويم پنج سال ديگر، ده سال ديگر، نه هدف را بگيريد پنجاه سال ديگر. اما بايد برويم و برسيم و اين به همت احتياج دارد و من به شما عرض بكنم مطمئن باشيد اين ملت آن ملتي است كه اگر اين حركت را بكند، خواهد رسيد. (19/8/85) بر همين اساس كشور ما استحقاق دستيابي به درجات عالي توليد علمي و تكنولوژيكي را دارد مشروط به اين كه به جاي توقف بر روي شعار به سوي عملياتي كردن اين آرمان بزرگ حركت نمايد. از اين رو پس شناخت از بسترها و شاخص هاي اصلي در مرجعيت علمي در مقالات گذشته در اين مجال 100گام اساسي در رسيدن به مرجعيت علمي و فناوري در جهان در پنجاه سال آينده ارائه مي گردد كه حركت بر اساس آن و توجه و اهميت بخشيدن به آن مي تواند موجب برون رفت از وضع موجود و گذار از مرحله كنوني و رسيدن به وضعيت مطلوب در شان تمدن غني و اصيل اسلامي و ايراني مي شود.
1-تمركز بر موضوعات حوزه جنبش نرم افزاري و مرزشكني در علم به منظور كسب جايگاه برتر علمي
2-تعهد به مسئوليت تاريخي در توليد علم در عرصه انقلاب اسلامي كه باعث بازگشت مرجعيت علم به ايران و فارسي زبانان گردد.
3-خيزش عمومي با ايجاد نهضت پيش برنده و الزام مرجعيت علمي در كشور به عنوان مطالبه عمومي
4-حركت با راهبرد نقشه راه چشم انداز و عمل براساس برنامه هاي ابلاغي دربازه زماني مشخص
5-هماهنگي هاي اجرائي و هم افزايي علمي در محيط هاي اجراي و علمي كشور
6-ارتقا عوامل انگيزش و كارآمدساز علمي در آحاد جامعه به ويژه قشر جوان و محصل
7-افزايش حوزه هاي درگير و مرتبط با فعاليت علمي و پژوهشي در جهت رشد و توسعه علمي در بخش هاي مختلف اجرايي كشور
8-ابداع و نوآوري در حوزه هاي مختلف علمي، پژوهشي و اجرايي كشور
9-تفكر خلاق و توليد مفاهيم پيشران به منظور مرجع علمي شدن در دنيا
10-سرمايه گذاري دانشي به منظور رويانيدن علوم بومي و بومي سازي علوم
11-تاكيد بر رشد و توسعه علمي مرتبط با ترويج گفتمان انقلاب اسلامي
13-نمايش اقتدار ملي و توانمندي نظام در حوزه هاي مختلف به منظور ايجاد انگيزه در حركت رو به جلو
14-تقويت زنجيره ارتباطي علم، فناوري و تحقيقات دانشگاهي با مراكز صنعت
15-ايجاد ارتباط موثر علم و عمل در صحنه منابع پيش برنده كشور
16-حفاظت از منافع نخبگان در حوزه هاي مادي و معنوي به منظور كاهش دغدغه هاي ذهني
17-ميانبرسازي مسيرها در راههاي توليد علم و به تعبير مقام معظم رهبري رفتن از راههاي نرفته
18-قطع وابستگي به دانش مروج غربي
19-معنا و محورسازي براي بخش هاي مختلف كشور در رسيدن به مرجعيت علمي به گونه اي كه هر بخش و قسمت در كشور با ماموريت خاص خود بتواند در مسير تحقق اين هدف ملي نقش ايفا كند.
