(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 10 بهمن 1389- شماره 19852

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
مصلحت نظام يا...؟
آيت الله نوري همداني: شخصي مثل البرادعي نمي تواند حاكم مناسبي براي مصر باشد
پيش بيني نمايندگان مجلس شوراي اسلامي: صالحي با راي بالا وزير خارجه مي شود
با تشريح مكتب انتظار در مقابل مكتب انظلام رئيسي: راضي به ظلم در ظلم شريك است
بخش تحقيقات كنگره آمريكا: شركت هاي اماراتي از اجراي تحريم ها عليه ايران سر باز مي زنند
سفير ايران در پاريس: فرانسه ميزبان گروه هاي تروريستي ضد ايراني است
انديشكده مطالعات استراتژيك واشنگتن:هسته اي شدن ايران منافع استراتژيك آمريكا را به چالش كشيده است
آغاز بازنگري در سرفصل دروس 38 رشته علوم انساني
اداي احترام اقليت هاي مذهبي به 35 شهيد ارامنه دفاع مقدس
بازخواني نقش خاتمي در فتنه 88 ـ بخش پنجم ديدار ظهر شنبه با هاشمي
تا ملاقات خدا -2 بالاترين لذت انسان در قيامت



مصلحت نظام يا...؟

سعدالله زارعي
«نفوذي ها» به نظام سياسي حاكم تعلق ندارند اساس فعاليت آنان تغيير اين نظام است اما روشي كه اتخاذ مي نمايند «رويارويي» نيست بلكه واداشتن به رويارويي است. واداشتن كساني كه نظام سياسي را قبول دارند و حتي از اركان آن به حساب مي آيند! در اين جا به تعبير دقيق حضرت امام خميني، نفوذي ها و «واسطه ها» حرف خود را از زبان «موجهين» مي زنند، موجهيني كه به واسطه ساده انديشي يا... اغفال شده اند.
نفوذي ها نوعاً انسان هاي برجسته اي نيستند و مناصب مهمي هم در اختيار ندارند اما پي گيري كننده خط مشي هايي هستند كه در پشت آن «كانون هاي ويژه» اطلاعاتي و يا سياسي قرار دارند. آن سازمان ها و كانون ها طي يك برنامه ميان مدت تلاش مي كنند تا افرادي را در يك نظام سياسي به مقابله با آن نظام وادار نمايند و در نهايت از نظام كاملا جدا كرده و يا او را در رديف «اپوزيسيون» قرار بدهند. پروژه تبديل معاون رئيس جمهور سوريه (عبدالحليم خدام) به مخالف نظام سوريه از اين قبيل است. در «ايران پس از انقلاب» نيز بارها آن را تجربه كرده ايم.
چگونه مي توان ميان روال عادي و اقدامات مبتني بر نفوذ تميز داد؟ بالاخره هر مخالفت و انتقادي كه برخاسته از نفوذ نيست، يك مقام مسئول ممكن است به نهادهاي همطراز و يا شخصيت هاي ديگر كشور انتقاد و حتي اعتراض داشته باشد و مصلحت عمومي هم در طرح علني آن بداند و بعد هم در سخنراني، مصاحبه يا نامه سرگشاده به طرح آن بپردازد و در اين ميان او تحت تأثير عامل داخلي يا خارجي هم نباشد. چگونه مي توان اين دو موقعيت متمايز را از هم تشخيص داد؟ براي تشخيص اين موضوع «شاخص» هايي وجود دارند:
1- وقتي يك مقام مسئول يا يك نهاد مسئول بر اساس مسئوليت واقعي خود «در لحظه» و بر مبناي حفظ نظام و مصالح عمومي و در چارچوب «تلاش براي بهبود وضعيت» موضعي علني- شفاهي يا كتبي- مي گيرد از ادبيات خاصي استفاده مي شود، ادبياتي كه كام دوست را شيرين و كام دشمن را تلخ مي گرداند. بعنوان مثال حضرت آيه الله العظمي خامنه اي- دامت بركاته- به وجود فساد و فقر و تبعيض و كوتاهي بعضي از دستگاه هاي كشور شديداً اعتراض داشتند اين اعتراض را - حدود 8 سال پيش- طي بيانيه اي علني بيان كردند. اين بيانيه اميدهاي فراواني را براي بهبود شرايط در داخل برانگيخت و به همان ميزان مخالفان نظام را عميقاً ناراحت كرد چرا كه با طرف مقابل نظام كه مفسدين اقتصادي بودند، همگرايي داشتند و از اين رو به جاي استناد به متن بيانيه به تفسيرهاي فرامتن براي فراموش شدن متن روي آوردند. همين اتفاق درباره نامه صريح حضرت امام عليه قائم مقام رهبري- مورخه 3/21/76- هم روي داد. در آن نامه عبارات حضرت امام از شدت فراواني برخوردار بود- كه با توجه به مواضع شديداً انحرافي آن فرد كاملا منصفانه بود- در ماجراي آن نامه هم آمريكا، اسرائيل، انگليس، منافقين، ليبرال ها و در يك كلمه جبهه ضد انقلاب بشدت ناراحت شدند و نيروهاي انقلاب و خانواده شهدا و روحانيت متعهد و... نيروي تازه اي گرفتند. هر چند علي الظاهر آن نامه از جدال امام و قائم مقامش حكايت مي كرد.
2- شاخص ديگر اين است كه موضع علني و رسمي فرد يا نهادي عليه فرد، افراد، نهاد يا نهادهاي ديگر نتواند در مسير غيرآشكار واقع گردد به اين معنا كه راههاي ابراز مخالفت غيرعلني به بن بست رسيده باشد و مرجع فرادست علني شدن اعتراض را بپذيرد در واقع براي حل يك مشكل راهي به جز طرح علني آن وجود نداشته باشد. در چنين صورتي كساني كه از مواضع فرد يا نهاد معترض حمايت مي كنند و در افواه عمومي به «هواداري» شناخته مي شوند از آن موضع هم با صراحت و بدون لكنت حمايت مي كنند. اما اگر آن موضع گيري «هواداران» را به دو دسته همراه و ناهمراه تبديل كرد و يا از صراحت و قاطعيت هواداران در همراهي كاست، معلوم مي شود كه مواضع آن فرد و يا آن نهاد، «اصيل» و از جنس موضع گيري «سنجيده» نبوده است.
3- يكي ديگر از شاخص ها، انطباق يا عدم انطباق با «مصلحت» است چرا كه منطق دين و عقل مي گويد عمل مصلحانه قطعاً بايد با «مصلحت» سازگار باشد و از همين منظر حركت دشمن قطعاً در نقطه مقابل «مصلحت» است. اين مصلحت چگونه قابل شناسايي است چرا كه بدون ترديد كسي كه به كاري دست مي زند مي تواند مدعي شود كه اين به مصلحت بوده است در حاليكه ديگران مي توانند با او در اين مورد مناقشه نمايند. پس گريزي از آن نيست كه اين شاخص را از داعيه هاي ضد و نقيض و موافق و مخالف جدا كنيم وگرنه سخن گفتن از آن بيهوده است.
مصلحت در هر نظامي توسط فرد يا مرجع خاصي مشخص مي گردد. در جمهوري اسلامي انطباق يا عدم انطباق با مصالح دقيقاً- و بدون هيچ ترديدي- به معناي انطباق و يا عدم انطباق با مواضع «ولي فقيه» است. اگر رهبري موضعيگري علني قوه اي عليه قوه ديگر را منع كرده باشد اين همان «اعلام مصلحت» است كما اينكه اگر رهبري كمك قوا به قوه اي كه بار سنگين اداره كشور را بر دوش دارد را ضروري بداند اين نيز همان اعلام مصلحت است. با اين وصف اگر موضعگيري علني فردي يا نهادي عليه فرد يا نهادهاي ديگر با مواضع ولي فقيه تطبيق نكند، آن موضع گيري «خلاف مصلحت كشور» بوده است.
البته براي ارزيابي مواضع، شاخص هاي ديگري هم وجود دارند كه فعلا به اين مقدار بسنده مي كنيم.
نفوذي ها و واسطه هايي كه با «مأموريت خاص» به درون نهادهاي نظام و يا نهادهايي كه كاركردشان به نظام بازمي گردد- مثل بيوت بزرگان مذهبي- است، نفوذ مي كنند، كار خود را با ظرافت انجام مي دهند و معمولا مدتي طول مي كشد تا شناخته شوند. اين افراد مهمترين كاري كه مي كنند، «ارائه تحليل هاي غلط» بنام تحليل هاي «واقع گرايانه» و «آينده نگرانه» است. تكرار اين تحليل ها براي فرد يا نهادي كه در معرض آن قرار گرفته است به خلق «توهم» مي انجامد. اين توهم ابعاد مختلفي دارد يك بعد حساس و پيچيده آن «مصلحت اسلام»، «مصلحت انقلاب»، «مصلحت ايران»، و «مصلحت توده هاي مردم» است يعني در اينجا فرد يا نهادي كه در معرض عمليات نفوذ قرار گرفته بنام يكي از اين چهار مصلحت، به راهي كشيده مي شود كه «خلاف مصلحت نظام جمهوري اسلامي» است درحالي كه بالاترين مصلحت اسلام، انقلاب، ايران و مردم حفظ نظام جمهوري اسلامي است.
جالب اين است كه در اكثر اوقات واداشتن مسئولي و يا نهادي از نظام در مقابل مسئول يا نهادي ديگر در شرايطي و زماني صورت مي گيرد كه آن كانون هايي كه به دستور و طبق برنامه آن ها عمليات نفوذ صورت مي گيرد، كه آن كانون ها درگير مخاطرات جدي هستند و به اقدام نفوذي ها براي مهار آن مخاطرات نياز جدي دارند. نگاهي به منطقه به ما مي گويد كه اين روزها بهترين روزها براي انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن و بدترين روزها براي جبهه استكباري است. در اين روزها آمريكايي ها خيلي به «دلشمغول كردن» نظام جمهوري اسلامي كه سلسله جنبان تحولات جاري خاورميانه است، نياز دارند.

