(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 27 مهر 1390- شماره 20052

اول بمب، بعد سؤال!
اعتمادسازي ايران و جنجال آفريني غرب درپرونده هسته اي
گزارش اتمي يا سياسي؟
بهانه اي براي عقده گشايي واشنگتن
عصر يخبندان
بررسي مناسبات ايران و امريكا در دوران رياست جمهوري اوباما (بخش آخر)



اول بمب، بعد سؤال!

چند هفته اي از حمله يازده سپتامبر گذشته بود كه به اتفاق خانواده و دوستان مشغول خوردن شام بوديم كه صحبت هاي سياسي بالا گرفت. وقتي صحبت از جورج بوش به ميان آمد همه از تصميم او براي حمله به افغانستان حمايت كردند و آن اقدام را براي نابودي جنبش هاي تروريستي امري ضروري دانستند. البته هيچ يك از ما اعتقاد نداشتيم كه بوش به طور قانوني در انتخابات رياست جمهوري پيروز شده است اما تصور مي كرديم كه او درباره شرايطي كه ايالات متحده با آن روبه رو است و گزينه هايي كه پيش رو دارد با مردم آمريكا صادق است.
در اين ميان پسر كوچك ترم به شدت با بوش و اقداماتش مخالف بود و گفت مي بايست راه هاي بهتري نيز براي حل اين موضوع وجود داشته باشد. همه جمع از جمله من او را ملامت كرديم اما او مي گفت كه هيچ يك از حرف هايي كه از دهان بوش بيرون مي آيد را باور ندارد و گفت: «خواهيد ديد».
پسرم ما ديديم!
جورج بوش با حمايت و ايجاد انگيزه توسط مشاوران نومحافظه كار و تشويق بيروني ها براي ادامه اولين جنگ خليج فارس، به سرعت پس از افغانستان به سوي عراق لشكركشي كرد. بوش براي توجيه جنگ عراق گفت اين كشور در حمله يازده سپتامبر دخيل بود (كه نبود) و سلاح هاي كشتار جمعي در اختيار داشت (كه نداشت).
بوش و متحد وفادار او دولت توني بلر براي فريب اذهان دو ملت اقدام به دستكاري سيستم اطلاعاتي كردند و عراق را متحد شماره يك جمهوري اسلامي ايران جلوه دادند. در اين مسير صدها آمريكايي، عراقي و بريتانيايي كشته شدند و كشور عراق به كل نابود شد. اظهارات دولت اوباما نيز مبني بر طرح تروريستي كشور ايران عليه سعودي غيرقابل باور است، باتوجه به اينكه واشنگتن مكان مناسبي براي اين حمله به نظر نمي رسد و در ضمن مسئوليت انفجار در واشنگتن و كشتن سفير سعودي به معناي جنگ با آمريكا و عربستان سعودي است.
رئول مارك گرشت (Reuel Mark Gerecht) يكي از مشوقان اصلي حمله به عراق است، او هشدار مي دهد كه دسيسه تروريستي اخير حمله ايالات متحده به ايران را توجيه مي كند؛ «كاخ سفيد بايد به اين تخطي پاسخ نظامي بدهد...». (اين تعبيرات با چيزي كه او در سال 2002 نوشت تغيير چنداني ندارد؛ «اگر رئيس جمهور بوش استدلالات خود را دنبال كند و دولت را نيز وادار كند كه او را در حمله به عراق و ايران ياري كنند در آن صورت خاورميانه اي جديد، امن و آزاد پرورش خواهد داد.»)
تنها مزيت حمله عراق شايد اين باشد كه به ما آموخت تا از اين پس گوش به حرف هوچي هاي بازيگردان ندهيم.
سبك و سياق نومحافظه كاران به شكل «بمب ها را بيندازيد و بعد سؤال بپرسيد» بوده و فاقد اعتبار است. ما بايد خيلي ساده باشيم اگر اجازه بدهيم بار ديگر آنها ما را گرفتار جنگ ديگري در خاورميانه كه بدون شك مرگبارتر خواهد بود كنند.
