(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 24 شهریور 1390- شماره 20024

انتخاب مناسب عينك بچه ها
دستيابي به موفقيت هاي اجتماعي
بازي كودك با اعداد
تغييرات هميشگي زندگي ما
كوله پشتي
زندگي شاداب همراه با طول عمر
آسايش امروز حاصل آرامش ديروز
براي كلاس اولي ها شعر و خاطره بگوييد



انتخاب مناسب عينك بچه ها

ممكن است فرزند شما يا يكي از نزديكانتان مجبور باشد از سنين پايين عينك بزند، اما متأسفانه بسياري از خانواده ها به رعايت اصول صحيح در انتخاب عينك توجهي ندارند كه اين امر مي تواند زمينه ساز مشكلاتي براي بينايي كودك در آينده شود.
فرم عينك
در هنگام خريد عينك براي كودك بايد به يك سري اصول مهم در اين باره دقت داشت. اولين و اساسي ترين نكته كه معمولا ناديده گرفته مي شود اين است كه كودك بايد از عينك خوشش آمده و آن را دوست داشته باشد زيرا در غير اين صورت، عينك را به چشمانش نمي گذارد. به همين دليل است كه از سن 5تا 6 سالگي، كودك بايد نظر خود را براي انتخاب عينك بيان كند. علاوه بر اين، شخصيت كودك و ويژگي هاي بدني او نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. عينك نبايد روي بيني و گوش هاي كودك فشار وارد كند، چرا كه اين اندام ها در مقايسه با بزرگسالان حساس تر است. عينك بايد كاملا متناسب با حالت صورت بچه انتخاب شود، چرا كه صورت كودكان معمولا كاملا گرد و بيني آنها ظريف و كوچك است و گوش هاي آنها به طور كلي از سطح چشم هاي آنها كمي بالاتر است. همچنين كودكان بيشتر به بالا نگاه مي كنند و اين خصوصيت آنها نيز بايد در انتخاب عينك مد نظر قرار گيرد.
شيشه هاي عينك
علاوه بر فرم عينك، شيشه ها نيز اهميت فوق العاده بالايي دارند. شيشه هاي عينك كودكان حتما بايد از جنس بسيار سبك و نشكن ساخته شود. چشم هاي آنها نسبت به بزرگترها در برابر اشعه ماوراءبنفش حساس تر است. تا قبل از 12 سالگي، چشم تا حد پاييني در برابر اشعه ماوراء بنفش از خود محافظت مي كند زيرا جليديه چشم فقط تا 75% كامل شده است. از 25سالگي، فيلتر محافظ چشم به خوبي عمل مي كند و تنها 10% از اشعه مضر به چشم مي رسد. براي پيشگيري از آسيب هاي اشعه خورشيد شيشه هاي عينك آنها بايد از نوع «فوتوكروم 100%» انتخاب شود، اما به اين معنا نيست كه كودك بايد هميشه در آفتاب عينك بزند. همچنين بعضي از شيشه هاي معمولي نيز مي تواند اين نقش محافظتي را داشته باشد.
معاينه منظم توسط چشم پزشك
يكي ديگر از نكات مهم در سلامت بينايي كودكان، معاينه منظم چشم هاست تا مشكلات بينايي (ارثي يا اكتسابي) به موقع تشخيص داده شود. به همين خاطر توصيه مي شود قبل از سن مدرسه حداقل سالي يك بار كودك توسط چشم پزشك معاينه شود.
طبق يك قاعده كلي، هر چه مشكل زودتر تشخيص داده شود، درمان راحت تر و مؤثرتر خواهد بود.
مريم سادات كاظمي

 



