(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 30 مهر 1390- شماره 20054

گشت و گذاري در سنت هاي فراموش شده شهرنشيني (بخش نخست)
گرمابه هاي سنتي در سرماي بي رونقي



گشت و گذاري در سنت هاي فراموش شده شهرنشيني (بخش نخست)
گرمابه هاي سنتي در سرماي بي رونقي

حسن آقايي
از پا گرد ورودي هشت نه پله پايين مي رفتي و وارد «سربينه»- محوطه رختكن- بوي نم لنگ و گرماي ملايم قاطي بخار رقيق در فضاي دم كرده توي سر و صورتت مي زند. نگاهت به شعر گونه اي مي افتد كه با خط درشت در منظر مشتريان روي ديوار نوشته شده است.
به اين مضمون:
اگر داري امانتي موجود
بسپار به وقت ورود
گر امانت شود مفقود
بنده مسئول آن نخواهم بود
در سربينه چند نفر لنگ پوش كش نمره جالباسي شان را به مچ دست مي كنند. دو سه نفر از داخل حمام بيرون مي آيند پاي شان را در حوضچه آب مي گذارند به طرف كمد رخت شان مي روند. برخي مشغول خوردن چاي، آب زرشك و چاي ليموترش هستند. گوشه اي صداي تق تق مشت مالچي مي آيد. در ميان همهمه آرام كه حس آواي يك گروه كر موسيقي را تداعي مي كند، از داخل گرمابه صدايي كشيده مي شنوي كه مي گفت: «خشك... خشك بيار.» فوري كارگر چند لنگ خشك و تميز روي دوش مي اندازد مي رود توي حمام كه به مشتريان در دوش بدهد. دم ميز دخل دو نفر ايستادند. استاد حمامي مي پرسد چي داشتين؟ يكي مي گويد كيسه و صابون و يك آب زرشك. حمام دار مي گويد حساب آب زرشك با قهوه چيه. ديگري مي گويد: آب خالي...
روزي روزگاري محله به محله، خيابان و پسكوچه هاي شهرمان گرمابه هاي سنتي عمومي و خصوصي داشتند كه در طول سال از سپيده دمان تا اواخر شبانگاهان چراغ كسب و كارشان روشن و پرجنب و جوش بود. مشتريان بيشتر اهالي محله و كسبه و برخي رهگذاران اعم از افراد مسافر و كارگران بودند. انس و الفت مشتريان محلي با گرمابه دار و كارگران او پيوندي ديرينه داشت و در رفت و آمدها گپ و گفت وگو مي كردند. فرهنگ همدلي، علايق سنتي، طريقت معنوي- اخلاقي و شرعي رابطه صميمانه اي في مابين برمي آورد... اين موقعيت و همشناسي مردمي در دوراني بود كه خانه ها و مكان هاي ديگر لوله كشي گاز شهري نشده بودند و گرمابه ها از نفت سياه براي گرم كردن آب استفاده مي كردند. اما اينك روز و روزگاري ديگر براي گرمابه هاي سنتي و مالكان و مستاجران آنها رقم زده است. همين تعداد گرمابه كه درشان هنوز روبه مشتري باز است ليكن شمع كسب و كارشان به كور سو افتاده است؛ شدت كسادي به واسطه نبود مشتري از ديگر سو افزايش نرخ مصارف آب، گاز و برق، آن گرمي بازار و فعاليت ديرينه گرمابه داران را به سردي كشانيده است به حدي كه بسياري گرمابه هاي سنتي عمومي تعطيل، متروكه يا بعضاً تغيير كاربري داده شده است. همراه هم مثنوي درد دل عده اي از گرمابه داران را از زبان خودشان مي خوانيم.
خواب كسادي
از اين خيابان به آن كوي. از محله اي به پسكوچه اي با ماشين و مقداري پياده كه بيش از صد متر مي شود طي مي كنيم سرانجام در يكي از خيابان هاي تقريباً ميان شهري تابلوي يك حمام را مي بينيم در ورودي آن اندكي باز است. از پشت شيشه كسي در محوطه ورودي ديده نمي شود. سرپنجه پا مي ايستيم. مردي روي زيراندازي گوشه راهرو استراحت مي كند. تقه اي به در زده مي شود. او سر از بالش برمي دارد و مي نشيند. پوزش مي خواهيم. مي گويم: درباره وضعيت گرمابه هاي سنتي سؤالي دارم. اين حمام چند سال قدمت دارد؟ او ظاهراً حوصله صحبت ندارد خواب زده است. فقط مي گويد: «هيچ نمي دانم.» با پوزش دوباره به خيابان باز مي گرديم. راه مان را ادامه مي دهيم. در يك پسكوچه يك گرمابه است. مثل قبلي: به پشت در شيشه اي ورودي كه مي رسيم نگاه به سالن خلوت مي كنيم. آنجا هم در يك اتاق نشيمن كسي خواب رفته است. از پشت دربرمي گرديم. ساعت نزديك چهار عصر است.»
