(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 25 اردیبهشت 1390- شماره 19926

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
فتيله ها را پايين مي كشند (يادداشت روز)
رئيس جمهور 3 وزير كابينه را كنار گذاشت
حضرالموت (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
كدام صندلي ؟! (نكته)
 ائتلاف عليه اسرائيل استراتژي مشترك ايران و مصر
حيف كه آفتابه دزد نيست!! (خبر ويژه)
حركت انقلابيون مصر به سوي فلسطين صهيونيست ها را به وحشت انداخت (خبر ويژه)
با خودم كه مي توانم مصاحبه كنم! (خبر ويژه)
مريم قجرعضدانلو ابريشمچي رجوي: زن را نبايد مثل كالا مبادله كرد! (خبر ويژه)



فتيله ها را پايين مي كشند (يادداشت روز)

مقام هاي اسراييلي طي يك هفته گذشته تقريبا به صراحت گفته اند كه گزينه درگيري نظامي با ايران از روي ميز آنها حذف شده است. بازي را ايهود باراك وزير دفاع كابينه نتانياهو آغاز كرد. او روز 16 ارديبهشت به هاآرتص گفت يك ايران هسته اي آنقدرها هم كه نتانياهو مي گويد خطرناك نيست. اشاره او به سخنان يك هفته قبل نخست وزير هميشه عصباني رژيم اشغالگر بود كه گفته بود يك ايران هسته اي ايجادكننده هولوكاستي ديگر براي اسراييل خواهد بود. باراك كه از حيث سياست داخلي رقيب نتانياهو محسوب مي شود بدون ملاحظه كاري گفت اسراييل نبايد در مورد تبعات هسته اي شدن ايران دست به ايجاد وحشت عمومي بزند و طوري موضع گيري كند كه گويي مردم از همين حالا بايد به پناهگاه بروند. باراك نهايتا نتيجه گرفت كه ايران حتي اگر سلاح هسته اي بسازد «محاسبه پذير» رفتار خواهد كرد. سخنان باراك اگرچه ملاحظه كارانه بيان شده بود ولي نشان مي داد كه زير پوسته ادبيات رسمي در تل آويو -كه سعي مي كند سخت و تزلزل ناپذير جلوه كند- ديدگاهي متفاوت درباره تبعات امنيتي و ژئوپلتيكي يك ايران هسته اي در حال شكل گرفتن است. هنوز التهاب ناشي از سخنان باراك فروننشسته بود كه مئير داگان ضربه بعدي را وارد كرد. داگان بيش از 3 ماه است كه پست رياست موساد را به معاون خود تامير پرادو واگذار كرده و خود به سازمان كشتي راني اسراييل رفته است. به دلايلي كه هنوز روشن نيست -يا بهتر بگوييم، نمي توان درباره آن اظهار نظر قطعي كرد- داگان از لحظه اي كه پاي خود را از موساد بيرون گذاشت، بناي ناسازگاري با سياست هاي رسمي دولت اسراييل را گذاشته است و اين براي دولت نيم بند نتانياهو كه مدت ها تلاش كرده بود با سر هم كردن مقاديري توهمات و تخيلات، از داگان يك اسطوره بسازد، ضربه اي حقيقتا خرد كننده به حساي مي آمد. داگان چند ماه پيش در مراسم توديع خود از موساد ناگهان ارزيابي رسمي دولت اسراييل از روند حركت برنامه هسته اي ايران را زير سوال برد و گفت عقيده ندارد ايران تا پيش از سال 2015 سلاح هسته اي بسازد. اين سخن از زبان كسي كه تا ديروز رييس سرويس اطلاعات خارجي و مسئول پرونده ايران در دولت غاصب اسراييل بود، به مثابه شوكي بزرگ به سياست دولت نتانياهو عمل كرد. خاطره اين اظهارنظر داگان هنوز فراموش نشده بود كه او هفته پيش دنباله حرف هاي باراك را گرفت و در جمع دانشجويان مركز عبري بيت المقدس گفت معتقد است هر كسي كه به دنبال نابود كردن برنامه هسته اي ايران از طريق حمله نظامي باشد، «يك احمق» است. طبيعي بود كه دوباره سر و صداها شروع شود و همه داگان را به سبب حرف هاي مسئله دارش سرزنش كنند منتها چيزي كه اين بار متفاوت از آب درآمد اين بود كه هيچ يك از سرزنش كنندگان -از جمله باراك- اصل حرف داگان را زير سوال نبردند بلكه همه سخنشان اين بود كه او چرا بي احتياطي مي كند و چنين حرف هايي را علنا بر زبان مي آورد! يك بار ديگر داگان چيزهايي گفته بود كه ظاهرا نبايد مي گفت.
براي آنكه ببينيم آيا با يك تغيير راهبرد اسراييل مواجهيم يا نه و اگر تغيير راهبردي در كار است ماهيت آن دقيقا چيست، ناچار بايد مروري بسيار كلي بر خطوط راهنماي سياست گذاري استراتژيك اسراييل و امريكا درباره ايران در سال هاي گذشته بكنيم. مدت هاست-شايد بيش از 3 سال- كه بسياري از تحليلگران عقيده دارند حمله نظامي به دلايل عملياتي و اطلاعاتي -كه اين يادداشت از آنها بحث نمي كند- به عنوان يك گزينه واقعي از سبد گزينه هاي اعمالي امريكا و اسراييل -هر دو- عليه ايران حذف شده است. اما اختلافي كه دراين مدت ميان واشينگتن و تل آويو وجود داشته اين بوده كه آيا اين گزينه بايد از سياست اعلامي در مقابل ايران يا به عبارت بهتر از دستور كار رسانه اي وعمليات رواني هم حذف شود؟ امريكايي ها بويژه رابرت گيتس وزير دفاع اخيرا خانه نشين شده دولت اوباما معتقد بودند كه در سياست اعلامي هم ضرورتي به تكرار اينكه احتمال درگيري نظامي با ايران وجود دارد نيست چرا كه استفاده بي رويه از ادبيات تهديد نظامي باعث ايجاد اجماع داخلي در ايران خواهد شد و اساس راهبرد امريكا را كه مبتني بر تعميق شكاف هاي دروني ايران است مخدوش مي كند. اما در اسراييل ديدگاهي كم و بيش متفاوت وجود داشت كه نتانياهو شخصا آن را پي گيري مي كرد و آن هم اين بود كه درست است كه گزينه نظامي عملا هرگز عليه ايران قابل به كار گيري نيست ولي تهديد به جنگ را هرگز نبايد از ادبيات رسمي و تحليلي حذف كرد. در مجموع از آنچه اسراييلي ها عليه ايران گفته اند 4 علت زير را براي تداوم استفاده از بلوف حمله، در ادبيات اسراييلي عليه ايران مي توان بيرون كشيد:
