(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 31 اردیبهشت 1390- شماره 19931

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
سطرهاي نانوشته يك سخنراني (يادداشت روز)
رسانه هاي غربي: اوباما از قيام هاي خاورميانه چيزي نمي فهمد
احتياج (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
شوراي نگهبان: سرپرستي رئيس جمهور بر وزارت نفت خلاف قانون اساسي است
جليلي با اشاره به استيصال،تناقض و فريب در سخنان اوباما: آمريكا بازنده اصلي تحولات منطقه است
اپوزيسيون: خودمانيم! هيچكدام نتوانستيم هيچ غلطي بكنيم! (خبر ويژه)
وقتي شيطان پرست ها به پست هم خوردند عباس جن گير و اكبر پونز؟... بسم الله! (خبر ويژه)
بازگشت به اصل! (خبر ويژه)
رسانه هاي ايراني فعالانه بر انقلاب هاي منطقه اثر مي گذارند (خبر ويژه)
نتانياهو: روز نكبت فهميديم اوضاع اسرائيل هر روز وخيم تر مي شود (خبر ويژه)



سطرهاي نانوشته يك سخنراني (يادداشت روز)

در حالي كه به زحمت چيزي حدود 24 ساعت از سخنراني باراك اوباما درباره تحولات منطقه مي گذرد، تعداد تحليل هايي كه در انتقاد از اين سخنراني منتشر شده سر به صدها مي زند. از مدت ها قبل، وقتي اعلام شد رئيس جمهور آمريكا روز پنج شنبه و در آستانه سفر بنيامين نتانياهو به اين كشور درباره تحولات منطقه سخنراني خواهد كرد، برخي تحليلگران عقيده داشتند اين بار كليشه هاي قبلي تكرار نخواهد شد و حرف هاي جديد خواهيم شنيد. علت هم اين بود كه تصور مي كردند وقتي رئيس جمهور آمريكا درباره تحولاتي با اين درجه از اهميت 6 ماه تقريبا سكوت كرده حالا كه بنا بر حرف زدن دارد لابد موضوعات مهمي پيش كشيده خواهد شد. در مقابل، برخي ديگر بر اين نظر بودند كه هيچ سخن تازه اي در كار نيست و اوباما صرفا تلاش خواهد كرد چهره آسيب ديده خود و دولتش را تا آنجا كه امكانپذير است رفو كند.
منطقه خاورميانه اكنون وارد دوران گذاري شده است كه آمريكايي ها بيم دارند از اين فرايند گذار جا بمانند. اين بيم را در سطر سطر سخنان اوباما مي توان ديد. سوال هاي اصلي كه اوباما از آنها فرار كرده اينهاست: نتيجه اين فرايند گذار يا به عبارت ديگر آينده منطقه خاورميانه چگونه خواهد بود؟ منطقه در حال فاصله گرفتن از وضع كنوني خود است، يعني فاصله گرفتن از وضعي كه آمريكايي ها پس از دهه ها تلاش سعي كرده بودند بيشترين انطباق را با امنيت ملي و منافع حياتي آنها داشته باشد. اوباما در سخنراني خود در اين باره كه منطقه خاورميانه هر يك قدمي كه در دالان گذار بردارد بايد از وضع فعلي خود فاصله بگيرد و اين مستقيما به معناي فاصله گرفتن از تعهد به منافع حياتي آمريكاست، كاملا سكوت كرده است. علت اين امر هم البته روشن است. اگر فرض را بر اين بگذاريم كه يكي از اهداف اصلي اوباما در اين سخنراني اين بود كه در آستانه آغاز مبارزات انتخاباتي 2012 از خود چهره اي مطمئن و مسلط به نمايش بگذارد، پرداختن به اين سوال هاي چالش برانگيز و بحث دراين باره كه در مقابل فرو ريختن هر آنچه آمريكا طي سال هاي طولاني در منطقه ساخته بود چه كاري از دولت او ساخته است، كمكي كه به تحقق اين هدف نمي كند بماند، باعث جلب توجه مردم آمريكا و رقباي در كمين نشسته به مهم ترين نقاط ضعف دولت او هم خواهد شد.
سوال ديگر اين است كه نيروهاي مولد تغيير در منطقه چه نيروهايي هستند، تا چه حد در راستاي منافع آمريكا عمل مي كنند و واشينگتن چقدر بر آنها نفوذ دارد؟ اين سوال از سوال اول هم خطرناك تر است و به همين دليل آقاي اوباما ترجيح داده به طور كامل از كنار آن بگذرد. اين واقعيت مهيب هر لحظه در حال پر رنگ تر شدن است كه آمريكا نه با نيروهاي سازمان يافته و نه با نيروهاي خودانگيخته فعال در انقلاب هاي منطقه هيچ رابطه سيستماتيك و عميقي نداشته و تازه اين اواخر است كه تلاش مي كند مثلا دركي اجمالي از ماهيت پديده اي به نام اخوان المسلمين درغرب جهان اسلام به دست بياورد يا بفهمد كه توان عملياتي حزب الله لبنان در خارج از مرزهاي اين كشور چقدر است. گروه هاي مبارز يافته منطقه كه اكنون به دليل برخورداري از نيروهاي آموزش ديده و سازمان يافته، نقش اصلي را در شكل دهي به تحولات ايفا مي كنند دشمنان تاريخي آمريكا محسوب مي شوند و دولت اين كشور تا همين 7 ماه پيش در كنار ديكتاتورهاي منطقه هر چه در توان داشته براي سركوب آنها انجام داده است. حال كه اين نيروها كار را به دست گرفته اند آيا منطقي است كه كسي احتمال بدهد حتي ذره اي در جهت منافع آمريكا گام برخواهند داشت؟ همين ديروز اخوان المسلمين مصر پيشنهاد كرد آينده منطقه سوريه در مذاكراتي استراتژيك ميان ايران، تركيه و مصر تعيين شود انگار نه انگار كه چيزي به نام آمريكا اساسا وجود دارد.
