طلوع دوباره رسول خدا(ص) (يادداشت روز)

1- فردا ميلاد پيامبر بزرگي است كه «خاتم انبيا» بود و ولادت او با تشريفات خاصي همراه گرديد چون زاده شد بت ها شكستند، آتشكده ها خاموش شدند، اركان كاخ هاي ابرقدرت ها لرزيدند و فرو ريختند، زبان هايي از لكنت آزاد و پرگوياني خاموش شدند. اهالي مكه نور دنباله داري كه از كعبه برخاست و به خانه «عبدالله» فرود آمد را به چشم ديدند و بسياري اين نداي آسماني پرطنين را شنيدند كه: «محمد آمد» كم نبودند زنان بني هاشم و غيربني هاشم كه دور بستر «آمنه» به چشم ديدند كه «طفل عبدالمطلب» با انگشت آسمان را اشاره كرد و با زباني فصيح گفت: «لااله الاالله» و اين همه مهر تاييدي بر اين روايت است كه: «چون پيامبري مبعوث گردد، همه با جانشان آن را شهادت مي دهند و واي بر زبان هايي كه ترجمان قلب نباشند.»
محمد-ص- چهل سال در ميان مردم و با آنان آميخته بود، با آنان به سفر مي رفت و درحضر به سخنان مردم گوش مي داد و با آنان سخن مي گفت. در هر خيري با مردم بود و در شرور از آنان فاصله مي گرفت و آنان را انذار مي كرد. از اين رو همه مي دانستند او «راستگوترين»، «دلسوزترين»، «امين ترين» و «فداكارترين» مردم است. روزي كه بعد از مرمت كعبه قرار بود «حجر الاسود» به جاي خود بازگردد و اين آنان را - از اين جهت كه چه كسي سزاوارتر است- درگير منازعه كرد و در نهايت قرار شد اولين كسي كه وارد مي شود او «حجر» را به جاي خود بازگرداند و او «محمد»-ص- بود، هيچ چيز ديگر به اندازه ورود «امين مكه» نمي توانست دو يا چند طرف نزاع را خشنود گرداند و او با تدبيري عالي همه را در اين كار شريك گردانيد. پيامبر در همه عمر مانند يك «خدمتگزار» بود و مردم را چون «خانواده» خود دوست مي داشت. او بويژه با فقرا چنان بود كه تشخيص او از آنان كار ساده اي نبود. وقتي به پيامبري برگزيده شد همه اهل مكه با قلب او را تصديق كردند. اكثر آنان خبر بعثت او را پيشاپيش از «ترسايان» شنيده و خود علائم بعثت را ديده بودند بنابراين جايي براي ترديد نمانده بود.
علاوه بر اين «نياز به تحول ريشه اي»، مقابله با فساد و اعتقادات شرك آلود بسيار آشكار بود. كسي جز سران قريش از رسوم جاهلي حمايت نمي كرد و حمايت آنان نيز از قوه استدلال بهره اي نداشت بلكه آنان محافظان و مدافعان آداب و رسومي بودند كه بر مبناي آنها حكومت هاي جبارانه خود را استوار كرده بودند. زنده به گور كردن دختران و قرباني كردن فرزندان در پاي بت ها و سجده بردن به خاك و چوب چيزهايي نبودند كه بتوان براي آنها استدلال آورد از اين رو مشركان قريش وقتي مورد پرسش قرار مي گرفتند، مي گفتند: «ما بر سيره آبا و اجداد خود هستيم» و وقتي گفته مي شد: «اگر آبا و اجداد شما بر خطا بودند، چه» پاسخي نداشتند. با اين وصف مصطفي- ص- در شرايط «سهل ممتنع» به پيامبري رسيد. توده هاي مردم به زودي گرويدند و سران قريش تا آخر مقاومت كردند و تنها زماني كوتاه آمدند كه آينده خود را درخطر مي ديدند. از اين رو پيامبر با «خاك نشينان» و به تعبير حضرت امام با پابرهنگان دمخور بود و مي خواست كه همواره با آنان باشد و البته خداي متعال هم در همان دوران مكه به پيامبر خود گفته بود اينها را به هيچ قيمتي از دست نده و براي جلب سران قريش جهدي نداشته باش و او خود در سال هشتم بعثت با واسطه عموي گرامش «ابوطالب» به آنان گفته بود: «اگر خورشيد را در دست راست و ماه را در دست چپ من قرار دهيد و در مقابل آن بخواهيد كه من از راه برگردم آنها را قبول نمي كنم» و پيام پيامبر(ص) با همين «بي نام و نشان ها» جهاني شد. همان خاك نشين ها كه در اوج ناداري «وعده هاي عظيم» پيامبر را كاملا قبول داشتند- در حاليكه سران قريش به بسيار كمتر از آن وعده ها هم پوزخند مي زدند- با اسلام ماندند و سران قريش كه با اسلام هم درصدد بازتوليد واژگان و رسوم كفرآلود بودند از همان لحظه اي كه پيامبر چشم بر هم نهاد به زدن ريشه ها و پيكره اسلام مشغول شدند. اما با اين همه، اسلام ماند و پابرهنگان توانستند بر بني اميه، بني عباس و... غلبه كنند و ميراث محمد-ص- را سينه به سينه، گوش به گوش و دست به دست به «پابرهنگان بعد» بسپارند. پابرهنگان برخلاف ظاهر واژه، وجودشان آميخته با حكمت، علم و معنويت بود و از اين رو همواره در آنان سرآمداني چون ابي ذر، سلمان، مقداد،... شهيد مدرس، شهيد نواب صفوي، شهيد سعيدي ... و امام خميني(ره) كه در اداره امور زندگي هشت آنان همواره گرو نه شان بوده بروز و ظهور داشته اند. الان هم همين ها حاملان اسلام ناب محمدي-ص- هستند. كما اينكه شاگردان امروزي امام «جعفربن محمد الصادق» عليه السلام كه فقهاي نامدار شيعه اند از ميان همين پابرهنگان برخاسته اند.
