تحليل قدرتمندانه (منشور)

توقع از استادان محترم اين است؛ جوان هايتان را توجيه كنيد. منظورم اين نيست كه بنشينيد زيد و عمرو سياسي را برايشان معرفي كنيد. نه، اصلا من موافق هم خيلي نيستم. اسم آوردن از زيد و عمر و... كمكي به حل مشكل نمي كند. به اين ها قدرت تحليل بدهيد. به اين ها توان كار و نشاط كار بدهيد. چه جور؟ با اميد دادن، با اميد بخشيدن. فضاي كلاس را فضاي محيط درس و دانشگاه را فضاي اميد كنيد؛ اميد به آينده.
بيانات مقام معظم رهبري در ديدار استادان و دانشگاهيان
8/6/1388

معناي اين سكوت چيست؟ (ضربان)

سهيلا رنگاور- دانشجوي مديريت
هر روزي كه مي گذرد بيشتر مي توان در خلال شعارها و هجمه هاي رسانه ها به مظلوميت زنان در جهان پي برد، زناني كه با شعار آزادي آنها را به برهنگي كشاندند تا بتوانند راحت تر به مقاصد شيطاني خود دست يابند و آنان را به استعمار بكشند بي آنكه بدانند روح و فطرت زن اساسا با اين تفكر مخالف است و اين برده برداري مدرن غرب تنها فايده اش از هم پاشيدن اساس خانواده است.
هر روز بيش از پيش ابزاري بودن نگاه غربيان به زنان نمايان مي شود چرا كه فريادهاي حقوق بشر و تساوي حقوق زن مردشان گوش فلك را كر كرده است در حالي كه مي بينيم در قبال ظلمهايي كه روزانه به زن در دنيا مي شود سكوت مي كنند و نسبت به افزايش آمار زناني كه در هر روز در اروپا و آمريكا بر اثر تجاوز وحشيانه جان خودشان را از دست مي دهند بي تفاوتند.
و با سانسور اين موضوع در پي پاك كردن صورت مساله اند و اساسا آنچه كه مشخص است زنان در دنياي امروز تبديل به ابزاري براي تهييج افكار عمومي شده اند.
با اندكي تامل بر رسانه ها مي توان پي برد كه اين شعارها در حمايت از زنان در واقع حبابي بر روي آب است و ابزاري براي پيش برد اهداف كثيف سياسي. سند اين گفته ها باز مي گردد به اتفاقاتي كه در تاريخ نه چندان دور در جاي جاي دنيا رخ داد و با تامل روي آنها بر همگان روشن مي شود آنچه كه مي گويند چيست و هدف از اين گلو دريدن ها چيست؟
همه روزه شاهد كنفرانس ها و كميسيونهاي غربيان براي حمايت از حقوق زنان در ايران هستيم و مي بينيم كه چگونه همين مدافعان حقوق زنان در قبال كشته شدن صدها زن و كودك بي دفاع فلسطيني سكوت مي كنند. چرا؟ مدت زيادي از كشته شدن مروه الشربيني نمي گذرد هنوز خاطره شهادت اين بانو مسلمان در مقابل چشم كودكش از يادها پاك نشده و همه به خاطر دارند كه چگونه رسانه هاي غربي در مقابل اين وحشي گري سكوت كرد. چرا؟
