طعم صلوات

يك روز كه پيغمبر
درگرمي تابستان
همراه علي مي رفت
درسايه ي نخلستان

ديدند كه زنبوري
از لانه ي خود زد پر
آهسته فرود آمد
بردامن پيغمبر

بوسيد عبايش را
دور قدمش پرزد
برخاك كف پايش
صد بوسه ي ديگر زد

پيغمبر از او پرسيد:
«آهسته بگو جانم
طعم عسلت از چيست؟
هرچند كه مي دانم»

زنبور جوابش داد:
«چون نام تو مي گويم
گل مي كند از نامت
صد غنچه به كندويم

تا ياد تو را هر شب
چون گل به بغل دارم
هر صبح كه برخيزم
درسينه عسل دارم

از قند و شكر بهتر
خوش تر زنبات است اين
طعم عسل از من نيست
طعم صلوات است اين»
افشين علا

تقديم به تمامي دوستان دوران قشنگ كودكي ام و سپاس از معلمان
عزيزي كه در زيباتر شدن زندگي كودكانه ام نقش زيادي داشتند.

نامه اي به كودكي
براي كودكي ام نامه مي نويسم باز
به نام آن كه سخن مي شود به او آغاز

به ياد كوچه و پس كوچه هاي آن دوران
به ياد مدرسه و برف و شرشرباران

به ياد قصه ي مادر بزرگ و لالايي
حساب بردنمان از كلاس بالايي

به ياد تخته سياه و مداد و مشق و كتاب
به ياد سرسره بازي، به عشق خوردن تاب

به ياد مدرسه و همكلاسي هاي قديم
به ياد كوچه و بازي و سنگها كه زديم

به ياد روز معلم، سرود و جشن و نشاط
به شوق خوردن زنگ و پرش به سوي حياط

كلاس اول و آن گريه هاي دلتنگي
كلاس كوچك درس و صفا و يكرنگي

به ياد قصه ي زاغ و پنير و شعر انار
به ذوق عيدي و عيد و به شوق فصل بهار

به ياد آن همه خوب و عزيز رفته ز دست
به ياد كودكي ام تا دل و تن و جان هست:

سلام كودكي اي فصل خوب و رويايي!
دلم گرفته از اين روزگار تنهايي

اگر بپرسي از اين جانبم ملالي نيست
ز ماتم و غم دوري كه حس و حالي نيست

رسيده ام به جواني، ولي تو عشق مني
هميشه تازه ترين غنچه توي اين چمني
ماه

گزارشي از دومين جشنواره فعاليت هاي تابستاني

پايگاه هاي حوزه 323 امام حسن عسگري(ع) ناحيه شرق سپاه مالك اشتر
تابستان ما اينگونه آغاز شد

