(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 30 تیر 1390- شماره 19979

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
اخذ ماليات بر ارزش افزوده از درآمد بالاي 100 ميليون تومان
فعالان سياسي: خيانت هاي خاتمي و اصلاح طلبان فراموش شدني نيست
نبض (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
رئيس جمهوري امروز ميهمان كرماني هاست
دريادار موسوي : يگان هاي پشتيبان نيروي دريايي به موشك هاي دوربرد مجهز شدند
نماز جمعه تهران به امامت آيت الله سيداحمد خاتمي اقامه مي شود
كي سر مرا كچل كرد؟ من كلاه چه كسي را برداشتم؟! (خبر ويژه)
مگر ابن زياد دشمن يزيد بود؟! (خبر ويژه)
دويديم و دويديم، به هيچ جا نرسيديم! (خبر ويژه)



ABS زدايي از فرهنگ (يادداشت روز)

روزگاري نه چندان دور جنگ ميكروبي و بمباران شيميايي جزو ناجوانمردانه ترين جنگ ها به شمار مي رفت. درست هم بود. در كمتر از چند ساعت، يك شهر بزرگ يا يك منطقه جنگي گسترده چنان آلوده مي شد كه هيچ موجود زنده اي نمي توانست جان سالم به در ببرد. يك وحشي گري و نامردي تمام عيار! زن و مرد و خردسال و پير و نظامي و شهروند با هم قتل عام مي شدند. سردشت خودمان يا حلبچه عراق، تصاوير دلخراشي از جنايت جنگي صدام در اين عرصه را به صفحات سياه تاريخ سپرده اند.
هر كس تصاوير آن صحنه هاي فجيع و تاول هاي برآمده از حمله شيميايي را ديده باشد، اگر زماني در معرض چنين حمله اي قرار گرفت و به او يونيفورم و ماسك مخصوص دادند، در استفاده از اين پوشش هاي مصونيت بخش لحظه اي ترديد نمي كند. اما موضوع اين نوشتار، جنگ ميكروبي و حمله شيميايي و تسليحات كشتار جمعي كه همه به عمق رذالت و نامردي نهفته در آن يقين دارند، نيست. اكنون ملت ها به ويژه ملت ما با جنگي به مراتب ناجوانمردانه تر و غيرانساني تر از سوي ابداع كنندگان جنگ شيميايي مواجهند و عمق خطر نه صرفا در شدت رذالت دشمن بلكه ناشناختن واقعيت و ابعاد اين هجمه در جبهه خودي است. ماجراي اين خطر درست به اين مي ماند كه در بحبوحه حمله شيميايي دشمن و پر شدن فضا از بوي تند و آزاردهنده بمب، شماري از قربانيان نفهمند حمله اي واقع شده و خيال كنند اسپري خوشبوكننده زده اند كه از خير استنشاق آن به هيچ قيمت نمي شود گذشت، چندان كه از آب و غذا به هنگام تشنگي و گرسنگي! در چنين شرايطي دشمن دو چندان قرباني خواهد گرفت و قتل عام واقعي اتفاق خواهد افتاد.
ماجراي تهاجم فرهنگي از حد بحث هاي رايج در اين سالها فراتر رفته است. دغدغه امروز صرفا شبيخون فرهنگي و غارت اعتقادي نيست كه مربوط به دغدغه مثلا بخش متدين تر جامعه باشد. موضوع امنيت اجتماعي و اخلاقي، ديگر مقوله اي نيست كه صرفا نياز و دغدغه علما و فرهنگيان و پارسايان باشد. اگر هم همه اجزاء جامعه عمق تهاجم و غارت فرهنگي را ديروز درك نكرده بودند، اكنون عوارض و نتايج و ميوه هاي تلخ اين رويداد به تدريج حتي بي خبرترين و خوش خيال ترين افراد را نيز آزار مي دهد هر چند كه هنوز عوارض و نتايج اين تهاجم به وضوح خود را نشان نداده است. تعرض چند باره به نواميس مردم يا جنايات فجيع وسط خيابان، در كنار برخي بي بندوباري هاي اخلاقي و اجتماعي معمولا افكار عمومي را جريحه دار كرده است. اين آزردگي و رنجيدگي با همه تلخي هايش، يك پيام مثبت را مخابره مي كند و آن اينكه برخلاف اراده تدارك كنندگان پروژه شبيخون فرهنگي، «وجدان عمومي» همچنان پاكيزه و قدرتمند و سرپاست. اما مسئله اينجاست كه چرا غارت فرهنگي تا آن روي زشت خود را نشان نداده و آشكارا وسط خيابان و باغ و گردشگاه قرباني نگرفته، طيفي از مردم و مسئولان ما را آزار نمي دهد؛ آزار از آن جنس كه خاري در چشم انسان خليده يا استخواني گلوي وي را بخراشد؟ يعني چند نوبت ديگر بايد دستبرد به نواميس مردم- حتي اگر قربانيان بعضا خود مقصر هم بوده باشند- يا ضرب و جرح وحشيانه غيرتمنداني كه به دفاع از قربانيان پرداخته اند، اتفاق بيفتد و اين تاول چركين با تمام تعفن بتركد تا ما يقين كنيم موضوع غارت فرهنگي اولا واقعيت دارد و ثانيا امنيت عمومي و ملي و نه صرفا باورهاي اعتقادي و معرفتي مثلا قشر حزب اللهي را هدف گرفته است؟ انصاف بايد داد. كدام شهروندي است، ولو سست ايمان ترين و بي بندوبارترين افراد كه بتواند ذهن خود را روي يك فرضيه و سؤال مهم «متمركز» كند اما نگران نشود. اگر قرار شود براي چند دقيقه خود يا يكي از عزيزان خود را جاي قربانيان جنايت هاي رسانه اي شده سالهاي اخير بگذاريد، چند صدم درصد- و نه حتي چند دهم درصد- از شهروندان ما حاضرند پاي چنين ماجرايي را امضا كنند؟
