(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 19 تیر 1390- شماره 19970

وابستگي به ابرقدرت ها از واجبات نيست
صراط مستقيم وصيت نامه امام خميني
سنت امتحان استثناء ندارد

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




وابستگي به ابرقدرت ها از واجبات نيست
صراط مستقيم وصيت نامه امام خميني

سيد علي بني لوحي
ه - از جمله نقشه ها كه مع الاسف تاثير بزرگي در كشورها و كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن بازتا حد زيادي به جا مانده ، بيگانه نمودن كشورهاي استعمارزده از خويش ، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوري كه خود را وفرهنگ و قدرت خود را به هيچ گرفتند و غرب و شرق ، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند114 ووابستگي به يكي از دو قطب را از فرائض غيرقابل اجتناب معرفي نمودند! وقصه اين امر غم انگيز، طولاني و ضربه هايي كه از آن خورده و اكنون نيزمي خوريم كشنده و كوبنده است .
و غم انگيزتر اينكه آنان ملت هاي ستمديده زير سلطه را در همه چيز عقب نگه داشته و كشورهايي مصرفي بار آوردند و به قدري ما را از پيشرفت هاي خود وقدرت هاي شيطاني شان ترسانده اند كه جرات دست زدن به هيچ ابتكاري نداريم115 وهمه چيز خود را تسليم آنان كرده و سرنوشت خود و كشورهاي خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطيع فرمان هستيم . و اين پوچي و تهي مغزي مصنوعي موجب شده كه در هيچ امري به فكر و دانش خود اتكا نكنيم وكوركورانه از شرق و غرب تقليد نماييم بلكه از فرهنگ و ادب و صنعت وابتكار اگر داشتيم ، نويسندگان و گويندگان غرب و شرقزده بي فرهنگ ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فكر و قدرت بومي ما را سركوب و مايوس نموده ومي نمايند116 و رسوم و آداب اجنبي را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل وگفتار و نوشتار ترويج كرده و با مداحي و ثناجويي آنها را به خورد ملت ها داده ومي دهند. في المثل ، اگر در كتاب يا نوشته يا گفتاري چند واژه فرنگي باشد، بدون توجه به محتواي آن با اعجاب پذيرفته، و گوينده و نويسنده آن را دانشمند وروشنفكر به حساب مي آورند. و از گهواره تا قبر به هرچه بنگريم اگر با واژه غربي و شرقي اسم گذاري شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن وپيشرفتگي محسوب، و اگر واژه هاي بومي خودي به كار رود مطرود و كهنه و واپس زده خواهد بود117. كودكان ما اگر نام غربي داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودي دارند سر به زير و عقب افتاده اند. خيابان ها، كوچه ها، مغازه ها، شركت ها،داروخانه ها، كتابخانه ها، پارچه ها، و ديگر متاع ها، هرچند در داخل تهيه شده بايد نام خارجي داشته باشد تا مردم از آن راضي و به آن اقبال كنند. فرنگي مابي از سر تا پا و درتمام نشست و برخاستها و در معاشرت ها و تمام شئون زندگي موجب افتخار و سربلندي و تمدن و پيشرفت ، و در مقابل ، آداب و رسوم خودي ، كهنه پرستي و عقب افتادگي است118 . در هر مرض و كسالتي ولو جزئي وقابل علاج در داخل ، بايد به خارج رفت و دكترها و اطباي دانشمند خود رامحكوم و مايوس كرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امريكا و مسكو افتخاري پرارزش و رفتن به حج و ساير اماكن متبركه كهنه پرستي و
عقب ماندگي است .بي اعتنايي به آنچه مربوط به مذهب و معنويات است از نشانه هاي روشنفكري وتمدن ، و در مقابل ، تعهد به اين امور نشانه عقب ماندگي و كهنه پرستي است119 .¤ از جمله نقشه ها كه مع الاسف تاثير بزرگي در كشورها و كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن بازتا حد زيادي به جا مانده ، بيگانه نمودن كشورهاي استعمارزده از خويش ، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوري كه خود را وفرهنگ و قدرت خود را به هيچ گرفتند و غرب و شرق ، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند ووابستگي به يكي از دو قطب را از فرائض غيرقابل اجتناب معرفي نمودند! وقصه اين امر غم انگيز، طولاني و ضربه هايي كه از آن خورده و اكنون نيزمي خوريم كشنده و كوبنده است .
