(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 30 مهر 1390- شماره 20054

پي گيري تشكيل مؤسسه سينماي مقاومت فرصتي براي حمايت بيشتر از سينماي دفاع مقدس
فراز و نشيب هاي ديپلماسي رسانه اي در پيچ تاريخ
درها را باز كنيد تا دنيا صداي ما را بشنود
يافته هاي يك پژوهش سينمايي نگاهي به تصوير «ايران» در فيلم هاي ايراني
گزارشي از حاشيه هاي توليد و اكران فيلم «شكارچي شنبه»
فيلمي براي عصبانيت صهيونيست ها



پي گيري تشكيل مؤسسه سينماي مقاومت فرصتي براي حمايت بيشتر از سينماي دفاع مقدس

هاجر ياراحمدي
دوران دفاع مقدس يكي از مهم ترين برهه هاي زماني در ايران و به عبارتي نقطه عطفي در وقايع و رويدادهاي وطنمان به شمار مي آيد. به تصوير كشيدن دلاوري ها و رشادت هاي افرادي كه در زير باران آتش، به معناي واقعي كلمه جانبازي كرده اند از ضروريات جامعه امروز است. البته علاوه بر اينكه پوشش وقايع آن دوران از ملزومات آثار سينمايي به شمار مي آيد ولي پرداختن به عرصه هاي جهاد امروزي در فضاهاي سايبري و فضاي جنگ هاي نرم و افرادي كه در اين صحنه ها فعال هستند كم اهميت تر از اين موضوع نيست. اما پرداختن آثار سينمايي به دوران هشت ساله دفاع مقدس ايده هوشمندانه و به جايي است كه از طرف فيلم ساز انتخاب مي شود. اما نوع پرداخت به اين مسئله بسيار مهم تر است.
طي دو دهه گذشته، ساختارهاي مديريتي بستر لازم را براي بالندگي و ساخت فيلم هاي فاخر در زمينه دفاع مقدس فراهم نكرد. و گاهي نيز آن را محدود كرده اند. به گونه اي كه در طي ساليان اخير شاهد فيلم هايي با محتواي كم ارزش و گاه ضدارزش بوده ايم كه به هيچ عنوان در شأن جانبازي و از جان گذشتگي هاي افرادي نيست كه آن دوره را درك كرده اند. در چنين شرايطي لزوم ايجاد بنياد و يا مؤسسه اي كه به طور خاص به ساخت آثار سينمايي با مضمون دفاع مقدس تمركز داشته باشد محسوس است. گرچه انجمن سينماي دفاع مقدس درحال حاضر فعال است ولي اين فعاليت اگر به درستي انجام مي گرفت شاهد توليد فيلم هاي سطح پايين نبوديم. ايجاد بنياد سينماي مقاومت اقدامي اگرچه دير اما شايسته اي است كه از جانب وزارت ارشاد گرفته است. ما نطر فيلم سازاني را كه در زمينه ايجاد اين بنياد فعال بوده اند جويا شديم.
ضرورت حمايت
حبيب اله بهمني با بازي در فيلم سينمايي «وصل نيكان» ساخته ابراهيم حاتمي كيا وارد دنياي حرفه اي سينما شد و در ادامه به فيلمنامه نويسي و كارگرداني سينما و تهيه كنندگي روي آورد از مهمترين آثار وي مي توان به «سيب و سلما» اشاره نمود. او در اين رابطه مي گويد: ضرورت وجود چنين جايگاهي بعد از پيروزي انقلاب احساس مي شد و بعد از دفاع مقدس نيز شديدتر شد. وي در ادامه مي افزايد: اينكه كلاً بايد جايگاهي باشد كه به سينماي مطلوب انقلاب و نظام و دفاع مقدس بپردازد بسيار مهم است. الآن هم يك جايگاهي داريم به نام انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس كه در يك دوره اي خيلي فعال بود و فيلم هاي زيادي را پشتيباني و حمايت كرد و وجود آن براي توليد فيلم هاي دفاع مقدس مثمر ثمر بود.
بهمني كه علاوه بر «سيب و سلما» فيلم هايي چون «شب كايت ها» و «تارهاي نامرئي» و «زنداني 707» را در كارنامه خود دارد در ادامه به اين نكته اشاره مي كند: البته شاهد اين هستيم كه نزديك به يك دهه است كه انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس فعاليت سابق را ندارد و توليدات آنچناني در اين عرصه انجام نمي گيرد و شايد به همين دليل است كه مسئولين فعلي وزارت ارشاد و معاونت سينمايي به اين نتيجه رسيده اند كه جايگاه جديدي را ايجاد كنند كه همان كار انجمن را به شكل مطلوب تري دنبال كند.
وي در رابطه با ايجاد موسسه سينماي مقاومت مي گويد: سيستمي كه در اين موسسه به وجود مي آيد مهم است. اين سيستم كه براي توليد فيلم هاي دفاع مقدس مورد نياز است بدون همكاري و همياري دستگاه هاي ذي ربط به خصوص نيروهاي نظامي نمي تواند موفق باشد.
وي در ادامه اظهار داشت: براي توليد فيلم هايي كه مستقيما به دفاع مقدس و عرصه جنگ مربوط مي شود نياز است كه از پشتيباني نهادهاي نظامي استفاده شود. به خصوص پشتيباني لجستيك و ابزاري نيروهاي نظامي براي اين منظور مورد نياز است. اگر آنها هم از لحاظ نيرو، امكانات و هم فضاهاي مورد نياز با فيلم سازان همكاري داشته باشند موسسه مي تواند موفق باشد و بدون همكاري آنان اين نوع فيلم ها كه مستقيما به عرصه هاي خود دفاع مقدس از جمله صحنه هاي درگيري مربوط مي شود به خوبي توليد نمي شود.
