لانه شارلاتان ها ! (يادداشت روز)

يكشنبه شب هفته جاري، رهبرمعظم انقلاب در جمع كارگزاران نظام، ضمن تبيين حكيمانه «گفتمان واقع بيني» و ضرورت فراگيري آن، به شماري از «بايد»ها و «نبايد»ها و نمونه هايي از «همت»ها و «غفلت» ها اشاره فرمودند كه هر چند تمامي آنها در زير مجموعه «گفتمان واقع بيني» آمده بودند ولي هر كدام از آن هشدارها مي تواند و بايد سرفصل يك بررسي و كاوش جداگانه با هدف عبرت گيري و درس آموزي باشد. از سوي ديگر، نگاهي به دغدغه هاي آقا و مروري بر هشدارهاي بر زمين مانده رهبري نشان مي دهد برخي از كاستي ها و يا به فرموده ايشان، «نقطه ضعف»ها، فقط ناشي از «غفلت» نيست، بلكه دست هاي ديگري نيز به كينه يا خيانت در پس ماجرا بوده است و در مواردي، هنوز هم هست.
و اما، يادداشت امروز را به مناسبت روز خبرنگار و سالروز «خون نگاري» برادر شهيدمان «محمود صارمي»، به يكي از دغدغه هاي بارها اعلام شده حضرت آقا كه در سخنان يكشنبه شب معظم له نيز آمده بود، اختصاص مي دهيم. ايشان در فهرست غفلت ها، به «غفلت از نفوذ دشمن در فضاي رسانه اي كشور» اشاره كردند كه مروري گذرا بر سابقه ماجرا مي تواند چگونگي غفلت از اين دغدغه آقا و پي آمدهاي ناگوار بي توجهي به آن را نشان بدهد. در بسياري از موارد ديگر نيز، ماجرا، كم و بيش اينگونه بوده است كه هر كدام فصل جداگانه اي را مي طلبد.
درباره نفوذ دشمن به فضاي رسانه اي كشور، گفتني است كه سابقه هشدارهاي رهبرمعظم انقلاب نسبت به جدي بودن تهاجم و شبيخون فرهنگي دشمن به دو دهه قبل بازمي گردد ولي داستان اين وجيزه را از دهه گذشته آغاز مي كنيم؛
1-بيش از 11 سال قبل-12 ارديبهشت 1379- رهبرمعظم انقلاب در مراسم باشكوه «گردهمايي جوانان عاشورايي» كه با حضور پرشور و كم نظير جوانان و نوجوانان در مصلاي تهران برپا شده بود، در بخشي از سخنان خويش خطاب به آنان فرمودند؛
«من قلبا از بعضي از پديده هايي كه در كشور هست، رنج مي برم، من نمي خواهم آن چيزي كه براي من رنج آور است با افكارعمومي مطرح كنم. اما آن داستان غم انگيز را مي گويم من دو سال قبل از اين در يكي از خطبه هاي نمازجمعه گفتم كه دستگاههاي استكباري دنيا و آمريكا از تبليغات براي ساقط كردن و ايجاد اغتشاش در كشور استفاده مي كنند و البته به آن دستگاههاي تبليغي گفتم اينكه شما سرنوشت كشورهاي اروپاي شرقي را در ايران دنبال كنيد خيال خام است. اما متاسفانه همان دشمني كه به وسيله تبليغات خود همتش اين است كه كشور را ساقط كند، امروز در داخل پايگاه پيدا كرده است. بعضي از مطبوعات پايگاه دشمن شده اند. من نه با آزادي مطبوعات مخالفم و نه با تنوع مطبوعات. اگر به جاي 20 روزنامه، 200 روزنامه هم در بيايد بنده خوشحالتر خواهم شد و از زيادي روزنامه ها احساس بدي ندارم. اگر مطبوعات آنگونه كه در قانون اساسي است مايه روشنگري باشند، به نفع مردم و دين قلم بزنند، اين مطبوعات هرچه بيشتر باشند بهتر است اما وقتي مطبوعاتي پيدا مي شوند كه همه همتشان تشويش افكارعمومي، ايجاد بدبيني مردم به نظام است، 5 تا 10روزنامه گويا از يك مركز هدايت مي شوند، تيترهايي مي زنند كه هركس نگاه كند، فكر مي كند همه چيز در كشور از دست رفته است! اميد را در جوانان مي ميرانند، روح اعتماد به مسئولين را در مردم تضعيف مي كنند، نهادهاي رسمي را تضعيف مي كنند، مدل اينها كيست؟ مطبوعات غربي هم اينگونه نيستند؛ اين يك شارلاتانيزم مطبوعاتي است».
نكته در خور توجه ديگر آن كه حضرت آقا بعد از بيان گلايه ياد شده، خطاب به خيل عظيم جوانان و نوجوانان عاشورايي مي فرمايند؛
«من بعد از آن كه با مسئولين و رئيس جمهور در ميان گذاشتم، به عنوان يك «شكوه» اين را با شما در ميان مي گذارم» ايشان بلافاصله براي پيشگيري از سوءاستفاده دشمنان تاكيد مي ورزند كه «مبادا برخلاف قانون دست به كاري بزنيد.» و اين سوال پيش مي آيد كه پس، گلايه آقا نزد جوانان و نوجوانان عاشورايي براي چيست؟ ايشان در پاسخ به اين سوال مقدر و ناپرسيده مي فرمايند:
«مراقب نفوذيها باشيد. فقط خواستم شما بدانيد و افكارعمومي بدانند كه دشمن در كشور چكار مي كند و هدف دشمن از اين كارها، بي ايمان كردن مردم و ايجاد گسست بين نسل كنوني و گذشته است».
آيا رهبرمعظم انقلاب از مسئولان وقت نااميد شده بودند كه مي فرمودند «بعد از آن كه با مسئولين و رئيس جمهور - خاتمي- در ميان گذاشتم، به عنوان يك «شكوه» اين را با شما در ميان مي گذارم.»... بگذريم، بخوانيد.
2- بعد از سخنان آقا در جمع جوانان عاشورايي كه بازتاب گسترده اي داشت و با حمايت پي در پي اقشار مختلف فرهنگي، دانشجويي و حوزوي روبرو شد، آقاي عطاءالله مهاجراني وزير وقت ارشاد كه خود يكي از سرشاخه هاي عوامل نفوذي دشمن بود، مصاحبه اي با راديو فرانسه ترتيب داد(!) و در پاسخ به سوال خبرنگار درباره تبديل برخي مطبوعات به «پايگاه دشمن» گفت؛ «اين صحت ندارد! مديران مسئول مطبوعات مي پذيرند كه برخي از خدشه ها در كارشان باشد ولي پايگاه دشمن نيستند.» مهاجراني بعد از پايان جلسه ماهانه اش با مديران مسئول مطبوعات، در جمع خبرنگاران داخلي و خارجي از قول مديران مسئول! گفت؛ «مديران مسئول به خود حق مي دهند كه از اين بخش از بيانات مقام معظم رهبري كه «برخي مطبوعات به پايگاه دشمن تبديل شده اند» گله مند باشند» اين اظهارنظر مهاجراني در حالي صورت مي گرفت كه در جلسه وزير ارشاد با مديران مسئول مطبوعات، نگارنده فهرستي از عوامل