 



آيت الله نوري همداني: شخصي مثل البرادعي نمي تواند حاكم مناسبي براي مصر باشد

آيت الله نوري همداني با اشاره به تحولات اخير در جهان اسلام، مشكل مردم تونس و مصر را نداشتن رهبر مناسب براي اداره امور جامعه ذكر كرد و گفت: شخصي مثل البرادعي نمي تواند فرد شايسته اي براي اداره امور اين كشور باشد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري رسا، آيت الله حسين نوري همداني از مراجع تقليد ظهر شنبه در ديدار اقشار مختلف مردم، با اشاره به تحولات اخير در كشورهاي عربي، موج بيداري برخاسته در اين كشورها را به بركت انقلاب اسلامي دانست.
وي با بيان اينكه انقلاب اسلامي ملت هاي محروم و مستضعف دنيا را بيدار كرده و هيمنه استكبار جهاني را درهم شكسته است، بيان داشت: موج برخاسته از بصيرت و هوشياري ملت ايران، امروز به كشورهاي مختلف دنيا سرايت كرده و آنها در برابر حكومت هاي مستبد خود قيام كرده اند. حضرت آيت الله نوري همداني با تأكيد بر اينكه حكومت هايي كه تكيه گاه مردمي نداشته باشند سقوط مي كنند، ابراز داشت: در كشور مصر فردي ديكتاتور و مستبد حاكم بود كه با رژيم صهيونيستي و آمريكا هم پيمان است.

 



پيش بيني نمايندگان مجلس شوراي اسلامي: صالحي با راي بالا وزير خارجه مي شود

جمعي از نمايندگان مجلس پيش بيني كردند كه علي اكبر صالحي امروز(يكشنبه) با كسب راي اعتماد نمايندگان مردم در خانه ملت، بر كرسي وزارت خارجه تكيه خواهد زد.
«حسن كامران» عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در گفت وگو با ايرنا وزير پيشنهادي امور خارجه را يك «دانشمند خوب كشور» توصيف كرد كه مي تواند از عهده مسئوليت هاي اين وزارتخانه برآيد. وي اظهار داشت: صالحي هم در عرصه اجرايي و هم در عرصه ديپلماتيك سوابق خوب و قابل اعتنايي دارد.
نماينده اصفهان، وزير پيشنهادي امور خارجه را فردي اخلاق مدار خواند كه در موضوع هسته اي ايران منطقي و با جسارت عمل كرده است.
كامران تاكيد كرد: در صورتي كه صالحي بتواند راي اعتماد لازم را از مجلس كسب كند، بايد تغييرات اساسي را در اين وزارتخانه بوجود آورد تا ديپلمات ها تلاش بيشتري براي نشر ادبيات انقلاب اسلامي در جهان داشته باشند.
«حسين گروسي» نماينده مردم شهريار در مجلس شوراي اسلامي هم با اشاره به معرفي علي اكبر صالحي از سوي رئيس جمهور براي تصدي پست وزارت امور خارجه، گفت: شانس راي آوري صالحي بسيار بالاست.
حجت الاسلام «سيد جلال يحيي زاده» نماينده مردم ميبد و تفت گفت: نمايندگان مجلس از هر دو جناح، صالحي را گزينه مناسبي براي تصدي وزارت امور خارجه مي دانند.
وي با تاكيد بر اينكه نمايندگان مجلس به اتفاق آراء صالحي را براي پست وزارت امور خارجه قبول دارند، پيش بيني كرد كه صالحي مي تواند اكثريت آراي نمايندگان را كسب كند.
يحيي زاده با اشاره به اينكه اكثر نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نگاه مثبتي به علي اكبر صالحي دارند، ادامه داد: وي گزينه مناسبي براي وزارت امور خارجه است و مي تواند در عرصه وزارت امور خارجه نقش سنگين و وظايف مهم را بخوبي ايفا نمايد.
«كاظم فرهمند» نماينده 5 شهرستان استان يزد هم با اشاره به ارتباط وسيع و خوب صالحي با رئيس جمهوري گفت: صالحي در موضوع هسته اي از تجارب مناسب و خوبي برخوردار است.
وي صالحي را گزينه مناسب براي پست وزارت خارجه دانست و با بيان اينكه از صالحي انتظار اين است كه پرتحرك و فعال در مسائل هسته اي از حق كشور دفاع نمايد، ادامه داد: مهمترين انتظاري كه از صالحي داريم اين است كه از ظرفيت هاي بين المللي به نفع كشور بهره ببرد.
حجت الاسلام حسين سبحاني نيا نماينده نيشابور و عضو هيئت رئيسه مجلس نيز در اين باره تصريح كرد: فضاي مجلس براي راي اعتماد به صالحي به عنوان وزير امور خارجه مثبت است.
خانم فاطمه آليا عضو فراكسيون زنان مجلس شوراي اسلامي هم به فارس گفت: نظر اعضاي فراكسيون زنان مجلس نيز با آقاي صالحي است.

