اصلاح طلبان يا فتنه گران؟! ... كدام يك مي خواهند به نظام برگردند؟!

حسين قدياني
نخستين روزهايي كه سنم آرام آرام داشت به سياست قد مي داد، بالا گرفته بود دعواي «راست» و «چپ». آن زمان عده اي خود را «چپ» مي خواندند و رقيب خود را «راست» و چنان بر طبل منازعه «چپ» و «راست» مي كوفتند كه تو گويي اين نزاع، همان دعواي موعود «حق» و «باطل» است! كتمان نمي كنم آن زمان، يعني حدود 15 سال پيش، اشتياقم به «چپ روي» بيش از «راست روي» بود، چرا كه «چپ» را در مختصر مطالعات سياسي كه داشتم، نماد مبارزه با آمريكا و برنتافتن نظام سرمايه داري غرب مي ديدم، ليكن متحير بودم؛ چرا حضراتي كه «چپ» خوانده مي شدند، اندك التزامي به «آئين چپ» نداشتند؟! حتي احساس مي كردم كه «جماعت راست» بيشتر به «آئين چپ» شباهت برده اند تا خود «چپ ها»! با اين همه دعواي ميان اين 2 گروه آنقدر جدي و مكرر و واقعي بود -يا مي نمود!- كه خيلي ها برخلاف خيلي واقعيت هاي آشكار، باور كرده بودند اين جاروجنجال را، و خواسته يا ناخواسته، خود را يا «چپي» و يا «راستي» مي خواندند! آن زمان خوب يادم هستم به سبب صغر سن، و ايضا كمي هم صداقت خاص مخصوص دوران نوجواني، -كه هنوز هم با افتخار دارمش!- چيزي تا هنگ كردن كامل مخم فاصله نداشتم كه گمانم همين «كيهان» و باز هم گمان مي كنم همين «حاج حسين آقاي شريعتمداري» برداشت يك «يادداشت روز» نوشت با اين عنوان كه «راست و چپ چيست؟!... داستان ديگري در ميان است».آن روز اصلا نيازي نديدم كه به جز «تيتر»، مابقي نوشته را بخوانم؛ فقط با خودم تكرار مي كردم كه «راست و چپ چيست؟!... داستان ديگري در ميان است». راستش اين «تيتر» به خيلي شبهات ذهنم پاسخ داد. يعني هم «مختصر» بود و هم «مفيد» و هم اينكه داشت مي گفت: دعواي «راست» و «چپ» فاتحه خواندن بر سر قبري است كه اصلا مرده اي داخلش نيست و از ميت تهي است! يعني كه نشاني غلط دادن است اين تقسيم بندي «چپ» و «راست»، و با هيچ چيز من جمله ابتدايي ترين و بديهي ترين آداب علم سياست نمي خواند. فرداي آن روز اما «يادداشت روز» را تا انتها خواندم و فهميدم كه؛ آري! الحق و الانصاف، داستان ديگري در ميان است.
البته برخلاف حدس و گمان بسياري از شما خوانندگان عزيز، اصلا بنا ندارم كه بگويم 2گانه امروز «اصلاح طلب- اصولگرا» دقيقا از همان جنس منازعه ديروز «چپ-راست» است. به هرحال اصلاح طلبان و اصولگرايان نشان داده اند كه در برخي مسائل، واقعا با همان اختلاف سليقه و تفاوت مشرب دارند. هرچند كه 2گانه اصل كاري و مهم تر اين روزهاي انقلاب اسلامي، به گمان 2گانه «انقلاب اسلامي ها- ضدانقلاب ها» است. با اين حساب، پس چيست داستان ديگري كه امروز در ميان است؟! بي هيچ اطاله كلامي مي گويم. اين روزها عده اي پروژه بازگشت اصلاح طلبان به نظام را در بوق كرده اند. اين سخن مثل همان دعواي «راست- چپ» مي ماند و بايد گفت: «داستان ديگري در ميان است». سؤال اساسي اينجاست كه مگر اصلاح طلبان از نظام بيرون رفته اند كه حالا مي خواهند به نظام برگردند؟! البته سؤال اساسي تر اينجاست كه آيا اصلاح طلبان مي خواهند به نظام برگردند يا فتنه گران؟! باز هم در اين باب مي توان سؤالات اساسي پرسيد و مثلا پرسيد كه آيا در پروژه بازگشت اصلاح طلبان به قدرت، «اصلاح طلبان» اسم رمز «فتنه گران» است؟! واضح تر اين سؤال، اين مي شود: اصلاح طلبان يا فتنه گران؟! كدام يك مي خواهند به نظام برگردند؟! و به راستي! آيا اصلاح طلبان قصد بازگشت به نظام دارند، يا به سياق همان تيتر رويايي بايد گفت: «اين حرف ها چيست؟!... داستان ديگري در ميان است»؟! بديهي است كه منش انقلاب اسلامي و روش جمهوري اسلامي، چه در زمان «خميني» و چه در زمان «خامنه اي» هرگز بر طرد گروههاي سياسي نبوده است. به اين «هرگز» البته بايد يك «حتي المقدور» هم اضافه كرد! اينكه «گروهك نهضت آزادي» در 8 سال دفاع مقدس، بدل به ستون پنجم دشمن مي شود، البته گناهش تقصير نظام نيست. ارتباط سران فتنه با جرج سوروس و آمريكا و اسرائيل در 8 ماه دفاع مقدس هم دخلي به نظام ندارد. آيا شما كسي را كه از ملك عبدالله پول مي گيرد و باعث تعريف و تمجيد نتانياهو از خودش مي شود، «اصلاح طلب» مي دانيد يا «فتنه گر»؟! آيا اصلاح طلب خواندن چنين اشخاصي، آن هم در مقام چنين خطاي بزرگي، فاتحه خواندن براي قبر بي ميت نيست؟! آيا نبايد گفت كه داستان ديگري در ميان است؟!