نويسنده: ام جي روزنبرگ
منبع: الجزيره انگليسي
مترجم: محمد جعفري

 



اعتمادسازي ايران و جنجال آفريني غرب درپرونده هسته اي
گزارش اتمي يا سياسي؟

برگزاري پنجاه و پنجمين جلسه سالانه كنفرانس عمومي آژانس بين المللي انرژي اتمي و شصت و ششمين اجلاس عمومي سازمان ملل متحد مهمترين تحولات سياسي بين المللي آخرين روزهاي تابستان سال جاري بودند. تحولاتي كه بستر رويدادها و رخدادهاي زيادي بودند. درميان همه اين رويدادها، پرونده هسته اي ايران نيز طبق سنت چند سال اخير مطرح بود؛ پرونده اي كه درماه اخير با گزارش سنتي مديركل آژانس بين المللي انرژي هسته اي، اظهار نظرهاي مقامات غربي و ايراني و مهمتر از همه دستاوردهاي جديد هسته اي جمهوري اسلامي و راه اندازي اوليه نيروگاه بوشهر با قدرت حدود 60 مگاوات به شبكه سراسري همچنان مورد توجه رسانه ها و افكار عمومي قرار داشت.
گزارش هسته اي سياسي
مديركل آژانس بين المللي انرژي هسته اي اخيراً آخرين گزارش فصلي خود درسال 2011 درباره فعاليت هاي هسته اي ايران را در 9صفحه و 52 بند دراختيار 53 كشور عضو شوراي حكام آژانس قرار داد. يوكيا آمانو در بخش B و بند 7گزارش خود درباره تاسيسات اعلام شده تحت موافقتنامه پادمان اعلام مي كند كه ايران تحت موافقتنامه پادمان 15تاسيسات هسته اي و 9 مكان خارج از تاسيسات را كه مواد هسته اي به طور معمول در آنجا استفاده مي شود به آژانس اعلام نموده است، اما درادامه با قيد اينكه برخي از تاسيسات برخلاف قطعنامه هاي شوراي حكام و شوراي امنيت است فضاي سايه گستراني ابهام را براي تاكيد بر راستي آزمايي عدم انحراف مواد هسته اي باز مي گذارد. چنان كه درادامه و بخش C درباره فعاليت هاي مرتبط غني سازي پرحجم اين ابهام زايي با تاكيد بر اينكه ايران برخلاف قطعنامه هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت فعاليت هاي مرتبط با غني سازي را تعليق نكرده، مي افزايد. وي در بند 11 گزارش خود مي آورد كه از فوريه 2007 مجموع توليد 6UF ايران با غناي پايين به 4543 كيلوگرم مي رسد، آمانو دربند 16 اظهار مي كند كه با تزريق 5/320 كيلوگرم 6UF غني شده از سپتامبر 2010 تا اوت 2011 تقريباً 7/45 كيلوگرم 6UF غني شده تا 20 درصد اورانيوم 235 توليد شده است. در فاصله ماه مي تا اوت سال جاري نيز تقريباً 1/170 كيلوگرم 6UF طبيعي داخل سانتريفيوژها تزريق شده كه منجر به برداشت اورانيوم با غناي پايين نشده است. البته به زعم مديركل مواد هسته اي و همچنين همه آبشارهاي نصب شده و ايستگاه هاي خوراك و كنارگذاري تحت اقدامات مراقبتي و نظارتي آژانس قرار دارند؛ همان طور كه دربند 12 و 19 قيد مي كند كه نمونه هاي محيطي آژانس از تاسيسات FEP با پرسشنامه اطلاعات طراحي (DIQ) اعلام شده از سوي ايران مطابقت دارد. مدير كل در بندهاي 20 تا 27 به همكاري ايران با آژانس براي ارائه اطلاعات طراحي در مورد كارخانه غني سازي سوخت فردو مي پردازد كه نتايج تحليل نمونه هاي محيطي اخذ شده در اين تاسيسات تا دسامبر سال گذشته نشانه اي از وجود اورانيوم غني شده را در بر نداشته است. البته آمانو در بند بعد خواستار ارائه اطلاعات بيشتر ايران در مورد ساخت 10 تاسيسات جديد غني سازي است. اين ادبيات تا حدودي مثبت و موثر آمانو در ادامه تغيير مي يابد و وي نيز به تبعيت از سنت گزارش نويسي هاي آژانس روي به ذكر زنجيره اي از عدم اطلاع رساني و راستي آزمايي ايران مي آورد؛ چنان كه قيد مي كند كه آژانس تنها در مورد راكتور تحقيقاتي تهران و تاسيسات توليد ايزوتوپزنون و ساير تاسيساتي كه آژانس به آنها دسترسي داشته است مي تواند تاييد كند هيچگونه فعاليت مرتبط با بازفرآوري