(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 30 مرداد 1390- شماره 20005

نحوه برخورد با بدحجابي در گفت وگو با آيت الله سيداحمد خاتمي
خطر را باور كنيد
حجاب را درست بنويسيم درشت ننويسيم!
محمدحسين صفار هرندي: «خاتون» عمليات فريب جريان انحرافي



نحوه برخورد با بدحجابي در گفت وگو با آيت الله سيداحمد خاتمي
خطر را باور كنيد

محمد صرفي
¤ به نظر شما اين بحث كه به جاي اقدام انتظامي در مورد حجاب بايد كار فرهنگي كرد، آيا تبديل به توجيهي براي بدحجابي و كنارآمدن با آن نشده است؟ به عقيده شما نسبت كار انتظامي و فرهنگي در اين حوزه چيست؟
- مسئله حجاب و عفاف و دغدغه حضور اين عنصر ارزشي در جامعه از اول انقلاب مطرح بوده و متاسفانه از آغاز تاكنون دو نظريه افراطي و تفريطي در اين عرصه مطرح بوده. يك نظريه نظريه اي است كه مي گويد براي مقابله با بدحجابي و بي حجابي فقط بايد برخورد كرد. آن هم برخورد فيزيكي.
نظريه دوم كه تفريطي است مي گويد فقط كار فرهنگي و برخورد قانوني را هم برنمي تابد. به استناد روايات اهل بيت عصمت و طهارت(ع) عرض مي كنم كه اين دو نظريه هر دو نادرست است.
يعني برخورد فيزيكي صرف، راهي ناصواب است و همين جا اين تذكر را بدهم كه در نظام جمهوري اسلامي هرگونه برخوردي بايد مطابق موازين قانوني و شرعي باشد و اگر قرار باشد هركس هرچند به بهانه امر به معروف و نهي از منكر برخورد فيزيكي داشته باشد، اين منجر به هرج و مرج مي شود و هرج و مرج خود منكر ديگري است. از سويي فقط كار فرهنگي هم جواب نداده و نمي دهد. شيوه درست همان است كه امام صادق(ع) طبق نقل ها فرموده كه بايد كار فرهنگي و اجرايي با هم صورت پذيرد. ترجمه حديث اين است؛ خداوند نخواسته زبان باز باشد (زبان نماد كار فرهنگي) و دست بسته باشد (دست نماد كار اجرايي). خداوند اين را خواسته كه اين دو با هم باز و با هم بسته شوند. بنابراين اينجا به صراحت مي گويم كه ما معتقديم براي گسترش حجاب وعفاف در جامعه هم بايد كار فرهنگي و هم كار اجرايي با هم صورت پذيرد و مفيدترين كار اجرايي همان اجراي مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي است كه 300 ماده دارد و براي 25 نهاد در اين زمينه تعيين تكليف كرده است.
¤ كارنامه هاي دستگاه هاي مختلف به خصوص دولت را در زمينه برخورد با ناهنجاري هاي اجتماعي و بطور ويژه مقوله حجاب وعفاف چطور ارزيابي مي كنيد؟
- در ارزيابي دستگاه هاي فرهنگي ضمن تقدير و تشكر از كارهاي خوبي كه برخي نهادها صورت داده اند بايد بگويم متاسفانه كار بايسته و در خور شأن اين عنصر مهم ارزشي صورت داده نشده است.
من ترجيح مي دهم به جاي نقد اين گونه سخن بگويم كه مسئله مقابله با ناهنجاري هاي فرهنگي كه از جمله آنها بدحجابي و بي حجابي است به مثابه يك عمليات است.
در عمليات رزمندگان ما چند لشگر هماهنگ مي شدند تا نقطه اي فتح مي شد. اگر يك لشگر نمي توانست در حوزه مأموريت خود درست عمل كند آن عمليات ناكام مي ماند. مسئله حجاب و عفاف هم يك عمليات فرهنگي است بايد صدا و سيماي جمهوري اسلامي به صورت بسيجي وارد عرصه كار بشود. كاري كه از سيماي جمهوري اسلامي انتظار مي رود فقط پخش سخنراني براي تشويق به حجاب نيست اگرچه اين هم لازم است. انتظار مي رود فيلم هاي بلند و كوتاه در رابطه با حجاب و عفاف و عواقب بد حجابي بسازند و خود نيز در برنامه هاي توليدي يا برنامه هايي كه پخش مي شود خط راهبردي شان رعايت اين مسئله باشد. رسانه ها نيز در اين عرصه كمك كنند. از سوي ديگر نيروي انتظامي به وظيفه قانوني خودش عمل كند. دستگاه قضايي در اين عرصه با هماهنگي در صحنه باشد و... بنابراين اگر بخواهد اين مسئله به نتيجه برسد اين هماهنگي لازم است.
بنده به عنوان طلبه اي كه بين مردم هستم انتظارم از دولت محترم و نهادهاي فرهنگي درون دولت اين است كه خطر را باور كنند يعني در حقيقت متدينين را باور كنند كه بشدت از گسترش بدحجابي ها كه بعضاً بي حجابي است، بشدت متاثر هستند و آن را خطري براي كيان انقلاب مي بينند. اگر اين باور در بين خدمتگزاران مسئول اين عرصه بوجود آيد قطعاً تلاش شايسته تقدير ديگري خواهند داشت و ما ديگر شاهد انتشار برخي نشريات و مقالات در عرصه تثبيت وضعيت نادرست كنوني حجاب و عفاف نخواهيم بود.