به ياد داريم داستان آن زن ايراني كه به دليل روابط نامشروع و كشتن همسرش به اعدام محكوم شده بود و بازي هاي رسانه اي غرب و آمريكا كه «واي از حقوق زنان در ايران» و سناريوسازي هاي آنان براي القاي ناامني براي زنان در ايران و در مقابل سكوت همين جوامع در قبال حكم اعدام زن آمريكايي كه مشكل رواني داشت. چرا؟ و امروز به شهادت رسيدن زن شاعر بحريني و داستان دلخراش دستگيري و زنداني شدن و تجاوز و شكنجه به اين زن بحريني آن هم به گناه بيان عقايد و مبارزه با حكومت ضاله آل خليفه و باز هم سكوت تمام جوامع غربي در قبال اين جنايت. چرا؟
جواب اين چراها و صدها چراي ديگر چيست؟ جز نگاه ابزاري به زنان و اينكه در نگاه غربيان در واقع زن به عنوان يك وسيله است كه هرگاه بخواهند براي هجمه ها و مقاصد خود آن را علم مي كنند و براي خود زنان فرضي مي سازند و آن ها را مي كشند، برايشان مراسم ختم مي گيرند و عكسشان را در سنا مي گذارند اين نمونه را هم در سال 88 به عينه شاهد بوديم.
اين سكوت هاي معني دار كه پشت هر يك از آنها سياستهاي شيطاني نهفته است و در مقابل هجمه ها و شعارهايي كه در تمام كميسيونها و كنفرانس هاي آنان گفته مي شود همه بيانگر اين واقعيت است كه در واقع اين مدافعان (بخوانيد طماعان) حقوق بشر همه و همه به دنبال حقوق واقعي زنان نيستند بلكه زنان را به چشم ابزاري مي بينند كه بتوانند با بازي كردن با روح و شخصيتشان جوامع را تحريك كنند تا به اهدافشان برسند. اهدافي چون يافتن سوژه براي سايتهاي پرنو تا بتوانند با استفاده از آنها به مقاصد خود يعني تسلط بر جهان، جوانان بيشتري را به انحراف بكشانند تا به خيال خود مردم جهان نفهمند كه در اطرافشان چه مي گذرد و با غرق شدن در اين فسادها ندانند كه چطور مانند عروسكان خيمه شب بازي در دست سياست مداران به رقص در مي آيند اما بخت با آنها يار نبود و نيست (و مكرو و مكرالله و الله خيرالماكرين.)
با وجود هزينه هاي چندصدميليارد دلاري كه براي استحمار مردم دنيا خرج كردند و سناريو چيني ها و سانسورهاي خبري و هجمه هاي مختلفي چون اسلام هراسي و.... نتوانستند در مقابل موج بيداري اسلامي كه جرقه آن در ايران زده شد ايستادگي كنند و اين موج تمام اهداف آنها را به نابودي كشانيد و امروز آنچه كه ديده مي شود برخلاف تبليغات آنان گرايش جوانان به اسلام است و همچنين تعداد دختراني كه در غرب به حجاب روي مي آورند روبه افزايش است. هرچند كه آنان همچنان با توهين به مقدسات و خراب كردن اماكن مذهبي در پي تخريب اين موج هستند اما آنچه كه مشهود است درماندگي آنان در قبال نفوذ اسلام در دلهاست.
منبع: خبرگزاري دانشجويان ايران