اول- صهيونيست ها دائما نگران بوده اند كه دولت امريكا به دليل نيازهاي حاد منطقه اي و عجز در تدوين راهبردي موفق كه بتواند برنامه هسته اي ايران را با موفقيت مهار كند، به معامله با ايران روي بياورند. به همين دليل نتانياهو تصميم گرفت براي جلوگيري از كوتاه آمدن احتمالي امريكا در مقابل تهديد به «ديوانگي عليه ايران» را از ادبيات خود حذف نكند.
دوم- نكته دوم اين است كه برخي محافل اسراييلي مي گويند اسراييل به هيچ وجه مايل نبود امريكا رسما بگويد حمله به ايران را از روي ميز خود حذف كرده است. بنابراين تصميم گرفت با پر رنگ كردن اين احتمال كه ممكن است خود به تنهايي عليه ايران اقدام كند امريكايي ها را وادار كند براي عقب نماندن از اسراييل هم كه شده تاكيد كنند كه گزينه نظامي را همچنان روي ميز نگه داشته اند.
سوم- سومين علت اين بود كه اسراييلي ها مايل نبودند به هيچ قيمتي مسئله ايران اولويت خود را در سياست امريكا و همچنين در دستور كار نهادهاي بين المللي مانند آژانس، شوراي امنيت و همچنين اروپا از دست بدهد. اسراييلي ها نگران بودند كه ضعف امريكا و اروپا در مقابل ايران آنها را در اجراي تحريم ها عليه ايران سست كند و بويژه اروپايي ها براي عقب نماندن از روسيه و چين به حضور در بازار ايران و گسترش مبادلات تجاري با آن ادامه بدهند. تهديد به حمله از نظر اسراييل داراي اين كاركرد بود كه غرب را براي اجراي جدي تر تحريم ها تحت فشار مي گذاشت تا مبادا كار به اقدام يك جانبه اسراييل و درگيري نظامي بكشد!
چهارم- و مهم تر ازهمه اينكه نتانياهو و برخي اعضاي تيم امنيت ملي اش مانند دان مريدور (وزير اطلاعات و جاسوسي) مدت هاست عقيده دارند تا زماني كه دورنماي «يك تهديد معتبر نظامي» پيش روي ايران قرار نداشته باشد ايران از هيچ نوعي از تحريم ها هر چقدر هم قوي باشد تاثيرنخواهد پذيرفت. بر مبناي اين ديدگاه، شرط موثر واقع شدن تحريم ها اين است كه ايران احساس كند آن سوي تحريم ها حمله نظامي است و در نتيجه تصميم به تعديل رفتار خود بگيرد.
درون ايران و در سطح راهبردي، اين ايده كه چيزي به نام حمله نظامي به ايران يك برنامه واقعي است هرگز جدي گرفته نشد. درست است كه آمادگي براي مقابله با تهديد احتمالي بويژه اگر با دشمني مواجه باشيد كه عقل درست و حسابي هم ندارد شرط عقل است ولي اينكه احتمال حمله، به يكي از اركان سياست گذاري استراتژيك ايران تبديل شود (دقيقا همان چيزي كه غرب در پي آن بود) هرگز رخ نداد. اتفاقي كه اكنون در حال رخ دادن است اين است كه اسراييلي ها خود نيز تصميم گرفته اند اين بلوف را كنار بگذارند و تهديد به حمله را علاوه بر سياست اعمالي، از سياست اعلامي خود هم حذف كنند. مجموعه ارزيابي ها نشان مي دهد اين موضوع دو دليل عمده داشته است.
دليل اول اين است كه با وجود تحولات شتابان منطقه كه باعث روي كار آمدن و قدرت گرفتن برخي از راديكال ترين نيروهاي ضد امريكايي و ضد اسراييلي شده ديگر براي اسراييلي ها مقدرو نيست كه سياست تبليغاتي قبلي خود مبني بر تهديد بودن ايران براي تمام جهان را پي بگيرند. اكنون همه آنها كه تا ديروز اسراييلي ها در گوششان مي خواندند كه ايران تهديد اصلي است -مثلا ديكتاتورهاي عربي- مي بينند كه تهديد اصلي و ويران كننده از كف خيابان هاي پايتخت ها و شهر هاي خود آنها مي جوشد بي آنكه ايران در آن مداخله اي داشته باشد. بنابراين اكنون ديگر مسخره است كه كشورهاي مختلف زير بار اين حقه صهيونيستي بروند وخود را با تهديد خيالي به نام ايران مشغول كنند در حالي كه انقلابيون دم در كاخ هاي آنها نشسته اند.
دليل دوم اساسي تر است. اسراييلي ها فهميده اند كه تحولات منطقه موقعيت راهبردي امريكا در مقابل ايران را به شدت تضعيف كرده و انگيزه كاخ سفيد براي سرشاخ شدن با ايران را نسبت به هر زمان ديگري در طول يك دهه گذشته كمتر ساخته است. مهم ترين نگراني امريكا اكنون اين است كه ميزان تغيير در ژئوپلتيك منطقه و فرايند اسلامي- ايرانيزه شدن آن را تا مي تواند محدودتر كند تا منافع حياتي اش هر چه كمتر آسيب ببيند و در اين راه اگر لازم باشد امنيت خود را بر امنيت اسراييل ترجيح خواهد داد. تحت اين شرايط اين احتمال از ديد محافل صهيونيستي بسيار جدي است كه امريكا به دنبال مصالحه اي با ايران، از اولويت خارج كردن بحث هسته اي و آغاز مذاكرات منطقه اي با آن باشد چنان كه پيشنهاد روس ها همين است. ظاهرا تيم سياستگذار امور ايران در اسراييل به اين نتيجه رسيده است كه اين احتمال جدي است و حالا كه اينطور است اسراييل نبايد حرف هايي بزند كه بعدا يعني وقتي كه غربي ها آرام آرام به سمت پذيرش برنامه هسته اي ايران حركت كردند قادر به عمل كردن به آن نباشد. به عبارت ديگر اسراييلي ها مشغول انديشيدن به اين نكته هستند كه تاكيد بيش از حد بر احتمال درگيري نظامي با ايران -كه خودشان بهتر از هر كس مي دانند بلوفي بيش نيست - از اين به بعد كه احتمال ورود غرب به عرصه مصالحه استراتژيك با ايران در اثر تحولات منطقه بالا رفته مي تواند به يك آبرو ريزي بزرگ براي آنها منجر شود. پس تصميم گرفته اند فتيله را پايين بكشند و پايين كشيدن فتيله يعني بگويند نمي شود به ايران حمله كرد، ايران نمي خواهد به اسراييل حمله كند و ... اصلا چه كسي گفته برنامه هسته اي ايران خطرناك است؟! و همه اينها در حالي است كه صهيونيست ها، جمهوري اسلامي ايران را اصلي ترين خطر براي موجوديت رژيم جعلي خود مي دانند.
مهدي محمدي