2- اين روزها، روزهاي تولد دوباره انقلاب اسلامي ايران است. انقلاب ايران 32 سال پيش با ميدان داري پابرهنگان به پيروزي رسيد در حالي كه بسياري از افراد صاحب«نظر»، اين را محال مي دانستند و با واژه هايي به تمسخر مي پرداختند. حكومت پابرهنگان- به تعبير حضرت امام- در روز 22 فروردين 58 در ايران مستقر گرديد و به سرعت به محيط اطراف پراكنده شد و اولين موج هاي مذهبي در همان ماههاي اول در شمال آفريقا و خاورميانه بپا خاست اما بنا به دلايلي اكثر اين امواج وقتي به صخره غرب و رژيم هاي وابسته برخوردند، فرو نشستند. جنبش النهضه در تونس، جنبش اسلامي در الجزاير، انتفاضه اول فلسطين، انتفاضه جزيره العرب و انتفاضه عراق از اين قبيل بودند كه در دهه اول انقلاب بر پا شدند و بي آنكه به هدف آني خود برسند، فرو نشستند. بسياري با نگاه به اين وضعيت تحليل كردند كه «انقلاب ايران به پايان راه رسيد» اين سخن ابتدا در خارج مطرح گرديد و سردمدار آن صهيونيست ها بودند.
حالا 32 سال پس از آن روي كارآمدن حكومت پابرهنگان در ايران و حدود دو دهه پس از زماني كه گمان مي شد، شعله هاي انقلاب فرو نشسته است شاهد موج مجدد در آن كشورها هستيم موجي كه به سرعت بن علي ها، مبارك ها، صالح ها و بن خليفه ها را واژگون مي كند و در كشورهايي- نظير كويت- كه سر سوزني گمان نمي رفت، سر برآورده است. سران غرب ابتدا گمان مي كردند كه با واژه سازي و تكيه بر عناصر 4گانه قدرت خارجي خود- يعني رسانه، ديپلماسي، روشنفكران وابسته و ارتش هاي مصر و...- مي توانند بر روند فايق آيند ولي زمان زيادي- يك هفته- طول نكشيد كه متوجه اشتباه خود شدند. بلي انقلاب تونس، مصر و... اقتصادي نبود، روشنفكري نبود، تويتري نبود، پارلمانتاريستي نبود، رفرم نبود و غرب چگونه مي توانست از طريق رسانه و ديپلماسي و... بر قيام هايي تاثير بگذارد كه در آن ها، «متهم رديف اول» به حساب مي آيد بر اين اساس سردمداران آمريكا و انگليس و فرانسه خيلي زود دريافتند كه در معادله تغييرات خاورميانه و شمال آفريقا از اساس حرفي براي گفتن ندارند دقيقاً از اين رو بود كه به جاي سخن گفتن به ساكت كردن روي آوردند. وقتي رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران در 15بهمن ماه- 10 روز پس از آغاز قيام مصر- آن خطبه هاي حكيمانه و انقلابي- بخصوص خطبه اي به زبان عربي و با تبيين دقيق شرايط و مشخص كردن كارهايي كه براي پيروزي بر رژيم وابسته مبارك لازم بود- ايراد كردند و از راه بي بازگشتي رژيم مبارك سخن گفتند، وحشت سراپاي غرب را فرا گرفت. آنان به جاي دست زدن به اقدام ابتكاري، نسخه هاي قبلي را دست موسوي و كروبي و... دادند و تعدادي را براي خلق «كاريكاتور» حركت مردم مصر و تونس به ميدان فرستادند بلافاصله بعد از ترسيم كاريكاتور در ايران خانم هيلاري كلينتون در جلوي دوربين هاي تلويزيوني ظاهر شد و دليل ماجراي 25 بهمن را بيان كرد و گفت: «با اين وصف ايران قابليت الگو شدن براي ديگران را ندارد و خود درگير همان موجي است كه مصري ها و تونسي ها با آن مواجه اند.»
اگر نظري به ماهيت تظاهرات مردمي و رژيم هايي كه به واسطه آن در معرض «فروپاشي آني» قرار گرفته اند، بياندازيم، درمي يابيم كه 5 موضوع رژيم هاي در حال فروپاشي را بهم پيوند داده است؛ وابستگي به غرب، ضديت با اسلام و اصرار بر سكولاريزم، فساد، ناكارآمدي و ديكتاتوري. اين پنج خصوصيت به همه رژيم هاي منطقه اي هوادار آمريكا سرايت دارد و اصولا آمريكا اگر مشكلي دارد با حاكميت هايي نظير جمهوري اسلامي ايران است كه به پاكدستي، انتخابات سالم و فراگير، مردم سالاري، دين مداري و عدم وابستگي به غرب و شرق شناخته مي شود. ايران اسلامي و برخي دولت هاي مردمي ديگر نظير دولت حماس فلسطين و دولت تركيه همان دولت هايي اند كه از تحولات كنوني با جديت استقبال كرده اند و با استناد به اين قيام ها، آينده را از آن خود ارزيابي مي نمايند.
موج انقلاب - ضد وابستگي، ضد فساد، ضدسكولاريزم، ضدديكتاتوري و ضد ناكارآيي- يك هفته است كه به «شبه جزيره عربستان، حساس ترين نقطه جهان اسلام از نظر اقتصادي -ژئواكونوميك- رسيده و سه كشور يمن، بحرين و كويت را درگير كرده و رژيم هاي سعودي، عمان و امارات را به حالت آماده باش درآورده است. اگر اين جنبش ها در نهايت به نتيجه مطلوب هم نرسند و فقط اثبات كنند كه دوره حكومت «آل ها» و «اميرها» و «سلاطين» به پايان رسيده و ديگر نمي توان اعتقادات مذهبي و علايق سياسي شهروندان را در نظر نگرفت، كفايت مي كند چون اين خود پايه اصلي «تحولات بزرگ» و انقلاب خواهد بود.
سعدالله زارعي

