چرا دانشجويان دانشگاه شهركرد، هفته گذشته تجمع كردند؟!

هفته گذشته تجمع صنفي اعتراض آميزي در دانشگاه شهركرد شكل گرفت كه به سوء استفاده رسانه هاي ضد انقلاب از اين اعتراض دانشجويان انجاميد.
به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، نشريه «نخبگان» دانشگاه شهركرد در توضيح تجمع صنفي هفته گذشته آورده است:
«در چند هفته اول ورود به دانشگاه شاهد بحث ها و موضوعاتي در بين دانشجويان بوديم كه تقريبا نقل همه محافل دانشجويي بود، موضوعاتي مثل مشكل انتخاب واحد برخي رشته ها -به خاطر برنامه ريزي دقيق و كارشناسانه برخي مدير گروه هاي محترم!-، افزايش ظرفيت در تعدادي از رشته ها -اين موضوع به ويژه در زمينه اسكان دانشجويان مشكل آفرين شد به طوري كه در خوابگاهي مثل خوابگاه شهيد رجايي، در اتاقهايي كه چهار نفر هم به سختي در آن زندگي مي كنند شاهد اتاقهاي پنج و يا حتي شش نفره هستيم-، پايين آمدن شديد سرعت اينترنت اكانت دانشجويان،... كه در برخي موارد حتي باعث شنيده شدن زمزمه هايي از قبيل-اعتراض يا اعتصاب- بود.
از ديگر موضوعاتي كه قبول آن براي دانشجويان واقعا سنگين به نظر مي رسيد افزايش 90-150 درصدي قيمت غذاها بود. كه اين موضوع براي دانشجوياني كه به دليل بعد مسافت رفت و آمد آخر هفته براي آنها مشكل بود، گران تمام شد چرا كه آخر هفته ها به جاي پرداختن به امور دانشجويي و درسي بايد بيشتر وقت خود را صرف پخت و پز كنند.
چه كس يا چه كساني بايد بر امر كيفيت غذاها نظارت كند، نگاهبانان گرامي خوابگاه كه گاه گداري از اين غذاها ميل مي كنند !؟ يا اساتيد محترمي كه سلفشان جداي از سلف دانشجويان است، كه تازه همين اساتيد محترم نيز از اين غذا ها ميل نكرده و به رستوران آزاد دانشگاه مراجعه مي كنند پس ببينيد چند قدم اين طرف تر در سلف دانشجويان چه خبر است!
مطالبي كه گاها به صورت طنز در بالا در مورد غذا و ديگر موضوعات آورده شد فقط مثال هاي كوچكي هستند از كارهايي كه براي دانشجويان انجام مي شود يا به عبارتي مصرف كنندگان آنها دانشجويانند ولي متأسفانه در دانشگاه ما دانشجويان در آنها هيچ نقشي ندارند پس به نظر مي رسد كه وجود تشكلي از خود دانشجويان ضروري است، كه ناظر بر كارهايي كه براي خود آنها انجام مي شود باشند، كه در اين صورت هم باري از روي دوش مسئولين برداشته مي شود، هم دانشجويان وقتي تعدادي از خودشان را ناظر بر كارها ببيند راحت تر مشكلات موجود را قبول خواهند كرد ؛ به چنين تشكلي اصطلاحا «شوراي صنفي» گفته مي شود.
به عنوان تعريفي دقيق تر: شوراي صنفي شورايي است از خود دانشجويان كه به منظور بهبود وضعيت رفاهي، صنفي و همچنين ايجاد فضايي آرام و مناسب براي تحصيل دانشجويان تشكيل مي شود. اعضاي اين شورا به صورت مستقيم با راي خود دانشجويان انتخاب مي شوند.
شوراي صنفي دانشجويان صرفاً داراي نقش مشورتي، نظارتي است و هرگونه همكاري درامور اجرايي دانشگاه با توافق و تصويب مديريت دانشگاه و در چارچوب شرح وظايف مندرج در آيين نامه خواهد بود، در ضمن فعاليت ها و مصوبات شوراي صنفي نبايد نافي قوانين و مقررات مصوب كشور و يا آيين نامه هاي دانشگاه باشد.»
در هفته پيش تعدادي از دانشجويان كه خواسته اصلي اكثر آنها ايجاد همين تشكل بود در مقابل سلف پسران تجمعي داشتند كه لحظاتي بعد از شروع اين تجمع، مسئولين حراست دانشگاه و پس از آن رئيس دانشگاه جناب آقاي دكتر اسدي در اين جمع حضور پيدا كردند و با دانشجويان به گفت و گو پرداختند. كه پس از ارائه پيشنهادها و انتقادهايي از طرف دانشجويان در نهايت به ايشان قول همكاري داده شد.البته از اين نكته نيز نمي توان چشم پوشي كرد كه عده كمي نيز از آب گل آلود ماهي گرفته و براي عملي شدن هدف خودشان با اين جمع همراه شدند و باعث خوراك تبليغاتي برخي رسانه هاي بيگانه و سايت هاي ضد انقلاب شدند كه «انجمن اسلامي دانشجويان مستقل» با چنين حركت هايي كاملا مخالف است.

معاون آقاي ج. در دانشگاه شهيد بهشتي هم حكومت مي كند

كريم زارع، معاون پارلماني دانشگاه آزاد و معاون عبدالله جاسبي كه دكتري خود را از دانشگاه سوربن فرانسه در رشته شيمي كسب كرده است در تاريخ 1/7/88 از كسوت استادي دانشگاه شهيد بهشتي بازنشسته شده است اما با اين حال همچنان در يكي از دانشگاه هاي تهران حضور دارد.
با وجود بازنشستگي كريم زارع معاون پارلماني دانشگاه آزاد و معاون عبدالله جاسبي از كسوت استادي دانشكده علوم دانشگاه شهيد بهشتي و عدم حضور وي در دانشگاه به جز موارد خاص وي همچنان در اين دانشكده داراي اتاق مي باشد.
اين درحالي است كه بسياري از دانشجويان براي انجام فعاليت علمي خود نياز به مكان مناسب در اين زمينه دارند.
گفتني است اين تصميم با نظر رييس دانشكده علوم اين دانشگاه انجام شده و اعتراض دانشجويان نسبت به اين موضوع كه مطابق قانون نيازي به وجود يك اتاق براي استاد بازنشسته دانشگاه نيست، نيز به سرانجام نرسيده است.

