از خيابان هاي تهران تا خيابان هاي لندن ! (يادداشت روز)

آيا براي فهم ماهيت آنچه اين روزها در خيابان هاي لندن مي گذرد، صرفا ديدن تصاوير و درگيري خياباني معترضان با پليس و خواندن خبرهاي عجيب و غريب درباره تشكيل دادگاه هاي 24 ساعته، حمله شبانه به خانه ها، جست وجوي خانه به خانه، قطع اينترنت و مسدود كردن شبكه هاي اجتماعي، استفاده از گلوله عليه تظاهركنندگان و ده ها خبر مشابه ديگر كه روزانه از مبدا لندن و ديگر شهرهاي انگليس منتشر مي شود، كافي است؟ منابع غربي كه درباره حوادثي مشابه در كشورهاي ديگر فورا دست به كار مي شوند و خروارها خبر و تحليل منتشر مي كنند فعلا خاموشند. بي بي سي فارسي مي گويد معترضان آشوبگر هستند ولي با اين حال قادر نيست خبر ناآرامي در لندن را از سرخط خبرهاي خود حذف كند. از آن انبوه روشنفكران و فيلسوفان بازاري هم كه معمولا در اين موارد دوره مي افتند و به روش توليد انبوه، «تحليل» توليد مي كنند، سراغي نمي توان گرفت. آيا كسي نمي خواهد بپرسد چه چيزي اين جوانان رابه خيابان كشانده و كدام خطر فوري نخست وزير اتو كشيده انگليس را مجبور كرده چنگ و دندان نشان بدهد و از داغ و درفش سخن بگويد؟
تجريه فتنه 88 -كه مي توان آن را به آساني يك فتنه انگليسي خواند- بسياري چيزها به ما آموخته است و اكنون فرصتي است تا ميان آنچه مي بينيم و آنچه آموخته ايم مقايسه اي بكنيم.
در فتنه 88، علت اصلي آغاز آشوب خياباني دروغي به نام تقلب بود كه اكنون حتي سازندگانش هم به آن اعتقاد ندارند. علاوه بر اين، تصور مي شد ناآرامي خياباني و بزرگنمايي رسانه اي آن، تنها راه امتياز گرفتن از نظام است. در خيابان هاي لندن اما آنچه مردم مي گويند عين حقيقت است. مردم مي گويند ديگر نمي خواهند صبح تا شام كار كنند و بعد ببينند همچنان سرشان بي كلاه است و سودهاي كلان به جيب يك اقليت 10 درصدي مي رود كه نه مسئوليتي دارد و نه زحمتي مي كشد. همه تحليلگران در اين باره اتفاق نظر دارند كه اصلي ترين علت ناآرامي هاي خياباني در اروپا كه بهار عربي را به بهار انگليسي و اسپانيايي و ... تبديل كرده اين است كه دولت هاي اروپايي دهه هاست بر حمايت بي قيد و شرط از ثروتمندان تمركز كرده و توده هاي عظيم مردم را كه هر روز بيشتر فقير مي شوند به حال خود رها ساخته اند. فقر، تبعيض و نااميدي از پيدا شدن هرگونه راه حل حتي در دراز مدت، «حقايقي» است كه ناآرامي هاي لندن و ديگر كشورهاي اروپايي را تغذيه مي كند و از آنجا كه اين اعتراضات بر حقيقت استوار شده نه دروغ لاجرم هم ديرپا خواهد بود و هم تاثيراتي عميق بر مناسبات فسيل شده دولت-ملت در جامعه اروپايي بر جاي خواهد گذاشت.
در فتنه 88 بخش بزرگي از آنچه اعتراض ناميده مي شد در واقع عمليات رواني و رسانه اي بود كه با صحنه گرداني طرف هايي مانند دولت هاي انگليس، آمريكا و رژيم صهيونيستي و با هدف بزرگ و دامنه دار نشان دادن ناآرامي ها طراحي و اجرا مي شد. كساني در فضاي مجازي كشته مي شدند در حالي كه در فضاي واقعي درون خانه هاشان نشسته بودند. كساني مورد تجاوز و شكنجه قرار مي گرفتند در حالي كه اصلا بازداشت نشده بودند. از افرادي قهرمان ساخته مي شد كه كمترين هنرشان پناه بردن به سفارتخانه هاي اروپايي در تهران بود. جمعيت هاي اندك و حاشيه اي تا آنجا بزرگنمايي مي شد كه فتنه گران خود در محافل خصوصي مي گفتند نبايد فريب دروغ گويي هاي بي بي سي را بخورند. اما اكنون مقام هاي انگليسي بسيار بعيد است بتوانند آنچه را كه در خيابان هاي لندن مي گذرد مثلا به گردن عمليات رواني پرس تي وي بيندازند! رسانه در لندن از كف خيابان جامانده است و تلاش مي كند آن را به نحوي رفوكاري كند اما در تهران در حالي كه در خيابان خبري نبود بي بي سي كار خود را مي كرد و به ضرب تصاوير آرشيوي و مخلوط كردن تصاوير تجمعات طرفداران نظام با ميتينگ ها خنك اهل فتنه هم كه شده، اصرار داشت بگويد در ايران خبري است. براي فهميدن اينكه بحران در اروپا تا چه حد عميق و خشم مردم چه ميزان پرحرارت است در واقع اساسا نيازي به هيچ نوع عمليات رسانه اي نيست. تنها كاري كه بايد كرد اين است كه تصاوير و خبرها از دست تيغ بي رحم سانسور بي بي سي نجات پيدا كند و آنگونه كه هست براي مردم نمايش داده شود.