گزارش تحليلي از حاشيه حضور دانشجويان در ديدارهاي فوتبال جام باشگاههاي آسيا
بصيرت دانشجويي پيش تر از ديپلماسي محافظه كارانه

نگاهي كوتاه به فرآيند تحولات كشورهاي منطقه و خيزش موج بيداري اسلامي در آنها، از حركت سريع اما پرفراز و نشيب ملت هاي منطقه به سوي آزادي از يوغ دولت هاي خودكامه خبر مي دهد. در اين بين به هيچ روي نمي توان و نبايد تأثير انقلاب ايران بر اين جنبش ها را ناديده انگاشت؛ به گونه اي كه بسياري از تحليل گران خارجي- حتي مخالفان انقلاب اسلامي- به اين مهم اذعان داشته اند. به طور كلي در 30 سال گذشته علي رغم تبليغات مسموم و گسترده دشمنان انقلاب، همواره نگاه ملت هاي منطقه و حتي جهان، به اوضاع داخلي ايران و تغييرات رو به پيشرفت آن بوده است.
دراين بين تأثير جنبش هاي دانشجويي غيرقابل انكار و حتي در اكثر مواقع پررنگ تر از ديگر اقشار جامعه بوده است.
آرمان خواهي و بصيرت افزايي دانشجويان مطالبه اي است كه مقام معظم رهبري برپايه تيزبيني اين قشر و تلاش در راستاي تداوم روح انقلابي گري، بر آن تأكيد دارند؛ به طوري كه ايشان در ديدارهاي مختلف خود با دانشجويان بارها اين مهم را عنوان كرده اند.
براي نمونه ايشان در آستانه سالروز سيزدهم آبان در سال 87، در ديدار خود با دانشجويان و دانش آموزان بار ديگر بر لزوم داشتن بينش و فهم سياسي اين قشر تاكيد كرده و يادآورشدند:
«دانشجوها بايد سياسي بشوند؛ يعني فهم سياسي پيدا كنند. فهم سياسي غير از سياسي كاري و سياسي بازي است. غير از دستخوش جريان هاي سياسي شدن است. اتفاقا فهم سياسي باعث مي شود آدم دستخوش جريان هاي سياسي نشود... من هميشه روي اين حرفم تكيه مي كنم كه دانشگاه بايد سياسي باشد تا فريب نخورد و وسيله اي براي كساني نشود كه مي خواهند سر به تن نظام نباشد.»
اما متأسفانه در روزهاي اخير در جامعه ورزشي كشور اتفاقاتي افتاد كه كاملا با روحيه دانشجويي و مطالبات رهبري (مدظله العالي) از ايشان و حتي آرمان هاي انقلاب اسلامي و امام خميني(ره) در تضاد بود.
به گزارش پايگاه فردا هفته گذشته، بيش از 1000 تن از دانشجويان تهران در حركتي نمادين و در حمايت از شيعيان مظلوم بحرين، براي نشان دادن اعتراض خود به آل سعود، با لباس مشكي و پرچم هاي كشور بحرين به استاديوم آزادي رفته و بخشي از سكوهاي روبروي جايگاه را به تسخير خود درآوردند.
اين درحالي است كه پيش از آغاز نيز از ورود تماشاگراني كه پرچم بحرين را با خود به استاديوم آزادي مي بردند، ممانعت به عمل آمد و اين حركت عاملي شد تا دانشجويان معترض به شعار عليه آل سعود و آل خليفه روي آورده و مرگ بر آمريكا گويان وارد استاديوم شوند.
اما اصل ماجرا از آنجا آغاز شد كه مأموران ويژه پس از پهن شدن پرچم بزرگ كشور بحرين در طبقه دوم استاديوم آزادي، به برخورد با عاملان اين قضيه پرداخته و پرچم را از استاديوم خارج كردند. دانشجوياني كه در طبقه اول ورزشگاه حضور داشتند با ديدن اين صحنه شروع به شعاردادن عليه آل سعود كرده و پرچم هاي بحرين را به اهتزاز درآوردند.
اواخر نيمه اول مسابقه نيز، ليدرهاي باشگاه پرسپوليس كه به نظر مي رسيد از قبل براي جلوگيري از شعارهاي سياسي توجيه شده بودند، با دانشجويان درگيرشده و عليه آنها شعار سردادند. اين دانشجويان معترض، از بسياري از دانشگاههاي تهران از جمله دانشگاه امام صادق، تهران و علامه طباطبايي براي حمايت از مردم مظلوم بحرين در اين برنامه شركت كرده بودند.
نكته حائزاهميت آن است كه دراين برهه از زمان كه سازمان هاي بين المللي حقوق بشر و رسانه هاي مدعي آزادي بيان و دموكراسي و حتي دستگاه ديپلماسي كشورمان در مورد حوادث دردناك و كشتار گسترده مسلمانان در كشورهاي منطقه و در رأس آن بحرين، به حداكثر سكوت و حداقل محكوميت راضي شده اند، تعدادي از دانشجويان انقلابي و آرمان خواه، به صورت خودجوش با حمل پرچم بحرين و با شعار حمايت از بيداري اسلامي در ورزشگاه هاي شهر خود (تهران و اصفهان) حضور پيدا كردند، اما در نهايت ناباوري با برخورد شديد نيروي انتظامي مواجه و عده اي از آنها مجروح و حتي دستگير شدند.
