نگاه آمريكايي به مسئله انتخابات در ايران (يادداشت روز)

در حالي كه انتخابات مجلس نهم در حال نزديك شدن است و بحث و رايزني ها درباره آن عملا از مدت ها قبل آغاز شده، در اختيار داشتن يك برآورد راهبردي از مجموعه عواملي كه احتمالا بر اين انتخابات اثر خواهد گذاشت، واجد اهميت فراواني خواهد بود.
4 بازيگر عمده بر انتخابات مجلس در ايران تاثير خواهند گذاشت. نخست، طرف خارجي كه به اين انتخابات به مثابه فرصتي براي بازآرايي راهبرد خود در مقابل ايران مي نگرد. دوم، جريان فتنه كه تصور مي كند در آستانه انتخابات مجالي براي خروج از وضعيت آچمز ناشي از فتنه 88 قرار خواهد داشت. سوم، جريان انحرافي كه انتخابات مجلس را مقدمه اي ضروري براي از پيش پا برداشتن برخي مشكلات ساختاري پيش روي خود در محيط سياست داخلي و سكويي براي برداشتن گام هاي بعدي ارزيابي مي كند و نهايتا اصولگرايان كه لاجرم بايد در اين انتخابات مدلي نو، كارآمد و اصلاح شده از اصولگرايي به نمايش بگذارند كه درعين حال كه با جريان انحرافي به روشني مرزبندي مي كند، به آرمان سوم تير وفادار بماند.
اين بازي به شدت پيچيده خواهد بود و ماتريس ناشي از مواجهه اين 4 ضلع با يكديگر بي شك چند ماه دشوار را پيش روي تحليلگران و فعالان سياسي در ايران قرار خواهد داد. اين يادداشت مسئله را در حالت كلي بررسي نمي كند چرا كه دقيق شدن در مسئله اي چنين پيچيده، فرصتي بسيار بيش از آنچه كه در اينجا وجود دارد مي طلبد. اين كار به جاي يك يادداشت در يادداشت هاي متعدد انجام خواهد شد. آنچه در اينجا اندكي درباره آن بحث مي كنيم نوع نگاهي است كه آمريكايي ها در آستانه انتخابات مجلس نهم به صحنه سياست داخلي ايران دارند و همچنين طرح اين سوال كه پروژه آمريكا براي اين انتخابات چيست و متقابلا نتيجه اين انتخابات پروژه آمريكا درباره ايران را به چه نحو جابجا خواهد كرد.
پيش از ورود به بحث، تذكر دو نكته كلي مهم است. نكته اول اين است كه همه طرف هاي درگير با مسئله دريافته اند كه برنامه هاي سياسي آينده خود بويژه طراحي براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم را بايد به وقتي موكول كنند كه نتيجه انتخابات مجلس روشن شده باشد. اين انتخابات مجلس است كه ميزان دقت محاسبات بازيگران مختلف و همچنين وزن اجتماعي و سياسي كه آنها مي توانند در انتخابات رياست جمهوري به ميدان بياورند را روشن خواهد كرد. درست است كه تقريبا همه طرف ها تلاش مي كنند انتخابات مجلس را در چارچوب طرحي بزرگتر قرار بدهند كه انتخابات رياست جمهوري را هم در بربگيرد اما همگان اين احتمال را در نظر گرفته اند كه نتيجه اين انتخابات ممكن است چنان غيرمنتظره باشد كه آنها را وادار به بازنگري در آن طرح كلان بكند.
دومين نكته هم اين است كه به جز اصولگرايان ولايي، بقيه طرف هايي كه درباره آنها سخن گفتيم احساس مي كنند «روند جاري امور» به نفع آنها نيست و اگر قرار باشد آنها در انتخابات مجلس به نان و نوايي برسند، بايد بتوانند در ماه هاي آينده وضعيت سياسي در كشور را از حالت نرمال خارج كرده و آن را به نوعي در وضعيت شوك قرار بدهند. بنابراين، سوق دادن امور به سمت يك روند غير عادي و اضطراري، برنامه اي است كه هر سه طرف جريان فتنه، خارجي ها و فرقه انحرافي در آن اتفاق نظر دارند.
اكنون مي توان مستقيما سراغ اصل مسئله رفت. آمريكايي ها به انتخابات مجلس هشتم در ايران چگونه نگاه مي كنند؟ در يك جمله سناريوي آمريكا كه انبوهي از شواهد آن را تاييد مي كند اين است كه يا جريان فتنه به عنوان نزديك ترين جريان سياسي در ايران به آمريكا مجددا احيا شود و اختيار مجلس را در دست بگيرد و يا اينكه منازعه قدرت در ايران چنان شديد شود كه بازنده فرايند انتخابات كليت نظام باشد نه اين يا آن جريان سياسي خاص.
يكي از مهم ترين پديده هايي كه اخيرا در محيط سياست خارجي ايران شكل گرفته و احتمالا در ميان مدت ادامه هم خواهد يافت اين است كه آمريكايي ها درباره مسائل داخلي ايران و حمايت خود از افراد و جريان هايي كه آنها را مطلوب تشخيص مي دهند، كاملا صريح حرف مي زنند. اين صراحت طبعا با اصول و موازين ديپلماتيك و همچنين با آن اصل كليدي سياست خارجي آمريكا درباره ايران كه مي گويد: «اصلاح طلبان در ايران هرگز نبايد آمريكايي به نظر برسند» منافات دارد. دولت آمريكا اكنون هفته اي نيست كه بيانيه اي در حمايت از دوستان ايراني خود -با ذكر نام- صادر نكند يا چند مقام ايراني را در حمايت از آنها تحريم نكند. چرا آمريكايي ها اينقدر بي پرده عمل مي كنند؟ ظاهرا چند دليل ساده وجود دارد: 1- نخستين علت اين است كه آمريكايي ها دريافته اند جريان فتنه در ايران هم پشتوانه اجتماعي و توان بسيج گري خود را از دست داده و هم پشتوانه سياسي خود درون حكومت را. اگرچه اخيرا آمريكايي ها به اينكه در اثر افزايش تحركات جريان انحرافي، حمايت سياسي از فتنه گران مجددا اوج بگيرد اميدوار شده اند، اما اين اميد چندان پر رنگ نيست چرا كه آمريكايي ها مي بينند مكانيسم هاي كنترلي درون نظام اجازه بازي كامل را از جريان انحرافي گرفته است. تحت اين شرايط، تحليل غربي ها اين است كه اگر جريان فتنه در داخل ايران احساس كند پشتوانه خارجي خود را هم از دست داده است، ديگر اميدي به بقاي سياسي آن نمي توان داشت. 2- دومين علت، وابسته به شناخت تكاملي است كه غرب به تدريج از ماهيت جريان فتنه در ايران به دست آورده است. اين جريان وقتي در اوايل كار خود قرار داشت اصرار مي كرد كه خود را جرياني داخلي و انقلابي و حتي ميراث دار حقيقي انقلاب اسلامي معرفي كند اما به تدريج -يا شايد هم بايد گفت «به سرعت»- اين ظاهر فريبي را كنار گذاشت و اعلام كرد كه از حمايت هاي جامعه جهاني استقبال مي كند. به اين ترتيب، در واقع اين آدرس به واشينگتن ارسال شد كه جريان فتنه در ايران آمريكايي بودن را براي خود عيب نمي داند و در نتيجه ديگر دليلي براي ملاحظه كاري از جانب آمريكايي ها باقي نماند. 3- علت سوم چيزي است كه برخي تحليلگران آن را نوعي فرايند آدرس دهي به افكار عمومي داخلي ايران ناميده اند. در واقع آمريكايي ها نمي خواهند هيچ ابهامي دراين باره باقي بماند كه در ايران طرفدار چه گروهي هستند و به اين ترتيب اين آدرس به افكار عمومي داخلي ايران منتقل شود كه تنها گرايش به سمت اين جريان است كه مي تواند فشارهاي آمريكا ر ا كم كند.
با اين وجود، در آستانه انتخابات مجلس مي توان ديد كه پروژه آمريكايي ها از مرحله حمايت لفظي بسيار فراتر رفته است. به طور بسيار خلاصه پروژه هاي چندماه آينده غرب در محيط سياست داخلي ايران كه منابع غربي درباره آن سخن گفته يا به آن اشاره داشته اند اينهاست:
1- قبل از هر چيز آمريكايي ها در پي آن هستند كه خاطره فتنه 88 در ايران از ياد نرود و به اصطلاح «سال 88» به لحاظ زماني كش پيدا كند. دقيقا به همين دليل است كه در هفته هاي گذشته مجددا بحث هاي مربوط به تشكيك در سلامت انتخابات يا احتمال مداخله دولت در آن از جانب محافل ضد انقلاب به عنوان يك پروژه روتين در دستور كار قرار گرفته و متاسفانه برخي اصولگرايان هم به خيال اينكه در حال مبارزه با جريان انحرافي هستند در اين دام افتاده اند. آمريكايي ها اكنون مشغول كدگذاري در ذهن افكار عمومي هستند، درست مثل كاري كه ماه هاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري 88 كردند. هدف هم اين است كه با توليد انبوهي از كدهاي ريز و درشت و كشاندن برخي خودي هاي غافل به ورطه عمليات رواني خود، زمينه را براي زير سوال بردن اصل انتخابات در روزهاي پس از برگزاري آن فراهم كنند.
2- در مرحله بعد اميد آمريكايي ها اين است كه در آستانه انتخابات مجلس در ايران منازعه قدرت تا حداكثر مقدار ممكن افزايش پيدا كند. بويژه آمريكايي ها دريافته اند كه بحراني كردن فضا بخشي از بازي سياسي برخي جريان هاي سياسي در ايران است. تحليل هاي منابع غربي نشان مي دهد، از ديد طراحان امور ايران در آمريكا افزايش منازعه قدرت چند فايده مهم خواهد داشت: اول اينكه باعث مي شود كارهاي جاري زمين بماند و روند خدمت رساني به مردم اگر نگوييم متوقف لااقل كند شود. براي كامل شدن همين موضوع است كه آمريكايي ها اخيرا تحريم هاي خود را روي حوزه هايي متمركز كرده اند كه تصورمي كنند بيشترين مقدار نارضايتي در ايران را به دنبال خواهد داشت (تحريم ايران اير، تحريم اپراتور تايد واتر ، ميدل ايست و تحريم هاي بانكي). دوم، تصور آمريكايي ها اين است كه افزايش منازعه قدرت در ايران باعث خواهد شد جناح هاي مختلف عليه يكديگر دست به افشاگري بزنند و در اثر تشديد اين افشاگري ها به تدريج اسرار نظام برملا شود. و سوم، تصور آمريكايي ها اين است كه افزايش منازعه قدرت در ايران مجال استفاده از فرصت هاي بر هم انباشته منطقه اي را از آن خواهد گرفت و براي آمريكا زماني ايجاد مي كند تا بتواند حداقلي از مديريت را بر تحولات منطقه اعمال كند.
اين موارد فقط تيترهايي است كه از دقت در كدهاي آشكار منابع آمريكايي درباره ايران مي توان دريافت. به راستي آيا فهم اين موضوع كه، وحدت و پرهيز از اختلاف يك ضرورت امنيت ملي است، هنوز هم دشوار است؟
مهدي محمدي

