(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 27 مهر 1390- شماره 20052

زباله هاي فضايي بحران آينده بشر
درماني براي همه دردها
ادعاي ناسا در مورد ريشه سيل پاكستان و آتش سوزي هاي روسيه
كشتي هاي پرنده در راهند
مزاياي پروتئين آب پنير
كشف علت قتل با كمك اسكن مغزي



زباله هاي فضايي بحران آينده بشر

دانشمندان شوراي ملي تحقيقات آمريكا با انتشار گزارشي در خصوص وضعيت نگران كننده زباله هاي فضايي از ناسا دعوت كردند پيش از آنكه مشكل مهار ناشدني شود نسبت به حل آن كاري انجام دهد.
به گزارش مهر، زباله هاي فضايي به باقيمانده هاي موشك هاي از كار افتاده، تكه هاي فلزي و ماهواره هاي خارج از سرويس كه در فضا گسترده شده اند، گفته مي شود.
تازه ترين گزارشي كه شوراي ملي تحقيقات آمريكا به ناسا ارائه كرده است نشان مي دهد كه وضعيت اين زباله ها به مرحله بحراني رسيده و محيط فضا بيش از هميشه براي فضانوردان و فضاپيماها خطرناك شده است.
يكي از تازه ترين موارد اين خطرات در ماه ژوئن براي فضانوردان ساكن ايستگاه فضايي بين المللي اتفاق افتاد. در آن زمان، يك تكه فلزي كه با سرعت 28 هزار كيلومتر بر ساعت حركت مي كرد ايستگاه فضايي و سرنشينان آن را در معرض خطر قرار داد به طوري كه 6 فضانورد، ايستگاه فضايي را ترك كردند و ساعتها در كپسولهاي نجات ماندند.
آژانس هاي فدرال آمريكا از جمله «يكان استراتژيك» به حدود 500 هزار تكه در حد ذرات ريز و 22 هزار شيء معلق در فضا چشم دوخته است كه حداقل 10 سانتيمتر قطر دارند و در مدار اطراف زمين در حركتند.
اين در حالي است كه تعداد اين زباله ها با رشد پرتاب ماهواره ها و موشك ها توسط كشورهاي مختلف دنيا رو به افزايش است.
چهار سال قبل، چين يك آزمايش موشكي را سازماندهي كرد كه در اثر اين آزمايش يك ماهواره اي آب و هوايي منهدم و به 150 هزار تكه به اندازه يك يا چند سانتيمتر تبديل شد.
در سال 2009 نيز در آسمان سيبري، برخوردي ميان يك ماهواره غيرفعال و يك ماهواره در خدمت اتفاق افتاد و به سبب آن مقادير بالايي از تكه هاي فلزات در فضا سرگردان شدند.
«دان كسلر»، دانشمند سابق ناسا كه اكنون رئيس كميته شوراي تحقيقات ملي آمريكا را به عهده دارد اولين كسي است كه در 1978 مسئله خطر يك واكنش زنجيره اي را به سبب افزايش تعداد اجرام آسماني مصنوعي، برخورد ميان آنها و رشد زباله هاي فضايي مطرح كرد.
اكنون اين دانشمند در اين گزارش جديد تاكيد كرده كه برخورد اجرام ساخت دست بشر در فضا بسيار نگران كننده تر از هميشه شده است.
اين گزارش راه حلهاي تخصصي ارائه نمي كند اما با دلايل محكمي از ناسا دعوت مي كند پيش از آنكه دير بشود نسبت به حل اين مشكل اقدام كند.

 