دستيابي به موفقيت هاي اجتماعي

محققان مركز رفتارسنجي دانشگاه شيكاگو مي گويند كودكاني كه شاهد خشونت و بدرفتاري ميان اعضاي خانواده هستند در جواني دست به خشونت مي زنند.
همچنين گرايش به خشونت و احتمال بروز ناهنجاري هاي رفتاري در جواناني كه در دوره كودكي مورد بدرفتاري و سوءاستفاده قرار گرفته اند بيشتر است. افراط و تفريط در تنبيه و تشويق كودكان عامل ديگري است كه منجر به ناهنجاري در جواني مي شود.
انتوني والرز روانشناس اين مركز تنها راه حل اين مسئله را داشتن هوش عاطفي زن و شوهر در خانواده مي داند ومي گويد: هوش عاطفي مجموعه اي از مهارت ها و شاخص ها براي شناخت احساس خود، كنترل احساس خود، شناخت احساس ديگران و تنظيم روابط با ديگران است كه در خانواده جايگاه بسيار بالايي دارد.
به گفته او ممكن است جوانان باهوش زيادي وجود داشته باشند كه نه در شغل و كارشان، نه در روابط خانوادگي و روابط ميان فردي شان و نه در تفريح و عشق ورزيدنشان موفق باشند و كساني را هم بشناسيم كه با وجود اين كه از هوش سرشاري برخوردار نيستند زندگي آرام و موفقي داشته اند و حتي به سطوح بالاي موفقيت هاي اجتماعي هم دست يافته اند كه اين موضوع نتيجه هوش عاطفي افراد است.
در واقع جوانان چه در خانواده و چه در جامعه بايد قادر به شناخت و پيش بيني احساسات خود در موقعيت هاي مختلف باشند. افراد زيادي هستند كه يا از احساسات مختلف خودآگاهي ندارند و يا ريشه آنها را نمي فهمند. اين نوع از بي اطلاعي ها و آگاهي نداشتن ها موجب تنش زيادي در زندگي ما مي شود.
والرز با اشاره به شناخت احساسات ديگران در زندگي زناشويي مي گويد: جواناني باهوش عاطفي بالا، هرگز در لاك خود فرو نمي روند تا فقط اسب خود را برانند؛ آنها تعاملات گسترده اي با اجتماع دارند و مي توانند دنيا را از منظر ديگران هم ببينند. اينها موجب مي شود كه اين افراد از تحمل بالايي برخوردار شوند.
به علاوه اين مسئله آرامش را براي زندگي زناشويي آنها به ارمغان مي آورد.
به اعتقاد اين روانشناس، زن و شوهر جوان پس از شناخت احساسات ديگران بايد در نوع رابطه شان نيز موفق عمل كنند.
جواناني باهوش عاطفي بالا، هرگز در دوستي ها و روابط ميان فرديشان افراط و تفريط ندارند. آنها در زندگي زناشويي شان انتظاري متناسب با خودشان دارند.
همسران جواني از اين جنس مي دانند كه تمام آدم ها شخصيت كامل ندارند لذا توقع ندارند همه افراد درست عمل كنند يا همان طور عمل كنند كه آنها دوست دارند. در نتيجه اين افراد با اين ديد در روابط زناشويي هم موفق عمل مي كنند.
وقتي زن و شوهر با چنين هوشي بتوانند ديگران را بپذيرند قطعا توانايي پذيرش يكديگر را نيز خواهند داشت. اين امر موجب مي شود بار عاطفي مناسبي در خانواده حاكم شود، محبت ميان زن و شوهر و فرزندان بيش از پيش افزايش يابد و كودكان اين خانواده با اعتماد به نفس بالا و بدون ترس و اضطراب بزرگ شوند و در جامعه حضور يابند.