اين درحالي است كه از چند روز قبل، با توجه به زمينه سازي هايي كه رسانه ها- به خصوص رسانه هاي مجازي و جنبش هاي وبلاگي- درخصوص حمايت از مردم بحرين به راه انداخته بودند، شرايط ويژه اي براي حضور فعالان جنبش دانشجويي و رسانه اي در ورزشگاه براي محكوم كردن جنايات برعليه اين مردم شكل گرفته بود. هرچند در روزهاي بعد اين برخورد ماموران نيروي انتظامي از سوي مقامات بالاتر قابل پي گيري عنوان شد اما انعكاس اين اتفاق تلخ در رسانه هاي داخلي و خارجي كافي بود تا آثار منفي خود را برحركت پرشتاب ملت هاي منطقه به جاي بگذارد و آن ها را دلسرد كند.
البته در روزهاي بعد، سردار بهمن كارگر، معاون اجتماعي ناجا به نمايندگي از فرمانده نيروي انتظامي، حضوري و از نزديك با شماري از دانشجوياني كه در مسابقه باشگاه پيروزي با الاتحاد عربستان در اعتراض به سياست هاي آل سعود در بحرين در ورزشگاه آزادي حاضر شده و يگان ويژه از تظاهرات آنها جلوگيري كرده بود، ديدار كرده و به مطالب مطرح شده از سوي آنها، مبني بر ضرب و شتم و هتك حرمت دانشجويان براي انتقال پيام شان به فرماندهي كل ناجا، گوش داد.
ممانعت هاي به عمل آمده براي حضور دانشجويان در ورزشگاه ها، باعث نشد كه ايشان دست از حمايت خود از ملت مسلمان بحرين بردارند و اين حضور در اصفهان نيز تكرار شد.
هرچند پرونده برخورد با دانشجويان، براي رسيدگي دقيق در اختيار بازرسي كل ناجا قرار گرفت- تا نتيجه رسيدگي ها در آينده نزديك به آگاهي عموم برسد- اما برخورد با دانشجويان آرمان خواهي كه براي رساندن پيام خود به گوش متجاوزين به حقوق مسلمانان، از هر كانالي- حتي سكوي تماشاي فوتبال- استفاده كرده اند، حقيقتا باعث بهت و حيرت دوستان و دشمنان انقلاب اسلامي و حتي حاميان و مخالفان انقلاب هاي منطقه خواهد بود.
دوستان را از اين حيث به تعجب واداشت كه كاملا مغاير با تمام آن چه بود كه به خاطرش انقلاب كردند و در سال هاي بعد از انقلاب خود دفاع كردند و دشمنان را از اين حيث به فكر فروبرد كه گويا حامل اين پيام به آنها بود كه نظام اسلامي از اهداف خود كه همانا دفاع از مظلومين است دست كشيده و حتي با رهروان اين آرمان مقابله مي كند.
بهانه اصلي مسئولين باشگاه هاي مربوطه براي توجيه برخورد با دانشجويان نيز، مهمان نوازي عرب ها در عربستان بود.
اما بايد توجه داشت كه اين مهمان نوازي توسط همان دولتي صورت گرفته است كه به طور رسمي اقدام به اشغال بحرين كرده و فجيع ترين جنايات و نسل كشي را در اين كشور به منصه ظهور گذاشته است.
درچنين برهه اي دانشجويان، فارغ از ملاحظات ديپلماتيك وارد عرصه شدند و مانند گذشته اين بار نه در داخل، بلكه درعرصه بين الملل به تحليل سياسي و درپي آن فعاليت دراين زمينه پرداختند؛ اما بروز چنين برخوردي با ايشان، اين حقيقت را نشان داد كه گويا هنوز عده اي از مسئولين در ابتداي راه بوده و نيازمند افزايش بينش و بصيرت خود هستند و اين بار نيز دانشجويان مانند گذشته در شناخت راه صحيح پيش قدم شدند و زودتر از مسئولين پابه عرصه سياسي گذاشتند.
طبق فرمايشات رهبر معظم انقلاب، حضور دانشجو در عرصه سياسي با حفظ بينش كافي لازم دانسته شده است؛ ايشان مي فرمايند:
«بنده يك وقت عرض كردم دانشگاه ها بايد سياسي باشند و دانشجو بايد سياسي باشد. معناي حرف آن است كه دانشجو بايد قدرت تحليل سياسي داشته باشد تا جبهه بندي هاي دنيا را بشناسد تا بفهمد امروز دشمن كجاست و از كجا و با چه ابزاري حمله مي كند. اين براي شما لازم است.»