وجدان عمومي جامعه ما به اعتبار فطرت پاك انساني و به علاوه، ايمان و اخلاق اسلامي، نسبت به جنايات اخلاقي و اجتماعي «حساسيت» دارد و آن را برنمي تابد. درست مانند يك هاضمه سالم كه از غذاي آلوده- و نه حتي مسموم- ترش مي كند و احيانا آن را بالا مي آورد تا به سلامت بازگردد. يا مانند دستگاه تنفسي سالم و ورزشكاري كه از استنشاق هواي آلوده به تلاطم مي افتد و احساس خفگي مي كند. اين حساسيت وجدان عمومي، سرمايه بزرگ ملي ماست كه شايد نظير آن را كمتر بتوان در ممالك غربي سراغ گرفت. اما نگراني آنجاست كه همين وجدان حساس عمومي دچار دستكاري شود و به تدريج از دقت بيفتد يا دست كم نزد طيفي از شهروندان- ولو در اقليت محض- آنجا كه بايد آژير خطر را بكشد و ترمزي پيش پاي رفتار پرخطر آنان باشد، عمل نكند. چگونه؟ مانند خودرويي كه در سراشيبي تند و به موازات افزايش شديد سرعت، ترمزش ببرد و استحكام لنت ترمز آن تكافوي اين سرعت را نكند. بدتر از اين را هم مي شود تصور كرد و آن اينكه آقاي راننده به مرور زمان از ياد برده باشد خودروي وي اساسا مدت هاست ترمز ندارد! آخر چگونه مي شود از نمايش صحنه هاي دلخراش تصادفات و پرس شدن خودروها و سرنشينان آن از جمله به اين نتيجه درست رسيد كه خودروهاي توليدي الزاما بايد داراي ترمز ABS (سيستم ترمز ضدقفل) باشند اما از نگاه امنيت عمومي و اجتماعي، تدبيري براي فرسايش ترمزهاي نگاه دارنده فردي و جمعي نكرد؟! كار بسيار پسنديده اي است كه پليس راهور سختكوش ما در جاده ها در كمين رانندگان پرخطري باشند كه ديوانه وار مرز سرعت ايمن 120 كيلومتر در ساعت را مي شكنند اما چرا دست كم به همان اندازه، احساس مسئوليت جمعي چه در حوزه حاكميتي و چه در حوزه افكار عمومي نسبت به افسار گسيختگي برخي رفتارهاي اخلاقي و اجتماعي پر خطر مشاهده نمي شود؟
دشمناني كه از اراده عزت و استقلال و تشخص ملت بزرگ ايران سيلي هاي آبداري خورده اند، به واسطه ويروس تهاجم فرهنگي و اعتقادي (از ماهواره و اينترنت و نشريات و انواع كالاهاي فرهنگي بگيريد تا مواد گوناگون روانگردان و اعتياد به انواع رفتارهاي ناهنجار) مشغول ABS زدايي دسته جمعي- بخوانيد تدارك قتل عام شخصيتي و انساني- هستند اما آيا دستگاه هاي مسئول ما در سطوح حاكميتي(از مجلس و دولت و دستگاه قضايي تا شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي امنيت ملي) و نهادها و مجامع غيردولتي و حوزه هاي علميه و دانشگاه ها و رسانه ها به ويژه رسانه ملي به اندازه كافي نسبت به اعماق ماجرا، درگيري و مشغله ذهني- به اندازه مادري كه فرزندش را در معرض آتش يا در كام گرگ بيابد و از همه چيز جز نجات فرزند غافل شود- پيدا كرده اند؟!
جنايت هايي كه گاه و بيگاه- ولو به مقياس هايي به مراتب پايين تر از جوامع غربي- در گوشه و كنار كشورمان رخ مي دهد و بر صفحات رسانه ها نقش مي بندد، صرفاً عوارض و نشانه هايي از يك روند سازمان يافته «ميكروبيزاسيون» است. تب و دردي است كه با همه جانگدازي اش، صرفاً دلالت بر آلودگي و بيماري مي كند. توقف در مهار تب و درد نبايد ما را از نگراني و چاره جويي نسبت به اصل آلودگي باز دارد. اعماق ماجرا چند لايه است. يك لايه ماجرا، مهندسي پروژه محور دشمن در اين زمينه براي جابجايي ميان مدت ضدارزش ها و ناهنجارها با ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي است. اكنون يك مهندسي معكوس تربيتي عليه باورهاي اعتقادي و اخلاقي ملت ايران در جريان است. در اين روند- ضد- تربيتي كه ارزيابي دقيق درباره آن در حوزه روانشناسي اجتماعي و فرهنگي است، ذائقه ها دستكاري و نياز مصنوعي به «سموم قاتل» در فكر و روح قربانيان نهادينه مي شود تا آنجا كه هنجارشكني و ارزش گريزي و اخلاق ستيزي تبديل به يك عادت مطلوب و «نياز» شود و سپس از دل آن ،شكاف هاي اجتماعي و فرهنگي و سياسي سر برآورد. درست مانند جسم و ريه سالمي كه او را به ماده مخدر معتاد كنند