نشان دار گروههاي سلطنت طلب، رابطين «سيا» و اعضاي گروهك هاي تروريستي را به آقاي مهاجراني ارائه داده و گفتم؛ اين عده كه در فلان روزنامه و فلان هفته نامه و... - با ذكر نام- حضور فعال دارند، نمونه هايي از نفوذ عوامل بيگانه به مطبوعات كشور هستند كه به قول آقا، برخي از مطبوعات را به پايگاه دشمن تبديل كرده اند. و آقاي مهاجراني، ضمن تائيد نظرنگارنده- كه با توجه به مستند بودن آن، نمي توانست تائيد نكند- گفت؛ «اتفاقاً شب گذشته خدمت آقاي رئيس جمهور- آقاي خاتمي- بودم و ايشان هم نسبت به دو نفر از افراد ليست شما از جمله هزارخاني و اسماعيل خويي اعتراض داشتند و قرار شد به روزنامه هاي مربوطه تذكر داده شود»! و مي دانستيم كه دروغ مي گويد و او خود يكي از عوامل دشمن است. اما، از شما چه پنهان مانند امروز كه به انگليس پناهنده شده و آشكارا با آيپك و MI6 همكاري مي كند از وابستگي او باخبر نبوديم.
3- در همان سال ها، برخي از روزنامه ها مستقيماً - تأكيد مي شود كه مستقيماً- از آن سوي آب ها اداره مي شدند. مدير مسئول فلان روزنامه زنجيره اي - كه مثل بقيه هم قماشي هاي خود خيلي پيچ و تاب نداشت- آشكارا تهديد كرده بود كه اگر روزنامه مرا توقيف كنيد، ايتاليا فلان قرارداد تجاري خود با ايران را لغو مي كند! آن روزنامه زنجيره اي ديگر، مقالات سايت فارسي بي بي سي را با تغيير نام نويسنده، به نام خود منتشر مي كرد، آن ديگري از فلان مفسد اقتصادي پول مي گرفت و مطالب ديكته شده او را چاپ مي كرد، دلارهاي آمريكايي با واسطه و بي واسطه ميان برخي از گردانندگان نشريات زنجيره اي پخش مي شد كه كيهان به چند نمونه از آن با ذكر سند اشاره كرده بود. كشف جاسوس آمريكا و موساد در برخي مطبوعات و...
4- سه هفته بعد از ابراز نگراني رهبر معظم انقلاب درباره تبديل برخي مطبوعات به پايگاه دشمن، حجت الاسلام يونسي كه در آن هنگام وزير اطلاعات بود، طي مصاحبه اي گفت: «پيرو فرمايشات مقام معظم رهبري، نفوذي هاي مطبوعاتي دشمن را شناسايي كرده ايم» و افزود «هنوز افراد شناسايي شده به دادگاه معرفي نشده اند» و تا ماه ها بعد از آن هم علي رغم آن كه برخي مطبوعات، آشكارا در خدمت اهداف اعلام شده دشمنان بيروني قرار داشتند، وقتي از حجت الاسلام يونسي وزير اطلاعات وقت سؤال مي شد كه، كار نفوذي هاي شناسايي شده به كجا انجاميد؟ پاسخي شنيده نمي شد و سرانجام در مقابل فشار افكار عمومي كه مي پرسيدند اگر نفوذي ها شناسايي شده اند، چرا به دادگاه معرفي نمي شوند؟ جناب يونسي، توضيحي- بخوانيد بهانه اي- ارائه كرد كه... بخوانيد؛
«وقتي يك تشكيلات اطلاعاتي در يك سيستم نفوذ كند مي تواند از آن پس اهداف ديگري براي خود تعريف كند، مثلا مديريت آن باند را به عهده بگيرد و در مواردي همين كار صورت مي گيرد؛ در مورد جريان هاي سياسي كه هدف ماجراجويي و شيطنت ندارند، بلكه اهداف سياسي منحرفي دارند و افراد هم معمولا گمراه شده اند، اگر بتوانيم در همان موقع با مديريت صحيح، سر شبكه را اوت كنيم، يعني اگر رياست آن گروه به دست وزارت اطلاعات بيفتد، آن موقع يك كار رواني حساب شده را شروع مي كند كه چطور اين تشكيلات از هم بپاشد تا نيازي به دستگيري نباشد و افراد انگيزه شرارت و انگيزه تروريستي را از دست بدهند؛ از اين گونه موارد زياد داريم»!!
... و با همين توجيهات كه مي فرمودند «زياد داريم»! خطر حضور دشمن در رسانه هاي كشور را ناديده گرفته و عمدا بر زمين نهادند. واقعيت آن بود كه «عوامل دشمن» تحت حمايت دولت اصلاح طلب به برخي از مطبوعات نفوذ كرده بودند و وزير وقت اطلاعات درباره انتشار خبر شناسايي نفوذي ها ناپرهيزي كرده بود!
5- داستان پرماجراي نفوذ دشمن در مطبوعات، با بي توجهي عمومي همچنان ادامه يافت تا نوبت به فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 رسيد. دشمن در جريان فتنه 88، بسياري از عوامل نفوذي- و تا آن هنگام پنهان- خود را به ميدان آورد و نه فقط آنها را سوزانيد، بلكه تبديل به زغال كرد. باور نمي فرمائيد؟! فقط يك نيم نگاهي به روزنامه نگاران و مديران مطبوعاتي و مشاوران و نزديكان خاتمي و موسوي و كروبي كه بعد از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 به آمريكا، انگليس و ساير كشورهاي اروپايي پناهنده شده و امروز رسما به خدمت سازمان هاي اطلاعاتي اين كشورها درآمده اند، بيندازيد!
و اما، امروز، همان خط سياسي و فرهنگي كه نفوذي هاي به خارج گريخته دنبال مي كردند، در برخي از مطبوعات و شماري از برنامه هاي راديو و تلويزيون به وضوح ديده مي شود و حاكي از آن است كه دشمنان بيروني كماكان برخي از رسانه ها و يا بخش هايي از برخي رسانه ها را به عنوان «پايگاه تبليغاتي» و «عمليات رواني» در اختيار دارند. پالايش رسانه ها از نفوذ عوامل دشمن برخلاف آنچه به عمد تبليغ مي شود، چندان دشوار نيست و مسئولان مربوطه به جاي آن كه در پاسخ به بيانات حكيمانه رهبر معظم انقلاب، زبان به تمجيد و تقدير بگشايند- كه جاي تقدير فراوان نيز دارد- بايستي براي رفع دغدغه آقا كه دغدغه همه مردم مسلمان اين مرز و بوم است كمر همت ببندند.
و بالاخره، اين نكته نيز گفتني و البته خنديدني نيز هست كه اين روزها برخي از نشريات زنجيره اي به مناسبت روز خبرنگار درباره «مطبوعات مستقل»! قلم فرسايي مي كنند.
در اين باره و برخي ديگر از دغدغه هاي اعلام شده آقا، گفتني هاي ديگري نيز هست كه به بعد موكول مي كنيم.
حسين شريعتمداري