در فتنه 88 به وضوح دستي از بيرون در كار بود. خانم كلينتون هيچ ابايي نداشت كه بگويد دولت امريكا براي حمايت از آشوبگران اقدامات پنهان زيادي انجام داده كه نمي تواند آنها را بازگو كند. دولت انگليس هم روزي نبود كه ايران به اقدام در شوراي امنيت يا جاهاي ديگري همان حوالي تهديد نكند. پيش از فتنه، بسياري از اهل آن دوره گردي هايي مفصل در كشورهاي اروپايي، عربي و حتي در خود امريكا داشتند و پس از فتنه هم از آنچه مي كردند معلوم بود نسخه اي از پيش نوشته شده را اجرا مي كنند كه قبلا وقتي ديگر و جايي ديگر تدوين شده است. در انگليس اما ساكنان وايت هال به هيچ معنايي نمي توانند از دخالت خارجي حرف بزنند الا به دو شكل. اول اينكه ادعا كنند ناآرامي هاي لندن و بيرمنگام كار قذافي است كه گفته اند! و دوم هم اينكه امريكا را مسبب بلايي بدانند كه در حال نازل شدن بر سر كل جامعه اروپايي است كه البته جرئتش را ندارند.
بلي؛ به معنايي روشن و سر راست مقام هاي انگليسي مي توانند ادعا كنند واشينگتن باني اين ناآرامي ها در لندن است منتها به اين شرط كه بپذيرند در اجرا شدن همه آن اقداماتي كه منجر به اين ناآرامي ها شده با امريكا سهيم بوده اند. امروز تمام جهان - به استثناي ملت هاي مستقل كه امريكايي ها خيال مي كنند آنها را «منزوي» كرده اند- چوب سوءمديريت اقتصادي و كار نابلدي حاكمان واشينگتن را مي خورند. اكنون سرعت تبديل دلار به يورو و يورو به ارزهاي ديگر در تمام جهان و از جمله اروپا خيره كننده است. حالا تصور كنيد در شرايطي كه نفت به عنوان حياتي ترين كالاي مورد مبادله در جهان هنوز به دلار خريد و فروش مي شود، كاهش ارزش دلار چه بلايي بر سر كشورهاي بيچاره اي مي آورد كه حيات و ممات خود را به اقتصاد نيمه جان امريكا متصل كرده اند. صورت مسئله اكنون اين است: امريكا قادر به پرداخت بدهي هايش نيست، وقتي اين بدهي ها پرداخت نشود بانك هاي اروپايي به شدت مشكل نقدينگي پيدا مي كنند، پس چاره اي نمي ماند الا اينكه از اتحاديه وام بگيرند و اتحاديه هم براي اينكه ميلياردها دلار وام به بانك هاي رو به ورشكستي اروپايي پرداخت كند يك راه بيشتر ندارد و آن هم اينكه تا مي تواند يورو چاپ كند. معناي اين روند چيست؟ افزايش نقدينگي، توليد تورم و باز هم تورم! واقعا شايد بد نباشد اگر در انگليس دنبال آن عامل خارجي بگردند كه آنها را در مرحله فروپاشي اقتصادي قرار داده است ولو اينكه به تجربه آموختن از اين جست وجو هيچ اميدي نيست.
و نهايتا در فتنه 88 از همه مظلوم تر نظام جمهوري اسلامي بود. در حالي كه نظام در سال 88 در اوج قدرت قرار داشت كساني با دروغ و تهمت جمعي را فريفتند و به خيابان كشاندند و بعد هم وقتي ديدند هيچ امكاني براي مقابل نهادن مردم و نظام وجود ندارد و پايه هاي اين سيستم محكم تر از آن است كه بتوان آن را با «سيلي از دروغ» ويران كرد به خانه هاي خود خزيدند و حالا همه هنرشان اين است كه از پشت كي بورد به مبارزات قهرمانانه شان ادامه بدهند. پس از فتنه هم آنكه زودتر از همه به حساب خود رسيد نظام مظلوم جمهوري اسلامي بود. ماموران زحمت كش خود را كه خطايي كرده بودند بي ملاحظه مجازات كرد. در انگليس اما نخواهيد شنيد كه ماموري مجازات يا فرمانده اي بركنار شود. حقوق بشر فقط تيتري است در روزنامه ها براي قرار گرفتن كنار نام كشورهايي مانند ايران و الا در انگليس ظاهرا حق هيچ بشري نقض نمي شود. دادگاه تشكيل مي شود اما نه براي محاكمه حاكمان فاسد بلكه براي اينكه محاكمه جوان معترض 24 ساعته باشد. هيچ مقامي در دولت انگليس نخواهد گفت كه سيستم اين كشور نياز به اصلاحات دارد. هيچ كس نخواهد پرسيد اين خانم ملكه از پول ماليات چه كساني لباس هاي فاخر مي خرد، غذاهاي رويايي مي خورد و دور دنيا را به تفريح مي گردد. هيچ دولتمرد انگليسي هم نخواهد گفت كه بايد با معترضان گفت وگو كرد. درست مثل بحرين، حقوق شهروندي مساوي كشك، لازم اگر شد با تانك هم به جان مردم مي توان افتاد فقط به اين دليل كه مي پرسند پول بي زبان آنها در جيب و حساب عده اي مفت خور چه مي كند؟
آنچه غرب بايد نگران آن باشد تبديل شدن فروپاشي اقتصادي به فروپاشي اجتماعي و سياسي است و اين روندي محتوم است. مباني تمدني كه 300 سال است بر محور تعقيب بي قيد و شرط هوي و هوس و انكار فضيلت هاي اجتماعي مانند عدالت و خير بنا شده در حال فرو ريختن است. نوبت بعدي از آن امريكاست. مسئله فقط زمان است نه چيز ديگر.
مهدي محمدي

