انتظار دين از انسان
آيت الله محمد تقي مصباح يزدي دست كم، به همان اندازه كه ما در برابر شخص خود مسئوليت داريم، در برابر خانواده، فرزندان، همسايگان، شهروندان و تمام مسلمانان روي زمين نيز مسئوليم. حتي بالاتر از اين، ما در برابر تمام انسان هاي روي زمين مسئوليم. در واقع، اسلام و قرآن رحمت براي جهانيان است1 و ما به منزله كسي كه اين رحمت جهاني را به امانت در دست داريم، بايد آن را به ديگران برسانيم: ان الله يامركم آن تؤدوا الامانات الي اهلها؛2 «خداوند به شما فرمان مي دهد كه امانت ها را به صاحبانش بدهيد». سنت الهي بر اين قرار گرفته كه بعد از انبيا(ع)، پيروانشان، معارف ايشان را به ديگران برسانند؛ از اين رو بر ماست كه اسلام را به ديگران بشناسانيم و اگر كساني نيز پيش از اين، اسلام را شناخته و داخل آن شده اند، و نيازمند راهنمايي ما هستند، به ايشان ياري رسانيم. بديهي است كه در اين زمينه، مسئوليت ما در قبال مسلماناني كه وارد حوزه اسلام گرديده اند، در قياس با كساني كه هيچ شناختي از دين اسلام ندارند، جدي تر است؛ چه رسد به شيعياني كه افزون بر اسلام، مذهب حق يعني تشيع را شناخته اند، اما براي اجراي دينشان و تحقق بخشيدن به اهداف مذهبي شان، نيازمند كمك و راهنمايي ما هستند. بنابراين براي احياي دين در عالم، موظفيم اول در خانه خود، سپس شهر و پس از آن كشور خويش در اين امر به كساني كه نياز دارند، كمك و راهنمايي رسانيم و آن گاه در كشورهاي اسلامي، و سرانجام، در ساير كشورها به اين مسئوليت خود عمل كنيم. پس به يك معنا انتظار دين از ما اين است كه پيش از هر چيز، ما خود، به دين عمل كنيم، و در مرحله بعد، دين را به ديگران معرفي كنيم تا آنها هم مشمول اين رحمت الهي شوند؛ چون اين، رحمتي است كه خدا براي تمام انسان ها نازل كرده است و به ما هم دستور داده كه به اشخاص بي اطلاع، آگاهي رسانيم. بنابراين در جامعه اسلامي، فرد، تنها مسئول رفتار خود نيست، بلكه مسئوليت جلوگيري از گمراهي ديگران را هم برعهده دارد. هر فرد در جامعه اسلامي يك مسئوليت نظارتي دارد و بايد براي عملي شدن قوانين ديني در جامعه تذكر لازم را داده، اقدامات جدي اي را در اين زمينه انجام دهد. خداوند متعال، در ايران، افزون بر نعمت هاي فراواني كه در طول تاريخ به مردم ما داده، ميراث گران بهاي اهل بيت(ع) را نيز براي ما حفظ كرده است كه در هيچ جاي دنيا چنين نعمتي با اين وسعت و فراواني وجود ندارد. اين معارف والاي الهي به قيمت فدا شدن خون هاي پاك سيدالشهدا(ع) و يارانش و ديگر ائمه اطهار(ع) به دست ما رسيده است. افزون بر همه اين بركات، خداي متعال در اين عصر، نعمت بي نظيري را نصيب ملت ايران كرد و مسلمانان اين خطه را توفيق داد تا با ياري علماي دين، به ويژه امام خميني(ره) حكومتي براساس دين تأسيس كنند؛ چيزي كه تا پيش از آن تصور مي شد كه تا زمان ظهور ولي عصر(ع) امكان وقوع ندارد؛ و وضع كشور به گونه اي بود كه تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، در شهرهاي ديني و مذهبي هم، تعداد مشروب فروشي ها بيش از كتابخانه ها بود. يك دانشجو در محيط دانشگاه خجالت مي كشيد نمازش را بخواند؛ و كم كم كار