 



با تشريح مكتب انتظار در مقابل مكتب انظلام رئيسي: راضي به ظلم در ظلم شريك است

معاون اول قوه قضائيه با تشريح دو مكتب انتظار و انظلام تاكيد كرد كه راضي به ظلم، در ظلم او شريك است.
حجت الاسلام والمسلمين سيدابراهيم رئيسي، طي سخناني در مراسم دهه آخر ماه صفر كه جمعه شب از سوي حزب موتلفه اسلامي برگزار شد، با تشريح دو مكتب انظلام و انتظار تصريح كرد: منظلم كسي است كه راه را براي ظالم هموار مي كند و ظلم پذيري او باعث مي شود كه ظالم هرچه بيشتر ستم كند.
وي با بيان اينكه افراد راضي به ظلم ظالم در ظلم او شريك هستند، افزود: امروز در عالم مكتب انظلام به دنبال آن است كه زمينه اي براي نظام سلطه در افكار و انديشه بشريت فراهم كند تا اين نظام به اهداف پليد خود دست يابد.
رئيسي بااشاره به تحولات اخير مصر، يادآور شد: مردم مصر، بعد از مردم ايران فرهنگي ترين مردم در بين كشورهاي اسلامي هستند و روشنفكران ارزشمندي دارند. برخلاف برخي روشنفكرنماهاي كشور ما كه متاسفانه نگاه مثبتي به غرب دارند، روشنفكران برخي دولت ها مانند مصر و سعودي به شدت ضد غرب هستند.
وي گفت: امروز حسني مبارك براي آنكه بتواند به حكومت خود ادامه دهد بايد به مردم القاء كند كه راهي جز پذيرش همين وضعيت ندارند.
معاون اول قوه قضائيه با تشريح مختصات مكتب انتظار، خاطر نشان كرد: اين مكتب، مكتب اميد، اعتقاد به خدا، دشمن شناسي، دشمن ستيزي، مقاومت در راه رسيدن به هدف و ايستادگي در مقابل دشمن خدا و دين است.
رئيسي با اشاره به بعد عملي مكتب انتظار تاكيد كرد: در ابعاد عملي مكتب انتظار بايد زمينه هاي لازم جهت ظهور حضرت موعود (عج) فراهم شود.
به گزارش ايسنا، اين عضو مجلس خبرگان رهبري، نجوا با حضرت حق، دوري از منكرات، توكل به خدا و غيرت و حساسيت نسبت به دين را از جمله مهمترين جلوه هاي انتظار برشمرد.

 



بخش تحقيقات كنگره آمريكا: شركت هاي اماراتي از اجراي تحريم ها عليه ايران سر باز مي زنند

بخش تحقيقات كنگره آمريكا در گزارش جديد خود تحت عنوان «تحريم هاي ايران» اعلام كرد كه شركت هاي اماراتي با وجود تحريم هاي اعمال شده عليه تهران همچنان به تجارت خود با ايران ادامه مي دهند.
به گزارش پايگاه خبري «ورلد تريبيون»، بخش تحقيقات كنگره آمريكا در گزارشي اعلام كرده است كه با وجود تحريم هاي آمريكا عليه ايران، دست كم 3 شركت اماراتي وجود دارند كه گفته مي شود همچنان به فروش بنزين و ديگر سوخت ها به ايران ادامه مي دهند.
اين گزارش افزود: اين شركت ها كه متعلق به كشور امارات عربي متحده هستند با وجود تحريم هاي سازمان ملل و همچنين تحريم هاي يكجانبه آمريكا عليه تهران به تجارت خود با ايران همچنان ادامه مي دهند.
اين گزارش كه تحت عنوان «تحريم هاي ايران» منتشر شده است، شركت ملي نفت امارات عربي متحده را به عنوان تامين كننده سوخت براي ايران معرفي كرده است.
براساس اين گزارش، همچنين دو شركت «گلدن كراون» و «گروه رويال اويستر» نيز ممكن است «همچنان در حال فروش بنزين به ايران باشند.»
گزارش بخش تحقيقات كنگره آمريكا همچنين تاكيد كرده است: شركت «درگون اويل» امارات نيز اخيرا قرارداد خود با ايران را كه در ماه ژوئيه سال 2010 منقضي شده بود، تمديد كرده است تا تجارت خود با ايران را از طريق تركمنستان همچنان حفظ كند.
آمريكا در عين حال كه ادعا مي كند به رويكرد ديپلماسي و گفت وگو در قبال ايران پايبند است، تمام تلاش خود را به كار گرفته است تا ديگر كشورها و بويژه متحدان اروپايي خود را به شدت تحت فشار قرار دهد تا علاوه بر اين كه يك سري تحريم هاي يكجانبه عليه ايران تصويب مي كنند، تحريم هاي يكجانبه واشنگتن عليه تهران را نيز اجرا كنند، اما شواهد بسياري وجود دارد مبني بر اين كه اين تحريم ها تاكنون به خودكفايي بيشتر ايران انجاميده است.