آيت الله مهدوي كني : اصولگرايان مدل انتخابات مجلس هشتم را بازسازي مي كنند

رئيس مجلس خبرگان با اشاره به تلاش اصولگرايان براي دستيابي به سازوكاري جديد جهت ورود به انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي تاكيد كرد كه مكانيسم 8+7 همان مكانيسم قبلي 6+5 در انتخابات مجلس هشتم است.
حضرت آيت الله محمدرضا مهدوي كني روز پنجشنبه در حاشيه هفتمين همايش دكترين مهدويت در جمع خبرنگاران، با اشاره به اهداف برگزاري چنين همايش هايي، گفت: هدف نهايي اينگونه از همايش ها اين است كه جامعه ما همواره متذكر مسئله مهدويت باشد و كساني كه در اين مسير فداكاري مي كنند تقدير شوند.
وي در پاسخ به اين سوال كه با توجه به فرمايشات مقام معظم رهبري در رابطه با «تقواي جمعي» و نيز با توجه به انتخابات مجلس شوراي اسلامي پيش رو، چه ضرورتهايي در زمينه تقواي جمعي وجود دارد و اين مهم چه راهكارهايي دارد و نقش نهادهاي حوزوي در اين زمينه چيست؟ گفت: كار اجتماعي نياز به تقواي اجتماعي دارد و اگر ما بخواهيم يك نظام اسلامي جمعي داشته باشيم بايد بتوانيم با تقوا به رعايت صلاحيت ها، حدود قوانين، شخصيت ها و احترام به افراد پرداخته و نيز كرامت انسان ها را حفظ كنيم و بايد دانست كه اگر تنها اين مهم در عرصه فردي باشد اهداف محقق نشده و نمي توان يك نظام را تشكيل داد.
رئيس مجلس خبرگان رهبري ادامه داد: براساس سخن مقام معظم رهبري نيز، كساني كه مدعي طرفداري از نظام هستند بايد با تقوا دست به دست يكديگر دهند تا بتوانيم نظام را تقويت كنيم.
مهدوي كني در پاسخ به اين سوال كه راهكارهاي تحقق تقواي جمعي چيست؟ گفت: كساني كه معتقد به اين نظام هستند بايد همه گذشت داشته باشند و مسائل شخصي و گروهي را كنار بگذارند.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا مكانيزم گروه 5+6 همان مكانيزم گروه 7+8 است، گفت: بنا است كه همينطور باشد، البته اگر بشود، ولي فعلا در مقدمه است.
رئيس مجلس خبرگان همچنين در مورد اينكه آيا اصولگرايان در انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي ليست واحدي را ارائه خواهند داد، گفت: هنوز معلوم نيست، البته نظر ما اين است كه همه با هم كمك كنند و شاخص ها را به عنوان معيار در اين زمينه قرار دهند و سهم خواهي نكرده و انقلاب را مثل گوشت قرباني تقسيم نكنند و در اين زمينه انتخاب صلاحيت ها را مدنظر قرار دهند، زيرا اينگونه است كه ديگر دعوايي صورت نمي گيرد.
مهدوي كني در مورد ارزيابي خود از اصولگرايان منتقد، گفت: ما با آنها موافقيم به شرط اينكه طرفدار شاخص ها باشند و آنهايي كه انتقاد مي كنند نبايد در مسئله انتخابات بر مبناي انتقاد حركت كنند و در اين زمينه بايد به شاخص ها توجه كنند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري همچنين طي سخناني در اين همايش گفت: ما يك نظام اسلامي و ولايي داريم و قواي متعدد بايد با هم تعامل و رابطه داشته باشند و در زمان اختلاف نيز مقام معظم رهبري مسائل را حل مي كنند.
آيت الله مهدوي كني در هفتمين همايش دكترين مهدويت افزود: اين به معني دخالت رهبري نيست بلكه كسي كه هماهنگ كننده قواست رهبري است و در هيچ نظامي چنين مسئله اي وجود ندارد اين بهترين نظام ولايي است كه رهبري بايد قول فصل باشد.
وي اضافه كرد: اگر بنا به حفظ نظام داريم بايد مرابطه داشته باشيم و اگر كسي مرابطه را بي اهميت بداند خود از مجموعه حذف خواهد شد چون اين نظام مورد قبول مردم و حضرت ولي عصر(عج) است.
رئيس مجلس خبرگان رهبري در ادامه بر حفظ برادري، دوستي و فداكاري و مجاهدت و تبعيت از مقام رهبري تاكيد كرد و گفت: اگر مي خواهيم نظام را حفظ كنيم و جزو منتظران واقعي باشيم بايد در اين مسير گام برداريم.
