اخبار هفته

مسابقه كتاب خواني
در مركز نگهداري از دختران
مؤسسه مهرطه با هدف ترويج كتاب خواني در ميان نوجوانان آسيب ديده و معرفي كتاب هاي برتر به انتخاب نوجوانان، اولين دوره جايزه «كتاب سال مهر» را برگزار مي كند.
اين جايزه در بخش كتاب هاي داستان و رمان براي گروه سني د و هـ با داوري دختران نوجوان تحت پوشش مؤسسه مهرطه برگزار مي شود.
مؤسسه مهرطه فعاليت خويش را از سال 1381 با وظيفه نگه داري شبانه روزي از دختران نيازمند سرپرست آغاز كرده است. درحال حاضر، نزديك به 40دختر دانش آموز و دانشجو در محدوده سني 6 تا 24 سال تحت حمايت همه جانبه اين مؤسسه هستند كه در ساختمان هاي مهرطه زندگي مي كنند. علاوه بر اين، 150 خانواده نيازمند و زن سرپرست خانوار نيز از حمايت هاي مؤسسه مهرطه برخوردارند. هزينه هاي اين مؤسسه از سوي افراد نيكوكار و نيروهاي داوطلب تأمين مي شود.
اين مؤسسه از ناشران كتاب هاي كودك و نوجوان دعوت مي كند تا براي مشاركت در اين امر نيك فرهنگي، 2جلد از كتاب هاي داستان و رمان نوجوان خود را كه براي اولين بار در سال1389 به چاپ رسانده اند، به دبيرخانه جايزه كتاب سال مهر ارسال كنند.
شماره تلفن هاي 88717318و 88701844 آماده پاسخگويي به پرسش هاي شماست.
آذرماه برگزار مي شود

المپياد بررسي صحنه جرم ويژه افسران زن
رئيس مركز تشخيص هويت پليس آگاهي ناجا از برگزاري اولين المپياد بررسي صحنه جرم ويژه كارشناسان پليس زن شاغل در واحدهاي بررسي صحنه جرم سراسر كشور در آذرماه خبر داد.
سرهنگ فخرز با بيان اينكه بررسي صحنه هاي جرم و تاثير آن در پيگيري و كشف پرونده ها هميشه مورد تاييد كارشناسان علوم جنايي بوده است، افزود: علاوه بر اين، رعايت مضامين شرعي و اصول اخلاقي و فرهنگي در مواجهه با قربانيان و تكريم حرمت اجساد در فرايند بررسي و آثار باقي مانده بر روي اجساد، به ويژه اجساد زنان، موجب جذب كاركنان پليس زن و آموزش و به كارگيري آنان در واحدهاي بررسي صحنه جرم شده است.
رئيس مركز تشخيص هويت ناجا، با اشاره به برگزاري چندين مسابقه تخصصي و سه المپياد براي كاركنان مرد واحدهاي بررسي صحنه جرم، افزود: امسال درنظر داريم اولين المپياد بررسي صحنه جرم ويژه كارشناسان پليس زن شاغل در واحدهاي بررسي صحنه جرم را در آذرماه برگزار كنيم.
وي با اعلام اينكه، اين المپياد در دانشكده پليس زن برگزار خواهد شد، تصريح كرد: كارشناسان زن بررسي صحنه جرم در يك رقابت دو روزه در زمينه نحوه بررسي صحنه جرم به صورت عملي و تئوري، عكاسي و تصويربرداري جنايي، قالب گيري از رد وسايل نقليه و كفش، چهره نگاري، كار با رايانه، آزمون هوش، آمادگي جسماني و آشنايي با دستورالعمل و بخش نامه هاي اجرايي، با يكديگر به رقابت مي پردازند.
رئيس سازمان نظام پزشكي خبر داد
ايجاد مركز افكار سنجي
سلامت ايران
رئيس كل سازمان نظام پزشكي كشور از راه اندازي «مركز افكارسنجي سلامت ايران» در محل اين سازمان خبر داد.
به گزارش خبرنگار كيهان، دكتر سيدشهاب الدين صدر در مراسم روز پزشك گفت: مركز افكارسنجي سلامت ايران كار خود را براساس نظرات پزشكان و همچنين اولويت بندي هاي صورت گرفته دنبال مي كند.
وي با اشاره به ساختار بيمه هاي درماني و تغييراتي كه بايد در اين زمينه براساس برنامه پنجم توسعه انجام شود، اظهار كرد: براساس برنامه پنجم توسعه بايد بيمه سلامت و شوراي عالي بيمه سلامت تشكيل شود.
رئيس سازمان نظام پزشكي با اشاره به ادغام وزارتخانه هاي رفاه، كار و تعاون گفت: طي شش ماه بايد شرح وظايف به اين وزارتخانه جديد تدوين و ساختار جايگاه بيمه جديد سلامت مشخص شود كه بيمه ها در وزارتخانه جديد باقي بمانند يا به وزارت بهداشت بازگردند.