115 - حضرت امام رحمه الله عليه با القاء اين مطلب كه «ما مي توانيم» توانستند اعتماد به نفس لازم را براي پيمودن اولين گام هاي علمي بزرگ به فرزندان اين سرزمين مقدس بازگردانند، تا آنجا كه پيشرفت هاي علمي ايران در زمينه انرژي هسته اي نظر جهانيان را به دانشمندان ايراني معطوف داشت. اما استكبار جهاني به سر كردگي آمريكا با تمام توان در دهه گذشته تلاش كرده است جلوي رشد روز افزون پيشرفت علمي ايران اسلامي را سد نمايد. دشمن حتي در يك سال گذشته اقدام به ترور دو تن از دانشمندان هسته اي ايران نمود، به گونه اي كه روزنامه انگليسي اينديپندنت در اين خصوص نوشت: «اين كه اسرائيل در پس ترور دانشمندان هسته اي ايران قرار دارد شكي نيست.» همچنين روزنامه اسراييلي «هاآرتص» هدف از ترور دانشمندان هسته اي ايران را ترساندن آنها دانست و در تحليلي نوشت: «هدف از ترور دانشمندان هسته اي ايران انتقال پيامي به جامعه علمي ايران و نيز ترساندن دانشمندان هسته اي ايران براي متوقف كردن همكاري شان با برنامه هسته اي تهران است.» ويژه نامه روزنامه ايران 1390، ص 36 .
116 - بدون شك روح عظيم امام رحمه الله عليه، از رشد عظيم علمي ايران اسلامي بلكه «بومي شدن» آن آگاه بود. و اكنون از امّت خود خشنود است. رشد علمي دانشمندان ايراني جداي از دانش هسته اي، كرانه هاي بزرگ ديگري از اقيانوس بزرگ علم و دانش را در نور ديده و معلوم است كه دشمن از اين همه بزرگي و عزّت چون مار زخمي است. بنگريد كه هفته نامه گاردين چه نوشته است: «مي دانيم كه هم آمريكا و هم اسراييل برنامه هاي وسيع و فعالي با هدف خرابكاري در برنامه هسته اي ايران دارند كه آخرين نمونه آن ويروس خرابكاري «استاكس نت» بود. ظاهراً دشمنان جمهوري اسلامي ايران يك گروه ترور با هدف تضعيف توانايي هسته اي ايران تشكيل داده اند.» در همين ايام رسانه هاي جهان خبر مهمي را اعلام كردند: «در واپسين روزهاي زمستان 1389 خبر كشف دورترين و جوان ترين كلانشهر كيهان توسط اخترشناس ايراني به سرعت در رسانه هاي جهان منعكس شد. خبري كه مي توان آن را مهم ترين رويداد علمي سال دانست. آنچه دكتر بهرام مبشر كشف كرد در واقع پيش خوشه اي در حال تبديل شدن به كلانشهر كيهاني مدرن و مشابه خوشه هاي عظيمي است كه امروزه رصد مي شود. خوشه اي در حاشيه اي ترين نقطه فضا و در فاصله 6/12ميليارد سال نوري از زمين ...» همان صفحات 37 و 189.