20-افزايش حضور و مسئوليت به مراكز تخصصي كشور به منظور ارتقا حركت هاي تخصصي در كشور
21-پيگيري و پشتكار ملي در جذب و پرورش نخبگان
22-پيگيري و پشتكار در استمرار و ادامه مسير با افق پنجاه ساله
23- اعتماد به نفس ملي در توانمندي توليد علم و فناوري
24-گسترش روحيه كاوش گري و نقادي عالمانه در عرصه هاي علمي و پژوهشي
25- اعطاي امتيازات علمي براساس توليد علم ناب و جهش گونه
26- جهت داركردن دانش و فناوري توليدي در مسير نيازمندي ها به منظور ايجاد خودكفايي
27-ايجاد و تقويت فرهنگ بسيجي در مسير حركت براي جبران ناملايمات و رفع موانع موجود
28-تبيين ضرورت دانش پژوهي و تحقيق محوري در توليد و توسعه علمي كشور به گونه اي كه حتي در امور اجرايي كشور هر اقدام براساس نتيجه تحقيق و پژوهشي علمي انجام گيرد
29-علم محوري بعنوان رفتار راهبردي و مديريتي كشور بعنوان گفتمان حاكم بر رفتارهاي مديريتي و اجرايي و به عبارتي ديگر برقراري مديريت دانش
30- ناب زائي علمي و فناورانه و تحقيقات بنيادمحور
31-نفي ترس و پذيرش مخاطرات و واكنش هاي احتمالي در تحقيق و پژوهش كاربردي و راهبردي
32- هويت بخشي اسلامي به دانش و علوم توليدي براساس آموزه هاي ديني و اسلامي
33-مسئله يابي شبهه افكني و ارائه فكر خلاق و نو
34- مديريت مناسب مراكز تحقيقاتي همراه با آسيب شناسي كمي و كيفي
35-برخورد با يأس پراكني و القاء ناكارآمدي سياست هاي علمي در كشور
36-مبارزه با ايجاد يأس، نااميدي و سياه نمايي از وضعيت كشور و توانمندي و استعدادهاي موجود
37-نمايش و سرريزسازي و توزيع نتايج توسعه دانش بومي در جامعه
38-بررسي موانع و چالش هاي حاكم بر روند توليد و توسعه علم و دانش
39-برخورد با تجمل گرايي و پرهيز رويكردها از ظواهر و سطحي سازي علم و دانش
40-تقدير متناسب وحمايت محرك و خلاق از نوآوران و نظريه پردازان بومي و ديني و جوانان دانشمند در كشور و به عبارتي به نظريات جوانان انديشمند و پژوهشگر و افزايش سهم و نقش جوانان نخبه در تحقيقات علمي و مراكز پژوهشي و تحقيقاتي
41- تمهيدات مناسب و انگيزشي درنظريه پردازي و نقادي ايده ها در نزد اهل فن
42-برطرف ساختن ضوابط و الگوهاي ناكارآمد و تقليدي غرب در رده بندي توان علمي
43- برطرف نمودن حاكميت برخي از رفتارهاي سياسي نگرانه درمحافل علمي كه باعث كوته سازي توان علمي و كاهش انگيزش علمي مي شود
44- مبارزه با جنگ نرم و تهاجم فرهنگي درمسير حركت به سوي مرجعيت علمي
45- بهره برداري از توان، استعداد و مزيت هاي فعال كشور در رسيدن به مرجعيت علمي
46-درگيرنمودن جمعيت و مديران جوان اهل دانش و پرحوصله در ناملايمات و كارهاي سخت و مشكل كه نياز به صبر و حوصله دانش پژوهي و جوان محور است
47- توليد دانش هوشمندانه وكاربردي
48- آزادي تفكر وگفتمان علمي و فناورانه در دانشگاه ها و مراكز صنعتي
49- انعكاس تجربيات موفق و افتخارآميز علمي ناشي از تلاش هاي متعهدانه مجدانه بسيج گونه در كشور
50- ساماندهي نمودن سطح هوش فراوان و بالاي جامعه ايراني و برخورداري از آن با ايجاد نظام شايسته سالار
51- روحيه ايثارگرانه و جهادگر علمي در لايه هاي علمي و انقلابي كشور
52- تحول در نظام آموزش و پرورش
53- تحول در نظام آموزش عالي و پژوهشي
54- افزايش و ارتقا كيفي براساس نيازها و اولويت هاي كشور در حوزه هاي دانش، مهارت و تربيت
55- افزايش سلامت روحي و جسمي دانش آموزان و محصلان
56- تحول و ارتقا علوم انساني با راهبرد تقويت جايگاه و منزلت اين علوم
57- جذب افراد مستعد و باانگيزه در بخشهاي اجرايي و بخشهاي مختلف
58- اصلاح و بازنگري در آموزش در ابعاد مختلفي از جمله متون برنامه و روش ها
59- ارتقاء كمي و كيفي در مراكز علمي و فعاليتهاي پژوهشي
60- ترويج نظريه پردازي، نقد و آزادانديشي