به گفته صدر، كليات در موضوع بيمه ها آن است كه بيمه هاي درماني بايد تجميع شوند و از طرف ديگر ترديدي نيست كه دبيري شوراي عالي بيمه سلامت بايد با توليت حوزه سلامت يعني وزارت بهداشت باشد اما ساختار و تركيب شورا بايد طي مدت باقي مانده مورد بررسي قرار گيرد و ادغام بيمه ها براساس قانون بايد صورت گيرد.
رئيس كل سازمان نظام پزشكي در ادامه با اشاره به ناتواني بيمه ها در پرداخت مطالبات مراكز درماني گفت: براساس گزارش آخرين جلسات، بيمه هاي درماني هنوز مطالبات بيمارستانها، مطب ها و ديگر مراكز درماني را تا پايان سال 89 تسويه نكرده اند. اين در حالي است كه شش ماه از سال 90 مي گذرد. ناتواني بيمه ها، مشكل اساسي نظام سلامت كشور است. بيمه هاي ما در حالي در پرداخت مطالبات مراكز درماني تاخير دارند كه بايد مانند ديگر نقاط دنيا پيش پرداخت نيز به مراكز درماني بدهند. مشكل بيمه هاي درماني، جدي است.
وي افزود: پرداخت نشدن مطالبات سال 89 مراكز درماني، غيرقابل قبول است. اين موضوع در مقوله خدمت رساني اختلال ايجاد مي كند. بيشتر اين فشارها به پزشكان عمومي وارد مي شود چرا كه بيشترين تعداد جامعه پزشكي را تشكيل مي دهند و از طرف ديگر بنيه مالي آنها ضعيف تر است. اما متاسفانه مشاهده مي شود كه ارزشيابي ها در جامعه پزشكي براساس آن دو سه درصدي از گروه هاي پزشكي صورت مي گيرد كه معمولا به اقدامات ديگر نيز مي پردازند و فعاليت هاي متفاوتي دارند. در مجموع درآمد 50 درصد آحاد جامعه پزشكي كمتر از آحاد جامعه است.
گفتني است در انتهاي مراسم از 9 تن از پزشكان پيشكسوت به اسامي دكتر دينيار هرمزدي محمدآبادي، دكتر صمد بهروزي، دكتر سيدجواد موسوي، دكتر رضا سرهنگي، دكتر همايون مهران، دكتر همادخت بهزادي ، دكتر عبدالكريم خرم آبادي، دكتر سعيد كامجو و دكتر رباب مشيري تجليل به عمل آمد.
امسال جشن شكوفه
يك روز جلوتر برگزار مي شود
معاون آموزش ابتدايي وزير آموزش و پرورش گفت: امسال به دليل تقارن 31 شهريور با روز پنجشنبه، جشن شكوفه ها در روز چهارشنبه 30شهريورماه جاري در سراسر كشور برگزار مي شود.
«فاطمه قربان» افزود: هر سال جشن شكوفه ها روز 31شهريور (يك روز قبل از شروع سال تحصيلي) برگزار مي شد اما امسال اين روز مقارن با روز پنجشنبه شده است و به دليل تعطيلي روزهاي پنجشنبه مدارس ابتدايي، اين جشن روز 30 شهريور با حضور كلاس اولي ها برگزار مي شود.
وي تاكيد كرد: دانش آموزاني كه امسال براي نخستين بار به عرصه علم و دانش وارد مي شوند در روز 30 شهريور در مراسمي كه به مناسبت خوشامدگويي به آنان در مدارس ابتدايي سراسر كشور برگزار مي شود، شركت مي كنند.
قرباني در مورد تعداد دانش آموزان پايه اول ابتدايي در سال تحصيلي 90-91 گفت: هنوز ثبت نام كامل نشده و بنابراين نمي توان آمار دقيقي از تعداد دانش آموزان كلاس اول ارائه داد. اما برآورد ما بين يك ميليون و 150هزار تا يك ميليون و 200 هزار نفر براي سال تحصيلي جديد است.معاون آموزش ابتدايي خاطرنشان كرد: تعداد دانش آموزان پايه اول ابتدايي امسال نسبت به سال گذشته از رشد ملايمي برخوردار است.

صنعت گردشگري كشور شش سال عقب از سند چشم انداز 20 ساله

سيداميدعرب
سال هاست كه هر وقت در جمع دست اندركاران و فعالان صنعت گردشگري مي نشينيم، همه از ابعاد مختلف آن داد نارضايتي سرمي دهند.
دراين بين حجم انتقادها و ضعف ها به حدي بالاست كه تاكنون هيچ گاه فرصت ارائه راهكار، حداقل در رسانه ها، براي صنعت پرپتانسيل و ناتوان گردشگري كشورمان فراهم نشده است.