¤ عده اي مي گويند ما بايد امر به معروف كنيم و نه امر به واجب و همين طور نهي از منكر و نه نهي از حرام. پس اول بايد حجاب يك معروف و بي حجابي يك منكر در جامعه شود و سپس امر به معروف و نهي از منكر كرد. پاسخ جنابعالي به اين شبهه چيست؟
- تمامي فقهاي ما در كتاب امر به معروف و نهي از منكر تصريح دارند كه واجبات مصداق معروف و محرمات مصداق منكر است. بنابراين امر به معروف، يعني امر به واجبات و نهي از منكر يعني نهي از محرمات. نشانه اين بحث اين است كه آقايان مي گويند امر به مستحبات و نهي از مكروهات واجب نيست. پس اين سخن كه بايد ابتدا چيزي معروف شود تا امر به آن واجب باشد يا منكر شود تا نهي آن واجب شود مبناي فقهي ندارد. آري! آنچه در امر به معروف مهم است تحقق معروف است و آنچه در نهي از منكر مدنظر شارع است واقع نشدن منكر است و اين امر نياز به اين دارد كه كسي كه معروفي را ترك كرده آگاهش كنيد كه چرا واجب را ترك مي كند و كسي كه مرتكب منكري شده است، اول آگاهش كنيم كه كارش منكر است اگر تاثيرگذار بود وظيفه امر به معروف و نهي از منكر تحقق يافته و اگر تاثير نداشت نوبت مراحل بعدي است.
¤ تفكر غالب در دولت اصلاحات اين بود كه ما در دوره مدرن زندگي مي كنيم و مجبوريم ليبراليزم را به عنوان بخش جدايي ناپذير اين عصر بپذيريم. اين نگاه باعث رويه و اقدامات خاص اين دولت در عرصه فرهنگي شد كه البته با واكنش سخت مردم كشور هم روبرو شد: فكر نمي كنيد اگر ديگران هم با هر تابلويي بخواهند همين راه را در پيش بگيرند به سرنوشت همان قبلي ها دچار خواهند شد؟
- بنده در چند خطبه گذشته به صراحت سخن از ليبراليزم فرهنگي داشتم و اين خطر را متذكر شدم. اصولا تساهل و تسامح فرهنگي و از دين و ارزش هاي ديني كوتاه آمدن به بهانه هماهنگي با زمانه، ضدارزش است. اين تفكر زمينه ساز نمادهاي تهاجم فرهنگي است كه ما ديروز و امروز شاهد آنيم. تفكري كه مي گويد به چند تار موي زنان گير ندهيد، تفكري كه مي گويد اگر قدري روسري كنار رفت جاي نگراني نيست و مشكل ندارد، نتيجه اين تفكر همين ناهنجاري هاي فرهنگي است كه بخشي براي همگان محسوس است بخشي هم در برخي از جشن ها، نمايشگاه ها و برخي جشنواره ها خود را نشان مي دهد كه نمونه هايي را در گذشته ديديم.
انقلاب اسلامي با انگيزه تحقق احكام اسلامي، تحقق يافت.در اين عرصه نبايد هيچ گونه تساهل و تسامحي داشت. كمترين تساهل و تسامح را روح بلند شهيدان از ما نخواهند گذشت ما در طول 32 سال انقلاب هر جا به اسلام عمل كرديم، برد كرديم و هر جا عقب نشيني كرديم چه در عرصه فرهنگي و چه در عرصه سياسي و اقتصادي بازنده بوده ايم. سياست تساهل و تسامح ديروز و امروز و فردا و فرداها خطري بر كيان و روح انقلاب اسلامي است.
من اين سياست را كاملا ناموفق مي دانم. برخي مي گويند ما مي خواهيم 13 ميليون رايي كه به رقيب داده شد را جلب كنيم. اشتباه اينان اين است كه اولا آن 13ميليون در اولين اغتشاشات ريزش كرد، ريزش بسيار وسيع. كساني كه ماهيت سران فتنه را نمي دانستند و به آنها رأي داده بودند وقتي در عمل ديدند كه عملكردشان مورد تاييد دنياي استكبار قرار گرفته صادقانه عقب نشيني كردند و دست از حمايت برداشتند. ثانيا هدايت انسانها به راه حق مطلوب همه دلسوزان است. اما با چه شيوه اي؟ با دستمال كثيف نمي شود شيشه كثيف را پاك كرد. آيا با عقب نشيني از ارزش هاي ديني مي خواهند كساني را به سوي دين دعوت كنند؟ به سوي كدام دين مي خواهند دعوت كنند؟ اگر مي خواهند دعوت به اسلام ناب محمدي كنند، اين اسلام ناب با اين تساهل ها سازگار نيست. و اگر برآنند كه تغيير ماهيت و هويت بدهند، بدانند كه زيان كرده اند و به فضل خدا نمي توانند كمترين تاثيري در جهت تغيير ماهيت و هويت انقلاب اسلامي داشته باشند. هواداران دلسوز انقلاب اسلامي دلبسته به دين و ارزش هاي اسلامي هستند و مطمئنا در اين عرصه ذره اي عقب نشيني نمي كنند. خورشيد انقلاب اسلامي مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي اجازه ذره اي كوتاه آمدن از مباني انقلاب اسلامي را نخواهند داد.