آيت الله مهدوي كني افزود: دنيا در موقعيت خاصي قرار گرفته يعني جهان در انتظار است. اين حركت ها خواه ناخواه متاثر از حركت اسلامي و ولايي انقلاب اسلامي است و امام و شهدا در آن سهم دارند. بايد قدر اين نظام ولايي را بدانيم و هواهاي شخصي و گروه گرايي ما را از راه امام و شهدا باز ندارد.
آيت الله مهدوي كني با اشاره به در پيش بودن انتخابات مجلس گفت: گروه ها نگويند حتما كانديداي ما بايد بيايد بلكه اصل بايد شاخص ها و ملاك هايي باشد كه براي خدمت به اين نظام و مملكت مفيد است.
آيت الله محمدرضا مهدوي كني گفت: امام در روزهاي آخر عمر خود به ما گفتند كه اين انقلاب روي غلطك قرار گرفته و راه خود را بازكرده است و درحال پيش رفتن است و من نيز ترسي از دشمنان ندارم، زيرا در مقابل اين انقلاب ديگر نمي توانند بايستند، ولي شرط آن اين است كه شما با هم باشيد و با هم مخالفت نكنيد. البته معناي مخالفت اين نيست كه اختلاف سليقه نداشته باشيد بلكه پس از جمع سليقه ها بايد يك فكر جمعي پيدا كرده و آن را پياده كنيم.
مهدوي كني با اشاره به انتخابات پيش رو گفت: دراين انتخابات نيز نبايد گروه هايي بيايند و بگويند كه كانديداهاي ما بايد انتخاب شوند، بلكه بايد بر شاخص ها و ملاك هايي كه براي خدمت به اين نظام و مملكت مفيد واقع مي شوند تمركز يابند.
آيت الله مهدوي كني تأكيد كرد: براساس احاديث وارد شده مردم در زمان گرفتاري ها صبر فردي، جمعي و ارتباط با مركز امامت و امت داشته باشند. مؤمنان بايد ببينند رهبري چه مي گويد و براساس برداشت هاي خود عمل نكنند.
آيت الله مؤمن، عضو مجلس خبرگان رهبري نيز در اين مراسم تاكيد كرد كه رهبري جامعه بر ولي فقيه جامع شرايط واجب است.
وي افزود: هر كسي ولايت ائمه را بپذيرد نزد خدا از جايگاهي والا برخوردار مي شود، ولايت امر براي پياده كردن دستورات خداوند و مراقبت از دنيا و آخرت است كه البته ولايت امر تنها به معصومين محدود نشده و بعد از غيبت امام عصر(عج) نيز ادامه مي يابد.
«محمدحسين صفارهرندي»، وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي و مشاور كنوني فرهنگي سپاه نيز طي سخناني دراين همايش با انتقاد از اينكه سليقه مردم بيشتر به سمت حوادث و وقايع ناگوار رفته است، گفت: درمكتب ژورناليسم منحط روزنامه ها به سمت انتشار اخباري كه در آنها اخلاقيات منكوب شده اند پيش مي روند كه به دليل اولويت بخشي مشهورات درجامعه است.
هرندي تاكيد كرد: براي بدست آوردن دل مخاطبان نبايد حريم ها را زيرپا بگذاريم و اصالت را به هواي نفس بدهيم، زيرا درآيات قرآن نيز آمده است كه اگر از نفسانيات پيروي كنيم ديگر نبايد بر روي حمايت هاي الهي حساب كنيم.
وي با اشاره به انتشار CD ظهور بسيار نزديك است، تصريح كرد: پخش دانش هاي آميخته با جهل درباره مسائل مهدويت باعث احساس خطر علما و واكنش آنها شده است. زيرا انتشار چنين مطالبي باعث تزلزل اعتقادات مردم خواهد شد. درهمين CD ها از مقام معظم رهبري به اسم سيدخراسان ياد شد كه ايشان نيز چنين اعمالي را زشت و نادرست دانستند.
رونمايي مجلداتي از مجموعه كتب راهبردي مهدويت
آيين رونمايي از كتب راهبردي مهدويت همزمان با هفتمين همايش بين المللي دكترين مهدويت و با حضور حضرات آيات محمدرضا مهدوي كني و محمد مؤمن و سرلشگر حسن فيروز آبادي درسالن همايش هاي بين المللي سازمان صدا و سيما برگزار شد.
كتاب سه جلدي «ولايه الاسلاميه » نوشته آيت الله محمد مؤمن، كتاب دولت زمينه ساز ظهور تأليف گروه مديريت راهبردي دانشگاه عالي دفاع ملي و كتاب دو جلدي «رسانه و زمينه ساز ظهور» به قلم حسين عصاريان نژاد و مهدي رضاييان همزمان با اين همايش رونمايي شد.