صنعتي كه براساس سند چشم انداز 20 ساله رهبر معظم انقلاب تا سال 1404، بايد 20 ميليون گردشگر وارد كشور شوند و متأسفانه با سپري شدن شش سال از زمان طرح اين برنامه، هنوز شاهد تغيير چشمگيري در آمار گردشگران ورودي به كشور نيستيم و با توجه به تعداد ورودي هاي حبابي، بازهم شش سال از برنامه عقب هستيم.
به همين دليل نگارنده تصميم دارد با بررسي مشكلات جدي صنعت گردشگري كشورمان، دلايل وجود ضعف در اين بخش را موشكافي كند و نبايد تجربه اندك شانزده ساله خود در عرصه پردرآمدترين صنعت جهان، به اختصار ارائه راهكار جهت رفع مشكلات پايه اي آن بپردازد.
¤ روياي خصوصي سازي در صنعت گردشگري
يكي از آرزوهاي بخش خصوصي، تحقق رؤياي ديرينه واگذاري عنان كار از بخش دولتي به آنهاست كه عمدتا با هنرنمايي نامحسوس برخي افراد محقق نمي شود و نمونه بارز آن، تغيير ماهيت آژانس هاي مسافرتي دولتي و نظارت آنها به هتل هاي چهار و پنج ستاره سراسر كشور است.
دراين رابطه، وقتي آژانس هاي دولتي مي خواهند گردشگر جذب كنند، با تكيه بر دارايي هتل هاي شيك زنجيره اي شان، قيمتي به مراتب ارزان تر ارائه مي كنند و عملا نقش دفاتر خدمات مسافرتي و ديگر آژانس هاي فعال بي اثر مي شود. زيرا گردشگر خارجي خواهان قيمت ارزان تر با كيفيت مناسب است. نتيجه اينكه وقتي مشتري خارجي، گزينه تور ارزان با كيفيت بالا را پيش روي خود مي بيند، ديگر طرف فرصت اول نخواهد رفت.
بنابراين بدون پرداختن بيشتر به اين موضوع مي توان پيش بيني كرد كه در اين ميدان رقابت نابرابر، جايي براي رقابت سالم باقي نخواهد ماند اما بازهم با اين روش زمينه ورود بيشتر گردشگر به كشور فراهم نخواهد شد. زيرا زماني كه راهنماي تور همراه گروه از دستمزد كافي برخوردار نباشد، نمي توان انتظار بازده كاري بالا از او داشت درنتيجه اگر گردشگران را با اين شرايط در هتل 40 هزار ستاره هم اسكان دهيم، به دليل فقدان مديريت و صميميت در روحيه راهنماي تور و عملي نشدن وعده هاي برنامه، مسافران لذت سفر را درك نخواهند كرد و وضعيت هماني مي شود كه درحال حاضر مشغول تجربه تلخش هستيم.
¤ مي خواهيم با پيل بانان دوست شويم
يكي از اشعار معروف سعدي شيرازي كه گذشته از شعرهايش، يد طولايي هم در عرصه سفر دارد، بيت «يا مكن با پيل بانان دوستي/ يا بنا كن خانه اي در خورد پيل» مي باشد.
مراد از طرح اين بيت، تلنگري است بر صنعت هتل داري كشورمان كه متأسفانه هرگاه صحبت از ايجاد بنياني مستحكم براي بناي گردشگري شده، دست اندركاران سازمان مربوط، پرچم ساخت هتل هاي آنچناني را برافراشته اند.
براي درك بهتر اين ضعف عمده كشور عزيزمان كه قرار است تا 14 سال آينده 20 ميليون گردشگر واردش شوند، كافي است يك تجربه كوچك مسافرتي در ايام نوروز به شهرهايي نظير اصفهان، شيراز، يزد، كاشان و... داشته باشيد و ببينيد كه هيچ هتلي اتاق خالي براي مسافران تازه وارد ندارد. اين درحالي است كه درتعطيلات نوروز، بيش از دو ميليون گردشگر وارد شهرهاي نامبرده مي شوند.
حال تصور كنيد تعداد 20 ميليون گردشگر كه طي ماه هاي خوش آب وهواي فروردين، ارديبهشت تا اواسط خرداد و از اواسط شهريور تا مهر و آبان قرار است از جذابيت هاي طبيعي و تاريخي كشورمان لذت ببرند، چگونه قرار است در تعداد هتل هاي فعلي اقامت كنند.
به زباني ساده تر طي پنج سال فصول مفيد گردشگري شهرهاي داراي پتانسيل جذب بازديد كننده، قرار است ماهيانه چهار ميليون مسافر خارجي را پذيرا باشند. حال اگر بخواهيم دو تا سه ميليون مسافر ايراني را نيز در فروردين و شهريورماه به اين آمار بيفزاييم، متوجه ضعف خودمان در صنعت هتل داري خواهيم شد.