تا آنجا كه پس از مدتي فرد معتاد از عدم استنشاق مخدر به رعشه بيفتد و به جاي لذتي كه ديگر معنايي ندارد، صرفاً دنبال تسكين اين درد لعنتي باشد. اصل جنايت و نسل كشي اينجاست. اين نهايت استضعاف است كه مهاجم، قرباني را دچار حالت «قاتل زدگي» و «استسباع» كند يعني قرباني مسحور و مفتون و مرعوب قاتل شود و با هدايت او دست به خودكشي خاموش بزند. حكايت برخي شبكه هاي ماهواره اي و اينترنتي از اين جنس است. قربانيان اين شبيخون تا به خود بيايند كم يا بيش ابزارهاي اخلاقي و اعتقادي صيانت از خود را از دست داده و خود را خلع سلاح كرده اند. تا بجنبند و به خود بيايند كه در سراشيبي پرپيچ و خم افتاده و همزمان ترمز ABS خود را از تأثير انداخته اند، كار از كار گذشته است. و اين حكايت در كشور ما شايد هنوز اول ماجراست...
طنز تلخ قصه در ميانه اين جنايت فرهنگي آنجاست كه مهندسان قتل عام اخلاقي و اعتقادي به محض بروز نشانه ها و عوارض جنايت، خود در نقشه دايه هاي مهربان تر از مادر و وكيل مدافع قربانيان ظاهر مي شوند و به عنوان مثال جنايت هاي دلخراش تبديل به تيتر اول نشريات و رسانه هاي زنجيره اي مي شود كه به هنگام چار ه جويي براي مقابله با ريشه ماجرا، تبديل به توپخانه مهاجمان براي ممانعت از جنبش اجتماعي و حاكميتي در دفاع از كيان اخلاقي و امنيت اجتماعي مي شوند. اين هم يكي از لايه هاي شبيخون فرهنگي است. خطاي بزرگ آنجاست كه در بسيج عمومي- حاكميتي براي دفاع از «امنيت ملي» معطل اين توپخانه تبليغاتي و عمليات ايذايي و فريب آنها شويم. آيا امكانپذير است كه برپا كنندگان اصلي بساط فساد و جنايت از به حركت درآمدن غيرت مردمان و مسئولان ما خوشحال شوند؟! ما كه نمي توانيم به خاطر پرگويي آنان، گوي آتشين و گلوله سوزان و بمب هاي تاول زاي اخلاقي و جنسي و اعتقادي را كارت تبريك «تقديم با عشق»! تصور كنيم و از تلاش سازمان يافته براي ميكروبيزه كردن جامعه ايران و توليد انبوه جرم و جنايت و ناهنجاري و بزهكاري چشم بپوشيم، مي توانيم؟ به تعبير امير مؤمنان(ع) «همّ و غمّ بهائم، شكمشان و اهتمام درندگان، تجاوز و تعدي به ديگران است» و اگر درست بنگريم جبهه شيطان برخلاف تربيت الهي و دعوت به عقل و تقوا، در سراسر جهان مشغول استراتژي بهائم پروري و درنده پروري (دعوت به جنون و زوال عقل) است تا آنجا كه به تعبير قرآني نوع انسان را به خواري و برهنگي و فحشا و بي آبرويي و سرافكندگي بكشاند. اينجا موقف بسيج و مبارزه است نه موضع تن آسايي و رفع مسئوليت و انداختن بار تكليف بر شانه ديگران. اكنون كه شيطان پرست هاي جديد در جهان براي مسخ روح و جان انسان ها و ملت ها بسيج شده اند، بايد دو چندان احساس مسئوليت كرد و به تدبير پرداخت، به ويژه با عنايت به اينكه طبيعت و فطرت متعالي انسان رو به قبله كمالات دارد و گل او را با فضيلت سرشته اند.
كار ويژه تهاجم فرهنگي، كشاندن جوامع به مرز جنون و انهدام جمعي است. نقطه مقابل اين جنون و غفلت و مستي و فراموشي، ذكر و تذكر و عبرت از سرنوشت مجانين اخلاقي است. اين معناي كار فرهنگي است اما نمي توان در قفس مجادلات بي ارزش اولويت مواجهه فرهنگي يا فيزيكي متوقف ماند و نه به اين پرداخت و نه به آن! وجدان عمومي حساس را بايد حساس تر و آگاه تر كرد و همزمان از سركوب ترويج كنندگان و دلالان فرهنگ آلوده و كالاها و خدمات مسموم فرهنگي كمترين دريغي نكرد؛ هم پيشگيري و روشنگري و مرهم و هم داغ و جراحي پيش از آن كه دير شود. هم بايد مستنداً هزاران گره نامرئي تنيده در ريزبافت شبيخون و غارت فرهنگي دشمن را نزد افكار عمومي نشان داد و هم بازوهاي اين غارت را بدون انفعال و ترديد زد. اين رويكرد مستلزم نگرش حاكميتي به ماجرا- به مفهوم هماهنگي، انسجام، اقتدار و پشت يكديگر را داشتن و نه تخطئه همديگر- است. بايد چنان تدبيري كرد كه روح تواصي به حق و امر به معروف و نهي از منكر- به عنوان شرط پاكسازي اشرار- در فضاي عمومي فراگير شود و جامعه، رذالت ها و ناهنجاري ها را خود پس بزند بايد باورمان بيايد كه شوراي انقلاب فرهنگي، رسانه ها به ويژه رسانه ملي، حوزه هاي علميه و دانشگاه ها نقطه مقابل سازمان ناتوي فرهنگي هستند و به همان اندازه در انديشه سازمان مهندسي و دفاع فرهنگي باشيم.
محمد ايماني