بهمني اذعان داشت: مسئولين اين موسسه اگر به دنبال توليد فيلم هايي باشند كه به افتخارات و پيروزي هاي رزمندگان اسلام مي پردازد و اين صحنه ها را در دفاع مقدس بازسازي كند پس حتما پشتيباني دسته هاي نظامي نياز است و آنها اگر حمايت نكنند هيچ پيشرفتي اتفاق نمي افتد. يكي از دلايلي كه انجمن سينماي دفاع مقدس و انقلاب در يك دهه اخير كم كار شد شايد همين بود كه نيروهاي نظامي حمايت كافي را به وجود نياوردند و آن پشتيباني ها را به اندازه كافي انجام ندادند. لذا اگر نيروهاي نظامي در اين عرصه و با بنياد جديد همكاري فعال نداشته باشند، اين بنياد جديد هم دچار همين مشكل خواهدبود.
بهمني گفت: اما از يك زاويه ديگر اگر جنس فيلم هاي ديگري كه به انقلاب و دفاع مقدس مربوط مي شود مورد توجه باشد با توجه به اينكه اين نوع فيلم ها نياز به پشتيباني لجستيك ندارند با حمايت مستقيم وزارت ارشاد و معاونت سينمايي و اين بنياد جديد كه قرار است تشكيل شود مي تواند فيلم هاي خوبي توليد شوند.
وي در ادامه اظهارداشت: درصد مهمي از فيلم هاي دفاع مقدس و انقلاب هم از جنس فيلم هايي هستند كه نياز به توپ و تانك و صحنه هاي نبرد ندارند. دراين زمينه من اميدوارم كه شاهد اتفاقات خوبي باشيم. اما در بخش نظامي اگر نيروهاي نظامي همكاري نكنند بعيد مي دانم توفيق حاصل شود.
وي در رابطه با كم كاري انجمن سينماي دفاع مقدس نيز گفت: علت اين امر بايد از مسئولين انجمن و مديرعامل آن سؤال شود و ايشان توضيح دهند كه چرا سينماي دفاع مقدس فعاليت لازم را نداشته است. البته نمي توان قاطعانه گفت كه صرفا به خاطر حمايت نشدن از سوي نيروهاي نظامي انجمن تاكنون موفق كار نكرده است ولي ما به عنوان كساني كه علاقه مند اين سينما هستيم و مي توان گفت به نوعي ناظر بر اتفاقات سينما هستيم به نظر من كم شدن حمايت هاي نيروهاي نظامي در كم كاري انجمن موثر بوده اما اين تنها دليل نيست.
وي اين طور ادامه داد: علت عمده اين كار نيز به تغيير سياست ها برمي گردد، يعني جهت سياست گذاري هايي كه در دو دهه قبل يعني بعد از پايان جنگ و دفاع مقدس، در بخش فرهنگي سينما انجام شد، اين گونه بود كه گفته مي شد نياز نيست در زمينه انقلاب و دفاع مقدس فعاليتي صورت بگيرد و ملت ما نيازي به اين سوژه ها و اين مفاهيم ندارد و اين سياست ها يكي از عمده ترين دلايلي بود كه مديران اجرايي را هم به اين سمت كشاند كه از اين توليدات كاسته شود و انجمن هم دستخوش اين سياست بود.
وي در ادامه به اين موضوع اشاره كرد: هنگامي كه وزير وقت دولت اصلاحات اين سياست را اعلام كرد كه ما نيازي به فيلم هاي دفاع مقدس نداريم دستگاه هاي مختلف هم كه مجري سياست ها هستند كم كار شدند. حمايت هايشان هم به دنبال آن كم شد و فيلم هاي دفاع مقدس و انقلابي ساخته نمي شد و سينما به سمتي رفت كه اكنون آثار آن نوع سياست ها مشهود است. آثار آن تصميم گيري هاي غلط هم در عرصه توليداتمان و هم در عرصه فرهنگ جامعه به خوبي مشاهده مي شود.
وي در پايان اظهار داشت: اميدوارم كه بنياد جديد با حركت رو به رشد خود به نوعي براي فيلم هاي دفاع مقدس و انقلاب ما بازسازي كننده باشد و به مفاهيمي بپردازد كه ملت ما به آنان نياز دارد. ملت ما براي اين مفاهيم جانبازي كرده اند و آرمان دارد. لذا من اميدوارم در عرصه سينما يك بازسازي مجدد صورت گيرد و سينماي دفاع مقدس ما رشد خوبي را شروع كند.