نگارنده اين سطور معتقد است بهترين روش براي جبران خلأ اتاق و هتل، نه صرف هزينه هاي كلان براي ساخت هتل هاي چهار و پنج ستاره و هتل هاي تخيلي هفت ستاره است كه مي توان اين عقب ماندگي را با ايجاد خانه هاي سنتي يا مدرن ايراني جبران كرد.
به اين ترتيب كه با صدور مجوز براي خانه هايي با 20 تا 30 متر فضا مي توان زمينه را براي اشتغال حداقل 20 نفر در هر واحد 10 اتاقه فراهم آورد و با تعدد اين گونه مراكز اقامتي ارزان و استاندارد، هم آمار بيكاران كشور را به نحو چشمگير كاهش خواهيم داد هم اينكه انگيزه گردشگران ترسيده از جو ملتهب نشان داده شده توسط رسانه هاي غربي را با قيمت پايين آرام كرده و آنها را تشويق به سفر مي كنيم.
اين تجربه كه در شهرهايي نظير يزد و كاشان جواب داده و نام بسياري از هتل هاي مورد تأييد خانگي و سنتي آن شهرها نيز در كتاب هايي نظير «لونلي پلنت» منعكس شده، مي تواند راهكار مناسبي براي ساخت سريع و بدون حاشيه مراكز اقامتي باشد.
¤ جذب گردشگر غذا را فراموش كرده ايم
در صنعت گردشگري، گزينه هاي فراواني براي جذب مشتري وجود دارد كه در كنار بازديد از اماكن سياحتي و تفريحي، افراد جهت رسيدن به آن مقاصد عازم سفر مي شوند.
براي نمونه، گردشگري پزشكي، شكار، غواصي و... از جمله همين شاخه هاي پردرآمد است اما مهم تر و بنياني تر از همه اينها كه مخرج مشترك تمام بخش ها به حساب مي آيد، تهيه غذاي گردشگر و داشتن گروه هايي با همين نام است.
باور كنيد پس از دو هزار و پانصد روز سفر كاري در سراسر ايران، تعداد رستوران هايي كه غير از كباب كوبيده و برگ، جوجه كباب، كباب بختياري و مرغ چيز ديگري براي پذيرايي ارائه كنند، به تعداد انگشتان دو دستم نرسيده و تصور كنيد گردشگري بخواهد 20 روز در كشورمان بماند و هر روز يكي دو تا از اين ليست غذاي تكراري را بخورد.
اين درحالي است كه در كشورهايي نظير مصر و مالزي، بخشي از گردشگرانشان، صرفا براي استفاده از غذاهاي محلي به آنجا سفر مي كنند و سهم ما در اين ميان هيچ است.
حال جالب اينجاست كه مديران رستوران هايي كه با آنها در اين مورد وارد بحث شده ام، احتمال خرابي ديگر غذاها را عامل حذف غذاهاي سنتي از ليست خود اعلام كرده اند. غافل از اينكه با نگهداري يك سبزي كوكو خرد شده در يخچال و بلافاصله افزودن دو تخم مرغ به آن براي ساخت ساندويچ ارزان كوكوسبزي، ممكن است نهايتا 10 دقيقه وقت لازم باشد يا ساخت حليم بادمجان كه كباب كردن بادمجانش پنج دقيقه و تفت دادن سير و نعنا و تزيين آن دو دقيقه زمان خواهد برد، به راحتي مي تواند طبع مسافر خارجي را از خوردن غذاهاي تكراري نجات دهد.
¤ سرويس هاي حمل و نقل ضعيف
بدون شك يكي از وسايل مورد نياز براي پيشبرد صنعت گردشگري، رسيدگي به سرويس هاي حمل و نقل درون و برون شهري اعم از جاده اي و ريلي و هوايي است.
در اين مبحث قصد پرداختن به سيستم هوايي كشور را نداريم كه عذر ضعفش به دليل وجود تحريم هاي ناعادلانه كشورهاي غربي عليه ايران اسلامي موجه است اما كافي است يك بار با قطارهاي خطوط مختلف به مسافرت رفته باشيد.
به هر ايستگاه كه مي رسيد و قطار متوقف مي شود، تابلوهاي ايستگاه هاي قطار عمدتا ناواضح هستند و بستگي دارد بخت با شما يار باشد يا نه كه كوپه تان مقابل تابلوي رنگ و لعاب رفته نام ايستگاه بايستد تا موفق به تشخيص مكان شويد.
گذشته از اين، سيستم اعلام ايستگاه ها درون قطار كه به طور كلي تعطيل هستند و از بيرون هم كه بخواهيد متوجه نام مكان توقف شويد، صداي بلندگو آن قدر ضعيف است كه براي انسان هاي سالم هم شنيدن آن سخت است و نمي دانيم قرار است بر سر مسافر خارجي كه به زبان شيواي فارسي آشنايي ندارد چه بيايد.