درخواست گسترده از هاشمي براي مرزبندي فوري با جريان فتنه

سرويس سياسي-
در حالي كه اجلاس رسمي مجلس خبرگان رهبري در روزهاي 17 و 18 اسفندماه برگزار خواهد شد؛ مطالبه گروهها و تشكل هاي اصولگرايي و شخصيت هاي سياسي براي مرزبندي هاشمي رفسنجاني با جريان فتنه روز به روز در حال افزايش است.
بعد از حوادث 25 بهمن در تهران كه جريان فتنه بار ديگر با عبور از قانون به آشوب طلبي و اغتشاشگري روي آورد؛ اندك خواصي كه سكوت پيشه كرده بودند اقدامات سران فتنه كه با حمايت واشنگتن و تل آويو صورت گرفت را محكوم كرده و از فتنه گران تبري جستند.
در اين ميان هاشمي رفسنجاني در سخناني كلي، هرگونه اقدام خلاف قانون را مذموم دانست اما شخصيت ها و گروهها و تشكل هاي سياسي اصولگرا با تاكيد بر ناكافي بودن اين اظهارات كلي بر مرزبندي صريح وي با سران فتنه و فتنه گران تاكيد دارند. در همين حال، محمدرضا باهنر دبيركل جامعه اسلامي مهندسين جمعه شب در جمع جامعه اسلامي مهندسين استان فارس، نسبت به دوپهلو حرف زدن هاشمي رفسنجاني واكنش نشان داد و گفت: هاشمي رفسنجاني بايد موضع خود را در مقابل فتنه گران روشن و صريح اعلام كند، در غير اين صورت معلوم نيست كه مردم ادامه حيات سياسي وي را تحمل كنند.
باهنر همچنين تاكيد كرد: رفسنجاني وقت بسياري براي اينكه موضع شفاف و صريح در مقابل فتنه گران بگيرد، ندارد.
باهنر همچنين ديروز در نشست سياسي جامعه اسلامي مهندسين تاكيد كرد كه مسئوليت هاي هاشمي در صورت عدم موضع گيري وي در قبال فتنه گران مشروعيت ندارد.
تاكيد بر وقت نداشتن هاشمي رفسنجاني موضوعي است كه آيت الله سيدمحمد قائم مقامي استاد حوزه و دانشگاه نيز آن را مطرح كرد و با بيان اينكه هاشمي رفسنجاني بايد بگويد از موسوي و كروبي محارب و فتنه گر اعلام برائت مي كنم، گفت: هاشمي رفسنجاني بايد قدر فرصت ها را بداند و آخرين فرصت را براي اعلام برائت از موسوي و كروبي فتنه گر مغتنم بشمارد؛ زمان براي اعلام برائت هاشمي از سران فتنه رو به پايان است.
اين استاد حوزه و دانشگاه كه با «فارس» گفت وگو مي كرد با تمجيد از واكنش لاريجاني و رضايي در قبال سران فتنه گفت: اگر آقاي هاشمي مصلحت نمي داند در برابر فتنه گران سكوت خود را بشكند، پس بهتر است نمايندگان مردم در مجلس خبرگان رهبري بر اين مصلحت كه آقاي هاشمي رئيس مجلس خبرگان است، پايان بدهند.
حجت الاسلام جعفر شجوني نيز بر فوريت مرزبندي هاشمي رفسنجاني با سران فتنه تاكيد كرد.
اين عضو جامعه روحانيت مبارز طي نامه اي به هاشمي رفسنجاني ديگر عضو جامعه روحانيت مبارز نوشت: آقاي هاشمي به سرعت از موسوي و كروبي فتنه گر و محارب اعلام برائت كنيد.
برخي از اعضاي مجلس خبرگان هم نسبت به مرزبندي قاطعانه هاشمي رفسنجاني تاكيد كردند.
آيت الله محسن حيدري، نماينده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبري، در گفت وگويي با خبرگزاري رسا، با بيان اينكه هاشمي رفسنجاني بايد مواضع خود را نسبت به اقدام هاي فتنه گران مشخص كند، گفت: هاشمي رفسنجاني تاكنون هيچ موضعي نسبت به اعلام برائت از اقدام هاي فتنه گران نگرفته و حتي آنان را نيز همراهي مي كند.
در همين راستا؛ آيت الله اكبر قره باغي عضو ديگر مجلس خبرگان رهبري در گفت وگويي تاكيد كرد كه هاشمي رفسنجاني تنها يك عضو مجلس خبرگان رهبري است و مواضع وي هيچ ربطي به كليت مجلس خبرگان ندارد.
گفتني است؛ مجلس خبرگان رهبري هفته گذشته طي بيانيه اي وقايع 25 بهمن و تحركات غيرقانوني سران فتنه و فتنه گران را محكوم كرد.
مجلس خبرگان رهبري با صراحت در بيانيه خود آورده بود: «اغتشاشات 25 بهمن بار ديگر به وضوح نشان داد كه سخن از جريان انقلاب و ضد انقلاب است، بر اين اساس مرزبندي شفاف صفوف و اعلام جدايي جريان انقلاب از ضد انقلاب يك تكليف شرعي، سياسي و انقلابي است.»
از سوي ديگر؛ حجت الاسلام والمسلمين ميراحمدرضا حاجتي، امام جمعه موقت اهواز، چهارشنبه پيش با حضور در بين تجمع كنندگاني كه خواستار محاكمه فوري سران فتنه بودند بر اين مطلب تاكيد كرد كه رياست مجلس خبرگان رهبري، برازنده هاشمي رفسنجاني نيست.
در همين زمينه، غلامرضا كرمي نماينده مردم كرمان در مجلس شوراي اسلامي با اشاره به انتخابات آتي هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري معتقد است كه سكوت هاشمي رفسنجاني در برابر فتنه گران در نتيجه انتخابات هيئت رئيسه تاثير مستقيم خواهد داشت.
همچنانكه نعمت الله حكيم دبيركل حزب عدالت طلبان اسلامي در گفت وگويي، از اعضاي مجلس خبرگان رهبري خواست در انتخابات آتي هيئت رئيسه مجلس در راي خود به هاشمي تجديدنظر كنند. گويا مرزبندي صريح هاشمي رفسنجاني با جريان فتنه به اعلام برائت وي از موسوي و كروبي برمي گردد. در همين خصوص حجت الاسلام حسن نوروزي نماينده مردم رباط كريم و رئيس مجمع نمايندگان استان تهران در گفت وگويي خاطرنشان كرد: هاشمي رفسنجاني به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بايد از منافقين جديد يعني موسوي و كروبي اعلام برائت كرده و به صراحت نظر خود را اعلام كند كه آيا در شرايط حاضر اين منافقين در مقابل نظام و انقلاب ايستاده اند يا نه؟
واكنش به مواضع هاشمي رفسنجاني به صحن علني مجلس نيز راه يافت و حجت الاسلام سيدعلي طاهري نماينده مردم گرگان و آق قلا در نطق ميان دستور خود گفت: متاسفانه برخي خواص مانند هاشمي رفسنجاني با سكوت معنادار خود به حمايت آشكار از جريان فتنه مشغولند و خوب است او از سرنوشت منتظري ساده لوح كه در اواخر سال 67 خون به دل امام(ره) كرد، عبرت گيرد و خود را از شر فتنه مال و فرزند برهاند.
به نظر مي رسد با نزديك شدن انتخابات هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري واكنش ها به مواضع خاص هاشمي رفسنجاني ادامه خواهد داشت و كماكان مطالبه اصلي گروهها و تشكلهاي سياسي مرزبندي صريح رئيس مجلس خبرگان رهبري با سران فتنه و فتنه گران است.

