(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 19 خرداد 1390- شماره 19946

آنهايي كه زياد سرما مي خورند، آب آناناس بنوشند
فرزندتان را بي اعتماد نكنيد
ارتباط مناسب ميان زوجين
استحمام زياد پوست نوزاد را خشك مي كند
قابل توجه بارداران سيگاري
توت فرنگي منبع غني آنتي اكسيدان
كودكان و حفظ محيط زيست
كمروها بخوانند
«عوارض شكستن انگشتان»
پاستيل حساسيت زاست



آنهايي كه زياد سرما مي خورند، آب آناناس بنوشند

پزشكان توصيه مي كنند اگر زياد دچار سرماخوردگي مي شويد و اين وضعيت شما را آزار مي دهد، مي توانيد با نوشيدن آب آناناس تا حد زيادي علائم اين بيماري را كاهش دهيد.
اين ميوه شيرين و خوشمزه تقريبا در تمام گروه هاي سني طرفدار و علاقه مند دارد.
آناناس علاوه بر اين كه شيرين و خوش طعم است مزاياي بسياري نيز براي سلامتي دارد. از جمله اين كه آناناس حاوي يك نوع آنزيم با خواص ضد التهابي است كه «بروملاين» نام دارد. اين آنزيم در واقع مي تواند با عفونت ها مقابله كرده و باكتري ها را نابود سازد. نوشيدن آب آناناس در تسكين گلودرد موثر است و همچنين مي تواند به راحتي مخاط بدن را پاكسازي كند. همچنين آنزيم بروملاين موجود در آناناس به تسكين سرفه هاي ناشي از سرماخوردگي كمك مي كند.
آب آناناس در عين حال به درمان ساير علائم و مشكلات تنفسي مثل برونشيت، آسم و ذات الريه كمك مي كند. علاوه بر اينها در اين مقاله كه در روزنامه اكسپرس به چاپ رسيده تاكيد شده است كه نوشيدن آب آناناس مي تواند در تسكين بدن دردهاي ناشي از سرماخوردگي تاثير مفيد و بسزايي داشته باشد.

 