 



رئيس جمهور 3 وزير كابينه را كنار گذاشت

رئيس جمهور در نامه هاي جداگانه اي پايان مسئوليت محصولي، محرابيان و ميركاظمي را اعلام كرد.
محمود احمدي نژاد رئيس جمهور در اجراي ماده 53 قانون برنامه پنجم مصوب مجلس شوراي اسلامي و مصوبه هيات وزيران در نامه هاي جداگانه اي پايان مسئوليت محصولي، محرابيان و ميركاظمي را اعلام كرده و از خدمات و تلاشهاي آنان قدرداني كرد.
متن كامل نامه هاي محمود احمدي نژاد كه از سوي دفتر امور رسانه هاي رياست جمهوري منتشر شده به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
برادر ارجمند جناب آقاي مهندس محصولي
سلام عليكم
اينك كه در اجراي ماده53 قانون برنامه پنجم مصوب مجلس شوراي اسلامي و مصوبه شماره 33584/ 46514 مورخه 18/2/1390 هيات وزيران جمهوري اسلامي مسئوليت شما در وزارت رفاه و تامين اجتماعي پايان مي پذيرد صميمانه از همه تلاشها و خدمات صادقانه شما كه نقش موثري در موفقيت هاي دولت خدمتگزار داشته است تشكر و قدرداني مي نمايم.
مطمئن هستم كه همچنان در كنار دولت و در سنگر ديگري در خدمت ملت بزرگ و آرمانهاي الهي انقلاب اسلامي يار برادران و خواهران انقلابي خود در دولت خواهيد بود.
اميدوارم در ظل توجهات حضرت ولي عصر(عج) در تمام مراحل زندگي و همچنان در انجام وظايف اجتماعي موفق باشيد.
محمود احمدي نژاد
بسم الله الرحمن الرحيم
برادر ارجمند جناب آقاي مهندس محرابيان
سلام عليكم
اينك كه در اجراي ماده53 قانون برنامه پنجم مصوب مجلس شوراي اسلامي و مصوبه شماره 33590/ 46514 مورخه 18/2/1390 هيات وزيران جمهوري اسلامي مسئوليت شما در وزارت صنايع و معادن پايان مي پذيرد صميمانه از همه تلاشها و خدمات صادقانه شما كه نقش موثري در موفقيت هاي دولت خدمتگزار داشته است تشكر و قدرداني مي نمايم.
مطمئن هستم كه همچنان در كنار دولت و در سنگر ديگري در خدمت ملت بزرگ و آرمانهاي الهي انقلاب اسلامي يار برادران و خواهران انقلابي خود در دولت خواهيد بود.
اميدوارم در ظل توجهات حضرت ولي عصر(عج) در تمام مراحل زندگي و همچنان در انجام وظايف اجتماعي موفق باشيد.
محمود احمدي نژاد
بسم الله الرحمن الرحيم
برادر ارجمند جناب آقاي دكترميركاظمي
سلام عليكم
اينك كه در اجراي ماده53 قانون برنامه پنجم مصوب مجلس شوراي اسلامي و مصوبه شماره 33593/ 46514 مورخه 18/2/1390 هيات وزيران جمهوري اسلامي مسئوليت شما در وزارت نفت پايان مي پذيرد صميمانه از همه تلاشها و خدمات صادقانه شما كه نقش موثري در موفقيت هاي دولت خدمتگزار داشته است تشكر و قدرداني مي نمايم.
مطمئن هستم كه همچنان در كنار دولت و در سنگر ديگري در خدمت ملت بزرگ و آرمانهاي الهي انقلاب اسلامي يار برادران و خواهران انقلابي خود در دولت خواهيد بود.
اميدوارم در ظل توجهات حضرت ولي عصر(عج) در تمام مراحل زندگي و همچنان در انجام وظايف اجتماعي موفق باشيد.
محمود احمدي نژاد