درماني براي همه دردها

سلول هاي بنيادي مي توانند خود را تكثير كنند و قابليت تبديل شدن به انواع ديگر سلول هاي بدن را دارند.
اين مشخصه سلول هاي بنيادي، نظر متخصصان مختلف را به خود جلب كرده است، به طوري كه تحقيقات گسترده اي در اين خصوص صورت مي گيرد. امروزه سلول هاي بنيادي، اميد اول ترميم بافت هاي آسيب ديده و شايد در آينده ساخت اندام هاي انساني به شمار مي روند.
سلولهاي بنيادي سلول هايي هستند كه موجب بوجود آمدن يا رشد سلولهاي ويژه زيادي درون يك ارگانيسم مي شوند. انواع خاصي از سلول هاي بنيادي همواره براي بازسازي خون سازي و سيستم ايمني بدن، بعد از يك دوره شيمي درماني با دوز بالا، در مورد برخي از سرطان ها، مورد استفاده قرار مي گيرند و همچنين استفاده از اين سلولها براي بازيافتهاي سلولي به اثبات رسيده است.
به اين سلول ها چند پتانسيلي مغز استخوان هم گفته مي شود كه توانايي تبديل به انواع سلول هاي خوني را دارند. توانايي تبديل اين سلول ها به انواع سلول هاي خوني، توجه دانشمندان و پژوهشگران را به سوي تبديل اين سلول ها به ساير سلول هاي تخصص يافته بافت هاي ديگر جلب كرده است.
به طور كلي سلول هاي بنيادي داراي دو خصوصيت عمده هستند: 1)قدرت تكثير نامحدود 2)خصوصيت پرتواني، به عبارت ديگر، اين سلول ها قادرند تا در محيط آزمايشگاهي انواع مختلفي از سلول ها را به وجود بياورند. سلولهاي بنيادي با توجه به منشاشان به دو دسته تقسيم مي شوند. سلول هاي بنيادي جنيني و سلول هاي بنيادي بالغين يا مزانشيمي.
قصه از كجا شروع شد؟
تلاش براي استفاده از سلول هاي بنيادي حدود 20 سال قبل با كار بر روي حيوانات به ويژه موش هاي آزمايشگاهي شروع شد. در طي اين سال ها، آزمايشات زيادي در جهت تبديل سلول هاي بنيادي جنيني موش به انواع سلول ها و پيوند زدن آنها صورت گرفت كه به موفقيت هاي قابل توجهي انجاميد.
در كنار اين موضوع، سلول هاي بنيادي انسان نيز مورد توجه قرار گرفت تا اينكه بالاخره در سال 1997 اولين گزارش موفقيت آميز از تكثير و تمايز سلول هاي بنيادي جنيني انسان در دانشگاه فلوريدا منتشر شد.
اما با توجه به بروز برخي محدوديت ها در توليد و استفاده از سلول هاي بنيادي جنيني (كه تلاش براي رفع آنها ادامه دارد) در چند سال اخير، موج جديدي از تحقيقات بر روي سلول هاي بنيادي بالغ شروع شده كه كماكان ادامه دارد.
سلول هاي بنيادي اصولا سلول هاي تخصصي نشده اي هستند كه با دو مشخصه مهم از ديگر سلول ها تفكيك مي شوند. نخست اينكه توانايي تكثير و افزايش تعداد براي مدت طولاني را دارند.
و اينكه پس از دريافت پيام هاي شيميايي معين مي توانند تمايز پيدا كنند يا به سلول هاي تخصص يافته اي با عملكردهاي خاص، مثل سلول قلبي يا عصبي تبديل شوند. عملكرد اين سلول ها در بدن اين است كه هنگام اختلال و بيماري تكثير شده و سلول هاي جديدي به بافت ارائه مي كنند كه اساس سلول درماني را تشكيل مي دهد.
سلول هاي بنيادي با ديگر انواع سلول هاي موجود در بدن متفاوت هستند. از جمله خصوصيات مشترك اين سلول ها توانايي تكثير و افزايش تعداد آنها و نوسازي خودشان براي مدت طولاني است. پديده اي كه در سلول هاي عضلاني، خوني و يا عصبي به طور طبيعي ديده نمي شود. اما سلول هاي بنيادي اين عمل را بارها و بارها انجام مي دهند. هنگامي كه عمل تكثير براي مدت طولاني اتفاق مي افتد آن را «واكرز» مي نامند.
در سال هاي اخير تحقيقات زيادي در مورد امكان تبديل سلول بنيادي مخصوص يك بافت به سلول هاي تخصصي يك بافت كاملا متفاوت انجام شده است. اين فرايند را در اصطلاح«اپلاس» مي نامند. براي مثال تبديل سلول هاي بنيادي مغز استخوان به نورون ها يا تبديل سلول هاي بنيادي كبدي به سلول هاي توليدكننده انسولين يا تبديل سلول هاي خون ساز به سلول هاي عضله قلبي.
عملكرد اين سلول ها در بدن به اين شكل است كه به هنگام اختلال و بيماري، تكثير پيدا كرده و به سلول خاصي، تبديل مي شوند كه اساس سلول هاي درماني را تشكيل مي دهد.