گذشته از اين موارد، نحوه پذيرايي از مسافران در كوپه هاي قطار و رستوران ها هم قابل قبول نيست زيرا عمده بوفه ها پس از مراجعه 30 مسافر به آنها، خالي از مواد خوراكي مي شوند و شايد اين ضعف بزرگ براي گردشگر خودي عادي شده باشد، اما به هيچ وجه براي مسافر خارجي پذيرفتني نخواهد بود.
مسئله ديگر در مورد قطارها، وجود سرويس هاي بهداشتي كه ظاهرا به دليل تراز نبودن كف آنها، پس از سه چهار ساعت به درياچه اي آلوده تبديل مي شوند و مسئولان امر بايد براي يافتن راهي براي رفع اين معضل، تلاش كنند.
¤ تابلوهاي گمراه كننده
خدا نصيب نكند اگر براي اولين بار به شهري وارد شويد و تجربه ورود به جاهاي تاريخي و گردشگري آنجا را هم نداشته باشيد و بخواهيد با تكيه بر تابلوهاي راهنما آن هم اگر وجود داشته باشند، مكان مورد نظرتان را پيدا كنيد. عمده تابلوها براساس خيابان هاي قديمي شهر نصب شده اند و از دو چهارراه كه براي رسيدن به مكاني با تابلو عبور مي كنيد، سر چهارراه سوم علامت مورد نيازتان غيب مي شود و اگر بخواهيد توقفي براي پرسش آدرس هم داشته باشيد، صداي بوق و اعتراض راننده هاي پشت سري امانتان را مي برد. اسم شهر خاصي را نمي برم كه سراسر ايران با چنين معضلي روبه روست و تصور كنيد گردشگر داخلي يا خارجي را كه بخواهد با وسيله نقليه شخصي خودش به گشت وگذار در كشور عزيزمان سپري كند.
در اين زمينه شايسته است شهرداري ها و شوراي شهرهاي مختلف براي حل اين معضل هرچه سريع تر اقدام كنند.
¤ معضل جذب گردشگر و تنبلي آژانس هاي مسافرتي وتبليغ منفي منافقان
ساليان سال است كه هر وقت با برخي ايرانيان آن سوي آب ها براي جذب گردشگر وارد مذاكره مي شويم، جواب تكراري «اي بابا، ايران بيايند چه كنند؟» را مي شنويم.
شايد باورتان نشود، اما بزرگ ترين معضل كمبود گردشگر ايران اسلامي، خودباختگي همين تعداد معدود ايراني است كه موج تبليغات منفي عليه كشورمان را بلندتر مي كنند. زيرا تجربه نشان داده است كه هنگام مذاكره با افراد معقول هموطن، ميزان جذب گردشگران خارجي به كشور در حد قابل ملاحظه اي بوده است كه نگارنده اين تجربه را در كارنامه كاري خود دارد.
از طرفي ديگر، بي برنامگي آژانس ها كه ناشي از بلاتكليفي موضوع تبليغ در رسانه هاي خارجي است، مانع از انتشار آگهي در رسانه هاي مكتوب كشورهاي غربي مي شود و حتي در كشورهاي اسلامي نيز اثري از آثار تبليغ براي سفر به ايران اسلامي به چشم نمي خورد.
حال نگاهي بيندازيد به روزنامه هاي داخلي كشورمان و مقاصد گردشگري را بنگريد و اگر همين تعداد آگهي براي سفر به ايران در روزنامه هاي آنها ديديد، سلام بنده را نيز به سفارش دهنده آنها برسانيد.
دردناك تر از همه اينجاست كه عمده مديران آژانس هاي مسافرتي داخلي، تورهاي خروجي را به تورهاي ورودي ترجيح مي دهند و گويا از حل مشكلاتي كه گوشه اي از آنها در بالا آمده بود، خسته و نااميد شده اند.
¤ صدور مجوز دفاتر خدمات مسافرتي براي غريبه هاي صنعت
يكي ديگر از مشكلات عمده در زمينه جذب گردشگر، صدور مجوزهاي آژانس هاي مسافرتي بند الف كه علاوه بر فروش و اجراي تور قادر به فروش بليت هواپيما و قطار نيز هستند و بند ب كه مختص اجراي تور است براي افراد ناآشنا با صنعت گردشگري است.
براي نمونه، شرط صدور مجوز بند الف كه سال هاست متوقف مانده و بند ب نيز همه كساني كه سابقه كار در يك آژانس مسافرتي را دارند، مي توانند تقاضايش را به مراجع ذي صلاح بدهند غير از راهنماي تور!
براي درك بهتر اين موضوع بهتر است صدور مجوز آژانس را با صدور مجوز روزنامه مقايسه كنيم.