فرزندتان را بي اعتماد نكنيد

بسياري از افراد در طول دوره جواني خود بارها با لحظه هاي هيجان آور و تنش زا مواجه مي شوند ولي اين زمان براي همه يكسان نيست، شايد در كودكي، نوجواني، جواني، ميانسالي و حتي كهنسالي هيجاناتي از اين دست كم نبوده است.
اما آنچه در نظر ما بهترين زمان براي درك و تحمل هيجانات است، دوران نوجواني و مخصوصا همين دوره جواني است. يعني دوران تجربه يك دوره پرهيجان به نام بلوغ.
اين دوره حساس دوره شگفت زدگي نوجوان و همراه با تلاطم و تنش دروني است. در اين دوره با تظاهرات روحي و رواني، به موازات تغييرات هورموني و فيزيكي مواجه مي شويم. معمولا نوجوان در اين مرحله فكر مي كند خودش به تنهايي بهترين ايده، تفكرات و شيوه زندگي را دارد، بنابراين خانواده را مقابل خود قرار داده و به چالش مي كشاند، فلسفه زندگي را زير سؤال مي برد و دچار ترديد ديني شده و در انجام وظايف مذهبي سست مي شود. به اعتقاد برخي روانشناسان دختران در سن 12 سالگي و پسران در سن 14 سالگي به مرحله بلوغ مي رسند. در حقيقت دوران بلوغ همانند اسلحه اي است كه در دوران كودكي از باروت پر شده و در دوره نوجواني منفجر مي شود.
آيا فرزندان در آغاز جواني به ارزش هاي خانواده پشت پا مي زنند؟
دكتر آنتوني تنسون روانشناس مؤسسه رفتار سنجي فلوريدا مي گويد: به خصوصيات رفتاري معمول در جواني بايد دقت بسيار داشت، زيرا نوجوانان براي خارج شدن از دوره كودكي و براي اثبات خود به عنوان يك فرد مستقل، قبل از هر چيز به خانواده و آنچه كه آنها دوست دارند، پشت پا مي زنند.
آنان گاهي با عصيانگري و خشونت عليه اعتقادات و ارزش هاي خانواده قدعلم كرده و گاه نسبت به آنها انتقاد مي كنند. دختر يا پسر نوجوان با بي رحمي درباره والدين خود قضاوت مي كند، عيب هاي آنها را چند برابر جلوه مي دهد، محبت خانواده ها را لوس بازي دانسته و مهرباني و احوالپرسي آنها را دخالت بيجا مي دانند بويژه زماني كه نوجوانان از پدر و مادر خود ناراحتي دارند.
مثلا ممكن است دختري، مادر خود را به اندازه كافي شيك پوش و خوش لباس نداند يا اين كه پسر، با صداي بلند حرف زدن پدر خود را دوست نداشته باشد. البته تمام اين مسائل، قضاوت هايي است كه فرزند از پدر و مادر خود دارد. در واقع مي توان گفت بيشتر نوجوانان تمايل دارند پدر و مادر خود را از چشم ديگران بويژه دوستان صميمي خود ببينند.
وي با بيان اين كه نوگرايي يكي از ويژگي هاي اصلي بحران بلوغ است، مي گويد؛ «در اين حالت، نوجوان دوست دارد خود را در شيوه لباس پوشيدن، در طرز رفتار و استفاده از كلمات و اصطلاحات خاص، متفاوت از بزرگسالان نشان دهد.» از آن گذشته در اين نوگرايي ها مي توان برخي تغيير رفتارها مثل بي قيدي در لباس پوشيدن را ديد.
شكاف در خانواده
كنترل بيش از حد نوجوانان و اطلاع نداشتن خانواده ها از تحولات دوران بلوغ، عامل اصلي ايجاد شكاف ميان خانواده ها و نوجوانان است. البته اين شكاف خود پيامدهاي مستقيم و غيرمستقيمي در پي دارد كه از آن جمله مي توان به اضطراب و كشيده شدن نوجوانان به سمت مسائل جانبي و عاطفي خارج از خانه اشاره كرد.
تنسون اختلال هاي رواني و رفتاري ميان نوجوانان را با اهميت مي داند و معتقد است كه بزهكاري، پرخاشگري و خشونت و خودكشي از جمله اين اختلالات است. وي ادامه مي دهد: «بزهكاري نوجوانان هم نوعي خشونت و خلافكاري غيرقانوني ميان نوجوانان زير 18 سال است كه هنوز به سن بزرگسالي نرسيده اند. اين اختلال در ميان پسران بيشتر ديده مي شود، فرار از منزل، دزدي، ضرب و شتم، خرابكاري، رفتار وحشيانه، مصرف موادمخدر، قاچاق و قتل را مي توان در شمار بزهكاري نام برد.»
به طور كلي والدين بايد بدانند نوجوانان در مرحله بلوغ همه رفتارهاي آنان از نحوه خوردن گرفته تا نحوه برخورد و حتي حرف زدن را زير سؤال مي برند.
مثلا در برخي شرايط به صورت غيرمستقيم از والدين مي خواهند به خاطر نداشتن ظاهري متناسب و اتومبيلي مدل بالا در جلسه مدرسه شركت نكنند. والدين در اين مواقع بايد به جاي برخوردهاي سطحي و ناراحتي، با حرف زدن، به نوجوان اطمينان بدهند كه شرايط ويژه او را درك مي كنند. همچنين نوجوان در اين دوره دچار ترديد ديني شده و در انجام تكاليف مذهبي سست مي شود.