نگارنده اصلا قبول ندارم كه اصلاح طلبان از نظام اخراج شده اند. فتنه گران را چرا، ليكن اصلاح طلبان را نه. مگر طرد «جريان انحرافي»، طرد «سوم تيري ها» است كه طرد «فتنه گران»، طرد «دوم خردادي ها» خوانده شود؟! و البته دقيق تر بخواهم بگويم، اين مي شود: نظام مقتدر و مظلوم جمهوري اسلامي، فتنه گران را از خود طرد كرد يا فتنه گران با اغتشاش و فتنه و فريب و دروغ و دغل و تقلب و چه و چه، خود را از نعمت حضور در جمهوري اسلامي محروم كردند؟! پس سخن گفتن از بازگشت اصلاح طلبان به قدرت، سخن طنزي است. طنز و شايد هم هجو به 3 دليل. يكي اينكه اگر مردم بنا به هر دليلي به حضرات اصلاح طلب در انتخابات هاي مكرر راي نمي دهند، اين وسط گناه جمهوري اسلامي چيست، كه هم پاسدار راي دوم خرداد است و هم پاسدار راي سوم تير؟! به جمهوري اسلامي چه ارتباطي دارد كه مردم از مجلس ششم به اين طرف، احساس كردند جناح موسوم به اصلاحات، لياقت منصب نشيني ندارد؟! آيا جمهوري اسلامي در جهت پروژه بازگشت اصلاح طلبان به قدرت، بايد تقلب كند و مثلا «دكتر فلاني» را «مهندس بهماني» بخواند؟! جمهوري اسلامي و ولايت فقيه ضامن راي توده هاي ملت، يعني همه ملت است، و هرگز «دكتر احمدي نژاد» را «مهندس موسوي» نمي خواند، اما كاش توسط يك جاي كاملا بي ارتباط با اصل جمهوري اسلامي، ما كه نوشتيم «احمدي نژاد»، «مشايي» خوانده نمي شد!! كاش قوه مجريه و نيز قواي مقننه و قضائيه، و همه ما حتي خود ما و من و شما الگوي مان اصل جمهوري اسلامي باشد كه ان شاءالله همين طور هم هست. و اما دليل دوم. چه كسي گفته كه اصلاح طلبان، الان بيرون از نظام اند؟! به عنوان مشتي كه نمونه خروار است، به رسم مالوف رهبرانقلاب اسلامي در 2 روزنامه «كيهان» و «اطلاعات» نماينده دارند و مي بينيم كه اگر «حسين شريعتمداري» از اصول گرايان است، اما «محمود دعايي» حتما در اردوگاه اصلاح طلبان تعريف مي شود. باز هم به عنوان نمونه نگاهي بياندازيد به تركيب اعضاي مجمع تشخيص مصلحت و به خصوص رئيس آن. در اين مجمع، گذشته از چهره هاي فرهنگي كه اصولا در دسته بندي هاي مرسوم سياسي نمي گنجند، هم اصلاح طلب هست و هم اصول گرا، اما آن «هرگز» و «حتي المقدور» كه گفتم، لطفا در اين نگاه تان لحاظ كنيد كه «مساوات كمي» لزوما به معناي «عدالت كيفي» نيست. بگذريم كه عدالت را هم بايد «حكيمانه» اجرا كرد و دقيقا از همين رو بود كه «علي» با بعضي از اصحاب جمل به مدارا برخورد كرد و «سيدعلي» با برخي از انصار فتنه، و البته بگذريم كه در «مكتب علوي» آنچه سر جاي خود به قوت خود باقي است «مطالبه عدالت» است، و اين هر 2 كه گفتم، با هم قابل جمع، و اين آخري كه گفتم، كمك حال دستگاه قضاست، نه تضعيف قوه قضائيه. هم الان و باز هم به عنوان مثال، آيا ما در قوه مقننه، اصلاح طلب نداريم؟! اما اين ديگر گناهي متوجه نظام نمي كند كه مردم، جناح موسوم به اصلاح طلب را در اقليت مجلس قرار دادند، و البته سخن بسيار ظريف اينجاست كه چند ماه پيش، يعني درست بعد از افتضاح 25 بهمن، مگر همين گروه اقليت مجلس، رساتر از اصول گرايان بهارستان نشين شعار ندادند «مرگ بر فلاني و فلاني و فلاني»؟! آيا آن روز هم جمهوري اسلامي بنا بر طرد سران فتنه داشت، يا اصلاح طلبان، خود به صرافت طرد اصلاح طلبان - حتما بخوانيد فتنه گران!- افتاده بودند؟! آيا امروز در بخش هاي خدماتي، اقتصادي، نيمه دولتي، نيمه خصوصي، خصوصي، بانكداري، و به ويژه در بخش هاي درآمدزا، اصلاح طلبان دستي بر اين خوان گسترده ندارند؟! اگر من بگويم «ندارند»، آيا شما خنده تان نمي گيرد؟! نمي دانم اين مقال جاي كنايه هم هست يا نه، اما گفت: «كي رفته اي ز دل كه تمنا كنم تو را »؟! هم الان اصلاح طلبان بيشتر رسانه و سايت و روزنامه و مجله و البته پول دارند، يا اصول گرايان؟! اصلاح طلبان، خوب يا بد، و درست يا نادرست، كي از جمهوري اسلامي رفته اند كه حالا شعار بازگشت مي دهند؟! و اين شعار بازگشت خود را بدل به پروژه، و مصالحه شان را مبدل به پروسه كرده اند؟! آيا نام ديگر اين مظلوم نمايي، كه متاسفانه برخي اصول گرايان هم ندانسته دارند در اين زمين بازي مي كنند، فريب افكار عمومي نيست؟!