در واقع رشد فكري جوانان، افزايش خلاقيت و اعتماد به نفس زماني در يك خانواده افزايش پيدا مي كند كه افراد خانواده از نظر عاطفي ساعات بيشتري را براي گفت وگو در كنار يكديگر بگذرانند. اين در حالي است كه براساس تحقيقات انجام شده ميزان گفت وگو در بسياري از خانواده ها كمتر از 30دقيقه است.
گرفتاري فكري اعضاي خانواده، 2شغله بودن مرد و كار زنان از جمله مواردي است كه باعث مي شود زن و مرد در تنظيم زماني براي با هم بودن در خانه دچار مشكل شوند. اين مساله در حالي به عنوان مشكل اجتماعي درآمده است كه پيامدهاي اجتماعي بسياري را براي خانواده به همراه داشته به طوري كه بسياري از جوانان متاهل از نبود فرصت حتي براي خريد روزمره خود شكايت مي كنند.
در برخي از خانواده ها پدر و مادر فرصت حضور و آموزش كودكان خود را ندارند و انتقال فرهنگي از والدين به فرزندان به كندي انجام مي شود كه جامعه شناسان از اين وضع به عنوان گسيختگي فرهنگي نام مي برند.
يكي از مشكلات خانواده ها كار كردن 2شيفت مردان و زنان است. اين موضوع باعث كاهش روابط عاطفي در خانواده شده است.
دكتر والرز درباره نداشتن فرصت لازم براي رسيدگي به امور روزمره در زندگي زناشويي مي گويد: به دليل افزايش هزينه ها افراد ملزم هستند در چند شيفت كار كنند اين موضوع بيشتر به خاطر ضعف مديريتي است، تا مشكلات اقتصادي.
اين كارشناس با اشاره به اين كه برنامه ريزي مناسبي در خانواده ها براي گذراندن فرصت هاي زندگي وجود ندارد مي گويد: بحران در خانواده ها زماني رخ مي دهد كه حضور والدين در خانواده كم رنگ مي شود. خانواده ها در فاصله زماني كمي در خانه هستند و برنامه ريزي لازم براي گذراندن اين حضور ندارند. به اعتقاد اين كارشناس اعضاي يك خانواده در شبانه روز بايد 2 تا 3 ساعت با يكديگر ارتباط عاطفي و گفت وگو داشته باشند كه هم اكنون اين ميزان بسيار كاهش پيدا كرده است. از سوي ديگر گسيختگي فرهنگي حاصل حضور كم رنگ والدين در خانواده است، انتقال فرهنگي والدين به فرزندان به هيچ عنوان به خوبي صورت نمي گيرد و خانواده ديگر فرصت آموزش به فرزندان را ندارد. همچنين بسياري از تنش هاي زناشويي سرچشمه اش نبود فرصت براي حل مسائل و حل تنش هاي به وجود آمده است.
به دليل اهميت رفتار مادران بايد در محيط هاي كاري به آنها فرصت داده شود تا كمتر خسته شوند و توان رسيدگي و گفت وگو با فرزندان و حل مسائل خود را داشته باشند. بنابراين با فراهم كردن شرايط مناسب براي آنها مي توان بسياري از هزينه هاي اجتماعي را كاهش داد.
كم صحبت مي كنيم
تمام كارشناسان معتقدند زوجين بايد در طول روز حداقل 2ساعت را براي گفت وگو مشخص كنند تا هرگونه ابهام و برداشت غيرواقعي ميان آنها برطرف شود، با خط قرمزهاي يكديگر آشنا شده و وارد حريم هاي يكديگر نشوند.
مطالعاتي كه درباره مسائل خانوادگي انجام شده است نشان مي دهد گفتمان هر خانواده در شبانه روز كمتر از 30 دقيقه است در حالي كه بسياري از مشكلات در خانواده را فقط با صحبت كردن مي توان برطرف كرد. اين مسئله به رشد فكري جوانان، افزايش خلاقيت و اعتماد به نفس آنان در حل مشكلاتشان كمك شاياني مي كند.
سزاوار