 



حضرالموت (گفت و شنود)

گفت: يك مقام آمريكايي نزديك به كاخ سفيد از طرح مشترك آمريكا و اروپا براي تجزيه عربستان به سه كشور جداگانه خبر داده است.
گفتم: معلوم مي شود آمريكايي ها هم فهميده اند كه آل سعود در حال سقوط است و مي خواهند قبل از سقوط حكام دست نشانده خود، عربستان را تجزيه كنند.
گفت: حالا طرحشان براي تجزيه چيست؟
گفتم: در اين باره چيزي نگفته اند ولي به نظر من، بايد جنوب عربستان را كه سرزمين وحي است و حرمين شريفين در آن قرار گرفته به يك منطقه بين المللي و تحت مديريت مشترك ملت هاي مسلمان تبديل كنند و شمال عربستان كه مناطق نفتي است را به ساكنان همان مناطق واگذار كنند.
گفت: پس آل سعود چي؟!
گفتم: مرد حسابي! پس منطقه «حضرالموت» را خدا براي چه در شبه جزيره عربستان خلق فرموده است؟!

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
حالا درباره فلسفه اين كلام امام (ره) به يقين رسيدم كه فرمودند، پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت آسيبي نرسد.
مالكي- اصفهان
¤ پروژه لشكركشي آل سعود به بحرين و يمن نيز مثل پروژه خودزدني آمريكا در 11سپتامبر و لشكركشي به افغانستان و عراق براي جلوگيري از بيداري اسلامي مردم عربستان است.
محمد شعران
¤ سكوت هر مسلمان در مقابل تجاوز آشكار آل سعود و آل خليفه به قرآن، مساجد، حسينيه ها و جان و مال و ناموس و حتي قبور مسلمين جايز نمي باشد.
يك هم وطن
¤ با توجه به شروط برخي از كشورهاي حقير حوزه خليج فارس در مورد ايران چرا ما در برابر بازي با الاتحاد شرط خروج نيروهاي اشغالگر سعودي از بحرين را شرط بازي قرار نداديم.
0366---0912
¤ همانطور كه در جريان فتنه سال 88 رهبر معظم انقلاب از خواص جامعه خواستند كه براي خاموش شدن التهابات در كشور مواضع خود را به طور شفاف بيان كنند لذا در ماجراي اخير هم از آقاي احمدي نژاد مي خواهيم كه مواضع خود را به صورت آشكار و عملي درباره ولايت فقيه مشخص كنند تا مردم آگاهانه در برابر حوادث اخير بايستند.
خانم كاووسي فر- خواهر دو شهيد
¤ بنده يكي از كساني هستم كه با وضو رفتم پاي صندوق راي و به آقاي احمدي نژاد راي دادم. ايشان در فيلم مستند انتخاباتي خود گفته بودند كه علف هاي هرز را بايد از داخل باغچه بيرون كشيد تا به بقيه گياهان صدمه اي وارد نشود پس چرا ايشان براي كندن و دور انداختن علف هاي هرز در بدنه دولت خود دست روي دست گذاشته است.
رضا لقماني
¤ با توجه به اينكه در برنامه پنجم دولت مكلف شده تا پايان سال 91 ( دو سال ديگر) وزارتخانه ها را از 21 به 17تغيير دهد حال چرا با اين عجله؟ چرا دولت با اين همه مشكلات پيش رو روز به روز براي خود دردسر بيشتري درست مي كند. چه خوب گفته اند قدما: سري كه درد نمي كند دستمال براي آن لازم نيست.
محمدطاهر قرباني
¤ به نظر مي رسد شهرداري ها هم مي توانند نقش و سهم بسيار مهمي در گسترش و توسعه ازدواج آسان داشته باشند.
يك خانم شهروند- كاشان
¤ استاندار طرفدار منشور كوروش يكي يكي فرمانداران ولايتمدار را از كار بركنار مي كند. آقاي وزير كشور تا كي مي خواهد فقط نظاره گر باشد و اقدامي از خود نشان ندهد.
4871---0917
¤ از جناب آقاي اژه اي دادستان كل كشور مي خواهم در خصوص بدهكاران بانكي حتماً به نقش رؤساي متخلف برخي بانكها نيز توجه شود و نسبت به برخورد قضايي با آنها نيز اقدام گردد.
4502---0912
¤ چرا بايد در شهر مذهبي و مقدسي مثل قم با وجود جمع عظيم خانواده هاي طلاب حوزه علميه و مردم متدين شاهد رشد بعضي از مفاسد و ناهنجاريهاي اجتماعي باشيم. از همه بدتر نتوانيم امر به معروف و نهي از منكر بكنيم.
1186---0917
¤ قيمت نان طي 4-3 ماه اخير بيش از 150% افزايش يافت آيا به كيفيت هم توجهي مي شود؟ چه سازماني مسئوليت نظارت را بر عهده دارد؟ چرا با چند متخلف برخورد نمي شود؟ چرا نان را بيش از يك روز نمي شود نگهداري كرد؟ شايسته است همان طور كه به افزايش قيمت توجه شد به كيفيت هم توجه شود.
يك خانم از شهرك شهيد باقري
¤ واقعاً حيف است اگر خداي ناكرده تعدادي از كودكان، نوجوانان و جوانان ما در خانه به جاي يادگيري و آموزش آموزه ها و احكام زيباي اسلام به فراگيري فرهنگ غرب از طريق ماهواره مشغول مي باشند.
2426---0917
¤ مسئولين سازمان آب مسجد سليمان در برخي مناطق يك ماه است كه آب را بر روي مردم بسته اند با بدهي هاي يك ميليون توماني، هفتصد و پنجاه هزار توماني و... بويژه در منطقه بي بي يان- رزمنده و جانبازي در حال حاضر در تهران براي عمل جراحي بستري است و خانواده اش در مسجدسليمان با بي آبي دست و پنجه نرم مي كند. از مسئولين بويژه وزير محترم نيرو درخواست مي شود تدبيري براي حل اين معضل حاد كه نارضايتي عمومي را فراهم نموده است بنمايند.
جمعي از اهالي مسجد سليمان
¤ من در مغازه برادرم كار مي كنم از طريق ماده 103بيمه شده بودم هر ماه 36 هزار تومان پرداخت مي كردم كه يكدفعه به 128هزار تومان تبديل شد آيا اين انصاف است؟ صدها كارگر مانند من با اين وضعيت و حقوق ماهانه 370 هزار تومان چگونه از عهده بيمه، مستأجري و مخارج روزمره زندگي درآيند. خواهشمندم مسئولين فكري كنند.
سليماني از اروميه
¤ از وزير محترم نفت كه خود جانباز و ايثارگر است درخواست مي شود مدافع فرزندان شهدا در پارس جنوبي باشد و آنها را از قراردادي (كارگر اركان ثالث) به پيماني تبديل وضعيت نمايد.
فرزند شهيد از مجتمع پارس جنوبي
¤ با توجه به قانون كه بانك ها بايد نيم ساعت قبل از ادارات شروع به كار بكنند حال كه ساعت كار ادارات 8 صبح شده است چرا ساعت كار بانك ها تغييري نكرده است.
اماني
¤ چرا سازمان بازنشستگي اصلاحيه حقوق كاركنان بازنشسته، سال 88 را به اجرا نمي گذارد. اين در حالي است كه تفاوت حقوقمان با كاركنان بازنشسته سال 89 و 87 بالغ بر 150هزار تومان الي 200 هزار تومان مي باشد.
يك خانم هموطن
¤ افزايش بهاي مصرفي گاز و آب و برق و نان ما را از زندگي ساقط كرده است و يارانه ها نيز هيچ دردي از ما دوا نمي كند. ما سه نفر 500/136 تومان يارانه دريافت و فقط 700/133تومان پول گاز پرداخت كرده ايم. از دولت محترم درخواست تجديد نظر اساسي را داريم.
يك كارگر بيكار از ملاير
¤ از شوراي شهر تهران انتظار مي رود نظارت بيشتري بر شورا ياري هاي محله داشته باشند اگر كوچكترين كاري با اين شوراياري ها داشته باشي بايد چند ساعت وقت بگذاري و محل رئيس شوراياري را در گاراژي بيابي تا براي شما مهر شوراياري را بزند آن هم فقط از ساعت 10 تا 12ظهر. براي نمونه سري به شوراياري منطقه 15 بزنيد. پيش پاافتاده ترين مسائل مثل تعويض شيشه هاي كتابخانه پارك ها كه گاه توسط افراد ولگرد شكسته مي شود به دليل عدم حضور كافي شوراياران رها شده است.
يك شهروند
 