اين مسئله كاملا طبيعي است و والدين بايد به جاي مقابله، به بازسازي اعتقادي و ديني نوجوان كمك كنند، چرا كه در غير اين صورت نوجوان حالت تدافعي پيدامي كند و تا مدت ها اعمال مذهبي را به صورت ظاهري انجام مي دهد.
البته خانواده ها در اين مواقع بسيار نگران و ناراحت مي شوند و با رفتارهاي غيرمنطقي و مخرب به فرزند خود فشار وارد و حتي او را به زور وادار به انجام برخي تكاليف مي كنند. در صورتي كه والدين هنگام مواجهه با اين تغييرات بايد به نوجوانان اجازه دهند از دوره شك و ترديد عبور كرده و به يقين برسد.
عقايدتان را تحميل نكنيد
متخصصان در اين زمينه به والدين توصيه مي كنند در صورت مواجهه با رفتارهاي نابهنجار و تند نوجوانان در اين مرحله، به جاي تحميل عقايد و افكار خود و وارد كردن هرگونه فشار و ترس، سعي كنند با مراجعه به افراد متخصص، با صبوري و مطالعه از بروز مشكلات عميق تر جلوگيري كنند.
در واقع نوجوانان در اين مرحله به ارتباط با جنس مخالف تمايل پيدا مي كنند، اين موضوع با ورود وسايل ارتباطي جديد و هجوم اطلاعات و پيام هاي گوناگون به شكل هاي مختلف، چند برابر مي شود. در حال حاضر دانش آموزان دبستاني هم به رغم آگاهي پايين، به راحتي به بيشتر اطلاعات دنياي جديد دسترسي دارند، بنابراين تمايل به جنس مخالف پيش از دوران. بلوغ هم وجود دارد اما در مرحله بلوغ رنگ جنسي به خود مي گيرد.
بر همين اساس، سيستم آموزشي بايد به صورت كاملا تعديل شده، پيش از دوران بلوغ، دانش آموزان را از مسائل مختلف آگاه كند. البته نقش والدين در اين باره بسيار مهم است. بيشتر آنها در صورت مواجه شدن با اين مسئله، تند و احساساتي برخورد مي كنند و حتي در برخي مواقع نوجوان را از امتيازات طبيعي محروم مي كنند.
اين نوع برخورد موجب مي شود نوجوان در آينده مشكلات ارتباطي زيادي پيدا كرده و حتي نتواند به راحتي با همسر خود ارتباط برقرار كند. والدين بايد پيش از دوران بلوغ به تربيت فرزند خود بپردازند. گاهي اوقات خانواده ها با رفتارهاي غلط، نوجوانان را به سمت رفتارهاي آسيب زا سوق مي دهند. به طور مثال، اگر پدري با دخترش رابطه خوبي برقرار نكند موجب مي شود تا او به صورت غيرمستقيم دچار كمبود و كاهش اعتماد به نفس شود.
به طور كلي نوجوانان در مرحله بلوغ به «تجربه كردن» تمايل پيدا مي كنند و معمولا نوجوانان در جمع هاي دوستانه با همسالان درباره مسائل مختلف از جمله كشيدن سيگار و غيره صحبت مي كنند و شجاعت خود را به رخ يكديگر مي كشند اگر نوجوان جرأت «نه گفتن» نداشته باشد در مقابل همه اظهارنظرها واكنش «مثبت» نشان مي دهد و براي ابراز شجاعتش دست به هر كاري مي زند. والدين بايد در اين باره اطلاعات خود را نسبت به مسائل مختلف به روز كرده و به صورت غيرمستقيم در قالب صحبت كردن، دادن كتاب به عنوان هديه، تماشاي فيلم و حتي در جمع دوستان او را از خطرات مختلف آگاه كنند.
مقايسه اشتباه نكنيد
نوجوانان در اين مرحله بشدت به گروه همسالان گرايش پيدا مي كنند تا حدي كه در جمع هاي خانوادگي كمتر حضور دارند. والدين براي مواجه نشدن با چنين مشكلي بايد فرزندان خود را از سنين كودكي به برخي آداب خانوادگي همچون ديدار با اقوام نزديك مقيد كنند. البته دوستان صميمي نوجوان را از دور شناسايي كرده و هرگز منتخبين او را تخريب نكنند. چرا كه با اين حركت به سركشي و اعتماد نكردن او به خانواده دامن مي زنند.
تنسون دراين باره مي گويد: به والدين توصيه مي كنم هيچ گاه دوره خود را با فرزندشان مقايسه نكنند. آنها متعلق به دوره قبل با شرايط ويژه آن زمان هستند و فرزندشان متعلق به دوره جديد با ويژگي هاي خاص اين دوران است.
و البته والدين نسبت به احساسات و عواطف نوجوانان بي تفاوت نباشند هر چند كه در بيشتر خانواده ها به نوجوانان به عنوان يك كودك نگاه مي شود و بيشتر به فكر برآورده كردن نيازهاي بيروني آنان هستند تا نيازهاي دروني و رواني او. همين مسئله موجب مي شود نسبت به احساسات و عواطف آنها بي تفاوت باشند و زمينه بروز افسردگي را ايجاد كنند در واقع ما بايد شجاعانه بپذيريم كه در برخي موارد و شرايط خود قادر به حل مشكلات زندگي نيستيم و بايد از يك فرد متخصص و كارشناس متبحر در اين باره كمك بگيريم.
عليرضا سزاوار