117 - حضرت آيت الله العظمي خامنه اي با بيان اين مطلب كه غرب زدگي براي كشور، بزرگ ترين سم مهلك است مي فرمايند: «رضاخان قلدر وقتي خواست از غرب براي ما سوغات بياورد، اولين چيزي كه آورد، عبارت از لباس و رفع حجاب بود؛ آن هم با زور سر نيزه و همان قلدري قزاقي خودش. لباسها بايد بلند نباشد، بايد كوتاه باشد؛ كلاه بايد اين طوري باشد؛ بعد همان را هم عوض كردند: اصلاً بايد كلاه شاپو باشد! اگر كسي جرأت مي كرد غير ازكلاه پهلوي- كلاهي كه آن موقع با اين عنوان شناخته مي شد - كلاه ديگري سرش بگذارد، يا غير از لباس كوتاه چيزي بپوشد، بايد كتك مي خورد و طرد مي شد؛ اين چيزها را از غرب گرفتند! زنها حق نداشتند حجابشان را حفظ كنند؛ نه فقط چادر- چادر كه برداشته شده بود- اگر روسري هم سرشان مي كردند و مقداري جلوي چانه شان را مي گرفتند، كتك مي خوردند! چرا ؟ براي اين كه در غرب، زنها سر برهنه مي آيند! اينها را از غرب آوردند. آن چيزي را كه براي اين ملت لازم بود، نياوردند؛ علم كه نيامد، تجربه كه نيامد، جد و جهد و كوشش كه نيامد، خطرپذيري كه نيامد- هر ملتي بالاخره خصوصيات خوبي دارد- اينها را كه نياوردند؛ آنچه را هم كه آوردند، بي دريغ قبول كردند؛ فكر و انديشه را آوردند، اما بدون تحليل قبول كردند؛ گفتند چون غربي است، بايد قبول كرد؛ فرم لباس و غذا و حرف زدن و راه رفتن، چون غربي است، بايستي پذيرفت؛ جاي برو برگرد ندارد! براي يك كشور، اين حالت بزرگ ترين سمّ مهلك است! اين درست نيست. (مقام معظم رهبري، 12/2/1380)
118 - محمدعلي فروغي روشنفكر تحت سلطه فكري «غرب زدگي» و همفكران او نماد اصلي اين اشاره حضرت امام هستند. اين فراماسونر كه بازوي فكري رضاشاه و نوكر سر سپرده انگليس بود، درباره نوگرايي و «فرنگي مآب» شدن فرهنگ مردم ايران مي نويسد: «ايران بايد زندگاني را از سر گيرد، همه چيز بايد نو گردد، ما ايران نو، مردم نو مي خواهيم، ما مي خواهيم ايران را اروپايي نماييم. ما مي خواهيم سمبل تمدن جديد را به طرف ايران جريان دهيم. ايران بايد روحاً و جسماً، ظاهراً و باطناً فرنگي مآب شود.» ليبراليسم ايراني، ص 197. پس از پيروزي انقلاب اسلامي كه در حقيقت انقلابي متكي بر ايدئولوژي «اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله و سلم» بود ايران و ايراني بسيار بيش از سال هاي حاكميت پهلوي مورد تاخت و تاز فرهنگي غرب قرار گرفتند. زيرا دشمن منافع خود در منطقه و جهان را در مهار اين انقلاب كه حرف هاي زيادي براي گفتن داشت، مي دانست. مقام معظم رهبري با اشاره به اينكه دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط سعي مي كند جوان هاي ما را از ما بگيرد،
مي فرمايند: «دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فرهنگ فساد و فحشا، سعي مي كنند جوان هاي ما را از ما بگيرد. كاري كه دشمن از لحاظ فرهنگي مي كند، يك «تهاجم فرهنگي»، بلكه بايد گفت يك «شبيخون فرهنگي»، يك«غارت فرهنگي» و يك «قتل عام فرهنگي» است. امروز دشمن اين كار را دارد با ما مي كند.» مقام معظم رهبري، 22/4/1371 .