اخراج چند دانشجواز دانشگاه

به گزاش شبكه العالم، پايگاه خبري الوسط بحرين فاش كرد، كميته تحقيق دانشگاه بحرين پس از بازجويي شماري از دانشجويان، تصاوير و مطالب منتشر شده توسط آنها در شبكه اجتماعي را در پرونده هاي آنها درج كرد.
دانشگاه بحرين در حكمي كه به امضاي ابراهيم جناحي رئيس اين دانشگاه رسيد، اين دانشجويان را به بهانه نقض قوانين دانشگاه اخراج كرد.
روابط عمومي دانشگاه بحرين در ماه آوريل اعلام كرده بود، كميته هاي تحقيق تصميم گرفته اند رئيس يك دانشكده، و 8 استاد دانشگاه را اخراج كنند. علاوه بر اين، توبيخ چند تن از اساتيد، بركناري 25 كارمند، اخراج 62 دانشجو، تعليق يك ساله 8 دانشجو و لغو بورس 5 دانشجوي دكتري در خارج از بحرين، از جمله تصميم هاي اعلام شده دانشگاه بحرين است.
رژيم بحرين پس از آغاز اعتراضات و تظاهرات مسالمت آميز مردم، علاوه بر سركوب وحشيانه آنها با زور سلاح، براي ارعاب مردم، در حال اخراج مخالفان از كار و دانشگاه ها و مدارس است.

حكم متهمان كوي دانشگاه صادر شد

پرونده كوي دانشگاه و ساختمان سبحان در دادگاه بررسي و حكم براي متهمان صادر شد.
حجت الاسلام غلامحسين محسني اژه اي در نشست خبري با بيان اين مطلب گفت: اين پرونده 50 متهم داشت كه 40 نفر آنان به حبس، جزاي نقدي و پرداخت خسارت وارده محكوم شدند.
محسني اژه اي با بيان اينكه اين پرونده به دليل وسعت شاكيان و خسارت وارده بسيار سنگين بود، گفت: برخي از شاكيان از شكايت خود صرفنظر كردند. همچنين شناسايي برخي از متهمان به دليل آنكه صورت خود را پوشانده بودند مشكل بود. برخي از اين متهمان از خارج دانشگاه وارد كوي شده بودند و برخي در داخل دانشگاه اقدامات مجرمانه داشتند.
سخنگوي قوه قضائيه با اشاره به اينكه اين دادگاه در 22 جلسه با حضور متهمين، شكات، وكلاي آنها، نماينده وزارت علوم و نماينده دادستان برگزار شد، گفت: براي صدور احكام دقت و وسواس خاصي به كار برده شد اما اگر اعتراضي نسبت به آن وجود داشته باشد قابل تجديد نظر است و حكم نهايي هنوز ابلاغ نشده است.

