(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 7 تیر 1390- شماره 19961

آسيب شناسي معضل كودكان خياباني در جامعه- بخش دوم
آينده اي مبهم گم شده در غبار بي مهري



آسيب شناسي معضل كودكان خياباني در جامعه- بخش دوم
آينده اي مبهم گم شده در غبار بي مهري

پشت يك چراغ قرمز، دختري گل مي فروشه، وقتي كه چراغ سبزه، مي ره واي ميسه يه گوشه، دسته مي كنه گلاشو، دوباره مياد خيابون، ميدوئه اين ور و انور دنبال ماشينهاي فراوون، ميگه گل، گل دارم آقا... گلاي تازه و زيبا... بخرين چنتايي مونده... خانوما گل... آقايون گل، كسي درد دخترك رو از تو چشماش نمي خونه، آسمون چشماش ابري، ولي اون همش مي خنده، هميشه يه بغض سنگين راه حرفاشو مي بنده، ماشينا مي ان و مي رن ولي اون زرد نگاهش، دوباره چراغ قرمز، آخه اون چيه گناهش!
گل فروشي در سر چهارراه ها، فال فروشي داخل مترو، اسكاچ فروشي در معابر عمومي، زباله گردي كارگري كوره پز خانه ها و مزارع و... بيشتر صاحبان اين مشاغل كودكان بين 5تا 18سال هستند كه در موضوع كودك بودن و كار مشتركند. همه ما با اين كودكان در موارد مختلف روبه رو شده ايم و در حس ترحم و افسوس نسبت به اين كودكان كار مشتركيم.
هيچ كدام از آنها بيش از 17-16سال ندارند، اما در بازوان نحيف هر كدام تجربه كارهاي سخت در برابر مزدي اندك، حكايت از ضعف فرهنگي و فقر اقتصادي دارد. به اعتقاد كارشناسان مسائل اجتماعي بسياري از كودكاني كه به اجبار خانواده خود مجبور به كاركردن در كارگاه هايي مي شوند كه كمتر مورد بازرسي قرار مي گيرند و در اندك بازديدهايي كه از آنها صورت مي گيرد، با زيركي خاصي كودكان زير 15سال را از چشم مأموران مخفي مي كنند تا مبادا نيروي كار ارزان خود را از دست بدهند يا مجبور به پرداخت حق بيمه شوند.
همت مضاعف براي ريشه كني معضل اجتماعي كودكان كار
حضور كودكان كار در سرماي زمستان و گرماي تابستان در خيابان ها طي سال هاي اخير در بيشتر نقاط كشور به چشم مي خورد و يكي از معضلات اجتماعي است كه جامعه هم اينك با آن روبه روست هر چند كه در تمام دنيا اين معضل وجود دارد، اما بايد با همكاري مسئولان و كمك خيرين و مردم اين معضل در جامعه ريشه كن شود. فاطمه شهبازي، مددكار امور اجتماعي سازمان بهزيستي در استان سمنان نيز در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه وضعيت اسفناك كودكان كار، قصه پردردي است كه دل و جان دوستداران و تلاشگران احقاق حقوق كودكان را به درد مي آورد، مي گويد: «متأسفانه در برخي از كارگاه هاي توليدي كوچك شاهد هستيم كه به ازاي 12 ساعت كار فقط 30تا 40هزار تومان دستمزد به بچه ها مي دهند و براي اين افراد، قانون كار، قانوني بيگانه است.»
وي مي گويد: «ايراني و افغاني تفاوتي نمي كند، كودك هستند و برخلاف قانون هاي نوشته و نانوشته، دشواري روزهاي سخت بزرگي را تجربه مي كنند.»
از او درمورد علل رشد كودكان كار سؤال مي كنم كه مي گويد: «شكاف طبقاتي، افزايش تعداد خانواده هاي بدسرپرست، بي سرپرست و تك سرپرست، افزايش جمعيت فقر فرهنگي، مهاجرت، عدم تأمين اجتماعي و حاشيه نشيني به اضافه درگيري هاي مستمر خانوادگي و اعتياد و مشاغل كاذب در گسترش اين ناهنجاري هاي اجتماعي نقش دارند.»