كدام صندلي ؟! (نكته)

دقيقاً به خاطر نمي آورم كه اين داستان را كجا خوانده ام؟ شايد در يكي از مجموعه كتاب هايي كه درباره «عمليات رواني» نوشته شده است و به احتمال قوي در كتاب «جنگ رواني» اثر «پل لاينبرگر». ماجرا، اما اينگونه است كه يكي از اساتيد عمليات رواني در پنتاگون وقتي به مبحث «انكار واقعيت ها»
-FACTS DENEGATION- مي رسد، بعد از شرح مفصلي درباره اين بخش از عمليات رواني، براي آزمون يك صندلي روي ميز مي گذارد و از افسران تحت آموزش خود مي خواهد كه هر يك از آنها مقاله اي در نفي وجود اين صندلي بنويسند و از همه ترفندهايي كه آموخته اند براي انكار اين واقعيت استفاده كنند! استاد در جلسه بعد يكي از افسران حاضر در كلاس را به عنوان كسي كه بدترين مقاله را نوشته ولي بهترين نمره را گرفته است، معرفي مي كند. اين افسر در مقاله خود فقط نوشته بود «كدام صندلي»؟ استاد خطاب به وي گفت؛ انگيزه شما براي نفي واقعيات بسيار قوي و درخور تقدير است و به همين علت، مقاله شما را شايسته نمره 20 مي دانم، اما به شعورتان نمره «صفر» مي دهم، چرا كه درك و شعور مخاطبان خود را ناديده گرفته ايد و ظاهراً چيزي به نام «شعور» به گوشتان نخورده است! به شما توصيه مي كنم از ارتش آمريكا استعفاء بدهيد و در يكي از «سيرك»هاي سيار آمريكا به عنوان «دلقك» استخدام شويد!
اين خاطره هم شنيدني است؛ در سال هاي اول انقلاب، سركرده منافقين با بهره گيري از برخي نفوذي ها- كه بعدها شناسايي و فراري يا بازداشت شدند- در مسجد دانشگاه تهران كلاس ايدئولوژي داير كرده بود و لاطائلات خنده داري را به نام اسلام راستين! و خاستگاه قابل احترام! ماركسيسم به هم مي بافت. همان روزها، نورالدين كيانوري، دبير كل حزب توده علي رغم پيوند نانوشته، اما مستحكمي كه با منافقين داشت، در يكي از سخنراني هاي درون حزبي خود ضمن تقدير از سركرده منافقين، با تمسخر گفته بود؛ مسعود رجوي با اندك سواد نم كشيده خود در كلاس هاي ايدئولوژيك، به مسلمانان درس «اسلام راستين» مي دهد! و براي گروه هاي ماركسيست و از جمله حزب توده، «ماركسيسم واقعي»! و دست نخورده! را آموزش مي دهد! كيانوري با اشاره به تحليل هاي دم دستي و مضحك سركرده منافقين از اسلام و ماركسيسم گفته بود؛ دو چيز خيلي سر و صدا مي كند، يكي «خرده پول» و ديگري «خرده معلومات»!...
آقاي اسفنديار رحيم مشايي در مصاحبه با ايرنا- 23/2/90- از يكسو تلاش كرده است اقدام زشت و غيرقانوني جريان انحرافي در ماجراي خانه نشيني 11 روزه رئيس جمهور را نه فقط موجه! بلكه نشانه اعتقاد عميق به اصل ولايت فقيه قلمداد كند و از سوي ديگر، فرصت را غنيمت شمرده و به ملت مسلمان ايران و عالمان ديني و حوزه هاي علميه درس ولايت فقيه داده است! مشايي كه انگار در ميان «نان به نرخ روزخورها»ي جريان انحرافي ايستاده است، در بخشي از اين مصاحبه مي گويد «دولت، زندگي در سايه ولايت فقيه را تمرين زندگي در حكومت جهاني امام عصر«عج» مي داند و عقيده دارد تبعيت از ولايت فقيه، از لوازم اعتقاد به امام عصر«عج» است» خب! اينكه حرف جديدي نيست و مردم مسلمان و پاكباخته ايران اسلامي با همين اعتقاد، نداي امام راحل(ره) و خلف حاضر او را لبيك گفته و هميشه و همه جا از ولي فقيه به يك اشاره بوده است و از مردم به سر دويدن. آقاي مشايي توضيح نمي دهد كه اگر قسم حضرت عباس(ع) ايشان باور كردني است، پس دم خروس چيست؟! و اين پرسش بسيار ساده، منطقي و عقلايي را بي پاسخ مي گذارد كه اگر «تبعيت از ولايت فقيه يكي از لوازم اعتقاد به امام عصر(عج) است»- كه هست- بي توجهي به حكم قانوني و شرعي ولي فقيه در ابقاي آقاي مصلحي كه بعد از عزل سؤال برانگيز ايشان صادر شده بود، چگونه قابل توجيه است؟ به ولي فقيه اعتقاد نداريد يا به امام زمان(عج) و يا خداي نخواسته به هيچكدام؟! خودتان بفرمائيد كه آيا از قضيه اي كه مطرح كرده ايد، نتيجه اي غير از آنچه گفته آمد، مي توان گرفت؟!... و آيا بهتر نيست درباره ايران و ايراني و اسلام و امام زمان(عج) و... سكوت بفرمائيد؟! و افكار گره گشاي! خويش را به قول خودتان به «مديريت دنيا»! اختصاص دهيد؟ چرا كه باز هم به قول خودتان انبياء الهي كه نتوانستند دنيا را مديريت كنند! شايد شما...!!
آقاي مشايي در همين مصاحبه با اشاره به عالمان دلسوز و كساني كه به قهر يازده روزه آقاي رئيس جمهور انتقاد كرده و بر ضرورت شرعي و قانوني تبعيت ايشان از حكم ولي فقيه تاكيد ورزيده بودند، مي گويد؛ «برخي از خواص به علت برداشت غلط از سكوت چند روزه رئيس جمهور، به صورتي شتابزده واكنش نشان دادند و منويات دروني خود را بروز دادند»!
و اما، بايد به جناب مشايي گفت؛ ماجرا بسيار روشن تر از آن است كه با اين پرگويي هاي دم دستي قابل توجيه باشد. آقاي احمدي نژاد در يك اقدام نسنجيده- و گفته مي شود در پي گزارش هاي ساختگي جريان انحرافي- وزير اطلاعات را عزل كردند و رهبر معظم انقلاب كه اين اقدام را يك حركت انحرافي و زمينه ساز آسيب هاي جدي مي دانستند، ادامه حضور ايشان به عنوان وزير اطلاعات را ضروري تشخيص داده و طي حكمي برخاسته از جايگاه ديني و قانوني ولي فقيه بر ابقاي آقاي مصلحي تاكيد ورزيدند. ماجرا به همين سادگي است و معلوم نيست، آسمان و ريسمان كردن هاي آقاي مشايي براي چيست؟ آيا لازمه پيروي از ولي فقيه و اعتقاد به قانون اساسي كه رئيس جمهور در اين بستر انتخاب شده است، اجراي بي وقفه حكم ولي فقيه نيست؟ و آيا كساني كه با دلسوزي براي اسلام و نظام و خود آقاي رئيس جمهور، ايشان را به اطاعت از حكم ولي فقيه و تبعيت از قانون اساسي توصيه كرده اند، «برداشت غلط»! داشته و «شتابزده»! عمل كرده اند، يا كساني كه با ترفندهاي جريان انحرافي، در اجراي اين دستور شرعي و قانوني يازده روز تاخير غيرقابل توجيه داشته اند؟!
آقاي مشايي، اگر همانگونه كه ادعا مي كند، پيروي از ولي فقيه را لازمه اعتقاد به ولي عصر(عج) مي داند، بايد بلافاصله پس از آن كه ولي فقيه، حضور ايشان به عنوان معاون اول رئيس جمهور را به مصلحت ندانستند، از اين پست كناره مي گرفتند، نه آن كه بعد از يك هفته تعلل و به اجبار كنار گذاشته شود و در عوض، بيش از 18 پست حساس و كليدي ديگر را در دولت قبضه كند، يعني پدرجد معاون اولي؟! و يا نبايد بعد از تاكيد آقا بر اجتناب از موازي كاري در سياست خارجي، عنوان «نماينده ويژه رئيس جمهور» را به «مشاور ويژه» تبديل كند و باز هم همان بازي را ادامه دهد كه نمونه آن دعوت از ملك عبدالله اردني و- به قول خودشان- «سفياني» براي شركت در جشن هاي نوروزي است... و اين رشته سر دراز دارد!
حسين شريعتمداري