به جايي مي رسيد كه دخترها حتي با روسري مجاز نباشند وارد دانشگاه شوند. حداقل وظيفه اي كه هر يك از ما در برابر اين نعمت بزرگ داريم اين است كه بكوشيم اين نعمت ها و اين عظمت و عزت را حفظ كنيم؛ و اين، جز با درك بيشتر اهميت وظايف اجتماعي خود و تلاش براي مصون نگه داشتن جامعه از آفاتي كه ممكن است اين نعمت را از ما باز پس گيرد به دست نمي آيد. حتي اگر هيچ دليل شرعي هم در اين زمينه وجود نداشت، همين حكم عقل به لزوم شكر نعمت در اين مسئله كافي است؛ علاوه بر دلايل نقلي و به ويژه آيات و رواياتي كه دلالت دارد كه شكر نعمت سبب حفظ نعمت مي گردد. از اين روست كه متكلمان در بحث ضرورت رفتن به سمت دين، تصريح مي كنند كه شكر منعم واجب است و به سبب شكر نعمت هايي كه منعمي به ما داده، بايد در درجه نخست بكوشيم او را بشناسيم و آن گاه اطاعت و عبادت او را به منزله شكر او به جاي آوريم. پس با چنين حكمي كه عقل به وجوب شكر منعم دارد، ديگر نيازي به دليل تعبدي نيست؛ هر چند در اين زمينه، دليل هاي خاص شرعي و تعبدي از كتاب و سنت هم وجود دارد كه ما را وادار مي كند تا درباره دين بينديشيم و وظيفه مان را در برابر ديگران انجام دهيم. امر به معروف و نهي از منكر در آيات و روايات آيات و روايات فراواني در حوزه بحث امر به معروف و نهي از منكر وارد شده است كه هرچند در گذشته به برخي از آنها در ضمن مباحث ديگر اشاره كرده ايم در اينجا برخي ديگر از آيات و رواياتي را كه در اين باب وارد شده است، بررسي مي كنيم تا اهميت اين بحث، بيش از پيش، مورد توجه قرار گيرد. 1- آيات الف) ارتباط ولايت با امربه معروف و نهي از منكر: در ميان همه آياتي كه بر امر به معروف و نهي ازمنكر دلالت دارند، اين دو آيه داراي ويژگي خاصي هستند: المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض يأمرون بالمنكر و ينهون عن المعروف و يقبضون أيديهم نسوا الله فنسيهم ان المنافقين هم الفاسقون؛3 «مردان و زنان منافق طرف دار يكديگرند. مردم را به كار زشت امر مي كنند و از كار نيك باز مي دارند و دست هايشان را به هم مي سايند. خدا را فراموش كرده اند و خدا نيز آنان را فراموش كرده است، كه منافقان مردمي فاسق و زشت كارند»، و والمؤمنون والمؤمنات بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصلاه و يؤتون الزكاه و يطيعون الله و رسوله أولئك سيرحمهم الله ان الله عزيز حكيم؛4 (مردان و زنان مؤمن دوست دار يكديگرند. مردم را به كار نيك امر مي كنند و از كار زشت بازمي دارند و نماز به پا مي دارند و زكات مي پردازند و خدا و پيامبرش را اطاعت مي كنند. البته خدا آنان را مشمول رحمت خود گرداند، و خدا صاحب اقتدار و درست كردار است». در اين آيات، خداوند متعالي مي فرمايد: «زنان و مردان مؤمن نسبت به يكديگر ولايت دارند، و در پرتو اين ولايت است كه امر به معروف و نهي از منكر مي كنند.» اين ولايت را به هر معنايي بگيريم، چه به معناي محبت و چه به معناي نوعي سلطه و قدرت قانوني، يا به هر معناي ديگر، چنين اقتضايي دارد كه مؤمنان يكديگر را از كارهاي زشت باز دارند. 1- انعام(6)، 09 2- نساء(4)، 85 3- توبه(9)، 76. 4- توبه(9)، 17. پاورقي
|