پالتو (گفت و شنود)

گفت: سايت هاي راديو فردا، راديو زمانه، جرس(حلقه ماسوني لندن)، بالاترين(وابسته به منوشه امير) و چند سايت ضد انقلابي ديگر عكس هايي از تظاهرات 25 خرداد 88 را به جاي 25 بهمن جا زده و منتشر كرده اند.
گفتم: عجب خل و چل هايي هستند! حيوونكي ها فقط دم ندارند!
گفت: در اين تصاوير، همه افراد با پيراهن هاي آستين كوتاه و تي شرت ديده مي شوند و بعضي از آنها هم با روزنامه هاي چهارتا شده مشغول باد زدن خود هستند.
گفتم: يعني اين هالو هفت شنبه ها فكر نكرده اند كه در هواي سرد و زمستاني 25 بهمن كسي با آستين كوتاه و تي شرت به خيابان نمي آيد؟!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: آدم كاسه ليسي كه خيلي هم خل و چل تشريف داشت بعد از كودتاي 28 مرداد، پالتويي را با آتش سيگار سوراخ كرده و نزد مرحوم آيت الله كاشاني برد و ادعا كرد كه در جريان كودتا اينهمه تير خورده است! مرحوم آيت الله به او گفت؛ آخر كدام احمقي در هواي گرم 28 مرداد پالتو مي پوشد و تازه اگر اينهمه تير خورده اي پس چرا نمرده اي؟!