 



گزارش خبري تحليلي كيهان
ائتلاف عليه اسرائيل استراتژي مشترك ايران و مصر

سرويس سياسي-
در حالي كه ايران و مصر قدم هاي بلندتري را براي برقراري ارتباط برمي دارند اضطراب و نگراني در اردوگاه آمريكا و رژيم صهيونيستي بيشتر مي شود. حركت راهبردي ايران و مصر كه به عنوان فصلي مشترك در تغيير سياست هاي نظام بين المللي به آن نگريسته مي شود سبب شده است كه رسانه هاي جهان اين نوع تعامل و ارتباط ديپلماتيك را به عنوان ائتلافي عليه رژيم صهيونيسم تحليل كنند.
اما آنچه كه نگراني آمريكا و اسرائيل را برانگيخته تنها موضوعات مربوط به ايران نيست بلكه مجموعه اي از شرايطي است كه آينده رژيم صهيونيستي را با بحران مواجه مي كند كه در ذيل به برخي از اين شرايط اشاره مي شود.
اول- رهايي سياسي منطقه؛ روزنامه انگليسي زبان الحيات در مقاله اي با واكاوي روابط آينده ايران و مصر نوشته است همكاري مشترك بين ايران و مصر مي تواند به رهايي سياسي منطقه از دخالت غربي ها و فشار بر اسرائيل بيانجامد و نوعي استقلال راهبردي را در منطقه براساس منافع مشترك به وجود آورد.
الحيات چاپ لندن به موقعيت ويژه و تاثيرگذار ايران در منطقه و ناكارآمدي تحريم هاي سياسي نيز اشاره مي كند و مي افزايد: ايران در چند دهه گذشته از عدم حضور خود در هيچ يك از چارچوب هاي منطقه اي و قطع روابط با مصر استفاده كرد و تبديل به نيروي «شبح» در زمينه راهبردي شد؛ ايران از يك سو عامل موثر در تحولات منطقه بود و از سوي ديگر قابل رويت نبود، امكان بازخواست ايران به علت نبودن اين كشور در چارچوب هاي منطقه اي وجود نداشت و در واقع مي توان گفت تبديل شدن ايران به نيروي شبح به نفع اين كشور تمام شد و يكي از عوامل موفقيت سياست هاي آن بود.
روزنامه لس آنجلس تايمز هم در مقاله اي رويكرد جديد مصر را در سياست خارجي مورد مطالعه قرار داده و نوشته است: دولت جديد مصر رويكرد جديدي را در حوزه سياست خارجي جايگزين ميراث حسني مبارك رئيس جمهور مخلوع اين كشور كرده است كه موجب نگراني آمريكا و اسرائيل شده است.
جفري فيلتمن در لس آنجلس تايمز مي افزايد: قاهره در تلاش است مناسبات ديپلماتيك خود را با ايران از سر بگيرد يعني كشوري كه آمريكا آن را تهديدي مستمر براي ثبات منطقه مي داند. اين دستور كار جديد موجب خشم اسرائيل شده و نشانه آن است كه ديپلماسي جديد مصر محكي براي ارزيابي متحدان و دشمنان اين كشور در خصوص مسائل حساسي است كه مي تواند توازن قدرت را در منطقه تغيير دهد.
اين روزنامه آمريكايي در ادامه به تقسيم كار سفارشي آمريكا ميان مصر و عربستان در سه دهه گذشته اعتراف مي كند و مي نويسد: برقراري ارتباط و دوستي ميان اين دو كشور ممكن است صحنه سياسي خاورميانه را كاملاً متحول كند.
لس آنجلس تايمز مي نويسد: مصر و عربستان سعودي هر دو از كشورهاي عمدتاً سني نشين هستند و همواره وزنه اي براي ايجاد تعادل در برابر گسترش نفوذ ايران شيعه بوده اند. ملك عبدالله پادشاه عربستان از متحدان نزديك مبارك بود و اين كشور نگران جنبش هاي دموكراسي خواهي به اصطلاح بهار عربي است كه نظم ديرينه منطقه را تهديد مي كند و موجب شكل گيري ائتلاف هاي جديد خواهد شد.
عصام شرف نخست وزير مصر اخيراً به عربستان سعودي و ديگر كشورهاي خليج فارس سفر كرد تا بر پاي بندي قاهره به ائتلاف هاي منطقه اي تاكيد كند.اما عربستان سعودي همچنان از مذاكرات مصر با ايران و لحن دوستانه قاهره با حماس و اصرار براي محاكمه مبارك به اتهام فساد نگران است.
دوم؛ صفحه فلسطين عوض مي شود: دومين مساله اي كه در روابط ايران و مصر باعث تأثيرگذاري منفي بر امنيت رژيم صهيونيستي مي شود مسأله فلسطين است.
در دو ماه گذشته در حوزه فلسطين اتفاقات شيريني بروز يافت كه عبارتند از؛ باز شدن گذرگاه مسدود شده رفح، قطع و اخلال در لوله گاز صادرات مصر به رژيم صهيونيستي، گفتگوها و آشتي حماس و فتح و توافق براي اعلام كشور مستقل فلسطيني (بدون به رسميت شناختن اسرائيل) و...
سيلون شالوم معاون نخست وزير رژيم صهيونيستي نگراني خود از تأثير ايران بر معادلات مصر، فلسطين و رژيم صهيونيستي را اينگونه با راديو اسرائيل در ميان مي گذارد؛ اسرائيل بايد خود را براي تغييرات محسوس در سياست مصر كه به ايران امكان مي دهد نفوذ خود را در غزه افزايش دهد آماده كند.
در همين حال روزنامه اسرائيلي ها آرتص اعلام كرد: بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل در نظر دارد ايساك مولهو فرستاده خود را روزهاي آينده براي مذاكره با سران جديد مصر درباره سياست جديد اين كشور به مصر اعزام كند.
وي گفت: اسرائيل براي نفوذ در دولت جديد مصر هيچ كاري نمي تواند انجام دهد و روشن ترين موضوع مورد اختلاف بين دو طرف بر سر تداوم تحريم غزه است.
خبرگزاري شينهوا به نقل از ادام گون در بيت المقدس نيز گزارش مي دهد كه تصميم اخير دولت مصر مبني بر بازگشايي گذرگاه مرزي رفح رژيم صهيونيستي را براي واكنش به تقلا انداخته است. گذرگاه رفح تنها مسير زميني به نوار غزه است كه از خاك فلسطين اشغالي نمي گذرد.
رژيم صهيونيستي درپي كنترل جنبش مقاومت اسلامي فلسطين حماس بر غزه در ژوئن سال 2007 بر اين منطقه تحريم زميني و دريايي اعمال كرده است.
در زمان حكومت حسني مبارك رئيس جمهور مخلوع مصر اين كشور اغلب گذرگاه مرزي رفح را به جز براي انتقال كمكهاي بشردوستانه بسته نگه داشته بود اما پس از بركناري مبارك از قدرت دولت انتقالي جديد مصر رويكرد متفاوتي در قبال جنبش حماس اتخاذ كرده است.
در همين حال آشتي حماس و فتح رژيم صهيونيستي كه با استقبال ايران مواجه شده است باعث نگراني نخست وزير رژيم صهيونيستي شده است.
بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل اين توافق را ضربه شومي به صلح و پيروزي بزرگي براي آنچه كه تروريسم مي نامد توصيف كرد.
سايت اينترنتي اينفو فلسطين هم مي نويسد: عوامل متعددي موجب افزايش نگراني اسرائيل درباره روابطش با مصر شده است بخصوص آنكه قاهره اميدوار است روابط خود با ايران را از سر بگيرد و درباره قراردادي كه در گذشته با اسرائيل درباره تامين گاز طبيعي منعقد كرده بود مذاكره دوباره كند.
سوم؛ محبوبيت اسلام گراها براي اداره حكومت: رژيم صهيونيستي و آمريكا به شدت از محبوبيت گروههاي اسلامي نزديك به ايران و فلسطين عصباني است و به هر طريقي مي كوشد ضمن دامن زدن به جنگ مذهبي شيعه - سني و مسيحي - مسلمان در مصر بين مردم، گروههاي مذهبي و مسلمانان فاصله ايجاد كنند.
روزنامه فرانسوي لوفيگارو در اين زمينه مي نويسد:
اخوان المسلمين براي اولين بار از زمان تاسيس در سال 1928 از جايگاه سياسي قانونمند برخوردار مي شود. در حالي كه سه ماه از انقلاب مصر مي گذرد به نظر مي رسد اخوان المسلمين اولين ذينفع انقلاب باشد. دفتر ارشاد اخوان المسلمين در جريان اولين گردهمايي غيررسمي اش در شانزده سال گذشته كه در ماه جاري برگزار شد از تشكيل حزب آزادي و عدالت خبر داد. هدف از اين اقدام بحث بر سر حدود پنجاه درصد از كرسي هاي مجمع مردم در انتخابات پارلماني سپتامبر آينده است. اخوان المسلمين اميدوار است حدود سي و پنج تا چهل درصد كرسي ها رااز آن خود كند و كارشناسان معتقدند كسب اين تعداد كرسي به آنها امكان مي دهد كه به اصلي ترين بلوك پارلماني در مقابل مخالفان لائيك و حزب سابق دموكرات ملي حسني مبارك كه امروزه منحل شده تبديل شوند. خيرط الشاطر معاون رهبر معنوي اخوان المسلمين ده روز پيش اعلام كرده بود ما در تدارك تشكيل دولتي اسلامي هستيم كه اصول اسلام را اجرا كنند.
اكنون تنها وزنه اسلامگرايان نيست كه باعث نگراني شده بلكه ناتواني احزاب لائيك براي سربلند كردن نيز نگراني هايي را برانگيخته است.
مصطفي لباد رئيس مركز الشرق براي مطالعات منطقه اي و راهبردي هم در تحليلي در اين زمينه مي گويد: «روشن نيست ديپلماسي قاهره به كجا ختم خواهد شد. پيش بيني مي شود حزب اسلامگراي اخوان المسلمين كه با حماس ارتباط دارد درصد قابل توجهي از كرسي هاي پارلمان مصر را تصاحب كند. در آن صورت چشم اندازي در برابر سياست خارجي مصر گشوده مي شود كه ممكن است به دوري هر چه بيشتر مصر از اسرائيل و آمريكا بينجامد.»
چهارم؛ قدرت يافتن مردم مصر: اگرچه رسانه هاي غربي و صهيونيستي تلاش مي كنند كه ميزان انزجار و تنفر مردم مصر را از رژيم صهيونيستي و آمريكا به نمايش نگذارند اما مردم مصر اجازه هيچگونه سياستي به مثابه سياست هاي دوران مبارك و ارتباط با رژيم صهيونيستي و آمريكا نمي دهند.
بنابرنظرسنجي مركز تحقيقاتي «پيو» كه هفته گذشته صورت گرفت 54 درصد مصري ها موافق لغو پيمان صلح 1979 با اسرائيل اند اما تنها 36 درصد خواهان حفظ آن هستند.
در همين حال هفته گذشته يك تظاهرات مردمي در برابر سفارت رژيم صهيونيستي به منظور اخراج اسحاق لوانون سفير اين رژيم در قاهره صورت گرفت.
با اين شرايط به نظر مي رسد كه با نزديكتر شدن زمان گفت وگوهاي ايران و مصر و برقراري روابط ديپلماتيك فعاليت هاي توطئه آميز رژيم صهيونيستي در منطقه افزايش يابد و در همين دوره هم آمريكا تلاش مي كند با برقراري ارتباط با نظاميان طرفدار مبارك فضاي سياسي مصر را سنگين نمايد.

 



حيف كه آفتابه دزد نيست!! (خبر ويژه)