در حال انجام در ايران وجود ندارد. يا اينكه ايران به آژانس اجازه دسترسي به آب سنگين ذخيره شده در تاسيسات تبديل اورانيوم UCF را نداد و همچنين عدم تعليق فعاليت هاي مربوط به غني سازي و پروژه هاي آب سنگين در UCF و كارخانه ساخت سوخت (FMP) اصفهان از ديگر موارد منفي گزارش آمانو تا قبل از پرداختن به ابعاد نظامي احتمالي است. وي در اين بخش بار ديگر نسبت به آنچه نگراني فزاينده از فعاليت هاي مرتبط با توسعه بار هسته اي براي نوعي موشك مي داند را تكرار مي كند. تاكيد ديگر بار مدير كل آژانس بر عدم اجراي مفاد كد اصلاحي 1/3 از سوي ايران در بخش H درباره اطلاعات طراحي، عدم دريافت اطلاعات طراحي بروز شده براي رآكتور 40-IR و عدم اجراي پروتكل الحاقي باعث شده تا آمانو بار ديگر با ادبيات دو پهلو و تكراري خود اعلام كند كه آژانس نمي تواند به اين نتيجه برسد كه همه مواد هسته اي در ايران براي فعاليت هاي صلح آميز است؛ نتيجه اي كه همواره سبب شده تا گزارش هاي مدير كل مبهم بوده و راه را براي هرگونه اقدام سياسي عليه پرونده هسته اي ايران باز گذارد.
باز خورد دوگانه
يك روز پيش از انتشار گزارش فصلي دبير كل آژانس در مورد فعاليت هاي هسته اي ايران، رئيس جمهور فرانسه در اظهارنظري مداخله جويانه ضمن هشدار خطر از فعاليت هاي هسته اي ايران، اعلام كرده بود كه تاسيسات هسته اي ايران ممكن است هدف حمله نظامي قرار گيرند؛ اين اظهارنظر نيكلا ساركوزي با واكنش متقابل ايران پاسخ داده شد. اگرچه چنين اظهاراتي در شرايط كنوني جهاني قابل اعتنا نبوده، ولي به نظر مي رسد فارغ از تهديدهاي تكراري، كشورهاي غربي در شرايط نامتعادل كنوني ترجيح مي دهند با گزينه جنگ سرد و استفاده از اهرم هاي تحريم و تطميع و نه تهديد موثر در مسير پيشرفت برنامه هسته اي ايران دست انداز ايجاد نمايند. چنانكه در ادامه اين راهبرد اخيراً چند تن از سناتورهاي آمريكايي خواستار تحريم بانك مركزي ايران شده اند، اقدامي كه مخاطرات آن كمتر از عمليات نظامي نيست. اين در حالي است كه در مقابل نگراني هاي كشورهاي غربي، جمهوري اسلامي واكنشي مثبت به گزارش اخير آژانس داشت؛ علي اكبر سلطانيه سفير در انتظار تغيير ايران در آژانس، مفاد گزارش فصلي آمانو را حركت به جلو معرفي كرد. فريدون عباسي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران نيز اعلام كرد كه اگر تحريم هاي ايران لغو شود و آژانس در گزارش هايش به «مطالعات ادعايي» و ديگر فعاليت هاي «اعلام نشده» اشاره نكند، آژانس مي تواند براي يك دوره 5 ساله بر فعاليت هاي هسته اي ايران نظارت داشته باشد. البته وي تاكيد كرده بود كه ما از آمانو يا هر كس ديگري كه در جايگاه مديركلي مي نشيند، انتظار نداريم كه به نفعمان كاري انجام دهد. از سوي ديگر رئيس سازمان انرژي اتمي ايران در حاشيه نشست سالانه آژانس بين المللي انرژي اتمي كه با جدال لفظي وي با وزير انرژي آمريكا همراه بود با اعلام اينكه مركز غني سازي اورانيوم فردو در حال تكميل است و تا 6 ماه ديگر راه اندازي خواهد شد، اعلام كرد كه ايران عجله زيادي براي راه اندازي سايت فردو ندارد، چرا كه به اندازه نياز اورانيوم 20 درصد غني سازي صورت گرفته است. وي پيش از اين نيز گفته بود كه غني سازي اورانيوم با خلوص 20 درصد از سايت نطنز به سايت فردو منتقل مي شود و قرار است ميزان آن به 3 برابر سطح كنوني افزايش يابد. اين در حالي است كه محمود احمدي نژاد رئيس جمهوري ايران پيش از سخنراني خود در جلسه مجمع عمومي سازمان ملل متحد گفت كه ايران حاضر است در صورت دريافت اورانيوم غني شده با غلظت 20 درصد غني سازي اورانيوم 20 درصدي را متوقف كند.