آمريكا از روزي كه قيام هاي منطقه شروع شد تلاش كرده با اين گروه ها ارتباط بگيرد. حتي در روزهاي اوج تحولات درون شوراي امنيت ملي آمريكا هم خانه تكاني مهم اما بي سر و صدايي در همين جهت صورت گرفت و استيون سيمون كه در محافل واشينگتن معروف به طرفداري از مذاكره با حزب الله است (آمريكايي ها در تازه ترين برآورد امنيتي خود نوشته اند كه حزب الله را قدرتمندترين گروه غيردولتي جهان مي دانند كه نيرو و توان آن بارها از القاعده هم بيشتر است) به عنوان مدير بخش خاورميانه شوراي امنيت ملي منصوب شد. با اين وجود، تاريخ ظلم هاي مكرر آمريكا به مردم منطقه هرگز اجازه نداده و نخواهد داد كه گروه هاي مبارز سازمان يافته در منطقه حتي اندكي به سمت مذاكره با آمريكا متمايل شوند چرا كه تجربه ثابت كرده آمريكا در تمام اين سال ها حتي يك بار صادقانه به دفاع از حقوق مردم منطقه برنخاسته است.
در سمت خودجوش ماجرا يعني در آن بخشي كه نقش توده هاي مردم منطقه به عنوان نيروي اصلي جلوبرنده انقلاب هاي منطقه تحليل مي شود هم وضع همينگونه است. اوباما در سخنراني خود به صراحت مي گويد آمريكا از ارزش ها و منافعش در منطقه كوتاه نخواهد آمد اما بعد تلاش مي كند اين جمله را اينگونه تعديل كند كه منافع و ارزش هاي آمريكا با منافع و ارزش هاي مردم منطقه منطبق است. اين دقيقا نقطه اي است كه بايد در آن توقف و تامل كرد. بيان همين يك جمله نشان مي دهد دولت آمريكا به رغم گذشت بيش از 5 ماه نه درك درستي از تحولات منطقه به دست آورده و نه آنگونه كه ادعا مي كند صداي انقلاب مردم منطقه را شنيده است. اگر قيام هاي انقلابي منطقه فقط يك پيام داشته باشد آن پيام اين است كه منافع و ارزش هاي مورد قبول مردم منطقه با آنچه آمريكايي ها به زور لشگركشي، تبليغات و حمايت از ديكتاتورها بنا داشتند به خاورميانه تحميل كنند اساسا مغاير است. مردم منطقه به پا نخاستند مگر به اين دليل كه احساس مي كردند آنچه بر آنها مي گذرد و زندگي و روزگاري كه برايشان ساخته شده جز ننگ و تحقير چيز ديگري نيست لذا بايد از بيخ و بن دگرگون شود. آقاي اوباما به روي مبارك نياورده اما چه كسي مي تواند انكار كند كه مهم ترين مقصر تحقيري كه مردم منطقه در دهه هاي متمادي تحمل كرده اند آمريكا بوده است. نظرسنجي هاي كاملا جديد موسسات آمريكايي هم نشان مي دهد كه محبوبيت دولت اين كشور نزد مردم منطقه روز به روز در حال فروكش كردن است و مثلا اوباما كه زماني اميدوار بود بتواند مشكلات آمريكا و جهان اسلام را كلا حل و ايران را در ميان امت اسلامي منزوي كند، اكنون يكي ازمنفورترين چهره هاي جهان نزد اهالي خاورميانه است.
نتيجه اين است كه نيروهاي شكل دهنده به حوادث منطقه، چه نيروهاي خودجوش و چه نيروهاي سازمان يافته اساس حركت خود را بر فاصله گرفتن از نظمي بنا نهاده اند كه آمريكايي ها در منطقه مستقر كردند و مهم ترين كاركرد آن هم اين بود كه به جاي آنكه به منافع مردم منطقه پاي بند باشد و ارزش هاي آنها را محترم بشمارد، تلاش مي كرد منافع دولت آمريكا را با استفاده از منابع و امكاناتي كه متعلق به مردم خاورميانه بود محقق كند و در همان حال بدترين توهين ها را هم در قبال ارزش هاي مورد احترام آنها روا مي داشت. اين چيزي است كه دولت آمريكا براي برداشتن هرگونه قدم سازنده در جهت مشاركت مثبت در تحولات منطقه بايد ابتدا آن را دريابد اما در سخنراني نااميد كننده آقاي اوباما نشاني از آن نيست.
اوباما در نطق خود حتي هيچ حمايتي كه ارزش جدي گرفته شدن داشته باشد از انقلاب هاي منطقه نكرده است. او در سخنراني اش هيچ نامي از اسلام كه بدون شك نيرومندترين عنصر محرك انقلاب ها بوده نمي آورد جز يك جا و آن هم وقتي كه به كشته شدن بن لادن اشاره مي كند و طبعا نگران است كه مبادا كسي درخاورميانه سوداي انتقام گيري در سر داشته باشد. اوباما در سراسر نطق خود به جاي حمايت از انقلاب مردم از تداوم ديكتاتوري البته در ظاهر فريبنده اصلاحات دفاع مي كند و به صراحت مي گويد كه به تمامي تعهداتش در قبال دوستان منطقه اي اش پاي بند است و اگر آنها بپذيرند كه كلمه خشك و خالي اصلاحات را به زبان بياورند آن وقت ديگر ضمانت مي كند كه حمايت لفظي از مطالبات مردمي را هم متوقف خواهد كرد. فراتر از اين، ادبيات معامله با ديكتاتورها در سخنان اوباما موج مي زند. او در سراسر اين نطق طولاني درباره عربستان حتي يك كلمه نمي گويد مبادا خاطر مبارك صاحبان چاه هاي نفت و دلارهاي كلاني كه هر ساله به جيب كمپاني هاي اسلحه سازي آمريكايي مي رود رنجيده شود، درباره اردن هم هيچ حرفي نمي زند چرا كه عبدالله به عنوان شريك امنيتي اسراييل همچنان مشغول انجام وظيفه است، به بحرين كه مي رسد بي پرده مي گويد كه از رژيم خونريز اين كشور دفاع مي كند و براي نگراني هاي امنيتي آن (لابد در مقابل زنان بي دفاع و جوانان بي سلاح) اهميت قائل است، در مورد يمن بسيار با احتياط و محترمانه از علي عبدالله صالح مي خواهد كه بيشتر از اين آبروريزي به بار نياورد و طرح شوراي همكاري را كه با صحنه گرداني آمريكا نوشته شده بپذيرد و نهايتا در مورد ليبي هم مي گويد قذافي بايد برود اما نمي گويد چگونه و به اين سوال پاسخ نمي دهد كه جنگنده هاي ناتو چرا هيچ علاقه اي به بمباران محل زندگي قذافي از خود نشان نمي دهند و اينكه مذاكرات پس پرده با قذافي در چه مرحله اي است و ...
بيهوده گويي مطول، كار آساني نيست اما ظاهرا باراك اوباما در آن تخصص دارد. كاش به جاي همه اين حرف ها به توصيه ديروز كريستين ساينس مانيتور گوش مي داد و يك كلمه مي گفت: معذرت مي خواهم!
مهدي محمدي