بالاخره جشنواره شروع شد. بيش از 20مسجد در اين نمايشگاه شركت كرده بودند. عصر جمعه ساعت چهار حسينيه حضرت معصومه(س) پر از جواناني شده بود كه با ياري يكديگر گوشه اي از مراسم را گرفته بودند و جشنواره را به قول معروف روي انگشتانشان مي چرخاندند.
از در حسينيه كه وارد شدم بعد از يك دور كوچك و بازديد از نمايشگاه به دنبال دبير جشنواره، از اين غرفه به آن غرفه رفتم تا هماهنگي لازم را براي مصاحبه انجام دهم. اما آن قدر سرشان شلوغ بود و اطرافشان را كار گرفته بود كه براي يك گفت وگو مختصر هم وقت خالي نداشتند. بالاخره بعد از كلي دوندگي ايشان را در گوشه اي پيدا كردم و از او در مورد جشنواره سؤال كردم.
آقاي بهرامي (دبير جشنواره) در توضيحي مختصر بيان كرد: حوزه 323 امام حسن عسگري عليه السلام ناحيه شرق سپاه مالك اشتر در راستاي فعاليت فرهنگي پيرو بيانات مقام معظم رهبري مبني بر تحصيل، تهذيب، ورزش بر آن شد تا در تابستان ايام فراغت نوجوانان و جوانان، جشنواره فعاليت هاي فرهنگي پايگاه هاي بسيج تحت پوشش خود را به معرض بازديد مسئولين محترم فرهنگي منطقه، نوجوانان و جوانان عزيز قرار دهد. اين مهم اولا به منظور هم افزايي تجارب فرهنگي بين پايگاه ها برگزار شد تا مربيان فرهنگي بسيج بتوانند با آگاهي از توانايي دوستان بسيجي پايگاه هاي همجوار خود از تجربه و تخصص ايشان بهره برداري نمايند. دوم؛ دانش آموزان بسيجي هم با ديدن نوع برنامه هاي پايگاه هاي بسيج بتوانند ضمن آشنايي با دوستان هم سن و سال خود از كلاس هاي فرهنگي ديگر پايگاه ها استفاده كنند.
پس از گفت وگويي گرم با دبير نمايشگاه اول به سراغ پايگاه 30 ميثم تمار رفتم.
آقاي حميدرضا باقري فرمانده پايگاه كه اولين دوره شركتشان در جشنواره را تجربه مي كردند از تلاشي كه براي تابستان بچه ها انجام داده اند خبردادند و از شركت در نمايشگاه بسيار خرسند بودند. ايشان معتقد بودند. مشاركت و هماهنگي پايگاه ها در پرورش روحيه بسيجي نوجوانان و جوانان بسيار مؤثر است.
¤¤¤
امير حسين آبياري از جوانان فعال پايگاه 13كميل با معرفي آقاي مجيد بيات فرمانده ي پايگاه آشنايي و استفاده از تجارب ديگر پايگاه ها را علت حضورشان در اين نمايشگاه دانست.
¤ ¤ ¤
پايگاه 16 عمار مقصد بعدي من بود. جايي كه عليرضا
خوش لهجه (فرمانده پايگاه) در كنار حميد هوشنگي (معاونت فرهنگي پايگاه) از فضاي كوچك و هواي گرم جشنواره گله مند بودند اما برگزاري اين همايش ها را براي معرفي فعاليت هاي تابستاني مساجد بسيار مفيد و مؤثر دانستند.
¤ ¤ ¤
افتتاحيه
زماني كه مصاحبه ام با پايگاه 16 عمار به پايان رسيد مراسم افتتاحيه جشنواره شروع شد. افتتاحيه با قرائت آياتي از قرآن كريم توسط قاري نونهال ابوالفضل اميري رنگ و عطري معنوي گرفت. بعد از قرائت آقا ابوالفضل، نوجوانان مسجد نبوي سرود «وطن من» را اجرا كردند.
حاج آقا فاطمي منش هم مهمان ويژه جشنواره بودند. حتما ايشان را در برنامه «پرواز گل» ديده ايد. ايشان با همان صميميت هميشگي، بعد از نام خدا داستان هايي از شهيدان دفاع مقدس براي حاضرين بازگو كردند:
ژووان
ژووان كه اهل فرانسه بود، در ايران با خواندن دعاي كميل شيعه شده بود و نام خود را كمال ابوحيدر گذشته بود. او هميشه بيان مي كرد، فرق نمي كند فرانسوي باشم يا ايراني مهم اين است كه امام گفته كه بايد جهاد كنم و من هم پيرو او هستم. اين شهيد در وصيت نامه خود نوشته بود كه مي خواهم بالب تشنه مانند امام حسين(ع) به شهادت برسم.
لبخند
شهيد محمدرضا حقيقي يكي از شهيدان عمليات والفجر هشت، با لبخندي شيرين به سوي معبودش شتافت. ايشان در وصيت نامه خويش از خدا خواسته بود به هنگام رفتن به خانه ابدي خود ، لبخندي زيبا بر لبانشان نقش ببندد.
يقه اسكي
داستان مجتبي و پوشيدن يقه اسكي در گرماي آن روزهاي آبادان براي همه بچه ها يك مسئله شده بود. تا اينكه مجتبي به يكي از هم رزم هايش داستان يقه اسكي و نقش و نگارهاي روي بدنش را تعريف مي كند و از او مي خواهد تا به هنگام شهادتش او پيكرش را تحويل بگيرد. زماني كه خبر شهادت مجتبي آمد هم رزمش براي تحويل پيكرش به راه مي افتد ولي تنها پوتين هايش را تحويل مي گيرد. گويا در وصيت نامه خود از خدا خواسته بود،
هيچ كس بدن او را به هنگام شهادتش نبيند.
¤ ¤ ¤
