مخمصه در ليبي (يادداشت روز)

اكنون بيش از 3 هفته از زماني كه آمريكايي ها حمله به ليبي را آغاز كردند مي گذرد. با وجود اينكه برخي تحليلگران انتظار داشتند موضوع با يك «پيروزي قاطع و سريع» خاتمه پيدا كند (همانطور كه دولت بوش در استراتژي نظامي 2025 ايالات متحده نوشته بود)مي بينيم كه نه تنها مسئله حل نشده بلكه آخرين اطلاعات از تظاهر به نوعي بن بست نظامي غير قابل عبور در ليبي حكايت مي كند كه آمريكا و ناتو قادر به حل آن نيستند.
قبل از اينكه درباره مشخصات اين بن بست چيزي بگوييم اشاره به اين موضوع ضروري است كه حمله آمريكا به ليبي دلايل متعددي داشته است اما يكي از مهم ترين اين دلايل همانطور كه مقام هاي آمريكايي خود گفته اند اين بوده كه مي خواستند پيامي به ايران بفرستند. نگاهي به مباحثات دروني تيم امنيت ملي اوباما قبل از حمله به ليبي كه اندكي از آن به بيرون درز كرده نشان مي دهد يكي از استدلال هاي موافقان حمله اين بوده است كه اگر آمريكا بتواند با يك حمله سريع و برق آسا كار قذافي را يكسره كند آن وقت اين پيام براي ايران هم ارسال خواهد شد كه توان آمريكا وقتي اراده كرده باشد دشمني را شكست بدهد مقاومت ناپذير است و لذا بهتر است ايران هم دست از سرسختي بردارد و پاي ميز مذاكره بيايد. بنجامين جي رودز معاون مشاور امنيت ملي اوباما در امور ارتباطات راهبردي روز 15 فروردين اين موضوع را اينگونه بيان كرده است: «توانايي به كار گرفتن اين شكل نيرو در منطقه با چنين سرعتي حتي با وجود اينكه ماموريت هاي نظامي ديگري در عراق و افغانستان جريان دارد همراه با ماهيت اين ائتلاف گسترده پيامي بسيار قوي درباره توانايي هاي نظامي و ديپلماتيكي ما به ايران مي فرستد.» حالا سوال اين است كه صرف نظر از اينكه دولت اوباما چه قصدي داشته، واقعا ايران از حمله آمريكا به ليبي چه پيامي دريافت كرده است؟ آيا اين حمله باعث شده ايران آمريكا را قدرتمندتر احساس كند؟آنچه عملا در ليبي در حال وقوع است كاملا خلاف اين است. آرايش صحنه اينگونه است:
اول- آمريكا به 3 دليل تمام قد و با تمام قوا به بحران ليبي ورود نكرده و اساسا نمي تواند بكند. دليل نخست اين است كه باراك اوباما كه مبارزات انتخاباتي اش را از هفته گذشته آغاز كرده به خوبي مي داند آغاز يك جنگ ديگر در جهان اسلام كه احتمال دارد به مداخله زميني و نهايتا يك درگيري تمام عيار ختم شود به لحاظ انتخاباتي براي او سم مهلك است. مهم ترين دغدغه مردم آمريكا اكنون -همان طور كه در انتخابات سال گذشته كنگره نشان دادند- مسائل داخلي بويژه مسائل اقتصادي است و در اين شرايط هيچ چيز براي اوباما ناگوارتر از اين نيست كه راي دهندگان آمريكايي به اين نتيجه برسند كه او جان سربازان آمريكايي و پول بي زبان ماليات مردم را صرف جنگي در ليبي مي كند كه اساسا معلوم نيست چه نفع مشخصي براي آمريكا دارد. دليل دوم گرفتاري بيش از حد ارتش آمريكا در عراق و افغانستان و ضعف سرفرماندهي نيروهاي آمريكايي در شاخ آفريقاست. عمليات پروازي آمريكا عليه ليبي از روي فقط يك ناو هواپيمابر در درياي مديترانه هدايت مي شود كه به وضوح ناكافي است. رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا پيش از شروع حمله به صراحت خطاب به نمايندگان كنگره گفته بود كه انجام يك عمليات موفق عليه ليبي كه از جمله مستلزم نابود كردن كامل دفاع هوايي ارتش قذافي است و براي اين كار به نيرويي بيش از آنچه اكنون آمريكا در منطقه دارد نياز است. دليل سوم، مخالفت واضح و بسيار شديد گيتس با درگير شدن ارتش آمريكا در يك عمليات نظامي تمام عيار عليه ليبي است. او روز پنج شنبه گذشته در سنا تاكيد كرد كه مطلقا عقيده ندارد ارتش آمريكا بايد چنين ماموريتي را به دوش بگيرد و بعد هم با زباني كنايه آميز گفت اگر مردم آمريكا مي خواهند ارتش اين ماموريت را انجام بدهد، بايد پولش را بدهند!
دوم- مسئله دوم مربوط به ضعف جدي و تقريبا غيرقابل رفع مخالفان داخلي قذافي است كه باعث شده توان غلبه بر ارتش منسجم و همچنان گوش به فرمان سرهنگ را نداشته باشند. ضعف هاي عمده جبهه مخالف را چنين مي توان فهرست كرد: 1- مخالفان فاقد رهبري موثر هستند و تقريبا هيچ چهره سرشناس و قابل اتكايي در ميان آنها ديده نمي شود. اگرچه اين افراد به آمريكا قول داده اند كه در دوران پس از قذافي به منافع آن وفادار خواهند بود اما روشن است كه اين مخالفان به اندازه كافي معتبر دانسته نمي شوند همچنان كه هيچ نماينده اي از آنها به نشست اخير لندن دعوت نشد. 2- مخالفان سلاح كافي براي غليه بر ارتش مجهز قذافي را ندارند. يكي از مخمصه هاي راهبردي آمريكايي ها اين است كه از يك سو مي دانند مخالفان به اندازه كافي مجهز نيستند و از سوي ديگر در اين باره كه آيا بايد مخالفان را تجهيز بكنند يا نه قادر به تصميم گيري نيستند. بهانه اصلي هم اين است كه برخي از چهره هاي برجسته نظامي و امنيتي آمريكا عقيده دارند آمريكا اساسا شناخت درستي از تركيب نيروهاي معارض قذافي ندارد و تحت اين شرايط مسلح كردن معترضان ممكن است مستقيما به معناي مسلح كردن دشمنان آمريكا باشد. وجود گزارش هايي بويژه از جانب منابع روس مبني بر اينكه نيروهاي عمل كننده در برخي از جبهه هاي مهم درگيري اعضاي القاعده هستند اين تحليل را تقويت كرده است. اگر چه روس ها بنا به دلايلي ترجيح مي دهند كه حامي قذافي باقي بمانند و نظر آنها درباره حضور رگه هايي از القاعده در ميان مخالفان يعني همان ادعاي اوليه قذافي به بررسي بيشتر نياز دارد.