 



در پي اظهارات غيركارشناسي اخير رئيس جمهور آمريكا
رسانه هاي غربي: اوباما از قيام هاي خاورميانه چيزي نمي فهمد

سرويس سياسي-
بلافاصله پس از سخنان باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا درباره تحولات منطقه منابع معتبر غربي اين اظهارات را بي ارزش، ناشي از استيصال و فاقد هرگونه توان تاثيرگذاري بر تحولات منطقه دانستند.
اوباما در نطق پنج شنبه شب خود تلاش كرد نشان بدهد كه دولت آمريكا توانسته درك روشني از تحولات خاورميانه به دست بياورد و راهبردي براي مهار آن تدوين كند اما ناظران غرب مي گويند او به طور كامل در اين كار شكست خورده است.
روزنامه واشينگتن پست ديروز تحليل انتقادي مهمي منتشر كرد. اين روزنامه نوشت: « باراك اوباما عبارات پر احساسي را در سخنراني خود مطرح كرد كه نيات مطرح كردن آن ظاهرا صادقانه بود. وي گفت سركوب ناكام خواهد ماند. حكام خودكامه سقوط خواهند كرد و آمريكا نمي تواند در برابر كساني كه براي احقاق حقوق خود تلاش مي كنند بي تفاوت باشد.اما در ذهن كساني كه سخنان او را از طريق تلويزيون تماشا مي كردند اين سوال مطرح مي شد كه چرا او تا كنون اين سخنان را مطرح نكرده بود».
واشينگتن پست ادامه داد: «در حاليكه قيام كشورهاي عربي وارد ششمين ماه خود مي شود و در زماني كه برخي ديكتاتورهاي منطقه به شكل بارز سرگرم شدت بخشيدن به سركوب خود هستند تلاش اوباما براي ساماندهي مجدد به روابط آمريكا با خاورميانه اي كه به سرعت در حال تغيير است ترديد آميز مي نمايد و از نظر بسياري در منطقه اين سخنان خيلي مختصر و خيلي ديرهنگام بود».
اين روزنامه سپس درباره تاثير اين نطق بر وجهه تخريب شده آمريكا در منطقه نوشت: «فارس برايزت از مركز مطالعات و تحقيق عربي در قطر گفت من فكر نمي كنم اين سخنان وجهه او را بهبود ببخشد. او بايد از ابتدا چيزي مي گفت اما ما مدت ها منتظر بوده ايم. بيشتر مردم به اين نتيجه رسيده اند كه آنچه آمريكا انجام مي دهد يا انجام نمي دهد ديگر اهميت ندارد زيرا مردم رشته كار را خود به دست گرفتند و درباره سرنوشت خود تصميم گيري كردند. بنابراين چرا مردم بايد به آنچه او مي گويد اهميت بدهند آمريكا ديگر مسئله آنها نيست».
در پايان اين تحليل آمده است: «افراد كمي در منطقه ترديد اوليه آمريكا را در حمايت از شورش موفقيت آميز تونس و مصر از خاطر برده اند».
روزنامه آكشام تركيه هم روز جمعه تحليلي منتشر و در آن تاكيد كرد نطق اوباما نشان مي دهد آمريكا چيزي از تحولات خاورميانه نمي فهمد.
اين روزنامه نوشت: « نتايج نظرسنجي موسسه پيو نشان داد باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا در منطقه خاورميانه از محبوبيت برخوردار نيست. اين مسئله موجب سرخوردگي در برخي محافل آمريكايي شد. ميزان محبوبيت اوباما در كشورهاي منطقه در مقايسه با سال گذشته ميلادي نيز كاهش يافته است. سياست هاي آمريكا در زمينه مبارزه با تروريسم پس از حملات 11 سپتامبر به وجهه آمريكا لطمه زد. برخي كارشناسان آمريكايي كه تصور مي كردند با انتخاب باراك اوباما به رياست جمهوري آمريكا روابط آمريكا و جهان اسلام كاملا بهبود خواهد يافت. اكنون نيز نمي توانند علت ناكامي آمريكا را در اين زمينه درك كنند».
در ادامه اين تحليل آمده است: «در واقع آمريكا بر اساس فرضيه هاي نادرست تصور مي كند همه چيز را مي تواند آنگونه كه مايل است اداره كند. اين تصور مقامات آمريكايي كه از طريق پول و يا اعزام نيروي نظامي و يا به كار گماردن فردي كه خواسته هاي آمريكا را تحقق بخشد مي توانند به همه خواسته هاي خود دست يابند از ابتدا داراي مشكل است. اين موضع آمريكا بيشتر به رفتارهاي نوجوانان عجول شباهت دارد. نبايد فراموش كرد كه در سنت هاي ديرين اين منطقه زمان همواره به آرامي به پيش مي رود. بي ترديد درك رفتارهاي جوامع اين منطقه براي دولت آمريكا كه حدود دويست سال از تاسيس آن مي گذرد چندان آسان نيست».
روزنامه انگليسي گاردين هم ديروز در مقاله اي نوشت هيچ كس باور ندارد مردم خاورميانه سابقه حمايت آمريكا از ديكتاتورهاي منطقه را فراموش كنند.
گاردين در مقاله خود آورده است: « نطق باراك اوباما در خصوص خاورميانه يك واكنش ديرهنگام به رويدادهاي فوق العاده اي بودكه آمريكا تاكنون نفوذ ارزشمند چنداني بر آنها اعمال نكرد. وي از اراده مردمي كه قيام هاي امسال را در كشورهاي عربي شكل دادند تمجيد كرد اما همچنين روشن كرد كه دخالت مستقيم آمريكا در منطقه همچنان گزينشي خواهد بود».
گاردين اضافه مي كند: «ميلياردها دلار به صورت وام و بخشش بدهي براي دولتهاي پس از انقلاب در كشورهاي مصر و تونس موجب تقويت اقتصاد نابسامان آنها خواهد شد گرچه خاطره سالهاي مديد حمايت آمريكا از حسني مبارك و زين العابدين بن علي ديكتاتورهاي بركنار شده آنها را پاك نمي كند. عجيب آنكه نام عربستان سعودي كه يكي از سركوبگر ترين كشورهاي عربي و يك متحد اصلي آمريكا و تامين كننده نفت آن است در آن نطق پنجاه و چهار هزار كلمه اي حتي يكبار ذكر نشد».
گاردين درباره بحرين مي نويسد: «در مورد بحرين يك شريك ديرينه و ميزبان ناوگان پنجم دريايي آمريكا هيچ حسي مبني بر احتمال اقدامات تنبيهي آمريكا به علت سركوب مخالفان وجود نداشت. حذف كامل نام عربستان يك چشم پوشي خيره كننده بود». روزنامه كريستين ساينس مانيتور هم در تحليلي نوشت كه اوباما فرصتي براي عذرخواهي از مردم خاورميانه داشت ولي از آن استفاده نكرد.
كريستين ساينس مي نويسد: «بسياري از اعراب معتقدند رئيس جمهور آمريكا در نطق اخيرش يك فرصت تاريخي را از دست داد. بسياري از اعراب معتقدند باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا در نطق روز پنج شنبه خود كه در خصوص خاورميانه ايراد كرد بدون عذرخواهي از مردم كشورهاي منطقه در خصوص حمايت قاطع كاخ سفيد از ديكتاتورهاي خاورميانه يك فرصت تاريخي را از دست داد. هرچند برخي از جناح ها و گروههاي سياسي كه در قيام هاي جهان عربي دست دارند از سخنان رئيس جمهور آمريكا استقبال كردند ولي اذهان عمومي اين كشور ها حمايت بي چون و چراي واشنگتن از ديكتاتورهاي عربي را بشدت محكوم كردند».
در ادامه اين تحليل آمده است: «محمد المسقطي رئيس انجمن جوانان بحرين نيز با ابراز شگفتي از سخنان باراك اوباما رئيس جمهور امريكا در خصوص بحرين تاكيد كرد با اين وجود ما انتظارات بيشتري از رئيس جمهور آمريكا داشتيم. وي ادامه داد باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا به مداخله نظامي دست كم هزار نيروهاي سعودي به بحرين اشاره اي نكرد و دولت آل خليفه را مجبور به مذاكره با مخالفان ننمود. اين فعال سياسي بحريني تاكيد كرد آل خليفه هيچ تمايلي براي مذاكره با مخالفان ندارد. محمد المسقطي افزود باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا هرگز نمي تواند داعيه حمايت از انقلاب هاي خاورميانه داشته باشد چراكه كشورش سي سال از ديكتاتور مصر پشتيباني كرد».
آنچه تا اينجا ذكر شد فقط بخش كوچكي از واكنش رسانه ها و تحليلگران غربي به اين سخنراني است كه نشان مي دهد در مورد غيركارشناسي و نسنجيده بودن اين سخنراني اتفاق نظر وجود دارد.
اوباما چه گفت؟
باراك اوباما رييس جمهور آمريكا در نطقي كه روز پنج شنبه 29 ارديبهشت (19 مه) در واشينگتن ايراد كرد بار ديگر گفت كه آمريكا خود را به تعهداتش در قبال ديكتاتورهاي منطقه پاي بند مي داند و به شرط اينكه اصلاحات درخواستي آمريكا از سوي اين ديكتاتورها آغاز شود از قيام هاي مردمي بر ضد انها حمايت نخواهد كرد.
اوباما در بخشي از سخنان خود گفت: « بحرين يك شريك ديرين است و ما به حفظ امنيت آن متعهد هستيم. ما مي دانيم كه ايران سعي داشته از ناآرامي ها در اين كشور سوء استفاده كند. و تصديق مي كنيم كه دولت بحرين منافع برحقي در حاكميت قانون دارد».
وي ادامه داد: « در ماه هاي آينده، آمريكا بايد از تمام نفوذ خود براي ترغيب اصلاحات در منطقه استفاده كند. در حاليكه تصديق مي كنيم هر كشور با كشور ديگر متفاوت است، بايد در مورد اصولي كه به آنها باور داريم، صادقانه صحبت كنيم. پيام ما ساده است: اگر شما مخاطراتي را كه اصلاحات در بر دارند بپذيريد، از حمايت كامل ايالات متحده برخوردار خواهيد بود».
وي در بخش ديگري از سخنان خود تاكيد كرد: «دموكراسي تنها وابسته به رأي گيري نيست، بلكه وابسته به نهادهاي قوي و پاسخگو و احترام براي حقوق اقليت ها نيز است».
اوباما گفت: » حمايت آمريكا از دموكراسي مبتني بر حصول اطمينان از ثبات مالي، ترويج اصلاحات، و ادغام بازارهاي رقابتي با يكديگر و اقتصاد جهاني خواهد بود. و ما اين كار را با تونس و مصر آغاز خواهيم كرد«.
وي همچنين در بخشي از اظهاراتش تلاش كرد ايران را به كمك به دولت سوريه عليه مردم اين كشور متهم كند، امري كه هيچ سندي در تاييد آن وجود ندارد. اوباما در عين حال ناچار شد بپذيرد ايران در حال حمايت از حقوق مردم منطقه است اما تلاش كرد با پيوند دادن اين موضوع با مسائل داخلي ايران توطئه آمريكايي فتنه 88 را توجيه كند.