رئيس دانشگاه تهران: عده اي قصد دارند مطالبات صنفي دانشگاه ها را سياسي جلوه دهند

فرهاد رهبر گفت: با توجه به نزديكي زمان انتخابات عده اي بي علاقه نيستند مطالبات صنفي دانشگاه ها را سياسي جلوه دهند.
به گزارش فارس، فرهاد رهبر رئيس دانشگاه تهران در نشست رؤساي دانشگاه هاي كشور كه امروز در وزارت علوم برگزار شد، بر تحول علوم انساني تأكيد كرد و گفت: امروزه حركت بيداري جوامع غربي حكايت از اين دارد كه اين تحول به مردم عادي جامعه نيز رسيده است. مقام معظم رهبري نيز روح دانش را علوم انساني اعلام كرده اند كه بايد از دانشگاه ها آغاز شود. وي از 50 سالگي علوم انساني در دانشگاه هاي كشور خبر داد و افزود: حتي اگر بخواهيم دنباله رو علوم غربي باشيم، متفاوت از آن چيزي است كه در حال حاضر در دانشگا ه هاي كشور وجود دارد. ضمن اينكه اعتقادات و انديشه ما با اعتقادات و انديشه مردم غرب متفاوت است.
رئيس دانشگاه تهران با اشاره به ناشري كه يكي از دانشگاه هاي كشور را تحريم كرده است، گفت: ناشرين غربي دست پيش را گرفته اند تا پس نيفتند. اگر امروز آن ها ما را از ارائه مقاله محروم كردند، مطمئن باشند قصري كه آن ها معماري كردند و ما خشت آن ها را بنا نهاديم، ناتمام مي ماند.
وي طولاني شدن مدت زمان چاپ مقالات در مجلات داخلي را يكي از مشكلات اساتيد اعلام كرد و گفت: همچنان تعداد مجلات داخلي قابل توجه نيست. بايد مجوز اين مجلات علمي و داوري آن ها را ضمن رعايت كيفيت آسان كرد.
وي در بخش ديگري از صحبت هاي خود با بيان اينكه مقاومت تعدادي از اساتيد براي ارتقاء اعضاي هيئت علمي ناشي از فرهنگ غلط است، گفت: بايد سخت گير ي هاي بي مورد در چاپ مقالات پژوهشي به حداقل ممكن برسد.
رئيس دانشگاه تهران از ايجاد طرح جامع پژوهشي گروه ها در دانشگاه تهران خبر داد و پيشنهاد داد در صورت ارائه مقاله استادي به ناشر غربي نه تنها اعتبار مقاله وي صفر محسوب شود، بلكه به آن استاد امتياز منفي نيز داده شود.

در جلسه شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني صورت گرفت: تصويب بندهاي توافقنامه شوراي تحول

علوم انساني با وزارت علوم
سي و هشتمين جلسه شوراي تخصصي تحول و ارتقاي علوم انساني شوراي عالي انقلاب فرهنگي، به رياست حداد عادل برگزار شد.
به گزارش فارس، در اين جلسه اعضاي شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني پيرامون توافقنامه اين شوراي تخصصي با وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به بحث و تبادل نظر پرداختند و بندهاي گوناگون اين توافقنامه به تاييد اعضا رسيد.
اين تواقفنامه در زمينه فعاليت هاي مرتبط با موضوع علوم انساني در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با هدف يكپارچه سازي اين
فعاليت هاست. همچنين در اين جلسه اعضاي معرفي شده براي «كارگروه تحول و ارتقاي علوم انساني آموزش و پرورش» مورد تاييد شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني قرار گرفتند.

گزارش نشست تشكل هاي دانشجويي مقابل دفتر سازمان ملل در تهران
دنيا عليه استكبار به پا خاسته