حاج آقا فاطمي منش داستان هاي ديگري چون ماجراي ننه علي كه سال ها در كنار قبر پسرش زندگي كرد يا شهيد سعيد طوقاني كه بازوبند پهلواني را از دستان همسر شاه (فرح) دريافت نكرد را بيان كردند و از ما جوانان خواستند كه اين شهدا را الگوي خود قرار دهيم.
¤ ¤ ¤
بعد از مراسم افتتاحيه قاري نونهالمان را گوشه اي پيدا كردم و از او خواستم تا درباره خودش و اينكه از چه زماني قرآن خواندن را شروع كرده بيشتر بگويد. ابوالفضل هم گفت كه در مدرسه شهيد آيت درس مي خواند و سال سوم را با معدل عالي تمام كرده. او از
سه سالگي حفظ قرآن را شروع كرده و تا حالا پنج جزء از قرآن را هم حفظ كرده است.
پدر آقا ابوالفضل، حاج آقا برات علي اميري مي گفت من سعي كردم از همان زماني كه پسرم شروع به حرف زدن كرد قرآن را به او ياد دهم. البته خودش هم خواندن و حفظ كردن قرآن را بسيار دوست داشت و همين باعث شد تا هم در قرائت قرآن و هم در حفظ آن به موفقيت برسد.
¤ ¤ ¤
وقتي گفت وگويم با ابوالفضل اميري تمام شد به غرفه پايگاه 19 حضرت رسول(ص) رفتم تا هم از فعاليت هايشان بازديدي كنم و هم گفت وگويي با فرمانده ي پايگاه انجام دهم. آقاي جعفري (فرمانده ي پايگاه) با بيان اينكه برگزاري اين چنين نمايشگاه هايي با موضوع فعاليت هاي بسيج در نوع خود بسيار كم است، اضافه كرد كه بايد به دستاوردهاي جوانان اهميت داده شود و نيازهاي آن ها را در زمينه هاي مختلف علمي و فرهنگي برطرف كرد تا به پيشرفت هاي بسيار بزرگي برسيم.
آقاي عاطفي كه در نبود فرمانده ي پايگاه خود آقاي اكبر بهارلويي، زحمت مصاحبه را قبول كردند از مسئولين خواستند تا زمينه را براي برگزاري اين مراسم ها بيشتر فراهم كند. ايشان يكي از هدف هاي پايگاه خود را جذب جوانان به مساجد دانستند.
آقاي بخت فرمانده ي پايگاه 24 حبيب بن مظاهر كه بسيار گرم و صميمي صحبت مي كرد جوانان را مانند گلي دانست كه بايد سفالگران ماهر به آنها شكل دهند و نگذارند به دست كساني رشد پيدا كنند كه دشمن جوانان اين كشورند.
ايشان از برگزاركنندگان اين جشنواره هم بسيار تشكر كرد و در حالي كه لبخند بر چهره داشت ما را با آزاده وطن حاج حسن حيدري (فرمانده ي حوزه ي 323 امام حسن عسگري عليه السلام) آشنا كرد.
حاج حسن كه بر دوشش چفيه انداخته بود صحبت هايش را درباره نمايشگاه اين طور آغاز كرد كه: ما بعد از برگزاري اولين دوره ي اين جشنواره در فكرمان بود كه اين نمايشگاه تداوم داشته باشد و كيفيت آن سال به سال بهتر از گذشته باشد. ايشان افزودند كه با وجود دشمني قوي كه بر روي جوانان ما برنامه ريزي مي كند آيا فكر مي كنيد برگزاري اين نمايشگاه لازم نيست؟ هر كس بايد سنگر خود را حفظ كند و نبايد جوانان را به حال خود رها كند. من فكر مي كنم كشوري كه جواناني با اين همه شور و اشتياق دارد زمينه هاي شكوفايي استعدادهايشان را هم بايد فراهم كرد كه اين نمايشگاه يكي از اين زمينه هاست. ايشان در آخر شعار نمايشگاه يعني تهذيب، تحصيل و ورزش را راهبرد جوانان ايران دانستند.
كم كم مي خواستم وسايلم را جمع كنم كه تازه با يكي از نقش هاي موثر نمايشگاه آشنا شدم. عجب مرد نازنيني بود! حاج آقا عباس شهاب 73 ساله مسئول حسينيه ي حضرت معصومه(س). ايشان ابتدا از تاريخ احداث حسينيه گفتند و اينكه به نيت حضرت معصومه(س) زمين حسينيه را خريدند. درد دلشان هدايت جوانان بود و مي خواستند جوانان به راه راست هدايت شوند. حاج آقا شهاب نوجوانان و جوانان حالا را مانند جوانان قديم مي دانستند و مي گفتند بايد بر روي اين جوانان حساب باز كرد. ايشان هدف اين نمايشگاه را دوستي و برادري و محبت دانستند و برگزاري آن را از واجبات.
مهر پدري
در پايان نمايشگاه حاج حسن بهرامي پدر آقاي بهرامي (دبير جشنواره) با اهداي گل از پسرش به خاطر برگزاري عالي جشنواره تشكر كرد.
ناگفته ها
1-آقاعلي اصغر فتاحي برادرزاده ي شهيد علي اصغر فتاحي كه شباهت بسياري به عمويش داشت از مسجد محمدي، جمله اي زيبا براي ما به يادگار گذاشت:
«مردم بايد دلهايي پاك و پر از عشق به قرآن داشته باشند.»
2-حاج آقا فاطمي منش بعد از سخنانشان مسابقه اي برگزار كردند و به برندگان جوايزي اهدا نمودند.
3-درد دل همه ي مسئولين پايگاه ها نداشتن بودجه ي كافي بود كه مي خواستند اين مهم به گوش مسئولين برسد.
4-پايگاه 19 حضرت رسول(ص) مسابقه ي تكواندويي بين ورزشكاران خود برگزار كرد.
5-بيشتر پايگاه ها مسابقه ي دارت برگزار كردند.
علي نهاني- احسان فيني زاده