درخت (گفت و شنود)

گفت: بعد از لو رفتن ماجراي پول كلاني كه نوري زاده از عربستان سعودي دريافت كرده است، برخي از ضدانقلابيون ديگر بدجوري به او حمله كرده اند.
گفتم: مگه بقيه گروههاي ضدانقلاب فراري از آمريكا و اسرائيل و انگليس پول نمي گيرند كه به نوري زاده اعتراض كرده اند؟!
گفت: اتفاقاً نوري زاده هم خطاب به فريبا داودي مهاجر گفته است؛مواجب گرفتن از عربستان بدتر است يا كشف حجاب به خاطر دلارهاي آمريكا؟
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: وسط اين دعوا، پاي ابراهيم نبوي و محسن مخملباف هم به خاطر دريافت كمك مالي از سفارت اسرائيل به ميان كشيده شده است.
گفتم: باغباني متوجه شد كه پسربچه اي روي درخت زردآلو نشسته و مشغول خوردن است. با عصبانيت گفت؛ الان ميرم به پدرت شكايت مي كنم و راه افتاد كه برود. پسربچه گفت؛ كجا ميروي؟ بابام روي درخت گيلاس مشغوله!

شوراي نگهبان: مديران مستعفي داوطلب انتخابات نمي توانند سرپرست شوند

شوراي نگهبان اعلام كرد: مديراني كه براي حضوردر انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي از سمت خود استعفا داده اند، نمي توانند به عنوان سرپرست به ادامه فعاليت بپردازند.
اداره كل روابط عمومي شوراي نگهبان درخصوص انتشار خبري نادرست به نقل از سخنگوي شوراي نگهبان دريكي ازرسانه ها، اعلام كرد مديران مستعفي نمي توانند به عنوان سرپرست به ادامه فعاليت بپردازند.
دراين اطلاعيه آمده است: به اطلاع مي رساند كه بخشي از خبر ارائه شده از سوي يك مركز خبري به نقل از عباسعلي كدخدايي سخنگوي شوراي نگهبان، كه در آن ذكر شده بود،«كساني كه استعفا داده اند تا برگزاري انتخابات مي توانند به عنوان سرپرست در دستگاه محل خدمت بكار خود ادامه دهند» نادرست تنظيم شده و به صورت زير تصحيح مي گردد:«نامزدهاي انتخاباتي كه از مسئوليت خود استعفا داده اند تا برگزاري انتخابات «نمي توانند» به عنوان سرپرست در دستگاه محل خدمت خود بكار خود ادامه دهند.»

حبيبي: ليست جداگانه اي نخواهيم داشت

دبيركل حزب مؤتلفه خبر منتشر شده مبني بر ارائه ليست جداگانه از سوي جبهه پيروان خط امام و رهبري را تكذيب كرد.
دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي در واكنش به خبر منتشر شده مبني بر اينكه جبهه پيروان خط امام(ره) و رهبري ليست 30 نفره جداگانه اي را براي حضور در انتخابات ارائه خواهد كرد گفت: جبهه پيروان خط امام(ره) و رهبري همانند ديگر احزاب اصولگرا نمايندگاني را براي حضور در كميته وحدت اصولگرايان معرفي خواهد كرد لذا خبر ارائه ليست جداگانه از سوي اين حزب كذب محض است.
محمدنبي حبيبي در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: جبهه پيروان خط امام و رهبري براي حضور و فعاليت در انتخابات تنها نمايندگاني را به كميته وحدت اصولگرايان معرفي خواهد كرد.
وي تصريح كرد: انتشار اخبار كذب از سوي برخي رسانه ها تنها براي ايجاد تنش و نشان دادن اختلاف بين جريان اصولگراست لذا اينگونه اخبار زرد شايعه بوده و صحت ندارد.

سخنگوي دستگاه ديپلماسي ايران انفجارهاي اخير هند را محكوم كرد

مهمانپرست ضمن محكوم كردن انفجارهاي اخير هند، آنها را نتيجه حضور نيروهاي بيگانه در منطقه ارزيابي كرد.
به گزارش اداره كل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه، رامين مهمانپرست سخنگوي وزارت امور خارجه در واكنش به انفجارهاي بمبئي هند كه منجر به كشته و زخمي شدن تعدادي از مردم بيگناه اين كشور گرديد، اين انفجارهاي سريالي را محكوم كرد و ريشه گسترش پديده شوم تروريزم در منطقه را حضور نيروهاي بيگانه و رويكرد ناصحيح آنها در قبال اينگونه اقدامات دانست.
در سه انفجار مهيبي كه در مركز تجاري بمبئي به وقوع پيوست دست كم 18 نفر كشته و 131 نفر ديگر زخمي شدند.

كدام اصلاح طلب است كه يكي به نعل و يكي به ميخ نزده باشد (خبر ويژه)

به دنبال اعلام برائت قائم مقام كروبي در اعتماد ملي از فتنه سبز و حملات افراطيون به وي، سايت ضدانقلابي گويانيوز پرسيد كدام يك از اصلاح طلبان دچار بي ثباتي و تذبذب در مواضع نيستند؟
گويانيوز نوشت: اعلام برائت منتجب نيا از سبزها شوكي به مخالفان وارد كرد. مانده ايم اين چرخش ها را چه بناميم؟ چرخش از اعتقاد به بي اعتقادي يا از بي اعتقادي به اعتقاد، آن هم به اين سرعت؟ راستي اصلا چرا بايد تعجب كنيم؟ مگر اكبر گنجي كه اقلا سه يا چهار سال مامور وزارت اطلاعات بوده، هم اكنون حتي نفس اسلام و بودن پيغمبرش را زير سؤال نبرده؟ چرا اين چرخش براي ما علامت تعجب به همراه ندارد؟ چرا پوست انداختن اين «برادر اطلاعاتي قديم» و «تئوريسين اصلاحات جديد» براي ما جاي تعجب ندارد؟ مگر عطاءالله مهاجراني كه ستون نويس روزنامه اطلاعات بود، دمخور حجت الاسلام دعايي و وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت خاتمي، روي از جمهوري اسلامي برنگرداند و لندن نشين نشد؟ و مگر دوباره براي نظام با درج مطلبي كه داد سخن از پاك بودن رهبري در حساب و كتاب مي داد، چراغ سبز نشان نداد؟ چرا از اين نبايد تعجب كنيم و چرا تعجب نكرديم؟
اين پايگاه اينترنتي ضدانقلاب مي افزايد: هنوز يادمان نرفته تيتر اول روزنامه شرق و سرمقاله آن به قلم محمد قوچاني در روز پس از باخت هاشمي رفسنجاني در دور دوم انتخابات رياست جمهوري سال 84 به محمود احمدي نژاد كه «ما اشتباه كرديم». بله، اشتباه كرديد؛ اشتباهي بس كشنده. لبخند بزنيد، فاصله بين از عرش به فرش رساندن، كوبيدن و له كردن هاشمي رفسنجاني در انتخابات دوره نهم رياست جمهوري و از فرش به عرش اعلي رساندن، باد كردن و خداگونه ديدنش نيز فقط يك روز بود و بس.
گويانيوز با انتقاد از توقف انتقادها در سطح تجديدنظر منتجب نيا نوشت: اگر اينان از حركت منتجب نيا شوكه شدند، حيرانم كه چرا از «يكي به نعل و يكي به ميخ زدن» خاتمي تعجب نكردند؟ همان حجت الاسلامي كه در هشت سال رياست جمهوري اش به اندازه هشت روز نخست وزيري ميرحسين موسوي كارايي نداشت. «جنم» كه پيشكش. يادمان نرفته خاتمي بود كه چندي پيش گفت؛ هر دو طرف از اشتباهات طرف مقابل گذشت كنند. سخنان فائزه هاشمي در خصوص كيفيت زمان رياست جمهوري سيدمحمد خاتمي كه گفت: «او بي عرضه بود!» به عنوان يك اشارت براي عاقلان كافي است. وقتي مزه جلوس بر صندلي رياست جمهوري را چشيده باشي، نمايندگي كه هيچ، حتي جلوس بس بر صندلي رياست مجلس نيز ديگر لطفي برايت ندارد. براي همين است كه بايد مواظب يكي به نعل و يكي به ميخ زدن او باشيم. منتظر باشيد تا چرخش اين يكي را هم شاهد باشيم. زمانش؟ زياد دور نيست.