رئيس جمهور در كيش: مادامي كه پيرو ديگران باشيم، عقب مي مانيم

كيش-خبرنگار كيهان:
رئيس جمهور در همايش ايرانيان خارج از كشور در كيش از فرا رسيدن زمان تعيين مسير علمي از سوي نخبگان ايراني براي كل دنيا خبر داد.
دكتر احمدي نژاد با اشاره به لزوم خودباوري براي رسيدن به مقصد خودكفايي، گفت: تا زماني كه راه و مسير براي ما تعريف شود، ما عقب هستيم و امروز روزي است كه راه و مسير را دانشمندان ايراني خودشان تعريف كنند.
وي افزود: بعضي ها مي گويند اين كار شدني نيست اما من مي گويم كه حتما مي شود زيرا فرهنگ و روش ايراني منحصر به فرد است و براي درك اين مطلب كافي است به تاريخ فعاليت دانشمندان ايراني نگاه كنيد.
احمدي نژاد افزود: هزار سال پيش، ابن سينا گردش خورشيد به دور زمين را بسيار ساده عنوان كرد و چند صد سال بعد، عده اي اين نظريه را به نام خودشان به ثبت رساندند.
رئيس جمهور كشورمان خاطرنشان كرد: با كمال تاسف در 150 سال گذشته، حاكميت انسان هاي حقير بي كفايت، حركت ملت ايران را كند كرد و خيلي عقب افتاديم و امروز وقت آن رسيده كه به فكر بازگشت بزرگ باشيم.
وي با اشاره به لزوم خودشناسي در جهت بازگشت با عزت به صحنه اظهار داشت: محبت ايراني، محبتي برآمده از يكتاپرستي است و مهرباني براي رسيدن به صلح و سعادت انسانهاست و ما بايد خودمان راه و مسير رسيدن به قله رفيع علم و پيشرفت را تعريف كنيم.
در اين مراسم، همسر شهيد علي محمدي، قلم به جا مانده از اين استاد را تقديم به رئيس جمهور كرد و احمدي نژاد نيز قول داد هديه دريافتي را به موزه رياست جمهوري بسپارد.
حاشيه جالب اين همايش آنكه حميد بقايي معاون رئيس جمهور و دبير شوراي هماهنگي مناطق آزاد و ويژه اقتصادي كشور قصد خروج از سالن را داشت كه چند نفر از مردم و كاركنان جزيره كيش جهت گله و شكايت نزد او آمدند.
زماني كه مردم دردمند نزديك بقايي شدند، از او پرسيدند: تا كي قرار است مشكلات مردم و كاركنان دولتي اين جزيره ادامه پيدا كند؟
بقايي نيز در پاسخ گفت: جزيره كيش هيچ مشكلي ندارد و اگر سوال ديگري داريد، با من بياييد!
وي هنوز به درب خروجي اصلي محل برگزاري همايش نرسيده بود كه جمعيتي بالغ بر 150 نفر دور و اطرافش حلقه زدند و هر يك به نوعي نسبت به عملكرد ضعيف محبي رئيس سازمان مناطق آزاد كيش اعتراض كردند و بي احترامي هاي اين مسئول دولتي را مورد نكوهش قرار دادند.
به گزارش خبرنگار كيهان، حميد بقايي با روبرو شدن با حجم عظيم اعتراض ها، گفت: اين مسائل به من ارتباطي ندارد!
در همين حين جمع معترضان بيشتر شد و همگي خطاب به معاون رئيس جمهور اعلام كردند براي انعكاس و حل مشكلاتشان منتظر احمدي نژاد خواهند شد.
بقايي كه با معترضان روبرو شده بود، نتوانست از محل همايش خارج شود و از روي اجبار به سالن بازگشت و در عين حال، اخراج و شركتي شدن كاركنان دولتي را منتفي اعلام كرد.
گروهي از معترضان حين خروج بقايي از سالن همايش و پس از پايان برنامه، تهديد كردند در صورتي كه مشكلشان حل نشود، براي تحصن مقابل دفتر او عازم تهران خواهند شد.
پس از پايان همايش، دكتر احمدي نژاد براي بازديد از مناطق محروم عازم شد و از نزديك با مشكلات مردم بومي اين نقاط آشنا شد و دستور رفع معضلات پيش روي آنها را صادر كرد.

با كدام منطق به سفير هلند اجازه بازگشت داده ايد؟! (خبر ويژه)

سفير هلند دست از پا درازتر به تهران باز مي گردد.
اوري روزنتال وزيرخارجه هلند اعلام كرد سفير اين كشور به محل مأموريت خود در تهران برمي گردد. وي گفته است: من با سفيرمان در خصوص آنچه پيش آمد و اينكه ماجرا را چگونه دنبال كنيم مشورت كردم و اكنون زمان آن است كه او به محل مأموريت خود برود. او بايد كار براي منافع هلند در ايران را از سر بگيرد. ما با فراخواندن سفيرمان علامت روشني را فرستاديم(!)
2 هفته پيش به دنبال اعدام يك قاچاقچي بين المللي مواد مخدر در ايران، وزارت خارجه هلند سفير خود را از ايران فراخواند. اين اقدام تبليغاتي كه بزرگ تر از قد و قواره دولت هلند بود، با بي اعتنايي مطلق جمهوري اسلامي ايران مواجه شد و طرف هلندي را مجبور كرد از موضع خود عقب بنشيند.
يادآور مي شود در پي دستگيري سارا بهرامي قاچاقچي اعدام شده، 450 گرم كوكائين و 420 گرم ترياك از منزل وي به دست آمد. او عضو يك شبكه قاچاق بين المللي بود كه تابعيت هلندي را نيز اخذ كرده بود. تلويزيون هلند ضمن برنامه اي اذعان كرد كه اين قاچاقچي در سال 2003 به جرم حمل 16 كيلو كوكائين، به 3 سال حبس در هلند محكوم شده بود. او داراي چند گذرنامه جعلي كشورهاي مختلف بود و به پايتخت انگليس نيز تردد داشت. بهرامي با گروهك تروريستي تندر نيز ارتباط داشت و در اغتشاش عاشوراي سال 88 دستگير شد.
با توجه به ماجراي «جنجال ميكونوس» در سال 75 كه سفيران اروپايي از ايران رفتند و در بازگشت، سفير آلمان با تأخير اجازه ورود به ايران را پيدا كرد، اكنون نيز جمهوري اسلامي ايران نبايد به سفير هلند اجازه بازگشت بدهد و يا دستكم لازم است براي مدتي از ورود او ممانعت شود تا نوبت بعدي كه اين كشور كم اعتبار و فاقد وزن سياسي در معادلات جهاني تصميم گرفت غلط مشابهي بكند، عواقب آن را نيز به خاطر داشته باشد و بالاخره معلوم نيست وزارت خارجه كشورمان با كدام منطق سياسي به سفير هلند كه با اهانت از كشور رفته است اجازه بازگشت بدون عذرخواهي داده است؟!