با اين همه، ابراز نگراني مديركل آژانس بين المللي انرژي هسته اي در مورد فعاليت هاي مشكوك به تسليحات هسته اي در حوزه طراحي كلاهك اتمي قابل نصب در دماغه موشك هاي بالستيك و همچنين نصب سانتريفيوژهاي 1P در مركز فرآوري اورانيوم فردو، نشانه اي از عدم هماهنگي روسيه براي رايزني پيرامون طرح گام به گام با آژانس بين المللي انرژي هسته اي است؛ طرحي كه به نظر مي رسد بار ديگر فضاي سياسي كاري درباره برنامه هسته اي ايران را افزايش داده است و البته گزارش اخير آژانس نيز نشاني از عدم كارايي آن است. مطابق طرح مبهم و تكراري روسيه، بار ديگر زمينه بازگشت ايران و گروه 1+5 به ميز مذاكرات هسته اي فراهم شده و ايران مي تواند در قبال پاسخ به ابهامات موجود پيرامون برنامه هسته اي خود به زعم غرب، از تعليق و كاهش بخشي از رديف هاي تحريمي جامعه جهاني برخوردار شود.
رويدادهاي هسته اي
يوكيا آمانو مديركل آژانس بين المللي انرژي هسته اي در گزارش خود به اعضاي شوراي حكام آژانس و شركت كنندگان در نشست امنيت هسته اي وين اعلام كرد كه اميدوار است به زودي جزييات بيشتري از حوزه نگراني آژانس از فعاليت هاي اتمي ايران و آنچه كه وي فقدان مواد هسته اي اعلام نشده و فعاليت هاي مرتبط با اين مواد مي داند، منتشر كند تا تمامي اعضا از اين نگراني ها مطلع شوند. اين گزارش آمانو در حالي است كه ايران اخيرا طي نامه اي به كاترين اشتون رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا براي بازگشت به گفت وگوهاي هسته اي آمادگي خود را اعلام كرده است؛ اين اعلام آمادگي ايران براي شروع مذاكرات از سوي برخي مقامات غربي «ديپلماسي تهاجمي براي اتلاف وقت» خوانده شده است.
ابراز تمايل ايران براي بازگشت به ميز مذاكرات هسته اي در حالي است كه تهران چندي پيش اعلام كرده بود كه از مشاركت و سرمايه گذاري ساير كشورها در تاسيسات هسته اي خود استقبال مي كند، اما ديگر درباره عدم توليد سوخت هسته اي يا مبادله آن با كشورهاي ديگر مذاكره نخواهد كرد. چرا كه ايران از مرحله توليد اورانيوم 20 درصدي مورد نياز خود براي تهيه سوخت راكتور تحقيقاتي تهران عبور كرده است. ايران همچنين در اقدامي اعتمادساز 25 اوت گروهي از بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي به سرپرستي هرمان ناكارتس معاون دبيركل آژانس را به بازديد از كارخانه توليد آب سنگين اراك، مركز غني سازي اورانيوم در فردو، مركز فرآوري اورانيوم اصفهان و همچنين مركز غني سازي نطنز برد. البته اين مسئله از ديد مديركل پنهان نماند و وي در گزارش اخير خود در بند5 به آن اشاره كرده است. آمانو در گزارش خود آورده بود كه در پاسخ به دعوتي از ايران، معاون مديركل در امور پادماني از تاريخ 14 تا 19 اوت 2011 از ايران ديدار نمود. طي اين ديدار، معاون مديركل از نيروگاه هسته اي بوشهر، كارخانه هاي غني سازي در نطنز و فردو و راكتور 40-IR و كارخانه توليد آب سنگين (HWPP)اراك و تاسيسات تبديل و ساخت سوخت در اصفهان بازديد نمود. ايران همچنين دسترسي به يك تأسيسات كه در آنجا تحقيق و توسعه بر روي سانتريفيوژهاي پيشرفته انجام مي شود را فراهم نمود. همچنين آمانو در جلسه اخير شوراي حكام آژانس نيز اعلام كرد كه ايران در جريان بازرسي 5روزه بازرسان آژانس