¤ حجاب و عفاف يك عنصر محكم ديني است كه در قرآن و روايات به صراحت و روشني از آن ياد و بر آن تاكيد شده است. چرا عده اي از اين مقوله در راستاي رسيدن به اهداف خاص سياسي خود استفاده ابزاري مي كنند و آن را دستمايه اي براي اختلاف و تنش و دعواهاي سياسي قرار مي دهند؟
- مسئله حجاب در كل دنيا از حالت يك مسئله فرعي درآمده و يك مسئله اصلي شده است. هر دولتي كه مي خواهد با اسلام مخالفت كند مي گويد حجاب ممنوع و هر دولتي كه مي خواهد بگويد با مسلمان ها آشتي هستيم، مي گويد حجاب آزاد است. بنابراين نبايد نگاه ما به اين مسئله فرعي باشد.
درست فرموديد كه متأسفانه در كشور ما با اين مسئله سياسي برخورد مي شود و گاه تبليغاتي و آن هم تبليغات انتخاباتي مباحث بصورت مغالطه آميز مطرح شده و آنچه كه در اين بين گم مي شود تحقق مسئله حجاب است. گاه با گشت ارشاد مخالفت مي شود و مي گويند كه مسئله را انتظامي نكنيد. سخن بنده در اين رابطه اين است كه نيروي انتظامي بايد به قانون عمل كند و در هر موضوعي و از جمله مقابله با مفاسد برخورد انساني و توأم با مهر در رأس برنامه ها داشته باشد.
البته همين جا مي گويم براي ما آنچه مهم است اين است كه بدحجابي ها و بي حجابي ها در جامعه نباشد، اگر گشت ارشاد مرتكب تخلفي شد خود بايد پاسخگوي آن باشند.
ولي سخن ما اين است شما مي گوييد گشت ارشاد نه، خود در رابطه با حجاب چه كرده ايد؟ چه طرح عملي و اجرايي و موثري در رابطه با گسترش عفاف و حجاب به صحنه آورديد؟
در دوره وزير اسبق كشور جناب پورمحمدي، ايشان آمدند جامعه مدرسين در آنجا به ايشان گفته شد شما حجاب كارگزاران نظام كه از دولت حقوق مي گيرند را درست كنيد باقي اش بماند براي مرحله بعد. ايشان قول داد كه اين كار را مي كنيم اما در عمل ديديم كه كمترين گام در اين رابطه برداشته شد. نمي گويم آقاي پورمحمدي مقصر بود. سخن بنده با كساني كه مي گويند گشت ارشاد نه، اين است كه شما بياييد اقدامات اثباتي خود را در رابطه با گسترش حجاب نشان دهيد. مي گوييد نمي توان كوچه و خيابان را كنترل كرد، دانشگاه كه دست شماست. كارمندان ادارات كه حقوق بگير شما هستند. شما در اين رابطه كاري انجام دهيد. باز نمي گويم برخورد خشن با آنها داشته باشيد لااقل نشان دهيد كه اراده داريد در راستاي تحقق اين فريضه تلاش كنيد. ناگفته نماند بحمدالله در بدنه اداري ما كارمندان محجبه و عفيفه بسيار فراوانند نبايد حقشان ضايع شود اما آنهايي كه رعايت نمي كنند بايد اراده نظام خودش را نشان دهد كه كارمندان نظام اسلامي بايد درخور شأن جمهوري اسلامي باشند و خانم بدحجاب و بي حجاب درخور شأن نظام مقدس جمهوري اسلامي كه با خون پاك بيش از 200 هزار شهيد آبياري شده، نيست.
¤ فكر نمي كنيد اين دعواهاي اغلب سياسي و بي مورد در مقوله حجاب علاوه بر آنكه به دين مردم لطمه مي زند باعث شادي دشمنان خارجي و فتنه گران داخلي هم مي شود؟
- نكته اي كه پيوسته بايد به آن تاكيد كرد اين است كه نبايد جريان فتنه 88 و خيانتي كه در اين فتنه به انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي شد از يادها و خاطره ها برود. اين مسئله مسئله اصلي است. زيرا كه جريان فتنه كه در 9 دي ماه سال 88 به احتضار افتاد بي ترديد در پي بازسازي خود است و نبايد كساني كه خود را روياروي جريان فتنه مي بينند، خود بهانه به دست فتنه گران داده و يا موجب خوشحالي آنها بشوند. هرگونه حركتي كه سبب جان گرفتن آنها بشود جريان انحرافي است.