پرده برداري از راز استاكس نت در تپه هاي تل آويو- حيفا

سرويس سياسي-
هفته نامه آلماني اشپيگل در گزارشي از نحوه ساخت ويروس استاكس نت براي تخريب فعاليت هاي هسته اي ايران آن را طرحي از جانب سازمان جاسوسي موساد دانست.
اين هفته نامه كه سابقه فعاليت آن نشان مي دهد كه دسترسي ويژه اي به منابع جاسوسي و اطلاعاتي دارد در آخرين شماره خود پرده از رازهاي سازمان جاسوسي موساد در ساخت اين ويروس برداشت.
اشپيگل ايده ساخت استاكس نت را مصادف با آخرين روزهاي رياست مئير داگان رئيس سابق موساد بر اين سازمان جاسوسي كه بر فراز تپه هاي جاده تل آويو- حيفا قرار دارد ارزيابي مي كند و مي نويسد: در آخرين روز رياست مئير داگان، قرار بود در جمع خبرنگاران در تپه تل آويو- حيفا با حضور وي فرايند مبارزه موساد با برنامه اتمي ايران كه به عنوان يادگاري از داگان برجاي مانده بود به نوعي رسانه اي و مستندسازي شود و وي در اين ديدار تلويحا به عمليات سايبري اشاره كرد بي آنكه نامي از استاكس نت بياورد.
اين مجله آلماني در ادامه هدف از طراحي استاكس نت را مقابله با ايران در فضاي مجازي به جاي فضاي متعارف و حقيقي مي داند و به راهبردهاي داگان در اين زمينه اشاره مي كند و مي نويسد: «در آن دعوت، مئير داگان با تمام قوا در مورد خطرات احتمالي حمله نظامي به ايران سخن گفت و اظهار داشت: هرگونه حمله به ايران، منطقه از جمله حزب الله لبنان، حماس فلسطين و احتمالا سوريه را به آتش خواهد كشيد. رئيس در شرف خداحافظي موساد سپس اين استنباط را كه حمله نظامي مي تواند برنامه اتمي ايران را متوقف كند، اشتباه دانست و ابراز داشت: اين حمله، تنها مي تواند بطور موقتي، ادامه برنامه اتمي ايران را آهسته و كند كند. به همين علت بود كه رئيس سابق موساد، به شدت مخالف بمباران (هوايي) تاسيسات اتمي ايران بود.»
اشپيگل در ادامه با اشاره به رد پاي عاملين اين ويروس پس از ناپديدشدن مي نويسد: در آن زمان افرادي كه استاكس نت را هدايت مي كردند پس از فعال سازي متواري و ناپديد شدند اما دست كم شركت سايمنتك توانست ردپايي كه عاملان اين ويروس از خود بجا گذاشته بودند دنبال كند.
اين هفته نامه آلماني سپس به مصاحبه با دو هكر پرداخته كه تاييد مي كنند در فرايند نگارش استاكس نت براي رژيم صهيونيستي مشاركت داشته اند.
در ادامه اين گزارش اين جنگ سايبري را يك جنگ يهودي دانسته و نوشته است: اين ويروس زماني متوقف مي شود كه حجم آن به ارزش 19790509 برسد. به اعتقاد كارشناسان شركت سايمنتك: اين، نوعي كد (برنامه نويسي رايانه اي) است. تاريخي كه براي اين كد درنظر گرفته شده است، نهم مه سال 1979 است كه مصادف با روز اعدام حبيب القائيان، بازرگان يهودي ساكن تهران است.
اشپيگل هزينه هاي صرف شده انساني و مالي را براي اين ويروس اين گونه برآورد كرده است.
نتايج تجزيه و تحليل هاي انجام شده از سوي آژانس جاسوسي و اطلاعات اروپا با طبقه بندي سري كه به رويت هفته نامه آلماني اشپيگل نيز رسيد نشان داد احتمالا براي توسعه ويروس استاكس نت، يك برنامه نويس، دست كم سه سال با يك هزينه چند ده ميليوني بكارگيري شده است. در همين حال شركت سايمنتك نيز به سهم خود معتقد است فقط انجام آزمونها و تست هاي لازم در تاسيسات شبيه سازي شده (اتمي) به پنج تا ده برنامه نويس به مدت شش ماه نياز داشته اند.»
اين هفته نامه با اشاره به تاثيرات جهاني استاكس نت مي نويسد: «ويروس استاكس نت، نگاه جهان را به حملات ديجيتال بطور اساسي و بنيادين تغيير داد. دولت آمريكا به تازگي، دكترين جديدي را در خصوص جنگ سايبري تعريف كرده است كه يك حمله سايبري را به عنوان يك جنگ متعارف قلمداد مي كند. روبرتا استمپفلاي از اداره امنيت داخلي آمريكا هفته گذشته در خصوص كد استاكس نت كه اكنون براي همگان، هويدا و در دسترس شده است، هشدار داد: اين امكان وجود دارد كه برخي برنامه نويسان و هكرهاي مقلد و دنباله رو بتوانند از اين ويروس (براي خرابكاري هاي بعدي شان) الهام گيرند.»