شفافيت نسبي بيشتري نشان داد. اقدام اعتمادساز ايران در حالي صورت مي گيرد كه از بهمن سال گذشته (مذاكرات استانبول) مذاكرات هسته اي ايران و گروه 1+5 متوقف مانده است. با اين همه جمهوري اسلامي اواخر سال گذشته نيز نمايندگاني از كشورهاي غيرمتعهد را به بازديد از تأسيسات هسته اي خود برد؛ كشورهايي كه اخيراً با ارائه بيانيه اي از فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران حمايت كرده اند. بيانيه كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد در آستانه برگزاري پنجاه و پنجمين جلسه سالانه كنفرانس عمومي آژانس بين المللي انرژي اتمي انتشار يافت و علي اصغر سلطانيه درباره آن بر اين باور است كه جنبش عدم تعهد ضمن بازگو كردن حق غيرقابل انكار كشورها در استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي و لزوم عادي شدن موضوع هسته اي ايران، از اقدام جديد كشورمان در دعوت از هرمان ناكارتس معاون مديركل آژانس براي بازديد از تأسيسات هسته اي كه در اين ماه انجام شد، به عنوان يك اقدام اعتمادساز تقدير و تشكر كرده است.
حمايت بخش بزرگي از كشورهاي مستقل جامعه جهاني از برنامه صلح آميز و اقدامات اعتمادساز ايران در حالي است كه غرب همچنان راهبردي دوگانه و جنجال آفريني را در مواجهه با ايران هسته اي در پيش گرفته است؛ چنان كه كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپايي در ديدار با نمايندگان گروه 1+5 در نيويورك تأكيد كرد كه سياست مسير دوگانه (سياست هاي تشويق و تحريم) همچنان درست ترين رويكرد براي حل برنامه هسته اي ايران است.

 



بهانه اي براي عقده گشايي واشنگتن

روز سه شنبه واشنگتن دو شهروند ايراني را كه يكي از آنها تبعه آمريكا بود، متهم به برنامه ريزي براي ترور عادل الجبيري، سفير عربستان سعودي به واشنگتن كرد.
اين توطئه توسط اف .بي.آي و اداره مبارزه با موادمخدر فاش شد. آنها دو مظنون ايراني با نام هاي منصور ارباب سيار و غلام شكوري كشف كردند كه از گروه هاي فروش موادمخدر مكزيكي خواسته اند براي طراحي قتل به آنها كمك كنند. افراد دستگير شده شهادت داده اند كه از مقامات رسمي بلندپايه ايراني دستور مي گيرند و قصد داشته اند كه سفارت خانه هاي سعودي و اسرائيل را در واشنگتن منفجر كنند.
رئيس مركز اطلاعات كاخ سفيد، مايك راجرز، گفت دولت ايران، سپاه پاسداران و واحد عمليات ويژه آن، نيروي قدس، بدون شك از اين طرح تروريستي اطلاع داشتند.
دولت سعودي در عكس العمل مختصر خود اين اقدام را نقض فاحش هنجارها، استانداردها و قراردادهاي بين المللي معرفي كرد. وال استريت ژورنال به منبعي در دولت عربستان سعودي اشاره كرد كه اظهار داشته است كه هدف اين دسيسه پادشاه عبدالله بوده است. زيرا سفير سعودي در ايالات متحده رفيق صميمي او مي باشد. كشور ايران در پاسخ تمام اين اتهامات را رد كرده و آنها را «دروغ بزرگي» مي خواند «كه به هيچ جا نمي رسد».
رامين مهمان پرست، سخنگوي وزارت خارجه گفت «اين گونه رفتارهاي كليشه اي بر پايه سياست هاي خشونت آميز كهنه آمريكا و صهيونيست است و فقط نوعي بازي مسخره مي باشد.»
محمد خزاعي سفير ايران در سازمان ملل با ارسال نامه اي به بانكي مون گفت كشور ايران به شدت چنين ادعاهاي شرم آوري را محكوم مي كند.