جمعي از نمايندگان كنگره آمريكا روز دوشنبه 15 فروردين به دولت هشدار دادند قبل از ارائه هرگونه كمك تسليحاتي به مخالفان قذافي بايد ابتدا به اندازه كافي درباره آنها اطلاعات كسب كند. مايك راجرز نماينده حزب جمهوريخواه در مجلس نمايندگان كه رياست كميته اطلاعات مجلس نمايندگان را نيز به عهده دارد مي گويد: «در ميان رده هاي انقلابيون احتمال دارد رگه هايي از القاعده ديده شود و نيروهاي ائتلافي ناتو بايد پيش از مسلح كردن انقلابيون در مبارزه با معمر قذافي رهبر ليبي، محتاط عمل كنند.» هري ريد رهبر اكثريت در سنا نيز خواستار سياست انتظار و مشاهده پيش از دادن سلاح هاي بيشتر به نيروهاي مخالف در ليبي شده و گفته است: «فكر مي كنم در اين مرحله واقعا نمي دانيم رهبران انقلابيون چه كساني هستند.» جيمز جونز مشاور امنيت ملي سابق اوباما هم كه پاييز گذشته كاخ سفيد را ترك كرد در اين باره كه آيا مردم ليبي بايد مسلح شوند به سي ان ان گفته است: «نخستين كاري كه بايد صورت گيرد اين است كه بفهميم آنها چه كسي هستند. آمريكا هنوز اين كار را انجام نداده است.» يكي از نگراني هاي عمده ديگر درباره مسلح كردن مخالفان قذافي در ليبي هم اين است كه برخي كارشناسان اطلاعاتي در غرب مي گويند اگر اين مخالفان واقعا اعضاي القاعده باشند آن وقت مي توانند بعد از آنكه خود را با سلاح هاي آمريكايي تجهيز كردند، دور جديدي از حملات به خاك آمريكا و بويژه اروپا را آغاز كنند و آن وقت است كه فاجعه بزرگ رخ خواهد داد. اين يكي از مواردي است كه ظاهرا به نظر مي رسد آمريكايي ها قادر به جمع و جور كردن آن نيستند. 3- و مسئله سوم در مورد مخالفان، آماتور و غيرحرفه اي بودن آنهاست. اطلاعات موجود نشان مي دهد فقط كمي كمتر از هزار تن از انقلابيون عضو سابق ارتش قذافي هستند و بقيه فقط مرداني هستند كه تفنگ دارند و در نتيجه افرادي كه بتوانند در كوتاه مدت در قالب يك ارتش چريكي منسجم شوند هنوز شناسايي نشده اند. قبايل ليبي هم كه مردان مسلح آموزش ديده در اختيار دارند هنوز به قذافي پشت نكرده اند و به نظر مي رسد تنها زماني اين كار را خواهند كرد كه احساس كنند چاه هاي نفت در حال آسيب ديدن است و ممكن است در آينده پولي به آنها نرسد. آمريكايي ها هم كه ظاهرا براي آينده نفت ليبي كيسه دوخته اند هيچ علاقه اي به حمله به بخش نفتي ليبي از خود نشان نمي دهند.
سوم- و موضوع سوم اختلاف شديد و تقريبا غيرقابل حل درون كشورهايي است كه به ليبي حمله كرده اند. آمريكا 10 فروردين فرماندهي عمليات عليه ليبي را به ناتو واگذار كرده و ناتو هم فاقد توان منسجم كردن ديدگاه هاي خود براي يك طرح ريزي عملياتي واحد است. از يك طرف روشن است كه آمريكايي ها اول ائتلاف درست كرده اند بدون آنكه درباره مسائل نظامي بحث كنند و حالا كه نوبت به اين مسائل رسيده با ديدگاه هاي متضاد و غير قابل جمعي مواجعه شده اند. مثلا در باره موضوع مسلح كردن مخالفان كه در بالا به آن پرداختيم آمريكايي ها گفته اند موضوع را بررسي مي كنند اما آندرس فوگ راسموسن دبير كل ناتو گفته است كه اين مسئله قطعا منتفي است. از طرف ديگر آمريكايي ها به دليل ملاحظات داخلي نمي خواهند نقش اول را در درگيري عليه ليبي داشته باشند اما اكنون كاملا روشن شده كه اگر آمريكا به مداخله زميني در ليبي نپردازد تكليف جنگ به اين زودي ها يكسره نخواهد شد و اين احتمال وجود دارد كه ليبي هم مانند افغانستان به باتلاقي براي ناتو تبديل شود.
به اين ترتيب است كه آشكارا مي توان ديد ليبي به مخمصه اي غيرمنتظره براي آمريكا تبديل شده است. آمريكايي ها كه خيال مي كردند با شكست سريع قذافي هم پيامي كوبنده به ايران مي فرستند، هم ملت هاي منطقه را متقاعد مي كنند كه سابقه حمايت آنها از ديكتاتورها را فراموش كنند و هم براي شركت هاي نفتي خود كار و كاسبي جور مي كنند حالا دريافته اند كه لقمه اي بسيار بزرگتر از دهانشان برداشته اند. نتيجه چيست؟ مسلما خوي وحشي گري آمريكايي ها به آنها اجازه نمي دهد كه به اشتباه خود اعتراف كنند و به همين دليل هم به عادت قديمي خود يعني معامله پشت پرده با ديكتاتورها روي آورده اند. يك مقام ارشد آمريكايي در حاشيه كنفرانس لندن گفته است: اين احتمال كه عمليات نظامي در ليبي به بن بست برسد جدي است و يكي از سناريوها اين است ليبي به دو منطقه شرق و غرب تجزيه شود! و شما خود حديث مفصل بخوانيد از ...
مهدي محمدي