 



سفير ايران در پاريس: فرانسه ميزبان گروه هاي تروريستي ضد ايراني است

سفير ايران در پاريس با تأكيد بر ضرورت بازنگري در سياست خارجي فرانسه در قبال ايران گفت: هم اكنون فرانسه ميزبان گروه هاي تروريستي ضد ايراني است.
سيد مهدي ميرابوطالبي در گفت وگو با مجله «ديپلماسي» چاپ فرانسه با اشاره به حضور گروهك تروريستي منافقين در فرانسه، خاطرنشان كرد: امروزه فرانسه ميزبان اين گروه هاي تروريستي است. من از گروهكي صحبت مي كنم كه 16000 ترور در ايران انجام داده و بيش از يكصد نفر از مقامات عالي رتبه ايراني را ترور كرده است. مركز فرماندهي آنها در فرانسه است. اين گروه تحت حمايت كشور شما قرار دارد و در حقيقت ماليات هايي كه مردم فرانسه مي پردازند براي حمايت از اين گروهك تروريستي هزينه مي شود. مقصودم مجاهدين خلق هستند كه اسامي ديگري همچون «شوراي ملي مقاومت ايران» يا ده ها سازمان غير دولتي صوري و انجمن هاي ساختگي و ظاهري ايجاد كرده اند تا تحت عنوان آن فعاليت كنند. بعد از جنگ تحميلي عراق توسط صدام حسين هم عملاً اين مجموعه كشورهاي غربي بودند كه از صدام حمايت كردند و متأسفانه در اين ميان فرانسه يكي از فعال ترين نقش ها را ايفا كرد. نتيجه اين كار چه شد؟ به جاي ماندن صدها هزار شهيد و مجروح. وي اضافه كرد: سپس بازي هسته اي را شروع كردند. يك بازي سراسر دروغ. آمريكايي ها اين بازي را شروع كردند و متأسفانه بايد بگويم كه كشورهاي اروپايي و بخصوص فرانسه در اين مبارزه عليه ما شركت كردند. در ادامه اين وضعيت، مسئله به اصطلاح انتقادي حقوق بشر را مطرح كردند. همه اين مسائل به شكلي گزينشي مورد استفاده قرار گرفتند و هر بار با سياست يك بام و دو هوا عليه ايران رفتار مي كنند.
دخالت آشكار فرانسه در فتنه 88
وي در ادامه با بيان اينكه امروزه مبلغ و مروج تروريسم دولتي آمريكا و رژيم صهيونيستي هستند گفت: فرانسه نيز به نوبه خود شعارهايي با معناي حقوق بشر سر مي دهد ولي در عوض اجازه هم مي دهد يك گروهك تروريستي در خاك فرانسه حضور داشته باشد، فرانسه مي گويد در امور داخلي كشور ما دخالت نمي كند، ولي به شكلي كاملاً شفاف و رسمي وارد اين مداخلات مي شود كه براي مثال مي توانيم به رفتارهاي مداخله جويانه به كار گرفته شده در موضوع انتخابات ايران نگاه كنيم. كمك به اغتشاشگران ايران براي خروج از كشور و دادن پناهندگي سياسي به آنها، اگر مداخله نيست، پس چيست؟
اين ايران است كه به غرب
اعتماد ندارد
ميرابوطالبي در ادامه اين گفت وگو با اشاره به برنامه هسته اي ايران و با بيان اينكه همه مسائل در اين زمينه روشن است، گفت: بحث بر سر شفافيت امور است. ايران يكي از اعضاي آژانس و امضاء كننده معاهده NPT است. 40 سال پيش، ايران توافقنامه هاي اوليه اي را براي ساخت 20 نيروگاه هسته اي امضاء كرد. در همان زمان، ما طرف همكاري فرانسه بوديم. شركتي كه امروزه به اسم «اوروديف» شناخته مي شود. با شركت آلماني زيمنس قرارداد بستيم تا يك نيروگاه هسته اي براي ما بسازند و در آن زمان هم 50 تن هگزافلورايد اورانيوم از فرانسه خريديم. با اين حال فرانسه تاكنون نه محصول را به ما داده است و نه پول آن را. وي اضافه كرد: ولي بعد از انقلاب اسلامي، تمام اين توافقنامه ها به طور يك جانبه قطع شدند. با اين حال مي گويند كه غربي ها هيچ اعتمادي به ايران ندارند. اگر قرار است كشوري نسبت به ديگران احساس بي اعتمادي كند، اين ما هستيم كه نبايد به غرب اعتماد داشته باشيم. سفير ايران در پاريس با بيان اينكه با موضوع هسته اي ايران، برپايه نيات سياسي آمريكا و ديگران كه براساس يك دروغ بزرگ بنا شده رفتار مي شود و كشورهاي ديگر همچون فرانسه يا اروپا نيز آن را به سوي نيات غير واقعي هدايت مي كنند، گفت: بدتر از همه اينكه نمي توانند ادعاهايشان را ثابت كنند. لذا اين موضوع به موضوع بسيار جالبي تبديل شده است به اين معني كه ايران در چارچوب مقررات آژانس فعاليت مي كند بدون اينكه كمترين اشتباه يا انحرافي داشته باشد و از سوي ديگر، غربي ها هم اعلام مي كنند كه به رفتارهاي ايران در زمينه هسته اي اعتمادي ندارند. در حالي كه اين بار نوبت غربي ها است كه ثابت كنند ما در چارچوب NPT عمل مي كنيم و اين بار نوبت اين كشورها است كه اعتمادسازي كنند، زيرا در اصل اين اروپايي ها هستند كه به تعهداتشان عمل نكرده اند.

 



انديشكده مطالعات استراتژيك واشنگتن: هسته اي شدن ايران منافع استراتژيك آمريكا را به چالش كشيده است

سرويس سياسي-
انديشكده مطالعات استراتژيك واشنگتن، در نشستي با موضوع سياست گذاري هاي آمريكا در قبال ايران، هسته اي شدن كشورمان را موجب به چالش كشيده شدن منافع استراتژيك ايالات متحده دانست.
موسسه مطالعات استراتژيك واشنگتن، در كارگروه استراتژيك با موضوع سياست گذاري هاي آمريكا در قبال ايران، چهار محور اساسي را مورد ارزيابي قرار داد. در اولين پنل، دو سخنراني مفصل در مورد وضعيت كلي سياست گذاري آمريكا در قبال ايران، ايراد شد. سخنرانان از دو موضع كاملا متفاوت بحث خود را آغاز كردند و هر كدام در مورد مهم ترين هدفي كه نسبت به آن بايد پيشرفت را ارزيابي كرد، ديدگاهي متفاوت مطرح ساختند. اولين گروه، روابط دو جانبه ضعيف را مشكل اساسي قلمداد كرد. طرفداران اين موضع با مطرح ساختن عمق و گستره ارتباط آمريكا با ايران، به ويژه در مورد مسئله هسته اي، تلاش كردند ميزان پيشرفت را بررسي كنند. با اينكه هيچ يك از آنها ضرورتا روابطي دگرگون و متفاوت را مطرح نساختند، اما به دنبال تعاملي عميق و گسترده بودند كه بتواند به دو كشور كمك كند از منازعات غيرضروري اجتناب كنند.
دومين گروه چالش هاي متعددي را كه ايران براي منافع استراتژيك آمريكا به وجود آورده است، به عنوان مشكل اساسي مطرح ساختند. لذا طرفداران اين ديدگاه در ارزيابي پيشرفت سياست هاي آمريكا، چگونگي رويارويي موثر واشنگتن با تهديدات ناشي از ايران را مطرح ساختند؛ به ويژه با عنايت به پيشرفت هايي كه در برنامه هسته اي ايران صورت گرفته است.
به گزارش فارس، هر يك از اين دو رويكرد-توسعه روابط دوجانبه يا رويارويي با تهديد استراتژيك - منجر به نتايج كاملا متفاوتي در سياست گذاري هاي آمريكا مي شود. به هر حال، مباحث مطرح شده در اين كارگروه نشان داد كه به نظر نمي رسد سياست گذاران آمريكا حول يكي از دو محور مذكور تمركز كنند، چرا كه هركدام از اين رويكردها، به اندازه كافي در دولت آمريكا طرفدار دارند. از اين روي سياست گذاري ها از دريچه اين دو رويكرد صورت مي گيرد، كه نتايج كاملا متفاوتي را به بار مي آورند.
همچنين كارشناسان بر اين مطلب اعتراف كردند كه جمهوري اسلامي در جهت هرچه توانمندتر شدن پيش مي رود و آمريكا در سرازيري سستي و ضعف پيش مي رود.