در قانون است كه فرد متقاضي آژانس بايد حداقل سه سال سابقه كار در آن مكان را داشته باشد اما راهنماي توري كه از نزديك با گروه در تماس است، نمي تواند درخواست مجوز كند و دقيقاً مثل اين است كه بگويند در يك روزنامه همه مي توانند درخواست انتشار روزنامه كنند به غير از خبرنگاران و مترجمان و نويسنده هاي تحريريه آن و نتيجه آن مي شود كه كار به دست غير اهلش بيفتد و قطار از ريل اصلي خود خارج شود.
¤ مشكل دلخوشي به آمار تخيلي ورود گردشگر
از طرح سند چشم انداز 20ساله، حدود شش سال است كه گذشته و با حسابي سرانگشتي درحال حاضر بايد حداقل سه ميليون و سيصد وسي وسه هزار گردشگر به صورت سالانه وارد كشور شوند. آيا تاكنون موفق به رسيدن چنين ركوردي شده ايم؟ آيا آژانس مسافرتي تا لحظه مخابره اين گزارش از جايزه صادراتي 20دلار يا 20يورو بابت ورود هر گردشگر بهره برده است و بودجه اي كه معادل 66ميليون و 666هزار و ششصدوشصت دلار يا يوروست از كجا تأمين شده است كه حضرات ادعاي 300 برابر شدن تعداد ورود گردشگر به كشور را نسبت به سال 84 هجري شمسي كرده اند؟... خدا مي داند.
اما واقعيت در اينجا نهفته است كه بايد يك مرجع كليدي اقدام به انتشار آمار كند تا ورود هر رهگذر و كارگروه و هيئت همراه سياسيون خارجي را در كمبود گردشگر ورودي به كشورمان به ديده گردشگر نبينيم و بتوانيم در برنامه ريزي هاي آينده خود، برآوردي دقيق در جهت رسيدن به نتيجه اي مطلوب داشته باشيم.

پساب هاي تصفيه نشده؛ آلاينده اي خطرناك براي محصولات مصرفي

بهار سلاح ورزي
رشد جمعيت و افزايش نياز به آب، كشور را در مرز شرايط بحران آب قرار داده است. در چنين شرايطي يكي از روش هاي استفاده حداكثري از منابع آب استفاده از پساب ها است اما متأسفانه در ايران از آن براي آبياري زمين هاي كشاورزي استفاده مي شود.
امروزه در شهرهاي بزرگ جهان به علت تراكم جمعيت و وجود وسايل ماشيني، آلودگي هوا يكي از مسائل مهم است. در ايران نيز به ويژه در كلان شهر تهران اين مسئله هر روز حادتر شده و با وجود 10ميليون جمعيت در اين شهر كه در منطقه خشك و روي شيب جنوبي البرز قرار گرفته، آلودگي هوا بسيار خطرناك است. طرق مختلفي براي مبارزه با اين آلودگي مي توان درنظر گرفت كه يكي از اين موارد ايجاد فضاي سبز و جنگل كاري در سطح وسيع در اطراف شهرها است.
يكي از مسايل مهم مرتبط با جنگل كاري و فضاي سبز، تأمين آب مورد نياز آنها است كه به خصوص در مناطق خشك ضرورت فراواني دارد. ايران با متوسط بارندگي سالانه 250ميلي متر جزء مناطق خشك جهان محسوب مي شود.
رشد جمعيت و افزايش نياز آب، كشور را در مرز شرايط بحران آب قرار داده است يكي از روش هايي كه به منظور استفاده حداكثر از منابع آب در چند دهه اخير در اكثر كشورها مورد توجه قرار گرفته، استفاده از پساب ها است، پالايش و بهره گيري دوباره از فاضلاب ها از سودمندترين راههاي جلوگيري از آلودگي ايستگاه ها و برآوردن نياز آبي در سرزمين هاي خشك و نيمه خشك است.
آبياري فضاي سبز يكي از بهترين روش هاي استفاده مجدد از پساب
مسلم اكبري نيا استاد دانشگاه منابع طبيعي دانشگاه تربيت مدرس در اين باره به خبرنگار مهر مي گويد: جمع آوري، تصفيه و استفاده از پساب در فضاي سبز يكي از سودمندترين راه هاي به كارگيري حداكثر منابع آبي، حفظ محيط زيست و تأمين حاصلخيزي خاك است. البته وجود فلزهاي سنگين در پساب ممكن است استفاده از آن را محدود كند.
به گفته وي، مناطق شهري كشور داراي حجم بالايي از فاضلاب شهري هستند كه دفع نامناسب آن مي تواند مشكلات محيط زيستي در اطراف مناطق مذكور بوجود آورد. در بسياري از تحقيقات مشخص شده كه بهترين راه دفع پساب استفاده از آن در آبياري است.
به اعتقاد اكبري نيا دسترسي به پساب به عنوان يك منبع مطمئن و دائمي آب و مواد مغذي موجب مي شود گياهان در زمان نياز آب و كود كافي و مناسب در اختيار داشته باشند. استفاده از پساب از يك طرف باعث جلوگيري از تخليه فاضلاب به محيط زيست شده و از طرف ديگر به علت كاهش و توقف استفاده از كودهاي آلي و شيميايي مانع بروز اثرات تخريب اين مواد در محيط زيست مي شود.