 



بازي كودك با اعداد

ورود فرزند به كانون خانواده، شور و گرمي خاصي را براي پدر و مادر به همراه دارد. مسلما روزهاي اول نگراني از تربيت و پرورش ذهن والدين جوان را پر مي كند. اما طولي نمي كشد كه كم كم بر اوضاع مسلط مي شوند. يكي از اين موارد بسيار مهم در رشد شخصيت كودك، بازي هاست.به كمك همين بازيهاست كه بچه خيلي از مسائل را مي آموزد. شايد عجيب به نظر بيايد، اما بايد گفت كه هيچ بازي براي بچه ها، احمقانه و بيخود نيست. همه آنها راهي براي جست وجو و شناخت دنياي پيرامون است.
پيش از 1 سالگي
بازي هاي رياضي دراين سن، مفهومي ندارند؛ بلكه فعاليت هايي محسوب مي شوند كه بيشتر به نظم دادن ذهن و تقويت حافظه كودك كمك مي كند. در بازي هايي كه براي اين گروه سني طراحي مي شود، گرچه اعداد فقط يك نقش ساده مقايسه اي دارد، اما از تأثير مثبت آنها نيز نبايد غافل شد: «كودك با نام اعداد آشنا مي شود.»
¤ بازي انگشتان
كودك را روبه روي خود بنشانيد. يك دستش كه كاملا باز است را روي دست خود بگذاريد. يكي از انگشتانتان را كف دست او بچرخانيد و قصه را تعريف كنيد: «يكي بود، يكي نبود. يك روز قلقلي با دوستانش به جنگل رفتند. (انگشت شستش را خم كنيد) اين يكي يك پرنده ديد. دومي پرهاي پرنده را كند (انگشت سبابه را خم كنيد). سومي آن را كباب كرد (انگشت سوم را خم كنيد). نفر بعد كباب را خورد (انگشت دوم را خم كنيد). بيچاره آخري كه هيچي بهش نرسيد شروع به دويدن كرد. در اين موقع با دو انگشتتان از انگشت كوچك بالا برويد و او را در آغوش بگيريد.
¤ آب بازي و اعداد
وقتي كه بچه را به حمام مي بريد، چند بطري در اندازه هاي مختلف در اختيارش بگذاريد. در اين صورت، او علاوه بر اينكه مفاهيم اصلي مانند خالي بودن، پر بودن و... را ياد مي گيرد، وزن بطري ها را به كمك اندازه هاي مختلف و مقدار آبي كه گنجايش دارد، مي شناسد.
از 1 تا 2 سالگي
مفهوم رياضي با آموزش هاي ساده به كودك القا مي شود كه كم كم به دليل و منطق مي رسد.
¤ هرچي مثل هم هست، دركنار هم...
دراين بازي، چند جفت اشياي مختلف مانند كتاب، قاشق، ميوه، كفش و... را آماده كنيد. آنها را درهم بريزيد و از فرزندتان بخواهيد تا هر آنچه را كه دو به دو شبيه است، كنار هم بگذارد. اين بازي همچنين مي تواند براي تقليد رنگ ها نيز انجام شود. دراين صورت مي توانيد از جوراب و لباس هاي رنگارنگ استفاده كنيد.
¤ بزرگ با كوچك
پنج يا شش وسيله در اندازه هاي مختلف را به صورت نامرتب جلوي بچه بريزيد. سپس از او بخواهيد تا آنها را به ترتيب از كوچك ترين تا بزرگ ترين بچيند. اين كار را به راحتي مي توانيد با انواع ظروف و بطري ها انجام دهيد.
¤ اسباب بازي كجاست؟
براي اين بازي يك جعبه لازم داريد. عروسك يا توپ كودك را در يك موقعيت نسبت به جعبه، بالا، پايين، داخل، پشت، جلو و كنار بگذاريد و آن را اعلام كنيد. چندبار اين تمرين را تكرار كنيد. حالا از فرزندتان بخواهيد تا با توجه به مكاني كه شما مي گوييد، اسباب بازي را همان جا بگذارد. توجه كنيد كه ابتدا با مفاهيم ساده تر مانند بالا و پايين شروع كنيد.
از 2تا 3 سالگي
مفاهيم رياضي كم كم براي كودك شناخته تر مي شود، به شرط آنكه اعداد از 10 بيشتر نشود.
¤ شمارش توپ ها
ابزار اين بازي يك سبد و 10 توپ كاغذي است كه از روزنامه هاي باطله درست كرده ايد. توپ ها را در يك مسابقه با فرزندتان درون سبد بيندازيد و از او بخواهيد تا آنها را بشمارد.