حقايقي كه در زمينه پرونده اتهام تروريستي ايران در اختيار داريم شامل اين موارد هستند: هيچ اقدام تروريستي صورت نگرفته است. مدارك و شواهد درباره اين طرح و مغز متفكر آن واضح و مشخص نيستند. تنها مليت افراد دستگير شده و ادعاهاي آنها در دست هستند. اين پرونده به نظر مي رسد فاقد اصل برائت مي باشد زيرا مظنونين حتي پيش از محاكمه به جرم خود اعتراف كردند. بعضي از كارشناسان اعتقاد دارند كه اين رسوايي بهنگام بود. ايران مدت ها بود كه در خاورميانه خار چشم ايالات متحده شده بود و مانع سلطه آمريكا بر خاورميانه، از مراكش تا پاكستان بود. از سويي متحدان اصلي ايالات متحده در منطقه عربستان سعودي و اسرائيل مي باشند.
وقايع اخير نشان دهنده تنش بالا در منطقه است؛ بهار عرب، رسوايي جاسوسي كه در آن كشور ايران چندين جاسوس آمريكايي را دستگير كرد و كشتار دانشمندان هسته اي ايراني كه در آن ايران اسرائيل را مقصر مي شناسد.
بنابراين حتي اگر هيچ طرح و نقشه اي نيز در ميان نباشد بايد بهانه اي دست و پا مي شد تا اين فرصت خوب براي حمله تبليغاتي عليه ايران از دست نرود.
منبع: گلوبال ريسرچ
مترجم: احسان مصفا

 



عصر يخبندان
بررسي مناسبات ايران و امريكا در دوران رياست جمهوري اوباما (بخش آخر)

دخالت در تحولات ايران
پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري دهم ايران در 22 ژوئن، نه نتايج انتخابات، كه اعتراض به اين نتايج همه چيز را بر هم زد. صحنه سياسي ايران با يك برآمد اعتراضي به كلي تغيير كرد و دخالت ايالات متحده و اتحاديه اروپا در تحولات بعد از انتخابات بار ديگر همه چيز را فرو ريخت.
همه اين مسائل هم به يك باره دست هاي تعامل دوجانبه را بست و بار ديگر يك قدم رو به جلو با چند قدم رو به عقب پاسخ داده شد. در فاصله ژوئن تا سپتامبر اگر چه اوباما نسبت به انتخابات دهم رياست جمهوري ايران موضعي منفعلانه داشت و برخلاف موضعگيري هاي كشورهاي حوزه يورو در آن سوي آتلانتيك در روزهاي ابتدايي شروع بحران اظهار نظرهاي مقامات واشنگتن كمتر ادبياتي از دخالت را در برداشت؛ به نوعي تيم سياست خارجي امريكا در چند روز اول راهبرد سكوت را در پيش گرفته بود. به باور بسياري باراك اوباما، رييس جمهوري آمريكا پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري ايران در نامه اي به رهبر انقلاب اسلامي خواهان بهبود روابط دو كشور شده بود. در اين نامه درباره برنامه هسته اي ايران و آغاز گفت و گوهاي دو جانبه صحبت شد. البته كاخ سفيد از زمان روي كار آمدن باراك اوباما در تلاش بود تا با مقامات ايران از كانال هاي مختلف ارتباط برقرار كند.
اگر چه بسياري تعلل مقامات كاخ سفيد را در ادامه گفته هاي قبلي اوباما مبني بر در پيش گرفتن سياست متفاوتي در قبال ايران ارزيابي كردند و بر اين باور بودند كه واشنگتن نمي خواهد تمايل به شروع گفت وگو را فداي مسائل داخلي ايران بكند؛ گمانه اي كه تلويحاً از سوي اوباما هم تاييد شد.
اما اين روند اين چنين ادامه نيافت و موضع گيري هاي مقامات امريكايي در روزها و ماههاي بعد شفاف تر و مداخله گرايانه تر شد؛ دخالت هايي كه در ادامه به حمايت و پشيباني علني و رسمي از اغتشاشگران تبديل شد.