 



احتياج (گفت و شنود)

گفت: يكي از مفتي هاي دربار سعودي گفته است، حمايت از ملك عبدالله وظيفه همه مسلمانان است!
گفتم: معروف است كه «مفتي»هاي دربار سعودي «حرف مفت» زياد مي زنند ولي البته، مفتي حرف نمي زنند.
گفت: همين يارو گفته كه دنيا به ملك عبدالله نياز دارد!
گفتم: يارو در نامه اي به رفيقش نوشته بود؛ ميدوني كه، بدون زشتي، زيبايي معني نداره و بدون نفهمي، فهم و شعور معني نداره بنابراين متوجه هستي كه دنيا به تو احتياج داره؟!

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
مردم ولايتمدار مشهد و 27 شهرستان تابع استان خراسان رضوي بي صبرانه منتظر قدوم مبارك رهبرمعظم انقلاب اسلامي در سفر استاني به خراسان رضوي هستيم.
جمعي از امت حزب ا... شهرستان بجستان
¤ با توجه به نسل كشي، اهانت، بي حيايي و خباثت آل خليفه و آل سعود در بحرين متاسفانه آن طور كه بايد و شايد نه از سوي ديپلماسي ما و نه از طرف كشورهاي اسلامي اقدام عملي مقابله با اين جرثومه هاي فساد و تباهي نمي شود. اين برازنده انسانهاي موحد نيست كه فرياد مظلومان را بشنوند و هيچ اقدامي نكنند.
عليمرداني
¤ يادداشت روز كيهان روز 28/2/90 آقاي شريعتمداري مديرمسئول محترم روزنامه با عنوان «ببخشيد اينجا كجاست؟» مانند ساير نوشته هايشان آگاهي بخش جامعه است. تماس گرفتم كه بابت اين روشنگري تشكر كرده باشم و خسته نباشيد عرض بكنم.
نيك ملكي
¤ از طريق اخبار صداو سيما شنيدم كه يكي از مسئولين دولتي اظهار داشت بدحجابي در تهران به يك مسئله تبديل نشده كه بخواهيم براي حل آن هزينه و اقدام بكنيم. واقعا شك كرده ام كه ايشان در ايران و در تهران زندگي مي كند. فرياد خانواده ها از بدحجابي و بدپوششي خانم هاي بي توجه به قوانين و مقررات بلند است آنگاه بعضي از مسئولين در اين مورد هيچ دغدغه اي ندارند.
554---559
¤ بين شيعه علي و محب علي تفاوت وجود دارد ممكن است كسي از حضرت علي پيروي نكند ولي او را دوست داشته باشد. چنين فردي فقط محب علي است. كساني هم كه امروز دم از ولايت فقيه مي زنند ولي در مقابل دستور رهبري مقاومت از خود نشان مي دهند نمي توانند ادعاي پيروي از ولايت بكنند بلكه بايد گفت فقط به ولايت فقيه علاقه نشان مي دهند.
8649---0935
¤ چشم انداز و آتيه طرح تحول اقتصادي بسيار خوب است و مي توان با اجراي صحيح آن بر برخي معضلات به ويژه مخارج خارج از عرف غلبه پيدا كرد. ولي آنچه در حاشيه هاي اين طرح اخيرا مشهود گرديده كم فروشي ها و گرانفروشي هايي است كه بعضا از جانب شركتها و كارخانه هاي معتبر به چشم مي خورد و گويا بيشتر به منظور رفع خسارتهاي ناشي از اين طرح و يا خداي ناكرده در سود بيشتر است به هر حال اين مردم هستند كه توان سنگين اين موضوع را مي پردازند و جريمه هاي ناشي از آن نيز اگر صورت گيرد به جيب دولت مي رود. آنچه خطرناك است خارج شدن امور از حدود شرعي است كه برنامه ريزي دقيق تر و حل مشكلات اين دسته مي تواند كمك به رفع اين معضل نمايد.
محمودي
¤ از قوي سه گانه بويژه دولت مي خواهم كه قدر فرصت خدمت به مردم را بدانند و به خاطر مسائل سليقه اي، مصالح ملت و نظام را مخدوش نسازند. چشمان عقل و انصاف را باز كنند تا توفيق ماندن در صراط مستقيم را از دست ندهند.
حسن حسين زاده از آزادشهر گلستان
¤ در سال جهاد اقتصادي هزينه 400 ميلياردي براي طرح بهارستان چه معنايي دارد؟ اگر چنانچه اين پول صرف اشتغالزايي بشود تعدادي از جوانان بي كار جامعه با سر كار رفتن به آرامش مي رسند و مي توانند تشكيل خانواده بدهند.
1397---0912
¤ چندبار پيامك دادم اما خبري نشد. لااقل بگذاريد به مردم بگويم كه مواضع بحق كيهان توسط يك جريان خاص در كشور به صورت پنهان كردن تيترهاي آن در زير بقيه نشريات دكه ها سرپوش گذاشته مي شود.
3686---0916
¤ معاونين شهردار محترم تهران اعلام نموده اند كه سرعت گيرها غيراستاندارد هستند كلي هزينه شده و سرعت گير پلاستيكي نصب شده و حال هزينه اي ديگر براي برداشتن آنها و ريختن آسفالت به عنوان سرعت گير؟ چرا درآمدهاي مردم و بيت المال به راحتي در كف خيابانها ريخته مي شود؟
رئيسي
¤ چرا مسئولين شركت احياي فولاد سپاهان اصفهان تكليف سهامداران را مشخص نمي كنند و چرا ارزش سهام پس از حدود پانزده سال رشد منطقي نداشته است؟ چه كسي پاسخگو است؟
5010---0912
¤ از فرماندهي ناجا درخواست مي شود نسبت به اعزام نيروهاي جديد و متعهدتر به اسلامشهر براي مبارزه با اراذل و اوباش اقدام نمايند.
3871---0935
¤ چرا آنتن هاي ماهواره اي نصب شده در پشت بام منازل كه طهارت قلب و عفت جوانان را نشانه رفته اند جمع آوري نمي شوند؟
6388---0919
¤ قطار مسافربري پرديس در مسير يزد به تهران و بالعكس در سال جديد براي نماز توقف ندارد و نماز مسافرين قضا مي شود، چه كسي مسئول است؟
4840---0913
¤ پوشش بعضي از خانمهاي هنرپيشه در تلويزيون و سينما كاملا متضاد با يكديگر مي باشد. اين نوع رفتار دوگانه به نفاق در جامعه دامن مي زند.
9084---0938