ابر (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: اعتراضات و خيزش هاي عمومي سراسر انگليس را فرا گرفته و مردم در اعتراض به رژيم فاشيست اين كشور به خيابان ها ريخته اند.
گفت: خب! ديگه چي؟!
گفتم: ديروز مردم انگليس شعار مي دادند «ما رژيم سلطنتي نمي خواهيم».
گفت: ولي برخي از مدعيان اصلاحات از دولت انگليس حمايت كرده و نوشته بودند كه دولت انگليس از اين ناآرامي ها نگراني ندارد!
گفتم: همه رسانه هاي غربي با پخش فيلم تظاهرات و آشوب ها، اين خيزش را بي سابقه دانسته اند و حتي دولت انگليس اعتراف كرده كه در شرايط بسيار شكننده اي قرار دارد.
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: نوكر يكي از خان ها توي قهوه خونه روستا مي گفت؛ ارباب من هر شب سوار ابرها ميشه و يك چرخي توي آسمون ميزنه و برمي گرده. روستائيان كه خيلي تعجب كرده بودند از خان پرسيدند، اين يارو چي ميگه؟ و خان گفت؛ چرند ميگه، من نمي تونم از جام بلند بشم. وقتي روستائيان به نوكر خان گفتند؛ خان كه حرف تو رو تكذيب مي كنه! يارو با عصبانيت گفت؛ خان غلط كرده به قبر پدرش خنديده! من مي دونم كه هر شب سوار ابرها ميشه!

حجت الاسلام نواب: نقد جريان انحرافي نبايد به ناديده گرفتن خدمات دولت منجر شود

معاون سياسي جامعه روحانيت مبارز تأكيد كرد كه نقد عملكرد و تفكرات جريان انحرافي نبايد به ناديده گرفتن خدمات دولتي منجر شود.
حجت الاسلام «سيدابوالحسن نواب» به حضور جريان انحرافي در دولت اشاره كرد و اظهار داشت: جريان انحرافي وجود دارد اما اينكه بخواهيم به وسيله جريان انحرافي به رئيس جمهور ضربه بزنيم درست نيست؛ نبايد به رئيس جمهوري كه در عمل به خوبي كار مي كند به بهانه جريان انحرافي به وي حمله شود.
وي با بيان اينكه نبايد جريان انحرافي بهانه اي براي از ميدان به در كردن رقيب باشد، تصريح كرد: كار فرهنگي در خصوص اينكه گروه انحرافي چيست خوب است چرا كه برخي از اقدامات اين جريان به اعتقادات مردم و شيوه هاي دستيابي به حقيقت بازمي گشت.
حجت الاسلام نواب در ادامه با تأكيد بر اينكه مرزبندي با انحراف سال 90 و جريان انحرافي يك شاخص است، اضافه كرد: اين جريان انحرافي نقطه مهم نيست؛ كشور ما به قدري آبستن حوادث است كه شايد تا 6 ماه ديگر يك جريان انحرافي يا يك فتنه قوي تر به وجود آيد.
وي با بيان اينكه اتاق فكرهاي سازمان هاي جاسوسي مثل سيا و موساد لحظه به لحظه طراحي كرده و افرادي را در كشور به دام مي اندازند، اظهار داشت: فتنه 88 و جريان انحرافي آغاز سال 90 براي ما اصلاً موضوعيت ندارد، يكي از شاخص هاي اصولگرايي مقابله با فتنه و هر نوع تفكر انحرافي است.
معاون سياسي جامعه روحانيت اضافه كرد: اصولگرايان يا هر فردي كه با شعار اصولگرايي روي كار بيايد و نماد اصولگرايي تلقي شود يا هر جرياني كه گفتمان اصولگرايي را تقويت كند تا زماني كه با رهبري هم نوا، همكار و هماهنگ باشد مردم براي آن احترام قائل هستند؛ در جريان اخير ديديم مادامي كه زاويه با رهبري احساس شود مردم با آن جريان، نماد و گفتمان رودربايستي ندارند و پشت سر رهبري قرار مي گيرند.
حجت الاسلام نواب كه با فارس گفت وگو كرده خاطرنشان كرد: اصلاح طلب ها يك جريان نيستند؛ بلكه برخي از آنها وفادار به انقلاب اسلامي هستند؛ اما عده ديگر آنها خارج نشين بوده يا با آنها ارتباط دارند و يا برانداز و ساختارشكن و يا در فكر براندازي و لائيك هستند؛ اين مساله نيز در اصولگرايي جور ديگري وجود دارد يعني در جريان اصولگرايي از بچه هاي بسيجي حزب اللهي ناب گرفته تا كساني كه نان اصولگرايي را مي خورند، حضور دارند.