 



فعالان سياسي: خيانت هاي خاتمي و اصلاح طلبان فراموش شدني نيست

سرويس سياسي-
در روزهاي اخير برخي از افراد و گروههايي كه در فتنه انگيزي دوسال گذشته نقش فعالي داشته اند با همراهي برخي رسانه ها مجدداً در حال مطرح كردن خود درون جامعه سياسي هستند.
شرط گذاري از طرف عناصري مانند محمد خاتمي كه به تلاش براي براندازي نظام متهم هستند در حالي صورت مي گيرد كه گروهها و افراد شرط گذار به اعتقاد منابع غربي دچار مرگ شده اند.
روزنامه تايمز هفته گذشته در مقاله اي با اشاره به مرگ جنبش موسوم به سبز نوشت: 12 گروه مخفي اپوزيسيون در تهران مانيفستي را تهيه كرده اند كه جنبش سبز در حال مرگ را نجات دهند.
اين روزنامه مي افزايد: اين فعالان كه هم اينك نيروي خود را تضعيف شده مي بينند در مانيفست خود مي نويسند: «ما در ايران در جستجوي رهبري قاطع و محكم از بين رهبران سبز خارج از كشور هستيم جنبش در اينجا مي تواند دوباره از سرگرفته شود و به سمت پيروزي حركت كند.»
تايمز به نقل از يك تحليلگر در مورد اين بيانيه هم مي نويسد: «اين سند ارائه دهنده وضع فعلي است. يأس و نااميدي زيادي وجود دارد. مردم از جنبش منصرف شده اند حتي خود رهبران خارج از كشور هم نمي توانند با هم توافق كنند كه مي خواهند چه چيزي را اصلاح يا جايگزين كنند.»
سخنان سيدمحمد خاتمي كه بر شرط گذاري براي حضور در انتخابات تأكيد داشت اگرچه نتوانست حيات را به جنبش دچار مرگ شده فتنه گران برگرداند اما رسانه ها و سرويس هاي جاسوسي آمريكا و انگليس را كه در ماههاي گذشته دچار سردرگمي شده بودند اميدوار كرد كه آنچه روزنامه تايمز گفت واقعاً حقيقت دارد. اين در حالي است كه فعالان سياسي تأكيد مي كنند بدون شك امكان بازگشت امثال خاتمي به جامعه سياسي كشور وجود ندارد.
در همين زمينه مديرعامل خبرگزاري فارس با اشاره به ارتباط سيدمحمد خاتمي با جريان ضد انقلاب خارج كشور گفت: «ما سندي در خبرگزاري فارس داريم كه نشان مي دهد آقاي خاتمي با جورج سورس و نوري زاده ضدانقلاب هم در آمريكا ملاقات داشته است.»
مقدم فر در ادامه با بيان اينكه اين روزها چهره خاتمي براي مردم شناخته شده است، گفت: شخصي كه رئيس جمهور كشور بوده است براي گدايي دست به سوي شاهان منطقه دراز مي كند، حكامي كه امروز با انقلاب مردمي مواجه شده اند، از آنها براي انتخابات پول مي گيرند، اين بالاترين خيانت يك شخص به يك ملت است.
مقدم فر با اشاره به سوءاستفاده جريان اصلاح طلب از فرصت ها عنوان كرد: جريان انحرافي مقداري افكار عمومي را تحت تاثير قرار داد و اصلاح طلبان احساس كردند مردم واقعيت ها را فراموش كرده اند و مشغول جريان انحرافي هستند، در حالي كه مردم هيچگاه جريان انحرافي بزرگتر را كه فتنه سال 88 را ايجاد كرد، فراموش نخواهد كرد.
مديرعامل خبرگزاري فارس اظهار كرد: اصلاح طلبان از يك طرف خود را مقيد به نظام جلوه مي دهند و شرط براي نظام تعيين مي كنند و از طرفي حاضر نيستند كه فتنه و آمريكا را محكوم كنند، حتي شخص خاتمي نيز جريان فتنه را محكوم نكرده است، خاتمي حاضر نيست حقي را بيان كند و باطل بودن فتنه را به مردم اعلام كند.
اين كارشناس مسايل سياسي تاكيد كرد: اين افراد اعتقادي به نظام ندارند، هدف و نگاهشان نفوذ مجدد و به دست گرفتن قدرت است، سال هاي قبل براي اينكه به قدرت برسند همه ارزش هاي نظام را زير سؤال بردند، اما امروز تاكتيك خود را تغيير داده اند، همه اين كارها را بايد در بستر جريان نفاق تعريف كرد.
سعدالله زارعي كارشناس مسائل سياسي هم با بيان اين كه ورود اصلاح طلبان بدون ابراز برائت از فتنه امكان پذير نيست گفت: اصلاح طلبان تا قبل از ثبت نام در سيستم انتخابات صلاحيت خود را در پاي بندي و دفاع از اصول و مباني نظام جمهوري اسلامي ايران به اثبات برسانند.
وي با اشاره به پيوستگي بخش اعظم جريان اصلاح طلب با جريان برانداز فتنه اظهار داشت: اصلاح طلبان تنها در شرايطي مي توانند وارد روند انتخابات شوند كه جدايي و مخالفت آنها با جريان برانداز فتنه به اثبات رسيده باشد.
زارعي با بيان اين كه جريان فتنه جرياني منفور است كه جايگاهي در بين مردم ندارد، بيان داشت: مشكل اين است كه اين جريان با توجه به ديدگاه هاي منفي مردم در صدد است تا كانديداهاي سفيد را براي انتخابات روانه كند و با دروغ و ريا آنها را در معرض آراي مردم قرار دهد كه اين موضوع مسئوليت نهادها را در تعيين صلاحيت ها سخت مي كند.
اين كارشناس مسائل سياسي با اشاره به شرط گذاري برخي از اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات اظهار داشت: شرط گذاري، نشان دهنده عدم پايبندي آنها به چارچوب حقوقي نظام جمهوري اسلامي ايران و دليلي براي عدم صلاحيت آنها است.
وي در پايان گفت: از سوي ديگر شرط گذاري در شرايطي كه اين جريان پايگاه اجتماعي ندارد مقدمه اي براي اين ادعاي آنها كه عدم ورود به مجلس به دليل عدم استقبال مردم نيست بلكه محدوديت هاي اعمال شده توسط سيستم حقوقي عامل اين شكست است.
پرويز سروري نماينده مردم تهران هم با بيان اينكه، سخن از حضور اصلاح طلبان ساختارشكن در انتخابات مجلس، انحراف است گفت: اگر كساني بخواهند اصلاح طلباني را كه نقشي ساختارشكنانه در اغتشاشات داشتند تطهير كنند يك بحث انحرافي مرتكب شده اند.
نماينده مردم تهران افزود: اما اگر مقدمات شركت كساني فراهم شود كه تمام قد عليه نظام ايستادند و همنواي با دشمن قصد ضربه زدن به انقلاب را داشتند، امري غلط است و بايد آن ها هزينه اين اقداماتشان را پرداخت كنند و براحتي نمي شود از اقدامات ساختارشكنانه آن ها گذشت همانطور كه براي ملت ما اصلا قابل پذيرش نيست.

 



نبض (گفت و شنود)

گفت: يك سايت ضد انقلاب خطاب به گروه هاي اپوزيسيون نوشته است «چرا خودمان را گول مي زنيم؟ كيهان راست ميگه كه همه ما را مرده و از كارافتاده مي داند».
گفتم: اين حيوونكي تازه متوجه مرگ خودش شده.
گفت: همين سايت نوشته؛ دوستان عزيز اپوزيسيون باور بفرمائيد كه همه ما مرده ايم. ولي به روي خودمان نمي آوريم. آخر طي اين چند سال غير از اينكه براي كيهان سوژه درست كنيم چه كار ديگري از ما ساخته بود؟
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: نويسنده اين مطلب در ادامه مقاله خود مي نويسد «رهبران اپوزيسيون يا نفوذي رژيم هستند و يا از آمريكا و اروپا حقوق مي گيرند كه حاضر نيستند به مرگ ما اعتراف كنند».
گفتم: يك پزشك قلابي بر بالين بيماري حاضر شد. اطرافيان بيمار گفتند؛ آقاي دكتر! چند ساعتي است كه نفس نمي كشد. نبض بيمار هم نمي زند. دكتر قلابي براي اين كه به سركيسه كردن آنها ادامه بدهد گفت؛ نفس نكشيدنش طبيعي است! ولي نبضش را چطوري گرفتيد؟ گفتند؛ با ساعت! و پزشك قلابي گفت؛ پس بگو! حال فهميدم! احتمالا ساعت شما خوابيده!