وي اضافه مي كند: استفاده از پساب در زمين هاي جنگلي در مواردي به منظور جذب فلزات سنگين مضر از طريق توسعه سيستم ريشه اي گسترده نتايج مطلوبي داشته، به طوري كه در اين حالت با كاهش سميت خاك موجبات سالم سازي محيط فراهم شده است.
استفاده از پساب براي توسعه جنگل كاري ها و ايجاد كمربند جنگلي
سيدمحسن حسيني معاون آموزشي دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تربيت مدرس با تأييد اينكه بهترين روش براي دفع پساب با آلودگي كم استفاده از آن در آبياري گياهان غير مثمر است مي گويد: روزانه صدها هزار ليتر فاضلاب خانگي و صنعتي و حتي بيمارستاني رها مي شود كه به منابع آبهاي زيرزميني نفوذ مي كند. يافته هاي آماري نشان مي دهد 80درصد آب مصرفي شهروندان تهراني، به فاضلاب تبديل مي شود. از سوي ديگر گسترش بي رويه شهر تهران و آلودگي هواي آن باعث افزايش نياز به فضاي سبز مي شود.
وي اضافه مي كند: ايجاد فضاي سبز به ويژه احداث كمربند جنگلي مي تواند نقش مؤثري در تلطيف هوا داشته باشد و از آنجايي كه كمبود آب عامل محدودكننده ايجاد فضاي سبز است لذا مي توان از پساب براي توسعه جنگل كاري ها و ايجاد كمربند جنگلي استفاده كرد.
حسيني تأكيد مي كند: استفاده از فاضلاب ممكن است برهم زننده اكوسيستم خاك باشد، بنابراين تصميم گيري درمورد كاربرد فاضلاب چه به صورت خام و چه به صورت تصفيه شده بايد براساس ويژگي هاي آب، خاك، گياه و محيط هر محل استوار باشد.
به گفته وي، مشكل اساسي كاربرد فاضلاب در آبياري، وجود عناصر سنگين و سمي موجود در آن است زيرا غلظت بالاي فلزات، حركت و توزيع متعادل عناصر ضروري را در بين بخش هاي مختلف گياه از طريق جذب رقابتي، تحت تأثير قرار مي دهد.
استفاده از پساب در آبياري زمين هاي كشاورزي بسيار خطرناك است
از سوي ديگر سروش مدبري كارشناس محيط زيست مي گويد: بدترين اقدام استفاده از پساب هاي شهري و صنعتي در آبياري زمين هاي كشاورزي مي داند: با اين عمل تمام آلاينده هاي موجود در پساب وارد محصولات مورد مصرف مردم شده و خطرات زيادي به بار مي آورد.
وي با تأكيد بر تصفيه اوليه پساب ها براي كاهش مواد آلاينده موجود در آنها استفاده از پساب هاي شهري و صنعتي را در آبياري فضاهاي سبز غيرمثمر راهكار بهتري مي داند.
مدبري اضافه مي كند: درصورتي كه پساب هاي تصفيه نشده را براي آبياري فضاي سبز به كار ببريم مقداري از اين آلاينده ها به خاك و منابع آب زيرزميني منطقه نفوذ مي كند كه درصورتي كه پس از گذشت چند سال در آن اراضي تغيير كاربري ايجاد شده و به عنوان زمين كشاورزي و يا مسكوني در آنها چاه حفر شود مشكلات و بيماري هاي فراواني گريبان گير نسل بعد مي شود.
وي در پاسخ به اينكه پساب هايي كه درحال حاضر در محيط رها هستند چگونه بايد مهار كرد مي گويد: طبق قانون تمام پساب هاي شهري و صنعتي بايستي تصفيه شوند و هر واحدي كه اين اقدام را انجام نمي دهد خلاف قانون عمل مي كند.

سايه طلاق هاي زود هنگام بر زندگي جوانان

مرور جديدترين آمار ثبت احوال كشور نشان مي دهد ميزان طلاق در پنج سال گذشته، 37درصد رشد داشته و بيشترين آنها مربوط به زوجهاي با سن زير 30سال است.
طلاق يكي از مقوله هاي بسيار پيچيده اجتماعي به شمار مي رود كه روانشناسان و جامعه شناسان از آن به عنوان مرحله آخر يك زندگي مشترك ياد مي كنند و معتقدند بايد راههاي ديگري جايگزين اين پديده ناهنجار قرار گيرد.
اما با وجود تمام تبليغات منفي عليه اين پديده، آمارها نشان مي دهد كه طلاق در طول 5سال گذشته با رشد چشم گيري روبه رو بوده و بسياري از زوجها، آن را بر هر راه ديگري ترجيح مي دهند و به راحتي تير خلاص را بر پيشاني زندگي مشتركشان رها مي كنند.