انزجار 91 درصد مردم خاورميانه از سياست هاي دولت آمريكا (خبر ويژه)

نظرسنجي «انستيتو عرب-آمريكا» از شهروندان 6كشور خاورميانه نشان مي دهد نفرت و نگرش منفي نسبت به دولت آمريكا در منطقه به شدت افزايش يافته است.
اين افزايش در حالي است كه دولت اوباما به واسطه پوشيدن دستكش مخملين بر دست چدني، تلاش كرد از ميزان بي اعتمادي و نفرت نسبت به آمريكا بكاهد. او به هنگام فوران خشم ملت ها در انقلاب هاي اخير نيز كوشيد تا پس از شوك اوليه، خود را همسو با ملت ها نشان دهد.
اما براساس نتايج نظرسنجي تازه فقط 9درصد از 4 هزار شهروندي كه در كشورهاي مصر، اردن، لبنان، مراكش، عربستان و امارات مورد پرسش قرار گرفته اند، معتقدند اوباما نسبت به مسئله فلسطين و رابطه مناسب با جهان اسلام خوب عمل كرده است و 91درصد ديگر از سياست هاي آمريكا ابراز انزجار و نارضايتي كرده اند. به گزارش خبرگزاري فرانسه حتي در مقايسه با سال آخر رياست جمهوري بوش، پرستيژ آمريكا در جهان عرب هم اكنون به مراتب با خدشه بيشتري مواجه شده است.
نتايج نظرسنجي «انستيتو عرب- آمريكا» حاكي است آمريكا نزد 95 درصد مردم مصر منفور است و تنها 5درصد مصري ها نگاه مثبت و دوستانه در اين زمينه دارند. محبوبيت آمريكا نزد مردم مصر در آخرين سال رياست جمهوري بوش 9 درصد بود كه اكنون به 5 درصد سقوط كرده است. اكثر شهروندان در 6 كشور گفته اند كه آمريكا براي بهبود رابطه با جهان عرب بايد مسئله فلسطين را حل كند.
آمار نظرسنجي در اردن، امارات متحده عربي و مراكش نشان مي دهد كه سياست هاي اوباما براي شهروندان اين سه كشور هم مايوس كننده بوده است. بر اساس اين نظرسنجي تنها 10درصد از پاسخ دهندگان در اردن و 12درصد از اماراتي ها نظر مثبتي نسبت به سياست هاي آمريكا در سال 2011 دارند. 88 درصد از مغربي ها فكر مي كنند كه اوباما انتظارات آنها را كه در سخنراني سال 2009 خود در قاهره اعلام كرده بود برآورد نكرده است.
نااميدي از سياست هاي اوباما در لبنان بالاترين ميزان است و 99درصد از مردم اين كشور سياست هاي اوباما را نمي پسندند. اين رقم در عربستان سعودي 77درصد اعلام شده است.
ماموريت براي انجام نظرسنجي پس از نطق يك ماه پيش (19مه) اوباما به انستيتو عرب- آمريكا داده شد. وي در اين سخنراني خواستار حمايت همه جانبه از جنبش دمكراسي خواهي در جهان عرب شده بود.
سقوط شديد محبوبيت دولت اوباما در منطقه خاورميانه در حالي است كه بدبيني به اين دولت در ميان افكار عمومي آمريكا نيز گسترش يافته است.
به گزارش روزنامه آمريكايي «هافينگتون پست»، نظرسنجي خبرگزاري رويترز و مركز نظرسنجي «ايپسوس» نشان داد كه اكثر مردم آمريكا با افزايش بحران اقتصادي در آمريكا و تلاش كاخ سفيد براي افزايش سقف بدهي 14 تريليون دلاري، نسبت به آينده خود و كشور آمريكا بدبين هستند. آن دسته از مردم آمريكا كه بر اين باورند كه كشورشان در مسير اشتباهي قرار گرفته است به 63 درصد در ماه جاري افزايش يافته است و اين در حالي است كه اين تعداد در ماه ژوئن سال جاري ميلادي 60درصد بوده است.
به گزارش يورونيوز، «دولت آمريكا براي جبران كسري بودجه 1500 ميليارد دلاري نياز به قرض بيشتر دارد. اما براساس قانون اجازه ندارد از سقف مجاز موجود بيشتر قرض كند. آمريكا بيشترين بدهي خارجي را در دنيا دارد و كنگره آن در 10 سال گذشته 10 بار به افزايش سقف بدهي ها راي داده است. ميزان بدهي هاي دولتي در هر ثانيه به طور متوسط چهل هزار دلار افزايش پيدا مي كند.»