بازي با باورهاي مردم با هنجارهاي مقدس مردم زمينه ساز اختلاف و تنش است و اين همان است كه جريان فتنه مي خواهد. نبايد با گفتار و يا رفتار خود آب به آسياب دشمن ريخت. مقام معظم رهبري يك معيار داده اند كه ببينيد دشمنان از چه كسي و از چه جرياني و از چه موضعي حمايت مي كنند، آن موضع و آن جريان مورد طمع دشمن است. اين معياري كلي است. ما ديديم در فتنه 88 جريان استكبار، سلطنت طلبان، منافقين فراري، استحاله شدگان، منكرين عصمت امامان، رقاص ها و رقاصه هاي فراري، جنگ احزاب عليه انقلاب اسلامي به راه انداختند و از جريان فتنه حمايت كردند به همين دليل مردم به صحنه آمدند و در حماسه 9 دي، تو دهني محكمي به جريان فتنه زدند. اين معيار اختصاص به جريان فتنه ندارد. جريان مكتب ايراني هم معيوب است و با همين ملاك و معيار مي گوييم اين جريان هم مي تواند مورد طمع دشمن باشد.
¤ سخن پاياني؟
- ما در شرايط كنوني معتقديم تنها راه درست و صراط مستقيم انقلاب راهي است كه مقام معظم رهبري ترسيم فرموده اند. حضرت ايشان بر اين تاكيد دارند كه هيچ گاه مسائل اصلي را از ياد نبريم. نبايد مسائل فرعي ايجاد كرد. نبايد سخني گفت كه مورد تفرقه بين دوستان و شادي دشمنان باشد.
¤ با تشكر از اينكه وقتتان را در اختيار ما گذاشتيد.



 



حجاب را درست بنويسيم درشت ننويسيم!

عاطفه صادقي
1- يكي از مترقي ترين و اجتماعي ترين احكام اسلام كه زمينه ساز تحرك و نقش آفريني نيمي از نيروي جامعه در صحنه سياسي- اجتماعي و اقتصادي است، «حجاب» است. حجاب عاملي است كه حضور اجتماعي زنان را در تمامي عرصه ها فارغ از نگاه هاي جنسيتي تعريف كرده و بدين وسيله با رويكردي انساني، شرايط حضور اجتماعي زنان را بدون استثمار و سوء استفاده از جذابيت هاي ظاهري زنانه فراهم مي سازد. به دليل اهميت، بازتاب هاي رواني و اجتماعي مختلف و جايگاه والاي اين حكم ديني است كه در وصيت نامه شهداي دفاع مقدس كه به نوعي عصاره هدف رزمندگان از جهاد در راه خداست، اهميت سياهي چادر بانوان همطراز سرخي خون شهيدان ارزيابي مي شود؛
- اي خواهرم؛ قبل از هرچيز استعمار از سياهي چادر تو مي ترسد تا سرخي خون من. «شهيد محمدحسن جعفرزاده»
- توصيه اي كه به خواهران دارم اين است كه اگر مي خواهند خون شهيدان را پايمال نكنند، اين است كه حجاب خود را حفظ كنند. «شهيد آبياران»
- ... و شما خواهران حجاب خود را حفظ كنيد كه حجاب شما سلاح شماست. «شهيد اسماعيل اسكندري»
- وصيت من به خواهرانم اين است كه در شهادت من مثل زينب(س) عمل كنيد و حجاب كه اصلي ترين مسئله است را رعايت كنيد كه حجاب حمايت از خون شهداست. «شهيد علي آقاباقري»
2- از كشف حجاب اجباري رضاخان تا قانون منع حجاب و پوشش اسلامي در كشورهاي مدعي آزادي، تساهل و مباني پلوراليستي چندان فاصله نيست. حجاب و پوشش اسلامي پرچم ايستادگي و مبارزه در برابر انديشه هاي سكولاريستي غرب، مبني بر جدايي دين از عرصه اجتماعي و سياسي از يك سو و رشد فرديت، شيء انگاري و اصالت لذت برمبناي باورهاي انسان گرايانه از سوي ديگر و نهايتا تقليل انسانيت زن به ابزاري سودجويانه و لذت طلبانه است. برخلاف ديدگاه ترويج شده كنوني، حضور زن بدون پوشش ظاهري و حريم، حضوري كاملا مردسالارانه است. وقتي زنان با نمايش «تن» خويش وارد فضاي جامعه مي شوند، نتيجه چنين حضوري، لذت جويي بيشتر مردان، ناديده گرفتن شخصيت انساني زنان و استثمار هرچه بيشتر آنان در يك ميدان قدرت نمايي مردانه است. به همين دليل، اسلام با احترام به كرامت و شخصيت زنان، نه تنها مانع اين حضور نيست، بلكه با تجويز حجاب، مانع از نگاه ابزاري و مردسالارانه به زن و استثمار اوست.
هرچقدر انسان غربي بيشتر خدا را ناديده مي گيرد، زن غربي بيشتر از شخصيت انساني خويش فاصله گرفته و در قالب ابزار و كالايي لذت بخش استثمار مي شود. مخالفت غرب با حجاب نيز دقيقا ناشي از همين مسئله است، چرا كه حجاب فقط هويت بانوي مسلمان نيست، بلكه سلاح وي نيز هست. سلاحي كه علاوه بر كاركردهاي فردي مانند امكان فعاليت اجتماعي زنان به دور از نگاه هاي جنسي، كاركردهاي اجتماعي مانند آرامش بخشي، حفظ استحكام خانواده، جلوگيري از ابتذال فضاي اجتماعي و مقابله با نقشه هاي دشمنان براي ترويج اباحه گري را نيز به همراه دارد.