اظهارات توهين آميز وزير خارجه اردن وزارت خارجه چه پاسخي دارد؟!

به فاصله چند ساعت پس از دفاع احمدي نژاد از سفر پادشاه اردن به ايران، وزير امور خارجه اين كشور طي اظهاراتي رسمي مواضع توهين آميزي عليه كشورمان اتخاذ كرد.
وزير امور خارجه اردن، در نخستين اظهارنظر ديپلماتيك خود پس از اعلام رسمي دعوت از شاه اين كشور توسط محمود احمدي نژاد در نشست خبري اخير، موضع امان در قبال سياست هاي جمهوري اسلامي ايران را اعلام كرد.
اين اظهارات كه حدود 30 ساعت پس از انتشار بين المللي اظهارات رئيس جمهور كشورمان در نشست مطبوعاتي در جمع خبرنگاران داخلي و خارجي، بر روي خروجي خبرگزاري رسمي اردن قرار گرفته، حاوي حمله به سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در قبال كشورهاي عربي و حوزه خليج فارس و طرح اتهامات واهي عليه سياست هاي تهران است.
وزير امور خارجه اردن در بازديد از روزنامه حكومتي «الغد» و در جمع روزنامه نگاران برجسته اين كشور، با ارائه سرخط تحليل هاي دستگاه ديپلماسي پادشاهي اردن، مواضع ايران در عرصه منطقه اي را مورد حمله قرار داد.
جوده با طرح اين اتهام كه ايران عامل تهديد كشورهاي منطقه خليج [فارس] است، گفت: اردن، تهديدات ايران عليه كشورهاي حوزه خليج [فارس] را تهديداتي مردود مي داند و از ايران مي خواهد در تعامل با كشورهاي اين حوزه و نيز كشورهاي عربي، سياست حسن همجواري را در پيش بگيرد.
رئيس مجلس نمايندگان اردن نيز كه در كويت به سر مي برد، با حمله شديد به سياست هاي جمهوري اسلامي ايران، گفت: هلال شيعي ايراني در منطقه در حال تبديل به ماه كامل است.
«فيصل الفايز»، با بيان اين ادعا كه دخالت ايران در امور داخلي برخي از كشورهاي عربي كاملا روشن است، گفت: ايران طمع هايي در منطقه دارد لذا بايد موضع يكپارچه اي را در برابر ايران ايجاد كرد.
الفايز ادامه داد: بايد هماهنگي در همه سطح ها براي اقناع ايران به توقف دخالت هاي خود و اتخاذ مواضع مثبت در برابر كشورهاي عربي صورت بگيرد زيرا آنچه پادشاه اردن پيش از اين درباره شكل گيري «هلال شيعي» در منطقه گفته بود هم اكنون در حال تبديل شدن به ماه كامل مي شود. نفوذ ايران در لبنان، عراق، يمن و ديگر كشورها واضح است.
وي با اعلام حمايت و تأييد ادعاهاي مقامات كويت درباره كشف شبكه جاسوسي ايران در اين كشور، اين موضوع را بسيار خطرناك توصيف كرد.
اين اظهارات در حالي بيان مي شود كه يك پايگاه خبري ديروز از صدور مجوز آغاز به كار به يك شبكه ضد ايراني توسط حكومت اردن خبر داده بود.
شبكه ماهواره اي «خليج ع ر ب ي» (Arabian*Gulf Channel) باجعل نام تاريخي خليج فارس از روز پنجشنبه گذشته پخش برنامه هاي خود را از شهر امان پايتخت اردن آغاز كرده است.
طبق ادعاي ايلاف، تعدادي از سرمايه گذاران كشورهاي جنوب خليج فارس از جمله بازرگانان عرب، اين شبكه را تامين مالي مي كنند.
شبكه (خليج ع ر ب ي) كه برنامه هاي خود را به زبان عربي پخش مي كند در بيانيه اي اعلام كرد: اين شبكه، مردم كشورهاي عربي و بويژه مردم حوزه خليج فارس را مخاطب هدف خود مي داند و بطور 24 ساعته برنامه هايي را در زمينه هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و موضوعات ديگر براي آنها پخش مي كند.
منابع نزديك به سرمايه گذاران اين شبكه گفته اند مي خواهند شبكه اي را راه اندازي كنند كه مانند سپري در برابر موشك هاي رسانه اي شبكه هاي ايراني فعاليت كند زيرا دولت هاي عربي منطقه خليج فارس احساس كرده اند كه در بحران هاي اخير از طرف شبكه هاي ماهواره اي ايران، هدف قرار گرفته اند. ايلاف نوشت: اين شبكه گزارش ها و برنامه هاي گسترده اي را در زمينه موفقيت هاي صورت گرفته در كشورهاي جنوب خليج [فارس] بويژه بحرين اختصاصي پخش خواهد كرد.
گفتني است، محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور كشورمان، روز دوشنبه در نخستين نشست خبري خود در سال جاري، در پاسخ به پرسش خبرنگاري درباره سفر شاه اردن كه پيش تر رسانه ها از لغو اين سفر به دليل قيام هاي مردم منطقه خبر داده بودند، گفت: من از پادشاه حكومت اردن، براي سفر به ايران دعوت كردم و ايشان اظهار تمايل كرد اما سفر را به دلايلي عقب انداخت و عقب نشيني در كار نبوده است. ما اگر مي خواستيم عقب نشيني كنيم اين همه فحش نمي خورديم.
وي افزود: اين كه برخي مقاله بنويسند و احساس كنند عقب نشيني شده است، عقب نشيني نبوده است چرا كه برنامه بين المللي دولت تنظيم شده است؛ البته بايد بگويم ما با همه دولت ها جز يك دولت دوست هستيم.
ناظران معتقدند اگر تاكنون اختلاف نظرهايي در داخل كشور درخصوص دعوت از شاه اردن براي سفر به ايران وجود داشته است، با طرح اين اظهارات گستاخانه ازسوي بلندپايه ترين مقام ديپلماتيك اردني، دعوتنامه اي كه توسط اسفنديار رحيم مشايي، مشاور ارشد رئيس جمهور درامور خاورميانه، تحويل شاه اردن شد، بايد در اسرع وقت پس گرفته شود و سفير اردن در تهران نيز به وزارت امور خارجه احضار گردد. به نظر مي رسد اكنون و با توجه به اجماع عمومي مردم، مقامات بلندپايه نظام و كارشناسان امر در مخالفت با دعوت از شاه اردن به ايران، افرادي كه در برنامه ريزي و تسليم اين دعوتنامه نقش داشته اند، بايد پاسخگوي اقدامات نسنجيده خويش باشند.