بيش از يك ماه از شكل گيري قيام وال استريت در نزديكي دفتر سازمان ملل در آمريكا مي گذرد و اين قيام به بيش از 100 كشور دنيا تسري يافته است. سران سلطه كه همواره جمهوري اسلامي ايران را متهم به عدم تحمل مخالف كرده و مي كنند، در مقابل اين قيام ها انواع شيوه هاي مقابله اعم از سركوب، اعمال خشونت، سانسور رسانه اي و... را به كار برده و حتي از اتهام به جمهوري اسلامي ايران هم استفاده كرده اند. در راستاي حمايت از قيام وال استريت اعضاي تشكل هاي دانشجويي در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران نشستي برگزار كردند كه در ادامه گزارش آن را مي خوانيم:
قيام وال استريت شعبه اي از حزب جهاني مستضعفين است
نماينده جنبش عدالتخواه دانشجويي با بيان اينكه حضرت امام در انديشه هاي خود طرح حزب جهاني مستضعفين را مطرح مي كردند گفت: قيام وال استريت شعبه اي از حزب جهاني مستضعفين وعده داده شده امام -ره- است.
محمد صالح مفتاح نماينده جنبش عدالتخواه دانشجويي در اين نشست با بيان اينكه بعد از يك ماهه شدن اعتراض مردمي وال استريت نسبت به سرمايه داري امروز شاهد پيوستن هشتاد كشور دنيا به اين حركت هستيم گفت: انديشه هاي حضرت امام با كليد واژه حزب جهاني مستضعفين شكل گرفت و امروزه مي بينيم انسانهاي آزادي خواه به دنبال برقراري عدالت در صدد پيوستن به اين حزب هستند.
وي با بيان اينكه حركت بيداري اسلامي و وال استريت را شعبه اي از حزب جهاني مستضعفين وعده داده شده امام -ره- مي دانيم گفت: ما دانشجويان با اعتقاد به ارزشهاي امام معتقديم اين حركت قرابت نزديكي با حركت هاي اوايل انقلاب اسلامي در كشورمان دارد.
اين فعال دانشجويي ادامه داد: انديشه ها و نظريه هاي غربي امروز نمي تواند دنياي غرب را به آرمانهاي خود برساند و افول ليبرال دموكراسي و سرمايه داري يكي از نشانه هاي اين ضعف است.
مفتاح با بيان اينكه امروز آمريكا به عنوان نماد سرمايه داري بيشترين نفرت عمومي را نسبت به خود شاهد است گفت: ليبراليست در حوزه سياسي و اقتصادي به خوبي عمل نكرده است و اتوپياي غرب به سرابي تبديل شده است.
وي با اشاره به اعتراضات وال استريت گفت: امروز 99 درصد مردم جهان در برابر يك درصدي كه يهوديان آن را تشكيل مي دهند قرار گرفته اند.
وي با بيان اينكه همواره در خشونت هاي جنگ طلبانه شاهد حضور سرمايه داران در كنار ديكتاتورها بوده ايم گفت: ديكتاتورها و سرمايه داران همواره جنگ طلبي را ترويج مي دهند و امروز شاهديم كه مردم جهان نسبت به اين مسئله آگاهي يافته و در برابر هر دو اين گروه ها قد علم كرده اند.
مفتاح ادامه داد: جنبش بيداري اسلامي و حركت وال استريت نشان مي دهد كه مردم جهان امروز به دنبال شنيدن حرف هاي جديدي هستند و ديدگاه هاي اسلامي به عنوان بهترين جايگزين مي تواند عطش مردم را در اين خصوص سيراب كند.
نماينده جنبش عدالتخواه دانشجويي با تاكيد بر اينكه 80 كشور جهان از حركت هاي وال استريت حمايت مي كند گفت: امروز اين حركت در 80 كشور جهان شكل گرفته و آمريكا نمي تواند با راه اندازي بازي هاي كودكانه باعث حذف آن شود.
وي با اشاره به طرح ترور سفير عربستان و نسبت دادن آن به ايران گفت: آمريكا براي رهايي خود و هم فكرانش دست به بازي كودكانه اي زده است اما نهايتا در اين بازي نيز موفق نخواهد شد.
مفتاح با تاكيد بر اينكه امروزه آمريكا جزو منفورترين كشورهاي دنيا محسوب مي شود بيان داشت: بيكاري در آمريكا امروز بيداد مي كند و بسياري از مشكلات امروز آمريكا قابل چشم پوشي نيست.
اين فعال دانشجويي خاطر نشان كرد: جنبش عدالتخواه همراهي و همزباني خود را با اين قيام مردمي اعلام مي كند و در هر كجا كه مردمي عليه ظلم و ظلم ستيز ايستادگي كنند از آنها حمايت خواهد كرد.
قيام وال استريت از جنس قيام مستضعفان جهان است
دبير كل اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل با اشاره به اهداف آمريكا براي انحراف افكار عمومي از قيام وال استريت گفت: اين قيام از جنس قيام مستضعفان جهان است.
علي جمشيدي با بيان اينكه امروزه شاهد حذف و فروپاشي ليبراليسم هستيم گفت: تقابل قدرت بين اين دو ديدگاه در جهان باعث رشد و توجه افكار عمومي به نظريه مهدويت گرديد.
وي با بيان اينكه امروز شاهد نفوذ اين ديدگاه در قلب جهان هستيم گفت: حركت بيداري اسلامي از منطقه خاورميانه فراتر رفته و تا قلب ايالات متحده و نظام ليبرال دموكراسي پيش رفته است.
جمشيدي با اشاره به پيش بيني رهبر انقلاب در خصوص حضور حركت بيداري اسلامي منطقه خاورميانه در غرب گفت: امروز صداي شكسته شدن استخوان هاي نظام ليبرالي شنيده مي شود.
وي با اشاره به قيام هاي مردمي وال استريت در آمريكا گفت: مردم آمريكا بعد از اينكه متوجه شدند پول ماليات آنها به جاي اينكه صرف كشورشان شود به صورت سلاح هاي جنگي در قلب مردم غزه و فلسطين فرود مي آيد دست به اعتراض زدند .
جمشيدي هوشيار شدن مردم آمريكا نسبت به سياست هاي نادرست اقتصادي و سياسي دولتمردان آمريكايي را مسبب قيام وال استريت دانست و گفت: اين اعتراض ها از جنس بيداري اسلامي است و همه سياست هاي جنگ طلبانه آمريكا در حوزه اقتصاد و سياست را در بر گرفته است.
دبير كل اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل افزود:
پيش بيني ما اين است كه بلايي كه سالهاي قبل در شوروي بر سر كمونيسم آمد امروز در آمريكا در انتظار ليبراليسم و ليبرال دموكراسي است.
وي با اشاره به طرح هاي آمريكا براي فرار از اين بحران گفت: دولتمردان آمريكا براي فرار از اين بحران و انحراف افكار عمومي مسئله تروريسم و نسبت دادن آن به جمهوري اسلامي ايران را مطرح مي كند
دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان سراسر كشور با تاكيد بر اينكه اين فرافكني دولتمردان آمريكايي براي انحراف افكار عمومي به نتيجه نخواهد رسيد گفت: آنها با طرح اين گونه مسائل به دنبال اين هستند كه بين ايران به عنوان ام القراي جهان اسلام و عربستان كه يكي از با نفوذترين كشورهاي عربي منطقه است بحران ايجاد كنند.
جمشيدي ادامه داد: آمريكا با راه اندازي چنين طرح ها و سناريويي سعي در بازسازي وجهه ايالات متحده و هم فكران خود در منطقه را دارد.
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه هدف اصلي آمريكا از طرح اين مسئله وجهه بخشيدن به رژيم اشغالگر قدس در منطقه است گفت: آمريكا مي خواهد جهان اسلام را در برابر يهوديت قرار دهد و از اين طريق كشوري مانند عربستان را در كنار اسرائيل براي مردم منطقه تعريف كند.
وي ايجاد خلل در بيداري اسلامي منطقه را يكي ديگر از اهداف آمريكا براي طرح سناريوي ترور سفير عربستان به دست كشور ايران دانست و گفت: آمريكا به دنبال مظلوم نمايي براي اسرائيل و هويت بخشي براي اين رژيم منحوس است.
جمشيدي با بيان اينكه سناريوي اخير آمريكا عليه ايران بسيار مضحكانه و طرحي نخ نما شده است گفت: آمريكا با هدف سرپوش گذاري بر جنايات خود و دولت هاي هم فكرش در يمن و بحرين بيرون كشيدن عربستان سعودي از منجلاب اخير را از جمله مهم ترين اهداف خود در طرح سناريوي مذكور عليه ايران دارد.
دبير كل اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل با بيان اينكه از نظر ما قيام وال استريت از جنس همه قيام هاي مستضعفان جهان عليه سرمايه داران است گفت: به طور قطع با اين حركت معادلات جديد در جهان رقم خواهد خورد و حكومت اسلام و مسلمين در آينده اي نه چندان دور همه مستضعفان جهان را به آرامش مي رساند.
آمريكايي ها گمان نمي كردند بيداري مردم جهان به ميدان هاي اين كشور كشيده شود
دبير تحكيم وحدت ضمن حمايت از قيام مردمي وال استريت گفت: آمريكايي ها گمان نمي كردند بيداري مردم جهان به ميدان هاي اين كشور كشيده شود.
مهدي اميريان با بيان اينكه فطرت انسان ها تمايل به اسلام دارد گفت: امروز شاهد بيدار شدن فطرت مردم مسلمان و در مسير الهي قرار گرفتن انسان ها هستيم.
وي با بيان اينكه طاغوت هاي زمان تلاش كردند از طريق خدعه و نيرنگ مانع از اين حركت اسلامي شوند گفت: رهنمودهاي ديني رهبر انقلاب اسلامي همواره از جهت گيري مثبت اين حركت و بيداري فطرت انسان ها به خصوص در منطقه خاورميانه بي تاثير نبوده است.
اين فعال دانشجويي با اشاره به شايعه پراكني و سانسور خبري خبرهاي حركت هاي بيداري اسلامي در منطقه و جهان گفت: امروز به قدري اين حركت ها عظيم و گسترده است كه انحصار رسانه هاي غربي و صهيونيستي نيز نتوانسته مانع صدور اين مسئله شود.
اميريان با بيان اينكه آمريكايي ها هرگز گمان نمي كردند كه بيداري اسلامي صورت گرفته در منطقه خاورميانه به ميدان هاي اصلي كشور خودشان كشيده شود گفت: امروز شاهد پيام شنيده شدن پيام بزرگ وال استريت كه چيزي جز سست شدن نظام ليبراليستي است هستيم.
وي ادامه داد: ژست هاي مردمي و فريبكارانه دولتمردان آمريكايي نيز در كمرنگ كردن آثار اين قيام نمي تواند باعث متزلزل شدن پايه هاي اين حركت شود.
وي با اشاره به فرافكني دولتمردان آمريكايي در خصوص قيام وال استريت و نسبت دادن ترور وزير عربستان به دولت ايران گفت: نظام جمهوري اسلامي ايران بسيار قدرتمندتر و موجه تر از اين است كه بخواهد براي مطرح كردن ديدگاه هاي خود به چنين روش هاي شومي متوسل شود.
اميريان با اشاره به نزديكي حج و جمع شدن مسلمانان در مراسم حج گفت: به طور حتم مراسم برائت از مشركين امسال در حج بسيار پر شورتر و جاودانه تر از مراسم هاي سال هاي گذشته خواهد بود و شاهد نزديكي بيشتر دولت هاي اسلامي خواهيم بود.
اين فعال دانشجويي در پايان خاطرنشان كرد: اميدواريم مراسم حج امسال نمود واقعي از انسجام و اتحاد بيشتر جهان اسلام در برابر قدرت هاي استكباري منطقه باشد.
نظام سرمايه داري آمريكا بايد منتظر ضربات سنگين تري باشد
دبير جامعه اسلامي دانشجويان سراسر كشور با اشاره به قيام مردمي وال استريت گفت: نظام سرمايه داري آمريكا بايد منتظر ضربات سنگين تري باشد.
محمد پهلوان در اين نشست با بيان اينكه نظام سرمايه داري و آمريكا بايد منتظر ضربات سنگين تري باشند گفت: اين گفتمان از سي سال قبل با پيروزي انقلاب اسلامي ايران در منطقه شكل گرفت و با فروپاشي كمونيسم به حقيقت رسيد.
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه نظام ليبراليستي در حال فروپاشي است و نشانه هاي آن ديده مي شود گفت: اعتراضات وال استريت صرفا اقتصادي نيست و تمام سياست هاي سرمايه داري را مورد حمله قرار داده است.
وي با اشاره به سانسور خبري اين قيام ها از سوي رسانه هاي آمريكايي و صهيونيستي گفت: در حالي كه رسانه هايي همچون توييتر و فيس بوك در زمان فتنه 88 در ايران فعال بودند امروز دولت آمريكا اين رسانه را فيلتر كرده و مانع از ترويج اخبار اين قيام در جهان مي شود.
پهلوان با اشاره به گزارش حقوق بشر سازمان ملل در خصوص وضعيت حقوق بشر در ايران گفت: كشورهاي استكباري كه بر مستندهاي سازمان ملل براي خود كرسي ايجاد كرده اند دم از حقوق بشر مي زنند اما حقوق بشر در چند كيلومتري سازمان ملل در خيابان هاي آمريكا مورد هجوم قرار گرفته است.
دبير جامعه اسلامي دانشجويان خواستار تشكيل يك كميته بين المللي در خصوص بررسي وضعيت معترضان وال استريت شد و گفت: يك كميته بين المللي مستقل در اين خصوص تشكيل شود و مواضع و ديدگاه هاي معترضان را بيان كرده و خواستار حقوق آنها باشد.
وي با اشاره به ترور سفير عربستان و نسبت دادن آن به ايران گفت: اين مسئله ترفند آمريكا براي انحراف افكار عمومي از واقعيت هاي جامعه آمريكاست.