افزايش ترديدها
پس از دخالتها و موضعگيري هاي مداخله جويانه محور واشنگتن و بروكسل در انتخابات ايران اين احتمال نيز رنگ باخت و هر نوع نزديكي يا حداقل تلاش براي نزديكي سياسي بين ايران و امريكا و يا حتي آنچه كه اوباما گفت وگوي بدون قيد و شرط مي ناميد، دچار مشكلات جدي شد. ايران بارها در جريان تحولات پس از انتخابات با هشدار به كشورهاي غربي اعلام داشت كه مسائل پس از انتخابات يك مسئله داخلي بوده و هيچ كشوري حق دخالت در اين امور را ندارد. طبعاً هشدار مقامات تهران مبني بر عدم دخالت در مسائل داخلي به روابط دو جانبه آسيب خواهد رساند. رفتارهاي صورت گرفته در قبال انگليس نيز نموداري آشكار از برخورد تهران با كشورهاي مداخله گر بود.
از سوي ديگر و با توجه به تعلل و ترديد اوباما در قبال تحولات ايران هر گونه تلاش براي برقراري تماس با تهران يك عقب نشيني براي اوباما در مواجهه با ايران تعريف مي شد. عقب نشيني كه در گفتار بسياري از منتقدانش رنگ و بوي باج دهي و امتيازدهي منعكس مي شد. امري كه طبيعتاً پس از اعلام شروع مذاكرات هسته اي بدون اصرار بر عدم تعليق غني سازي اورانيوم، پيش شرط هميشگي مذاكرات هسته اي ميزان انتقادات رسانه اي از وي را شدت بخشيد.
تشديد فشارها بر برنامه هسته اي
با اين همه بايد در نظر داشت كه مناسبات اصطكاك زاي ايران و امريكا و مناقشه پرونده هسته اي ايران دو روي يك سكه تعاملات خصمانه دو كشور است. بر اين مبنا و به همان دلايلي كه خيز تعاملي دو كشور نافرجام ماند تنش در پرونده هسته اي ايران نيز سرنوشتي مشابه پيدا كرد تا همچنان سر ناگشوده اين كلاف درهم پيچيده تر شود. پيچيدگي كه در روزهاي پاياني سپتامبر سال گذشته بار ديگر اميدهايي را به يك توافق هسته اي برانگيخت؛ اميدي كه بعد از توافق ايران و گروه 1+5 در ژنو و ديدار سعيد جليلي، دبير شوراي عالي امنيت ملي و ويليام برنز، معاون وزير امور خارجه امريكا ـ بعنوان مهم ترين رويداد ديپلماتيك دو كشور در طول 3 دهه گذشته ـ به از سرگيري مذاكرات هسته اي شكل گرفت. اما بي اعتمادي غرب نسبت به نشست وين و توافقنامه تهران با حضور ايران، تركيه و برزيل بار ديگر سير توافقات در پرونده هسته اي را ناكام گذاشت. با اين حال پرونده هسته اي ايران كه در سال 2009 نيز در دستوركار شوراي امنيت سازمان ملل بود موردي براي مطرح و باز شدن پرونده و بررسي مجدد نيافت تا به جاي آن، اين شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي هسته اي باشد كه در نشست ماه اكتبر خود قطعنامه اي را عليه ايران صادر كند. شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي 27نوامبر به دليل آنچه پنهان كاري ايران در فعاليت هاي هسته اي در دومين مركز تاسيسات غني سازي اورانيوم در فردو خواند، قطعنامه اي را با اكثريت آرا عليه ايران صادر كرد. قطعنامه مصوب نوامبر 2009 در حالي به تصويب رسيد كه پس از ارجاع پرونده هسته اي ايران از شوراي حكام به شوراي امنيت صدور چنين قطعنامه اي از سال 2006 تاكنون مسبوق به سابقه نبود.