ديدار دانشجويان فلسطيني با سفير ايران در بيروت

40 نفر از دانشجويان و نخبگان فلسطيني تحت پوشش موسسه فرهنگي نورس، با غضنفر ركن آبادي، سفير جمهوري اسلامي ايران در بيروت، ديدار و درباره تحولات فلسطين گفت وگو كردند.
به گزارش فارس، در اين جلسه سفير جمهوري اسلامي ايران به تبيين سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در قبال نظام بين الملل به ويژه مسائل جهان اسلام و قضيه فلسطين پرداخت و سپس دانشجويان به طرح سؤالات مختلف پرداختند.
سفير جمهوري اسلامي ايران با اشاره به قضيه فلسطين به عنوان قضيه اساسي جهان اسلام، تحقق آشتي ملي براي ملت فلسطين و منطقه را مهم ارزيابي كرد و اظهار داشت: برگ برنده رژيم صهيونيستي در قبال ملت فلسطين و ملل منطقه، اختلاف و جدايي در بين فلسطيني ها بوده و اقدام براي تحقق وحدت ملي بين گروه هاي فلسطيني يك ضرورت استراتژيك براي تداوم مقاومت و مبارزه همه جانبه با اشغالگران و در نهايت آزادي سرزمين است.
ركن آبادي حمايت از مظلوم و تحقق قضاياي حق و عدالت در جهان اسلام را آمال ملت و دولت ايران دانست و اظهار داشت: با افتخار اعلام مي كنيم كه تا اين لحظه هيچ گاه از اصل حمايت از ملل مظلوم و دشمني سرسختانه با استكبار و صهيونيسم بين الملل عقب نشيني نكرده ايم و علي رغم همه هزينه ها و فشارهايي كه از سوي غرب و حاميان صهيونيسم بين الملل بر ايران تحميل شده، ولي در تدام اين سياست مصر بوده و با جديت آن را دنبال مي كنيم.
در ادامه اين جلسه، برخي دانشجويان فلطيني به طرح سؤالاتي در خصوص تحولات منطقه، ايران سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران پرداخته و همچنين از نقش مثبت و حمايت هاي جمهوري اسلامي ايران از ملت فلسطين و لبنان در مقابل تجاوزات رژيم صهيونيستي و توطئه هاي آمريكا تقدير و تشكر كردند.

گفت وگو با رئيس انجمن حكمت و فلسفه
منظور از بومي سازي علوم انساني تعطيل كردن آن نيست