با اين همه، دليل سوم از همه جالب تر است و به خوبي نشان مي دهد كه شعار بازگشت اصلاح طلبان به قدرت، از اساس پوچ و بي محتواست. اصلاح طلبان - در اينجا يعني فتنه گران!- قبل از شعار بازگشت، منت مصالحه و گذشت و بخشش بر سر نظام و مردم مي گذارند. گيرم كه قرار بر آشتي باشد، چه كسي بايد چه كسي را ببخشد؟! اينكه عده اي با آن همه فتنه گري، هنوز هم دارند راست راست راه مي روند، آيا چيزي جز بزرگواري نظام بوده است؟! آيا جمهوري اسلامي نمي توانست و برايش سخت بود كه بيشتر از «كرامت» و «حكمت»، مايه از «عدالت» خود بگذارد؟! آيا نظامي كه يك الف بچه ريغوي مورد حمايت كاخ سفيد را در آسمان شكار مي كند، و چند ماه بعد از آن محمدرضا مدحي را براي دشمن تبديل به «مدحي گيت» مي كند، مثلا خيلي سخت است برايش اجراي مر عدل درباره فتنه گران دانه درشت؟! باز بودن در ديگ، شنيده بوديم گربه ها را بي حيا مي كند، اما ظاهرا بي حيايي اولين و مهم ترين صفت فتنه گران عليه نظام عزيز و مقدس جمهوري اسلامي است. لابد بعضي ها حيا نداشتند و الا شرم مي كردند در برابر خون 300 هزار شهيد، كاري كنند كه ديكتاتور مفلوك يمن، اين موجود بدبخت و البته بي تخت و البته تر قابل ترحم، تعريف و تمجيدشان كند. چه كسي قرار است چه كسي را ببخشد؟! عمار و مالك و ابوذر و مقداد بايد ناكثين را ببخشند، يا طلحه و زبير، علي را؟! چه كسي قرار است چه كسي را ببخشد؟! سران فتنه اول از همه بايد از واژه اصلاح طلبي معذرت خواهي كنند كه اصلاحات را با فتنه مترادف كرده اند! چرا راستش را نمي گويند كه نه اصلاح طلبان، بلكه فتنه گران قصد بازگشت به نظام دارند؟!
و اما فتنه گران مگر نمي گفتند در انتخابات، تقلب شده؟! اولا كي و كجا بابت اين تهمت و هزار رفتار و گفتار ديگر، رسما و علنا عذرخواهي كرده اند، ثانيا اگر حرف از بازگشت، نوعي «غلط كردم محترمانه» است، پس چرا تا اين حد طلب كارانه؟! ما در فتنه سال به ياد ماندني هشتاد و اشك، و حتي 10 سال قبل در فتنه تير ماه سال 78 چيزي كه كم و زياد داشتيم، «اصلاح طلبان بي گناه» بودند. اصلاح طلباني كه دير يا زود، عاقبت، مرزبندي كردند با دشمن. اصلاح طلباني كه گفتند: ما اصلاح طلب هستيم، اما از فتنه گران نيستيم. اصلاح طلباني كه فتنه گري و آشوب را نقطه مقابل اصلاحات مي دانستند و الان هم مي دانند. اصلاح طلبي كه گناهي نكرده، هرگز از بازگشت به نظام حرف نمي زند، چرا كه همين الان هم در نظام هست و خودش را ذيل نظام تعريف مي كند. آنكه حرف از بازگشت مي زند، اصلاح طلب نيست، فتنه گري است كه پوستين نفاق عوض كرده، و البته عزيزاني كه با پرچم اصول گرايي، حرف از بازگشت اصلاح طلبان مي زنند هم بايد بدانند كه حتي انكار فتنه گران هم به عبارتي مي تواند انكار واقعيت موجود جامعه باشد! همچنان كه انكار خواص كم و بيش بي بصيرت نيز انكار واقعيت موجود جامعه است!! نه فرشته و نه ديو و نه دريا و نه غريق را مي توان انكار كرد، و نه آب و نه حريق را، اما ما مي ترسيم بعضي ها به جاي پذيرش اصلاح طلبان به عنوان واقعيت جامعه، فتنه گران را به عنوان يك حقيقت پذيرا باشند، كه البته قصدشان حتما اين نيست؛ ترس ما اين است! و سوال مشخص من اين است: خون دل مادر شهيد حسين غلام كبيري و خون شهيد اميرحسام ذوالعلي در ادبيات مظلوم نواز بعضي ها چه سهمي دارد؟! آيا اينها هم براي اين عزيزان، واقعيت مظلوم و البته موجود محسوب مي شوند؟! يا چون تريبون ندارند، بايد طردشان كرد؟! آيا چون نام هيچ خياباني به نام شهداي فتنه 88 نيست، بايد بگذاريم گرد غريبي مزارشان را بگيرد؟! آيا اصلاح طلبان بي گناه كه الان هم در نظام هستند، مي خواهند به نظام برگردند، يا گناه كارترين فتنه گران؟! ما از بعضي ها ديگر توقع نداريم هنگام مواجهه با فتنه گران در مساجد بورس ختم بالاشهري ها، سيلي به صورت اهل نفاق بزنند كه مي خواستند جمهوري اسلامي باشد، اما «سيدعلي» نباشد؛ ما از ايشان تقاضا داريم منكر واقعيتي به نام خون شهداي فتنه... منكر واقعيت «اين عمار» نشوند! ما جمهوري اسلامي، انقلاب اسلامي را اصول گرا مي دانيم. ما نظام را اصلاح طلب مي دانيم. از نظر ما اصلاح طلب اصولگرا و اصول گراي اصلاح طلب، «سيدعلي خامنه اي» است، و الا تا نام بلند «علي» بر تارك اين مرز و بوم مي درخشد، بايد گفت: «راست و چپ چيست؟!... داستان ديگري در ميان است».