با اعلام آمادگي براي استقرار در مناطق درگيري
آمريكا وارد فاز حمايت رسمي از پژاك شد عراق : واشنگتن حق دخالت ندارد

سرويس سياسي-
در پي عمليات موفقيت آميز سپاه پاسداران عليه گروهك تروريستي پژاك، سخنگوي ارتش آمريكا در عراق بطور رسمي و علني براي دفاع از اين گروهك تروريستي اعلام آمادگي كرد.
جفري بوكانن تصريح كرد كه آماده ايم در نقاط هم مرز با ايران مستقر شويم. به گزارش شبكه تلويزيوني العراقيه، نيروهاي آمريكايي در عراق اعلام كردند آماده اند در مناطق مرزي شمالي هم مرز با ايران مستقر شوند تا بمباران مناطق كردستان عراق از سوي ايران پايان يابد. نيروهاي آمريكايي از تهران خواستند با بغداد درباره مشكلات موجود مذاكره كند. همچنين سخنگوي ارتش آمريكا در عراق با اين ادعا كه ايران اختيار ندارد مرزها و روستاهاي شمالي عراق را بمباران كند و مشكلات ايران و عراق بايد از طريق تفاهم با دولت عراق حل و فصل شود گفت: در صورتي كه بغداد از نيروهاي آمريكايي بخواهد به همراه نيروهاي امنيتي عراقي در مناطق درگيري مستقر شوند آماده پذيرش اين مأموريت خواهد بود.
اين در حالي است كه دولت عراق پس از درگيري هاي سپاه با گروهك تروريستي پژاك اعلام كرده بود جمهوري اسلامي ايران در اين درگيري ها از مرزهاي خود تجاوز نكرده و وارد خاك عراق نشده است.
همچنين حاكم زاملي، عضو كميسيون امنيت و دفاع مجلس عراق در واكنش به سخنان سخنگوي ارتش آمريكا تصريح كرده است كه عراق از نيروهاي آمريكايي نمي خواهد امنيت مرزهاي خارجي اش را حفظ كند.
اين موضع دولت عراق نشان دهنده آن است كه عراق دقيقاً همانند منافقين در متوقف كردن عمليات هاي تروريستي از خاك خود عليه ايران مصمم است.

بيمه (گفت و شنود)

گفت: سايت ضد انقلابي بالاترين نوشته است؛ «قرار بود رژيم را سرنگون كنيم، خودمان لت و پار شده ايم»!
گفتم: وقتي آمريكا و اسرائيل و اتحاديه اروپا و سران عرب نتوانسته اند هيچ غلطي بكنند از چند تا آدم اجق وجق و خل وچل چه كاري ساخته است؟!
گفت: اتفاقا، همين سايت به اقتدار جمهوري اسلامي اشاره كرده و از سران فتنه انتقاد كرده است كه چرا با وجود اطلاع از قدرت جمهوري اسلامي، وارد فاز مقابله با نظام شده و اپوزيسيون را به خاك سياه نشانده اند؟!
گفتم: خودكرده را تدبير نيست!
گفت: يكي از كاربران سايت بالاترين در بخش نظر كاربران نوشته؛ ما كه معني ائتلاف و براندازي و اينجور چيزها را نمي دانستيم نبايد وارد ماجرا مي شديم.
گفتم: يارو ماشينش را بيمه كرده بود. نماينده شركت بيمه به او گفت؛ اميدوارم هيچوقت از اين بيمه استفاده نكني و يارو كه نمي دانست بيمه چيست! با عصبانيت گفت؛ من هم اميدوارم پولي كه گرفته اي كوفتت شود و هرگز از آن استفاده نكني!