نان آوران كوچك
دخترك 7ساله همراه مادر خود منتظر است تا چراغ قرمز شود و ماشين ها توقف كنند و آنها بتوانند بسته هاي دستمال كاغذي را به يكي از راننده ها بفروشند. از دور تماشايشان مي كنم چون به محض اينكه دوربين و خبرنگار را ببينند فرار مي كنند و هيچ گاه اسم واقعي و آدرس محل زندگي شان را نمي دهند، اگر هم به صورت اتفاقي بچه اي كم تجربه اطلاعات محدودي بدهد، فقط تنها اسمش را مي گويد و عنوان مي كند پدرش مريض است و گوشه خانه افتاده يا ادعا مي كند اصلاً پدر ندارد.
دقايقي غرق رفتار دختر بچه مي شوم. همين كه ماشين ها از حركت بازمي ايستادند، او شيشه يك ماشين مشكي رنگ را با دستان كوچكش مي زند و با خواهش و التماس از راننده مي خواهد يك بسته دستمال كاغذي از او بخرد، شايد دخترك فكر مي كند كه چون راننده سوار ماشين مدل بالاست به او كمك خواهد كرد. دخترك با گريه و زاري در يك دست خود بسته دستمال را به راننده نشان مي دهد و با انگشتان دست ديگرش اشك را كه در چشمانش جمع شده پاك مي كند، راننده سر او داد مي زند، دخترك خواهش و التماس مي كند و صورت غرق در عرق و اشك جاري شده بر گونه هاي آفتاب سوخته اش را به شيشه ماشين مي چسباند. نگاهش به دختربچه اي كه در صندلي عقب ماشين و زير باد كولر نشسته و عروسكي در دست دارد و به او لبخند مي زند، مي افتد، نگاه دخترك پرمعناست، نگاهي كه تا سبز شدن چراغ قرمز طول مي كشد!
نگاه دخترك دستمال فروش تا چرخش ماشين به يك خيابان ديگر ادامه دارد، دخترك با خود فكر مي كند كه اي كاش او هم مثل آن دختر داخل ماشين نشسته بود تا كسي سر او داد نزند، تا او هم مثل بقيه هم سن و سالان خود بتواند با عروسك بازي كند، تا او هم بتواند مثل ديگر كودكان قهقهه هاي شادي سر دهد و به همراه پدر و مادر خود به تفريح بپردازد و دخترك همه اينها را خوب مي فهمد. حال باز او منتظر است تا دوباره چراغ قرمز شود و با لبخند دستمال هايش را بفروشد!
سن كودك كار در ايران زير 15 سال است
براساس آئين نامه اجرايي ساماندهي كودكان خياباني مصوب هيئت وزيران، كودك خياباني به فرد كمتر از 18سال كه به صورت محدود يا نامحدود در خيابان به سر مي برد اطلاق مي شود، ضمن اينكه طبق قانون وزارت كار سن كودك كار در ايران زير 15سال قيد شده است.
دكتر فرشته سازگاري، جامعه شناس در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه كودكان خياباني را مي توان در دو گروه جاي داد، مي گويد: «گروه اول كودكاني هستند كه خانواده دارند و به دليل فقر فرهنگي و گاهي فقر اقتصادي و براي امرار معاش به خيابانها روي مي آورند. اين كودكان صبح ها از خانه بيرون مي آيند تا با درآمدهايي كه از فروش يك بسته آدامس، چند بسته كبريت و چند ورق فال و ... به دست مي آورند كمك خرج خانواده باشند و زماني كه شب فرا مي رسد، مجدداً به خانه خود برمي گردند.»
