(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 25 اردیبهشت 1390- شماره 19926

ارتباط بعثت با تقديرات حتمي
بهترين زمان براي عملياتي ساختن انقلاب مخملي

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




ارتباط بعثت با تقديرات حتمي

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
اصل قدر و تقدير به معناي اندازه گيري است. در روايتي از امام هادي صلوات الله عليه نقل شده است كه تقدير عبارت است از مهندسي عالم. ما وقتي خودمان در عالم انساني مي خواهيم پروژه عظيمي را تأسيس كنيم، اول بايد هدفمان مشخص باشد. اين كار نياز به معلوماتي دارد. مرحله علم اولين مرحله اي است كه براي مقدرات كار لازم است. بعد مقدمات لازم را بررسي مي كنيم. وقتي همه اين ها را درنظر گرفتيم، طرحي براي كار تصور مي كنيم و به دنبال آن نقشه اجرايي طرح را آماده مي كنيم. نقشه اجرايي طرح را در آخرين مرحله آماده مي كنيم و بعد از آن بسم الله را مي گوييم و شروع به عملي كردن طرح مي نماييم. البته مي دانيم كه خداي متعال به اين مراحل احتياج ندارد تا لازم باشد كه هر كدام در زماني انجام گيرد. اصولاً زمان در كارهاي خدا دخالتي ندارد. ما هستيم كه به خاطر ضعف وجودي، نياز داريم به اين كه به تدريج فكر كنيم، با ديگران مشورت كنيم تا طرحي را بريزيم و بعد نقشه عملياتي اش را آماده كنيم. اگر امكان داشت همه اين مراحل را در يك آن تصور كنيم ديگر به زمان نياز نداشتيم؛ ولي به هرحال اين مراحل ازنظر عقلي برهم مترتب اند؛ يعني اگر در يك آن هم همه اين مراحل را مي توانستيم تصور كنيم، باز اين ها تقدم و تأخر دارند؛ يعني غير از تقدم و تأخر زماني، تقدم و تأخرهاي ديگري هم هست. مثلاً وقتي با دست كليد را در قفل مي چرخانيم، دست و كليد با هم حركت مي كنند؛ اما دست است كه كليد را به حركت درمي آورد و حركت دست تقدم وجودي بر حركت كليد دارد.
ممكن است سؤال شود كه: چرا با اين كه خدا كارش را بدون زمان انجام مي دهد و فقط مي گويد: باش! و آن موجود مي شود، اما درباره خلق عالم مي فرمايد: «خلق السماوات و الأرض في سته ايام؛1 خلقت آسمان ها و زمين شش روز طول كشيد»؟ اجمالاً همان طور كه چند جلسه قبل عرض كردم، آن عالمي كه زمان ندارد بر عالم زمان احاطه دارد. ما كه در عالم زمان هستيم اين تقدم و تأخرهاي زماني را درك مي كنيم؛ ولي او كه بر اين عالم احاطه دارد، همه اين ها براي او يك جا حاضر است. مخلوق در شش روز پديد مي آيد؛ اما امر الهي تدريج ندارد (يقول له كن فيكون). اين تدريج براي مخلوق است نه براي خالق.
حضرت زهرا سلام الله عليها براي انتخاب پيغمبر و بعثت پيغمبر به دو مرحله اشاره مي فرمايند؛ مرحله اول را با تعابير اصطفي، اجتبي و سماه بيان مي كنند و مرحله دوم را با تعابير أرسل، ابتعث و... مرحله اول مرحله علم است. اين معنا را نسبت به كار خدا «تقدير علمي» گويند. يعني خداي متعال هم در عالم علم خود، اشياء را اندازه گيري مي كند كه چه چيزي بايد در چه جايي واقع شود، چه قدر زمان مي خواهد، حجمش بايد چه قدر باشد، بايد با چه چيزهايي ارتباط داشته باشد و... اين نوعي اندازه گيري است، اما در عالم علم. وقتي نقشه اجرايي تهيه و عمل شروع شد، اين بخش كار هم مراحلي دارد كه آن را «تقدير