در سال 1960 محققان كشف كردند كه مغز استخوان داراي حداقل دو نوع سلول بنيادي است: سلول هاي بنيادي خون ساز (كه انواع سلول هاي خوني را دربدن مي سازند) و سلول هاي استرومال (كه مي توانند بافت هاي غضروف، استخوان، چربي و بافت هاي همبندي فيبروز را در بدن بسازند). در اوايل دهه 1980 ميلادي، دانشمندان توانستند سلول هاي بنيادي را از جنين ابتدايي موش جدا كنند.
بيشتر اين دانشمندان معتقد بودند كه سلول هاي عصبي جديد در مغز افراد بالغ نمي تواند توليد شود تا اينكه در سال 1990 دانشمندان توافق كردند كه مغز بالغين شامل سلول هاي بنيادي است كه قادر به توليد سه نوع اصلي سلول هاي مغزي (كه شامل استروسيت ها، اليگودندروسيت ها (سلول هاي غيرعصبي)، نورون ها (سلول هاي عصبي) است.
نكته مهم اين است كه سلول هاي بنيادي افراد بالغ كه تعداد بسيار محدودي از اين سلول ها در هر بافت وجود دارد، در منطقه خاصي از آن بافت براي سالها ساكن باقي مانده و با ظهور بيماري يا آسيب بافتي فعال مي شوند.
بافت هايي كه سلول هاي بنيادي بالغين در آنها يافت مي شوند عبارتند از: مغز استخوان، خون محيطي، مغز، عروق خوني، پالپ دندان، عضله اسكلتي، پوست، كبد، پانكراس، قرنيه، شبكيه و سيستم گوارش.
تكثير هيجان انگيز
دليل اين كه دانشمندان در مورد سلول هاي بنيادي جنيني هيجان زده هستند اين است كه وظيفه سلول هاي بنيادي جنيني اين است كه در زمان رشد جنيني اين سلول ها مي توانند هر عضو يا بافتي را بسازند. اين بدين معني است كه سلول هاي بنيادي جنيني، بر عكس سلول هاي جنيني بالغ مي توانند تبديل به صدها نوع ديگر سلول هاي بدن شوند.
براي مثال، همان طور كه سلول هاي بنيادي خون تنها مي تواند سلول خوني بسازد، سلول هاي بنيادي جنيني مي تواند خون، استخوان، پوست مغز، و غيره را بسازد. علاوه بر اين، سلولهاي بنيادي اين طور برنامه ريزي شده اند كه بافت و حتي اعضا را بسازند در صورتي كه سلولهاي بنيادي بالغ نمي توانند اين عمل را انجام دهند. اين بدين معني است كه سلولهاي بنيادي جنيني استعداد خيلي بيشتري براي درمان اعضا بيمار را دارند.
وسيع ترين كاربرد بالقوه اين نوع درمان، توليد سلولها و بافت هايي است كه مي توانند براي درمان يا جايگزيني ارگانيسمهاي آسيب ديده به كار گرفته شوند. اگر دانشمندان بتوانند ياد بگيرند كه چگونه تبديل سلولهاي بنيادي به سلول هاي تكامل يافته را كنترل نمايند، ممكن است قادر به معالجه بسياري از بيماري هايي شوند كه درمان آنها در حال حاضر ،نارسا و ناكافي است.
نتايج مطلوب در معالجه
پس از مدت كوتاهي بيماران احساس مي كنند با افزايش انرژي مواجه شده و درقواي دروني آنها بهبودي اتفاق افتاده است. اين بيماران نتايج مطلوب در معالجه، از بين رفتن فشار روحي وبهبود فعاليت هاي روحي و رواني را تجربه مي كنند. فعاليت عملي بازيافت شده ارگانها و بافت هاي آسيب ديده و ضعف شده داخلي به سمت بهبودي يكنواختي پيش مي رود. معالجه با اين روش به نتايج مثبت در درمان سرطان، ايدز، ديابت، اسكلروزيس و بيماري كرونيك و بيش از 50 بيماري ديگر منجر شده است.
درمان سلولي، به جلوگيري از رشد تومور كمك مي كند و مي تواند براي جلوگيري از بيماري و عود آن مورد استفاده قرار گيرد. اين ادعاها چقدر قابل قبول هستند؟ سلولهاي بنيادي چطور آماده مي شوند؟ آيا گامهايي برداشته شده، اين اطمينان را مي دهند كه اين سلولها بيماري زا نباشند؟ اثرات جانبي اين روش روي بيماران چگونه ارزيابي شده است؟
از سلول هاي بنيادي مي توان براي بازسازي سلول ها يا بافت هايي استفاده كرد كه بر اثر بيماري يا جراحت صدمه ديده اند اين نوع درمان به درمان سلولي معروف است. يكي از كاربردهاي بالقوه اين شيوه درمان، تزريق سلول هاي بنيادي جنيني در قلب براي بازسازي سلول هايي است كه بر اثر حمله قلبي صدمه ديده اند.
براين اساس، اين ايده در دنيا مطرح شده است كه نمونه سلول هاي بندناف هر شخص در ابتداي تولدگرفته و براي سال هاي بعد براي خود فرد ذخيره شود. با اين عمل، بيمار شانس بيشتري براي زنده ماندن تا زمان دريافت قلب را خواهد داشت.
اين روش به ويژه در بيماران كهنسال كه سلول هاي بنيادي مغز استخوان آنها براي پيوند كافي نيست، از اهميت بالاتري برخوردار است. از اين رو، امروزه در اغلب كشورها بانك هاي ويژه اي براي جداسازي و نگهداري سلول هاي بنيادي بندناف نوزادان تأسيس شده است.