آقاي «يحيي فيوضي» به اتفاق دخترش، خانم «پانته آ فيوضي» (ساكن آمريكا) با سفارش آقاي «م» و آقاي «ب» براي انجام پروژه اي با عنوان ساخت «تالارهاي بين المللي كيش» به مسئولان منطقه آزاد كيش معرفي مي شوند و... بخوانيد؛
1- براي انجام اين پروژه بدون آن كه مطالعات فاز صفر و يك و دو، صورت گرفته باشد، مبلغ 450 ميليارد تومان در نظر گرفته شده است. و معلوم نيست چگونه براي انجام پروژه اي با اين هزينه كلان، مطالعات و برآوردهاي اوليه كه لازمه واگذاري پروژه ها به پيمانكاران است، صورت نگرفته است؟!
2- برخي از اعضاي هيئت مديره و عوامل فني منطقه آزاد كيش با واگذاري اين پروژه به آقاي فيوضي مخالفت مي كنند و اين اقدام را غيرقانوني معرفي كرده و خواستار طي مراحل قانوني و تعريف شده براي اين واگذاري مي شوند چرا كه رسيدن به مبلغ قرارداد و انعقاد پيمان مستلزم طي مراحل قانوني نظير انجام مطالعات اوليه، فراخوان، برگزاري مناقصه و... است.
3- در پي مقاومت مديريت وقت منطقه آزاد كيش، يكي از عوامل وابسته به جريان- باند- انحرافي پيشنهاد مي كند كه شركتي با مشاركت 51 درصدي كانون اتوموبيلراني و 49 درصدي منطقه آزاد كيش تاسيس شود، زيرا كانون اتوموبيلراني يك شركت خصوصي تلقي مي شود و از آنجا كه اين شركت خصوصي 51 درصد سهام را در اختيار دارد ملزم به رعايت مقررات مربوط به واگذاري پروژه ها، از جمله مطالعات اوليه و برگزاري مناقصه نيست. بنابراين شركتي با نام «مجتمع تالارهاي كيش» به ثبت مي رسد تا از اين طريق و با دور زدن قانون، پروژه ياد شده به آقاي «يحيي فيوضي» واگذار شود!
4- خبر اين ترفند و حيله اي كه در دست انجام بود به بيرون درز مي كند و ادامه تلاش براي اجراي اين سناريوي موذيانه متوقف مي شود.
5- بعد از شكست اين سناريو و با توجه به مبلغ كلان پروژه، تصميم گرفته مي شود كه آقاي «ب» مستقيما از هيئت دولت يا شوراي اقتصاد اجازه «ترك تشريفات» بگيرد و پروژه ياد شده بدون انجام تشريفات قانوني، مخصوصا بدون برگزاري مناقصه به آقاي فيوضي سپرده شود!
6- بعد از اين تصميم، درخواست «ترك تشريفات» به دولت ارائه مي شود و تعدادي از امضاهاي لازم اخذ مي گردد، اما آقاي عزيزي معاون نظارت و برنامه ريزي رياست محترم جمهوري از امضاي آن خودداري مي كند و اين سناريو نيز -لااقل تاكنون- به علت عدم امضاي معاونت محترم نظارت و برنامه ريزي، عقيم مي ماند. اما دست اندركاران اين پروژه دست از ماجرا نمي كشند و...
7- آقاي فيوضي بدون آن كه قراردادي در ميان بوده و پروژه اي به وي واگذار شده باشد اقدام به تجهيز كارگاه و گودبرداري مي كند، چرا؟ و با چه مجوزي؟!
8- آقاي فيوضي بعد از انجام گودبرداري كه بدون انعقاد قرارداد صورت گرفته است و نه فقط غيرقانوني، بلكه مستوجب تعقيب قضايي و پرداخت خسارت و جريمه نيز هست، طي دو مرحله مبالغ 5 و 16 ميليارد تومان از منطقه آزادكيش مطالبه مي كند! و اين در حالي است كه - اگر از تخلف مستحق مجازات و تأديه خسارت وي صرفنظر شود- برآوردهاي كارشناسان حكايت از آن دارد كه حجم كار انجام شده در بالاترين رقم از يك ميليارد تومان تجاوز نمي كند.
9- منطقه آزاد كيش تحت فشار آقاي «ب» مبلغ 5 ميليارد تومان را بدون عقد قرارداد و بي آن كه تشريفات قانوني طي شده باشد به آقاي فيوضي پرداخت مي كند.
گفتني است كه براي پرداخت اين مبلغ اولا؛ بايد قراردادي منعقد شده باشد كه نشده بود ثانياً؛ بايد تشريفات مقدماتي طي شود كه نشده است. ثالثاً؛ در صورت عقد قرارداد و طي شدن تشريفات مقدماتي، بايد پيشرفت كار مورد ارزيابي كارشناسان رسمي قرار بگيرد، كه نگرفته است. رابعاً؛ مطابق قانون، پرداخت هرگونه وجه و مبلغ به پيمانكار بايد در مقابل دريافت ضمانت نامه بانكي باشد كه ضمانتي در كار نبوده است.
10- آقاي فيوضي براي انجام اين پروژه شركتي بنام «شركت فياك كيش» تأسيس كرده و در تاريخ 1/4/89 اين شركت را به ثبت مي رساند.
11- در تاريخ 3/4/89 يعني دو روز بعد از ثبت شركت، آقاي فيوضي و حامي ايشان كه موفق به انعقاد قرارداد نشده بودند، تفاهمنامه اي را ميان منطقه آزاد كيش و شركت فياك به امضاء مي رسانند! توجه شود كه تفاهمنامه براي پروژه مورد اشاره فاقد اعتبار است و نمي تواند جايگاه رسمي و قانوني «قرارداد» را داشته باشد.
12- تاريخ ثبت شركت فياك، اول تيرماه 89 است، تاريخ امضاي تفاهمنامه سوم تيرماه 89 است و تاريخ صدور چك 5 ميلياردتوماني از سوي منطقه آزاد كيش در وجه شركت فياك، پنجم تيرماه 89 است!!
13- شركت فياك پس از دريافت 5 ميليارد تومان، درخواست دريافت 16 ميلياردتومان ديگر را مطرح مي كند كه با مخالفت و مقاومت آقاي محبي مديرعامل وقت منطقه آزاد كيش روبرو مي شود و آقاي «ب» او را كه فقط 11 ماه از انتصابش گذشته بود، بركنار مي كند.
14- و... و... بگذريم!
گفتني است جريان- بخوانيد باند- انحرافي در اينگونه موارد، به جاي پاسخگويي ادعا مي كند كه عده اي قصد تضعيف رئيس جمهور محترم را دارند! و توضيح نمي دهد كه ميان آنها و رئيس جمهور پاكدست و ساده زيست چه سنخيتي مي تواند وجود داشته باشد؟!
و بالاخره، بعضي ها مي پرسند دستگاه هاي عريض و طويل قضايي و بازرسي و نظارتي در كجاي اين ماجرا هستند؟ و بعضي ديگر پاسخ مي دهند كه مگر يارو «آفتابه دزد» است؟!

 



حركت انقلابيون مصر به سوي فلسطين صهيونيست ها را به وحشت انداخت (خبر ويژه)

همزمان با اقدام نمادين گروهي از مردم مسلمان مصر براي حركت به سمت مرز غزه، يك خاخام صهيونيست درباره جدي شدن حركت مسلمانان به سوي مرزهاي فلسطين اشغالي هشدار داد.
هزاران جوان انقلابي مصري روز جمعه اعلام كردند كه مقارن با شصت و سومين سالگرد اشغال فلسطين، از شهرهاي مختلف به سمت مرزهاي غزه حركت مي كنند. ظاهرا وزارت كشور دولت انتقالي قاهره مخالف اين حركت ضد صهيونيستي است.
به دنبال اين اقدام نمادين، يك خاخام صهيونيست در اظهاراتي كه ويدئوي آن در عرصه اينترنت منتشر شده هشدار داد: از اين طرح بايد به شدت ترسيد.
وي در اين اظهارات كه در ديدار با شماري از دانشجويان مدرسه مذهبي يهودي در تل آويو عنوان شده، مي گويد: شما به خوبي مي دانيد كه در منطقه اطراف ما زلزله قدرتمندي روي داده است. اگر فكر مي كنيد كه اين زلزله دور از شما اتفاق افتاده است و شما از آن در امان هستيد بايد بگويم كه اشتباه مي كنيد زيرا در تمامي كشورهايي كه نظامشان تغيير كرده قدرت به دست اسلام گراها مي رسد و اين مشكل بزرگي براي اسرائيل خواهد بود.
وي در پاسخ اين سؤال حاضران كه «در صورت حركت ميليوني مسلمانان كشورهاي عربي به سوي اسرائيل چه بايد كرد» گفت: در يك راهپيمايي ميليوني در مصر فقط دو ميليون نفر شركت كردند و در اين راهپيمايي اعلام كردند كه آنها پياده به سوي قدس خواهند رفت تا آن را آزاد كنند. درست است كه قدس از سينا فاصله زيادي دارد اما اسرائيل چگونه خواهد توانست با حركت ميليونها نفر در ساير مرزها كه شعار مرگ بر اسرائيل سر خواهند داد و به سوي فلسطين حركت مي كنند، مقابله كند.
اين خاخام صهيونيست همچنين يادآور شده است: ما در برابر حركت ميليونها انسان به سوي اسرائيل چه كاري مي توانيم بكنيم؟ 500 ميليون مسلمان يعني نيم ميليارد نفر در اطراف ما زندگي مي كنند و ارتش اسرائيل قادر به سركوب آنها نيست.
يادآور مي شود همزمان با اوج گرفتن احساسات ضد صهيونيستي در قاهره، خشم ملت مسلمان مصر عليه رژيم آل سعود نيز رو به افزايش است. اقدام مشترك رژيم سعودي و آمريكا براي متهم كردن انقلابيون مصر به همكاري با القاعده عامل تشديد انزجار نسبت به رژيم سعودي بوده است. روز پنجشنبه گذشته انقلابيون مصر تجمعي با همكاري مركز حقوق بشر «الكلمه» و برخي از سازمانهاي جامعه مدني مصر مقابل سفارت عربستان در قاهره پايتخت مصر برگزار كردند. تجمع كنندگان مقابل سفارت عربستان در قاهره، اقدام رياض در حمايت از «سلفي ها» براي ايجاد فتنه فرقه اي را در مصر محكوم كردند. آنها پلاكاردهايي با مضمون «عربستان از بحرين خارج شو»، «وهابي ها از مصر خارج شويد» و «سرزمين ما آزاد است» در دست داشتند.
هفته گذشته با تحريك عربستان و درگيري ميان سلفي ها و قبطي ها، دست كم 12نفر در قاهره كشته و 230 نفر زخمي شدند.