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ هنوز زمان زيادي از هشدار رئيس محترم قوه قضاييه نسبت به برخورد جدي با اراذل و اوباش و مخلين امنيت نمي گذرد كه شاهد جنايتي ديگر توسط آنها به يك روحاني ناهي از منكريم. از رئيس محترم قوه قضاييه تقاضا مي شود با سرعت نسبت به هشدارهاي خود جامه عمل بپوشند كه فردا دير است.
خاكي
¤ از وزير محترم بهداشت درخواست مي شود نسبت به برخورد شديد با عوامل بيمارستان هاي شرق تهران كه از پذيرش طلبه ناهي از منكر و مضروب خودداري نموده اند، داشته باشند.
اسداللهي از رفسنجان
¤ وقتي تنفيذ مدال سردوشي به دست حامد كرزاي رئيس جمهور افغانستان به فرمانده آمريكايي ناتو به هنگام جايگزيني اهداء شد به عنوان يك مسلمان شرمگين شدم كه يك مرد مسلمان افغان چگونه مي تواند خود را راضي كند كه به جنايتكاري كه تا مرفق دستش به خون هموطنانش آغشته است مدال اهداء كند؟ اگر خواست ملت افغان اخراج بيگانگان و اشغالگران از خاك كشورشان است كه هست چرا اينگونه از آنها مشايعت مي شود.
طالعي
¤ از دانشمندان جوان در پالايش و به دست آوردن سوخت بنزين در بي نيازي از اروپا و آمريكا و يادداشت مديرمسئول كيهان با عنوان «گلوله نقره اي يا جيوه اي» كه شيريني اين موفقيت ها را در كاممان دوچندان نمود، تشكر مي كنيم.
محمدرضا بريماني از ساري
¤ از نيروي انتظامي خرم آباد درخواست مي شود نسبت به راه اندازي گشت هاي ويژه شبانه در معابر و خيابان هاي سطح شهر خرم آباد عنايت بيشتري داشته باشند.
2712---0910
¤ اواخر سال 89 يك دستگاه وانت نيسان ديزلي از شركت زامياد خريداري نمودم و مبلغ 15 ميليون تومان هم هزينه آن را پرداخت كردم ولي متاسفانه كمتر از 4 ماه كاركرد بوستر ترمز آن خراب شد و الان حدود يك ماه است كه خودرو به علت نبودن قطعات يدكي، متوقف است، حال چه كسي پاسخگوي مشكلات ما خواهد بود كه بايد پاسخگوي مخارج زندگي اهل و عيال باشيم؟!
سماواتي
¤ از مسئولين محترم شهرستان گنبد درخواست مي شود به وضعيت خيابان ها و جداول و فاضلاب معابر توجه بيشتري نمايند. وضعيت فعلي زيبنده اين شهر نيست و هر ساله هزاران نفر در مسير زيارت مشهد مقدس از اين شهر بازديد مي نمايند. چرا مسئولين بهداشت هيچ نظارتي نمي كنند.
جمعي از مردم گنبد
¤ براساس يكي از بندهاي برنامه پنجم مصوب مجلس شوراي اسلامي كليه فرزندان شاهد و جانباز بالاي 50 درصد در آزمون هاي استخدامي كشور از 25 درصد سهميه برخوردارند و بقيه فرزندان ايثارگر و جانباز زير 50% تنها 5% از سهميه برخوردارند. اين دور از انصاف است. از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي درخواست مي شود در اين مصوبه تجديدنظر به عمل آورند.
جمعي از فرزندان ايثارگران و جانبازان
¤ چند سال قبل زميني را در روبه روي فرهنگسراي پاكدشت ديواركشي نمودند تا بيمارستاني در اين محل ساخته شود ولي با گذشت زمان فقط ما شاهد چهارديواري هستيم و مسئولين نيز گويا اصلا آن را به فراموشي سپرده اند.
8527---0912
¤ به علت سقوط از بالاي ساختمان مدت 14 سال است كه قطع نخاع شده ام و هشت سال است كه تحت نظر بهزيستي هستم. با وجودي كه منزل كوچكي دارم ولي براي رفتن به بيمارستان، سرويس بهداشتي، آمدن درب حياط و ... نياز مبرم به يك دستگاه بالا بر دارم تا با آن به راحتي جابه جا شوم ولي به علت عدم تامين بودجه آن توسط بهزيستي با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم مي كنم. از مسئولين امر تقاضا مي شود مساعدت نمايند. در ضمن متاسفانه بيمه هم نيستم.
اكبر فلاحي
¤ از وزير محترم علوم و شوراي عالي انقلاب فرهنگي درخواست مي شود نظارت بيشتري بر مجموعه دانشگاههاي غيرانتفاعي، آزاداسلامي و دولتي داشته باشند. متاسفانه برخي اساتيد به شيوه هاي مختلف بناي نامرادي با دانشجويان برجسته و نخبه را گذاشته اند از جمله: نمره ندادن به كارهاي (تحقيقات) صورت گرفته در منزل، عدم توجه به اعتراض دانشجو به نمره، حسادت به دانشجو به سبب برتري بالقوه نسبت به استاد در برخي موارد نيز وقتي دانشجو محاسبات رياضي را به درستي انجام داده، استاد اشكال را به ماشين هاي حساب گرفته تا بلكه از اين طريق بر او فائق آيد.
والدين برخي از دانشجويان هوا و فضاي دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات تهران
¤ رئيس محترم شوراي شهر تهران وقتي در برابر اعتراض به گران شدن بليط مترو قرار گرفت كشورمان را با كشورهاي بيگانه مقايسه نمود كه در برخي كشورهاي غربي بليط مترو 800 تا 900 تومان است اما حقوق آنها را با كشور خودمان مقايسه نكرد. از اعضاي شوراي شهر تهران درخواست مي شود سرويسهاي دولتي و شخصي خود را كنار بگذارند و با مترو هشتصد توماني تردد نمايند و بعد سه ماه دخل و خرج خود را بررسي و محاسبه كنند. حال با افزايش 35%، 50% و 100% به مترو و شركتهاي واحد چه خدماتي براي مردم مهيا شد. آيا شركتهاي واحد براي كليه مسير كولر نصب كرد؟ آيا زمان انتظار مسافران كم شد؟ آيا از ساعت 5 صبح تا 23 شركت واحد سرويس دهي مي كند؟ و آيا...
احمدزاده
¤ اقتصاد آمريكا دچار بيماري شديد و حاد از نوع بيماري هلندي شده است. وقتي كه هزينه كردن همراه با ولنگاري و دخل و خرج ارتجاعي همراه باشد اين بيماري هلندي شدت گرفته و عمومي شده و اقتصاد را به مرز فروپاشي مي رساند. بدون شك بدهي 14 تريليون دلاري آمريكا در آينده نزديك چنان كمر اين كشور را خواهد شكست كه هرگز نخواهد توانست مجدداً روي پاي خود بايستد.
گودرزي
¤ از شهرداري محترم منطقه 15 درخواست مي شود نسبت به ساخت سرويس بهداشتي قابل استفاده براي پايانه تاكسيراني بزرگراه امام رضا(ع) ميدان آقانور پايانه تاكسي ثامن الحجج(ع) اقدام نمايد. متاسفانه سرويس بهداشتي كانكس فعلي نه بهداشتي است و نه آب به اندازه كافي دارد.
ايراني
¤ به اطلاع مسئولين ميراث فرهنگي و شهرداري مي رساند كه ملك تاريخي بانك ملت واقع در خيابان سعدي جنوبي كوچه بانك تجارت كه زماني تالار بانك ملت بوده است در معرض ويراني كامل قرار گرفته و امروز متاسفانه تبديل به محل تجمع زباله و جانوران موذي شده است كه علاوه بر ايجاد بوي تعفن به نارضايتي همسايگان به ويژه مراجعين و كاركنان تامين اجتماعي شعبه 8 گرديده است. لذا خواهشمند است مورد توجه جدي و اقدام عاجل قرار گيرد.
كاركنان تامين اجتماعي شعبه 8
پاسخ معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران
در پاسخ مطلب مندرج در صفحه 2 روز دوشنبه مورخ 27 تيرماه روزنامه در رابطه با برگزاري جشن شعبانيه در بوستان آزادگان به آگاهي مي رساند: برگزاري جشن شعبانيه با عنوان قنوت انتظار در بوستان آزادگان به مساحت 110 هكتار برگزار مي شود و روزانه بيش از يكصدهزارنفر از اين نمايشگاه و جشن بازديد مي كنند و ورود براي عموم كاملا آزاد مي باشد. تصديق مي فرماييد كه پرسنل شهرداري در اين حد نبوده و اين شهروند گرامي مي توانند از همه جشن ها در سطح شهر بدون هيچگونه محدوديتي استفاده نمايند. شماره تلفن: 82106202 در رابطه با پيگيري موضوع در خدمت همه شهروندان محترم مي باشد.»
 