منشور الگوسازي

ما نياز داريم براي جوان خودمان، براي نسل نونهال خودمان، الگوهائي را از بخشهاي مختلف مشخص كنيم؛ آن كس كه علاقه ي به علم دارد، آن كس كه علاقه ي به هنر دارد، آن كس كه علاقه ي به ادبيات دارد، آن كس كه علاقه ي به تاريخ دارد، آن كس كه علاقه ي به كارهاي عملي دارد، آن كس كه علاقه ي به كشاورزي يا صنعت يا فناوري دارد، هر كدام بتوانند الگوهاي شايسته ي خودشان را پيدا كنند. اين يكي از كارهاي لازم ماست.
بيانات در ديدار نخبگان و برگزيدگان كرمانشاه- 26/7/90

ضربان
آزاد انديشي، شعار مظلوم جامعه

علي جمشيدي - دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور
تعالي گفتمان انقلاب اسلامي و افزايش عمق نفوذ ايدئولوژي اسلام ناب محمدي-صلي الله عليه وآله- در اقصي نقاط جهان، طي سي سال گذشته، اساسي ترين واقعه اي است كه دولت هاي قدرتمند و سلطه جوي شرق و غرب را به تحرك واداشته و سبب واكنش هاي آني و بعضاً پرقدرتي از سوي آنان به سردمداري صهيونيست هاي اقتدارگرا و انحصار طلب شده است.
اين تقدير خوش يمن براي نظام اسلامي در همان سال هاي ابتدايي دهه 60، با اقدامات بنيادين تني چند از افراد اصلي انقلاب من جمله شهيد بهشتي، شهيد مطهري، علامه مصباح و حتي افراد ديگري چون عبدالكريم سروش رقم خورده و موجبات فروريختن تام و تمام هيمنه پوشالي ايدئولوژي هاي غرب و شرق در داخل كشور و به تدريج در ديگر كشورهاي جهان شد؛ و اين اقدامات چيزي نبود جز مباحثه ها و مناظره هاي علمي و منطقي در فضايي آرام و به دور از هر گونه تشنج و التهاب، بر سر موضوعات كليدي و نقاط تفرق و ضديت ايدئولوژي هاي رايج در ميان مردم جامعه، همچون ماركسيسم، ليبراليسم و كمونيسم با نظريه هاي ناب اسلام.
مباحثاتي كه با پرچم آزادي انديشه و آزادي بيان واقعي، در اندك زماني پس از وقوع انقلاب از مقام تئوري - كه جزء اصول بنيادين اين نظام تازه متولد شده نيز به شمار مي آمد-، خارج شد و با ورود به صحنه عمل بزرگان و مدعيان هر گرايش فكري و اعتقادي متضاد با اسلام را وادار به نشستن در پشت كرسي هاي آزادانديشي نمود و موجبات درهم شكستن تمامي اصول جهان بيني هاي دنيوي و لائيك و اثبات الهي، كامل و بي نقص بودن تئوري اسلام ناب را فراهم آورد.
اين كرسي هاي آزاد انديشي و اساساً آزاد انديشي و آزادي بيان چون جزئي لاينفك نظام اسلامي و برگرفته از مكتب شيعيان اثني عشري بود توانست در تمام سي سال گذشته موضوعيت خود را در نظام اسلامي حفظ نمايد و همچنان جزو محورهاي اقتدار نظام محسوب گردد
اما آزادي انديشه و آزادي بيان در جمهوري اسلامي داراي مصالح و مبناهايي است كه به نظر مي رسد به صورت حداكثري تنها در همان اوايل انقلاب فراهم آمد و پس از آن با ركودي نسبي مواجه شد. مصالحي كه از ديدگاه شهيد آيت الله مطهري به عنوان يكي از ايدئولوگ هاي انقلاب در سه پارامتر مهم جمع مي شود:
اول آنكه كسي كه در جايگاه مدافع نظرات متضاد با اسلام حاضر مي شود، به هدف نفاق در جامعه سخن نگويد و از جايگاه اسلام، حرف هاي كمونيستي، ماركسيستي و ... بر زبان نياورد و در قامت يك كمونيست، ماركسيست و ... حاضر شود.
دوم آنكه اگر قرار است مباحثه و مناظره اي باشد حتماً بايد از هر دو تفكر، مدافعاني آگاه و متخصص حضور داشته باشند و نهايتاً آنكه برگزاري كرسي هاي آزاد انديشي در جمع اهل آن باشد و نه در ميان عامه مردم.
اما تاريخ انقلاب نشان مي دهد كه دو جريان همواره با آزاد انديشي و آزادي بيان مشكلات فراواني داشته اند و هيچ گاه نتوانسته اند حدود و قصور آنها را رعايت كنند. يك گروه جريان متحجرين در جامعه كه بارها و بارها مخالفت خود را با ابراز عقايد و نظرات مختلف اعلام داشته و اعمال نموده است و ديگري جريان متجددين و شيفتگان غرب كه آنها نيز همواره با لاابالي گري و ايجاد همهمه و هياهو اجازه شنيده شدن نظرات ديگران را نداده اند. اين دو جريان در جامعه همواره به مثابه دو لبه تيز شمشيري بوده اند كه آزادي و عدالت را در قتلگاه جهالت ذبح كرده اند.