وي مي گويد: «گروه دوم از كودكان خياباني، كودكاني هستند كه به دلايلي مانند طلاق، اعتياد والدين و... خانواده شان از هم گسيخته شده و ارتباط آنها با خانواده شان قطع گرديده است، بنابراين، اين كودكان خيابان را به عنوان خانه و كاشانه خود برمي گزينند و مشغول كارهاي سطح پايين مي شوند و در اين حالت است كه بايد به فكر آينده بود.»
دكتر سازگاري ادامه مي دهد: «وقتي اين گروه از كودكان خياباني بزرگ مي شوند، چون عقده هاي ناشي از بحران محبت و توجه در آنها رشد كرده است و با بي مهري ها و بي تفاوتي هاي جامعه نسبت به خودشان بزرگ شده اند، اين بي مهري ها و عقده هاي ناشي از آن را در آينده نه چندان دور در قالب انواع جرم و بزه نشان مي دهند يا به فردي شرور تبديل مي شوند.» درمورد راهكار حل اين معضل از وي سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «هميشه مي گويند پيشگيري بهتر از درمان است، بنابراين بايد قبل از آنكه براي كودكان خياباني و كار بتوانيم كاري انجام دهيم، بايد از اين معضل اجتماعي پيشگيري به عمل آوريم، يعني خانواده هاي بي بضاعت و كم درآمد را شناسايي كنيم و آنها را براي كمك مالي به نهادها و سازمانهاي مربوطه معرفي نماييم.»
اجرايي نشدن مصوبات مشكل ساز است
تمام نكاتي كه جامعه شناسان براي حل اين معضل اجتماعي بدان اشاره مي كنند مورد توجه مسئولان بهزيستي و ديگر ارگان هاي ذي ربط قرار گرفته است، اما بازهم علي رغم اين همه تلاش، شاهد حضور روزافزون كودكان كار درگوشه و كنار شهرها بخصوص پايتخت كشورمان هستيم.
فرزانه اميريزداني، رئيس گروه بازتواني سازمان بهزيستي در مورد دلايل اين مسئله در گفت وگو با گزارشگر كيهان به فعاليت ها و روند كار سازمان بهزيستي در مورد رسيدگي به وضعيت كودكان كار و ساماندهي كودكان خياباني اشاره مي كند و مي گويد: «از سال 78 با اجراي آيين نامه جمع آوري متكديان، سازمان بهزيستي يكي از ارگان هاي درگير موضوع بود و تمام تلاش خود را براي ساماندهي كودكان متكدي به كار گرفت تا اينكه درسال 80 تعداد مراكز گسترش يافت و از سال 84 به بعد آيين نامه ساماندهي كودكان خياباني به تصويب هيئت وزيران رسيد و ساماندهي اين كودكان به صورت خاص به سازمان بهزيستي محول شد، اما در كنار آن و طبق آيين نامه، 10 دستگاه و ارگان ديگر هم وظايفي را جهت همكاري و هماهنگي با سازمان بهزيستي عهده دار شدند. بنابراين علاوه بر بهزيستي دستگاه هاي ديگري هم در ساماندهي كودكان خياباني مسئول هستند.»
به خانم اميريزداني مي گويم با وجود اين همه سازمان و نهاد مسئول متاسفانه چرا شاهد نابساماني اين كودكان و وجود اين معضل در جامعه هستيم و سالهاست كه اين پاسكاري ها در ارگان هاي ذي ر بط وجود دارد كه وي در پاسخم اين طور مي گويد: «مشكل ما در اجرايي نشدن برخي از مصوبات آيين نامه است كه وظايفي را براي خيلي از ارگان ها پيش بيني كرد، اما آنها انجام نمي دهند.»
رئيس گروه بازتواني سازمان بهزيستي مي گويد: «حل اين پديده نياز به همكاري و هماهنگي همه دستگاه هاي مسئول دارد، تمام دستگاه ها بايد گوشه اي از كار را بگيرند تا مشكل حل شود، مثلا در مورد اتباع بيگانه مي طلبد كه وزارت كشور با ما همكاري تنگاتنگي داشته باشد، سازمان بهزيستي تجارب زيادي طي سال ها فعاليت دراين خصوص كسب كرده است.»