ازدواج (گفت و شنود)

گفت: وزير خارجه دولت خودخوانده و غيرقانوني فلسطين از اراجيف ديكتاتورهاي رو به زوال عرب عليه جمهوري اسلامي ايران حمايت كرده است!
گفتم: پشه خودش چي هست كه فشار خونش باشه. محمود عباس رئيس او يك بهايي دست نشانده صهيونيست هاست و دولت او هم فقط از سوي اسرائيل و چند كشور عربي دست نشانده آمريكا به رسميت شناخته شده است.
گفت: در اسناد ويكي ليكس هم فاش شده بود كه همين محمود عباس واسطه كمك 50 ميليون دلاري اسرائيل به سران فتنه بوده است.
گفتم: اگر اين كاسه ليس هاي اجق وجق به جمهوري اسلامي ايران بد و بيراه نگويند جاي تاسف دارد.
گفت: حيوونكي ها تقصير ندارند، آخر و عاقبت كساني كه دمشان را به دم اسرائيل گره مي زنند غير از اين نمي شود!
گفتم: چه عرض كنم، يك «جغد» با يك «فوك» ازدواج كرده بود، بچه شون شده بود «جوك»!

آملي لاريجاني : براي نوروزو اعياد سنتي نمي توان ادعاي تقدس كرد

رييس قوه قضائيه در اولين جلسه مسئولان عالي قضايي در سال جديد ضمن انتقاد از تقدس بخشيدن به نوروز تاكيد كرد كه جريان هاي انحرافي به اين موارد دامن مي زنند.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضاييه آيت الله صادق آملي لاريجاني در اين جلسه با انتقاد از تقدس بخشيدن به برخي از اوقات قراردادي توسط عده اي اظهار كرد: من حتي شنيده ام كه برخي ادعا كرده اند كه در نوروز شيطان در غل و زنجير است، همان تعبيري كه براي ليالي قدر آمده است. اينها سخنان من عندي و باطلي است كه گاهي جريانهاي انحرافي به آنها دامن مي زنند. اين سخنان باطل برخلاف مذاق ديني است. هر چيزي بايد بر اساس صحيح خودش استوار باشد، نه اينكه ما خودمان را جاي وحي بنشانيم. هر وقت دلمان خواست شيطان را در غل و زنجير كنيم و هر وقت نخواست، آزاد! علي ايحال ما اميدواريم كه همه لحظات ما چه ايامي كه ذاتا مقدس هستند و چه ايامي كه ما به اعتبار خودمان آنها را موقعيت هايي براي اعمال نيك قرار داده ايم، همه در اصلاح باطن ما و در تعالي ما انشا الله موثر و مفيد بيفتند .
آملي لاريجاني اعلام سال جديد به عنوان سال جهاد اقتصادي را از سوي مقام معظم رهبري بسيار مهم ارزيابي كرد و ادامه داد: هر ملتي كه بخواهد مستقل و سرافراز باشد و در مسير تعالي گام بردارد، طبيعتا بايد هزينه هايي را بپردازد. براي ملت ايران كه سربلندي ، استقامت و صلابتش در راه عقيده هاي صحيح بر همه آشكار شده و اكنون الگويي است براي تمام جوامع اسلامي در سرتاسر دنيا، خصوصا خاورميانه و شمال آفريقا، اين امر يعني جهاد اقتصادي يك ضرورت است. ملت ما براي ادامه اين مسير و براي تعالي كشور و براي فراهم آوردن مقدمات و بسترهاي لازم براي تكامل علمي و اقتصادي نيازمند اين جهاد اقتصادي است .
رييس قوه قضاييه در اين جلسه همچنين با ارزيابي عملكرد يك سال گذشته قوه قضاييه در برخي بخش ها گفت: دستگاه قضايي دستگاه بزرگي است و امور بسيار مختلفي را متكفل است، خصوصا با توجه به وظايف سازمان هاي تابعه آن ولي وظيفه اصلي اش بر همگي روشن است. مهمترين وظيفه رسيدگي به تظلمات و مرافعات مردم و رفع خصومت و رفع مرافعات و اجراي عدالت است كه البته اجراي عدالت خودش مجاري و مظاهر مختلفي دارد .
آملي لاريجاني در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادي در دستگاه قضايي گفت: از جمله مطالبي كه در سال قبل بر آن تاكيد كرديم، بحث برخورد با مفاسد اقتصادي بود. بحمدالله قوه قضاييه در اين مسئله با صلابت عمل كرد و هيچ گاه از مسيري كه شروع كرد عقب ننشسته است. البته ما دستگاه تبليغاتي نيستيم كه هر روز اعلام كنيم كه چه كرده ايم. دستگاه قضايي بايد رسيدگي عادلانه داشته باشد. اينكه برخي توقع دارند هر روز گزارش كنيم كه اين پرونده در چه مرحله اي است، توقع نادرستي است. قوه قضاييه وظايفي دارد كه در حد وسع به انجام اين وظايف پرداخته و انشاالله نتايجش در هر بخش در اولين فرصت به ملت عزيز اعلام خواهد شد .