در گزارش كدخدايي از عملكرد يك ساله شوراي نگهبان اعلام شد
تاييد 85 درصد از مصوبات مجلس از سوي شوراي نگهبان در سال گذشته

سخنگوي شوراي نگهبان اعلام كرد كه 85 درصد از مصوبات مجلس در سال گذشته تاييد شده است.
عباسعلي كدخدايي سخنگوي شوراي نگهبان روز گذشته در نشست خبري خود به ارائه گزارش از عملكرد يك ساله شوراي نگهبان اشاره كرد و گفت: سال گذشته 83 مصوبه از سوي مجلس به شوراي نگهبان ارسال شده بود كه اين شورا 71 مصوبه آن را تاييد و مغاير با شرع مقدس و قانون اساسي ندانست.
وي با بيان اينكه شوراي نگهبان 85 درصد از مصوبات مجلس را در سال گذشته مغاير با شرع و قانون ندانسته است، افزود: از آغاز مجلس هشتم تاكنون 282 مصوبه به شوراي نگهبان ارسال شده بود كه 212 مصوبه مغاير با شرع و قانون شناخته نشده است.
كدخدايي همچنين گفت: 13مورد اساسنامه از سوي هيئت وزيران در سال گذشته به شوراي نگهبان ارسال شده كه اين شورا 8 اساسنامه را مغاير با شرع و قانون ندانسته و 4 اساسنامه را مغاير با شرع و قانون دانسته است. يك اساسنامه نيز در حال بررسي در شوراي نگهبان است.
سخنگوي شوراي نگهبان با بيان اينكه ديوان عدالت اداري 41 فقره نامه از شوراي نگهبان استعلام كرده است، گفت: 27 فقره از استعلام هاي ديوان عدالت اداري مغاير با شرع و قانون شناخته نشده است و 4 فقره نامه نيز در حال بررسي است.
وي در پاسخ به سؤال خبرنگاري كه درباره افزايش تعداد نمايندگان مجلس پرسيد گفت: افزايش تعداد نمايندگان در هيئت دولت تصويب شده است و دولت بايد اين لايحه را به مجلس شوراي اسلامي بدهد و بعد از تصويب مجلس شوراي نگهبان آن را بررسي خواهد كرد.
كدخدايي در پاسخ به سؤال خبرنگار ديگري كه درباره مصاحبه وي براي امكان سرپرست بودن مديران مستعفي كه براي نامزدي مجلس استعفا داده بودند پرسيد گفت: در مصاحبه بنده يك «ن» كسر شده بود يعني اينكه بنده گفته بودم «نمي توانند سرپرست باشند» اما آن رسانه اعلام كرده بود «مي توانند سرپرست باشند»؛ البته اين رسانه و شوراي نگهبان با اطلاع رساني اين موضوع را اصلاح كرد.
سخنگوي شوراي نگهبان در پاسخ به سؤال خبرنگاري كه از «ابراز نگراني اصولگرايان سنتي از تكاپوي جريان انحرافي براي حضور در انتخابات مجلس» سؤال كرد، اظهار داشت: همه مردم حق دارند نسبت به سرنوشت هاي مهم نظام حساس باشند و نگراني هاي خود را مطرح كنند اما شوراي نگهبان به وظيفه اي كه قانون به عهده اش گذاشته عمل خواهد كرد.
خبرنگاري از كدخدايي درباره استفساريه نمايندگان مجلس براي مدارك تحصيلي و احتساب يك دوره نمايندگي به كمتر از 4 سال پرسيد كه سخنگوي شوراي نگهبان گفت: شوراي نگهبان در پاسخ به اين سؤال كه آيا نمايندگان مجلس هشتم كه مدرك ليسانس دارند مي توانند قبل از اتمام دوره نمايندگي در انتخابات ثبت نام كنند يا نه، اعلام كرد دوره نمايندگي به كمتر از 4 سال اطلاق نمي شود اما در رابطه با نمايندگان مجلس هشتم با فرض اتمام دوره نمايندگي يك دوره محسوب مي شود؛ فرض اين است كه نمايندگان مجلس هشتم تا پايان خردادماه نماينده باشند و اگر اتفاقي براي آنها رخ بدهد كه نماينده نباشند شامل حال آنها نمي شود.