 



آيت اللهي خبر داد
آغاز بازنگري در سرفصل دروس 38 رشته علوم انساني

رئيس پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي با اعلام شروع به كار بازنگري در سرفصل هاي 38 رشته دوره كارشناسي از تمركز جدي بخش هاي مسئول در بازنگري سرفصل هاي علوم انساني خبر داد.
حميدرضا آيت اللهي با اشاره به ضرورت حل برخي مشكلات اساسي در مورد محتوي و شيوه تدريس علوم انساني و هشدار جامعه دانشگاهي درباره تبعات منفي چنين وضعي اظهار داشت: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي مأموريت پيدا كرده كه با همكاري بخش هاي مختلف وزارت علوم به عنوان يك مأموريت ويژه روي اين موضوع تمركز كند.
وي افزود: ناكارآمدي، به روز نبودن و نامتناسب بودن با جامعه اسلامي سه نقص جدي است كه در مطالعات اوليه سرفصل هاي علوم انساني از سوي كارشناسان شناسايي شده اند.
رئيس پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي كه اخيراً با حكم معاون آموزشي وزارت علوم به عنوان مسئول هماهنگي امور مربوط به بازنگري سرفصل هاي علوم انساني منصوب شده است، از نقش جدي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي در مرحله جديد تغيير سرفصل هاي دروس علوم انساني خبر داد و گفت: با توجه به امكانات و توانمندي هاي پژوهشگاه، بررسي اين موضوع در دستور كار است و در يك بازه زماني مناسب و منطقي به نتيجه خواهد رسيد.
به گزارش فارس، به گفته وي بازنگري سرفصل هاي مربوط 38 رشته مقطع كارشناسي آغاز شده و جزئيات مربوط به تغيير اين 38 رشته در آينده اعلام خواهد شد.

 



همزمان با دهه فجر صورت مي گيرد
اداي احترام اقليت هاي مذهبي به 35 شهيد ارامنه دفاع مقدس

رئيس امور اقليت هاي ديني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: همزمان با فرا رسيدن سي و دومين سالگرد انقلاب اسلامي، جمعي از نمايندگان اقليت هاي مذهبي به 35 شهيد ارامنه دوران دفاع مقدس اداي احترام خواهند كرد.
سعيد تقوي در گفت وگو با ايرنا گفت: مراسم اداي احترام به شهداي ارامنه در روز چهاردهم بهمن ماه و با عنوان «ميهماني لاله ها» در آرامگاه ارامنه واقع در جاده خاوران برگزار مي شود.
وي افزود: جمعي از روحانيون و نمايندگان اقليت هاي مذهبي به همراه خانواده هاي آنان در مراسم ميهماني لاله ها حضور خواهند داشت.

 