يك منبع مطلع در دفتر حافظ منافع ايران در مصر: سخنان وزير خارجه مصر درست ترجمه نشده است

يك منبع مطلع در دفتر حافظ منافع ايران در قاهره در خصوص اخبار منتشر شده مبني بر پيش شرط وزير خارجه مصر براي برقراري روابط با ايران، گفت: سخنان نبيل العربي درست ترجمه نشده است.
يك منبع مطلع در دفتر حافظ منافع ايران در مصر در گفت وگو با فارس، در خصوص اخبار منتشر شده مبني بر پيش شرط نبيل العربي وزير خارجه مصر براي برقراري روابط با ايران در برخي سايتها، گفت: سخنان نبيل العربي درست ترجمه نشده و سوءتفاهم به وجود آمده به دليل همين موضوع بوده است.
وي افزود: وزير خارجه مصر در بيان شرايط گذشته، صرفا انتقادي از عملكرد طرفين در گذشته داشت كه در رسانه هاي ايران به عنوان يك پيش شرط مطرح شد كه منطبق بر واقعيات نيست.
نبيل العربي وزير امور خارجه مصر روز دوشنبه پس از ديدار با مجتبي اماني رئيس دفتر حفاظت منافع ايران در قاهره در اظهارنظري كه به گفته ناظران يك تحول در سياست خارجي مصر درباره ايران به شمار مي آيد، اعلام كرد كه مصر آماده است پس از گذشت 30 سال روابط ديپلماتيك خود را با ايران از سر بگيرد.

فرزند آيت الله طالقاني ارسال پيام تسليت به يكي از سران فتنه را تكذيب كرد

فرزند آيت الله طالقاني با بيان اينكه پيام تسليتي از سوي خانواده آيت الله طالقاني به موسوي ارسال نشده است، گفت: اعظم به همراه طاهره ديگر خواهرم اگر كاري كرده اند ربطي به خانواده ما ندارد اينها دو فرزند از بين 10 فرزند آيت الله طالقاني هستند.
سيدمهدي طالقاني فرزند آيت الله طالقاني در گفت وگو با فارس، ضمن تكذيب خبر منتشر شده در برخي از سايت هاي ضد انقلاب مبني بر پيام تسليت خانواده آيت الله طالقاني به ميرحسين موسوي گفت: اعظم خانم هر كاري مي كند و هرچه مي گويد، خود را نماينده خانواده آيت الله طالقاني معرفي مي كند در حالي كه بايد گفت اين خانم، تنها يكي از 10 فرزند آيت الله طالقاني است.
وي با بيان اينكه پيام تسليتي از سوي خانواده آيت الله طالقاني به موسوي ارسال نشده است، افزود: اعظم خانم به همراه طاهره ديگر خواهرم اقدام به ارسال پيام تسليت كرده اند اما رسانه هاي بيگانه به جاي اينكه پيام را به نام اين دو نفر اعلام كنند، مدعي شدند كه بيت آيت الله طالقاني چنين كاري را كرده است. اين دو خانم اگر كاري كردند هيچ ربطي به خانواده آيت الله طالقاني ندارد.
مهدي طالقاني با بيان اينكه موضع ما نسبت به جريان و سران فتنه كاملاً مشخص است، تصريح كرد: خانواده آيت الله طالقاني با فتنه گران مرز مشخصي داشته و دارند.