¤ از روزنامه شما از اين جهت خوشم مي آيد كه اگر از كسي يا كساني انتقاد مي كنيد، نام آنان را با احترام ذكر مي كنيد و بي احترامي نمي كنيد. در حالي كه بعضي از نشريات اينگونه نيستند.
8832---0918
¤ در شهرستان بروجرد با كوچكترين بارندگي آب لوله هاي شهر گل آلود مي شود. ناراحتي ما بيشتر از مسئولين است كه براي رفع اين مشكل اقدام اساسي انجام نمي دهند.
1721---0916
¤ هر روز وقت زيادي از شهروندان اصفهاني در صفهاي طويل گاز سي ان جي تلف مي شود. چرا تعداد جايگاههاي سوخت گاز در اين شهر را افزايش نمي دهند تا از هدر رفتن عمر مردم جلوگيري شود؟
2143---0913
¤ ضمن تشكر از يادداشت روز (جي بي اس خاموش)كيهان، اميدوارم كه خواص موفق به پيروي عملي از ولايت مطلقه فقيه و مقام معظم رهبري باشند.
طاهر از تهران و چند تلفن مشابه
¤ متأسفانه ميدان شهيد هرندي جنب باربري دشت گرگان و نيز بوستان هاي اين منطقه كه سالياني است به جاي گودهاي سابق ساخته شده پاتوق معتادين و موادفروشان شده است و پليس و هيچ مقام مسئولي پاسخگوي وضع موجود نيست؟
جمعي از اهالي محل و يك تماس مشابه
¤از رئيس محترم بانك مركزي و وزير محترم مسكن درخواست مي شود مشكل وام هاي قطع شده خانه هاي بنياد مسكن كاشان را مرتفع نمايند.
8326-0913
¤ در يكي از شماره هاي قبل روزنامه در همين ستون از قول يكي از هم وطنان آمده بود كه در سريال ستايش تنها خانم خدمتكار بچه با چادر مي باشد و نتيجه گرفته كه كسي براي نشانه ملي خانم هاي ايراني يعني حجاب برتر ارزش قائل نيست. درحالي كه در اين سريال خانم هاي ديگري نيز از چادر استفاده مي كنند بويژه مادر ستايش كه نقش يك مادر موفق را بازي كرد.
زيادلو
¤ از رياست محترم جمهوري استدعا مي شود كه دستور اجرايي شدن مواد 109 و 110 قانون مديريت خدمات كشوري درباره بازنشستگان سال هاي 88 و 89 را صادر فرمايند.
سيدابراهيم مسلمي- نكا
 



شوراي نگهبان: سرپرستي رئيس جمهور بر وزارت نفت خلاف قانون اساسي است

شوراي نگهبان سرپرستي رئيس جمهور را بر وزارت نفت غيرقانوني اعلام كرد.
با پايان يافتن اختلاف نظر ميان دولت و مجلس در خصوص نحوه ادغام وزارتخانه ها و بركناري سه وزير كابينه از سوي احمدي نژاد، آنچه همچنان مايه ترديد باقي مانده، سرپرستي شخص رئيس جمهور بر وزارت نفت است كه قرار شده از تركيب آن با وزارت نيرو، وزارت انرژي تشكيل شود.
در همين راستا و به دنبال طرح سوالات مختلف از اعضاي شوراي نگهبان درخصوص قانوني يا غيرقانوني بودن سرپرستي شخص رئيس جمهور بر وزارت نفت، تعدادي از اعضا مطابق آئين نامه داخلي شوراي نگهبان قانون اساسي از اين نهاد استفساريه اي را مطرح كردند كه شوراي نگهبان، آن را خلاف اصل 135 قانون اساسي تشخيص داد.
اصل 135 قانون اساسي مي گويد: وزرا تا زماني كه عزل نشده اند و يا بر اثر استيضاح يا درخواست راي اعتماد، مجلس به آنها راي عدم اعتماد نداده است در سمت خود باقي مي مانند. استعفاي هيات وزيران يا هر يك از آنان به رئيس جمهور تسليم ميشود و هيات وزيران تا تعيين دولت جديد به وظايف خود ادامه خواهند داد. رئيس جمهور مي تواند براي وزارتخانه هايي كه وزير ندارند حداكثر براي مدت سه ماه سرپرست تعيين نمايد.
در اين زمينه احمد توكلي هم نسبت به قانوني يا غيرقانوني بودن پذيرش سرپرستي وزارت نفت توسط رئيس جمهوري به مهر، گفت: به نظر مي رسد پذيرش مسئوليت سرپرستي وزارت نفت توسط شخص رئيس جمهور الهام گرفته از فضاي قانون اساسي قبل از اصلاحات بوده است.
رئيس مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي افزود: مطابق با اصل 141 قانون اساسي مصوب سال 1358 يك كارمند دولت نمي توانست به طور همزمان دو مسئوليت و شغل دولتي داشته باشد.
به گفته وي در انتهاي اصل مزبور جمله اي آمده بود كه نخست وزير را از جهت سرپرستي وزارتخانه مستثني مي كرد. جمله اين بود كه «نخست وزير مي تواند در موارد ضرورت به طور موقت تصدي برخي وزارتخانه ها را بپذيرد». اما پس از اصلاح قانون اساسي اين جمله از ذيل اصل 141 قانون اساسي حذف شد.
وي با تاكيد بر اينكه در قانون اساسي جديد در اصل 135 به رئيس جمهور اين اختيار داده شده است كه براي آن دسته از وزارتخانه هايي كه وزير ندارند، سرپرست براي مدت سه ماه تعيين كند:«رئيس جمهور مي تواند براي وزارتخانه هايي كه وزير ندارند حداكثر براي مدت سه ماه سرپرست تعيين كند.»
توكلي با يادآوري اينكه در قانون اساسي چنين اختياري به رئيس جمهور داده نشده است كه شخصا سرپرستي را برعهده بگيرد، بيان كرد: در صورتي كه در يك وزارتخانه همچون نفت به دلايل مختلفي همچون فوت، شهادت، ترك محل كار به دليل بيماري، استيضاح و عزل وزيري وجود نداشته باشد، رئيس جمهور بايد سرپرست انتخاب كند.
نماينده مردم تهران در خانه ملت ادامه داد: اين اصل در حقوق عمومي اصل پذيرفته شده اي است كه اصل بر عدم صلاحيت انجام كاري و اعمال اختياري است، مگر قانون تصريح كند و چون قانون صراحتي ندارد حضور رئيس جمهور به عنوان سرپرست وزارت نفت جنبه قانوني ندارد و رئيس جمهور بايد هر چه سريع تر براي وزارت نفت يك سرپرست تعيين كند.