عيني» گويند. حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند: علم من الله تعالي بمايل الأمور، و احاطه بحوادث الدهور، و معرفه بمواقع المقدور؛ چون خدا عواقب امور را مي دانست و بر همه حوادث احاطه داشت و جايگاه اين مقدرات را مي شناخت، در همان عالم جايگاه پيغمبر را به عنوان خاتم انبياء تعيين كرد. تا اين جا صحبت علم و معرفت است كه بر تقدير علمي منطبق مي شود. اما وقتي جبرئيل بر پيغمبر نازل مي شود و مي گويد: اقرا بسم ربك،2 اين جا ديگر صحبت علم نيست؛ بلكه اين جا مرحله اجرا، پياده كردن نقشه و عينيت بخشيدن به طرح است؛ لذا حضرت زهرا سلام الله عليها اين مرحله را اين گونه بيان مي كنند كه: ابتعثه الله تعالي اتماما لاأمره، و عزيمه علي امضاء حكمه؛ خدا پيغمبر را مبعوث كرد براي اين كه كار را تمام كند، چون عزم جدي داشت كه آن حكمي را كه در عالم علم كرده بود امضا و در عالم عين پياده كند؛ و انفاذا لمقادير حتمه؛ مقدرات تا به آن مرحله نهايي نرسيده قابل تغيير است. كار مهندس هم همين طور است. وقتي كار به مرحله آخر رسيد و آخرين خشت را گذاشتند ديگر كار تمام است. مقدرات حتمي يعني چيزهايي كه ديگر تغيير نمي كند. در قرآن به برخي از مقدرات حتمي اشاره شده است؛ مثلاً مي فرمايد: هو الذي أرسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله ولو كره المشركون؛3 اين اراده حتمي خداست كه پيغمبر آخرالزمان مبعوث شود و دين او بر همه اديان ديگر غالب شود، و يا مي فرمايد: ولقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر أن الأرض يرثها عبادي الصالحون؛4 ما هم در تورات و هم در زبور نوشتيم و هم در قرآن مي گوييم كه وارثان اين زمين شايستگان اند. اين يك قضاي حتمي است. حضرت زهرا سلام الله عليها مي فرمايند: براي اين كه اين مقدرات حتي تحقق پيدا كند خدا پيغمبر را مبعوث فرمود. اگر پيامبر در اين عالم مبعوث نشده بود اين مقدرات، حتميت پيدا نمي كرد. پس مي بينيد حضرت دو گونه تعبير به كار برده اند؛ قبل از بعثت صحبت از مقدراتي است كه به عالم علم الهي مربوط است؛ يعني تقديرات علمي. اما بعد از بعثت صحبت از مقدرات حتمي است (انفاذا لمقادير حتمه). پس ما دو نوع تقدير داريم؛ تقديرات در عالم علم الهي و تقديرات در عالم عين، و هر دو هم در روايات و هم در آيات مصاديق زيادي دارد. چون اين شب ها شب هاي قدر است، توجه به اين مطلب لازم است كه يك دسته از تقديرات، تقديرات علمي است كه در لوح محفوظ و لوح محو و انبات است. يك دسته تقديرات علمي، تقديرات علمي غيرحتمي است و يك دسته تقديرات علمي حتمي؛ مثلاً وقتي براي كسي أجل معين مي شود، يك أجل، أجل حتمي است و يكي أجل معلق و مشروط. مثلاً اجلش به صدقه دادن مشروط است؛ يعني اگر صدقه داد اجلش طولاني است و اگر صدقه نداد اجلش كوتاه است. اين مشروط به تقديراتي است كه قابل تغيير است. اما بالاخره خدا مي داند كه آيا اين صدقه خواهد داد يا نخواهد داد و عمرش چه قدر خواهد شد. اين تقديرات، تقديرات علمي حتمي است. تقديراتي كه به مرتبه حتميت مي رسد مرتبه قضاء است. اين دو مرتبه در عالم علمي، تقدير علمي و قضاي علمي است. عالم عين هم همين دو مرحله را دارد: يك مرحله مشروط دارد و يك مرحله حتمي و در مرحله آخر امضاء مي شود. امضاء يعني گذراندن و تمام شدن كار كه ديگر برگشتي ندارد.