جيغ بنفش حاميان فتنه سبز به نمايندگي از اسرائيل (خبر ويژه)

دور زدن تحريم هاي ضد ايراني از سوي شركت هاي آلماني و كم محلي دولت اين كشور به اين رويكرد ضد تحريمي، باعث عصبانيت محافل ضد انقلاب شده است.
هرچند كه پيش از اين بارها اعتراضات مقامات آمريكايي و صهيونيستي در اين باره در رسانه ها منتشر شده اما گروهك هاي اپوزيسيون و ضد انقلاب نيز در اين زمينه دست كمي از دشمنان ملت ايران ندارند.
پايگاه اينترنتي اطلاعات نت به قلم يكي از عناصر ضد انقلاب خارج نشين كه سال گذشته علناً از حمله رژيم صهيونيستي به ايران جانبداري كرده بود، دولت آلمان را «هرزه» خواند و نوشت: دولت آلمان تا به كجا مي خواهد هرزگي را ادامه دهد. وقتي مركل به اسرائيل رفت، در پارلمان به مقامات دولت اورشليم قول داد تا با تمام نيرو عليه توسعه طلبي ها و سياست هاي كسب سلاح اتمي توسط رژيم اسلامي اقدامات لازم را در پيوند و اتحاد با آمريكا و كشورهاي اروپايي به عمل آورد اما او همواره پس از برگشت از سفر آشتي جويانه به اسرائيل، به همه وعده هاي خود بي اعتنايي كرده و رابطه صميمانه با جمهوري اسلامي را حفظ كرده است و اين در حالي است كه آلمان به قطعنامه هاي صادر شده عليه جمهوري اسلامي راي داده است هرچند كه پايبند نيست.
اين پايگاه اينترنتي مي افزايد: وقتي از خانم مركل پرسش مي شود كه چرا مانع معاملات محرمانه بين ايران و شركت هاي بزرگي مانند زيمنس و غيره نمي شود؟ او در پاسخ مي گويد كه آلمان يك كشور بازار آزاد در عرصه اقتصادي هست، بنابراين شركت هاي آلماني برابر منافع اقتصادي كه منافع ملي آلمان را تضمين مي نمايد، مجازند تا به تجارت بپردازند. آيا آلمان مخالف تحريم است؟ اين كشور با هرزگي بي مانندي به محل خوبي براي جمهوري اسلامي تبديل شده است تا پاي جمهوري اسلامي هرچه بيشتر به اروپا گشوده گردد و در سايه آن به منافع اقتصادي بيشتري دست يابد. از نظر دولت آلمان اينك كه از جنبش اپوزيسيون كاسته شده، پس بهتر است كه دولت برلين وزنه ترازو را به سوي حاكميت پايين آورد و منافع آلمان را تامين نمايد.

انقلاب هاي خاورميانه سنبه ايران را مقابل غرب پر زورتر كرد (خبر ويژه)

سقوط زمامداراني چون حسني مبارك و بن علي در انقلاب هاي مصر و تونس سنبه ايران را در رقابت با غرب و برخي متحدان منطقه اي آن پر زور كرده است.
روزنامه سعودي الحيات چاپ لندن با انتشار تحليل فوق يادآور شد: پس از بحراني شدن اوضاع بحرين، نيروهاي سپر جزيره وارد اين كشور شدند تا شورش ها را كنترل كنند. البته ايران برگه هاي بازي متعددي در برابر رقبا دارد كه عراق و لبنان و فلسطين از جمله آنهاست.
الحيات مي نويسد: ظاهراً مجدد به قرن گذشته برگشته ايم كه نقشه خاورميانه معلوم شد. آيا نقشه خاورميانه دوباره ترسيم مي شود.
نويسنده الحيات معتقد است: اين بار نقشه سياسي منطقه تحت تاثير مستقيم ايران است. اين فقط انقلاب ها نيستند كه منطقه را دست خوش تغيير كرده اند، حضور ايران در همسايگي كشورهاي دستخوش انقلاب و نگراني هاي غرب از نفوذ ايران با استفاده از فرصت هايي كه اين انقلاب ها ايجاد كرده اند نيز نقشه خاورميانه را به هم ريخته است. يكي از مهمترين اين درگيري ها اصرار ايران به احقاق حقوق فلسطيني ها و نقشي است كه در اين قضيه در برابر اهداف اسرائيل ايفا مي كند.

ويكلي استاندارد: مافياي سعودي همه مسئله انقلاب بحرين است (خبر ويژه)