عضو هيئت رئيسه مجلس پيش بيني كرد طرح نظارت بر نمايندگان با رأي قاطع تصويب مي شود

يك عضو هيئت رئيسه مجلس گفت به نظر من طرح نظارت بر نمايندگان با راي قاطعي به تصويب خواهد رسيد.
محمد دهقاني عضو هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي با اشاره به طرح نظارت مجلس بر امور نمايندگان، اظهار داشت: بررسي اين طرح در كميسيون مربوطه به اتمام رسيده است و تاكنون چندين بار مواد اين طرح مورد بازبيني قرار گرفته تا يك طرح كاملاً پخته و با رعايت همه جوانب به تصويب برسد.
وي افزود: در آخرين جلسات بررسي طرح مذكور، آقاي لاريجاني رئيس مجلس نيز حضور يافت و مجدداً طرح نظارت بر مجلس مورد بازبيني قرار گرفت و اين طرح در حال حاضر آماده شده و در صحن علني مجلس ان شاء الله بررسي خواهد شد.
عضو هيئت رئيسه مجلس بر همين اساس يادآور شد: طرح نظارت مجلس بر امور نمايندگان پس از پايان بررسي لايحه امور گمركي، در دستور كار صحن علني قرار مي گيرد كه به نظرم با راي قاطعي نيز به تصويب خواهد رسيد و همان طور كه كليات اين طرح راي بالايي آورد، جزئيات آن نيز راي بالايي به خود اختصاص مي دهد و ما نگراني از راي آوري اين طرح در مجلس نداريم.
«تعدادي از وكلاي ملت نظر مخالف نسبت به طرح نظارت مجلس بر امور نمايندگان دارند كه البته مخالفان طرح مذكور انگيزه هاي متفاوتي دارند؛ برخي انگيزه خيرخواهانه اي دارند و تصور مي كنند نظارت بر نمايندگان ممكن است موجب محدود كردن آنان شده و باعث شود نمايندگاني كه مي خواهند بر ساير دستگاه ها نظارت داشته باشند، با اجراي اين طرح دست آنان بسته شود و اين به مصلحت مجلس نيست.»
دهقاني در ادامه با ذكر اين نكته كه تعدادي از نمايندگان نيز از نظارت يك بخش از مجلس بر بخش ديگر نگراني دارند، گفت: هميشه در مجلس يك اقليت و تعدادي اندك هستند كه حرف هاي متفاوتي مي زنند و ما نبايد دست اين افراد اقليت را در هيچ زماني براي آزادي و دموكراسي بسته نگه داريم تا اين افراد هم بتوانند حرف هايشان را به راحتي در پارلمان مطرح كنند.
وي با بيان اينكه در مجلس همواره يك اقليت چه اقليت سياسي و چه اقليت فكري وجود دارد، تصريح كرد: وجود اقليت براي مجلس لازم است و اين اقليت به هر دليلي از مردم راي آورده و در مجلس حضور دارد، به همين دليل بايد بتواند حرف خودش را در چارچوب نظام مطرح كند و محدود كردن آنان توسط اكثريت به مصلحت نيست.
اين نماينده مجلس در ادامه با اشاره به اينكه در آغاز مجلس هشتم تعدادي از نمايندگان اعتراض داشتند كه چرا هيئت رئيسه به نمايندگان پول و وام داده است، متذكر شد: امكان دارد افرادي راجع به اداره مجلس نظراتي داشته باشند و حتي از لحاظ سياسي مخالف نباشند بلكه از لحاظ مشي حكومت ممكن است با اكثريت مخالف باشند، بنابراين اگر فردي نظر مخالفي داشت، نبايد در مجلس محدود شود و او بايد بتواند حرف خودش را آزادانه مطرح كند، لذا برخي از اين افراد نگراني دارند و فكر مي كنند اين گونه نظارت بر مجلس، موجب محدود كردن برخي از نمايندگان مي شود و اكثريت را بر اقليت حاكم مي كند.
وي ادامه داد: تعداد معدودي از نمايندگان نيز شايد دلشان بخواهد تا زماني كه نماينده هستند، آزادانه بتوانند در تمام عرصه ها حركت كنند، به عنوان مثال فردي نماينده است و دلش مي خواهد رئيس يك دانشكده و يا دانشگاه باشد و يا بخواهد عضو هيئت مديره فلان شركت هم باشد و يا در فلان فدراسيون هم حضور داشته باشد كه اين افراد كلاً با ذات طرح نظارت مجلس بر امور نمايندگان مخالفند چرا كه خودشان از لحاظ شخصي محدود مي شوند.