بازخواني نقش خاتمي در فتنه 88 ـ بخش پنجم ديدار ظهر شنبه با هاشمي

سيد ياسر جبرائيلي
همانطوري كه پيشتر اشاره شد، طيف موسوم به اصلاح طلبان انديشه اي فراتر از پيروزي يا شكست در انتخابات در سر داشت و در پي اجراي يك كودتاي رنگي عليه جمهوري اسلامي بود. ستاد موسوي پيش از انتخابات، تقريباً تمامي مراحل پروژه براندازي نرم را پيموده بود. حاميان موسوي با تشكيك در سلامت انتخابات، وارد كردن اتهامات بي اساس به دولت و سياه نمايي وضع موجود، در پي ايجاد يك «ذهنيت مسموم» درباره ساخت سياسي برآمدند. آنها همچنين با انتخاب رنگ سبز به عنوان «نماد انتخاباتي» خود كه در پروژه هاي انقلاب رنگي با هدف ايجاد توهم كثرت به كار گرفته مي شود، تاكتيك ديگري از جنس اين انقلاب ها را به اجرا گذاشتند. اين ترفند را كيهان مطرح كرد و مديرمسئول كيهان در مسجد سيد اصفهان آن را ترجمان قرآن بر نيزه كردن معاويه و عمرو عاص دانست ايجاد شبكه هاي مرتبط با هم و ارتباط هرمي با مجموعه هاي بالاسري به عنوان بازوهاي عمل كننده، ديگر شاخصه كودتاهاي مخملي بود كه به وضوح در نقشه راه و عملكرد ستاد ميرحسين ديده مي شد. به طوري كه حال، همه زمينه ها براي اجراي فاز «پس از انتخابات» پروژه كودتاي رنگي فراهم شده بود.
انتخابات دهم رياست جمهوري سرانجام در بيست و دوم خرداد ماه 1388برگزار شد و همانطوري كه بسياري از تحليل گران و حتي خود اصلاح طلبان پيش بيني كرده بودند، «محمود احمدي نژاد» توانست براي يك دوره چهار ساله ديگر به عنوان رياست جمهوري اسلامي ايران انتخاب شود؛ (1) اما واكنش رقيب اصلي او يعني «ميرحسين موسوي» به نتيجه انتخابات نه تنها ارسال پيام تبريك به احمدي نژاد و اعلام آمادگي براي همكاري نبود، كه او و حاميانش در يك روند برنامه ريزي شده، اعلام پيروزي نموده و مسئولان نظام را متهم به تقلب در انتخابات كردند.
خاتمي با اينكه پيش از اين به صراحت گفته است در ايران تقلب ممكن نيست، به جاي آنكه در برابر مدعيان تقلب همان موضع را تكرار كند، در پس پرده ها آتش بيار معركه شد. او صبح روز بعد از انتخابات يعني زماني كه آرا هنوز در حال شمارش بود، با هاشمي رفسنجاني تماس گرفت و گفت كه به همراه «ميرحسين موسوي» و «سيدحسن خميني» قصد ديدار وي را دارد. به گفته هاشمي، خواسته اين سه تن در ديدار ظهر 23 خرداد «ابطال انتخابات بود و راه هاي قانوني را نيز قبول نداشتند.» (2)
پس از اعلام نتايج از سوي شوراي نگهبان، موسوي به دنبال جلسه اي با بهزاد نبوي، مصطفي تاج زاده و محسن امين زاده، نتايج را «شعبده بازي» دست اندركاران انتخابات و صدا و سيما خواند و در بيانه اي برگزاركنندگان انتخابات را متصديان بي امانت دانست. (3)
نقش زيركانه خاتمي در پروژه القاي تقلب به ديدار با هاشمي محدود نمي شود. او روز جمعه 22 خرداد هنگام انداختن راي خود به صندوق، يعني د رحالي كه هنوز چند ساعت بيشتر از آغاز راي گيري نمي گذشت، در يك موضع گيري تعجب برانگيز، ذهن ها را براي پذيرش ادعاي تقلب آماده كرد: «همه شواهد امر حاكي است موسوي انتخابات را برده است. اما من پيشگو نيستم».(4) اين سخنان در ابعاد گسترده توسط رسانه هاي خبري حامي موسوي پوشش داده شد.
با اين اوصاف، روشن بود كه تيم اصلاحات چه برنامه اي در سر دارد و به دنبال چيست. از اين زمان به بعد، خاتمي، همان الگوي رفتاري آشنايش را كه در همه رفتارهاي راديكال و حوادث بحران آفرين حيات سياسي اش دنبال كرده، پي مي گيرد البته به نحوي كه اگر كودتا شكست خورده و قرار است كسي قرباني شود، اين فرد ميرحسين باشد.
فرداي روز اعلام نتايج، ستاد موسوي گام دوم از فاز پس از انتخابات پروژه كودتا را برداشت. اين ستاد دست به اردوكشي خياباني زد، هواداران خود را با نماد سبز رنگ به سطح شهر تهران ريخت و اين اقدام به سرعت تبديل به آشوب، ناآرامي و درگيري شد. خود موسوي نيز به تحريك برخي از هوادارانش در اين تجمعات حضور يافت. مهدي كروبي نيز با اينكه مجموع آرايش، از آراي باطله هم كمتر بود، قلم و زبانش را به تريبوني در اختيار افراطيون براي اتخاذ مواضع راديكالي عليه نظام تبديل كرد تا مواضع افراطي او، موسوي را بيش از پيش تحريك كرده و در عرصه نگه دارد.
تصور اصلاح طلبان اين بود كه با توجه به راي 13 ميليوني ميرحسين و توهم عده اي مبني بر تقلب در انتخابات، براي اولين بار فرصتي بوجود آمده است كه بتوان تعداد قابل ملاحظه اي از مردم را به آشوب گر تبديل كرد و به خيابان آورد. به عبارت ديگر، اصلاح طلبان تصور مي كردند شايد براي اولين بار بعد از ظهور در صحنه سياسي كشور پس از دوم خرداد 1376، مي توانند با الگوبرداري از انقلاب هاي رنگي، براي آشوب هايي كه هدف آنها براندازي نظام است، نوعي «بدنه اجتماعي» ايجاد كنند.
موسوي عصر روز يكشنبه 24 خرداد به ديدار رهبر انقلاب رفت و ايشان ضمن توصيه وي به متانت و دنبال كردن ادعاي خود از مراجع ذيصلاح چون شوراي نگهبان، خواستار پيگيري دقيق نامه اعتراض موسوي شدند. پس از اين ديدار شوراي نگهبان از كانديداهاي معترض خواست در جلسه اي شكايات و اعتراضات خود را مطرح كنند كه موسوي در اين جلسه حضور نيافت.
خاتمي نيز روز 25 خرداد، با صدور بيانيه اي به مناسبت تظاهراتي كه بنا بود حاميان موسوي در تهران برپا كنند، بدون اينكه اشاره به «ماهيت رخداد مورد نظر خود كند» و با جملات كليشه اي و سر دادن شعارهاي مردم فريب نوشت: آنچه در جريان انتخابات اخير رياست جمهوري اتفاق افتاد باعث خدشه دار شدن اعتماد عمومي و منجر به واكنش هاي طبيعي و پراحساس مردم عزيز ما در سراسر كشور شده است.