فرصتي براي بروز استعدادها
فضاي دفاع مقدس و ارزش هاي حاكم بر آن به واسطه ريشه دار بودن در اعتقادات و باورهاي ديني و ملي مردم همچنان قابليت هاي زيادي براي خلق انواع فيلم ها با اين مضمون را دارد. مطمئنا نگاه موزه اي به آن دوران باعث دور شدن از آرمان ها و اهدافي است كه براي آنان ايستادگي كرده ايم. تقدسي كه از دل همين مناسبات زميني و انساني در درون همان سنگرها وجود داشته است بر جذابيت هاي دراماتيك اين نوع فيلم ها مي افزايد به شرطي كه پرداخت درستي از آن صورت گيرد. جذابيت هايي كه در اين شكل از صنعت سينما وجود دارد همچنان مخاطبان خود را دارد. متوليان سينماي دفاع مقدس بايد شرايط و بستر ساخت فيلم هاي پرمحتوا از جمله فيلم هاي كوتاه، سينمايي و مستند را فراهم كنند. در اين صورت است كه عرصه براي جوانان هم فراهم مي شود تا استعداد خود را در اين زمينه به نمايش بگذارند. شناخت صحيح از دوران دفاع مقدس با مقتضيات زمانه مي تواند به خلق و توليد آثار ارزشمندي بينجامد كه هنوز شناخته نشده باقي مانده اند. اميد است بنياد جديد با شناخت درست از وظايف خود بتواند كم كاري هايي را كه در طول اين ساليان انجام گرفته است را جبران نمايد تا از اين پس شاهد آثار فاخر و پرمحتوايي باشيم كه در شأن جانبازي هاي دلاورمردان آن دوران باشد.

 



فراز و نشيب هاي ديپلماسي رسانه اي در پيچ تاريخ
درها را باز كنيد تا دنيا صداي ما را بشنود

آرش فهيم
«قرن بيست و يكم يا قرن معنويت و ديانت خواهد بود يا نابود خواهد شد»
اين جمله معروف «آندره مالرو» انديشمند و نويسنده فرانسوي، در سپيده دم «قرن سرنوشت» شايد خيلي زودتر از پيش بيني او خود را نشان داده است؛ بشر امروز در پيچ تاريخ قرار گرفته و در جست و جوي مسيري جديد براي رقم زدن آينده اي بهتر است. شكست سنگين نظام سرمايه داري در مقابل انقلاب اسلامي در 30 سال گذشته و به ويژه در جريان فتنه سال 88، درگرفتن بيداري اسلامي در قلب كره زمين و خيزش جهاني عليه تفكر و نظام ضدانساني
سرمايه داري، ازنشانه هاي تلاش انسان براي نجات خود و دنيايش از نابودي است.
بدون شك يكي از محورهاي اصلي اين كشمكش ها رسانه ها و هنرمندان هستند؛ در رأس آنها شبكه هاي تلويزيوني و ماهواره اي قرار دارند. رسانه هايي كه هر يك به فراخور اهداف و منافع مالكان خود، خيزش هاي بشري را منعكس مي كنند. از تلاش
رسانه هاي امپرياليستي كه سعي داشته اند تا اين قيام ها را ناديده گرفته يا به سود خود تحريف كنند تا رسانه هاي مستقل و آزادي خواه جهان كه بيشتر تلاششان صرف همدلي با انقلابيون و انعكاس صادقانه اين واقعيت ها بوده است. غول هاي رسانه اي با وجود تكثر و سلطه خود، آشكارا شكست خورده اند، كه اگر اين گونه نبود، تلاش ده ها ساله آنها براي سركوب بيداري جهاني نتيجه مي داد و الآن وضعيت ديگري بر بشر حاكم بود. اين رسانه ها با وجود برخي پيروزي هاي مقطعي و نقطه اي -مثل به فساد كشاندن بخشي از مردم جهان يا جلب نمودن توجه برخي افراد ساده ذهن به جاذبه هاي غربي- درمجموع نتوانسته اند دربرابر سيل خروشان انسان هاي بيدار دل و نيك انديش مقاومت كنند.
در مقابل، رسانه هاي مستقل و خورد و حاشيه اي، با وجود در اقليت بودن، نشان دادند كه با تكيه بر نيروي ايمان و تعهد و مبارزه مي توان نظر
روشن ضميران را به خود جلب كرد. به همين دليل است كه حالا ديگر عبارت the Islamic waking mowement تنها به جمهوري اسلامي ايران محدود نيست و حتي «لئون پانتا» رئيس سابق سازمان سيا به طور مستقيم از عبارت «بيداري اسلامي» استفاده كرده و اعتراف نمود كه اين جنبش نسخه رژيم صهيونيستي را در هم خواهد پيچيد. و يا اين گزارش روزنامه فايننشال تايمز انگليس از توجه مردم بحرين به شبكه العالم گوياي بسياري از واقعيت هاست. طبق اين گزارش علاوه بر شيعيان بحرين، بيش از هشتاد درصد از جمعيت اهل تسنن آن كشور نيز مخاطب شبكه خبري العالم هستند. و يا تلاش نظام سلطنتي انگلستان كه با وجود ادعاي دروغين آزادي خواهي، در پي ممانعت از پخش شبكه «پرس تي وي» در آن كشور است.
با اين حال، شبكه هاي داخلي، هنوز هم آنچنان كه بايسته و شايسته بوده در اين زمينه فعاليت نكرده اند. اكثر تصاويري كه بخش هاي خبري سيما از اين حركت ها پخش مي كنند،
دست دوم و برگرفته از ساير شبكه هاست. اين درحالي است كه در تظاهرات منسوب به بيداري اسلامي، پديده هاي بسيار قابل توجه و زيبا و تأمل برانگيزي اتفاق مي افتد كه بدون شك رسانه هاي غربي هيچ گاه به پوشش آنها اقدام نمي كنند. حتي برخي از مسائل مهم از دست شبكه هاي ما مي رود. مثلاً در تظاهرات تاريخ 29 جولاي در ميدان التحرير مصر، ميليون ها نفر شعار حمايت از حاكميت قوانين اسلامي را سر مي دادند. تظاهراتي كه با تحريم كامل گروه ها و احزاب سكولار و غربگرا برگزار شد؛ اما لقب با شكوه ترين تجمع انقلابيون را به خودش اختصاص داد. اين تظاهرات كه اسلامي بودن ماهيت انقلاب مصر را عيان كرد، چندان هدف مانور رسانه اي بخش هاي خبري رسانه ملي قرار نگرفت.
صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران به خاطر تعلق خاطري كه به اسلام و مسلمان ها دارد مي تواند با فعاليت و پويايي بيشتر، نبرد ديپلماسي رسانه اي را از غربي ها بربايد. همچنان كه در عرصه جهاني، دو شبكه پرس تي وي و العالم تا حدودي در اين عرصه موفق بوده اند. برخلاف شبكه هاي غربي كه براي اهداف پليد خود از شگردهاي متعدد رسانه اي استفاده مي كنند، شبكه هاي داخلي خيلي ساده و غيرحرفه اي به اين اتفاقات
مي پردازند؛ هر روز خبرهايي را درباره حضور مردم در خيابان ها و يا پيش روي انقلابيون و جنايات حكومت هاي آن ها در خبرها
مي شنويم. تحليل هايي هم كه در ميانه خبرها مي آيد هر روز مثل هم است و اگر كسي مخاطب ثابت خبرهاي رسانه ملي باشد ديگر از شنيدن اين همه خبر و تحليل مشابه خسته مي شود. به نظر مي رسد صداوسيما با اينكه رويكرد مثبتي نسبت به اين وقايع دارد، بايد از شگردهاي رسانه اي و روش هاي القاي غيرمستقيم اهداف استفاده كند تا تأثيرگذاري آن افزايش يابد.
اين وضعيت در حوزه فيلم و سريال در حد صفر است.
انقلاب هاي حوزه بيداري اسلامي درحال نزديك شدن به يك سالگي خود هستند. با گذشت اين زمان هنوز هم هيچ سريال يا فيلم سينمايي با مضمون اين وقايع به نمايش درنيامده است. اين درحالي است كه حداقل صداوسيما مي توانست به جاي توليد اين حجم از سريال هاي خنثي و كم محتوا چند سريال با موضوع اين حوادث بسازد. مثلاً در ماه مبارك رمضان كه فضاي جامعه نيز به سمت آگاهي و بيداري معنوي مايل تر بود مي شد در عوض اين سريال هاي ماوراءالطبيعي، دست كم يك سريال با چنين موضوعي ساخته شود.
در عرصه سينما هم وضعيت از اين بدتر است. اين درحالي است كه سينماي غرب با فرستادن نمايندگان خود به كشورهاي انقلابي در حال عملياتي ساختن نوعي ديپلماسي هنري است. حضور پررنگ افرادي چون « شان پن» و «آنجليناجولي» كه روابطشان با دولت آمريكا بر همه اثبات شده است در ميان اعراب، همه بخشي از ديپلماسي فرهنگي ايالات متحده براي نفوذ در بين مسلمانان است. اينكه هنوز فيلمسازان ما وارد گود نشده اند، مايه اندوه و حسرت است «رضا برجي» از معدود افرادي بود كه براي حضور در اين مبارزات به عنوان مستندساز ابراز علاقه كرد؛ اما او هم ظاهراً با ممانعت ها و محدوديت هايي براي سفر به كشورهاي حوزه بيداري اسلامي مواجه شد و مسئولان هيچ اقدامي براي فراهم كردن سفر او نكردند !
با وجود برخي رفت و آمدها و نشست و برخاست ها ميان مسئولان فرهنگي ايران با كشورهاي انقلاب كرده؛ اما هنوز در عمل هيچ قراردادي براي ساخت فيلم درباره انقلاب هاي منطقه بسته نشده است.
البته عملياتي ساختن اين مهم فقط به مديران برنمي گردد. خود هنرمندان نيز بايد در اين زمينه پيش قدم شوند. آنچه مسلم است اينكه خيزش ها و انقلاب ها و جنبش هاي فعال شده عليه استعمار واستبداد سرمايه داري، حركت هايي صرفا سياسي نيستند، بلكه عميقا و اصلاتا انساني هستند. چراكه
سياست ها و برنامه هاي
رژيم هاي سلطه گر حاكم بر جهان، بالقوه خطري براي حيات انسان و همه جوامع بشري است. به همين دليل هم ورود هنرمندان به چنين ميداني، بيشتر از اينكه سياسي باشد حركتي انساندوستانه خواهد بود. آيا غير از اين است كه هنرمندان صداي مردم خود هستند؟ پس درهاي قلب و ذهن خود را به روي تحولات و واقعيات باز كنيد تا دنيا صداي ما را رساتر از گذشته بشنود.

¤ ديالوگ معروف زيد در فيلم «محمد(ص) رسول الله» به كارگرداني مرحوم مصطفي عقاد. در سكانس علني شدن دعوي دين اسلام، زيد درحالي كه بت ها را به زمين مي كوفت فرياد مي زد: «درها را باز كنيد تا دنيا صداي ما را بشنود»

 



يافته هاي يك پژوهش سينمايي نگاهي به تصوير «ايران» در فيلم هاي ايراني

كارمندان و برادرزاده او به خانه اي كه جنازه او در آن است مي آيند با يكديگر درگير شده و از خانه يكي پس از ديگري بيرون مي روند. سرانجام در اثر بسته شدن در، شمع روشني به زمين افتاده و جنازه به اصطلاح روشنفكر به شيوه بودايي ها سوخته و از بين مي رود.