به او مي گويم مگر وزارت كشور دراين خصوص اقدامي انجام نمي دهد، مي گويد: «خوشبختانه سال گذشته طي همكاري كه وزارت رفاه و كشور با سازمان بهزيستي در مورد بازبيني مصوبه ساماندهي كودكان خياباني و كار داشته، اميدواريم اين چرخه ساماندهي كامل تر شود چون اين مسئله امسال در دستور كار قرار گرفته است.»
خانم امير يزداني با اشاره به اينكه هدف سازمان بهزيستي و ديگر ارگان هاي ذي ربط ساماندهي موفق و توانمندسازي كودكان و خانواده ها مي باشد، مي گويد: «نمي توان كودك را جدا از خانواده ديد و براي توانمندسازي، يك ارگان به تنهايي نمي توان موفق شد، بنابراين تمام دستگاه ها بايد تلاش كنند.»
وي همچنين به نقش مردم و آگاهي آنها در امر توانمندسازي كودكان خياباني هم اشاره مي كند و مي گويد: «اگر مردم فرهنگ صحيح كمك به كودكان خياباني را آموزش ببينند و به متكديان كمك ننمايند، قطعا سازمان بهزيستي در امر توانمندسازي كودكان موفق تر مي شود.»
كودك خياباني، نوعي كودك آزاري است
مجيد ارجمندي، رئيس گروه اورژانس اجتماعي سازمان بهزيستي هم در گفت وگو با گزارشگر كيهان به دلايل افزايش كودكان خياباني به عنوان يك معضل اجتماعي اشاره مي كند و مي گويد: «از آنجايي كه كارساماندهي اين كودكان به خوبي اجرا نمي شود، لذا شاهد حضور گسترده اين بچه ها در گوشه و كنار شهرمان هستيم ضمن اينكه ضعف فرهنگي و مشكلات اقتصادي و عوامل اجتماعي مثل مهاجرت و شهرنشيني بي رويه و افزايش حاشيه نشيني را هم بايد به موارد فوق اضافه كنيم.»
وي با اشاره به اينكه كودك خياباني را از بعد كودك آزاري هم بايد نگاه كنيم، مي گويد: «طبق تعريف، چنانچه شرايطي در كودكان وارد شود كه رشد بالفعل و بالقوه آنها را به خطر اندازد، آن هنگام كودك آزاري صورت گرفته است. بنابراين در موضوع كودك خياباني شاهد نوعي كودك آزاري هم هستيم و لذا مسئولان بايد به اين موضوع حساس شده و از اين زاويه به كودك كار نگاه كنند. ضمن اينكه معتقدم براي توانمندشدن كودك و رفع مشكلات آنها از طريق خانواده بايد اقدامات لازم صورت گيرد و بايد وارد خانواده ها شويم، مشكل پدر معتاد و بيكار را حل كنيم، به فكر درمان و حل مشكلات درماني پدر باشيم و مادر را توانمند سازيم، آن هنگام است كه مي توانيم بچه ها را در خانواده جذب نماييم، اما وقتي خانواده دچار مشكل است، طبيعي است كه كودك در خيابان آزار مي بيند.»
به آقاي ارجمندي مي گويم؛ خب شما كه مشكل را مي شناسيد، پس چرا به مسئولان راه حل آن را پيشنهاد نمي دهيد، كه در پاسخم مي گويد: «دراين خصوص خلأ قانوني وجود دارد، ما نمي توانيم براي كودكي كه پدر و مادر دارد به طور موقت سلب صلاحيت از پدر بگيريم وطبق قانون وقتي كودكي پدر و مادر دارد، بايد به دامان خانواده برگردد، ولو اينكه صلاحيت نداشته باشد. اگر قوانين محكم در اين زمينه داشته باشيم مي توانيم با مشكلات و معضلات اجتماعي برخورد كنيم.»