وي در پاسخ به سؤال خبرنگار ديگري كه درباره برخورد شوراي نگهبان با نامزدهايي كه احتمالا از اموال بيت المال براي تبليغات خود استفاده خواهند كرد پرسيد، گفت: قطعا اگر تخلفي صورت بگيرد شوراي نگهبان برخورد خواهد كرد همانطور كه شوراي نگهبان در دوره هاي گذشته و در موردهاي محدودي كه وجود داشت اين كار را كرده است.
سخنگوي شوراي نگهبان از آمادگي اين شورا براي برگزاري انتخابات به سبك رايانه اي خبر داد و گفت: در وزارت كشور بحث برگزاري رايانه اي انتخابات مطرح است و اين موضوع در حال بررسي است اگر وزارت كشور به نتيجه اي برسد و آن را اعلام كند شوراي نگهبان نيز آن را بررسي خواهد كرد.
كدخدايي در پاسخ به اين سؤال كه آيا قراردادهاي بين المللي نياز به تاييد مجلس دارد يا نه گفت: طبق قانون قراردادها و موافقت هاي بين المللي بايد به تاييد مجلس و سپس شوراي نگهبان برسد اما قراردادهاي خصوصي كه با طرف غيردولتي انجام مي شود نياز به مصوبه مجلس ندارد.
وي در پايان با بيان اينكه هيئت نظارت شوراي نگهبان در تمامي استانها به جز 4 استان تعيين شده است، گفت: تا دو هفته آينده هيئت نظارت4 استان باقيمانده نيز تكميل خواهد شد. اكنون در حال تعيين هيئت نظارت در شهرستانها هستيم كه تا چند هفته آينده در تمامي شهرستانها اعضاي هيئت نظارت تعيين خواهند شد.

اين هفته در صحن علني مجلس گزارش كميسيون اصل 90 درباره 4 شكايت از رئيس جمهور قرائت مي شود

گزارش كميسيون اصل 90 درباره شكايت نمايندگان مجلس از رئيس جمهور، هفته جاري در صحن علني مجلس قرائت مي شود.
اهالي خانه ملت روزهاي سه شنبه و چهارشنبه هفته جاري جلسه علني دارند كه قرائت گزارش كميسيون اصل 90 قانون اساسي درباره 4 مورد شكايت نمايندگان از رئيس جمهور (در اجراي ماده 233، آيين نامه داخلي مجلس) هم در دستور كار اين هفته مجلسي ها قرار دارد.
شكايت 12 نماينده از رئيس جمهور درباره عدم معرفي به موقع وزير ورزش و جوانان به مجلس، شكايت 8 بندي 12 نماينده از رئيس جمهور راجع به 40 الي 50 مورد تخلف احصا شده دولت، شكايت 12 نماينده از رئيس جمهور در خصوص مقاومت وي در اجراي حكم حكومتي مقام معظم رهبري در قبال وزير اطلاعات و شكايت 15 نماينده از رئيس جمهور درباره نحوه ادغام وزارتخانه ها و بي توجهي به نظر شوراي نگهبان، چهار گزارشي هستند كه در جلسه علني قرائت مي شوند.
همچنين سؤال مهدي سنايي نماينده نهاوند از وزير جهاد كشاورزي و احمد توكلي، الياس نادران و پرويز سروري نمايندگان تهران از وزير امور اقتصادي و دارايي نيز در دستور كار اين هفته مجلس قرار دارد.
نمايندگان مجلس اين هفته علاوه بر رفع ايرادات شوراي نگهبان در مورد طرح دوفوريتي استفساريه ماده 28 قانون انتخابات مجلس شوراي اسلامي مصوب 1378، گزارش كميسيون قضايي و حقوقي در مورد رفع ايرادات شوراي نگهبان در لايحه تشكيلات دادسرا و دادگاه عالي و نظارت انتظامي بر رفتار قضايي را بررسي مي كنند.

هدف دولت در سال جهاد اقتصادي ايجاد اشتغال دانش بنيان است

معاون رئيس جمهور گفت: «توليد دانش بنيان و اشتغال دانش بنيان» مهمترين هدف معاونت علمي و فناوري رئيس جمهوري به عنوان پايه هاي اقتصاد در كشور به شمار مي رود.
نسرين سلطان خواه معاون علمي و فناوري رئيس جمهور روز گذشته به نامگذاري امسال به نام سال «جهاد اقتصادي» از سوي مقام معظم رهبري اشاره كرد و اظهار داشت: ما در سال جهاد اقتصادي به دنبال اين هستيم كه توليد دانش بنيان و اشتغال دانش بنيان را به عنوان پايه هاي اقتصاد در كشور بنا نهيم.
وي با بيان اينكه هنوز سه ماه از سال جهاد اقتصادي را پشت سر گذاشته ايم، تصريح كرد: اميدواريم به زودي توليد و اشتغال دانش بنيان در سال جهاد اقتصادي به عنوان يكي از پايه هاي اصلي اقتصاد، توليد و اشتغال در كشور قرار گيرد.
رئيس بنياد ملي نخبگان با بيان اينكه مقام معظم رهبري در ديدارهاي عمومي و تخصصي خود با اقشار مختلف بخشي از فرازهاي سخنانشان به حوزه علم و فناوري مربوط است، يادآور شد: مقام معظم رهبري هميشه توجه به علم و فناوري را به عنوان يك ضرورت مي دانند؛ از اين رو بايد بر روي نخبگان بيش از گذشته سرمايه گذاري كنيم.