 



جليلي با اشاره به استيصال،تناقض و فريب در سخنان اوباما: آمريكا بازنده اصلي تحولات منطقه است

نماينده مقام معظم رهبري و دبير شوراي عالي امنيت ملي گفت: استيصال، تناقض و فريب به روشني در صحبت هاي اوباما مشهود است.
سعيد جليلي درباره سخنان پنج شنبه شب رئيس جمهور آمريكا اظهار كرد: بيداري اسلامي، آمريكا را به استيصال و بن بست كشانده است. آمريكا بازنده اصلي تحولات منطقه است و در باتلاق سال ها حمايت از رژيم صهيونيستي و دولت هاي ديكتاتور مانند بن علي و مبارك گرفتار شده و با تناقض و فريب نمي تواند رهايي پيدا كند.
وي با اشاره به اين كه «آمريكا در مواجهه با مطالبات واقعي مردم منطقه به سياست فريب و انحراف متوسل شده است» تصريح كرد: اينك به وضوع روشن شده كه سياست هاي راهبردي آمريكا طي هفت دهه گذشته در منطقه در تضاد با منافع و آرمان هاي مردم منطقه بوده است.
وي با اشاره به مواضع چند ماه اخير آمريكا در قبال تحولات منطقه تاكيد كرد: استيصال، تناقض و فريب به روشني در صحبت هاي اوباما مشهود است و تصريح اوباما به حمايت از دولت يهود ماهيت نژادپرستي سياست هاي آمريكا را نشان داد.
دبير شوراي عالي امنيت ملي با تاكيد بر اين كه «آمريكا بايد بداند تمام سرزمين فلسطين متعلق به مردم فلسطين است» اظهار كرد: اين امر مطالبه عمومي مردم منطقه است كه به كمتر از آن رضايت نخواهند داد.

 



اپوزيسيون: خودمانيم! هيچكدام نتوانستيم هيچ غلطي بكنيم! (خبر ويژه)

اظهارات از سر انفعال و فريبكاري خاتمي همچنان با واكنش هاي «اعتراض آميز» يا «توجيه گرانه» محافل گوناگون ضدانقلاب مواجه است. خاتمي به طور مبهم خواستار بخشش طرفين فتنه سبز شده بود!
اين سخنان در ميان محافل اصولگرا حمل بر فرار به جلو و شانه خالي كردن از خيانت هاي موسوي و كروبي و ساير عناصر افراطي مدعي اصلاحات شد. در اين ميان محافل ضدانقلاب تحليل هاي جالب توجهي ارائه كرده اند.
سايت روزنت در مطلبي به قلم يكي از همكاران فراري نشريات زنجيره اي (محمدرضا-ي) نوشت: خاتمي هيچ نسخه جديدي بر زبان نرانده كه شايسته واكنش هاي اين چنيني باشد. خاتمي همين است. مردي كه به تعبير سعيد حجاريان، مرد سياست نيست. جاي خالي موسوي اين روزها بسيار به چشم مي آيد. شورايي كه مدعي راهبري جنبش در غياب موسوي بود، به يك دنباله روي بي عمل و بي اثر شبكه هاي اجتماعي [مجازي] تبديل شده و سيّدخندان هم زمين تا آسمان با موسوي تفاوت دارد.
برخي كاربران شبكه بالاترين هم نوشته اند: -آقاي خاتمي! احساس مي كنيد خيلي زرنگ تشريف داريد يا باهوش؟؟؟ شما سوپاپ اطمينان رژيم شده ايد. وقتي به خودم نگاه مي كنم كه با چه اميد و آرزوهايي با دوستانم به شما رأي دادم، واقعاً متأسف مي شوم. اين همه نيرنگ بس است. ديگر نوبرش را آورده اي-بعضي سياستمدارها نقش ترمزدستي را بازي مي كنند مثل خاتمي. هميشه اندر خم يك كوچه است در حالي كه خيلي ها هفت شهر سياست را گشته اند. او مي گويد من تداركاتچي بودم. او توهم گاندي بودن را هم دارد. 3 ماه از حبس خانگي موسوي و كروبي مي گذرد، در طول اين مدت چند بار ايشان براي حصر آن ها موضعگيري كرده است؟ چندبار نام آن ها را بر زبان آورده است؟ او تنها يار مثلث سبز است كه آزادانه مي تواند فعاليت كند اما دريغ. وقتي كه بايد فرياد بزند ساكت نگاه مي كند و وقتي كه بايد به پيش براند و در محكوميت حصر ياران سبزش بيانيه بدهد، دم از سازش و آشتي مي زند. او همان است كه در 8 سال دولت اصلاحات بود.
- جناب خاتمي بالاخره از خواب بيدار شد تا خون ما را مباح اعلام كند. او به جاي راهكاري براي آزادي دوستان، بيشتر عافيت انديشي مي كند تا مبادا روزي را در اتاق كناري دوستانش بگذارند. خرج كه از كيسه مهمان بود، خاتمي گشتن چه آسان بود. مطمئناً او را وادار خواهند كرد تا توبه نامه صريح بنويسد و راه خود را به كلي جدا كند.
اما سايت نيمه تعطيل جرس درباره سخنان خاتمي موضعي توجيه گرانه در پيش گرفت. جرس اگرچه در مقاله اي به تخطئه مهاجراني پرداخت و نوشت «گهگاه برخي سخنان تعجب آور است. مانند سخنان چندي پيش مهاجراني يا سخنان اخير خاتمي» اما در مطلبي توجيه گرانه به قلم مرتضي كاظميان (از عناصر فراري) تصريح كرد: شاكيان سخنان خاتمي به جاي خاتمي كه بس كمياب است چه افرادي را براي تعامل با صاحبان قدرت در جمهوري اسلامي به مثابه اسكان در اختيار دارند؟
ارگان حلقه از هم پاشيده لندن در تحليل ديگري كه لحني توجيه گرانه دارد، مي نويسد: بايد توجه داشت كه ما يگانه تصميم گير و كنشگر صحنه سياست ايران نيستيم. اگر رفتار ما يكطرفه باشد، مصداق شعارزدگي مفرط و درگيري در فضاي فانتزي خواهد بود و راه به جايي نخواهيم برد. خاتمي با نگاهي معقولانه مي كوشد تا اولين گام را براي تغيير فضاي انسداد موجود بردارد.
مسيح علي نژاد نيز در اين پايگاه اينترنتي نوشته است: چه خوشمان بيايد يا نيايد، پس از دستگيري موسوي و كروبي، تقريباً هرگونه كنش و خيزش و حركت از سوي سبزها متوقف شده است. بي شك ميز مذاكره و سياست ورزي از ملزومات سياست ورزي است. شرايطي كه مخالفان در آن به سر مي برند، فقط نشانگر ضعف يك جريان حذف شده به لحاظ موقعيت سياسي است. از سوي ديگر طرح مسائلي از سوي خاتمي به جاي آن كه مورد استقبال قرار گيرد، مورد اما و اگر واقع شد و مخالفان را چندپاره كرد... اما به دلايل تجربي و عملگرايي، سياستي ناموفق بود و حاكميت نشان داد ذره اي بناي عقب نشيني ندارد.
وي افزود: به نظر مي رسد مي شد با حضور در بطن نظام سياسي، مقابل بسته شدن كامل درهاي تغيير ايستاد ولي اينك عرصه اي براي حضور نمانده است و بيرون از چهارچوب قدرت وقتي هيچ حزب و نهاد و تشكل مدني هم فرصت كنش و حركت سياسي نمي يابد، بايد مراقب بود سرمايه مخالفان به اين سادگي ها به فنا نرود.
اما در اين ميان توجيهات بابك داد، كاتب فراري خاتمي، براي دفاع از وي جالب توجه است. او در وبلاگ خود مي نويسد: «چرا مراقب جنگ رواني رسانه هاي حكومت نيستيم؟ چرا بازي مي خوريم و حرف هاي «كيهان» چرا بايد از گلوي من و شما بيرون بيايد؟ كيهان امروز خطاب به خاتمي نوشته «به توبه خائن اعتمادي نداريم»! آيا بايد ما هم خاتمي را خائن بناميم؟ و مگر ما با ميرحسين موسوي هم همين كار را نكرديم؟ مگر با مهدي كروبي جفا نكرديم، در حالي كه هزار بار شجاعتر از بقيه بود؟ چرا كاري مي كنيم كه ديگر هيچكس «جرأت» نكند وارد عرصه شود و حرفي بزند؟... پشت اسم و عكس فيس بوك پنهان مي شويم و عالم و آدم را به چهار ميخ مي كشيم اما خودمان اهل هزينه دادن نيستيم. و اهل رسيدگي به مشكلات آنهايي كه هزينه داده اند هم نيستيم. در شب اعدام چند نفر چقدر در اين فيس بوك فراخوان آمد كه مقابل اوين تجمع كنيم؟ چند نفر رفتيم؟ خب اگر ما اهل انقلاب يا عمل كردن نيستيم، بگذاريم كساني با روشهاي خودشان در فضاي سياسي كارشان را بكنند. چقدر گفتند موسوي دستگير بشه، ايران قيامت ميشه؟ كجايند؟ چندتايمان پا شديم [طرف خود در خارج كشور است!] برويم از شيخ دفاع كنيم؟ ما مردن را خوب مي دانيم اما فقط براي همسايه!