3- در روند اعمال سياست هاي رضاخاني در راستاي كپي برداري از آتاتورك و فرنگي و مترقي شدن ايران، مهمترين مخالفت علما و مراجع با رژيم رضاشاه در ماجراي كشف حجاب رقم خورد. مرحوم آيت الله حائري يزدي ضمن رعايت جوانب قضايا از مسئله كشف حجاب اظهار نفرت نمود و چون احساس كرد اين نقشه شنيع، جدي است و كارگزاران رژيم به شدت پيگير عملي ساختن آن حتي در شهر مذهبي قم هستند، به عنوان اعتراض، جلسات درس و بحث و نماز جماعت خود را تعطيل كرد و تنفر خويش را از حوادث پيش آمده اعلام نمود. چون عده اي از روحانيون و بازاريان نزد ايشان آمدند و درخصوص كشف حجاب و عوارض ناگوار آن مطالبي به عرض آيت الله حائري رسانيدند، آن مرجع عاليقدر به رگهاي گلويش اشاره كرد و گفت: بايد تا پاي جان مقاومت نمود. من ايستاده ام، چرا كه مسئله حجاب چيزي [ است] كه ضرورت دين است و بنا به نص قرآن واجب شمرده مي شود. (آثار الحجه ، ص 05، خورشيد حوزه هاي علميه، محمد محمدي اشتهاردي، ص 105)
قيام گوهرشاد، مجاهدت بي دريغ علما و شهادت هزاران مسلمان در حريم رضوي گواه پيشينه و ريشه خلل ناپذير حجاب در جامعه ايران است.
4- پيرامون شكل و سياق حجاب در جامعه ايراني، بهترين و متعالي ترين نوع حجاب به انتخاب بانوان ايراني «چادر» است. در اين باره رهبر معظم انقلاب بيانات قابل توجهي مطرح فرمودند:
زن در اين جا حجاب خودش را حفظ مي كند. مردم ما چادر را انتخاب كرده اند. البته ما هيچ وقت نگفتيم كه «حتما چادر باشد، و غيرچادر نباشد.» گفتيم كه «چادر بهتر از حجابهاي ديگر است.» ولي زنان ما مي خواهند حجاب خودشان را حفظ كنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملي ماست. چادر، پيش از آن كه يك حجاب اسلامي باشد، يك حجاب ايراني است. مال مردم ما و لباس ملي ماست (بيانات رهبري به مناسبت ولادت حضرت زينب(س)
02/7/1373).
به نظر ما، بحثهايي كه در باب پوشش زن مي شود، بحثهاي خوبي است كه انجام مي گيرد؛ منتها بايد توجه كنيد كه هيچ بحثي در اين زمينه هاي مربوط به پوشش زن، از هجوم تبليغاتي غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلا بياييم با خودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم، اما چادر نباشد؛ اين فكر غلطي است. نه اين كه من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مي گويم چادر بهترين نوع حجاب است؛ يك نشانه ملي ماست؛ هيچ اشكالي هم ندارد؛ هيچ منافاتي با هيچ نوع تحركي هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناي تحرك و كار اجتماعي و كار سياسي و كار فكري باشد، لباس رسمي زن مي تواند چادر باشد و همان طور كه عرض كردم- چادر بهترين نوع حجاب است. (بيانات رهبري به مناسبت ميلاد حضرت زهراي مرضيه 4/01/1370)
حجاب برتر كه شما اشاره كرديد- كه مراد همين چادر ايراني خود ماست- حقيقتاً حجاب برتر است؛ هيچ ترديدي در اين نبايد داشت. البته من هيچ وقت نگفتم كه چادر را در جايي اجباري كنند؛ اما هميشه گفته ام كه چادر يك حجاب ايراني است و زن ايراني اين را انتخاب كرده و خوب حجابي هم هست و مي تواند كاملا حفاظ و حجاب داشته باشد. حالا بعضيها هستند كه از هر چه ايراني و خودي است، ناراحتند و دلشان را مي زند؛ دلشان مي خواهد سراغ چيزهايي بروند كه از خودي بودن دورتر است! به هر حال اگر حجاب را حفظ كنند، باز هم خلاف شرعي انجام نداده اند؛ منتها چيز بهتري را از دست داده اند. (4/21/1377)
5- هيچ كشور و سياستمداري هرگز پيرامون اصول اوليه و منافع اصلي كشور خود بحث نمي كند. هميشه دعواهاي سياسي در سطح داخلي منوط به اختلاف نظر در فرعيات و حواشي است. مثلا هيچ كدام از سليقه هاي سياسي جاري در كشور از گروه هاي مختلف اصولگرايي گرفته تا جريان اصلاح طلبي هرگز پيرامون اصل نياز به انرژي هسته اي يا استقلال از بيگانگان با يكديگر نزاع نمي كنند. چرا كه هر نوع تشكيك در اصول باعث به هم ريختگي كل ساختار و مجموعه خواهد شد. باتوجه به خلل ناپذيري و استواري حكم حجاب و اهميت و ارزش «چادر» به عنوان «حجاب برتر و لباس ملي» همه سياستمداران از همه سليقه هاي مختلف بايد تمام همت خويش را بر وحدت نظر پيرامون اين باور ديني و ملي قرار دهند. زيرا «چادر» بانوان ايراني اكنون به عنوان سمبل اسلام امام خميني(ره) و به نوعي پرچم انقلاب اسلامي در جهان است.