سخنان بلندپايه (4) در باب راستي

گويند راستي انسانيت را گرامي داشته و نادرستي ذره ذره از ارزش هاي انساني خواهد كاست. كه دروغ همانا و مصيبت هاي بعدش همان.
و آن سياهي صفحه سپيد زندگي را در پي دارد و «راستي» اين صفحه سپيد را روز به روز درخشان تر مي كند. و در همه حال راست باز باش و پاك باز تا امير خودت باشي. هيچ گاه دروغ را پيشه نساز چرا كه تو را در آن زياني بس بزرگ باشد.
صداقت را سرتاسر زندگاني سرلوحه اعمال خويش گردان كه آن صفت نيك تو را نزد ديگران و از آن مهم تر نزد باري تعالي عزيز مي گرداند و سربلند
و شاعر عليه الرحمه درباب فرد دروغگو مي گويد :
هركجا بيني اين چنين كس را
التفاتش مكن كه هيچ كسي است
و خداوند انسان راستگو را پاداش فراوان دهد. خداوند مي فرمايد: امروز روزي است كه راستي راستگويان به آنها سود مي بخشد، براي آنها باغ هايي از بهشت است كه نهرها از زير (درختان) آن مي گذرد و تا ابد در آن جاودانه مي مانند، هم خداوند از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند. اين، رستگاري بزرگي است.
(سوره مائده آيه 119 )
زهرا كريمي (باران)

دوستي

نماز پلي است كه به خدا بيشتر نزديك مي شويم و در خلوت مان مي توانيم عاشقانه با خدا راز و نياز كنيم. نماز روح و جان را جلا مي دهد و ما را از تمام بدي ها و گناهان دور مي كند. نماز كليد تمام مشكلات و داروي تمام دردهاست. وقتي براي رسيدن به آرامش با شوق جلوي معبودت مي ايستي و سجاده را رو به قبله پهن مي كني احساس خوبي به آدم دست مي دهد. با نماز مي تواني به عرش بروي و خدا را ملاقات كني و با دوستي خدا ديگر تنها نيستي.
الهام ملكي