7- در «جدايي نادر از سيمين» سيمين به دليل آنكه دختر 11ساله اش را نمي تواند در شرايط و موقعيت كنوني جامعه درست تربيت كند مي خواهد از نادر در دادگاه جدا شود تا او را با خود به خارج از كشور ببرد. فيلم در ادامه نشان مي دهد كه دختر در جامعه اسلامي ايران دروغگو شده است به اين معنا كه جامعه و قانون ايران اسلامي بگونه اي خانواده ايراني را تحت فشار قرار مي دهد كه آنان نمي توانند صداقت خود را حفظ كنند. فيلم بر ناكارآمدي دين و دم دمي مزاج بودن فرد دين دار تأكيد دارد.
8- در «اين خانه امن است» سرگذشت عده اي پسر بد و يا بي سرپرست در آسايشگاه بهزيستي در زمان جنگ به تصوير كشيده مي شود كه جنگ نيز كودكان را نه از روي آگاهي به سمت خود مي كشد. آنان با آنكه داوطلب جنگ نيز مي شوند اما كوركورانه اين كار را انجام مي دهند. فيلم بر ضايعات و آسيب هاي جنگ تأكيد دارد و سرانجام آسايشگاه آنان نيز مورد اصابت موشك قرار مي گيرد.
9- در «خيابان هاي آرام» شورش شهري به شيوه جنبش سبز آموزش داده مي شود و شهر توسط يك روان شناس كه نماد احمدي نژاد است با همكاري معاون رئيس پليس به آشوب كشيده مي شود. سرانجام اين بحران توسط نيروهاي خارجي حل شده و شهر به آرامش و امنيت گذشته خويش بازمي گردد.
10- د ر فيلم «سعادت آباد» سرگذشت سه خانواده كه نمادي از خانواده هاي ايراني است به تصوير كشيده مي شود كه به گونه اي هر يك در آستانه فروپاشي قرار دارند. اعتقادات مذهبي، غيرت و... در اين فيلم كوبيده شده و مخاطبين با جذاب ترين بازيگر فيلم كه يك مرد مشروب خوار، زن باره، كلاهبردار و... است همذات پنداري مي كنند. اين خانواده هاي درحال فروپاشي، نمادي از خانواده هاي ايراني درحال فروپاشي هستند. فيلم نيم نگاهي به فمنيزم دارد.
11- در فيلم «سيزده 59» جلال فرماندهي است كه پس از 20 سال از كما بيدار مي شود. او پس از 20سال به سراغ همسنگران خود مي رود. يكي معتاد، ديگري كه در جبهه ترسيده، هم اكنون كارخانه دارد رياكار و آن يكي نصاب آنتن ماهواره و... است. او كه از وضعيت موجود سرخورده شده به لب پرتگاهي مي رود تا خود را به پايين بيندازد. همرزمان گذشته وضعيت فعلي را تيره و تار و سياه به تصوير مي كشند. سرانجام با اصرار دختر، فرمانده از لبه پرتگاه برگشته و به كنار داماد آينده اش كه در لباس سبز است مي آيد و آرام مي گيرد. در اين فيلم ماري كه نماد شيطان پرستي و يا بوداييزم است نيز وجود دارد.
12- در فيلم «گزارش يك جشن» بانو زني است كه يك مؤسسه ازدواج جوانان را اداره مي كند اما اين مؤسسه موفق، توسط نيروي انتظامي بسته مي شود. سرهنگ نيروي انتظامي به فردي به نام آقا گزارش كار مي دهد كه مؤسسه بسته شده است جوانان به رهبري فردي به نام لادن كه مي خواستند در مؤسسه بساط عروسي را ترتيب دهند تا از بسته شدن آن جلوگيري كنند، سرانجام مجبور مي شوند در پاركي به نام بيش از 58درصد فيلم هاي بخش مسابقه جشنواره بيست و نهم ، چهره انقلاب و اسلام را زشت و نازيبا به تصوير كشيدند كه نسبت به سال 1388، 12درصد نسبت به سال 1387، 33درصد، نسبت به سال 1386، 45درصد، نسبت به سال 1385، 30درصد افزايش و نسبت به سال 1384، 12درصد كاهش را نشان مي دهد.
در پژوهشي كه توسط موسسه شهيد آويني انجام شده آمده است: براي دومين سال، تأثير جريان فتنه بر تعدادي از فيلم ها مشهود بوده است. سال 1384 به اين دليل آمار بالا بوده است كه فيلم ها در دوره اصلاحات ساخته شده و يا مجوز پروانه ساخت آن صادر شده بود. اما اين آمار تا پايان دولت نهم سير نزولي داشته است ولي از آغاز دولت دهم اين سير رو به افزايش گذاشته است تا جايي كه در سال 1388، 46درصد، و در سال 1389، 58درصد فيلم ها چهره ايران را زشت و نازيبا به تصوير كشيدند.
1- در «جرم» كيميايي نه تنها با مواضع نظام و براي جمهوري اسلامي فيلم نساخت بلكه با قوت و قدرت بيشتري در راستاي فيلم فارسي، اثري بسيار جسورانه تر ساخته كه عمدتا در نقاط و نكات فاحشي نگاه هاي زاويه داري با نظام دارد و بعضا به عناد با آن برخاسته است. فيلم در بستر پيش از انقلاب بيان مي شود اما حوادث و وقايع آن، مربوط به بعد از انقلاب است. مثل رفاقت جبهه و جنگ و كشت و كشتار در بوكان و...