وي كه با فارس گفت وگو كرده است، در خاتمه با تأكيد بر اينكه معاونت علمي و فناوري رئيس جمهوري در مسير پيشرفت كشور همواره گام هاي بزرگي را برداشته است، خاطرنشان كرد: شرط لازم در روند فناوري هدفمند كار كردن است؛ از اين رو اهداف بايد برخاسته از سياست هاي مشخص و براساس نيازها و اولويت ها باشند.

نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس: اصولگرايي، گفتمان انقلاب است و تغيير نمي كند

محمد كوثري نماينده مجلس شوراي اسلامي گفت: هدف اصولگرايي مشخص است و اصولگرايي نيز عين اسلام ناب و گفتمان انقلاب اسلامي است و تغيير در اصل آن ممكن نيست.
وي با بيان اينكه اصولگرايي برخاسته از كلام مقام معظم رهبري است، گفت: ايشان در آن مقطع طي يك سخنراني مسئله اصولگرايي را دقيقا و به صورت مبسوط تشريح كردند و اصل اين گفتمان برخاسته از كلام امام(ره) و از بطن قرآن كريم است.
نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس افزود: آن چيزي كه سبب شد اصولگرايان گرد يكديگر جمع شوند و كسانيكه معتقد به قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي ايران و اصل ولايت فقيه بودند، دست ياري به يكديگر دهند، بيانات و تعاريف مقام معظم رهبري و پارامترهاي 8گانه اي بود كه ايشان در مورد اصولگرايي مشخص كردند.
كوثري در عين حال تاكيد كرد: شايد خيلي از افراد معتقد به نظام باشند اما اثبات اين مسئله در عمل مهم است. در موقعيت فعلي نيز شرايط به همين گونه است. دولت نهم كه براساس اصولگرا بودن مورد اقبال مردم قرار گرفت اما در ادامه كار و در دولت دهم، ضعيف تر از دولت نهم عمل كرد و در ادامه نيز شاهد هستيم كه در حاشيه دولت جريان انحراف شكل مي گيرد و عده اي از راه مي رسند و مي گويند كه ما از اصولگرايان عبور كرديم.
وي افزود: آنها ديده اند كه اصولگرايي موفقيت هاي بسيار خوبي براي ايران كسب كرده است و به همين دليل مي خواهند به اين تفكر خدشه وارد كنند و آنرا به انحراف بكشانند.
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه تفكر اصولگرايي همواره خدمتگزار مردم و وفادار به گفتمان امام(ره) و اهداف نظام باقي مي ماند، گفت: عده اي وقتي ديدند كه اصولگرايي به بهترين نحو به مردم خدمت مي كند، آمدند و بحث فتنه را پديد آوردند و وقتي ديدند، نمي توانند از اين طريق موفق شوند، بحث جريان انحرافي را در راستاي فتنه خلق كردند.
وي در ادامه با اشاره به برخي انتقادات در درون گفتمان اصولگرايي اظهار داشت: بالاخره اصولگرايي اضلاع مختلفي دارد كه ممكن است در برخي رفتارها و اتفاقات، نقدهايي را به يكديگر وارد بدانند اما اختلافات حل مي شود و بايد در همين راستا گام برداشت تا وحدت حاصل شود.
كوثري همچنين در پاسخ به اين سوال كه آيا وجود نقدها، امكان بروز آسيب هايي را براي جبهه اصولگرايي ايجاد مي كند يا خير، گفت: نه. هدف ها مشخص است و اصولگرايي نيز عين اسلام ناب و گفتمان انقلاب است. بنابراين تغيير در اصل آن ممكن نيست.
وي در عين حال گفت: البته بحث انحراف، بخشي از حركت جبهه اصولگرايي را با كندي مواجه كرده اما اين مسئله نيز در حال ترميم است.
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در گفت وگو با فارس، با تاكيد بر اينكه آن چيزي كه سبب موفقيت ما شده است، تمسك به گفتمان امام و حركت براساس آن بوده است، گفت: اگر كسي نخواست اين مسير را ادامه بدهد ميل خودش است اما جبهه اصولگرايي به راه خود ادامه خواهد داد.
وي در ادامه با بيان اينكه اصولگرايي بازتوليد شده در سوم تيرماه سال 84 ديگر به سنت هاي گذشته برنخواهد گشت، گفت: ما هر چقدر كه به گفتمان اصولگرايي تجديد قوا كرده پايبند باشيم به همان اندازه سريعتر در مسير پيشرفت حركت خواهيم كرد اما اگر اين پايبندي را نداشته باشيم اوضاع به گونه ديگري رقم خواهد خورد.
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي با تاكيد بر اينكه مباني گفتمان اصولگرايي هيچ چيزي غير از مباني مكتب امام(ره) نيست، گفت: عدالت، عقلانيت و معنويت همواره جزو اصلي ترين خواسته ها و مبناهاي حركت جبهه اصولگرايان بوده است.
پرويز سروري نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي نيز در تبيين شاخص هاي اصولگرايي گفت: احزاب، گروه ها و شخصيت هايي كه ادعاي اصولگرايي دارند بايد درباره فتنه 88 و جريان انحرافي عملا مواضع خود را در بعد ولايتمداري، پذيرش گفتمان امام(ره) و گفتمان خدمت مشخص كنند.
قائم مقام جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي تاكيد كرد: در مصاديق عملي به خوبي مشخص مي شود چه افرادي گفتمان انقلاب و امام(ره) را به عنوان تنها گفتمان رهايي بخش مي شناسند و در مسير آن عمل مي كنند بنابراين احزاب، گروه ها و شخصيت هايي كه ادعاي اصولگرايي دارند بايد درباره فتنه و جريان انحرافي عملا مواضع خود را در بعد ولايتمداري، پذيرش گفتمان امام(ره) و گفتمان خدمت مشخص كنند.