تقليل اين باور ديني، اصولي و ملي به سفره اي براي بازي ها و سهم خواهي هاي سياسي و نردباني براي كسب آراي مردم بزرگ ترين ظلم به باور ديرينه مردم و در حكم زدن ريشه است. اينكه عده اي تصميم بگيرند با سوءاستفاده از عنوان عفاف و حجاب براساس سليقه خويش در آستانه انتخابات، ويژه نامه اي ترتيب داده و سپس افرادي ديگر به دليل مخالفت با محتوا و نوع كار، جنجالي بر سر موضوع راه بيندازند كمترين نتيجه اش دستمايه شدن اين باور اصولي، ترديد در پذيرش و اجراي آن است.
در اين باره هشياري نيروهاي متعهد ضروري است تا بدون قرار گرفتن در پازل بازي هاي سياسي به تبيين موضوع به دور از نگاه هاي سليقه اي و سكولار بپردازند.
طرح گزينش بانوان نقش آفرين به بهانه بررسي نجابت و پوشش زن ايراني و اتخاذ رويكرد يكي به نعل و يكي به ميخ، بررسي پديده گشت ارشاد، سيره اهل بيت در برخورد با خانواده، موضوع والدين و تربيت، پيشينه حجاب، بيانات امام و رهبري، بحث معرفي بانوان ورزشكار و علمي برتر و... مشخص است كه آش شله قلمكاري خواهد شد كه نه درست به اين پرداخته و نه آن را بافته و طبيعي است كه موجبات بهره برداري سياسي عده اي و شادي دشمنان نظام خواهد شد.وقتي نگاه هاي ليبرال، سكولار و سياست زده تمام تلاش خود را مي كنند تا بين شرايط و الزامات زندگي مدرن و امروزي با قوانين ديني فارغ از تبيين صحيح موضوع، رجوع عالمانه و عميق به مباني ديني و فهم وضعيت موجود جمع ببندند، انتظاري جز اين نمي توان داشت. بنابراين لازم است تا با تغيير نگاه به مقوله حجاب از يك امر سليقه اي و شخصي به يك باور عميق و ريشه دار ديني، ملي و اصولي مانع موج سواري رسانه اي، ايجاد جنجال و برهم زدن آرامش رواني جامعه از يك سو و تقليل و تنزل اعتقاد به حجاب و چادر شويم.

 



محمدحسين صفار هرندي: «خاتون» عمليات فريب جريان انحرافي

به دنبال اوج تنش و جنجال آفريني جريان انحرافي در چند ماه گذشته و واكنش بجا و اصولي رسانه هاي ارزشي، شاهد يك مقطع تقريباً سكوت در رويكرد اين جريان بوديم كه تحليل گران نكته سنج سياسي از آن تحت عنوان «سكوت فعال» نام مي بردند و معتقد بودند بايد منتظر فاز بعدي چالش زايي اين جريان بود.
سرانجام اين سكوت شكسته شد و اين بار تيم مرد جنجالي دولت دهم با ويژه نامه خاتون، ضميمه رايگان روزنامه ايران عرض اندام كرد. در اين زمينه برهان با محمدحسين صفار هرندي، وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي و كارشناس و تحليل گر مسايل سياسي گفت وگو كرده است.
¤¤¤
¤ پس از يك دوره سكوت فعال، جريان انحرافي ويژه نامه اي با موضوع «حجاب» و رويكردي ليبرال توسط روزنامه «ايران» منتشر كرد. به اعتقاد شما اين اقدام در چنين شرايطي چه اهدافي را دنبال مي كند؟
- نفس كاري كه صورت گرفت، يكي ازمصداق هاي روشن عمل انحرافي بود. انحراف، عبارت است از نشاندن فرع به جاي اصل و بردن اصل به حاشيه؛ براساس عملكرد ماه هاي گذشته جريان انحرافي مي توان گفت مهم ترين مشخصه اين جريان، نوعي تباه كاري در حوزه فرهنگ، اقتصاد و نيز مباحث اخلاقي و مشابه آن بوده است. براي جرياني كه به گفته برخي عناصر دستگير شده آن، دچار انحراف اقتصادي بوده و در حوزه اعتقادي نيز به خصوص در موضوع مهدويت و انتظار، به دنبال دامن زدن و نهادينه سازي نگاهي به شدت فاسد و ناسالم در جامعه و ايجاد نوعي انحراف اعتقادي بوده است، بهترين راه براي فرار از اين اتهام ها، نوعي فرافكني مي باشد. از اين رو در اين راستا و براي معطوف ساختن توجه افكار عمومي از اين انحرافات اقتصادي و اعتقادي، به شكلي جنجالي مساله اي مناقشه برانگيز را مطرح كردند كه البته موضوعي فرعي بوده و محل بحث اساسي ميان صاحبان انديشه و نظر نيست. در اين ميان نوع پردازشي كه صورت مي گيرد نيز به گونه اي است كه تنها القاكننده نگاه اصلي آنها به مقوله حجاب نمي باشد. نگاهي كه در مصاحبه با برخي عناصر اين جريان مطرح شده و نشان دهنده فاصله فراوان آن با نگاه خالص ديني و اسلامي است. چرا كه هدف اصلي، ايجاد آشوب در فضاي ذهني جامعه و تقابل كاذب ميان دو بخش از مردم مي باشد كه براساس آن، طرفداران چادر در مقابل مخالفان چادر قرار مي گيرند و در واقع اين مساله به عنوان عامل اصلي ترين دسته بندي فرهنگي جامعه معرفي مي شود.