عسگر اولادي : شرط حضور اصولگرايان در كميته وحدت اعلام موضع در برابر جريانات فتنه و انحرافي است

دبير كل جبهه پيروان خط امام و رهبري، شرط حضور اصولگرايان در كميته وحدت اصولگرايان را اعلام موضع در مورد فتنه و عدم ارتباط با جريان انحرافي دانست.
حبيب الله عسگر اولادي دوشنبه شب در مراسم گراميداشت روز خبرنگار كه از سوي حزب موتلفه اسلامي برگزار شده بود طي سخناني با اشاره به حركت وحدت آفرين اصولگرايان براي انتخابات مجلس نهم گفت: موضوعي كه بر روي آن جمع بندي كرديم حركت به جانب اتحاد است نه حركت به جانب وحدت واقعي.
وي اضافه كرد: مجموعه هاي اصولگرايان توانستند با جامعتين تماس بگيرند و نمايندگاني در كميته 8+7 معرفي كنند و اين گروه به سمت شوراي مركزي حركت كند.
عسگر اولادي با بيان اينكه چتري كه جامعتين گسترانده است تلاش مي كند كه مجموعه هاي مختلف در آن حاضر باشند، گفت: مجموعه هاي اصولگرا كه خط امام(ره) و آهنگ ولي فقيه، قانون اساسي و نظام را قبول دارند، اولا بايد در مورد فتنه اعلام موضع كرده باشند، ثانيا نبايد با جريان انحرافي داد و ستد داشته باشند.
عضو شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي همچنين به فعاليت كميته 8+7 اشاره كرد و گفت: حضرات آيات مهدوي كني و محمد يزدي در اولين جلسه شوراي مركزي 8+7 به عنوان شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان حضور داشتند و در اين جلسات آيت الله مهدوي كني اظهار داشتند كه بايد اتحاد را ايجاد كرد.
همچنين به گزارش مهر؛ در اين مراسم، محمد نبي حبيبي دبير كل حزب موتلفه اسلامي با بيان اينكه كميته 8+7 يك سازوكار تقسيم قدرت بين اصولگرايان نيست گفت: اين سازوكار يك گمانه زني براي رسيدن به مجلس مطلوب و متناسب با مطالبات مردم و مقام معظم رهبري است.

ارگان سيا: مراقب باشيد فيس بوك از شما يك احمق ساده لوح نسازد! (خبر ويژه)

پس از ماه ها تبليغات اغراق آميز آمريكايي مبني بر معجزه فضاي مجازي و شبكه هايي چون فيس بوك و تويتر، ارگان رسمي سيا اعلام كرد: فيس بوك زيادش هم خوب نيست و باعث نارسايي هاي رواني در كاربران مي شود.
راديو فردا گزارش داد: تحقيقاتي كه در سال هاي اخير بر شمار آن ها افزوده شده با بررسي تاثير استفاده از شبكه هاي گروهي-اجتماعي روي رفتار اجتماعي و روحيات انسان ها به اين نتيجه رسيده اند كه استفاده بيش از حد از اين رسانه هاي جديد مي تواند به بروز رفتارهاي ضداجتماعي، خودپرستي و مجموعه ديگري از نارسايي ها و پيامدهاي منفي در ميان كاربران منجر شود.
به نوشته سايت «مشبل» (Mashable)، براساس تحقيقات جديدي كه توسط لري روزن، پروفسور روان شناسي در دانشگاه دولتي كاليفرنيا، انجام شده است، استفاده بيش از حد از فيس بوك مي تواند به بروز يك چنين نارسايي هاي رواني منجر شود.
پروفسور روزن نتايج تحقيقات خود را در گردهمايي اخير انجمن روان شناسي آمريكا ارائه داده است. در اين تحقيقات به چند مورد از پيامدهاي استفاده از فيس بوك اشاره شده از جمله: بروز و تقويت حس خودپرستي، بروز نارسايي هاي رواني ديگر از جمله رفتارهاي ضداجتماعي، هيجان شديد و پرخاش گري در ميان نوجواناني كه بسيار زياد از فيس بوك استفاده مي كنند.
در مورد نوجواناني كه بيش از حد و به شكل اعتياد از فيس بوك و ساير شبكه ها و نرم افزارهاي كامپيوتري مثل بازي هاي ويدئويي استفاده مي كنند، عوارضي نظير غيبت از مدرسه، درد در ناحيه شكم، مشكل خواب، افسردگي و اضطراب بروز مي كند.
آن گروه كه حتي به هنگام انجام تكاليف خود حداقل پانزده دقيقه يك بار به فيس بوك مراجعه مي كنند معمولا در مدرسه نمرات پايين تري مي گيرند.
و آن گروه كه حتي در زمان انجام تكاليف خود تمام مدت صفحه فيس بوك خود را باز نگاه داشته و به آن مراجعه مي كنند به مراتب در مدرسه و محيط آموزش نتايج نامطلوب تري مي گيرند.
يادآور مي شود پيش از اين برخي سايت هاي وابسته به اپوزيسيون خارج نشين حتي از طرد افراد «مجازي زده» از سوي خانواده هاي خود خبر داده بودند.
در اوج التهاب فتنه سبز كساني چون وزير خارجه آمريكا براي آن كه بيلان كار بالايي از تحرك نشان دهند مدعي شدند تويتر و فيس بوك و شبكه هاي مجازي مشابه در ارتباط با اين وزارتخانه در حال معجزه هستند! ماه ها بعد فاش كرد اطلاعات موجود در شبكه مجازي، گنجينه مهمي براي شناسايي عناصر مرتبط با سرويس هاي جاسوسي بيگانه و گروهك هاي ضدانقلاب بوده است. اما گزارش اخير راديو فردا نشان مي دهد توهم خودپرستي و بيماري هاي رواني نيز مي تواند سراغ جماعت مجازي زده برود.
همزمان با گزارش سايت مشبل، راديو زمانه (وابسته به اپوزيسيون مقيم هلند) از غالب شدن غم بر جريان هاي اپوزيسيون به ويژه در فضاي مجازي خبر داد و براي چاره جويي نوشت: بايد به دنيا از ديد يك خوشبين ساده لوح و احمق نگريست(!)
سايت اين راديو معتقد است: موج غم و يأس بسيار بزرگي را به راحتي مي توان در لابه لاي فضاي مجازي يافت. غم و اندوه مأيوس كننده كه بعد از شكست سال 88 ايجاد شده است. ما خيال كرديم در اولين و كوتاه ترين فرصت مي توانيم حاكميت را در هم بشكنيم. به خودمان اجازه دهيم از نگاه يك خوشبين ساده لوح به دنيا بنگريم و به حس اعتراض خود بباليم(!)