 



با خودم كه مي توانم مصاحبه كنم! (خبر ويژه)

اعضاي گروه نيم بند موسوم به «شوراي هماهنگي راه سبز» در خارج كشور به تيپ هم زده اند.
مجتبي واحدي سردبير فراري روزنامه آفتاب يزد و عضو ستاد كروبي كه در صدور بيانيه هاي اوليه شوراي مذكور به خودنمايي مي پرداخت، اكنون مي گويد عضو شورا نيست و مهدي كروبي نيز نماينده اي در اين شورا ندارد. گفته مي شود بي اعتباري شورا و افتضاحات زنجيره اي آن سبب شده تا اين كلاهبردار فراري به سرعت تغيير ژست داده و خود را از همراهي با شورا مبرّا اعلام كند.
واحدي در گفت وگويي اظهار داشت: نه بنده و نه هيچ كدام از نزديكان آقاي كروبي عضويتي در شوراي هماهنگي راه سبز نداريم. بعضي از صحبت هايي كه آقايان درباره تاكيد بسيار زياد بر اجراي بدون تنازل قانون اساسي مي كنند را بنده نمي پذيرم. بنده موافق نيستم كه هدف را به اجراي بي تنازل قانون اساسي خلاصه كنيم و معتقدم اتفاقا آقاي خامنه اي خيلي بيشتر از ما بر اجراي بدون تنازل قانون اساسي تاكيد دارد.
وي همچنين درباره وضعيت كروبي گفته است: با فرزندان ايشان در تماس بوده ام كه گفته اند رفتار با ايشان پيش از عيد خشونت بار بوده است ولي بعد از عيد بهتر شده است. با وجودي كه رفتار شخصي ماموران بهتر شده است ولي باز خبر مي رسد كه گاهي چهار يا پنج روز هيچ كسي خبري از آقاي كروبي و همسرش نمي گيرد و اين عزيزان با كمبود مواد غذايي در خانه مواجه مي شوند(!!)
خاطرنشان مي شود پيشنهاد مشعشع و مشترك امير ارجمند- واحدي براي تجمع خياباني در اسفندماه و سردادن شعار «يا مهدي شيخ مهدي- يا حسين ميرحسين» با تمسخر محافل ضد انقلاب مواجه شد كه گفته بودند ما اصلا به شعارهاي اسلامي اعتقادي نداريم.
واحدي پس از فرار از كشور مدتي را به همكاري با صداي آمريكا گذراند اما با رو شدن دست وي، نامبرده اكنون در وضعيت نيمه بايكوت قرار دارد و به همين دليل در فضاي مجازي با خود مصاحبه مي كند و روي اينترنت مي گذارد!

 



مريم قجرعضدانلو ابريشمچي رجوي: زن را نبايد مثل كالا مبادله كرد! (خبر ويژه)

همسر سركرده گروهك تروريستي منافقين مي گويد رژيم ايران زن را كالا به حساب مي آورد.
به گزارش يك رسانه وابسته به منافقين مريم قجر عضدانلو ابريشمچي رجوي گفته است اسلام انقلاب بزرگي در حقوق زن پديد آورد اما رژيم ايران زن را كالايي مي داند كه ديگران مالك آن هستند.
وي همچنين گفت: تجربه سازمان مجاهدين، قهرماني زنان و فدا شدن هزاران نفر از آنان ديگر جايي براي شك در شايستگي آنان براي مساوات باقي نمي گذارد. در حالي كه ما با ارتجاع روبه رو هستيم بايد از خودمان و از آنچه از خرافات و سنت هاي ذهني به ما تحميل شده، دست برداريم.
اين اظهارات در حالي است كه شخص وي به عنوان يك كالاي قابل مبادله ميان ابريشمچي و مسعود رجوي مبادله شده و از سوي ديگر زنان اغفال شده و عضو سازمان مورد انواع بهره برداري ها و هتك حيثيت ها از سوي سران اين گروهك قرار گرفته اند.
بتول سلطاني يكي از اعضاي جدا شده سازمان در اين باره مي گويد: كاركرد خشونت و استفاده جنسي از زنان در فرقه مجاهدين آن قدر زياد بوده است كه صداي فرياد شخصيتها و نويسندگان بين المللي را نيز درآورد، به گونه اي كه دو سال قبل دبير دوم سفارت آمريكا در بغداد طي گزارشي مستند، از بخشي از جنايات سركرده گروهك تروريستي منافقين در تسويه حساب هاي خونين و كشتار همكاران خود، تجاوز به زنان حاضر در پادگان اشرف، مسموم سازي و اعدام دهها تن از اعضاي بريده اين گروهك پرده برداشت. اين مقام آمريكايي كه به مدت 9 ماه، اسناد و پرونده هاي منافقين در عراق را مورد مطالعه و بازبيني قرار داده و خود نيز از مسئولان مرتبط با مسائل پادگان اشرف بوده است، در گزارش خود مي نويسد «مسعود رجوي مانند ملك فاروق پادشاه سابق مصر حتي به زنان همكار خود نيز رحم نمي كند.» در بخش ديگري از اين گزارش آمده است «رجوي روابط جنسي گسترده اي با افراد نظامي، سياسي و دفتري زن اين گروهك داشته است و دستور عقيم سازي برخي از آنان را نيز صادر كرده بود. من خود شاهد ديدن فيلم هايي از اعترافات اين زنان بوده ام.» دبير دوم سفارت آمريكا در بغداد همچنين متذكر شده كه رجوي براي دست يافتن به برخي از زنان و بانوان در اين سازمان، همسران آنها را به ماموريت هاي مرگبار مي فرستاد و به شيوه «ناپلئون» زنان آنها را تصاحب مي كرد و در اسناد موجود در پادگان اشرف نيز به اين موضوع برمي خوريم كه مرگ تعدادي از اعضاي اين گروهك تصادفي نبوده بلكه از قبل برنامه ريزي شده بود.
يادآور مي شود مسعود رجوي با اغواي فيروزه دختر بني صدر، وي را به همسري خود درآورد و پس از آن به هنگام فرار به عراق و آويختن قلاده مزدوري صدام به گردن، دختر بني صدر را وادار به طلاق كرد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14