به اعتقاد بنده نوع پرداخت به اين مسأله، منافقانه بوده به گونه اي كه عوامل آن از يك سو خود را طرفدار حجاب به منزله يك ضرورت اعتقادي و ديني معرفي كرده و حتي از سوابق تاريخي حجاب قبل از اسلام در ايران كه بيان گر پايبندي به اين ارزش است، صحبت به ميان آورده و از ديگر سو با الگونمايي از كساني كه هيچ گونه التزام عملي به حجاب ندارند، پوشش آن ها را بهترين نوع پوشش معرفي مي نمايد. در واقع در محتواي اين ويژه نامه دامن زدن به يك نوع حيرت و سرگرداني موج مي زند. بنابراين از اين رفتار مي توان نتيجه گرفت كه اين مجموعه درصدد اثبات هيچ چيزي نبوده و هدف آن صرفاً به هم ريختن و ايجاد آشفتگي و دسته بندي كاذب در جامعه مي باشد. البته اين مساله، شيوه هميشگي اين جريان به شمار مي رود به گونه اي كه همواره ارتزاق آن به واسطه ايجاد يك تضاد در جامعه اعم از تضاد بين دسته ها، اقشار اجتماعي و فرهنگي و يا گروه هاي سياسي صورت گرفته است. بنابراين جامعه بايد با حفظ هوشياري خود و با درك اهداف واقعي و پنهان اين جريان، از افتادن در دام آن پرهيز نموده و بهاي مورد نظر آن را نپردازد.
هم چنين بايد گفت در حقيقت نفس اعلام برائت بسياري از كساني كه حتي در جايگاه مشاور رئيس جمهور و يا در رده هاي نزديك به آن، در قالب نويسنده، مشاور و... در تهيه اين ويژه نامه از آنها استفاده شده و انتقاد آنها از سوء استفاده و بعضاً تحريف مطالبشان، گواه نيات ناسالم دست اندركاران توليد اين نشريه بوده است. البته اين قبيل اقدامات توسط روزنامه ايران در گذشته نيز روي داده است. پيش از اين نيز يك ويژه نامه چهار صفحه اي همراه روزنامه ايران منتشر گرديد كه پر بود از اهانت به شخصيت هاي برجسته نظام اعم از عالمان ديني و يا دست اندركاران؛ در اين ارتباط عملكرد ارگاني كه منتسب به دولت مي باشد جاي تعجب دارد. چرا كه از آن انتظار مي رود ضمن پرهيز از تحريك افكار عمومي و احساسات جامعه همواره آرامش آفريني نمايد. اما به دليل حضور افرادي كه شأن اين جايگاه را حفظ نمي كنند شاهد مواردي از اين دست مي باشيم.
¤ هر چند اين اقدام در يك قالب فرهنگي و با رنگ و لعابي فرهنگي صورت گرفت لكن اين گونه به نظر مي رسد كه دست اندركاران آن در آستانه انتخابات مجلس شوراي اسلامي اهداف سياسي را دنبال مي كنند. به اعتقاد شما اين جريان با ايجاد دو قطبي در فضاي فرهنگي كشور كدام بخش از جامعه را براي سبد رأي خود نشانه رفته است؟
- مهم ترين هدفي كه اين جريان دنبال مي كند القاي دو قطبي يا وجود تعارض ميان قشري در مقابل قشري ديگر، مي باشد. اما از آن جايي كه اين اقدام بسيار ناشيانه صورت مي گيرد اثرگذاري مطلوب آنها را در پي نخواهد داشت. به عنوان مثال دست اندركاران اين نشريه در حالي كه خود را به عنوان وكيل مدافع و نماينده دولت معرفي مي كنند، اين گونه القا مي نمايند كه دولت حاضر، اهل تساهل و تسامح فرهنگي بوده و در قبال مسايلي از قبيل پايبندي به شرع مقدس و مسايل اخلاقي حساسيت لازم را نداشته و به نوعي در پي تبليغ آسان گيرهاي آن هستند. اما مشاهده مي شود در همين ويژه نامه، تمامي خانم هايي كه منتسب به دولت معرفي مي شوند ملتزم به پوشش حجاب از نوع چادر هستند. بر اين اساس، بايد از دست اندركاران نشريه اي كه درصدد مقابله با حجاب برآمده پرسيد چگونه است كه خانواده شخصيت هاي مطرح همين دولت، هم چنان پايبند به استفاده از چادر بوده و با افتخار و سرافرازي، خود را منتسب به اين لباس وارداتي- به قول او- دانسته و هم چنان با اين كسوت در انظار عمومي ظاهر مي شوند؟ اين پريشاني در پردازش، محصول حضور يك نگاه منحرف از مقوله فرهنگ و كاملا جهت دار سياسي است؛ تا با ايجاد دوقطبي در جامعه، دامي را براي جذب جماعتي كه احيانا از نظر پوشش ظاهري ملتزم به قواعد جاري كشور نيستند، پهن نمايد. اين دوگانگي را تنها مي توان محصول يك نفاق و دورويي دانست. لكن با هوشياري موجود در جامعه، اين اقدام نه به دل افراد ملتزم به حجاب اسلامي- اعم از چادر يا حجاب اسلامي بدون چادر- مي نشيند و نه به دل كساني كه اهل رعايت حجاب اسلامي نيستند. چرا كه آنها گوينده اين ادعاها را ناصادق تشخيص داده و اين عدم صداقت مانع از رسيدن دست اندركاران اين نشريه به اهداف خاصشان مي شود. اين جريان با الگوگيري از تجربه هاي گذشته سعي دارد تا با شكل دادن دوگانه اي مشابه مدل هاي پيشين، بهره مورد نظر خود را در فضاي سياسي در آستانه انتخابات ببرد. اين يك ترفند نخ نما شده و رنگ و رو رفته است كه تنها مي تواند افراد ساده لوح را فريب دهد.