ليبراسيون: دولت آمريكا ورشكست شده است (خبر ويژه)

همزمان با شمارش معكوس براي وقوع بحران تازه در بازارهاي جهاني، يك روزنامه فرانسوي از «ورشكستگي دولت ها در غرب» خبر داد.
روزنامه ليبراسيون در تحليلي با عنوان ورشكستگي دولت ها نوشت: به جز چند روز تعطيلي پايان هفته و در واقع استراحت اجباري بورس هاي جهاني، هيچ عامل ديگري نمي تواند مانع از سقوط آنها شود.
پيش بيني ليبراسيون روز دوشنبه به وقوع پيوست و شاخص سهام داوجونز، نزدك و استاندارد اند پورز به ترتيب 5/5، 9/6 و 6/6 درصد سقوط كرد.
ليبراسيون در ارزيابي شوك اقتصادي اخير در بازار وال استريت نيويورك و بدهكاري گسترده دولت آمريكا نوشت: بحران اقتصادي كنوني بسيار از بحران هاي قبلي خطرناك تر است، چرا كه دولت ها كه در سال 2009 براي حل بحران مالي و اقتصادي جهاني مجبور شدند هزينه هاي هنگفتي را بپردازند، ديگر امكان تزريق مجدد پول به بازارهاي بحران زده را ندارند و در واقع مجبورند با خزانه داري هاي خالي و با ناتواني با حقايق تلخ اقتصاد كنوني جهان مواجه شوند.
در همين حال صداي آمريكا در گزارشي تصريح كرد: سقوط پنجشنبه گذشته بازارهاي بورس آمريكا نشان مي دهد جهان به درون بحران مالي تازه اي فرو رفته است. شركت ارزيابي مالي و اعتباري بين المللي «استاندارد اند پورز» موسوم به «اس-اند-پي» (يكي از سه شركت ارزيابي مالي معتبر جهان) اواخر روز جمعه درجه اعتباري آمريكا را كاهش داد. اس اندپي پيشتر تهديد كرده بود كه كنگره آمريكا بايد ظرف ده سال آينده 4 تريليون دلار صرفه جويي كند تا از كاهش اعتباري كشور جلوگيري بعمل آورد.
اين موسسه ارزيابي مالي جهاني اعلام كرده كه احتمالا آمريكا با كاهش مجدد رتبه اعتباري مواجه شود.
به گزارش دويچه وله جان چمبرز، رئيس «استاندارد اند پورز» در گفت وگو با شبكه تلويزيوني «اي بي سي» آمريكا، به شرايط وخيمي كه آمريكا در آن قرار دارد اشاره كرد و گفت: البته اعتباري كه آژانس به اين كشور داده، با نظري منفي نسبت به شرايط مالي كنوني در اين كشور همراه است.
او خاطرنشان كرد: اگر طي 6 تا 24 ماه آينده موقعيت مالي آمريكا بهبود نيابد، رتبه كنوني اعتبار مالي اين كشور نزد «استاندارد اند پورز» نيز مي تواند كاهش يابد.
راديو فردا در گزارشي هرچند كه مدعي شد رتبه بندي موسسه استاندارد اند پورز سياسي است اما اذعان كرد: در برخي كشورها بدهي دولتها معادل هشتاد تا صددرصد توليد ناخالص داخلي است. در آمريكا اين نسبت عملا از مرز صددرصد هم گذشته است. البته بخش قابل ملاحظه اي از اين بدهي، به دليل هزينه هاي كلاني است كه در پي بحران مالي سالهاي 2008 و 2009 به دوش دولتها افتاد.
كارشناس اين رسانه آمريكايي درباره تبعات سقوط اعتبار مالي دولت متبوع خود گفت: احتمالي كه بلافاصله به ذهن مي رسد، بالا رفتن نرخ بهره بدهي هاي آمريكاست، چون خريداران اوراق قرضه آمريكا در ازاي بالا رفتن خطر، طبعا راندمان بيشتري را مطالبه مي كنند و اگر چنين شود، پرداخت بهره بالاتر بار مالي سنگين تري را بر بودجه آمريكا تحميل مي كند. در واقع پاي اعتبار بين المللي آمريكا در ميان است و تامين مالي كسر بودجه واشنگتن مي تواند هزينه بيشتري داشته باشد. ديگر اينكه اين ارزيابي مي تواند به كاهش بيشتر نرخ برابري دلار آمريكا در برابر ديگر ارزها منجر شود. حتي كشورهايي مثل فرانسه و انگلستان هم مي توانند با كاهش نمره از طرف موسسات اعتباري روبه رو شوند. اين خطر هم وجود دارد كه باز شدن بورس ها مصادف بشود با فرو ريختن باز هم بيشتر بازارهاي سهام.
راديو فردا همچنين تاكيد كرد: رشد اقتصادي در آمريكا به شدت ضعيف شده و در اروپا هم چشم اندازهاي منطقه يورو به هيچ وجه مناسب به نظر نمي رسد، به خصوص با توجه به احتمال گسترش بحران مالي به اسپانيا و ايتاليا. آيا اين بحران اروپا است كه به ركود در آمريكا دامن زده يا برعكس؟ پاسخ درست اين است كه هر دو بر هم تاثير منفي مي گذارند.
خاطرنشان مي شود بحران مالي گسترده در آمريكا و اروپا به رژيم صهيونيستي هم سرايت كرده و باعث سقوط 6درصدي ارزش سهام در تل آويو شد. وخامت اوضاع اقتصادي باعث شده در اتفاقي كم سابقه، 300 هزار صهيونيست عليه سياست هاي دولت در تل آويو تظاهرات كنند. تظاهركنندگان از جمله شعار مي دادند: نتانياهو! تو خوك هستي!