وي در ادامه مطالبات موسوي را روشن دانست و نوشت كه اين مطالبات «خواست همه ماست.» 5
«ابطال انتخابات» خواسته اي بود كه فتنه گران از آن كوتاه نمي آمدند، چرا كه براي پيشبرد طرح كودتا، ابطال انتخابات يك گام اساسي محسوب مي شد. لذا روز 26 خرداد وقتي جمعي شامل نمايندگان كانديداها، نمايندگان مسئولان اجرائي، نظارتي و كميسيون تبليغات انتخابات به ديدار رهبر معظم انقلاب رفتند، نمايندگان موسوي و كروبي همچنان بر ابطال اصرار كردند و البته جواب قاطعي از زبان رهبر انقلاب شنيدند: «يك مطلبي هم راجع به ابطال انتخابات بگويم كه ديگر هيچ وقت چنين مطلبي را تكرار نكنيد. اگر امروز تمام دنيا نيز روبرويم جمع شوند و بايستند و بگويند انتخابات بايد ابطال شود، بنده هرگز زير بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهني به مردم است و بنده به هيچ عنوان از حقوق مردم كوتاه نخواهم آمد.» 6
با اين وجود، ادعاهاي بي اساس و بي منطق موسوي و حاميانش درباره وقوع تقلب، كشور به ويژه تهران را در هفته پس از انتخابات صحنه ناآرامي و اغتشاش كرده بود.
موسوي پي درپي با صدور بيانيه هاي تحريك آميز، حاميان غافل خود را كه از حقيقت ماجرا بي خبر بودند، دعوت به شورش مي كرد. در همين راستا، «زهرا رهنورد» همسر ميرحسين مصاحبه اي با شبكه تلويزيوني دولتي انگليس «بي بي سي» انجام داد و در بيان استدلال هاي خود براي وقوع تقلب گفت: «آذربايجان و ترك زبان ها هيچ وقت فرزند خودشان را نمي گذارند كه به كس ديگري راي بدهند. خود من لر هستم و موسوي هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابراين اهالي لرستان موسوي را نمي گذارند به آقاي احمدي نژاد راي بدهند. اين دو تا ملاك است و باقي موارد هم شبيه همين است.» 7
سخنان عجيب و غيرمنطقي فتنه گران، عدم تمكين اصلاح طلبان در برابر قانون و دعوت حاميان به شورش و اردوكشي خياباني هر روز افزايش مي يافت. در همين هنگام، رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه روز 29 خرداد با آشوبگران اتمام حجت كردند. ايشان در خطبه هاي نماز با اشاره به حوادث پس از انتخابات، تاكيد بر رسيدگي قانوني به ادعاهاي معترضين توسط شوراي نگهبان و انتقاد از برخي بدرفتاري هايي كه در مناظرات تلويزيوني قبل از انتخابات روي داد به طراحان پروژه آشوب هشدارهاي جدي دادند. ايشان با اشاره به پروژه انقلاب رنگي كه برخي در ايران قصد اجرايش را داشتند، فرمودند: «عوامل اين عناصر خارجي به كار افتادند و خط تخريب خياباني شروع شد؛ خط تخريب، خط آتش سوزي، اموال عمومي را آتش بزنند، حريم كسب و كار مردم را ناامن كنند، شيشه هاي دكان مردم را بشكنند، اموال بعضي از مغازه ها را به غارت ببرند، امنيت مردم را از جانشان و مالشان سلب كنند؛ امنيت مردم مورد تطاول اينها قرار گرفت. اين ربطي به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرويس هاي جاسوسي غربي و صهيونيست است. اين كاري كه در داخل، ناشيانه از بعضي سر زد، اينها را به طمع انداخت، خيال كردند ايران هم گرجستان است! يك سرمايه دار صهيونيست آمريكايي چند سال قبل از اين، طبق ادعاي خودش كه در رسانه ها و در بعضي از مطبوعات نقل شد، گفت من 10 ميليون دلار خرج كردم، در گرجستان انقلاب مخملي راه انداختم؛ حكومتي را بردم، حكومتي را آوردم. احمق ها خيال كردند جمهوري اسلامي، ايران و اين ملت عظيم هم مثل آنجاست. ايران را با كجا مقايسه مي كنيد؟! مشكل دشمنان ما اين است كه هنوز هم ملت ايران را نشناختند.»
ايشان در بخش ديگر از فرمايشات خود، بار ديگر همه طرف ها را به پيروي از قانون دعوت كردند: «من از همه اين دوستان، اين برادران، مي خواهم بنا را بر برادري بگذاريد، بنا را بر تفاهم بگذاريد، قانون را رعايت كنيد. راه قانون باز است. راه محبت و صفا باز است، از اين راه برويد، و اميدوارم خداي متعال توفيق بدهد كه همه از اين راه بروند.» اما يك هشدار نهايي نيز دادند و آن اينكه «زورآزمائي خياباني بعد از انتخابات كار درستي نيست، بلكه به چالش كشيدن اصل انتخابات و اصل مردم سالاري است. من از همه مي خواهم به اين روش خاتمه بدهند. اين روش، روش درستي نيست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئوليت تبعات آن، هرج ومرج آن، به عهده آنهاست.»8
پس از اين بيانات، آنچه در فضاي عمومي كشور روشن گشت اين حقيقت بود كه از اين پس هرگونه حركتي ماهيتي فرا انتخاباتي داشته و مسببان آن در پي تقابل با رهبري و كل نظام هستند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- آمار مربوط به نتايج انتخابات دهم به شرح زير است:
كل آراي اخذ شده: 39165191 راي
محمود احمدي نژاد: 24527516 راي؛ 63/62 درصد آرا
ميرحسين موسوي: 13216411 راي؛ 75/33 درصد آرا
محسن رضايي: 678240 راي؛ 73/1 درصد آرا
مهدي كروبي: 333635 راي؛ 85/0 درصد آرا
آراي ماخوذه باطله: 409389؛04/1 درصد آرا
2- سايت مشرق، 13/10/.1389 روايت عليرضا زاكاني از ديدار با هاشمي
3- سايت جهان، 24/3/1388
4- پايگاه خبري آفتاب. 22/3/1388 (ساعت مخابره 23:13)
5- سايت رسمي خاتمي، 25/3/1388
6 - هفته نامه 9 دي، پيشين
7- سايت الف، 28/3/1388
8- پايگاه اطلاع رساني دفتر رهبر معظم انقلاب