 



تغييرات هميشگي زندگي ما

زندگي ما داراي فراز و نشيب هاي بسياري است. جوان ها در طول زندگي موقعيت هاي متفاوتي را مي پذيرند و ايفا مي كنند. برخي از اين موقعيت ها زيبا، مثبت و لذت بخش و به يادماندني اند؛ در صورتي كه بعضي از آنها زشت، منفي، رقت بار و فراموش شدني هستند.
موقعيت هاي زندگي و تصميمات حياتي آنها همگي مثبت و منفي، تلخ و شيرين، زشت و زيبا است، اما واقعي و به ياد ماندني اند.
توانايي هاي جسمي، توانايي هاي ذهني و روحي، شرايط و موقعيت هاي اجتماعي و محيطي هر جوان وابسته به نقش هايي است كه آنها در طول زندگي مي پذيرند.
در واقع، رفتار، عملكرد و يا وظيفه اي است كه جوان در شرايط و موقعيت هاي معين در گروه هاي اجتماعي و براساس برعهده مي گيرد. بسيار حائز اهميت است.
تعهدات متفاوت
در دوران متفاوت
جوانان براساس ويژگي هاي فردي همچون سن، جنس، تحصيلات، نژاد، طبقه اجتماعي در طول زندگي، شرايط پذيرش و ايفاي مسئوليت هاي متفاوتي را پيدا مي كنند.
اين مسئوليت ها با تغيير هر يك از ويژگي ها دستخوش تغيير مي شوند.
در زندگي نيز جوانان براساس ويژگي هاي ياد شده تعهدات متفاوتي را در طول زندگي اجرا مي كنند.
مهم اين است كه محتواي اصلي مسئوليت را خوب درك و آن را به بهترين نحو ممكن اجرا كرد. يكي از تاثيرگذارترين ويژ گي ها در پذيرش و تغيير موقعيت ها سن افراد است.
اين در حالي است كه در بيشتر جوامع سن مانع از پذيرش بعضي از مسئوليت هاي اجتماعي مي شود. در اين جوامع، موقعيت ها و پست هاي اجتماعي، حقوق، وظايف و مزاياي ويژه، هميشه به گروه هاي سني خاصي تعلق دارد و افراد داراي سنين بالا از پذيرش اين نقش ها محروم مي شوند.
اما مي بايست هميشه به اين واقعيت توجه كرد كه در هر حال با گذشت زمان و افزايش سن در طول زندگي، مسئوليت هاي اجتماعي كه افراد مي پذيرند و در قالب آن ايفاي نقش مي كنند، در حال تغيير است.
جامعه نيز از سنين مختلف توقعات و انتظاراتي متفاوت دارند. براي مثال، در جامعه انتظاري كه از يك جوان در مورد ساعات، نوع و نحوه اشتغال مي رود، با يك فرد مسن بسيار متفاوت است.
اصطلاح گروه هاي سني در بسياري از جوامع رايج است. در واقع اين وضعيت به ما مي گويد كه افراد در موقعيت ها و برهه هاي مختلف زندگي چه نقشي را بايد ايفا كنند.
اصل تغيير وظيفه هاست
بعضي از وظايف توسط قوانين تعريف مي شوند، در حالي كه بعضي از مسئوليت ها در فرهنگ و آداب جامعه شكل مي گيرند. در هر حال، اكثر موقعيت ها تحت تأثير سن قرار دارند، به طول مثال، در اكثر جوامع بشري محدوديت هاي فراواني براي كودكان و سالمندان وجود دارد كه ناشي از آن است كه ديگران گمان دارند كه آنان توانايي، ظرفيت، دانش و قدرت فيزيكي لازم براي ايفاي بسياري از نقش ها را ندارند.
مسئله حائز اهميت در موقعيت هاي اجتماعي، اصل تغيير وظيفه هاست. افراد بويژه سالمندان بايد آمادگي لازم براي تغيير نقش ها را داشته باشند. آنان بايد بتوانند وظيفه هاي گذشته را كه زمان ايفاي آنها سپري شده است، به فراموشي بسپارند و مهياي پذيرش نقش هاي جديدي شوند.