61- گسترش و حمايت هدفمند از نخبگان و نوآوران در حوزه هاي مادي و معنوي با راهكارهاي ارتقاء منزلت اجتماعي
62- ارتقاء سطح علمي و مهارتي در همه مشاغل و حرفه ها
63- رفع دغدغه خطرپذيري مالي در نوآوري
64- كمك به تجاري سازي دستاوردها در مراحل پژوهشي و آزمايشي
65- اجراي مطلوب نقشه جامع علمي كشور
66- افزايش بودجه تحقيق و پژوهش و همچنين افزايش ورود دانش آموختگان به دوره هاي تحصيلات تكميلي
67- ارتباط موثر بين دانشگاه ها و مراكز پژوهشي با صنعت و بخش هاي مربوط جامعه
68- توانمندسازي بخش غيردولتي براي مشاركت در توليد علم و فناوري
69- دستيابي به فناوري ها و تخصص هاي پيشرفته مورد نياز
70- تبيين نقش «اعتماد به نفس ملي» در رسيدن به مرجعيت علمي
71- جديت مديران و مسئولان در بخش هاي تحقيقاتي و پژوهشي
72- ايجاد نشاط علمي در جامعه
73- راه اندازي بانك هاي اطلاعاتي به منظور انسجام اطلاعات و دانش جامعه
74- طراحي و تدوين مدل مطلوب از نقشه جامع علمي كشور در بخشهاي مختلف اجرايي كشور و حركت براساس آن
75- ارائه راهكارهاي اجرايي توليد علم و جنبش نرم افزاري در محيط حوزه و دانشگاه
76- ضرورت توجه هرچه بيشتر به بخش هاي پژوهشي و آموزشي كشور
77-طراحي و برنامه ريزي عملي در راستاي اجرا نمودن سياستهاي كلان كشور در حوزه توليد علم و شكستن مرزهاي دانش
78-كنترل و تصحيح سيستم توزيع اعتبارات پژوهشي دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشي دستگاه هاي اجرايي
79-انجام تحقيق و پژوهش هاي هدف دار
80-تبديل پروژه هاي تحقيقاتي و پژوهشي به صنعت ملي
81-بومي سازي و پرهيز از تقليدمحوري
82-حمايت از نخبگان و ايجاد خودباوري علمي در كشور
83-ترسيم و تدوين الگوي مديريت توليد علم
84-توانمندسازي منابع انساني تجهيز و تخصيص منابع و امكانات
85-ايجاد فرهنگ بهره وري، كارايي و اثربخشي در همه بخش هاي كشور
86-گسترش ميل به علم و تحقيق و پژوهش از طريق تبليغات رسانه اي
87-بهبود تراز دانش ملي با تقويت فعاليت هاي تحقيقي و پژوهشي در كشور
88-ارتقاي سطح فناوري هاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي در جامعه تشكيل جامعه اطلاعاتي
89-توسعه و تكميل زيرساخت هاي مناسب بمنظور افزايش توليد كالاها و خدمات دانش پايه
90-ايجاد قطب هاي پژوهشي و توسعه پژوهشگاه ها
91-تغيير الگوي توسعه ملي از منابع پايه به دانش پايه
92-انطباق و سازگاري بين سياست هاي علمي و فناوري و سياست هاي توسعه ملي
93-حمايت و تقويت و ايجاد مشوق هاي لازم براي محققان مبتكران و نخبگان جامعه
94-ايجاد فرصت و فرصت سازي مناسب در حوزه هاي اولويت دار علم و فناوري علمي
95-تشكيل مركز اطلاعات دانش اسلامي و پذيرش مقالات پژوهشي مبتني بر فرهنگ اسلامي
96-بازخواني و تبيين ضرورت حركت در مسير افق پنجاه ساله براي نسل هاي آتي به عنوان جريان گردانان اصلي حركت در هر دهه از تحقق اين هدف ملي
97-خودباوري علمي و پرهيز از تقليد و شاگرد ماندن
98-ايجاد دسترسي به بانك هاي اطلاعاتي و علمي دنيا
99-تبيين رويكرد بسيج گونه و تلاشگرانه علمي براي اساتيد و دانشجويان در جهت واكاوي و پيشروي علمي در حوزه هاي مختلف دانش
100-حركت علمي براساس نيازها و آرمانهاي ملي و ارزشي در جامعه و توجه به شاخص گذاري هاي موضوعي در بيانات رهبري معظم انقلاب

 



بازشناسي تحليل رهبر معظم انقلاب اسلامي از فتنه 88
شنبه پس از انتخابات و امتحان عظيم

سماء رضوي
«كساني كه حاضر نيستند قانون را تحمل كنند، كساني كه حاضر نيستند اكثريت را قبول كنند، كساني كه آن انتخابات عظيم 40 ميليوني مايه افتخار را زير سؤال مي برند... اينها در واقع دارند خودشان، خودشان را از اين كشتي نجات- كه نظام اسلامي است- بيرون مي اندازند؛ والا هيچ كس نمي خواهد كسي را از كشتي نجات بيرون بيندازد».