جريان تحجر در اوايل دهه 1370 تحت لواي كارگزاران سازندگي فضاي ركود و سكوت سياسي را به بهانه توسعه اقتصادي در كشور، حاكم نمود و بيش از هرجاي ديگر فشار خود را بر دانشگاه ها براي جلوگيري از بلند شدن صداي آزادي خواهي دانشجويان وارد آورد.
چناني كه موجبات اعتراض رهبر انقلاب نيز فراهم آمد و ايشان در همان زمان فرمودند كه خداوند لعنت كند كساني را كه نمي خواهند دانشجوي ما سياسي باشد و فضاي سياسي در دانشگاه هاي كشور شكل بگيرد.
از سويي ديگر جريان متجدد با اسم و پرچم آزادي بيان و آزادي انديشه تيشه هاي نفاق و عناد خودرا بر ريشه هر چه بود زد و با ساختارشكني باعث ايجاد ابتذال و انحراف در جامعه و در ميان دانشجويان شد. در همين دوره بود كه عده اي از تريبون هاي رسمي دولتي سخن از وارد بودند انتقاد به خدا و استيضاح امام معصوم -عليه السلام- به ميان مي آوردند.
اين دو جريان هميشه با مباني اساسي انقلاب داراي تعارض بودند و در حالي كه امام -ره- و رهبري انقلاب همواره معنويت، عدالت و آزادي را سه مفهوم كليدي انقلاب مي دانستند و رابطه اي دقيقي براي آنها بر مي شمردند، سعي بر درهم زدن شاكله هاي زيربنايي نظام اسلامي داشتند. چرا كه در انديشه امام خميني -ره- همواره عدالت در چارچوب معنويت و آزادي در چارچوب عدالت تحقق مي يابند و در انديشه اين دو گروه اين چنين رابطه هاي كاملاً بي معناست و اباحي گري در صدر تفكراتشان نمود يافته است.
اين چنين بود كه رهبر انقلاب همزمان با جولان اين افراد، چاره اين ظلم و ستيز را طي رهنمودهاي خود به جامعه علمي كشور به خصوص دانشجويان تزريق نمودند. چنانكه ايشان از سال ها پيش تاكيد فراواني بر شكل گيري كرسي هاي آزاد انديشي نمودند و آن را گره گشاي تحجر و تجدد دانستند.
هرچند كه عده اي اين كرسي ها را يك بازي سياسي و سوپاپ اطميناني براي تخليه انرژي دانشگاه هاي كشور مي دانند، ولي واقعيت چيز ديگريست. حقيقت آن است كه آزادانديشي از مباني و شالوده هاي نظام اسلامي و از شعارهاي اصلي انقلاب است كه همواره از سوي رهبر انقلاب بر آن تاكيد شده است.
اما در مقام آسيب شناسي هم بايد متذكر شد كه تا به حال اين كرسي ها به شكل قابل قبولي در سطح دانشگاه هاي كشور شكل نگرفته اند و اين خود معطوف به دلايل متفاوتي است. اول آنكه نهادهاي درگير با اين مباحث چون وزارت علوم و حتي نهاد رهبري، با بروكراتيزه نمودن بحث كرسي هاي آزاد انديشي در نقش ترمزي بزرگ براي تحقق اين مطالبه رهبر انقلاب پديدار شدند و از سويي ديگر جريان ارزشي در ميان دانشجويان نيز مقصر بوده و كم كاري خود را بايد به دوش گرفته و نسبت به اين كمكاري از محضر رهبر انقلاب عذرخواهي كند.
البته نبايد فراموش ساخت كه دليل سومي را نيز براي عدم تحقق كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها ميتوان متصور بود؛ و اين حضور همان عده ايست كه با پرچم آزاد انديشي همواره جلسات مناظره را با بانداژهاي فراوان خود ملتهب نموده و به تشنج كشيده اند.
اين گروه همواره سعي نموده با صحنه سازي، دروغ و ايجاد التهاب، سرپوش قابل توجهي بر ضعف منطق و استدلال خود بگذارد و اين گونه سخن خود را غالب نمايد؛ لذا اميد است با رفع هرچه زودتر موانع ياد شده و همت هرچه بيشتر دانشجويان و مسئولين، اين مطالبه رهبر انقلاب در متن جريان دانشجويي و در كف دانشگاه هاي كشور به نحو مطلوبي محقق شود و موجبات طراوت هرچه بيشتر جامعه و افزايش بينش و بصيرت عمومي را به همراه داشته باشد.