ارتباط بعثت و تقديرات حتمي
حال سؤال مي شود: چه ربطي است بين انتخاب پيغمبر و اين كه خدا مي داند مقدرات چيست و چگونه بايد واقع شود؟ براي جواب بايد ببينيم هدف خدا از خلقت اين عالم چيست؟ گفتيم كه وقتي خدا مي خواهد عالم هستي را بيافريند هدف اصلي او كامل ترين موجودي است كه در عالم خلقت مي تواند وجود پيدا كند و آن وجود مقدس پيغمبر اكرم صلي ا لله عليه وآله وسلم است و چون نور آن حضرت با نور چهارده معصوم متحد است در واقع چهارده معصوم هدف اصلي خلقت اند و در مرحله بعد هم كساني هستند كه به آن ها شباهت دارند، يعني انبياء و اولياي خدا و مؤمنين خالص. بقيه هم طفيل وجود آنها هستند. اما خدا از اين طفيلي ها هم صرف نظر نمي كند. نه تنها از اين ها بلكه اگر يك لحظه به ياد خدا باشند هم از آن يك لحظه نمي گذرد و زمينه را فراهم مي كند تا يك ياالله بگويند. در ميان ميلياردها انساني كه در طول تاريخ مي توانند به وجود آيند، افراد ارزنده اي پيدا خواهند شد و خدا مي داند چند نسل بايد بگذرد تا يك انسان خوب پيدا شود. اگرچند نسل كافر باشند، اما در نسل چهارمشان يك انسان خوب بتواند به وجود آيد، خدا زمينه را فراهم مي كند تا اين نسل بيايند زندگي كنند تا آن انساني كه لياقت نور خدا را دارد متولد شود. اين ها از الطاف و رحمت هاي بي نهايت خداست.
در مرحله علم بايد چه كار كرد تا انسان ها بتوانند خداپرست شوند و به قرب خدا برسند؟ اولاً بايد آنچه لازم است در وجودشان گذاشته شود. بايد خدا به آن ها عقل بدهد تا بتوانند خوب و بد را تشخيص دهند. اما باز خدا مي داند كه علاوه بر عقل اين ها به راهنماي ديگري هم احتياج دارند. اگر كساني باشند كه اين ها را تربيت كنند ممكن است اين ها ارتباطي با خدا پيدا كنند و لايق بهشت شوند. اما اگر خدا پيغمبر را نفرستد عقلشان براي رسيدن به ن كافي نيست. اين ها مطالب مربوط به مرحله علم است. اين تقدير علمي است. پس در همان طرح اوليه خلقت بايد درنظر گرفته شود كه مخلوقات اصيل مرتبه اي از وجود هم داشته باشند كه با ديگران هم ارتباط برقرار كنند و آن ها را راهنمايي كنند؛ لذا بايد وجود اصلي آن مخلوقات اصيل بايد مرتبه نازله اي هم داشته باشند و آن وجود جسماني شان است. در اين وجود جسماني بايد مثل سايرين باشند. والا نمي توانند با آن ها همكاري كنند. اين راهنما بايد با خدا ارتباط تنگاتنگ داشته باشد؛ «وما كان الله ليطلعكم علي الغيب و لكن الله يجتبي من رسله من يشاء؛5 شما طوري نيستيد كه خدا غيب را بر شما آشكار كند؛ اما در ميان همه انسان ها تعدادي هستند كه چنين استعدادي را دارند» و اراده خدا تعلق مي گيرد به اين كه آن ها را انتخاب كند و غيب را به آن ها بنماياند. بايد آن ها كه سنخيتي با شما دارند بيايند و دست شما را بگيرند و هدايت كنند. در اين جا فلسفه نبوت هم روشن مي شود. روشن مي شود كه چرا خدا پيغمبران را براي هدايت انسان ها مي فرستد؟ و چرا به آنان وحي مي كند و به ديگران وحي نمي كند؟ منظور از اين مقدمه اين بود كه در طرح اوليه خلقت براي اين كه انسان هايي كه بعد از ميلياردها سال تدريجاً آفريده مي شوند لياقت استعداد دريافت رحمت هاي بي پايان الهي و سعادت اخروي را پيدا كنند بايد نبوت منظور شود وگرنه وجود ساير انسان ها معطل مي ماند و به هدف نمي رسند و اين نقض غرض و خلاف حكمت است. تا اين جا تكليف در عالم علم مشخص شد. حال در عالم عين بايد چه كار كرد؟ براي اين كه آنچه را كه خداوند طراحي كرده بود عملي شود پيامبر را مبعوث كرد (اتماماً لأمره و عزيمه علي امضاء حكمه و انفاذا لمقادير حتمه).
وصلي الله علي محمد و آله الطاهرين.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ1- اعراف، 45.
2- علق، 1.
3- توبه، 33.
4- انبياء، .105
5- آل عمران، 971.