فرمايشات فوق از رهبر انقلاب را بايد موجزترين و دقيق ترين تفسير از رفتار و مشي بعد از انتخابات كساني دانست كه اكنون «اصحاب فتنه» خوانده مي شوند. نگاهي اجمالي به بيانات رهبر انقلاب از آغازين روزهاي سال 88 تاكنون به وضوح نشان مي دهد كه ايشان در عين تبييني جامع از شرايط كشور و برنامه ريزي بدخواهان، همواره سعي بر حفظ نيروهاي انقلاب داشته اند. اين نوشته سعي كرده است با تاكيد بر واژگان و صفاتي كه رهبر در معرفي آنچه كه امروز فتنه ميگوييم به كار برده اند نشان دهد كه ايشان چه موشكافانه همراه با صبر و رافت و در عين حال اقتدار در يك سال و اندي گذشته لايه هاي مختلف جريان را براي ملت تشريح نمودند... چطور شد كه از تحريكات بدخواهانه به فتنه رسيديم و ملتي كه در اين عرصه جهاد كرد.
سخنراني معظم له در دوم فروردين 88 در مشهد مقدس شامل تاكيد بر وحدت، اجتناب از بي اخلاقي و هشدار نسبت به برنامه ريزي و طمع بدخواهان نسبت به انتخابات و تبيين اهميت ذاتي انتخابات در نظام داشت.
ايشان در سخنراني 14 خرداد نيز ملت را متوجه اصل ماجرا كه حضور در صحنه و پشتيباني نظام با شركت در انتخابات بود، نمودند: «بدانيد؛ با مردم سالاري شما مخالفند... مي خواهند پشتوانه نظام را كه مردم هستند و آراي مردم است، از نظام بگيرند؛ مي فهمند چه كار دارند مي كنند. واي به حال آن كساني كه نادانسته، از روي غفلت، همان حرف آنها را تكرار كنند و همان مقصود آنها را در داخل تحقق ببخشند. آنها دارند اميد را از مردم مي گيرند.»
23 خرداد رهبر انقلاب ضمن پيام تبريك در پي حضور با شكوه 40 ميليوني مردم نسبت به اقداماتي كه آن را «تحريكات بدخواهانه» خواندند هشدار دادند: «گمان بر اين است كه دشمنان بخواهند با گونه هايي از تحريكات بدخواهانه، شيريني اين رويداد را از كام ملت بزدايند. به همه آحاد مردم و به ويژه جوانان عزيز كه سرزنده ترين نقش آفرينان اين حادثه شورانگيز بودند، توصيه مي كنم كه كاملا هشيار باشند. همواره بايد شنبه پس از انتخابات، روز مهرباني و بردباري باشد.»
هشدار ايشان همان طور كه از ابتداي سال نيز در رهنمودهاي خود اشاره كرده بودند نشان دهنده حركت سازمان يافته مخالفين نظام اسلامي بود كه از نگاه بصير ايشان دور نمانده بود. علي رغم راهنمايي هاي معظم له آشوب و اردوكشي خياباني در نقاطي از كشور مشاهده شد. امر رهبري به پيگيري قانوني ماجرا و ديدار شخص ايشان با يك از كانديداهاي معترض مشي قانون مدار و صبوري ايشان را به نمايش گذاشت.
مقام معظم رهبري در ديدار با نمايندگان كانديداها در 26 خرداد با تاكيد بر رفع شبهات و حفظ وحدت ملي از ماجراي در حال وقوع به عنوان حوادث تشنج آفريني و اغتشاش آفريني كه همراه با برنامه قبلي بود، ياد كردند: «بنده بطور اطمينان مي توانم عرض بكنم كه باز اينجور حوادثي ديده مي شد، باز اين حوادث پيش مي آمد، براي اين كه اصلا آرامش در كشور نباشد. آنها امنيت كشور را و آرامش كشور را هدف گرفته اند و مي خواهند اين را از بين ببرند. هيچكس نبايد به اين تشنج آفريني و اغتشاش آفريني كمك كند و همه بايد در مقابل او صريح موضع بگيرند.»