اين روان شناس با اين هشدار جدي كه كودك خياباني مسئله ساده اي نيست، از مسئولان مي خواهد به صورت دقيق به موضوع كودك آزاري و كودك خياباني رسيدگي كنند. وي همچنين اضافه مي كند: «اين كودكان كه به طور غيرمستقيم در خيابان هستند به تدريج گروه هاي بزهكار را تشكيل مي دهند، هرچند كه تحقيقاتي نداريم تا نشان دهد، اين بچه ها عمدا دور هم جمع مي شوند و يك باند را تشكيل مي دهند. اما وقتي اين كودكان در جمع گروه هاي هم سن و سال و مشابه خود قرار مي گيرند، رفتارهايي توام با خشونت را آموزش مي بينند و كمتر به سوي رفتارهاي شايسته اجتماعي گرايش پيدا مي كنند.»
اين روان شناس در ادامه به موضوع اتباع بيگانه و كودكان خياباني اين گروه بيگانه هم اشاره مي كند و مي گويد: «مهاجران افغاني و پاكستاني هم به افزايش اين معضل اجتماعي در كشور دامن مي زنند و وزارت كشور بايد اقداماتي اساسي در اين خصوص انجام دهد.» آقاي ارجمندي در ادامه به صدمات روحي و رواني ناشي از كار كردن اين كودكان در خيابان ها و كارگاه هاي زيرزميني اشاره مي كند و مي گويد: «كودكان روحيه بسيار لطيفي دارند كه به راحتي به هر طرفي سوق داده مي شوند و طبيعي است وقتي در معرض رفتارهاي ضداجتماعي قرار بگيرند آينده خطرناكي برايشان رقم خواهد خورد و اگر در اين دوران به خانواده هاي آنها رسيدگي نشود، اين چرخه تكرار و فقر بين اين گونه افراد دائما تكرار مي شود.»
خلأ قانوني نداريم
دعواي بهزيستي و ارگان هاي مسئول درخصوص جمع آوري متكديان و ساماندهي كودكان خياباني از سال ها قبل هم وجود داشته و ظاهرا هنوز هم ادامه دارد. چون وقتي به هادي مقدسي، نماينده بروجرد و عضو كميسيون اجتماعي مجلس در مورد خلأ قانوني براي ساماندهي كودكان كار و خياباني گفتم، اين طور پاسخم را داد: «اين توجيه را اصلا نمي پذيرم اگر در مورد رسيدگي به وضعيت كودكان خياباني خلأيي وجود دارد، مسئولان ذي ربط چرا تاكنون حرفي به ميان نياورده اند، ضمن اينكه مي توانند پيشنهادات خود را در قالب طرح به مجلس ارائه دهند تا اقدامات لازم براي اجرايي شدن آن صورت گيرد.» وي با اشاره به اينكه كميسيون اجتماعي مجلس تاكنون جلسات متعددي را با مسئولان و ارگان هاي ذي ربط مخصوصا سازمان بهزيستي در خصوص كودكان خياباني و كار داشته است، مي گويد: «لايحه اصلاحيه قانون سرپرستي كودكان بي سرپرست كه در اختيار سازمان بهزيستي است دراين كميسيون مورد بررسي قرار گرفته و بستر قانوني براي اجراي دقيق آن نيز در دستور كار قرار دارد و مجلس هر كمكي لازم باشد دراين خصوص انجام مي دهد.»
مقدسي، با اشاره به اينكه نبايد كم كاري را به حساب بي قانوني يا خلأ قانوني بگذاريم، مي گويد: «برگزاري جلسات با سازمان بهزيستي را در اولويت كارهاي خود قرار داده ايم و در هفته آينده هم مسائل مربوطه به صورت جدي در كميسيون دنبال مي شود و چنانچه مستنداتي داشته باشيم كه اگر دستگاهي سازمان هاي مربوطه را همراهي نكنند با آنها برخورد قانوني مي شود.» نماينده بروجرد در ادامه مي گويد: «ناگفته نماند كه 80 درصد اين كودكان خياباني جزو اتباع بيگانه هستند.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14