حمامي كه موزه شد...
ادامه راه مان به بازارچه و حمام نواب مي رسد. پيشترها مي دانستيم اين گرمابه قديمي معروف تهران تبديل كاربري يافته و موزه شده است. حال مي خواستم با مسئولان موزه حمام نواب گفت گو كنم. كنار در بسته حمام، آيفون است. دكمه را فشار مي دهم... كسي نيست. از مغازه دار محل «مختاري زاده» مي پرسم چرا در موزه حمام نواب بسته است؟ مي گويد: اينجا ديگر حمام نيست. موزه شده كه گاه هنگام آمدن عده اي ديداركننده در موزه باز مي شود... او تعريف مي كند حمام نواب موقع فعال بودن خزينه آب گرم، حدود 10-8 نفر دلاك و حتي سرپرست دلاك و دو رديف 8-7 دوش داشت. در فصول پاييز و بهار حجامت در حمام رايج بوده است»... اين كاسب محل در ادامه از تبديل شدن يك گرمابه سنتي ديگر به آپارتمان در همين منطقه مي گويد و در خصوص روابط فرهنگي- مردمي كاركنان حمام و مشتريان اظهار مي دارد:» بازارچه نواب يكي از محل هاي اصيل شهر بوده و روابط فرهنگي و عاطفي بين اهالي، كسبه و از جمله كاركنان حمام نواب با مشتريان خوب و مناسب بوده است.»
سكوت؛ همدم قدمت
150 سال اين حمام
تا رسيدن به سرپولك و حمام بسيار قديمي اش، مدتي ترافيك را مي پيماييم... از چهارده پله پايين مي روم كه 150 سال است زير پاي بي شمار مردمان از نسل هاي گذشته ساييده و كوبيده شده اما همچنان محكم است. اينجا در باز است اما سكوت سنگيني دارد. نگاه مي كنم پشت ميز دم در، مردي سپيدموي روي پتويي كه زيرش قالي گسترده است نشسته است. موضوع گزارش را مي گويم. مي گويد بيا داخل، مي روم روي فرش، مقابلش مي نشينم. اين گرمابه قديمي سنتي، اكنون كلا دو سه نفر گرداننده دارد.
«رجبعلي اسحاقي» خيلي درددل از اين روزگار و كار كنوني اش دارد. او مي گويد :قدمت اين حمام 150 سال است. تا به حال سه پشت پدري اش در اين گرمابه90 سال فعاليت مي كرده اند و حالا او مسئول حمام است. نگاهي به كمدهاي رختكن مي اندازم. قفل نيستند: مشتري نيست. سكوت دريغ آوري حالا آويزه يك و نيم قرن عمر اين گرمابه شده است.
مثلث كسادي، عدم تغيير كاربري و حمايت
«اسحاقي» با لحني خسته و آزرده خاطر مي گويد: «ما مالكان حمام ها كسب ديگري نداريم. آلوده اين كار شده ايم. حمام هاي 20-10 سال ساخته شده را به دليل كسادي كار، خراب كرده و تبديل به آپارتمان مسكوني مي كنند، بعضي حمام هاي ثبت شده را سازمان ميراث فرهنگي و شهرداري اجازه تبديل به كار ديگر نمي دهند. در همين وضع از ما حمايت نمي كنند. حق و حقوق ارزشي و سرقفلي ملك بابت ندادن اجازه براي شغل ديگر را هم نمي دهند. در مقابل، هزينه هاي مصرف برق و نفت سياه بالا است...» مي پرسم: مگر از گاز شهري استفاده نمي كنيد؟ مي گويد :«به واحدهاي بازار گاز داده نمي شود در حالي كه ملك حمام، جزو بازار نيست، جزو واحدهاي خيابان است و بايد داراي گاز شهري باشيم.» او در ادامه صحبت خود همچنان به بيان اوضاع دخل و خرج گرمابه مي پردازد و در اين زمينه خاطرنشان مي كند : « آب بهاي مصرف يك ماه در گذشته كه چهل هزار تومان بوده است.» او اين رقم را با نرخ هاي رايج كنوني مقايسه مي كند كه هر ماه بابت مصرف آب بايد دويست هزار تومان پرداخت كند. همين طور چهار هزار ليتر نفت سياه قبلا صدهزار تومان بوده، در حال حاضر نهصد و پنجاه هزار تومان و هزينه مصرف برق هر دو ماه يك بار شانزده هزار تومان بوده اكنون هشتاد هزار تومان پرداخت مي شود.» او مي افزايد: «با توجه به اين هزينه هاي رسمي حمام داري، ولي درآمد يك روزمان حدود 25-20 هزار تومان مي باشد اما روزهايي هم هست كه هيچ كس براي استحمام نمي آيد. از اين مبلغ كه گفتم روزانه حدود 8-7 هزار تومان آن، هزينه صبحانه و ناهارمان مي شود.»