شوراي هماهنگي تصميم مي گيرد اصلاح طلبي يا فتنه گري؟! (خبر ويژه)

رئيس دوره اي گروه موسوم به «شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات» از احتمال برگزاري همايش اين جبهه با حضور گروههاي 18گانه خبر داد.
علي محمد غريباني به ايلنا گفته است: همايش جبهه اصلاحات به زودي و تحت عنوان همايش سراسري شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات برگزار مي شود كه قطعا از تمام گروههاي اصلاح طلب براي شركت در آن دعوت خواهد شد.
وي اظهار داشت: جلسات شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات به هيچ عنوان تعطيل نشده بود و در حال حاضر نيز همانند گذشته هر دو هفته يك بار جلساتي با حضور اعضا برگزار خواهد شد.
رئيس شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات اضافه كرد: در جلسات شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات دبيران كل گروههاي 18گانه اصلاح طلب يا معاونين دبيركل حضور خواهند داشت. البته برخي از گروهها به دليل برخي دلايل و شرايط موجود در جلسات شركت نمي كنند.
از نگاه تحليلگران، دعوت عناصر اصلي دو حزب منجمله «مشاركت» و «سازمان مجاهدين (انقلاب)» به همايش مورد اشاره يا عدم دعوت از آنها ملاك روشني براي ارزيابي رويكرد ديگر گروههاي حاضر در جبهه مذكور خواهد بود چرا كه دو حزب ياد شده به همراه برخي اعضاي مجمع روحانيون (نظير خاتمي) علنا در فتنه و آشوب سال 88 كه پروژه مهندسي شده جبهه استكبار بود، نقش آفريني كردند و اهليت حضور در فضاي سياسي و انتخاباتي را ندارند.
گفته مي شود برخي گروههاي حاضر در جبهه اصلاحات ضمن مخالفت با دعوت از احزاب و افراد مذكور، گفته اند كه اين دعوت به معناي بستن دست و پاي خودمان است و باعث مارك خوردن گروههاي سفيد ما از نگاه حاكميت خواهد شد.

كبوتر با كبوتر ... كديور با كي؟! (خبر ويژه)

امضاي بيانيه مشترك با 2 مقام اطلاعاتي و امنيتي آمريكا از سوي برخي عناصر ضدانقلاب، تعجب يك سايت وابسته به مخالفان جمهوري اسلامي را برانگيخت.
محسن كديور، فاطمه حقيقت جو، تريتا پارسي، رامين جهانبگلو، مهرزاد بروجردي، فريده فرهي و... اخيرا بيانيه اي را در كنار پل پيلار (رئيس سابق بخش خاورميانه در سيا) و جان ليمبرت (از جاسوسان سفارت آمريكا در تهران و رئيس سابق ميز ايران در وزارت خارجه) و نيز برخي شهروندان آمريكايي نظير شائول نجاش، پروانه آبراهاميان، جيمز دوبينز، خوان كول، وين وايت، استفان كينزي و گري سيك امضا كردند كه طي آن به بهانه مخالفت با سازمان منافقين، از فتنه سبز اعلام حمايت شده بود.
سايت خودنويس در واكنش به اين اتفاق عجيب نوشت: سايت روزنامه فايننشال تايمز اين اعلاميه را منتشر اما خيلي زود حذف كرد. يك روزنامه نگار به خودنويس گفت كه ممكن است دليل اين مساله، آمدن نام حجت الاسلام كديور در كنار يك مسئول سابق سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) باشد. به گفته اين روزنامه نگار يكي از دلايل حساسيت و حذف احتمالي فهرست از سايت فايننشال تايمز، همراهي نام محسن كديور و يك مسئول سابق سازمان اطلاعات مركزي آمريكا و همچنين يك مسئول امنيتي سابق وزارت خارجه اين كشور است. اكثر افرادي كه در اين فهرست حضور دارند، شهروند آمريكا هستند و درخواستشان از دولت و كنگره اين كشور از نظر اين روزنامه نگار بلااشكال است اما شايد حضور نام محسن كديور و برخي افراد در اين فهرست مي توانست باعث ايجاد تحليل هايي متفاوت از سوي رسانه هاي حاكميت در ايران شود.

شعبان بي مخ و پري بلنده ها به صف! آقاي آلن اير با شما سخن مي گويد (خبر ويژه)

