(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 11 مرداد 1390- شماره 19989

ضرورت بررسي وضعيت مهاجرت در كلان شهرها - بخش پاياني
زردي سبزينه هاي روستا زير پاي مهاجران



ضرورت بررسي وضعيت مهاجرت در كلان شهرها - بخش پاياني
زردي سبزينه هاي روستا زير پاي مهاجران

حسن آقايي
... از روي سبزينه هاي يا واريختگي هاي آنچه زندگي در روستا ناميده مي شده عبور كرده تا مگر عطش فقر را با كار در كلان شهر بكاهد و به خط ساحلي روياها اندكي نزديك شوند اما به شوره زاري رسيده كه حتي توان آرامش در يك آلاچيق را هم ندارد... سرگشتگي، فرش نخ نما شده اي است كه بساط زندگي شان را به آن گره زده اند.
در آخرين شماره گزارش، تاقه هاي بي رنگ مهاجرت ها را با چوبه هاي آمارها مي خوانيم و برخي نظرها كه شايد طنين شان به گوش برنامه ريزان برسد و چراغ كم سوي سوروسات مناسب براي زيستن را در روستاها، از خميازه هاي خستگي خاموشي پر نور كند.
مديريت جمعيت
در گفت وگوي همزمان با «دكتر محمد اسلامي» معاون اداره سلامت جمعيت، خانواده و مدارس و رئيس اداره تنظيم خانواده و همچنين «اعظم دخت رحيمي» كارشناس ارشد اداره جمعيت و تنظيم خانواده وزارت بهداشت، توضيحي درباره موضوع گزارشم مي دهم از جمله رابطه جمعيت، فقر و مهاجرت، هشدارهاي تداوم بي سابقه مهاجرت ها و چالش هاي آن در سطح جهاني، همچنين نقش جمعيت در پديده مهاجرت و وضعيت مهاجرت از روستا و شهرهاي كوچك به شهرهاي بزرگ چيست؟
نخست «دكتر اسلامي» رسالت و مأموريت اداره جمعيت و تنظيم خانواده را سلامت خانواده مي نامد و با بيان اين كه سلامت خانواده مبناي سلامت جامعه است و از تأمين سلامت مادر كودك يا نوزاد به تندرستي جامعه مي رسيم، مي افزايد: «صحبت ما اين است كه اگر سلامت خانواده نباشد جامعه هم سلامتي نخواهد داشت. بنابراين، اداره تنظيم خانواده از همين جهت گام برمي دارد.»
وي در بخش ديگري از سخن خود، اظهار مي دارد: «اگر در خانواده، جمعيت به گونه اي باشد كه مديريت آن نتواند اين جمعيت را درست تربيت كند، فرزندان در دوران بزرگسالي از سلامت روحي برخوردار نيستند.»
معاون اداره سلامت، جمعيت، خانواده وزارت بهداشت در همين ارتباط تأثير موضوع باروري هاي خواسته و ناخواسته در كشورهاي خارجي كه طي يك پژوهش چند دهه اي صورت گرفته است را شرح مي دهد: «بر اين اساس پژوهشگران كه روند باروري تا 30 سالگي شان تحت نظر داشته و دنبال كرده مشاهده كرده اند افسردگي در باروري هاي ناخواسته شده خيلي بيش از باروري هاي خواسته شده، مي باشند كه در ميانسالگي: دوره هاي سوم و چهارم عمرشان دچار افسردگي شده اند.» وي مي افزايد: «در جامعه ما هم قطعا چنين اتفاقات كم و بيش داريم.»
دو روي سكه مهاجرت
از زبان آمارها
سپس «اعظم دخت رحيمي» كارشناس ارشد جمعيت و تنظيم خانواده وزارت بهداشت، شخصا پرسش پيرامون جمعيت و مهاجرت را با بيان اين كه مهاجرت يكي از عمده ترين اتفاقات اجتماعي است پاسخ مي دهد و دليل رويكرد بخشي از مردم به اين پديده را دستيابي شان به كار بهتر مي خواند. او نوع مهاجرت ها را متفاوت و شامل: روستا به روستا، روستا به شهر، شهر به روستا، شهر به شهر، قطعي، موقت، فصلي يا طولاني مدت، برمي شمارد. وي در ادامه، بررسي هاي آماري مستند مهاجرت ها را چنين مطرح مي كند: «در فاصله سال هاي 85- 75 بيش از 11 ميليون و 178 هزار نفر فقط در محدوده كشور مهاجرت كرده اند كه در مقايسه با مهاجرت دهه سال هاي 65-55 دو برابر (حدود 20درصد) افزايش يافته و در اين ميان بيشترين مهاجرت به تهران بوده است. از سوي ديگر آمار مهاجران بين استان ها در دهه 85-75 بيش از 4 ميليون و 700 هزار بوده كه بيشترين رقم بالغ به يك ميليون و 438 هزار نفر به استان تهران مهاجرت كرده اند. از اين عده 17درصد در سال 75 بوده و به لحاظ تشديد روند مهاجرت در سال 85 به 19درصد رسيده است. كه از پيش بيني دهه 85-75، يك ميليون نفر بيشتر بوده است.»