رهبر انقلاب در نماز جمعه تاريخي تهران در عين نصيحت و تلاش براي حفظ افرادي كه بلندگوي معاندان و استكبار شده اند، دوباره به نكته برنامه ريزي خارجي و طمع دشمنان هميشگي انقلاب و ملت اشاره كردند. ايشان با هشدار با سياسيون در پرهيز از غفلت، آنها را دعوت به قانون كردند. در اينجا رهبري از واژه شبهه استفاده كردند: «شوراي محترم نگهبان هم همين را قبول دارند كه اگر كساني شبهه دارند و مستنداتي ارائه مي دهند، بايد حتماً رسيدگي بشود.»
و در عين حال آنان را به پرهيز از افراطي گري كه در ادامه قادر به كنترل آن نيستند توجه دادند؛ عبارت ديگري كه در بيانات معظم له در ذم اين رويه به كار برده شد، زورآزمايي خياباني ست: «زورآزمايي خياباني بعد از انتخابات كار درستي نيست، بلكه به چالش كشيدن اصل انتخابات و اصل مردم سالاري است».
علي رغم بيانات روشن و صريح رهبري در عين تلاش ايشان براي حفظ اين افراد كه به تعبير ايشان «همگي متعلق به نظام بودند» در مشي دو كانديداي معترض تغيير مثبتي حاصل نشد و آنان بيش از پيش به حركت بر خلاف منافع ملي ادامه دادند. با اين حال باز هم رهبر انقلاب در ديدار مسئولان قوه قضائيه ضمن پذيرش تفاوت نظرات- مثل هميشه- همگان را از تزاحم بر حذر داشتند و نصيحت فرمودند: «در خيلي از مسائل، مردم سليقه هايشان... يكي نيست، اما اين به معناي اصطكاك و تزاحم و تعارض و دست به يقه شدن نيست. ما نبايد مردممان را وادار كنيم كه با هم دست به يقه بشوند. من به هر دو طرف نصيحت مي كنم: «احساسات جوانها را تحريك نكنند، مردم را مقابل هم قرار ندهند.»
رهبر انقلاب علي رغم مشي نابخردانه جريان مقابل، همچنان صبورانه به تبيين فضا مي پردازند. ايشان در 15تير آنچه در جريان است را يك رقابت درون خانوادگي مي نامند كه بيگانگان حق دخالت در آن را ندارند.
ايشان در سخناني در 29 تير با تعبير جديد از ماوقع آن را «امتحان عظيم» مي خوانند و نخبگان را متوجه نقش مؤثري كه بايد ايفا كنند مي نمايند. نقشي كه متأسفانه بسياري از ايفاي صحيح آن باز ماندند: «نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظيمي است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است.» اين فرمايش، تعبير درست ريزش ها و رويش هاي انقلاب بود كه مردم در يك سال و اندي روشن تر از هر زمان ديگري آن را ملاحظه كردند.
رهبر انقلاب در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري بار ديگر بر تعبير امتحان تأكيد و نمره بسياري را اعلام كردند، ملت قبول شدند و بسياري از نخبگان رفوزه! و البته چنان كه قبل تر فرموده بودند بهاي اين رفوزگي سقوط بود! «يك امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در اين امتحان برنده شدند؛ نمره قبولي گرفتند. حضور عظيم مردم، يك امتحان عظيمي بود كه آنها را سرافراز كرد. بسياري از آحاد مردم، از جريان هاي سياسي، طبق وظيفه شان عمل كردند. بعضي از خواص هم البته مردود شدند. اين انتخابات بعضي ها را مردود كرد. برخي از جوانان ما كه با صداقت، با سلامت وارد ميدان وظيفه مي شوند، به رغم هوشياري هايشان، در مواردي اشتباه كردند.»