آب در لانه مورچه ها (خبر ويژه)

اظهارات مدير مسئول كيهان در گفت وگوي ويژه خبري چهارشنبه شب شبكه دوم سيما كه در آن به همكاري خبري شهيد صانع ژاله با روزنامه كيهان اشاره كرده بود، خشم توأم با سرخوردگي و انفعال جريان فتنه و سايت ها و خبرگزاري هاي حامي آنها را در پي داشت و در اين ميان واكنش رسانه هاي صهيونيستي و آمريكايي و شبكه تلويزيوني فارسي زبان بي بي سي بيشتر از ساير سايت هاي اجاره اي وابسته به گروه هاي ضد انقلاب، جالب توجه است. حاميان فتنه كه با شكست حركت كاريكاتوري و خنده دار 25 بهمن، بي آن كه بخواهند، خدمت بزرگي به جمهوري اسلامي ايران كرده بودند اشاره مدير مسئول كيهان به تعهد و دلباختگي شهيد صانع ژاله را، ضربه هولناك ديگري بر دروغ بافي هاي خود درباره آن شهيد بزرگوار تلقي كرده و ابتدا كوشيدند، اظهارات شريعتمداري مبني بر همكاري خبري شهيد ژاله با كيهان را به «جاسوسي» و «خبرچيني» تغيير دهند و در ادامه تلاش بي حاصلي را براي كتمان اين واقعيت به كار بستند.
مدير مسئول كيهان در برنامه شبكه دوم سيما گفته بود؛ از ما مي پرسند برخي خبرهاي محرمانه را كه ديگران ندارند، از كجا مي آوريد؟ و پاسخ ما همواره اين بوده و هست كه «بچه حزب اللهي ها همه جا هستند و اينگونه خبرها را به كيهان مي رسانند» و درباره شهيد صانع ژاله نيز افزوده بود «برادر بسيار عزيز و شهيدمان آقاي صانع ژاله نيز در بسياري از موارد با ما تماس مي گرفت و خبرهاي خيلي خوبي به ما مي داد از جمله اين كه به اتفاق چند تن ديگر به ملاقات آقاي منتظري رفته بود».
گفتني است كيهان طي دو دهه گذشته، بارها به اينگونه خبرها كه توسط افراد مومن و متعهد دريافت كرده و مي كند، اشاره داشته و صحت تمامي آنها نيز به اثبات رسيده است. به عنوان نمونه وقتي كيهان خبر اختصاص 400 هزار دلار از بيت المال را به بهروز افخمي كه به دستور خاتمي- رئيس جمهور وقت- صورت گرفته بود منتشر كرد، به عمد، هامش نامه را كه دستخط و امضاي خاتمي مبني بر موافقت با پرداخت اين مبلغ بود، حذف كرد ولي فرداي آن روز دفتر رئيس جمهور وقت اين خبر را تكذيب كرد و كيهان متن دستخط و امضاي خاتمي را هم منتشر ساخت و البته بعد از آن دفتر خاتمي ترجيح داد كه سكوت كند. و يا ملاقات خاتمي با جرج سوروس، دستور گرفتن موسوي از يورگن هابرماس در سفر سال 1381 وي به ايران، صدور بيانيه هاي حزب مشاركت از لندن، دو سفر پياپي كديور به اسرائيل و دهها خبر ديگر از مفاسد كلان اقتصادي و يا زد و بندهاي پشت پرده بعضي ها با جريانات ضد انقلاب در عرصه فرهنگ و هنر و... كه تماماً به اثبات رسيده است، از همين طريق و از سوي افراد مؤمن و متعهد حاضر در كنار جريانات ياد شده، به دست آمده است.
قاتلان شهيد صانع ژاله كه بسياري از سايت هاي ضدانقلابي را در اختيار دارند و عمدتاً از لندن، حيفا- مركز بهائيان در اسرائيل- و بعضاً از آمريكا اين سايت ها را مديريت و بارگذاري مي كنند ابتدا سخن مدير مسئول كيهان مبني بر همكاري شهيد صانع ژاله با روزنامه كيهان راتحريف كرده و از قول مدير مسئول كيهان نوشتند «شهيد صانع ژاله جاسوس بوده است»! و يا «شهيد صانع ژاله مخبر كيهان بوده است»! و سپس در حالي به تكذيب اين خبر پرداختند كه بسياري از آنها ضمن ادعاي نزديكي با شهيد صانع ژاله از آن شهيد با عنوان «خانم ژاله صانعي»! ياد مي كردند!
يكي از جالب ترين و درعين حال رسواترين نمونه از اين دست، ادعاي سايت بالاترين است كه مديريت منوشه امير بر اين سايت را انكار نمي كند. سايت مزبور ادعا كرده بود كه «خانم ژاله صانعي، با سايت بالاترين همكاري و روابط نزديكي داشت»! اين سايت بعد از آن كه معلوم شد شهيد صانع ژاله، خانم نبوده است، خبر ياد شده را از خروجي خود حذف كرد، غافل از آن كه مراجعه كنندگان اين سايت از آن خبر جعلي و مضحك دستكم صدها «پرينت» گرفته اند.
خبر سايت وابسته به منوشه امير- مدير بخش فارسي راديو اسرائيل- از يكسو نشان مي دهد مدعيان همكاري شهيد صانع ژاله با اين سايت تا چه اندازه دروغگو هستند كه حتي بدون اطلاع از جنسيت شهيد ياد شده ادعاي همكاري با وي را داشته اند و از سوي ديگر با كمال وقاحت سعي كرده اند آن شهيد مظلوم و متعهد را جاسوس موساد!! قلمداد كنند و در اين ميان نكته عبرت انگيز آن كه حاميان فتنه در حالي از همكاري شهيد ياد شده با كيهان يعني يك روزنامه درون وطن خويش- البته حاميان فتنه مدتهاست كه وطن خود را فروخته اند- عصباني شده و رگ گردن سيخ مي كنند كه تهمت همكاري شهيد ياد شده با اسرائيل را نه فقط زشت و مشمئز كننده نمي دانند و عليه آن نمي شورند، بلكه با كمال وقاحت به آن افتخار هم مي كنند!!
و البته خون آن شهيد مظلوم در قلوب پاك صدها هزار تشييع كننده پيكر پاك او به جوشش آمد و پياده نظام رژيم صهيونيستي كه نتانياهو از آنها با عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» ياد كرده بود را بار ديگر رسوا كرد.