از سلول هاي بنيادي مي توان براي بازسازي سلول هاي مغزي بيماران مبتلا به پاركينسون استفاده كرد. اين بيماران فاقد سلول هايي هستند كه ناقل عصبي موسوم به دوپامين را توليد مي كنند. بدون وجود اين پيك شيميايي حركت بيماران مبتلا به پاركينسون نامنظم و منقطع است و اين افراد از لرزش هاي غيرقابل كنترل رنج مي برند.
در تحقيقات انجام شده روي موش ها پژوهشگران سلول هاي بنيادي جنيني را در مغز موش هاي مبتلا به بيماري پاركينسون تزريق كردند و شاهد آن بودند كه سلول هاي بنيادي، موش ها را بهبود بخشيدند. دانشمندان اميدوارند كه روزي بتوانند اين موفقيت را در انسانهاي مبتلا به پاركينسون هم تكرار كنند.
جايگزيني براي اعضاي قطع شده
با استفاده از سلول هاي بنيادي مي توان يك اندام كامل را در آزمايشگاه پرورش داده و آن را جايگزين اندامي كنند كه بر اثر بيماري آسيب ديده است. براي اين كار بايد نوعي چارچوب از جنس پليمر زيست تجزيه پذير را به شكل اندام مورد نظر بسازند و سپس آن را با سلول هاي بنيادي جنيني يا بالغ بارور كنند. پس از آن عوامل رشد مخصوص به آن اندام افزوده مي شوند تا پرورش اندام را تحت كنترل و هدايت درآورند.
پس از آنكه چارچوب با بافت خاص آن اندام پوشيده شد آن را به بيمار پيوند مي زنند. با به وجود آمدن بافت از سلول هاي بنيادي چارچوب تجزيه شده و در نهايت يك گوش، كبد يا هر اندام ديگر باقي خواهد ماند.
براي مثال، در حال حاضر اگر بيماري دچار سرطان كبد باشد، جراح مجبور است براي جلوگيري از انتشار سرطان به بخش هاي ديگر بدن، بخش سرطاني كبد را نابود كند. براي اين منظور معمولاً طي دو عمل جراحي همزمان، خون ناحيه سرطاني كبد را قطع مي كنند تا بافت سرطاني به تدريج نابود شود.
در عين حال چون بخش باقيمانده كبد بايد بتواند وظايف كل كبد را به عهده گيرد، لازم است تااين اعمال جراحي به نحوي انجام شود كه بخش سالم باقيمانده، فرصت تكثير را پيدا كند و در نهايت عملكرد كبد كامل را ايفا كند.
براي اين منظور، حداقل 6 هفته زمان لازم است تا بخش باقيمانده و سالم كبد تكثير شود. اما پيوند سلول هاي بنيادي بخش سالم كبد، اين مدت زمان به 2 هفته كاهش مي يابد. با اين كار نه تنها كبد فرد بيمار در مدت زمان كمتري ترميم مي شود، بلكه با خارج كردن سريع تر بخش سرطاني از بدن، احتمال بروز متاستاز و دست اندازي سرطان به بخش هاي ديگر بدن فرد نيز كاهش مي يابد.
مبارزه با ديابت
از جمله كاربردهاي ديگر سلول هاي بنيادي، جايگزيني سلول هاي از بين رفته انسولين ساز در ديابت نوع1 است. از لحاظ تئوري سلول هاي بنيادي جنيني را مي توان در خارج بدن كشت داد و آنها را با استفاده از روش هاي مختلفي از جمله استفاده از فاكتورهاي رشد به سلول هاي انسولين ساز تبديل كرد و وقتي مقدار كافي از اين سلول ها در دسترس باشد مي توان از آنها براي درمان هر فرد ديابتي كه نياز به اين سلول ها داشته باشد استفاده كرد.
همچنين مي توان اين سلول ها را با دستكاري ژنتيكي در برابر سيستم ايمني شخص گيرنده و رد پيوند مقاوم كرد، كاري كه در مورد سلول هاي بنيادي بالغ امكان پذير نيست. اين امكان نيز وجود دارد تا با قرار دادن اين سلول ها در يك ماده غيرايمني زا كاري كرد كه از رد شدن آنها توسط دستگاه ايمني جلوگيري شود و ديگر نيازي به استفاده از داروهاي ضد رد پيوند نباشد.
در يكي از تحقيقات جالب كه به تازگي درباره سلول هاي بنيادي در افراد بالغ صورت گرفت نشان داده شد كه اگر سلول هاي بنيادي موجود در ديواره مجاري غدد لوزالمعده در بالغين در محيط آزمايشگاه كشت داده شوند مي توان با تحريك آنها، يك توده سلولي درست كرد كه نه تنها قادر به ترشح انسولين است، بلكه قادر است تا ميزان ترشح را براساس قند خون محيط كم يا زياد كند، كاري كه براي موفق بودن پيوند بسيار ضروري و حياتي است.