وي درباره چنين جابه جايي هايي توضيح بيشتر مي دهد كه حاكي از اين است: «از مجموع بيش از 11 ميليون مهاجر پيش گفته شده درون كشور طي سال هاي 85- 75 كه محل سكونت خود را در داخل كشور تغيير داده اند نزديك به
8 ميليون و 390 نفر (20/71درصد) منشاء شهري و بيش از 3 ميليون و 394 هزار نفر
(80/28 درصد) منشاء روستايي بوده است. اما از كل رقم مهاجران منشاء شهري كه محل اقامت قبلي خود را شهر اعلام كرده اند بيش از 6 ميليون و 385 نفر (1/76 درصد) به شهرهاي ديگر رفته و از مهاجران منشاء روستايي بيش از 2 ميليون و 4 هزار نفر (89/23درصد) در نقاط روستايي سكني گزيده اند.»
حال پرسش اين است: از تهران؛ پايتخت مهاجرپذير كسي مهاجرت مي كند؟ پاسخ اين است: «طبق آخرين سرشماري جمعيت استان تهران در سال هاي 85-75 بالغ به 13 ميليون و 328 هزار نفر بوده كه 823 هزار نفر از تهران به نقاط مختلف درون شهري كشور نيز مهاجرت كرده اند.»
«سبزواري» پژوهشگر اجتماعي، در شماره نخست گزارش، پيرامون مسئوليت انسان در هر جامعه نسبت به تأمين احتياجات زندگي، خودباوري و جايگاه هويت او مطالبي بيان كرده و در ارتباط با موضوع مهاجرت، خروج از محدوده زيستي به منظور كسب درآمد اقتصادي به انضمام برنامه ريزي منطقي و مطمئن شخص را مورد توجه قرار مي دهد.
وي در ادامه، درخصوص راهكارهاي كلان مبحث مهاجرت از زادگاه روستا يا شهر به شهرستان هاي بزرگ و فرايند و مشكلات آن موضوع را به دو بخش يكي همچنان فرد يا گروه مهاجر و ديگري سيستم مديريت را مطرح مي كند.
او درباره موقعيت و وظيفه فرد در برابر مهاجرت، به خلاقيت شخص تأكيد مي ورزد كه دلالت بر خردمندي و قوه تفكرش مي كند و توضيح مي دهد كه فرد با اين برخورداري ها همواره درصدد فعال بودن و نه منفعل بودن بوده و خواهد بود.
ادامه صحبت اين پژوهشگر درمورد خالق بودن فرد انسان در طول عمرش ابداع و ايجاد وسايل موردنياز و راهيابي هاي معقولانه در برون رفت معضلات خود بوده است و توليدكنندگي را به عنوان برتري نقش و حضور انسان نسبت به هر آنچه ديگر كه در طبيعت و ذي روح است، مي خواند. او مي افزايد: «موهبت شعور انسان، پايدارترين وسيله مقاومت در مقابل سختي ها و از جمله تأمين امور معيشتي و ارتزاق و تحولات در زندگي فرد و اجتماعي محسوب مي شود. بنابراين انسان در برابر مهاجرت نيز چنين حقي را به خود مي دهد كه رزق و روزي اش را در جاي مناسب تر به دست آورد و اين يك راهكار خروج از مشكلات او است. اما مهاجرت مشكلات اجتماعي متعدد هم دارد از قبيل نامأنوس بودن با محيط جامعه كلان شهري، احساس غريبگي، مغايرت هاي فرهنگي، تربيتي، نبودن آرامش روستانشيني در ازدحام جمعيت چند ميليوني و....
30 استان مهاجرپذير
كارشناس ارشد اداره جمعيت و تنظيم خانواده وزارت بهداشت، ادامه گفت وگو را معطوف به استان هاي مهاجر فرست و مهاجرپذير، سالمندي شدن روستاها، تأثيرات مهاجرت ها و... مي كند. به گفته او، بررسي هاي انجام شده درخصوص مهاجرپذيري و مهاجرفرستي 30 استان كشور حاكي از اين كه 12 استان به ترتيب: تهران، اصفهان، يزد، مازندران، خراسان رضوي، گلستان، گيلان، قم، بوشهر، سمنان، مركزي و قزوين مهاجرپذيرند و 18استان شامل: آذربايجان شرقي، كرمانشاه، خوزستان، همدان، سيستان وبلوچستان، لرستان، كردستان و... بيش از ساير استان هاي ديگر مهاجرفرست بوده و كمتر مهاجر پذيرند. وي با اشاره به اين كه مهاجرت ها حالت پلكاني دارند، درباره فعاليت شغلي در تهران نيز اظهار مي دارد: «در تهران از هر 100نفر 74نفر از 15 تا 64سال سن كه مي بايد فعاليت شغلي (رسمي) داشته باشند فقط يك سوم آن عده، فعال و در رديف مشاغل هستند.