جوانان با گذراندن بلوغ جسمي و فكري به تشكيل خانواده مستقل و ترك والدين خود مي انديشند. تعداد زيادي از فرزندان به دلايل مختلف شغلي، تحصيلي و ساير موارد مجبور به ترك خانه پدري و حتي مهاجرت به شهرهاي دور و كشورهاي ديگر مي شوند.
در اينجا، وظايف پدران و مادران دچار تغيير مي شود و پدرها و مادرها بايد اين تغيير موقعيت را به خوبي درك كرده، خود را آماده پذيرش وظايف جديد در برابر جوانان خود كنند. آناني كه نمي توانند اين تطابق را به خوبي درك كرده، از پذيرش نقش جديد عاجزند، خود و فرزندان خود را با مشكلات فراوان مواجه مي سازند.
بروز مشكلات در زندگي
در اين مورد ارائه خدمات مشاوره به جوانان و خانواده هاي آنان مي تواند در پذيرش نقش هاي جديد مفيد باشد.
يكي ديگر از مسائلي كه در دوران زندگي مان دچار تغيير مي شود، تغيير شغلي ما است. با رسيدن به سن بازنشستگي، يا حتي دوره جواني فرد موقعيت شغلي خود را از دست مي دهد.
به همين دليل تغييراتي در وضعيت اقتصادي و رفاه مادي او به وجود مي آيد. پيامدهاي اين مسئله با توجه به اختياري بودن و يا اجباري بودن آن در ميان ما متفاوت است، ولي آنچه اهميت دارد اين است كه نظام هاي حمايتي اجتماعي بايد به دنبال تعريف موقعيت هاي جديد و جايگزين كردن آن با نقش قبلي افراد به ويژه جوانان باشد.
دردوره كهنسالي، احتمال فوت همسر و ادامه زندگي به تنهايي بسيار فراوان است. با توجه به اين كه نرخ اميد به زندگي در زنان بيشتر است و احتمال عواملي همچون تصادفات جاده اي، حوادث كار و جنگ براي مردان بيشتراست، تنهايي در زنان شايع تراست.
بعد از فوت همسر در هر دوره سني، وظيفه همسري و بعضي از موقعيت هاي عاطفي كه افراد ايفا مي كنند از بين مي ر ود و حتي موقعيت هويتي افراد نيز دچار تغيير مي شود؛ بويژه اگر آنان وابستگي زيادي به همسرشان داشته باشند.
اما نبايد فراموش كرد كه براي افراد هميشه فرصت هاي مناسب براي بازگشت به زندگي جديد وجود دارد. آنان بايد آمادگي ايفاي نقش هاي جديد را در خود فراهم آورند و درجست وجوي نقش هاي اجتماعي متناسب با سن، موقعيت و شرايط خود باشند.
همه ما در دوران پيري ناتواني هايي مانند كاهش توان بدني، كم تحركي، درد مفاصل، كاهش قدرت بينايي، كاهش قدرت شنوايي، كاهش انعطاف پذيري و عضلات و اندام ها را تجربه مي كنيم. البته درجه و شدت آنان در افراد مختلف متفاوت است و بستگي زيادي به سبك زندگي آنان دارد.
در دوران پيري وابستگي سالمندان به فرزندشان همچون وابستگي كودك به مادر است، وابستگي به افراد است كه اين وابستگي امكان دارد جسمي و يا مادي باشد.
وابستگي مادي زماني است كه سالمندان براي برآوردن نيازهاي خود حتما به كمك هاي مادي ديگران محتاج باشند و استقلال مالي نداشته باشد.
دراين جا، نقش خانواده، جامعه و نظام هاي حمايتي دولتي و غير دولتي از اهميت ويژه اي برخوردار است. آنان با كمك فرد سالمند مي بايست از تمامي امكانات، تجهيزات و منابع جامعه استفاده كنند تا استقلال فردي سالمند را حفظ كنند.
دربسياري از مواقع، مي توان با كمك گرفتن از تكنولوژي، استفاده از وسايل توان بخشي، مناسب سازي محيط و... مشكلات جسمي و استقلال سالمندان را كاهش داد.