در افرادي كه شكستگي وسيع استخوان دارند يا كساني كه مورد عمل جراحي مغزي قرار گرفته و كاسه سر آنها برداشته شده و همچنين اشخاصي كه استخوان هاي آنها به كندي جوش مي خورد، از سلول هاي بنيادي براي جوش خوردگي سريع و جلوگيري از عفونت هاي بعدي استفاده مي شود. در اين تكنيك، سلول هاي بنيادي بالغ از فرد گرفته شده و در محيط آزمايشگاه به سلول هاي استئوپلاست (استخواني) تبديل مي شوند، سپس اين سلول ها در كنار بافت هاي آسيب ديده استقرار مي يابند تا باعث جوش خوردگي سريع اين بافت ها شوند.
در اين مورد، سلول ها از خود شخص جا مي شوند؛ بنابراين مشكل پس زدگي و عوارض جانبي را نيز دربر ندارد. تكنيك مذكور از مرحله آزمايشگاهي خارج شده و هم اكنون در كشورهاي پيشرفته دنيا از جمله آمريكا و ژاپن به طور عملي و كاربردي بر روي بيماران انجام مي شود.
تقابل با انواع بيماري ها
پيشرفت هاي بشر در زمينه توليد، تكثير و تمايز سلول هاي بنيادي، اين اميد را به وجود آورده است كه بتوان از اين سلول ها در مداواي ضايعات عصبي مانند قطع نخاع و بيماري هاي عصبي همچون آلزايمر، پاركينسون، و غيره نيز بهره برد. در اين مورد نيز پس از تهيه سلول هاي بنيادي از شخص مورد نظر، آن ها را به سلول عصبي تبديل نموده و براي ترميم يا مداوا مورد استفاده قرار مي دهند.
البته بخش اعظم اين تكنولوژي، در مرحله آزمايشگاهي است؛ اما با پيشرفت هاي خوبي همراه بوده است. به عنوان مثال، متخصصان فرانسوي موفق شدند با استفاده از سلول هاي بالغ، موش قطع نخاع شده اي را تا حدي بهبود بخشند كه قادر به حركت باشد (البته نه با تعادل صددرصد). اين موضوع در صورتي كه با موفقيت نهايي توأم شود، دستاورد بزرگي در پزشكي خواهد داشت.
ضمن اينكه يك شركت آمريكايي به نام اكتارز كه يك مركز تحقيقاتي خصوصي بوده و متخصصان ارشد جهان در زمينه سلول هاي بنيادي را گردهم آورده، ادعا كرده است كه با استفاده از سلول هاي بنيادي خود شخص، قادر به مداواي بيماري هايي مانند آلزايمر، پاركينسون، و غيره است.
جراحات پوستي ناشي از سوختگي ها يا صدمات ديگر، سالانه بسياري از بيماران را دچار مشكل مي كند. در روش معمول براي ترميم قسمت هاي صدمه ديده، از پوست بخش هاي سالم بدن استفاده مي شود كه مشكلاتي را براي بيمار به وجود مي آورد. اما با استفاده از سلول هاي بنيادي مي توان سلول هاي پوستي را در محيط آزمايشگاه توليد نمود و در ترميم بافت هاي صدمه ديده از آن ها استفاده كرد. اين تكنولوژي درحال حاضر، كاربردي شده و توسط يكي از بيمارستان هاي انگلستان مورد استفاده قرار مي گيرد.
مزايا و معايب
با توجه به اينكه از سلول هاي بنيادي بالغ هر بيمار مي توان جهت مداواي خودش استفاده كرد، بنابراين، پس از تزريق آن ها به بدن بيمار، سيستم ايمني بدن فرد، سلول هاي مذكور را به عنوان يك سلول يا بافت بيگانه تلقي نكرده و مشكل پس زدگي يا رد پيوند به وجود نمي آيد. شايان ذكر است.پس زدگي، يكي از محدوديت هاي عمده پيش روي محققان در بهره گيري از سلول هاي بنيادي جنيني است، زيرا آنتي ژن هاي سازگار نسجي اين سلول ها با شخص گيرنده يكي نبوده و احتمال پس زدگي آن ها بالا مي رود. البته تحقيقاتي در حال انجام است كه مولكول هاي عرضه كننده آنتي ژن ها را فرونشانند. تا اين مشكل رفع شود.
سلول هاي بنيادي جنيني داراي قدرت تكثير و تمايز بالايي هستند، به گونه اي كه بعضا بدون اعمال تيمار خاصي، خودبه خود به سلول هاي ديگر تبديل مي شوند. بنابراين بايد جلوي تمايز ناخواسته و تصادفي آنها گرفته شود تا تبديل به بافت هاي ديگر نشوند. سلول هاي بنيادي بالغ نيز در محيط كشت، علاقه به تكثير شدن دارند و با اعمال تيمارهاي خاص در مسير تمايز هدفمند قرار مي گيرند.
بنابراين، يكي از مشكلات عمده در رابطه با تكثير و تمايز سلول هاي بنيادي (جنيني و بالغ) اين است كه جهت دهي و هدايت مسير تمايز اين سلول ها به سلول هاي ديگر، قدري سخت و ناشناخته است؛ درحالي كه اگر مسير تكثير و تمايز شناسايي شود، مي توان به چگونگي پيدايش سلول هاي مختلف پستانداران در دوران جنيني نيز پي برد و هم چنين از اين طريق مي توان ژن هاي دخيل در تكوين سلول هاي مختلف (نظير قلب، اعصاب و غيره) را شناسايي نمود. در اينجا مزيت سلول هاي بنيادي جنيني بر سلول هاي بنيادي بالغ آن است كه سلول هاي بالغ چنين اطلاعاتي را به ما نمي دهند.
عليرضا سزاوار