ايران از چند جبهه در حال پيروزي بر آمريكاست (خبر ويژه)

«آمريكا در حال باختن جنگ به ايران در چند جبهه است».
هفته نامه آمريكايي هيومن ايونتس ضمن انتشار اين تحليل نوشت: سياست نادرست و غلط باراك اوباما در قبال ايران به منافع سياسي و اقتصادي و امنيتي آمريكا در خاورميانه و دنيا خسارت مي زند. او بايد از خواب بيدار شود و اين واقعيت را درك كند كه ايران در حال برنده شدن در جبهه مذاكرات، تحريم ها و انقلاب هاي عربي است.
نشريه ياد شده اضافه مي كند: ايران در حال گسترش نفوذ خود در خاورميانه است. رابرت گيتس، وزير دفاع سابق آمريكا به بلومبرگ گفت كه ايران به وجودآورنده بهار عربي نيست ولي كاملا آشكار است كه آنها سعي دارند از آن به نفع خود بهره برداري كنند؛ حتي در عراق و افغانستان. بهار عربي معمولا به جنبش هايي نظير آنچه در بحرين اتفاق افتاد اطلاق مي شود. ايران، با اعزام اعضاي حزب الله به گروههاي شيعه بحرين كمك كرده است تا دولت اين كشور را سرنگون كنند. عربستان سعودي با اعزام 1000 نيرو به اين كشور سعي كرد ناآرامي هاي آنجا را فرو بنشاند. هفته گذشته وزارت خارجه ايران از عربستان خواست نيروهاي خود را از بحرين خارج كند تا زمينه همكاري هاي منطقه اي فراهم آيد. با كمال تعجب سعودي ها هم بخشي از نيروهاي خود را به بيرون بردند، چون مي دانند بالاخره با سلطه فارس ها در منطقه روبرو هستند. گزارشات ديگر همچنين حاكي از كوشش هاي ايران براي نفوذ در ميان مخالفين مصر براي سوق دادن آنها به سمت اخوان المسلمين است. پيروزي اخوان المسلمين ضربه اي براي اسرائيل به شمار مي آيد و آمريكا و كشورهاي عربي، مانند عربستان سعودي و اردن، نگران ظهور يك مصر اسلام گراي تندرو مشابه ايران هستند.
نشريه آمريكايي همچنين با اشاره به گسترش نفوذ ايران در كشورهاي آمريكاي لاتين تاكيد كرد: ايران تحريم ها را دور زده و از جمله توان هسته اي و موشكي خود را توسعه داده است. اكنون موشك هاي دوربرد در اختيار حزب الله و حماس قرار دارد. بهار عربي هم فرصت ديگري در اختيار ايران گذاشته است. اكنون ديگر نتايج سياست دولت اوباما در خاورميانه به خوبي آشكار شده است. كشورهاي منطقه آمريكا را در حال خروج از منطقه مي بينند در حالي كه شاهد قدرت گرفتن ايران و گسترش نفوذ آن هستند. ما داريم جنگ را به ايران مي بازيم.

مزدوري عربستان شرم آورتر است يا كشف حجاب در ازاي دلارهاي آمريكا؟! (خبر ويژه)

يك كارچاق كن سرويس هاي جاسوسي در واكنش به افشاي ماجراي دريافت پول از رژيم سعودي، اعلام كرد كه متهم كنندگان وي خود از دولت آمريكا پول مي گيرند و حتي در اين راه حاضر شده اند كشف حجاب كنند!
نوري زاده چندي پيش با مساعدت سفارت و استخبارات رژيم سعودي كنفرانس مخفيانه اي را در لندن برگزار كرد كه در آن شماري از سران گروهك هاي تروريست و تجزيه طلب نظير كومله شركت داشتند و از جمله از خوزستان به عنوان عربستان و متعلق به رژيم سعودي نام برده شد. خبر برخي اظهارات در كنفرانس و پول هاي دريافت شده از رژيم سعودي به سرعت لو رفت و فريبا داودي مهاجر كه نگران بود به خاطر حضور در اين حلقه بدسابقه زير علامت هاي سؤال تازه اي قرار گيرد، به انتقاد از كنفرانس پرداخت. او عملا نوري زاده را مواجب بگير رژيم سعودي خواند تا خود را تبرئه كرده باشد اما نوري زاده كه هنوز از سؤالات درباره نقش آفريني در سناريوي امنيتي «مدحي» و «الماس فريب» رهايي نيافته، اين بار از خيانت يك شركت كننده كنفرانس (داودي مهاجر) به خشم آمده و متقابلا برخي اخبار پشت پرده را فاش كرد. او مي گويد قرار نبوده محتواي كنفرانس رسانه اي شود.
وي فاش كرد كه داودي مهاجر در آمريكا حاضر شده در ازاي تامين خانه و زندگي كشف حجاب كند. نوري زاده به داودي مهاجر گفت: «شما كي هستيد كه از من منابع مالي مي خواهيد؟ شما وقتي آمديد آمريكا با روسري! منابع مالي تان كي بود؟ كي به شما آپارتمان داد كه روسري تان را برداشتيد؟ هزينه كنفرانس ها بسيار كمتر از مبلغي است كه به عنوان بورسيه در آمريكا به شما پرداخت شده است بنابراين وقتي حساب كتاب باز مي كنيد بدانيد با كي طرف هستيد. خود را نخود هر آش نكنيد و در جاهايي كه از حد و حدود شما بالاتر است دخالت نكنيد اين را به بانوي محترم (داودي مهاجر) مي گويم و به بقيه كه در اين مورد اظهارنظر مي كنند.»
يادآور مي شود داودي مهاجر از همكاران نشريات و احزاب اصلاح طلب پس از مدتي حضور در آمريكا در يك شوي تلويزيوني در صداي آمريكا اقدام به برداشتن روسري كرد!
به دنبال اين افشاگري متقابلاً علي افشاري (داماد داودي مهاجر) كه خود در دريافت مواجب علني از سازمان هاي ضد ايراني آمريكا گوي سبقت از همقطاران ربوده، دست به كار شد تا از «شرافت سياسي»! خود و داودي مهاجر دفاع كند. افشاري ادعا كرد زندگي مادرزنش در آمريكا از «دستمزد زحمات و كار بدون استراحت در بنيادهاي غيردولتي آمريكا» تامين مي شود اما هيچ توضيحي درباره جزئيات اين زحمات و اساس بنيادهاي ياد شده نكرد، حال آن كه نامبرده فاقد هرگونه توانايي علمي يا فكري و پژوهشي و حتي سياسي درخوري است.
افشاري همچنين نوشت: گرفتن بورس هاي مطالعاتي در آمريكا يك رويه و فرصت هست. برخي حق دارند آن را نپذيرند ولي محق نيستند به تخطئه كساني بپردازند كه از اين فرصت ها استفاده مي كنند. در اين بورس ها به افراد حقوق مي دهند. اما اين حقوق ربطي به دولت آمريكا ندارد و از همان جنس منابع مالي است كه روزنامه نگاران و يا برنامه سازان از رسانه هاي فارسي زبان متعلق به دولت آمريكا مي گيرند.(!)
اما يكي از عناصر خارج نشين به نام «امين-م» نيز وسط دعواي نوري زاده و افشاري و مادرزنش، نرخ تعيين كرده و نوشته است: «به خداي آزادي قسم روزي 12ساعت كارگري مي كنم و از ايشان مي پرسم آقاي نوري زاده آيا در عمرتان يك آجر روي آجر گذاشته ايد؟ آيا مي دانيد گرفتن قلم ميان انگشتان پينه بسته و زل زدن بر سفيدي كاغذ با چشماني خسته و نيمه باز چه احساسي دارد؟» پيش از اين افرادي چون آرش سيگارچي روزنامه نگار شاغل در صداي آمريكا به دليل طرح پرسش در اين زمينه از سوي نوري زاده به خائن تشبيه و تهديد به اخراج از صداي آمريكا شده بود.