 



ارتباط مناسب ميان زوجين

برقراري ارتباط مهارتي است كه شامل گفتار تأثيرگذار و شنيدن فعالانه مي باشد. مشكلات زوجين تا حد زيادي در ناتوانايي آنها در برقراري ارتباط ريشه دارد. سازش ميان زوجين به درك شخصيت طرف مقابل بستگي دارد. هر اندازه هم كه عشق بر رابطه زوجين حاكم باشد اگر آنها نتوانند ارتباط مؤثري با يكديگر برقرار كنند با مشكلات زيادي مواجه خواهند شد.
همسران به طور متفاوتي با ديگران ارتباط برقرار مي كنند. مردان دوست دارند در مورد «مسائلي حقيقي» كه قابل لمس هستند حرف بزنند در حالي كه زنان بيشتر درباره «احساسات انتزاعي» صحبت مي كنند. حتي با وجود اين تفاوت ها، در صورتي كه مردان و زنان بتوانند از پرخاشگري بپرهيزند، مي توانند به تعامل درستي دست يابند. بزرگترين مشكلات ارتباطي زوجين به شرح زير است:
گوش ندادن
غالباً مردان و زنان به سخنان يكديگر گوش نمي دهند و معمولا هنگام حرف زدن طرف مقابل تنها به دنبال يافتن جواب هايي هستند كه خودشان بايد بدهند.برخي ازافراد به شدت درگير مشكلات زندگي هستند و قدر همسر خود را نمي دانند. آنها از هرگونه بحث خودداري مي كنند. برخي از زنان كه از بي اعتنايي مردان به حرفهاي شان ناخشنود هستند به پرحرفي روي مي آورند و در عوض، مردان كه در لاك خود فرو مي روند متهم به بي توجهي مي شوند.
پيش كشيدن مسائل گذشته
وقتي مسائل غيرقابل حل گذشته پيش كشيده مي شود تمام تلاش ها براي برقراري ارتباط مؤثر بي نتيجه مي ماند. در اين زمان است كه زوجين بيشتر به دنبال اثبات مقصر بودن طرف مقابل هستند!هيچ چيزي به اندازه پيش كشيدن مشكلات گذشته موجب بروز مشاجرات شديد نمي شود.
نياز به محق بودن
وقتي يك نفر بيشتر از تقسيم افكار و احساسات، به فكر اين است كه حق به او داده شود تلاش براي برقراري ارتباط با شكست مواجه مي شود. به ويژه در زمان بروز اختلاف، تمركز به آساني از دست مي رود. در اين زمان به آساني مسئله اصلي فراموش مي شود و زوجين به فكر اين هستند كه به هر قيمتي كه شده «برنده» شوند!
احتراز كردن
ايجاد ارتباط مناسب، مستلزم روراستي است. اگر زوجين در مورد برخي از مشكلات سكوت كرده و يا موضوع بحث را عوض كنند ارتباط دچار خلل مي شود.از ديگر عادات منفي، پرداختن به مسائل حاشيه اي و مته به خشخاش گذاشتن است.اين چهار عادت ناپسند، عامل اصلي بيشتر مشاجرات خانوادگي است. اگر متوجه شديد همسرتان ترجيح مي دهد درباره مشكلات خود با دوستانش حرف بزند بايد موضوع را جدي بگيريد و به فكر چاره باشيد. با افزايش آگاهي و كسب مهارت هاي لازم مي توانيد به درك درستي از همسرتان دست يابيد و رابطه مؤثرتري را پايه ريزي كنيد.
آذر شايان

 



استحمام زياد پوست نوزاد را خشك مي كند

نوزاد نبايد هر روز استحمام شود؛ اين كار موجب از بين رفتن چربي هاي روي سطح پوست شده كه در نهايت به خشكي پوست نوزاد مي انجامد.
توصيه مي شود والدين نوزاد را در هفته 2 تا 3 بار و با فاصله استحمام كنند. همچنين بهتر است كه پس از استحمام براي جلوگيري از خشك شدن پوست نوزاد، بدن طفل را با روغن بچه يا روغن زيتون چرب كنند.
يك باور غلطي كه براي والدين به وجود آمده، اين است كه زماني كه نوزاد را به حمام مي برند آب وارد گوش نوزاد شده است و پس از استحمام سعي دارند با گوش پاك كن داخل گوش طفل را خشك كنند؛ اين اقدام خطرناك است و موجب سوراخ شدن پرده گوش مي شود و بايد به اين نكته توجه داشت كه مايعي در گوش است كه اجازه نمي دهد آب وارد گوش شود.

 



قابل توجه بارداران سيگاري

براساس تحقيقي در آمريكا مشخص شده است مادراني كه در دوران بارداري سيگار مي كشند فرزندان پسر آنها در سن بلوغ و ازدواج عقيم خواهند شد.
مضرات دخانيات براي همه در زمينه بيماري هاي قلب، مثانه، حنجره و ديگر تا حدودي مشخص است. درخصوص رابطه مصرف دخانيات با ناهنجاري هاي مادرزادي نيز امروزه تحقيقاتي صورت گرفته است.
دخانيات كه توسط زنان باردار مصرف مي شود روي جنين عوارضي را ايجاد مي كند كه مسائل مربوط به شكاف كام و لب شكري بودن نمونه اي از آن است و اين موضوع بيشتر در افرادي كه استعمال دخانيات دارند، ديده مي شود.
تحقيقي در آمريكا انجام شده است و براساس آن مرداني كه بارور نمي شوند و عقيم هستند را بررسي كردند و مشخص شد اين مردان بيشتر افرادي بودند كه مادران آنان در دوران بارداري استعمال سيگار داشتند و لذا وقتي آنها به سن بلوغ و ازدواج رسيدند عقيم شدند.
دخانيات طيف وسيعي از عوارض را به همراه دارد كه برخي از اين عوارض را ما هم اكنون مي بينيم، برخي را بعد از تولد نوزاد و برخي را 20 سال بعد.گاهي اين تصور ايجاد مي شود كه فردي كه سيگار مي كشد فقط خود را دچار مشكل مي كند درحالي كه افرادي كه در محيط سيگار هستند از مضرات آن در امان نيستند و مصرف سيگار خطراتي را براي آنها هم به دنبال دارد.
ضرر قليان براساس مطالعات نشان داده شده است 10 تا 20 برابر دود سيگار است و مكان هايي كه قليان عرضه مي كنند ندانسته به مردم سم مي دهند.