مشاور اوباما: بي احتياطي كرديم مرگ بر آمريكا شعار همه ايرانيان است (خبر ويژه)

مشاور رئيس جمهور آمريكا و عضو شوراي روابط خارجي، كاخ سفيد را از علني كردن حمايت نسبت به سران اپوزيسيون سبز برحذر داشت. ت.گ. كارپنتر تصريح كرد مردم ايران از آمريكا متنفرند.
همزمان با حمايت سران آمريكا از فتنه سبز كه با هدف تقويت روحيه جريان برانداز صورت گرفته، كارپنتر ضمن تحليلي در نشريه «نشنال اينترست» تصريح كرد: شعار انقلاب ايران در سال 1979، مرگ بر آمريكا و شيطان بزرگ بود. سابقه تاريخي ما، ميزان اعتماد به آمريكا در ايران را به كمترين ميزان ممكن كاهش داده است. شركت آمريكا در كودتاي 1953 (كودتاي 28 مرداد 1332)، كه منجر به سرنگوني دولت منتخب در ايران (دكتر محمد مصدق) گرديد و كمك ما به بازگشت شاه مستبد و فاسد بر اريكه قدرت، حتي در بين طرفداران دمكراسي در اين كشور هم، نسبت به آمريكا، سوءظن ايجاد كرده است. طيف هاي مختلف سياسي آمريكا، به صورت تعجب انگيزي، در مقابل تاثيرات اين واقعه تاريخي، بي توجه اند. جيمي كارتر يك بار اين ماجرا را «داستاني كهنه» ناميد. «فرد بارنرز»، از «ويكلي استاندارد» در اين مورد گفت كه «انگار نه انگار كه اين كودتا، 6 دهه قبل رخ داده است.» اين استدلال كه جوانان ايراني ديگر به اين رويداد اهميت نمي دهند، مثل آن است كه بگوييم آمريكايي ها «پرل هاربر» و چيني ها قتل عام «نانجينگ» را، كه تازه قديم تر هم هستند، از ياد برده اند! ولي هر دو ملت، هم اين وقايع را به خاطر سپرده اند و هم به آن ها توجه مي كنند. حال چگونه مي توانيم از ايرانيان انتظاري ديگر داشته باشيم؟
عضو شوراي روابط خارجي آمريكا اضافه مي كند: اين تنها كودتاي سال 1953 سازمان سيا نيست كه چهره آمريكا را نزد ايرانيان خراب كرده است. مورد شايد مهمتر ديگر، حمايت آمريكا از صدام حسين، پس از حمله به ايران در سال 1980 مي باشد كه به كشته شدن صدها هزار ايراني منجر گرديد. اين سوابق تاريخي زشت از آن حكايت مي كند كه بيانيه رسمي دولت اوباما در حمايت از تظاهرات ضد حكومتي در ايران، مي تواند تاثيرات نامطلوبي، در جهت عكس، داشته باشد، شايد جريان اپوزيسيون در ايران، از اين بيانيه استقبال كنند، ولي ميليون ها نفر هستند كه به واشنگتن اعتماد ندارند. بر روي اين اكثريت بدبين، حمايت هاي آمريكا تاثير بدي را خواهد داشت. دولت آمريكا بايد از حمايت علني نسبت به اپوزيسيون خودداري كند.

براي انتقام از خميني بايد نوك پيكان را سمت خامنه اي بگيريم (خبر ويژه)

سايت صهيونيستي بالاترين به توجيه كاربران ضدانقلابي خود درباره مواضع منافقانه موسوي و نام بردن وي از امام خميني پرداخت.
موسوي هر چند كه مورد حمايت كامل جريان هاي هدايت كننده ضدانقلاب در خارج كشور قرار دارد اما بعضاً به اعتبار نام بردن از امام و انقلاب و قانون اساسي مورد تخطئه نيروهاي ميداني در فضاي مجازي قرار مي گيرد كه تأكيد مي كنند اپوزيسيون سبز با اسلام و امام و قانون اساسي دشمني كامل دارد.
«بالاترين» براي توجيه اين طيف اخير از عناصر ضدانقلاب نوشت: اين بحث ها در فضاي مجازي احمقانه است كه چرا موسوي از خميني نام مي برد. الكي احساساتي نشويد. فحش دادن يا پاره كردن عكس، كارهاي حاشيه اي هستند و هيچ سودي براي ما ندارند. خميني امروز نيست و مشكل اصلي امروز ما خامنه اي است. هر هدفي غير از خامنه اي حاشيه اي خواهد بود و نوك پيكان را بايد به سمت او نشانه برويم.
اين سايت صهيونيستي كه پيش از اين تا مرز اهانت به پيامبر اسلام(ص) و ستايش از عبيدالله بن زياد و يزيد- به خاطر برپايي جنايت روز عاشورا- پيش رفته، ادامه مي دهد: ما بايد خميني را مقابل خامنه اي نشان دهيم. الله اكبر شعار مختص حكومت بود و آن زمان كه مخالفان در نمازجمعه از الله اكبر استفاده كردند، كساني مي گفتند ما اعتقاد نداريم به الله اكبر و اين بد است و مال اسلام است و از اين حرف ها. فكر مي كنم وقت آن رسيده كه به عقلانيت [نفاق] مورد نظر موسوي برسيم. ما نبايد كوتاه بين باشيم. امروز خميني در قيد حيات نيست. ما بايد با استفاده ابزاري از نام او، به اپوزيسيون سبز سود برسانيم.
بالاترين در پايان اين مطلب توهم آلود و خودفريبانه نوشت: فكر مي كنيد كساني كه خامنه اي را ولي فقيه و عادل و پاك مي دانند با چه وسيله اي مي شود بي اعتقاد كرد و به شك انداخت؟ ما براي تفرقه بين ولايت مداران و جنگ انداختن بين آنها و تضعيفشان، بايد خامنه اي را به نام خميني بكوبيم.
اين تحليل اگرچه پرده از عمق نفاق فتنه سبز مي گشايد اما در نوع خود نشان مي دهد كه گردانندگان رسانه هاي ضدانقلاب تا چه قدر پرت از مرحله و احمق هستند؛ چه اينكه نام بردن از حضرت امام خميني(ره) به مفهوم تاكيد بر همه ارزشهاي والاي خط امام نظير اسلام خواهي، عدالت طلبي، استكبارستيزي و در رأس همه آنها ولايت فقيه است، همچنان كه امام بارها بر شايستگي هاي حضرت آيت الله خامنه اي براي رهبري تصريح فرموده اند. از طرف سوم نيز منظومه فكري حضرت امام آن قدر جامع و مانع و روشنگر و بصيرت بخش است كه تأكيد بر نام و ياد آن حضرت باعث رسوايي منافقين در طول 3 دهه عمرمبارك انقلاب اسلامي شده و آخرين اين منافقين، عناصري نظير موسوي و كروبي و خاتمي هستند كه دستشان به بركت تأكيد ملت بر خط امام خميني رو شد.