پاورقي

 



بهترين زمان براي عملياتي ساختن انقلاب مخملي

حميد رضا اسماعيلي
آن گونه كه از فضاي تبليغي رسانه هاي غربي در سال هاي گذشته برمي آيد، سناريوي راهبرد انقلاب مخملي در ايران بر پايه مؤلفه هايي همچون جنبش هاي اجتماعي، سازمان هاي غيردولتي، برجسته سازي شكاف هاي اجتماعي و قومي استوار شده بود كه همه اين مؤلفه ها كاركردي دوگانه دارند كه به سادگي نمي توان وجوه مثبت و منفي آنها را از هم متمايز كرد و آنها در روندي سيال به تناسب شرايط زماني خود را در قالب فرصت- چالش باز تعريف مي كنند. در توضيح اين مسئله براي نمونه مي توان گفت سازمان هاي غيردولتي از ماهيتي نسبي برخوردار هستند كه زمينه جلب و هدايت مشاركت هاي مردمي در عرصه هاي گوناگون را فراهم مي كنند. اما با تغيير كاركرد در مواقعي مانند انتخابات به بستري براي تشديد تنش ها در جامعه تبديل مي شود و اين همان چيزي است كه از آن با عنوان تهديد نرم ياد مي شود كه تشخيص مرزهاي فرصت و تهديد در آن بسيار دشوار مي نمايد.
در اين ميان، نكته قابل توجه، انعطاف پذيري اين سناريو است كه خود را محدود به يك گستره و محدوده نمي كند و در قالب هاي جديد در عرصه هاي مختلف نمود و بروز پيدا مي كند و شايد به همين دليل است كه متصلب نمي شود و همواره در فضاي رسانه اي ماندگاري خود را حفظ مي كند. اما چنان كه پيشتر نيز مشاهده كرديم بهترين زمان براي عملياتي ساختن انقلاب مخملي، فرصت هاي انتخاباتي است و به همين دليل هم بود كه برخي از آن با عنوان «انقلاب انتخاباتي» ياد كردند. به عبارت ديگر، رسانه هاي بيگانه علاوه بر پيگيري راهبردها و محورهاي تبليغي بالا در طول سال هاي گذشته اما با نزديك شدن به ايام انتخاباتي دهم رياست جمهوري خود را براي برنامه هاي ويژه اي آماده مي ساختند. برنامه ويژه رسانه هاي بيگانه براي جهت بخشي به مسايل ايران از طريق انتخابات رياست جمهوري از سال 1387 آغاز شد و هرچه به پايان سال نزديك مي شد آنها نيز حالت جدي تري به خود مي گرفتند. به طوري كه شبكه ماهواره اي بي بي سي فارسي در همين مقطع زماني راه اندازي شد.
اگر برنامه هاي رسانه هاي غربي در روزهاي پيش از انتخابات و روزهاي پس از آن را تحليل محتوايي كنيم و محورهاي تبليغي آن را استخراج كنيم و سپس آن را با تئوري هاي انقلاب هاي مخملي و نيز يافته هاي مراكز راهبردي و پژوهشي غربي بسنجيم بهتر مي توانيم از رفتار دولت هاي غربي در جهت بخشي به فرايندهاي سياسي و اجتماعي داخلي ايران رمزگشايي كنيم. تاكنون، هم از تئوري هاي انقلاب هاي مخملي سخن گفته ايم، هم از اظهارات و اهداف و مواضع دولت هاي غربي نوشته ايم. هم راهكارهاي مراكز استراتژيك غربي را مورد بررسي قرار داده ايم و هم به رفتارشناسي رسانه هاي بيگانه در سال هاي گذشته اشاره كرده ايم. اينك زمان آن
فرا رسيده است كه به تحليل محتوايي برنامه هاي يكي از مهمترين رسانه هاي بيگانه در ايام انتخابات بپردازيم كه به نظر مي رسد شبكه بي بي سي فارسي نسبت به ساير رسانه هاي غربي از اهميت بيشتري برخوردار است. شبكه بي بي سي فارسي كه از 25 دي ماه 1387 فعاليت خود را آغاز كرد، روزانه هشت ساعت برنامه در قالب هاي متنوع و با موضوعات گوناگون از ساعت 17 بعدازظهر تا يك بامداد به وقت تهران پخش مي كرد.
بيش از شصت درصد برنامه هاي روزانه اين شبكه را اخبار تشكيل مي داد كه در فواصل معين بين برنامه هاي ديگر به صورت زنده پخش و اجرا مي شد. افزون بر خبر، برنامه هاي گوناگون با موضوعات متنوع از جمله مستند، گزارش، جنگ، مصاحبه و ميزگرد به صورت تك قسمتي يا مجموعه هاي دنباله دار به نمايش درمي آمد.