 



توت فرنگي منبع غني آنتي اكسيدان

توت فرنگي منبع غني از فيبر، ويتامين C، پتاسيم و آنتي اكسيدان ها است.
از اين ميوه مي توان در جهت افزايش سلامت قلب، كاهش خطر ابتلا به انواع سرطان و در مجموع ارتقاء سلامتي بدن بهره گرفت. اين ميوه همچنين داراي املاح كلسيم، آهن و فسفر است، به ويژه فسفر موجود در اين ميوه عملكرد مغز را بهبود مي بخشد. دانشجويان و افرادي كه تمرينات فكري مي كنند، بهتر است حتماً توت فرنگي ميل كنند چرا كه خوردن اين ميوه باعث تامين فسفر مورد نياز مغزشان مي شود.
نكته مهمي كه در مورد توت فرنگي بايد در نظر داشت اين است كه اين ميوه به راحتي آلوده مي شود، لذا در زمان شستن بايد دقت كافي اعمال شود.

 



كودكان و حفظ محيط زيست

زماني كه كودكان به مرحله رفتن به مهد كودك يا پيش دبستان مي رسند در مورد محيط پيرامون خود اطلاعات بيشتري كسب مي كنند. در صورتي كه تاكنون در اين راه گام برنداشته ايد اكنون زمان خوبي است كه به كودكتان در مورد حفظ محيط زيست توضيحاتي دهيد. اگر با فرزندتان درباره حفظ محيط خانه خود حرف زده ايد با استفاده از روش هاي زير مي توانيد او را به حفظ
محيط زيست خارج از خانه هم علاقه مند كنيد.
¤ به كودك خود اطلاعات اساسي بدهيد.
خانم «الف» مي گويد: «روزي توجه پسر 7ساله من به مجله اي بر روي ميز جلب شد كه بر روي جلد آن عكس يك خرس قطبي ديده مي شد. در اين مجله در مورد خطري كه بر اثر گرم شدن كره زمين، خرس هاي قطبي را تهديد مي كند مطالبي نوشته شده بود. من تصميم گرفتم با پسرم خيلي صريح حرف بزنم و بنابراين به او گفتم كه درست است كه زندگي خرس هاي قطبي و ساير جانداران در خطر است ولي، ما مي توانيم در اين ميان نقش مثبتي ايفا كنيم.
¤ به كودك خود صرفه جويي در مصرف انرژي را آموزش دهيد.
خانم «الف» مي گويد: «زمان جنگ بود. پدر و مادرم مدام به من يادآوري مي كردند كه لامپ هاي اضافي را خاموش كنم و در مصرف كليه مواد صرفه جويي نمايم. آنها با اين كار درس هاي زيادي به من دادند. كودك شما بايد به صرفه جويي در مصرف انرژي عادت كند. او بايد بداند با اين كار هزينه كمتري به خانواده تحميل مي شود.»
¤ به كودكتان يادآوري كنيد كه هنگام مسواك زدن شير آب را ببندد. يك كودك مدرسه اي به خوبي مي داند كه آب مصرفي ما از رودخانه ها و مخازن تأمين مي شود. به او توضيح دهيد. كه با هدر دادن آب، خيلي ها آسيب مي بينند و در ضمن انرژي زيادي هدر مي رود.
شيري كه به مدت 5دقيقه چكه كند معادل روشن شدن 24 ساعته يك لامپ 60واتي انرژي به هدر مي دهد.
¤ به فكر سرگرمي هاي مناسبي براي اعضاي خانواده باشيد.
¤به فرزند خود نشان دهيد كه چگونه مي تواند بدون استفاده از وسايل الكترونيكي خود را سرگرم كند. شما مي توانيد به بازي هاي خانوادگي بپردازيد، كتاب هاي جذاب بخوانيد، به پياده روي و دوچرخه سواري برويد و...
¤ بازيافت مواد را جدي بگيريد.
¤ از كودك خود بخواهيد هر نوع زباله را در سطل مخصوص خود بريزد و به روي هر كدام از سطل ها تصوير زباله مورد نظر را بكشد.
¤ هرازگاهي از فرزندتان بخواهيد براي كمك به مستمندان، در جمع كردن لباس ها، كتاب ها، اسباب بازي ها و ساير وسايل كهنه به شما كمك كند.
¤از مواد سازگار با طبيعت استفاده كنيد.
¤ هنگام نظافت خانه به جاي حوله هاي كاغذي از پارچه استفاده كنيد. تا حد امكان موادي را به كار ببريد كه به محيط زيست آسيبي نمي رسانند. اين كار نه تنها به نفع محيط زيست است بلكه براي خانواده شما نيز مفيد مي باشد.
از كيسه ها و ظروفي استفاده كنيد كه قابل استفاده مجدد باشند.
¤يكي ديگر از راه هاي آسان حفظ محيط زيست اين است كه به جاي خريدن بطري هاي متعدد نوشابه، يك بطري را مدام از نوشابه پر كنيد.
در ضمن براي خريد از پاكت هاي كاغذي استفاده كنيد.
¤به جاي چند پاكت كوچك، از يك پاكت بزرگ استفاده كنيد.
¤به جاي خريدن پاكت هاي كوچك، يك پاكت بزرگ تهيه كرده و آن را به بخش هاي مختلف تقسيم بندي كنيد، به طوري كه قابل استفاده مجدد باشد.
¤ هنگام ساختن آثار هنري، هيچ قسمتي را دور نريزيد.
¤براي جمع آوري قسمت هايي كه در اثر كارهاي هنري بر جاي مي ماند سطل هاي كوچكي در نظر بگيريد. يادتان باشد حتي اشيايي مثل مدادهاي شكسته و دگمه ها نيز مي توانند مجدداً مورد استفاده قرارگيرند. هر چقدر بيشتر صرفه جويي كنيد، پول كمتري براي خريد وسائل جديد خرج خواهيد كرد.
¤ از خانه زياد خارج شويد.
در صورت امكان اعضاي خانواده را پارك يا طبيعت ببريد. با اين كار ضرورت حفظ محيط زيست براي كودكان يادآوري مي شود.
آذر شايان