اين آمارهاي نجومي در حالي از سوي منابع رسمي كشور همچون ثبت احوال و سازمان اسناد ارائه مي شود كه توجه مسئولي را به خود جلب نمي كند و هيچ دستگاهي خود را موظف به پاسخگويي در اين مقوله نمي داند.
تبديل 76هزار طلاق به 137 هزار مورد
براساس آمار منتشر شده از سوي سازمان ثبت احوال كشور، آمار طلاق در سال 1384 برابر 84هزار واقعه بوده كه در سال 1389 به 137 هزار و 200واقعه رسيده است.
اين آمار نشان مي دهد كه طلاق در طول پنج سال بيش از 53هزار مورد افزايش پيدا كرده كه دلايل آن از سوي كارشناسان متفاوت اعلام مي شود.
روند بررسي آمار طلاق به شكل ساده بيانگر اين است كه 84هزار طلاق در سال 1384 به 94 هزار مورد در سال 1384 رسيده است. همچنين اين آمار به 99هزار و 852واقعه در سال 1386 تبديل شده و در سال 1387 تا 110 هزار و 510واقعه مي رسد كه نشان از افزايش 11درصدي دارد.
سير صعودي طلاق در سال 88 به اوج خود رسيده و 126 هزار زوج در كشور از هم جدا شده اند كه اين آمار در سال 1389 به 137هزار و 200 مورد افزايش يافته و ركورد عجيبي را در طلاق به جاي مي گذارد.
در واقع طلاق در طول اين پنج سال 59/37 درصد رشد مثبت داشته است.
جوانان زير 30 سال در معرض طلاقهاي
زود هنگام
يكي از نكات قابل توجه در اين باره، آمار بالاي طلاق زوجهاي جوان بين 20 تا 29 ساله است كه در تمام اين پنج سال تكرار شده است. در واقع بيشترين آمار طلاق براي اين گروه است.
طبق اعلام سازمان ثبت احوال بيشترين آمار ثبت شده طلاق در سال 1386، براي مردان در گروه سني 25 تا 29 سال و براي زنان در گروه سني 20 تا 24 سال است.
همچنين در سال 89بيشترين آمار طلاق براي هر دو گروه مردان و زنان در گروه سني 25تا 29 سال بوده كه 65هزار مورد از طلاق را شكل مي دهد.
زندگي هاي بي دوام و كمتر از 10سال
بررسي ها و مطالعات سازمان ملي جوانان نشان مي دهد، طول مدت زندگي مشترك 2/15 درصد از كل طلاق هاي واقع شده در سال 85، كمتر از يك سال بوده و 9/28 درصد كمتر از دو سال، 4/39 درصد كمتر از سه سال، 2/47 درصد كمتر از چهار سال و 72 درصد كمتر از 10سال بوده است.
نتيجه اينكه حدود سه چهارم از طلاق ها مربوط به زوجهايي بوده است كه كمتر از 10سال از زندگي زناشويي آنان مي گذرد.
تشديد طلاق بر اثر بي توجهي
دكتر محمد اسحاقي، معاون پيشين مطالعات و تحقيقات سازمان ملي جوانان، با عنوان اين مطلب كه روند افزايشي طلاق در نسل جوان جامعه بايد از سوي مراجع مسئول مورد بازبيني و بررسي قرارگيرد، مي گويد: بي توجهي به روند افزايشي طلاق در نسل جوان منجر به تشديد اين معضل در جامعه مي شود.
سيدمطهر ، وكيل پايه دادگستري نيز در اين باره اظهار مي دارد، ناتواني جنسي، اعتياد، بيكاري، درآمد پايين و نپرداختن نفقه از سوي شوهر علت اصلي درخواستهاي طلاق در دادگاهها است كه متأسفانه پس از دو تا چهارسال زندگي مشترك ميان زوجين و بيشتر توسط زوجه اقدام مي شود.
وكيل پايه يك دادگستري شفاف نبودن آمار پرونده هاي خانوادگي اعم از طلاق، مهريه و نفقه را از مهم ترين چالشهاي اجتماعي و حقوقي عنوان كرد، و مي افزايد: مسئولان، رسانه ها ومردم با دردست داشتن آمار دقيق و صحيح بهتر مي توانند براي پيشگيري از ازدواجهاي ناموفق برنامه ريزي و اقدام كنند.
سال گذشته كميسيون اجتماعي مجلس همزمان با انتشار آخرين آمار طلاق اعلام كرد كه اين موضوع را در دست بررسي قرار مي دهد، همچنين استانداري تهران نيز عنوان داشت كه آمار بالاي طلاق در تهران بايد بررسي شود اما هيچ يك از دو نهاد مذكور تاكنون رهاوردي را در اين باره نداشته اند.