 



وقتي شيطان پرست ها به پست هم خوردند عباس جن گير و اكبر پونز؟... بسم الله! (خبر ويژه)

دفاع اكبر پونز از يك شيطان پرست كه به كار جن گيري! اشتغال داشته و با برخي مدعيان اصلاح طلبي در ارتباط بود، سؤال برانگيز شد.
گنجي اخيرا فعاليت هاي «عباس-غ» را اخلاقي دانسته و از جن گيري در عرصه سياست دفاع كرده بود!
يك پايگاه اينترنتي در واكنش به همذات پنداري اين اصلاح طلب فراري با شيطان پرست مذكور نوشت؛ «آقاي گنجي حق دارد از اينكه يك رسانه به واقعياتي درباره جريان انحرافي پي برده و اسنادي را منتشر كرده ناراحت باشد و در شوك به سر ببرد. چون ما از ارتباطات آقاي گنجي با برخي ها بي خبر نيستيم. اما واقعيت اين است كه نه گنجي و نوري زاده و نه هيچ نويسنده داخل و خارج از كشوري نمي تواند از ميزان اين رسوايي بكاهد. بسياري از واقعيات درباره عباس جن گير ان شاءالله روزي افشا خواهد شد اما اهانت شبانه روزي به پيامبر اسلام و قرآن چيزي نيست كه آقاي گنجي بتواند در آمريكا بنشيند و توجيهش كند. بدترين اهانت در اين سالها كشيدن كاريكاتور پيامبر اسلام(ص) و سوزاندن قرآن كريم بوده است. اما جن گير مورد حمايت اكبر گنجي اهانت هايي به قرآن كرده است كه صدها برابر سوزاندن قرآن وحشتناك است.»
«شفاف» مي افزايد: «شايد از نظر گنجي كه مدافع جن گير مذكور است اهانت مستمر و مداوم به رسول اكرم(ص) و قرآن كريم اساسا اهميتي نداشته باشد و شايد از نظر او فريب چندين دختر نوجوان و برقراري رابطه نامشروع با آنان مشكل اخلاقي نداشته باشد. شايد از نظر گنجي برقراري رابطه همزمان با يك مادر و دختر بدون اطلاع آنها از اين ماجرا اشكالي نداشته باشد. شايد فريب زنان شوهردار و برقراري رابطه نامشروع با آنان و حتي ازدواج با يك زن شوهردار پيش از طلاق وي از شوهرش مشكلي نداشته باشد، اما انتشار ماهيت چنين فردي سبب شود كه اكبر گنجي بنشيند و در غم از دست رفتن اخلاق يادداشت بنويسد»!
آنچه در تحليل مذكور مغفول مانده، ارتباط وثيق عناصر فراري ضدانقلاب با فرقه هاي شيطان پرستي نظير فرقه يهودي و صهيونيستي كابالا مي باشد و از آنجا كه عناصر فراري ياد شده نظير گنجي نيز به انكار وحي و نبوت و مهدويت پرداخته و روح خود را به شيطان فروخته اند، بنابراين دفاع آنان از يك شيطان پرست بازداشتي در داخل چيز غريبي نيست؛ همچنان كه اطلاع از ارتباط برخي مدعيان اصلاح طلبي با «عباس- غ» در گذشته موجب شگفتي نمي باشد.