 



كمروها بخوانند

كمرويي، يك پديده پيچيده رواني- اجتماعي است. كمرويي، يك صفت يا ويژگي ارثي يا ژنتيكي نيست، بلكه اساسا در نتيجه روابط نادرست بين فردي و سازش نايافتگي هاي اجتماعي در مراحل اوليه رشد، در خانه و مدرسه پديدار مي شود.
با اينكه برخي از روان شناسان بر اين عقيده اند كه بعضي افراد با زمينه يا سندرم كمرويي متولد مي شوند، اما بايد توجه داشت كه بحث درباره سندرم كمرويي و استعداد بيشتر بعضي از كودكان در ابتلا به كمرويي به معناي ارثي بودن كمرويي مثل رنگ چشم و پوست نيست. بديهي است كودكان كمرو عموما متعلق به والديني هستند كه خودشان كمرويي دارند، ليكن اين بدان معني نيست كه اين قبيل كودكان كمرويي را از طريق ژن هاي ناقل از والدين خود به ارث برده اند، بلكه اساسا بدين معناست كه كمرويي را از آنها ياد گرفته اند.
كمرويي ناشي از ترس
كمرويي ناشي از ترس، عموما از سال اول زندگي نوزاد مشاهده مي شود. مطالعات انجام شده روي نوزادان، حاكي از اين است كه در اواسط سال اول زندگي (غالبا در شش ماه دوم آن)، كمرويي به عنوان يك پديده همگاني در همه نوزادان، نسبت به غريبه ها و افراد آشنايي كه به خاطر تعيين لباس و آرايش، ظاهرشان متفاوت به نظر مي آيد ديده مي شود به عبارت ديگر در اين شرايط اضطراب ناشي از روبه رو شدن با بيگانه ها و ناآشناها، وجود كودك را فرا مي گيرد. در حقيقت كودك خردسال، از اين رو كمروست كه مردم برايش ناآشنا هستند، از او بزرگ تر، قوي تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و كودك نمي داند كه در شرايط گوناگون چگونه با وي برخورد خواهند كرد.
بعد از 6 ماهگي، كودكان خردسال به تدريج به لحاظ رشد ذهني و عاطفي، مي توانند افراد آشنا را از غريبه ها تشخيص دهند. همراه با افزايش دامنه ارتباطات كودك با ديگران، كم كم بر تجارب خوشايند و دوست داشتني وي افزوده مي شود و كودك از ارتباط و همنشيني با ديگران بخصوص آشنايان لذت مي برد، ترسش فرو مي ريزد و اين حالت مقدمه لازم و مطلوبي براي اجتماعي تر شدن كودك است.
خانواده و فرزندان كمرو
در بررسي علل كمرويي به طور مشخص مي بايست به شرايط و عوامل خانوادگي، ويژگي هاي شخصي و شخصيتي، نظام باورها و رفتارهاي فردي، موقعيت هاي رواني و اجتماعي اشاره كرد.
محيط خانواده و تجارب اوليه كودك به خصوص در سنين پيش دبستاني و سال هاي آغازين مدرسه، اصلي ترين نقش را در شكل گيري شخصيت كودك دارد. در اين دوران الگوهاي رفتاري بزرگسال، برنامه هاي تلويزيوني، نحوه و ميزان ارتباطات عاطفي، كلامي و اجتماعي خردسالان با والدين و بزرگسالان خانواده بيشترين تأثير را در رشد مطلوب اجتماعي و يا به وجود آمدن اضطراب و كمرويي كودكان مي تواند داشته باشد.
هنگامي كه الگوهاي بزرگسال مثل والدين، خودشان عموما مضطرب هستند و از مهارت برقراري روابط عاطفي- اجتماعي مطلوب و خوشايند با ديگران به ويژه با فرزندان خود بي بهره هستند، بدون شك طبيعي است كه فرزندان اين خانواده نيز بياموزند كه كمرو باشند به همين دليل بعضي از روان شناسان مانند «واتسون» كمرويي كودكان را در نتيجه يادگيري و تقويت آن در خانه و مدرسه مي دانند.
كمال جويي و آرمان گرايي فوق العاده والدين و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرايط گوناگون و وادار كردن آنها به رفتارهاي كليشه اي و قالبي و عكس العمل هاي تصنعي در موقعيت هاي مختلف اجتماعي، (در حضور مهمانان، به هنگام مهماني رفتن، حضور در مجالس جشن و مراسم عمومي، كوچه و خيابان، در اتومبيل و اتوبوس، به هنگام لباس پوشيدن، غذا خوردن، نگاه كردن، صحبت كردن، راه رفتن و...) سختگيري بيش از حد بر كودكان و نوجوانان و داشتن توقعات زياد، رفتار خصمانه و عصبي با آنها، تهديدها و تنبيه ها، تحقيرها و تهديدهاي ناروا و ياحمايت هاي افراطي و غيرضروري از فرزندان از اصلي ترين زمينه هاي رشد معيوب اجتماعي كودك و بروز كمرويي به شمار مي آيند.