علوم انساني يا علوم نظري از مدت ها پيش در كشور ما - كه به قول دكتر «اعواني» سرزمين فلسفه است - مورد احترام و توجه بوده است. به گمان بعضي، باز يافتن اين توجه و درك ضرورت حضور فعال علوم انساني در حيات اجتماعي، اولين قدم در راه بالندگي علوم انساني است. گويا اين بالندگي خود به كاربردي شدن علوم مي انجامد. كل اين ماجرا در بستر تلاش براي بومي سازي محقق خواهد شد. در ادامه، نظر دكتر اعواني، رئيس انجمن حكمت و فلسفه را در اين مورد خواهيم خواند.
آقاي دكتر چه طور مي توان مباحث علوم انساني را به سمت كاربردي شدن، سوق داد؟
اولين گام، مبارزه با تفكري است كه علوم انساني به ويژه علوم اسلامي را علمي دروني و معنوي و غير كاربردي تلقي مي كند. در واقع ابتدا بايد علوم انساني جايگاه حقيقي خود را بيابد؛ چنان چه جايگاه اصلي خود را بازيابد، خودكاربردي مي شود. وقتي علمي شأن و مقام در خور خويش را نداشته باشد هرگز به كار نمي آيد. اين جايگاه در نتيجه تعميق علوم انساني حاصل مي شود. وقتي علمي، علم شود مسايلش حل مي شود.
از عبارت «علوم انساني بومي» چه برداشتي داريد؟ آيا اساسا چيزي به اين نام وجود دارد؟ يا لااقل مي تواند به وجود آيد؟
در واقع منظور از بومي سازي، منطبق كردن علوم انساني با بوم و زبان و فرهنگ و آيين جامعه است كه يك ضرورت است اماراه دارد؛ ايران از لحاظ علوم انساني يكي از درخشان ترين تمدن هاست. اگر كشورها رابه جهت قوت درعلوم انساني تقسيم كنيم، ايران بزرگ ترين مقام ها را داشته و ما نيز بايستي در پي احياي همان مقام و منزلت باشيم. شناخت قدرو قيمت بزرگان علوم انساني اولين قدم است. پس از آن بايد به فكر زيرسازي علوم انساني باشيم. متأسفانه اين
علوم انساني كه در نظام آموزشي كشور تدريس مي شود كاملا وارداتي است. بايد در اين راستا به نقد و بومي كردن علوم انساني همگام با نيازها، شرايط و مقتضيات فرهنگ ايراني - اسلامي بپردازيم.
بومي سازي فرصت هاي و تهديدهايي دارد. اين فرصت ها و تهديدها از نگاه شما كدام اند؟
با اينكه بحث تحول در علوم انساني طبق فرمايشات رهبري يكي از ضروريات جامعه ما به شمار مي آيد اما در معرض آسيب ها و تهديدهاي جدي قرار دارد كه از جمله مي توان به برداشت هاي متفاوتي كه از بومي سازي مي شود اشاره كرد؛ اين مسايل، گاه اين شبهه را به ذهن متبادر مي سازد كه منظور از آن، تعطيل كردن علوم انساني در مراكز علمي است و ديگر اين كه معناي بومي كردن كنار گذاشتن كامل علوم انساني غربي نيست و بايد از افراط و تفريط دوري كرد.
در واقع دو بحث در اينجا مطرح مي شود كه بايد از هم تفكيك گردد؛ يكي بحث بومي سازي علوم انساني است كه به معناي مطالعه و بررسي مقتضيات جامعه، هنجارها، ناهنجاري ها، رفتارها و تطبيق علوم انساني براساس نياز فرهنگ جامعه است؛ براي رسيدن به اين هدف ابتدا بايد الگوي مشخصي از تحول داشته باشيم و براساس آن الگو پيش برويم و معناي اسلامي علوم انساني؛ بازتعريف تئوري هاي علوم انساني با استفاده از مباني و جهان بيني اسلامي است.
از آنجا كه علوم انساني فعلي بر اساس مباني و تفكرات اومانيستي، سكولار و نسبي گرايي ناشي از جهان بيني غرب و در راستاي نيازهاي انسان غربي طراحي شده لزوم بومي سازي علوم انساني و كاربردي شدن آن بيش از پيش برهمگان اثبات مي شود.
مهم ترين فرصت- چنان كه عرض شد - پشتوانه عظيم فرهنگي ماست. پيش از اين، رويكرد خانواده ها به علوم انساني، قابل توجه بود. ولي در دهه هاي اخير به خاطر رواج تكنيك و تكنولوژي اقبال به آن ضعيف شده است. بايد با تكيه به پيشينه خود، گرايش به اين علوم را تجديد كنيم؛ البته علوم انساني جديدي پيدا شده كه در روزگار قديم نبوده و در ميان نسل هاي معاصر رواج يافته است. خوب است آموزش آن ها خاصه با توجه به جنبه هاي مثبتي كه دارند در دستور كار قرار گيرد. تهديدهاي موجود نيز در همين جا نقاب بر مي دارد. ممكن است بعضي از جنبه هاي علوم جديد با فرهنگ ما در تعارض باشند. آن ها را بايد حفظ كرد. علومي نظير جامعه شناسي، اقتصاد و... مي بايست بومي شده و در معرض استفاده گذارده شود.
منبع: پايگاه تحليلي تبييني برهان