يك هفته نامه آمريكايي معتقد است انقلاب بحرين، درگيري ميان شيعه و سني يا اعراب با ايران نيست بلكه اعتراض به خاندان مافيايي است كه در اصل از عربستان آمده اند و با ديكتاتوري حكومت مي كنند.
نشريه ويكلي استاندارد با پيش بيني اينكه بحرين سرانجام به دست اكثريت شيعه اين كشور خواهد افتاد مي نويسد: مسئله در اين كشور اين نيست كه حدود 65 درصد مردم شيعه هستند و زير دست اقليت سني اداره مي شوند، حتي مسئله اين نيست كه ايران و حزب الله لبنان دخالت مي كند. مسئله مهم تر و قديمي تر به شكل گيري حكمراني آل خليفه در اين منطقه برمي گردد. مسئله اعتراضي كه در اين كشور شكل گرفت، خواسته اي براي كنار گذاشتن پادشاهي و شكل دهي به يك جمهوري است. در مقابل شاه بحرين از نيروهاي سعودي و اماراتي براي سركوب مردم دعوت كرد.
هفته نامه آمريكايي مي افزايد: مخالفت در بحرين ريشه دار است و هيچ ربطي به جنگ داخلي ندارد. در اين ميان حضور نيروهاي خارجي از سوي كشورهاي سني در بحرين با آن اكثريت شيعه، نه تنها كمكي نمي كند كه اوضاع را وخيم تر مي كند. خيلي ها نيروهاي اعزامي از سوي شوراي همكاري خليج فارس را به اعمال خشن، ضرب و شتم و آدم ربايي هاي اخير در روستاهاي شيعه نشين متهم مي كنند. حتي كشتار يك زن 51 ساله در «بحيا الاراضي» كه در حال رانندگي در ماشين خودش بود و به ضرب گلوله از پا درآمد.
ويكلي استاندارد با بيان اينكه «بيش از سه چهارم بودجه بحرين از چاه نفتي ابوصاف تأمين مي شود و نيمي از توليد 300 هزار بشكه اي اين حوزه نفتي به عربستان ارسال مي شود» مي نويسد: از همين رو مي توان گفت رياض به شدت براي حفظ اقتصاد خود به بحرين حساس است ضمن اينكه بي بندوباري هاي شبانه سعودي ها در كلوب ها و بارهاي بحرين موضوع ديگري است. اما اگر قرار باشد بحرين به عنوان سوپاپ اطمينان سعودي عمل كند، به همان اندازه عربستان سعودي بايد از آن احساس خطر كند. نبيل رجب، رئيس مركز حقوق بشر بحرين مي گويد «سعودي ها نگران جنگ داخلي و يا تجزيه طلبي در بحرين نيستند. فقط 20 درصد از جمعيت عربستان سعودي شيعه هستند. نگراني آن ها از دموكراسي است و اين كه شايد شرايط به شكلي شود كه قدرت را از دست بدهند.»
ويكلي استاندارد همچنين از قول يك مقام دولتي خبر داد: «بحرين از سوي آمريكا خيلي زير فشار بود كه با معترضان و مخالفان وارد گفت وگو شود. و آمريكا هيچ علاقه اي نسبت به استفاده از زور و نيروي نظامي نداشت. به همين دليل بحرين دست به دامن عربستان سعودي شد كه روابط ويژه اي با آمريكا دارد. به زبان ديگر، رياض واسطه ميان واشنگتن و منامه شد.»
مجله آمريكايي با اشاره به وسعت ارتش بحرين و حضور نظامي آمريكا مي نويسد: چرا اين قدر ارتش بحرين بزرگ است؟ چرا هنگ پنجم دريايي آمريكا در منامه پايگاه دارد؟ اين به خاطر حفاظت منابع نفتي است. كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس قرار است از منافع هم محافظت كنند. شاه بحرين به نيروهاي نظامي كه راهي كشورش شده اند سلام و درود فرستاد. اين به اين خاطر است كه پادشاه بحرين شيعيان را بخشي از مردم خود حساب نمي كند. آل خليفه مدعي بازي مقابله با تجزيه طلبي است چرا كه به اين شكل مي تواند در مقابل واشنگتن توجيه كند كه قضيه ميان شيعيان ايران و سني هاي حاكم بحرين است.
اين نشريه در پايان نوشت: در واقع بايد گفت حاكميت كشورهاي عربي مانند رياست خانواده هاي مافيايي است. هر كدامشان به نوعي در قدرت هستند كه از يك سري از منافع حمايت كنند و اگر يكي به هم بريزد، بقيه هم همين طور خواهند شد. آل خليفه در اصل از عربستان مي آيند. آن ها به كويت رفته و عموزاده هايشان آل صباح را به سلطنت رساندند و بعد به قطر رفته و آل ثاني را به قدرت رساندند و بعد حاكم بحرين شدند. به همين دليل براي آنها مهم نيست اگر همه شيعيان (شبه جزيره عرب) به يهوديت يا مسيحيت تغيير دين دهند يا حتي مسلمان سني شوند. چرا كه شرايط همين طور خواهد ماند و مردم طرف بازنده خواهند ماند. درست به همين دليل در بلندمدت نمي توان اين مردم را سركوب كرد.

ايران از عراق تا آمريكاي لاتين حياط خلوتي براي واشنگتن باقي نگذاشته (خبر ويژه)

هراس از نفوذ فزاينده ايران در منطقه و جهان محافل مختلف آمريكايي را فرا گرفته است.
روز گذشته در حالي كه واشنگتن تايمز نسبت به نفوذ ايران در عراق هشدار مي داد، يك فرمانده ارشد آمريكايي نسبت به روابط گسترده جمهوري اسلامي ايران با كشورهاي آمريكاي لاتين اظهار نگراني كرد.
روزنامه واشنگتن تايمز با اشاره به قريب الوقوع بودن سررسيد خروج نظاميان آمريكايي از عراق، به مخالفت با اين اقدام مي پردازد و مي نويسد: آمريكا نبايد اجازه دهد پس از خروجش، ايران بر عراق مسلط شود. آقاي اوباما بيش از نگراني براي اوضاع ليبي بايد نگران اوضاع عراق باشد. كه اگر فاجعه اي پس از خروج از عراق رخ دهد، آنگاه باراك اوباما در پيشگاه تاريخ مسئول آن خواهد بود. آمريكا با اين همه تلفات نظامي و هزينه مالي كه در جنگ عراق تحمل كرده نبايد به واسطه خروج از عراق، ايران را به اين كشور مسلط كند.
همزمان با انتشار اين تحليل، ژنرال داگلاس فريزر فرمانده جنوبي ارتش آمريكا ضمن سخناني در كميته خدمات نيروهاي مسلح كنگره از گسترش روابط و نفوذ ايران در كشورهاي مختلف آمريكاي لاتين اظهار نگراني كرد. وي گفت: ايران در 5 سال گذشته يعني از سال 2005 تا 2011 تعداد سفارتخانه هاي خود در كشورهاي مختلف آمريكاي لاتين را به دو برابر رسانده و در كنار آن در حال ساخت 17 مركز فرهنگي است.
اين ژنرال آمريكايي با اشاره به پروازهاي هفتگي بين ايران و ونزوئلا و لغو رواديد ورود به ونزوئلا، بوليوي و نيكاراگوئه گفت كه نگراني اصلي اين است كه معلوم نيست چه سفرهايي بين ايران و ونزوئلا انجام مي شود.
فريزر گفت: «ايران به گسترش روابط منطقه اي ادامه مي دهد تا تاثيرات تحريم هاي بين المللي مرتبط با برنامه اتمي اش را كاهش دهد. در طي 12 سالي كه از رياست جمهوري هوگو چاوز رئيس جمهور ونزوئلا مي گذرد، حداقل ده سفر بين رهبران دو كشور انجام شده است.»