گفته اند خالي ببنديد اما نه اين قدر كه ما چاخان كرديم (خبر ويژه)

«ادامه اتفاقاتي نظير 25 بهمن، باعث سرد و مأيوس شدن مخالفان نسبت به سران اپوزيسيون مي شود.»
پايگاه اينترنتي جرس وابسته به حلقه لندن ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: مخالفان يا از تغيير مأيوس مي شوند و يا از سران جنبش و به توانايي آنها شك خواهند كرد.
نويسنده جرس ادامه مي دهد: به جاي اينكه سرخوش از 25 بهمن باشيم، نگران نيامدن مردم باشيم. بايد واقع بين بود. شما نمي توانيد دولت ايران را با جاهاي ديگر مقايسه كنيد، چون آنها اصلاً قابل مقايسه نيستند و تا آخر راه مي مانند. متأسفانه دولت در ايران مانند مصر يا تونس نيازمند حمايت خارجي براي بقا نيست. ضمن اينكه ناآرامي هاي اين كشورها، موقعيت دولت ايران را تقويت هم كرده است.
سايت ضدانقلابي خودنويس هم كه مانند جرس نقش فعالي در اغتشاش كور و ناكام 25 بهمن ايفا مي كرد، اندكي از ناگفته هاي بسيار را بازگو كرد و نوشت: وب نويسان كار خبررساني و نظرنويسي را تبديل به دعوت براي حضور در تظاهرات كردند. خبررساني، همراه با تشويق و ترغيب و ايجاد هيجان براي حضور در تظاهرات بود. نكته جالب توجه اين جا بود كه بيشتر اين تشويق ها توسط اهل قلم ساكن خارج از كشور صورت مي گرفت. سال ها پيش جزوه اي 27 صفحه اي زير عنوان «دو مقاله درباره تبليغات» توسط حزب توده منتشر شد كه نويسندگان آن- احسان طبري و مهرداد پويا- در مقابل واژه پروپاگاند، «ترويج» و در مقابل واژه آژيتاسيون، «تهييج» را قرار دادند. اين دو اصطلاحي ست كه لنين در كتاب «وظايف سوسيال دمكرات هاي روسيه» به كار برده است. آن چه ما در چند روز اخير در رسانه هاي اينترنتي مشاهده كرديم، تهييجي بود كه مخالفان صورت مي دادند و در اين تهييج، آن چه تا حد زيادي به آن پرداخته نمي شد و مسكوت مي ماند، عوارض و عواقب اين حركت سياسي بود. در روزهاي اوليه انقلاب 57 عاملي كه رسانه هاي گروهي و حزبي، و از جمله رسانه هاي عمومي حزب توده را نامعتبر و غيرقابل استناد مي كرد و اعتبار عمل سياسي آن ها را مورد ترديد قرار مي داد به كار بردن خارج از حد متعارف همين تهييج بود. ما به شدت احساسات را در انعكاس رويدادها دخالت داديم.
اين پايگاه اينترنتي ادامه مي دهد: وقتي اين احساسات، كار را به جايي مي كشاند كه تظاهرات پراكنده چند هزار نفري را تظاهرات ميليوني بناميم و آن را مبدأ تحليل هاي سياسي خود قرار دهيم و باعث شويم عده اي بر اين مبنا اقدام به عمل سياسي كنند، به معناي اين است كه حقيقت را قرباني احساسات خود كرده و ذهن خواننده را به بيراهه كشيده ايم.

سرويس جاسوسي آلمان: ايران به مرز اسرائيل رسيده است (خبر ويژه)

رئيس سرويس اطلاعات خارجي آلمان (BND) گفت ايران كشوري باثبات است و احتمال وقوع تغيير در آن نمي رود.
ارنست اورلاو در مصاحبه با دي ولت اظهار داشت: رژيم ايران بعد از حوادث سال گذشته، اپوزيسيون را درهم شكسته و امكان تحرك را از آنها گرفت.
وي در بخش ديگري از اين گفت وگو، ايران و تركيه را دو كشوري در منطقه دانست كه درصدد احياي تاريخ پرشكوه خود هستند و افزود: معناي اين اتفاق براي اسرائيل اين است كه تل آويو بايد خود را با اين تغييرات تطبيق دهد. مقامات اسرائيل قبلا هم گفته بودند كه ايران اكنون با اسرائيل هم مرز شده است. آنها از يك طرف نگران تحولات مصر هستند و از طرف ديگر با تغييرات لبنان و تشكيل دولتي با حضور حزب الله و تحت نفوذ ايران درگير هستند.
اورلاو ادامه داد: ناكامي در روند دمكراسي در كشورهاي عربي در منطقه خاورميانه و انتظارات بيش از حد مردم آنها مي تواند اين روند را به مخاطره بياندازد. بويژه وضعيت مصر كه بسيار لغزنده است.