2- در «آقا يوسف» يوسف شخصي است كه در خانه هاي مردم بالاي شهر مشغول به كار است. او ابتدا به دخترش شك مي كند كه او معشوقه شخص زن باره اي است، اما اين سوءظن بعدا تبديل به حسن ظن مي شود ولي در پايان فيلم ثابت مي شود كه سوءظن او نسبت به دختر درست بوده است. اين فيلم نسل جوان را نسل فاسدي مي داند كه اكثرا با جنس مخالف رابطه داشته و خانواده ها را از هم پاشيده يا درحال فروپاشي نشان مي دهد. فيلم بر آزادي روابط دختر و پسر تأكيد دارد.
3- در «آينه هاي روبه رو»؛ آدينه دختري است كه دو جنسه و يا دچار بيماري ترانس است. جامعه به خاطر فقر فرهنگي چندان آماده عمل جراحي او نيست. اين فيلم ضمن اينكه بيان مي كند دولت ايران عمل جراحي اين گونه افراد را آزاد گذاشته و وامي نيز به اين مسئله اختصاص داده است، اما دختر به دليل عقب ماندگي فرهنگي جامعه و خانواده خود به كشور آلمان كه زيبا به تصوير كشيده شده است مي رود و با استقبال آنان روبه رو مي شود فيلم با همكاري يونيسف، آمريكا، انگليس و فرانسه ساخته شده است. اين فيلم شبيه فيلم «be like others» (شبيه ديگران باش) ساخته شبكه بي بي سي در ايران است.
4- در «ارتباط خانوادگي» پدر و مادري از شهرستان به تهران مي آيند تا به فرزندان خويش كه دو پسر و دو دختر هستند سر بزنند. اما به سراغ هر يك كه مي روند آنها پذيراي ايشان نيستند به خصوص پسر بزرگ تر كه جبهه اي است و به شغل مسافركشي مي پردازد. سرانجام نادختري پيرمرد پس از مرگ مادر، پذيرايي از او را برعهده مي گيرد. اين فيلم به تقليد از يك كارگردان ژاپني به تصوير كشيده شده است. اين فيلم بر فاصله نسلي تأكيد داشته و خانواده ها را از هم فرو پاشيده به نمايش مي گذارد.
5- در «باد و مه» در اوايل جنگ خانواده اي كه از شمال به اهواز مي روند در اثر بمباران، مادر كشته شده و پسر به واسطه موج گرفتگي توانايي صحبت كردن را از دست مي دهد. پدر، آنان را با خود به شمال بازمي گرداند و خود به اهواز برمي گردد. فيلم به تبعات و ضايعات جنگ كه مربوط به سينماي سياه نمايي جنگ است مي پردازد. سرانجام پس از تحمل مشكلاتي پسر به حرف مي آيد.
6- در «برف روي شيرواني داغ» شبه روشنفكر شاعر و نويسنده اي كه هم در زمان طاغوت و هم در جمهوري اسلامي آثار وي اجازه چاپ نمي يابند، وصيت مي كند كه جنازه اش پس از مرگ سوزانده شود. پس از آنكه تعدادي از شاگردان، پايداري بساط عقد را به راه بيندازند. آنان به عنوان اعتراض از محل مؤسسه به سمت پارك پايداري اقدام به تجمع و راهپيمايي و نافرماني مدني مي كنند و در كل يك شورش شهري را به راه مي اندازند و در اين موقعيت لحظه به لحظه به جمعيت آنان افزوده مي شود.
13- در «مرگ كسب و كار من است»؛ عده اي جوان بي كار از ناچاري اقدام به كابل دزدي آن هم از نوع فشار قوي مي نمايند كه يكي در جا توسط برق كشته مي شود، ديگري مجبور مي شود پيرمردي را بكشد و فرار كند و نفر سوم هم دستگير مي شود. دو نفر اخير در سرماي شديد زمستاني گير افتاده و احتمالاً جانشان را از دست مي دهند و در پايان فيلم نيز مشاهده مي كنيم كه تعدادي ديگر از جوانان قصد به سرقت بردن كابل فشارقوي را دارند و مجددا اين پروسه تكرار مي شود. به گونه اي كه مرگ كسب و كار اين افراد مي شود، سراسر اين فيلم سياه نمايي است.
14- در «ندارها» دوپسر و يك دختر تصميم مي گيرند تا از افراد پولدار بدزدند و به فقرا كمك نمايند بدون آنكه از آن مال مسروقه پولي براي خود بردارند. كم كم بخشي از اموال مسروقه را نيز به بهبود زندگي خود اختصاص مي دهند تا آنكه دو پسر در حوادثي كشته مي شوند و ما اين ماجرا را از زبان دختري كه هم اكنون در زندان است مي شنويم. آنان چون گروه عياران و رابين هود اقدام به دزدي مي كنند غافل از آنكه سردمداران حكومت در زمان آنان، خود نيز دزد بودند. اين فيلم به گونه اي غيرمستقيم تشويق كننده جوانان به انجام چنين كارهايي است.
15- در «ورود آقايان ممنوع» خانم دارابي مدير مدرسه اي است كه چند دانش آموز المپياد شيمي دختر دارد. معلم اين دختران نخبه، باردار است و راهي بيمارستان مي شود او مجبور است با توجه به فرجه زماني، معلم مردي را وارد سيستم آموزشي خود نمايد. خانم دارابي با انديشه هاي فمنيستي از ارزش هاي مذهبي و ديني دفاع مي كند و چون مخاطب از خانم دارابي بدش مي آيد او از ارزش هاي اسلامي منزجر مي شود. بچه هاي دانش آموز نسبت به اين معلم احساسات عشقي از خود بروز داده و سعي مي كنند يك توطئه عشقي براي او فراهم آورند. سرانجام طي فراز و نشيب هايي خانم دارابي از انديشه هاي فمنيستي عقب نشيني كرده و شاگردان المپياد با نافرماني مدني به مخاطبين آموزش مي دهند كه مي توانيد به همه خواسته هاي خود برسيد. اين فيلم ديالوگ هاي دوسويه و سكس پنهان فراواني دارد.