مشاهده دوگانگي و تعارض در رفتار الگوهاي بزرگسال و ايجاد ناهماهنگي در مفاهيم اساسي شخصيت كودك كه موجب كشمكش هاي دروني و در نتيجه اختلال در رشد طبيعي مي شود، اضطراب شديد و كمرويي كودك را به همراه خواهد داشت.
كمرويي در ميان فرزندان اول خانواده و تك فرزندها بيش از ساير فرزندان خانواده ديده مي شود، به خصوص زماني كه والدين قادر نباشند زمينه تربيت و رشد اجتماعي مطلوب و هماهنگ ايشان را مطابق با نيازهاي عاطفي و اجتماعي آنان فراهم آورند.
به طور كلي در بيشتر موارد، فرزندان اول خانواده و تك فرزندها با بزرگ ترها بيشتر همانندسازي مي كنند و تمايل ايشان در برقراري ارتباط با بزرگسالان بيش از همسالانشان است. به ديگر سخن، فرزندان اول خانواده و تك فرزندها در برقراري ارتباط با همسالان و همكلاسي هاي خود بيشتر با مشكل مواجه مي شوند تا با افراد بزرگسال چرا كه عموماً والدين انتظارات و توقعات متنوعي از تنها فرزند و يا فرزند اول خود دارند و به دليل همين انتظارات فوق العاده، اعمال فشارهاي رواني از طرف والدين و آرمان خواهي هاي فراوان ايشان و احساس ناتواني اين قبيل فرزندان در تحقق بخشيدن به خواست هاي والدين به تدريج بعضاً دچار احساس بي كفايتي مي شوند و خودپنداري بسيار ضعيفي پيدا مي كنند و زمينه اضطراب فراگير و كمرويي در شخصيت ايشان نمايان مي شود. به علت چنين وضعيت عاطفي رواني، از دست دادن احساس خود ارزشمندي و برخورداري از خودپنداري كمتر در بعضي از موارد فرزندان اول در مقايسه با ساير فرزندان خانواده به توفيقات كمتري در پيشرفت تحصيلي دست مي يابند.
مدرسه به عنوان اولين جايگاه رسمي تجربه اجتماعي كودكان، مي تواند نقش تعيين كننده اي در تقويت كمرويي با پرورش مهارت هاي اجتماعي آنان ايفا كند. متأسفانه در بسياري از موارد، كمرويي كودكان در محيط مدرسه و فضاي كلاس درس تقويت مي شود و چنين رفتار ناخوشايندي در شخصيت كودك تثبيت مي شود.
در غالب موارد، اولياي مدرسه رفتار انفعالي و آرام و سكوت مضطربانه كودك يا كودكان كمرو و ناتوان را به عنوان يك صفت پسنديده و ويژگي رفتاري مطلوب تلقي مي كنند، بعضاً با تأييد و تشويق هاي خود به طور مستقيم و غيرمستقيم سعي مي كنند آن را تقويت كنند. واقعاً جاي بسي تعجب و تأسف است كه در بسياري از مدارس ما گاهي بالاترين نمره انضباط از آن كمروهاست!
برچسب زدن ها و القاي ويژگي هاي خاص به بعضي از كودكان، مانند اين كه معلم مرتباً بگويد كه فلان كس، دانش آموزي است بسيار آرام، ساكت و مؤدب و اعمال فشارهاي اخلاقي و وادار كردن كودك به سكوت هاي اجباري و رفتارهاي به اصطلاح مؤدبانه مصنوعي سبب مي شود كه وي به تدريج به يك موجود كاملاً كمرو با شخصيتي انفعالي تبديل شود.
در اينجا نيز اعمال فشارهاي رواني و اخلاقي، اجراي مقررات خشك و غيرقابل انعطاف، برخوردهاي قالبي و ديكتاتور منشانه، رقابت هاي فشرده و نابرابر، ترسيم فاصله يا شكاف فوق العاده زياد و غيرعادي بين وضع موجود و وضع مطلوب براي دانش آموزان، اظهار نگراني مداوم نسبت به آينده شاگردان و كنترل شديد رفتارهاي فردي و اجتماعي ايشان، كمال جويي ها و آرمان خواهي ها، تحقيرها و تهديدها، تنبيه ها و محدوديت هاي غيرمنطقي و تقويت روحيه تسليم پذيري و احساس عدم كفايت اجتماعي و غيره مي تواند زمينه هاي اضطراب و كمرويي را در كودكان ايجاد و يا تقويت كند.
فشارهاي اجتماعي
و كمرويي
علاوه بر خانه و مدرسه، عواملي همچون محروميت ها و آسيب هاي اجتماعي، ناسازگاري هاي شغلي، سلطه ها و فشارهاي گروهي، مقايسه ها و برتري طلبي هاي قومي و نژادي، تقويت شخصيت انفعالي، پرخاشگري ها و قدرت مداري ها، كنترل شديد اجتماعي، ويرانگري خلاقيت هاي ذهني و غيره مي تواند از ديگر عوامل زمينه ساز فزوني اضطراب، تشديد كمرويي و رفتارهاي گوشه گيرانه باشد.
كمرويي رفتاري است آموخته شده و رفتاري قابل تغيير اما هميشه بايد اميدوار بود و به مطلوب ترين شرايط و مؤثرترين روش ها انديشيد.