 



ادعاي ناسا در مورد ريشه سيل پاكستان و آتش سوزي هاي روسيه

يك پژوهش ناسا نشان داده كه دو پديده شديد طبيعي سال 2010 عليرغم فاصله زياد 2400 كيلومتري با رويداد آب و هوايي مشابهي ايجاد شده بودند.
به گفته محققان، موج گرما و آتش سوزي هاي مرگبار روسيه و همچنين سيل هاي پاكستان به دليل رفتار غيرعادي در موج جوي در اوت 2910 اتفاق افتادند.
اين در حالي است كه دليل انحراف اين نوسانات از حالت عادي تاكنون ناشناخته باقيمانده است.
به گزارش ايسنا، سال گذشته روسيه يكي از داغترين تابستانها را در تاريخ اين كشور تجربه كرد كه منجر به خسارتي حدود 15 ميليارد دلار با برجاگذاشتن 56 هزار قرباني در بيش از 300 آتش سوزي شد.
سيل پاكستان نيز يك پنجم كل اين كشور را به مساحت تقريبي 796 هزار كيلومتر مربع زير آب برده و تلفات مرگبار آن حدود 2000 تن بود.
اين در حالي بود كه اين حادثه به طور مستقيم بر زندگي 20ميليون پاكستاني با تخريب اموالشان تاثيرگذاشت.
جو گازي و شفاف زمين شايد سيال به نظر نرسد اما اين لايه نازك هوا بر رفتار زمين تاثير مي گذارد. با گردش زمين بر روي محور خود، جريانات عظيم هوا موسوم به «امواج رزبي» به سمت غرب به دور كره مي چرخند.
جريانات مركز اين امواج، ستون هاي سريع گردبادي هوا را شكل مي دهند كه سيستم هاي آب و هوايي را از غرب به شرق مي رانند.
امواج رزبي يكسان نبوده و بيشتر به شكل مواج با فرورفتگي و برجستگي هستند. نواحي كم فشار معمولا در فرورفتگي ها و نواحي پرفشار در برجستگي ها ايجاد مي شوند.
بسته هاي هواي گرم از مناطق گرمسيري و هواي سرد از قطب ها در بخش هاي كم و پرفشار امواج چرخيده و يك طرح پيچيده از جبهه هاي سرد و گرم را كه به طور مداوم با هم ملاقات كرده و تعامل دارند، ايجاد مي كنند. برخورد بين جبهه هاي گرم و سرد منجر به توليد طوفان و بارش مي شود.
تحقيقات اخير ناسا نشان داده كه امواج غيرمعمول رزبي مسئول هر دو رويداد طبيعي هستند. در حالي كه گرماي روسيه پيش از سيل پاكستان آغاز شده اما هر دو رويداد آب و هوايي در زمان مشابهي به اوج خود رسيدند.
اين اكتشاف با تحليل داده هاي ابزار ناسا براي اندازه گيري دماي سطح زمين و همچنين تراكم باران و فعاليت هاي آتش سوزي به دست آمده است.
در شرايط تابستان عادي، گردبادها جبهه هاي آب و هوايي را در اوراسيا براي چهار تا پنج روز هدايت مي كنند. اما در اوت 2010 طرح آب و هوايي در روسيه به شيوه موسوم به رويداد توقف امگا كه در آن راس پرفشار به دام مي افتد، به حالت ركود درآمد.
در همان زمان اين الگوي توقف به بادهاي پايين دست غيرعادي منجر شد كه با توليد يك ساختار كم فشار، هواي سرد از سيبريا به سمت جنوب در پاكستان هدايت شود.
هواي سرد سيبريايي در برخورد با هواي گرم پاكستان منجر به باران هاي موسمي در شمال و غرب و در انتها بروز سيل در اين كشور شد.
با وجود اين كشف، سوالات زيادي از جمله چرايي ايجاد توقف در مكان اول و امكان همكاري فرايند زميني يا جوي با آن هنوز بدون جواب باقي مانده است.

 