امريكا در آغاز سال 2010 و در راستاي تجديدنظر در دكترين هسته اي خود صحبت از حملات هسته اي به كشورهاي عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي به ميان آورد. اين چرخش دكترين فصل مميزي پادگرد امريكا به دامنه برخورد سخت با ايران ارزيابي مي شود. پس از آن هم برگزاري نشست بازنگري پيمان ان.پي.تي در نيويورك بهانه اي شد تا بار ديگر محمود احمدي نژاد به عنوان تنها رياست مقام بلندپايه سياسي، در مقام تبيين سياست هاي هسته اي جمهوري اسلامي برآيد. البته برگزاري نشست و پيوند دستوركار آن با پرونده هسته اي ايران و بعد هم كنفرانس جهاني امنيت هسته اي در واشنگتن، از سوي ايران بي پاسخ نماند. چندي بعد ايران ميزبان نشست خلع سلاح هسته اي شد و در توافقنامه تهران با حضور تركيه و برزيل پروسه نافرجام مبادله سوخت را احيا كرد. اما محور واشنگتن و بروكسل در ادامه راهبرد فشار و مذاكره بي توجه به مفاد توافقنامه تهران، قطعنامه 1929 را در ميز شوراي امنيت عليه ايران به تصويب رساندند. پس از تصويب چهارمين قطعنامه تحريمي شوراي امنيت عليه ايران بار ديگر ايران و گروه 1+5 طي چند نوبت سخن از مذاكره با ميان آوردند تا اينكه 6 و 7 دسامبر سال 2010 و پس از 14 ماه از تعليق مذاكرات اين بار ژنو ميزبان گفت و گوهاي دو طرف باشد. با پايان دور جديد مذاكرات، دو طرف ادامه مذاكرات را در روزهاي 21 و 22 ژانويه 2011 در استانبول از سر گرفتند.
تمديد دخالت ها
با تمام ناكامي هاي اوباما در تغيير روابط نسبت به ايران، انتخابات ميان دوره اي سنا و كنگره و تعدادي از فرمانداري ها در نوامبر 2010 ـ كه با واگذاري اكثريت در كنگره به جمهوري خواهان به پايان رسيد ـ سبب شد تا اوباما خواسته و ناخواسته به راه جمهوري خواهاني برود كه تمايل چنداني به تغيير مناسبات با ايران ندارند. البته همتاي ايراني اوباما سياست هاي وي را نسبت به ايران ادامه همان سياست هاي بوش پسر مي داند. محمود احمدي نژاد در جريان كنفرانس خبري اش سياست دولت آمريكا در دوران بوش و اوباما را يكي دانست و گفت كه اگر رئيس جمهور قبلي آمريكا با ننگ صحنه سياست را ترك كرد، جانشين او ننگين تر و زشتتر صحنه سياست را ترك مي كند. همچنين احمدي نژاد شعارها و سياستهاي رئيسان جمهور پيشين و فعلي آمريكا در عرصه جهان را با وجود اختلاف در شعار در عمل نيز يكي دانست. به گفته احمدي نژاد آنها از تغيير سخن گفتند، اما زود معلوم شد كه منظور آنان از تغيير، تغيير ملتها و انسانها و تغيير ديگران به نفع آنهاست.
با اين وجود و در ادامه عدم تغيير روابط با ايران با ادبيات تهديد و تحريم مقامات امريكايي نسبت به ايران تشديد شد. حمايت از گروههاي تروريستي، ربودن و ترور دانشمندان هسته اي ايران، افزايش حلقه هاي تحريم عليه ايران و ديگر اقداماتي از اين دست، روي ديگر اقدامات عملي امريكا در تمديد رويه تهاجمي و مداخله در ايران بود.
بواقع بازخواني پرونده 3 سال رياست جمهوري اوباما و مناسبات سياسي و تعاملات هسته اي ايران با ايالات متحده و اتحاديه اروپا بخش اعظم همه آنچه كه در كتاب روابط في مابين بود را به خود اختصاص داد؛ كتاب مناسبات ايران و امريكا كه با برگ هاي خوش تغيير و تحول از سوي اوباما وعده داده شده بود در برگ هاي اين روزهاي خود با تهديد و تحريم، تنها نامي از آن باقي مانده است.
گذر اين همه روزها كه اكنون به تحولات منطقه خاورميانه منتهي شده و بار ديگر مرور پيام نوروزي و سخنراني سالانه اوباما نشان مي دهد كه روياي فروريختن ديوار بلند بي اعتمادي و عصر يخبندان بين ايران و امريكا تعبيري خوش نيافته است. شايد ادامه اين روند معلول عوامل چندي باشد، ولي بيش از همه به نگاه نابهنجار اوباما و دستهاي پنهاني نظير لابي هاي صهيونيستي برمي گردد؛ اوبامايي كه در رابطه با ايران و با فاصله گرفتن از نسخه اصلي اش به تدريج به سمت نسخه بوش حركت كرد تا در نهايت بسياري او را بازي در لباس كبوتري بدانند كه نسخه برابر با اصل بوش است.اتهامات بي پايه و جنجال اخير آمريكا درباره طرح تروريستي ايران در خاك اين كشور، به روشني نشان مي دهد افق هاي پيش رو تيره و تار است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14