گزارشي از ابعاد سناريوي جديد شاخه دانشجويي جريان فتنه
تكاپو براي حيات

مهدي رجبي
شاخه دانشجويي جريان فتنه از بخش هاي فعال اين جريان مي باشد كه به صورت پنهاني و غيرقانوني در فضاي دانشگاه ها اقدامات زيرزميني انجام مي دهند.
در اين نوشتار تلاش شده است تا با افشاي آخرين سناريوهاي اين بخش از جريان فتنه در جهت معرفي و شناخت اين طرح ها براي مسئولان و دست اندركاران نهادهاي مرتبط با آموزش عالي كشور گامي برداشته شود.
به دنبال زمين گير شدن جريان فتنه پس از حماسه نهم دي ماه 88، اين جريان رو به اضمحلال، از آن زمان تاكنون تمام تلاش و پتانسيل خود را به كار گرفته است تا با همراه نمودن مجدد حاميان خود در داخل و خارج از كشور در مسير ترسيم سازمان، جذب و تجديد قواي خود گام بردارد، تا از اين راه با بسيج تمام امكانات و ظرفيت هاي خود و پياده سازي يك سناريوي جديد، نقش نفس مصنوعي را براي جسم در حال موت خود ايفا نمايد و از حذف شدن در صحنه سياسي كشور جلوگيري كند؛ اما شرط اساسي در اجراي موفق چنين طرحي، پياده سازي آن به وسيله تأثيرگذارترين و محوري ترين بخش اجرايي جريان فتنه است؛ از اين رو همان گونه كه پيش بيني مي شد شاخه دانشجويي اين جريان به دليل پيشگامي، تمايل به راديكاليسم و حضور بازيگران و طراحان اين بخش، به عنوان پيشاني و محور طرح «ترسيم سازمان جريان فتنه» انتخاب شد تا، طرحي پايه به منظور پياده سازي در بستر دانشگاه ها طراحي و تدوين شود.
پيش از طراحي سناريوي جديد شاخه دانشجويي، در يك آسيب شناسي، 3 عامل به عنوان دلايل اصلي عدم موفقيت طرح هاي دانشجويي قبلي مشخص شد، اين عوامل عبارتند از:
اول: تمركز فعاليت كاناليزه شده بر عملكرد صرفاً سياسي در فضاي دانشگاه ها؛
دوم: پياده سازي برنامه ها به وسيله تشكل هاي دانشجويي تابلودار
سوم: ضعف رسانه اي در داخل دانشگاه ها.
در آخرين مرحله برنامه ريزي و تصميم گيري با توجه ويژه به آسيب هاي مشخص شده، 3 سناريو جديد با هم فكري جديد فعالان دانشجويي جريان فتنه، هدايت برخي از عناصر اصلاح طلب در گروهك سازمان مجاهدين و مجمع روحانيون مبارز و خط دهي فعالان سابق دانشجويي فراري به خارج از كشور مانند: «علي افشاري» و «احمد باطبي» -كه زماني ادعاي پدرخواندگي جنبش دانشجويي را داشتند- تدوين گرديد.
در ادامه درباره هر يك از 3 طرح ذكر شده شرح مختصري مي دهيم:
سناريوي اول: تغيير فاز تشكيلاتي حاكم بر فعاليت ها از عملكرد سياسي به فاز فرهنگي- مذهبي و عام المنفعه
طراحان سناريوي جديد شاخه دانشجويي جريان فتنه براساس دلايلي، دوري از فعاليت هاي سياسي و گرايش به عملكرد فرهنگي- مذهبي و عام المنفعه را در دستور كار خود قرار دادند. اين دلايل عبارتند از:
1- حاكم شدن فضاي سياست زدگي در دانشگاه ها و عدم استقبال و همراهي تشكل ها، فعالان دانشجويي و... از فعاليت هاي سياسي؛
2- تمركز نهادهاي نظارتي دانشگاه ها بر فعاليت هاي سياسي و جلوگيري از برگزاري مراسم هاي مسئله دار براساس درخواست بدنه دانشگاه ها؛
3- محدوديت هاي برگزاري برنامه هاي سياسي مورد نظر جريان فتنه در دانشگاه ها به دليل دعوت از عناصر مسئله دار، عبور از خطوط قرمز نظام و پياده سازي برنامه هاي راديكال و ساختارشكن؛
4- احتمال پديد آمدن نتيجه معكوس از برگزاري برنامه هاي سياسي و ريزش هر چه بيشتر هواداران.
روشن است كه هيچ يك از اين دلايل براي فعاليت هاي فرهنگي- مذهبي و عام المنفعه عينيت ندارد و چنين فعاليت هايي با تأثيرگذاري مثبت، استقبال چشم گير، جذب حداكثري و همراهي مسئولان دانشگاه ها همراه خواهد بود.
پس از طراحي، اين سناريو به سرعت در برخي از دانشگاه هاي تهران و شهرستان ها پياده شد كه به برخي از مصاديق آن اشاره مي شود:
- برگزاري «اردوهاي جهادي- سازندگي و علمي» كه از مهم ترين اولويت هاي مشخص شده به وسيله جريان فتنه تاكنون بوده است.
اين فعالان پس از مشاهده ثمرات مثبت اردوهاي جهادي بسيج دانشجويي به پياده سازي اين طرح تشويق شدند و با ثبت نام از بين فعالان جريان فتنه و نيز برخي گروه هاي دانشجويي -كه از ماهيت و اهداف آنان مطلع نبودند- در ايام نوروز 90 و نيز تابستان سال جاري چند نمونه از اين اردوها را در مناطق محروم برگزار كردند.
اما در اين ميان مهم ترين نكته برگزاري اين اردوها كه خود تبيين كننده اهداف اين گروهك مي باشد، تأكيد بر پياده سازي اين اردوها در مناطق هدف برنامه هاي فرقه گرايانه غربي است. تاكنون هواداران اين گروهك در دانشگاه هاي تهران ، اميركبير و صنعتي شريف اين اردوها را اجرا كرده اند.
- برگزاري برنامه اي هنري- فرهنگي با پوشش «نقد فيلم» در «دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران» هم زمان با فراخوان «تجمع 25 ارديبهشت» كه از شاخص ترين برنامه هاي فرهنگي اجرا شده است.