¤ بنابراين چنين اقدامي را مسبوق به سابقه مي دانيد؟
- بله؛ در اواخر دولت سازندگي، فرزند رئيس جمهور وقت با توسل به همين اقدام ها، به قطب به اصطلاح معنوي جرياني بدل شده بود كه هنجارهاي جامعه را مورد تعرض قرار مي دادند. هر چند مي توان گفت در يك دوره جامعه به نوعي فريب همين ترفند را خورد و نتيجه دوگانه به وجود آمده، راه يافتن اين خانم به مجلس شوراي اسلامي بود اما با گذشت چند سال از اين ماجرا، در انتخابات بعد ايشان حتي بخت انتخاب شدن در آخرين نفرات ليست 30 نفره تهران را پيدا نكرده و نتوانست از رتبه 45 يا
46 بالاتر بيايد و آن جا بود كه مردم به مضحك بودن يك چنين ترفندي پي بردند، از اين رو هيچ يك از دسته هاي اجتماعي به او روي خوشي نشان ندادند.
¤ به نظر مي رسد يكي از نتايجي كه اين جريان دنبال مي كند آن است كه يك فضاي امنيتي عليه آنان شكل بگيرد تا به واسطه آن، پروژه القاي مظلوم نمايي به جامعه را استارت بزند. ارزيابي شما در اين خصوص چيست؟
- تصور كنيد گروهي متهم هستند كه ميراث فرهنگي كشور را به حراج گذاشته و با ذخاير معنوي جامعه ما كه اشيا و عتيقه هايي با قدمت هزاران ساله مي باشند از سر سوداگري و به نفع خود معامله كرده باشند. شعارهاي چنين افرادي كه در قبال به تاراج بردن ميراث معنوي و فرهنگي اين كشور اتهام مشخص داشته اند هر چند كه با رويكرد دفاع از ميراث فرهنگي و سوابق تاريخي باستاني و مكتب ايراني همراه باشد تا چه حد براي مردم قابل قبول خواهد بود؟ در اين خصوص بايد گفت دم خروس طمع ورزي هاي شخصي از لاي رداي آن ها هويداست. بنابراين تصور بنده اين است كه تغيير دادن صورت مسئله و فريب دادن جامعه، از جمله اهداف پنهان چنين اقدامي است. بر اين اساس به اعتقاد بنده واكنش هايي از جنس تجمع هاي اعتراض آميز گروه هاي مختلف بر ضد مسايل سخيفي كه احيانا در اين ويژه نامه مطرح شده حركت كردن در پازل مطلوب اين جريان به شمار مي آيد.
¤ واكنش صحيح را چه مي دانيد؟
- بي توجهي به اين اقدام و در عوض برجسته نمودن اتهام هاي اصلي اين جريان كه فساد اقتصادي و اعتقادي و حركت در جهت خلاف مصالح و منافع عمومي كشور مي باشد، بهترين راه مقابله با اين جريان به شمار مي رود.
¤ براي كساني كه چندان اين جريان را جدي نمي گرفتند و با سكوت ليدر جريان معتقد بودند رسانه ها نيز بايد سكوت كرده و نبايد به آن توجه نمايند آيا اين اقدام مي تواند سندي دال بر اين واقعيت باشد كه اين جريان شمشير را از رو براي اسلام و ارزش هاي انقلاب بسته و سكوت آن صرفا يك حركت تاكتيكي بوده است؟
- اگر ما به وجود يك جريان انحرافي با آن سوابق و كارنامه مشخص باور داشته و مطلع باشيم كه دستگاه هاي اطلاعاتي كشور نيز نسبت به وجود آن اعلام هشدار نموده و درنهايت متهمان قابل توجهي از آن ها در دستگاه قضايي پرونده دارند، چه طور مي توان پذيرفت كه اين جريان در يك نقطه اعلام آتش بس نموده و درواقع دست از اعتقادها و اقدام هاي خود برداشته است؟ اين يك سكوت و آتش بس تاكتيكي مي باشد كه با هدف كاهش فشار افكار عمومي صورت گرفته و در پي آن است تا هر از چند گاهي با عمليات و اقدام هاي ايذايي نظير اقدامي كه مشاهده شد در حقيقت صورت مسئله اصلي را به فراموشي سپرده و با طرح موضوعات جديد فرافكني، درحقيقت، جامعه را به نخود سياه ارجاع بدهند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14