119- آمريكا و سرمايه داران صهيونيسم جهاني، مخصوصاً با رشد سيستم هاي ماهواره اي و اينترنت، بر تلاش خود براي «استحاله فرهنگي» ايران از طريق رشد فساد و فحشا افزوده اند، اقدامي كه مقام معظم رهبري همواره از آن به عنوان »شبيخون فرهنگي« ياد كرده اند: «عده اي خيال كرده اند كه وقتي ما به تهاجم فرهنگي غرب حمله مي كنيم، فقط مسئله مان اين است كه يك نفر در خيابان حجابش را درست رعايت نكرده است. مردم بحمدالله حجابشان را رعايت مي كنند؛ الا افرادي قليل. مسئله اينها نيست. اين، فرعي است. اصل قضيه آن است كه داخل خانه هاست، و از مجامع جوان ها سرچشمه مي گيرد؛ و دشمنان، آنجا دارند كار مي كنند. آن كه آشكار نيست، آن كه پنهان است، خطر آنجاست. جوانهاي ما شهوات را انداختند دور؛ راحتي و لذت را انداختند دور؛ رفتند درميدان مبارزه، و توانستند دشمن را به زانو در بياورند. حالا دشمن دارد از جوانهاي ما انتقامش را مي گيرد. انتقامش چيست؟ انتقام او اين است كه جوانهاي ما را به لذات و شهوات سرگرم كند. پول خرج مي كنند، عكس مبتذل چاپ مي كنند و مجاني بين جوانها منتشر مي كنند. ويدئو درست مي كنند؛ فيلمهاي مهيج شهوت را مجاني مي دهند به اين و آن، كه نگاه كنند. البته، يك عده، از اين طريق، پول هم به دست مي آورند. اما آنهايي كه سرمايه گذاري مي كنند، براي پول، سرمايه گذاري نمي كنند. مي توانند آنها را در كشورهاي ديگر، آزادانه پخش كنند و پول به دست بياورند. اينجا مي خواهند نسل جوان را ضايع و نابود كنند. مقام معظم رهبري، 15/2/1372.

 



سنت امتحان استثناء ندارد

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
لزوم شكر براي پذيرش در امتحان هاي دشوار
نبايد از خدا گله مند باشيم كه چرا ما را در زماني قرار دادي كه اين امتحان هاي سخت وجود دارد؛ چرا كه اولا جا دارد خداوند بفرمايد: من دركارم احتياج به مشاور ندارم و آنچه را كه صلاح مي دانم عمل مي كنم و ثانيا اين خود يك رحمت از ناحيه من است كه به شما اجازه مي دهم در ميدان امتحانات بزرگ واقع شويد. ورود در بعضي از امتحانات يك امتياز محسوب مي شود. به هركسي اجازه نمي دهند وارد ميدان هر امتحاني شود، بلكه برخي امتحانات شرايط خاصي دارد. بايد مداركي ببرد كه نشان دهد به اندازه لازم درس خوانده است. همين كه خدا به كسي اجازه مي دهد وارد اين امتحان شود، براي او يك امتياز محسوب مي شود؛ يعني او را پذيرفته است و لياقت شركت در اين امتحان را دارد. پس به جاي اين كه گله مند باشيم كه چرا تكليف سخت به ما داده است، بايد شكر خدا را به جا آوريم.
سنت امتحان استثناء ندارد
همانطور كه قبلا اشاره كرديم اين امتحانات را در دو بخش مي توان دسته بندي كرد: يكي امتحانات و فتنه هايي است كه آثار سوء آن در واقع آثاري مادي و دنيوي است؛ و ديگري فتنه در دين است؛ يعني آشفتگي هايي كه موجب مي شود انسان وظيفه شرعي خود را گم كند و ناخواسته به راه باطل كشيده شود و هركدام از اينها هم گاهي فردي و گاهي اجتماعي است.
براي اين كه ما بدانيم هيچ كس از اين فتنه ها مستثنا نيست درقرآن در دو آيه، در رابطه با شخص پيغمبراكرم - صلي الله عليه و آله- مي فرمايد: ايشان هم مورد فتنه قرار گرفته است و خدا به پيغمبر اكرم هشدار مي دهد كه مبادا در اين فتنه مردود شوي.