عضو مجلس خبرگان: فتنه گران صلاحيت ورود به عرصه انتخابات ندارند

آيت الله عبدالنبي نمازي كساني را كه در فتنه 88 دخالت و نقش داشتند فاقد صلاحيت براي ورود به عرصه انتخابات دانست.
عضو مجلس خبرگان رهبري، در خصوص صلاحيت خواص مطرود در فتنه 88 در انتخابات مجلس اظهار كرد: كساني كه در فتنه 88 دخالت مستقيم و نقش رهبري داشتند به طور قطع، صلاحيت ورود به عرصه انتخابات به عنوان نمايندگان ملت را ندارند.
وي ادامه داد: كساني هم كه اشتباه كردند يا با علم و آگاهي در برابر نظام و ملت و مصالح ملي تا آخر لحظات ايستاده و اظهار پشيماني هم نكردند، اينها نيز واجد شرايط نيستند و صلاحيت واگذاري هيچ سمت و مسئوليتي در نظام جمهوري اسلامي را ندارند.
عضو مجلس خبرگان در مورد حضور آن دسته از خواص كه در فتنه 88 سكوت كردند در انتخابات مجلس گفت: سكوت اين خواص نيز نشانه بي تفاوتي، تاييد عملكرد و رضايت باطني نسبت به عملكرد فتنه گران است و الا نمي شود كسي يك مبارزه اي را عليه مصالح ملي ببيند و نسبت به آن ساكت باشد.
وي كه با فارس گفت وگو كرده، با اشاره به موضع مقام معظم رهبري در جريان فتنه 88 و سخنراني صريح ايشان ابراز داشت: پيام سكوت كساني كه با وجود موضع صريح و شفاف رهبري، ايشان را همراهي نكردند تاييد آشوبگران و فتنه گران است.
در همين حال، عشرت شايق عضو جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي نيز تصريح كرد، افرادي كه براي ورود به فضاي انتخابات شرط و شروط مي گذارند، خود مشروط بوده و از فقر سياسي رنج مي برند.
شايق در گفت وگو با «ايرنا»، ادامه داد: آنها همان كساني هستند كه فتنه 88 را بوجود آورده و حرص و طمع سلطه جهاني را تقويت كردند.

چمران: اصولگرايان در صورت اتحاد موفق مي شوند

يك عضو ائتلاف آبادگران در خصوص فعال بودن اين ائتلاف در انتخابات پيش روي تصريح كرد كه هنوز تصميمي در اين زمينه نداريم.
مهدي چمران در گفت وگو با ايسنا با بيان اينكه نمي دانم ائتلاف آبادگران در انتخابات فعال خواهد بود يا نه، پيرامون وحدت اصولگرايان خاطرنشان كرد: اگر متحد وخالص باشيم موفق مي شويم.
ائتلاف آبادگران در انتخابات دور دوم شوراهاي شهر و روستا كه به پيروزي اصولگرايان انجاميد اعلام موجوديت كرد.

تايم: اوضاع آمريكا نيز وخيم است اما اردنگي را به اروپا بزنيد! (خبر ويژه)

مجله تايم معتقد است مردم جهان به خاطر بحران هاي اقتصادي بايد اردنگي خود را به اروپا و نه آمريكا بزنند.
تايم درباره بحران اقتصادي اخير آمريكا خاطرنشان مي كند: رشد كند اقتصادي در آمريكا بهبود اقتصاد جهاني را به طور كامل مورد تهديد قرار داده و آشوب بازار بورس در وال استريت، بازارهاي جهاني را از لندن تا سئول به آشوب كشاند. در حال حاضر به آساني مي توان از آمريكا به خاطر بيماري هاي اقتصادي جهان خشمگين بود. شايد چنين احساسي در تيتر روزنامه چيني گلوبال تايمز خلاصه شده باشد كه نوشت: «جهان بايد به آمريكا اردنگي بزند.» درست است. آمريكا منشأ بسياري از ترديدها در روزهاي اخير بوده است ولي خطر واقعي براي اقتصاد جهاني در جاي ديگري قرار دارد، در اروپا. اگر قرار است كه يك بحران مالي ديگر داشته باشيم، احتمال زيادي وجود دارد كه در حوزه يورو آغاز شود. هر چند كه در سطح كلان، مي توان گفت كه آمريكا از نظر اقتصادي در حال حاضر در وضعي بسيار وخيم تر از اروپا قرار دارد اما اعضاي اتحاديه اروپا مايل نيستند فداكاري هاي لازم براي حل بحران بدهي را به عمل آورند. درست است كه شكاف هاي سياسي جدي در آمريكا وجود دارد، ولي حداقل اين كه همه معتقدند كه به نفع يك كشور عمل مي كنند و اصلاحات لازم، هر چند كه دردناك باشد، در درجه اول اقتصادي هستند. از سوي ديگر، براي اين كه بحران بدهي اروپا واقعا حل شود سطحي از ائتلاف سياسي و اقتصادي لازم خواهد بود چيزي كه هيچ يك از اعضاي حوزه يورو تاكنون مايل به ملاحظه آن نبوده است.
نويسنده تايم با اعتراف به وخامت اوضاع اقتصادي در آمريكا نوشت: درست است اوضاع آمريكا به هم ريخته است و بهبود براي مدتي به كندي صورت خواهد گرفت، ولي آمريكا فعلا از يك بحران بدهي قطعي به دور است. اما مي توان به آساني سناريويي را پيش بيني كرد كه در آن بحران بدهي يك عضو منفرد در حوزه يورو (يك عضو بزرگ مانند اسپانيا يا ايتاليا) به سرعت از كنترل خارج شده و رهبران حوزه در متوقف كردن آن بي ميل يا ناتوان هستند. در چنين حالتي، بدهي قطعي اروپا به چيزي مسموم مانند ورشكستگي اقتصادي سال 2008 تبديل خواهد شد كه نظام بانكي اروپا را مختل و موج وحشت به سراسر جهان ارسال خواهد كرد. سپس مي توانيم يك بحران مالي زشت ديگري را تجربه كنيم. فقط مي گويم كه در حال حاضر اروپا خطري بزرگتر از آمريكا براي اقتصاد جهاني مي باشد. بنابراين شايد بهتر آن باشد كه جهان به اروپا اردنگي بزند نه آمريكا.