سازمان منافقين: آمريكا هم مجبور شد به ايران باج بدهد (خبر ويژه)

اصرار دولت عراق براي تخليه پادگان نظامي اشرف و ناتواني اشغالگران در زمينه حمايت از گروهك منافقين موجب پرخاشگري سايت اين سازمان تروريستي شد.
پايگاه اينترنتي منافقين در واكنش به استيصال آمريكا نوشت: آمريكا مي خواهد اشرف را به دولت عراق تحويل دهد و اشرفيان را در مكاني ديگر كه تاكنون هيچ «گراي» مشخصي ندارد اسكان دهد. موضوع حفاظت از اين مكان مجهول، به امان خدا واگذاشته شده است. يعني به زبان ساده، ساكنان اشرف به تصميم آمريكا به قربانگاه فرستاده مي شوند. «گراي» اين مكان احتمالا قبلا به لشگرقدس سپاه پاسداران ولايت و وحوش عراقي آن در اين كشور داده شده است. يا خود آنرا محاسبه كرده اند. در فرهنگ سياسي دولتهايي كه به نوبت در آمريكا زمام امور را به دست مي گيرند، از قرار معلوم «فرار» از كانون خطر به معني «امنيت» بيشتر است. البته اشتباه نكنيم، اين مقوله فقط زماني از طرف آنها مطرح مي شود كه چاره اي بجز تسليم در مقابل زور ندارند. بطور نمونه، خروج فرارگونه نيروهاي آمريكايي از لبنان بعد از كشته شدن بيش از سيصد سرباز و تفنگدار آمريكايي در سالهاي دور بوسيله بمبي ظاهرا از همين منطق پيروي مي كرد.
ارگان منافقين ادامه مي دهد: وقتي زور طرف مقابل زياد است و منفعت آنچناني در كار نيست فرار را بر قرار ترجيح مي دهند. بطور مثال استدلالي كه جديدا براي توجيه بي عملي و شانه خالي كردن از زير تعهدات ادعايي خود مي آورند، اينست كه بايد كار تغيير رژيم در كشورهاي ديكتاتوري به عهده مردم آن كشورهايي كه دچار ديكتاتوري هستند گذاشته شود. معكوس اين موضوع وقتي اتفاق مي افتد كه در مقابل خود تهديد آنچناني احساس نمي كنند و دشمن، مثلا مردم كشوري هستند كه بعد از سالهاي متمادي تحريم و محاصره، ناي نفس كشيدن ندارند. آن جاست كه در حركتي بسيار آزاديخواهانه با استفاده از پيشرفته ترين تكنولوژي و بكارگيري علمي مرگبارترين تسليحات نظامي، بي توجه به موازين حقوق بين الملل و كنوانسيونهاي بين المللي، يورش مي آورند و همه چيز را نابود مي كنند. نمونه عراق در اين مورد در دسترس و گوياست.
رسانه منافقين هيچ اشاره اي به نقش جنايتكارانه خود در سركوب شيعيان و كردهاي عراق كه به عنوان خوش خدمتي براي صدام صورت گرفت، نكرد اما نوشت آمريكا در حال باج دادن يكطرفه به رژيم ايران و متحد آن در عراق است. در حال حاضر سياست آمريكا در عراق كاملا تحت نفوذ و فشار رژيم آخوندي قرار دارد.