كشتي هاي پرنده در راهند

ناسا طي پروژه اي قصد دارد كشتي هاي هوايي خود را به آسمان بازگرداند تا به اين شكل شيوه حمل ونقل بار را در سرتاسر جهان متحول كند.
به گزارش مهر، ناسا در حال ساخت نسل جديدي از كشتي هاي هوايي است كه گفته مي شود به زودي جايگزين خودروهاي باركش، قطارها و كشتي هاي باري خواهند شد.
انتظار مي رود اولين نمونه اين كشتي هاي هوايي سال آينده اولين سفر خود را آغاز كنند و دانشمنداني كه هدايت اين پروژه را به عهده دارند، پيش بيني مي كنند اين كشتي هاي هوايي از قابليت حمل صدها تن بار برخوردار باشند و تا پايان دهه جاري به وسايل حمل ونقل هوايي تبديل شوند. طرح آزمايش اين كشتي ها درست 70 سال پس از وقوع فاجعه «هايدنبرگ» كه منجر به مختومه شدن عصر كشتي هاي هوايي شد، ارائه شده است.
با اين همه توسعه مواد مدرن و توسعه دانش آيروديناميك به آن معني است كه نسل جديد اين كشتي ها از توانايي حمل ايمن بار برخوردار خواهند بود، توانايي كه در گذشته وجود نداشت. «سيمون وردن» مدير مركز مطالعات ايمز ناسا در كاليفرنيا مي گويد درحال حاضر اكثر كالاها با استفاده از قطار يا كاميون به نقاط مختلف حمل مي شوند كه بسيار پرهزينه و زمان گير است. اما مي توان كشتي هاي هوايي را تصور كرد كه مي تواند بر روي زميني مسطح فرود آمده، كالاهاي توليدي را مستقيما بار زده و آنها را به هر نقطه اي در جهان با هزينه اي كمتر و سرعت بالاتر حمل كند.
قرار است نمونه هاي اوليه اين كشتي ها از قابليت حمل ده ها تن بار برخوردار باشند و اميد مي رود اين كشتي ها تا پايان سال آينده به توليد نهايي برسند. از اين وسايل نقليه هوايي مي توان در حمل ونقل بار به نقاط دور افتاده و بدون جاده اي مانند آلاسكا نيز استفاده كرد.
كشتي هاي هوايي در گذشته براي اطمينان از باقي ماندن در سطح زمين در زماني كه خدمه يا بار در حال انتقال به كشتي بودند از آب يا خاك به عنوان وزنه استفاده مي كردند، اما كشتي هاي جديد از تانك هاي متراكم كننده اي برخوردار است كه مي تواند براي تنظيم ارتفاع كشتي به بالن هاي آن هليوم افزوده يا بكاهد.
همچنين استفاده از چارچوب تركيبي از فيبرهاي كربني به جاي ساختارهاي فلزي امكان حمل بارهاي سنگين تر را فراهم خواهد آورد. كشتي هاي فضايي در ابتداي قرن بيستم استفاده زيادي داشتند اما پس از وقوع تعدادي از حوادث ناراحت كننده كه منجر به كشتن تعداد زيادي انسان شد، از محبوبيت اين وسايل نقليه كاسته شد.
براساس گزارش تلگراف، نسل جديد كشتي هاي هوايي از قابليت پرواز عمودي برخوردار بوده و مي توانند بر روي هر سطحي بدون نياز به زيرساخت هاي ويژه از قبيل باندهاي فرودگاه فرود بيايند. به اين شكل بار زدن و تخليه بار به اين كشتي ها كم هزينه تر و ساده تر خواهد شد.

 



مزاياي پروتئين آب پنير

پروتئين آب پنير در طول فرايند ساخت پنير به وجود مي آيد. گياهخواران مي توانند از اين مكمل غذايي در رژيم غذايي خود استفاده كنند. افراد عادي در رژيم غذايي خود 14 تا 18درصد پروتئين مصرف مي كنند. درحاليكه گياهخواران فقط 10 تا 12درصد پروتئين مي خورند. زماني كه سطح فعاليت افزايش مي يابد، به همان نسبت نيز نياز به پروتئين بيشتر مي شود.
مقدار پروتئين موردنياز بدن
افراد عادي در هر كيلوگرم وزن بدن، به 8/0 گرم پروتئين نياز دارند. افرادي كه تحرك چنداني ندارند، ممكن است به نصف پروتئين احتياج داشته باشند. ورزشكاران به پروتئين خيلي زيادي نياز دارند، به طوري كه براي هر كيلوگرم وزن بدن آنها 2/1گرم پروتئين نياز است. انجمن قلب ايالات متحده پس از انجام تحقيقات به اين نتيجه رسيد كه حد استاندارد پروتئين موردنياز 20 تا 30درصد است كه تقريباً 35% كالري روزانه بدن را مي تواند تأمين كند. تحقيقات انجام شده در مركز پزشكي دانشگاه تگزاس نشان مي دهد كه بعضي افراد هستند كه علي رغم مصرف زياد پروتئين، حجم ماهيچه هاي آنها افزايش نمي يابد.
مزيت پروتئين آب پنير
پروتئين آب پنير، حاوي مقادير زيادي اسيدآمينه مانند: آرژينين و ليزين است كه هر دوي آنها در تحريك هورمون رشد و ترشح آن كه در حقيقت يك جايگزين طبيعي براي استروئيدها محسوب مي شود نقش دارند. پروتئين آب پنير سرشار از گلوتامين است كه به رفع خستگي ورزشكاران كمك مي كند. BCAAS در بافت هاي ماهيچه ذخيره مي شود و سپس براي اهداف مشابه مورد استفاده قرار مي گيرد. در زمان انجام ورزش هاي استقامت، اسيدهاي آمينه موجود در آب پنير توسط بدن مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين در آب پنير مقدار بسيار زيادي اسيدآمينه لوسين وجود دارد. تحقيقات انجام شده نشان مي دهند كه پروتئين آب پنير باعث ثابت سازي گلوكز خون و كاهش جذب گلوكز در داخل جريان خون مي شود. علاوه بر مزاياي فوق، پروتئين آب پنير باعث كاهش سطح گرسنگي و افزايش سوخت و ساز مي شود. آب پنير داراي دو تركيب بيواكتيو است كه باعث متوقف كردن هورمون هاي گرسنگي مي شوند و عبارتند از: CCK وGlp-1 گلوتايتون موجود در آب پنير از رشد بعضي تومورها جلوگيري مي كند و ريسك عفونت را كاهش مي دهد. همچنين به رفع پوكي استخوان و تحليل رفتن ماهيچه در افراد ميانسال كمك مي كند. لاكتوفرين ضدميكروب نيز در داخل آب پنير باعث بهبود سريع زخم ها مي شود.
چگونه پروتئين آب پنير جذب بدن مي شود؟
وقتي كه ما ورزش مي كنيم، بدن انرژي موردنياز خود را از طريق غذاي مصرف شده تأمين مي كند. پروتئين ها به اسيدآمينه هاي آزاد تبديل مي شوند و سپس براي تأمين انرژي ماهيچه ها مورد استفاده قرار مي گيرند. تمرينات شديد استقامت نرخ سنتز پروتئين را افزايش مي دهند و اگر منبع پروتئين جديد وجود نداشته باشد، تجزيه ماهيچه اي افزايش مي يابد، درنتيجه منجر به كاهش حجم ماهيچه مي شود. پس ورزشكاران بايد قبل و بعد از تمرينات ورزشي مواد غذايي حاوي پروتئين مصرف كنند.
در اينجا بايد خاطرنشان كرد كه مصرف پروتئين آب پنير به مقدار زياد مي تواند باعث ايجاد اختلال در كبد شود. اگر ورزشكاران از مواد غذايي حاوي پروتئين به مقدار زياد مصرف كنند ممكن است با ريسك دهيدراسيون مواجه شوند.