دفاع ناشيانه جريان روشنفكري بيمار از اربابان انگليسي (خبر ويژه)

در پي موج سنگين اعتراضات مردمي عليه دولت انگليس، برخي از روزنامه هاي مدعي اصلاحات چنانكه گويي براي حمايت از اقدامات دولت ديويد كامرون اعلام وكالت كرده باشند، در مقام وكيل مدافع به صحنه آمده اند! روزنامه هاي شرق و روزگار كه گويا همپوشاني راهبردي نيز دارند مهم ترين ستون روزنامه شان را به تطهير دولت انگليس در سركوب مردم اختصاص دادند.
گفتني است كه از قضا نويسنده مشترك سرمقاله شرق و سرمقاله روزگار به فاصله زماني سه روز كسي نيست جز جناب صادق زيباكلام! كه در حمايت از انگليس يد طولايي دارد.
زيباكلام ابتدا چهارشنبه -19/5/90- در سرمقاله شرق مي كوشد تا حوادث انگليس را عادي جلوه دهد و در مقام كسي كه گويا از اطلاعاتي پشت پرده خبر دارد مي نويسد: «ظرف روزهاي آينده امواج اغتشاشات و ناآرامي ها فروكش خواهد كرد، تعدادي از بازداشتي ها آزاد خواهند شد و برخي ديگر به اتهام برهم زدن نظم، محاكمه و جريمه نقدي مي شوند. دولت انگلستان يك كميته حقيقت ياب مستقل را مأمور بررسي كل ماجرا خواهد كرد و دولت و جامعه درس هاي لازم از آن حوادث خواهد گرفت.»
وي همچنين ديروز [روز شنبه] در سرمقاله روزگار، روايت مسئولان ايران را روايتي برمي شمرد كه با واقعيت فاصله داشته و مزاح گونه است و مي نويسد: «چگونه ممكن است مسئولي در ايران باور كرده باشد حكومت انگلستان دارد مردمش را سركوب مي كند و خواهان توقف سركوب شده و به رهبران حكومت در انگلستان توصيه كند سعي كنيد با مردم تان گفت وگو كنيد؟»!!
صادق زيبا كلام كه گويا قصد كرده نه «صادق» باشد و نه «كلام زيبا» بگويد مدعي مي شود: «في الواقع فاصله يا شكاف ميان واقعيت و درك مسئولان ما از واقعيت آنقدر زياد است كه انسان نمي داند در قبال روايت و واكنش مسئولان ما از حوادث انگلستان بايدگريست يا خنديد؟»
زيباكلام در بيان به اصطلاح دليل براي ادعاهاي واهي اش همچون يك گزارشگر مي نويسد: «در چهار، پنج شبي كه ناآرامي ها لندن، بيرمنگام، منچستر، ليورپول و ساير شهرهاي بزرگ انگلستان را به لرزه درآورد پليس انگلستان حتي يك گلوله پلاستيكي هوايي هم شليك نكرد.»[!]
وي حتي بدون آنكه منبع گفته هايش را ذكر كند ادامه مي دهد: «نه يك گلوله پلاستيكي، نه يك گاز اشك آور، نه يك شوكر، نه يك باتوم برقي، نه يك ضربه غيربرقي از ناحيه پليس انگلستان به تظاهرات كنندگان و اغتشاشگران وارد نشد.»
افاضات- بخوانيد اضافات- آقاي زيباكلام در سر و دست شكستن براي دولت انگليس در حالي است كه اتفاقا بنابر گزارش منابع خبري و رسانه اي غربي، آقاي زيباكلام با واقعيت فاصله اي معنادار دارند. روزنامه تايمز گزارش داد بازداشتگاه هاي لندن مملو از مردم معترض- و نه اغتشاشگر- است.
گزارش خبرگزاري آلمان نيز بيانگر آن است كه پليس انگليس اعلام كرد كه جواني 26 ساله پس از آنكه با گلوله پليس مجروح شد به بيمارستان منتقل و در آنجا جان سپرد. كشته شدن اين جوان با ضرب «گلوله» همان روزي است كه آقاي زيباكلام براي شرق در حال سرمقاله نوشتن بوده است.
آقاي زيباكلام نه خبر استقرار 16هزار پليس به دستور مستقيم ديويد كامرون را ديده اند- يا نخواسته اند كه ببينند- و نه مصاحبه «كامرون» را كه گفته بود: 16هزار پليس در خيابان هاي لندن تا پايان هفته باقي مي مانند. تا اين لحظه تعداد كشته ها به 6 نفر رسيده و حتي منابع خبري انگليسي نيز اعلام كرده اند. اكنون بايد پرسيد به حال زيباكلام بايد گريست يا خنديد؟

سردبير روزنت در پاريس نفوذي كيهان است؟! (خبر ويژه)