رئيس جمهوري امروز ميهمان كرماني هاست

استاندار كرمان گفت: رئيس جمهور امروز براي افتتاح چند طرح معدني ميهمان مردم كرمان است.
«اسماعيل نجار» روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي افزود: كارخانه خط چهارم توليد كنستانتره (پليكام) شركت سنگ آهن گل گهر سيرجان با ظرفيت توليد دو ميليون تن در سال، امروز با حضور رئيس جمهور به بهره برداري مي رسد.
وي ادامه داد: همچنين كارخانه توليد لوله مسي يكي از طرحهاي توسعه كارخانه مس شهيد باهنر كرمان براي توليد سه هزار تن لوله با روش جديد و فناوري روز دنيا، امروز با حضور رئيس جمهور در جاده باغين كرمان به بهره برداري مي رسد.
استاندار كرمان گفت: اين طرحها با سرمايه گذاري 200 ميليارد تومان و اشتغالزايي 400 نفر اجرا شده اند.
وي ادامه داد: با تلاش چند جانبه و پشتيباني رئيس جمهور و دولت در استان كرمان به عنوان بهشت معادن ايران 10 هزار ميليارد ريال در بخش معادن سرمايه گذاري در حال انجام است.
او اضافه كرد: با همت همه مسئولان و افراد دست اندركار يك ميليارد دلار سرمايه گذاري در اين طرحها تا پايان امسال به بهره برداري مي رسد.
نجار بيان كرد: همچنين با حضور رئيس جمهور «جشن ثبت جهاني باغ شاهزاده ماهان» به عنوان يكي از بي نظيرترين و زيباترين باغهاي تاريخي ايران امروز برگزار مي شود.
اين باغ كه به گوشه اي از بهشت در كوير مشهور است يكي از مهم ترين مناطق گردشگري كرمان محسوب مي شود كه به عنوان شاهكاري در ميان باغهاي سنتي ايران به ثبت جهاني رسيده است.

 



دريادار موسوي : يگان هاي پشتيبان نيروي دريايي به موشك هاي دوربرد مجهز شدند

معاون عمليات نيروي دريايي ارتش از تجهيز يگان هاي پشتيباني و خدمات رزمي اين نيرو به موشك هاي دوربرد سطح به سطح خبر داد.
امير دريادار «سيد محمود موسوي» در گفت وگو با فارس، با اشاره به موضوع تجهيز يگان هاي شناور اين نيرو به انواع تسليحات پيشرفته و برد بلند، از مجهز شدن برخي يگان هاي پشتيباني و خدمات رزمي نيروي دريايي به موشك هاي دوربرد سطح به سطح خبر داد و افزود: ناوچه هاي موشك انداز و ناوشكن ها از مدتها قبل به اين موشك ها تجهيز شدند و موشك هاي سطح به سطح شناورهاي پشتيباني نيز در رزمايش اخير اين نيرو با نام «جوشن» با موفقيت مورد تست و ارزيابي قرار گرفت.
موسوي ادامه داد: اين يگان ها پيش از اين نفربر بودند و به كارهاي پشتيباني و خدمات رزمي مي پرداختند.
وي در خصوص تجهيز يگان ها به بالگرد نيز تصريح كرد: در اين باره اقدامات و برنامه هاي مفصلي در دست اقدام است؛ چرا كه با توجه به سرعت بالاي اين بالگردها و قابليت هايي كه دارند، قطعاً در افزايش برد عملياتي يگان هاي شناور مؤثر خواهند بود.
معاون عمليات نيروي دريايي ارتش به تدبير فرمانده معظم كل قوا مبني بر دست بلند اين نيرو در پهنه درياها اشاره كرد و گفت: تجهيز شناورها به بالگرد و موشك هاي دوربرد و نيز افزايش برد موشك هاي ساحلي در همين راستا صورت مي گيرد.
موسوي در پايان از تجهيز شناورها به سامانه هاي مدرن پدافند هوايي خبر داد و خاطرنشان كرد: هم اكنون در حال نصب سامانه هاي موشكي دفاع هوايي روي برخي شناورهاي سطحي هستيم كه پس از تست هاي نهايي، ساير يگان ها نيز به اين سامانه ها تجهيز خواهند شد.