در اين برنامه هدفمند «ل.ح» و «ع.م» از بازيگران حامي جريان فتنه -كه در كارنامه پرافتخار خود سابقه گريستن به منظور دعوت از يكي از سران فتنه براي حضور در انتخابات را نيز دارند- به دعوت يكي از تشكل هاي دانشجويي اصلاح طلب در اين دانشگاه حاضر شده و فعالان دانشجويي حامي فتنه نيز از فرصت به دست آمده براي جذب دانشجوياني كه غالباً به اميد امضا گرفتن از چند بازيگر سينما به سالن محل برگزاري مراسم آمده بودند، سود جستند.
سناريوي دوم: نفوذ به تشكل هاي دانشجويي غيرسياسي و دوري از گروه هاي شناخته شده و تابلودار در دانشگاه ها
شاخه دانشجويي جريان فتنه در سناريوي دوم خود كه به نوعي مكمل سناريوي اول بود پس از شناسايي تشكل هاي سياسي دانشجويي حامي خود در دانشگاه ها نظير: گروهك غيرقانوني علامه دفتر تحكيم وحدت، گروهك غيرقانوني دانش آموختگان ايران اسلامي -ادوار تحكيم وحدت- و برخي از انجمن هاي به اصطلاح اسلامي؛ دوري از اين تشكل هاي سوخته و گرايش به سمت تشكل هاي غيرسياسي و فاقد تابلو را در قالب سناريويي جديد تدوين كرد.
براين اساس تشكل هايي فرهنگي- مذهبي و حتي علمي در دانشگاه هاي مختلف شناسايي شده و فعالان دانشجويي جريان فتنه به سرعت در آنها نفوذ كردند. تشكل هاي جديد غالباً شامل كانون ها، كتابخانه هاي دانشجويي و انجمن هاي علمي بودند كه مسئولان دانشگاه ها به دليل خط و مشي اين گروه ها، به هيچ وجه آن ها را جزء تشكل هاي مسئله دار سياسي محسوب نمي كردند و از طرفي ديگر شناسايي اين تشكل ها زماني براي مسئولان دانشگاه ها و نهادهاي نظارتي سخت تر شد كه در بخش دوم اين سناريو مقرر گرديد از فعالان دانشجويي با سوابق و عملكرد مثبت در زمينه راه اندازي و يا حضور در تركيب شوراي مركزي آن ها استفاده شود و پس از اين بود كه حضور دانشجويان برتر علمي و يا بعضي از دانشجويان شاخص مسابقات علمي و مذهبي را در اين تشكل ها شاهد بوديم.
متأسفانه برخي از اين گروه ها نظير: «ج.ا.ع» در تمامي دانشگاه هاي سطح كشور فعاليت مي كنند. كانون «س» در «دانشگاه تهران» و كانون «پ.ا» در «دانشگاه علم و صنعت» از ديگر مصاديق اين تشكل ها مي باشد.
سناريوي سوم: «نشريات دانشجويي»
به عقيده بيشتر صاحب نظران، نشريات دانشجويي از كارآمدترين رسانه هاي دانشگاهي محسوب مي شوند كه نقش مؤثر و انكار ناپذيري را در عرصه اطلاع رساني و ارائه تحليل در زمينه هاي مختلف سياسي- اجتماعي و فرهنگي ايفا مي كنند كه در اين زمينه مي توان به نقش منفي برخي از نشريات دانشجويي به عنوان بلندگوي احزاب اصلاح طلب در دوران اصلاحات اشاره كرد كه با حمايت هاي مادي و معنوي برون دانشگاهي نيز همراه بودند.
شاخه دانشجويي جريان فتنه با شناخت و علم كامل به اين امر، تقويت و تمركز بر روي انتشار نشريات دانشجويي هم سو با خود را در دانشگاه هاي سراسر كشور در دستور كار خود قرار داده و در اين راستا تاكنون اقدامات زير را انجام داده است:
1- تلاش در راستاي گرفتن مجوز براي انتشار نشريات دانشجويي جديد التأسيس؛
2- دور زدن سيستم هاي نظارتي دانشگاه ها با جايگزيني نفرات و دست اندركاران نشريات و نيز تعويض نام نشريه؛
3- نفوذ به تركيب اعضا هئيت نظارت بر نشريات دانشجويي دانشگاه ها با هدف منحرف نمودن مصوبات نظارتي اين نهاد؛
4- پياده سازي سياست هاي احزاب اصلاح طلب در نشريات دانشجويي.
متأسفانه در حال حاضر بيشتر تدابير ذكر شده به دليل غفلت برخي از مسئولان ذي ربط در دانشگاه ها پياده شده است كه به برخي از مصاديق آن اشاره مي شود.
- نشريه دانشجويي «سحر»، ارگان رسمي انجمن اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي است. اين نشريه كه از قديمي ترين نشريات دانشجويي دانشگاه تهران است، از زمان آغاز دوران رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد به بلندگوي احزاب اصلاح طلب بدل شده است.
اين نشريه و ديگر نشريات دانشجويي جريان فتنه در عملكرد منفي رسانه اي خود تاكنون اين محورها را دنبال كرده اند: القاء ناكارآمدي دولت، زير سؤال بردن خدمات دولت هاي نهم و دهم، ترسيم فضاي امنيتي و بحران مديريتي در كشور، القاء فشار بر دانشجويان، القاي شكاف بين اصولگرايان و نشان دادن تقابل رييس جمهور با برخي از اصولگرايان و...
پس از به زمين خوردن جريان فتنه، اين روند سياه نمايي و نشر اكاذيب شدت بيشتري به خود گرفته است و همان گونه كه «محي الدين ف» دبير سابق اين تشكل «انجمن تهران را، انجمن تهران جنبش سبز معرفي كرد» اين انجمن با تمام پتانسيل در قامت حمايت از جريان فتنه وارد عرصه شده است.
تعداد نشريات دانشجويي حامي جريان فتنه در دانشگاه هاي تهران و شهرستان ها افزايش يافته است، گاهنامه «اشارت» ، «اتصال كوتاه» و «چكامه» در دانشگاه اميركبير- «خبرنامه» در دانشگاه شريف- «گاهنامه سياسي اجتماعي» در علم و صنعت- نشريه «سروناز» در دانشگاه علوم پزشكي اصفهان- «دگرپذيري» در دانشگاه خيام مشهد، تنها تعدادي از اين نشريات محسوب مي شوند كه با لجن پراكني هاي خود سعي دارند تا فضاي حاكم بر دانشگاه ها را مسموم كنند.