 



تا ملاقات خدا -2 بالاترين لذت انسان در قيامت

يا أيها الانسان انك كادح الي ربك كدحاً فملاقيه (انشقاق/ 6)
«اي انسان؛ تو با زحمت و رنج به سوي پروردگارت حركت مي كني و او را ملاقات خواهي كرد.»
قبلاً گفته شد: هرگونه تغيير تدريجي را حركت مي نامند؛ بنابراين تحول تدريجي در روح انسان حركت هم است و اگر به سوي خدا باشد، مي توان گفت كه ما درحال حركت به سمت خدا هستيم، واژه لقاء و ملاقات درجايي به كار مي رود كه دو چيز از هم فاصله داشته باشند و سپس به هم برسند.در آيه مذكور كه مي فرمايد: «تو خدا را ملاقات خواهي كرد»، فرض براين است كه اكنون از خدا دور هستي و زماني او را ملاقات خواهي كرد.ظاهراً اين ملاقات، عام و متعلق به همه انسان هاست كه در روز قيامت با خدا خواهند داشت؛ ولي ملاقات ويژه اي كه به اولياي خدا تعلق دارد، آرزوي اولياي خدا و پيشوايان معصوم (عليه السلام) در دعاها و مناجات ها رسيدن به اين لقاء ويژه است. درتعبيرات قرآني كه درباره ملاقات باخدا داريم، همه جا «رب» و «الله» به صورت مفعول است؛ كه مصدر به آن اضافه شده است:«لقاء الله» «لقاء ربكم» پس انسان است كه دارد به طرف خدا مي رود و او را ملاقات مي كند. براساس قرائن، اين ملاقات در قيامت است.
ملاقات يا ديدن خدا
حال اين پـرسش مطرح مي شود كه پس چگونه براساس آيات قرآني كساني در روز قيامت از ملاقات با خدا ممنوع هستند؟!:«كلا انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون» (مطففين/ 15)كفار و گردن كشان در روز قيامت با خدا ملاقات ندارند؛ درحالي كه براساس آيه پيشين، همه انسان ها خدا را ملاقات خواهند كرد. احتمالاً ملاقات با نديدن منافات نداشته باشد؛ براي نمونه يك فرد نابينا كسي را ملاقات مي كند، ولي او را نمي بيند. اما نكته اين كه عالم قيامت عالم ملاقات با خدا معرفي شده اين است كه در بينش قرآني عالم دنيا عالم حجاب و عالم آخرت عالم ظهور حقايق است. چنان كه مي فرمايد:«لقد كنت في غفله من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد» (ق/22) بنابراين آيه شريفه، به برخي انسان ها گفته مي شود تو از اين مطلب غافل بودي، البته ديگران هم نمي ديدند، مگر عده اي از اولياء خدا، اما تو نه تنها نمي ديدي، بلكه نسبت به اين حقيقت غافل هم بودي، اما حالا كه وارد اين عالم شدي پرده را از جلوي چشم تو كنار زديم.نمي فرمايد: يك چيز جديدي خلق كرده ايم، بلكه مي گويد: پرده را از جلوي چشمت كنار زديم.نتيجه اش اين شد كه چشمت تيزبين شده و خوب مي بيند! آن وقت اينان مي گويند:«ربنا أبصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحاً انا موقنون (سجده-12) پروردگارا، ديديم آن چه پيغمبران به ما خبر دادند و قبلا خبرش را شنيده بوديم و باور نمي كرديم، حالا ديگر ديديم و شنيديم و يقين كرده ايم، اما آن يقين ديگر متاسفانه هيچ ارزشي ندارد؛ چون يقيني جبري است؛ چنان چه اگر آن يقين جبري در دنيا هم حاصل مي شد سودي نداشت همان طور كه قرآن مي فرمايد:«ان نشأ ننزل عليهم من السماء آيه فظلت أغناقهم لها خاضعين» (شعراء/ 4) آن يقيني ارزش دارد كه شخص با اختيار كسب كند، درس بخواند، فكر كند و از كلمات انبياء و اولياء استفاده كند تا به يقين برسد، البته صرف اينها هم آدم را به يقين نمي رساند، بلكه بايد عمل انسان با علمش همخواني داشته باشد تا يقين پيدا كند والا مفاهيم تنها، خيلي نقش تعيين كننده اي ندارد. بنابراين كساني هستند كه در روز قيامت با خدا ملاقات مي كنند، ولي او را نمي بينند و از اين وضع رنج مي برند و اتفاقاً بايد اين گونه باشد. اگر انسان احساس عطش نكند، از بي آبي درد نمي كشد، هرچند بدنش به آب نياز داشته باشد. چند بار درعمرمان اتفاق افتاده كه از دوري خدا رنج ببريم، آه بكشيم و گريه كنيم؟
بالاترين لذت انسان در قيامت
دراين جهان نياز به ملاقات خدا را درك نمي كنيم. ولي درعالم قيامت همه، اين نياز را درك مي كنند. بالاترين لذت انسان اين خواهد بود كه يك كلمه سخن خدا را بشنود. آن قدر احساس نياز مي كند كه اگر نشنود از هر آتش جهنمي برايش سوزان تر خواهد بود. وقتي خدا مي خواهد از شدت عذاب برخي انسان ها سخن بگويد، اشاره مي كند كه اين ها كساني هستند كه خدا در روز قيامت به آن ها نگاه نمي كند و با آن ها حرف نمي زند. اين عالم جاي ملاقات با خدا و شنيدن سخن او نيست، در نتيجه احساس نياز نمي شود؛ ولي آخرت عالمي است كه انسان ها اين نياز را درك مي كنند و نمي يابند، آن وقت مي سوزند.
چرا دنيا جاي ملاقات خدا نيست؟
در اين جا اين پرسش مطرح مي شود كه چرا اين جهان، جاي ملاقات نيست؟ در پاسخ بايد گفت: در اين جهان انسان ها بايد با اختيار و انتخاب خودشان راه درست را برگزينند و بپيمايند تا به كمال مطلوب برسند. اگر همه حقايق دين در اين جهان به گونه اي بود كه هيچ كس نتواند آن را انكار كند، تكليف و امتحان معنا نداشت. اين عالم براي همين است كه افراد، جوهر ذات خود را نشان دهند و خوب و بد روشن شود: الذي خلق الموت و الحياه ليبلوكم ايكم احسن عملا (ملك/2) پس اين جهان بايد همراه با جهل و ابهام باشد؛ هدف از آفرينش انسان از بين نرود؛ ولي هنگامي كه آزمايش پايان يافت، لزومي ندارد كه حجاب باشد. به همين سبب وقتي از اين عالم مي رود، به تدريج پرده ها برداشته مي شود. اهل برزخ، چيزهايي مي بينند كه در اين جهان نمي ديدند. البته كساني هستند كه خدا گاهي پرده را از چشمشان برمي دارد و آن چه را كه در برزخ بايد ديده شود در همين جا مي بينند؛ اين ها استثناء است. مي فرمايد: يعلمون ظاهرا من الحياه الدنيا و هم عن الاخره هم غافلون (روم/7) اين چيزي كه مردم مي بينند ظاهري است؛ باطني هم دارد كه از آن غفلت دارند: ان الذين ياكلون اموال اليتامي ظلماً انما ياكلون في بطونهم ناراً و سيصلون سعيرا (نساء/11) آن هايي كه اموال يتيمان را به ناحق مي خورند گمان مي كنند لذت آور است، غافل از اين كه آتش مي خورند! دنيا زدگان، غافل هستند و غفلت داشتن با نديدن متفاوت است. بنابراين نسبت دنيا به آخرت شبيه نسبت ظاهر به باطن است. در قيامت، پرده ها كنار مي رود: يوم تبلي السرائر (طارق/9) آن چه در دل ها نهفته است آشكار مي شود:يوم هم بارزون لا يخفي علي الله منهم شيء في الارض و لا في السماء (غافر/61) و برزوا لله جميعا (ابراهيم/12) بنابراين بين ما و حقيقت پرده است؛ ولي ما با سرعت در حال حركت به سوي آخرت هستيم. هر روزي كه از عمرمان مي گذرانيم، يك گام به آخرت نزديك مي شويم البته اين سير براي ما چندان آسان نيست؛ لقد خلقنا الانسان في كبد (بلد/4) زندگي در اين جهان، همراه با رنج است. ويژگي بهشت اين است كه هيچ رنجي در آن نيست. وقتي وارد آن جهان شويم و پرده ها برداشته شود، مي فهميم كه با چه كسي طرف هستيم. در اين جهان قدرت هاي گوناگوني وجود دارند؛ به همين جهت در جهان آخرت پرسيده مي شود: لمن الملك اليوم (غافر/ 61) امروز قدرت در دست كيست؟ هيچ جوابي داده نمي شود جز لله الواحد القهار (همان) يك قدرت يگانه هست كه همه چيز را در قبضه خودش دارد، آن هم الله است. آن جا روشن مي شود كه سر و كار همه با الله هست و هيچ كس ديگر كاره اي نيست. آن جا عالم ملاقات با خدا است؛ البته خداوند متعال همه جا هست ولي اين جا ما با خدا ملاقات نداريم، در آن جهان است كه همه بايد با خدا ملاقات كنند؛ البته برخي ها از آن ملاقات چنان غرق در لذت مي شوند كه خودشان را هم فراموش مي كنند، گروهي هم مانند تشنه اي هستند كه چندين روز آب نخورده است و براي يك جرعه آب خنك، بي تابي مي كند؛ ولي علي رغم رسيدن به آب به او آبي نمي دهند! چه سوزي دارد؟! احساس تشنگي مي كند، آب هم هست؛ ولي نمي تواند بخورد. پس معناي يا ايها الانسان انك كادح الي ربك (انشقاق/6)
مي تواند اين باشد كه زندگي ما يك سفر است. در عالمي واقع شده ايم كه ذاتش عين حركت است. اگر همه چيز ثابت بود، سير و حركت معنا نداشت. بنابراين، اين عالم عين حركت است. در اين عالم آفريده شده ايم تا زمينه حركت و سير فراهم باشد؛ زيرا عالم ثبات كه جاي سير نيست، اما مهم اين است كه جهت حركت همه به سوي خدا است چرا كه مي فرمايد: الا الي الله تصير الامور.(شورا/35)
سخنراني حضرت آيت الله مصباح يزدي (دام عزه)
در دفتر مقام معظم رهبري- قم- 03/7/4831
زلال بصيرت در دهه آخر صفر روزهاي فرد و در ايام ديگر روزهاي پنج شنبه هر هفته منتشر مي شود.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14