 



نماز جمعه تهران به امامت آيت الله سيداحمد خاتمي اقامه مي شود

روابط عمومي ستاد نماز جمعه تهران اعلام كرد: نماز عبادي سياسي جمعه اين هفته را آيت الله سيداحمد خاتمي اقامه مي كند.
در اين مراسم كه از ساعت 50/11 در دانشگاه تهران برپا مي شود حجت الاسلام والمسلمين تقوي رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه كشور پيش از خطبه ها سخنراني مي كند. همچنين دكتر رحمت الله حافظي مديرعامل صندوق تامين اجتماعي به مناسبت هفته تامين اجتماعي گزارشي ارائه مي دهد.

 



كي سر مرا كچل كرد؟ من كلاه چه كسي را برداشتم؟! (خبر ويژه)

درگيري چند كلاهبردار سياسي فراري با هم كه سابقه شراكت و رفاقت با يكديگر داشته اند، نكات جالب توجهي را از عمق فساد در ميان محافل ضدانقلاب بازتاب داد.
اخيرا تارا نيازي پس از دو سال زندگي مشترك با احمد باطبي تحت عنوان نامزد! و جدايي از وي فاش كرد كه باطبي از سوي پليس فدرال آمريكا (اف بي آي) به خاطر ارتباط با سازمان هاي امنيتي ايران و دخالت در شناسايي يا بازداشت 200 تن از وابستگان به گروههاي معارض جمهوري اسلامي احضار شده است. وي همچنين خبر داده بود كه خود شاهد مكالمات باطبي با ماموران امنيتي ايران بوده و از سوي ديگر، اف بي آي به مكالمات انجام گرفته دسترسي پيدا كرده است. «نيازي» بخشي از كلاهبرداري هاي نامزد سابق! خود را نيز منتشر كرد. متقابلا باطبي وي را متهم به كلاهبرداري و اخاذي كرد. بقيه اين زد و خورد را كه باعث شده پاي اميرعباس فخرآور نيز به عنوان متهم در ماجراي نفوذ اطلاعاتي ايران به ميان كشيده شود، در ادامه مي خوانيد. (رسانه هاي بيگانه در اوج آشوب هاي تيرماه 78 با چهره سازي از باطبي و فخرآور، آن دو را از سران جنبش دانشجويي معارض با نظام معرفي كردند و پس از فرار از ايران، باطبي و فخرآور تا مدت ها ارتباطات كاملا تنگي داشتند به نحوي كه هنوز هم برخي تصاويرآن دوستي ها در اينترنت موجود است).
تارا نيازي در واكنش به اتهامات متقابل باطبي مي نويسد: آقاي باطبي با زرنگي تمام سعي كرده موضوع ارتباط با آقاي جوادي مامور وزارت اطلاعات را به حاشيه ببرد و اتهامات اخلاقي و سندسازي عليه من را در پيش بگيرد. آقاي باطبي در مكالمه با مامور اطلاعاتي، او را «جواد جون» خطاب مي كرد و منجمله پيامي را دريافت و به حسن زارع زاده اردشير فرستاد ... ايشان بهتر بود به دليل اخراجش از صداي آمريكا (دو هفته قبل) هم اشاره مي كرد و اينكه با پادرمياني خانم ستاره درخشش فقط براي يك ماه به كار برگشته تا كار جديدي براي خود پيدا كند... ايشان همچنين متن ايميل مبادله شده با خانم نوشابه اميري در سايت روزآنلاين را هم منتشر كرده اند كه باعث به هم خوردن رابطه من با روزآنلاين شد اما با همين ايميل همگان متوجه مي شوند كه مبناي كار برخي رسانه هاي فارسي زبان اين طرف، براساس سواد و دانش و قدرت نوشتاري نيست بلكه براساس پارتي بازي و ارتباطات پشت پرده است.
همسر سابق باطبي در واكنش به اتهام فساد اخلاقي و ارتباطات چندگانه به طور سربسته مي نويسد: من تمام عمر از اين ماجراهاي خاله زنكي گريزان بوده ام هرچند كه اگر قرار به گفتن باشد مي توان از همسرهاي سابق اين آقا از جمله خانم سميرا و سميه بينات [و اخيرا خانم نازلي!] نقل قول هاي مشابه تجربيات تلخ را ذكر كرد. در مورد پرونده خشونت خانوادگي، پرونده مختومه نشد آن طور كه باطبي مي گويد بلكه به دليل خواهش آقاي موسوي خوئيني من شكايتم را پس گرفتم.
وي سپس اضافه مي كند: من خودم هيچ گاه زنداني نبوده ام و مورد لطف بازجويان محترم وزارت اطلاعات هم قرار نگرفته ام. اما از هر كسي كه پرس وجو كرده ام، همگان متفق القولند كه امكان ندارد كه يك زنداني سياسي، يك سال، يك سال مرخصي بگيرد و در طول اين مرخصي ها دوبار ازدواج كند! در طول مدت زندان، در روزنامه رسمي كشور (روزنامه شرق) شاغل باشد، فيش حقوقي داشته باشد و به زعم خود ايشان در كيش پروژه عكاسي بگيرد و... مگر اينكه طرف تواب باشد كه از اين امتيازات ويژه برخوردار شود و خوب... شرح وظايف و هويت تواب هم كه بر همگان مشخص است. اينجانب در بين زندانيان سياسي كسي را سراغ ندارم كه از چنين امكاناتي برخوردار باشد.
يادآور مي شود باطبي در قبال افشاي برخي سوابق خويش همزمان به تارا نيازي و اميرعباس فخرآور حمله كرده و از جمله نوشت: فخرآور در سالهاي اخير يكي از اصلي ترين منابع مورد استناد نهادهاي امنيتي براي تخريب چهره مخالفان محسوب مي شود. امسال برادر كوچك او محمدرضا فخرآور نيز يكي از اصلي ترين بازيگران سناريوي تخريب عليه مخالفان بود. چند هفته قبل از 18 تير امسال، فخرآور خبر دزديده شدن برادر كوچكتر خود را منتشر كرد و مدعي شد «برادر كوچكم به موبايلم زنگ زد و گفت امير! مامورا منو با يه ماشين آوردن انداختن توي هواپيماي ايران اير دارن منو مي برن ايران. مي دونم كشته مي شم ولي بدون تا آخر مي جنگم اما تنها چند هفته پس از طرح اين ادعا، تلويزيون ايران در فيلمي مستند نشان داد محمدرضا فخرآور صحيح و سالم مقابل دوربين عليه مخالفان صحبت مي كند. محمدرضا اين صحبت ها را نه در ايران و زندان بلكه در همان فرانسه و پيش از بازگشت به ايران انجام داده و برخلاف ادعا در حال رفت و آمد به سفارت جمهوري اسلامي در پاريس بوده است.
باطبي همچنين با استناد به انتشار خبر بازجويي اش در اف بي آي از سوي روزنامه كيهان، اين خبر را نشانه برائت خود از نفوذي بودن دانست! و در بخش ديگري از نوشته اش فاش كرد تارا نيازي داراي دست كم دو شناسنامه با نام و تاريخ تولد متفاوت (طاهره!) مي باشد. باطبي كه در ايميل هاي منتشره بارها از تارا نيازي به عنوان «همسر عزيزم» ياد مي كند، اكنون مي نويسد: تنها چيزي كه مي توانم از اين رابطه بگويم اين است كه با وجود تحمل نزديك به يك دهه در زندان، حتي يك تار موي سفيد نداشتم اما در مدتي كه در خدمت خانم نيازي بودم، بخش عمده اي از موهايم سفيد شد و لكه هاي متعدد كچلي ناشي از فشار عصبي در ريش و موهايم پديد آمد كه پس از سالها مجبور به تراشيدن همه ريشم شدم. رفتار و عملكرد خانم نيازي باعث شده بود تا همه دوستانم از من فاصله بگيرند و ارتباطاتم با محيط اطراف به حداقل رسيده بود. دوستان نزديك ترم مستقيما به من توصيه مي كردند تا هرچه زودتر با خانم نيازي قطع ارتباط كنم. او دائم من را به بي لياقتي، عدم صلاحيت، بي اخلاقي و رابطه با زن هاي ديگر متهم مي كرد و تهديد مي كرد اگر به او پول ندهم آبروي مرا خواهد برد.