 



كوله پشتي

به گفته فيزيوتراپ ها وزن استاندارد يك كوله پشتي بايد حداكثر 20درصد وزن خود فرد باشد. كوله پشتي بايد دو بنده انداخته شود و دانش آموزان به هيچ وجه كوله پشتي هايشان را برروي يك دوش خود نيندازند.
دليل استفاده از كوله پشتي اين است كه دانش آموز وزن كتاب هايش را بر ستون فقرات خود منتقل مي كند.
استفاده از كوله پشتي خودش قانون دارد دانش آموز بايد باتوجه به وزن خودش كتاب حمل كند.
استاندارد يك كوله پشتي، حداكثر 20درصد وزن خود فرد است.به عنوان مثال اگر يك دانش آموز 20كيلوگرم وزن داشته باشد، بايد حداكثر 4كيلوگرم كتاب را بر پشتش بگذارد.
لازم است بندهاي كوله پشتي كاملاً روي شانه ها قرار گرفته باشد كوله پشتي بايد دو بنده انداخته شود و بچه ها به هيچ وجه كوله پشتي هايشان را برروي يك دوش خود نيندازند. همچنين بايد به طور كامل برروي ستون فقرات جاي بگيرد به طوري كه نه خيلي به گردن نزديك باشد و نه خيلي به كمر. وزن كوله پشتي بايد بر مركز ستون فقرات وارد شود و به چپ و راست متمايل نشود.
اگر امكان آن وجود دارد دانش آموز برخي از كتاب هاي بسيار سنگين خود را كه بايد هر روز به مدرسه ببرد با خودش حمل نكند و آن را در مدرسه بگذارد و يا از آن كتاب دو جلد داشته باشد زيرا بچه ها در سن رشد هستند و اگر كيفشان سنگين باشد منجر به ناهنجاري ستون فقرات مي شود.به ويژه در سنين 12-8 سالگي كه امكان دارد ستون فقرات وي در اثر عدم رعايت نكات فوق دچار قوس شود و يا عضلات يك سمت بسيار كوتاه و عضلات سمت ديگر كشيده شوند و كودك دچار درد كمر بشود كه قطعاً تجربه خوشايندي نيست.كوله پشتي از كيف دوشي و كيف دستي به مراتب بهتر است ترجيح مي دهيم دانش آموز كيفش را به دست نگيرد تا تعادل يك سمت بدنش از بين برود و ستون فقراتش كج شود.
حتي كيف هاي چرخ دار هم به علت راه هاي ناهمواري كه داريم مناسب نيستند، كيف دوشي نيز ستون فقرات را در دراز مدت دچار مشكل كرده و عضلات را به مرور شل مي كند.

 



زندگي شاداب همراه با طول عمر

افرادي كه سيگار مي كشند چندسال شانس زندگي را از دست مي د هند. به علاوه انواع بيماري هاي مزمن ناشي از مصرف سيگار نيز كيفيت عمر باقي مانده را كاهش مي دهد.
سرچشمه جواني و شادابي چيست؟
گذر عمر امري اجتناب ناپذير است. با اين حال همه انسانها تمايل دارند كه در اين گذار ناگزير زندگي همچنان سالم، شاداب و زيبا باقي بمانند.
اگر مي خواهيد طول عمرتان افزايش پيدا كند، هميشه شاداب، هميشه فردي خندان و داراي زندگي بهتري باشيد. در ادامه اين متن راه هايي از روش هاي رسيدن به اين خواسته معقول را به شما تقديم مي كنيم.
¤ محققان مي گويند كه خنده بهترين دارو است كه موجب ارتقا پاسخ ايمني، كاهش قندخون، افزايش جريان اكسيژن در بدن و بهبود كيفيت خواب مي شود. جريان متوسط خون در هنگام خنديدن و بعد از آن22 درصد افزايش مي يابد درحالي كه استرس هاي روحي جريان خود را 35 درصد كاهش مي دهد.
¤ افرادي كه سيگارمي كشند چندسال شانس زندگي را از دست مي دهند به علاوه انواع بيماري هاي مزمن ناشي از مصرف سيگار نيز كيفيت عمر باقي مانده را كاهش مي دهد.
¤ مطالعات نشان مي دهد كه درصد مرگ و مير در افراد مجرد به طور بارزي بيشتر از افراد متأهل است.
¤ ورزش باعث تقويت قلب و افزايش پمپ خون مي شود. كلسترول و فشارخون كاهش مي يابد. عامل پيشگيري و كنترل ديابت است. ماهيچه ها و استخوان ها را تقويت مي كند. آيا همه اين مدارك كافي نيست تا گوياي مزيت واقعي ورزش براي سلامت فرد باشد.
¤ بازي شطرنج، مطالعه روزنامه، حل جدول از جمله فعاليت هاي مثبت مغز است. فعاليت هاي مغزي مانع از بروز آلزايمر مي شود.
¤استفاده از كرم ضدآفتاب، عينك دودي و كلاه لبه پهن مانع از آسيب هاي ناشي از نور خورشيد مي شود و احتمال بروز سرطان پوست (شايع ترين نوع سرطان) را كاهش مي دهد.
¤ ملاقات منظم پزشك عمومي مي تواند شانس زندگي سالم را افزايش دهد. زيرا انجام معاينات توصيه شده توسط پزشك، پيشگيري به موقع از بروز انواع بيماري ها را ميسر مي كند.
¤ خوردن حداقل دو وعده غذايي ماهي در هفته بسيار مفيد است. زيرا احتمال مرگ ناشي از بيماري قلبي را كاهش مي دهد. مانع از لخته شدن خون، كاهش مقدار چربي و احتمال چاقي مي شود. بعلاوه سرشار از موادمغذي مثل سلنيوم، پروتئين و آنتي اكسيدان است.
¤كلم بروكلي، كلم، موز و ساير ميوه ها و سبزيجات سرشار از ويتامين، موادمعدني، فيبر و آنتي اكسيدان است.
¤ شانس زندگي افراد داراي اين خصلت 19درصد افزايش مي يابد. اين چنين افرادي كمتر رنج مي برند.
¤ غذاي كم چرب احتمال بروز بيماري هاي قلبي را كاهش مي دهد.
¤ مراجعه مرتب به دندانپزشكي و معاينه دندانها از بروز انواع بيماري هاي دهان و دندان جلوگيري مي كند. زيرا اين بيماري ها به نوبه خود منجر به بروز بيماري هاي تنفسي و قلبي مي شود.
¤ كنترل استرس به هر طريق ممكن مثل دريافت مشاوره، مديتيشن و يا ورزش شانس زندگي را افزايش مي دهد. استرس باعث كاهش جريان خون، افزايش كلسترول، كاهش فعاليت مغزي و ضعف سيستم ايمني مي شود.
¤ ادامه تحصيل و يا آموزش مداوم در زندگي كيفيت زندگي سالم را ارتقا مي دهد.
¤ ويتامين هاي مختلف مانع از بروز بيماري هاي قلبي مي شود. يك مولتي ويتامين خوب حاوي مواد معدني، آمينواسيد، عصاره گياهي و ساير مواد مغذي است.
¤ نوشيدن چاي سبز احتمال بيماري هاي قلبي، عروقي را كاهش مي دهد.