وي در مورد قشر مراجعه كنندگان به حمام مي گويد «بيشتر كارگر و افراد مجرد هستند و هر يك بابت استحمام سه هزار تومان بر طبق نرخ مصوبه پرداخت مي كند و بر همين مبناي قانوني بايد يك ساعت حمام كنند ولي بعضي مشتري ها غير از شست وشوي بدن خود، 3 تا 2 ساعت هم در محوطه دوش مي خوابند و ميزان مصرف آب شان دست خودشان است!»
حمام دوره صفويه
نيز آماده مراسم جشن است
اين گرمابه پرقدمت اينك همچنان فعال است... روي كارت ويزيت آن چنين نوشته شده است: «گرمابه قبله آماده پذيرايي از جشن ها و مراسم شماست...
دهمين پله را پايين مي روم. چند نفر از «سربينه» راهي حمام مي شوند. مسئول گرمابه مشغول جابه جا كردن حوله (لنگ)ها است. به طرف ميز دفتر و تلفن جلوي در ورودي كه ايستاده ام مي آيد. مختصري از هدف گزارش را تعريف مي كنم. او خيلي راحت و فوري جواب مي دهد: «بايد از ميراث فرهنگي نامه بگيريد بياوريد. من چيزي نمي گويم.» اين جمله را تكرار مي كند. حالا مي پرسم: اين حمام چه قدمتي دارد؟ همين!...
«قربانعلي بادامي» با كمي مكث، حالا راحت پاسخ مي دهد: «اين حمام زمان صفويه ساخته شده است و زمان جنگ، موشك به محله امامزاده يحيي اصابت مي كند، سقف اينجا فرو ريخت بعد نوسازي شده است.» او كه حدود 47 سال شغلش حمام داري است، اعتقاد دارد.» حمام هاي عمومي لازم است فعال باشند هم به لحاظ رعايت بهداشتي و شرعي و هم اين كه نمودي از فرهنگ سنتي ما است. اما با پيشرفت هاي شهري اغلب كساني كه حالا در خانه شان حمام دارند طبعا به گرمابه عمومي مراجعه نمي كنند ولي افرادي كه در منازل خود حمام ندارند به حمام هاي عمومي مي آيند كه بيشتر مجردها و برخي مشتريان كه با هم زندگي مي كنند مثل كارگرها از اين گرمابه ها استفاده مي كنند.» مي پرسم ميانگين عده مراجعان چقدر است؟ مي گويد: «روزهاي معمول 40-30 نفر و روزهاي جمعه عده بيشتري مي آيند. نرخ استحمام هر نفر قبلا 1000-800 تومان بود اما اتحاديه نرخ داده حمام هاي عمومي 2600-2500 تومان و حمام هاي خصوصي 3 هزار تومان است. بر همين مبنا هر مشتري بايد يك ساعت استحمام كند. بيش از آن، هر 15 دقيقه 700 تومان اضافه قابل دريافت است اما ما همان نرخ 3 هزار تومان را مي گيريم.»