 



مگر ابن زياد دشمن يزيد بود؟! (خبر ويژه)

شماري از فسيل هاي گروهك جبهه ملي ياد قيام سي تير ملت ايران در سال 1331 را گرامي داشتند و آن را به نام خود مصادره كردند.
در بيانيه منتشره به نام عباس اميرانتظام، هرميداس باوند، عيسي خان خاتمي، كوروش زعيم و چند نفر ديگر با تحليلي از قيام 30 تير چنين القا شده كه تحرك گروهك مذكور در طول 30 سال گذشته عليه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي در تداوم قيام سي تير بوده است. بقاياي گروهك جبهه ملي همچنين خود را ضد اجنبي و مخالف دخالت قدرت هاي بيگانه جا زده اند.
اين بيانيه سراپا خلاف واقع در حالي از سوي گويا نيوز (ارگان وابسته به سازمان سيا و يكي از مراكز استخدام جاسوسي براي آن سازمان) منتشر شده كه اولا سران جريان ملي گرا در سال 31 مقابل رژيم پهلوي كم آورده بودند و احمد قوام با قلدري عرصه را بر مصدق تنگ كرده بود. در آن زمان تنها نامه هشدار و اولتيماتوم تهديدآميز آيت الله كاشاني(ره) به كفن پوشيدن در صورت عدم كناره گيري قوام بود كه مردم را به قيام باشكوه 30 تير كشاند و اسباب بازگشت مصدق به قدرت را فراهم كرد هرچند كه مدعيان ملي گرايي در مقابل ضمن ترور شخصيت آيت الله كاشاني همان كاري را كردند كه مطلوب رژيم خودكامه و حاميان غربي آن بود.
ثانيا جبهه ملي پس از چند دوره دگرديسي، در روزگار وقوع انقلاب اسلامي كاملا به دربار و سفارت آمريكا نزديك شده بود به نحوي كه آمريكايي ها و رژيم چهره هاي محللي نظير بختيار و نزيه و سنجابي... را براي مواجهه با انقلاب يا انحراف آن از مسير، به وسط ميدان فرستادند. اسناد منتشره لانه جاسوسي آمريكا پر از خوش خدمتي هاي اين مدعيان ملي گرايي به سفارت آمريكا در جهت مهار انقلاب ملت ايران است و بنابراين لاف مبارزه با استبداد يا مخالفت با دخالت قدرت هاي بيگانه به اين مي ماند كه ادعا شود عمروعاص دشمن معاويه يا عبيدالله بن زياد دشمن يزيد بوده اند.

 



دويديم و دويديم، به هيچ جا نرسيديم! (خبر ويژه)

روزنامه واشنگتن پست باراك اوباما را به خاطر تعلل در مقابل جمهوري اسلامي ايران و كاستن از نفوذ آمريكا در عراق مورد سرزنش قرار داد.
سردبير اين روزنامه بي آنكه به نقش ويرانگر اقدامات بوش عليه نفوذ خاورميانه اي آمريكا- از جمله در حمله به عراق به عنوان يك اشغالگر- بپردازد، نوشت: آيا عقب نشيني نيروهاي آمريكا از عراق به افزايش نفوذ ايران در خاورميانه منجر خواهد شد؟ در كمال تعجب ويژگي سياست خارجي اوباما، برخورد نرم و ديپلماتيك با رقباي آمريكا مثل ايران و چين و روسيه و ونزوئلا و در مقابل، برخوردهاي شتابزده با دوستان و كشورهاي وابسته به آمريكاست.
جكسون ديل به رغم موضع رسمي دولت عراق در زمينه خروج اشغالگران مي افزايد: بايد ديد آيا دولت عراق از آمريكا خواهد خواست كه 10 هزارنيروي خود را در عراق نگاه دارد يا اينكه خواهان خروج تمامي 47هزار نفر باقي مانده خواهد شد. دولت آمريكا به صراحت نشان داد كه خواستار نگه داشتن بخشي از نيروهاي خود در عراق است.
وي در ادامه در استدلالي كاملا جالب موافقت با ابقاي اشغالگران را نشانه استقلال دولت عراق و تاكيد بر خروج آنان را به معناي وابستگي دولت نوري مالكي به ايران ارزيابي مي كند! و مي نويسد: اگر نوري مالكي با خروج تمام سربازان آمريكايي موافقت كند عملا نشان خواهد داد كه خواستار نزديكي به ايران، تبعيت از سياست هاي منطقه اي تهران و تبديل شدن به كارگزار حكومت ايران در بغداد است[!] گزينه ديگر اين است كه عراق در مقابل ايران بايستد... از نگاه اكثر مقامات دولت اوباما، ادامه حضور ديپلماتيك و فروش تسليحات آمريكايي به عراق، براي تضمين تداوم نفوذ آمريكا كافي خواهد بود.
برخلاف اين ادعا ملت و دولت عراق خواستار پايان يافتن اشغالگري و سپردن امور به ملت و دولت اين كشور هستند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14