بازخوردهاي منفي دوسويه مهاجرت ها
از «رحيمي» تأثير مهاجرت ها را در مناطق مبدا و مقصد، مي پرسم. پاسخ مي دهد: «مهاجرت ها از روستاها و رويكرد به شهرهاي بزرگ و مهاجرپذير اثرات مختلف دارد: خروج جوان ها از روستا براي اشتغال و درآمد، روي روند انجام ازدواج شان نيز اثر گذاشته و در نتيجه سن ازدواج در قشر روستايي رو به افزايش گذاشته است. مهاجرت روي ساختار سني نيز تأثيرگذار مي شود و همچنين سبب سالمندي شدن انسان روستانشين شده است. از سوي ديگر مهاجرت روي موقعيت، توسعه، وضعيت و توانمندي هاي روستا و نرخ نياز به اسكان در شرايط غالباً نامناسب در شهر يا منطقه ديگر شخص مهاجر و همچنين درآمد و مصرف و... از ديگر سو تأثير مي گذارد. به طور كلي مهاجرت در هرحال باورهاي فرهنگي و اخلاقي و اقتصاد و روابط اجتماعي را تحت تأثير محيط قرار مي دهد. دليل كلي و مؤثر جابه جايي هاي شهر به روستا و بالعكس و شهربه شهر و... سكني گزيدن دشوار، نبود شغل مناسب با آينده روشن و درآمد و كمبود امكانات موردنياز نسبي در روستاها و برخي مناطق ديگر است.»
لزوم ايجاد اشتغال و امكانات زندگي
«سبزواري» سپس مسأله مهاجرت را از زاويه سيستم مديريتي كلان اجتماعي مطرح مي كند: او موضوع را از آنجا شروع مي كند كه اصولاً پديده مهاجرت را فرد انسان به وجود نمي آورد. علت وجود و ظهور مهاجرت از يك منطقه به جاي ديگري متفاوت بودن امكانات و توزيع هر آنچه كه نياز و ابزار زندگي، آسايش و ايمني ادامه حيات در روستا و شهر بزرگ با جمعيت كثير است. موقعي كه توزيع اقتصادي اعم از كارگاه و كارخانه هاي توليدي، عمران، فرصت هاي مناسب شغلي، امور آموزشي، بهداشتي و... آن گونه كه بايد رافع مشكلات و تأمين احتياج يك جمعيت نباشد، اين سيستم مديريتي و دستگاه هاي اجرايي و برنامه ريزي هستند كه مي بايست كميت توازن چنين لوازمي را به موقع و از پيش درنظر مي گرفتند. حال لازم حياتي است كه براي منع و مهار مسأله مهاجرت، بايد شرايط مناسب اشتغال و امكانات درخور زندگي در تمام روستاها ايجاد شود. تحقق اين نياز سبب رونق و توسعه بيشتر توليدات و اقتصاد كشور نيز مي شود.»
سرمايه گذاري در روستاها
ادامه بيان نظر «كوهيني تفرشي» راننده تاكسي، از شماره نخست گزارش درباره راهكار بازدارندگي مهاجرت اين است: «امكانات در شهرهاي بزرگ اگر 50درصدش به روستاها و شهرهاي كوچك منتقل شوند، قطعاً جلوي روند مهاجرت ها را مي گيرد و نياز براي اشتغال و درآمد نيز كم مي شود. بنابراين سرمايه گذاري در شهرهاي كم جمعيت و روستا و ايجاد امكانات رفاهي، ارتباطات، بهداشتي و اقتصادي و خلاصه بالنسبه آنچه در تهران و كلان شهرهاي ديگر وجود دارد اگر در مناطق مهاجرخيز در دسترس باشد، هركس به راحتي ترك ديار نمي كند و با مشكلات مهاجرت روبه رو نخواهد شد.»
از «عليخاني» شغل آزاد مي پرسم: به نظر شما راهكار ماندگاري در روستا و شهرهاي كم جمعيت و كاهش روند مهاجرت ها چيست؟ وي مي گويد: «حمايت دولت از قشر ضعيف كشاورز است و اين، طوري باشد كه يك نفر هم براي پيدا كردن كار از ديار خود بلند نشود و بيايد اينجا و سرگردان كار و درآمد باشد و دست آخر به كاري كاذب مشغول شود.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14