 



آسايش امروز حاصل آرامش ديروز

علائم بيماري افسردگي همچون كم خوابي، اختلال در رژيم غذايي، استرس زياد، بدبيني و... زمينه ساز ديگر بيماري هاي رواني است كه به شدت خانواده ها را تهديد مي كند. در واقع سلامت روان افراد تحت تاثير پنج عامل سلامت جسمي، خانه و خانواده، امنيت شغلي، اعتقاد و ديدگاه افراد به زندگي و ژنتيك قرار دارد.
سارا كادسين يكي از پزشكان مركز درماني شيكاگو دراين باره مي گويد: سلامت جسمي رابطه مستقيم با سلامت رواني افراد دارد. بسياري از كمبودها و اختلالات در بدن موجب بروز بيماريهاي روان پريشي و استرس مي شود. به طور كلي مي توان گفت كه ريشه بسياري از بيماريهاي افسردگي و روان پريشي ها از بيماريهاي جسمي نشأت مي گيرد.
به عقيده اين پزشك خانه و خانواده اصلي ترين علل تاثيرگذار بر سلامت روان افراد است. اكثر موفقيت ها، شكل گيري عقايد و نحوه زندگي افراد تحت تاثير امنيت خانواده است. شيوه رفتار افراد خانواده با يكديگر و تأمين نيازهاي عاطفي و مالي در سلامت روان نقش موثري دارد. برخي اختلالات رفتاري مانند كم خوابي يا بي خوابي و استرس تحت تاثير محيطي است كه بيشترين ساعات در آن سپري مي شود.
ازسوي ديگر امنيت و رضايت شغلي عامل تاثيرگذار ديگري بر سلامت روان افراد است همان طور كه ديدگاه انسان ها به زندگي در سلامت روان افراد نقش دارد.
برخي از بيماريهاي رواني، ژنتيكي بوده و تشخيص و درمان آنها توسط پزشك معالج انجام مي گيرد. اما توجه به وضعيت روحي مادران باردار همانند توجه به وضعيت جسماني آنها حائزاهميت است. سلامت و تغييرات رشد جنين و ابسته به شرايط جسمي و رواني مادر است.
به عقيده سارا كادسين تاثير تغذيه سالم و سلامت جسمي مادر از نظر علمي ثابت شده و اكثر افراد بدان توجه مي كنند اما كمتر كسي به وضعيت روحي و سلامت روان مادران اهميت مي دهد. محققان مركز درماني ما با انجام آزمايشات متعدد به نتايج جديدي درباره تاثير استرس بر رشد جنين دست يافته اند. آنان متوجه شده اند با ترشح هورمون استرس و قراردادن درمحيط هاي پرتنش ضربان قلب در جنين بيشتر مي شود و وزن جنين بسيار كمتر از زمان ديگر است و موجب مرگ و مير بيشتر در جنين ها خواهدشد.
تحقيقات در بيمارستان «اور هلس» شيكاگو نشان مي دهد، مادراني كه در سه ماهه اول بارداري تحت استرس و فشارهاي عصبي بوده اند، درماه هاي بعد قلب جنين با ضربان تندتري درمقايسه با جنين هاي ديگر مي تپد. همچنين نتايج سونوگرافي هاي انجام شده نشان مي دهد در لحظاتي كه مادر استرس دارد، فعاليت جنين بسيار زياد مي شود.
در واقع استرس باعث افزايش هورمون كورتيزول دربدن مادر شده و مستقيما بر ميزان ضربان قلب، فشارخون، قندخون، كلريد سديم و تعداد گلبول هاي سفيدخون مادر تاثير مي گذارد. از آنجايي كه رشد جنين وابسته به شرايط جسمي مادر است، اين تغييرات بر جنين نيز اثرگذار است. شرايط اقتصادي، بحران هاي مالي و اجتماعي و عدم سلامت روان پدران در اختلالات رفتاري كودكان موثر است.
ادامه تحقيقات در اين باره نشان مي دهد اختلالات رفتاري مثل پرخاشگري، بيش فعالي، عدم تمركز، نافرماني، مكيدن شست، ضعف درمهارت هاي اجتماعي، لكنت زبان، لجبازي، خودآزاري و كم اشتهايي در فرزندان پدران و مادراني كه در وضعيت هاي ذكرشده قرار دارند تا 75 درصد بيشتر ازساير كودكان است. اين تغييرات بيشتر در سن چهارسالگي دركودكان مشاهده شده است.
دكتر كادسين مي گويد: براساس تحقيقات ما رفتار درماني يكي از شيوه هاي جديد است كه به منظور آموزش به زنان باردار و همسرانشان و در صورت وجود بيماري اجرا مي شود. آموزش كنترل استرس و آگاهي مادران و پدران از تاثيرات اضطراب دوران بارداري و افسردگي بر رشد جسمي و ذهني و تاثيرات آن در آينده از جمله برنامه هاي اين شيوه است.
پزشكان توصيه مي كنند، با درنظرگرفتن نقش سلامت روان مادران و پدران درسلامت فرزندان، به اين موضوع بيشتر از گذشته اهميت داده شود و با اصلاح تغييرات رفتاري و ايجاد محيط پر از آرامش از بروز بيماريها و اختلالات رفتاري كودكان پيشگيري شود.
عليرضا سزاوار

 



براي كلاس اولي ها شعر و خاطره بگوييد

شعرخواني، بيان خاطره و برگزاري مسابقه هاي كلاسي حداقل در ماه نخست حضور در كلاس، ابزار ايجاد جذابيت براي نوآموزان كلاس اولي است.
از آنجا كه نخستين روز مدرسه به ياد ماندني ترين روز در زندگي همه افراد است، هر چه شيرين تر شدن خاطره اين روز مي تواند به رشد آموزشي و گرايش اطفال به تحصيل بيانجامد.
بسياري از كودكان نخستين روز مدرسه را بزرگ ترين حادثه زندگي خود قلمداد مي كنند. خروج از محيط خانه و ورود به محيط جديد مدرسه و ملاقات با دوستان و آموزگاران جديد مي تواند نقطه عطفي در روح و روان دانش آموزان باشد.
90 درصد از كودكاني كه آموزش پيش دبستاني يا مهد را تجربه كرده اند، هنگام ورود به مدرسه به خاطر سابقه ذهني هيچ مشكلي براي جدا شدن از خانه و خانواده ندارند، اما بعضي از كودكان با گريه، اضطراب و ناراحتي تمايلي به ماندن در مدرسه و جدا شدن از مادر ندارند.
متاسفانه برخي از مادران با همنوايي با كودكان خود از روي دلسوزي و ترحم، تسليم گريه هاي كودكان و در كنار او و يا مقابل پنجره كلاس مي ايستند تا آرامش رواني كودك تامين شود.
اگر از نظر رفتارشناسي، كودكان روزهاي اول مدرسه را با آرامش و شادي سپري كنند، گرايش آنها به مدرسه و كلاس بيشتر مي شود در غير اينصورت فرار از مدرسه، افت تحصيلي، تمارض به شكل بيماري و دردهاي صبحگاهي در رفتار كودكان ظاهر خواهد شد.
صحبت با نوآموزان درباره مدرسه، دوستان جديد و آموزگار از سوي مادر يا پدر مي تواند براي كودكان كلاس اولي زمينه فكري و پيش ساخت تجربي ايجاد كند. بيش از يك ميليون نوآموز كلاس اولي 30 شهريور ماه جاري سال تحصيلي را آغاز مي كنند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14