اجراي ساماندهي يارانه ها نشانه كارآمدي و ثبات در ايران است (خبر ويژه)

موفقيت دولت ايران در اجراي طرح ساماندهي يارانه ها بيانگر كارآمدي در حفظ ثبات است.
اين مطلب را راديو فردا از قول مدير پژوهش هاي شوراي ملي ايرانيان آمريكا (همكار سابق بخش ايران در وزارت خارجه آمريكا) مورد تاييد قرار داد. اين راديو از قول علي مرعشي اعلام كرد: اكثر سياستمداران قبل از اجراي سياست هاي بحث برانگيز به روش هاي مردم پسند رو مي آورند اما رئيس جمهور ايران با جان سختي و در يك فضاي سياسي متلاطم سراغ كاهش يارانه ها رفت.
همكار سابق ميز ايران در وزارت خارجه آمريكا همچنين گفته است: پرداخت يارانه هاي سنگين همواره براي اقتصاد ايران مشكلي بزرگ بوده است. طرح كاهش[ساماندهي] يارانه ها ممكن است بخشي از نارسايي هاي مزمن در اقتصاد ايران را برطرف كند و متقابلا پرداخت وجه نقدي به مردم احتمالا باعث كاهش نارضايتي عمومي از اجراي اين طرح مي شود. در عين حال افزايش نرخ سوخت و انرژي باعث شده است كه مصرف بي رويه اين محصولات در ايران به سمت تعادل حركت كند. موفقيت اوليه اجراي اين طرح در كمال تعجب، بيانگر كارآمدي دستگاه دولتي در حفظ ثبات است. اجراي اين طرح در كوتاه مدت باعث صرفه جويي در مصرف و كاهش فقر خواهد شد. با وجود مشكلات سياسي در داخل و در مناسبات خارجي و همزمان با اجراي تحريم هاي بين المللي، موفقيت اوليه اين طرح را بايد دستاوردي مشروع براي ايران محسوب كرد. اگر اين تغييرات به درستي اجرا شود، زمينه را براي برنامه ريزي اقتصادي درست فراهم مي كند.

رفتار رقت انگيز اپوزيسيون ورشكسته (خبر ويژه)

طرفداران «مجازي» فتنه سبز افتضاح ديگري در فضاي جهاني اينترنت به بار آوردند.
اين طيف فعال در شبكه عنكبوت پيش از اين در پي پيش افتادن ركورد فروش فيلم «اخراجي هاي 3» از فيلم ضعيف و مغرضانه «جدايي نادر از سيمين»، مردم را دعوت به تحريم تماشاي اخراجي هاي 3 كردند كه از قضا مزيد بر علت در استقبال شد. پس از آن همين جريان به همراه يك شبكه مافيايي سعي كردند با كپي و فروش سي دي هاي غيرمجاز اخراجي هاي3، از حضور مردم در سينما و تماشاي اين فيلم جلوگيري كنند. آنها همچنين با انتشار غيرقانوني فيلم در شبكه اينترنت باز هم كوشيدند ركورد فروش را متوقف كنند كه بي نتيجه ماند.
اما آخرين سياه بازي اين جريان ، افتضاحي است كه شماري از همكاران سايت ضد انقلاب بالاترين در امتياز دادن و «داغ» كردن فيلم رقيب اخراجي ها در يك سايت جهاني فيلم به بار آورده اند به نحوي كه مراجعان غيرايراني سايت IMDB را به اعتراض واداشته است.
يكي از همين به اصطلاح سبزها با انتقاد از ركوردسازي هاي دروغين رفقا مي نويسد: «لطفاً بدون تعصب اين مطلب را بخوانيد. اتفاق دردناكي افتاده است. حتما در جريان رقابت جنجالي دو فيلم «اخراجي هاي3» و «جدايي نادر از سيمين» هستيد. و حتما مي دانيد كه جنبش سبز شديدا در تكاپو بود تا با تبليغ گسترده ركورد فروش تازه اي براي «جدايي نادر از سيمين» ثبت كند. مشكل از آنجا شروع شد كه دوستان جبهه سبز (شامل اينجانب) با مراجعه و ثبت نام در يكي از معتبرترين سايت هاي مرجع در زمينه فيلم (سايت IMDB) امتياز بالايي رو به اين فيلم دادند و اين هجوم بي سابقه باعث شد در يك چشم بر هم زدن اين فيلم آثار بزرگي چون پدرخوانده را نيز پشت سر بگذارد و برترين فيلم تاريخ سينما شود!!! خلاصه اين حركت كاملا عجيب كه فقط از مبتكراني مثل ما برمياد، باعث شد كه سروصداي مشتاقان فيلم در خارج درآمده و اعتراض كنند.»
وي آنگاه متن يكي از همين اعتراض هاي خارجي را منتشر كرد كه در آن آمده است: شما خيلي رقت انگيز هستيد. اگر مي خواهيد هنرتان را با اين كار ثابت كنيد بفرماييد آقاي تحصيل كرده! اما لحظه اي درنگ كنيد! اين خريت است! شما [...]هاي مضحك واقعا فكر مي كنيد فيلم جدايي نادر از سيمين، فيلمي است كه در ژانر درام بالاتر از فيلم «پدرخوانده» و هزاران فيلم ديگر قرار بگيرد؟ چرا اين وبسايتي را كه تا بحال كم و بيش براساس واقع گرايي افراد از سراسر دنيا پيش رفته است و نه از روي احساس و بي منطقي و بي عقلي، با بي اعتباري خودتان بي اعتبار مي كنيد؟ چرا نمي توانيد شرافتمندانه رفتار كنيد؟