ايشان در ديدار نخبگان علمي در چهارم شهريور در عنوان جديدي مسائل پيش آمده را «هتك آبروي نظام» دانستند كه از هر مسئله اي مهمتر است: «يك عده اي آنچه را كه بعد از انتخابات اتفاق افتاد، آن ظلمي كه به مردم شد، آن ظلمي كه به نظام اسلامي شد، آن هتكي كه از آبروي نظام در مقابل ملت ها به وسيله بعضي انجام گرفت، اينها همه را نديده مي گيرند، فرضاً مسئله فلان حادثه را، زندان كهريزك را، يا قضيه كوي را قضيه اصلي دوران بعد از انتخابات تا امروز قلمداد مي كنند؛ اين خودش يك ظلم ديگر است... مسئله اصلي اين است كه مردم در يك حركت عظيمي، در يك انتخابات پرشور خوب كم نظيري حضور پيدا كردند و اين رأي بالا را توي صندوق ها ريختند.»
رهبري همچنان به مشي ولي گونه خود ادامه مي دهند، قانون را ذبح نمي كنند، حقايق را بيان مي كنند و درعين حال، همه، حتي خاطيان را به وحدت و بازگشت به كشتي نجات بخش انقلاب فرامي خوانند. فرمايشات ايشان در خطبه هاي نماز جمعه ماه رمضان سال گذشته بار ديگر جلوه همين معناست؛ تأكيد بر جذب حداكثري و دفع حداقلي. اما معترضان انتخابات كه حالا ديگر معارضان نظام هستند تغيير رويه نمي دهند.
حضرت آقا در ششم آبان در جمع نخبگان علمي تعبير جديد و صريح تري به كار مي برند؛ جرم!
«مسئله اصلي در اين قضاياي اخير، اصل انتخابات بود؛ زيرا سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرمي بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشم تان را مي بنديد؟! اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، يك شركت به اين عظمت، يك نصاب شكني، يك ركوردشكني در دنيا در مردمسالاري، در دموكراسي اي كه اينقدر ادعايش را مي كنند، انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، همان فرداي انتخابات بگويند: انتخابات دروغ است! اين كار كوچكي است؟! اين جرم كمي است؟!»
حوادث تلخ روز دانشجو و بي احترامي به امام راحل وضعيت شفاف تري را پيش رو مي گذارد. رهبر انقلاب در ديدار با طلاب در 22آذر صراحتاً از مبارزه با نظام مي گويند و درعين حال باز هم اعلام مي كنند نظام آمادگي پذيرش اين افراد را دارد اما: «اما بعضي كأنه خودشان اصرار دارند بر اين كه از نظام فاصله بگيرند. يك اختلاف درون خانوادگي را، درون نظام را- كه مبارزات انتخاباتي بود- يك عده اي تبديل كردند به مبارزه با نظام البته اينها اقليتند، كوچكند؛ در مقابل عظمت ملت ايران صفرند، لكن به نام اينها شعار مي دهند، اينها هم دل خوش مي كنند به اين.»
حادثه تلخ و دردناك عاشوراي 88 و اصرار معارضان بر مواضع قبلي خود حجت را بر همگان تمام مي كند؛ ملت يك پارچه به خروش آمده و حماسه تاريخي 9دي را مي آفريند. رهبر واژه «فتنه» را به كار مي برند و درعين حال جوانان را به خويشتن داري دعوت مي كنند: «در شرايطي كه دشمن با همه وجود، با همه امكانات خود درصدد طراحي يك فتنه است و مي خواهد يك بازي خطرناكي را شروع كند، بايد مراقبت كرد او را در آن بازي كمك نكرد. خيلي بايد با احتياط و تدبير و در وقت خودش با قاطعيت وارد شد. دستگاه هاي مسئولي وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هيچ گونه تخطي از قانون، بايستي مرّ قانون به صورت قاطع انجام بگيرد؛ اما ورود افرادي كه شأن قانوني و سمت قانوني و وظيفه قانوني و مسئوليت قانوني ندارند، قضايا را خراب مي كند. مسئولين كشور بحمدالله چشم شان هم باز است، مي بينند؛ مي بينند مردم در چه جهتي دارند حركت مي كنند. حجت بر همه تمام شده است. حركت عظيم روز چهارشنبه نهم دي ماه حجت را بر همه تمام كرد. مسئولان قوه مجريه، مسئولين قوه مقننه، مسئولين قوه قضائيه، دستگاه هاي گوناگون، همه مي دانند كه مردم در صحنه اند و چه مي خواهند. دستگاه ها بايد وظايفشان را انجام بدهند؛ هم وظايفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنيت و اينها، هم وظايفشان در زمينه اداره كشور.»
ايشان در ديدار 13 بهمن با اساتيد دانشگاه از آنچه تاكنون رخ داده به عنوان «غفلتي بزرگ» كه در تلاش براي مامن درست كردن براي دشمنان بود، ياد كردند.