 



«عوارض شكستن انگشتان»

برخي افراد عادت دارند براي رفع خستگي به انگشتان دست فشار وارد كنند و يا حركاتي سريع در ناحيه گردن انجام دهند. وارد كردن فشار به مفاصل موجب بروز صداهايي در ناحيه مفاصل مي شود و به اصطلاح قولنج آن مي شكند.
انجام چنين حركتي در كوتاه مدت موجب احساس راحتي و رفع خستگي در فرد مي شود ولي در طولاني مدت عوارضي در پي خواهد داشت.
انجام حركات نامناسب و ناگهاني در زمان بروز احساسات ويا با هدف خستگي در صورتي كه بدن آمادگي انجام آن را نداشته باشد و با حركات نامناسب تكرار شوند، مي تواند به مفاصل آسيب جدي وارد كند.
چرخش ناگهاني كردن كه در برخي افراد مشاهده مي شود، بسيار خطرناك است و مي تواند موجب وارد آمدن آسيب به ستون فقرات و عضلات گردن شود. در پارك ها نيز نوعي وسيله ورزشي وجود دارد كه فرد هنگام استفاده از آن در ناحيه كمر چرخش ايجاد مي كند اين چرخش اگر بيش از حد مجاز باشد مي تواند موجب آسيب ستون فقرات شود.
در صورتي كه شكستن مفاصل انگشتان با درد و التهاب همراه نباشد و به صورت مكرر انجام نشود، مشكلي براي فرد ايجاد نمي شود اين در حالي است كه اگر انجام اين كار با درد و التهاب همراه باشد نگران كننده است و بايد به پزشك مراجعه شود.

 



پاستيل حساسيت زاست

مصرف پاستيل و ژله مي تواند موجب بروز بيماري، حساسيت و آلرژي شود.
ژلاتيني كه در ساخت پاستيل ها به كار برده مي شود از استخوان ها تامين مي شود.
استفاده نكردن از منابع سالم و عدم دسترسي به فناوري صحيح ژلاتين براي تهيه پاستيل و ژله مي تواند موجب بروز بيماري، حساسيت و آلرژي شود.
موادرنگي كه در توليد پاستيل و ژله استفاده مي شود، ممكن است غيرمجاز و از منابع خوراكي نباشد و مشكلاتي را براي كودكان و حتي بزرگسالان ايجاد مي كند.
استفاده از پاستيل و ژله هاي صنعتي به دليل انرژي مازاد بر نيازي كه در اختيار كودكان قرار مي دهد؛ موجب چاقي و اضافه وزن آنها مي شود.
از آنجا كه كودكان نسبت به سابق كم تحرك تر شده اند و به دليل آپارتمان نشيني و نبود فضاي لازم براي بازي و ورزش كودكان بيشتر به تماشاي برنامه تلويزيوني و بازي هاي رايانه اي مشغول مي شوند، هله هوله زياد مصرف مي كنند كه باعث چاق شدن آنها مي شود.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14