1- شخصي كه متعلق به قبيله اي بود كه خيلي به پيغمبر اسلام
- صلي الله عليه و آله- ارادت داشتند و به اسلام خدمت كرده بودند، دزدي كرد ولي سرانجام رسوا شد و ثابت شد كه دزدي كرده و بايد دست او را مي بريدند. اين امر براي بزرگان قبيله خيلي سنگين بود. ايشان به تكاپو افتادند كه به يك نحوي پيغمبر را راضي كنند كه از اجراي حد صرف نظر كند، آيه اي به اين مضمون نازل شد كه كساني درصدد برآمدند كه تو را مورد فتنه قرار دهند و در دام بيندازند كه بعضي از تكاليف را درست انجام ندهي. به حكم خدا حكم كن و مبادا هواهاي نفساني باعث شود كه از اجراي حكم خدا منصرف شوي.
2. درتاريخ و در روايات نقل شده است كه قبيله اي نزد پيغمبراكرم آمدند و گفتند: ما حاضريم مسلمان شويم و حاضريم با شما پيمان ببنديم كه در جنگ ها شركت كنيم و قواي مان را در اختيار شما بگذاريم؛ فقط به خاك افتادن در نماز و سجده كردن براي ما سخت است و در شأن ما نيست؛ خواهش مي كنيم اين كار را از ما نخواهيد. ما زكات مي دهيم، به جهاد مي آييم و.... فقط اين تكليف را از ما برداريد. اينان جزء اشراف و بسيار متكبر بودند. قرآن مي فرمايد: «وان كادو ليفتنونك عن الذي اوحينا اليك لتفتري علينا غيره و اذا لاتخذوك خليلا»1 نزديك بود كه تو هم تحت تأثير قرار بگيري. درآن شرايط سخت كه مسلمان ها نه امكانات مادي و نه نيروي انساني داشتند و دشمنان فراوان هم از اطراف آنها را احاطه كرده بودند، يك عده اي آمده اند و مي گويند: ما حاضريم با يك شرط. همه جور امكاناتي در اختيار شما قرار دهيم. به طور طبيعي هر سياستمداري مي گويد: فعلا از كمك اينها استفاده كنيم. بعد راه حلي پيدا مي كنيم. گويا به ذهن پيغمبر خطور كرد كه آيا امكان دارد فعلا نماز را از آنها نخواهيم؟ در حال حاضر در جنگ ما را ياري كنند تا بر دشمنان پيروز شويم، بعد ببينيم خدا چه دستوري مي دهد؟ دنباله آيه مي فرمايد: اگر چنين كاري كرده بودي، دوبرابر آنچه ديگران در يك چنين موردي مجازات مي شوند، مجازات مي شدي و ديگر هيچ كس در برابر خدا تو را ياري نمي كرد. تو جز اطاعت امر ما و رساندن پيام ما وظيفه اي نداري. ما مي گوييم نماز بايد با سجده باشد، تو هم بايد همين را بگويي و حق نداري اين وظيفه را از كسي برداري.
آن اندازه كه از روايات فهميده مي شود، اين است كه فقط به ذهن پيغمبر خطور كرد و چيزي اظهار نفرمود. پس شيطان فتنه گر حتي از پيغمبر هم دست برنمي دارد. اين اسباب را فراهم مي كند تا بلكه لغزشي از ايشان صادر شود اما خداي متعال بندگان مخلص خودش را حمايت مي كند و نمي گذارد بلغزند. معناي عصمت همين است البته مقصود از «نمي گذارد» ارشاد و هشدار است. نه سلب اختيار، و اين همان كمك الهي است. بنابراين گاهي فتنه از طرف شيطان حتي براي اولياء و انبياء الهي هم پيش مي آيد.
آنچه براي ما مهم است و بايد بيشتر متوجه آن باشيم، فتنه هاي اجتماعي مربوط به دين است. گاهي فتنه، فتنه اجتماعي است؛ دراين مورد نه فقط يك نفر، بلكه گمراهي همه جامعه هدف است يعني شيطان آن قدر نيروهايش را متمركز مي كند و آن قدر نقشه مي كشد تا امتي را همراه كند. اين جاست كه خطر خيلي بزرگ است و بايد به راهنمايي هاي قرآن درمقابله با اين فتنه ها توجه كنيم و ببينيم چه وظيفه اي داريم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-الاسراء/73

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14