در ميان برنامه هاي گوناگون بي بي سي فارسي، برنامه اي كه بهتر مي تواند ما را در جهت شناخت محورهاي تبليغي اين رسانه به منظور تأثيرگذاري آن بر مسايل اجتماعي و سياسي ايران ياري رساند برنامه «نوبت شما» است. اين برنامه كه تلاش مي كرد ارتباط مستقيمي با جامعه ايران برقرار كند و از همين طريق هم بر جذابيت هاي خود بيفزايد همه روزه به جز روزهاي پنجشنبه و جمعه به صورت زنده پخش مي شد و آخر شب نيز پخش تكرار داشت. مدت اين برنامه كه در هر قسمت آن موضوع واحدي به بحث و گفت وگو ميان تماس گيرندگان گذاشته مي شد، 40 تا 50 دقيقه بود. در ادامه براي دستيابي به محورهاي تبليغاتي و پيام هاي القايي اين برنامه كه مشخصه اي از همان سياست هاي شبكه بي بي سي فارسي است، 30 قسمت از اين برنامه را در طول ماه هاي ارديبهشت، خرداد و تير 1388 مورد بررسي قرار مي دهيم. بررسي موضوعات مطرح شده در اين 30 قسمت براي انجام گفت وگو نشان مي دهد كه از اين موضوعات 22 مورد سياسي (73 درصد)، 7 مورد اجتماعي (24 درصد). يك مورد فرهنگي (3 درصد) بوده ودر زمينه مسايل اقتصادي بحث و گفت وگويي انجام نشده است.
البته نكته بسيار مهم اين است كه حتي در مباحث به ظاهر فرهنگي و اجتماعي نيز اهداف سياسي پيگيري مي شود. چنان كه خواهيم ديد حتي در موضوع «امور خيريه» كه ظاهراً موضوعي اخلاقي و مذهبي است، هدف آن است كه دولت نهم به «صدقه پروري» متهم شود. يا اينكه در موضوع «حفظ آثار تاريخي» تلاش اين است كه دولت احمدي نژاد به پيگيري سياست تخريب بناهاي تاريخي پيش از اسلام متهم شود و به عبارت ديگر با ايجاد شكاف ميان دو تمدن ايراني و اسلامي، جمهوري اسلامي را در تقابل با اين گذشته باشكوه القا كند. در موضوعات ديگر به ظاهر اجتماعي و فرهنگي مطرح شده در اين برنامه نيز همين رويكردهاي سياسي را مي توان مشاهده كرد.
عنوان دقيق اين 30 برنامه بررسي شده عبارتند از:
1. مشكلات و مزاياي حرفه معلمي (12/2/88)، 2. وضعيت فعاليت خبري در ايران (13/2/88)، 3. اهميت حفظ آثار تاريخي و ميراث فرهنگي (14/2/88)، 4. آزار و اذيت همسر و خشونت خانگي (15/2/88)، 5. مشاركت در امور خيريه (16/2/88)، 6. اختيارات رئيس جمهور در ايران (19/2/88)، 7. عدالت اجتماعي و اختلاف طبقاتي (21/2/88)، 8. رابطه ايران با آمريكا، تقابل يا تعامل (22/2/88)، 9. آيا زنان مي توانند رئيس جمهور شوند؟ (23/2/88)، 10. سوءاستفاده مسئولان از بيت المال (26/2/88)، 11. همجنس گرايي در ايران (27/2/88)، 12. مسئله حجاب در ايران، اختياري يا اجباري (28/2/88)، 13. رئيس جمهور ايده آل شما كيست؟ (29/2/88)، 14. اهداف فروش عضو در ايران (30/2/88)، 15. شوراي نگهبان و رد صلاحيت نامزدها (2/3/88)، 16. دلايل حمايت از نامزدهاي رياست جمهوري (10/3/88)، 17. وعده هاي نامزدهاي رياست جمهوري (12/3/88)، 18. مناظره انتخاباتي موسوي و احمدي نژاد
(3/3/88)، 19. مناظره انتخاباتي كروبي و احمدي نژاد (16/3/88)، 20. مناظره انتخاباتي موسوي و كروبي (17/3/88)، 21. نگراني از تخلف در انتخابات رياست جمهوري (20/3/88)، 22. نتايج انتخابات رياست جمهوري ايران (23/3/88)، 23. پيامدهاي انتخابات در ايران
(24/3/88)، 24. ميزان مشروعيت دولت جديد احمدي نژاد (13/4/88)، 25. اعترافات سياسي پس از انتخابات (14/4/88)، 26. ساختار و عملكرد مجلس خبرگان رهبري (23/4/88)، 27. تشكيل جبهه سياسي از سوي ميرحسين موسوي (24/4/88)، 28. سخنان هاشمي رفسنجاني در نماز جمعه تهران (27/4/88)، 29. حقوق بشر، يك امر داخلي يا بين المللي (28/4/88)، 30. تأثير عقايد سياسي بر زندگي و روابط اجتماعي
(31/4/88).
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14