يك عضو فراري گروهك منافقين، سردبير سايت ضدانقلابي روزنت در پاريس را نفوذي جمهوري اسلامي و كيهان معرفي كرد.
ايرج مصداقي كه سال 1361 به خاطر عضويت در گروهك منافقين دستگير شد تا سال 1371 در زندان بود و سال 73 از كشور خارج شد و مجددا به منافقين پيوست. وي ضمن مقاله اي درباره هوشنگ اسدي نوشت: مقاله جديد هوشنگ اسدي به نام «من شاهم» و همچنين مطلب او در رابطه با احمد اللهياري و تلاش بي وقفه اش براي خاك پاشيدن در چشم حقيقت مرا وا داشت تا مواردي چند در رابطه با او را نوشته و پرده از بخشي از اقدامات او بردارم. هوشنگ اسدي متاسفانه همچنان مشغول توطئه چيني است. سال گذشته با انتشار مقاله تحت نام « چه كساني تيغ زنگيان مست را تيز كردند» در نشريه وزين آرش
46 /646/ http://wwwarashmagcom/content/view با ارائه اسناد و مدارك به نقش هوشنگ اسدي در تئوريزه كردن بحث «تهاجم فرهنگي» پرداختم. هوشنگ اسدي كه دفاعي در برابر نوشته هاي كينه توزانه اش عليه روشنفكران ايراني نداشت بدون آن كه توضيحي در رابطه با نوشته من ارائه دهد با خدعه و فريب متني را تهيه كرد و بدون آن كه مسئوليت آن را به عهده گيرد تعدادي از همكارانش در سايت روز آنلاين را به دفاع از خود پشت آن آورد. جوري هم وانمود كرد كه انگار نه انگار كه باني اين لشكركشي خود اوست.
وي افزود: بعد از مرگ احمد اللهياري، هوشنگ اسدي در تاريخ 3 بهمن 6138 مدعي شد سلسله مقالات عليه روشنفكران ايراني كه در مقاله مزبور به آن ها اشاره كرده بودم را احمدي اللهياري نوشته و به نام او 12 سال پيش در كيهان چاپ كرده بود. تا روزي كه اللهياري زنده بود و مي توانست از خود دفاع كند، اسدي چنين چيزي نمي گفت حالا كه وي مرده و دستش از دنيا كوتاه است، اسدي هم زبانش باز شده است! گويا تا زماني كه اللهياري زنده بود از او خجالت مي كشيد چنين چيزي را بگويد. وي با متهم كردن هوشنگ اسدي به نفوذي كيهان افزود؛ البته اين احتمال وجود دارد كه اسدي با همكاري احمد اللهياري و امثال او دست به كارهاي مشابهي زده باشد. براي همين تا زماني كه وي زنده بود در اين زمينه سكوت اختيار كرده بود تا مبادا رازهاي پنهاني برملا شوند.
انتشار مقاله مصداقي درباره هوشنگ اسدي در حالي است كه سايت وابسته به وي و همسر او (نوشابه اميري) هر چند وقت يكبار حملاتي را متوجه كيهان مي كنند.

رفتي انگليس نامه بنويس! (خبر ويژه)

رئيس و عضو گروهك يك نفره «شوراي هماهنگي سبز» در كوران جنبش اجتماعي محرومان انگليس با شبكه دولتي بي بي سي مصاحبه كرد اما حتي يك كلمه نيز درباره اوضاع آشفته لندن و ديگر شهرهاي انگليس كه دهها هزار پليس را به خيابانها كشانده هيچ نگفت.
اردشير اميرارجمند بي آن كه به كشته شدن 5 نفر و بازداشت بيش از 1500نفر در چند روز و نقض گسترده حقوق بشر اشاره كند، به توجيه و تأويل حضور انواع گروهك هاي ساختارشكن در فتنه سبز پرداخت. مشاور فراري موسوي درباره سؤال بي بي سي مبني بر اينكه مخالفان در خيابان ها عليه اصل جمهوري اسلامي شعار دادند، آيا نظرات چنين طيفي در شوراي هماهنگي نماينده دارد؟» با نقيض گويي تمام اظهار داشت: «قطعا مي بايست كه نظرات و ديدگاههاي تمامي اعضاي جنبش در اين شورا مطرح گردد؛ ما در شورا جناح هايي داريم كه معتقد هستند تنها مي بايست در نفرات تغييراتي حاصل شود و قانون اساسي كنوني عيب و نقصي ندارد. عده اي ديگر معتقدند كه سيستم و نهادها و همچنين قانون اساسي داراي ايراد و مشكل است. عده اي اصل ولايت فقيه را قبول دارند و عده اي بر اين عقيده هستند كه اصل ولايت فقيه بايد برداشته شود. بنابراين جنبش سبز جنبشي متكثر است. اما شورا بر اساس قدر مشترك عمل مي كند؛ اين قدر مشترك عبارت است از حركت در چارچوب قانون اساسي و حركت در چارچوب قانون اساسي به آن معني نيست كه هدف، قانون اساسي باشد»[!]
وي با حتمي دانستن وجود گروهي كه خواهان روي كار آمدن حكومتي سكولار هستند و جمهوري اسلامي را قبول ندارند، تاكيد كرد: «در شورا نظرات تمامي طيف ها مطرح مي شود و ما از تمامي طيف ها مشاوراني داريم. ما وجود بخش هاي گوناگون در جنبش سبز را تكذيب نمي كنيم و تمامي طيف ها بايد مورد توجه قرار بگيرند و مورد توجه قرار گرفتن هم تنها به تعداد و پايگاه مردمي نيست.»
وي افزود: «وجود طيف سكولار هم مسئله اي حتمي است و حتما مي بايست نقطه نظرات آنها هم در تمامي تصميم گيري ها مورد توجه قرار بگيرد. ما مي بايست تا آنجا كه مي توانيم از همه گروهها نماينده داشته باشيم. من به دلايل معذوريت هايي كه دارم نمي توانم تمامي طيف هايي كه در شوراي هماهنگي راه سبز اميد نماينده دارند را خدمت شما نام ببرم.[!!]
معذوريت اميرارجمند در نام بردن از گروهك هايي چون سلطنت طلبان، منافقين، پژاك، ريگي، تندر، بهائيت و... به عنوان همراهان فتنه سبز در حالي است كه شخص اميرارجمند از گذشته ارتباطات وثيقي با گروهك منافقين دارد. همچنين بايد درنظر داشت كه فتنه گران در مقاطع مختلف علنا با اسلام و قانون اساسي و ولايت فقيه معارضه كردند و علنا قصد براندازي داشتند اما منزوي و انگشت نما شدند.
مشاور متواري موسوي در اين مصاحبه نيز به سياق همه اظهارنظرهاي قبلي درباره ماهيت شوراي هماهنگ سبز، گفت: به دلايل امنيتي از ذكر نام و تعداد اعضاي شورا معذورم. اما افراد و طيف هاي متفاوت و متكثري وجود دارند.
گفتني است اردشير اميرارجمند در ميان گروههاي اپوزيسيون به «مدحي شماره2» معروف است. گروههاي ضدانقلاب، درباره چگونگي خروج وي از كشور، در حالي كه از زندان به مرخصي آمده و تحت مراقبت شديد ماموران اطلاعاتي بود، مشكوك هستند و معتقدند شوراي موسوم به «شوراي هماهنگي سبز» از سوي وزارت اطلاعات راه اندازي شده است!