عضو كميسيون امنيت ملي مجلس با اشاره به اينكه اگر در شاخص هاي اصولگرايي به كليات اكتفا شود، نمي توان بين مدعيان و افراد عملگرا تفكيك قائل شد، اظهار داشت: بر همين اساس براي انتخابات مجلس نهم ما نياز داريم كه در مسير مصاديق عملي حركت كنيم چرا كه نياز امروز جامعه انقلابي ما حركت مبتني بر وحدت نيروهاي انقلاب است.

وزير كشور خبر داد
رايزني سه جانبه ايران ، افغانستان و پاكستان درباره جايگزيني كشت خشخاش

وزير كشور گفت: برنامه سه جانبه اي با همراهي كشورهاي افغانستان و پاكستان براي مقابله با مواد مخدر و كشت جايگزين در دست اجرا داريم.
مصطفي محمد نجار در حاشيه افتتاح مركز نگهداري و درمان اجباري معتادين خراسان شمالي در جمع خبرنگاران گفت: با توجه به دستور رئيس جمهور، مقابله با مواد مخدر به عنوان يك آسيب اجتماعي در دستور كار قرار گرفت.
وي با بيان اينكه براي حل اين معضل اخيراً جلساتي با مقامات افغانستان و پاكستان برگزار شد، افزود: با توجه به اين كه مركز تخصصي توليد مواد مخدر در كشور افغانستان است، رايزني با اين كشور مبني بر اينكه توليد و كشت در اين كشور متوقف و كشت ديگري جايگزين شود انجام شده است.
وزير كشور افزود: در حوزه پيشگيري نيز اطلاع رساني، آگاهي و ارتقاي فرهنگي در بين مردم جهت دوري از اين بلاي خانمان سوز به ويژه در حوزه مواد صنعتي كه خطرآفرين است در دستور كار است.
وي خاطرنشان كرد: پياده سازي قانون جديد مبني بر ساخت اردوگاه ها براي ترك اجباري از ديگر برنامه هاست كه در اين راستا راه اندازي پنج مركز در پنج استان را در برنامه داريم كه علاوه بر آن استانداران ديگر هم درخواست راه اندازي اين مراكز را داده اند.
هزينه سنگين ايران
و حمايت ناچيز سازمان ملل
وزير كشور همچنين در حاشيه ديدار با مدير اجرايي دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل (UNODC) در مصاحبه با خبرنگاران همكاري با كشورهاي منطقه و جامعه بين المللي را براي مقابله مؤثر با معضل مواد مخدر بسيار مهم ارزيابي كرد.
محمد نجار افزود: مدير اجرايي دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل در اين جلسه اذعان داشت كه جمهوري اسلامي ايران هزينه سنگيني را داده و اقدامات بسيار ارزشمندي را در مقابله با مواد مخدر انجام داده است. وزير كشور گفت: آموزش هاي پليس منطقه و همكاري هاي بين كشورهاي منطقه مي تواند در مقابله با مافياي مواد مخدر و نجات جواناني كه در اين دام گرفتار مي شوند، بسيار مؤثر باشد. وي با اشاره به افزايش توليد مواد مخدر در افغانستان در چند سال گذشته افزود: كشفيات مواد مخدر ما در چهار ماه اخير افزايش داشته است. وزير كشور گفت: جامعه بين الملل بايد حمايت هاي مادي و معنوي بيشتري از جمهوري اسلامي ايران انجام دهد تا بتوانيم از ترانزيت و حمل مواد مخدر به كشورهاي منطقه، آسياي ميانه و كشورهاي حاشيه خليج فارس جلوگيري كنيم. محمدنجار افزود: كمك هاي بين المللي به ايران تاكنون ناچيز و سمبليك بوده است.
سفر مدير اجرايي دفتر مقابله با مواد مخدر سازمان ملل به تهران
اين در حالي است كه مدير اجرايي دفتر مقابله با مواد مخدر و جرايم سازمان يافته سازمان ملل ديروز براي اولين بار به كشورمان سفر كرده است.
«علي اصغر سلطانيه» نماينده كشورمان در آژانس در اين باره گفت: «يوري فدوتف» مديركل دفتر سازمان ملل در وين و مسئول مبارزه با مواد مخدر و جرايم سازمان يافته، بامداد دوشنبه وارد تهران شد و با مصطفي محمدنجار، وزير كشور ديدار و گفت وگو كرد.
وي گفت: در ادامه سفر اين مقام سازمان ملل در وين وي با تعداد ديگري از وزيران كابينه و مقامات كشورمان ديدار خواهد كرد.
سلطانيه گفت: يوري فدوتف پنج شنبه تهران را ترك خواهد كرد.
همچنين مدير اجرايي دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد از مرز ايران با افغانستان و پاكستان و همچنين يك مركز بازپروري مواد مخدر بازديد مي كند.
دفتر سازمان ملل در تهران در اين باره اعلام كرد: از آنجايي كه ايران بالاترين ميزان كشفيات ترياك و هروئين را در دنيا دارد و كمك مؤثري به ساز و كارهاي منطقه اي مي كند، فدوتوف در طول جلساتش درايران پيرامون تلاش هاي مقابله با مواد مخدر بحث و گفت وگو خواهد كرد.