 



كشف علت قتل با كمك اسكن مغزي

نتايج يك اسكن مغزي به تازگي توانسته زني ايتاليايي را از مجازات حبس ابد اتهام قتل عمد برهاند، زيرا متخصصان ناهنجاري هاي موجود در مغز و ژنهاي او را عامل رفتارهاي پرخاشگرانه اش عنوان كرده اند.
به گزارش مهر، كاربرد تصويربرداري عصبي در دادگاه هاي سراسر جهان روز به روز افزايش پيدا مي كند، اما آيا واقعا مي توان با نگاه كردن به مغز افراد دريافت كه وي تا چه اندازه مسئول اعمالش بوده است؟
«استفانيا آلبرتيني» دوسال قبل متهم به قتل خواهرش شده بود كه مجازات حبس ابد را برايش به دنبال داشت اما متخصصان عصب شناسي و ژنتيك توانستند به دشواري مدت مجازات او را 20 سال كاهش دهند.
دانشمندان براي اين كار اسكن مغزي اين زن را با اسكن مغزي 10 زن سالم مقايسه كرده و متوجه دگرگوني هايي در ماده خاكستري در دو منطقه كليدي مغز شدند: شكنج كمربندي قدامي، منطقه اي كه در رفتارهاي منع كننده فرد تاثيرگذارند و «اينسولا» كه با پرخاشگري در ارتباط است.
ژنتيك شناسان همچنين نشان دادند ژن MAOA در بدن اين زن فعاليت كمي دارد. اين ژنها به ژنهاي جنگجو شهرت دارند كه معمولا فعاليت آنها شامل از بين بردن تعدادي از انتقال دهنده هاي عصبي است و نسخه كم فعال اين ژنها منجر به بروز رفتارهاي پرخاشگرانه در فرد مي شود.
شايد در ايتاليا در استفاده از اسكنهاي مغزي در تخفيف دادن ميزان مجازاتهاي متهمان جديد باشد، اما وكلاي آمريكايي سالها است كه از اين شيوه براي دفاع از موكلان خود استفاده مي كنند. بين سالهاي 2004 تا 2009 حدود 16 درصد از 700 پرونده اسكنهاي مغزي را به عنوان مدرك به دادگاه تسليم كرده اند.
اما آيا اسكن مغزي مي تواند به اين معني باشد كه فرد قادر به كنترل عملكرد خود نيست؟ واضح است كه ساختار غيرعادي مغز مي تواند منجر به رفتارهاي غيرعادي شود، همان طور كه ديدن رفتارهاي غيرعادي در افرادي كه دچار آسيب مغزي شده اند بسيار عادي و رايج است. در عين حال از اسكن مغزي مي توان براي اثبات اين موضوع استفاده كرد كه يك متهم بسيار نابالغ تر از چيزي است كه بتوان وي را به عنوان فردي بزرگسال محاكمه كرد.
براساس گزارش نيوساينتيست، گفتن اينكه كدام بخش از مدارك مي تواند بر نتيجه نهايي دادگاه تاثيرگذار باشد كاري دشوار است اما تحقيقاتي كه تاكنون انجام گرفته نشان مي دهند اسكن مغزي يكي از تاثيرگذارترين مدارك براي ارائه به دادگاه است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14