و حضور حماسي 22بهمن ملت و پيام رهبري: «آيا حضور ده ها ميليون انسان بصير و پرانگيزه در جشن سي و يك سالگي انقلاب كافي نيست كه معاندان و فريب خوردگان داخلي را كه گاه رياكارانه دم از «مردم» مي زنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را كه همان صراط مستقيم اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد؟»
علي رغم پيام هاي آشكاري كه مردم در هر اجتماعي به معاندان و غافلان داده اند و علي رغم اينكه رهبر انقلاب در عين اقتدار و رافت آنها را به بازگشت دعوت مي كنند، آنان از بيراهه اي كه رفته اند باز نمي گردند. رهبر انقلاب در ديدار با خبرگان رهبري مورخ ششم اسفند، فتنه را گناه بزرگ مي نامند: «در اين فتنه هاي بعد از انتخابات، آن چيزي كه اساس قضيه است، اين است كه راي مردم و حضور مردم از نظر يك عده اي نفي شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تكذيب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگي كه انجام داده اند، اين بود...»
ايشان به تبيين روشن خطوط مي پردازند: «صريح و روشن هم بايستي خطوط را مشخص كرد. يعني آن كساني كه پايبند به نظام اسلامي و پايبند به حضور مردم- با همين انگيزه و ايماني كه مردم دارند- هستند، بايد مرزشان با كساني كه دلشان نمي خواهد اين حركت به اين شكل، اسلامي ادامه پيدا كند، مشخص شود. با قانون معارضه مي كنند، با قانون مخالفت مي كنند. بايد اين مرز هم، مرز روشن و واضحي باشد تا مردم دچار خطا و اشتباه نشوند... اين، اصل قضيه است. هر چيزي كه مادون اين است، قابل اغماض است. ولو اختلاف نظري هم وجود داشته باشد، اين اختلاف نظر نبايد به معارضه و مجادله و مخاصمه بينجامد؛ كه از اين مخاصمات، دشمن سود مي برد. حرف ما اين است. آن كساني كه اين نقشه كلي را كه متبلور است در قانون اساسي و حكميت قانون و داوري قانون، قبول دارند، جزو مجموعه نظام اسلامي هستند. آن كساني كه اينها را رد مي كنند، كساني اند كه خودشان به دست خودشان صلاحيت حضور در نظام اسلامي را دارند از دست مي دهند و صلاحيت ندارند. كساني كه حاضر نيستند قانون را تحمل كنند، كساني كه حاضر نيستند اكثريت را قبول كنند، كساني كه آن انتخابات عظيم 40ميليوني مايه افتخار را زير سوال مي برند، يك نقطه قوت را براي نظام مي خواهند تبديل كنند به يك نقطه ضعف. اينها در واقع دارند خودشان، خودشان را از اين كشتي نجات- كه نظام اسلامي است- بيرون مي اندازند؛ والا هيچ كس نمي خواهد كسي را از كشتي نجات بيرون بيندازد.» با اين فرمايشات روشن است كه سران فتنه از كشتي انقلاب پياده شدند. همچنين ايشان در بيانات آغاز سال نو از حوادث رخ داده به عنوان «آزموني بزرگ» ياد مي كنند كه ملت در آن پيروز شد.
رهبر انقلاب در ديدار مردم اصفهان در 25 آبان در جديدترين تبيين از حوادث اخير كشور با اشاره به اين نكته كه؛«در سال گذشته ملت ايران از يك امتحان عبور كرد، از يك فتنه عبور كرد» نگاه جديدي به ماجرا را مطرح فرمودند؛ «جهاد»!
«در سال گذشته ملت ايران از يك امتحان عبور كرد، از يك فتنه عبور كرد. اين معنايش فقط اين نيست كه حالا همه فهميدند ملت ايران قوي است؛ بلكه معناي مهمتر آن اين است كه با اين حركت... اين ملت يك وضع جديدي پيدا كرد؛ يك توانائي تازه اي در او به وجود آمد... يك ملت وقتي معتقد به جهاد شد، در همه ميدانها پيشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نيست؛ جهاد اين است كه انسان خود را هميشه در ميدان حركت و مبارزه با مانعها و مانع تراشها ببيند، احساس تكليف كند. اين مي شود جهاد؛ جهاد گاهي با جان است، گاهي با مال، گاهي با فكر، گاهي با دادن شعار است، گاهي با حضور در خيابان است، گاهي با حضور در پاي صندوق راي است؛ اين مي شود جهاد في سبيل الله؛ و اين است كه يك ملت را رشد مي دهد، طراوت مي دهد، تازگي مي دهد، اميد مي دهد و يك ملت پيش مي رود.»