لزوم ايفاي نقش فعال
توسط ساير بازيگران بين المللي در مبارزه با مواد مخدر
يوري فدوتف ـ معاون دبيركل و مدير اجرايي دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل ـ روز دوشنبه با دكتر علي اكبر صالحي ـ وزير امور خارجه كشورمان ـ ديدار و گفت وگو كرد.
صالحي در اين ديدار ضمن اشاره به اهميت و پيچيدگي مبارزه با مواد مخدر، بر لزوم سياسي نشدن اين موضوع تأكيد كرد و افزود در اين موضوع بايد بر اثرات آن بر انسان ها توجه داشت.
وزير امور خارجه كشورمان رابطه نزديك بين تروريسم و مواد مخدر را مورد توجه قرار داد و بر لزوم ايفاي نقش فعال توسط ساير بازيگران بين المللي در مبارزه با مواد مخدر تأكيد كرد. او با اشاره به تلاش هاي كشورمان در امر مبارزه با مواد مخدر، توجه و حمايت بيشتر جامعه بين الملل نسبت به اين اقدامات را خواستار شد.
يوري فدوتف نيز جمهوري اسلامي ايران را شريك مهم و استراتژيك دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل دانست و از همكاري هاي ايران با اين دفتر قدرداني كرد.
وي با اشاره به اهميت مبارزه با مواد مخدر، بر لزوم تماس مقامات كشورهاي منطقه در اين مسير تأكيد كرد.

دبيركل جمعيت ايثارگران: شفافيت در مقابل فتنه و عدم انعطاف در برابر انحراف شاخص هاي اصولگرايي است

نماينده مجلس هشتم شفافيت در مقابل فتنه و عدم انعطاف در برابر جريان انحراف را از شاخص هاي تعيين كننده اصولگرايي دانست.
حسين فدايي، دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي با ارائه تعريفي از اصولگرايي به فارس گفت: اصولگرايي يعني باور، اعتقاد و التزام به شاخص هاي اصلي گفتمان انقلاب اسلامي، يعني باور و التزام عملي به اصول و محكمات انقلاب اسلامي و تحقق آن اصول و گفتمان با اقتضاي شرايط مكاني و زماني كه در آن قرار داريم: با اين تعريف، اصولگرايي ترجمه گفتمان انقلاب اسلامي در اين زمان است.
وي اضافه كرد: اساساً گفتمان اصولگرايي براي مقابله با جرياني كه مي خواست اصل گفتمان انقلاب اسلامي را به انحراف بكشاند، شكل گرفت و اين اصولگرايي و اين فكر و انديشه يك بازخواني از همان گفتمان انقلاب اسلامي را متناسب با شرايط جامعه، شرايط داخل و شرايط بين المللي ارائه داد كه اسم آن اصولگرايي شد و به بعضي از مفاهيم وزن بيشتري داد، چون ضرورت و اقتضاي زمان، اقتضا مي كرد و مي طلبيد.
دبيركل جمعيت ايثارگران با آسيب شناسي از برخي اصولگرايان ادامه داد: البته يك عده اي بودند، چون در گذشته باور و التزام عملي به گفتمان انقلاب اسلامي و اصولگرايي نداشتند، در چرخش قدرت به گونه اي خود را تنظيم كردند كه بتوانند الان روي موج سوار شوند و براي ادامه اهداف خود در دايره قدرت قرار بگيرند. عده اي سوءاستفاده مالي كردند و دنيا گرايي سبب كمرنگ شدن اصولگرايي در آنها شد و آنها هم كساني بودند كه در مسئوليت اجرايي اثرگذار بودند و هستند. عده اي قدرت طلبي و رسيدن به موقعيت و مقام مسئله اصلي شان شد، نه اصل توسعه گفتمان انقلاب اسلامي يا اصولگرايي. لذا اصولگرايي از منظر آنها كمرنگ و شايد هم بي رنگ شد.
وي افزود: عده اي هم هميشه بودند كه دچار غفلت شده و مي شوند و اينها الان هم حضور دارند. اينها سبب مي شود كه چون به نام اصولگرايي آمده اند، بعضي تصور كنند كه اينها اصولگرايان هستند. نه! اينها اصولگرايان نيستند، اينها تغيير ماهيت داده اند، اينها قلبشان تغيير كرده است.
اصولگرايي تغيير نكرده است، اصولگرايي ثابت است، اينها تغيير كرده اند و چون در اصولگرايي پرچمدار، داعيه دار علمدار و موثر بودند، ممكن است در افكارعمومي تصور شود كه اصولگرايان هستند.
فدايي همچنين تصريح كرد: بنابراين ولايتمداري ميزان، فصل تمايز و تعيين كننده در صحنه اجرا، عمل و محك است. چه حوزه عمل و چه وزن دادن به هر كدام از شاخص ها، اين اصل فصل تمايز است لذا فردي كه ولايت مداري در او نسبت به ديگر شاخص هاي اصولگرايي كمتر است، قابل اعتماد نيست.
اين فعال سياسي خاطر نشان كرد: اصولگراي واقعي كسي است كه به وضع موجود راضي نباشد و به دنبال تحول باشد و براي رسيدن به آرمان ها تلاش كند. اگر به اصولگرايي گفتند كه فردي كه به عنوان معاون، مشاور و يا يكي از نزديكان خود گذاشته ايد، فساد مالي دارد، بايد از اين اطلاع رساني خوشحال شود و تحقيق كند و اگر اشكال وارد است، براي رفع آن پيش قدم شود، نه اينكه از ابتدا مقاومت كند.