16- در «يك حبه قند» يك خانواده سنتي كه چهار دخترش ازدواج كرده است مايل است پنجمين دختر خود را به عقد جواني كه هم اكنون در آمريكا ساكن است دربياورد. دايي كه با اين ازدواج مخالف است و در هيچ يك از مراسم عروس خانم شركت نمي كند با اشتباه عامدانه اي خود را به كشتن داده و عروسي را تبديل به عزا مي كند. اين فيلم نمادين است و خانواده سنتي و چهار داماد آن به منزله اقشار مختلف جامعه مي باشند. دايي نيز كه نماد بزرگ تر فاميل است به منزله بزرگ تر جامعه است.
اين خانواده سنتي خوشبختي خود را در گرو پيوستن به دامادي كه ساكن آمريكاست مي دانند. يكي از دامادها روحاني است كه نمي تواند روضه و نماز ميت بخواند به اين معنا كه روحانيون از اصل كار خود بازمانده اند و ديگر نقش آنان به پايان رسيده است چرا كه او مريضي اي دارد كه مشكوك به سرطان است.
17- در «گلچهره» طالبان در افغانستان برسركار مي آيند و اشرف خان را كه تنها سينماي كابل را راه اندازي كرده مي كشند و سينما را تخريب مي كنند. وقتي آمريكايي ها بر افغانستان مسلط مي شوند و طالبان را از حكومت خلع مي كنند گويا آزادي و استقلال را براي مردم افغانستان به ارمغان مي آورند. حكومت طالبان در افغانستان به صورت غيرمستقيم نماد دولت فعلي ايران است. اين مطلب را مي توان از شواهدي به اثبات رساند.

 



گزارشي از حاشيه هاي توليد و اكران فيلم «شكارچي شنبه»
فيلمي براي عصبانيت صهيونيست ها

حسين كارگر
فيلم «شكارچي شنبه» به عنوان هشتمين فيلم پرويز شيخ طادي، به خاطر ترسيم موضوع و مضموني متفاوت و بحث برانگيز، بازتاب ها و حاشيه هايي را در پي داشته است. به خصوص اينكه اين فيلم، موضوع صهيونيسم و اسرائيل را از زاويه اي كاملا تازه و جديد به نمايش درآورده است. «شكارچي شنبه» نشان مي دهد كه صهيونيست ها چگونه دين يهود را تحريف كرده و از شكل جعلي و خودساخته يهوديت به عنوان ابزاري براي مغزشويي شهروندان خود وتبديل كردن آنها به عناصري جنايت پيشه استفاده مي كنند. طبيعي است كه يك محصول رسانه اي يا اثر هنري با چنين درونمايه اي، بازتاب ها و انعكاس هايي در جهان خواهد داشت. از جمله اينكه يكي از بازيگران فيلم كه قصد داشت در يك كشور خارجي تحصيل كند ويزايش را لغو كردند! حتي در داخل كشور نيز عده اي عليه فيلم سنگ اندازي و كارشكني نمودند. البته فيلم واكنش هاي مثبت فراواني هم داشته است. مثلا تعدادي از اساتيد در رشته هاي دين شناسي و الهيات دانشگاه هاي غربي با ديدن اين فيلم به آن علاقه نشان دادند و آن را به عنوان يك مرجع دقيق و عميق ديني و سياسي و تاريخي معرفي كردند.
بازتاب
در شبكه هاي خارجي
توليد فيلم «شكارچي شنبه» بازتاب هايي را هم در رسانه هاي خارجي داشته است. يكي از شبكه هاي صهيونيستي پس از اكران اين فيلم در جشنواره فيلم فجر با نمايش عكس شيخ طادي و قهرماني؛ كارگردان و تهيه كننده اين فيلم، آن دو را افرادي يهودستيز معرفي كرد. اين در حالي است كه در تيتراژ اين فيلم تصريح شده كه آن را به همه يهوديان آزاده جهان تقديم مي كنند.
شبكه تلويزيوني الجزيره نيز درباره اين فيلم گزارش داد كه «فيلم شكارچي شنبه به بررسي انديشه صهيونيستي و جنايات صهيونيست ها و يهوديان افراطي بر ضد مردم فلسطين مي پردازد و اين مسئله را بازگو مي كند كه چگونه صهيونيست ها به بهانه و حجت اجراي شريعت يهود، كشتار و قتل كودكان و انسان هاي بي گناه را حلال مي كنند. اين فيلم در خلال داستان كودكي كه پدربزرگش سعي مي كند تا وي را به گونه اي تربيت كند تا ريختن خون فلسطينيان و انسان هاي بي گناه به بهانه رضايت خداوند برايش راحت باشد، تلاش مي كند تا از زمينه ها و اهداف انديشه صهيونيستي پرده بردارد. شكارچي شنبه عمق اختلاف بين صهيونيست ها و يهوديان ميانه رو را نشان مي دهد و حاكي از سيطره علماي صهيونيست بر مؤسسه هاي دولتي در اسرائيل و عمق فساد اخلاقي مالي و اخلاقي فراگير و گسترده بين علماي صهيونيست در سايه احكام و قوانيني است كه خود به وضع آن اقدام كرده و ادعا مي كنند كه از تورات است.»