و اين ملت در حال رشد است طراوت و تازگي دارد و اميدوار پيش مي رود...

 



عمليات هاي محرمانه سيا در ايران چگونه شكست خورد؟

«وضعيت جنگ» يكي از مهمترين كتاب هايي است كه ظرف سالهاي گذشته در حوزه مطالعات امنيتي و روابط بين الملل نوشته شده است.«جيمز رايزن» نويسنده اين كتاب از روزنامه نگاران برجسته آمريكايي و برنده جايزه پوليتزر است. اصلي ترين علت جنجالي شدن اين كتاب آن است كه رايزن در اين كتاب برخي از اسناد و اطلاعات محرمانه مربوط به عمليات ها جاري و عموما شكست خورده سيا (در دوران بوش پسر) در ايران را افشا مي كند. منبع اصلي رايزن در به دست آوردن اين اطلاعات فردي به نام استرلينگ است كه رسانه هاي آمريكايي مي گويند افسر بخش عمليات هاي ويژه سيا در ايران بوده است. استرلينگ به دليل درز دادن اين اطلاعات در بازداشت به سر مي برد و به زودي محاكمه خواهدشد.متيو بركت، در گزارشي براي آسوشيتدپرس از الكساندرياي ويرجينيا درتاريخ 25 دي 1389 دراين باره نوشت: «يك مأمور سابق سازمان اطلاعات مركزي آمريكا سيا در خصوص اتهام انتشار اطلاعات و اسناد طبقه بندي شده اين سازمان درباره ايران براي يك خبرنگار روزنامه نيويورك تايمز اظهار بي گناهي كرد. وكيل مدافع اين مأمور سابق اطلاعاتي آمريكا نيز از دولت به علت پيگرد قانوني موكلش انتقاد كرد زيرا از پيگرد گزارشگر و ناشر كتابي كه اين اسناد محرمانه در آن به چاپ رسيده خودداري كرده است. استرلينگ در سازمان سيا در بخش نيروي ويژه ايران مشغول به كار بود.»
وي ادامه داد: «طبق قوانين حقوقي آمريكا انتشار غيرقانوني اخبار و اطلاعات طبقه بندي شده نه فقط براي يك مأمور دولت بلكه براي يك خبرنگار يا هر كس ديگري كه اين اطلاعات را دريافت و سپس آن را آشكار كند جرم به شمار مي رود اما اين قانون به ندرت براي پيگرد مقامات غيردولتي استفاده مي شود و ثابت شده است كه قانون يادشده در گذشته براي دادستان ها مشكل ساز بوده است.»
بركت نوشت: «ادوارد مك ماهون پس از جلسه رسيدگي به اتهام موكلش بيرون از سالن دادگاه گفت به نظر مي رسد دولت راهي را براي اعلام جرم و تعقيب بازيگران بسيار كوچك يافته است. در حالي كه ناشران و رسانه هايي كه اين اطلاعات را منتشر كرده اند از چنگال قانون در امان مانده اند. مك ماهون گفت هنوز نتوانسته است درباره جزئيات اين پرونده با موكلش صحبت كند زيرا وي هنوز مجوزهاي لازم را ندارد.»
در گزارش اي پي درباره اتهامي كه متوجه استرلينگ است، آمده است: «در كتابي كه سال 2006 با عنوان وضعيت جنگ از طرف جيمز رايزن خبرنگار نيويورك تايمز منتشر شد جزئيات مربوط به جنگ جاسوسي پنهاني سيا با ايران فاش شد. رايزن با بازجويان همكاري نكرده است. استرلينگ درحال حاضر در زندان به سر مي برد و در انتظار جلسه دادگاه براي روز چهارشنبه است دولت با آزادي استرلينگ مخالف است. وي كه 43 ساله و اهل فالون ايالت ميسوري است از سابقه ديرينه همكاري با سيا برخوردار است وي از سالهاي 1993 تا 2002 به عنوان مأمور اطلاعاتي سيا فعاليت مي كرده است.»
منبع: ايران هسته اي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14