از ابتداي خردادماه صورت مي گيرد
آغاز طرح تدوين كارنامه و رتبه بندي فرهنگي دانشگاه ها

مديركل دفتر نظارت و ارزيابي فرهنگي اجتماعي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با اعلام اين خبر، گفت: نوپا بودن امر نظارت فرهنگي در كشور، فقدان استاندارد و مدل مناسب فعاليت هاي فرهنگي، فقدان رويه هاي اختصاصي سازي شده ارزيابي فرهنگي و نگرش غيرملموس و سليقه اي به برون دادهاي فرهنگي در كشور و نبود رويه واحد از مهمترين كاستي هايي است كه در حوزه ارزيابي فرهنگي وجود دارد. در دنيا با توجه به ويژگي ها و پيچيدگي هاي نظام هاي آموزشي و فرهنگي، مدل هاي مختلفي براي ارزيابي پيشنهاد و به كارگيري شده است.
وي افزود: باتوجه به ويژگي ها و مختصات ديني و تمدني جامعه ايران و برخورداري از يك فرهنگ غني اسلامي- ايراني در كنار استفاده از مدل هاي روزآمد جهاني، طراحي يك مدل بومي براي رويه ارزيابي فرهنگي دانشگاه ها، براساس واقعيت هاي موجود در فضاي فرهنگي آموزش عالي و استانداردسازي شاخص هاي فرهنگي قابل اندازه گيري با تكيه بر اين فرهنگ غني و باتوجه به 2حوزه ساختاري و محتوايي و ميزان كارآيي و اثربخشي فعاليت هاي فرهنگي الزامي است.
علمشاهي خاطرنشان كرد: درحال حاضر طرح ارزيابي فرهنگي دانشگاه ها در 2 سطح كلان، يعني ارزيابي در مقياس ملي با هدف سنجش همگرايي فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي دانشگاه ها و نيز در سطح صف خرد با هدف ارزيابي پيوسته مراكز آموزش عالي، رتبه بندي و محاسبه نرخ تحول در فعاليت هاي فرهنگي آغاز شده است.
مديركل دفتر نظارت و ارزيابي فرهنگي اجتماعي وزارت علوم در ادامه تصريح كرد: در مرحله اول اين طرح به زودي براساس اطلاعات ثبت شده دانشگاه ها در درگاه اين دفتر، كارنامه فرهنگي هر دانشگاه براساس نرخ رشد و پيوستگي فعاليت ها، ميزان جذب مخاطب و زيرساخت ها امكانات فرهنگي آن دانشگاه در سال88 و 89 منتشر خواهد شد.
علمشاهي تأكيد كرد: رتبه هر دانشگاه در دسته موردنظر براساس دسته بندي صورت گرفته ازنظر مناطق جغرافيايي و تفاوت هاي موجه در شرايط سخت افزاري و نرم افزاري دانشگاه ها تعيين و اعلام مي شود.
وي در پايان با اشاره به آغاز طرح بندي دانشگاه ها براساس فعاليت هاي فرهنگي اجتماعي از اواخر ارديبهشت سال جاري، خاطرنشان كرد: دانشگاه ها به عنوان يكي از اركان مهم توسعه منابع انساني و ركن اصلي پيشرفت هر جامعه هستند و به تعبير حضرت امام(ره) اگر دانشگاه هاي يك كشور اصلاح شود، كشور اصلاح مي شود؛ شناخت از وضعيت موجود، آگاهي از ميزان تحقق رسالت ها و اهداف تعيين شده فرهنگي اجتماعي فرادستي، ارتقاي كارآمدي رصد فرصت ها، تهديدها، شناخت نقاط قوت و ضعف براي حركت به سمت تعالي و ارزيابي اينكه دانشگاه ها تا چه اندازه در راهبردها و برنامه هاي تعريف شده پيش مي روند از اهداف طرح تدوين كارنامه و نظام رتبه بندي فرهنگي اجتماعي دانشگاه هاست.