 



بازگشت به اصل! (خبر ويژه)

سردبير «هفت صبح آن لاين» (روزنامه وابسته به جريان انحرافي) از اصلاح طلبان خواست تا دوستان مشايي را كه تحت فشار قرار دارند تنها نگذارند!
به گزارش «آفتاب»، وي گفت:طي روزهاي گذشته فشار شديدي از جانب اقتدارگرايان براي دستگيري و بازداشت مهندس مشايي وارد شده و تلاش مي شود با دستگيري دوستان نزديك مهندس زمينه چيني براي دستگيري مهندس صورت گيرد. ما و ساير اصولگرايان پيشرو [!؟] به راهي كه انتخاب كرده ايم اعتقاد داريم و از قبل پيش بيني هزينه هاي احتمالي را كرده ايم و براي آنها برنامه داريم[!] وي افزود: با شناختي كه از مهندس مشايي داريم مي دانيم ايشان نيز در مقابل اين تهديدها كوتاه نخواهند آمد. اما انتظار ما در اين مقطع حساس از تمامي اصلاح طلبان واقعي اين است كه اصولگرايان پيشرو را كه هم اينك در خط مقدم ايستادگي بر اصول و اصلاحات ايستاده اند، تنها نگذارند.
يادآور مي شود روزنامه هفت صبح توسط شماري از همكاران نشريات زنجيره اي منتشر مي شود. دعوت از اصلاح طلبان براي تنها نگذاشتن برخي عناصر وابسته به جريان انحرافي است در حالي كه جريان ياد شده به هنگام برخورد نظام با دست اندركاران فتنه و حتي محدود كردن موسوي و كروبي، ترجيح دادند ماجرا را به سكوت واگذار كرده و تنها از اين افراد براي مقاصد خود خرج كنند نه اينكه خود هزينه آنان شوند.

 



رسانه هاي ايراني فعالانه بر انقلاب هاي منطقه اثر مي گذارند (خبر ويژه)

رسانه هاي ايراني به خوبي بر انقلاب هاي منطقه اثر گذاشته و به ابزار اين انقلاب ها تبديل شده اند.
روزنامه سعودي الشرق الاوسط كه با ناراحتي و خشم اين خبر را منتشر مي كرد، نوشت: يوسف بن علوي وزير خارجه عمان مي گويد: «ايران از رسانه هاي بسيار قدرتمندي برخوردار است كه تبديل به ابزار انقلابيون منطقه شده است. رسانه هاي ايران كه الزاما وابسته به حكومت هم نيستند، در كنار رسانه هايي مثل شبكه هاي العالم و المنار و شبكه هاي عراقي وابسته به برخي تجمعات شيعي، توانسته اند تحولات بحرين را به خوبي پوشش داده و آنها را به جهانيان مخابره كنند حتي اگر اين اتفاق ها باب ميل ما نباشند.»
به گزارش ايران ديپلماسي، الشرق الاوسط افزود: آقاي وزير حق دارد كه ديپلماتيك صحبت كند. ولي پرواضح است كه تمامي اين شبكه ها متمايل به ايران هستند. بسياري از اين شبكه ها با حمايت هاي ايران اداره مي شوند. يكي از ابزارهاي نفوذ ايران در منطقه و جهان همين رسانه ها هستند و يكي از ابزارهاي ارتباطي ايران با جهان خارج محسوب مي شوند. اين فقط يك رابطه ساده نيست بلكه مسئله تنظيم و تعامل با طوايف از طريق اين رسانه ها است.
روزنامه سعودي متقابلا به ناكارآمدي سياست هاي شوراي همكاري خليج فارس پرداخت و نوشت: افكار عمومي فقط به منويات سياسي يك شبكه نمي نگرند بلكه قبل از هر چيز به راست بودن خبر مراجعه مي كنند. بنابراين نمي توان حقايق را پنهان كرد. افكار عمومي به رسانه ها به ديد ابزار اطلاع رساني از واقعيات مي نگرند نه فرمان حكومت ها. ساده ترين مثال همين نشست اخير شوراي همكاري خليج فارس بود. كشورهاي شوراي همكاري گمان كردند با اعلام ساده عضويت اردن و مغرب همه چيز حل مي شود و همه چيز به راحتي قابل هضم است. تصور آنها اين بود كه از رسانه ها مي توانند بهره برداري كرده و آنچه گمان مي كنند را به راحتي بيان كنند و به خواسته هاي خود به سرعت برسند. در حالي كه فراموش كردند اين مسئله براي كلي از روزنامه نگاران و خبرنگاران طرح مسئله كرد، چه برسد به افكار عمومي كه هيچ آمادگي براي پذيرش آن نداشت.

 



نتانياهو: روز نكبت فهميديم اوضاع اسرائيل هر روز وخيم تر مي شود (خبر ويژه)

نخست وزير اسرائيل درباره تظاهرات ضد صهيونيستي در مرزهاي فلسطين اشغالي گفت: آنها مشروعيت ما را به چالش كشيدند و اين يعني اينكه سپري شدن 63 سال از تاسيس اسرائيل چيزي را تغيير نداده است.
بنيامين نتانياهو در سخنراني خود در پارلمان رژيم صهيونيستي گفت: ما بايد از كارهاي تئودور هرتسل بياموزيم. او كه 107 سال پيش مرد، دنبال تشكيل ارتش يهود بود و از اين رويا سخن مي گفت. نخستين درس از او اين است كه بايستي واقعيت در حال تغيير و دگرگوني را تشخيص دهيم. خاورميانه سريعا و شديدا بسوي دگرگوني پيش مي رود. صدها ميليون مردم در اطراف ما خواستار آزادي بوده و براي به چنگ آوردن آن آزاديها مبارزه مي كنند. اينها، دگرگوني هاي اجتناب ناپذيرند.
وي افزود: ممكن است اوضاع ما وخيم تر و غامض تر و پرچالش تر شود. ما شاهد رويدادهاي مصر و لبنان هستيم. اكنون لبنان در كنترل حزب الله، با ياري ايران است، ما شاهد بوديم كه در همين روزها چه اتفاقي در مرزهاي اسرائيل رخ داد. هزاران نفر در تلاش براي نفوذ به داخل اسرائيل و به چالش كشيدن مشروعيت ما، در سراسر حصار مرزي اجتماع كردند. بايد بگويم كه با توجه به شورش اخير، 63 سال استقلال اسرائيل [؟!] چيزي را تغيير نداده است. ديروز در غزه چه فريادي سر داده شد؟ فرياد زده مي شد كه مي خواهند به شهر يافا بازگردند. در سوريه مي خواهند به جولان بازگردند. رهبر حماس گفت خواهان آنم كه شاهد پايان صهيونيسم باشم، خيلي شبيه عبارات و كلماتي كه حاميان آنها در ايران سر داده اند. اما دوستان اين كلمات تنها در غزه و سوريه سر داده نشد. در مناطق مختلف از اين شعارها دادند.
نخست وزير اسرائيل تصريح كرد: ريشه اين جنجال مربوط به ايجاد يك كشور فلسطيني [براساس نقشه سال 1967] نيست بلكه مشكل براي به رسميت شناختن يك كشور يهودي يعني اسرائيل است. مسئله آنها بحران 1967نيست بلكه ماجراي سال 1948 و تاسيس اسرائيل [اشغال فلسطين] است.
يادآور مي شود در پي تظاهرات مردمي بي سابقه در روز نكبت، ايهود باراك وزير دفاع رژيم صهيونيستي هم گفته بود: اين آغاز راه است و اسرائيل بايد در انتظار چالش هاي جديدتر باشد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14