حمام قرق جشن دامادي
مسئول گرمابه قبله نيز بالا بودن هزينه هاي مصرفي گاز و.. و... را يك مشكل مهم براي حمام داري مي داند. پيشنهاد مي كند قيمت مصارف متداول آب و... متناسب با مخارج مربوطه باشد.» به گفته او حالا هم مشت مالچي و كيسه كش در حمام هست. سابقا حمام ها گوشه اي از محوطه رختكن، قهوه خانه هم داشتند. وي هنگام خروج از اين گرمابه يك برگ كارت ويزيت مي دهد: «گرمابه قبله! (حمام خانوم) قدمت صفويه دارد در فهرست آثار ملي به شماره 10411-آماده پذيرايي از جشن ها و مراسم شماست...» بعد مي پرسم محل پذيرايي اين جشن و مراسم كجا است؟ پاسخ داده مي شود: «در همين گرمابه است و به اين صورت: مثلا داماد با هماهنگي قبلي، تنها خود يا با چند نفر از نزديكان و آشنايان، رسم حمام دامادي اش را در اين گرمابه جشن مي گيرد و با دود كردن اسپند و توزيع شيريني، دو سه ساعت حمام را قرق مي كند. گاه برخي در همين مراسم حيواني حلال گوشت جلوي در حمام قرباني مي كنند.»
مشكل سرقفلي جلوگيري از تخريب
حدود 50 درصد گرمابه هاي موجود و فعال در تهران چنانچه مشكل سرقفلي ميان مالك و مستأجر نداشتند، تاكنون تخريب و تغيير كاربري داده مي شوند چرا كه با وضعيت هزينه هاي مصارف متداول انرژي علاوه بر ركود زياد درآمد اين صنف انگيزه اي براي تداوم حرفه ديرينه خود ندارند.در گفت وگو با «سيدمهدي سجادي» رئيس اتحاديه صنف گرمابه داران، سونا و ماساژ، وي ارزيابي كارشناسي خود را از چگونگي گرمابه ها و گرمابه داران، بيان مي كند.
به گفته او در حال حاضر حدود 170 گرمابه در تهران فعاليت مي كنند كه حدود 80 درصد آنها داراي مالك و مستأجر و سرقفلي هستند. اگر به واقع مشكل سرقفلي بين مالك و مستأجر نبود اين تعداد حمام تخريب و تغيير كاربري داده مي شدند اما چون تفاهم ميان آنان نبوده، مستأجر ناچار در اين وضعيت نامناسب كاري مانده است.
اسفباري اقتصادي حمام داران و دستور رئيس جمهور
گفته وي همچنين حاكي از اين است كه بعد از اجراي هدفمندي يارانه ها نرخ آب گرمابه ها 35 درصد و گاز 10 برابر نسبت به گذشته افزايش يافته است. در اين حالت، وضعيت اقتصادي اين واحدهاي صنفي اسفبار شده تا حدي كه به دليل ناتواني پرداخت هزينه هاي موصوف به سازمان هاي مربوطه، بدهكار هستند. چون دخل و خرج آنها جور نيست.»
«سجادي» در همين زمينه نيز اظهار مي دارد: «البته بنا به دستور رئيس جمهور و معاون ايشان تعرفه آب و گاز گرمابه ها مي بايست كاهش داده شود خصوصا در جنوب تهران كه هنوز خانه هاي كوچك حمام شخصي ندارند و نيز كارگران شهرستاني ميادين، نياز به تأمين و ايمني بهداشت و استحمام دارند، اصولا اگر حمام عمومي در دسترس اشخاص نباشد وضعيت غيربهداشتي ممكن است سلامت جامعه را تهديد كند كه در اين صورت بايد براي رفع و درمان مخل بهداشتي و تامين تندرستي هزينه هاي زيادي صرف شود.»
رئيس اتحاديه صنف گرمابه داران، ادامه نظراتش معطوف به ثبت ميراث فرهنگي تعدادي از گرمابه ها مي شود و در اين باره مي گويد: «حمام هايي به لحاظ قدمت 80-70 سال و بالاتر، جزو ميراث فرهنگي كشور هستند. به همين خاطر اين سازمان اجازه تخريب و تغيير كاربري به چنين حمام ها نمي دهد و يك نمونه آن حمام قبله است.»وي در ادامه، با اين گفته كه اتحاديه صنف گرمابه داران تهران يكي از قديمي ترين صنف ها مي باشد كه در سال 1320 ثبت رسمي شده است و نيز با اين اعتقاد كه حمام هاي سنتي را بايد به صورت مراكز تجاري، توريستي، فرهنگي، بهداشتي و لزوم رعايت مسايل شرعي در كنار هم نگاه كرد، مي گويد:«تركيه از قبل حمام هايي با سنت كيسه كشي استحمام در آن كشور كه باعث پرطرفدارترين و پولسازترين جاذبه هاي توريستي شده ممر درآمد فراوان دارد اما حمام هاي سنتي ما درگير مشكلات اقتصادي و نداري شده اند.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14