حضور جسورانه نصيريان
يكي از ويژگي هاي شاخص و منحصر به فرد فيلم «شكارچي شنبه» بازي خوب علي نصيريان در اين فيلم است. نصيريان اين بار يك تجربه كاملا مجزا نسبت به نقش آفريني هاي قبلي خود را انجام داده است. او در اين فيلم به عنوان يك خاخام صهيونيست بازي كرده و به خوبي توانسته قساوت قلب و رفتار وحشيانه را بدون اينكه دچار اغراق و تصنع شود اجرا كند. محمد قهرماني، تهيه كننده «شكارچي شنبه» نقل كرده بود كه وقتي به استاد نصيريان گفتيم كه ممكن است بازي در اين فيلم براي شما مشكلاتي را به بار آورد، اين بازيگر گفته بود: «من عمر خود را كرده ام و از اين مشكلات واهمه زيادي ندارم.» اين تهيه كننده همچنين گفته بود كه عده اي به عوامل توليد شكارچي شنبه هشدار داده بودند كه ممكن است حتي درخطر ترور و شهادت قرار بگيرند، اما روحيه جهادي عوامل توليد فيلم مانع هرگونه اخلالي در اين امر شد.
حضور بازيگران خارجي و اقليت ديني
ساخت اين فيلم علاوه بر داخل، در كشور لبنان نيز انجام گرفت. در اين فيلم علاوه بر بازيگران ايراني، تعدادي از بازيگرهاي لبناني نيز نقش آفريني كرده اند.
بازيگرهايي چون دارين خمسه، سيلوا آندرانسيان و... آرسينه سوكياسيان هم يكي از هنرمندهاي مسيحي كشورمان است كه براي اولين بار با بازي دراين فيلم وارد سينما شده است. وي چندي پيش در نشستي در خبرگزاري فارس درباره بازي خود در فيلم «شكارچي شنبه» گفته بود: «معتقدم شكارچي شنبه بر روابط درست انساني اصرار دارد و به همين دليل ايفاي نقش دراين كار را قبول كردم...
«شكارچي شنبه» خشونت ملزم و خوشايندي را داراست، اين فيلم براي هوشياري به جامعه سيلي مي زند كه يادمان باشد ما نياز به يك راهنما داريم و نبايد تنها دشمن را تكذيب كرد، بلكه بايد با درنظرگرفتن دشمن بياموزيم كه چگونه از حريم خود دفاع كنيم.»
فيلم شكارچي شنبه همچنين شيوه هاي تبليغاتي متفاوتي را انجام داد. يكي از اين اقدامات سازندگان اين فيلم، برپانمودن يك چادر در راهپيمايي روز قدس امسال و حضور برخي از عوامل فيلم در آن بود كه فيلم را به مردم و راهپيمايان معرفي مي كردند.
مخالفت دولت خاتمي
يكي از حاشيه هاي فيلم «شكارچي شنبه» مخالفت دولت محمدخاتمي با ساخته شدن اين فيلم بود.
رئيس شوراي اقتباس مركز سيما فيلم در خصوص اخباري مبني بر جلوگيري دولت اصلاحات از ساخت فيلم ضدصهيونيستي «شكارچي شنبه» گفت: با توجه به نگاه متفاوت جريان دوم خرداد خيلي دور از ذهن نيست كه اين دولت،مانع از ساخت چنين اثري شده باشد.
مجتبي شاكري درخصوص اخباري مبني بر جلوگيري دولت اصلاحات از ساخت فيلم ضد صهيونيستي «شكارچي شنبه» به فارس بيان داشت: با توجه به نگاه متفاوت جريان دوم خرداد به آرمان ها و انديشه هاي امام (ره)،آمريكا و صهيونيست، ادعاي آنها براي برداشتن ديوار بي اعتمادي بين ايران و آمريكا، محو شعار مرگ بر آمريكا و نيز مشروع دانستن رژيم صهيونيستي، خيلي دور از ذهن نيست كه اين دولت، مانع از ساخت چنين اثري شده باشد. با توجه به شرايط ذكر شده جلوگيري از ساخت فيلم «شكارچي شنبه» در آن برهه زماني آنچنان تعجب برانگيز نيست، اما اينكه چرا پس از ساخت فيلمي با چنين مشخصات، اجازه اكران آن تا دو سال بعد داده نمي شود بسيار تأسف برانگيز است.
عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران در ادامه تشريح كرد: زماني كه اين فيلم را بررسي كردم با توجه به اطلاعاتي كه نسبت به پروتكل هاي صهيونيستي داشتم؛ حقيقتاً آن را در لايه هاي عميق انديشه و تفكر ضدصهيونيستي دانستم به ويژه اين كه بعدها در طي صحبت هايي كه با آقاي شيخ طادي داشتم متوجه شدم وي در اين باره تحقيقات وسيع و پنهاني انجام داده است.
وي خاطرنشان كرد: بنابراين تلاش 11ساله پنهاني وي باعث شده صهيونيست ها تا قبل از اكران آن، از خود هوشياري و عكس العملي نشان ندهند، اما به محض نمايش «شكارچي شنبه» در جشنواره فيلم فجر عكس العمل شبكه هاي صهيونيستي آغاز شد.
شاكري در پايان گفت: با تمام اين اوصاف با توجه به موج بيداري اخيري كه در جهان اسلام ايجاد شده به نظرم اكران جهاني اين فيلم مي تواند ضربه مهلكي به رژيم صهيونيستي وارد كند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14