ادعاي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا مبني بر ارتباط مستقيم با مردم ايران به قدري مضحك بود كه حتي صداي اعتراض برخي گروهك هاي مقيم آلمان را درآورد.
«اخبار روز» كه توسط اين گروهك هاي چندگانه مديريت مي شود، خبر صداي آمريكا را منتشر كرد مبني بر اينكه «وزارت امور خارجه آمريكا اعلام كرده است در راستاي تعامل مستقيم با مردم ايران به آلن اير (سخنگوي وزارت خارجه) ماموريت داده تا به طور مستقيم به پرسش هاي ايرانيان پاسخ دهد. آقاي اير كه به زبان فارسي تسلط كامل دارد، پس از دريافت و طبقه بندي پرسش ها، پاسخ هاي خود را در يك ويدئو 5 تا 7 دقيقه اي از طريق شبكه هاي اجتماعي [فيس بوك، توئيتر و يوتيوب] به اطلاع ايرانيان مي رساند».
اخبار روز در واكنش به اين خبر پرسيد: 1-بزرگ ترين دولت امپرياليستي تاريخ چه هدف مشخصي از «تعامل مستقيم با مردم ايران» پي مي گيرد؟ 2- كدام پرسش ها بي پاسخ مانده كه سياست خارجي آمريكا سخن گوي خود را بي نياز از لغت نامه، گرم كرده و به بازي فرستاده است؟ 3- وزارت خارجه آمريكا يك بار در جريان كودتاي 28 مرداد 1332 با «مردم ايران»، «تعامل مستقيم» داشته و به عنوان چماق فشار عليه دولت ملي بهره برده است. در آن برهه تاريخي «مردم ايران» - به زعم زعماي سياست خارجي آمريكا- از لمپن هايي همچون شعبون بي مخ، فواحشي مانند پري بلنده و ژنرال ها و سرهنگاني به نام زاهدي و نصيري و اعوان و انصارشان تشكيل مي شد. از آن جا كه ماهيت دولت و سياست خارجي آمريكا همان است كه بود، آيا اين بار افراد و طبقه اجتماعي مورد نياز آنان تفاوت كرده است؟
اين سايت اينترنتي همچنين نوشت: همه مي دانند كه اكثريت قريب به اتفاق ديكتاتور هايي كه هم اكنون مورد تعرض فرودستان آفريقاي شمالي و خاورميانه قرار گرفته اند تا آخرين نفس از متحدين اصلي ايالات متحده بوده اند. فروپاشي اين رژيم هاي استبدادي، سرايت شعله هاي آتش انقلاب به اسرائيل و تلاش همه سويه آمريكا و متحدانش براي تغيير جهت و مهار اين انقلاب ها، در سياست گذاري هاي جديد امپرياليستي چه نقشي ايفا مي كند؟ آمريكا از زمان حضورش در عرصه مستقيم تقسيم جهان و عصر صدور سرمايه و... سياه ترين كارنامه موجود يك دولت امپرياليستي را به ثبت رسانده است. از شيلي و كوبا و نيكاراگوئه تا ايران و افغانستان و عراق و هر جاي ديگري كه آمريكا به قصد «تعامل مستقيم با مردم» وارد صحنه شده است، بوي جنون و جوي خون و كودتا و بمب و نظامي گري و ترور و پينوشه و موشه دايان و شاه و مبارك و علاوي و... بيرون زده است.
ارگان گروهك اتحاد جمهوري خواهان با اشاره به «حمايت همه جانبه» آمريكا از فتنه «جنبش سبز» در سال 88 نوشت: سياست خارجي آمريكا تا قبل از آن دفاع همه جانبه از افراد و گروه هاي سلطنت طلب و سكولار (سياست «رژيم چنج» از طريق جنگ) و حمايت تلويحي و نيم بند از اصلاح طلبان دولتي بود. اما وقايع پس از «انتخابات» و آلترناتيو سياسي ديگري فراروي آمريكا نهاد؛ اصلاح طلبان دولتي از قدرت رانده در كنار ليبرال ها و چپ هاي نادم و بريده و ناسيوناليست هاي قومي. در غياب چپ متشكل و متحزب كه از يك سو در جهنم دهه شصت سوخته بود و عقبه اش هم كه به غرب گريخته، صحنه مبارزه سياسي را به انواع جريان هاي اپوزيسيون بورژوايي وانهاده است. برآينده اين فرآيند كله قندهاي زيادي در دل سياست خارجي آمريكا آب كرد. براي اثبات صحت و سقم اين مدعا مي توان به تركيب مفسران، تحليل گران و كارشناسان سياسي و حتي فرهنگي صداي آمريكا(VOA) خيره شد.
نوري زاده و ناصر محمدي(سلطنت طلب)، سازگارا و حقيقت جو و افشاري و واحدي و... (اصلاح طلب رانده از قدرت)، مشايخي و گنج بخش (ليبرال دموكرات)، نگهدار و كشتگر و ماسالي (چپ نادم)، عبداله مهتدي، خالد عزيزي و حسن زاده (ناسيوناليست هاي قومي، فدراليست)، تركيب ساير رسانه هاي امپرياليستي- از جمله BBC- نيز بي شباهت به صداي آمريكا نيست. ساده لوحي است اگر تصور شود دستگاه تبليغاتي آمريكا و متحدانش با آن همه هزينه هاي هنگفت، اين آدم ها را از قوطي شانسي عطاري جان بولتون درآورده و يا به عنوان اشانتيون از بانك جهاني و صندوق پول بل گرفته است. همين مهرداد خوانساري كه با افراد پيش ياد شده- در كنار پول اسرائيلي امثال جهانشاهي و «نفوذ» مدحي!- «دولت در تبعيد» ساخته بود، تا ديروز يك پاي ثابت تحليل هاي VOA بود و با سيروس آموزگار دل مي داد و قلوه مي گرفت. جناب سازگارا كه مي كوشد در نقش كاريكاتور ساكاشوويلي ظاهر شود و امروز به عنوان «ميهمان و پژوهشگر برجسته كتابخانه پرزيدنت بوش»- كه معلوم است كتاب هايش را با جوهر خون مردم عراق و افغانستان نوشته اند- مستقل از اين كه متهم به مشاركت در دست گيري سعيد سلطانپور است، آگاهانه به استخدام يكي از دست راستي ترين نهادهاي حامي سركوب در سطح جهان درآمده است. بوش حتي نزد سياست مداران راست آمريكا نيز آدم منفوري است. اكبر گنجي آخرين برنده جايزه خونين نيم ميليون دلاري موسسه ميلتون فريدمن است و خواه و ناخواه اونيفورم سربازان پينوشه را پوشيده است. در يك كلام نمي توان به سوي آلنده شليك كرد، به دستان ويكتور خارا تبر زد و در همان حال مدافع دموكراسي و آزادي بود و به نمايندگي از مردم ايران سخن گفت.
«اخبار روز» در پايان درباره پاسخ هاي آلن اير نوشت: او مواضع جمع بندي شده كارشناسان دستگاه هاي اطلاعاتي امنيتي آمريكا را در پوششي عوام فريبانه به عنوان جواب سوالات مخاطبان ايراني ارائه خواهد داد و در بدايت و نهايت طرف سوال را به مسير منافع دولت متبوع خود خواهد كشيد.