دانشجويان صهيونيست: تل آويو رابه لندن دوم تبديل مي كنيم (خبر ويژه)

دانشجويان معترض در تل آويو به دولت صهيونيستي هشدار دادند اگر به خواسته هاي معترضان توجه نشود، اسرائيل و تل آويو به انگليس و لندن دوم تبديل خواهند شد.
گزارش وزارت خارجه اسرائيل حاكي است: گروههايي از معترضان خياباني همچون اتحاديه دانشجويان اسرائيل به نخست وزير هشدار دادند اگر به مشكلات و مطالبات رسيدگي نشود، آنها هم مانند معترضان انگليسي دست به اقدامات خشم آلود خواهند زد.
راديو اسرائيل هم گفت؛ اتحاديه دانشجويان به بنيامين نتانياهو هشدار داده كه آنچه در انگليس رخ مي دهد مي تواند زنگ خطري براي او باشد.
در همين حال راديو فرانسه با اشاره به دور جديد اعتراض ها در تل آويو از روز گذشته نوشت: طبق نظرسنجي انجام شده در هفته گذشته، 88 درصد اتباع اسرائيل از جنبش خياباني حمايت مي كنند و 53درصد براي شركت در تظاهرات اعلام آمادگي كرده اند.
تل آويو هفته گذشته شاهد تظاهرات 300 هزار نفري بود. راديو فرانسه از قول استاو شيفر (يكي از سخنگويان تظاهركنندگان) گفت «نه تنها اين جنبش فروكش نخواهد كرد بلكه گسترش هم خواهد يافت و شاهد آن هم 80 اردوگاهي است كه در اكثر نقاط كشور برپاست» يكي از سران دانشجويان هم مي گويد «اگر مردم احساس كنند گفتگو با نتانياهو ممكن نيست و او صميمانه با آنها برخورد نكرده، ممكن است آتش خشمشان شعله بكشد.»
به هرحال روزي نيست كه در اسرائيل تظاهرات انجام نگيرد. از جمله حضور تظاهركنندگان در برابر در خانه نخست وزير است كه شعار مي دادند بي بي [بنيامين] برو!
در برابر اين تظاهرات و استمرار آنها، «آويگدور ليبرمن»، وزير امور خارجه رژيم صهيونيستي با هدف رد گم كني مي گويد «مشكل شماره يك اسرائيل مسائل اجتماعي نيست بلكه ايران است كه مي تواند هر لحظه راكتي به قلب تل آويو پرتاب كند.»

واشنگتن: به شدت نگران افزايش موج ضدآمريكايي در مصر هستيم (خبر ويژه)

واشنگتن از فراگيري موج ضد آمريكايي در مصر ابراز نگراني كرد. ويكتوريا نولاند سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا خطاب به دولت مصر گفت: ما در مورد افزايش موج احساسات ضدآمريكايي كه سراسر مصر را فراگرفته است به شدت نگرانيم و اين نگراني ها را به اطلاع دولت مصر نيز رسانده ايم. تصور مي كنيم اينگونه نشان دادن آمريكا نه تنها اشتباه بلكه كاملا ناعادلانه است.
روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال نوشت: شوراي عالي نظامي حاكم بر مصر بارها سازمان هاي غيردولتي مصري را كه از آمريكا كمك مالي دريافت مي كنند، خائن خوانده و همين مسئله بر فراگيرتر شدن احساسات ضدآمريكايي در آن كشور دامن زده است.
در حالي كه نخستين انتخابات دوره پس از مبارك در مصر روز به روز نزديك تر مي شود، رهبران جناح هاي سياسي، نگراني روزافزون خود را نسبت به كمك هاي مالي عظيم آمريكا به سازمان هاي غيردولتي مهم در سرتاسر مصر ابراز كرده اند. گزارش ها حاكي از آن است كه آمريكا تاكنون وعده اعطاي كمك هاي بلاعوض بالغ بر 200 ميليون دلار با هدف به اصطلاح كمك به حضور آن ها در زندگي سياسي اين كشور را داده است.
اين در حالي است كه بسياري اين اقدام را به عنوان تلاش آمريكا براي خريد انتخابات و يا دست كم اعمال نفوذ نابجا بر آن و مصادره انقلاب مصر تلقي مي كنند.